Phenomenological spatial-temporal identity in valuable worn-out tissues with a sustainable development approach
Subject Areas : Journal of Iranian Social Development Studiesadel gorjinia 1 , elham amini 2
1 - PhD Student in Urban Planning, Faculty of Engineering, Islamic Azad University, North Tehran Branch
2 - Assistant Professor Islamic Azad University, Campus Branch
Keywords: worn tissues, Place Identity, Cognitive phenomenology, sustainable development approach,
Abstract :
Although historical contexts have an existential value called identity, they are gradually isolated over time due to incompatibility with other contexts. In many parts of the world, including our country, the existence of such contexts is a major challenge for city managers because they do not follow the steps of growth and development along with the whole city. In dealing with this issue, several policies and approaches have been tested that lacked comprehensive accountability. Therefore, the current research problem is to find a comprehensive and appropriate model of intervention in worn tissue. In addition to documentary studies to achieve the desired model, the research has tested it in the field (by referring to experts). The statistical population is 70 specialists and experts who were selected by purposive sampling. Questionnaire data were analyzed in SPSS software. Due to the high score of 4 criteria and sub-criteria and the standard deviation of less than 1, the proposed research model was finally approved.
_||_
پدیدارشناختی هویت مکان-زمان در بافت های فرسوده ارزشمند با رویکرد توسعه پایدار
چکیده
اگرچه بافتهای تاریخی دارای یک ارزش وجودی بنام هویت هستند ولی در گذر زمان و به دلیل ناسازگاری با سایر بافتها به تدریج به انزوا کشیده می شوند. به گونه ای که در اغلب نقاط جهان از جمله در کشور ما وجود چنین بافت هایی یک چالش اساسی برای مدیران شهری است زیرا گام های رشد و توسعه را همپای کل شهر، نمیپیمایند. در مواجهه با این مسأله، سیاستها و رویکردهای متعددی مورد آزمون قرار گرفته است که فاقد پاسخگویی جامع بوده اند. لذا مسأله پژوهش کنونی یافتن مدل جامع و مناسب مداخله در بافت فرسوده است. پژوهش ضمن مطالعات اسنادی برای دستیابی به مدل مدنظر، آنرا به شیوه میدانی (با مراجعه به خبرگانو متخصصان) به بوته آزمون گذاشته است. جامعه آماری 70 نفر متخصصان و خبرگان است که به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده های پرسشنامه در نرم افزار SPSS تحلیل شد. با توجه به نمره بالای 4 معیارها و زیرمعیارها و انحراف معیار کمتر از 1، در نهایت مدل پیشنهادی پژوهش مورد تأیید قرار گرفت.
واژگان کلیدی: پدیدار شناختی، هویت مکان، بافت های فرسوده، رویکرد توسعه پایدار
1-مقدمه و طرح مسأله
بافت فرسوده شهرها از جمله مناطق شهری میباشند که آهنگ تحولات کالبدی و رونق اقتصادی-اجتماعی آن ها با سایر نقاط شهری مطابقت ندارد. با نگاهی به بافت های فرسوده و تاریخی شهری، این نکته مشهود است که شکلگیری و حیات آنها در تداومی تاریخی، فرهنگی، اجتمایی و محیطی به صورت هماهنگ و منسجم عیان گردیده است. ساکنان این بافتها هویت خود را از طریق ارتباطات اجتماعی و مشارکت در ایجاد این فضاهای ماندگار دریافت می نمودند. تاثیر چنین مکان های ماندگاری در شکل دهی به هویت فردی و اجتماعی ساکنان، در مقطعی از حیات خود بر اثر تحولات اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی در نتیجه ورود تکنولوژی های جدید، جهانی شدن و تراکم فضا-زمان، کم رنگ شده است.
با وجود مطالعات گسترده در زمينه نحوه تاثير مفاهيم هويت و مکان و ارتباط متقابل ميان آنها در بافتهاي تاريخي، رابطه روشني ميان آنها ارايه نشده است. در حالي که با شناخت نحوه تاثير و تاثر چنين مفاهيمي ميتوان با پديده از دست رفتن هويت در بافتهاي تاريخي و فقدان حضور آن در بافتهاي جديد مقابله کرد.
در همین امتداد، باید به مسأله هویت در بافت فرسوده شهری اشاره نمود. در حال حاضر، یکی از مشکلات اساسی شهر های ایران، مسئله ی هویّت شهر است. شهر بدون هویّت، شهروندان را از هدایت غیر ارادی محروم می سازد. بافت های تاریخی فرسوده بنا بر چالش های عدیده ای چون ضعف کالبدی- کارکردی، مدیریت ناکارآمد و عدم توسعه صحیح و متوازن شهری، و فقدان رویکرد فرهنگی متناسب فرسایش های زیادی را متحمل گردیده و با آسیب های جدی روبرو هستند. باید اذعان نمود که بر اثر فقدان نگاه تاریخی و هویّتی لازم در توسعه و نگهداری این مناطق، نوسازیهای بعضاً پراکنده صورت گرفته نیز چهره و اعتبار تاریخی و هویّتی این محدوده ارزشمند شهری را مخدوش نموده است.
در این زمینه، مجموعه ای از پرسشها مطرح میشود که باید بدان پاسخ داد از جمله اینکه: آیا بافت های فرسوده ارزشمند، دچار بی هویتی است و ناکارآمد تلقی می گردد؟ در صورتی که بافت های فرسوده ارزشمند، دچار بی هویتی باشد، برای رهایی از این بی هویتی چه اقداماتی باید انجام گیرد؟ آیا برای بازیابی معنای حقیقی مکان-زمان در بافت های فرسوده ارزشمند شهر، بکار بردن مفاهیم پدیدار شناسی، کارآمدی است؟ مؤلفههای هویتی تأثیر گذار پدیدار شناسی در باز زنده سازی بافت های فرسوده ارزشمند شهری کدامند؟ آیا در پدیدارشناختی هویت مکان-زمان، تفکر و ایده ساخت شهر و مداخله با توجه به ساختار مدیریت شهری و قوانین مربوطه امکان پذیر است؟ آیا با توجه به ویژگیهایی که بافتهای تاریخی ارزشمند برخوردارند، ظرفیتی برای آغاز حرکت به سمت توسعه پایدار شهری دارند؟ برای یافتن مدل مفهومی مناسب برای پاسخ به مجموعه این پرسشها، پژوهش کنونی شکل گرفته است.
این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و بر پایه راهبرد پیمایش انجام شده است. منابع به شیوه اسنادی (با ابزار فیش برداری) و میدانی (با ابزار پرسشنامه) جمع آوری شده و داده ها پس ازکدگذاری در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته است.
جامعه آماری در بخش یافته های میدانی، 70 نفر از خبرگان، متخصصان و کارشناسان اعم از دانشگاهی و دستگاه های اجرایی بوده است که در زمینه بافت فرسوده و رویکردهای مواجهه با این بافت ها صاحب مقاله و پژوهش بودهاند. این جامعه اعم از دانشجویان دکتریف اساتید دانشگاه و همچنین کارشناسان شهرداری بوده است.
نمونه گیری به صورت هدفمند و برابر با همان تعداد جامع آماری انجام شده و به عبارتی تمام شماری در دستور کار قرار گرفته است.
یافته ها در قالب جداول توصیفی و نمودارهای تحلیلی ارایه شده و در نهایت با آزمون میانگین و انحراف معیار، هر یک از معیارها و زیرمعیارهای پژوهش مورد سنجش قرار گرفتند.
