Proposing a Social Solidarity Model and its Role in Family Intergroup Solidarity in Developing Countries: A Case Study of Tehran City
Subject Areas : Journal of Iranian Social Development Studies
1 - PhD student of cultural sociology, Islamic Azad University, Science and Research Branch, Tehran
Keywords: social solidarity, Renovation, developed countries, Developing Countries, family,
Abstract :
This research has been conducted to examine social solidarity and its role in family intergroup solidarity in developing countries, with a focus on a case study of Tehran city. Based on the previous findings and an examination of related theories in this field, the theoretical foundations of institutionalism, systems and new institutionalism approaches have been chosen as the theoretical framework of the research. This is a quantitative survey research, with a statistical population of families living in Tehran in 2016 and a sample size of 598 people. The study has used "cluster and probability sampling". All required data for this research have been collected with a researcher-made questionnaire and analyzed through descriptive statistics, one dimensional and two dimensional and inferential tables in SPSS. In order to measure the validity and reliability of the collected data, Cronbach's alpha has been drawn upon. In addition, the face validity has been obtained by researchers and experts' judgments.According to the results, the main hypothesis of the research was confirmed, meaning that there is a weak but positive significant correlation between social solidarity and family intergroup solidarity. Of the secondary hypotheses, those proposing a relationship between the variables of age, marriage type and race with social solidarity were accepted and those suggesting a relationship between the variables of education level, employment status and length of residency in Tehran with social solidarity were not proved.
_||_
ارائه مدل انسجام اجتماعی و نقش آن در انسجام درونگروهی خانواده در جوامع در حال گذار به توسعهیافته «نمونه موردی شهر تهران»
محمد شاپوری1
دکتر باقر ساروخانی2
دکتر محمدصادق مهدوی3
این پژوهش با هدف بررسی انسجام اجتماعی و تأثیر و نقش آن بر انسجام درونی خانواده در جوامع در حال گذار به توسعه یافته صورت گرفته است و به عنوان نمونه مورد مطالعه شهر تهران مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافتههای پیشین و بررسی نظریات مرتبط در این زمینه، از مبانی نظری رویکردهای نهادگرایی، سیستمی و نونهادگرایی به عنوان چارچوب نظری تحقیق مورد استفاده قرار گرفته است. روش تحقیق پیمایشی و مطالعه کمی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خانوارهای شهر تهران در سال 1395 بوده است. حجم نمونه در این تحقیق 598 نفر به دست آمده است. شيوه نمونهگيري در اين پژوهش «نمونهگيري خوشهای و احتمالی» است. تمام دادههای مورد نیاز این پژوهش با استفاده از یک پرسشنامه محققساخته جمعآوری و با استفاده از نرمافزار SPSS آمارههای توصیفی، جداول یک بعدی و دو بعدی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. براي سنجش پايایي و اعتبار دادهها و اطلاعات جمعآوري شده از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شده است. همچنين اعتباري صوري آن توسط محققان و اساتيد صاحبنظر به دست آمده است.
طبق نتایج به دست آمده، فرضیه اصلی این پژوهش تأیید گردید، بدین معنا که بین انسجام اجتماعی و انسجام درون گروهی خانواده رابطه معنادار با شدت همبستگی ضعیف وجود دارد و جهت این رابطه نیز مثبت است. از میان فرضیههای فرعی مطرح شده نیز فرضیههایی که وجود رابطه بین متغیرهای سن، جنس، نوع ازدواج و قومیت را با انسجام اجتماعی مطرح ساخته بودند مورد پذیرش قرار گرفته و فرضیههایی که وجود رابطه بین متغیرهای میزان تحصیلات، وضعیت اشتغال و مدت اقامت در شهر تهران را با انسجام اجتماعی مطرح ساخته بودند، تأیید نشدند.
کلیدواژه: جوامع در حال گذار، جوامع توسعهیافته، نوسازی، انسجام اجتماعی، خانواده.
مقدمه
جهان امروز شاهد عظیمترین تحولات تاریخی است که هرگز در تاریخ بشر دیده نشده است. کوچک شدن جهان و همسایگی کشورهای دوردست و آزادسازی انسان امروز از تقید زمان و مکان در طول تاریخ سابقه نداشته است. جهان امروز، جهانی دوار است. تحرک جغرافیایی امروز در تاریخ بیسابقه است. انسانها هر روز با دنیایی دیگر و انسانهایی دیگر روبرو هستند و این درست عکس جهان دیروز است. دیروز جهانی آرام داشت. انسانها در یک بستر جغرافیایی به دنیا میآمدند و میدانستند که در همین بستر نیز میمیرند. دنیای آنان نه تنها از زندهها بلکه از مردهها نیز تشکیل میشد. انسانها یکدیگر را در پرتو نام نیاکانشان میشناختند. در هر حال دنیایی آرام بود. سفرها نیز برد کوتاه داشت. چند سفر زیارتی در طول عمر یک انسان اتفاق میافتاد. بنابراین چسبندگی به جغرافیای تولد همواره به معنای اقامت دائم بود. امروزه شبکهی ارتباطی انسانها دائماً دوار است. در محیطهای هر روز نو جای میگیرند و با انسانهای ناشناخته روبرو میشوند و هر لحظه باید در جستجوی شبکهی تازهای از ارتباطات انسانی باشند (ساروخانی و شکربیگی، 1393). در این میان خانواده، دقیقترین و شفافترین نهاد اجتماعی است که حوادث بزرگ و تاریخی جهان را انعکاس میدهد. در واقع خانواده همپای جامعه حرکت میکند.
