Reviewing the Religions of Pre-Islamic Arabia Based on Material Evidence
Subject Areas : Christianity
1 - Department of Quran and Hadith Studies, Faculty of Literature and Humanities, Kharazmi University, Tehran/Karaj, Iran
Keywords: Pre-Islamic Arabia, Religions, Judaism, Christianity, Names of God, Raḥmānān (al-Raḥmān), al-ʾIlā,
Abstract :
Abstract: Archaeological explorations in Arabia have led to the discovery of abundant evidence that changes our perception of pre-Islamic Arabia. The traditional notion is manifested in calling it the “Jāhiliyya” era, which comprises two important ideas: First, there was no central government in Arabia and tribal chaos was widespread, and secondly, many idols were generally worshiped, until the eve of Islam. In contrary, the epigraphic texts contain much information that provide a clearer picture of the political situation and religious tendencies of pre-Islamic Arabia. In this article, firstly, the political situation of Pre-Islamic Arabia following the gradual domination of the kingdom of Ḥimyar over the Arabian Peninsula will be briefly reviewed, and then, by examining examples of the material evidence from about three centuries before Islam, the belief in One God is reviewed as well as the name of One God among Jewish and Christian Arabs. As a result, it can be seen that from about two centuries before Islam, not only evidence of worshiping multiple gods is missing in the inscriptions found in different regions of Arabia, but much evidence of Judaism and Christianity has been found, in which only One God, with different names and phrases, is called.
|
|
بازخوانی ادیان عربستان پیشااسلامی بر پایۀ شواهد مادی |
دوفصلنامه علمی – پژوهشی پژوهشنامۀ ادیان سال 18،شماره 34، پاییز و زمستان 1402، 71-102 (مقاله پژوهشی( | Journal of Religious Studies Vol. 18, No. 34, Autumn 2023 & Winter 2024 |
Reviewing the Religions of Pre-Islamic Arabia Based on Material Evidence
Mohammad Ali Khaninzadeh
Assistant Professor, Department of Quranic and Hadith Sciences, Faculty of Literature and Humanities, Khwarazmi University, Tehran, Iran (corresponding author) alikhavanin@khu.ac.ir
Abstract:
Archaeological explorations in Arabia have led to the discovery of abundant evidence that changes our perception of pre-Islamic Arabia. The traditional notion is manifested in calling it the “Jāhiliyya” era, which comprises two important ideas: First, there was no central government in Arabia and tribal chaos was widespread, and secondly, many idols were generally worshiped, until the eve of Islam. In contrary, the epigraphic texts contain much information that provide a clearer picture of the political situation and religious tendencies of pre-Islamic Arabia. In this article, firstly, the political situation of Pre-Islamic Arabia following the gradual domination of the kingdom of Ḥimyar over the Arabian Peninsula will be briefly reviewed, and then, by examining examples of the material evidence from about three centuries before Islam, the belief in One God is reviewed as well as the name of One God among Jewish and Christian Arabs. As a result, it can be seen that from about two centuries before Islam, not only evidence of worshiping multiple gods is missing in the inscriptions found in different regions of Arabia, but much evidence of Judaism and Christianity has been found, in which only One God, with different names and phrases, is called.
Keywords: Pre-Islamic Arabia, Religions, Judaism, Christianity, Names of God, Raḥmānān (al-Raḥmān), al-ʾIlāh
دوفصلنامه علمی – پژوهشی پژوهشنامۀ ادیان سال 18،شماره 34، پاییز و زمستان 1402، 71-102 (مقاله پژوهشی) | Journal of Religious Studies Vol. 18, No. 34, Autumn 2023 & Winter 2024 |
بازخوانی ادیان عربستان پیشااسلامی بر پایۀ شواهد مادی1
| محمدعلی خوانین زاده 2 |
|
چکیده
از کاوشهای باستانشناختی که در شبهجزیرۀ عربستان انجامشده، شواهدی فراوان کشف شدهاند که تصور ما از عربستان پیشااسلامی را دگرگون میکنند. تصور سنتی در نامیدن آن به دوران «جاهلیت» تجلی یافته، که در آن دستکم دو انگارۀ مهم هست؛ نخست، اینکه در عربستان حکومتی مرکزی وجود نداشته و هرجومرج قبیلگی تا ظهور اسلام فراگیر بوده است و دیگر، اینکه بتهای متعدد بهطور فراگیر تا ظهور اسلام پرستش میشدند. در مقابل، در متون کتیبهشناختی دادههایی فراوان یافت میشوند که تصویری روشنتر از وضعیت سیاسی و گرایشهای دینی عربستان پیشااسلامی ارائه میکنند. در این نوشتار، ابتدا بهاجمال وضعیت سیاسی عربستان در دوران پبشااسلامی در پی سلطۀ تدریجی پادشاهی حمیر بر سراسر شبهجزیره مرور میشود و سپس، با بررسی نمونههایی از شواهد فراوان مادی از حدود سه قرن پیش از اسلام پیشینۀ باور به خدای یگانه مرور و نام خدای یگانه در میان اعراب یهودی و مسیحی بررسی میشود. در نتیجۀ این بررسی، مشاهده میشود که از حدود دو قرن پیش از اسلام نهتنها شاهدی بر پرستش خدایان چندگانه در کتیبههای یافتشده از مناطق مختلف شبهجزیره دیده نمیشود بلکه شواهدی فراوان بر یهودیت و مسیحیت یافت شدهاند که در آنها تنها خدای یگانه، با نامها و تعابیر مختلف، یاد شده است.
کلید واژه: عربستان پیشااسلامی، ادیان، یهودیت، مسیحیت، نامهای خدا، رحمانان (الرحمن)، الإله
درآمد
بازخوانی تاریخ بر پایۀ شواهد مادی بینشهایی تازه از شرایط فرهنگی، سیاسی و دینی عربستان پیشااسلامی فراهم میکند. هرچند از کاوشهای باستانشناختی، که در میانۀ قرن نوزدهم م. در شبهجزیرۀ عربستان انجام و از دهۀ 1970 م. از سر گرفته شد، شواهدی ناچیز از یک قرن آغازین اسلامی به دست آمده، دربارۀ قرنهای پیشتر چنین نیست و بقایای فراوان کشفشده میتوانند تصور ما از عربستان پیشااسلامی را دگرگون کنند. این بقایا میتوانند بناهای ویرانشده، همچون عبادتگاه بزرگ مأرب، باشند یا بهویژه هزاران متن کتیبهای که بر موادی بادوام همچون تختهسنگ، فلز یا دیوارههای صخرهای حک شدهاند. در مقایسه با منابع سنتی، شواهد مادی دستکم دو برتری دارند: نخست اینکه منابع سنتی، معمولاً در دورهای متأخرتر از آنچه گزارش میکنند، از نگاه جریان غالب نوشته شدهاند و بهندرت نگاه جریان مغلوب را نسبت به رویدادها دربردارند حالآنکه در شواهد مادی بازتاب نگاه هر دو جریان را تا حدی میتوان دید؛ دیگر اینکه اصل متون سنتی در اختیار نیست و رونوشتهای آنها در فرآیند نسخهبرداری میتوانند دچار حذف یا اضافه، درج یا تلخیص، و مانند آن شده باشند حالآنکه شواهد مادی غالباً بی هیچ تغییری از زمان ساختشان به دست ما رسیدهاند و از درون بافت تاریخی خود اطلاعاتی، هرچند مختصر، در اختیار میگذارند.
تصور سنتی از عربستان پیش از اسلام در نامیدنش به دوران «جاهلیت» تجلی مییابد، که در آن دستکم دو انگارۀ مهم هست که در آنها باید تأمل کرد؛ نخست، اینکه در عربستان حکومتی مرکزی وجود نداشته وهرجومرج قبیلگی تا ظهور اسلام فراگیر بوده است و دیگر، اینکه بتهای متعدد بهویژه بتهایی که قرآن آنها را یاد کرده بهطور فراگیر تا ظهور اسلام پرستش میشدند و با ظهور اسلام بود که حکومتی مرکزی در شبهجزیره پدید آمد و بتپرستی بهیکباره ریشهکن و یگانهپرستی فراگیر شد.
