The effectiveness of emotion regulation training on self-interpretation and interpersonal emotion regulation in girls with body deformity disorder
Mojtaba Aghili
1
(
Assistant Professor, Department of Psychology, Payam Noor University, Tehran, Iran (corresponding author). Sm.aghili@pnu.ac.ir
)
Fereshteh Ahmadi Tabatabaee
2
(
Master of Psychology, Payam Noor University, Gorgan, Iran
)
Arezou Asghari
3
(
Assistant Professor, Faculty of Humanities, Kosar University of Bojnord, Bojnord, Iran
)
Keywords: emotion regulation, Emotional regulation, body image, self-interpretation,
Abstract :
The purpose of this research was to determine the effect of emotion regulation training on self-interpretation and impersonal emotion regulation in girls with body dysmorphic disorder. This was a semi-experimental study with a pre-test and post-test design along with the experimental and control group. The statistical population of the present study was made up of all the girls suffering from body dysmorphia in Poyesh Fahim Clinic in Tehran in 2021, from whom 30 people were randomly selected by convenience sampling and divided into two experimental groups (15 people). and the control group (15 people) were replaced. The research tools were modified Yale-Brown scale for body deformity disorder, Hardin's self-interpretation questionnaire and Hoffman's interpersonal emotion regulation questionnaire. The group received the emotion regulation skill test based on the Gross model during 8 sessions of 60 minutes. The results showed that emotion regulation training had a significant effect on self-interpretation and interpersonal emotion regulation in girls with body dysmorphic disorder (P<0.05). Based on the research findings, it can be said that emotional regulation training has led to a decrease in independent self-interpretation and an increase in interpersonal emotional regulation in girls with body dysmorphic disorder.
_||_
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری و تنظیم هیجان بینفردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاریبدن
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر تعیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری و تنظیم هیجان بینفردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن بود. این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون به همراه گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن در کلینیک پویش فهیم شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند، که از بین آنان تعداد 30 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش مقیاس اصلاحشده ییل_براون برای اختلال بدشکلی بدن، پرسشنامه خودتفسیری هاردین و پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردي هافمن بودند. گروه آزمایش مهارت تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس در طی 8 جلسه 60 دقیقهای دریافت نمودند. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری و تنظیم هیجان بینفردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن تاثیر معنادار داشته است (05/0>P). بر اساس یافته های پژوهش می توان گفت که آموزش تنظیم هیجان منجر به کاهش خودتفسیری مستقل، افزایش تنظیم هیجانی بینفردی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن شده است.
واژههای کلیدی: تنظیم هیجان، خودتفسیری، تنظیم هیجانی، بدریخت انگاری بدن.
The Effectiveness of Emotion Regulation Training on Self-interpretation and Interpersonal Emotion Regulation in Girls with Body Dysmorphic Disorder
Abstract
The purpose of this research was to determine the effect of emotion regulation training on self-interpretation and impersonal emotion regulation in girls with body dysmorphic disorder. This was a semi-experimental study with a pre-test and post-test design along with the experimental and control group. The statistical population of the present study was made up of all the girls suffering from body dysmorphia in Powish Fahim Clinic in Tehran in 2021, from whom 30 people were randomly selected by convenience sampling and divided into two experimental groups (15 people). and the control group (15 people) were replaced. The research tools were modified Yale-Brown scale for body deformity disorder, Hardin's self-interpretation questionnaire and Hoffman's interpersonal emotion regulation questionnaire. The group received the emotion regulation skill test based on the Gross model during 8 sessions of 60 minutes. The results showed that emotion regulation training had a significant effect on self-interpretation and interpersonal emotion regulation in girls with body dysmorphic disorder (P<0.05). Based on the research findings, it can be said that emotional regulation training has led to a decrease in independent self-interpretation and an increase in interpersonal emotional regulation in girls with body dysmorphic disorder.
Keywords: emotion regulation, self-interpretation, emotional regulation, body image.
مقدمه
یکی از ابعاد سلامت، سلامت جسمانی است. اما با وجود نقش سلامت جسمانی در سلامت کلی فرد، بعضی از افراد علیرغم طبیعی یا تقریباً طبیعی بودن ظاهر جسمانی، اشتغال ذهنی مداومی درباره ظاهر جسمانی خود دارند (صالحی، افتخارصعادی و برنا، 1400) که سبب میشود ترس مفرط و نگران کنندهای از زشت بودن، غیر جذاب بودن و بدریخت بودن گزارش کنند (باس، ولینک، بروئر و بیلدت1، 2021). انجمن روانپزشکی آمریکا2 (2013) بدریختانگاری3 را اختلال روانی جدی میداند که با ناتوانی ذهنی درباره وضعیت سلامت و با یك سری از نشانههای مربوط به نگرانی های خیالی درباره بدن مانند افکار مزاحم و مکرر در مورد درک، تغییر شکل و یا نقص در ظاهر فیزیکی مشخص میشود (آنجلاکیس، گودینگ و پاناجیوتی4، 2016). افراد مبتلا به این اختلال اشتغال ذهنی بیش از حد درباره نقص در ظاهر فیزیکی دارند که منجر به اختلال در عملکرد یك یا چند ناحیه از بدن میشود، (بورگر، کورتن و کاپلهوف5، 2022). در مرحلهای از این بیماری فرد در پاسخ به نگرانیهایش دربارهی ظاهر خود، رفتارهای تکراری دارد، مانند اینکه خود را مکرراً در آیینه برانداز میکند و به صورت افراطی موهای خود را شانه و یا خودش را آرایش میکند (خوشینی، اکبری و محمدخانی، 1400) و یا اینکه اعمال ذهنی تکراری انجام میدهد، ظاهر فیزیکی خود را با ظاهر دیگران مقایسه میکند (سوکوپیرا، بریتو، لیتی، آیهارا6 و همکاران، 2021). اختلال بدریخت انگاری بدن میتواند منجر به کاهش کیفیت زندگی، حرمت خود، رفتارهای منجر به خودکشی، اختلال در روابط اجتماعی و دوری از اجتماع شود (هربست و جیمیک7، 2020). این اختلال میتواند با خودتفسیری8 مرتبط باشد؛ خود تفسیری بر الگوهای رفتاری، شناختی و عملکرد زیبایی شناختی و تعاملات اجتماعی افراد تاثیر می گذارد (چینچاناکچی و پوساکسریکت9، 2020).
