The Role of Creative Economy in Economic Growth in Selected Countries
Subject Areas : Journal of Iranian Social Development Studies
1 - un
Keywords: Economic growth, GMM, Creative Economy,
Abstract :
Creative economy is a powerful engine for the growth, development and continuation of the life of a society. To further flourish this sector, artists, institutions, institutions, cultural organizations and creative businesses produce and distribute creative products and services that create employment, income and ultimately improve The recent development level and experience of countries indicate that creativity is the most important and fundamental factor of economic growth and development. In this study, we tried to investigate the effect of creative goods export index on economic growth of OECD countries during 2002-2015 using GMM approach. The findings of the test confirm that economic growth is also affected by creativity and innovation, as it is related to the components of labor force, capital and human capital. The results also showed that human capitals are effective in influencing creative industries on economic growth. In other words, time education and education can affect economic growth and development that leads to creativity and innovation. Therefore, it is recommended to institutionalize the creativity system in countries by creating innovation bio canvases, preparing the document of creativity preparation and supporting and protecting innovators, to achieve creative economic sustenance and knowledge Realized by human capital, growth and sustainable development.
_||_
نقش اقتصاد خلاق در رشد اقتصادی کشورهای منتخب
چکیده
اقتصاد خلاق، موتوری قدرتمند جهت رشد، توسعه و ادامهی حیات یک جامعه است. جهت شکوفایی بیشتر این بخش، هنرمندان، مؤسسات، نهادها، سازمان های فرهنگی و کسبوکارهای خلاق محصولات و خدمات خلاقی را تولید و توزیع می کنند که به ایجاد اشتغال، درآمد و درنهایت، بهبود سطح توسعه یافتگی میانجامد.یافته ها و تجربه اخیر کشورها حاکی از آن است که خلاقیت مهم ترین و بنیانی ترین عامل رشد و توسعه اقتصادی است. در این مطالعه سعی شده است به بررسی تأثیر شاخص صادرات کالاهای خلاق بر رشد اقتصادی کشورهای عضو توسعه و همکاری اقتصادی (OECD)در دوره ۲۰۱5-2002 با استفاده از رهیافت GMM پرداخته شود. یافته های آزمون تأییدکننده این است که رشد اقتصادی همان ظور که با مؤلفه های تعداد نیروی کار ،و سرمایه تشکیل یافته و سرمایه انسانیارتباط دارد ، تحت تأثیر خلاقیت و نوآوری نیز می باشد.همچنین نتایج نشان داد سرمایه های انسانی در تاثیر گذاری صنایع خلاق بر رشد اقتصادی موثر هستند.به عبارتی آموزش و تحصیلات زمانی میتواند بر رشد و توسعه اقتصادی تأثیرگذار باشد که به خلاقیت و نوآوری منجر شود. لذا، پیشنهاد می شود،با ایجاد زیست بوم های نوآوری ، تهیه سند آمایش خلاقیت و حمایت و حفاظت از نوآوران، نظام خلاقیت در کشورها نهادینه شود تا از طریق دستیابی به اقتصادی خلاق و دانش محور توسط سرمایه انسانی ، رشد و توسعه پایدار تحقق یابد.
واژه های کلیدی:صادرات کالاهای خلاق،رشد اقتصادی،GMM
طبقه بنديJEL: O31 ،F43 ، O11
The Role of Creative Economy in Economic Growth in Selected Countries
Abstract
Creative economy is a powerful engine for the growth, development and continuation of the life of a society. To further flourish this sector, artists, institutions, institutions, cultural organizations and creative businesses produce and distribute creative products and services that create employment, income and ultimately improve The recent development level and experience of countries indicate that creativity is the most important and fundamental factor of economic growth and development. In this study, we tried to investigate the effect of creative goods export index on economic growth of OECD countries during 2002-2015 using GMM approach. The findings of the test confirm that economic growth is also affected by creativity and innovation, as it is related to the components of labor force, capital and human capital. The results also showed that human capitals are effective in influencing creative industries on economic growth. In other words, time education and education can affect economic growth and development that leads to creativity and innovation. Therefore, it is recommended to institutionalize the creativity system in countries by creating innovation bio canvases, preparing the document of creativity preparation and supporting and protecting innovators, to achieve creative economic sustenance and knowledge Realized by human capital, growth and sustainable development.
Key word: creative economy, economic growth, GMM
JEL: O31 ،F43 ، O11.
مقدمه
در قرون 18 و 19 میلادی،رشد اقتصادی تا حد زیادی به گروه کوچکی از کشورها محدود بوده است.اما این مسئله در دهه های بعدی به تدریج به سایر نقاط جهان گسترش یافته و در حال حاضر موضوع مهمی برای تمام کشورهای دنیا است.مطالعات زیادی به بررسی علل نابرابری رشد کشورها پرداخته اند همچنین به دنبال این موضوع بوده اند که منابع جدید رشد امروزه چه عواملی می باشند.از جمله موضوعات مورد بحث از سال 2001 به بعد مباحث مربوط به اقتصاد سبز ،تجارت های پایدار و اقتصاد خلاق است.اصطلاح "اقتصاد خلاق" نخستين بار در سال ۲۰۰۱ در کتاب جان هاوکينز درباره ي رابطه ي بين خلاقيت و نظام اقتصادي پيدا شد. هاوکينز از واژه ي "اقتصاد خلاق" در معنايي گسترده بهره مي گيرد، به طوري که ۱۵ شاخه ي صنعت خلاق، از هنر تا زمينه هاي گسترده تر علم و فناوري را شامل مي شود. به عقیده وی، عبارت اقتصاد خلاق به توان اجتماعی- اقتصادی فعالیتهایی که با دانش، اطلاعات و خلاقیت داد و ستد میکنند، اطلاق میگردد. در قلب اقتصاد خلاق صنایعی هستند که حقله واسطه هنر، فرهنگ، تجارت و فناوری محسوب میشوند. صنایعی از قبیل تبلیغات، معماری، هنر و صنایع دستی، طراحی، مد، فیلم، ویدئو، عکاسی، موسیقی، هنرهای نمایشی، صنعت چاپ، نرم افزار، بازیهای رایانهای، چاپ الکترونیک و رادیو/تلویزیون. صنایع فرهنگی نیز که بر مواردی از جمله گردشگری و میراث فرهنگی، موزهها و کتابخانهها، سرگرمیها، فعالیتهای ورزشی و نیز طبیعتگردی دلالت دارد در واقع، بخش مکمل صنایع خلاق را شامل میشود.آنکتاد اقتصاد خلاق را به این صورت تعریف می کند: "اقتصاد خلاق" يک مفهوم درحال تکامل مبتني بر دارايي هاي خلاق است که مجموعه اي از فعاليت هاي اقتصادي دانش بنيان، نوآورانه را در بر می گیرد که مي تواند سبب رشد و توسعه ي اقتصادي ،افزایش درآمدهاي ارزي (حاصـل از صـادرات) و کاهش بیکاری کشـورها شود، در حالي که به تنوع فرهنگي و توسعه ي انساني در سطوح خـرد و کـلان نيز کمک مي کند.صنايع خلاق در قلب اقتصاد خلاق قرار دارند که به دليل قابليت انعطافپذیری، بهعنوان يكي از مؤلفههای كليدي توسعه اقتصاد محلي نگريسته ميشوند. صنایع خلاق در تقاطع هنر، كسب و كار و فناوري، نقش تسريعكننده و موتور محرك نوآفريني را بازي نموده وبه سبب پیوندهای پسین و پیشین قوی که با سایر بخش های اقتصادی دارندمی توانند با رشد خود سبب رشد سایر بخش نیز شوند.
