A survey about the relationship between sustainable social development and a sense of place belonging in Boroujerd
Subject Areas : Journal of Iranian Social Development Studiesmasoume motlq 1 , negin farhadipoor 2
1 - faculty member of Islamic Azad University
2 - Isalmic Azad university
Keywords: Quality of living environment, Sustainable Social Development, citizenship participation, Access to Resources and Facilities, Sense of place,
Abstract :
The purpose of this study is to investigate the relationship between sustainable social development and a sense of place belonging in Boroujerd. In order to measure sustainable social development, three indicators of citizenship participation, quality of living environment and access to resources and facilities were used. The research method is descriptive-survey according to the research subject and the population of the city is Boroujerd, which in the last census of 2016 has been estimated at 322/452 people. The sample size was determined using Cochran sampling formula of 384 people. Sampling in this study is done by cluster method. Since the city of Boroujerd has two regions, several alleys from each region and several houses from each alley are randomly selected for research. Data collection tools in this study include a researcher-made questionnaire that was distributed among the sample size and after collection; their data were analyzed using statistical analysis such as Kolmogorov-Smirnov tests, correlation and software regression. SPSS were analyzed. The results showed that there is a positive and significant relationship between all three components of sustainable social development and the sense of place belonging of citizens. Therefore, according to the results, it can be said that to improve the sense of place belonging of citizens, special attention should be paid to improving social development indicators.
_||_
بررسی رابطهی توسعهی پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد
چکیده
کلیدواژه: توسعه پایدار اجتماعی، حس تعلق مکانی، مشارکت شهروندی، کیفیت محیط زندگی،دسترسی به منابع و امکانات،
بیان مساله
انسان محوری و حس تعلق شهروندان به شهر جزء اصلیترین عوامل توسعه پایدار اجتماعی محسوب میشود، زیرا عدم چنین حس تعلقی به محیط زیست، موجباز خود بیگانگی افراد و اغتشاش هویتی میگردد. یکی از مهم ترین ویژگی هایی که حیات جمعی و روابط اجتماعی تأثیر می گذارد، مکان مندی و تعلق داشتن به مکانی خاص است. مکان مندی موجبات روابط پیچیده فرد با مکان را پدید می آورد. رابطه انسان و مکان سکونت مهم ترین وجه رابطه انسان با محيط است، آدمی بیشترین و مهم ترین ساعات زندگی خود را در مکان سکونت خودمی گذارند و عمده روابط اجتماعی خود را بر اساس آن سامان می بخشد. انسان با محیط زندگی خود در می آمیزد و مکان يکي از مؤلفه های هویت بخش زندگی او می شود تا جایی که بخشی از وجود خود را با مکان می فهمد و به دیگران می شناساند. سالهاست که محققین در حوزه های روانشناسی، جامعه شناسی و برنامه ریزی به مطالعه رابطه انسان و محیط و عوامل موثر بر آن پرداخته اند. اما آنچه لزوم توجه به این امر را تشدید می کند رشد و گسترش شهرها و حومه های آن و سیر صعودی شهرنشینی طي ساليان اخير است (شیخی و همکاران، 1394).
یکی از مهم ترین جنبه های توسعه پایدار اجتماعی، تاثیرات آن بر حس تعلق مکانی است. اهمیت بحث حس تعلق مکان از آنجا ناشی میشود که انسان با عدمادراک خود و رابطهاش با جهان پیرامون دچار هراس میشود.تعلق خاطر در این میان، ملجأ و پناهگاهی است تا انسان را ازتعلیق رهایی بخشد (قاسمي و نگيني، 1389 ، 114).
امروزه با مشخص شدن ناپایداریها و ضررهای فراوان آن در مسیر توسعه، پارادایم پایداری به عنوان مسئلهای مهم و ضروری نمود یافته و در طی دو دهه اخیر، توجه مجامع جهانی را به خود جلب کرده است (رکنالدین افتخاری و همکاران، 1389: 2). توسعهپایدار و به طور کلی مباحث پایداری، امروزه در زمینههای مختلفی وارد شدهاند (رضوانی و همکاران،1391: 7) و ارتباط موضوعات مختلف با مباحث پایداری مورد توجه پژوهشگران بوده و اثرات موضوعات متنوع، بر پایداری و ناپایداریتوسعه، مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفته است. در این میان توافق عمومی وجود دارد که ابعاد مختلف توسعه پایدار-اجتماعی، اقتصادی، محیطی و نهادی- در گفتمان پایداری توسط سیاستگذاران به طور مساوی اولویت بندی نشده است (دراکاکیس-اسمیت1، 1995).