2-مبانی نظری
پدیدارشناسی یا پدیده شناسی در ابتدای سدهی بیستم میلادی توسط ادموند هوسرل پایه گذاری شد و سپس توسط حلقه ای از متأثرینش در دانشگاه گوتینگن ودانشگاه لودویگ ماکسیمیلیان مونیخ در آلمان گسترش یافت. جنبش فلسفی پدیدارشناسی سپس به فرانسه، ایالات متحده آمریکا و دیگر نقاط، اغلب در زمینه ای بسیار متفاوت از کارهای اولیهی ادموند هوسرل، انتشار یافت. پدیده شناسی را نباید جنبشی یکتا دانست بلکه نویسندگان مختلف این فلسفه در یک خانواده جای می گیرند ولی در همین حال تفاوت های چشمگیری دارند. پدیدارشناسی یک دکترین یا مکتب یکتا نیست بلکه می توان آن را یک طرز فکر، متُد و سبک، و تجربه ای باز و همواره نو شونده که نتایج متفاوتی دارد دانست.
ادموند هوسرل پدیدارشناسی را با تأکید بر وجوه التفاتی ذهن و با هدف منظم ساختن فلسفه و فلسفه شناخت به طور اخص به کار برد. البته این واژه را نخستین بار یوهان هنریش لامبرت به کار برد. پدیدارشناسی با تفکیک آگاهیِ با واسطه و بی واسطه از یکدیگر، آگاهی انسان را از پدیدارهای ذهنی که بدون واسطه در ذهن وی ظاهر می شوند و ممکن است حتی عینیتی هم نداشته باشند، مطالعه می کند. هوسرل معتقد است هر فعالیت ذهنی «وجه التفاتی» خاصی دارد، یعنی چیزی که ذهن ما در موردش به تفکر می پردازد در یک لحظه خاص به دلیل التفات ذهنی موجود می شود، حال آنکه ممکن است آن وجود ذهنی، موجودی عینی نباشد. در نظر هوسرل موضوع فلسفه همین موضوعات مورد آگاهی است، یعنی هر آنچه که تجربه می کنیم، اعم از اینکه وجود داشته باشد یا نداشته باشد. هوسرل اصطلاح پدیدارشناسی را هم برای «روش» خاص و هم برای اصول و مبادی فلسفی خود به کار می برد. او از دو واژه «منشأ» و «آغاز» در تبیین و توضیح این اصول و مبادی استفاده می کند. اندیشه ی هوسرل با خودآگاهی مبتنی بر پدیدارشناسی آغاز می شود و بر نقطه آغازین تفکر تأکید می ورزد و بر این باور است که اندیشمند می تواند بر سبق ذهن ها و تمایلات غالب آمده و تنها بر مطالب متقین اتکا داشته باشد (هوسرل، 1386؛ به نقل از سلیمی و شرفی، 1394: 5).
پدیدار شناسی از نظر لغوی عبارت است از مطالعه پدیده ها از هر نوع و توصیف آنها با در نظر گرفتن نحوۀ بروز تجلی آنها، قبل از هرگونه ارزش گذاری،تأویل و یا قضاوت ارزشی.در نگاهی دیگر اگر پدیدارشناسی را معناشناسی بدانیم ،معناهایی که در زندگی انسان پدیدار می شوند، یک نظام معنایی را شکل می دهند. این نظام معنایی با اضافه نمودن وجود به زمان و مکان بدست می آید و شناسائی این نظام معنایی نیز ازهمین راه حاصل می شود ، یعنی یک شناخت مضاف به زمان و مکان که آن را تجربه زندگی می نامند.
ادموند هوسرل را به عنوان پایه گذارمکتب پدیدار شناسی می شناسندو فیلسوفانی مانند مارتین هایدگر، ژان پل سارتر و موریس مرلوپونتی را به عنوان توسعه دهندگان این مکتب می شناسند.تأثیری که برنتانو بر شاگردش هوسرل بر جای گذاشت سبب شد تا هوسرل مکتب پدیدارشناسی را پدید آورد (امامی سیگارودی و دیگران، 1391).
پدیدارشناسی بررسی ساختارهای آگاهی است آن چنان که از منظرِ اول شخص تجربه می شود . ساختار اصلی هر تجربه ای، قصدیت آن (قصدی بودن)، یعنی روی داشتن آن تجربه به چیزی است. زیرا هر تجربه ای ، تجربهای است از عینی یا در بارۀ عینی. تجربه به واسطه محتوا یا معنایش (که عین مورد نظر را بازنمایی می کند) بعلاوۀ شرایط مقتضی امکان، روی به عینی دارد.
پدیدار شناسی شناخت یا بررسی پدیدارهاست، شناخت نمودها یا ظهورات چیزها، یا چیزها آن چنان که درتجربه ما نمودار می شوند. پدیدارشناسی تجربه آگاهانه را آن چنان که از منظر سوبژکتیو یا اول شخص تجربه می شود موضوع بررسی قرار می دهد.بر این اساس این حیطه از فلسفه را باید از سایر حیطه های اصلی فلسفه مانند هستی شناسی،معرفت شناسی، منطق و اخلاق متمایز کرد و در عین حال به آنها مربوط دانست (اسمیت،دیوید وودراف، 1393).
اصطلاح پدیدارشناسی از نظر هوسرل، کار توصیف، اکتشاف، تجزیه و تحلیل پدیدارهاست. پدیدارشناسی تنها در مقام آن نیست که به حقیقت پدیده های ذهنی دست یابد، بلکه می خواهد بداند، این پدیدارها چه رابطه ای با ارگانیسم حسی، بدنیو عوامل محیطی دارند. در واقع پدیدارشناسی هم توضیح ذهن است و هم توضیح و تفسیر محتوا و موضوع ذهن. خواه آن موضوع وجود واقعی داشته و موافق با دنیای خارج باشد و خواه وجود خارجی نداشته و موافق با دنیای خارج نباشد (Miller,Brewer, 2003).
به نظر برخی از صاحب نظران نمی توان برای تحقیق پدیدارشناسی یک سلسله مراحل ثابتی را ارائه داد (هاین و اوستین، 2001؛ دایمون و هالوی، 2002). این امر به توانایی محقق در انجام تحقیق پدیدارشناسی بستگی دارد، زیرا انجام روش تحقیق پدیدارشناسی بسیار مشکل و پیچیده بوده و نیازمند آگاهی دقیق از کاربردها، فرایند و موارد مورد نیاز جهت انجام آن است. و البته انجام آن به محققان تازه کار پیشنهاد نمیشود. با این وجود مراحل زیر برای انجام تحقیق پدیدارشناسی پیشنهاد می شود (بازرگان، 1387؛ دایمون و هالِوی، 2002؛ لستر، 1999؛ موریسِی و هایگ، 2006):
نمودار شماره 1: فرایند روش تحقیق پدیدارشناسی
بافت های تاریخی شهری میراثی ارزشمند در فرهنگ یک جامعه و معماری وابسته و به جای مانده از نسل های گذشتگانمان است. طوری که محدودۀ تاریخی در مراکز شهرها مظهر رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بوده است. همچنین حفظ و احیای ابنیههای تاریخی با تغییرکاربری سازگار در راستای سازماندهی تأثیرگذار در یک سیستم شهری به صورت جامع و سامانهای باعث راهیافت عملگرایانه و یکپارچگی حیات بافتهای تاریخی شهری همسو با شهر زنده و رگههای اصلی هویت میتوان نگه داشت (کلانتری خلیل آباد، حاتمی نژاد، 1385: 90-176).
