Explanation of effective and suitable strategies for optimal use of "partnership" in the direction of "urban regeneration" with the approach of "balanced renovation"( case study: Qasr al-Dasht neighborhood of Shiraz)
Saeed Reza Shakiba
1
(
PhD student in Urban Planning, Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran
)
Alireza Andalib
2
(
Associate professor/department of urban planing/faculty of art and architecture/science and reaserch branch/islamic azad university/Tehran/Iran
)
zahra sadat saeideh zarabadi
3
(
Faculty of Architecture and Art,Sciences and Research Branch,Islamic Azad University,Tehran,Iran.
)
mahyar ardeshiri
4
(
Assistant Professor ,department of Urban Planning, Faculty of Arts and Architecture, Shiraz University, Shiraz, Iran
)
Keywords: Participation, Urban regeneration, balanced renovation, worn-out urban fabric, Qasr al-Dasht neighborhood of Shiraz,
Abstract :
The approach of "balanced innovation" as an indigenous theory is aimed at trying to change inefficient patterns and produce an innovative pattern. This theory tries to find balance in the system of renewing worn-out urban tissues with six wisdoms: "normative-strategic", "applicative-native", "socio-economic", "procedural-content", "explanatory-prescriptive" and "scientific- to redefine "practical" and explain and introduce the principles of balanced renovation and ultimately lead to the stability of the system by establishing balance in it. To explain and determine the balance in the system of renovation of worn-out urban tissues, its principles must also be balanced; And since "participation" is considered as the most important principle, establishing and maintaining balance in it is also necessary. In spite of the fact that people and owners are considered as the first and most important beneficiary community in the renovation of worn-out structures; But the records show that so far in the country, not only have they not had an active role and responsibility; Rather, most of the time they are considered as an obstacle in the way of renovation measures. This research aims to find the place of participation in the theory of balanced renovation in the worn-out fabric of Qasr al-Dasht neighborhood, and investigates the divisions related to the issue and analyzes it. The findings showed that, in order, the participation of the common people, the use of theoretical foundations, attention to public life, recognition of the needs of the beneficiaries, traditional participation, the idea of properties (experts and city planners), the compatibility of the plan and the form of participation are the indicators that need more attention in order to involve the discussion of participation in Achieving balance is in Qasr al-Dasht neighborhood.
|
ISSN (Print): 2251-6735 - ISSN (Online): 2423-7051
Research Paper
Explanation of effective and suitable strategies for optimal use of "partnership" in the direction of "urban regeneration" with the approach of "balanced renovation" (case example: Qasr al-Dasht neighborhood of Shiraz)
|
Abstract The approach of "balanced innovation" as an indigenous theory is aimed at trying to change inefficient patterns and produce an innovative pattern. This theory tries to find balance in the system of renewing worn-out urban tissues with six wisdoms: "normative-strategic", "applicative-native", "socio-economic", "procedural-content", "explanatory-prescriptive" and "scientific- to redefine "practical" and explain and introduce the principles of balanced renovation and ultimately lead to the stability of the system by establishing balance in it. To explain and determine the balance in the system of renovation of worn-out urban tissues, its principles must also be balanced; And since "participation" is considered as the most important principle, establishing and maintaining balance in it is also necessary. In spite of the fact that people and owners are considered as the first and most important beneficiary community in the renovation of worn-out structures; But the records show that so far in the country, not only have they not had an active role and responsibility; Rather, most of the time they are considered as an obstacle in the way of renovation measures. This research aims to find the place of participation in the theory of balanced renovation in the worn-out fabric of Qasr al-Dasht neighborhood, and investigates the divisions related to the issue and analyzes it. The findings showed that, in order, the participation of the common people, the use of theoretical foundations, attention to public life, recognition of the needs of the beneficiaries, traditional participation, the idea of properties (experts and city planners), the compatibility of the plan and the form of participation are the indicators that need more attention in order to involve the discussion of participation in Achieving balance is in Qasr al-Dasht neighborhood. |
Citation: DOI:
|
Received: Accepted: PP:
Use your device to scan and read the article online
Keywords: sustainable development; social and institutional sustainability; economic sustainability; Iran’s metropolises.
|
|
شاپا چاپی: 6735 -2251 - شاپا الکترونیکی: 7051 -2423
تبیین راهبردهای مؤثر و مناسب برای بهره گیری بهینه از «مشارکت » در جهت «بازآفرینی شهری» با رویکرد «نوسازی متوازن»(نمونه موردی: محله قصرالدشت شیراز)
تاریخ دریافت: تاریخ پذیرش: شماره صفحات:
از دستگاه خود برای اسکن و خواندن مقاله به صورت آنلاین استفاده کنید
واژههای کلیدی: مشارکت، نوسازی متوازن، بافت فرسوده شهری، بازآفرینی شهری، محله قصرالدشت شیراز
|
چکیده رویکرد "نوسازی متوازن" به عنوان یک نظریه بومی، معطوف به تلاش برای تغییر الگوهای ناکارآمد و تولید الگویی نوآورانه است. این نظریه سعی دارد توازن را در سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری با شش خرد "هنجاری-راهبردی"، "کاربردی-بومی"، "اجتماعی-اقتصادی"، "رویه ای-محتوایی"، "تبیینی-تجویزی" و "علمی-عملی" باز تعریف کرده و اصول نوسازی متوازن را تبیین و معرفی نماید ودر نهایت به پایداری سیستم از طریق برقراری توازن در آن منتج می گرددبرای تبیین و تعیین توازن در سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری، می بایست اصول آن نیز متوازن باشند؛ و از آنجا که "مشارکت" به مثابه مهمترین آن اصول قلمداد میشود، برقراری و حفظ توازن در آن نیز ضروری است. علی رغم اینکه مردم و مالکان به عنوان اولین و مهمترین جامعه ذی نفع در نوسازی بافت های فرسوده به شمار می روند؛ اما سوابق نشان میدهد تا کنون در کشور نه تنها نقش مشارکتی و مسئولیتی فعال نداشته اند؛ بلکه در اکثر مواقع به عنوان مانع در راه اقدامات نوسازی به شمار آمده اند. این پژوهش با هدف یافت جایگاه مشارکت در نظریه نوسازی متوازن در بافت فرسوده در محله قصرالدشت شیراز به بررسی دوپارگی های مرتبط با موضوع و همچنین تجزیه و تحلیل های مرتبط با آن پرداخته است. یافته ها نشان داد که به ترتیب مشارکت عوام، استفاده از مبانی تئوریک،توجه به زندگی عمومی، شناخت نیازهای ذینفعان، مشارکت سنتی، ایده خواص(متخصصین و شهرسازان، سازگاری طرح و شکل مشارکت یک پاره های نیازمند رسیدگی بیشتر جهت دخیل بودن بحث مشارکت در رسیدن به توازن در محله قصرالدشت می باشد.
|
استناد:
DOI:
مقدمه :
باز آفرینی شهری یکی از رویکردهای چندگانه "مرمت و حفاظت شهری" است که به فراخور زمینه، زمانه و مشی در پیش گرفته شده مورد استفاده قرار می گیرد و به کار بسته می شود(لطفی، 1391). رویکرد "نوسازی متوازن" به عنوان یک نظریه بومی، معطوف به تلاش برای تغییر الگوهای ناکارآمد و تولید الگویی نوآورانه است. این نظریه سعی دارد توازن را در سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری با شش خرد "هنجاری-راهبردی"، "کاربردی-بومی"، "اجتماعی-اقتصادی"، "رویه ای-محتوایی"، "تبیینی-تجویزی" و "علمی-عملی" باز تعریف کرده و اصول نوسازی متوازن را تبیین و معرفی نماید ودر نهایت به پایداری سیستم از طریق برقراری توازن در آن منتج می گردد(عندلیب، 1396). طی مطالعات و تحقیقات انجام شده نظریه نوسازی متوازن بافت های فرسوده به عنوان نخستین نظریه بومی در زمینه نوسازی بافت های فرسوده ایران منطبق با اهداف پژوهش حاضر بوده و به عنوان چارچوب نظری این نوشتار مورد استفاده قرار گرفته است.یکی از ملاحظات اساسی تحقق نوسازی، تعیین چارچوب و اصولی است که نوسازی در آن حرکت کرده و کلیه رفتارهای خود را با آن میسنجد. به همین دلیل، نوسازی بافتهای فرسوده شهری نیازمند یك چارچوب فکری، پایههای نظری علمی و اصول منطقی عامی است تا بتواند ضمن بهرهگیری مناسب از تجربههای گذشته، تجربههای جدیدی که در نتیجه کار و کوشش مداوم در نوسازی بافتهای فرسوده بهدست میآید را براساس اصول علمی تدوین و ثبت نماید. هدف از این حرکت، ضمن تولید دانش، حصول اطمینان از تداوم کار نوسازی براساس اصولی منطقی و به منظور تحقق اهداف نوسازی بافتهای فرسوده شهری، میباشد .
