Prediction of latent Relational aggression based on the dark triad personality with the mediating role of shame and rejection sensitivity in a group of Iranian women
Subject Areas : Woman and familyRoya Rasouli 1 , Faezeh Peimanpak 2 , Sara Karimi 3
1 - Assistant Professor, Department of Counseling, Faculty of Education and Psychology, Alzahra University, Tehran, Iran
2 - Ph.D. Student in Counseling, Department of Counseling, Faculty of Education and Psychology, Alzahra University, Tehran, Iran (F.peimanpak@alzahra.ac.ir)
3 - Ph.D. Student in Counseling, Department of Counseling, Faculty of Education and Psychology, Alzahra University, Tehran, Iran
Keywords: Women, shame, Dark Personality Traits, Rejection Sensitivity, Latent Marital Aggression,
Abstract :
Purpose: The present study aimed to predict latent marital aggression based on Machiavellianism, anti-socialism and narcissism with the mediating role of shame and rejection sensitivity in a group of Iranian women.Method: 307 married women of Tehran city were selected by voluntary sampling method and were answered to the Couples Relational Aggression and Victimization Scale (Nelson & Carroll, 2006), the Short Version of Dark Triad Personality Traits (Paulhus & Jones, 2014), The Test of Self-Conscious Affect (Tangney, 1996) and Rejection Sensitivity Questionnaire (Downey & Feldman, 1996) through an online survey. The research method was correlational, structural equation modeling type and the data was analyzed using SPSS version 26 and AMOS version 24 software.Findings: The findings of Pearson's correlation coefficient showed that there is a positive and significant relationship between Machiavellianism with rejection sensitivity, shame with the dimensions of latent marital aggression including love withdrawal and social sabotage, but there is no significant relationship between narcissistic personality and rejection sensitivity, shame, love withdrawal and social sabotage. Anti-socialism had a positive and significant relationship with rejection sensitivity, shame and social sabotage; but it was not related to love withdrawal. Also, there is a positive and significant relationship between rejection sensitivity and shame with love withdrawal and social sabotage. The findings of structural equation modeling showed that Machiavellianism, anti-socialism, rejection sensitivity and shame positively predict love withdrawal and social sabotage. Narcissism has no direct or indirect effect on love withdrawal and social sabotage. The findings provide a deeper understanding of the mediating role of rejection sensitivity and shame in the relationship between Machiavellianism and anti-socialism with love withdrawal and social sabotage among women. From the results of this study, it can be concluded that women's rejection sensitivity and shame in relation to dark triad personality traits of Machiavellian and antisocial personality are related to latent marital aggression.
_||_
پیشبینی پرخاشگری پنهان ارتباطی بر اساس سهگانه تاریک شخصیت با میانجی شرم و حساسیت به طردشدگی در نمونهای از زنان ایرانی
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر پیشبینی پرخاشگری پنهان زناشویی مبتنی بر ماکیاولیسمی، جامعهستیزی و خودشیفتگی، با میانجی شرم و حساسیت به طردشدگی در نمونهای از زنان ایرانی، است.
روش: 307 نفر از زنان متأهل شهر تهران به روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب شدند و از طریق نظرسنجی آنلاین به مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان زوجین (نلسون و کارول، 2006)، فرم کوتاه مقیاس سهگانه تاریک شخصیت (جونز و پائلوس، 2014)، آزمون عاطفه خودآگاه (تانجی، 1996) و مقیاس حساسیت به طردشدن (دونی و فلدمن، 1996) پاسخ دادند. روش پژوهش همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود و دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS، نسخه 26 و AMOS نسخه 24 تحلیل شد.
یافتهها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین صفت ماکیاولیسم با حساسیت به طرد، شرم، با ابعاد پرخاشگری پنهان ارتباطی شامل کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی، رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد؛ اما بین صفت شخصیت خودشیفته با حساسیت به طرد، شرم، کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی، رابطة معناداری وجود ندارد. جامعهستیزی با حساسیت به طرد، شرم و خرابکردن وجهه اجتماعی رابطه مثبت و معنادار داشت؛ اما با کنارهگیری عاطفی هیچگونه رابطهای نداشت. همچنین، بین حساسیت به طردشدگی و شرم با کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی رابطهای مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری حاکی از آن بود که ماکیاولیسم، جامعهستیزی، حساسیت به طردشدگی و شرم به طور مثبت کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی را پیشبینی میکنند. خودشیفتگی هیچگونه اثر مستقیم و غیرمستقیمی بر کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی ندارد. یافتههای حاصل، در ارتباط بین ماکیاولیسم و جامعهستیزی با کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی در میان زنان، درکی عمیقتر از نقش میانجی حساسیت به طردشدگی و شرم ارائه میدهند. از نتایج پژوهش حاضر میتوان نتیجه گرفت که حساسیت به طردشدگی و شرم زنان، دررابطهبا صفات تاریک شخصیت ماکیاولیسمی و جامعهستیز، با پرخاشگری پنهان زناشویی مرتبط هستند.
واژههای کلیدی: صفات تاریک شخصیت، شرم، حساسیت به طرد، پرخاشگری پنهان ارتباطی، زنان.
مقدمه
ازدواج سنگ بنای خانواده است. ازدواج نیازمند همکاری، همدلی، وحدت، علاقه، مهربانی، بردباری و مسئولیتپذیری است (کاکوند و زینی حسنوند، 1394). پژوهشهای مختلفی نشان دادهاند که خشونت و پرخاشگری از جمله عوامل تأثیرگذار بر کیفیت تعاملی زوجین هستند (کورتیس، اپستاین، و ویلر1، 2017؛ لی، ژائو، دی و ژانگ2، 2021؛ رنشو، بلیز و اسمیت3، 2010). خشونت شریک صمیمی4 (IPV)، در حقیقت، بسیاری از زوجها را در سراسر جهان متأثر کرده است که عمدتاً در اشکال پرخاشگری روانشناختی (مانند: توهینکردن، فریادزدن و یا فحشدادن به شریک زندگی) و پرخاشگری فیزیکی (مانند: هلدادن، سیلیزدن و یا مشتزدن به شریک زندگی) بررسی میشود (میچل، وایت، ون هیردن و روچت5، 2016). میزان پرخاشگری روانشناختی بالا است که بهویژه با آسیبهایی برای سلامت روان همراه است؛ بهطوریکه آمار نشان میدهد که 75 تا 80درصد از زوجها در حین مشاجرههایشان دست به پرخاشگری روانشناختی میزنند (لارنس، یون، لنگر و رو6، 2009؛ پرز، استاسیک - اوبراین، لایفر، و براک7، 2022). در حوزۀ پژوهشهای پرخاشگری در روابط زوجین، طی سالهای اخیر، پرخاشگری ارتباطی پنهان توانسته توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کند (کارول و همکاران8، 2010؛ کوین، ارنرایش، هولمگرن، و آندروود9، 2019) و برخی از پژوهشگران بر این باورند که تمرکز بر پرخاشگری آشکار ناکافی بوده است (بنجامین جونیور10، 2015). بهطورکلی، در پرخاشگری ارتباطی، فرد، بهواسطۀ اعمالنفوذ هدفمند، تلاش میکند تا به مخاطبش آسیب برساند و به رابطهشان صدمه بزند (آزپیتارت، آترتون، ژنگ، آلونسو - آربیول و رابینز11، 2019). پرخاشگری ارتباطی پنهان، به طور ویژه، شامل دو مؤلفه است: خرابکردن وجهه اجتماعی و کنارهگیری عاطفی. خرابکردن وجهه اجتماعی، در حقیقت، نوعی آزار و اذیت غیرمستقیم از طریق بدگویی، شایعهپراکنی، افشاء اطلاعات خصوصی همسر به دیگران و یا مهیاکردن شرایطی برای دخالت دیگران در جریان بحثها و مشاجرات بین زوجین است. این نوع پرخاشگری ارتباطی، عموماً، برای مهارکردن همسر از طریق اعمال فشار اجتماعی انجام میشود (کارول و همکاران، 2010). در کنارهگیری عاطفی، یکی از همسران، باهدف مهار رابطه، توجه و محبتش را با نادیدهگرفتن همسر و بیتوجهی به او، برقرارنکردن رابطه جنسی، تهدید به ترک رابطه و رفتارهایی ازایندست از همسرش دریغ میکند (کلیفورد12، 2013؛ کرامر13، 2015). مطالعۀ لی، ژائو، دای و همکاران14 (2021)، تحت عنوان تبدیل قربانیان به پرخاشگران پنهان: تفاوتهای جنسیتی در اثر میانجی نشخوار فکری بر خشم و غمگینی، نشان میدهد که قربانی شدن توسط همسالان میتواند به پرخاشگری رابطهای در سال بعد منجر شود که به روابطی همراه با غم و اندوه و نشخوار خشم میانجامد.
آن دسته از جنبههای تاریک شخصیت که در دهۀ اخیر کانون توجه تجربی و پژوهشی بودهاند، شامل صفات سهگانه تاریک15 میشوند که متشکل از سه صفت شخصیتی خودشیفتگی16، جامعهستیزی17و ماکیاولیسم18 است (یوسفی و پیری، 2016). پائلوس و ویلیامز19 (2002) اصطلاح صفات سهگانه تاریک شخصیت را ابداع و مطرح کردند همچنین شباهتها و تفاوتهای بین صفات سهگانه تاریک شخصیت را بسط دادند. اولین مؤلفه از صفات سهگانه تاریک شخصیت خودشیفتگی است که به احساسات مبالغهآمیز بزرگمنشی، غرور، غرقشدن در خود و محقبودن اشاره دارد (دی. پاولوس و ویلیامز20، 2002). خودشیفتگی در جنبههای مختلف عملکرد بینفردی تداخل ایجاد میکند؛ زیرا اطرافیان از گرایشهای استثمارگرانه، خودمحوری و بزرگمنشی فرد خودشیفته به ستوه میآیند (زیگلر هیل، مارکوس و اسوسیشن21، 2016). جامعهستیزی، در واقع، نحسترین صفت در مجموعه صفات سهگانه تاریک است (راوتمن و کولار22، 2013) و تکانشگری، هیجانطلبی، سنگدلی، گستاخی و پرخاشگری بینفردی از ویژگیهای بارز آن است (پاتریک، فاولز و کروگر23، 2009). سومین مؤلفه صفات سهگانه تاریک شخصیت اصطلاح ماکیاولیسم است که به احترام اندیشههای نیکولا ماکیاولی24 به این نام معروف شده است. ماکیاولیسم منعکسکننده جهتگیری بهشدت خودخواهانهای است که فرد تمایل دارد از هر راهی مانند فریبکاری، تقلب و بهرهکشی به اهدافش برسد (زیگلر هیل و همکاران25، 2016). نتایج پژوهشی باهدف بررسی صفات تاریک شخصیت و روابط صمیمانه شریک زندگی در بزرگسالان جوان نشان داد مردانی که دارای سطوح بالاتری از صفات تاریک شخصیت هستند و از مکانیسم جداسازی اخلاقی بیشتر استفاده میکنند، تمایل بالاتری به خیانت، بهویژه خیانتهای مکرر، دارند (فریروس و کلمنته26، 2022). نتایج پژوهش گریتمیر27 (2022) نیز نشان داد که بین ارزشهای خودتعالی (خیرخواهی و جهانشمولی) با صفات شخصیت ماکیاولیسمی و جامعهستیزی رابطهای منفی وجود دارد.