بافت های قدیمی شهرها به واسطه دیرینگی بناهای ارزشمند تاریخی و وجود عناصر معماری آمیخته با هنر و هویت بناها ارتباط گسترده ای با فرهنگ یک جامعه و به تأسی از ساختارهایی با کاربری های منحصربه فرد فضایی و عملکردهای مختلف سنجیده می شود (شاطری وایقان و دبدبه، 1398: 59).
بافت هاي تاريخي شهرها آثار گرانبهايي هستند که فرهنگ، تاريخ، دانش معماري و شهرسازي گذشته جامعه شهري را نشان مي دهند و يا در بيان روشنتر هويت و شخصيت اجتماعي فرهنگي شهر را به نمايش مي گذارند (قادری و دیگران، 1391: 97-113).
سوابق جهانی مداخله و اقدام در بافت فرسوده
کشورهای مختلف جهان در اروپا، آمریکای شمالی و جنوبی، آسیا و آفریقا دارای تجارب متعدد و متنوع از جهت مداخله در بافت های شهری می باشند. هر یک از این تجارب با اهداف، دلایل متفاوت و در بستری خاص و منحصر به فرد تعریف شده و به انجام رسیده اند. اما چشم انداز و ضرورت نوسازی شهری در همه نمونه های انجام شده، بهبود و ارتقای کیفیت سکونت و فعالیت در شهر می باشد.
نوسازی شهری از اواسط قرن نوزدهم با اقدامات هوسمان در شهر پاریس آغاز می شود و با نوشتههای راسکین و موریس در انگلستان و اقدامات کامیلوسیت در اتریش ادامه پیدا می کند. نوسازی شهری پس از جنگ جهانی دوم و به خصوص از دهه 1960 دچار تغییر جهت میگردد (حبیبی،1381، به نقل از عندلیب،1387: 22).
تجارب جهانی نوسازی شهری از نظر موضعی در دو دسته مداخله در بافت های تاریخی و ارزشمند و مداخله در بافت های فرسوده معمولی قابل دسته بندی می باشد.
عمده تجارب کشورهای اروپایی و نیز کشورهایی همانند مصر، سوریه و لبنان در زمینه نوسازی شهری، متمرکز بر بافت های تاریخی می باشد. در بافت های تاریخی به دلیل وجود عناصر و بناهای ارزشمند، مداخله صورت گرفته حداقلی بوده و بر اساس نظریات حفاظت و صیانت از میراث فرهنگی و معنوی صورت می گیرد. مهمترین زمینه ها و اهداف مداخله در این بافت ها، توسعه ظرفیت های گردشگری و ارتقای سطح اقتصادی بافت می باشد به گونه ای که در کشورهایی که گردشگری به عنوان یکی از منابع درآمدی اصلی آن بر شمرده می شود، این بافت ها مهمترین ابزار برای این هدف به شمار می روند(عندلیب،1387: 22).
مداخله در بافت های غیرتاریخی نیز دارای تجارب متعدد می باشد. اقدامات مداخله ای با اهداف متفاوت اعم از مقابله با ناامنی های اجتماعی، ایجاد خیابان های وسیع، تولید انبوه مسکن، بازسازی پس از دوران جنگ یا زلزله و .... صورت گرفته است. در ادامه به تاریخچه و سیر تکوینی احیای بافت های فرسوده در جهان و چند نمونه از مداخله در بافت های فرسوده در کشورهای مختلف اشاره می شود.
تاريخچه و سير تکويني اقدامات در جهان
گرچه حدود دو قرن است که کشورهای اروپایی به حفظ و احیای مناطق قدیمی که دچار فرسودگی شهری شده اند پرداخته اند، اما دخالت همه جانبه به معاصر سازی، بعد از جنگ جهانی دوم ابعادی وسیع و نو یافت. از جمله عوامل موثر در گرایش به حفظ و احیای مناطق قدیمی و مرکزی شهرها به ویژه پس از سال های دهه هفتاد میلادی، میتوان به کاهش جذابیت های حومه نشینی، پر هزینه بودن گسترش شهر در سطح، مشکلات مربوط به دسترسی به محل کار و فعالیت، مسائل زیست محیطی و تشکیل کنگرههای مختلف برای حفظ مناطق و ابنیه تاریخی اشاره کرد. کنگره آتن در سال 1931، ارزش نهادن به آثار تاریخی و هنری را تصویب و توجه مدیران شهری، شهرسازان و برنامهریزان شهری را به حفاظت از محله ها و مناطق قدیمی، یادمانها و فضاهای در برگیرنده خاطرات جمعی تشویق کرد. البته در این کنگره، توجه معطوف به حفاظت کالبدی بود و جنبه های گوناگون زندگی انسان در این قبیل پهنهها از نظر شرکتکنندگان در کنگره دور مانده بود. در سال 1960، کنگره گوبینو توجه به وضعیت اجتماعی شهرها و برطرف ساختن نابسامانی های شهری در مناطق تاریخی و کهن را مطرح ساخت و در سال 1975 موضوع مشارکت همهجانبه مردم و چگونگی زندگی در این قبیل پهنهها مورد توجه منشور شورای اروپا در لوکزامبورگ قرار گرفت. از این پس، علاوه بر معماران که همواره به حفظ، مرمت و احیای میراث باقیمانده از جهت کالبدی توجه داشتند، جامعه شناسان، اقتصاددانان، جغرافیدانان و شهرسازان به پهنه های قدیمی و تاریخی که به نوعی دچار فرسودگی شده بودند، علاقمند شدند.
پذیرفتنی است که تعاریف و برداشت ها از "پهنه شهری فرسوده"، می تواند در هر کشوری متفاوت از کشور دیگر باشد و اهداف مداخله نیز گوناگون می باشد. محله لوماره در پاریس، شهر قدیمی اسلو، منطقه قدیمی جولری کوارتر در بیرمنگام، شهر قدیم قاهره، منطقه کهن حفصیه در تونس و مناطق فرسوده تهران از جمیع جهات با یکدیگر متفاوت هستند. آثار با ارزش باقیمانده از زمانه های دور، هویت و شخصیت های محلی، ساختار اجتماعی و اقتصادی ساکنان و بومیان، وضعیت کالبدی ساختمان های مسکونی، کاربری ها، مدیریت شهری و.... دارای تفاوت ماهوی و بنیادی می باشند. اما در این میان نمیتوان بی نیاز از نگاه به تجربه های مداخله در بافت های قدیم (تاریخی، فرهنگی، فرسوده و...) در کشورهای دیگر بود و تجربیات دیگران را نادیده گرفت. بررسی تجارب جهانی نوسازی در بافت های فرسوده شهری، از نقطه نظر شیوههای مداخله، حاکی از آنست که چهار روش مورد استفاده بوده است: در روش اول که بدنه سازی (اصلاح هندسی و تعریض معابر) می باشد، شهرداری ها طی تهیه طرح تفصیلی شهر نسبت به تعریض و اصلاح هندسی معابر براساس اصول شهرسازی اقدام نموده و چنانچه مالکان این جداره ها اقدام به نوسازی نمایند، موظف به عقب نشینی و نوسازی براساس طرح می باشند. لیکن شهرداری ها در این راستا، با ارائه امتیازات نسبت به تشویق مالکان اقدام می نمایند.