شکل1:تعریف آنکتاد از صنایع خلاق
منبع:آنکتاد 2007
اقتصاد خلاق يک بعدي نيست و از چندين راه به توسعه ي اقتصـادي، اجتمـاعي و فرهنگي و زیست محیطی کشورها کمک مي کند. از منظر اقتصادي، تجارت جهاني يکي از مولفه هاي کليدي اقتصاد خلاق است. به گزارش آنکتاد، تجارت جهانيِ محصولات صنايع خلاق طي سال هاي اخير به سـرعت افـزايش يافتـه اسـت و از سـال ۲۰۰۰ تـا2015 ،تجارت کالاها و خدمات خلاق به طور متوسط سالانه ۷/۸ درصد افزايش داشته است .که سهم صادرات فرآوردهاي سمعي و بصري با رشد بیش از سه برابری در دوره ذکر شده بیش ترین ارز آوری را برای کشور های صادر کننده داشته است(گزارش اتحادیه اروپا،2015).اشتغال زايي را مي توان از مهم ترين پيامدهاي اجتماعي توسعه ي صنايع فرهنگي دانست. لازم به يادآوري است که صنايع خلاق هم متکی بر دانش و مهارت و سرمایه انسانی هستند به اين معنا که به نيروي کار با مهارت هاي خاص و صلاحيت هاي حرفه اي سطح بالا نیازدارند و هم "کاربر" هستند، مثل تئاتر و سينما که تمامـاً به نيروي کار خلاق متکي مي باشند. سهم صنايع خلاق در اشتغال اکثر کشورها قابل توجه است، تقریباً بين ۲ تا ۸ درصد نيروي کار شاغل در هر کشور را تشکيل مي دهند(گزارش اتحادیه اروپا،2015). پتانسيل اشتغال زايـي صـنايع خلاق از ديـدگاه سياست های هدف گذاری اشتغال می تواند حايز اهميت باشد.ديگر جنبه ي اجتماعي مهم صنايع خلاق به نقش آنها در ارتقاي انسجام اجتماعي مربـوط مـي شـود. از نظر عامه ي مردم، اقتصاد خلاق شامل مجموعه اي از فعاليت هاي فرهنگي است کـه مـي تواننـد به یکپارچگی اجتماعی جوامع کمک کند. جـوامعي را کـه بـه کشمکش هاي اجتماعي و انواع مختلف تنش هاي داخلي دچار مي شوند، مي تـوان از طريـق مشـارکت در آيين هاي فرهنگي درمان کرد. مشارکت قشرهاي مختلف مردم يک کشور در يک جشن آييني يا ملـي، انگيزه ي مردم را نسبت به زندگي اجتماعي و حيات جامعه اعتلا مـي بخشـد.همچنین اقتصاد خلاق مي تواند نقش کاتاليزوري در افزايش توازن جنسيتي در محـيط کـار ، به ويژه در کشورهاي در حال توسعه ايفـا کنـد.چرا که زنان بسياري در حيطه هاي صنايع دسـتي و هنـري و عرصـه هـاي مربـوطه به طور غیر رسمی کـار مي کنند، که اقتصاد خلاق مي تواند موجبـات جـذب بـيشتـر بعضـي از کارکنـان بااستعداد را که در بخش غيررسمي اقتصاد بـه فعاليـت هـاي خـلاق مشـغول می باشند و معمـو ًلا بـي اهميـت به حساب مي آيند،را فراهم يسازد. افزون بر آن، اقتصاد خلاق ارتباط تنگاتنگي با نظام هاي آموزشي، چه در کشور هاي توسعه يافته و چـه در حال توسعه دارد. اکثرمـدارس به نقـش هنـر در شـکل گيـري نگـرش و رفتارهـاي اجتمـاعي کـودک آگاه هستند و در آموزش بزرگسالان نیز، امکانات و زیر ساخت های مناسبی در اکثر کشورها براي بهره گيري از آموزش های فرهنگی و هنـری وجـود دارد.لذا این ارتباط دوجانبه که در يک سو نهادهاي آموزشي و پرورشي قرار دارند که مسـوول پـرورش افـراد ماهر وبا انگیزه براي پيوستن به محيط هاي کار خلاق می باشند؛ و در سوي ديگر صـنايع خـلاق ورودي هـاي فرهنگي و هنري لازم را براي نظام آموزشي تدارک مي بينند،سبب ارتقای فرهنگی جوامع در بلندمدت می شود.از بعد فرهنگي می توان اقتصاد خلاق را به عنوان تامين کننده ي کالاها و خدمات خلاقی که داراي دلالت هاي فرهنگي عميق است، در نظر گرفت. آموزشهاي فرهنگي و هنري، شناخت بزرگسالان را از جامعه و کارکردهاي آن افزايش مي دهد،يا مي تواندابزاري براي ارتقاي چنين شناختي باشد ."تنوع" يکي از ابعاد فرهنگي صنايع خلاق است که در سال هاي اخير کشـف شـده اسـت.با طی شدن فرايندهاي "جهاني شدن" ، ارزش تنوع فرهنگي بيش از پيش آشکار و نقش صنايع خلاق در ارتقاي آن با وضوح بيشتري شناخته مي شود. تنـوع فرهنگـي مي تواند عامل مهمي در پيشرفت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جوامع باشد، که در این زمینه صنايع فرهنگي به طور خاص به عنوان ابزاري اساسي جهت دست يابي به مزاياي تنوع فرهنگـي هم در کشورهاي توسعه يافته و هم در حال توسعه شناخته شده اند (گزارش پاياني گام اول پروژه ي تدوين سند توسعه ي صنايع فرهنگي استان قم،1387).از بعد توسعه پایدار به دو موضوع باید توجه کرد اول توسعه پایدار صنايع خلاق و دوم توسعه پایدار از منظر زیست محیطی.توسعه ي پايدار صنايع خلاق به توسعه ي پايدارزیست محیطی نيز کمک مي کنند.امروزه مفهـوم "پايـداري" گسترده تر و فراتر از حفظ محيط زيست است. سـرمايه های فرهنگـي محسـوس و نامحسـوس يـک جامعه، يک ملت، يا يک ناحيه از دنيا چيزي است که باید براي نسل هاي آينده محفوظ بماند؛ درسـت مانند منابع و اکوسيستم هايي که نيازمند نگهدار ي می باشند تا بقاي زندگي انسان روي سـياره ي زمـين تضـمين شود. پايداري فرهنگي دلالت بر فرايند توسـعه ای دارد کـه انـواع دارايـي هـاي فرهنگـي را از زبان هاي بسيار ساده و در اقليت و شعائر سنتي گرفته تا کارهاي هنري، صنايع دسـتي و بناهـا و امـاکن تاريخي رادر برمي گيرد. صنايع فرهنگي می توانند خدمات و سرمايه گذاري هاي لازم راجهت نیل به توسعه پایدار فرهنگی فراهم می کنند. وانگهي، صنايع خلاق هيچ خطري براي محيط زيست ندارند. از آنجاکه ماده ي اوليه ي فعاليـت هـاي خـلاق بيشتر از ذهن افراداست تا از منابع طبيعي ، بنابراین تولید محصولات خلاق با برداشت كمتر از طبیعت و محیط زیست آلودگی كمتری برای محیط زیست جهانی ایجاد میكنندوآسیب به مراتب كمتری را نسبت به اقتصاد كلاسیك در طبیعت ایجاد میكنند.لذا تمـامي سياست هايي که هدف آنها توسعه ي صنايع خلاق باشد، اصولاً تعارضي با اهداف زيست محيطي ندارند و به توسعه پایدارکمک می کند(گزارش پاياني گام اول پروژه ي تدوين سند توسعه ي صنايع فرهنگي استان قم،1387).علی رغم چشم اندازهاي نويدبخش براي رشداقتصاد خلاق در ميان کشورها ، مشکلاتي نيز وجود دارد. بسياري از فرصت ها براي خلق ثروت، توسعه ي اشتغال، بهبود فناوري و توسـعه ي بـازار در بخـش هـاي خلاقِ مخصوصادر کشورهاي درحال توسعه به دليل موانعي مانند نبود سرمايه، نبود مهارت هاي کارآفريني و کافي نبودن زيرساخت و قوانین لازم براي حمايت از رشد صنايع خلاق، در عمل از بین می رود. در نتيجه، دستيابي کشورهاي در حال توسـعه به مزاياي مشارکت در اقتصاد خلاق جهاني غير ممکن مي شود. در واقع، اين خطر وجود دارد کـه وقتـي ايـن کشورها به کمک شرکت هاي بزرگ بين المللي به شبکه هاي بازارهاي جهاني متصل شوند، پایین ترین حلقه های ایجاد ارزش افزوده در زنجيره ي توليد جاي گيرند(آنکتاد،2010). در کنار مزایای ذکر شده برای این صنایع مواردی نیز وجود دارد که می توان آنها را به عنوان چالش های کلیدی صنایع خلاق نام برد ازجمله عدم دسترسی کافی به منابع مالی،بخش بانکی از تخصیص لازم برای تحلیل الگوهاي كسب و كار در اين بخشها برخوردار نيست و به داراييهاي نامشهود آنها به اندازه كافي ارزش نميدهد. اين صنايع با محيط بهسرعت در حال تغيير مواجه هستند؛ موضوعي كه بهطور خاص در فناوريهاي جديد (انتقال ديجيتال) و جهانيسازي كه همراه با خودشان چالشها و فرصتهاي جديد ميآورند، نشان داده ميشود. ويژگي ديگر اين بخشها، تفكيكشدگي زياد بر اساس خطوط ملي و زباني است که به انتخاب محدود براي مصرفكنندگان منجر ميشود(كميسيون اروپا، 2012). سهم اقتصاد خلاق در اقتصاد جهانی را میتوان با استفاده از متغیرهای مختلف وبرای کشورهای گوناگون ارزیابی کرد. از متغیرها یی که از سال 2002 آنکتاد شروع به جمع آوری و اطلاع رسانی آن نموده میزان صادرات و واردات کالاها و خدمات مربوط به صنایع خلاق می باشد.لازم به ذکر است که کشورهای در حال توسعه مخصوصا با درآمد پایین یا متوسط به علت اینکه سهم زیادی از بخش اقتصادخلاق آنها محدود به مبادلات داخلی است و بازارهایشان تا حد زیادی غیررسمی و سیستمهای آماری ملی محدود و دادههای پراکنده دارندبررسی روند صادرات و واردات کالا و خدمات اقتصاد خلاق برای آنها با محدودیت همراه است بنابراین در این مقاله سعی شده که با توجه به وجود داده برای صادرات کالاهای اقتصاد خلاق در کشورهای عضو همکاری و توسعه اقتصادی(OECD)1 طی دوره 2002 تا 2015 و با توجه به اینکه مهد اقتصاد خلاق کشور انگلیس و مناطقی که بالاترین تمرکز فعالیت های خلاق ، استخدام و صادرات در این بخش را نشان می دهند لندن و فرانسه،ایتالیا، هلند، اسپانیا،آمریکا ،کره جنوبی و آلمان بوده که از اعضای OECD) )می باشند، تاثیر صادرات این کالاها بر رشد اقتصادی در کشورهای مذکور بررسی گردیده است.