در دنیای امروز، تصور آنست که روابط درون خانواده تأثیرپذیری اندکی از هنجارهای سنتی بر جوامع دارند چرا که در خانوادههای امروزی تصمیمگیری در موارد بسیاری از جمله تعدد فرزندان یا پدیدهی مرگ و میر از نوعی رفتار تحت سلطه و غیر ارادی به مدلی قابل کنترل و در اختیار فرد تحول یافته است.
تأخیر در سن ازدواج و طلاق نیز دست به دست هم داده تا کم کم «زندگی مجردی» راه خود را به عنوان شیوهای از زیستن در جامعهی شهری امروز باز کند، اگر چه این شیوهی زندگی غربی هنوز مشروعیت کامل ندارد. به علاوه، این تحولات لاجرم الگوهای سنتی پاسخگویی به میل جنسی و نیاز به جنس مخالف را تغییر داده و تابوهای جنسی هر روز بیش از گذشته قدرت کنترل روابط جنسی را از دست میدهند و کمرنگتر میشوند. همچنین «الگوی سنتی خانواده» با محوریت «مرد نانآور» و «زن خانهدار» اگر چه هنوز پابرجاست اما هر روز بیش از روز گذشته الگویی کهنهتر و قدیمیتر میشود؛ زیرا نه زنها دیگر صرفاً خانهدارند و نه مردان دیگر نانآور (فاضلی ، 1391) .
بنابراین امروز سرنوشت کشورها کاملاً با تحولاتی که در عرصهی فرهنگ در سطوح ملی و فرا ملی رخ میدهد پیوند خورده است. در واقع با رشد تفکیکیافتگی نقشهای اجتماعی، وابستگی متقابل اعضای اجتماعی به یکدیگر افزایش مییابد. بنابراین پیوستگی اعضای جامعه به یکدیگر با توجه به استقلال فردی آنها، هماهنگی بیشتری را جهت حفظ انسجام و استحکام جامعه میطلبد. خانواده نیز به عنوان یکی از اساسیترین نهادهای اجتماعی از این قائده مستثنی نمیباشد. با رشد تفکیکیافتگی کارکردی و ساختی، پیوستگیهای اعضای خانواده به شبکههای گوناگون افزایش یافته است که این امر خود بر انسجام خانواده و نحوهی حفظ استحکام آن تأثیر بهسزایی خواهد داشت.
جهان امروز، جهانی ارتباطی است که در پرتو آن، نهادهای سنتی جامعه ابعاد تازهای مییابند، یعنی ادراک رسانهای آنان افزوده میشود. افراد در درون خانواده تعلقی چندگانه یافتهاند که هویتهایشان را در سطوح قومی، ملی و جهانی مطرح میکند. چندلایگی حیات در همهی عناصر اجتماعی نیز به چشم میخورد. در کنار سنت، مدرنیسم پا به عرصهی هستی نهاده است و انسانهایی این دو را به هم آمیختهاند، در یک کلام یکپارچگی، جای خود را به تنوع، تعدد و چندگونگی داده است (ساروخانی و شکربیگی ، 1393). این امر به رشد و تزاید تشتت و اغتشاش در خانوادهی امروزی کمک میکند. اعضای خانواده تعلقی چندگانه دارند، هنجارها و ارزشهای گوناگونی به واسطهی رسانهها وارد شده است که فرهنگپذیری رسانهای در کنار فرهنگپذیری خانوادگی صورت میگیرد. تعلق چندگانهی اعضای خانواده، مفهومِ ناب آن را تغییر داده است. در این راستا سیاستهای حمایتگرایانه از طرف دولتها ممکنست صورت گیرد تا توازن لایهها به دست آید و از تشتت و اغتشاش در درون خانوادهها کاسته شود. در نتیجه با توجه به اهمیت بالایی که استحکام خانواده در سلامت جامعه دارد، بررسی عوامل اثرگذار بر انسجام خانواده ضروری مینماید.
امروزه خصوصاً در شهرهای مدرن به طورشگفتانگیزی شاهد رشد فردیت و فردگرایی در جامعه به ویژه در خانواده میباشیم. ارتباطات، شبکههای اینترنتی و مجازی نیز به رشد این فردگرایی کمک کرده است. در خانواده امروز با افراد تنها، رها و سرگردان زن و مرد مواجه هستیم که گرچه ساعتها را با هم زیر یک سقف سپری میکنند ولی هر کدام از اعضا در تنهایی و دنیای خود فرو رفتهاند که در نتیجه شکل تازهای از خانواده (خانوادهی تفردیافته) را به وجود آورده است (شکربیگی، 1396).
با توجه به تحولات گوناگون و سریعی که شهر تهران خصوصاً در سالهای اخیر تجربه کرده است و بر اساس تغییرات به وجود آمده در روابط خانوادههای شهری و رشد فردیت و ... که نشاندهنده رشد تفکیکییافتگی ساختی و کارکردی جامعه بوده است، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر انسجام اجتماعی بر انسجام درون گروهی خانواده پرداخته است.
هدف تحقیق
از آن جایی که جامعه ایرانی جزو جوامع در حال توسعه و ساختار اجتماعی و فرهنگی آن در حال تغییر میباشد یکی از ارکان اساسی جامعه که دچار تغییرات اجتماعی و فرهنگی شده است خانواده میباشد. در تحقیق حاضر هدف اصلی بررسی تغییرات خانواده بر اساس انسجام اجتماعی و نقش آن بر انسجام درون گروهی خانواده است.