در روش دوم با عنوان: "نوسازی بخش خصوصی یا سازمان های دولتی غیرمرتبط"، ضمن معرفی محدود طرح، به سرمایه گذار اجازه داده می شود نسبت به تملک محدوده مورد نظر اقدام نموده و پس از تهیه طرح، براساس اصول شهرسازی نسبت به نوسازی اقدام نماید. همچنین با در اختیار گذاردن امتیازاتی در جهت افزایش سود اقتصادی طرح، برای سرمایه گذار ایجاد انگیزه نماید.
در روش سوم، نوسازی از طریق برقراری امتیازات تشویقی است که شهرداری ها ضمن تهیه طرح تفصیلی و ارائه آن به ساکنان، ضمن ارائه امتیازاتی به آن ها، ساکنان را به نوسازی تشویق می نماید. لذا چنانچه خود ساکنان توانایی اجرای طرح را نداشته باشند، سرمایه گذار را افراد دیگری بر پایه شراکت بین طرفین انجام داده و در نهایت، سود اجرای طرح بین طرفین تقسیم می گردد.
در روش چهارم، نوسازی با مداخله مستقیم دولت می باشد که سرمایه گذاری در آن از طرف دولت انجام شده و ساکنان این گونه از بافت های فرسوده به مکان دیگری که بطور موقت احداث شده منتقل می شوند، سپس نسبت به نوسازی محدوده طرح اقدام می گردد. لیکن پس از اجرای طرح، ساکنان به محل زندگی خود بازگشته و از بابت انجام هزینه های نوسازی طرح به دولت بدهکار می شوند.
تنوع تجارب جهاني در زمينه نوسازی مرمت بافت فرسوده و تاریخی شهري بسيار شايان توجه است. کشورهاي مختلف با فرهنگها، زبانها و اعتقادات متفاوت، تجارب بسيار ارزنده اي را در طول تاريخ از خود برجاي گذاشته اند که نشان دهنده هويت هر يک از شهرهاي تاريخي در جهان مي باشد. اين تجارب با کارهاي هوسمان در پاريس و نوشته هاي راسکين و موريس در انگلستان و اقدامات سيت در اتريش آغاز شد. پس از جنگ جهاني دوم خصوصاً بعد از دهه 1960 اتفاقات مهمي رخ داد که سبب تغيير جهت روند مرمت شهري در جهان شد (حبيبي و ديگران، 1381: 71). در ادامه به سیر تحول و تکوین رویکردهای مرمت شهری پرداخته مي شود.
سیر تحول و تکوین رویکردها و سیاستها
نگاهی به پنجاه سال تجربه و تئوری مرمت شهری، در معنای عام خود از سال های 1950 تا اوایل قرن حاضر، بیانگر مراحل تقریبا متفاوت، البته با اندکی همپوشانی این دوره های تاریخی است. هر کدام از این مراحل با هدف احیا و مرمت مراکز و بافت های قدیمی شهری، بیانگر سطوح مختلفی از مداخله، دگرگونی در مفهوم و محتوی و وارد شدن جنبه ها و عرصه های جدید در مقوله مرمت شهری است.
در بررسی سیر تکاملی بازآفرینی شهری نگاهی به بیش از یک قرن تجربه تئوری بهسازی و باز آفرینی شهری از بعد از انقلاب صنعتی تا قرن حاضر، نشان از سیر زیر است:
-قرن نوزدهم و پیامدهای انقلاب صنعتی
-حفاظت و توسعه در نیمه اول قرن بیستم
-دهه 1950، رویکرد بازسازی شهری
-دهه 1960، مرمت شهری با رویکرد باز زنده سازی (تجدید حیات شهری)
-دهه 1970، مرمت شهری با نگرش نوسازی شهری
-دهه 1980، مرمت شهری با نگرش توسعه مجدد یا بازآفرینی اقتصاد مدار
-دهه 1990، نگاه بازآفرینی شهری
-هزاره سوم، مرمت شهری با رویکرد نوزایی (رنسانس) شهری
نمودار شماره 2: سیر تحول بازآفرینی شهری و سیاستهای بهسازی و نوسازی بافت فرسوده
در ادامه، دور های مختلف به همره نوع سیاست هر دوره، راهبرد اصلی و جهت گیریهای عمده در هر دوره، دست اندرکاران بانفوذ و گروه های ذینفع و سایر ویژگی های هر دوره مشخص شده است.
جدول شماره 1: سیر سیاستهای بهسازی و نوسازی بافت فرسوده
دوره | قرن 19 | نیمه اول قرن 20 | دهه 1950 | دهه 1960 | دهه 1970 | دهه 1980 | دهه 1990 | هزاره سوم |
نوع سیاست هر دوره | شکل گیری تئوری های مرمت | حفاظت و توسعه | بازسازی | باززنده سازی | نوسازی | توسعه مجدد | بازآفرینی | نوزایی (رنسانس) |
راهبرد اصلی و جهت گیری | اقدامات حفاظتی و نگهداشت آثار تاریخی ارزشمند | تداوم جنبش حفاظت | بازسازی و گسترش مناطق قدیمی تر شهرها و شهرک ها اغلب بر اساس یک طرح جامع، رشد حومه نشینی | تداوم راهبردهای دهه 1950، رشد حومه ای و حاشیه ای، برخی تلاش های اولیه در توانمندسازی | تمرکز بر روی نوسازی در جای اولیه خود و طرح های واحد همسایگی؛ کماکان توسعه در حاشیه شهر | طرح های متعدد بزرگ برای توسعه و توسعه مجدد پروژه های کلان مقبیاس بر هزینه پروژه های خارج از شهر | حرکت به سوی شکل جامع تری از سیاستگذاری اعمال تمرکز بر روی راه حل های یکپارچه | همزیستی و همنشینی سبک ها و فرهنگهاا |
دست اندرکاران بانفوذ و گروه های ذینفع | دولت | دولت | دولت ملی و محلی، پیمانکاران و توسعه دهندگان خصوصی زمین و املاک | حرکت به سوی توازن بیشتر میان بخش های عمومی و خصوصی | نقش رو به افزایش بخش خصوصی و تمرکززدایی با واگذاری قدرت بیشتر به دولت محلی | تأکید بر نقش بخش خصوصی و کارگزاران خاص افزایش شراکت | شراکت به عنوان رویکرد غالب |
|
کانون اقتصادی |
|
| سرمایه گذاری بخش عمومی با مداخله نسبی بخش خصوصی | ادامه روند دهه 1950 با افزایش اثر سرمایه گذاری بخش خصوصی | محدودیت منابع بخش عمومی و رشد سرمایه گذاری بخش خصوصی | تسلط بخش خصوصی با تأمین گزینشی بودجه از سوی بخش عمومی | توازن بیشتر میان بودجه تأمین شده از سوی بخش عمومی، خصوصی و داوطلبانه |
|
محتوای اجتماعی |
|
| بهبود معیارهای زندگی و ساخت مسکن | بهبود اجتماعی و رفاه | اقدام اجتماع مدارو اختیار بیشتر | گروه های اجتماعی خودیار با حمایت بسیار گزینشی دولت | تأکید بر نقش گروه های اجتماعی | توجهبه ابعاد هنری و فرهنگی و اصالت بخشی به محلات شهری |
تأکید فیزیکی | حفاظت از تک بناهای تاریخی |