ادبیات موضوع
امروزه اکثر اقتصاد دانان بر این باور هستند که کمبود سرمایه گذاري در سرمایه هاي انسانی عامل اصلی پائین بودن سطح رشد اقتصادي در کشورهاي در حال توسعه است و تا زمانی که این کشورها با استفاده از دانش، سطح مهارت هاي حرفه اي راارتقا ندهند، بـازدهی و کارایی نیروي کار و سرمایه در سطح نازلی باقی خواهد ماند و رشد اقتصادي به کندي و با هزینه هاي سنگین تر صورت می پذیرد. در واقع می توان گفت سرمایه هاي فیزیکـی تنهـا زمانی بیشتر مولد خواهند شد که کشور داراي مقادیر لازم سـرمایۀ انسـانی باشـد. سـرمایۀ انسانی شامل آموزش ها، تخصص ها، مهارت ها و بطور کلـی کیفیـت نیـروي کـار مـی باشـد.نقش انسان در اقتصاد و به خصوص نظریه های رشد و توسعه اقتصادی از جمله موضوع های مورد بحث نظریه های رشد بوده است تاریخچه نقش انسان در رشد و توسعه اقتصادی به آدام اسمیت برمی گردد.وی بر توسعه توانایی ها و شایستگی افراد تمرکز می کندو حمایت از تشکیل مهارت ها و تخصص ها را مد نظر قرار میدهد. اما متاسفانه این نگرش در نظریه ها و مدل های اولیه رشد مانند نظریه رشد هاروردو دومار مورد غفلت قرار گرفته است. در نظریه های اقتصاددانان کلاسیک انسان تنها به عنوان یکی از نهادهها در چرخه تولید کالا و خدمات مورد توجه بوده است و به عنوان سرمایه انسانی ،کارآفرین و خلاق در نظر گرفته نمی شده است.اما در نظریه رشد درونزارشد اقتصادی، به علت نیروهای درونی اقتصاد و نه عوامل بیرونی رخ میدهد. براساس این نظریه سرمایهگذاری در سرمایه انسانی، نوآوری و خلاقیت و دانش اثر قابل توجهی در رشد اقتصادی دارد. این نظریه با تمرکز بر اثرات جانبی مثبت و اثرات سرریز حاصل از یک اقتصاد دانش بنیان به دنبال توسعه اقتصادی است. نظریه رشد درون زا در درجه اول ادعا میکند که در دراز مدت نرخ رشد اقتصاد بستگی به سیاستهای تشویق تولید علم دارد. برای مثال یارانه برای تحقیق و توسعه یا آموزش و پرورش موجب افزایش نرخ رشد در برخی از مدلهای رشد درون زا میشود چراکه انگیزهای برای نوآوری ایجاد میکند. بر اساس نظریات رشد درونزا، سیاستهایی که اقتصاد باز، بازار رقابتی و ابتکارات را حمایت کنند، منجر به رشد میشوند. در مقابل سیاستهای محدود کردن یا کاهش نوآوری و حمایت از صنایعی که چندان خلاقانه نیستند، در بلندمدت رشد اقتصادی را کند میکند. از اواسط دهه 1980 مطالعات زیادی به بررسی عوامل موثر بر رشد اقتصادی کشور ها بر پایه رشد درونزا قرار گرفت.که در اکثر مدل ها با تاکید بر سرمایه انسانی به بررسی چگونگی تاثیر سرمایه انسانی بر رشد اقتصادی پرداختند.به طور مثال نیلسون و فلپس معتقدند سرمایه انسانی می تواند با خلاقیت و نوآوری به رشد اقتصادی منجر می شود.با گسترش فناوری ها، نیروی کار تحصیل کرده سبب نوآوری های مفیدی شده که منجر به رشد و توسعه اقتصادی می شود. آن ها معتقدند خلاقیت عنصر ضروری برای کارآفرینی است. ماهیت خلاقیت نسبت به سایر عوامل متعارف تولیدمتفاوت است . این منبع تولید نه تنها از بین نمی رود و دچار استهلاک نمی شود بلکه کاملاً تجدید پذیر است و می تواند به طور مداوم قابل بهره برداری باشد. همچنین نوآوری و پیشرفت اقتصادی در وجود استعداد های متنوع قرار دارد از این رو سرمایه در عصر خلاق بیشتر در مکان هایی سازماندهی می شود که بتواند استعداد و تکنولوژی را جذب کند و توسعه زمانی اوج می گیرد که اصلی ترین عامل آن یعنی انسان، ذهن انسان ،قابلیت ها و توانمندی های انسان مد نظر قرار گیرد و از طریق خلاقیت به تحول و توسعه در جامعه منجر شود.شومپیترنیز در نظریه رشد و توسعه خود به نقش نوآوران و مبتکران که هدایت سرمایه را برعهده دارند توجه ویژه کرده است و بهبود بهره وری و کارایی نیروی کاررادر اثر افزایش مهارت و سود حاصل از نوآوری و اختراع را عامل اساسی رشد اقتصادی و تشکیل سرمایه می داند. وی معتقد بود این سود تا هنگامی که نوآوری و خلاقیت ادامه دارد وجود دارد.شومپیتر بر توسعه توانایی ها و شایستگی افراد تمرکز می کندو حمایت از تشکیل مهارت ها و تخصص ها را مد نظر قرار میدهدو مرحله رونق سرمایهداری را با ظهور کارفرمایان نوآور و مبتکر، قرین میداند؛ بدین نحو که نوآوران با ابتکار جدید به امید سود بیشتر دست به نوآوری میزنند و سرمایهگذاری جدید صورت میپذیرد،شغل های جدید بهوجود میآید و میزان تولید افزایش می یابد.فلوریدا و همکاران (2015) بر اساس شاخص جهانی خلاقیت(GCI)به بررسی نقش نیروی انسانی خلاق و نوآور بر رشد اقتصادی پرداختند.این شاخص بر پایه سه ویژگی رونق اقتصادی یعنی استعداد، فناوری و بردباری و تسامح استواراست.