یکی از مهمترین اصول نوسازی بافت های فرسوده و شاید به تعبیری شرط اصلی تحقق آن، " مشارکت برانگیزی" می باشد. این اصل به ایجاد بستر مناسب جهت حضور و مشارکت همه بخش ها و تشویق به ایفای نقش مؤثر آنها می پردازد. امروزه در نظام های برنامه ریزی به ویژه در کشورهای دموکراتیک، "مشارکت" به عنوان یکی از اصلی ترین و مقبول ترین رویکردها جهت نیل به اهداف برنامه ریزی پذیرفته شده است؛ چرا که اجرای تفکرات اقتدارگرایانه این نکته را به اثبات رسانده که طی کردن موفق مسیر فرایند برنامه ریزی بدون دخالت و در نظر گرفتن نقش همه بهره وران آن امکان پذیر نیست(معینی فر، 1392: 3). به این ترتیب می توان با استفاده از الگوهای توانمندسازی و مشارکت جمعی از نیروهای همه بهره وران در راستای ساماندهی و تجدید ساختار بافت های مذکور در جهت "معاصرسازی" بهره جست(معینی فر،1392، به نقل از Maginn, 2007 ).
برای تبیین و تعیین توازن در سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری، می بایست اصول آن نیز متوازن باشند؛ و از آنجا که "مشارکت" به مثابه مهمترین آن اصول قلمداد میشود، برقراری و حفظ توازن در آن نیز ضروری است. علی رغم اینکه مردم و مالکان به عنوان اولین و مهمترین جامعه ذی نفع در نوسازی بافت های فرسوده به شمار می روند؛ اما سوابق نشان میدهد تا کنون در کشور نه تنها نقش مشارکتی و مسئولیتی فعال نداشته اند؛ بلکه در اکثر مواقع به عنوان مانع در راه اقدامات نوسازی به شمار آمده اند(داوود پور و نیک نیا، 1390). مشارکت هم به لحاظ نقش مردم( توانمندسازی) و هم اقداماتی که باید صورت گیرد دامنه وسیعی را در بر می گیرد(طیف مشارکت) که اگر معقولانه با آن برخورد نشود،در بهترین شرایط منجر به یک توسعه ناموزون و نامتوازن خواهد شد وچه بسا به صورت سرخوردگی و تعارضات اجتماعی خودش را نشان دهد.به عبارتی دیگر همانطورکه مشارکت(برنامه ریزی مشارکتی) ، به عنوان یک راهبرد مؤثر عمل می کند، اگر بجا، به اندازه و متوازن استفاده نشود؛ می تواند مخرب و مانعی در راه اقدامات نوسازی و به نوعی "ضدنوسازی یا فرسوده سازی"به شمار آید. چنانچه شری ارنشتاین مشارکت شهروندی را با تعبیر "قدرت شهروندی" به کار برده و در غیر این صورت تعابیری نظیر " مشارکت جزئی" و یا "محرومیت از مشارکت" را تبیین می نماید. میجلی برمبنای پاسخ دولت ها به مشارکت، آن را به چهار دسته "شیوه ضد مشارکتی"، "شیوه مشارکت هدایت شونده"، "شیوه مشارکت فزاینده" و در نهایت "شیوه مشارکت واقعی" را مطرح می نماید؛ که همه نشان از دامنه و نگاه به مشارکت از سه وجه فکری، فلسفی و برنامه ریزی دارد ؛ و در نهایت با توجه به شرایط ایران، شرط نیل به" مشارکت واقعی " را می توان عبور از "مشارکت شعاری" به سمت "مشارکت محدود" و گذار از آن دانست(حسینی،1400).
این تحقیق بر آن است تا با هدف دستیابی به بازآفرینی پایدار شهری در مسیر شناخت و شناسایی مؤلفه های تأثیر گذار بر آن از طریق شناخت و تبیین رابطه بین متغیر" مشارکت"با تکیه بر مبانی نظری از جنبه ها و ابعاد مختلف من جمله: طیف مشارکت، زمینه مشارکت، انواع مشارکت، نقش مردم، موقعیت مردم، نوع سازماندهی و دیگر ویژگیهای آن از یک سو و متغیر "نظریه نوسازی متوازن" از سوی دیگر در راستای نیل به بازآفرینی شهری بپردازد. بنابراین شاید بتوان پرسش آغازین تحقیق را با عنوان ذیل مطرح نمود:
راهبردهای مؤثر و مناسب برای بهره گیری بهینه از «مشارکت » در جهت «بازآفرینی شهری» با رویکرد «نوسازی متوازن» کدامند؟
لذا؛ لزوم بهره گیری از راهبرد مشارکت در بازآفرینی شهری با رویکردی که معطوف به برقراری توازن و در نهایت پایداری سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری باشد ضروری به نظر می رسد.
در این تحقیق نقش و جایگاه متغیر "مشارکت" به عنوان متغیر مستقل در تحقق و تکمیل فرایند " نوسازی متوازن" بافت های فرسوده شهری به عنوان متغیر وابسته تبیین و تجویز می گردد.
در این تحقیق پس از بررسی یافت مسئله اصلی و ضرورت انجام پژوهش با اهداف شناخت مفهوم، شبکه ها، ابعاد، مؤلفه ها،دوپارگی ها و شاخص های "مشارکت" و "نظریه نوسازی متوازن" بافت های فرسوده شهری و تعیین رابطه میان اصل(راهبرد) "مشارکت" و "نظریه نوسازی متوازن" در شبکه های اجتماعی،فرهنگی، اقتصادی و کالبدی شهر دنبال خواهد شد.
پیشینه تحقیق و مبانی نظری
لین و هی سینگ(2009) به بررسی نقش بسیح محلی در بازآفرینی شهری در منطقه تاریخی معبد بائو-ان در تایپی تایوان تاکید نموده است. آنها چنین استدلال می کنند که تولید و استفاده از منابعغ فرهنگی در فرآیند بازآفرینی شهری در بسیج اجتماعی و حمایت نهادی نهفته است نه در رویکرد پروژه های پرچم فرهنگی دولت محور. در این زمینه گردشگری فرهنگی می تواند برای جامعه محلی و بافت تاریخی نجات بخش اقتصادی و حیات بخش اجتماعی و فرهنگ باشد و در این میان دولت محلی باید از ابزارگرایی در تدوین راهبردهای گردشگری فرهنگی عبور کرده و به دنبال به تحرک درآوردن پتانسیل های فرهنگی محلی در راستای توسعه باشد.
لوگوسی و همکاران(2010) در بررسی ارتباط بین مهمان نوازی جامعه میزبان، فرهنگ و بازآفرینی شهری در بوداپست مجارستان به این مساله تاکید داشته اند که چگونه در یک کالبد و اجتماع در حال فروپاشی در بافت قدیمی شهر، مهمان نوازی پرورش می یابد و این که بازیگران بازآفرینی شهری در این تضادها چه نقشی دارند. نتیجه تحقیق آنها نشان داد که مهمان نوازی جامعه میزبان گردشگری در بوداپست نقشی اساسی در توسعه گردشگری فرهنگی و توسعه روابط فرهنگی با گردشگران دارد. همچنین همین غالب بودن فرهنگ به تسهیل بازنگری محله نیز کمک می کند و بستر اجتماعی لازم را برای تغییرات متناسب با فرهنگ فراهم کرده است.
لک و همکاران(2020) در تحقیقی بازآفرینی شهری از طریق گردشگری میراثی: سیاست های فرهنگی و مدیریت استراتژیک را تاکید نموده است. این تحقیق پتانسیل گردشگری میراثی، برای کمک به بازسازی یک شهر تاریخی رو به زوال با استفاده از سرمایه فرهنگی شهری بررسی می کند. این مطالعه موردی با استفاده از یک چارچوب مفهومی از روند فعلی در نوسازی شهری و دارایی های فرهنگی برای بازسازی اجتماعی و اقتصادی استفاده می کند. یافته ها نشان می دهد که اجرای موفقیت آمیز بازآفرینی شهری از طریق گردشگری میراثی زمانی اتفاق می افتد که یک شهر حداکثر استفاده را از فرصت ها در چهار زمینه کند: سیاست گذاری فرهنگی، برگزاری رویدادهای فرهنگی، مدیریت مشارکتی و ارتقا فضاهای عمومی شهری از طریق رقابت،پیشگیری، تنوع ، تجدید نظر و استراتژی های دفاعی.