خودتفسیری مجموعه ای از افکار، احساسات و اعمال مربوط به ارتباط شخص با دیگران و ارتباط شخص به عنوان فردی متمایز از دیگران معرفی شده است (منگ، میو و لیو10، 2022). این مفهوم در دو بعد اصلی، مستقل و وابسته تعریف شده است (عربزاده، 2017) خود تفسیری مستقل به عنوان محدود، فردی و جدا از زمینه اجتماعی تعریف شده است و بیشتر بر توانایی، افکار و احساسات درونی و همچنین منحصر به فرد بودن و ابراز خود تاکید دارد (کائو، لو، کایو و لایو11، 2022)، افراد این گروه بیشتر بر قدرت درونی و ارتقا اهداف خود ارزش قائلاند (کیم، بروکنر و بلوک12، 2022). خود تفسیری وابسته به یك فرد در ارتباط با دیگران اشاره میکند؛ بنابراین میتوان آن را یك جامعه اجتماعی، جامع و جمعی دانست و بیشتر بر جنبههای اجتماعی مانند نقشها، تعلق و نزدیکی، ارتباط مستقیم با دیگران تاکید دارد (عسگری و متینی، 1399).
زمانی که افراد در ادراک تصویر بدنی خود با مشکل مواجه می شوند، در کنترل هیجان های منفی خویش نیز ناتوان تر می شوند. به عبارت دیگر در تنظیم هیجان با مشکل مواجه می شوند. تنظیم هیجان در نحوه ای که افراد تن انگاره خود را درک می کنند نیز تأثیر دارد (مندس، فریرا و مارتاسیمون13، 2017). نتایج مطالعات نشان داد که بین تنظیم شناختی هیجانی و خلاقیت عاطفی با بهداشت روانی دانشجویان رابطه مثبت معناداری وجود دارد (خوشضمیر و بینش، 1395). تنظیم هیجانی14 فرآیندی است که در طی آن افراد آگاهانه هیجانهای خود را تعدیل میکنند و به صورت مناسب و سریع به تقاضاهای محیط اطراف پاسخ میدهند (ساندرز، ترنر و ملتزلر15، 2019). اصطلاح تنظیم هیجان بینفردي 16 به یک پدیده مرتبط اما متمایز از تنظیم هیجان درونفردي17 اشاره دارد و شامل تمایل فرد براي اشتراك گذاشتن حالات هیجانیاش با دیگران به منظور کاهش عاطفه منفی خویش در حضور آنها یا تلاش براي تغییر عواطف دیگران است (گراتز، ویس و تال18، 2015). دشواری در تنظیم هیجانی یکی از مهم ترین عوامل تشدید کننده علائم بیماری ها و توانایی افراد برای تنظیم شناخت، هیجان و اعمال، یك مهارت زندگی مهم و ضروری برای رشد است. افراد با خودتنظیمی بهتر میتوانند به پیامدهای مثبتتری در زندگی برسند و احتمال ایجاد مشکلات ارتباطی و اجتماعی و سلامت روانی کمتر است (رزاقپور و حسینزاده، 1398). نقص در مهارتهای تنظیم هیجان به طور گستردهای با سازگاری عاطفی ضعیفی همراه است و مهارتهای تنظیم هیجان، سازگاری در آینده را پیشبینی میکند و اثراتی فراتر از سازگاری قبلی خواهد داشت (امامدوست، تیموری، خویی نژاد و رجایی، 1399).
در پی شناسایی راهکار درمانی مؤثر در کاهش سطح بدریخت انگاری و خودتفسیری و افزایش تنظیم هیجانی بینفردی، به نظر میرسد که آموزش تنظیم هیجان میتواند در این زمینه موثر باشد. مطالعات نشان دادند که تمرکز بر مهارتهای تنظیم هیجان، در پیشگیری و درمان مشکلات مرتبط با سلامتروان بسیار حائز اهمیت است (کریمی و اسماعیلی، 1399). راهبردهای تنظیم هیجان با تنظیم وضعیت ها و واکنش های هیجانی از طریق اصلاح و بهبود باورهای شناختی نقش موثری در سلامت جسمی و روانشناختی دارد (صالحی و همکاران، 1400). از طرفی در آموزش تنظیم هیجان براساس مدل گراس19 (2007) تمرکز آموزش بر تغییر است (فرناندز، جازایری و گروس20، 2016). در واقع این مدل آموزش تنظیم هیجانی به افراد با کمک می کند تا باورها و افکار ناسازگار خود را شناسایی کرده و باورها و راهبردهای انطباقی و منعطف تری را در پاسخ به هیجانات شان اتخاذ کنند (عسگری و متینی، 1399). در این راستا علی دوستی و همکاران دریافتند که آموزش تنظیم هیجان، شیوه مناسبی برای بهبود تنظیم هیجانی و کاهش اضطراب و افسردگی است (علیدوستی، جنگی و شجاعیفر، 1399). مطالعات شیبانی و همکاران (1399) نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر تنظیم هیجان در نوجوانان دارای اختلال بدتنظیمی خلق اثربخش می باشد. صمدنژاد و همکاران (1399) در پژوهشی دریافتند که آموزش تنظیم هیجان، به عنوان یک رویکرد جدید، در کاهش علایم اضطراب اجتماعی در اختلال بدشکلی بدن اثربخش است. نتایج پژوهش کرمانی و همکاران (1398) نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش نشخوار فکری و اضطراب اجتماعی دانشآموزان دختر اثربخش می باشد. امیری و همکاران (1397) در پژوهشی دریافتند که تنظیم شناختی هیجان می تواند به عنوان یک درمان کارآمد جهت افزایش خلاقیت عاطفی دانش آموزان مورد استقاده قرار گیرد. نانسی21 (2021) دریافت که استراتژی های تنظیم هیجان بر ارتقاء سلامت عمومی، شناخت اثربخش است. پژوهش یانگ، شین و یو22 (2021) نشان داد که آموزش خودتنظیمی هیجانی منجر به افزایش راهبردهای مثبت تنظیم هیجانی و خودکارامدی فردی در افراد میشود.