در مقابل، در متون کتیبهشناختی، دادههای فراوان اما موجزی هستند که گرایشهای دینی عربستان را بازمینمایانند. در این میان، مهمترین شواهد نامهای خدایانی است که در متون تدفینی و دعائی، یا حتی در عبارات سادهای که افراد بر دیوارههای صخرهای حک کردهاند، یاد شده است؛ چراکه نشانگر کنش دینی افراد نسبت به آن خدایان است. در این نوشتار با بررسی شواهد مادی موجود از حدود سه قرن پیش از اسلام بر پیشینۀ ایدۀ خدای یگانه، که در نتیجۀ گرایش پادشاهی حمیر به یهودیت (380-530 م.) و سپس مسیحیت (530-570 م.) فراگیر شد، مروری کوتاه شده و همچنین نام خدای یگانه در میان اعراب یهودی و مسیحی پیش از اسلام بررسی شده است.3
پادشاهی حمیر در دوران پیشااسلامی
در برابر دیدگاه سنتی که عربستان پیشااسلامی را بی هیچ حکومت مرکزی تصویر میکند، شواهد باستانشناختی نشان میدهند که پادشاهی حمیر، که در سال 110 پ.م. پدید آمده بود، از اواخر قرن سوم م. بهتدریج بر سراسر شبهجزیره سلطه یافت و تبدیل به قدرت اصلی عربستان شد. پس از راندن اکسومیان از غرب یمن در سال 270 م.، حمیر پادشاهی سبأ، نماد تمدن یمن با پیشینهای هزارساله، را در سال 275 م. فتح کرد که در لقب رسمی پادشاه حمیر بازتاب یافت:
ملک سبا وذریدان: پادشاه سبأ و رَیْدان (کاخ پادشاهان حمیر در پایتخشان ظَفار)
اندکی بعد، با فتح پادشاهی حضرموت، سراسر عربستان جنوبی یکپارچه و لقب رسمی پادشاه شَمَّر یُهَرْعِش (حک. ح. 286-311 م.) چنین شد:
ملک سبا وذریدان وحضرموت ویمنت: پادشاه سبأ و رَیْدان (حمیر) و حضرموت و جنوب
در طی قرن چهارم م. پادشاهان حمیر به عربستان بیابانی4 لشکرکشی و تلاش میکردند حوزۀ نفوذ خود را در برابر پادشاهی عربی تَنوخ (در وادی فرات)، که تحتالحمایۀ ساسانیان بودند، گسترش دهند و سرانجام در 420-440 م. مرکز و غرب عربستان را ضمیمۀ خود کردند، چنانکه در لقب رسمی پادشاه دیده میشود:
ملک سبا وذریدان وحضرموت ویمنت واعربهمو طودم وتهمت: پادشاه سبأ و رَیْدان (حمیر) و حضرموت و جنوب و اعرابشان در طَوْد (مناطق مرتفع نجد) و تِهامَه (کرانۀ ساحلی دریای سرخ)
در اوائل قرن ششم م. و در پی ناآرامیهای داخلی، حمیر خراجگزار همسایۀ آفریقاییاش پادشاهی اکسوم شد. در پی قتلعام مسیحیان نجران به دست پادشاه یهودی حمیر یوسف اَسْأر یَثْأر (که در منابع اسلامی ذو نُواس نامیده شده) در 523 م.، پادشاهی مسیحی اکسوم با حمایت بیزانس به حمیر حمله کرد و پادشاه را کشت و از آن پس، حمیر به سلطۀ اکسوم درآمد، هرچند تخت پادشاهی حمیر حفظ شد. پس از شورش فرمانده لشکر اکسومیان در عربستان، ابرهه، وی خود را به عنوان پادشاهی حمیری معرفی کرد؛ کتیبههایش را به زبان سبئی نوشت و القاب سنتی شاهانه را برگزید. در میان هشت کتیبۀ منسوب به وی، که تاکنون کشف شدهاند، در یک کتیبه به تاریخ 552 م. (ر.ک. روبن، 1401: 304) ابرهه لشکرکشی به مرکز عربستان و سرکوب شورش معدّ و کنده و تسلیم شدن عمرو بن منذر، پادشاه تنوخ، را برشمرده5 و در کتیبهای دیگر (ر.ک. روبن، 1401: 304-306) سلطه بر اعراب معدّ و شهرهای مهم در شرق عربستان (هَگَر/ الهفوف و خطّ/ العُقَیر)، مرکز عربستان (طیّء) و غرب و شمالغرب عربستان (یثرب و جُذام) را یاد کرده است.6 این بدان معناست که در میانۀ قرن ششم م. سراسر عربستان تحت حکومتی واحد درآمده بود.7
نقشه 1. عربستان و حبشه در دوران پادشاهی حمیر. نقشه از استرید امری و کریستین روبن؛ ویرایش فارسی از محمدعلی خوانینزاده و منیر غفوری.
بحران چندگانهپرستی و نخستین یادکرد خدای یگانه در قرن چهارم م.
پادشاهی حمیر در حدود سال 380 م. به یهودیت گرایش یافت. این گرایش، که به نفی خدایان گذشته انجامید، نتیجۀ بحرانی دراز بود که نشانههایش را میتوان از اواخر قرن سوم م. دید. بین سالهای 300 تا 380 م. پادشاهان پیاپی دستور به نوشتن هیچ کتیبهای ندادند، حالآنکه پیش و پس از این دوره کتیبههای شاهانۀ فراوانی هست. یکی از توضیحات ممکن دربارۀ ناپدیدشدن کتیبههای شاهانه در این دوره میتواند اختلاف نظر طبقۀ حاکم دربارۀ جهتگیری دینی حکومت باشد. دیگر نشانۀ بحران دینی را میتوان در دعاهایی دید که در کتیبههایی که ساخت بناها یا کارهای عمومی را یاد میکنند آمده است: تنها در نیمی از این متون دعا به خدایان چندگانه دیده میشود؛ در یکچهارم از متون خدایان چندگانه با یک خدا جایگزین شدهاند و در یکچهارم دیگر، نویسندۀ کتیبه ترجیح داده که هیچ خدایی را یاد نکند؛ امری که سابقه نداشته است (ر.ک. Robin, 2020: 70-71).
تقریباً در همین دوره، زیارت عبادتگاههای چندخدایی بهشدت کاهش یافت. با بررسی فهرستی از کتیبههای عبادتگاهها، دیده میشود که در قرنهای سوم و چهارم م. قربانی و وقف در این عبادتگاهها رو به توقف نهاد. در عبادتگاه بزرگ مأرب، که مهمترین عبادتگاه و حرم مشترک همۀ کمونهای8 سبئی بوده و متونی فراوان آنجا کشف شده، نزدیک به هشتصد کتیبه از چهار قرن نخست دوران مسیحی یافت شده است. در قرن چهارم، وقف و پیشکش به این عبادتگاه کاهش یافت و آخرین کتیبهای که در آن خدایی چندگانه یاد شده، متعلق به سال 379-380 م. است. میتوان نتیجه گرفت که اشراف سبئی در حوالی این سال از زیارت این عبادتگاه دست کشیدند (روبن، 1401: 239-241).
گذار از چندگانهپرستی را میتوان با نوآوریهایی که در متون این دوره پدید آمده نشان داد: در دعاها، به جای خدایان چندگانه تنها یک خدا یاد میشود؛ این خدای یگانه با نامها و تعابیری یاد میشود که پیشتر بهکارنمیرفتند؛ بر عبادتگاههای خدای یگانه نامی تازه، «مِکْراب» (محل برکت)، نهاده میشود و نامهای قدیمی «مَحْرَم» (حرم) و «بَیْت» (معبد) دیگر بهکارنمیروند؛ و اصطلاحات دینی تازهای ــ همچون شالُوم، آمِین، صلات، زکات، عالَم و مانند آن ــ از زبانهای آرامی و عبری وام گرفته میشوند. این تغییرات در سالهای پیش از ژانویه 384 م. آغاز شده است. در این تاریخ، مَلْکیکَرِب یُهَأمِن (حک. ح. 375-400 م.) پادشاه حمیر و دو ولیعهدش ساخت کاخی را یاد کرده، متن کتیبه را با دعا به خدای یگانه با تعبیر «مرا سمین، مَرَء سَمایان» پایان دادهاند9 (تصویر 1):
مَلْکیکَرِب یُهَأمِن و پسرانش اَسْعَد و ذَرَأاَمَر اَیْمَن، پادشاهان سبأ و ذُو رَیْدان و (2)حضرموت و یمنت، ساختند و پایه گذاشتند و تمام کردند کاخ کلن(3)م را، از پایهاش تا ستیغش، با پشتیبانی اربابشان، ارباب آسمان (4)در ماه ذُو دِئاوان {ژانویه} از سال چهارصد و نود و سه (روبن، 1401: 246).
تصویر 1. کتیبۀ Gar Bayt al-Ashwal 2. تصویر از DASI. خاستگاه این کتیبه ظَفار بوده و در بیتالأشْوَل، روستای مجاور ظفار، دوباره استفاده شده است.
تعبیر «مرا سمین، مَرَء سَمایان: ارباب آسمان» در کتیبههای حمیری، چه پیشاز اعلام رسمی پادشاه ملکیکرب یهأمن و چه پساز آن، فراوان بهکاررفته است. باید گفت نخست، واژۀ مرا در سبئی خویشاوند بامرا /مریا در آرامی و سریانی است که بهترتیب در ترگومها10 و آپوکریفای یهودی11 در وصف یهوه و در پشیطتا12 در وصف یهوه و مسیح بهکاررفته است. در ترجمههای متقدم بایبل به عربی (قرن نهم م. به بعد) «ربّ» را برابر این واژه نهادهاند (ر.ک. خوانینزاده، 1394: 100-101 و 105). دوم، پسوند ـن در سبئی حرفتعریف ومعادل الـ عربی است. بدین ترتیب، عبارت «مرا سمین» سبئی را میتوان برابر با«ربّ السماء» عربی دانست. تعبیر «مرا شمیا، مارِی شمَیّا: سرور آسمان»13 در کتاب دانیال (5: 23) در وصف یهوه آمده است. شمیا از واژۀ آرامی شمی (سماء، آسمان) وپسوند ـا (حرفتعریف آرامی) ترکیبیافته است و درنتیجه، مرا شمیا در آرامی را میتوان برابر با مرا سمین در سبئی دانست.14
همین پادشاه در کتیبهای دیگر15 ساخت یک عبادتگاه تازه، مکراب «بَریک»، را یاد کرده است. ساخت عبادتگاه تازه در مأرب، که بزرگترین عبادتگاه سبئی آنجا بوده، گویای پذیرش دین تازه و متروکشدن عبادتگاههای خدایان پیشین است. همچنین از این پس عبادتگاهها دیگر به نامهای قدیمی، که مخصوص خدایان چندگانه بود، خوانده نمیشوند و بر عبادتگاههای خدای یگانه نامی تازه نهاده میشود:
مَلْکیکَرِب یُهَأمِن و پسرش [اَبیکَرِب اَسْعَد، پادشاهانِ] (2)سبأ و ذُو رَیْدان و حضرموت و [یمنت، ساختند از پایهها تا] (3)ستیغ مِكْراب خود بَریک را برای رستگاریشان و [… … …] (روبن، 1401: 250).