| جایگزینی نواحی درونی و توسعه حاشیه ای | تداوم برخی رویکردهای دهه 1950 موازی با توانمندسازی نواحی | نوسازی های گسترده بیشتر در مناطق شهری قدیمی تر | طرح های بزرگ جایگزینی و توسعه جدید، طرح های کلان مقایاس پرهزینه | میانه رو تر از دهه 1980، توجه به میراث و نگاهداشت ابنیه | شامل نمودن همه گروه های اجتماعی در شهر و فعالیت های آن با طراحی محیط فیزیکی در ارتباط است. |
رویکرد محیطی |
|
| منظرسازی و تاحدودی گسترش فضای سبز | بهسازی گزینشی | بهسازی محیطی همراه با برخی ابتکارات | افزایش توجه به رویکردی گستردهتر نسبت به محیط | معرفی ایده گسترده تری از پایداری محیط |
|
منبع: تلخیص و برداشت از رابرتز به نقل از صحی زاده و ایزدی، 2000؛ همچنین پوراحمد و دیگران، 1389: 73-92
بهدنبال مطرح شدن دیدگاه توسعه پایدار و توجه بیشتر صاحبنظران، این الگو وارد مقوله برنامهریزی شهری و شهرسازی شد. نظریه توسعه پایدار شهری رهآورد گفتگوهای طرفداران محیط زیست درباره مسائل محیط زیستی بهویژه محیط زیست شهری است که بهدنبال نظریه توسعه پایدار برای پشتیبانی از منابع طبیعی ارائه شد. توسعه پایدار شهری یعنی شرایطی که شهرنشینان امروز و شهرنشینان فردا بتوانند از عمر دراز و در عین حال سازنده بهرهمند گردند و ضمن تندرستی در آن در کمال آرامش و امنیت زندگی کنند. از سوی دیگر نظریه توسعه پایدار شهری مسائلی چون جلوگیری از آلودگیهای محیط شهری و ناحیهای، کاهش ظرفیتهای تولید محلی، ناحیهای و ملی، حمایت از بازیافتها، عدم حمایت از توسعه زیانآور و برطرف ساختن شکاف میان غنی و فقیر را مطرح میکند. پایداری مفهومی پویا است و تأکید بر بهرهگیری از منابع در یک حالت ماندگار دارد. این وضع در بین سطوح رشد متنوع کشورهای جهان دارای معانی متفاوتی است، زیرا در کشورهای توسعه نیافته، سرمایه لازم برای ماندگاری وجود ندارد و بیشترین تخریبهای محیط زیستی نیز در این نواحی رخ میدهد.
چه شهری را میتوان پایدار دانست؟ (Girardet (1999 در جواب این سؤال میگوید، شهر پایدار شهری است که بهنحوی سازماندهی شده است که تمام شهروندانش را در تأمین نیازهایشان توانمند سازد و سطح رفاه آنها را بدون اینکه به طبیعت آسیب وارد شود و یا شرایط زندگی دیگر افراد به خطر افتد، در زمان حال و آینده ارتقاء دهد. بهنحوی کاربردیتر (Cahill(2002 یک شهر پایدار را شهری میداند که در آن تراکم ساختمانی بالاست و ارجحیت روشهای حمل و نقل با پیادهروی و دوچرخه سواری و حمل و نقل عمومی است. نیاز به تمرکز بر روی پایداری قابلیت زیست شهر به سه دلیل مشهود است. اول اینکه، شهرها در حال تبدیل شدن به محلهای اصلی زندگی بشر (بیش از 50 درصد جعیت جهان) هستند. در حالی که در سال 1900، 150 میلیون نفر از جمعیت جهان در شهرها میزیستند، این رقم در سال 2000 به بیش از 9/2 میلیارد رسید. این ارقام به این معنی است که درصد جمعیت شهری جهان از 10% در سال 1900 به 49% در سال 2000 رسید. در کشورهای توسعه یافته در قرن گذشته درصد جمعیت ساکن در شهر به حدود 75% رسید (Lomborg, 2001).
دوم اینکه، در حالی که شهرها در حال تبدیل شدن به محلهای اصلی زندگی بشر با بیش از 70% جمعیت شهری در انتهای قرن 21 هستند، زندگی شهری تنها کمتر از یک درصد تاریخ پیدایش بشر را در بر میگیرد. بنابراین رشد شهری و زندگی در شهر تجربه جدیدی برای جوامع انسانی بهشمار می رود. بسیاری از تئوریهای اجتماعی، فرهنگی، حتی سیاسی در قرنهای 19 و20 سعی در توضیح روابط انسانی در شهر داشتهاند (Redfield & Singer, 1954; Tonnies, 1988). دانستن اینکه آیا زندگی شهری سیستمهای فرهنگی، اجتماعی و بومی را تغییر خواهد داد، یا اینکه جوامع در فضای شهری تجارب اجتماعی و فرهنگی جدیدی کسب میکنند یک، نیاز است (Mumford, 1961). در نظریه توسعه، شهرگرایی به عنوان فاکتور مدرنیزاسیون و تحول اجتماعی و شهرها به عنوان قطبهای رشد به حساب میآیند (Gottmann, 1983).
سوم اینکه، اهمیت شهرها تنها در زمینههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی که مربوط به روابط میان انسانی است خلاصه نمیشود بلکه دانستن روابط انسان با طبیعت و انسان با منظر فرهنگی درون محیط زیست مهندسی شده بشر نیز لازم است. متأسفانه شهرها در حال گسترشند و شهرگرایی بدون درنظر گرفتن محیط زیست، منابع طبیعی و زمین دائما در حال رشد است.
توسعه پایدار شهری به راه حلهای جدید فنی و تشکیلاتی نیاز دارد تا استفاده کارآمد از منابع و کاهش جمعیت و ضایعات را تضمین کند. روز به روز روشنتر میشود که سیاستهای مناسب محیط زیستی میتواند منافع اقتصادی و اجتماعی متعددی را در پی داشته باشد. برای نمونه سیستمهای انرژی تجدیدپذیر میتواند جای سوخت فسیلی را بگیرد و تعداد زیادی مشاغل محلی ایجاد کند. امروزه عوامل متعددی (از جمله: شهر سالم، کاهش آلایندهها، تأکید بر منابع تجدید شونده، فقر زدایی و غیره) در زیر مجموعه توسعه پایدار و بهطور خاص توسعه پایدار شهری قرار میگیرند.
در یک دیدگاه اجمالی مبانی نظری مفهوم پایداری در شهر و ناحیه شامل موارد زیر میشود:
کاهش آلودگی، نگهداری منابع طبیعی، کاهش حجم ضایعات شهری، افزایش بازیافتها، کاهش انرژی مصرفی، افزایش جانداران مفید در شهر و روستا، افزایش تراکم متوسط در حومههای شهری و شهرهای کوچک، کاهش فواصل ارتباطی، ایجاد اشتغال محلی، توسعه متنوع در مراکز اشتغال، توسعه شهری کوچک برای کاهش اتکا به شهرهای بزرگ، ساختار اجتماعی متعادل، حمل و نقل عمومی و کاهش راهبندان جادهای، مدیریت ضایعات بازیافت نشدنی و توزیع منابع و تهیه غذای پایدار محلی.
به این طریق اولاً با جانشینی منابع و نوسازی آنها، اتخاذ سیاست کاربری صحیح و محافظت از زمین بالا میرود و ثانیاً با توجه به برنامهریزی شهری و ناحیهای و سازماندهی فضا توسعه پایدار شهری حاصل میشود.