موسوی و دیگران(1398)، در پژوهشی با عنوان " تأثيرات اجتماعي و اقتصادي نوسازي بافت هاي فرسوده ي شهري ناشي از سياستگذاري تجميع قطعات ( مطالعه ي موردي: بافت فرسوده ي منطقه ي 15 شهر تهران )" با استفاده از آزمون پيرسون اثرات تجميع بافت نوسازي شده، بر روي ابعاد اجتماعي و اقتصادي مورد تحليل قرار گرفت. يافته ها نشان مي دهد بيشترين رابطه ي معنادار در بعد اجتماعي تأثير در سطح حس تعلق مکاني(335/0) مشارکت(334/0)، امنيت(211/0)، خدمات اجتماعي(166/0) است و بعد از آن بيشترين رابطه ي معنادار در بعد اقتصادي و به ترتيب شامل تأثير در مالکيت زمين و مسکن(269/0)، سرمايه گذاري(129/0) و درآمد و هزينه(106/0) است. دريافته هاي کاربرد روش تحليل مسير نتايج نشان مي دهد که در بيشترين و قوي ترين اثرات تجميع بافت نوسازي شده، مي توان به اثر مستقيم رضايت از تجميع بر متغيرهاي تمايل به مشارکت (406/0) احساس امنيت (340/0) زمين و مسکن(487/0) درآمد و هزينه(380/0)، خدمات اجتماعي(318/0) اشاره کرد.
سلیمی و دیگران(1398)، در پژوهشی با عنوان " بررسي بهسازي و نوسازي بافت هاي فرسوده منطقه 12 شهر تهران با تأکيد بر رويکرد باز آفريني" با هدف به بررسي بهسازي و نوسازي بافت هاي فرسوده منطقه 12 شهر تهران با تأکيد بر رويکرد بازآفريني می پردازد. روش تحقيق از نوع کاربردي-توصيفي مي باشد و با استفاده از روش اسنادي و کتابخانه اي به جمع آوري اطلاعات پرداخته شده است. جامعه آماري اين پژوهش شامل کارشناسان و روش نمونه گيري تصادفي خوشه اي چندمرحله اي مي باشد. اطلاعات يدست آمده با استفاده از تکنيک سوات تحليل شده و نتايج نشان مي دهد که ضعف همبستگي بين اجتماع و کالبد، موجب فرسودگي ساختار اقتصادي، اجتماعي و زيست محيطي منطقه شده است.
عندلیب(1396)، در پژوهشی با عنوان " اصول نوسازي متوازن بافت هاي فرسوده شهري" با هدف دستيابي به توازن در مسير بررسي، شناخت و شناسايي مولفه هاي تاثيرگذار بر آن، از طريق شناخت و تبيين رابطه بين متغيرهاي توازن و نوسازي صورت گرفته است. دستيابي به نظريه از سطح ارتباط «ذهني» به ارتباط «عيني» حرکت کرده و سپس از ارتباط عيني به رابطه ذهني بازگشته و آن را مورد تاييد قرار مي دهد، به اين ترتيب حرکت رفت استقرايي و حرکت برگشت قياسي بوده است. نظريه نوسازي متوازن سعي دارد توازن را در سيستم نوسازي بافت هاي فرسوده شهري با شش خرد «هنجاري- راهبردي»، «کاربردي- بومي»، «اجتماعي- اقتصادي»، «روي هاي- محتوايي»، «تبيني- تجويزي» و «علمي- عملي» بازتعريف کرده و اصول نوسازي متوازن را تبيين و معرفي کند. يافته هاي مطالعات انجام شده، چارچوبي را براي «توازن ميان دوپارگي هاي متوالي اجزاء و عناصر شبکه هاي موضوعي بافت و توازن شبکه هاي کل سيستم» شامل اصول چهارگانه: توازن (به عنوان سلول بنيادي نوسازي)، پرهيز از پيچيدگي (ميان عناصر پيچيده و چندوجهي نوسازي)، توالي دوپارگي ها (به عنوان کوچک ترين واحد تشخيص، شناسايي و سنجش توازن) و تعامل دروني و بيروني (برقراري تعاملات پيوسته شبکه ها و کل سيستم با يکديگر)حاصل کرده است.
مفهوم توسعه فرآیندی همهجانبه است (نهفقط توسعه اقتصادی) که معطوف به بهبود تمامی ابعاد زندگی مردم یک جامعه است. ازاینرو توسعه، کلیه عوامل مؤثر در بهبود شرایط زیستی، یعنی عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه را در برمیگیرد. لذا هر کشور میبایست در چارچوب مقتضیات دادههای فرهنگی، اقلیمی، محیطی، انسانی و نهادی خود طرح خاصی از توسعه را طراحی و به اجرا بگذارد (کلانتری،1391: 8-7).
پایداری بهعنوان وجه وصفی توسعه، وضعیتی است که در آن مطلوب بودن و امکانات موجود در طول زمان کاهش پیدا نمیکند و از کلمه Sustenere (Sus یعنی از پایین و Tenere یعنی نگهداشتن) به معنای زنده نگهداشتن یا نگهداشتن گرفتهشده است که بر حمایت یا دوام بلندمدت دلالت میکند. پایداری در معنای وسیع خود به توانایی جامعه، اکوسیستم یا هر سیستم جاری برای تداوم کارکرد در آینده نامحدود اطلاق میشود، بدون اینکه بهطور اجبار در نتیجه تحلیل رفتن منابعی که سیستم به آن وابسته است یا به دلیل تحمیل بار بیشازحد روی آنها به ضعف کشیده شود. از طرف دیگر توانایی سیستم برای استقامت و پایایی بهگونهای اجتنابناپذیر وابسته به موفقیتی است که سیستم در ایجاد ارتباط با محیط بیرونی کسب میکند(صیدایی و صادقی،1398: 14-13).
مشارکت
ارنشتاین مشارکت شهروندي را با تعبیر قدرت شهروندي بکار برده و در قالب نظریه نردبان مشارکت، هشت سطح مختلف از عدم مشارکت(دستکاري و عوام فریبی؛ درمان) ، مشارکت جزئی (اطلاع رسانی، مشاوره، تسکین بخشیدن) تا قدرت شهروندان (قدرت تفویض شده، اختیار شهروندان) را ارائه نموده است. دستکاري و درمان به معناي استفاده از نیروي کار و منابع مردم محلی، بدون دادن قدرت تصمیم گیري و دخالت موثر به آنها، براي رسیدن به اهداف طرح است. (مرید سادات و محمدیان،1397).
بافت فرسوده و ناکارامد شهری، مناطقی از جغرافیای شهر می باشد که ناشی از نارسایی های متعدد و متنوعی است که بر شرایط کالبدی، کارکردی و کیفیت زندگی جمعی در این مناطق تأثیر جدی دارند. از جمله این ناکارامدی ها، ناکارامدی کالبدی، عدم دسترسی مناسب به درون بافت، عرض کم معابر، کمبود یا فقدان تأسیسات زیربنایی، مشکلات زیست محیطی، فقر و محرومیت اجتماعی، سرانه کم خدمات، حجم بالای ساختمان های کم دوام، ارزش پایین ملک، ناامنی و معضلات اجتماعی- فرهنگی است که هر یک از مشکلات فوق، نوسازی در این نارسایی ها را ضروری می نماید(عندلیب و روشن علی،1397).
کاربست تحلیلی ساختاری بازآفرینی پایدار شهری
در سالهای اخیر، دگرگونی هایی در رویکرد بازآفرینی در ابعاد مختلف صورت پذیرفتند که در هم سویی با اهداف توسعه پایدار نیز مورد توجه قرار گرفتند. در ادغام با این فرآیند تغییر، ظهور بحث پایداری بوده است و همچنین ادراک این مقوله که شهرها به طرز فزاینده ای ناپایدار می گردند و کیفیت زیست محیطی برای نسل های آینده به شدت کاهش و تنزل می یابد. بازآفرینی شهری پایدار فرایند توسعه ای همه جانبه در عرصه های اجتماعی، اقتصادی، محیطی، و کالبدی به منظور ارتقای کیفیت زندگی در محدوده ها و محله های هدف در پیوند با کل شهر است(صفایی پور و مدانلو جویباری،1395: 67).
نظریه نوسازی متوازن
بافت های فرسوده شهری در چند دهه اخیر به صورت مشکلی حاد در کشور بروز کرده است. از یک سو، رشد سریع فرسودگی بافت های شهری و از سوی دیگر، روند کند نوسازی این بافت ها به صورت نامتوازن، موجب پیدایش مشکلات جدیدی شده و در برخی موارد نوسازی را به ضدنوسازی تبدیل کرده است. فاصله گرفتن نوسازی نامتوازن از اهداف بنیادین توسعه ای، به همراه تنزل و تقلیل این اهداف به پایین ترین سطح آن، موجب افت کیفی نتایج اقدامات و در نتیجه کاهش کیفیت زندگی و رضایت ساکنان در بافت های فرسوده شهری شده است. همین امر، موجب گسترش مردم گریزی در نوسازی شده که شاید بتوان آن را از مهم ترین آفت های نوسازی به شمار آورد. چنین پدیده ای تشدید مسئله بافت های فرسوده را به دنبال داشته است.