تحول مهم دیگری که همزمان با گرایش به دین تازه شایان توجه است، پدیداری جامعهای تازه به نام «اسرائیل» است. در کتیبههای مقدم بر یگانهپرستی کمونها، که بر پایۀ روابط منطقهای و قبیلگی بودند، دعا میشدند اما در دوران تازه، یهودیان حمیر و هوادارانشان ذیل جامعهای تازه به نام «اسرائیل» متحد شده، آن را، حتی پیش از یادکرد نام پادشاه، دعا میکردند و خدای یگانه خدای همۀ افراد این جامعۀ نوپا بود. برای نمونه (تصویر 2):
[باشد که] برکت دهد و متبرک شود نام رحمانان همو که در آسمان است و اسرائیل و (2)خدایشان، ربّ یهودیان، همو که بندۀ خود شَهْرُم را یاری کرد، (3)و مادرش بدم را، و زنش شَمْسُم را، و فر(4)زندانشان {از هردوی آنان} ضمم و اَبیشَعَر و مِصْرُ(5)م را، و همۀ خویشاندانـ [ـش … (روبن، 1401: 245-246).
تصویر 2. کتیبۀ CIH 543 = ẒM 772 A + B. تصویر از یوسف عبدالله (ʿAbdallāh, 1987: pl. I). این کتیبۀ مقطّع16 متعلق به ظفار است و به سالهای 375 تا 530 م. تاریخگذاری شده است.
همانگونه که مشاهده میشود، رد چندگانهپرستی و گرایش حکومت به یگانهپرستی در پادشاهی حمیر (و همچنین در پادشاهی اکسوم در آن سوی دریای سرخ17) همزمان با تحولاتی است که در قرن چهارم م. در جهان مدیترانهای روی داده است: آزادشدن مسیحیت در آغاز قرن، پذیرش مسیحیت از سوی امپراتور کنستانتیوس دوم (حک. 337-361 م.) در میانۀ قرن، و اعلام مسیحیت به عنوان دین رسمی امپراتوری روم در پایان قرن (ر.ک. آقایی، خوانینزاده و مارکس، 1401: 17-18). بر همین پایه، میتوان گفت عربستان سرزمینی دورافتاده و عقبمانده، چنانکه اغلب تصور میشده، نبوده بلکه پیوندی نزدیک با جهان مدیترانهای داشته است.
نام خدا در نخستین کتیبههای یگانهپرستانۀ حمیری (320-380 م.)
خدایان چندگانه عموماً نام خاص داشتند، همچون عَثْتَر (خدای برتر سراسر عربستان جنوبی)، *اَلْمَقَه18 (خدای بزرگ سبأ) و سَیین (خدای بزرگ حضرموت)؛ گاهی هم با واژهای برای خویشاوندی (عَمّ: عمو) یا ویژگی (العُزّىٰ: قدرتمند) وصف میشدند. این خدایان در متون چندخدایی معمولاً در کنار هم یاد میشدند. در متقدمترین کتیبههای یگانهپرستانه، خدای یگانه نامی خاص نداشت و هرکس به شیوۀ خود او را وصف میکرد. در پنج کتیبۀ مقدم بر اعلام رسمی گرایش به یگانهپرستی در حدود 380 م. چهار تعبیر مختلف بهکاررفته است: «الن، إیلان: خدا» در یک کتیبه؛ «الن بعل سمین، إیلان بَعْل سَمایان: خدا، سرور آسمان» در سه کتیبه؛ «بعل سمین، بَعْل سَمایان: سرور آسمان» در یک کتیبه؛ «مرا سمین، مَرَء سَمایان: ارباب آسمان» در یک کتیبه (Robin, 2020: p. 73). گفتنی است نخست، واژۀ مفرد الن سبئی مرکب از اسم ال وپسوند ـن، یعنی حرفتعریف، است؛ ال متداولترین واژۀ سامی مشترک19 در مفهوم «خدا»ست که صورت تحولیافتۀ سهحرفی آن در زبانهایی همچون عبری، سبئی و عربی اله است.20 بدینترتیب، الن را میتوان نامی عام برای یک خدای خاص دانست. دوم، واژههای سبئی بعل و مرا (که پیشتر نیز آمد) اکنون به آسمان اضافه شدهاند. در کتیبههای یگانهپرستانه جایگاه خدا در آسمان است که جنبۀ فراطبیعی وی را نشان میدهد و اینکه سلطهاش همۀ زمین را فرامیگیرد؛ او خدای منطقه یا قبیلۀ خاصی نیست بلکه خدای همگان و همهجاست.
این تعابیر تازه در وصف خدا و جایگاه آسمانی وی و همچنین واژهپردازی آنها را میتوان با یهودیت مقایسه کرد: مفهوم «خدای آسمان» در وصف خدای یگانه در یهودیت سابقه دارد و در تنخ با تعابیری همچون «اله شمیا، اِلاه شمَیّا: خدای آسمان»21 (عزرا 5: 12؛ 6: 9، 10؛ 7: 12، 21، 23؛ دانیال 2: 18، 19، 37، 44) به آرامی و «ال هشمیم، اِل هَشَّمایِم: خدای آسمانها»22 (تهیلیم (مزامیر) 136: 26)، «الهی هشمیم، اِلُوهی هَشَمایِم: خدای آسمانها» (برشیت (پیدایش) 24: 3، 7؛ دوم تواریخ 36: 23؛ عزرا 1: 2؛ نحمیا 1: 4، 5؛ 2: 4، 20؛ یونس 1: 9) و«الهیم بشمیم، اِلُوهیم بِشَمایِم: خدا که در آسمانهاست» (دوم تواریخ 20: 6) به عبری ــ در کنار «مرا شمیا، مارِی شمَیّا: سرور آسمان» (دانیال 5: 23) که پیشتر آمد ــ بهکاررفته است.23
کتیبۀ زیر قدیمیترین کتیبۀ یگانهپرستانه در عربستان جنوبی است که بین سالهای 320 تا 330 م. تاریخگذاری شده و در آن تعبیر «الن بعل سمین: إیلان سرور آسمان» آمده است (تصویر 3). این تعبیر پیش از این در هیچ کتیبهای یافتنشده و نام هیچ خدایی نیز همراه با آن در هیچ کتیبهای یاد نشده است:
اَبییَدَع یُوَشِّع، از خاندان ضَرّان و گَمْلان (2)و اَحْرَم، فرماندار دَتینَت، نظارت کرد بر پوشاندن (3)با سنگهای صیقلی برای نمای (4)حوضچهها برای خشنودی اربابانشان سَعْدُم (5)یُهَسْكِر و پسرانش از خاندان ذُو هَصْـ(6)ـبَح، و إیلان سرور آسمان باشد که آنان را یاری کند (الأغبری، 2013: 174. قس Robin, 2005-2006: 57).
تصویر 3. کتیبۀ Ag 3 = Buraʿ 2. تصویر از فهمی الأغبری (2013: 179، تصویر 2). این کتیبه متعلق به وادی بُرَع در منطقۀ البیضاء (جنوب یمن) است.
نام خدا در کتیبههای پس از گرایش حمیر به یهودیت (ح. 380 م.)
پس از گرایش پادشاهی حمیر به یهودیت، خدا با شیوههای مختلفی یاد میشد که معمولاً ترکیبی از دو بخش بود، یک نام و یک عبارت توصیفی. در آغاز، خدا نامی خاص نداشت و در کتیبهها با یک نام عام یاد میشد. این نامهای عام عبارتند از: «الن، إیلان»، که بیشتر بهکارمیرفت و«الهن، إلاهان»، که بهندرت بهکارمیرفت. الن والهن، همانگونه که پیشتر آمد، معادل «الإله» عربیاند. این نامهای عام در دورههای بعد که خدا با نام خاص یاد میشود نیز بهکارمیرفتند. بخش دوم عبارتی کوتاه در وصف خداست، همچون: «بعل سمین، بَعْل سَمایان: سرور آسمان»؛ «مرا سمین، مَرَء سَمایان: ارباب آسمان»؛ «مرا سمین وارضن، مَرَء سَمایان و اَرضان: ارباب آسمان و زمین»؛ «ذلهو سمین وارضن، ذُو لَهو سَمایان و اَرضان: او که آسمان و زمین از آن اوست»؛ «اله یڛرال، اِلاه یِڛراإیل: خدای اسرائیل»؛ «رب (یـ)هـ(ـو)د، رَب یَهود: ربّ یهودیان» (Robin, 2020: 73-74).
