Analyzing the passive defense indigenous knowledge in the architectural descriptions of Nasser Khosrow's travelogue
Subject Areas : History of ArchitectureSeyed Ehsan Mirhashemi Routeh 1 * , Shervin Mirshahzadeh 2
1 - Department of Architecture, Central Tehran Branch, Azad University, Tehran, Iran
2 - Department of Architecture, Faculty of Architecture and Urban Planning, Central Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
Keywords: Passive defense, defensive architecture, Nasser Khosrow's travelogue, history of architecture, literature and architecture,
Abstract :
The concept of defense can be divided into two main categories: active and passive. Passive defense is closely linked to the fields of architecture and urban planning. Unfortunately, due to the scarcity of historical texts and documents focused on the architectural process, it is necessary to refer to other sources to broaden the scope of historical studies of architecture. This research strives to answer the question of how passive defense principles related to architecture were implemented in the cities and villages that Nasser Khosrow visited. The current research is classified as fundamental-strategic research and aims to explain the type of defensive management of cities through inferential logic and a mixed approach of content analysis and interpretive-historical analysis by examining Nasser Khosrow's descriptions in his travelogue. Based on his descriptions, it becomes apparent that the management of defense relating to architecture varied depending on the region and the corresponding threats. Key variables such as the optimal location of the city, the construction of fortifications with diverse architecture, the protection of roads through the construction of ties, the construction of regional military bases, and the passive defense of the people's organization all played crucial roles in maintaining the defensive structure of the cities.
واکاوی دانشِ بومی پدافند غیرعامل در توصیفات معمارانۀ سفرنامۀ ناصرخسرو
چکیده
دفاع مقولهای بر دو وجه عامل و غیرعامل (بدون اسلحه) است که نوع دوم آن در گذشته و امروز، با معماری و شهرسازی پیوند عمیق دارد. فقدان متون و اسناد تاریخی که صرفاً محمول بر فرآیند عملِ معماری باشد، رجوع به دیگر منابع را بر اساس استعداد معمارانۀ آنها ضروری میسازد تا دامنۀ مطالعات تاریخیِ معماری تقویت گردد. این پژوهش پیجوی این پرسش است که اصول پدافند غیرعاملِ مرتبط با معماری، در شهرها و یا روستاهایی که ناصر خسرو از آنها عبور کرده، چگونه رعایت شده است. پژوهش حاضر از نظر پیامد در دستۀ تحقیقات بنیادی-راهبردی قرار میگیرد و سعی دارد با منطق استنتاجی و فرآیند کیفی و رویکردی آمیخته از تحلیل محتوا و تفسیری- تاریخی، به تبیین نوع مدیریت دفاعی از مجتمعهای زیستی با نگاه به توصیفات ناصر خسرو در سفرنامهاش، بهعنوان هدف پژوهش دست یازد. با نظر به توصیفات او اینگونه بر میآید که اولاً مدیریت دفاعی مرتبط با معماری در هر منطقه بهنسبت تهدیدها متفاوت بوده و ثانیاً متغیرهایی چون مکانیابی صحیح محل استقرار شهر، احداث استحکامات با معماری متنوع، حفاظت از راهها با ساخت رِباطها، احداث پایگاههای نظامی منطقهای و دفاع غیرعامل مردمنهاد، در حفظ شاکلۀ دفاعی مجتمعهای زیستی نقش بنیادین داشتهاند.
کلید واژهها: پدافند غیرعامل، معماری دفاعی، سفرنامۀ ناصرخسرو، تاریخ معماری، ادبیات و معماری
1. مقدمه
میتوان پذیرفت که فرهنگ، مجموعۀ شیوۀ زندگی اعضای هر جامعه است (گیدنز، 1378: 32) و آنرا فصل تمایز انسان و حیوان و در فهمی ساده مجموعۀ افزودههای انسان به طبیعت دانستهاند. فرهنگ مظاهری دارد که اضافه بر آداب و رسوم، تجلیات آن در زبان، معماری، ادبیات و ... است (آشوری، 1393: 109و 121) و همۀ این مظاهر، متفقاً کل مجموعۀ فرهنگ را شکل میدهند و از رابطۀ با هم گریزی ندارند. به جز دو رسالۀ کوچک معماری که شرح احوال معمار سِنان و معمار محمد (هر دو از معماران عثمانی)، مُصحفی دربارۀ معماری به دست ما نرسیده و علیالظاهر اَمثال ابنهیثم رسالاتی در معماری داشتهاند که آن هم اکنون موجود نیست (قیومی، 1391: 4). این تعداد سند برای فرهنگی 1400 ساله تقریباً هیچ است؛ بنابراین تدبیری جز بررسی منابع نوشتاری درجۀ اول نسبت به استعداد معمارانۀ آنها وجود ندارد که ضرورت پژوهشهایی میانرشتهای به این شکل را نشان میدهد.
از میان متون درجۀ اولی که در دست است، سفرنامۀ ناصر خسرو با توصیفات دقیق معمارانۀ او که احتمالاً از پیشینۀ دبیریاش بر میخیزد، میتواند یکی از متون اصلی بررسی میانرشتهای تاریخِ معماری و ادبیات قرار گیرد. یکی از موضوعاتی که در این سفرنامه مورد مداقه بوده، سازهها و در کل سیستم دفاع از مجتمعهای زیستی است و با بررسی انجام شده حدود 39 مورد اشارۀ مستقیم به سیستم دفاع از شهرها شده و در اندک مواردی وصفی از این موضوع، موجود نیست. با نگاه کلی، در کلیات شباهت زیادی به هم دارند، لکن در هر منطقهای به نسبت امنیت، مصالح در دسترس و سایر متغیرها تفاوتهایی با هم دارند که از اختلاف در دانشهای بومی هر منطقه نشئت میگیرد. روی هم رفته میتوان دانش بومی را دانشی دانست که طی قرنها و زمان طولانی از تعامل با محیط اطراف بهوجود آمده، خطاهای آن در طول زمان اصلاح شده و بهصورت ارتباط بهینۀ انسان و محیط در آمده است (ازکیا و همکار، 1394: 284). نظام دفاع از مجتمعهای زیستی نیز پیرو دانش بومی همان منطقهای است که وصف آن در سفرنامه آمده است و نسبت به متغیرهای مختلف، متفاوت است. دفاع واجد دو بخش غیرعامل (بدون سلاح) و عامل (با سلاح) است که این پژوهش صرفاً بر وجه غیرعامل آن که شامل موضوعات معمارانه است، تمرکز دارد. این پژوهش پاسخگوی این پرسش است که الزامات معمارانه پدافند غیرعامل در اماکنی که ناصرخسرو آنها را وصف کرده چگونه رعایت میشده است. بنابراین هدف از پژوهش پیگیری و واکاوی مدیریت دفاع از مجتمعهای زیستی با نگاه به توصیفات اوست. از اینرو هدف بازخوانی سفرنامۀ ناصر خسرو نیست، بلکه سعی میشود تا از این خوان گسترده، آنچه مدنظرش است را قبض کند. از میان نسخههای موجود از سفرنامۀ ناصرخسرو، نسخهای با تصحیح محمود غنیزاده انتخاب شده که از مقایسۀ نسخۀ اولیۀ شارل شفر و چند نسخۀ دیگر در سال 1341 (ه.ق) توسط انتشارات کاویانی در برلین چاپ گردیده است. بعدها این نسخه در ایران هم تجدید چاپ شده است.
2. پیشینۀ پژوهش
«اُدیسۀ معمارانه: سفرنامۀ ناصرخسرو» (محمدنظرُف، 2017) جدیدترین و جدیترین اثری که در حوزۀ معماری به این سفرنامه نظر کرده و شرح آثار معماری در دستور کار او بوده است. دربارۀ سفرنامۀ ناصرخسرو مقالات و کتابهای مختلفی منتشر شده است اما کار میان رشتهای عمیق و با رویکردی خاص حداقل در حوزۀ معماری بسیار ناچیز است. «بازار در سفرنامۀ ناصر خسرو» (امیرقاسمی، 1382)، «اقتصاد در سفرنامۀ ناصرخسرو» (ذبیحنیا، 1389) نگاه دقیقتر و میان رشتهای به این منبع داشتهاند. «بررسی استحکامات در سفرنامۀ ناصرخسرو» (حسینیزاده و همکار، 1392)، شبیهترین پژوهش به تحقیق حاضر است که البته از معرفی قلاع و برج و بارو فراتر نرفته و تنها به تحلیل موضِعی و مفهومی عناصر معمارانۀ دفاعی مثل قلعه، خندق و نظیر آن پرداخته است. حداقل در زمینۀ نگاه به این منبع از منظر معماری دفاعی یا همان عناصر پدافند غیرعامل، در مجتمعهای زیستی و استخراج سامانۀ معمارانۀ دفاعی آن، پژوهش حاضر موضوع جدیدی است.