استعداد: که یکی از شاخصهای کلیدی پیشرفت دانش است،امروزه به عنوان محرک اصلی رشد اقتصادی مطرح می شود.بررسی های اخیر نشان می دهد که شمار زیادی از سازمان های بزرگ با کمبود افراد مستعد مواجه می باشند. امروزه نیاز به افرادی که دامنه ی گسترده ای از مهارت ها و توانایی های مورد نیاز برای مقابله با نیازهای پیش بینی نشده ی را داشته باشند، رو به گسترش است شرکت های سراسر جهان برای دستیابی به استعدادها،با یکدیگر رقابت می کنند. از این رو کسب و کارها ی موجود باید توانایی شناخت افراد با استعداد، ارائه آموزش به آنها و حفظ و نگهداری نیروی انسانی با ارزش برای بلند مدت را داشته باشند و برای این امر استراتژی هایی را در نظر بگیرند.چرا که سرمایه گذاری کشورها بر روی استعدادها سبب افزایش رشد اقتصادی خواهد شد. امروزه نیروی انسانی با استعداد، خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان یک منبع نامحدودو محور هر نوع توسعه مطرح می باشد.(حاجی میزرایی،1389) در این بین کارآفرینان به طورخاص نقش موثرتری در فرایند رشد و توسعه اقتصادی دارند. رقابت شدید، حفظ طولانی مدت مزیت رقابتی را بسیار دشوار ساخته است . با توجه به چالش های فراوان پیش رو، برای کسب مزیت رقابتی در رویارویی با این محیط پیچیده، سازمان ها به نخبگان نیاز دارند ؛ از اینرو در سال های اخیر موضوع جذب و مدیریت استعداد بعنوان یک فعالیت کلیدی ، بیش از گذشته مطرح بوده است(وارث،1378) .چرا که امروزه استعداد خلاق است که می تواند دنیارامتحول کند.
فناوری: از مهمترین عوامل تولید ثروت و پیشرفت و رشد اقتصادی است. به عقیدۀ پیشگامان اقتصاددانان نئوکلاسیک، سولو و سوآن ( 1956) ، برای حفظ رشد اقتصادی، رشد سرمایه و نیروی کار باید متوازن شود. این اقتصاددانان دریافتند که بخشی از رشد اقتصادی توسط رشد سرمایه و نیروی کار توضیح داده نمی شود. این بخش به عنوان "پسماند سولو" و شاخص پیشرفت فناوری شناخته شد. مدل استاندارد سولو پیشبینی میکند که در بلند مدت اقتصادها به حالت تعادل پایدار خود نزدیک میشوند و رشد دائمی تنها از طریق پیشرفت تکنولوژیکی و فناوری قابل دست یابی است.سولو به این نتیجه می رسد تغییر مداوم در فناوری تولید در طول زمان و پیشرفت فنی برونزا چه به صورت تبلور یافته،یعنی پیشرفت در یک نهاده مشخص مانند آموزش کارگران یاارتقای کیفیت تجهیزات و چه به صورت تبلور نیافته یعنی بهبود تمامی نهاده ها به صورت برابر که در اثر مدیریت نوین، سازماندهی مجدد یا زیرساخت های جدید به وجود می آید، منابع اصلی رشد اقتصادی هستند.
بردباری: یعنی پذیرا بودن جوامع، گوناگونی فرهنگی و ویژگی های جمعیت شناختی نیز از شاخص های مهم در پیشرفت اقتصادی به شمار می آید. بردباری و تسامح برای نوآوری های تکنولوژی و جذب استعدادها به توسعه اقتصادی کمک می کند و مکمل فن آوری و استعداد به کار می رود.شاخص جهانی خلاقیت(GCI) 2 برای اندازه گیری این شاخص متغیر صادرات صنایع خلاق را انتخاب کرده است.در این تحقیق نیز جهت بررسی نقش اقتصاد خلاق بر رشد اقتصادی از شاخص صادرات کالاهای خلاق استفاده شده است.چرا که توسعه صادرات نیز در کنار سرمایه ، نیروی کار و خلاقیت یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی است (کریستوفر و همکاران،2012). حامیان استراتژی توسعه صادرات اعتقاد دارند که آثار بیرونی ناشی از بخش های صادراتی،افزایش تنوع و کیفیت نهاده های واسطه ای،انتقال و گسترش دانش ،افزایش اندازه ی بازارها و تخصیص مجدد منابع از بخش ها و صنایع با بهره وری پایین به صنایع با بهره وری بالا سبب افزایش بهره وری کل عوامل تولید و رشد اقتصادی می شود. علاوه بر این با گسترش صادرات زیر ساختهای نهادی و تجاری،فنی و ایجاد رقابت پذیری در اقتصاد که پیش از آن نادیده گرفته می شدند،به منابع اصلی برای رشد اقتصادی تبدیل می گردند(طیبی و همکاران،1387).مسائو و چاو( 1987) برای کشورهایی که در مراحل اولیه توسعه یافتگی هستند،فرضیه "صادرات رشد پایه " را مطرح می کنند.بر اساس این فرضیه رشد سرمایه انسانی،مهارت و خلاقیت نیروی کار و تجمیع سرمایه همراه با پیشرفت تکنولوژی هر کشوری را قادر می سازد تا به یک حد آستانه ای برسد که بعد از آن به علت داشتن مزیت نسبی در تولید برخی کالاها شرط لازم برای رشد صادرات فراهم آید و رشد صادرات نیز به نوبه خود به رشد اقتصادی کمک می کند(شاکری و مالکی،1389).
با توجه به تئوریهای ذکر شده در زمینه خلاقیت و صادرات در این پژوهش تاثیرمتغیر صادرات کالاهای خلاق به عنوان شاخص اقتصاد خلاق ،بر رشد اقتصادی کشورهای عضو همکاری و توسعه اقتصادی بررسی می شود.
مطالعات تجربی
فیلیپ لبل(2008) در مقاله ای به بررسی نوآوری های خلاقانه بر رشد اقتصادی 103 کشور منتخب پرداخت.نتایج که با استفاده از رگرسیون پانل دیتا و روش اثرات ثابت تخمین زده شده بود،حاکی از این مطلب بود که در طی دوره 1980-2005 نوآوری های خلاق تاثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی کشورهای مورد بررسی داشتند.
زهدی(2012) در مطالعه ای به بررسی نقش صنایع خلاق بر تغییرات ساختاری اقتصاد در کشور اندونزی پرداخت. نتایج مطالعه وی که با استفاده از جداول داده ستانده سالهای 1990 و 2005 انجام شده بود نشان داد که صنایع خلاق تاثیر معنی دار و قابل ملاحظه ای بر تغییرات ساختاری اقتصاد در طی سال ها ی مورد مطالعه برای کشور اندونزی داشته اند.به طوری که رشداین صنایع سبب افزایش بهره وری ، اشتغال و تولید شده است.همچنین نتایج نشان داد که صنایع خلاق از بخش های کلیدی و پیشرواقتصادی می باشند که پیوندهای پیشین و پسین زیادی با سایر بخش های اقتصادی دارند.
نیل لی(2014) در تحقیقی تحت عنوان"صنایع خلاق و رشد اقتصادی در شهرهای انگلیس"و بااستفاده ازرهیافت اقتصادسـنجی فضـایی براي تبیین اثرات غیرمستقیم یا سرریز طی دوره 2003 الی 2013به این نتیجه رسید که صنایع خلاق به عنوان یکی از بخش های کلیدی جهت بازسازی وافزایش اشتغال و جذب توریسم در مناطق شهری انگلیس به شمار می روند.همچنین سراهای نوآوری و کارخانه های فن آوری از طریق اثر ات سرریزمثبت منجر به افزایش بهره وری صنایع دیگر شده اند.
سیونگیل یوم(2016) در مقاله ای به بررسی تاثیر صنایع خلاق بر رشد اقتصادی میامی پرداخت.نتایج که با استفاده از روش پانل دیتا و یرای سال های 2005 الی 2015 برای 6 شهر در میامی صورت گرفته بود نشان داد که بین رشد اقتصاد شهری و گسترش صنایع خلاق، به صورت خوشه های صنعتی، رابطه ای مثبت وجود دارد. همچنین شهر میامی در بین شش شهر مورد مطالعه رتبه دوم را از لحاظ ایجاد اشتغال ،تعداد صنایع خلاق و تنوع آن داشته است. چراکه دولت از طریق برنامه ریزی شهری واستراتژی هایی مستقل توانسته صنایع خلاق را شکوفا نماید.