سرمایه ی اجتماعی و دلبستگی مکانی از مفاهیم مهم و از دارایی های یک اجتماع محلی محسوب می شوند. ارزش های اجتماعی یک مکان می تواند حس تعلق و دلبستگی افراد به محل زندگی را بهبود بخشده و از این طریق پایداری و هویت مندی محلات را تضمین کند (نقدی و همکاران، 1395). با توجه به مطالب گفته شده هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی توسعه ی پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد است.
پیشنه تحقیق
کبیر (1398) در پژوهشی به بررسی وضعیت حس تعلق مکانی در محله ایران آباد شهر اردبیلپرداخت. نتایج تحقیق نشان داده است که میزان حس تعلق مکانی در محله ایران آباد شهر اردبیل در حدمتوسط است. ویژگیهای فردی همچون تاهل، سن، درآمد، مدت اقامت و نوع مالکیت در میزان ارزیابی افراد از حس تعلق مکانی تاثیرگذار است. در مقابل ویژگی جنسیت، شغل و سواد تاثیری در ارزیابی افراد از حس تعلق مکانی نداشته است. نهایتاً اینکه بین حس تعلق مکانی با متغیرهای احساس امنیت، رضایت از خدمات شهری، کیفیت مسکن، مسایل زیست محیطی و فعالیتهای اجتماعی و جمعی رابطه معناداری وجود دارد.
معظمی گودرزی (1397) در پژوهشی به بررسی تاثیر حس تعلق و سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدارپرداختند. نتایج نشان دادند که حس تعلق محلهای بر سرمایه اجتماعی، حس تعلق محلهای بر توسعه پایدار محلهای، سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار محلهای، حس تعلق محلهای بر توسعه پایدار محلهای با میانجیگری سرمایه اجتماعی، و حس تعلق محلهای بر چهار بعد (اجتماعی-فرهنگی، زیستمحیطی، اقتصادی، کالبدی) توسعه پایدار محلهای با میانجیگری سرمایه اجتماعی تاثیر مثبت و معناداری دارند.
ضرغامی و همکاران (1396) در پژوهشی به حس تعلق و پایداری اجتماعی و راهکارهای افزایش آن پرداختند. نتایج این پژوهش، بیانگر آن است که عواملی چون هویت، آسایش و امنیت اجتماعی در ایجاد حس تعلق به مکان از اهمیت والایی برخوردار هستند و ارتباطی مستقیم بین حس تعلق به مکان و پایداری اجتماعی وجود دارد و در انتها برای افزایش حس تعلق به مکان و به دنبال آن، رسیدن به پایداری اجتماعی، راهکارهایی ارایه می شود.
عرفاتی و دشتی تهرانی(۱۳۹۵) در پژوهشی به بررسی نقش حس تعلق مکانی در دستیابی به اهداف پایداری اجتماعی پرداختند. آنها در پژوهش خود عوامل و ساز و کارهای مؤثر بر حس تعلق را شناسایی کرده و پیامدهای آن را در پایداری اجتماعی مشخص نمودند تا بر اساس آن،راهکارهای لازم را ارائه نماید. آنها در نتیجه گیری پژوهش خود بیان داشتند که به نظر میرسد، حس تعلق مکانی باعث افزایش پایداری اجتماعی میشود.
نقدی و همکاران (1395) در پژوهشی به بررسی نقش سرمایه ی اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی شهر همدان پرداختند. تحقیق نشان می دهد که سرمایه های اجتماعی یک مکان تأثیر معناداری در فرآیند دلبستگی مکانی افراد نسبت به محله های مورد مطالعه دارد. در این روند و در فرآیند دلبستگی به مکان چهار عنصر انسان، مکان، ارزش های اجتماعی مکان و زمان، به عنوان بعد چهارم نقش موثری را می توانند در طراحی و ارتقای دلبستگی افراد به محلات شهری داشته باشند.
نوروزی زاده (1394) در پژوهشی به بررسی مولفههای پایداری اجتماعی در مجموعههای مسکونی منطقه 5 تهران پرداختند. با این پیش فرض که پایداری اجتماعی باعث ارتقا حس تعلق ساکنین، مشارکت پذیری و افزایش تعاملات اجتماعی افراد می شود. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که مولفه های مشارکت، هویت، حس تعلق و امنیت به ترتیب بیشترین تاثیر را بر افزایش سطح تعاملات اجتماعی در بین ساکنین مجموعه های مسکونی دارند.