از حدود سال 420 م. نام خاص «رَحْمانان» جایگزین نام عام خدا شد. این نام، که ترکیب رحمن با حرف تعریف (پسوند ـن) سبئی و معادل الرحمن در عربیِ قرآنی است، برگرفته از ریشۀ ر–ح–م سامی و بیانگر ویژگی «رحمت» خداست. این ویژگی را بهسختی میتوان در یهودیت آغازین دید و تنها در دوران پایانی باستان است که نام «هارَحَمان»24 عبری، که مرکب از پیشوند هـ (حرفتعریف عبری) و رحمن است، در توسفتا25 و در نیایشها بهویژه بِرْکَت هَمّازُون26 (دعای روزانۀ پساز غذا) یادمیشود (Greenfield, 2000: 384-385)، و نام «رَحْمانا»،27 که مرکب از رحمن وپسوند ـا (حرفتعریف آرامی) است، فراوان در تلمود بابلی و گاه در تلمود اورشلیمی آمده28 و در ترگومهای آرامی نیز بهکاررفته است (Robin, 2021a: 298).
«رحمانان» در حدود 40 کتیبۀ یگانهپرستانۀ حمیری (یهودی و مسیحی) بهکاررفته و نخستین کاربردش در کتیبهای مقطع است که بنای یک ساختمان را یاد میکند و بر پایۀ نامهای پادشاهانی که در متن آمده، به سالهای 400-420 م. تاریخگذاری میشود29 (تصویر 4):
[… … اَبیکَرِب اَ]سْعَد (و)[… …] (2)و حُگْر اَیْفَع پاد[شاهان … … پـ](3)ـادشاه سبأ و ذُو رَیْـ[ـدان و حَضْرَمَوْت و یَمْنَت … …] (4)... از پایه تا سـ[ـتیغ … …] (5)[.. ] باشد که رحـ[ـمانان] به آنان ببخشاید [… …]. (Robin, 2015: 270).
تصویر 4. کتیبۀ YM 327 = Ja 520. تصویر از ژاکلین پیرن (ر.ک. Robin, 2015: 270, Fig. 3). این کتیبۀ مقطّع متعلق به وادی ظَهْر (14کیلومتری شمالغرب صنعاء) است و به سالهای 400-420م. تاریخگذاری شده است.
نام خدا در میان یهودیان حجاز پیش از اسلام
هرچند منابع بیزانسی و اسلامی بر حضور یهودیان در شمالغرب شبهجزیره و شمال حجاز اشاره دارند و شواهدی بر پایۀ نامشناسی، بهویژه دیوارنوشتههایی از جادۀ بازرگانی میان مدائن صالح و تبوک (دَرْب البَکْرة)، نیز این امر را تأیید میکند (ر.ک.Robin, 2015: 161 ff.)، تا کنون دو کتیبه یافت شده که در آنها نامی که یهودیان حجاز بر خدا نهاده بودند آمده است: مری علما. مری شیوۀ نوشتاری بومی واژۀ مرا است که در زبان آرامی و دیگر زبانهای سامی و عربستانی بهکاررفته، هرچند در عربیِ قرآنی واژۀ «ربّ» در همان معنا آمده است. علما وامواژهای از آرامی است که در عربیِ قرآنی به صورت «العالَمین» آمده است. از شیوۀ نوشتاری علما نمیتوان فهمید که این واژه مفرد است یا جمع. بنابراین، عبارت مری علما به معنای «ارباب جهان (یا جهانها)» است. در کهنترین متون مقدس یهودی (اعم از ترگومها و آپوکریفای یهودی) که تاکنون در غارهای قُمران (در شمالغرب دریای مرده و جنوب اریحا) کشف شدهاند، مشابه این ترکیب در وصف یهوه آمده است. برای نمونه، در آیۀ 13 باب 20 سفر برشیت (پیدایش) غیررسمی (QapGen 1) عبارت مری لکول علمیم30 (معادل «ربّ لکلّ العالَمین» عربی) آمده است (برای بحث بیشتر، ر.ک. خوانینزاده، 1394: 100).
کتیبۀ نخست گورنوشتهای از مدائن صالح (حِگراء کهن، الحِجر عربی) به خط نبطی اما زبانی آمیخته (آرامی و عربی) و متعلق به ژوئیه–اوت 267 م. است (تصویر 5):
دنه قبرو صنعه كعبو بر (2)حرتت لرقوش برت (3)عبدمنوتو امه وهی (4)هلكت پی الحجرو (5)شنت ماه وشتین (6)وترین بیرح تموز ولعن (7)مری علما من یشنا القبرو (8)د[ا] ومن یپتحه حشی و (9)ولده ولعن من یقبر و{یـ}ـعلی منه
این قبری است که آن را ساخت كَعْب بن (2)حارِثة برای رَقوش بنت (3)عَبْد مَنات، مادرش؛ و او (4)درگذشت در الحِجْر (5)در سال صد و شصت (6)و دو در ماه تموز. لعنت کند (7)ارباب جهان(ها) هرآنکس را که آسیب بزند به این قبر یا (8)آن را بگشاید، جز (9)فرزندش. لعنت شود هرآنکس که دفن شود یا [جنازه را] از آن درآورد (Robin, 2006: 325; Nehmé, 2010: 68-69).
تصویر 5. کتیبۀ نبطی JSNab 17 (و کتیبۀ ثمودی JSTham 1 در حاشیۀ راست آن). فاکسیمیله از لیلا نعمه (Nehmé, 2010: 69, Fig. 24)
به نظر میرسد نویسندۀ این کتیبه یگانهپرست و یهودی بوده چراکه تنها یک خدا را، متفاوت از شیوۀ رایج یادکرد خدایان چندگانه (ر.ک. Nehmé, 2018: 88 ff.)، دعا کرده است. کتیبهای به زبان آرامی و خط نبطی از اُمّ جَذایذ (درب البکرة) متعلق به سال 303 م.، که اخیراً منتشر شده، این دیدگاه را تأیید میکند (تصویر 6):
بلی دكیر شلی بر اوشو (2)بطب وشلم من قدم (3)مری علما وكتبا دنه (4)كتب یوم حگ (5)الپطیر شنت مات (6)وتشعین وشبع
بله! باشد که شُلَیّ بن اَوْسو (2)در عافیت یاد شود و در امنیت باشد در پیشگاه (3)ارباب جهان(ها) و این نوشته را او نوشت (4)در روز عید (5)فطیر سال صد و (6)نود و هفت (Nehmé, 2018: 185).
عبارت حگ الپطیر که در این کتیبه آمده به عید پسح یهودیان اشاره دارد؛ چراکه واژۀ حگ برگرفته از عبری و به معنای عید است و واژۀ الپطیر همان فطیر عربی به معنای نان تخمیرنشده است و در نتیجه، این عبارت معادل «عید الفطیر» عربی است. تنها در عید پسح است که سالانه به طور آیینی نان فطیر خورده میشود. عبارت حگ الپطیر برگردان «حَگ هامَصُوت»31 عبری است که در بایبل و تلمود در اشاره به عید پسح آمده است. بنا بر آنچه آمد، نویسندۀ این کتیبه را میتوان یهودی دانست و نام مری علما که در هر دو کتیبۀ بالا آمده، نام (یا یکی از نامهای) خدا در میان یهودیان حجاز بوده است (Nehmé, 2018: 185-186; Robin, 2021a: 325-327).
تصویر 6. کتیبۀ UjadhNab 538. تصویر از فریق الصحراء 2017 (https://alsahra.org. ر.ک. Nehmé, 2018: 185).
در پایان بحث نامهای خدا در متون یهودی عربستان، مشاهده میشود که یهودیان حمیر خدا را با تعبیر «ارباب آسمان و زمین» و یهودیان حجاز با تعبیر «ارباب جهان(ها)» وصف میکردند. ازآنجاکه زبان آرامی پایان باستان صیغۀ مثنی نداشته، چنانچه علما به صیغۀ جمع باشد، مری علما در کتیبههای حجاز میتواند به ارباب دو جهان (یعنی آسمان و زمین) اشاره داشته باشد، همانگونه که مرا سمین وارضن در متون یهودی حمیری دیده میشود (Robin, 2020: 77).
نام خدا در کتیبههای پس از گرایش حمیر به مسیحیت (530-570 م.)
نام «رحمانان» که در کتیبههای یهودی حمیری بهکارمیرفت، در کتیبههای مسیحی نیز در اشاره به خدای پدر/ شخص نخست تثلیث بهکاررفته است. این نام در آغاز و پایان کتیبۀ سُمویَفَع اَشْوَع،32 نخستین پادشاه مسیحی حمیر (حک. ح. 530-535 م.) که دستنشاندۀ اکسومیان بود، یاد شده است:
[با نا]م و حفا[ظت رحمانان، پسرش مسیح پیروز و روح مقـ]ـدس ...
(16)…] به نام رحمانان، پسرش مسیح پیروز [و روح مقدس … (روبن، 1401: 293-294)
در کتیبههای منسوب به ابرهه (حک. ح. 535-565 م.)، که در پی شورش بر سمویفع اشوع به پادشاهی رسید، نیز خدا همواره با نام «رحمانان» یاد شده است. برای نمونه:
با قدرت و یا[ری] (2)و پشتیبانی رحمانان، (3)ارباب آسمان، (4)و مسیح وی ... (Nebes, 2004: 224).33
با قدرت و یاری و رحمت رحمانان و مسیح وی و روح [مقـ]ـدس ... (روبن، 1401: 295-299).34
با قدرت رحمانان و مسیح وی ... (روبن، 1401: 304).35
تصویر 7. کتیبۀ بزرگ ابرهه (CIH 541)، بخشی از رویۀ الف. تصویر از کریستین روبن. نماد محوشده در سطرهای یکم تا سوم بهاحتمال زیاد صلیب بوده است.