ضرورت تحقیق
خانوادهی ایرانی در مسیر توسعه با چالشهای بسیاری روبروست. طبق دیدگاه دورکیمی رشد تفکیکیافتگی ساختی و کارکردی منجر به تغییرات وسیعی در حوزه روابط خانوادههای ایرانی شده است، مانند تغییر جایگاه زنان، افزایش میزان طلاق، کاهش میزان ازدواج، رشد فردیت، تغییر نگاه به نقش همسر، تغییر ساختار قدرت در خانواده و... که به مجموعهای از نقشهای متعارض انجامیده است و روابط درون گروهی خانوادهها را تحتالشعاع خود قرار داده است. به دلیل تغییرات به وجود آمده در خانواده، پژوهشگران حوزه اجتماعی به دنبال تبیین و تحلیل علل و چرایی این نغییرات هستند. بنابراین با توجه به این تحولات، ضروری مینماید که عوامل اثرگذار بر انسجام درون گروهی خانواده بررسی گردد که در این پژوهش نقش انسجام اجتماعی و تأثیر آن بر انسجام درون گروهی خانودههای تهرانی بررسی شده است.
پیشینه تحقیقاتی
از میان پژوهشهای انجام گرفته با توجه به موضوع مورد تحقیق و هدف آن، منابع پژوهشی داخلی و خارجی متفاوتی بررسی گردید. نتایج این بررسیها نشانگر آن است که خانواده تحت تأثیر عوامل متفاوت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... قرار دارد. به عنوان نمونه، نتایج پژوهش (حاجیان مقدم، 1393) نشان داد که عوامل تأثیرگذار در نهاد خانواده، به ترتیب اولویت متشکل از عوامل فرهنگی (در این تحقیق شامل ایمان و عقاید و ارزشهای اخلاقی)، تعاملات خانوادگی، سلامت جسمی و روحی، رشد فردی، شیوۀ ادارۀ زندگی خانوادگی، امور اقتصادی و رفاه مادی، محیط فرهنگی ـ اجتماعی و سیاسی جامعه، اختلاف سنی زوجین، مدت زناشویی، خدمات عمومی، حملونقل عمومی، و ملاحظات بهداشتی جامعه میباشد. همچنین (معدنی و خداکرمی، 1394) در تحقیقی پیمایشی در شهر تهران به این نتایج رسیدند که با افزایش متغیرهای مستقل (تغییرات شدید فرهنگی، تجدد و پشت کردن به سنتها، بیهنجاری اجتماعی، تغییر ارزشهای اجتماعی، فقر اقتصادی و مشکلات جنسی) میزان آسیبپذیری خانواده نیز افزایش مییابد اما در مجموع عوامل فرهنگی بیشتر از عوامل اجتماعی بر روی آسیبپذیری خانواده اثرگذار است. در پژوهش عدلیپور (1391) نیز آثار منفی تأثیرات و پیامدهای شبکههای مجازی به عنوان یک پدیدهی نوظهور شامل چندپارگی سریع جوامع، دگرگونی مفاهیم مکان و زمان، فضا و منابع فرهنگی، به چالش کشیده شدن هویتهای اصیل و سنتی، رواج هویتهای سیال و ناپایدار، گمنامی و ناشناس ماندن عنوان شده بود. همچنین همراستا با همین نتایج، پژوهشهای رفعتجاه و شکوری (1387)، مهدیزاده و عنبرین (1388) و احمدپور و قادرزاده (1389)، نشان میدهند که شبکههای اجتماعی عاملی تأثیرگذار بر هویت اجتماعی جوانان هستند و با افزایش مدت زمان عضویت، میزان استفاده، میزان مشارکت و فعالیت و واقعی تلقی کردن محتوای مطالب ارائه شده در این شبکهها هویت ملی و دینی کاربران تضعیف میشود. سایر پژوهشهای انجام شده توسط محققان دیگر نیز به ویژه تحقیق ساروخانی و رضایی قادی (1391)، کوهی و حسنی (1391) نشاندهندهی آنند که با گسترش روزافزون رسانههای نوین همچون شبکههای اجتماعی مجازی به ویژه در جوامع در حال گذار، روند نوسازی به تضعیف پیوندهای سنتی میانجامد.
از دیدگاه استیگلتیز گذار جوامع از سنتی به مدرن بهخصوص وقتی که خصلت درونزا و مناسب خود را ندارد، سرمايهی اجتماعي جامعه را دچار فرسايش ميكند. به نظر استيگلتيز جوامع سنتي اغلب دارای سطح بالایی از سرمایهی اجتماعی و سرمایهی سازمانی هستند. هر چند این سرمایه ممکن است به گونهای نباشد که برای تسهیل تغییر لازم است اما در فرایند تجددگرایی، این سرمایهی اجتماعي و سازماني اغلب تضعيف ميشود يا از ميان ميرود. بهگونهاي ممکن است فرايندِ تخریب، پیش از ایجاد سرمایهی جدید اجتماعی و سازمانی روی دهد و جامعه را از ساختارهای ضروری و فضای اخلاقی که لازمهی کارکرد بهینه آن است محروم کند. (استیگلتیز، 1382: 180). همچنین هنجارهای سنتی نقش جنسی، از آسیای شرقی تا دنیای اسلام و جامعهی غربی، زنان را از اشتغال در بیرون خانه منع میکنند (اینگلهارت، 1999 : 85). در واقع، تمام جوامع ما قبل صنعتی بر «تولد و پرورش کودک» به عنوان هدف اصلی هر زن، مهمترین کارکرد او در زندگی و بزرگترین منبع رضایت او تأکید میکردند.(همان: 41) خانهنشینی زنان و منع شدید روابط جنسی آزاد و غیر متعارف از معیارهای رایج در همه جوامع سنتی غربی و غیرغربیاند.(همان: 25).فرایند مدرنیته، جهان را که در آن زندگی معنایی روشن دارد، متلاشی میکند. پیوندهای جمعی و مشترک گرم و شخصی جایشان را به روابط غیر شخصی و رقابتی در جامعهای میدهند که مبتنی بر توفیق شخصی است.(همان: 23). بنمایهی نوسازیِ فرهنگی، گذار از اقتدار سنتی (و عموماً مذهبی) به سمت اقتدار عقلانی - قانونی همراه بود. همراه با این تغییر، اعتبار و کارکردهای اقتصادی اجتماعی نهادهای اصلی سنتی (خانواده و کلیسا) هم در معرض تغيير و دگرگو ني بوده است (همان: 74-73). به زعم اینگلهارت ضرورت و اهمیت نقش خانواده نسبت به روزگاران گذشته کمتر شده است.