گرایش به زیبایی برای سنین نوجوانی و جوانی بسیار مورد توجه است و تحقیقات جدید نشان دادهاند که جذابیت صورت در سنین نوجوانی و جوانی از اصول فرهنگی و اجتماعی ثابتی پیروی میکند؛ دختران توجه به تصویر بدن بالایی دارند و مباحث آنان بطور گستردهای حول موضوعاتی نظیر هویت، جنبش اجتماعی، فرهنگ مصرف، سبک زندگی و اخلاق برانگیخته است و از استعارههایی مانند جامعه بدنی و یا عصر بدن، استفاده میکنند (خوشینی و همکاران، 1400). باتوجه به پیامدهای خطرناک اختلال بدریخت انگاری بدن مانند رفتارهای پرخطر و خودکشی و ارتباط آن با اختلال افسردگی اساسی، اضطراب اجتماعی و اختلالهای خوردن (گوستاد و فیلیپس23، 2013) و تبعات جسمانی و روانی جراحیهای زیبایی و هزینههای مالی سنگینی که این جراحیها میتوانند بر خانوادهها و جامعه تحمیل کنند (سارور24، 2019) و در پی تلاش برای رفع عوامل زمینهساز در گرایش به این اقدامات پزشکی، مساله اصلی تحقیق این است که آیا آموزش تنظیم هیجان بر تغییرات خودتفسیری و تنظیم هیجان بین فردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن تاثیر دارد؟
مواد و روشها
پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا، نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون به همراه گروه آزمایش و گواه است. جامعه آماری پژوهش حاضر را تمامی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن مراجعه کننده به کلینیک پویش فهیم شهر تهران در سال 1400 تشکیل دادند. از جامعه پژوهش تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. لازم به ذکر است در تیر ماه سال 1401 از گروههای آزمایش و گواه پیشآزمون به عمل آمد، سپس گروه آزمایش در هشت جلسه 60 دقیقهای (دوشنبه و چهارشنبه هر هفته) تحت آموزش مهارت تنظیم هیجان قرار گرفتند، در حالی که گروه گواه در طول اجرای پژوهش هیچ مداخله روانشناختی را دریافت نکردند، در مرداد ماه مجدد از گروههای آزمایش و گواه، پسآزمون به عمل آمد. ملاکهای ورود شامل: دامنه سنی بین 20 تا 25 سال، ابتلا به اختلال بدریخت انگاری بدن، حداقل تحصیلات دیپلم، رضایت آگاهانه برای شرکت در پژوهش بود. همچنین ملاک خروج از پژوهش نیز شرکت در جلسات آموزشی دیگر به غیر از آموزش تنظیم هیجان، غیبت بیش از دو جلسه، عدم تمایل به شرکت در پژوهش بود.
ابزارهای پژوهش
مقیاس اصلاحشده وسواس فکری- عملی ییل- براون برای اختلال بدشکلی بدن25: این مقیاس توسط فیلیپس، هولاندر، راسموسن، آرونویتز، دکاریا26 و همکاران در سال 1997 ساخته شده است. این پرسشنامه 12 سؤالی، شدت علائم اختلال بدشکلی بدن را ارزیابی میکند و آزمودنیها موافقت خود را روی مقیاس لیکرت پنجسطحی از کاملاً مخالفم (0) تا کاملاً موافقم (4) مشخص میکنند. نقطه برش برای تشخیص اختلال بدشکلی بدن در این مقیاس کسب نمره حداقل 20 یا نمره بالاتر تعیینشده است و در پژوهش فیلیپس و همکاران (1997) ضریب آلفای کرونباخ برای همسانی درونی 80/0 به دست آمد که نشان دهنده هماهنگی درونی بالای این مقیاس است. این مقیاس با نمرات سنجش عملکرد کلی همبستگی مثبتی داشت و روایی تشخیص در مقایسه با فرم درجه بندی شده کوتاه روانپزشکی مناسب بود. در مطالعات دیگر پژوهشگران داخلی پایایی این پرسشنامه به روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 84/0 و پایایی به روش دو نیمهسازی با استفاده از ضریب گاتمن27 را 93/0 گزارش نمودند. همچنین همسانی درونی را نیز 87/0 و عالی برآورد کردهاند. همچنین، ضرايب پايايي از نوع آلفاي کرونباخ، دونيمه سازي و ضريب گاتمن به ترتيب 93/0، 83/0 و 92/0 به دست آمد (دمرچلی، کاکاوند و جلالی، 1396). در پژوهش حاضر پایایی این مقیاس با روش آلفای کرونباخ 83/0 به دست آمد.