3. روش پژوهش
این تحقیق دادههای خود را تنها از یک متن تاریخی اخذ و به تحلیل آن پرداخته است. از این حیث اصول حاکم بر تحقیقات تحلیل محتوایی بر آن مترتب است. اما اگر هدفِ تاریخ وارَسی اعمال گذشته انسان باشد، مسیر آن یعنی تحلیلِ تاریخی تنها با تفسیر اسناد پیش میرود ((Collingwood,1946: 9-10. بنابراین از حیث پارادایمهای سهگانۀ تحقیق، این پژوهش در دستۀ تفسیرگرایی طبقهبندی خواهد شد (گروت و وانگ، 1392: 31-34). از اینرو روش آن آمیختهای از اُسلوبهای تحلیل محتوا و تفسیری خواهد بود. منطق حاکم بر پژوهش استنتاجی، فرآیند آن کیفی و از حیث نتیجه بنیادی- راهبردی است. تلاش است تا با ابتنا به اصول معمارانۀ پدافند غیرعامل، ابتدا دستهای از اصول کلی دفاعی که مرتبط با معماری است را از سفرنامه استخراج کرده و در نهایت با بحث و فَحص پیرامون نوع دفاع از مجتمعهای زیستی به نسبت جغرافیای آنها، قیاسی تطبیقی از آنها ارائه شود.
4. قلمرو زمانی و مکانی پژوهش
با توجه به محتویات سفرنامۀ ناصر خسرو، او در سال 437 ه.ق سفر خود را آغاز میکند و این سفر در سال 444 ه.ق پایان مییابد (ناصرخسرو، 1301: 3و 144). با مرور منابع تاریخی میتوان دریافت که این زمان مقارنِ ابتدای دولت سلجوقیان بوده است و مشاهدات او در این سفرنامه در گسترۀ زمانی این دوره طبقهبندی میشود. با مطالعات انجام شده بر روی تعداد تقریبی قلعههای فعال و استحکامات دفاعی در دورههای مختلف تاریخی ایران، دورۀ سلجوقی در این زمینه پیشتاز است و عدد تقریبی 1660 قلعۀ فعال را به این دوره نسبت دادهاند (پازوکی طرودی، 1376: 342 و 343). سبب آن هم این است که ایران در دورۀ سلجوقیان و پس از آن، بهمثابۀ پل ارتباطی بین شرق و غرب واقع شده و دریچههای تازهای از فرهنگ و تمدن ميان این دو دنیا گشود. این ویژگی بهخصوص در تمایلات استعماری روم در غرب و رشد و شکوفایی اقتصادی و فرهنگی چین و نقش مهم ارتباطی ایران در عصر یاد شده به عنوان قدرت نظامی و برخوردار از ژئوپولتیک حساس و تعیین کننده را روشن میسازد (روستا و همکار، 1394).
شهرها و قصبات مهمتری که ناصر خسرو از آنها گذر کرده در چند کشور اسلامی است که برخی از آنها در حال حاضر تغییر نام داشتهاند. طى این سفر ناصرخسرو از مرو1 به سرخس رفته و سپس از نیشابور، بسطام، قومس،2 رى، قزوین، خرزویل،3 شمیران، سراب، سعیدآباد، تبریز، مرند، خوى (در ایران امروز)، برکراى، وان، وسطان، اخلاط،4 بطلیس،5 ارزن، میافارقین، آمِد،6 حرّان،7 قرول، سروج8 (در ترکیه امروز)، منبج، حلب، جند قنسرین، سرمین، معرهالنعمان، کویمات، حما، عرقه، طرابلس، قلمون، طرابرزن، جبیل، بیروت، صیدا، صور (در سوریه و شامات امروز)، عکا، طبریه، حیفا، قیساریه، رمله، بیتالمقدس (در فلسطین آن زمان) دیدن مىکند که تا این جا یک سال از آغاز سفر او مىگذرد. ناصرخسرو پس از رسیدن به بیت المقدس، ۳۴ روز در آن جا مى ماند. سپس به بیتاللحم، حبرون (در فلسطین)، عرعر، وادىالقراى، مدینه و مکه (در عربستان) رفته و حج مىگزارد. سپس به بیتالمقدس رفته و از آنجا به قاهره مىرود. در سفر چهارم ناصرخسرو به حج، پنج ماه و ۱۹ روز در مکه مىماند، سپس تصمیم مىگیرد به بلخ برگردد، اما این بار از مسیر پر رفت و آمدى که آمده بود، باز نمىگردد. زیرا او اکنون یک مبلّغ جدى مذهب اسماعیلى بود و خطر آن مىرفت که به جرم قُرمطى بودن جان خود را از دست بدهد. او مسیر دیگرى را انتخاب مىکند. این مسیر از طریق طائف، فلج، یمامه، لحساء (الاحساء)، بصره، عبادان (آبادان)، مهروبان،9 ارّجان،10 لوردغان، خانلنجان، اصفهان، نایین، طبس، تون، قائن، سرخس، مروالرود، سمنگان به بلخ منتهى مى شود و بهقول خودش قریب به دو هزار و دویست و بیست فرسنگ را میپیماید (ناصرخسرو، 1301، برگرفته از کلیت مجموعه).
5. چارچوب نظری
از 3500 سال قبل تا به امروز بشر تنها 233سال را در صلح زندگی کرده است (دوپویی:1381). از این رو آبراهام مازلو، روانشناسی که در باب نیازهای انسان تحقیقات گستردهای دارد، نیاز به امنیّت را پس از نیاز به خوردن و آشامیدن، در مرتبۀ دوم قرار می دهد (پارسا:86:1378). پدیدۀ دفاع در معماری و شهرسازی، اثر زیادی داشته که عناصر مرئی آن به این شرح است:
قلعهها، حصار، برج، خندق، شهربند، دژ، دخمه، ارگ، شیرحاجی، کلات و ...؛ این موارد موضوع بحث پژوهش حاضر است. تمهیدات نامرئی را که البته صرفاً جنبۀ دفاعی ندارند ولی مقولۀ دفاع در طراحی آنها لحاظ شده است، می توان به شرح زیر بیان نمود:
ساباطها ، معابر پیچدرپیچ ، کوچههای باریک، دیوارهای با ارتفاع زیاد، راههای زیر زمینی خانهها به یکدیگر (در کاشان آنها را سِیپَک مینامند)، قناتها، آب انبارها، یخچالها و کبوترخانهها که در زمان جنگ به پناهگاه یا سنگر تبدیل میشده است. تمام این موارد دفاع از مجتمع زیستی بدون اسلحه حساب میشوند و در مجموع نوعی پدافند غیرعامل هستند که میتوانند در مقابل تهاجم، آسیبپذیری را کم کنند.
آنچه که مقولۀ دفاع را معنا داده و محدودۀ آن را تعریف مینماید، مدلهای حمله و تهاجم در عرصههای مختلف است که با اهداف و انگیزههای مختلفی انجام میگیرد. روشهای تهاجم و ابزار آن، ابعاد این مقوله را تعیین نموده و با توجه به موارد عنوان شده شامل دفاع عامل ( با اسلحه)، دفاع غیرعامل (بدون نیاز به اسلحه و نیروی انسانی و متضمن ادامۀ حیات نیروهای غیرنظامی با ایجاد تشکیلاتی مثل قلعهها در گذشته و پناهگاه امروزی)، دفاع اقتصادی ( ضامن ادامۀ حیات اقتصادی در شرایط بحرانی و بدون نیاز به منطقۀ دیگر) و دفاع اجتماعی ( مسئول حفظ تعادل اجتماعیِ مقبول از طرف عامۀ مردم) است. محدودۀ این پژوهش پدافند یا دفاع غیرعامل را در برمیگیرد (اصغریان جدی و میرهاشمی، 1394 الف).