جانکسی کیانا2 و همکاران (2011) در پژوهشی به بررسی حس تعلق مکانی مهاجران شهری از طریقیک چشم انداز چند مقیاس پرداختند. در حالی که تحقیقات در مورد حس تعلق به مکان نشان داده است که به اینموضوع توجه کمی شده است. در این مقاله، با نگاه به مفهوم حس تعلق به مکان مهاجران شهری در دو کمیت جغرافیایی -یک مرکز فرهنگ اجتماعی و شهر گوانژو چین، این مفهوم چند کمیتی، تحت نظریهپردازی مکان را بررسی نموده است. یافته های عمده در این تحقیق عبارتند از : 1. در مقیاس فرهنگ مدار، وابستگی مکانی به شدت با هویت مکانی و وابستگی با مکان،هر دو همکاری می کند، در حالی که دو بعد اخیر می توانند به عنوان ساختارهای موازی مشاهده شوند. 2. در مقیاس گوانژو، وابستگی مکانی مستقل از ابعاد هویت مکان و وابستگی است و از طرف دیگر، شناسایی مکان، تاثیری قوی بر روی پیوستگی با مکان دارد. 3 . وابستگی به مکان مهاجران در فرهنگ مدار، به طور قابل ملاحظه ای بر شناساییمکان آنها نسبت به گوانژو، تاثیر دارد، که بیشتر بر پیوستگی با مکان مهاجران نسبت به شهر شرکت می کند.
چهارچوب نظری
امروزه قریب به نیمی از جمعیت جهان در شهرها زندگی میکنند. این دگرگونی عظیم درواقع نتیجهاي از رشد و توسعه صنعتی در جهان است که موجب تشدید فعالیتهاي آلودهکننده، در دهههاي 1950 و 1960 گردید. همگامی توسعه شهري و صنعتی شدن از یک سو ورشد شهرنشینی در سالهاي اخیر از سويدیگر،پیامدهايزیستمحیطی، اقتصادي و اجتماعی متعدديرادرپی داشته است (نوابخش، 38:1388).
امروزه ادبیات توسعه با گذر از توجه صرف به سرمایه هاي فیزیکی، دیگر سرمایه هايتاثیرگذار در فرایند توسعه همانند سرمایههاي طبیعی، سرمایه هاي انسانی، سرمایه هاياجتماعی (شامل: انسجام اجتماعی، اعتماد متقابل، مشارکت پذیري، برابري فرصتها)را موردتوجه قرار می دهد (کلانترو برارپور، 1385 2). غالب محققین بنابر تعریف گزارش برانتلند،توسعه پایدار را در سه بعد زیست محیطی،اقتصادي و اجتماعی مورد بررسی قرار می دهند (تانگوای3، 2009). همچنین ایجاد تعادل و انجام تلفیق بین ابعاد یادشده (زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادي)مستلزم داشتن همکاريهاي ضروري و لازم محلی، ملی، منطقهاي، جهانی و ترتیبات نهادي و مدیریتی میباشد (زاهدی، 1385).
همچنین دراین سالهاتلاش شده است تامفهوم پایداري اجتماعی بهصورت تئوري عرضه گردد. بنابراین یک تعریف منسجم ازپایداري اجتماعی و ارزشهاي مهم درخصوص برابري ودموکراسی باشد (ساچس4، 1999). پایداري اجتماعی به معناي حمایت ازتوزیع برابر منابع،حمایت ازتنوع درجامعه،تلاش درجهت رفع نیازهاي اساسی مردم وسرمایهگذاري درمنابع انسانی واجتماعی است،که ازطریق آنها،اهداف کلیدي اقتصادي وزیست محیطی تحقق مییابد (City Council of the city of Boulder، 2007).