برای اینکه توسعه ای پایدار باشد لازم است چند مشخصه داشته باشد:
1-بهره وری: درواقع یک معادلهی پویاست بین سیستم طبیعی و سیستم های اجتماعی-اقتصادی که تولید غذا و دیگر کالاها را برای مردم تضمین می کند، بدو اینکه برای سیستم ضرری داشته باشد. بهره وری ظرفیت جامعه برای استفاده یا تغییر شکل سیستم های طبیعی در تولید غذا و کالا با بازده بهیه را می سنجد.
2-عدالت: یعنی طرفیت جامعه در توزیع عادلانهی فرصت ها و تهدیدهایی که ناشی از کاربرد یا تغییر سیستم های طبیعی پیرامون هستند، مانند توزیع آنچه که از فرایند توسعه حاصل می شود. این اصطلاح درمورد توزیع ثروت در بین مردم نیز به کار می رود.
3-انعطاف پذیری: به ظرفیت جامعه در واکنش به فشاراهای طبیعی یا تحمیلی یا ضربه های ناگهانی گفته می شود. انعطاف پذیری یعنی قابلیت سیستم برای ترمیم یا نگهداری سطح بهره وری در بی نظمی های کوتاه یا طولانی مدت.
4-ثبات: یعنی ظرفیت جامعه در ادامه استفاده یا تغییر فرایند سیستم های طبیعی بدون دگرگونی شدید (مولدان و بیلهارز، 1381: 387).
3-بررسی و تحلیل یافتهها
در هویت مکان، مطابق پژهشهای انجام شده توسط سایر پژوهشگران، مجموعه ای از معیارها و زیرمعیارها بدست آمده است. این معیارها و زیرمعیارها شاما خوانایی و تشخیص، آشنایی و شناخت، رضایتمندی، خودکارآمدی، تعامل اجتماعی، تناسب محیطی، دلبستگی و در نهایت، خاطره انگیزی است. همانگونه که که در قالب مدل مفهومی زیر قابل ترسیم است:
نمودار شماره 3: معیارها وزیرمعیارهای هویت مکان بر اساس برداشتی از پژوهش های پیشین
با مطالعه و تلخیص منابعی که درزمینه هویت در بافت های ارزشمند شهری کارکرده اند، در زمینه بافتهای فرسوده تاریخی و ارزشمند شهری، می توان به مجموعهای از ابعاد و متغیرها دست یافت. مجموع ابعاد در دو دسته عینی (شامل ابعاد اجتماعی و شکلی) و ذهنی (شامل بُعد معنایی) قابل دسته بندی است.
نمودار شماره 4: ابعاد هویت در بافت های ارزشمند شهری
در مجموع برای بررسی پدیدار شناختی هویت مکان در بافت های فرسوده ارزشمند با رویکرد شهر پایدار، مدل مفهومی زیر پیشنهاد میشود:
نمودار شماره 4: مدل مفهومی پدیدار شناختی هویت مکان در بافت های فرسوده ارزشمند با رویکرد شهر پایدار
برای آزمون صحت و اعتبار الگوی بدست آمده، از پرسشنامهای استفاده شد که بین خبرگان توزیع گردید. مقصود از خبرگان شامل اساتید دانشگاهی؛ اساتید گروه مدیریت شهری، شهرسازی و جغرافیا و برنامه ریزی شهری، دانشجویان دکتری و فارغ التحصیلان کارشناسی ارشد و متخصصین شهردای بوده است. مشروط به اینکه در زمینه بافت فرسوده شهری و هویت در بافت های تاریخی و ارزشمند شهری، دارای تجربه باشند. در تکمیل این پرسشنامهها، ابتدا موضوع پژوهش و هدف آن بخوبی تبیین گردید و سپس الگوی پیشنهادی که پژوهش بدان دست یافته است (الگوی مفهومی پژوهش) بصورت ترسیم شده در اختیار آنان قرار گرفت. در انتها از متخصصین، کارشناسان و اساتید خواسته شد به پرسشهایی که در زمینه اعتبار و تناسب الگوی مدنظر میباشد پاسخ دهند.
توزیع فراوانی جامعه آماری بر اساس ترکیب سنی در جدول و نمودار بعدی نشان داده شده است.
جدول شماره 2: توزیع جامعه آماری بر اساس ترکیب سنی | |||||
| Frequency | Percent | Valid Percent | Cumulative Percent | |
Valid | تا 39 سال | 15 | 21.4 | 21.4 | 21.4 |
از 40 تا 49 سال | 28 | 40.0 | 40.0 | 61.4 | |
از 50 سال به بالاتر | 27 | 38.6 | 38.6 | 100.0 | |
Total | 70 | 100.0 | 100.0 |
|
نمودار شماره 4: توزیع جامعه آماری بر اساس سنی
آنگونه که از جدول و نمودار پیداست، اغلب جامعه آماری در رده سنی 40 تا 49 سال قرار دارند.
جدول و نمودار بعدی به ترکیب جنسی جامعه آماری مربوط می شود.
جدول شماره 3: توزیع جامعه آماری بر اساس ترکیب جنسی | |||||
| Frequency | Percent | Valid Percent | Cumulative Percent | |
Valid | مرد | 63 | 90.0 | 90.0 | 90.0 |
زن | 7 | 10.0 | 10.0 | 100.0 | |
Total | 70 | 100.0 | 100.0 |
|
نمودار شماره 4: توزیع جامعه آماری بر اساس ترکیب جنسی
مطابق جدول و نمودار پیشین، 90 درصد جامعه آماری را مردان تشکیل می دهند.
ترکیب جامعه آماری از نظر تحصیلات در جدول و نمودار بعدی نشان داده شده است.
جدول شماره 4: توزیع جامعه آماری بر اساس ترکیب تحصيلات | |||||
| Frequency | Percent | Valid Percent | Cumulative Percent | |
Valid | تا کارشناسي | 1 | 1.4 | 1.4 | 1.4 |
کارشناسي ارشد | 38 | 54.3 | 54.3 | 55.7 | |
دکتري | 31 | 44.3 | 44.3 | 100.0 | |
Total | 70 | 100.0 | 100.0 |
|
نمودار شماره 4: توزیع جامعه آماری بر اساس ترکیب تحصيلات
بر اساس جدول و نمودار بالا، بیشترین درصد افراد دارای تحصیلات کارشناسی ارش هستند (54.3 درصد) و در مرتبه بعدی، افراد دارای تحصیلات دکتری (43.3 درصد) قرار دارند.
بری ارزیابی مقادیر تناسب و اعتبار الگوی مفهومی پژوهش، از مجموعهای از معیارها استفاده شده است. معیارهای مورد پرسش در جدول بعد بیان شده است.