از نظر واژهشناسی، واژۀ پدافند از دو جزء «پد» و «آفند» تشکیل شده است. در فرهنگ و ادب پارسی «پاد» یا «پَد»، پیشوندی است که به معانی «ضد، متضاد، پی و دنبال» بوده و هرگاه قبل از واژه قرار گیرد، معنای آن را معکوس میکند. واژۀ «آفند» نیز به معنای «جنگ، جدال، پیکار و دشمنی ، بیان شده است (دهخدا،1373: ذیل واژه). واژۀ «پدافند» را از نظر لغوی همتراز با واژۀ « دفاع » و مشتمل بر «کارهایی که برای پیشگیری از حملۀ دشمن یا پیروزی او در حمله انجام میگیرد، بیان کردهاند (صدری:259:1373). و با معانی زیر مترادف شمردهاند:
- ایستادگی در برابر حمله یا پیشگیری از پیامدهای آن؛
- هر عملی برای پیشگیری از پیروزی دشمن یا حریف؛
- افراد، نیروها یا وسایلی که این کار بر عهده آنهاست.
بنابراین مشاهده میشود که میان واژههای« دفاع» و«پدافند» تمایزی قائل نشدهاند. از اینرو در این پژوهش، واژه دفاع همتراز با پدافند در نظر گرفته شده و از این واژه هم استفاده شده است. در منابع لاتین نیز معادل دفاع غیرعامل «Passive defense» بهکار برده میشود که منظور آن عمدتاً، دفاع از غیرنظامیان است. مأموریت، تعریف و محتوای پدافند غیرعامل نیز باید مورد توجه قرار گیرد. در ردیف (ب) مادۀ (1) آییننامۀ اجرایی بند (11) مادۀ (121) قانون برنامۀ چهارم توسعه، تعریف پدافند غیرعامل بدین شرح ارائه شده است: مجموعۀ اقدامات غیرمسلحانهای که موجب کاهش آسیبپذیری نیروی انسانی، ساختمانها و تأسیسات، تجهیزات و شریانهای کشور در مقابل عملیات خصمانه و مخرب دشمن و یا کاهش خطر ناشی از سوانح طبیعی میگردد، پدافند غیرعامل نامیده میشود (دفتر هیئت دولت، کمیسیون سیاسی- دفاعی، 30/5/1384). چندان تفاوتی ندارد که این تعریف مربوط به چه زمانی است؛ تنها لازم است بدانیم که پدافند غیرعامل تمام اقدامات بدون اسلحهای است که آسیبها را کاهش میدهد. تئوریسینهای مختلف در دنیا منطبق با رشتۀ خود، الزامات گوناگونی را در پدافند غیرعامل معرفی نمودهاند. بنابراین معلوم است که هر رشتهای الزامات پدافندی مخصوص بهخود را دارد. در حوزۀ معماری هم در ایران و هم در دنیا توصیههایی ارائه شده که موارد مورد اهمیت و مشترک میان آنها را میتوان دستهبندی کرد. لکن آنچه که مربوط به گذشتۀ تاریخی پدافند غیرعامل است، باید در این پژوهش مدنظر قرار گیرد. امروزه اصول پدافند غیرعامل در معماری را با مدیریت آمایش دفاعی سرزمینی، مکانیابی صحیح، احداث استحکامات، مرمتپذیر بودن استحکامات، پراکندگی نطفههای حیاتی شهری، استفاده از مبانی استتار، اختفا و فریب، استفاده از مبلمان شهری و طراحی داخلی معماری در جهت دفاع، ورودی و خروجیهای مناسب اضطراری مناسب و طراحی فضاهای چند عملکردی معرفی میکنند (اصغریان جدی، 1386: 91 تا 94). بسیاری از این موارد مربوط به زمان حال است لکن ریشه در گذشته نیز داشته است (نک. اصغریان جدی و میرهاشمی، 1394 ب).
6. یافتهها
در مجموع 39 مورد از اشارههای مستقیم ناصرخسرو به عناصر معمارانۀ دفاعی و همچنین نوع مدیریت دفاعی در مجتمعهای زیستی بررسی شده و آنچه در ادامه بررسی میشود، منطبق بر همین تحلیلهاست (جدول 1. پیوست.1). اشارات ناصر خسرو به نوع مدیریت دفاعی نسبت به تهدیدها، مصالح بومی، نوع استحکامات و ... مبتنی بر اصول معمارانۀ پدافند غیرعامل را میتوان در دستهبندیهای زیر ارائه کرد (جدول 2).
6. 1. حاکمیت مقتدر
گفتهاند که هر چه دولتها و ملتها نیرومندتر باشند، آثار بیشتری از خود به جا میگذارند و گسترش این آثار را در گِرو نیروهای فراوان و امنیت حاکم است (ابنخلدون، 1382، ج.1: 336-337). بهترین استحکامات و تمهیدات دفاعی بدون مدیریت مناسب محکوم به شکست است. در سفرنامۀ ناصرخسرو چهار محل بهعنوان امنترین مناطقی که او سفر کرده معرفی میشود: [...]آنچه من در عرب و عجم دیدم از عدل و امن به چهار موضع دیدم یکی به ناحیت دشت در ایام لشکر خان، دوم به دیلمستان در زمان امیر امیران جستان بن ابراهیم، سیوم در ایام المستنصربالله امیرالمومنین [مصر]، چهارم به طبس در ایام امیر ابوالحسن گیلک بن محمد و چندان که بگشتم به ایمنی این چهار موضع ندیدم و نشنیدم[...] (ناصرخسرو، 1301: 140) و طبس را که حتی دیوار دفاعی ندارد، تحت یک حاکمیت مقتدر، بهعنوان یکی از امنترین مناطقی که دیده و شنیده معرفی میکند.
6. 2. حفاظت از راهها( خصوصاً راههای فرعی) و گذرگاههای مرزی با احداث رباطها
یکی از بناهای دفاعی که در قرون اولیۀ اسلامی دارای اهمیت فراوان بوده، «رباط» است. واژۀ رباط کلمۀ عربی است و در قرآن کریم پنج بار به آن اشاره شده است. در سه مورد آن « رَبَطنا و لِیَربِط» (قصص، 10؛ کهف، 14 و انفال 11) در معنای اطمینان و آرامش در سایۀ ایمان آمده است و در دو مورد دیگر«رابِطوا و رِباطِالخیل» (آلعمران، آیۀ آخر و انفال، 60) به معنای«آمادگی و استعداد» برای دفاع است. این دو مورد بهصورت یک مستند اسلامی موجب رباطسازی و رباطنشینی برای جهاد، دفاع و پیامد اعمال مربوط به آن گردیده است.