بنا به نظر مکنزي توسعه پایدار اجتماعی، توسعه اي است که: نیازهاي اساسی به غذا، سرپناه،آموزش، شغل، درآمد، شرایط زندگی و فعالیت را تامین می کند. عدالت خواه باشد و ایناطمینان را بدهد، که منابع توسعه کاملا در سراسر جهان به تساوي و منصفانه توزیع می شود.رفاه فیزیکی، ذهنی، اجتماعی جمعیت را ارتقاء داده و یا حداقل از بین ببرد. آموزش، خلاقیت وتوسعه توان انسانی را براي کل جامعه ترویج نماید. میراث فرهنگی و زیستی را حفظ کرده واحساس ارتباط با تاریخ و محیط زیست را تقویت کند. مردم سالارانه باشد و مشارکت و دخالتشهروندان را ترویج کند.شرایط زندگی را بهتر کرده و بین طراحی شکل محل هاي عمومی شهربا رفاه اجتماعی کالبدي و شور و هیجان ساکنان شهر ارتباط برقرار نماید (مکینزی5، 2004).
دیدگاه مبتنی بر بعد اجتماعی رویکرد توسعه، با تکیه بر اصل عدالتاجتماعییا برابري درون-نسلی، مفهومپایداري را وارد پژوهشها و تحلیلها در سطوح پایین سازمان فضایی شهرها، یعنی مناطق و حوزه هاي اجتماعی شهري میکند(علوي تبار، 12:1378). بعد اجتماعی رویکرد توسعه پایدار متفکرین توسعه را بر آن داشت تا فراتر از مسئله حفظ محیطزیست گامبردارند و نیاز به برابري را در جامعه با تاکید بر کاهش تنشهاي اجتماعی، ترویج نقش خانوادهها و اجتماعات و ترویج ارزشهاي اجتماعی، پویایی جمعیت، درآمد و اشتغال، سلامت وبهداشت و مشارکتهاي مدنی مورد نظر قرار دهند، که به واقع موارد فوق می تواند ازمحورهاي اصلی توسعهپایداراجتماعی باشد و نقش مهمی در ارتقاء کیفیت زندگی ایفا نماید (لمپل6، 2005).
لینچ، ادراکو تصور ذهنی مردم از شهر را به دلیل همین رابطه، بسیار مهمدانسته و اعتقاد دارد که حس تعلق مکان عاملی است که میان انسان ومکان ارتباط برقرار میکند و وحدت به وجود میآورد. در نتیجهمکان دارای سلسله مراتبی از بیتفاوتی نسبت به مکان تا فداکاری نسبت به مکان است. در مجموع حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آنها از محیطخود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار میدهد،به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوندخورده و یکپارچه میشود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص میگردد. حس تعلق مکانی علاوه بر این که موجب احساسراحتی از یک محیط میشود، از مفاهیم فرهنگی مورد نظر مردم،روابط اجتماعی و فرهنگی جامعه در یک مکان مشخص حمایتکرده و باعث یادآوری تجارب گذشته و دست یابی به هویت برای افراد میشود(فلاحت، 1385، 57).
حس مکان و یا تعلقاتی که شهروندان نسبت به جامعه دارند، یک پتانسیل موثر و یک مقیاس پایداری برایاجتماع است چراکه با حفظ و ارتقاء این حس به عنوان یکی از عوامل پایداری محیط های زیستی و کالبدی،میتوان پایداری انسانی و به تبع آن پایداری اجتماع را تقویت نمود (حسینیبایگیواکبریعریانی، ۱۳۹۳).
اﻣﺮوزه ادﺑﯿﺎتﺗﻮﺳﻌﻪﺑﺎﮔﺬر از ﺗﻮﺟﻪﺻﺮفﺑﻪﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎيﻓﯿﺰﯾﮑﯽ، دﯾﮕﺮﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎيﺗﺎﺛﯿﺮﮔﺬار در ﻓﺮاﯾﻨﺪﺗﻮﺳﻌﻪﻫﻤﺎﻧﻨﺪﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎيﻃﺒﯿﻌﯽ،ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎي اﻧﺴﺎﻧﯽ،ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎياﺟﺘﻤﺎﻋﯽ را ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪﻗﺮارﻣﯽ دﻫﺪ (ﮐﻼﻧﺘﺮ وﺑﺮارﭘﻮر، 1385 : 2).در ﺳﺎلﻫﺎي اﺧﯿﺮﺑﻪ اﺑﻌﺎد اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ (ﭘﺎﯾﺪاري اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ) ﺑﻪﻋﻨﻮانﻣﺒﻨﺎيﺗﻮﺳﻌﻪﭘﺎﯾﺪارﻧﮕﺮﯾﺴﺘﻪﺷﺪه،ﮐﻪ در اﺑﺘﺪاﻣﻔﺎﻫﯿﻢ اﻗﺘﺼﺎدي و زﯾﺴﺖﻣﺤﯿﻄﯽﺑﺮﺗﻮﺳﻌﻪﭘﺎﯾﺪار ﻏﺎﻟﺐﺑﻮده و ﻋﻠﺖ آن ﺑﻪ دﻟﯿﻞﺟﻨﺒﺶﻫﺎي زﯾﺴﺖﻣﺤﯿﻄﯽ دﻫﻪ 1960و ﻣﺎﻫﯿﺖﻏﯿﺮﻋﯿﻨﯽ و ﻧﺎﻣﻠﻤﻮسﺟﻨﺒﻪﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﯽﺑﻮده اﺳﺖ، اﻣﺎ روﯾﮑﺮدﭘﺎﯾﺪاري اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ از ﺳﺎل2000 ﺑﻪﺑﻌﺪﺟﺎيﺧﻮد را در ادﺑﯿﺎتﻣﺮﺑﻮطﺑﻪﺗﻮﺳﻌﻪﭘﺎﯾﺪارﺑﺎزﮐﺮده اﺳﺖ (کولانتونیو، 2008).