جدول شماره 5: معیارهای سنجش و ارزیابی تناسب و اعتبار الگوی مفهومی هویت مکان در بافت های فرسوده ارزشمند با رویکرد شهر پایدار
معیار | تشریح معیار/زیرمعیار |
متناسب بودن (Suitability) | میزان سازگاری با موضوع و اهداف پژوهش پدیدارشناختی هویت مکان در بافت های فرسوده ارزشمند با رویکرد شهر پایدار؟ |
میزان سازگاری با اهداف کلان دخالت مناسب در بافت فرسوده شهری؟ | |
میزان سازگاری با شرایط کنونی شهرهای میانی و کلانشهرهای کشور؟ | |
اثربخشی، سودمندی (Effectiveness) | میزان توانایی حل مسئلههای ناشی از بافت فرسوده در محیطهای شهری در آینده؟ |
میزان سودمندی در بهبود شرایط برای مداخلات هرچه بهتر بافت های فرسوده شهری؟ | |
مشروعیت (Legitimacy) | پذیرش الگو توسط صاحبنظران و اساتید؟ |
میزان پذیرش در چهارچوب سیاستگذاری های بافت های فرسوده و توسعه پایدار شهری؟ | |
پذیرش الگو توسط کارشناسان ارشد شهرداری و خبرگان شهرسازی و برنامه ریزی شهری؟ | |
پیوستگی و تداوم (Continuty) | به چه میزان به صورت یک مجموعه بهم پیوسته، از انسجام برخوردار است؟ |
به چه میزان بعنوان مجموعه راهبردهای قابل پیگیری و فعالیتهای قابل اجرا در بلندمدت ارزیابی می شود؟ | |
انعطاف پذیری (Flexibility) | قابلیت آزمون و تکرارپذیری الگو در سایر زمانها و مکانها (شهرهای مختلف کشور)؟ |
به چه میزان در مورد شهرهای میانی و یا کلانشهرهای دارای وضعیت مشابه قابل تطبیق است؟ | |
قاعده مندی (Regularity) | به چه میزان در راستای قوانین و مقررات و سیاستهای موجود در زمینه بافت های فرسوده شهری؟ |
تا چه میزان در راستای اهداف و خواستههای مدیریت شهری است؟ | |
شفافیت (Transparency) | میزان شفافیت و بی ابهام بودن؟ |
پس از آنکه نظرات 70 نفر از متخصصان، صاحبنظران و کارشناسان ارشد اخذ شد، داده ها در قالب نرم افزار تحلیل های آماری SPSS کدگذاری و در بانک داده این نرم افزار پیاده سازی شد. سپس میانگین، کمینه، بیشینه و مقادیر انحراف هریک از زیرمعیارها به شرح جداول بعدی محاسبه گردید.
جدول شماره 6: کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار در خصوص معیار متناسب بودن (Suitability) و زیرمعیارهای آن | |||||
| N | Minimum | Maximum | Mean | Std. Deviation |
میزان سازگاری با موضوع و اهداف پژوهش پدیدارشناختی هویت مکان در بافت های فرسوده ارزشمند با رویکرد شهر پایدار؟ | 70 | 3.00 | 5.00 | 4.7429 | .52985 |
میزان سازگاری با اهداف کلان دخالت مناسب در بافت فرسوده شهری؟ | 70 | 3.00 | 5.00 | 4.6857 | .52593 |
میزان سازگاری با شرایط کنونی شهرهای میانی و کلانشهرهای کشور؟ | 70 | 3.00 | 5.00 | 4.7571 | .57573 |
Valid N (listwise) | 70 |
|
|
|
|
نظر به جدول پیشین، باتوجه به اینکه میانگین زیرمعیارهای مربوط به معیار «متناسب بودن» بالاتر از 3 و حتی بالاتر از 4 می باشد، کاملا قابل قبول واقع شده است. همچنین با توجه به اینکه انحراف معیار همه آنها بسیار پایین (زیر 1) است نشان از این دارد که اتفاق نظر بالایی بین خبرگان و متخصصان درمورداین زیرمعیارها وجود داشته است. لذا مدل مفهومی از نظر این معیار، کاملا مورد تأیید قرار می گیرد.
جدول شماره 7: کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار در خصوص معیار اثربخشی، سودمندی (Effectiveness) و زیرمعیارهای آن | ||||||
| N | Minimum | Maximum | Mean | Std. Deviation | |
میزان توانایی حل مسئلههای ناشی از بافت فرسوده در محیطهای شهری در آینده؟ | 70 | 3.00 | 5.00 | 4.7714 | .54298 | |
میزان سودمندی در بهبود شرایط برای مداخلات هرچه بهتر بافت های فرسوده شهری؟ | 70 | 3.00 | 5.00 | 4.6857 | .62654 | |
Valid N (listwise) | 70 |
|
|
|
|
در جدول بالا مشاهده می شود که میانگین نمره زیرمعیارهای مجموعه معیار «اثربخشی، سودمندی» بیشتر از 4 است لذا زیرمعیارهای مذکور مورد تأیید قرار می گیرند. همچنین انحراف معیار پایین، دلیلی بر اتفاق نظر متخصصان در این خصوص است.
جدول شماره 8: کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار در خصوص معیار مشروعیت (Legitimacy) و زیرمعیارهای آن | |||||
| N | Minimum | Maximum | Mean | Std. Deviation |
پذیرش الگو توسط صاحبنظران و اساتید؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.9714 | .16780 |
میزان پذیرش در چهارچوب سیاستگذاری های بافت های فرسوده و توسعه پایدار شهری؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.9857 | .11952 |
پذیرش الگو توسط کارشناسان ارشد شهرداری و خبرگان شهرسازی و برنامه ریزی شهری؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.7571 | .43191 |
Valid N (listwise) | 70 |
|
|
|
|
در جدول بالا ملاحظه می شود که زیرمعیارهایی که مربوط به معیار مشروعیت می باشد، نمره بالای 4 کسب کرده است و این نشان می دهد که همگی مورد قبول واقع می شود. همچنین این زیرمعیارها از نظر انحراف معیار، وضعیت بسیار خوبی دارند زیرا انحراف معیارِ همگی این زیرمعیارها پیینتر از 1 است که بر این مبنی می توان نتیجه گرفت که اتفاق نظر بالایی در بین خبرگان و متخصصان در این باره وجود داشته است.
جدول شماره 9: کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار در خصوص معیار پیوستگی و تداوم (Continuty) و زیرمعیارهای آن | |||||
| N | Minimum | Maximum | Mean | Std. Deviation |
به چه میزان به صورت یک مجموعه بهم پیوسته، از انسجام برخوردار است؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.9571 | .20400 |
به چه میزان بعنوان مجموعه راهبردهای قابل پیگیری و فعالیتهای قابل اجرا در بلندمدت ارزیابی می شود؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.9714 | .16780 |
Valid N (listwise) | 70 |
|
|
|
|
آنگونه که از جدول بالا پیداست، بررسی و تحلیل آمارهای مربوط به زیرمعیارهای پیوستگی و تداوم، حاکی از این است که نمره میانگین آنها بالای 4 است. پس کاملا مورد پذیرش قرار گرفته است. ضمن آنکه انحراف معیارها بسیار پایین (زیر 1) است که این به معنی اتفاق نظر بسیار بالای خبرگان و متخصصان درخصوص این معیار است.
جدول شماره 10: کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار در خصوص معیار انعطاف پذیری (Flexibility) و زیرمعیارهای آن | |||||
| N | Minimum | Maximum | Mean | Std. Deviation |
قابلیت آزمون و تکرارپذیری الگو در سایر زمانها و مکانها (شهرهای مختلف کشور)؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.9714 | .16780 |
به چه میزان در مورد شهرهای میانی و یا کلانشهرهای دارای وضعیت مشابه قابل تطبیق است؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.9857 | .11952 |
Valid N (listwise) | 70 |
|
|
|
|
جدول فوق حاوی میانگین های بالاتر از 4 در خصوص زیرمعیارهای مربوط به معیار انعطاف پذیری است. ضمن آنکه انحراف معیار این زیرمعیارها بسیار پایین است (پایین تر از 1) و لذا می توان اینگونه تحلیل نمود که از نگاه خبرگان و متخصصان کاملا مورد تأیید قرار گرفته است.