-فدایی و نیری (1389) در مقاله ای به بررسی تاثیر تحولات شاخص های فرهنگی بر رشد اقتصادی در ایران پرداختند.نتایج که بر اساس الگوی خود رگرسیون با وقفه های توزیع شده و در طی دوره زمانی 1354-1387 بود حاکی از این مطلب است که شاخص های فرهنگی می تواند هم به عنوان عاملی درون زا و هم عاملی برون زا از طریق تاثیر بر عوامل تولید خصوصا عامل انسانی در رشد اقتصادی نقش داشته باشد.در این مطاله از شاخص هایی همچون سطح دانش و سواد،نرخ خالص ازدواج، میزان استفاده از ظرفیت سینما،مطبوعات و هنجارهای اجتماعی،که شاخص های منتخب تاثیر گذار فرهنگی بر عامل انسانی تولید و در نتیجه رشد اقتصادی بوده استفاده شده است.نتایج بیانگر رابطه مثبت و معنی دار بین شاخص های منتخب و رشد اقتصادی بود.
رزقی و عمرانی (1392) در تحقیقی به بررسی راهکارهای توسعه صادرات کالاهای فرهنگی در عصر جهانی شدن پرداختند.نتایج نشان داد که شناخت بازارهای جهانی،ابزار آمیختگی بازاریابی،قوانین و مقررات و آزاد سازی تجاری عوامل موثر بر توسعه صادرات کالاهای فرهنگی است.که در این میان آزاد سازی تجاری در جایگاه نخست قرار دارد.
میرزایی و همکاران(1394) درتحقیقی اثر متغیرهای دانش(شامل نیروی کار متخصص، کارکنان تحقیق و توسعه و ارزش افزوده بخشهای دارای فناوری بالا) در کنار دو متغیر سنتی نیروی کار و سرمایه بر رشد اقتصادی استانهای کشور طی دوره 1379 تا 1390 را با رهیافت حسابداری رشد تخمین زند. نتایج تخمین مدل به روش اثرات تصادفی نشان داد که نرخ رشد نیروی کار متخصص با ضریبی برابر ب 05/2 بیشترین اثر را بر رشد اقتصادی استانهای کشور در اختیار داشته است. پس از آن، نرخ رشد سرمایه سرانه با ضریبی برابر با 89/0 و نرخ رشد ارزش افزوده صنایع با فناوری بالا و متوسط( به ازای هر نفر شاغل) با ضریبی برابر با19/0 قرار دارند.
محمد زاده و همکاران(1397) در پژوهشی تحت عنوان "بررسی تاثیر خلاقیت بر توسعه اقتصادی در ایران "که با استفاده از رهیافت پانل پویا(GMM) و برای دوره ۱۹۹۰ الی ۲۰۰۶ انجام شد به این نتیجه رسیدند که رشد و توسعه اقتصادی بیش از آن که تحت تاثیر مولفه های تحصیلات و آموزش رسمی باشد با خلاقیت و نوآوری ارتباط دارد . نتایج آزمون حاکی از این بود که صادرات صنایع با فناوری بالا بیشترین تاثیر را بر رشد اقتصادی در ایران نسبت به سایر شاخص های خلاقیت نظیر ثبت اختراع و صادرات خلاق داشته است.افزایش هر یک ار این شاخص ها به توسعه استعداد های خلاقانه افراد منجر و باعث پیشرفت تکنولوژیکی و در نتیجه رشد و توسعه اقتصادی می شود.
در جمع بندی مطالعات داخلی و خارجی انجام گرفته دراین زمینه می توان گفت گرچه در خصوص رشد اقتصادی مطالعات زیادی انجام شده اما با توجه به اهمیت خلاقیت وبه ویژه کاربرد آن در اقتصاد، پژوهش حاضررا می توان به عنوان مطالعه ای جدید در نظر گرفت چرا که مطالعه داخلی مشابه ای که به موضوع اقتصاد خلاق و تاثیر آن بر رشد اقتصادی پرداخته باشد انجام نشده است.
مدل و روش اقتصاد سنجی
در این مطالعه جهت کنترل تورش بالقوه و همچنین درون زایی متغیر ها از روش برآورد پانل دیتا و تخمین زن گشتاورهای تعمیم یافته GMM استفاده شده است. این مدل با وارد کردن وقفه متغیر وابسته در سمت راست به صورت پویا تصریح شده است. دلیل وارد کردن وقفه متغیر وابسته به عنوان متغیر مستقل آن است که متغیرهای زیادی بر رشد اقتصادی هر کشور تاثیر می گذارند وارد کردن تمامی آنهاامکان پذیر نیست مطالعات مختلف بر حسب تاکید به هدف تحقیق ناگزیر به انتخاب متغیرهای مهم و مورد نظر هستند با عنایت به اینکه هدف اصلی این مطالعه شاخصهای اقتصاد خلاق است مدل به صورت پویا در نظر گرفته شده تاباآوردن متغیر وابسته سال قبل به عنوان متغیر مستقل در مدل اثر تمام عوامل موثر بر رشد اقتصادی در آن لحاظ شود. مزیـت اصـلی روش GMM پنل دیتاي پویا آن است که تمام متغیرهاي رگرسیون که همبسـتگی بـا جـزء اخـلال نـدارد (از جملـه متغیرهاي با وقفه و متغیرهاي تفاضلی) می توانند به طور بالقوه متغیر ابـزاري باشـند .همچنین این روش سبب کاهش یا رفع هم خطی در مدل بااستفاده از متغیرهاي وابسته وقفه دار، حذف متغیرهاي ثابت در طی زمـان می شودچرا که کـاربرد ایـن روش باعـث حذف بسـیاري از متغیرها همانند فرهنگ، قومیت، مذهب، اقلیم می شود مدل تأثیر این عوامل را بـا تفاضـل گـرفتن از آمارهـا حـذف می کند ، همچنین سبب افزایش بعد زمانی متغیرها می گردد. هرچند ممکن است تخمین بـرش مقطعـی بتوانـد رابطـه بلندمدت بین متغیرها را به دست آورد اما این نوع تخمین ها، مزیت هاي سـري هـاي زمانی آمارها را دارند که کارآمدي برآوردها را افزایش دهد. استفاده از بعـد زمـانی سري آماری، این امکان را می دهد که تأثیر تمام عوامل مشاهده نشده ثابت زمـانی کـه تفاوت هاي بین کشوري در درآمد سرانه را نشان می دهند در برآورد لحاظ شوند.روش GMM پنل دیتاي پویا هنگامی به کار می رود که تعداد متغیرهاي مقطعـی (N )بیشـتر از تعداد زمان و سالها (T )باشد (T>N )که در بحث مقاله نیز اینگونه است یعنـی تعـداد 35 کشورها بیشتر از تعداد 13سال است (بونـد؛ بالتـاجی،2002(..براي ایجاد اطمینان در خصوص مناسب بودن استفاده از این روش بـراي بـرآورد مـدل دو آزمون مطرح است یکی از این آزمون ها،آزمون سارجنت است که برای شرط اعتبار تشخیص بیش از حد یعنی صحت و اعتبار متغیرهاي ابزاري به کـار مـی رود. آزمون دوم، آزمون همبستگی پسماندهای مرتبه اول (1AR (و مرتبه دوم (2AR (اسـت. ایـن آزمون نیز براي بررسی اعتبار و صحت متغیرهاي ابـزاري بـه کـار مـی رود. آرلانـو و بونـد (1991 ) اعتقاد دارند که در تخمین GMM ،باید جملات اخلال داراي همبسـتگی سـریالی مرتبـه اول (1AR( بوده و داراي همبستگی سریالی مرتبه دوم (2 AR (نباشند.
سرمایه و نیروی کار اعم از متخصص و غیر متخصص از مهم ترین عوامل موثر بر رشد اقتصادی هستند که در توابع رشد در نظر گرفته می شوند. اکثر مدل های رشد در چارچوب الگوی رشد سولو قرار می گیرند.الگوی مزبور از یک تابع تولید آغاز می شود که به وسیله آن سطح تولید کل به عوامل تولید مرتبط می گردد.