ادبیات پژوهشی مربوط به حساسیت به طردشدگی نشان میدهد که تجارب طردشدگی موجب میشود تا برخی از افراد به نشانههای طردشدگی حساسیت بیشتری را نشان دهند (داونی و فلدمن28، 1996؛ لزنیک و مندل29، 2021). افرادی که حساسیت بالایی به طردشدن دارند، به دنبال احساس طردشدگی ادراکشده و آشکار، پریشانی بیشتری را تجربه میکنند (زیمر - گمبک، نسدیل، فرسترر و ویلسون30، 2014). حساسیت به طردشدن را میتوان تمایل به انتظار، حالت تدافعی داشتن، ادراک خیلی سریع و عکسالعملهای خیلی شدید به طردشدن بینفردی تعریف کرد (رومرو-کانیاس، داونی، برنسون، آیدوک و کانگ31، 2010). شناخت حساسیت به طردشدگی در طول عمر نسبتاً پایدار است، اما مناسببودن روابط با همسالان و شریک زندگی، تجارب طردشدن را، بهویژه در این مرحله از رشد، مصیبتبار و طاقتفرسا میکند (مارستون، هیر و آلن32، 2010). در واقع، افراد به دنبال نشانههای طردشدن، در حقیقت، واکنشهای هیجانی، فیزیولوژیکی و رفتاری شدیدتری از خود نشان میدهند (سیلورز و همکاران33، 2012). نتایج پژوهشهای متعدد نشان میدهد که ناسازگاری با همسالان، انزوا، از خودبیگانگی و نداشتن مهارتهای ارتباطی با طردشدن همخوانی دارد (لسنیک و مندل34، 2021؛ پرینشتاین و گیلتا35، 2016؛ رودلف، لنزفورد و رادکین36، 2016). همچنین، نتایج پژوهشهای دیگر حاکی از آنند که حساسیت به طردشدن بر شیوههای پردازش اطلاعات، مشکلات مرتبط با سلامت روانشناختی، جهتگیری جنسی زنان و صفات شخصیتی ناسازگارانه تأثیرگذارند (مایولاتسی، کلارک، و پاچانکیس37، 2022).
فرانکل، آممورا، جیکوبوتیس و همکاران38 (2015) نشان دادند که در اغلب مواقع، مشکلات ارتباطی بین همسران میتواند به بروز پرخاشگری ارتباطی پنهان در روابط بین آنها منجر شود. باتوجهبه نظریه تبادل منابع، وقتی افراد در رابطۀ مبتنی بر تبادل اجتماعی، بیش از حد نفع میبرند، احساس شرم و گناه خواهند داشت و در حالت مقابل، یعنی ادراک تضییع منافع، خشم و غم و نارضایتی را تجربه میکنند (ژانگ و تی سانگ39، 2012)؛ بنابراین شرم و گناه نیز ممکن است؛ مانند سایر عواطف منفی از روابط اولیه نشأت بگیرند (لیری40، 2022). طبق نظر جانگ41 (2005)، شرم و گناه از عوامل خطرساز بالقوه در بروز پرخاشگری در روابط صمیمانه هستند (بروخوف، باس و ریف42، 2021). همچنین، باتوجهبه نتایج پژوهشهای پیرز، استاسیک-اورینت، لیفر و همکاران43 (2022)، پرخاشگری فیزیکی و روانشناختی شریک زندگی با درونیسازی گسترده و خاص مشکلات در دوران بارداری همراه است. شرم و گناه در محیط اجتماعی از طریق مشاهده، الگوبرداری و انتقال کلامی آموخته میشود (بروخوف و همکاران، 2021؛ آیزنبرگ44، 2000). شرم به ترس از ارزیابی منفی توسط دیگران دلالت میکند، درحالیکه احساس گناه از آسیب رساندن به دیگری ناشی میشود (اولتوف45، 2012؛ تریسی و رابینز46، 2004). انسانها در زمان تولد چنین احساساتی را ندارند. اولین تجربه شرم و احساس گناه به طور معمول در حدود سهسالگی رخ میدهد. شروع و تحول شرم و احساس گناه به کسب چندین مهارت شناختی بستگی دارد: (1) خودآگاهی و ظرفیت تأمل دربارۀ خود، (2) دانش در مورد قوانین اجتماعی و ظرفیت ارزیابی رفتار خود بر اساس این استانداردها و (3) توانایی داشتن این چشماندازها (موریس و میستر47، 2013؛ تریسی و رابینز48، 2007). در واقع، در تجربه شرم، فرد باید بتواند دیدگاهها و حالات احساسی دیگران را بهدرستی درک کند؛ زیرا شرم زادۀ ارزیابی دیگران از ما است (بروخوف و همکاران، 2021)؛ بنابراین شرم را میتوان ارزیابی منفی فرد از خودش و خودآگاهی از احساس عدم کفایت تعریف کرد (پورتر، زلکویتز و کول49، 2018). نتایج پژوهشها نشان میدهد افرادی که شرم را تجربه میکنند مستعد ابتلا به ناتوانی، اضطراب، کاهش همدلی، خجالت، بیاعتمادی بینفردی و افسردگی هستند (دی هوگ، محیالدینی، آیزنک و بائر50، 2013). احساس گناه نیز با خود انتقادی مزمن افراد همراه است (کارپنتر، تیگنور، تسانگ و ویلت51، 2016). نتایج برخی از پژوهشها نشان میدهد که تجربه شرم با بهزیستی روانشناختی افراد رابطه منفی (یانگ، نیبورز، دیبلو، تریلر و تامکینز52، 2016) و با اختلال شخصیت خودشیفته (ریتر و همکاران53، 2014)، اضطراب (دولزال54، 2022)، افسردگی و مکانیزمهای دفاعی و نشانگان روانشناختی (نیکولیچ و همکاران55، 2022) رابطۀ مثبت دارد. نتایج پژوهش لری56 (2015) نشان میدهد، وقتی شخصی به بیاهمیتبودن رابطهاش با دیگران پی میبرد و یا احساس میکند که رابطهاش با دیگران در خطر است، احساس آسیب، حسادت، تنهایی، شرم، گناه، اضطراب اجتماعی و خجالت میکند. سایر هیجانات، مانند غم و اندوه و عصبانیت، ممکن است در طول دورههای طردشدگی اتفاق بیفتند، اما واکنشهای افراد به ویژگیهای غیر ارتباطی کمتر است. باتوجهبه نتایج پژوهش پیرز، استاسیک-اورینت، لیفر و همکاران (2022)، پرخاشگری روانشناختی و فیزیکی هرکدام باعاطفه منفی گستردهای همراهند که اختلالات خلقی و اضطرابی را در پیدارند.
هدف از پژوهش حاضر ارائۀ درک بهتری از پویاییهای زناشویی بر اساس ویژگیهای شخصیتی و هیجانات خودآگاه است که میتواند با درک بهتری از عوامل مؤثر بر پرخاشگری پنهان ارتباطی همراه باشد. همچنین، اطلاعات مفیدی را دررابطهبا نحوۀ تأثیرگذاری پرخاشگری ارتباطی پنهان بر کیفیت و ثبات روابط زناشویی در اختیار روانشناسان و مشاوران قرار میدهد؛ بنابراین، هدف از این پژوهش پیشبینی پرخاشگری پنهان ارتباطی بر اساس سهگانه تاریک شخصیت با میانجی شرم و حساسیت به طردشدگی در نمونهای از زنان ایرانی است.
روش
روش این پژوهش همبستگی از نوع مدلیابی معادلات ساختاری است و در آن نقش واسطهای عاطفۀ خودآگاه (شرم) دررابطهبا حساسیت به طردشدن، سهگانه تاریک شخصیت و پرخاشگری ارتباطی پنهان بررسی میشود. جامعۀ آماری این پژوهش زنان متأهل شهر تهران (8.16=SD، 38.78=M) بودند و حجم نمونه، بر اساس الگوی پیشنهادی سوپر57 (2022) و برای محاسبه حجم نمونه در مدلیابی معادله ساختاری با اندازه اثر58 19/0، توان آزمون59 80/0، تعداد متغیرهای مکنون60 4، تعداد سؤالات پرسشنامه61 (متغیر مشاهدهپذیر) 66 و میزان خطای 05/0، حداقل 382 و حداکثر آن 400 نفر برآورد شد که در این پژوهش 307 داده جمعآوری شد. روش نمونهگیری از نوع داوطلبانه بود و نمونه پژوهش از بین مادران کودکان دبستانی شهر تهران انتخاب شد. به این صورت که 10 مدرسه ابتدایی شهر تهران به طور تصادفی انتخاب و در جلسات انجمن اولیاء و مربیان مدارس که طی ماههای آبان و آذر سال 1401 تشکیل میشد، از مادران دانشآموزان برای شرکت در پژوهش دعوت شد. 307 نفر از مادران در این بازۀ زمانی حاضر به همکاری شدند. ملاکهای ورود به پژوهش شامل داشتن سطح تحصیلات حداقل دیپلم، حداقل 3 سال از ازدواج آنها گذشته باشد، نداشتن اختلال روانی (ارزیابی بهوسیله تکمیل پرسشنامه سلامت عمومی)، امضا رضایت آگاهانه و داوطلب شرکت در مطالعه بود. ملاکهای خروج شامل در معرض طلاق بودن، داشتن پرونده قضایی و هرگونه بیماری جسمانی که نیازمند مداخله فوری باشد. پس از توضیحات لازم، لینک پرسشنامه که در گوگل فرم تنظیم شده بود، برای شرکتکنندگان در این پژوهش ارسال شد. پرسشنامه دارای بخش مقدماتی بود که در آنهمه شرکتکنندگان از ماهیت، هدف و محرمانه بودن اطلاعات و آزادی شرکت در مطالعه آگاه شدند. زمان تکمیل پرسشنامه نامحدود بود، اما میانگین زمان صرفشده برای تکمیل پرسشنامه 25 دقیقه (4.30=SD) بود.