نامیدن شخص نخست تثلیث به یک نام خاص نامتعارف بود و عموماً، بهویژه در کتیبههای مسیحی اکسوم، وی را «پدر» مینامیدند. اهمیت این نکته در آن است که سمویفع اشوع از تعابیر گعز (زبان حبشی کلاسیک) پیروی کرده و شخص سوم را «مَنْفَس قِدّوس» خوانده، یا به شخص دوم وصف «غالِبان» (پیروز) داده، که همگی در کتیبههای اکسومی بهکارمیرفتند؛ اما در حمیر خدا را با نام خاص «رحمانان» یاد کرده است. این امر میتواند نشانگر تمایل سیاسی پادشاه باشد که میخواسته به مردمانی که مدتی دراز متأثر از یهودیت بودند نشان دهد که خدای دین تازه (مسیحیت) همان خدای کهن (یهودی) است شاید با این روش آهسته و پیوسته تغییرات در جامعه شکل بگیرند (روبن، 1401: 278-279).
شیوۀ نامیدن شخص دوم تثلیث نیز جالب توجه است: سمویفع اشوع از آموزههای کلیسای میافیزیت اکسوم پیروی کرده و با تأکید بر ذات الهی عیسی(ع)، وی را «پسر» خدا خوانده و از واژۀ «کریڛتوڛ، کرڛتڛ»، که وامواژه از «کریستُوس»36 یونانی است، بهره گرفته است؛ اما ابرهه وی را پسر خدا ندانسته و تنها «مسیح» خدا، یعنی انسان برگزیدۀ وی، خوانده، آن هم با واژۀ «مسیح، مسح» سبئی که وامواژه از «مشیحو»37ی سریانی است. حذف هدفمند «پسر» وکاربرد «مسیح» بهجای «کریڛتوڛ» حاکی از این باور است که شخص دوم ذات الهی ندارد وبیش از «انسان برگزیدۀ خدا» (که مسح الهی را دریافتکرده) نیست. تفاوت در مسیحشناسی ابرهه وپیروی نکردن از شیوۀ رایج یادکرد تثلیث مقدس، بیانگر این است که در دوران ابرهه کلیسای حمیر از کلیسای اکسوم فاصله گرفته و به انطاکیه و سوریه نزدیکترشده بود و این امکان را به پادشاه میداد که پیوندش را با نسطوریان نجران وخلیج فارس و دیگر مسیحیان سریانیزبان استوارتر سازد. ابرهه با این روش نهتنها از طرد طیف گستردهای از جامعۀ زیرسلطهاش، یعنی یهودیان که باور به پسر خدا برایشان پذیرفتنی نبود، پرهیز میکرد بلکه میتوانست حمایت یهودیانی که چشمانتظار آمدن مسیحا بودند را جلب کند به گونهای که با پادشاه جدید بیعت کنند. با این سیاست ابرهه اسباب پراکندگی را رفع و جامعه را متحد میساخت (Robin, 2020: 77-78; Robin, 2021b: 232-234).
نام خدا در میان اعراب مسیحی قرنهای پنجم و ششم م.
منطقۀ نجران ــ محدودۀ مثلثیشکل بزرگی در جنوب عربستان سعودی کنونی که از جنوب به واحۀ نجران، از شمال به تثلیث، و از شمالغرب به سایت قریة الفاو میرسد ــ تنها منطقهای است که از دو قرن پیش از اسلام دادههای فراوان کتیبهشناختی آنجا یافت شده و چند منبع کهن دربارۀ آن (بهویژه سرکوب و قتلعام مسیحیان نجران به دست پادشاهان یهودی حمیر در اواخر قرن پنجم و اوائل قرن ششم م.) به زبانهای سریانی، یونانی و گعز (حبشی کلاسیک) در دسترس است. در کاوشهایی که از سال 2010 م. در این منطقه انجام شده، حدود 24 متن نوشته بر دیوارههای صخرهای پیرامون چاههای حِمیٰ38 کشف شدهاند که کنار آنها نقش صلیب حک و نامهای بایبلی در آنها یاد شده است و از همین روی، این کتیبهها را مسیحی میدانند (Robin, 2020-2021: 66-67). متون مسیحی حمیٰ، که همگی بسیار کوتاهند، عمدةً مشتمل بر نامهای اشخاصند؛ بیشترشان به خطی شبیه عربی نوشته شدهاند و در یکی از آنها، که به حدود 470 م. تاریخگذاری شده، نام خدا آمده است (تصویر 8):
1 ثوبن بر مرثد ثَوْبان بن مَرْثْد
2 ربیعه بر موسی رَبیعة بن موسیٰ
3 صلیب ثوبن بر مرثد صلیب ثَوْبان بن مَرْثْد
4 الیا بر مرالقیس بر تیـ(ـمـ)ــو اِلیا بن مَرَءُالقَیْس بن تَیْم
5 الاله (ینـ)ـعـ(ـم) الإلٰه برکت دهد (؟) (Robin et al., 2014: 1087-1092).39
با توجه به نقش صلیب و دو نام بایبلی که در متن آمده (الیا و موسی)، این کتیبه را مسیحی میدانند.40
تصویر 8. کتیبۀ Ḥimà-Sud PalAr 8. تصویر از کریستین روبن (MAFSN). فاکسیمیله از لیلا نعمه (Robin et al., 2014: 1100, Fig. 42)
یادکرد نام «الإله» در کتیبۀ حمیٰ بسیار مهم است؛ «الإله» نام خدا در همۀ کتیبههای تاکنون یافتشدۀ اعراب مسیحی پیشااسلامی از شمال تا جنوب شبهجزیره است. این کتیبهها، به ترتیب جغرافیایی، بدین قرارند:
1. کتیبۀ زَبَد در شمال سوریه (حدود 512 م.). این کتیبه، که در میانۀ آن نقش صلیب دیده میشود، متعلق به مشهد41 (حرم مسیحی) سرگیوس قدیس به سه زبان یونانی، سریانی و عربی است (تصویر 9). بخش عربی آن چنین است:
[ذ]{كـ}ـر الاله سرجو بر امتمنفو وهـ{ـلـ/ـنـ}ـیا بر مرالقیس [هلال] وسرجو بر سعدو و سیرو وسـ{ـ.ـ}ـیجو
باشد که الإلٰه یاد کند سِرْجو بن أَمَتمَناف و هَـ[ـلـ/ـنـ]ـیء بن مَرَءالقَیْس و سِرجو بن سَعْدو و شـ/سـیرو و شـ/سـ{ـ.ـ}ـیجو را (Macdonald in Fiema et al., 2015: 410-411).
تصویر 9. کتیبۀ زبد (IGLS 2.310). فاکسیمیله از ماریا گوریا (Fisher (ed.), 2015: 349, Fig. 6.18)
2. کتیبۀ یزید در نزدیکی قصر بُرقَع در شمالشرق اردن (قرن ششم یا هفتم م.42). در آغاز سطر نخست این کتیبه نقش صلیب دیده میشود (تصویر 10):
1 صلیب ذكر الاله صلیب باشد که الإلٰه یاد کند
2 یزیدو الملك پادشاه یزیدو را (al-Shdaifat et al., 2017: 315).
تصویر 10. کتیبۀ یزید. تصویر از زیاد السلامین (al-Shdaifat et al., 2017: 316, Fig. 1)
3. کتیبۀ DAJ 144PAr1 در دومة الجندل (548-549 م.). این کتیبه نخستین کتیبۀ تاریخدار43 عربی پیشااسلامی از قرن ششم م. در شمالغرب عربستان است و خط آن به آخرین مرحلۀ تطور نبطی به عربی تعلق دارد و میتوان آن را عربی دانست، جز دکر (یا احتمالاً دکیر) در سطر نخست که به خط عربیِ نبطی است و چنین مینماید که نویسنده به عنوان یک سنت نوشتاری (یا لوگوگرام) آن را در نظر داشته است44 (تصویر 11):
1 دكر یاد باد
2 دكر الاله باشد که الإلٰه یاد کند
3 حگعـ[ـبـ/ـنـ]ـو بر حگعـ[ـبـ/ـنـ]ـو بن
4 شلمه سَلَمه/ سَلامه/ سَلِمه
5 {بـ}ـیـ{ـر}[ح] شنت 4×100 {در} مـ[ـاه] (فاصله) سال چهارصد
6 + 20 + 20 + 3 صلیب و چهل و سه صلیب (Nehmé, 2017: 126-127).
تصویر 11. کتیبۀ DAJ 144PAr1. تصویر از گیوم شارلو. فاکسیمیله از لیلا نعمه (Nehmé, 2017: 126-127, Figs. 6 and 7).
4. کتیبۀ DAJ000NabAr1 در دومة الجندل (تاریخگذاری نشده45):
1 [د]كر الاله باشد که الإلٰه یاد کند
2 ملكو بر {..} مالِکو بن
3 حیـ{ـه}و حَیّه و
4 طـ{ـبـ/ـیـ}ـحه طابِخه را (Nehmé, 2022: 63).
تصویر 12. کتیبۀ DAJ000NabAr1. تصویر از گیوم شارلو (Nehmé, 2017: 130-131, Fig. 9). فاکسیمیله از لیلا نعمه.
نکتۀ شایان توجه در هر چهار کتیبۀ یادشده، عبارت دعائی «ذکر الإله» در آغاز همۀ آنهاست. این عبارت از دو جزء ترکیب یافته است: «ذکر + الاله».