جدول شماره 11: کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار در خصوص معیار قاعده مندی (Regularity) و زیرمعیارهای آن | |||||
| N | Minimum | Maximum | Mean | Std. Deviation |
به چه میزان در راستای قوانین و مقررات و سیاستهای موجود در زمینه بافت های فرسوده شهری؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.9429 | .23379 |
تا چه میزان در راستای اهداف و خواستههای مدیریت شهری است؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.7714 | .42294 |
Valid N (listwise) | 70 |
|
|
|
|
جدول بالا درخصوص زیرمعیارهای مربوط به معیار قاعده مندی است که ارقام میانگین بالای 4 و انحراف معیار زیر 1 تأیید کننده این معیار است.
جدول شماره 12: کمینه، بیشینه، میانگین و انحراف معیار در خصوص معیار شفافیت (Transparency) | |||||
| N | Minimum | Maximum | Mean | Std. Deviation |
میزان شفافیت و بی ابهام بودن؟ | 70 | 4.00 | 5.00 | 4.9714 | .16780 |
Valid N (listwise) | 70 |
|
|
|
|
با نگاه به جدول فوق می توان دریافت که خبرگان و متخصصان، معیار شفافیت را کاملا مورد تأیید قرار دادهاند زیرا میانگین بالای 4 و انحراف معیار پایین 1 گواهی بر اتفاق نظر آنان در خصوص این معیار است.
4-جمع بندی و نتیجه
شیوه مواجهه با بافت فرسوده شهری یکی از نگرانی های مدیران شهری در اغلب شهرهای بزرگ و متوسط، هم در جهان توسعه یافته و در جهان متر توسعه یافته می باشد. بخش هایی از شهر که از نظر زمانی نسبت به سایر نقاط عقب افتاده اند و سرعت تغییرات و تحولات را مانند پهنه های دیگر شهری، طی نکردند. این بافت ها جدا از آنکه از منظر مسائل کالبدی (مانند دوام و دسترسی) با مشکلات جدی مواجه هستند بلکه از نظر اجتماعی و اقتصادی نیز نوعی انزوا بر آنها حاکم است. در میان انبوه اقدامات برای زنده و پویاسازی این بافت ها و پیشگیری از زوال و فرسودگی هرچه بیشتر آنها در جهان و از جمله در کشور ما، مجموعه ای از سیاستها و راهبردها بکار رفته است که هر یک از آنها اگرچه دستاوردهایی به دنبال داشته اما پاسخگوی همه جانبه نیازهای حیاتی این بافتها نبوده است.
در جدیدترین نگاهها به این چالش شهری کشور، روش پدیدارشناسی در بستر و زمینه ای از توسعه پایدار مطرح می شود که می تواند کلید حل جامع مسائل باشد. اضلاع مثلث رهیافت مطلوب (به عنوان پایه های اقدام) شامل مشارکت (اعم از دولت، نهادهای عمومی و مردم)، برنامه ریزی راهبردی و توجه به اهداف پایداری است. در چنین مدلی، تحلیل و اقدام محیطی، اجتماعی و همچنین اقتصادی دارای نتایج و خروجی هایی است که از آن به عنوان توسعه زیست محیطی، توسعه اجتماعی و توسعه اقتصادی یاد می شود.
منبع
1. امامی سیگارودی ، عبدالحسین و دیگران (1391) روش شناسی تحقیق کیفی:پدیدارشناسی،فصلنامه پرستاری و مامایی جامع نگر، سال
2. هوسرل، ادموند (1386) ایده ی پدیدهشناسی، ترجمهی عبدالکریم رشیدیان، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی.
3. سلیمی، محمدرضا و روح انگیز شرفی (1394) بررسی ساختار وابعاد روشِ تحقیقِ کیفیِ پدیدارشناسی. کنفرانس بین المللی علوم انسانی، روانشناسی و علوم اجتماعی. 27 آبان 1394
4. اسمیت،دیوید وودراف، 1373 ، پدیدار شناسی،ترجمه مسعود علیا، تهران، انتشارات ققنوس
5. بازرگان، عباس (1387). روش های تحقیق کیفی و آمیخته، تهران: دیدار
6. حسین حاتمی نژاد و حسین خلیل آباد کلانتری (1385)"برنامه ریزی مرمت بافت تاریخی شهر یزد." تهران: انتشارات فراگستر.
7. شاطری وایقان، امید و محمد دبدبه (1398) رویکرد احیای بافت های تاریخی و ارزشمند شهری در حفظ هویت معماری بناها. مطالعات طراحی شهری و پژوهش های شهری سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۶ (پیاپی ۹)
8. قادري، اسماعیل، افسانه زمانی مقدم، سیدهاشم جلالی کنیمی (1391) تدوین راهبردهاي اجتماعی مدیریتی احیاء، توسعه و حفاظت بافتهاي تاریخی مطالعه موردي منطقه 12 شهرداري تهران. مجله مطالعات توسعه اجتماعی ایران، سال پنجم/شماره اول/زمستان 91
9. حبیبی، محسن و مقصودی، ملیحه (1381) ، مرمت ئشهری، انتشارات دانشگاه تهران،چاپ اول
10. عندلیب، علیرضا (1387) مجموعه یادداشت های نوسازی بافت های فرسوده، تهران، سزمان نوسازی شهر تهران
11. مولدان، بدریچ و بیلهارز، سوزان، شاخص های توسعه پایدار، نشاط حداد تهرانی، ناصر 32. محرم نژاد، تهران، انتشارات سازمان حفاظت از محیط زیست، اوّل، 1381ش.
12. صحی زاده، مهشید و ایزدی، محمد سعید (1383) حفاظت و توسعه شهری: دو رویکرد مکمل یا مغایر؟، فصلنامه شهرسازی و معماری آبادی، سال 14 ، شماره 43 ، صص 12-21
13. Robert.Brewer . d,john,2003, “the A-Z of social research” a dictionaryof key social science Miller,L. researchconcepts.
14. Hein, S. F and Austin, W.J. (2001). Emprical and Hermeneutic Approaches to Phenomenological Research in Psychology. a Comparision. Psychological Methods. 6: 3-17.
15. Daymon, Daymon and Holloway, Immy (2009). Qualitative Research Methods in Public Relations and Marketing Communications. 2nd Edition.
16. Morrissey, Gabrielle and Higgs, Joy. (2006). Phenomenological research and adolescent female sexuality Nova. The Qualitative Report. Volume 11 Number 1.
17. Patton, M. Q. (1990) Qualitative Lester, Stan. (1999). An introduction to phenomenological research. Taunton: Development Publication.Evaluation and Research Methods. London: Sage Publications.
18. Girardet, H. (1999). Creating sustainable cities. Totnes: Green Books.
19. Cahill, M. (2002). The environment and social policy. London: Routledge.
20. Lomborg, B. (2001). The skeptical environmentalist: measuring the real state of the world. Cambridge: Cambridge University Press.
21. Redfield, R., & Singer, M. (1954). The cultural role of cities. Econ Dev Cult Change, 3, 53–73.
22. Tonnies, F. (1988). Community and society. New Brunswick: Transaction Books.
23. Gottmann, J. (1983). The coming of the transactional city. Maryland: University of Maryland and Institute for Urban Studies.