ابزار
پرسشنامه اصلی شامل یک بخش مقدماتی، مجموعهای از سؤالات جمعیتشناختی و 4 پرسشنامه روانشناختی بود که به ترتیب زیر اجرا شد:
مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان زوجین62 (نلسون و کارول63، 2006): از این مقیاس برای جمعآوری دادهها استفاده شد. این مقیاس دارای 12 سؤال و دو خرده مقیاس است. کنارهگیری عاطفی با سؤالات 1، 2، 3، 4، 5 و 6 ارزیابی میشود و خرابکردن وجهه اجتماعی با سؤالات 7، 8، 9، 10، 11 و 12 مورد سنجش قرار میگیرد. نحوه پاسخگویی به سؤالات مبتنی بر طیف 7 درجهای لیکرت از 1 (خیلی کم) تا 7 (خیلی زیاد) است. دامنه نمرات بین 12 تا 84 است. در ایران برای سنجش پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده میشود. ضریب پایایی پرسشنامه توسط شوهران برای همسرانشان 85/0 به دست آمد. ضریب پایایی بهدستآمده برای کنارهگیری عاطفی 85/0 و برای خرابکردن وجهه اجتماعی 83/0 بود (خزایی، نوابی نژاد، ولی اله و زهراکار، 1395). نلسون و کارول (2006) ضریب پایایی پرسشنامه را در مردان برای کنارهگیری عاطفی 90/0 و خرابکردن وجهه اجتماعی 88/0 گزارش کردند. علاوه بر این، آنها ضریب آلفای کرونباخ را برای زنان در کنارهگیری عاطفی 86/0 و در خرابکردن وجهه اجتماعی 90/0 گزارش کردند. در پژوهش اوکا، براون و میلر64 (2016)، ضریب آلفای کرونباخ برای کل مقیاس در مردان و زنان، به ترتیب، 90/0 و 89/0 گزارش شد. در این پژوهش ضریب آلفای کرونباخ 82/0 به دست آمد. خزاعی و همکاران (1395) در پژوهشی باهدف تحلیل عاملی اکتشافی نشان دادند که مقیاس 12 سؤالی پرخاشگری پنهان ارتباطی در نمونۀ ایرانی از 2 عامل (کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی) اشباع شده است که 56درصد از واریانس مقیاس را تبیین میکنند. تحلیل عاملی تأییدی نیز نشان میداد که مدل دوعاملی مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی بهخوبی با دادهها برازش دارد (06/0=RMSEA، 94/0=NFI، 93/0=GFI) ضریب آلفای کرونباخ (85/0)، پایایی همگرا (47/0)، پایایی واگرا (42/0-) به دست آمد که همگی در سطح 01/0P< معنادار بودند. ضریب آلفای کرونباخ در این پژوهش 84/0 به دست آمد.
مقیاس سهگانه تاریک کوتاه65 (SD3): مقیاس صفات سهگانه شامل 27 گویه و سه زیرمقیاس است. هر یک از سه زیرمقیاس در این پرسشنامه نیز شامل 9 گویه است که برای ارزیابی سه صفت شخصیتی ماکیاولیسم (مادههای 1 تا 9)، خودشیفته (مادههای 10 تا 18) و سایکوپات (مادههای 19 تا 27) به کار میروند. گویههای این مقیاس بر اساس میزان موافقت و یا مخالفت شرکتکنندگان با سؤالهای مقیاس و از طریق طیف لیکرت پنجدرجهای 1 (کاملاً مخالفم) تا 5 (کاملاً موافقم) نمرهگذاری میشود. دامنۀ نمرات برای هرکدام از زیرمقیاسها از 5 تا 45 و برای کل پرسشنامه 27 تا 135 است (جونز و پائلوس، 2014). در پژوهش پائلوس و جونز66 (2015)، در زیرمقیاسهای این مقیاس، دامنه ضرایب آلفای 68/0 تا 74/0 همچنین همبستگی درونی 22/0 تا 40/0 بهدستآمده است. این مقیاس بر روی چندین نمونه جمعیتی (768= N) اجرا و پایاییسنجی همتا نیز بر روی 65 دانشجو صورت پذیرفته است. در پایاییسنجی متقابل زیرمقیاسها ضرایب آلفای کرونباخ بین 70/0 تا 80/0 بود. ضریب بازآزمایی در بازه زمانی دو هفته 77/0 تا 84/0 گزارش شده است. ویژگیهای روانسنجی این پرسشنامه در ایران توسط امیری و یعقوبی (1395) محاسبه شده است. تحلیل دادههای گردآوریشده نشان میداد که این مقیاس از نظر پایایی دارای ضرایب آلفای 65/0 تا 82/0 در سه زیرمقیاس است، همچنین، روایی همزمان آن با زیرمقیاس سایکوپات، خودشیفتگی از پرسشنامه چندمحوری میلون (MCMI)، زیرمقیاسهای تکانشگری توجهی، حرکتی و بیبرنامگی مقیاس تکانشگری بارات (BIS) و پرسشنامه فرم کوتاه خودشیفته (NPI-16)، به ترتیب، 21/0، 31/0، 52/0، 33/0، 18/0 و 37/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تأییدی، در حقیقت، ساختار سه عاملی مقیاس حمایت کرد. ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه برای ماکیاولیسم 71/0، خودشیفته 82/0 و سایکوپات 69/0 گزارش شد. همچنین، روایی همزمان آن با زیرمقیاس سایکوپات، خودشیفته از پرسشنامه چندمحوری میلون (MCMI)، زیرمقیاس تکانشگری توجهی، حرکتی و بیبرنامگی بارت (BIS) و پرسشنامه فرم کوتاه خودشیفته (NPI-16)، به ترتیب، 21/0، 31/0، 52/0، 33/0، 18/0 و 37/0 به دست آمد. نتایج روایی سازه به روش تحلیل عوامل تأییدی از ساختار سه عاملی حمایت میکرد. ضریب آلفای کرونباخ در این پژوهش 83/0 به دست آمد.
آزمون عاطفه خودآگاه67 (تانجنی68، 1996): این آزمون علاوه بر عاطفه خودآگاه، زیرمقیاسهای مستعد بودن به رگه شرم و مستعد بودن به رگه گناه را نیز میسنجد. در این پژوهش، از گویههای رگه شرم برای بررسی احساس شرم زنان استفاده شد. این پرسشنامه خود گزارشدهی 16 وضعیت زندگی روزمره را به آزمودنی عرضه میکند که 11 وضعیت آن از نظر اجتماعی ارزش مثبت و 5 وضعیت آن ارزش منفی دارد و همه گویهها بهصورت مستقیم نمرهگذاری میشود. آزمودنیها پاسخهای خود را بهصورت لیکرت 5 درجهای رتبهبندی میکنند که دامنۀ آنها از 1 به معنی «احتمال ندارد و یا هرگز» تا 5 به معنی «بهاحتمال زیاد» متغیر است (تانجنی، 1996). در پژوهش فرگوسن، ایری و اشباکر69 (2000) که روی 132 دانشجوی مقطع کارشناسی انجام شد، ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس شرم 81/0 و برای احساسا گناه 78/0 گزارش شده است. تانجنی و دیرینگ70 (2002) روایی سازۀ دو مقیاس شرم و گناه را در حد مناسب گزارش کردهاند. همچنین، محاسبۀ پایایی این آزمون روی سه نمونۀ دانشجویی مختلف، حاکی از آن است که آلفای کرونباخ در زیرمقیاس مستعد بودن به رگه شرم 76/0 تا 88/0 و در زیرمقیاس مستعد بودن به رگه گناه 7/0 تا 83/0 است. انوشهای، پور شهریاری و ثنایی (1385) پایایی و روایی این آزمون را در ایران بررسی کردند. نتایج حاصل از ضریب آزمون بازآزمون پس از چهار هفته روی دانشجویان برای مقیاس احساس شرم 78/0 به دست آمد. در پژوهش زارعی، فرحبخش و اسماعیلی (1390) نیز ضریب آلفای کرونباخ برای مقیاس شرم 80/0 بود. در این پژوهش ضریب آلفای کرونباخ 87/0 به دست آمد.