پرسشنامه خودتفسیری28: این پرسشنامه توسط هاردین، لیونگ، بهاوات29 در سال 2004 ساخته شد. پرسشنامه خودتفسیری شامل 30 سوال و 2 خرده مقیاس مستقل و وابسته است. مجموع این عوامل خودتفسیری مستقل هستند: ۱) خودمختاری30/ ابراز وجود31، فردگرایی32، ثبات رفتاری33، تقدم خود34 و دو عامل دیگر خرده مقیاس وابسته: عامل رعایت ارزشهای گروه35 و عامل وابستگی به رابطه36 پاسخها بر اساس یک طیف لیکرت ۷ درجهای تدوین شدهاند. سازندگان پایایی ابزار را بین 60/0 تا 70/0 گزارش کرده اند (هاردین، لیونگ و بهاوات، 2004). در ایران پایایی این ابزار بین 52/0 تا 71/0 گزارش شده است و روایی داخلی خرده مقیاس ها را نیز بین خوب تا عالی برآورد نمودند که عبارتاند از: خرده مقیاس مستقل 92/0، خرده مقیاس وابسته 90/0 (علیوندیفر، کدیور و عربزاده، 1396). در این پژوهش پایایی پرسشنامه با روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 81/0 به دست آمد.
پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردي37: پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردي (IERQ) یک ابزار خود گزارشی است که توسط هافمن، هیرینگ، ساویر و آسنانی38 در سال 2014 تدوین شده است. هدف از ساخت این ابزار بررسی نحوه تنظیم هیجان در ارتباطات بینفردي است. این ابزار شامل 20 آیتم و 4 زیر مقیاس است. زیر مقیاسهاي مربوطه عبارتاند از: بهبود عواطف مثبت، چشمانداز داشتن، تسلی بخشی، مدل سازي اجتماعی. ویژگیهاي روانسنجی پرسشنامه مذکور مطلوب گزارش شده است. ضریب همسانی براي هر یک از 4 آیتم بهبود عواطف مثبت، آرامش بخشی، مدل سازي اجتماعی و چشمانداز داشتن به ترتیب عبارتاند از: 98/0، 94/0، 93/0 و 91/0 (هافمن و همکاران، 2014). بررسیهاي تحلیل عاملی نیز وجود 4 عامل مـذکور را در این پرسشنامه تائید کردهاند (97/0). در ایران یافتههای پژوهشی نشان دهنده مطلوب بودن ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه تنظیم هیجان بین فردی بود. بررسیهای تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی مدل 3 عاملی این پرسشنامه را تائید کرد. ضریب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه 90/0 محاسبه شد و برای آیتمهای بهبود عواطف مثبت، آرامش بخشی، الگوسازی اجتماعی و چشمانداز داشتن به ترتیب برابر با 84/0، 82/0، 80/0 و 81/0 به دست آمد، همچنین روایی داخلی خرده مقیاس ها را نیز بین خوب تا عالی برآورد نمودند که عبارتاند از: بهبود عواطف مثبت 92/0، چشمانداز داشتن 94/0، تسلی بخشی 87/0، مدل سازي اجتماعی 90/0 (لطفی، شیسی، امینی و همکاران، 1399). در پژوهش حاضر پایایی این مقیاس با روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس 89/0 به دست آمد.
مداخله
در این پژوهش از پروتکل آموزش تنظیم هیجان مبتنی بر مدل گراس (2007) استفاده شد، که این جلسات در طی 8 جلسه 60 دقیقهای به مدت هر هفته یک جلسه برای گروه آزمایش برگزار شد.
جدول 1. خلاصه پروتکل آموزش تنظیم هیجان گراس
جلسه | محتوا |
اول | آشنایی اعضای گروه با یکدیگر، شروع رابطه متقابل رهبر گروه (پژوهشگر) و اعضا، بیان اهداف اصلی و فرعی گروه و گفتگوی اعضا راجع به اهداف شخصی و جمعی، بیان منطق و مراحل مداخله و چارچوب و قواعد شرکت در گروه |
دوم | شناخت هیجان و موقعیتهای برانگیزاننده از طریق آموزش تفاوت عملکرد انواع هیجانها و اثرات کوتاه مدت و درازمدت هیجانها |
سوم | خودارزیابی با هدف شناخت تجربه های هیجانی خود، خودارزیابی با هدف شناسایی میزان آسیب پذیری هیجانی در فرد، خودارزیابی با هدف شناسایی از راهبردهای تنظیمی فرد |
چهارم | جلوگیری از انزوای اجتماعی و اجتناب، آموزش راهبرد حل مساله، آموزش مهارت های بین فردی (گفتگو، اظهار وجود و حل تعارض) |
پنجم | متوقف کردن نشخوار فکری و نگرانی، آموزش توجه |
ششم | شناسایی ارزیابی های غلط و اثرات آنها روی حالت های هیجانی، آموزش راهبرد باز ارزیابی |
هفتم | شناسایی میزان و نحوه استفاده از راهبرد بازداری و بررسی پیامدهای هیجانی آن، مواجهه آموزش ابراز هیجان، اصلاح رفتار از طریق تغییر تقویت کننده های محیطی، آموزش تخلیه هیجانی، آرمیدگی و عمل معکوس |
هشتم | ارزیابی میزان نیل به اهداف فرعی و گروهی، کاربرد مهارت های آموخته شده در محیط های طبیعی خارج از جلسه، بررسی و رفع موانع انجام تکالیف. |
روند اجرای پژوهش
پس از دریافت کد اخلاق (IR.PNU.REC.1400.292) و هماهنگی لازم به مسئولین کلینیک پویش فهیم، با همکاری مددکار کلینیک، جلسهای توجیهی برگزار گردید و به بیان اهداف پژوهش پرداخته شد، و پرسشنامه بدریخت انگاری ییل_براون بر روی شرکت کنندگان این جلسه اجرا شد و 30 نفر از افراد که در پرسشنامه بدریخت انگاری ییل_براون نمره بالاتر از 20 دریافت نمودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه گواه (15 نفر) به صورت تصادفی جایگزین شدند. پیش از برگزاری جلسات آموزش تنظیم هیجان، از همهی آزمودنی ها پیشآزمون به عمل آمد. سپس، جلسات مداخله به صورت آنلاین و با استفاده از نرم افزار اسکای روم بر روی گروه آزمایش در 8 جلسه 60 دقیقهای، هر هفته یک جلسه، اجرا شد اما گروه گواه هیچ گونه مداخله ای را چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم (مطالعه کتاب، دیدن تلوزیون، گوش دادن رادیو، کلاس های کلاس های بیرون و آزمایش های مشابه محتوای آموزش داده شده بر گروه آزمایش) دریافت نکردند. در پایان جلسات از هر دو گروه پسآزمون به عمل آمد. اخذ رضایتنامه کتبی از شرکتکنندگان؛ رعایت اصل رازداری، آگاه کردن شرکتکنندگان از اهداف مطالعه، اختیاری بودن شرکت در مطالعه، حق انصراف از مطالعه در هر زمان از ملاحظات اخلاقی بودند. همچنین به منظور رعایت اصول اخلاقی در امر آموزش در پایان کار، گروه گواه جزء شرکتکنندگان طرح قرار گرفت و مداخله درمانی نیز بر آنان اجرا شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد. تمامی محاسبات آماری داده ها نیز توسط نرم افزار spss نسخه 24 صورت گرفت.