نتایج پژوهش ویدمور و دیگران (2004) نشان میدهد که انواع شبکههای زناشویی تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم مهمی بر کیفیت روابط همسری دارند. همچنین طبق نتایج تحقیق الیزابت بات (1995)، روابط اجتماعی خارجی همهی خانوادهها بیش از آن که شکل یک گروه سازمانیافته را داشته باشد، شکل یک نوع شبکه را به خود میگیرد. همچنین یافتهها بیانگر این مطلب هستند که اندازهی جدایی نقشهای زناشویی با درجهی متصلانه بودن شبکه رابطه دارد. خانوادههایی که در آنها درجهی بالایی از جدایی در روابط مربوط به نقشهای زن و شوهر وجود داشت دارای شبکهای به غایت متصلانه بودند. بدین معنی که بسیاری از دوستان، همسایگان و خویشان آنها، یکدیگر را میشناختند و خانوادههایی که در آنها روابط نسبتاً اشتراکآمیزی از لحاظ نقشهای زناشویی بین زن و شوهر بر قرار بود شبکهای پراکنده داشتند. یعنی عدهی کمی از بستگان، دوستان و همسایگان آنها با یکدیگر آشنا بودند.
با توجه به چند بعدی و پیچیده بودن خانواده و پژوهشهای متعدد توسط متخصصین مختلف پیرامون آن، دیدگاههای متفاوتی در مورد خانواده وجود دارد ازجمله میتوان به رویکردهای نهادی، سیستمی (کارکردگرایی ساختاری)، تفسیری، مارکسیستی، فمینیستی، سرمایه اجتماعی، نونهادگرایی و شبکهای اشاره نمود. در این پژوهش با توجه به هدف تحقیق که بررسی تأثیر میزان انسجام اجتماعی در انسجام درون گروهی خانواده جامعه شهری در حال گذار به توسعه یافته میباشد از مبانی نظری رویکردهای نهادی، سیستمی و نونهادگرایی به عنوان چارچوب نظری تحقیق استفاده شده است.
دیدگاه نهادی مقایسهای و جهانی است، بدین معنی که خانواده را در جوامع مختلف مورد مقایسه قرار میدهد تا خطوط اصلی تطور آن را در همهی جوامع و در طول تاریخ بازیابد (ساروخانی، 1379). رویکرد نهادی، تفکری جبرگرایانه دارد، بدین معنا که پیدایش مراحل مشخص در حیات تاریخی جوامع، جبری است. امیل دورکیم4 نیز خانواده را همچون نهادی اجتماعی میداند که جزئی از جامعه بوده و شناخت آن مستلزم شناخت کل جامعه است. در واقع پدیدهی اجتماعی را از طریق اجباری که بر فرد وارد میکند میتوان شناخت. نهاد خانواده نیز این خصلت را دارد که مستقل از افرادست و بر همهی اعضا تحمیل میشود.
نظریهپردازان رویکرد سیستمی بر کل نظام اجتماعی و تأثیر اجزای آن (به ویژه ساختارها و نهادهای اجتماعی) بر کل تأکید میورزند و عموماً رهیافت کلان را در بررسیهای اجتماعی پذیرفتهاند. آنها برای اجزای نظام در تداوم عملکرد کل نظام نقش مثبتی قائلند. رویکردهای سیستمی با رابطهی یک جزء نظام با اجزای دیگر نیز سر و کار دارد، چندان که دگرگونی در یک جزء به دگرگونیهایی در اجزای دیگر میانجامد. دگرگونی در یک جزء ممکنست چنان با دگرگونی در اجزای دیگر تعادل یابد که گویی هیچ گونه دگرگونی در کل نظام پدید نیامده است اما اگر این تعادل برقرار نشود سراسر نظام احتمالاً دگرگون میشود. هر چند این رویکرد چشماندازی توازنی را میپذیرد اما لزوماً دیدگاهی ایستا به شمار نمیآید. در این توازنِ نظام اجتماعی، دگرگونیها به شیوهای سامانمند رخ میدهند نه انقلابی (ریتزر، 1382).