زمینه | اقدامات معمارانۀ دفاع غیرعامل | مصداق |
برنامهریزی و طراحی شهری و منطقهای | حاکمیت مقتدر | طبس و سه مورد دیگر |
حفاظت از راهها با احداث رباطها | اخلاط، طرابلس، سرخس تا مرو الرود و ... | |
احداث پایگاه نظامی در مناطقی که احتمال شورش داخلی داشتهاند | ولایت طارم، آسوان | |
مکانیابی مناسب محل استقرار با اولویت قرار دادن عوامل طبیعی | جبیل، طرابلس، بصره و ... | |
معماری | احداث استحکامات نسبت به تهدید در هر منطقه | تقریباً همۀ شهرها غیر از سرمین و طبس |
مرمتپذیر بودن استحکامات با رجوع به مصالح بومآورد | تمام شهرها غیر از قوص | |
اقداماتی در راستای استتار اختفا و فریب | کنگرهها و جنگگاههای روی بارو و برج | |
توجه به جزئیات معماری استحکامات برای کاهش خطر | حصار دو لایه، در آهنی در بعضی مناطق و .. |
واژۀ رباط در زبان فارسی و عربی به معنی« پاسگاه مرزی، کاروانسرا، خانقاه، نوانخانه، غریبخانه، مهمانسرا، قلعه، معبد، دارالعلم» (دهخدا،1373: ذیل واژه) و معانی مجازی دیگری به کار برده شده است. تأکید اسلام بر دفاع باعث شد تا رباطهای زیادی در مسیر راهها و مرزهای مهم ساخته شود. به عنوان مثال نرشخی دربارۀ رباطهای بخارا میگوید: « بیکند را زیادت از هزار رباط بود به عدد دِیهها .... اهل هر دِهی رباطی در آنجا ساخته و نفقۀ ایشان دیه میفرستند تا در زمستان به وقت غلبۀ کافران، غزوه کنند...» (ابوبکر محمد نرشخی، 1317: 22). بدیهی است که این رباطها، کوچک و در حد قلعه و برج مراقبتی بوده است چرا که ارقام نویسندگان بیانگر تعدد آنهاست. مقدسی میگوید: «اسبیجات، مرزی مهم است و در آن هزار و هفتصد رباط وجود دارد و بیکند نیز در حدود هزار رباط دارد» (مقدسی، 1906: 273 و 283). از اینرو همواره سلسله نبردهایی در مرزها، راهها و گذرگاههای مهم وجود داشته است (پازوکی طرودی، 1376، 278). برخی صوفیان نیز به رباطها برای پیکار میرفتهاند تا جایی که خواجه عبدالله انصاری میگوید:« احمدبنعاصم انطاکی از شیوخ ثغور بود» (خواجه عبدالله انصاری، بیتا: 107). رباط و رباطسازی در دورههای مختلف ادامه مییابد تا در دورۀ عباسیان به عنوان قرارگاه نظامی جهت حفظ نظم ممالک مفتوحه و راهها مورد استفاده قرار میگیرد. این رویّه تا پایان دولت سلجوقی ادامه پیدا کرده و بین دورۀ ایلخانی و صفوی، این رباطها، نقش کاروانسرا را هم بهعهده دارند. از دورۀ صفوی به بعد نیز این رباطها، مجدداً برای حفظ نظم راهها و حفاظت از کاروانیان کاربرد داشته است (میرهاشمی، 1393: 123). نمونههایی چون رباطها (مشهدها) در اطراف طرابلس، مسیر بین اخلاط و بطلیس، رباط زبیده و رباطهای بین سرخس تا مروالرود در سفرنامۀ ناصرخسرو با همین کاربری اشاره شده است (جدول.1 پیوست. 1).
6. 3. احداث پایگاه نظامی منطقهای
جدول 2. خلاصۀ دستهبندی اشارات ناصر خسرو به مدیریت دفاعی شهرها |
6. 4. مکانیابی محل استقرار شهر با تأکید بر استفاده از عناصر طبیعی مثل دریا و کوه و صخره
استفاده مطلوب از طبیعت، در جهت استفاده از دفاع غیرعامل طبیعی، شهر را در رسیدن به ژِن دفاع در مجتمع زیستی یاری میدهد. بنابراین کشاندن مجتمع زیستی به نقطهای امن مثلاً در پناه صخره یا لبۀ پرتگاه، کنار رودخانه، دریا و یا نقطهای مرتفع، در زمرۀ چنین تمهیداتی بوده است (اصغریانجدی و میرهاشمی، 1394 ب: 12). مکانیابی را میتوان مهمترین اصل در الزامات معمارانه پدافند غیرعامل دانست. نمونهها متفاوتی در این زمینه در سفرنامۀ ناصر خسرو معرفی شده، مانند شهر جُبیل که برای کشاندن آن به سمت دریا، ساختار شهر به شکل مثلث در میآید و یا شهرهایی مثل بصره که اشاره شده یک سمت آن به رودخانه است (جدول 1).
6. 5. احداث و مرمتپذیری استحکامات
تقریباً غیر از طبس و شهر کوچکی به نام سَرمین، شهرهای اصلی نام برده شده در سفرنامۀ ناصرخسرو دارای استحکامات دفاعیاند. حال نسبت به نوع، میزان تهدید و ثروت دولت حاکم، ابعاد و اندازه و تشکیلات این استحکامات متفاوت است. بنابراین یکی از اصلیترین اقدامات معمارانۀ پدافند غیرعامل بعد از مکانیابی مناسب را میتوان احداث استحکامات نسبت به نیاز و نوع تهدید منطقه دانست. یکی از اصول مدرن پدافند غیرعامل در معماری نیز، همین اصل مرمتپذیری است (اصغریانجدی، 1386: 90 و 91). مرمتپذیری بهاین معناست که در هنگام آسیب و تهدید بتوان بهسرعت استحکامات را مرمت و مورد استفاده قرار داد. این اتفاق زمانی میتواند عملی شود که مصالح مورد استفاده در استحکامات، موجود در همان منطقه یا بهاصطلاح بومآورد باشد (همان: 91). با توجه به توصیفات ناصرخسرو غیر از شهر «قوص» که اذعان میدارد در آن منطقه سنگ و کوهی نیست، ولی حصار آن سنگی است (جدول 1)، در سایر موارد، مصالح مورد استفاده در استحکامات بومآورد همان منطقه است.
6. 6. دفاع و نقش مردم
این نکته را در چند حیطه میتوان بررسی کرد. در متن سفرنامه اشاره شده که شهر قاهره دروازه داشته، ولی این شهر بارو ندارد و بهجای آن خانههای مردم که هر کدام چند طبقه هستند، دورتادور شهر احداث شده و خود نقش بارو و لایۀ اولیه دفاعی را دارند (ناصرخسرو، 1301: 62). چنین ترفندی در حدود هزار سال قبل بسیار مترقی بهنظر میرسد. اول اینکه حکومت هزینهای برای ساخت برج و بارو نمیکند و با توجه به تعداد طبقات ساختمانها عملاً هزینه را روی گُردۀ سرمایهداران میاندازد؛ ثانیاً هر کسی خود را در مقابل اموالش، صاحب حق دانسته و حفاظت از آن را وظیفۀ خود میداند. بنابراین عملاً حفاظت از بارو نیز بهعهدۀ مردم است؛ از طرفی با وصف نوع معماری خانهها، تعداد طبقات و حیاطهای آنها، هر کدام از این خانهها بارویی چند لایه است که نفوذ به آن دشوار است. چنین رویکردی در هیچیک از اماکنی که ناصرخسرو از آنها گذر کرده وجود ندارد.
7. بحث
ناصر خسرو در طول سفر خود از شهرهای مختلفی گذر کرده که هر یک موقعیت جغرافیایی و سیاسی خاص خود را داشتهاند. اصول مستخرجی هم که از از نظر گذشت، در همه جا یکسان نبوده و کلی است. هر منطقهای به اقتضای دانش بومی خود بر بعضی از این اصول تأکید ویژهای داشته است و برنامههای اصلی معمارانۀ پدافند غیرعامل در آنها بر مبنای آن شکل میگرفته است. در یک دستهبندی نسبت به موقعیت جغرافیایی شهرها در حال حاضر میتوان به نگرش غالب (موضوع و موضعی که در برنامۀ دفاعی بیشتر به آن تأکید میشده است) برنامهریزی دفاعی در هر منطقه، منطبق بر سفرنامه ناصرخسرو پی برد (جدول 3).