در کتیبههای به خط نبطی (متعلق به قرن یکم تا نیمۀ قرن سوم م.) خدایان چندگانهای همچون دوشرا (ذوالشریٰ)، منتو/ منوتو (منات) و الت (اللات) یاد شدهاند حالآنکه در کتیبههای به خط عربیِ نبطی (متعلق به اواخر قرن سوم تا نیمۀ قرن پنجم م.) و عربیِ پیشااسلامی (متعلق به اواخر قرن پنجم و قرن ششم م.) تنها دو خدا یاد شدهاند: العُزّیٰ و الإلٰه. عبارت دعائی که در کتیبههای به خط عربیِ نبطی یافت میشود، مرکب است از «ذکیر (صیغۀ مجهول به زبان آرامی نبطی) + نام شخص»، و در ادامۀ متن نام یا وصف خدا یاد میشود.46 تحولی که در کتیبههای قرن ششم (به خط عربی پیشااسلامی) دیده میشود این است که فعل «ذَکَر» (صیغۀ معلوم به زبان عربی) پیش از نام خدای یگانه (الإله) آمده است نه پیش از نام شخص. این عبارتپردازی، یعنی «فعل دعائی + نام خدا»، با عبارت دعائی «سَمِعَت العُزّیٰ (± لِـ + نام شخص)» که در چهار کتیبه از اُمّ جَذایذ (ر.ک. Nehmé, 2022: 74-78) بهکاررفته مقایسهپذیر است.47 شایان توجه است در کتیبههای به خط عربیِ پیشااسلامی (اواخر قرن پنجم م. وقرن ششم) دیگر هیچیک از خدایان چندگانه، نه «العُزّیٰ» ونه دیگر خدایان پیشین، دیده نمیشوند و تنها «الإلٰه» بهعنوان خدای مسیحیان یاد شده است.
بدینترتیب میتوان در شمالغرب عربستان نیز گذار از چندگانهپرستی به پرستش یک خدای برتر (قرنهای سوم تا پنجم م.) وسپس یگانهپرستی (اواخر قرن پنجم ودر طی قرن ششم م.) را مشاهده کرد.
بر کاربرد «الإله» به عنوان نام خدا در میان اعراب مسیحی پیشااسلامی، کتیبۀ صومعۀ هند در حیره (حدود 560 م.) را نیز به شواهد مادی پیشگفته میافزایند. هرچند اصل کتیبه موجود نیست، متن آن را أبوعبید بکری (د. 487 ق.) ویاقوت حموی (د. 626 ق.) با اندکی تفاوت گزارش کردهاند:
«بنت هذه البیعة هند بنت الحارث بن عمرو بن حجر الملكة بنت الأملاك وأم الملك عمرو بن المنذر أمة المسیح وأم عبده وأمة عبده (وبنت عبده) فی زمن (/ ملك) ملك الأملاك خسرو أنو شروان وفی زمن (مار) أفراییم الأسقف. فـالإله الذی بنت له هذا البیت (/ الدیر) یغفر خطیتها ویترحم علیها وعلى ولدها ویقبل بهما (/ بها) ویقومهما (/ یقومها) إلى إقامة الحق ویكون الإله (/ الله) معها ومع ولدها الدهر الداهر.» (Robin, 2008:185-186; Nehmé, 2017: 131).
شواهدی تازه بر کاربرد نام «الإله/ الله» در چند کتیبه از منطقۀ حجاز یافت شدهاند که با توجه به نوع خط و همچنین تعابیر دینی بهکاررفته در آنها، میتوان آنها را نیز یگانهپرستانه دانست. برای نمونه (تصویرهای 13 و 14):
انا ثبت بر ... (2)لبنی الخزرج سلم انتم (3)فلااوصكم ببر یله (4)واطعم اضیف وقتل العـ{ـد}[و] (5)وحمل الغزه والنجد (6)وحیكم ربكم واله خیر ذا
من ثابت بن ... از بنی الخزرج، در امان باشید و شما را توصیه میکنم که خدا (الله؟) را اطاعت کنید و میهمان را طعام دهید و با دشمن بجنگید و نبرد و کمک جنگی کنید، باشد که ربّ شما حفظتان کند (/ به شما سلام دهد) که خدا (إله) در این کار بهترین است (Al-Jallad and Sidky, 2021: 9-10; Al-Jallad, 2022: 17, n. 66).
تصویر20. کتیبهای نویافته از تبوک. تصویر از سلمان العطوی (فریق الصحراء) )https://alsahra.org/2017/09/نقوش-عربية-بلكنة-نبطية/ (بسمك اللهم انا عبد شمس بر المغیره یستغفر ربه
به نام تو، ای خدا (الله)، من عبد شمس بن المغیره هستم که از ربّ خود آمرزش میخواهد (Al-Jallad, 2022: 18, n. 68؛ قس Alhatlani and Al‐Otibi, 2023: 184 and 186 ff).
تصویر21. کتیبۀ اُمّ بُرَیرة (شمالغرب تبوک). تصویر از عبدالإله فارس (هیئة التراث 0701008945) (Alhatlani and Al‐Otibi, 2023: 185, Fig. 2).
با توجه به اینکه برای «پسر» نه از بن که از کهنواژۀ آرامی (لوگوگرام) بر استفاده شده است، و همچنین حرف تعریف طبق قواعد کهن املایی نوشته شده (برای نمونه، اضیف بهجای الضیف آمده است و میتوان املای یله یا الله را مطابق دیدگاه مشهور مبنی بر ادغام حرفتعریف الـ در لام اله دانست)، خط این کتیبهها بهاحتمال زیاد عربی پیشااسلامی است. عبارتپردازی متن کتیبهها نیز از یک سو با تعابیر چندخدایی کاملاً متفاوت است و تنها یک خدا یادشده که همان الإله (یا الله) است، و از سوی دیگر با تعابیر اسلامی نیز همسان نیست (برای نمونه، مشهور است که تعبیر «باسمك اللهم» در آغاز مکاتبات قریش بهکارمیرفت). بر پایۀ این شواهد، این کتیبهها را نیز یگانهپرستانه دانستهاند، هرچند نوع یگانهپرستی آنها روشن نیست و میتوانند مسیحی یا یهودی باشند (Al-Jallad, 2022: 17, 18 and notes 66, 68; Al-Jallad, 2023).
نتیجهگیری
در این مقاله با مروری بر مهمترین شواهد مادی یافتشده از شبهجزیرۀ عربستان، تصویری روشنتر از گرایشهای دینی عربستان پیشااسلامی ارائه شد. این تصویر با آنچه در منابع سنتی همچون کتاب الأصنام ابن کلبی (د. 204ق.) مبنی بر بتپرستی فراگیر در عربستان تا ظهور اسلام آمده، آشکارا تفاوت دارد. در کتیبههای کشفشده از عربستان، شواهدی فراوان بر پرستش خدایان چندگانه یافت میشود اما از سه قرن پیشاز ظهور اسلام رفتهرفته نشانههای چندگانهپرستی در مناطق مختلف عربستان ناپدید شدهاند و از حدود دو قرن پیش از اسلام، نهتنها هیچ شاهدی بر چندگانهپرستی دیده نمیشود بلکه در طیّ قرن چهارم م. شواهد گذار از چندگانهپرستی به یگانهپرستی و از آغاز قرن پنجم به بعد، شواهد فراوانی از گرایش به یگانهپرستی، اعم از یهودیت و مسیحیت، یافت میشوند.
نام خدای یگانه که در عربستان جنوبی پرستش میشد، هم در دورۀ گرایش به یهودیت و هم پساز گرایش به مسیحیت، «رحمانان» سبئی، معادل «الرحمن» عربی، بود. یهودیان حجاز خدا را مری علما میخواندند، که میتوان آن را با «ربَّ العالمین» عربیِ قرآنی مقایسه کرد. در دیگر مناطق عربستان، از نجران در مرز شمالی یمن گرفته تا شمال حجاز در منتهاالیه شمالغرب شبهجزیره، مسیحیان خدای خود را «الإله» مینامیدند.
با توجه به آنچه آمد، برای شناخت بهتر باورها و آیینهای دینی مردمانی که مخاطب قرآن بودهاند باید شواهد مادی برآمده از بافت تاریخی آن دوران را در کانون تحقیق قرار داد و با تکیه بر آنها منابع سنتی را با نگاهی نقادانه بازخوانی کرد.
اختصارات منابع کتیبهشناختی
Ag: al-Aġbarī (Fahmī)
CIH: Corpus Inscriptionum Semiticarum
DAI GDN: Deutsches Archäologisches Institut, Grosser Damm Nord
DAJ: Dūmat al-Jandal
DASI: Digital Archive for the Study of Pre-Islamic Arabian Inscriptions (dasi.cnr.it)
Garb: Garbini (Giovanni)
IGLS: Inscriptions grecques et latines de la Syre
Ist: Istanbul
Ja: Jamme (Albert)
JS: Jaussen and Savignac
MAFSN: Mission archéologique franco-saʿūdienne de Najrân
Ry: Ryckmans (Gonzague)
UJadh: Umm Jadhāyidh
YM: Yemen Museum
ẒM: Ẓafār Museum
کتابنامه
آقایی، علی، خوانینزاده، محمدعلی ومارکس، میشائیل (1401). «مقدمه: باستان متأخر واسلام.» در روبن، 1401، صص. 15-72.
الأغبری، فهمی (2013). «نقوش سبئیة جدیدة تحتوی على أقدم نقش توحیدی مؤرخ.» ریدان، 8: 167-183.
خوانینزاده، محمدعلی (1394). «معناشناسی تاریخی واژۀ ربّ.» پژوهشهای زبانشناختی قرآن، 8: 77-120.