پارسنز به دنبال ساخت نظریاتی دربارهی نظام اجتماعی بود به طوری که این نظریات بتواند در نهایت طرح جامعی از جامعهی انسانی به دست دهد. در نظریهی پارسنز جامعه از افراد کنشگری ساخته شده است که راهها و اهداف مشترکی را دنبال میکنند. این رویکرد نظری ضمن یادآوری اهمیت اصل راهها و اهداف در تحلیل پارسنز، تبیین کارکرد نظام شخصیتی، که پس از این میبایستی آن را در نظریهی نظام خویش تلفیق کند را نیز توضیح میدهد. بنابراین راهها و اهداف نظام، مشخص است که مورد توافق جمع قرار گرفته است. در این نظریه به ناگزیر حرکت یا کنش انسان به سوی اهداف، به دلیل ارادی و اختیاری بودن آن و در برابر جبرهای اجتماعی و بر خلاف نظر دورکیم، از راهها و طرق مختلفی میگذرد ولی این راهها و طرق متفاوت، قاعدتاً به طرف اهداف مشترک و از قبل تعیین شدهی فرهنگی بایستی پیش روند در غیر این صورت ناهنجاری و بیسازمانی تنها چارچوب موجود در نظریهی پارسنز برای تبیین چنین پدیدههایی خواهد بود (تنهایی، 1391). کنشگری آدمی در اندیشهی پارسنز، بر حسب اختیار محدود به محدودیتهای فرهنگی است. وی کنش خارج از چارچوب فرهنگ را کجروی معرفی میکند.
در رویکرد نو نهادگرایی آنچه در مرکز تحلیلها قرار میگیرد، نهادها هستند. بررسی مفهوم نهادها عمری به اندازهی طول عمر خود جامعهشناسی دارد. جامعهشناسان مدتهاست به دنبال آنند تا دریابند ساختارهای اجتماعی برای چه بازتولید میشوند و چرا حوزههای اجتماعی ساختارهای هنجاری متفاوتی دارند؟ نهادها مهمترین جهتگیری کنش انسانی و تبدیل شدن آن به عادت را به عنوان واقعیتهای اجتماعی و بیرونی میسازند و در عین حال، به این دلیل از ثبات برخوردارند که با کنش بازتولید میشوند. نهادها از ديدگاه نهادگرايي واقعيتهای اجتماعی بيرونیاند و نقش مهم و قابل ملاحظهای در جهتگيری و عادی شدن کنش انسان ايفا میکنند. نو نهادگرایان با رد فرض عقلانیت ابزاری در نظریهی نئوکلاسیک، بر آنند که افراد در جوامع گوناگون به شیوههای متفاوتی جهان را درک میکنند. بر این اساس افراد در اثر تماس با فرهنگ و دانش بین نسلی جامعهی خود و نیز در برخورد با تجارب محیطیِ متفاوت در طول حیات خود، الگوی ذهنی و نظام تصمیمگیری خود را شکل میدهند (نایب، 1390).
همان گونه که پیشتر شرح آن رفت، نظریهی اجتماعی پارسنز بیشتر به نظامهای هنجاری، قواعد و درونی شدن آنها علاقه داشت و از این طریق میخواست شیوهی تأثیرگذاری نهادها را توضیح دهد، در حالی که نو نهادگرایی در صدد واکاوی روندهای شناختی و نظامهای معنایی مشترک و جمعی است.
مدل تحقیق
در پژوهش حاضر انسجام اجتماعی به عنوان متغیر مستقل میباشد که با شاخصهای شبکه روابط برون گروهی در مقولههای شبکه خویشاوندی، شبکه همسایگی و شبکه روابط دوستان صمیمی سنجش شده است و انسجام درون گروهی خانواده به عنوان متغیر وابسته با شاخصهای ارتباط زوجین با یکدیگر، مشارکت زوجین و مشورت زوجین با یکدیگر سنجیده شده است. مدل زیر نمایانگر این روابط است:
روش تحقيق
پژوهش حاضر به صورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری بر اساس اعلام مرکز آمار ایران طبق سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 شامل 2245601 خانوار در شهر تهران میباشد. براي برآورد حجم نمونه با در اختيار داشتن جامعه آماري، از فرمول کوکران استفاده شده است (سرايي، 1389).
N: حجم جمعيت (جامعه آماري)= حدود2250000 خانواده
d2: دقت احتمالي مطلوب = 0.00016
t: ضريب اطمينان 95 درصد = 96/1
t2= ضريب اطمينان 95 درصد = 841/3
P: 5/0 و q: 5/0
بنابراین حجم نمونه در این تحقیق با احتساب دقت احتمالی 04/0طی محاسبات فوق 598 نفر به دست آمده است. شيوه نمونهگيري در اين پژوهش «نمونهگيري خوشهای و احتمالی» است. با توجه به این که پژوهش در مناطق 22 گانه شهر تهران انجام گردید بنابراین مناطق 22 گانه به پنج خوشه جغرافیایی تقسیم شدند. سپس از هر خوشه بر اساس شیوه تصادفی ساده نمونهها انتخاب شدهاند.
براي سنجش پايایي5 و اعتبار6 دادهها و اطلاعات جمعآوري شده از ضريب آلفاي كرونباخ استفاده شده است. همچنين اعتباري صوري آن توسط محققان و اساتيد ديگر به دست آمده است.
جهت سنجش انسجام اجتماعی (برونگروهی) به عنوان متغیر مستقل پیوستگی افراد به شبکه روابط خویشاوندی، همسایگان و دوستان صمیمی با سنجش سه شاخص ارتباط، مشارکت و مشورت استفاده شده است.