نگرش غالب هر منطقه در برنامهریزی معماری دفاعی با توجه به سفرنامۀ ناصرخسرو | |||
منطقه فعلی | سیستم مورد تأکید در راستای دفاع | نمونهها | توضیحات |
ایران | احداث استحکامات دفاعی مانند برج و بارو و ... برای شهرها و رباطها در راههای فرعی جهت حفاظت از کاروان اصلیترین برنامه دفاعی در تعامل با معماری برای مجموعهها تلقی میشود. |
قزوین، قائن، تبریز، تون، اصفهان، طارم، رباط زبیده و سه رباط در مسیر سرخس به مروالرود | در توصیف راهها و نظام دفاعی این شهرها، این درک حاصل میشود که نظام دفاعی شهرهای آن زمان در ایران، عمدتا با استحکامات دفاعی مثل حصار و قلعه و برج و بارو و .. تأمین میشده است. |
ترکیه | احداث استحکامات دفاعی مانند برج و بارو با شکل ویژه مانند حصار دولایه برای شهرها و رباطها در راههای فرعی جهت حفاظت از کاروان اصلیترین برنامه دفاعی در تعامل با معماری برای مجموعهها تلقی میشود. |
اخلاط، بطلیس، میافارقین، آمِد | ناصرخسرو حصارهای آمِد و میافارقین را نقطۀ اوج استحکامات دفاعی در مناطقی که سفر کرده میداند. |
سوریه | استحکامات دفاعی با مصالح بومی (سنگ) | حلب، سرمین | --- |
لبنان | تأکید ویژه بر مکانیابی مناسب شهرها در مناطقی که حداقل یک بخش از شهر با عوامل طبیعی مانند دریا و رودخانه تلاقی کند. |
جبیل، صیدا، صور، عکا | مکانیابی دفاعی شهر در این مناطق طوری است که حتی ساختار شهری مثل جبیل را مثلثی میکند. |
فلسطین | تأکید بر مکانیابی در کنار عوامل طبیعی و توجه به جزئیات معماری استحکامات. در واقع تلفیقی از مکانیابی خوب، استحکامات مناسب و معمولی ولی با جزئیات مناسب نسبت به تهدید و نوع حملۀ دشمنانشان. |
طبریه، قیساریه، رمله | در کل اشارههای دفاعی سفرنامه ناصرخسرو، دروازۀ چند شهر آهنی ذکر شده که قیساریه و رمله از این دست هستند. احتمالاً یکی از روشهای فتح شهر، آتش زدن در بوده است. |
مصر | ساخت استحکامات مردم نهاد، مکانیابی شهر در کنار نیل پایگاههای نظامی و لشگر در مناطق در خطر شورش |
قاهره، آسوان | آنطور که در سفرنامه آمده است قاهره دروازه دارد، ولی بارو ندارد و خانههای چند طبقۀ مردم است که حصار شهر را تشکیل میدهد. |
عربستان | ساخت استحکامات معمولی فقط برای جلوگیری از غارت و یورش سایر قبایل |
جده، طائف، یمامه، فلج، الاحساء | توصیفاتی که در سفرنامه از نظام دفاعی عربستان آن زمان ارائه شده نشان از این دارد که تهدید اصلی آنها داخلی بوده است. |
عراق | مکانیابی در کنار عوارض طبیعی، استحکامات دفاعی مثل برج و بارو و ... | بصره | --- |
جدول3. مقایسۀ تأکید بر الزامات پدافندی معمارانه به نسبت جغرافیای امروزی آنها |
8. نتیجهگیری
با توجه به کمبود متون پیرامون معماری، رجوع به منابع دست اول تاریخی امری اجتناب ناپذیر است. از میان متون، برخی استعداد معمارانۀ بیشتری دارند که سفرنامۀ ناصرخسرو یکی از آنهاست. توضیحات این سفرنامه بعضاً تا حدی دقیق است، که میتوان منظر شهر را تجسم کرد. از میان تمام مباحث معمارانه که در این سفرنامه قابل تأمل است، یکی از آنها، یعنی بازخوانی معماری دفاعی شهرها برای پژوهش انتخاب گردید. بهاین منظور تمام اشارههای مستقیم ناصر خسرو به معماری دفاعی شهرهایی که از آن رد شده بود، در قالب جدول شمارۀ (1) دستهبندی شد و با طبقهبندی محتوایی چند اصل از آن استخراج گردید (جدول 2) و تأکید هر منطقه بر هر کدام از این اصول تبیین شد (جدول 3) و موارد کلی زیر از آن حاصل گردید:
1. میزان آبادانی هر شهری با پر تکلفتر بودن استحکامات دفاعی آن شهر ارتباط مستقیم دارد؛ هر چه شهر آبادتر بوده، بیشتر در معرض تهدید قرار داشته بنابراین استحکامات دفاعی مناسبتری هم برای آن طرحریزی میشده است.
2. با توجه به ابزارهای آن زمان و حملات متعدد بلاد به یکدیگر، دفاع از مجتمع زیستی یک اولویت اساسی محسوب میشده است و ناصرخسرو با تأکید، دو شهر بدون دیوار را متمایز میکند؛ یا در مواردی مثل شهر جبیل، دفاع از مجتمع زیستی بهقدری مهم میشود که شکل شهر را تغییر میدهد.
3. در هر منطقه نسبت به میزان تهدیدات و نوع حملۀ دشمنان معماری دفاعی شکل میگرفته است. برنامهریزی و طراحی شهری هم بر همین معیار و منوال است. از اینرو در حوزۀ برنامهریزی و طراحی شهری، مکانیابی مناسب، ایجاد پایگاههای نظامی در شهرهای در خطر شورش و احداث رباطها برای حفاظت از راه و کاروان در کنار مدیریت و حاکمیت مقتدر، بهترین وجه دفاع غیرعامل را با استفاده از ابزار معمارانه به منصۀ ظهور میرسانده است.
4. در حوزۀ معماری نیز استحکاماتی با تکیه بر مرمتپذیر بودن و بومی بودن مصالح آن و با توجه به نوع تهدید با جزئیات متفاوت اجرا میشده که اصول نوین معمارانۀ پدافند غیرعامل را نیز در دل خود دارد.
5. نوع استحکامات دفاعی هر منطقه، نمودی از دانش بومی آنها و روشهای آزموده است که با برطرف شدن خطاهای آن در طول زمان اجرا میشده است؛ از این رو نسبت به موقعیت جغرافیایی و نوع تهدیدها، تأکید بر وجهی از معماری دفاعی پر رنگتر بوده است.
ادبیات و معماری یا بهطور کلی آثار هنری، واسطههایی هستند كه پيوند فرهنگی ایجاد میکنند. ادبیات، افكار و تجارب انسانها را انتقال مىدهد و معماری و هنر گاهی تجسم کالبدی آنهاست. هم ادبیات و هم معماری هر دو از مظاهر فرهنگی هستند و به نحوی شیوۀ ارتباط با محیط را در یک مقطع زمانی روشن میکنند. این مهم نشان میدهد که انجام کار میانرشتهای در این دو حوزه برای متخصصین هر دو وادی امری ضروری است و میتوان با مراجعۀ به متون و یا آثار بهجا مانده از دورهای زمانی، خوانشی از وضع فرهنگی و دانشی آن دوران به دست آورد. مطالعه بر روی این سفرنامه تنها محدود به همین نظرگاه نیست. توصیفات بینظیر ناصرخسرو از بیتالمقدس و مصر میتواند پلهای برای مطالعات بعدی پژوهشگران باشد. غیر از معماری در حوزههای اقتصادی و اجتماعی نیز این سفرنامه اطلاعات خوبی دارد که متخصصین رشتههای مربوطه میتوانند با رجوع به آن، برخی شواهد تاریخی را بازنمایی کنند.
پینوشت:
. مرو: از شهرهاي بزرگ و آباد خراسان قدیم اکنون در ترکمنستان (معین، 1356: ذیل واژه)
2. قومس: واقع در دامنه کوه هاي طبرستان که این ایالت شامل سمنان، دامغان، شاهرود، بسطام و سرخه بود (خلفتبریزي،1342: ذیل واژه).
3. نام قصبهاي نزدیک دهستان منجیل سفیدرود (مصاحب، 1345، ذیل واژه).
4. هر سه از شهرهای اطراف ساحل دریاچۀ وان در ترکیه هستند.
5. بِطلیس یا بدلیس یکی از شهرهاي ترکیه و مرکز استان بطلیس است (معین، همان).
6. هر سه شهر مربوط به ایالت دیاربکر و در نزدیکی رود دجله است. در تقسیمات فعلی این سه شهر در بخش کردستان ترکیه قرار گرفتهاند. میافارقین هم امروزه سیلوان نامیده میشود (محمدپادشا، 1335، ذیل واژه). شهر آمِد هم در گذشته مرکز ایالت دیاربکر بوده است.
7. شهری باستانی در جنوب شرقی ترکیۀ امروزی که ظاهراً محل زندگی حضرت ابراهیم (ع) بوده است.
8. شهری در قسمت غربی حرّآن (دهخدا، 1373، ذیل واژه).
9. قریه امامزاده عبدا... در هندیجان امروزی و در استان خوزستان.
10. برخی محققین معتقدند این منطقه در شمال شرق بهبهان امروزی است.
منابع:
قرآن کریم.
ابنخلدون، عبدالرحمن (1382)، مقدمه، ترجمۀ محمدپروین گنابادی، 2 جلد، تهران: علمیفرهنگی.
ابوبکر محمد بن جعفرالنرشخی (1317)، تاریخ بخارا، تلخیص محمدبنزفربنعمر، بهاهتمام مدرس رضوی، تهران: سنایی.
ازکیا، مصطفی و علی ایمانی (1394)، توسعۀ پایدار روستایی، تهران: اطلاعات.
اصغريان جدي، احمد (1386)، الزامات معمارانه در پدافند غيرعامل پايدار، تهران: دانشگاه شهيد بهشتی.