روبن، کریستین ژولین (1401). 1400 سال پادشاهی در عربستان پیشاز اسلام. گزینش، ترجمه وتحقیق محمدعلی خوانینزاده. تهران.
Abdallāh, Yūsuf M (1987). “The Inscription CIH 543. A New Reading Based on the Newly-found Original.” In Christian J. Robin and Muḥammad ʿA. Bāfaqīh (eds), Ṣayhadica. Recherches sur les inscriptions de l'Arabie préislamique offertes par ses collègues au professeur A.F. L. Beeston. (Arabie préislamique, 1), pp. 3-9. Paris.
Alhatlani, Abdullah Saad and Al‐Otibi, Ajab Mohammad (2023). “A Palaeo‐Arabic Inscription from the Ḥismā Desert (Tabūk Region).” Arabian Archaeology and Epigraphy, 34: 183-193.
Al-Jallad, Ahmad (2022). “A Pre-Islamic Basmala: Reflections on Its First Epigraphic Attestation and Its Original Significance.” Jerusalem Studies in Arabic and Islam, 52: 1-28.
Al-Jallad, Ahmad (2023). “The Religious Landscape of the Late Pre-Islamic Hijaz: A View from the Epigraphy.” Online presentation in the conference New Directions in the Study of Early Islam: A Conference in Honor of Fred Donner held at Chicago University, 15th April, 2023.
Al-Jallad, Ahmad and Sidky, Hythem (2021). “A Paleo-Arabic Inscription on a Route North of Ṭāʾif.” Arabian Archaeology and Epigraphy, 00: 1-14.
Beeston, Alfred. F. L. (1976). Warfare in Ancient South Arabia (2nd-3rd Centuries A.D.). London.
Dan, Joseph (2007). “Apocrypha and Pseudepigrapha.” In Fred Skolnik and Michael Berenbaum (eds.), Encyclopaedia Judaica, Second Edition, Vol. 2. New York.
Fiema, Zbigniew T., Al-Jallad, Ahmad, Macdonald, Michael C. A. and Nehmé, Laïla (2015). “Provincia Arabia: Nabataea, the Emergence of Arabic as a Written Language, and Graeco-Arabica.” In Greg Fisher (ed.), 2015, pp. 373-433.
Fisher, Greg (ed.) (2015). Arabs and Empires before Islam. Oxford.
Greenfield, Jonas C (2000). “From ’lh Rḥmn to Al-Raḥmān. The Source of a Divine Epithet.” In Benjamin Hary, John Hayes and Fred Astren (eds.), Judaism and Islam: Boundaries, Communication and Interaction, pp. 381-393. Leiden.
Kiltz, David (2012). “The Relationship between Arabic Allāh and Syriac Allāhā.” Der Islam, 88/1: 33-50.
Nebes, Norbert (2004). “A New ʾAbraha Inscription from the Great Dam of Mārib.” Proceedings of the Seminar for Arabian Studies, 34: 221-230.
Nehmé, Laïla (2010). “A Glimpse of the Development of the Nabataean Script into Arabic Based on Old and New Epigraphic Material.” In Michael C. A. Macdonald (ed.), The Development of Arabic as a Written Language. (Supplement to the Proceedings of the Seminar for Arabian Studies 40), pp. 47-88. Oxford.
Nehmé, Laïla (2016). “A ‘Transitional’ Inscription from Dûmat al-Jandal.” In Guillaume Charloux and Romolo Loreto (eds.), Dûma 2: The 2011 Report of the Saudi-Italian-French Archaeological Project at Dûmat al-Jandal, Saudi Arabia, pp. 231-233. Riyadh.
Nehmé, Laïla (2017). “New Dated Inscriptions (Nabataean and Pre-Islamic Arabic) from a Site Near al-Jawf, Ancient Dūmah, Saudi Arabia.” Arabian Epigraphic Notes, 3: 121-164.
Nehmé, Laïla (2018). The Darb al-Bakrah: A Caravan Route in North-West Arabia Discovered by Ali I. al-Ghabban. Catalogue of the Inscriptions. Riyadh.
Nehmé, Laïla (2022). “The Religious Landscape of Northwest Arabia as Reflected in the Nabataean, Nabataeo-Arabic, and Pre-Islamic Inscriptions.” In Fred M. Donner and Rebecca Hasselbach-Andee (eds.), Scripts and Scripture. Writing and Religion in Arabia circa 500-700 CE, pp. 43-86. Chicago.
Rabinowitz, Louis Isaac (2007). “God, Names of (Rabbinical Names of God).” In Fred Skolnik and Michael Berenbaum (eds.), Encyclopaedia Judaica, Second Edition, Vol. 7. New York.
Robin, Christian J. (2005-2006). “Les banū Haṣbaḥ, princes de la commune de Maḍḥâm.” Arabia, 3: 31-110.
Robin, Christian J. (2006). “La réforme de l'écriture arabe à l'époque du califat médinois.”. Mélanges de l’Université Saint-Joseph, 59: 319-364.
Robin, Christian J. (2008). “Les Arabes de Ḥimyar, des ‘Romains’ et des Perses (IIIe-VIe siècles de l’ère chrétienne).” Semitica et Classica, 1: 167-202.
Robin, Christian J. (2015). “Quel judaïsme en Arabie ?” In Christian J. Robin (ed.), Le judaïsme de l’Arabie antique. Actes du Colloque de Jérusalem (février 2006), Judaïsme ancien et origines du christianisme 3, pp. 15-295. Turnhout.
Robin, Christian J. (2020). “Les noms du Dieu unique dans les religions de l’Arabie préislamique.” Communio 45, 3-4: 67-86.
Robin, Christian J. (2020-2021). “al-ʾIlāh et Allāh : les deux noms de Dieu chez les Arabes chrétiens de Najrān au 6e siècle de l’ère chrétienne.” Hawliyāt 19: 55-109.
Robin, Christian J. (2021a). “Judaism in Pre-Islamic Arabia.” In Phillip I. Lieberman (ed.), The Cambridge History of Judaism, pp. 294-331. Cambridge.
Robin, Christian J. (2021b). “The Judaism of the Ancient Kingdom of Ḥimyar in Arabia: A Discreet Conversion.” In Gavin McDowell, Ron Naiweld and Daniel Stökl Ben Ezra (eds.), Diversity and Rabbinization. Jewish Texts and Societies between 400 and 1000 CE, pp. 165-270. Cambridge.
Robin, Christian J., al-Ghabbān, ʿAlī I. and al-Saʿīd, Saʿīd F. (2014). “Inscriptions antiques récemment découvertes à Najran (Arabie séoudite méridionale) : Nouveaux jalons pour l’histoire de l’oasis et celle de l’écriture et de la langue arabes.” Comptes rendus de l’Académie des Inscriptions et Belles-Lettres 158, 3: 1033-1128.
Robin, Christian J. and Rijziger, Sarah (2018). “‘The Owner of the Sky, God of Israel’ in a New Jewish Ḥimyaritic Inscription Dating from the Fifth Century CE.” Der Islam, 95/2: 271-290.
al-Shdaifat, Younis, Al-Jallad, Ahmad, al-Salameen, Zeyad and Harahsheh, Rafe (2017). “An Early Christian Arabic Graffito Mentioning ‘Yazīd the King’.” Arabian Archaeology and Epigraphy, 28: 315-324.
Skolnik, Fred and Berenbaum, Michael (eds.) (2007). Encyclopaedia Judaica, Second Edition, Vol. 19, s.v. “Targum”. New York.
Sperling, S. David (2007). “Bible, Translations; Ancient Versions; Syriac Aramaic: Peshitta and Other Versions.” In Fred Skolnik and Michael Berenbaum (eds.), Encyclopaedia Judaica, Second Edition, Vol. 3. New York.
Wald, Stephen G. (2007). “Tosefta.” In Fred Skolnik and Michael Berenbaum (eds.), Encyclopaedia Judaica, Second Edition, Vol. 20. New York.
[1] . تاریخ دریافت:20/10/1402؛ تاریخ پذیرش:26/02/1403
[2] . استادیار گروه علوم قرآن وحدیث، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران (نویسنده مشئول) alikhavanin@khu.ac.ir
[3] . در این مقاله مهمترین یافتههای کتیبهشناختی بر پایۀ دیدگاههای صاحبنطران تاریخ و باستانشناسی عربستان، بهویژه کریستین روبن و لیلا نعمه (مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه، CNRS)، اجمالاُ بررسی میشود. تفصیل این مباحث در جای دیگری خواهد آمد.
[4] . Arabia Deserta
[5] . کتیبۀ Ry 506 = Murayghān. این کتیبه که به سال 552 م. تاریخگذاریشده بر صخرهای بسیاربلند بر فراز چاههای مُرَیغان (در 230 کیلومتری شمال نجران) نوشته شده است. در این کتیبه ابرهه، چهارسال پساز سرکوب ناآرامیهای داخلی و نبرد با اکسومیان و تثبیت حکومت خود، لشکرکشی پیروزمندانهای را با هدف فتح دوبارۀ عربستان بیابانی یاد کرده است.
[6] . کتیبۀ Murayghān. این کتیبه بر صخرهای در سمت چپ ورودی درهای منتهی به چاههای مُرَیْغان حک شده و در آن، مناطقی یاد شدهاند که پس از لشکرکشی به عربستان بیابانی متعهد به وفاداری به ابرهه شده بودند.