شاخصهای سنجش انسجام اجتماعی (برون گروهی) (متغیر مستقل) | تعداد گویهها | آلفای کرونباخ | |
شبکه روابط خویشاوندان | ارتباط با خویشاوندان | 21 گویه | 92/0 |
مشارکت با خویشاوندان | 16 گویه | 97/0 | |
مشورت با خویشاوندان | 55 گویه | 98/0 | |
شبکه روابط همسایگی | ارتباط با همسایگان | 5 گویه | 87/0 |
مشارکت با همسایگان | 4 گویه | 85/0 | |
مشورت با همسایگان | 11 گویه | 88/0 | |
شبکه روابط دوستان صمیمی | ارتباط با دوستان صمیمی | 5 گویه | 87/0 |
مشارکت با دوستان صمیمی | 4 گویه | 86/0 | |
مشورت با دوستان صمیمی | 11 گویه | 96/0 |
همچنین جهت سنجش انسجام درونگروهی خانواده به عنوان متغیر وابسته از سه شاخص ارتباط زوجین با (7 گویه)، مشارکت زوجین (5 گویه) و مشورت زوجین(13گویه) استفاده شده است. این شاخصها به این دلیل انتخاب شدند که حجم راوابط بین اعضای خانواده به ویژه زوجین و همچنین میزان شدت روابط را قابل سنجش سازند.
شاخصهای سنجش انسجام درون گروهی خانواده (متغیر وابسته) | تعداد گویهها | آلفای کرونباخ |
ارتباط زوجین با یکدیگر | 7 گویه | 89/0 |
مشارکت زوجین با یکدیگر | 5 گویه | 88/0 |
مشورت زوجین با یکدیگر | 13 گویه | 92/0 |
ابزار جمعآوري اطلاعات تحقيق حاضر متناسب با پيمايشي بودن روش تحقيق، پرسشنامه7 محققساخته ميباشد، كه طي آن سؤالات به صورت پنج گزینهای و بر اساس طیف لیکرت تعيين شده و جهت پاسخ بین پاسخگویان در جامعه نمونه توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آمارههای توصیفی و جداول یک بعدی و دو بعدی و استنباطی استفاده شده است.
فرضیههای تحقیق
با توجه به مبانی نظری تحقیق و بررسیهای انجام شده فرضیهی اصلی این پژوهش عبارت است از:
به نظر میرسد بین انسجام اجتماعی و انسجام درون گروهی خانواده رابطه وجود دارد.
همچنین فرضیههای فرعی زیر نیز در این پژوهش عبارتند از:
به نظر میرسد بین متغیر مستقل سن و انسجام درون گروهی خانواده رابطه وجود دارد.
به نظر میرسد بین متغیر مستقل جنس و انسجام درون گروهی خانواده رابطه وجود دارد.
به نظر میرسد بین متغیر مستقل میزان تحصیلات و انسجام درون گروهی خانواده رابطه وجود دارد.
به نظر میرسد بین متغیر مستقل وضعیت اشتغال و انسجام درون گروهی خانواده رابطه وجود دارد.
به نظر میرسد بین متغیر مستقل مدت اقامت در شهر تهران و انسجام درون گروهی خانواده رابطه وجود دارد.
به نظر میرسد بین متغیر مستقل نوع ازدواج و انسجام درون گروهی خانواده رابطه وجود دارد.
به نظر میرسد بین متغیر مستقل قومیت و انسجام درون گروهی خانواده رابطه وجود دارد.
یافتههای پژوهش
یافتههای این پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفته است.
الف – یافتههای توصیفی
جدول شماره 1- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب متغیر جنسیت
متغیر جنسیت | فراوانی | درصد فراوانی متغیر |
مرد | 272 | 3/45 |
زن | 328 | 7/54 |
جمع | 600 | 100 |
طبق یافتههای جدول بالا، بر اساس پاسخ پاسخگویان به سؤال جنسیت، جامعهی مورد پژوهش شامل 7/54% زن و 3/45% مرد بوده است که اکثریت پاسخگویان در این تحقیق زن میباشد.
جدول شماره 2- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب تفکیک سنی
متغیر سن | فراوانی | درصد فراوانی متغیر |
37 - 25 | 189 | 1/33 |
49 - 38 | 280 | 49 |
62 - 50 | 102 | 9/17 |
جمع | 571 | 100 |
طبق یافتههای جدول شماره 2، اکثریت پاسخگویان با 49% در بازه سنی 49-38 سال قرار داشتهاند. 1/33% در بازه سنی 37-25 سال و مابقی (9/17%) در بازه سنی 62-57 سال بودهاند.
جدول شماره 3- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب میزان تحصیلات
متغیر تحصیلات | فراوانی | درصد فراوانی متغیر |
سواد خواندن و نوشتن | 7 | 2/1 |
تا دیپلم | 81 | 7/13 |
تا کارشناسی (لیسانس) | 410 | 2/69 |
تا کارشناسی ارشد (فوق لیسانس) | 78 | 2/13 |
دکتری | 16 | 7/2 |
جمع | 592 | 100 |
بر اساس یافتههای جدول شماره 3، بیشتر پاسخگویان (2/69 %) تحصیلات کارشناسی، 7/13% دیپلم، 2/13% کارشناسی ارشد، 7/2% دکتری و 2/1% در حد سواد خواندن و نوشتن بودهاند.
جدول شماره 4- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب وضعیت اشتغال
متغیر وضعیت اشتغال | فراوانی | درصد فراوانی |
خویشفرما | 4 | 7/0 |
دولتی | 392 | 8/67 |
نیمه دولتی | 48 | 3/8 |
خصوصی | 35 | 1/6 |
بدون شغل | 99 | 1/17 |
جمع | 578 | 100 |
بر اساس یافتههای جدول شماره 4، بیشتر پاسخگویان (8/67%) دارای شغل دولتی، 1/17% بدون شغل، 3/8% شغل نیمه دولتی، 1/6% شغل خصوصی و 7/0% نیز خویشفرما بودهاند.