هر چند مفهوم توسعه پایدار به قدر کافی روشن است لیکن تفسیر و تعریف واقعی توسعه پایدار مباحث زیادی را در خصوص مدلهای پیشنهادی جدید توسعه پایدار اجتماعی و رابطه مولفه های اجتماعی مختلف با آن، بوجود آورده است. و اگر مفاهیم توسعه پایدار بوسیله اصول جدید و پیشفرضهای روش شناختی جدید تقویت شود، درک ماهیت پایداری و همراهی آن با تعریف جدید توسعه پایدار و معنی جدید مدیریت آن آسانتر خواهد بود.
به طوریکه پژوهشگران در فرآیند توسعهپایدار، عمدتا به دلیل سهولت ارزیابی و وجود شاخصهای پایداری در ابعاد زیست محیطی و اقتصادی، این دو بعد را مد نظر قرار دادهاند، لذا بعد اجتماعی توسعه پایدار، با توجه به ماهیت مضامین آن و عدم سهولت بررسی و سنجش، کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پایداری نظام اجتماعی به معنای ارتقای کیفیت زندگی و توسعه منابع انسانی و در نهایت خود توانی اجتماعات محلی برای غلبه بر چالشها و مسائل درونی و واکنش در برابر تغییرات بیرونی و مدیریت حفظ ارزشها است. در این معنا اهداف اجتماعی توسعهپایدار در مضامینیچون فرصتهای برابر (درون و بین نسلی)، توانمندسازی، ارتقای کیفیت زندگی، کرامت و حقوق انسانی، فقرزدایی، تنوع فرهنگی، همبستگی اجتماعی، مشارکتاجتماعی، ظرفیت سازی نهادی، امنیت اجتماعی، مسئولیت پذیری، رفاه اجتماعی و حس تعلق مکانی به شکلی گسترده مورد تأکید قرار گرفته است (رضوانی و همکاران، 1394). یکی از مولفه های مهم و پایه های اصلی در برنامه ریزی و توسعه پایدار اجتماعی این است که ساکنان به مکان و محیط خود چقدر تعلق خاطر دارند. حس تعلق مکانی به جنبه ذهنی رابطه میان انسان و مکان اشاره دارد (بذرافشان و همکاران، 1397).
بین توسعه ی پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
بین میزان مشارکت شهروندی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
بین کیفیت محیط زندگی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
بین دسترسی به منابع و امکانات و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
در این تحقیق با توجه به موضوع تحقیق و در نظر گرفتن متغیرهای پژوهش که مستقیمأ قابل مشاهده نبوده، روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و ابزار پرسشنامه مناسبتر می باشد. همچنین از نظر هدف کاربردی است. هدف از به کارگیری این روش، جمع آوری اطلاعات درست و پی بردن به ذهنیت و احساس واقعی نمونه های انتخاب شده می باشد.
ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎريﭘﮋوﻫﺶﺣﺎﺿﺮ، واﺣﺪﺗﺤﻠﯿﻞ و واﺣﺪﻣﺸﺎﻫﺪهﺷﻬﺮوﻧﺪانﻣﻘﯿﻢشهر بروجرد است که در آخرین سرشماری سال 1395 تعداد 452/326 نفر برآورد شده است.برای جامعه آماری این تحقیق حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید. پس از انتخاب حجم نمونه پرسشنامه ها بین آنها توزیع و پس از پر کردن جمع آوری گردیده و مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد.