یافتهها
یافتههای توصیفی نشان داد که میانگین سن گروه آزمایش 43/23 بود. در گروه گواه این میزان 96/22 به دست آمد. از میان شرکت کنندگان 5/62 درصد حجم نمونه دارای مدرک دیپلم و 4/37 درصد حجم نمونه دارای مدرک کاردانی و کارشناسی بودند. 19/76 شرکت کنندگان مجرد و 81/23 متاهل بودند. میانگین و انحراف استاندارد متغیرهای وابسته به تفکیک دو گروه آزمایش و گواه، در جدول 2، ارائه شده است.
جدول 2. میانگین و انحراف استاندارد نمرات شرکتکنندگان در متغیرهای وابسته
متغیرهای وابسته | گروه | پیشآزمون | پسآزمون | شاپیرو ویلک | |||
میانگین | انحراف استاندارد | میانگین | انحراف استاندارد | آماره | معنیداری | ||
خودتفسیری مستقل | آزمایش | 13/27 | 92/5 | 33/30 | 34/6 | 983/0 | 900/0 |
| گواه | 40/29 | 23/6 | 00/29 | 80/6 | ||
خودتفسیری وابسته | آزمایش | 53/39 | 97/5 | 33/30 | 87/6 | 982/0 | 865/0 |
| گواه | 73/35 | 29/7 | 65/35 | 87/7 | ||
تنظیم هیجانی بینفردی | آزمایش | 93/44 | 34/7 | 00/55 | 75/7 | 978/0 | 759/0 |
| گواه | 06/43 | 34/8 | 93/43 | 56/8 |
نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان توانسته منجر به تغییر در میانگین نمرات خودتفسیری و تنظیم هیجان در مراحل پس آزمون شود. همچنین نتایج آزمون شاپیرو ویلکز نشان داد که فرض نرمال بودن توزیع نمرات دادهها پذیرفته میشود. همچنین پیشفرض همگنی واریانسها با استفاده از آزمون لوین مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به عدم معنیداری آماره این آزمون برای هر دو متغیر وابسته (05/0<P)، پیشفرض برابری واریانسهای گروههای آزمایش و گواه تایید شد. نتیجه آزمون باکس نشان داد كه فرض یکسانی ماتریس کوواریانس رد نمیشود (116/10= ضریب باکس و 577/0= سطح معناداری). باتوجه به تائید مفروضههای آماری برای آزمون تحلیل کوواریانس، به منظور پاسخ به فرضیه اصلی از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد.
جدول3. تحلیل کوواریانس چندمتغیره
آزمون | ارزش | F | DF فرضیه | DF خطا | Sig | مجذور اتا |
اثرپیلایی | 774/0 | 031/18 | 4 | 21 | 0001/0 | 774/0 |
لامبدای ویلکز | 226/0 | 031/18 | 4 | 21 | 0001/0 | 774/0 |
اثرهتلینگ | 434/3 | 031/18 | 4 | 21 | 0001/0 | 774/0 |
بزرگترین ریشهروی | 434/3 | 031/18 | 4 | 21 | 0001/0 | 774/0 |
همانگونه که در جدول 3 ملاحظه می شود سطوح معنی داری همه آزمونها، بیانگر آن هستند که بین گروه آزمایش و گواه حداقل از لحاظ یکی از متغیرهای وابسته تفاوت معنی داری وجود دارد (001/0<P، 06/23F=)، برای پی بردن به این نکته که از لحاظ کدام متغیر بین گروه ها تفاوت وجود دارد، از تحلیل کوواریانس تک یکراهه در متن مانکوا استفاده شد.