توازن و تعادل لازمه پایداری یک سیستم است. به هم خوردن موازنه میان شاخص های "تراز میانگین شهر" در بافت های فرسوده به دلیل قطع یا اختلال شبکه ها، جریان ها و پیوندهای آن، موجب تشدید پدیده عدم توازن و در نتیجه، اختلال در نظم پایدار سیستم این بافت ها شده است. رویکرد نظریه نوسازی متوازن به عنوان یک نظریه بومی، معطوف به تلاش برای تغییر الگوهای ناکارآمد و تولید الگویی نوآورانه است. (عندلیب،1396).
مطالعات، تحقیقات و همچنین شواهد و قرائن موجود نشان می دهد، آنچه تاکنون به عنوان اقدام در قالب طرحها و برنامه های نوسازی صورت گرفته است، در مجموع نتوانسته روند نوسازی را با روند فرسودگی متوازن ساخته و با استفاده از دستاوردهای تشدیدکننده این توازن، بر آن پیشی گیرد، در نتیجه به موفقیتی قابل توجه نایل نیامده است. این امر تا جایی ادامه یافت که شرایط موجود شاهدی بر عدم توازن میان روند فرسودگی و نوسازی بافتها بوده و بر پیشی گرفتن روند فرسودگی از روند نوسازی دلالت دارد. حاصل تداوم این وضعیت، نظار هگر بودن بر معکوس شمار فرسودگی محدوده ها و محله های جدید و حتی نوساز و در نهایت اضمحلال تدریجی شهر بوده است.
آسیب شناسی علل عدم تحقق طرح ها و برنامه های نوسازی فهرست بلندی از عوامل و موانع را مشخص می سازد. در این میان موضوع اصلی و مهم ترین مسئله را می توان در عدم پاسخگویی مکفی به بعد مفهومی و ابهامات ناشی از ضعف دانشی موضوع عدم توازن نوسازی بافت های فرسود در موازنه درونی بافت و موازنه با بقیه شهر دانست. به عبارت دیگر، با وجود بهره برداری کلیه دست اندرکاران نوسازی بافت های فرسوده از آموزه ها و تجارب گذشته ایران و سایر کشورها، فقدان یک مدل مفهومی که برخاسته از نظریه ای بومی باشد محسوس می نماید.
نظریه نوسازی متوازن سعی دارد توازن را در سیستم نوسازی بافت های فرسوده شهری با شش خِرد "هنجاری-راهبردی"، "کاربردی- بومی"، "اجتماعی- اقتصادی"، "رویه ای- محتوایی"، "تبینی- تجویزی" و "علمی- عملی" بازتعریف کرده و اصول نوسازی متوازن را تبیین و معرفی کند. یافته های مطالعات انجام شده، چارچوبی را برای "توازن میان دوپارگی های متوالی اجزاء و عناصر شبکه های موضوعی بافت و توازن شبکه های کل سیستم" شامل اصول چهارگانه : توازن (به عنوان سلول بنیادی نوسازی)، پرهیز از پیچیدگی (میان عناصر پیچیده و چندوجهی نوسازی)، توالی دوپارگی ها (به عنوان کوچک ترین واحد تشخیص، شناسایی و سنجش توازن) و تعامل درونی و بیرونی (برقراری تعاملات پیوسته شبکه ها و کل سیستم با یکدیگر) حاصل کرده است(عندلیب،1396).
حال که طرح نظریه نوسازی متوازن به عنوان یک نظریه بومی و با تکیه بر چهار عاملِ "تشخیص نیاز ناشی از شناخت زمینه در گستره بافت های فرسوده شهری کشور"، "پشتوانه تجربه کارهای میدانی در مواجهه با مسایل و مشکلات این بافت ها"، "بهره گیری از دانش و تجربه های داخلی و خارجی" و "تلاش برای تغییر الگوهای ناکارآمد موجود با هدف تولید الگوی نوآورانه"، گامی به جلو در جهت پاسخگویی به فقدان پشتوانۀ علمی- نظری نوسازی در ایران محسوب می شود. لذا، مدل مفهومی منتج از آن را می توان به عنوان مدلی کاربردی، برای عینیت بخشیدن و تحقق اصول نوسازیِ صحیح مورد توجه در این نظریه، به شمار آورد(عندلیب و ابراهیمی،1397).
جدول1- مفهوم مشارکت از دیدگاه صاحبنظران
مفهوم | تعریف | صاحبنظران |
فرایند | مشارکت شامل هر فرآیندی است که از طریق آن افراد سهمی در رسیدن به تصمیمهای مدیریتی توسعه دارند. | کلارک و رابرتز،1973 |
نفوذ و کنترل | مشارکت سیستمی از مدیریت است که در قالب آن افراد بر تصمیم- های توسعهای اثر میگذارند | پیترسون، 1989 |
شکل اعمال قدرت | مشارکت کلیه اشکال اعمال قدرت توسط زیردستان است، که از نظر آنها مشروع جلوه کند. | رامرز،1969 |
تصمیم گیری | مشارکت تصمیمگیری مشترک است و باید از تصمیمگیری دستوری و یا تفویض اختیار به غیر، تمیز داده شود. | لاک، شویچی و لاتام 1988 |
ادراک نفوذ | مشارکت عبارت است از ادراک هر فرد از میزان نفوذی که بر تصمیمگیری دارد و مقایسه آن با میزان نفوذ واقعی وی در تصمیمگیری. | وروم و لوتانز،1977- 1959 |
مواد و روش تحقیق
روش تحقیق با توجه به ماهیت آن توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی میباشد. در تحقیقات توصیفی – تحلیلی محقق علاوه بر تصویرسازی آنچه هست به تشریح و تبیین دلایل چگونه بودن و چرایی وضعیت مسئله و ابعاد آن میپردازد. محقق برای تبیین و توجیه دلایل، نیاز به تکیهگاه استدلالی محکمی دارد. این تکیهگاه از طریق جستجو در ادبیات و مباحث نظری تحقیق و تدوین گزارهها و قضایای کلی موجود دربارۀ آن فراهم میشود. محقق از نظر منطقی جزئیات مربوط به مسئله تحقیق خود را با گزارههای کلی مربوطه ارتباط میدهد و به نتیجهگیری میپردازد. دادههای پژوهش پس از گردآوری با استفاده از تکنیکهای آماری مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. با استفاده از جداول فراوانی و نمودارهای مربوط بهمنظور توصیف متغیرهای جمعیتشناختی پژوهش و شاخصهای آماری توصیفی شامل گرایش مرکزی (میانگین) و پراکندگی (انحراف معیار ) جهت توصیف مؤلفهها و شاخصهای اصلی پژوهش مورداستفاده قرار گرفته و مدل نهایی با استفاده از نرم افزار اتوکد تبیین خواهد شد.
منظور از جامعه آماري همان جامعه اصلي است كه از آن نمونهاي نمايا يا معرف بدست ميآيد. در ارتباط با اهداف مورد نظر پژوهش میباشد، جامعه آماری پژوهش مورد نظر شامل:
شهروندان ساکن در محله قصر دشت شیراز واقع در منطقه 6 شهرداری شیراز می باشد. که طبق آمار شهرداری شیراز و مرکز آمار ایران تعداد جمعیّت 8161 نفر ساکن هستند. حجم نمونه آماری با توجه به فرمول کوکران 384 نفر می باشد. نمونه گیری نیز به صورت تصادفی در سطح افراد مناطق انجام می شود که تعداد 20 نفر از کارشناسان و نخبگان شهرسازی می باشند که برای بررسی شاخص ها و راهبردها استفاده گردیده است.
گردآوری دادهها به دو صورت کتابخانه(اسنادی) و میدانی میباشد. ابزار گردآوری تحقیق، پرسشنامه میباشد. ابزار پرسشنامه بر اساس مطالعات نظری و در چارچوب موضوع طراحی میگردد؛ بهگونهای که بر اساس این ابزار بتوان به اهداف مطرحشده پاسخ داد.
هر تحقیقی می تواند کاربردهای متنوعی و مختلفی داشته باشد و به حل برخی چالش ها کمک نماید. این تحقیق از دیدگاه نظری می تواند در گسترش و تکمیل مطالعات این حوزه موثر باشد. همچنین از نظر کاربردی نیز برای اتخاذ تصمیمات مدیریتی و بازنگری محله مورد مطالعه تاثیرگذار باشد. ادارات مختلفی از جمله شهرداری و دفاتر وابسته به عمران شهری، اداره مسکن و شهرسازی، میراث فرهنگی و نهادهای محلی و مردمی، مراکز علمی-دانشگاهی و غیره می تواند از نتایج این تحقیق استفاده نمایند.
مراحل اجرایی تحقیق در چند مرحله خلاصه میشود؛
مرحله اول: در این مرحله طرح مسئله تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، پیشینهای از تحقیقات مشابه در این زمینه و تازگی و نوآوری پرداختهشده است.
مرحله دوم: این مرحله به واکاوی مفاهیم، ادبیات نظری تحقیق و فرا تحلیل ادبیات شناساییشده در پژوهشهای صورت گرفته پیشین پرداختهشده است.