جدول شماره 5- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب مدت اقامت در شهر تهران
متغیر مدت اقامت در شهر تهران | فراوانی | درصد فراوانی |
از بدو تولد | 296 | 7/53 |
1ز 1 الی 5 سال | 8 | 5/1 |
از 5 الی 10 سال | 25 | 5/4 |
از 10 الی 15 سال | 67 | 2/12 |
بیش از 15 سال | 155 | 1/28 |
جمع | 551 | 100 |
بر اساس یافتههای جدول شماره 5، بیش از نیمی از پاسخگویان (7/53% ) از بدو تولد در تهران بودهاند، 1/28% نیز بیش از 15 سال در تهران اقمت داشتهاند، 2/12% بین 15-10 سال و 6% نیز کمتر از 10 سال در تهران اقامت داشتهاند.
جدول شماره 6- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب نوع ازدواج
متغیر نوع ازدواج | فراوانی | درصد فراوانی |
فامیلی | 160 | 9/27 |
غریبه | 413 | 1/72 |
جمع | 573 | 100 |
جدول شماره6 نشان میدهد در اغلب ازدواجهای صورت گرفته (1/72%) زوجین غریبه بوده و رابطه فامیلی نداشتهاند.
جدول شماره 7- توزیع فراوانی پاسخگویان بر حسب متغیر قومیت
متغیر قومیت | فراوانی | درصد فراوانی |
فارس | 303 | 9/51 |
آذری | 188 | 2/32 |
لر | 29 | 0/5 |
کرد | 16 | 7/2 |
بلوچ | 0 | 0 |
عرب | 0 | 0 |
مازنی و گیلکی | 40 | 8/6 |
سایر | 8 | 4/1 |
جمع | 584 | 100 |
بر اساس یافتههای جدول شماره 7، فارسها با 9/51% اکثریت قومی را تشکیل میدهند. پس از آن آذریها با 2/32%، مازنی و گیلکیها با 8/6%، لرها با 5%، کردها با 7/2% در مراتب بعدی قرار دارند.
ب – یافتههای استنباطی (همبستگی)
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) و انسجام درون گروهی خانواده
جدول شماره 8 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی و انسجام درون گروهی خانواده
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 219/0 | 002/0 |
جدول شماره 8 نشان میدهد بین متغير انسجام اجتماعی (برون گروهی) و انسجام درون گروهی خانواده بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (002/0sig =) با بيش از 99 درصد ارتباط وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي تايb کندال )219/0Kendall's tau-b = ) بيانگر رابطه همبستگي ضعیف است. علامت مثبت اين ضريب دلالت بر مستقیم بودن رابطه فوق دارد یعنی با افزایش انسجام اجتماعی (برون گروهی)، انسجام درون گروهی خانواده نیز افزایش مییابد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) و انسجام درون گروهی خانواده، ارتباط زوجین با یکدیگر
جدول شماره 9 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 275/0 | 000/0 |
جدول شماره 9 نشان میدهد بین متغير انسجام اجتماعی (برون گروهی) و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (000/0sig =) با بيش از 99 درصد ارتباط وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي تايb کندال )275/0Kendall's tau-b = ) بيانگر رابطه همبستگي ضعیف است. علامت مثبت اين ضريب دلالت بر مستقیم بودن رابطه فوق دارد یعنی با افزایش انسجام اجتماعی (برون گروهی)، انسجام درون گروهی خانواده در مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر نیز افزایش مییابد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر
جدول شماره 10 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 318/0 | 000/0 |
جدول شماره 10 نشان میدهد بین متغير انسجام اجتماعی (برون گروهی) و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (000/0sig =) با بيش از 99 درصد ارتباط وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي تايb کندال )318/0Kendall's tau-b = ) بيانگر رابطه همبستگي نسبتاً متوسط است. علامت مثبت اين ضريب دلالت بر مستقیم بودن رابطه فوق دارد یعنی با افزایش انسجام اجتماعی (برون گروهی)، انسجام درون گروهی خانواده در مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر نیز افزایش مییابد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) و انسجام درون گروهی خانواده، مقوله مشورت زوجین با یکدیگر
جدول شماره 11 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 102/0 | 264/0 |
جدول شماره 11 نشان میدهد که بین متغیر انسجام اجتماعی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (264/0sig=) معنیدار نبوده بنابراین رابطهای بین دو متغیر وجود ندارد.