جدول 4. نتایج تحلیل کوواریانس یک راهه در متن مانکوا بر روی میانگین های نمرات پسآزمون گروه های آزمایش و گواه
متغیر | منبع تغییرات | مجموع مجذورات | درجه آزادی | میانگین مجذورات | F | Sig | ضریب اتا |
خودتفسیری مستقل | پیشآزمون | 357/300 | 1 | 357/300 | 317/9 | 005/0 | 280/0 |
گروه | 043/39 | 1 | 043/39 | 211/1 | 002/0 | 048/0 | |
| خطا | 692/773 | 24 | 237/32 |
|
|
|
خودتفسیری وابسته | پیشآزمون | 731/667 | 1 | 731/667 | 365/13 | 001/0 | 358/0 |
گروه | 207/385 | 1 | 207/385 | 610/7 | 001/0 | 243/0 | |
خطا | 470/5087 | 24 | 978/211 |
|
|
| |
تنظیم هیجانی بینفردی | پیشآزمون | 200/118 | 1 | 200/118 | 388/3 | 001/0 | 124/0 |
گروه | 059/740 | 1 | 059/740 | 213/21 | 0001/0 | 469/0 | |
| خطا | 301/837 | 24 | 978/211 |
|
|
|
در جدول 4 ملاحظه می شود، تفاوت معنیداری در ترکیب خطی نمرات خودتفسیری وابسته و تنظیم هیجانی بینفردی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن شرکتکننده در این پژوهش با توجه به گروه وجود دارد و مجذور اتا نیز نشان میدهد که 3/24 درصد از واریانس خودتفسیری وابسته و 9/46 درصد از واریانس تنظیم هیجانی بینفردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن شرکتکننده در این پژوهش توسط متغیرهای گروهبندی (افراد گروههای آزمایش و گواه) تعیین میشود.
بحث و نتیجهگیری
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری و تنظیم هیجان بینفردی در دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن انجام شد. یافته ها نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر کاهش خودتفسیری مستقل، و افزایش تنظیم هیجانی بینفردی دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدن اثربخش است. این یافته ها با نتایج مطالعات علی دوستی و همکاران (1399)، شیبانی و همکاران (1399)، صمدنژاد و همکاران (1399)، کرمانی و همکاران (1398)، امیری و همکاران (1397)، نانسی (2021)، یانگ و همکاران (2021) همسو می باشد.
در تبیین نتایج حاضر میتوان به این نکته اشاره کرد که آموزش تنظیم هیجانی با کمک به شناسایی هیجانهای مثبت و منفی، آموختن راهبردهای پذیرش هیجانهای مثبت و منفی، اصلاح باورهای نادرست در خصوص هیجانها و آموزش باورهای صحیح، زمینه را برای شناسایی، ثبات و مدیریت عواطف و هیجانات دختران دچار اختلال بدریخت انگاری بدنی، فراهم ساخته و در نتیجه منجر به کاهش عواطف منفی و افزایش عواطف مثبت آنان میگردد. کنترل هیجانات در قدم اول با ادراک صحیح هیجان ممکن خواهد بود و این ادراک به واسطه آگاهی از هیجان رخ میدهد. زمانی که شخص درک درستی از هیجانی که تجربه میکند، داشته باشد و بتواند علایم خلقی و احساسی خود را شناسایی کند، اطلاعات و توانمندی بیشتر جهت مقابله با تکانه ها و احساسات خود خواهد داشت (عسگری و متینی، 1399). علاوه بر موارد فوقالذکر، با آموزش تنظیم هیجانی، دختران دچار اختلال بدریخت انگاری میتوانند هیجانات خود را مورد ارزیابی و بازیابی مجدد قرار دهند؛ چراکه در بسیاری از مواقع، اصلاً متوجه نمیشوند که اکنون دارای هیجان خاصی هستند و مهمتر از آن، این هیجان آیا مثبت است یا منفی؛ بنابراین با ارزیابی مجدد و واکاوی هیجان خود میتوانند به شکل بهتری عواطف خود را شناسایی کرده و کنترل نمایند، بخصوص در مواقعی که عاطفه آنان منفی و شدید و آسیب زننده میباشد (علی دوستی و همکاران، 1399).
در تبیین تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر خودتفسیری می توان گفت که برخورداري از سطح مناسبی از هیجان عامل مهمی در تعیین سلامت جسمی و روانشناختی و همچنین داشتن عملکرد موفق در تعامل هاي اجتماعی است. با این حال موجب برخورد مناسب افراد در موقعیت هاي اجتماعی مختلف می شود و سطح ادراك خود را افزایش می دهد (خوشضمیر و همکاران، 1395). دختران با اختلال بدریخت انگاری بدن، به دلیل ضعف در استدلال اغلب در تعامل هاي اجتماعی مشکلاتی دارند. آموزش تنظیم هیجان به این دختران باعث می شود که بر عملکرد خود نسبت به دیگران نظارت کنند و قضاوت خود را درباره دیگران بهبود بخشند، با کنترل هیجان هاي منفی نسبت به دیگران و در میان گذاشتن برداشت هاي خود با آنها می توانند رابطه مطلوب و مؤثري با دیگران برقرار کنند و به دنبال بازخوردهاي مثبتی که از آنها دریافت می کنند، ادراك خود را افزایش دهند. آموزش تنظیم هیجان به دختران کمک می کند تا براي شناخت هیجان هاي خود از ادراك و توان بیشتري برخوردار شوند (امیری و همکاران، 1397). این حالت موجب می شود تا قدرت شخص در برقراري روابط عاطفی و سنجش رخدادهاي محیطی و همچنین بروز همدلی مؤثر افزایش پیدا کند. وقتی بتوانند از لحاظ عاطفی به سطح مناسبی برسند و از طرفی در جامعه به خوبی ایفاي نقش کنند و روابط مناسبی با دیگران داشته باشند، به تدریج در یک چرخه قرار می گیرند که در آن بازخورد مثبت وجود دارد و ایـن جریان، تأثیر بسیار زیـادي بر ادراك خود خواهد گذاشت (عربزاده، 1396). تنظیم هیجان زیربناي انعطاف پذیري فیزیولوژیکی و هیجانی فرد است که وي را قادر می سازد تا سطح بهینه برانگیختگی را داشته باشد. در این وضعیت بهینه، فرد می تواند به طور موفقیت آمیزي در فعالیت هاي اجتماعی شرکت کند و توانایی افزایش تداوم تعامل هاي اجتماعی، ارتباط مؤثر و سازش یافتگی با تغییرات محیط اطراف را پیدا کند. تنظیم هیجان کارآمد، رشد این مهارت هاي اجتماعی اساسی و نیز دیگر مهارت هاي هیجانی ارتباطی را تسهیل می کند و منجر به تقویت جنبههای اجتماعی مانند نقشها، تعلق و نزدیکی، ارتباط مستقیم با دیگران می شود (یانگ و همکاران، 2021).