مرحله سوم: در این مرحله تعیین روششناسی تحقیق، جامعه و نمونه آماری، تکنیک نمونهگیری، ابزارهای گردآوری و تجزیهوتحلیل دادهها و عملیاتی کردن شاخصهای تحقیق انجامشده است.
مرحله چهارم: تجزیهوتحلیل بر اساس دادههای گردآوریشده است. تجزیهوتحلیل دادهها فرایندی چندمرحلهای است که در این مرحله دادههای خام وارد نرمافزار شده سپس پردازش و از طریق آزمونهای مختلف بررسی میشوند.
مرحله پنجم: این مرحله تحت عنوان پاسخگویی به سؤالات و آزمون فرضیات، جمعبندی، نتیجهگیری و ارائه راهکارها و پیشنهادها برای پژوهشهای آینده است.
محدودۀ مورد مطالعه
قلمرو مکانی پژوهش محله قصر دشت در منطقه 6 شهرداری شیراز است. محدوده مورد بررسی یعنی محله قصر دشت دارای جمعیت بالغ بر 8161 نفر است. این محله تا سی سال قبل در بیرون از شهر قرار داشت ولی با افزایش جمعیت و مهاجرت روزافزون این محله در قلب شهر شیراز جای گرفته و زندگی شهرنشینی و ماشینی روز به روز بیشتر به نابودی طبیعت این محله کمک کرده است.
این محدوده را محورهای اصلی ایمان شمالی و میرزا کوچک خان احاطه کرده اند. به طور کلی محله قصردشت از نظر دسترسی و ارتباط با سایر نقاط همجوار، دارای وضعیت نسبتاً مناسبی می باشد و بر اساس نتایج طرح ساماندهی بافت فرسوده شیراز، حدود 60 درصد معابر داخلی محله دارای عرض کمتر از 6 متر و عمدتاً بن بست می باشد.از دلایل قرارگیری این بافت در زمره بافت های فرسوده نیز همین است.
شکل1-موقعیت محدوده در منطقه 6 شهرداری شیراز
بحث و یافتههای تحقیق
تبیین دوپارگی ها
جهت ارتقاء میزان مشارکت ساکنان در توانمندسازي سکونتگاه هاي غیررسمی، توجه به توصیههاي دولت؛ انجام اقدامات اداري جهت تبدیل اسناد قولنامهاي به رسمی؛ اجازه تفکیک و تجمیع قطعات با دریافت وام به شرکتهاي زیر نظر دولت؛ فروش واحدهاي مسکونی قولنامهاي به شهرداري و دریافت قطعه زمین تفکیک شده در جاي دیگر، ضروري می باشد. همچنین براي افزایش میزان تمایل ساکنان به مشارکت در طرح هاي توانمندسازي الزامیست که سطح آگاهی آنها از طریق برگزاري کلاسهاي آموزشی، برقراري ارتباط با نمایندگان منتخب مردم و استفاده از ابزارهاي رسانه اي در مورد سودمندي طرحهاي توانمندسازي و توصیه هاي دولت ارتقاء یابد، همچنین تخصیص بودجه مناسب از سوي شهردار يها براي انجام طرح هاي توانمندسازي بسیار ضروري می باشد. یافته هاي حاصل از این پژوهش در مواردي با بررسی هاي گذشته در مورد تأثیر مشارکت مردمی در اجرایی شدن طرحهاي توانمندسازي سازگاري داشته و آن را تأیید میکند(رحیمی و همکاران،1401).
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
توضیح: بررسی هاي گذشته در مورد تأثیر مشارکت مردمی در اجرایی شدن طرحهاي توانمندسازي سازگاري داشته و آن را تأیید میکند
1- سازگاری طرح« مشارکت در طرح
با توجه به اولویت بندي شاخصهـا، مـردم وکارشناسـان بـر ناکـافی بودن برنامـه هـاي ترویجـی و آموزشـی اتفـاق نظـرداشـتند؛ به عبارتی از ابتداي کار یک همگرایی فکري و همسو نمـودن اهداف صورت نگرفتـه بـود. بنـابراین بهتـرین نتیجـه زمـانی حاصل خواهد شد کـه قبـل از هـر کـار اجرایـی،ذينفعـان شناسایی شده و بـاآمـوزش و بـه تبـع آن شـناخت نیازهـا و انتظارات هریک به یک برنامۀکاري منسـجم رسـیده، از ایـن طریق هم مشارکت مردم را در پی دارد و هم احساس مسئولیت آنها ترغیب و تحریک مـیشـود(داودی راد و همکاران،1401).
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
جهت بهینه سازی مشارکت ضمن شناسایی ذینفعان شناخت نیازهای همزمان ایشان باید مد نظر قرار گیرد
2- شناخت نیازهای ذینفعان «شناسایی ذینفعان
مردم ازنظر جایگاهی که درپروژه های شهری دارند و نوع مشارکتی که میتوانند عملا داشته باشند و اینکه شکل دهندگان مشارکت چه هدفی را (مشارکت یا ضد مشارکت) دنبال می نمایند میتوانند به طرق زیر عمل نمایند:1-خودانگیخته2-تعاملی(کنشی)3-عملکردی4:-مشارکت به خاطر انگیزه های مادی5-مشارکت انفعالی6-صوری و فریب(لشکری و همکاران،1400)
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
جهت بهینه سازی مشارکت ضمن شناسایی ذینفعان شناخت نیازهای همزمان ایشان باید مد نظر قرار گیرد
فرآیند طراحی مشارکتی به صورت چندگانه، پیچیده و در سطوح مختلف است. یافته های نظری این مقاله، در سه سطح قابل دسته بندی است: سطح نخست که در لایه کلان بوده و مدل معنایی مفهوم مشارکت در قالب سه گانه فردی، اجتماعی و مکانی را مورد تأیید قرار می دهد. سطح دوم با روش تحلیل قیاسی به پیشینه تحقیق پرداخته و سه گانه ذهنیت های فردی، ترجیحات اجتماعی و نیازهای عملکردی-معنایی را ارائه می نماید و نهایتاً در سطح سوم تعاملات معنایی، اجتماعی و عملکردی مورد تأ کید قرار می گیرد. سطوح یافته های این پژوهش در فرآیند طراحی در سه سطح کاربردی است: سطح نخست یافته ها در حوزه تصمیم سازی و مدیریت برنامه دهی طراحی، سطح دوم یافته ها در حوزه برنامه ریزی کالبدی و طراحی شهری و سطح سوم یافته ها در حوزه معماری و طراحی خرد فضا قابلیت بهره برداری دارد. سطح نخست یافته ها سبب تعمیق مشارکت در مکان های عمومی و ایجاد ساختار عاطفی، ناخودآگاه و معنایی می گردد. سطح دوم منجر به تداوم این تعمیق و سطح سوم ابزار و امکان تسهیل حضور افراد در مکا نهای عمومی را باعث می گردد(نوروزی و جوان،1400).
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
طراحی فضاهای عمومی در سطح محله بایستی موجب تقویت مناسبات و تعاملات اجتماعی گردد.
4- طراحی فضاهای عمومی «تقویت مناسبات اجتماعی
راهکارهای تقویت مشارکت عمومی در حفاظت از بافت های تاریخی و فرسوده:1-حفاظت از منابع طبیعی 2-حضور شاخصی با درون مایۀ گسترش سرمایه گذاری بخش خصوصی 3-استفاده از پتانسیل شبکه های مجازی و فراهم آوردن امکان جذب مردم، NGO ، اینترنت(جهانگیر و همکاران،1400)
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
تقویت مشارکت مستلزم نگاه مدرن و سنتی به طور همزمان به حفاظت و نوسازی بافت فرسوده می باشد، تا هم کارایی، سرعت و نظم بیشتری(مدرن) داشته باشد و هم با صرف انرژی کمتر و حفظ پیوند های عاطفی قوی تر( سنتی) انجام گیرد.
5- مشارکت مدرن «مشارکت سنتی
مفهوم مشارکت؛ شامل جنبه های دلبستگی، ارتباط عاطفی، تعهد و فداکاری است(Taheri, Jafari & O'Gorman, 2014: 322).مشارکت مشروط به برابری انسان ها و منوط به آزادی آنهاست. در یک نظام مشارکتی فرض بر این است که مردم باید فرصت مناسب برای تاثیر گذاری بر سیاست ها و اجرای سیاست هایی را که زندگی خصوصی و عمومی آنهارا تحت تاثیر قرار میدهد داشته باشند
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
در جریان مشارکت مردم باید به تمام جنبه های موثر اعم از ابعاد عمومی و خصوصی زندگی ساکنان مورد بررسی و توجه قرار گیرد.