Y=A f (K, L, Z) (1)
Y سطح تولید ،K ذخیره سرمایه فیزیکی،L نیروی کار،Z بردار عوامل موثر بر رشد و A بهره وری را اندازه گیری می کند.با توجه به مطالعات انجام شده قبلی و ادبیات اقتصادی رشد و با استفاده از مدل رشد اقتصادی تعمیم یافته سولو،به منظور تعیین اثر صادرات کالاهای وابسته به صنایع اقتصاد خلاق و دیگر منابع سنتی رشد مانند سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و فیزیکی بر رشد اقتصادی از تابع تولید لگاریتمی دیفرانسیل گرفته و سپس مدل بر اساس تیوری های مرتبط و رویکرد کلان و با تعدیلاتی به صورت زیر تصریح شده است:
dLnGDPit = β0 + β1 dLnSCHit + β2 dLnKit + β3 dLnLit + β4 dLnGEit + β5 dLnGEit * dLnSCHit:+ eit (2)
LnGDPit: لگاریتم طبیعی GDP واقعی سرانه
LnSCHit: لگاریتم مخارج آموزشی به صورت درصدی از GDP به عنوان شاخص سرمایه انسانی
Lnkit: لگاریتم طبیعی تشکیل سرمایه ثابت ناخالص به صورت درصدی از GDP
LnLit: لگاریتم تعداد نیروی کار
LnGEit: لگاریتم ارزش صادرات کالاهای اقتصاد خلاق برحسب میلیون دلار آمریکا
LnGEit * LnSCHit: اثر ترکیبی صادرات کالاهای اقتصادخلاق و سرمایه انسانی
معادله(2) برای کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری های اقتصادی(OECD)باداشتن 35 عضو و برای دوره زمانی 2002 تا 2015 با استقاده از نرم افزار استاتابرآورد شده است.علت انتخاب این کشورها وجود داده های صادرات اقتصاد خلاق برای دوره زمانی ذکر شده همچنین سهم بالای صادراتی کالاهای خلاق این کشورها به بازارهای جهانی است.داده های مربوط به صادرات کالاهای اقتصاد خلاق از سایت آنکتاد3 و سایر داده ها از سایت بانک جهانی4 بدست آمده است. جدول 1 خلاصه ای از روند صادراتی کالاهای اقتصاد خلاق برای کشورهای مورد بررسی در دوره ی زمانی 2002 تا 2015 را نشان می دهد:
جدول 1:بررسی وضعیت صادرات کالاهای اقتصاد خلاق در کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه(OECD)طی سالهای 2002 تا 2015
گروه های اصلی کالاهای صادراتی اقتصاد خلاق | توضیحات |
1- تجلیات فرهنگی سنتی 2-تولیدات سمعی و بصری 3- طراحی 4- رسانه جدید 5- هنرهای نمایشی 6- نشر و رسانه های چاپی 7- هنرهای تجسمي | کل ارزش صادرات کالاهای اقتصاد خلاق در طی سال های 2002 تا 2015 در کشورهای مورد بررسی 2957774 میلون دلار آمریکا (برحسب قیمت های جاری) بوده است. از بین هفت گروه مربوط به کالاهای اقتصاد خلاق ارزش صادراتی طراحی در رتبه اول و بعد از آن به ترتیب تولیدات محتوا و رسانه های چاپی ،هنرهای تجسمی ،تولیدات سمعی و بصری ، تجلیات فرهنگی سنتی ،رسانه جدیدوهنرهای اجرایی قرار دارند. بیشترین ارزش صادراتی کالاهای اقتصاد خلاق در کشورهای (OECD) مربوط به سال 2014 می باشد. |
بررسی زیر گروه های کالاهای اقتصاد خلاق | |
تجلیات فرهنگی سنتی هنر صنایع دستی5 - -جشن ومراسم آئینی6 | ارزش صادراتی تولیدات هنری و صنایع دستی در سال های 2002 تا 2014 از ارزش صادراتی جشن ومراسم آئینی بیشتر بوده است .در سال 2007 این ارزش به 7683 میلیون دلار آمریکا رسیده که بیشترین مقدار خود را در طی سالهای مورد مطالعه داشته است. از میان صادرات مصنوعات هنری تولیدات نخی و فرش ارزش بیشتری داشته است. |
سمعی و بصری7 فیلم،تلویزیون و رادیو 8- سی دی و دیوی دی9- | از سال 2012 صادرات فیلم به شدت کاهش یافته است.و سی دی و دیوی دی سهم غالب در صادرات محصولات سمعی و بصری را داشته اند. |
طراحی10 مد11- ظروف شیشه ای12- طراحی داخلی13- طراحی جواهرات و 14- اسباب بازی15 | در بخش طراحی ، تا سال 2010 طراحی داخلی سهم غالب صادرات این گروه را تشکیل داده است .از سال 2010 به بعد طراحی جواهرات بر طراحی داخلی پیشی گرفته است.بیشترین مقدار صادرات کالاهای این گروه مربوط به طراحی جواهرات در سال 2015 می باشد. |
رسانه جدید16 محتوای دیجیتال17- -بازیهای ویدئویی پویانمایی ،نرم افزارو غیره18 | رسانههای جدید سریع ترین رشد را در بخش صادرات کالاهای خلاق در سالهای اخیر داشته است بازی های ویدئویی از سال 2002 تا سال 2011 نسبت به محتوای دیجیتال ارزش صادراتی بیشتری را درکشورهای توسعه یافته به خود اختصاص داده است .بیشترین مقدار ارزش صادراتی مربوط به سال 2008 بوده است .از سال 2012 به بعد ارزش صادراتی محتوی دیجیتال بیشتر شده است. |
هنرهای نمایشی19 آلات موسیقی 20- -موسیقی زنده،تئاتر،سیرک،نمایش عروسکی21 | در گروه هنرهای نمایشی در طی دوره مورد بررسی و در تمامی سال هاارزش صادرات آلات موسیقی نسبت به اجرای موسیقی های زنده بیشتر بوده است. |
نشرورسانه چاپی22 کتاب23 - روزنامه24- -سایر انتشارات25 | از سال 2002 تا 2011 ارزش صادراتی روزنامه بیشتر از کتاب و سایر موضوعات منتشر شده بوده است. که بیشترین مقدار مر بوط به سال 2008 است.از سال 2012 به بعد ارزش صادراتی کتاب نسبت به دو فاکتور دیگر یعنی روزنامه و سایر موضوعات منتشر شده بیشتر شده است. |
هنرهای تجسمي26 عتیقه جات27- نقاشی28- -عکاسی29- مجسمه سازی30- | بازار جهانی هنرهای تجسمی نیز بخش دیگری است که تجارت چند میلیارد دلاری را تشکیل داده است در گروه هنرهای تجسمی ارزش صادراتی نقاشی نسبت به عتیقه جات ،عکاسی و مجسمه سازی در تمامی سال های مورد بررسی بیشتر بوده است. |
منبع:یافته های محقق
لازم به ذکر است که برای ایران داده های صادرات کالاهای اقتصاد خلاق برای بسیاری از سال ها موجود نبوده است. برای سال هایی که داده وجود داشته است بررسی ها نشان می دهد ارزش صادراتی مصنوعات هنری و بعد از آن دیزاین نسبت به سایر کالاهای صادراتی خلاق برای ایران بیشتر بوده است.بر اساس اطلاعات آنکتاد در صادرات مصنوعات هنری ارزش صادراتی فرش و در طراحی،دیزاین جواهرات افزایش قابل قبولی داشته است. پایین بودن ارزش صادراتی اکثر کالاهای حوزه اقتصاد خلاق در ایران، حاکی از این مطلب است که هنوز چالش های بسیاری در راه تولید و صادرات کالاها ی اقتصاد خلاق در کشور وجود دارد.
برآورد مدل
پیش از برآورد مدل،لازم است ایستایی متغیر ها مورد آزمون قرار گیرد.برای این منظور از آزمون لوین ،لی و چو استفاده شده است.نتایج آزمون در جدول (2)آمده است.