اصغریانجدی، احمد و احسان میرهاشمی (1394 الف)، آموزههای دفاعی حاصل از مستندات موشکباران تهران، تهران: دانشگاه شهیدبهشتی.
اصغریان جدی، احمد و احسان میرهاشمی (1394 ب)، دانش بومی دفاع غیرعامل در معماری و شهرسازی دورههای تاریخی ایران، دو فصلنامۀ علمی پژوهشی دانشهای بومی ایران، دانشگاه علامه طباطبایی، 2 (3)، 1-36.
امیرقاسمی، مینو (1382)، بازار در سفرنامۀ ناصرخسرو، فصلنامۀ جغرافیا و برنامهریزی، 4(12)، 35-50.
پارسا، محمد (1378)، روانشناسی انگیزش و هیجان، تهران: سخن.
پازوکی طرودی، ناصر (1376)، استحکامات دفاعی در ایران دورۀ اسلامی، تهران: پژوهشگاه میراث فرهنگی کشور.
خلف تبریزی، محمدحسین (1342)، برهان قاطع، به اهتمام محمد معین، تهران: ابنسینا.
حسینیزاده، سعیده و آسیه ذبیحنیا، بررسی معماری استحکامات در سفرنامۀ ناصرخسرو، فصلنامۀ پژوهشهای ادبی و بلاغی، 1(4)، 112-125.
خواجه عبدالله انصاری، (بیتا)، طبقات صوفیه، بیجا: بینا. (بررسی شده در کتابخانۀ ملی ایران).
دوپویی، ترورنویت (1381)، تاریخ جنگها، ترجمۀ پیروز ایزدی، تهران، دانشکدۀ سپاه(دافوس).
دهخدا، علیاکبر، (1373)، لغتنامه، تهران: دانشگاه تهران.
رضواني، علي اصغر (1386)، روابط متقابل شهر و روستا با تأكيد بر ايران، چاپ هفتم، تهران: دانشگاه پيام نور.
روستا، جمشید و الهام محمدی (1394)، تحلیل وضعیت تجارت و راههای تجاری کرمان در دوران حاکمیت سلجوقیان، فصلنامۀ پژوهشهای تاریخی، 7 (3)، 119-136.
سلطانزاده، حسين (1365)، مقدمهاي بر تاريخ شهر و شهر نشيني در ايران، تهران: نشر آبي.
صدری افشار، غلامحسین و حکمی، نسرین و نسترن (1373)، فرهنگ فارسی امروز، تهران: کلمه.
قیومی بیدهندی، مهرداد (1391)، درآمدی کتابشناختی بر متون فارسی از منظر تاریخ معماری، تهران: دانشگاه شهیدبهشتی.
گروت، لیندا و دیوید وانگ. (1392). روشهای تحقیق در معماری، ترجمۀ علیرضا عینیفر، تهران: دانشگاه تهران.
گیدنز، آنتونی (1378)، جامعهشناسی، ترجمۀ منوچهر صبوری، تهران: نی.
محمدپادشا، محیالدین (1335)، آنندراج، زیر نظر محمد دبیر سیاقی، تهران: خیام.
مصاحب، غلامحسین (1345)، دایرهالمعارف فارسی، تهران: فرانکلین.
معین، محمد (1356)، فرهنگ فارسی، تهران: امیرکبیر.
مَقدِسی، محمدبناحمد (1906)، احسن التقاسيم فی معرفه الاقاليم، بیجا، چاپ لیدن، (نسخۀ عربی).
میرهاشمی، احسان، (1393)، تأثیر دفاع غیرعامل بر شکل کالبدی شهر عقدا، فصلنامۀ علمی پژوهشی صفه، 24 (65)، 113-130.
ناصرخسرو قبادیانی (1301)، سفرنامه، تصحیح محمود غنی زاده به سال 1341 ه.ق، برلین: کاویانی.
Collingwood, R. G. (1946). The idea of history, Oxford: Clarendon press.
پیوست 1. تحلیل اشارات معمارانه ناصرخسرو در سفرنامه به مدیریت دفاعی مجتمعهای زیستی
توصیفات مستقیم ناصر خسرو از نظام پدافند غیرعامل شهرها در سفرنامه | ||
نام شهر | خلاصۀ وصف سیستم دفاعی شهر در سفرنامه | عناصر دفاعی و خصیصههای آن |
1)قزوین | ... و قزوین را شهری نیکو دیدم، باروی حصین و کنگره بر آن نهاده .... (ناصر خسرو، 1301: 6) | باروی حصین، کنگره |
2)ولایت طارم | ... و به کنار شهر قلعهای بلند بنیادش برسنگ خاره نهاده است. سه دیوار در گرد او کشیده و کاریزي به میان قلعه قلعه فرو بریده تا کنار رودخانه که از آن جا آب بر آورند و به قلعه برند و هزار مرد از مهتر زادگان ولایت در آن قلعه هستند تا کسی بیراهی و سرکشی نتواند کرد.... (همان: 7) | قلعه (که قسمت شالوده و ازارههای آن سنگی است)، حضور بزرگ زادگان و نیروهایی در قلعه |
تحلیل: وقتی سه سمت قلعه دیوار است، یعنی یکی از دیوارهای قلعه به دیوار شهر چسبیده است. وجود راه آب در قلعه پیشبینی برای زمان محاصره قلعه است. حضور بزرگزادهها در قلعه نشان از مخالفتهایی با حکومت مرکزی است و عملاً این پایگاه نظامی وظیفۀ کنترل این منطقه را دارد که به قول ناصر خسرو سرکشی نکنند. پس یکی از وجوه مدیریت دفاعی اوایل سلجوقی را میتوان در نظر گرفتن پایگاه نظامی در یک منطقه دانست. | ||
3)تبریز | .... و آن شهر قصبه آذربایجان است شهري آبادان طول و عرضش به گام پیمودم هریک هزار و چهارصد بود.... مرا حکایت کردند که بدین شهر زلزله افتاد .... بعضی از شهر خراب شده بود و بعضی دیگر را آسیبی نرسیده بود و گفتند چهل هزار آدمی هلاك شده بودند.... (همان: 8) | حتما بارو و حصار داشته که ناصر خسرو اطراف آن قدم زده و مساحت شهر را به دست آورده |
تحلیل: در شهری که چهار سال قبل از حضور ناصر خسرو زلزلهای با چهل هزار کشته داشته و اکنون به قول او آبادان است، پس مدیریت بحران خوبی حاکم بوده و احتمالاً مردم هم با این موضوع بیگانه نبوده اند؛ لکن این همه کشته نشان از نا مقاوم بودن ابنیه دارد. | ||
4)خروج از اخلاط در مسیر بطلیس | ... از آن جا برفتم و به رباطی رسیدم برف و سرمایی عظیم بود و در صحرایی در پیش شهر مقداري راه چوبی به زمین فرو برده بودند تا مردم روز برف و دمه بر هنجار آن چوب میروند.... (همان: 9) | رباط |
تحلیل: رباط در دورههای مختلف کاربردهایی غیر از کاروانسرا داشته و حفظ نظم مناطق مرزی و حفاظت از راه کاروان از دیگر وظایف آن بوده است. در همین پژوهش پیرامون رباطها بحث میشود. همین چوبهایی که نشان مسیر بودهاند، احتمالاً از اقدامات ساکنین این رباط است. | ||
5)میافارقین | ... بارهای عظیم بود از سنگ سفید برشده هر سنگی مقدار پانصد من و به هر پنجاه گزي برجی عظیم ساخته هم از این سنگ سفید که گفته شد. و سرباره همه کنگرهها بر نهاده چنان که گویی امروز استاد دست زش باز داشته است. و این شهر را یک در است از سوي مغرب و درگاهی عظیم برکشیده است به طاقی سنگین و دري آهنین بی چوب بر آن جا ترکیب کرده..... و از سوي شمال سوري دیگر است که آن را محدثه گویند هم شهري است با بازار.... (همان: 10) | باروی سنگی، کنگره، برج، دروازه، سور |
تحلیل: قسمت غربی و شمالی این شهر دارای دیوار و فقط یک دروازۀ غربی دارد. احتمالاً دو سمت دیگر عوارض طبیعی زمین مثلاً کوه وجود داشته است. در آهنی هم برای جلوگیری از آتش زدن آن توسط دشمن طراحی شده است. با توصیفی که از نظام دفاعی این شهر شده احتمالاً بسیار در معرض خطر و یا ثروتمند بوده است. | ||
6)آمِد | ... گرد او سوري کشیده است از سنگ سیاه که خشتها بریده است از صد منی تا یک هزار منی و بیشتر این سنگها چنان به یکدیگر پیوسته است که هیچ گل و گچ در میان آن نیست... هر صد گز برجی ساخته که نیمه دایره آن هشتاد گز باشد و کنگره او هم از این سنگ. .. و بر سر هر برجی جنگگاهی ساخته. و چهار دروازه بر این شهرستان است همه آهن بی .... و بیرون این سور، سور دیگر است هم از این سنگ .... همه ي سرهاي دیوار کنگره و از اندرون کنگره ممري ساخته چنان که با سلاح تمام مرد بگذرد و بایستد وجنگ کند به آسانی. و این سور بیرون را نیز دروازه هاي آهنین برنشاندهاند مخالف دروازههاي اندرونی چنان که چون از دروازههاي سور اول در روند مبلغی در فصیل بباید رفت تا به دروازه ي سور دوم رسند و فراخی فصیل پانزده گز باشد (همان: 11 و 12). | سور، بارو، برج، جنگگاه، کنگره، فَصیل (به شیرحاجی هم معروف است). در واقع زمانی که بارو دو لایه میشود و یک باروی بیرونی و با فاصلهای یک باروی درونی وجود داشته باشد، نام آن را شیرحاجی و یا فصیل میگویند). |