6- توجه به زندگی عمومی«توجه به زندگی خصوصی
مشارکت فراتر از تعامل و تعهد است و شامل رابطه فعال بین یک مصرف کننده(بازدید کننده، استفاده کننده یا گردشگر) با شئ یا مکان(برای مثال موزه و یا جاذبه) می شود. همچنین با عوملی چون، نگرش،رفتار و میزان ارتباط بین استفاده کنندگان فضا و ارتباط با جاذبه ها تعریف می شود( Kumar & Pansari, 2016: 500).
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
لازمه طراحی مشارکتی کارآمد در محله، استفاده از ساختار فرهنگی-تاریخی و طبیعی گذشته و موجود، به عنوان تداوم بخش هویت(برندینگ) و در عین حال به کار گیری استاندارد های لازم فنی-محیطی و جاذب به منظور تنوع بخشی می باشد.
7- تداوم بخشی به هویت محله«تنوع بخشی
بهره مندي از رویکرد مشارکت در توانمندسازي سکونتگاه هاي غیررسمی و بافت های فرسوده مستلزم بسیج و مشارکت نهادها و گروههاي مردمی و نیز استفاده از نظر کارشناسان خبره میباشد (Güzey,2016:40).
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
اگرچه که کلیه اقشار محلی (عوام) حق حضور در عرصه مشارکت را دارند اما تاثیر ایده ها و نظرات کارشناسان (خواص) در مشارکت موجب هم افزایی خواهد گردید.
8- مشارکت عوام«ایده خواص(متخصصین و شهرسازان)
مشارکت الکترونيکي در راستای مشارکت شهروندی بر پايه نحوه شکل گيری فرايند مشارکت در دو رهيافت معرفي ميشود: 1-مشارکت الکترونيکي تحت رهبری حکومت(GLeP)؛ فرايند مشارکت الکترونيکي در اين رهيافت از بالا به پايين است و با استفاده از سياستگذاری های حکومت اجرا ميشود به طوریکه فرايند مشارکت شهروندی بر عهدۀ حکومت است و در ابتدا بايد از سوی حکومت تصويب شود. 2-مشارکت الکترونيکي تحت رهبری شهروندان(CLeP)؛ مشارکت الکترونيکي در اين رهيافت بر پايۀ شهروندان و توسعه فناوری است.در اين رهيافت مشارکت الکترونيکي شهروندان با ايجاد شبکه ها و اجتماعات مجازی مشارکت الکترونيکي را ترويج ميدهند و حکومت ان را امکانپذير ميکند. اين فرايند در اشکال خودجوش، ساختارهای سياسي آزادانه، با استفاده از عوامل رسانه های اجتماعي و شبکه های اجتماعي به طور گسترده انجام پذير است.( Porwol,2016:216)
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
مشارکت فعال الکترونیکی مردم می بایست هم جوشیده از متن جامعه باشد( مشارکت از پایین) و هم همه جانبه نگر باشد و همه عرصه های کار و زندگی را شامل شود. ایجاد شبکه های اجتماعی خودجوش توسط مردم و با حمایت دولت امکان پذیر است.
9- مشارکت الکترونیکی شهروندان(مشارکت از پایین) «حمایت همه جانبه دولت(حمایت از بالا)
مشارکت الکترونيکي آگاهانه به دنبال ارتقا سطح شفافيت، پاسخگويي و دموکراسي در جامعه است؛ ازاين رو تحقق اين فرايند نيازمند به درک مفهوم گفتمان و آموزش منتقدانه، مؤثر در فرايند تحقق مشارکت الکترونيکي است(Alharbi et al.,2017:67).
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
10- درک(کشف) نیاز های محلی«پاسخ به نیازهای محلی
فرايند مشارکت الکترونيکي شامل مراحل اطلاع رساني الکترونيکي، مشورت الکترونيکي، ، همکاری الکترونيکي و درگيری الکترونيکي ميباشد.اطلاع رساني الکترونيکي به منظور تبادل دانش و اطلاعات، مشورت الکترونيکي به منظور جمع آوری بازخورد عمومي از آگاهي شهروندان، همکاری الکترونيکي به منظور ارتقا درک تصميم گيرندگان از مشکلات و درگيری الکترونيکي به منظور گسترش تعامل دوطرفه و مقتدرسازی الکترونيکي به منظور تفويض قدرت به شهروندان را در بردارد . ازاين رو مراحل فرايند مشارکت الکترونيکي به صورت چرخه ای در بستر بافت فرسوده و شامل مراحل آموزش الکترونيکي، يادگيری الکترونيکي، آگاهي، اطلاع رساني الکترونيکي، مشورت الکترونيکي، همکاری الکترونيکي، درگيری الکترونيکي، مقتدرسازی الکترونيکي ميباشد. (Blanc,2020:176)
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
در فرایند مشارکت الکترونیکی می بایست ضمن اطلاع رسانی الکترونیکی به منظور تبادل دانش و اطلاعات توسط مدیریت شهری، همزمان مشورت الکترونیکی جهت جمع آوری بازخوردها و همکاری توسط شهروندان صورت پذیرد.
11- مشورت الکترونیکی«اطلاع رسانی الکترونیکی
فضاهای عمومی ظرف زندگی اجتماعی انسانهاست؛ ظرفی که باید از طریق بهره گیری از خرد، اندیشه و فرهنگ افراد جامعه و با مشارکت بین مسئولان ذیربط و مردم پدید آید. در حالی که امروزه بخش عمده ای از طراحی و برنامه ریزی فضاهای عمومی به وسیله طراحان و برنامه ریزان شهری، بدون مشارکت جامعه انجام می گیرد و یا در صورت مشارکت نیز این روند بیشتر مرتبط با شنیدن نظرات عموم مردم است تا دخالت دادن عملی عقاید آنان در امر طراحی كه موجب ناسازگاری این فضاها با خواسته ها و نیازهای مردم جامعه و به دنبال آن منجر به کمبود، رها کردن و یا بدتر شدن كیفیت فضاهای عمومی شهری شده است(Erfani & Roe, 2020).
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
شهرسازی مشارکتی به معنای مشارکت در هر دو جنبه برنامه ریزی و طراحی شهری می باشد. به عبارتی شهرسازی مشارکتی یعنی شهرسازی با مردم برای مردم
12- مشارکت در برنامه ریزی شهری «مشارکت در طراحی شهری
بی توجهی مسئولان شهری به اهمیت مشارکت عمومی و به دنبال آن کاربرد سفت و سخت تئوری های مدرن شهری در برنامه ریزی و طراحی معماری و اعمال مقررات مدیریت توسعه ای نادرست و بدون آگاهی کامل از استانداردهای فنی، مانع ایجاد اماکن عمومی با کیفیت در سطح شهرها، به خصوص در کشورهای در حال توسعه می شود(Mandeli, 2019).
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
به منظور ایجاد فضاهای با کیفیت می بایست ضمن استفاده از مبانی تئوریک، به ساختار دینامیک و بازخوردی(رفت و برگشت) توجه نمود.
13- استفاده از مبانی تئوریک«استفاده از ساختار دینامیک و رفت و برگشتی
به منظور موفقیت درکسب مشارکت مردمی در فرآیند طراحی معماری فضاهای عمومی لازم است که به متغیرهایی با منشا روانی و شخصیتی افراد جامعه توجه ویژه نمود. در این دیدگاه از انگیزه و ویژگی های شخصیتی به عنوان عوامل تعیین کننده نگرش های فردی در مبادرت به فعالیت های اجتماعی به خصوص مشارکت در طراحی تأکید شده، به طوری که در بررسی فعالیت های مشارکتی افراد باید به انگیزه به مشارکت و تمایل ویژگی های فردی و شخصیتی افراد، میزان احساس تعلق فرد به مکان و جامعه و احساس اثر بخشی اعتماد به نفس، خلاقیت، استعدادهای فردی و نیز انگیزه پیشرفت و انتظارات فرد در موقعیت یک کار یا رسیدن به نتیجۀ مطلوب توجه داشت(ostergaard, et al., 2018)
بر اساس مطالب بیان شده دوپارگی تبیین شده توسط نگارنده به شرح زیر می باشد:
مشارکت محلی با مردم می بایست به گونه ای باشد که ضمن حفظ خصوصیات فرهنگی و نگرش های اجتماعی، انگیزه لازم را برای عمل( نوسازی) در بر داشته باشد.
14- تحریک مردم«تعامل با مردم
مشارکت در فضاهای عمومی امروزه در شهرها، نقش مهمی در کیفیت زندگی افراد جامعه از طریق تأثیر بر سلامت جسمانی و روانی آنها دارند. اما آنچه که این فضاها را به لحاظ اجتماعی فعال می سازد، در درجه نخست عوامل کالبدیست که بتواند زمینه ساز ورود و سپس توقف افراد درون فضا باشد. عواملی چون دسترسی ها، جاذبه های بصری و عوامل طبیعی. همچنین میتوان به مؤلفه های دیگری چون عوامل مکانی، نوع و تیپ مکانها و فاصله مکانی سکونتگاه ها با یکدیگر اشاره نمود. در این باره به صاحب نظرانی چون اسکات دیویدسون، دیوید دریکسل، شری ارنشتاین و... اشاره کرد(Sawshpewr, et al., 2019).