[7] . برای آگاهی بیشتر دربارۀ گسترش پادشاهی حمیر، ر.ک. روبن، 1401: 237 به بعد، بهویژه 237-239 (قرن سوم م.)، 252-255 (قرنهای چهارم و پنجم م.)، 265-277 (قرن ششم م.).
[8] . commune. اصطلاحی که نخستین بار آلفرد بیستن (1911-1995) برابر «شَعْب» سبئی نهاده و به قبیلههای یکجانشین عربستان جنوبی اشاره دارد. ر.ک. Beeston, 1976: 2-3.
[9] . رقمهای بالانوشت درون پرانتز شمارۀ سطر کتیبه را نشان میدهند.
[10] . Targum. در ادبیات ربانی به متون مقدس آرامی اطلاق میشود، خواه ترجمۀ آرامی تنخ (کتاب مقدس یهودیان، عمدةً به زبان عبری) باشد خواه بخشهای دراصل آرامی آن (دانیال وعذرا). ر.ک. Encyclopaedia Judaica, Second Edition, s.v. “Targum”.
[11] . Jewish Apocrypha. مجموعهای از کتابهایی که از بخشهای رسمی تنخ بهحساب نمیآیند هرچند برخی از آنها در هفتادگانی (Septuagint، ترجمۀ یونانی تنخ به دست حدود هفتاد دانشمند یهودی در اسکندریه مصر درمیانۀ سدۀ سوم پ.م.به دستور بطلمیوس دوم فیلادلفوس) و سپس در عهد قدیم از بایبل (کتاب مقدس مسیحیان) از سوی کلیساهای کاتولیک رومی و ارتدکس یونانی به رسمیت شناخته شدهاند. ر.ک. Encyclopaedia Judaica, Second Edition, s.v. “Apocrypha and Pseudepigrapha” (Joseph Dan).
[12] . Peshitta. ترجمۀ سریانی بخشهای رسمی بایبل (شامل عهد قدیم و عهد جدید) و بعضی بخشهای غیررسمی آن، که کتاب مقدس مسیحیان نسطوری، یعقوبی و مارونی بوده و مستقیماً از متن عبری عهد قدیم (بی واسطۀ ترگومها) و متن یونانی عهد جدید احتمالاً در قرن سوم م. ترجمه شده است. ر.ک. Encyclopaedia Judaica, Second Edition, s.v. “Bible, Translations; Ancient Versions; Syriac Aramaic: Peshitta and Other Versions” (S. David Sperling).
[13] . מָרֵֽא שְׁמַיָּ֣א
[14] . ازآنجاکه در سبئی واژۀ رب نیز در اشاره به خدا بهکاررفته (ن.ک. ادامۀ مقاله)، مرا را به «ارباب» (که در فارسی معنای مفرد دارد) و رب را به همان «رب» (که در فارسی متداول است) ترجمه کردهام.
[15] . کتیبۀ Ja 856 = Fa 60. این کتیبه در مأرب یافت شده و به سالهای 375 تا 384م. تاریخگذاری شده است.
[16] . fragmentary.
[17] . پادشاهی اکسوم در حدود سال 360 م. در دوران حکومت نجاشی عِزانا (حک. ح. 320-360 م.) مسیحی شد. ر.ک. روبن، 1401: 266.
[18] . ستاره پیش از یک اسم خاص نشانۀ حرکتگذاری قراردادی است.
[19] . Common Semitic.
[20] . برای بحث بیشتر دربارۀ ال واله در زبانهای سامی، ر.ک. Kiltz, 2012: 34-35.
[21] אֱלָ֣הּ שְׁמַיָּ֔א .
[22] אֵ֣ל הַשָּׁמָ֑יִם .
[23] . واژۀ بعل سبئی را به «سرور» ترجمه کردهام که تفاوتش با مرا (ارباب) و رب (ربّ)، که پیشتر آمدند، آشکارتر باشد.
[24] . هارَحَمان.
[25] Tosefta. مجموعهای از قوانین شفاهی یهودی است که در اواخر قرن دوم م. به ترتیب میشنا سامان یافته و ضمیمۀ آن دانسته میشود. ر.ک. Encyclopaedia Judaica, Second Edition, s.v. “Tosefta” (Stephen Wald).
[26] .. בִּרְכַּת הַמָּזוֹן
[27] .. רַחֲמָנָא
[28] ر.ک. Encyclopaedia Judaica, Second Edition, s.v. “God, Names of (Rabbinical Names of God)” (Louis Isaac Rabinowitz).
[29] برای کاربردهای رحمانان و اوصاف گوناگونی که در کنارش آمده، ر.ک. Robin and Rijziger, 2018: 280-283.
[30] . مری لکول علمیم.
[31] חַג הַמַּצּוֹת. برای نمونه: خروج 23: 15.
[32] . کتیبۀ Ist. 7608 bis. این کتیبه، که قطعۀ دیگرش Wellcome A103664 است، بنای یک ساختمان (احتمالاً کلیسا) را یاد میکند و به 530-531 م. تاریخگذاری شده است.
[33] . کتیبۀ DAI GDN 2002‑20 = Sadd Maʾrib 4 (ر.ک. Nebes, 2004). این کتیبه بر چهار رویۀ ایستاسنگی نزدیک سد مأرب نوشته شده و به فوریه–مارس 548 م. تاریخگذاری شده است.
[34] . کتیبۀ CIH 541 = Sadd Maʾrib 5. این کتیبۀ مشهور که بر چهار رویۀ ستونی بزرگ حک و نزدیک سد مأرب نصب شده بوده، به مارس–آوریل 548 م. تاریخگذاری شده است.
[35] . کتیبۀ Ry 506 = Murayghān 1. این کتیبه بر صخرهای بسیاربلند بر فراز چاههای مُرَیغان (در 230کیلومتری شمال نجران) حک و به سپتامبر 552 م. تاریخگذاری شده است.
[36] . Christos
[37] . ܡܫܺܝܚܳܐ به سریانی، برگرفته از מְשִׁיחָא آرامی.
[38] . واقع در 100 کیلومتری شمال شمالشرق نجران، که گذرگاه کاروانهایی بود که از نجران به سوی شمال و شمالشرق عربستان راه میپیمودند. دههاهزار دیوارنوشته و دیوارنگاره پیرامون این منطقه یافت شده است. پیش از اسلام، ساکنان این منطقه به خطی که «ثمودی حمائی» نامیده شده مینوشتند؛ حالآنکه رهگذرانی که از واحههای اطراف یا یمن آمده بودند به خط عربستانی جنوبی مینوشتند. کاربرد خط سوم، که شبیه عربی است، از ربع سوم قرن پنجم م. در این منطقه دیده شده که بالغ بر 30 متن است. ر.ک. Robin, 2020-2021: 66-67.
[39] . Ḥimà-Sud PalAr 8.
[40] . با توجه به همزمانی تاریخ این کتیبه (و دیگر کتیبههای مسیحی حمیٰ که متعلق به همین دورهاند) با دوران پادشاهی شُرِحبإیل یَکُّف (حک. ح. 468-480 م.) پادشاه یهودی حمیر، همو که متن قدیسنگاری شهادت اَزقیر به زبان گعز در دوران وی نوشته شده و به نخستین سرکوب مسیحیان نجران اشاره دارد، روبن احتمال داده در منطقۀ حمیٰ، که با فاصله از نجران در بیابان و کنار جادۀ اصلی است، گورستانی بوده که روحانیان مسیحی آنجا دفن و تکریم میشدند. ر.ک. Robin, 2020-2021: 67-70.
[41] . Martyrion
[42] . با توجه به اینکه نخست، خط تکاملیافتۀ این کتیبه از یک سو با خط حجازی که در متقدمترین شواهد موجود از آغاز دوران اسلامی دیده میشود و از سوی دیگر با خط عربی قرن ششمی تفاوتهایی دارد و دوم، پادشاه یزید یاد شده در متن کتیبه را نمیتوان به طور قطعی با یکی از چند شخصیت تاریخی شناخته (از جمله یزید بن معاویه) تطبیق داد، تاریخی دقیق برای این کتیبه نمیتوان در نظر گرفت. برای بحث تفصیلی در این باره، ر.ک. al-Shdaifat et al., 2017.
[43] . تاریخ این کتیبه به تنها تقویم موجود در آن منطقه، یعنی تقویم نبطی است، که مبدأ آن سال 106 م. است که پادشاهی نبطی به دست امپراتوری روم فتح شد.
[44] . Nehmé, 2017: 122-130. دربارۀ احتمال خوانش دکیر در سطر نخست، ر.ک. ibid: 129, n. 9.
[45] تاریخ دقیق این کتیبه معلوم نیست. با توجه به مراحل تطور نبطی به عربی، نعمه احتمال داده این کتیبه متعلق به قرن پنجم م.، یا کمی زودتر در نیمۀ دوم قرن چهارم، باشد. ر.ک. Nehmé, 2016: 233.
[46] . برای نمونه، کتیبۀ DaJ29Nab13: دکیر حرتت (2)من قدم الت: باشد که حارِثَت در پیشگاه اللات یاد شود (Nehmé, 2022: 64)؛ همچنین کتیبۀ یهودی UJadhNab 538 (تصویر 6)، که پیشتر آمد.
[47] . برای آگاهی تفصیلی دربارۀ پراکندگی و تحول کاربرد نام خدایان در کتیبههای شمالغرب عربستان در قرنهای یکم تا ششم م. (به خط نبطی، نبطیِ عربی، و عربی پیشااسلامی)، ر.ک. Nehmé, 2022.