تحلیل: طولانیترین توضیح از سیستم دفاعی یک شهر در کل سفرنامه مربوط به آمِد است که خود ناصر خسرو در ادامه میگوید در تمام بلاد نه مانند آن دیده و نه شنیده است. احتمالاً این شهر هم بسیار در معرض خطر بوده که چنین نظامی برای دفاع غیرعامل خود برگزیده است. | ||
7)حلب | ... حلب را شهر نیکو دیدم بارهای عظیم دارد ارتفاعش بیست و پنج اَرَش [یعنی ارتفاع این باور حدود 10 متر بوده است] قیاس کردم و قلعهاي عظیم همه بر سنگ نهاده.... (همان: 14) | بارو، قلعه (که شالوده آن سنگی است). |
8)سرمین | ... به شهر سرمین رسیدیم بارو نداشت.... ( همان: 15) | فاقد عنصر دفاعی |
تحلیل: پیرامون نداشتن بارو چند فرض را میتوان مطرح کرد. اول اینکه شهر مهمی نبوده، دوم اینکه بسیار امن بوده و یا اینکه شهری نبوده که سکونت دائمی در آن باشد و احتمالا از آبادیهایی بوده که فقط سر راه قرار دارند و با کاروانیان تجارت محدود دارند. | ||
9)معرهالنعمان | ... شش فرسنگ دیگر شدیم معره النعمان بود بارهای سنگین داشت... بر در شهر استوانهاي سنگین دیدم چیزي در آن نوشته بود....(همان) | باوری سنگی، دروازه |
10)طرابلس | شهر طرابلس چنان ساختهاند که سه جانب او با آب دریاست ... یک جانب که با خشک دارد کندهای عظیم کردهاند و در آهنین محکم بر آن نهادهاند.جانب شرقی بارو از سنگ تراشیده است و کنگرهها و مقاتلات همچنین. و عرادهها بر سر دیوار نهاده ..... و همیشه لشکري از آن سلطان آن جا نشسته باشد.... در آن جا خانهها ساخته بر مثال رباطها اما کسی در آن جا مقام نمیکند و آن را مشهد خوانند (همان: 17). | استفاده از عوارض طبیعی (دریا) برای مکانیابی دفاعی شهر، کنده (خندق)، دروازه با در آهنی، کنگره، مقاتلات (جنگگاه)، پایگاه نظامی فعال، رباط در بیرون شهر |
تحلیل: این شهر تجاری بوده و از کشتیها عُرش دولتی هم میگرفتهاند، لذا اقدامات امنیتی تا این حد ضروری بوده است. | ||
11)قلمون | ... به یک فرسنگی حصاري دیدم که آن را قلمون میگفتند... (همان: 18) | حصار |
12)جبیل | ... به شهر جبیل رسیدیم و آن شهري است مثلث چنان که یک گوشه آن به دریاست، و گرد وي دیواري کشیده بسیار حصین... ( همان: 18 و 19) | استفاده از عوارض طبیعی، بارو |
تحلیل: مسأله دفاع حتی ساختار کالبدی شهر که معمولاً مربع و مستطیل است را به مثلث تغییر داده که یک سمت آن با دریا محدود شود. | ||
13)بیروت | ... طاقی سنگین دیدم چنان که راه به میان آن طاق بیرون میرفت... (همان: 19) | چیزی شبیه عوارضی در ورودی شهر بوده است. |
14)صیدا | ... به شهر صیدا رسیدیم هم بر لب دریا....و بارهاي سنگین محکم دارد و سه دروازه... ( همان: 20) | دروازه، بارویی سنگی، احتمالاً از یک طرف هم به دریا محدود میشده است. |
15)صور | ... باره شهرستان صد گز بیش بر زمین خشک نبود باقی اندر آب دریا بود و باره اي سنگین تراشیده و درزهاي آن را به قیر گرفته....( همان) | بارویی که بیشتر آن در آب و ملات سخت آن قیر است که آب در آن نفوذ نکند. |
تحلیل: با توصیف ناصرخسرو میتوان دریافت که بخش شهر از یک سمت بهخشکی و از سه سمت به آب محدود میشود. بارو در اینجا بیشتر از اینکه بخواهد حمله دشمن را دفع کند، برای جلوگیری از خطر آب گرفتگی شهر طراحی شده است. | ||
16)عکا | .... شهر بر بلندي نهاده،.... باره به غایت محکم و جانب غربی و جنوبی آن با دریاست و بر جانب جنوب مینا است، و بیشتر شهرهاي ساحل را میناست و آن چیزي است که جهت محافظت کشتیها ساختهاند... ( همان 21) | شهر بر بلندی، بخش جنوب و غرب به دریا محدود شده و احتمالاً بارو در بخش شمالی و شرقی است، |
17)طبریه | ... این شهر را دیواری حصین است، چنانچه از لب دریا گرفتهاند و گرد شهر گردانیده اند و از آن طرف که دریاست دیوار ندارد و بناهای بسیار در میان آب است و زمین دریا از سنگ است.... (همان: 24) | دیوار، محدود به عوارض طبیعی که اینجا دریاست. |
نکته: در نسخه های دیگر سفرنامه ناصرخسرو آمده که این شهر دیوار ندارد و بناهای بسیار در آب است. لکن در نسخه مورد بررسی (تصحیح غنیزاده) این شهر را دارای دیوار دانستهاند. | ||
18)قیساریه | ... آن را قیساریه خوانند .... باروي حصین و دري آهنین.... (همان: 26) | بارو، درِ دروازه آهنی |
19)رمله | ...و آن شهرستانی بزرگ است و باروي حصین از سنگ و گچ دارد بلند و قوي و دروازهاي آهنین برنهاده.... بر پیش صفه نوشته بودند که.... اینجا زلزلهاي بود قوي و بسیار عمارات خراب کرد اما کس را از مردم خللی نرسید... ( همان: 27) | بارو، مصالح بارو از سنگ و ملات گچ |
تحلیل: این شهر هم مانند تبریز زلزلهزده بوده ولی ظاهراً کشتهای نداشته است. با توجه به اینکه در متن سفرنامه آمده عمارات زیادی خراب کرده، پس ساختمانها مقاوم نبودهاند لکن زلزله تبریز در سفرنامه شب هنگام ذکر شده و شاید بتوان این احتمال را داد که این زلزله در روز رخ داده و مردم فرصت فرار داشتهاند. | ||
20)اسکندریه | و آن جا منارهای است بر آن مناره آیینه حراقه ساخته بودند که هر کشتی به مقابل آن رسیدي آتشی از آن آینه افتادي و بسوختی... (همان: 56) | استفاده از نور آفتاب و آئینه بزرگ که کشتیهای مهاجم را آتش میزده است. |
تحلیل: تکنیک آئینۀ آتشزا یک ترفند قدیمی یونانی است که آئینهای بزرگ را درمقابل خورشید قرار میدادند که مانند عدسی عمل میکرده و با قرار دادن نقطه کانونی آن بر روی کشتی چوبی مهاجم آن را آتش میزدهاند. | ||
21)قیروان | شهر بزرگ بر صحرا نهاده و باروي محکم دارد (همان: 57) | بارو |
22)قاهره | .... قاهره پنج دروازه دارد..... شهر بارو ندارد اما بناها مرتفع است که از بارو قوي تر و عالیتر است.و هر سراي و کوشکی حصاري استو بیشتر عمارات پنج اشکوب و شش اشکوب باشد (همان: 62) | بدون بارو، خانهها دیوار شهر را تشکیل میدهند؛ خبر از نوعی مدیریت دفاعی مردم نهاد میدهد. |
تحلیل: در این روش دفاع دولت هزینۀ ساخت دیوار دفاعی را نمیدهد و در عوض اعیان و اشراف را ترغیب میکند که خانههای خود را دور تا دور شهر و در چند طبقه بسازند. در این حالت دیوارهای بلند خانهها در نقش دیوار شهر هم ظاهر میشوند. | ||