پرسشنامه حساسیت به طرد (دونی و فلدمن، 1996): پرسشنامه حساســیت به طرد، در واقع، فرایند پردازش شناختی-هیجانی مرتبط با موقعیتهای استرسزا و طردکننده را میسنجد که بر اساس تاریخچه یادگیــری اجتماعی-شــناختی شکلگرفته اســت و در شرایطی فعال خواهد شد که امکان طــرد و یا پذیرش وجود دارد. این آزمون شــامل نه ســؤال دوقسمتی (الف و ب) است و بر اســاس مقیاس لیکرت ششدرجهای (قســمت الف از 1 اصلاً نگران نیســتم تا 6 خیلی نگرانم و قســمت ب از 1 احتمال خیلی کمی دارد تا 6 احتمال زیادی دارد) درجهبندی میشــود. با کمکردن نمرات (انتظار پذیرش) در هر موقعیت (قســمت ب) از عدد هفت، (نمرات انتظار طرد) محاسبه میشــود. ســپس، در هر موقعیت نمره انتظار طرد در (درجه اضطراب) ضرب شده و میانگین نمرات حاصل برای 9 موقعیت محاســبه و بهعنوان میزان حساسیت فرد به طردشدگی در نظر گرفته میشود. در پژوهش برنســون، گیوراک، آیدوک و همکاران71 (2009)، همسانی درونی این مقیاس با آلفای کرونباخ 89/0 و پایایی بازآزمــون آن 91/0 بود. این پرسشنامه را برای اولینبار در ایــران کرملــو، متقیپور، برجعلــی و همکاران (1395) در خانوادههــای بیمــاران روانپزشــکی به کار بردند، برای استفاده از این ابــزار، پس از ترجمه و باز ترجمه ابزار، روایی محتوایــی آن مــورد تأیید دو نفر از اســتادان روانپزشــکی و روانشناسی قرار گرفت. در پژوهش بشر پور، عبادی و نریمانی (1400)، مقدار پایایی با استفاده از روش آلفای کرونباخ و پایایی مرکب، به ترتیب، 71/0 و 74/0 به دست آمد. همچنین، مقدار روایی همگرا با استفاده از متوســط واریانس اســتخراج شده AVE ، 63/0 بود که نشاندهنده روایی همگــرای مطلوبی بــرای این پرسشنامه است. ضریب آلفای کرونباخ در این پژوهش 81/0 به دست آمد.
روش تحلیل
تحلیل آماری با استفاده از IBM SPSS نسخه 26 انجام شد. فاصله ماهالانوبیس72 درونگروهی نشان میداد که باتوجهبه متغیرهای موردنظر، هیچگونه داده پرت چندمتغیره وجود ندارد (فاصله ماهلانوبیس 001/0> P) (تاباکنیک73، 2013). میانگین و انحراف معیارِ هرکدام از متغیرهای پیوسته و اندازهگیری شده در پژوهش نیز محاسبه شد. همه متغیرهای پژوهش به طور معمول بر اساس نمودار هیستوگرام و مقادیر چولگی و کشیدگی در محدوده قابلقبول < 1، 1-> قرار داشتند؛ بنابراین، فرض نرمال بودن بهدرستی رعایت شده است. همچنین، فرض خطیبودن با استفاده از نمودار پراکندگی برای جفت متغیرها، در حقیقت، حاکی از رعایت فرض خطیبودن بود.
یافتهها
قبل از آزمون فرضیههای تحقیق در نرمافزار AMOS.24، تمام مفروضههای آن، از جمله نرمال بودن، بررسی داده پرت، خطیبودن، عدم همخطی چندگانه و استقلال خطای باقیمانده رگرسیونی، بررسی شدند (آرباکل74، 2006). دادههای گمشده برای سؤالها از 3/1 تا 3/3 درصد متغیر بودند و با روش انتساب رگرسیون بررسی شدند. دادههای پرت با استفاده از فاصله ماهلانوبیس بررسی شدند و 5 مورد بهعنوان داده پرت شناسایی شد؛ زیرا دارای مقادیر بیشتر از 5/2 بودند. مقادیر چولگی (03/0- 18/2) و کشیدگی (08/0- 63/2) نشان میداد که دادهها به طور نرمال توزیع شدهاند و نمرات در دامنه 2± و 3± قرار داشتند (تاباکنیک، 2013).
جدول 1. ضریب همبستگی متغیرهای پژوهش
| سهگانه تاریک شخصیت | حساسیت به طرد | شرم | پرخاشگری رابطهای زوجین | |||
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | |
ماکیاولیسم | - |
|
|
|
|
|
|
خودشیفتگی | **0.26 | - |
|
|
|
|
|
جامعهستیزی | **0.23 | 0.10 | - |
|
|
|
|
حساسیت به طرد | **0.25 | 0.1 | **0.22 | - |
|
|
|
شرم | **0.40 | 0.08 | **0.18 | **0.27 | - |
|
|
کنارهگیری عاطفی | **0.26 | 0.02 | 0.08 | **0.24 | **0.65 | - |
|
خرابکردن وجهه اجتماعی | *0.14 | 0.01 | **0.25 | 0.001 | **0.54 | **0.60 | - |
میانگین | 25.45 | 26.17 | 22.07 | 49.45 | 56.25 | 15.43 | 10.21 |
انحراف استاندارد | 5 | 3.10 | 3.52 | 14.94 | 18.07 | 8.62 | 7.06 |
دامنه واقعی | 9-39 | 18-35 | 13-37 | 16-79 | 24-97 | 6-42 | 6-42 |
چولگی | 0.90- | 0.03 | 0.503 | 0.39- | 0.26 | 0.86 | 2.18 |
کشیدگی | 1.43 | 0.08- | 0.91 | 0.74- | 0.82- | 0.08 | 2.63 |
*p < 0.05; **p < 0.01 N=307
جدول 1 میانگین، انحراف معیار، محدوده واقعی، چولگی و کشیدگی را برای همه متغیرهای اندازهگیری شده نشان میدهد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان میداد که بین ماکیاولیسم با حساسیت به طرد، شرم، کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی رابطهای مثبت و معنادار وجود دارد (01/0> P). بین صفت شخصیت خودشیفته با حساسیت به طرد، شرم، کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی هیچگونه رابطهای وجود نداشت. جامعهستیزی با حساسیت به طرد، شرم و خرابکردن وجهه اجتماعی رابطهای مثبت و معنادار داشت (01/0> P)؛ اما با کنارهگیری عاطفی هیچ رابطه وجود نداشت. همچنین، بین حساسیت به طرد و شرم با کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی رابطهای مثبت و معنادار وجود دارد (01/0> P).
نتایج حاصل از مدلسازی معادلات ساختاری نشان میداد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است (851/0=X2/df 001/0> P، 99/0=GFI، 000/1=TLI، 99/0NFI=، 99/0=GFI، 000/1=CFI، 001/0=RMSEA). نتایج حاصل از ضرایب مستقیم نشان میدهد که ماکیاولیسم با حساسیت به طرد (001/0> P، 39/0=β)، شرم (001/0> P، 32/0=β)، خرابکردن وجهه اجتماعی (05/0> P، 10/0=β) اثر مثبت مستقیم و معنادار دارد. جامعهستیزی با حساسیت به طرد (06/0> P، 09/0=β)، شرم (001/0> P، 29/0=β)، خرابکردن وجهه اجتماعی (001/0> P، 15/0=β) اثر مثبت مستقیم و معناداری دارد. ضریب مسیر مستقیم حساسیت به طردشدگی به خرابکردن وجهه اجتماعی (001/0> P، 59/0=β)، حساسیت به طردشدگی به کنارهگیری عاطفی (001/0> P، 63/0=β) مثبت و معنادار است. همچنین، ضریب مسیر مستقیم شرم به خرابکردن وجهه اجتماعی (05/0> P، 10/0=β) مثبت و معنادار است. ولی ضریب مسیر مستقیم شرم به کنارهگیری عاطفی معنیدار نمیباشد نیست (جدول 2).
شکل 1. مدل ساختاری برای ماکیاولیسم، خودشیفتگی، روانپریشی، حساسیت به طرد و شرم با پرخاشگری رابطهای زوجین
باتوجهبه شکل 1، 15% از واریانس شرم و 17% از واریانس حساسیت به طردشدن توسط صفات شخصیت ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعهستیزی تبیین میشود. همچنین 43% از واریانس کنارهگیری عاطفی و 35% از واریانس خرابکردن وجهه اجتماعی توسط صفات شخصیت ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعهستیزی، شرم و حساسیت به طرد تبیین میشود.
جدول 2. ضرایب رگرسیونی استاندارد متغیرهای پژوهش
C.R | خطای استاندارد | غیراستاندارد | برآورد استاندارد | فرضیه |
**7.06 | 0.19 | 1.40 | 0.38 | حساسیت به طرد <---ماکیاولیسم |
0.59 | 0.31 | 0.18 | 0.03 | حساسیت به طرد <--- خودشیفتگی |
*1.84 | 0.27 | 0.50 | 0.09 | حساسیت به طرد <--- روانپریشی |
**5.75 | 0.16 | 0.95 | 0.32 | شرم <--- ماکیاولیسم |
0.61 | 0.26 | 0.16 | 0.03 | شرم <--- خودشیفتگی |
**5.43 | 0.23 | 1.25 | 0.29 | شرم <--- روانپریشی |
**14.07 | 0.21 | 0.30 | 0.63 | کنارهگیری عاطفی <--- حساسیت به طرد |
**11.44 | 0.20 | 0.23 | 0.58 | خرابکردن وجهه اجتماعی <--- حساسیت به طرد |
**3.36 | 0.92 | 0.30 | 0.15 | خرابکردن وجهه اجتماعی <--- روانپریشی |
*2.27 | 0.06 | 0.15 | 0.10 | خرابکردن وجهه اجتماعی <---ماکیاولیسم |
1.63 | 0.02 | 0.42 | 0.07 | کنارهگیری عاطفی <--- شرم |
*1.92 | 0.02 | 0.46 | 0.9 | خرابکردن وجهه اجتماعی <--- شرم |
p < 0.05; **p < 0.01 CR (critical ratio) = نسبت بحرانی
جدول 3. نتایج ضرایب غیرمستقیم صفات شخصیت ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعهستیزی به کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی از طریق شرم و حساسیت به طرد
کرانههای بالاتر | کرانههای بالاتر | BootSE | اثر غیرمستقیم |
|
0.121 | 0.010 | 0.034 | 0.056 | خرابکردن وجهه اجتماعی <---حساسیت به طرد <--- جامعهستیزی |
0.139 | 0.011 | 0.039 | 0.064 | کنارهگیری عاطفی <---حساسیت به طرد <--- جامعهستیزی |
0.037 | 0.076 | 0.029 | 0.018 | خرابکردن وجهه اجتماعی <---حساسیت به طرد <--- خودشیفتگی |
0.043 | 0.089 | 0.034 | 0.021 | کنارهگیری عاطفی <---حساسیت به طرد <--- خودشیفتگی |
**0.298 | 0.154 | 0.036 | 0.220 | خرابکردن وجهه اجتماعی <---حساسیت به طرد <--- ماکیاولیسم |
**0.331 | 0.180 | 0.038 | 0.253 | کنارهگیری عاطفی <--- حساسیت به طرد<--- ماکیاولیسم |
0.023 | 0.090 | 0.017 | 0.054 | خرابکردن وجهه اجتماعی <---شرم <--- جامعهستیزی |
**0.030 | 0.041 | 0.018 | 0.005 | کنارهگیری عاطفی <--- شرم <--- جامعهستیزی |
0.014 | 0.033 | 0.011 | 0.006 | خرابکردن وجهه اجتماعی <--- شرم <--- خودشیفتگی |
0.005 | 0.015 | 0.004 | 0.001 | کنارهگیری عاطفی <--- شرم <--- خودشیفتگی |
0.108 | 0.024 | 0.021 | 0.058 | خرابکردن وجهه اجتماعی <--- شرم <--- ماکیاولیسم |
**0.045 | 0.035 | 0.020 | 0.005 | کنارهگیری عاطفی <--- شرم <--- ماکیاولیسم |
*p < 0.05; **p < 0.01
باتوجهبه جدول 3، اثرات غیرمستقیم به همراه حد پایین، حد بالای خطای استاندارد و سطح معناداری آورده شده است. بر اساس این نتایج، ماکیاولیسم و جامعهستیزی، بهواسطۀ حساسیت به طرد و شرم، در حقیقت، بر کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی اثری غیرمستقیم و معنادار دارد. همانطور که مشاهده میشود، ماکیاولیسم، از طریق حساسیت به طرد، بر کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی اثری غیرمستقیم و معنادار دارد (01/0> P). همچنین، ماکیاولیسم و جامعهستیزی، از طریق شرم، بر کنارهگیری عاطفی اثری غیرمستقیم و معنادار دارند (01/0> P).