وجود محدودیت در هر پژوهش امری بدیهی است. این پژوهش بر روی دختران شهر تهران صورت گرفته است، بنابراین تعمیمپذیري نتایج به سایر جمعیتها و به مردان، باید با احتیاط بیشتري صورت گیرد. محدودیت در حجم نمونه و روش نمونهگیری و عدم دوره پیگیری به دلیل کمبود وقت، از محدودیتهای دیگر این پژوهش است. لذا پیشنهاد میشود که محققان، پژوهش حاضر را بر روی مردان سایر شهرها تکرار نمایند. پیشنهاد دیگر مقایسه تاثیر آموزش مهارت تنظیم هیجان با سایر روش های آموزش از جمله روش های برگرفته از موج سوم روان درمانی مانند آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد و ذهن آگاهی و غیره است.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کد اخلاقی این طرح IR.PNU.REC.1400.292 است که از معاونت پژوهشی دانشگاه پیام نور اخذ شده است.
حامی مالی
این پژوهش هیچگونه کمک مالی از سازمانهای دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
تمامی نویسندگان به یک اندازه در نگارش مقاله مشارکت داشتهاند.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی: بدین وسیله از تمام کسانی که در انجام این تحقیق ما را یاري نمودند، بخصوص شرکتکنندگان عزیز تشکر و قدردانی میگردد.
References
1 Salehi N, Iftikhar Saadi Z, Barna M. Comparing the effectiveness of positive cognitive behavioral therapy and training cognitive emotion regulation strategies on resilience and self-efficacy of female students with non-clinical depression. Scientific Journal of Social Psychology, 2021; 9(60): 59-73. [Persian]
2 Bos L, Vulink N, Broers D, & Bildt M. Mental disorders in the dental practice. Patients with body dysmorphic disorder. Ned Tijdschr Tandheelkd, 2021; 128(5): 263-268.
3 Angelakis I, Gooding P, & Panagioti M. Suicidality in body dysmorphic disorder (BDD): A systematic review with meta-analysis. Clinical psychology review, 2016; 49(1): 55-66.
4 Borgers T, Kürten M, & Kappelhoff A. Brain functional correlates of emotional face processing in body dysmorphic disorder. Journal of Psychiatric Research, 2022; 147(3): 103-110.
5 Khoshini F, Akbari M, Mohammadkhani S. The structural relationship of body dysmorphic disorder with early maladaptive schemas and perceived emotional invalidation: the mediating role of metacognition, body image, and distress tolerance. Clinical psychology and personality, 2021; 19(2): 101-119. [Persian]
6 Sucupira S, Brito M, Leite A, Aihara E, Neto M, Ferreira L. Body Dysmorphic Disorder and Personality in Breast Augmentation: The Big-Five Personality Traits and BDD Symptoms. Journal of Plastic, Reconstructive & Aesthetic Surgery, 2021; 14(11): 17-26.
7 Herbst I, & Jemec G. Body Dysmorphic Disorder in Dermatology: a Systematic Review, Psychiatric Quarterly, 2020; 91(3): 1003-1010.
8 Chinchanachokchai S, & Pusaksrikit T. The role of self-construal in romantic gift posting across Social Networking Sites. Computers in Human Behavior, 2020; 117(4): 66-75.
9 Meng X, Mu Y, & Luo Y. Self-construal and generalized trust predict first impressions from faces. Personality and Individual Differences, 2022; 191(1): 153-162.
10 Arabzadeh M. The role of self-interpretation in predicting students' social problem solving ability. Sociology of Education, 2017; 3(1): 169-180. [Persian]
11 Cao X, Luo Z, Qiu J, & Liu Y. Does ostracism impede Chinese tourist self-disclosure on WeChat? The perspective of social anxiety and self-construal. Journal of Hospitality and Tourism Management, 2022; 50(3): 178-187.
12 Kim J, Brockner J, & Block C. Tailoring the intervention to the self: Congruence between self-affirmation and self-construal mitigates the gender gap in quantitative performance. Organizational Behavior and Human Decision Processes, 2022; 169(3): 41-53.
13 Asgari M, Metini A. The effect of emotion regulation training by Gross method on impulsivity of smoking students. Cultural Counseling and Psychotherapy, 2020; 11(42): 205-230. [Persian]
14 Mendes A, Ferreira C, & Marta-Simões J. Experiential avoidance versus decentering abilities: The role of different emotional processes on disordered eating. Eating and Weight Disorders-Studies on Anorexia, Bulimia and Obesit, 2017; 22(3): 467-474.
15 Khosh Zamir S, Binesh M. The relationship between cognitive emotion regulation strategies and emotional creativity with students' mental health. Research in educational systems, 2016; 10(33): 85-100. [Persian]
16 Sanders M, Turner K, & Metzler C. Applying self-regulation principles in the delivery of parenting interventions. Clinical child and family psychology review, 2019; 22(1): 24-42.
17 Gratz K, Weiss N, & Tull M. Examining Emotion Regulation as an Outcome, Mechanism, or Target of Psychological Treatments. Curr Opin Psychol, 2015; 3(1): 85-90.