جدول 2:آزمون ریشه ی واحد جمعی
متغیر | Levin,lin&chu t-Test | |
| ||
| prob | value |
LnGDPit | 0/00 | -7/38 |
Lnkitd | 0/00 | -2/15 |
LnLit | 0/004 | -2/24 |
LnGEit | 0/05 | -1/87 |
LnSCHit | 0/00 | -3/27 |
LnGEit * LnSCHit | 0/00 | -2/51 |
|
|
|
منبع:محاسبات محقق
فرضیه صفر آزمون،بیانگر ناایستایی متغیرها است.بررسی مقادیر آماره های محاسبه شده و احتمال پذیرش آنها نشان می دهد که فرضیه صفر مبنی بر ناایستایی متغیر ها در سطح اطمینان 99 درصد رد می شود. جهت تخمین معادله (2)،ابتدا برای تعیین وجود (یا عدم وجود)عرض از مبدا جداگانه برای هر یک از کشورها از آماره F لیمر استفاده می شود.با توجه به اینکه میزان آماره F محاسبه شده برابر با 14/21 به دست آمد و از آماره F جدول بزرگ تر بود،لذا با سطح اطمینان بالای 99 درصد فرضیه صفر آزمون مبنی بر استفاده از روش حداقل مربعات معمولی رد می شود و باید از روش اثرات ثابت یا اثرات تصادفی استفاده نمود.سپس جهت تعیین استفاده از روش اثرات ثابت یا اثرات تصادفی از آزمون هاسمن استفاده شده است.آماره خی دو به دست آمده از انجام محاسبات برای رگرسیون برابر 37/8 است و چون از مقدار آماره خی دو جدول بزرگتر است،فرضیه مبنی بر استفاده از روش اثرات تصادفی با احتمال بیش از 99 درصد رد می شود.لذا روش اثرات ثابت برای تخمین مدل تایید می گردد.تخمین و برآورد مدل بر اساس برآورد گر گشتاورهای تعمیم یافته(GMM) و با تکیه بر مدل های پانل پویا انجام شده است.استفاده از این روش جهت تخمین مدل مزیت های فراوانی دارد.استفاده از این تخمین زن جهت بر طرف کردن واریانس داده های سری زمانی بسیار مناسب می باشد(بک و همکاران،2000).تخمین زن GMM با محاسبه تاثیرات ویژه فردی مشاهده نشده در مدل که به صورت وارد کردن متغیر وابسته با وقفه به عنوان یک متغیر توضیحی در مدل انجام می شود،کنترل بهتری بر درونزایی کل متغیرهای توضیحی مدل فراهم می کند.نتایج برآورد در جدول (3) ارائه شده است.با توجه به اینکه مدل به صورت لگاریتمی تخمین زده شده است،همه ضرایب به دست آمده بیانگر کشش متغیر های توضیحی مدل نسبت به رشد اقتصادی می باشند.
جدول3: نتایج برآورد مدل به روش گشتاورهای تعمیم یافته(GMM)
متغیر ها | ضرایب | آماره Z | prob |
c | 2/6754 | 3/345 | 0/0003 |
dlnGDP(-1) | 0/6104 | 8/654 | 0/000 |
dlnSCHit | 0/1076 | 2/567 | 0/0165 |
dLnkit | 0/7837 | 2/802 | 0/0056 |
dlnLit | 0/3624 | 6/529 | 0/000 |
dlnGEit | 0476/0 | 2/774 | 0/0114 |
dLnGEit*LnSCHit | 0/0321 | 3/901 | 0/0002 |
آماره سارگان | 13/8 | ||
R2 | 0/87 | ||
Hausman Test | 51/26 | ||
آماره آزمون والد | 21/173 |
منبع:محاسبات محقق
بر اساس نتایج جدول 3،تمام علامت های متغیرهای برآورد شده ازلحاظ تئوری سازگار با ادبیات اقتصادی می باشند.بر اساس نتایج آزمون والد که از توزیع خی دو با درجات آزادی معادل،تعداد متغیرهای توضیحی منهای جزئ ثابت بر خوردار است،فرضیه صفر مبنی بر صفر بودن تمام ضرایب در سطح معناداری 1 درصد رد می شود.در نتیجه اعتبار ضرایب برآوردی تایید می گردد.آماره آزمون سارگان با مقدار13/8 نیز که از توزیع خی دو با درجات آزادی برابر با تعداد محدودیت ها ی بیش از حد مشخص بر خوردار است،آزمون صفر مبنی بر همبسته بودن پسماندها با متغیر های ابزاری را رد می کندو نشان می دهد متغیرهای ابزاری به درستی انتخاب شده اند و فرضیه صفر مبنی بر اعتبار متغیرهای ابزاری رد نمی شود.لذا متغیرهای ابزاری نورد استفاده در مدل معتبر هستندو اعتبار نتایج جهت تفسیر تایید می شود.
بر اساس نتایج برآوردی مدل،مشخص است رشد سرمایه فیزیکی تاثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی ایجاد کرده است.به طوری که یک درصد افزایش در رشد سرمایه ی فیزیکی موجب 0/7837درصد افزایش در رشد اقتصادی شده است.چرا که تجهیز نیروی انسانی با سرمایه ی بیشتر عامل موثری برای افزایش توان تولید و در نتیجه رشد اقتصادی می باشد.رشد نیروی کار نسبت به سایر عوامل،سهم کمتری در رشد اقتصادی کشورهای مورد مطالعه داشته است.این نتیجه بر وجود بافت مدرن در اقتصاد این کشورها و استفاده مناسب از سرمایه های موجود و سرمایه بر بودن تولیدات در این کشورها دلالت دارد.
رشد سرمایه ی انسانی تاثیر مثبت و معنی داری بر رشد اقتصادی دارد به طوری که یک درصد افزایش در رشد سرمایه انسانی با فرض ثابت بودن سایر شرایط،موجب 0/1076درصد افزایش در رشد اقتصادی شده است.افزایش در کیفیت نیروی انسانی از طرفی نیروی کار را ماهر تر و تواناتر می سازد و از طرف دیگر باعث افزایش کارایی سرمایه می شود .در نتیجه بهره وری کل عوامل تولید افزایش یافته و به دنبال آن،رشد اقتصادی نیز افزایش می یابد.همچنین ضریب سرمایه انسانی در مدل نشان می دهد در کشورهای عضو OECD سرمایه انسانی دارای ساختارهای اقتصاد دانش محور است و سطح آن به اندازه ای رسیده که بتواند تاثیر مثبت و قوی بر رشد اقتصادی بگذارد.
رشد صادرات کالاهای اقتصاد خلاق تاثیر مثبت و معنی دار بر رشد اقتصادی دارد.به طوری که یک درصد افزایش در رشد صادرات این کالاها رشد اقتصادی در کشورهای مورد بررسی را به میزان 0476/0در صد افزایش می دهد.این نتیجه حاکی از این مطلب است که در بخش صادرات این گروه کالاها،زیر ساخت های مناسب که منجر به ایجاد صرفه های ناشی از مقیاس شود وجود دارد.همچنین آموزش های لازم و برنامه ریزی های بهینه جهت به کار گیری نیروی انسانی ماهر و خلاق و کارآفرین در راستای استفاده ی هر چه بهتر از فناوری ها و تکنولوژی های مناسب جهت تولید و صادرات این گروه از کالاها صورت گرفته است.
متغیر اثر تقاطعی صادرات کالاهای اقتصاد خلاق و سرمایه انسانی ،تاثیر مثبت و معنی داری را بر رشد اقتصادی کشورهای عضو سازمان همکاری و توسعه اقتصادی ایجاد کرده است و بیانگر این مطلب است که اثر گذاری صادرات کالاهای صنعتی بر رشد اقتصادی تحت تاثیر رشد سرمایه ی انسانی در این گروه کشورها است.چرا که سرمایه گذاری در نیروی انسانی منجر به توسعه توانایی ها از طریق افزایش تخصص ها و مهارت های افراد می شود.هر چه میزان آموزش و تحصیلات و تخصص و مهارت نیروی انسانی بالاتر باشد خلق کالاهای جدید و استفاده کاراتر از منابع تولید بیشتر شده و سبب افزایش ارزش افزوده در سطح بنگاه ها و کشور و گسترش صادرات ، بهره وری کل و بهبود رشد اقتصادی می شوند.