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش باهدف پیشبینی پرخاشگری پنهان زناشویی بر اساس سهگانه تاریک شخصیت و با میانجی شرم و حساسیت به طردشدن در نمونهای از زنان ایرانی انجام شد. نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان میداد که بین سهگانه تاریک شخصیت (ماکیاولیسمی و جامعهستیزی) با متغیرهای میانجی حساسیت به طردشدن و شرم و متغیر درونزاد پرخاشگری پنهان زناشویی رابطهای مثبت و معنادار وجود دارد؛ این نتایج با مطالعات دی هوگ75 (2013)، مایولاتسی، کلارک و پاچانکیس76 (2022)، فریروس و کلمنته77 (2022) و گریت مایر78 (2022) همخوانی دارد.
در خصوص تبیین نقش پیشبینیکننده ماکیاولیسم برای پرخاشگری میتوان به دیدگاه منفی ماکیاولیسم نسبت به جهان بهعنوان یک کل و نسبت به دیگران اشاره کرد که منبع احتمالی خصومت و پرخاشگری در آنهاست. گوگوریتا79 (2019) در پژوهشی باهدف بررسی سهگانه تاریک شخصیت و پرخاشگری در جوانان نشان داد که پسران نسبت به دختران دارای سطوح بالاتری از پرخاشگری فیزیکی هستند، درحالیکه دختران دارای سطوح بالاتری از خشم و خصومت (پرخاشگری کلامی و تنفر) در مقایسه با پسران هستند. علاوه بر این، جامعهستیزی با پرخاشگری فیزیکی، پرخاشگری کلامی و خشم، ماکیاولیسم با خصومت همچنین خودشیفتگی با خصومت رابطهای منفی داشت.
نتایج بهدستآمده در این پژوهش با نتایج بهدستآمده توسط جونز و نریا80 (2015) مشابه است، بهاینترتیب، جامعهستیزی با پرخاشگری فیزیکی و ماکیاولیسم با خصومت رابطهای مثبت و خودشیفتگی با خصومت رابطهای منفی دارد. نتایج پژوهش حاضر بر نقش جامعهستیزی در بروز پرخاشگری پنهان زناشویی تأکید دارد؛ بنابراین، ماکیاولیسم و جامعهستیزی نقش فزایندهای را در بروز کنارهگیری عاطفی81 و خرابکردن وجهه اجتماعی82 دارند، درحالیکه خودشیفتگی دراینخصوص هیچگونه نقشی ندارد. این نتایج نشان میدهند زوجینی که از آسیب رساندن به یکدیگر لذت میبرند و با کوچکترین تعارضی به دنبال پاسخ پرخاشگرانه و خشونتآمیز به رفتار دیگران هستند و فاقد همدلی هستند، بیشتر مستعد پرخاشگری فعال و منفعلانه، مثل قهرکردن، انزوا و کنارهگیری از ابراز هیجانی، هستند و هنگام تنظیم رفتارها و هیجاناتشان، از سطح پایینتری از خودکنترلی برخوردارند و سطوح بالاتری از خشم منفعلانه را بهعنوان راهبرد هیجانی منفی و برای انتقام و جبران بروز میدهند. از سوی دیگر، میل به دستکاری83 و کنترل یکدیگر که از خصوصیات صفت ماکیاولیسمی است، میتواند به سطح بالایی از خصومت، پرخاشگری و ناآگاهی از پیامدهای رفتاری خود فرد منجر شود. همچنین، افراد با سطح بالایی از جامعهستیزی احساس نیاز به قدردانی، تحسین و تمجید میکنند و وقتی طرف مقابل اقدام به چنین رفتارهایی نکند، به دلیل نیاز به کنترل دیگران، رفتار اجباری و غیرقابلکنترل ظاهر میشود و بنابراین میتواند پرخاشگری پنهان و فعال آنها بهصورت تخریب وجهه اجتماعی خود را نشان دهد. استفاده از تخریب وجهه اجتماعی که بهنوعی پرخاشگری کلامی بهحساب میآید، در افرادی که نمرات بالایی در جامعهستیزی میگیرند نمود بیشتری دارد، ناتوانی در کنترل تکانهها، آنها را مستعد پرخاشگری کلامی میکند و بر دیگران تأثیر عاطفی میگذارد. اغلب اوقات، یک کلمه، یک دروغ، یک شایعه بیشتر از تظاهرات فیزیکی پرخاشگری باعث درد انسان میشود (گوگوریتا، 2019).
نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان میداد که شرم رابطه مثبت و معناداری با پرخاشگری پنهان زناشویی دارد. این نتایج با سایر پژوهشها، برای مثال بروخوف، باس و ریف84، آیزنبرگ85، دولزال86 و نیکولیک، هانیگان، کربس و همکاران، همخوانی دارد. ولوتی، گاروفالو، بوتازی و کارتی87 (2017) نشان دادند که احساس شرم با عزتنفس پایین، خصومت و پریشانی روانی با جنسیت مرتبط است. ارتباط بین شرم شخصیتی88 و سرکوب هیجانی همچنین بین شرم بدنی89 و خشم تنها در بین زنان رخ داد. علاوه بر این، شرم شخصیتی و بدنی در مقایسه با شرم صفت قویترین پیشبینیکنندۀ عزتنفس پایین، خصومت و پریشانی روانی بودند.
در منابع پژوهشی پرخاشگری، تحلیل ما از پژوهشهای مورد به خشونت شریک زندگی، مجرمان خشن زندانی و اختلالات شخصیتی (خودشیفتگی، مرزی و ضداجتماعی) بر نقش شرم بهعنوان پیشینه مشترک خشونت متمرکز است (ولوتی، الیسون و گاروفالو90، 2014).
در تبیین این نتایج میتوان اشاره کرد، علیرغم اینکه برخی شرمها دلایل روشنی دارند ممکن است بعضی از آنها بدون دلیل باشند. به گفته لوئیس91 (1971)، بسیاری از مردم از شرم «تمایز نشده92» و «ناشناخته93» رنج میبرند. به این معنا که این افراد با حمله به عزتنفس خود احساس خطر میکنند. این احساس ممکن است ناشی از الگوی رفتاری کلی، از رفتاری که از سوی دیگران (شاید یکی از زوجین یا همسر بدسرپرست) بیان شده باشد، و یا ناشی از شرایط دیگری باشد که خارج از کنترلشان است. بین زندگی بااحساس پستی و بیارزشی همچنین معطوف کردن این ناامنیها به دیگران تمایز آشکاری وجود دارد که لوئیس (1971) آن را چرخه «شرم-خشم» مینامد. شف94 (2006)، جامعهشناس، استدلال میکند که این چرخه شرم-خشم میتواند بسیار مشکلساز باشد. بسیاری از مردم بهجای اعتراف به ناامنیها و وابستگیهای خود، قدرت خود را بزرگ جلوه میدهند، حمله میکنند و این چرخه را تشدید میکنند. این «فردگرایی تدافعی95»، همانطور که شف (2006) آن را بیان میکند، پیوند اجتماعی و ارتباطی بین افراد را تضعیف میکند؛ چیزی که بر کاهش شناخت و احترام افراد به یکدیگر متمرکز است.
همچنین، نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان میداد که حساسیت به طردشدن رابطه مثبت و معناداری با پرخاشگری پنهان زناشویی دارد. این نتایج با سایر پژوهشها، برای مثال لسینک و مندل96 (2021)، پرینشتاین و گیلتا97 (2016)، رودلف، لنزفورد و رادکین98 (2016) و مایولاتسی، کلارک و پاچانکیس99 (2022)، همخوانی دارد. در پژوهشی مورفی و راسل100 (2018) نشان دادند که حسادت رابطه بین حساسیت به طرد و پرخاشگری را میانجیگری میکند. نتایج مطالعه حاکی از تمایل افراد با حساسیت طردشدگی بالا به تجربه سطوح بالاتر حسادت و متعاقباً تمایل بیشتر به پرخاشگری نسبت به افراد با حساسیت طردشدگی پایین است. در یک فراتحلیل گائو، آسینک، لیو و همکاران101 (2021) نشان دادند که ارتباطی کوچک اما معنادار بین حساسیت به طرد و پرخاشگری و ارتباط کمی کمتر از متوسط و معنادار بین حساسیت به طرد و قربانی شدن وجود داشت. همبستگی پرخاشگری حساسیت به طرد قویتر از اضطراب حساسیت به طرد و برای پرخاشگری واکنشی قویتر از پرخاشگری فعال بود. نتایج همچنین نشان داد که خشم، پاسخ ناسازگارانه به تهدید اجتماعی، لذت از انتقامجویی، و نیاز به بازگرداندن روحیه مثبت، عوامل اصلی توضیحدهنده ارتباط بین حساسیت به طرد و پرخاشگری هستند (چستر و دیوال102، 2017؛ چستر، لینام، میلیچ، و دیوال103، 2018؛ گائو، آسینک، لیو، چان، و آی پی104، 2021).