18 Razakpour M, Hosseinzadeh A. The mediating role of emotional cognitive regulation strategies in the relationship between personality traits and somatization symptoms of female students. Applied Psychology Quarterly, 2019; 13(2): 295-316. [Persian]
19 Emam Doost Z, Teymouri S, Khoynejad G, Rajaei A. Comparison of the effectiveness of mindfulness based cognitive therapy and reality therapy on cognitive emotion regulation in mothers of children with autism spectrum disorders. Psychological Sciences, 2020; 19(89): 647-655. [Persian]
20 Karimi S, Esmaeili M. The relationship between emotion regulation and resilience strategies with marital adjustment in female teachers. Psychological Sciences, 2020; 19(87): 291-298. [Persian]
21 Gross J, & Thompson A. Emotion regulation: Conceptual foundations. In J. J. Gross (Ed.), Handbook of emotion regulation, New York: Guilford Press. 2007.
22 Fernandez C, Jazaieri H, & Gross J. Emotion regulation: A transdiagnostic perspective on a new RDoC domain. Cognitive Therapy and Research, 2016; 40(1): 426- 440.
23 Alidosti F, Jangi F, & Shujaifar S. The effectiveness of emotion regulation training based on the Gross model on emotion regulation, anxiety and depression of mothers with mentally retarded children. Journal of Family Psychology, 2020; 7(1): 69-80. [Persian]
24 Shibani H. Comparison of the effectiveness of cognitive-behavioral therapy and emotion regulation training on irritability, depression, anxiety, stress and emotional regulation of adolescents with destructive mood dysregulation disorder. Journal of Clinical Psychology, 2020; 12(2): 114-106. [Persian]
25 Samdanjad Azar Z, Poursharifi H, & Babapour J. The effectiveness of emotion regulation training in reducing social anxiety in teenage girls with symptoms of body deformity disorder, the first national conference of child and adolescent clinical psychology, Ardabil. 2020. [Persian]
26 Kerami R, Sharifi T, Nikkhah M, & Ghazanfari A. The effectiveness of emotion regulation training based on the Gross model on reducing rumination and social anxiety in female students with a 60-day follow-up. Health Education and Health Promotion, 2019; 7(1): 1-9. [Persian]
27 Amiri F, Viskarmi H, & Sephoundi A. The effectiveness of cognitive emotion regulation training on emotional creativity and mental vitality of gifted students in the first year of high school. Cognitive Analytical Psychology Quarterly, 2018; 9(33): 47-57. [Persian]
28 Nuncy A. Exploring the Impacts of Response-focused Emotion Regulation Strategies on Psychophysiology, Cognition, Affect, and Social Consequences. Journal of Child and Family Studies, 2021; 21(2): 14-21.
29 Yang W, Shen B, Yu X. The effectiveness of self-regulatory training on positive strategies of emotional regulation and individual self-efficacy. System, 2021; 103(1): 26-33.
30 Gunstad J, & Phillips K. Axis I comorbidity in body dysmorphic disorder. Comprehensive psychiatry, 2013; 44(4): 270-276.
31 Sarwer D. Body image, cosmetic surgery, and minimally invasive treatments. Body Image, 2019; 31(1): 302-308.
32 Phillips K, Hollander E, Rasmussen S, Aronowitz B, DeCaria C, & Goodman W. A severity rating scale for body dysmorphic disorder: Development, reliability, and validity of a modified version of the YaleBrown Obsessive-Compulsive Scale. Psychopharmacological Bulletin, 1997; 33(1): 17-22.
33 Demarchali N, Kakavand A, Jalali M. Development of a model of the relationship between social anxiety and body dysmorphic disorder: the mediating role of fear of positive and negative evaluation. Psychological Studies, 2017; 13(2): 113-132. [Persian]
34 Hardin E, Leong F, & Bhagwat A. Factor structure of the Self Construal Scale: Implications for the multi-dimensionality of self-construal. Journal of Cross-Cultural Psychology, 2004; 35(1): 327-345.
35 Alwandifar S, Kadior P, Arabzadeh M. Investigating the mediating role of self-interpretation in the relationship between self-esteem and creativity in third-year male students in Karaj. Innovation and creativity in humanities, 2017; 7(3): 163-194. [Persian]
36 Hofmann S, Heering S, Sawyer A, & Asnaani A. Interpersonal emotion regulation model of mood and anxiety disorders. Behaviour Research and Therapy, 2014; 47(1): 389-394.
37 Lotfi M, Shiasy Y, Amini M, Mansori K, Hamzezade S, Salehi A et al . Investigating Psychometric Properties of Interpersonal Emotion Regulation Questionnaire (IERQ) in University Students. J Mazandaran Univ Med Sci, 2020; 30(185): 74-85. [Persian]
[1] . Bass, Wellink, Brewer and Bildt
[2] . American Psychiatric Association
[3] . Deformation
[4] . Angelakis, Gooding, and Panajyoti
[5] . Burger, Korten and Kappelhoff
[6] . Sukopira, Brito, Liti, Aihara
[7] . Herbst and Jimick
[8] . Self-interpretation
[9] . Chinchanakchi and Pusaksriket
[10] . Meng, Miu and Liu
[11] . Cao, Luo, Caio and Lio
[12] . Kim, Bruckner and Block
[13] . Mendes, Ferreira and Martasimon
[14] . Emotion Regulation
[15] Saunders, Turner and Meltzler
[16] . Interpersonal emotion regulation
[17] . Intrinsic emotion regulation
[18] . Gratz, Weiss and Thal
[19] . Gross
[20] Fernandez, Jazairi and Gross
[21] . Nancy
[22] . Yang, Shen, Yu
[23] . Gostad and Phillips
[24] . Saror
[25] . (YBOCS-BDD)
[26] . Phillips, Hollander, Rasmussen, Aronowitz, Decaria
[27] . Guttman
[28] . Self-interpreting questionnaire
[29] . Hardin, Leung, Bahawat
[30] . Autonomy
[31] . Assertive
[32] . Individualism
[33] . Behavioral stability
[34] . Your priority
[35] . Observance of group values
[36] . Relationship dependence factor
[37] . Interpersonal emotion regulation questionnaire
[38] . Hoffman, Herring, Sawyer & Asnani