نتایج و پیشنهادات
هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر اقتصاد خلاق بر رشد اقتصادی کشورهای عضو OECDمی باشد.چرا که مهد اقتصاد خلاق و بیشترین سهم تجارت کالاهای اقتصاد خلاق مربوط به این کشورها می باشد. به علت نبود داده های کافی برای اکثر کشورهای در حال توسعه مانند ایران می توان انتظار داشت نتایج تحقیق برای سایر کشور ها نیز مفید باشد. نتایج نشان می دهدکه سرمایه های خلاق از قدرت توضیح دهندگی خوبی در رابطه با رشد اقتصادی برخوردار هستند و می تواند در آینده نزدیک به عنوان موتور محرکه ی رشد اقتصادی عمل کنند.همچنین نتایج تاییدی بر این مطلب است که درکنار منابع متداول رشد اقتصادی ، سرمایه فیزیکی و انسانی و نیروی کار منابع جدید رشد من جمله سرمابه های خلاق نیز می توانند به کشورها در افزایش رشداقتصادی و رسیدن به توسعه پایدار کمک کنند.با توجه به اینکه سرعت نوآوري و تغيیر درصنایع خلاق بسیار بالامی باشد، لذا توصیه می شود دولت ها اقدامات كليدي سياستي جهت توانمند سازی و جذب سرمایه های انسانی خلاق و مستعد و رونق بخشيدن و تقویت بخش های وابسطه به اقتصاد خلاق رابه كار گرفته و مواردي از جمله افزايش سرمايهگذاري در سرمايههاي انساني، تقويت چارچوبهاي حقوقي و قانوني، فراهم كردن بودجه بالاتر و دسترسي به ابزارهاي اقتصادي، تقويت زيرساختهاي سازماني و بهبود سياستهاي تجارت و راهبردهاي صادرات را جهت توسعه و رونق این بخش ها مد نظر قرار دهند.همچنین با توجه به تاثیر سرمایه های انسانی بر اثر گذاری صنایع خلاق بر رشداقتصادی ،توصیه می شود یادگیری مهارتهاي خلاق از سنين كم شروع شوند تا بتوان بنيانهاي لازم براي نو سازي دائم استعدادهاي خلاق و افززایش تقاضا براي محتوا و محصولات خلاقانه متنوعتر و پيشرفتهتر را ايجاد كرد. سياستگذاران ميتوانند از طريق فعاليتهاي آموزشي در طيف گستردهاي كه كودكان خردسال تا بزرگسالان را شامل ميشود بر خلاقيت اثر بگذارند. اين اقدام ميتواند از طريق ترويج و ارتقاء خلاقيت و نوآوري در تمامي سطوح آموزش و كارآموزي، حمايت از توسعه حرفهاي معلمان بهعنوان واسطههاي خلاقيت و نوآوري ميسر شود.همچنین کشورها می توانند با ایجاد زیست بوم های نوآوری ، مدرسه های عالی مهارتی و تدوین سند آمایش خلاقیت به شناسایی و پروش سرمایه های خالق پرداخته و با شناخت شهرها و مناطق خلاق گامی موثر در جهت رشد و پویایی اقتصادی بردارند.
منابع
-شاکری،عباس ومالکی،امین(1389)، آزمون رابطه رشد صادرات غیر نفتی و رشد اقتصادی در ایران،فصلنامه پژوهشها و سیاستهای اقتصادی،سال هجدهم،شماره 56،صفحات 5-26.
-حسین زادگان، زهره (1390)، "طراحی الگوی توسعه صادرات کالاهای فرهنگی"، رسالهی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران.
-حاجی کریمی،عباسعلی، حسینی،ابولحسن، تاثیر عوامل راهبردی زمینه ساز بر مدیریت استعداد، فصلنامه مطالعات مدیریت راهبردی، سال اول شماره7 ،تابستان .4953
-رزقی شیرسوار،هادی و عمرانی صباغی،محمد حسین،"راهکارهای توسعه ی صادرات کالاهای فرهنگی درعصر جهانی شدن"،فصلنامه مطالعات راهبردی سیاست گذاری عمومی،دوره 4، شماره 11، تابستان 1392، صفحه 41-.72.
-صالحی امیری،سید رضا ،کاووسی اسماعیل و تقدسی پوران دخت (1389)،" بررسي عوامل موثر در صادرات کالاهاي فرهنگي در ايران و ارايه راهبردهاي مديريتي"فصلنامه مدیریت فرهنگی،دوره 4 , شماره 9 ; از صفحه 73 تا صفحه 93 ..
-طیبی،سید کمیل،عمادزاده،مصطفی و شیخ بهایی،آزیتا(1387)،تاثیر صادرات صنعتی و سرمایه ای انسانی بر بهره وری عوامل تولید و رشد اقتصادی در کشورهای عضو OECD "،فصلنامه اقتصاد مقداری،دوره 5،شماره2،تابستان1387،صفحات 85-106.
-فدایی خوراسگانی،مهدی و نیری،سمیه (1389).بررسی تاثیر تحولات شاخص های فرهنگی منتخب فرهنگی بر رشد اقتصادی در ایران،فصلنامه علمی-پژوهشی ،پژوهشهای رشد و توسعه اقتصادی،سال اول،شماره اول .
- کي قبادي، مرضيه ، فخرايي، مرضيه، علوي، سيده سارا و زواري، سيد عبدالمجيد(1387)،
-گزارش پایانی گام اول پروژهي تدوين سند توسعه ی صنایع فرهنگي استان قم،تابستان 1387.
-میرزایی،حجت الله و بانویی،علی اصغر(1394)" بررسی تاثیر دانش بر رشد اقتصادی استانهای ایران"، فصلنامه پژوهشنامه اقتصادی،سال پانزدهم،شماره 58،پاییز 94،صفحات 110-83.
-وارث، سیدحامد، کارآفرینی دولتی ، فصلنامه تحول اداری، شماره77 ،4905
-Chapain C, Comunian R, 2010, “Enabling and inhibiting the creative economy: The role of the local and regional dimensions in England” Regional Studies 44 717–734 Google Scholar.
-Christopher, Ehinomen & Daniel Oguntona Olalekan (2012), "Export and Economic Growth Nexus in Nigeria", Management Science and Engineering, Vol. 6, No. 4, PP. 132-142.
- Edwards, S. (1998). Openness Outward-Orientation, Trade Liberalization and Economic Performance in Developing Countries. NBER Working Paper, 2908.
-Feder, G. (1983). On Exports and Economic Growth. Journal of Development Economics, 12(1): 59-73.
-Florida R. and Tinagli, I (2004).Europe in the Creative Age, Carnegie Mellon Software Industry Publishing.
-Landry, Charles (2000). The Creative City: A Toolkit for Urban Innovators,
London:Comedia/Earth scan. For more information, see:http://books.google.com/bookish=nGCshndAt4sC&output=html
-Lopez, E. & G. Serrano. (2005). Complementarity between Human Capital and Trade in Regional Technological Progress, Regional Quantities Analysis Research Group, University of Barcelona.
- Lorde, T. (2011), "Export-led Growth: A Case Study of Mexico", International Journal of Business, Humanities and Technology, PP. 33-44.
-Neil Lee(2014), The Creative Industries and Urban Economic Growth in the UK. Journal of Environment and Planning A: pp. 455-470.
- Panitchpakdi, Supachai & Dervis, Kemal; “Creative Economy Report 2010”; UNCTAD: 2010; pp 33-58. Available At: https://unctad.org/en/Docs/ditctab20103_en.pdf
-Phillip, LeBel.(2008).” The role of creative innovation in economic growth: Some international Comparisons”. Journal of Asian Economics, 631; No of Pages 14.
-Seungil Yum(2016), The economic growth of creative industries in the Miami metropolitan area. Creative Industries Journal, Volume 9, Pages 130-145.
-Ruth Towse, Cultural Economics, Copyright and The Cultural Industries, online
article at http://www.lib.bke.hu/gt/2000-4/towse.pdf [accessed 18 October 2005].
-Ubaidillah Zuhdi(2012), Analyzing the influence of creative industry sector to the national economic structural changes by decomposition analysis: The case of Indonesia”. International Congress on Interdisciplinary Business and Social Science, Procardia - Social and Behavioral Sciences 65 (2012) 980 – 985.
- http://whc.unesco.org/2015یونسکو
- http://fa.euronews.com/tag/european-union/2015 گزارش اتحادیه اروپا
- For more information, see http://whc.unesco.org/en/list/
[1] - Organization for Economic Co-operation and Development
[2] -Global Creativity Index (GCI).
[3] -UNCTAD
[4] -WDI
[5] -Art craft
[6] -celebration
[8] -film
[9] -cd,Dvd,tape
[11] -fashion
[12] - glassware
[13] -interior
[14] -jewelry
[15] -toys
[17] - recorded media
[18] -video games
[20] --instruments musical
[21] -printed music
[23] -books
[24] -newspaper
[25] -other printed matter
[27] -antiques
[28] -painting
[29] - photography
[30] -sculpture