در تفسیر نتایج حاصل از رابطه حساسیت به طرد و پرخاشگری پنهان میتوان ابراز کرد طبق مدل شناخت اجتماعیِ حساسیتِ طرد، تجارب اولیه طرد بر شناخت، عواطف و رفتار افراد تأثیرگذارند و این امر موجب میشود تا افراد همواره در موقعیتهای ارتباطی با اضطراب طردشدگی از سوی دیگران همراه باشند؛ این افراد در ارتباطات بینفردی منفعلتر هستند، اغلب نمیتوانند تماس اجتماعی رضایتبخشی را برقرار کنند و تجارب عاطفی منفی بیشتری، مانند احساس تنهایی، دارند (رومرو-کانیاس و همکاران، 2010)؛ بنابراین، اگر این افراد تجربۀ طردشدگی گذشته را دوباره تجربه کنند؛ ازآنجاییکه خودکنترلی پایینی دارند، تجربه دردناک اولیه دوباره در آنها زنده خواهد شد و بهنوعی نارضایتی از روابط بینفردی را تجربه خواهند کرد. این نارضایتی از روابط فعلی و تکرار تجارب آزاردهنده قبلی باعث میشود تا آنها احساس تنهایی کنند و سپس برای جبران نیازهای واقعی برآورده نشده به راهبرد جبرانی، مانند اجتناب، پرخاشگری، نشخوار فکری و خشونت، متوسل شوند تا از ادراک بار طردشدن بهوسیله دیگران کاسته شود.
نتایج مدلسازی معادلات ساختاری نشان میداد که 15% از واریانس شرم و 17% از واریانس حساسیت به طردشدن توسط صفات شخصیت ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعهستیزی تبیین میشود. همچنین 43% از واریانس کنارهگیری عاطفی و 35% از واریانس خرابکردن وجهه اجتماعی توسط صفات شخصیت ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعهستیزی، شرم و حساسیت به طرد تبیین میشود. در تبیین این نتیجه میتوان گفت، به نظر میرسد صفات ماکیاولیسم و جامعهستیزی بهعنوان صفات تاریک شخصیت در ویژگیهایی مانند سبک اجتماعی بدخواهانه، نقض قوانین، ناسازگاری و احتمال ارتکاب رفتارهای ضداجتماعی مشترک هستند و چنین ویژگیهایی با تأثیرگذاری بر ارتباطات بینفردی، دستانداختن و خودنماییکردن باعث میشوند تا این افراد از این رفتارها در تعاملاتشان بهعنوان تقویتکنندۀ رفتاری استفاده کنند؛ لذا داشتن این خصوصیات در کنار بیتفاوتی، سنگدلی و فقدان همدلی نسبت به همسر میتواند زمینهساز آسیب رساندن، خودنمایی و در خیلی از مواقع اجتناب از تعامل شود که رفتارهای اجتنابی مرد در تعامل با شرمِ زن، به افزایش شرم خشونتی منجر میشود. این مسئله موجب میشود تا زن فکر کند که هیچکس عاشق او نیست؛ زیرا او ناقص است. سپس زن برای تنبیه مردش، از کنارهگیری عاطفی استفاده میکند. آبرامز105 (2009) معتقد است فرد زمانی شروع به فرافکنی دربارۀ دیگران میکند که ارزیابی دیگران از او برایش مهم باشد؛ به این معنا که زن و یا مردی که در کنار دوستان و آشنایان احساس بدی دارد، شروع به فرافکنی احساسات بدِ خود نسبت به همسرش (همسری که در آنجا حضور نداشته و نمیتواند از خود دفاع کند) میکند. در کل به نظر میرسد، زوجین دارای احساس شرم بالا از کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی بهصورت مکانیزم دفاعی استفاده میکنند. از سوی دیگر، احساس گناه باعث میشود عملکرد فرد در محیط با اضطراب و ترس همراه شود و نمیتواند خودش را با محیطهای مختلف بهخوبی سازگار کند (ایگان، وید و شفران106، 2011). به همین دلیل، از محیط گریزان میشود و به دلیل نشخوارهای فکری ممکن است دست به تخریب وجهه اجتماعی همسرش بزند. ترس از طردشدن، با محدودسازی ظرفیت و توان ارتباطی فرد، مخصوصاً در حوزه عواطف و احساسات، زمینههای نارضایتی زوجین را فراهم میسازد و باعث میشود که زوجین همواره نگران پویا شدن تعارضهای عاطفی پیرامون صمیمت باشند و نتوانند عواطفشان را ابراز کنند. عدم ابراز عواطف (بیتفاوتی تمامعیار) ماکیاولیسم، بهعنوان عامل اصلی نارضایتی زوجین است. از سوی دیگر ایجاد شرم در شریک زندگی با بیتفاوتی این پیام را به فرد انتقال میدهد که بیاحتیاطی رفتار ما میتواند به تنزل کامل هویت فرد دیگر منجر شود؛ ایجاد حس شرم و شرمساری به همراه عدم همدلی و پشیمانی از صفات شخصیت جامعهستیز این زمینه را برای اجتناب، مقابله و جبران فراهم میکند؛ بهطوری که این راهبردها با کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی دیگران همراه هستند.
در مجموع، در این پژوهش سعی کردیم بر اساس صفات شخصیت و عواطف منفی ثانویه که جنبههای اساسی پژوهش در حیطه زوجدرمانی قلمداد میشوند، به ارتباط تنگاتنگ میان صفات تاریک شخصیت و حساسیت به طردشدن با پرخاشگری ارتباطی زناشویی، البته بر اساس شواهد نظری و پژوهشی، پی ببریم، بنابراین میتوان شرم و حساسیت به طردشدن را که باتجربه هیجانهای منفی در افراد همراه است، در رابطة میان صفات تاریک شخصیت و پرخاشگری در روابط زناشویی به دو صورت نتیجهگیری کرد. نخست، شرم و حساسیت به طرد، در حقیقت، تمایل به مخفیکردن کاستیهای فرد را افزایش میدهد و احتمال کاربرد راهبردهای مستقیم برای حل تعارضات کاهش مییابد و از طرف دیگر بر اساس نظریة صفات، شخصیت خودشیفته و جامعهستیز بهخاطر عزتنفس، خودبزرگبینی و فرافکنی، اشتباهاتش را کمتر میپذیرد. دوم، به نظر میرسد صفات تاریک شخصیت میتواند احساس شرم و واکنشپذیری هیجانی و شناختی را افزایش دهند و بهواسطة افزایش در این متغیرها، باعث افزایش هیجانهای منفی و تمایل به تنبیه همسر میشود که هر دو با هم شرایطی را فراهم میکنند که در آن حل تعارض سازنده دشوار میشود.
ماکیاولیسم و جامعهستیزی میتوانند از دو مسیر غیرمستقیم بر کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی در زنان تأثیر بگذارد. در واقع، ماکیاولیسم و جامعهستیزی از طریق شرم و حساسیت به طرد میتوانند 43% از کنارهگیری و 35% از خرابکردن وجهه اجتماعی را تبیین کنند. اثر غیرمستقیم (ماکیاولیسم<--- حساسیت به طرد <--- به کنارهگیری عاطفی) بیشترین سهم را از تأثیر غیرمستقیم و کل به خود اختصاص داده است؛ بنابراین، حساسیت به طرد مهمترین نقش را در رابطه بین ماکیاولیسم و کنارهگیری عاطفی برعهده دارد. چهار اثر غیرمستقیم دیگر، در واقع، سهم اندکی از کل اثر را به خود اختصاص دادند؛ ولی نتایج معنادار بود. این نتایج نشان میدهند که ماکیاولیسم میتواند، از طریق حساسیت به طرد، بر کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی تأثیرگذار باشد.
محدودیتها و پیشنهادها
رابطه بین صفات شخصیت ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعهستیزی با پرخاشگری ارتباطی پنهان، در واقع، رابطهای پیچیده است همچنین با متغیرهای واسطهای فراوان همراه است که در پژوهش پیشرو صرفاً به شرم و حساسیت به طرد پرداخته شده است کشف رابطه عمیقتر و جامعتر بین صفات شخصیت ماکیاولیسم، خودشیفتگی، جامعهستیزی و پرخاشگری ارتباطی پنهان مستلزم پژوهشهای آتی بیشتری است. همچنین، هنگام بحث در مورد نقش واسطهای شرم، در این پژوهش مفهوم شرم عاطفهای منفی است که از نارضایتی از روابط زوجین بهعنوان یک پیشفرض ناشی میشود و از منظری تکبُعدی به تأثیر واسطهای شرم پرداخته شده است. این در حالی است که شرم ساختار پیچیدهای است که به محیط و عوامل مختلفی، مانند تجربیات اولیه زندگی با والدین و همسالان، مرتبط است؛ بنابراین، مطالعات آتی باید ساختار پیچیده شرم و حساسیت به طرد را برای بررسی تأثیر آن بر پرخاشگری ارتباطی پنهان در نظر بگیرند. همچنین، در این پژوهش یک زوج کامل (زن و شوهر) بررسی نشده است تا بتوان باتوجهبه تعدیل نقش جنسیت، نقش هرکدام از متغیرها را بر حسب جنسیت مشخص کرد؛ بنابراین در پژوهشهای آینده این مدل را میتوان بر روی زوجین اجرا کرد. بررسی رابطه علی بین ماکیاولیسم و جامعهستیزی با کنارهگیری عاطفی و خرابکردن وجهه اجتماعی نیز در پژوهشی مقطعی امری دشوار است؛ بنابراین، انتظار میرود مطالعات آتی از تحقیقات طولی، تجربی و سایر روشها برای آشکارسازی دقیقتر صفات شخصیت ماکیاولیسم و جامعهستیزی در ارتباط با پرخاشگری ارتباطی پنهان استفاده کنند.