15- توجه به عوامل کالبدیتوجه به عوامل مکانی
در ادامه، پس از محاسبه امتیاز دوپارگی ها به تشریح جداول و ترسیم نمایه به صورت زیر پرداخته شده است:
· رسم قطرهای دایره به تعداد دوپارگیها
· تقسیم بندی هریک از شعاعها به ده قسمت مساوی
· مرتب سازی اعداد از بزرگ به کوچک و پیاده سازی روی هر یک از شعاع های متناظر دایره به جهت پاد ساعت گرد
· تعیین نقطه گرانیگاه (G) شبکه یا سیستم
· تعیین نقطه توازن
· در مرحله اخر با توجه به محل قرار گیری نقطه G’(نقطه زرد رنگ در شکل 2) میتوان دریافت کدام دوپارگیها، از کدام جهت دارای ضعف بیشتری بوده و در واقع در بحث نوسازی موثرتراند. لذا شعاعهای نزدیک به آن نقطه، مواردی هستند که در محله نیاز به توجه بیشتر و اقدامات عاجلاند. بر مبنای این فلسفه میتوان تفسیر صحیحی از وضعیت نوسازی محله قصرالدشت شیراز ارائه نمود و در ادامه راهکارهای مهم در جهت بهبود شرایط را بدان اضافه کرد.
جدول 2- محاسبه مقدار و ضریب توازن دوپارگی ها
ضریب توازن دوپارگی | مقادیر دوپارگی | |||
0.6 | 0.5 | A2 | A1 | 0.3 |
0.5 | 0.4 | B2 | B1 | 0.2 |
0.4 | 0.3 | C2 | C1 | 0.8 |
0.7 | 0.7 | D2 | D1 | 0.5 |
0.4 | 0.2 | E2 | E1 | 0.5 |
0.6 | F2 | F1 | 0.1 | |
0.8 | 0.5 | G2 | G1 | 0.6 |
0.5 | 0.2 | H2 | H1 | 0.1 |
0.6 | 0.9 | I2 | I1 | 0.5 |
0.9 | 0.8 | J2 | J1 | 0.7 |
0.9 | 0.8 | K2 | K1 | 0.9 |
0.8 | 0.9 | L2 | L1 | 0.7 |
0.3 | 0.4 | M2 | M1 | 0.1 |
0.9 | 0.7 | N2 | N1 | 0.8 |
0.8 | 0.5 | O2 | O1 | 0.6 |
جدول3-مرتب سازی شاخص ها بر اساس مقدار عددی از کوچک به بزرگ
مقادیر توازن | دوپارگی | ردیف | مقادیر توازن | دوپارگی | ردیف |
0.5 | I1 | 16 | 0.1 | F1 | 1 |
0.6 | F2 | 17 | 0.1 | H1 | 2 |
0.6 | G1 | 18 | 0.1 | M1 | 3 |
0.6 | O1 | 19 | 0.2 | E2 | 4 |
0.7 | D2 | 20 | 0.2 | H2 | 5 |
0.7 | N2 | 21 | 0.2 | B1 | 6 |
0.7 | J1 | 22 | 0.3 | C2 | 7 |
0.7 | L1 | 23 | 0.3 | A1 | 8 |
0.8 | J2 | 24 | 0.4 | B2 | 9 |
0.8 | K2 | 25 | 0.4 | M2 | 10 |
0.8 | C1 | 26 | 0.5 | A2 | 11 |
0.8 | N1 | 27 | 0.5 | G2 | 12 |
0.9 | I2 | 28 | 0.5 | O2 | 13 |
0.9 | L2 | 29 | 0.5 | D1 | 14 |
0.9 | K1 | 30 | 0.5 | E1 | 15 |
در این مرحله با توجه به محل قرار گیری نقطه G’(نقطه زرد رنگ در شکل 1) میتوان دریافت کدام دوپارگیها، از کدام جهت دارای ضعف بیشتری بوده و در واقع در بحث نوسازی موثرتراند. لذا شعاعهای نزدیک به آن نقطه، مواردی هستند که در محله نیاز به توجه بیشتر و اقدامات عاجلاند. بر مبنای این فلسفه میتوان تفسیر صحیحی از وضعیت نوسازی محله قصرالدشت شیراز ارائه نمود و در ادامه راهکارهای مهم در جهت بهبود شرایط را بدان اضافه کرد.
-
شکل2-نمودار امتیاز یک پاره ها
گردآوری اطلاعات شبکه طبق اصول شبکه های 9گانه نظریه نوسازی متوازن در یک نمودار امکان بررسی کلی شرایط محله را به ما می دهد. در این حالت، دوپارگی های مشارکت در حال حاضر در شرایط بحرانی نمی باشد . نقطه (G’) در داخل محیط شکل قرار دارد و مورد نگران کننده ای نیست اما با توجه به نزدیکی نقطه (G’) به برخی نقاط محیط شکل، لازم است یک پاره های اولویت دار ، مورد توجه و مراقبت باشد تا نه تنها به حد بحرانی نرسد و مشکلات محله را افزایش ندهد بلکه از این شرایط خارج شده و رو به بهبود برود.شرایط. همچنین عدم توازن و تقارن در آن متوسط می باشد . تغییرات نمودار از مقدار صفر تا 10 متغیر است . پس باید یک پاره های مسئله دار به ترتیب زیر جهت حل مشکل در اولویت قرار گیرد:
1-H1(مشارکت عوام)، 2-M1(استفاده از مبانی تئوریک)، 3-F1(توجه به زندگی عمومی)، 4-B1(شناخت نیازهای ذینفعان)، 5-E2(مشارکت سنتی)، 6-H2(ایده خواص(متخصصین و شهرسازان))، 7-A1(سازگاری طرح)، 8-C2(شکل مشارکت)
نتیجهگیری و ارائه پیشنهادها
آسیب شناسی علل عدم تحقق طرح ها و برنامه های نوسازی فهرست بلندی از عوامل و موانع را مشخص می سازد. در این میان موضوع اصلی و مهم ترین مسئله را می توان در عدم پاسخگویی مکفی به بعد مفهومی و ابهامات ناشی از ضعف دانشی موضوع عدم توازن نوسازی بافت های فرسود در موازنه درونی بافت و موازنه با بقیه شهر دانست. به عبارت دیگر، با وجود بهره برداری کلیه دست اندرکاران نوسازی بافت های فرسوده از آموزه ها و تجارب گذشته ایران و سایر کشورها، فقدان یک مدل مفهومی که برخاسته از نظریه ای بومی باشد محسوس می نماید. در ارتباط با توسعه پایدار و مشارکت در نوسازی می توان بیان کرد نگاه کالبدی و فیزیکی باید به نگاه توسعه ای با اولویت به ویژگی اقتصادی و فرهنگی محله مورد مداخله، تبدیل شود و در توسعه پایدار منوط به مشارکت باشد.انسان محور بودن زندگی شهری، در توسعه پایدار نیز، محور است و با توجه به مشارکت مردم و سازمان های محلی، برای ایجاد حس شهروندی و تعلق به محلات در بین شهروندان، م یبایستی ساختار طرح های جامع سنتی را تغییر داد. راه برون رفت از تناقض بین احیا و بازسازی و حفظ هویت فرهنگی، پرمانع و دشوار است. اگر اصل انسان محوری )یعنی شهروند محوری ( را بپذیریم، باید عنوان کرد که این طی راه پر هزینه و زمان بر، بدون مشارکت، میسر نیست. آنگاه که تفاهم بر سر مفاهیم و مبانی نظری وجود داشته باشد، پایداری توسعه شهری معطوف به مشارکت، آنقدر زمان بر و هزینه بر خواهد بود که همه تسهیلات در جهت اهداف مشترک، بسیج شوند نظریه نوسازی متوازن بافت های فرسوده شهری به عنوان یک نظریه بومی، که با تأکید بر تولید الگوی نوآورانه در جهت پاسخ به نیازِ امروزِ نوسازی بافت های فرسوده شهری ایران ارایه شده است، مدل مفهومی خود را به عنوان مدلی کاربردی، جهت عینیت بخشیدن و تحقق اصول این نظریه ارایه کرده است. مدل مفهومی نوسازی متوازن به عنوان الگوی مدیریت توازن بنیان، با رویکردی پیش نگرانه، پیش گیرانه و توسعه مبنا سعی درهدایت به سمت بازگرداندن توازن و جلوگیری از خروج و عدول از توازن در سیستم نوسازی بافت، محدوده ها و محله های هدف دارد.روش انجام این مدل با تأکید بر روش تحقیق علمی، دستیابی به هدف توازن در مسیر بررسی، شناخت و شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر آن است. این امر با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و با شناسایی عوامل تأثیرگذار در شبکه های نه گانه و به روش دوپارگی های متوالی صورت می گیرد. در این پژوهش با در ادامه شبکه بندی های 9گانه در نظریه نوسازی متوازن به تبیین شبکه بندی تکمیلی طبق جدول زیر پرداخته است.