نکته: با توجه به این که متغیر وابسته (انسجام درون گروهی خانواده) توسط مقولههای ارتباط زوجین، مشارکت زوجین و مشورت زوجین سنجیده شده است، در این تحقیق ارتباط معنیدار بین مقوله مشورت زوجین با انسجام اجتماعی تأیید نگردید اما ارتباط دو مقوله ارتباط زوجین و مشارکت زوجین تأیید شد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده
جدول شماره 12 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 227/0 | 000/0 |
جدول شماره 12 نشان میدهد بین متغير انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط خویشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (000/0sig =) با بيش از 99 درصد ارتباط وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي تايb کندال )227/0Kendall's tau-b = ) بيانگر رابطه همبستگي ضعیف است. علامت مثبت اين ضريب دلالت بر مستقیم بودن رابطه فوق دارد یعنی با افزایش انسجام اجتماعی (برون گروهی) از نوع شبکه روابط خویشاوندی، انسجام درون گروهی خانواده نیز افزایش مییابد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر
جدول شماره 13 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 392/0 | 000/0 |
جدول شماره 13 نشان میدهد بین متغير انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (000/0sig =) با بيش از 99 درصد ارتباط وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي تايb کندال )392/0Kendall's tau-b = ) بيانگر رابطه همبستگي نسبتاً متوسط است. علامت مثبت اين ضريب دلالت بر مستقیم بودن رابطه فوق دارد یعنی با افزایش انسجام اجتماعی (برون گروهی) از نوع شبکه روابط خوشاوندی، انسجام درون گروهی خانواده در مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر نیز افزایش مییابد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر
جدول شماره 14 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 197/0 | 001/0 |
جدول شماره 14 نشان میدهد بین متغير انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (001/0sig =) با بيش از 95 درصد ارتباط وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي تايb کندال )197/0Kendall's tau-b = ) بيانگر رابطه همبستگي خیلی ضعیف است. علامت مثبت اين ضريب دلالت بر مستقیم بودن رابطه فوق دارد یعنی با افزایش انسجام اجتماعی (برون گروهی) از نوع شبکه روابط خوشاوندی، انسجام درون گروهی خانواده در مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر نیز افزایش مییابد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر
جدول شماره 15 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 098/0 | 111/0 |
جدول شماره 15 نشان میدهد که بین متغیر انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط خوشاوندی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (111/0sig=) معنیدار نبوده بنابراین رابطهای بین دو متغیر وجود ندارد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده
جدول شماره 16 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 033/0- | 513/0 |
جدول شماره 16 نشان میدهد که بین متغیر انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (513/0sig=) معنیدار نبوده بنابراین رابطهای بین دو متغیر وجود ندارد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر
جدول شماره 17 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 074/0 | 071/0 |
جدول شماره 17 نشان میدهد که بین متغیر انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (071/0sig=) معنیدار نبوده بنابراین رابطهای بین دو متغیر وجود ندارد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر
جدول شماره 18 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 036/0 | 384/0 |
جدول شماره 18 نشان میدهد که بین متغیر انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (384/0sig=) معنیدار نبوده بنابراین رابطهای بین دو متغیر وجود جدول شماره 22 نشان میدهد بین متغير انسجام اجتماعی (برون گروهی) و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (000/0sig =) با بيش از 99 درصد ارتباط وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي تايb کندال )275/0Kendall's tau-b = ) بيانگر رابطه همبستگي ضعیف است. علامت مثبت اين ضريب دلالت بر مستقیم بودن رابطه فوق دارد یعنی با افزایش انسجام اجتماعی (برون گروهی)، انسجام درون گروهی خانواده در مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر نیز افزایش مییابد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر
جدول شماره 19 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 025/0- | 682/0 |
جدول شماره 19 نشان میدهد که بین متغیر انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط همسایگی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (682/0sig=) معنیدار نبوده بنابراین رابطهای بین دو متغیر وجود ندارد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده
جدول شماره 20 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 012/0 | 821/0 |
جدول شماره 20 نشان میدهد که بین متغیر انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (821/0sig=) معنیدار نبوده بنابراین رابطهای بین دو متغیر وجود ندارد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر
جدول شماره 21 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 048/0 | 461/0 |
جدول شماره 21 نشان میدهد که بین متغیر انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (461/0sig=) معنیدار نبوده بنابراین رابطهای بین دو متغیر وجود ندارد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر
جدول شماره 22 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 356/0 | 000/0 |
جدول شماره 22 نشان میدهد بین متغير انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (000/0sig =) با بيش از 99 درصد ارتباط وجود دارد. مقدار ضريب همبستگي تايb کندال )356/0Kendall's tau-b = ) بيانگر رابطه همبستگي نسبتاً متوسط است. علامت مثبت اين ضريب دلالت بر مستقیم بودن رابطه فوق دارد یعنی با افزایش انسجام اجتماعی (برون گروهی) از نوع شبکه روابط دوستان صمیمی، انسجام درون گروهی خانواده در مقوله مشارکت زوجین با یکدیگر نیز افزایش مییابد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر
جدول شماره 23 – نتایج آزمون رابطه بين انسجام اجتماعی مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله مشورت زوجین با یکدیگر
| Value | Approx. Sig. |
Kendall's tau-b | 035/0- | 602/0 |
جدول شماره 23 نشان میدهد که بین متغیر انسجام اجتماعی (برون گروهی) مقوله شبکه روابط دوستان صمیمی و انسجام درون گروهی خانواده مقوله ارتباط مشورت با یکدیگر بر اساس ضريب همبستگي تاي b کندال و سطح معنيداري آن (602/0sig=) معنیدار نبوده بنابراین رابطهای بین دو متغیر وجود ندارد.
آزمون رابطه بين متغیر مستقل جنسیت و انسجام درون گروهی خانواده
جدول شماره 24 – نتایج آزمون رابطه بين متغیر مستقل جنسیت و انسجام درون گروهی خانواده
[1] 1. دانشجوی دکتری جامعهشناسی فرهنگی دانشگاه آزاد اسلامی واحد واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
[2] 2. استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران (نویسنده مسئول)
[3] 3. استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد واحد علوم و تحقیقات تهران، ایران
[4] Emile Durkheim
[5] Reliability
[6] Validity
[7] Questionnaire