تعارض منافع
«بنا بر اظهار نویسندگان، مقاله حاضر فاقد هرگونه تعارض منافع بوده است.»
منابع
امیری، سهراب و یعقوبی، ابوالقاسم (1395). ارزیابی ویژگیهای روانسنجی مقیاس سهگانه تاریک شخصیت. پژوهشهای روانشناسی بالینی و مشاوره، 6 (1)، 77-97.
انوشهای، مریم؛ پور شهریاری، مه سیما و ثنایی ذاکر، باقر (1385). بررسی رابطۀ بین ادراک دختران از الگوهای تربیتی والدینشان بااحساس شرم و گناه در آنها. تازهها و پژوهشهای مشاوره، 7 (27)، 7-26.
بشر پور، سجاد؛ عبادی، متینه و نریمانی، محمد (1400). نقش میانجی حساسیت به طرد در رابطه بین صفات تاریک شخصیت و آشفتگی زناشویی، فصلنامه مددکاری اجتماعی، 10 (36)، 5-15.
خزایی، سمانه؛ نوابی نژاد، شکوه؛ ولی اله، فرزاد و زهراکار، کیانوش (1395). بررسی ویژگیهای روانسنجی مقیاس پرخاشگری پنهان ارتباطی، پژوهش در سلامت روانشناختی، 2 (10)، 75-87.
زارعی، سلمان؛ فرحبخش، کیومرث و اسماعیلی، معصومه (1390). تعیین سهم خود متمایزسازی، اعتماد، شرم و گناه در پیشبینی سازگاری زناشویی، دانش و پژوهش در روانشناسی کاربردی، 3 (45)، 51-63.
کرملو، سمیرا؛ متقیپور، یاسمن؛ برجعلی، احمد؛ صادقی، منصوره سادات و خانی پور، حمید (1395). عوامل مؤثر بر تجربه شرم در خانوادههای بیماران با اختلال روانپزشکی: نقش انگ، حساسیت به طرد و ارزیابی شناختی، فصلنامه مطالعات روانشناسی بالینی، 6 23، 25-39.
یوسفی، رحیم و پیری، فائزه (1395). ویژگیهای روانسنجی نسخه فارسی پرسشنامه دوجین کثیف، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران، 22 (3)، 67-76.
Abrams, J. (2009). What's Reality Got to Do with It? : Projective Processes in Adult Intimate Relationships. Psychoanalytic Social Work, 16(2), 126-138.
Aizpitarte, A., Atherton, O. E., Zheng, L. R., Alonso‐Arbiol, I., & Robins, R. W. (2019). Developmental precursors of relational aggression from late childhood through adolescence. Child development, 90(1), 117-126.
Arbuckle, J. L. (2006). Amos (version 7.0) [computer program]. Chicago: SpSS.
Benjamin Jr, A. (2015). Definition of aggression. Encyclopedia of mental health, 1(2), 33-39.
Berenson KR, Gyurak A, Ayduk Ö, Downey G, Garner MJ, Mogg K, et al. Rejection sensitivity and disruption of attention by social threat cues. Journal of Research in Personality. 2009; 43[6]: 1064-72.
Broekhof, E., Bos, M. G., & Rieffe, C. (2021). The roles of shame and guilt in the development of aggression in adolescents with and without hearing loss. Research on child and adolescent psychopathology, 49(7), 891-904.
Carpenter, T. P., Tignor, S. M., Tsang, J.-A., & Willett, A. (2016). Dispositional self-forgiveness, guilt-and shame-proneness, and the roles of motivational tendencies. Personality and Individual Differences, 98, 53-61.
Carroll, J. S., Nelson, D. A., Yorgason, J. B., Harper, J. M., Ashton, R. H., & Jensen, A. C. (2010). Relational aggression in marriage. Aggressive Behavior, 36(5), 315-329.
Chester, D. S., & DeWall, C. N. (2017). Combating the sting of rejection with the pleasure of revenge: A new look at how emotion shapes aggression. Journal of personality and social psychology, 112(3), 413.
Chester, D. S., Lynam, D. R., Milich, R., & DeWall, C. N. (2018). Neural mechanisms of the rejection–aggression link. Social cognitive and affective neuroscience, 13(5), 501-512.
Clifford, C. E. (2013). Attachment and covert relational aggression in marriage with shame as a potential moderating variable: A two wave panel study: Brigham Young University.
Coyne, S. M., Ehrenreich, S. E., Holmgren, H. G., & Underwood, M. K. (2019). “We're not gonna be friends anymore”: Associations between viewing relational aggression on television and relational aggression in text messaging during adolescence. Aggressive Behavior, 45(3), 319-326.
Cramer, C. M. (2015). Relational aggression/victimization and depression in married couples: Brigham Young University.
Curtis, D. S., Epstein, N. B., & Wheeler, B. (2017). Relationship satisfaction mediates the link between partner aggression and relationship dissolution: The importance of considering severity. Journal of interpersonal violence, 32(8), 1187-1208.
de Hooge, I. E., Mohiyeddini, C., Eysenck, M., & Bauer, S. (2013). Moral emotions and prosocial behaviour: It may be time to change our view of shame and guilt. Handbook of psychology of emotions: Recent theoretical perspectives and novel empirical findings, 2, 255-276.
Dolezal, L. (2022). Shame anxiety, stigma and clinical encounters. Journal of evaluation in clinical practice.
Downey, G., & Feldman, S. I. (1996). Implications of rejection sensitivity for intimate relationships. Journal of personality and social psychology, 70(6), 1327.
Egan, S. J., Wade, T. D., & Shafran, R. (2011). Perfectionism as a transdiagnostic process: A clinical review. Clinical psychology review, 31(2), 203-212.
Eisenberg, N. (2000). Emotion, Regulation, and Moral Development. Annual review of psychology, 51, 665-697. doi:10.1146/annurev.psych.51.1.665
Ferguson, T. J., Eyre, H. L., & Ashbaker, M. (2000). Unwanted identities: A key variable in shame–anger links and gender differences in shame. Sex Roles, 42(3), 133-157.
Ferreiros, L., & Clemente, M. (2022). Dark personality and intimate partner relationships in young adults. Acta psychologica, 225, 103549.
Frankel, L., Umemura, T., Jacobvitz, D., & Hazen, N. (2015). Marital conflict and parental responses to infant negative emotions: Relations with toddler negative affectivity. Infant and Behavior Development.
Gao, S., Assink, M., Liu, T., Chan, K. L., & Ip, P. (2021). Associations between rejection sensitivity, aggression, and victimization: A meta-analytic review. Trauma, Violence, & Abuse, 22(1), 125-135.
Gogoriță, C. (2019). Dark triad of personality and aggression in adolescents and young people. Studia Doctoralia, 10(2), 102-113.
Greitemeyer, T. (2022). The dark side of sports: Personality, values, and athletic aggression. Acta psychologica, 223, 103500.
Jones, D. N., & Neria, A. L. (2015). The Dark Triad and dispositional aggression. Personality and Individual Differences, 86, 360-364.
Kokolvand, M., & Zeini Hasanvand, N. (2015). The relationship between attachment styles and marital adjustment in teacher couples in city of Khorramabad. Technical Journal of Engineering and Applied Sciences, 5, 451-455.
Lawrence, E., Yoon, J., Langer, A., & Ro, E. (2009). Is psychological aggression as detrimental as physical aggression? The independent effects of psychological aggression on depression and anxiety symptoms. Violence and victims, 24(1), 20-35.
Leary, M. R. (2022). Emotional responses to interpersonal rejection. Dialogues in clinical neuroscience.
Lesnick, J., & Mendle, J. (2021). Rejection sensitivity and negative urgency: A proposed framework of intersecting risk for peer stress. Developmental Review, 62, 100998.
Li, C., Zhao, Q., Dai, W., & Zhang, Y. (2021). Victims become covert aggressors: gender differences in the mediating effects of rumination on anger and sadness. The Journal of Psychology, 155(4), 441-456.
Maiolatesi, A. J., Clark, K. A., & Pachankis, J. E. (2022). Rejection sensitivity across sex, sexual orientation, and age: Measurement invariance and latent mean differences. Psychological Assessment.
Marston, E. G., Hare, A., & Allen, J. P. (2010). Rejection sensitivity in late adolescence: Social and emotional sequelae. Journal of Research on Adolescence, 20(4), 959-982.
Mitchell, J., Wight, M., Van Heerden, A., & Rochat, T. J. (2016). Intimate partner violence, HIV, and mental health: a triple epidemic of global proportions. International Review of Psychiatry, 28(5), 452-463.
Muris, P., & Meesters, C. (2013). Small or Big in the Eyes of the Other: On the Developmental Psychopathology of Self-Conscious Emotions as Shame, Guilt, and Pride. Clinical child and family psychology review, 17. doi:10.1007/s10567-013-0137-z
Nelson, D., & Carroll, J. (2006). Couples relational aggression and victimization scale (CRAViS). Provo, UT: RELATE Institute.
Neumann, C. S., & Pardini, D. (2014). Factor structure and construct validity of the Self-Report Psychopathy (SRP) Scale and the Youth Psychopathic Traits Inventory (YPI) in young men. Journal of personality disorders, 28(3), 419.
Nikolić, M., Hannigan, L. J., Krebs, G., Sterne, A., Gregory, A. M., & Eley, T. C. (2022). Aetiology of shame and its association with adolescent depression and anxiety: results from a prospective twin and sibling study. Journal of Child Psychology and Psychiatry, 63(1), 99-108.
Oka, M., Brown, C. C., & Miller, R. B. (2016). Attachment and relational aggression: Power as a mediating variable. The American Journal of Family Therapy, 44(1), 24-35.
Olthof, T. (2012). Anticipated feelings of guilt and shame as predictors of early adolescents' antisocial and prosocial interpersonal behaviour. European Journal of Developmental Psychology, 9(3), 371-388.
Patrick, C. J., Fowles, D. C., & Krueger, R. F. (2009). Triarchic conceptualization of psychopathy: Developmental origins of disinhibition, boldness, and meanness. Development and psychopathology, 21(3), 913-938.