.جدول 4- دسته بندی پیشنهادی نگارندگان در راستای شبکه بندی نظریه نوسازی متوازن
دسته بندی شبکه | دوپارگی ها |
گونه ها | 1- اهداف مشارکت « شکل مشارکت 2- طراحی فضاهای عمومی «تقویت مناسبات اجتماعی 3- تداوم بخشی به هویت محله«تنوع بخشی 4- مشارکت الکترونیکی شهروندان(مشارکت از پایین) «حمایت همه جانبه دولت(حمایت از بالا) 5- تحریک مردم«تعامل با مردم |
زمینه ها | 1- مشارکت مدرن «مشارکت سنتی 2- توجه به زندگی عمومی«توجه به زندگی خصوصی 3- مشارکت عوام«ایده خواص(متخصصین و شهرسازان) 4- مشارکت در برنامه ریزی شهری «مشارکت در طراحی شهری |
ساختار | 1- مشورت الکترونیکی«اطلاع رسانی الکترونیکی 2- استفاده از مبانی تئوریک«استفاده از ساختار دینامیک و رفت و برگشتی |
منابع و منافع | 1- سازگاری طرح« مشارکت در طرح 2- شناخت نیازهای ذینفعان «شناسایی ذینفعان 3- درک(کشف) نیاز های محلی«پاسخ به نیازهای محلی |
اقدامات | 1- توجه به عوامل کالبدیتوجه به عوامل مکانی |
منابع
- جهانگیر، م.، و مومنی، م.، و موسوی رینه، س. (1400). رتبه بندی چندشاخصه ی راهکارهای تقویت مشارکت عمومی در حفاظت از آثار تاریخی و میراث فرهنگی بر اساس الگوواره ی توسعه پایدار. اقتصاد و برنامه ریزی شهری, 2(2 ), 75-82.
- حسینی، ش. (1400). سنجش میزان مشارکت شهروندان در مدیریت شهری بر اساس الگوی حکمرانی شهری (نمونه موردی: منطقه 5 شهرداری تهران). مطالعات مدیریت شهری, 13(46 ), 35-49.
- داوود پور، زهره و نیک نیا، ملیحه( 1390 ). بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهری راهبردی به سوی دستیابی به ابعاد کالبدی توسعه پایدار شهری ،فصلنامه جغرافیایی آمایش محیط،شماره 15 ،ص 31 – 59
- داوودی راد، ع.، و صالح پورجم، ا.، و نجمی، م.، و آخوندی، ا.، و طباطبایی، م. (1400). شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر مشارکت نکردن جوامع روستایی در طرح های آبخیزداری (مطالعه موردی: آبخیز بزیجان-استان مرکزی). مهندسی اکوسیستم بیابان, 10(30 ), 51-64.
- رحیمی، ل.، و بردبار، ح.، و جمشیدی، ر. (1401). تحلیل تاثیر شاخص های کنش عقلائی بر مشارکت شهروندان در طرح های توانمندسازی سکونتگاه های غیر رسمی (نمونه موردی: محلات وکیل آباد و اسلام آباد 2 ارومیه). آمایش محیط, 15(56 ), 181-199.
- سليمي يکتا پروين, درياباري سيدجمال الدين*, سيدعليپور سيدخليل(1398) ، بررسي بهسازي و نوسازي بافت هاي فرسوده منطقه 12 شهر تهران با تأکيد بر رويکرد باز آفريني، نشریه نگرش های نو در جغرافیای انسانی، بهار 1398 , دوره 11 , شماره 2 ; از صفحه 149 تا صفحه 161 .
- صفایی پور، مسعود؛ مدانلوجویباری، مسعود.(1395). سیاستهای زمین شهری در بازساخت بافت فرسوده شهری، کرج: نشر نیبگ.
- صیدایی، اسکندر؛ صادقی، حجت الله.(1398). مبانی گردشگری پایدار روستایی و عشایری با تأکید بر ایران، اصفهان: نشر جهاد دانشگاهی.
- عندلیب ،علیرضا،روشن علی، فاطمه(1397)، مسئله یابی باف تهای ناکارآمد شهری مهم ترین مرحله مشارکت دهی ساکنان در موفقیت برنامه های نوسازی )نمونه موردی: محله شهید خوب بخت تهران(، فصلنامه مدیریت شهری ، شماره 52.
- عندلیب علیرضا(1396)، اصول نوسازی متوازن بافتهای فرسوده شهری، مجله باغ نظر سال 14،شماره 48.
- عندلیب، علیرضا، ابراهیمی، محمد رضا(1397)، کاربستهای مدل مفهومی نوسازی متوازن بافتهای فرسوده شهری، مجله علمی پژوهشی پژوهشکده هنر، معماری و شهرسازی نظر، دوره 15، شماره 65.
- کلانتری ،خلیل،(1391). برنامهریزی فضایی وآمایش سرزمین،ن تهران: شر فرهنگ صبا،چاپ اول.
- لشکری، ا.، و صمدی سنخواستی، م.، و ربیع زاده، م. (1400). تحلیلی بر چالش های مشارکت مردمی در فرآیند تدوین اسناد توسعه شهری, نمونه موردی: محله آبکوه مشهد. جغرافیدانان, 1(1 ).
- لطفی، سهند (1391). تبارشناسی بازآفرینی شهری از بازسازی تا نوزایی. چاپ اول، انتشارات آذرخش، تهران، ایران
- مرید سادات،پگاه، محمدیان،سجاد(1397)،مشارکت در بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی،محله خیرآباد بیرجند)،فصلنامه آمایش محیط شماره 42.
- معینی فر، فاطمه (1392). ارزیابی طرح های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری با رویکرد برنامه ریزی مشارکتی. (نمونه موردی: محله مهدی آباد قصردشت-شیراز ) ، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه شیراز
- موسوي سيديعقوب, زندمقدم محمدرضا, مسعودي ساسان(1398)، تأثيرات اجتماعي و اقتصادي نوسازي بافت هاي فرسوده ي شهري ناشي از سياستگذاري تجميع قطعات ( مطالعه ي موردي: بافت فرسوده ي منطقه ي 15 شهر تهران )، نشریه مطالعات جامعه شناختی شهری، بهار 1398 , دوره 9 , شماره 30 ; از صفحه 1 تا صفحه 32 .
- نوروزی، س.، و جوان فروزنده، ع. (1400). تحلیل سویه های مفهوم مشارکت در فرآیند طراحی فضاهای عمومی. مطالعات شهری, 10(38 ), 49-62.
- Alharbi A ,Kang K,Sohaib O.2017.Citizevs Engagement In E-participation On Government Websites Through SWAT model:Acase of Saudi Arabia. Pacific Asia Conference on Information Systems(PACIS).
- Blanc, David (2020). E-participation: a quick overview of recent qualitative trends. Department of Economic and Social Affairs
- Erfani, G., & Roe, M. (2020). Institutional stakeholder participation in urban redevelopment in Tehran: An evaluation of decisions and actions. Land Use Policy, 91, 104367.
- Güzey, Ö. (2016). The last round in restructuring the city: Urban
regeneration becomes a state policy of disaster prevention in Turkey.
Journal of Cities, 50 (32): 40–53.
- Kumar, V.; Pansari, A. (2016). "Competitive advantage through engagement". Journal of marketing research , Vol. 53, No. 4: 497-514.
- Lak, A., Chietasi, M., Timothy, D.J.(2020). Urban regeneration through heritage tourism: cultural policies and strategic management, Journal of Tourism and Cultural Chnge,18(4),386-403.
- Lin, C. Y., Hsing, W.C.(2009).Culture-led Urban Regeneration and Community Mobilisation: The Case of the Taipei Bao-an Temple Area, Taiwan, Journal of Urban Studies,46(7), 1275-1298.
- Lugosi P, Bell, D and Lugosi, K,. (2010). Hospitality, Culture and Regeneration: Urban Decay, Entrepreneurship and the Ruin Bars of Budapest, Urban Studies Journal, 47(14) 3079–3101.
- Mandeli, K. (2019). Public space and the challenge of urban transformation in cities of emerging economies: Jeddah case study. Cities, 95, 102409.
- Østergaard, K. L., Simonsen, J., & Karasti, H. (2018). Examining situated design practices: Nurses’ transformations towards genuine participation. Design Studies, 59, 37-57.
- Porwol L, Ojo A, Breslin J.2016. Social Software Infrastructure For E- participation .Government Information Quarterly.35:588-598.
- Taheri, B.; Jafari, A.; O'Gorman, K. (2014). "Keeping your audience: Presenting a visitor engagement scale". Tourism Management , Vol. 42, No. 1: 321-329.
.