23)قوص | ...به شهري رسیدیم که آن را قوص میگفتند ... شارستانی کهنه و از سنگ باروي ساخته و ..... آن موضع نه کوهی است و نه سنگ تا آنها را از کجا و چگونه نقل کرده باشند.... (همان، 90) | شارستان، بارو |
تحلیل: اینکه در اطراف این محل سنگ نیست و با این حال بارو و خانهها سنگی است قابل تأمل است. عمدتاً استحکامات دفاعی را با مصالح همان منطقه میسازند، تا بتوانند در وقت لزوم آن را به سرعت مرمت کنند. این مورد تنها اشارهای در سفرنامه است که مصالح بومآورد محیط نیست. | ||
24) اخمیم | ... از آن جا به شهري رسیدم که آن را اخمیم میگفتند، شهري انبوه و آبادان و مردمی غلبه و حصاري حصین دارد... (همان) | حصاری حصین |
25) آسوان | ... این شهر اسوان عظیم محکم است تا اگر کسی قصدي کند نتواند و مدام آن جا لشکري باشد به محافظت شهر و ولایت ... ( همان: 91) | پایگاه نظامی در شهر |
تحلیل: یک پایگاه نظامی در شهر بوده که در صورت لزوم شورش احتمالی مردم نوبه که ظاهراً مسیحی بودهاند را دفع کند. | ||
26) جدّه | .... جده شهري بزرگ است و باره اي حصین دارد بر لب دریا... و دو دروازه است (همان: 96) | بارهای حصین، دو دروازه |
27) طائف | ... طائف ناحیتی است بر سر کوهی .... شهرکی است و حصاري محکم دارد... (همان: 117) | بالای کوه، شهری کوچک و دارای حصار محکم |
28) آبادیهای بعد از طائف | ... و از انجا به حصاري رسیدیم که ان را مطارمی گفتند... و از آن جا به ناحیتی رسیدیم که آن را ثریا میگفتند.... در آن ناحیه میگفتند که هیچ حاکم و سلطان نباشد و هر جا رئیسی و مهتري باشد .... در مقدار نیم فرسنگ زمین چهار حصار بود.... (همان:118) | حصار، پراکندگی زیاد آبادیها، قلعههای کوچک سکونتی |
تحلیل: به نظر میرسد مواردی که بیان شده نشان از زندگی قبیلهای و ایلی در مناطق پراکنده داشته که با کشاورزی و دامداری محدود روزگار مردم میگذشته است. | ||
29)فلج | و در این مقدار چهارده حصار بود و مردمکانی دزد و مفسد و ... که مدام میان ایشان خصومت و عداوت بود( همان: 119) | چهارده حصار در یک منطقه |
تحلیل: ظاهراً یک منطقه بزرگ بوده و 14 دسته و طائفه در آن زندگی میکردهاند که روابط اجتماعی خوبی هم نداشتهاند. | ||
30) یمامه | ... به یمامه حصاري بود کهنه از بیرون حصار شهري است و بازاري... (همان: 122) | حصار کهنه داخلی و شهر بیرون آن که احتمالاً آن هم حصار داشته است |
31) لحسا یا الاحساء | ... همه سواد و روستاي او حصاري است و چهارباروي قوي از پس یکدیگر در گرد او کشیده است از گل محکم هر دو دیوار قرب یک فرسنگ باشد... (همان: 123) | حصار بسیار بزرگ با خشت و گل |
تحلیل: این مورد از معدود مواردی است که ناصر خسرو اثری از سنگ حتی در پی حصار و باروی شهر نمیدهد. | ||
32) بصره | ... به شهر بصره رسیدیم دیوار عظیم داشت الا آن جانب که با آب بود دیوار نبود و آن شط است و دجله و فرات که به سرحد اعمال بصره هم میرسند... (همان:127) | سه سمت بارو، یک سمت رودخانۀ اروند |
33) عبادان (آبادان) | .... و جانب جنوبی عبادان خود دریاي محیط است که چون مد باشد تا دیوار عبادان آب بگیرد.... (همان: 134) | با اینکه آبادان شهری جزیرهای است، ولی برای جلوگیری از آب گرفتگی دیوار هم دارد. |
34) اصفهان | .. و شهر دیواري حصین بلند دارد و دروازهها و جنگ گاهها ساخته و بر همه بارو کنگره ساخته... (همان: 137) | بارو، کنگره، جنگگاه، دروازه |
تحلیل: به نظر میرسد هر چه شهرها مهمتر بودند، تشکیلات دفاعی بسیطتری داشتند. در مسیر برگشت ناصرخسرو، بهترین تأسیسات و کاملترین آنها مربوط به اصفهان است. | ||
35)رباط زبیده | ... و از آن جا به راه رباط زبیده که آن را رباط مرا میگویند برفتیم و آن رباط را پنج چاه آب است... (همان:140) | رباط بهعنوان یک پایگاه حفاظت جادهای |
36) طبس | با آن که شهر را دیوار نباشد.... (همان) | شهر فاقد دیوار |
تحلیل: با آنکه شهر فاقد دیوار است، لکن ناصر خسرو آن را یکی از 4 شهر امنی میداند که از آن گذر کرده (همان) | ||
37) تون | ... بر جانب شرقی باغهاي بسیار بود و حصاري محکم داشت... (همان:141) | حصاری محکم |
38) قائن | ... قائن شهري بزرگ و حصین است و گرد شهرستان خندقی دارد و مسجد آدینه به شهرستان اندر است... (همان: 141) | خندق، باروی حصین، شارستان |
تحلیل: این شهر در دوره ای از زمان توسعه یافته است. با توجه به توصیف ناصر خسرو، گرداگرد این شهر دیوار دفاعی است (یعنی دور تا دور ربض) بعد یک خندق دور شارستان، بعد شارستان و بعد هم کهندژ. در حالی که در ساختار معمول، ابتدا خندق و بعد بارو و بعد ربض و شارستان داریم. احتمالا محدوده قدیم شهر اطراف شارستان آن بوده و این شهر در طول زمان گسترش داشته است. | ||
39) سرخس تا مروالرود | از سرخس به راه رباط جعفري و رباط عمروي و رباط نعمتی که آن هر سه رباط نزدیک هم بر راه است بیامدیم… | رباطها برای حفاظت از راهها |
Analyzing the passive defense indigenous knowledge in the architectural descriptions of Nasser Khosrow's travelogue
Abstract
The concept of defense can be divided into two main categories: active and passive. Passive defense is closely linked to the fields of architecture and urban planning. Unfortunately, due to the scarcity of historical texts and documents focused on the architectural process, it is necessary to refer to other sources to broaden the scope of historical studies of architecture. This research strives to answer the question of how passive defense principles related to architecture were implemented in the cities and villages that Nasser Khosrow visited. The current research is classified as fundamental-strategic research and aims to explain the type of defensive management of cities through inferential logic and a mixed approach of content analysis and interpretive-historical analysis by examining Nasser Khosrow's descriptions in his travelogue. Based on his descriptions, it becomes apparent that the management of defense relating to architecture varied depending on the region and the corresponding threats. Key variables such as the optimal location of the city, the construction of fortifications with diverse architecture, the protection of roads through the construction of ties, the construction of regional military bases, and the passive defense of the people's organization all played crucial roles in maintaining the defensive structure of the cities.
Key words: Passive defense, defensive architecture, Nasser Khosrow's travelogue, history of architecture, literature and architecture