Paulhus, D., & Williams, K. (2002). The Dark Triad of Personality: Narcissism, Machiavellianism, and Psychopathy. Journal of research in personality, 36, 556-563. doi:10.1016/S0092-6566(02)00505-6
Paulhus, D. L., & Jones, D. N. (2015). Chapter 20 - Measures of Dark Personalities. In G. J. Boyle, D. H. Saklofske, & G. Matthews (Eds.), Measures of Personality and Social Psychological Constructs (pp. 562-594). San Diego: Academic Press.
Perez, G. R., Stasik-O’Brien, S. M., Laifer, L. M., & Brock, R. L. (2022). Psychological and physical intimate partner aggression are associated with broad and specific internalizing symptoms during pregnancy. International journal of environmental research and public health, 19(3), 1662.
Porter, A. C., Zelkowitz, R. L., & Cole, D. A. (2018). The unique associations of self-criticism and shame-proneness to symptoms of disordered eating and depression. Eating behaviors, 29, 64-67.
Prinstein, M. J., & Giletta, M. (2016). Peer relations and developmental psychopathology.
Rauthmann, J. F., & Kolar, G. P. (2013). The perceived attractiveness and traits of the Dark Triad: Narcissists are perceived as hot, Machiavellians and psychopaths not. Personality and Individual Differences, 54(5), 582-586.
Renshaw, K. D., Blais, R. K., & Smith, T. W. (2010). Components of negative affectivity and marital satisfaction: The importance of actor and partner anger. Journal of research in personality, 44(3), 328-334.
Ritter, K., Vater, A., Rüsch, N., Schröder-Abé, M., Schütz, A., Fydrich, T., . . . Roepke, S. (2014). Shame in patients with narcissistic personality disorder. Psychiatry research, 215(2), 429-437.
Romero‐Canyas, R., Downey, G., Berenson, K., Ayduk, O., & Kang, N. J. (2010). Rejection sensitivity and the rejection–hostility link in romantic relationships. Journal of personality, 78(1), 119-148.
Rudolph, K. D., Lansford, J. E., & Rodkin, P. C. (2016). Interpersonal theories of developmental psychopathology.
Silvers, J. A., McRae, K., Gabrieli, J. D., Gross, J. J., Remy, K. A., & Ochsner, K. N. (2012). Age-related differences in emotional reactivity, regulation, and rejection sensitivity in adolescence. Emotion, 12(6), 1235.
Soper, D. S. (2020). A-priori sample size calculator for structural equation models [Software].
Tabachnick, B. (2012). ve Fidell, LS (2013). Using multivariate statistics.
Tangney, J., & Dearing, R. (2002). Shame, guilt, and psychopathology. Shame and guilt, 112-129.
Tangney, J. P. (1998). How does guilt differ from shame? Guilt and children (pp. 1-17): Elsevier.
Tracy, J. L., & Robins, R. W. (2004). " Putting the Self Into Self-Conscious Emotions: A Theoretical Model". Psychological inquiry, 15(2), 103-125.
Tracy, J. L., & Robins, R. W. (2007). The nature of pride. The self-conscious emotions: Theory and research, 263-282.
Young, C. M., Neighbors, C., Dibello, A. M., Traylor, Z. K., & Tomkins, M. (2016). Shame and guilt-proneness as mediators of associations between general causality orientations and depressive symptoms. Journal of social and clinical psychology, 35(5), 357.
Zeigler-Hill, V., Marcus, D. K., & Association, A. P. (2016). The dark side of personality: Science and practice in social, personality, and clinical psychology: JSTOR.
Zhang, H., & Tsang, S. K. M. (2012). Wives’ relative income and marital quality in urban China: The role of perceived equity. Social Justice Research, 25(4), 406-420.
Zimmer‐Gembeck, M. J., Nesdale, D., Fersterer, J., & Wilson, J. (2014). An experimental manipulation of rejection: Effects on children's attitudes and mood depend on rejection sensitivity and relationship history. Australian Journal of Psychology, 66(1), 8-17.
Research Paper
Prediction of latent Relational aggression based on the dark triad personality with the mediating role of shame and rejection sensitivity in a group of Iranian women
Abstract
Purpose: The present study aimed to predict latent marital aggression based on Machiavellianism, anti-socialism and narcissism with the mediating role of shame and rejection sensitivity in a group of Iranian women.
Method: 307 married women of Tehran city were selected by voluntary sampling method and were answered to the Couples Relational Aggression and Victimization Scale (Nelson & Carroll, 2006), the Short Version of Dark Triad Personality Traits (Paulhus & Jones, 2014), The Test of Self-Conscious Affect (Tangney, 1996) and Rejection Sensitivity Questionnaire (Downey & Feldman, 1996) through an online survey. The research method was correlational, structural equation modeling type and the data was analyzed using SPSS version 26 and AMOS version 24 software.
Findings: The findings of Pearson's correlation coefficient showed that there is a positive and significant relationship between Machiavellianism with rejection sensitivity, shame with the dimensions of latent marital aggression including love withdrawal and social sabotage, but there is no significant relationship between narcissistic personality and rejection sensitivity, shame, love withdrawal and social sabotage. Anti-socialism had a positive and significant relationship with rejection sensitivity, shame and social sabotage; but it was not related to love withdrawal. Also, there is a positive and significant relationship between rejection sensitivity and shame with love withdrawal and social sabotage. The findings of structural equation modeling showed that Machiavellianism, anti-socialism, rejection sensitivity and shame positively predict love withdrawal and social sabotage. Narcissism has no direct or indirect effect on love withdrawal and social sabotage. The findings provide a deeper understanding of the mediating role of rejection sensitivity and shame in the relationship between Machiavellianism and anti-socialism with love withdrawal and social sabotage among women. From the results of this study, it can be concluded that women's rejection sensitivity and shame in relation to dark triad personality traits of Machiavellian and antisocial personality are related to latent marital aggression.
Conflict of interest: According to the author of this article, there has been no conflict of interest.
Keywords: Dark Personality Traits, Shame, Rejection Sensitivity, Latent Relational Aggression, Women.
[1] . Curtis, Epstein & Wheeler
[2] . Li, Zhao, Dai & Zhang
[3] . Renshaw, Blais & Smith
[4] . Intimate partner violence
[5] . Mitchell, Wight, Van Heerden & Rochat
[6] . Lawrence, Yoon, Langer & Ro
[7] . Perez, Stasik-O’Brien, Laifer & Brock
[8] . Carroll & et al.
[9] . Coyne, Ehrenreich, Holmgren & Underwood
[10] . Benjamin Jr
[11] . Aizpitarte, Atherton, Zheng, Alonso-Arbiol & Robins
[12] . Clifford
[13] . Cramer
[14] . Li, Zhao, Dai & et al.
[15] . Dark triad of personality
[16] . Narcissism
[17] . Psychopathy
[18] . Machiavellianism
[19] . Paulhus & Williams
[20] . D. Paulhus & Williams
[21] . Zeigler-Hill, Marcus & Association
[22] . Rauthmann & Kolar
[23] . Patrick, Fowles & Krueger
[24] . Niccolò Machiavelli
[25] . Zeigler-Hill & et al.
[26] . Ferreiros & Clemente
[27] . Greitemeyer
[28] . Downey & Feldman
[29] . Lesnick & Mendle
[30] . Zimmer‐Gembeck, Nesdale, Fersterer & Wilson
[31] . Romero‐Canyas, Downey, Berenson, Ayduk & Kang
[32] . Marston, Hare & Allen
[33] . Silvers & et al.
[34] . Lesnick & Mendle
[35] . Prinstein & Giletta
[36] . Rudolph, Lansford & Rodkin
[37] . Maiolatesi, Clark & Pachankis
[38] . Frankel, Umemura, Jacobvitz & et al.
[39] . Zhang & Tsang
[40] . Leary
[41] . Jang
[42] . Broekhof, Bos & Rieffe
[43] . Perez, Stasik-O'Brien, Laifer & et al.
[44] . Eisenberg
[45] . Olthof
[46] . Tracy & Robins
[47] . Muris & Meesters
[48] . Tracy & Robins
[49] . Porter, Zelkowitz & Cole
[50] . de Hooge, Mohiyeddini, Eysenck & Bauer
[51] . Carpenter, Tignor, Tsang & Willett
[52] . Young, Neighbors, Dibello, Traylor & Tomkins
[53] . Ritter & et al.
[54] . Dolezal
[55] . Nikolić & et al
[56] . Leary
[57] . Soper
[58] . anticipated effect size
[59] . desired statistical power level
[60] . number of latent variables
[61] . number of observed variables
[62] . Couples Relational Aggression and Victimization Scale
[63] . Nelson & Carroll
[64] . Oka, Brown & Miller
[65] . Dark Triad of Personality
[66] . Paulhus & Jones
[67] . The Test of Self-Conscious Affect
[68] . Tangney
[69] . Ferguson, Eyre & Ashbaker
[70] . Tangney & Dearing
[71] . Berenson, Gyurak, Ayduk & et al.
[72] . Mahalanobis Distance
[73] . Tabachnick
[74] . Arbuckle
[75] . de Hoog
[76] . Maiolatesi, Clark & Pachankis
[77] . Greitemeyer
[78] . Greitemeyer
[79] . Gogoriță
[80] . Jones & Neria
[81] . withdrawal aggression
[82] . social sabotage aggression
[83] . manipulation
[84] . Broekhof, Bos & Rieffe
[85] . Eisenberg
[86] . Dolezal
[87] . Velotti, Garofalo, Bottazzi & Caretti
[88] . characterological shame
[89] . bodily shame
[90] . Velotti, Elison & Garofalo
[91] . Lewis
[92] . undifferentiated
[93] . unacknowledged
[94] . Scheff
[95] . defensive individualism
[96] . Lesnick & Mendle
[97] . Prinstein & Giletta
[98] . Rudolph, Lansford & Rodkin
[99] . Maiolatesi, Clark & Pachankis
[100] . Murphy & Russell
[101] . Gao, Assink, Liu & et al.
[102] . Chester & DeWall
[103] . Chester, Lynam, Milich & DeWall
[104] . Gao, Assink, Liu, Chan & Ip
[105] . Abrams
[106] . Egan, Wade & Shafran