نمونه گيری در این پژوهش با روش خوشه ای انجام می گردد. در صورتي كه فهرست كامل افراد جامعه مورد مطالعه در دسترس نباشد ميتوان افراد جامعه را در دسته هايي خوشه بندي كرد. سپس از ميان خوشه ها به تصادف نمونه گيري به عمل آورده و تمام حجم خوشه را سرشماري مي كنيم. براي اين منظور فهرستي از اين خوشه ها تهيه ميشود و از آن به عنوان چارچوب نمونه گيري استفاده ميشود.از آن جا كه شهر بروجرد دارای دو منطقه است، از هر منطقه چند كوچه و از هر كوچه چند خانه به شکل تصادفی برای پژوهش انتخاب می شوند.
ابزار گردآوری
ابزار گردآوری داده در این تحقیق شامل دو مورد فیش برداری و پرسشنامه محقق ساخته است. برای طراحی گویههای مناسب و پایا برایسنجش آگاهی از توسعه پایدار، ابتدا یک پرسشنامه با حجم بیشتر گویه طراحی شد و بین40 نفر پخش شد، سپس باتوجه به نتایج به دست آمده در آزمون آلفای کرونباخ، گویه هایی که باعث پایین بودن پایایی میشدند، حذف شدند. هم چنین جمله بندی برخی گویه ها نیز تغییریافت. برای تعیین اعتبار ابزار اندازه گیری تحقیق(پرسشنامه) از طریق مراجعه به متخصصان (اساتید راهنما و مشاور) بهره گرفته شده است. همچنین برایسنجش پایایی پرسشنامه تعداد 40 پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع و آلفای کرونباخ آنها محاسبه گردید که نتایج به دست آمده برای تمامی متغیرها از 7/0 بیشتر بود.
متغیّرهای سن، جنسیت و تحصیلات و مدت اقامت مهمّترین متغیّرهای زمینهای مورد بررسی این پژوهش بودهاند. از نظر جنسیت، از مجموع کل افراد نمونه تعداد 209 نفر زن هستند که 43/54 درصد از حجم نمونه را تشکیل میدهند. همچنین تعداد 175 نفر معادل 57/45 از حجم نمونه نیز مرد هستند. از نظر سن، بیشترین فراوانی پاسخگویان، مربوط به پاسخگویانِ با دامنهی سنی 50-40 سال بوده که 134 نفر (89/34 درصد) از حجم نمونهی آماری را تشکیل دادهاند. کمترین فراوانی مربوط به پاسخگویان با دامنهی سنی 60-50 سال بوده که 51 نفر (28/13 درصد) از حجم نمونهی آماری را تشکیل داده است. همچنین از نظر مدت اقامت، بیشترین فراوانی پاسخگویان، مربوط به پاسخگویانِ با مدت اقامتبیشتر از 30 سال بوده که 197 نفر (30/51 درصد) از حجم نمونهی آماری را تشکیل دادهاند. کمترین فراوانی نیز مربوط به پاسخگویان با مدت اقامتکمتر از 10 سال بوده که 44 نفر (46/11 درصد) از حجم نمونهی آماری را تشکیل داده است.
در این بخش به آزمون فرضیه های تحقیق پرداخته می شود. این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و سه فرضیه فرعی می باشد که در ادامه هریک از آنها مورد بررسی قرار می گیرند.
بین میزان مشارکت شهروندی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
به منظور آزمون این فرضیه ابتدا به بررسی ضرایب همبستگی پیرسون بین متغیرهای مستقل و وابسته پرداخته می شود که نتایج در جدول زیر آورده شده است.
جدول 1) همبستگي بين مولفهمشارکت شهروندیو حس تعلق مکانی
متغير | ضريب همبستگي پيرسون | سطح معناداري |
مشارکت شهروندی | 148/0 | 004/0 |
نتایج ضریب همبستگی ارائه شده در جدول بالا نشان می دهد که آزمون همبستگی بین مشارکت شهروندی و حس تعلق مکانی دارای سطح معناداری (004/0) است که از میزان 05/0 کمتر بوده و معنی دار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین مشارکت شهروندی و حس تعلق مکانی همسبتگی مثبت و معناداری به میزان 148/0 وجود دارد.
در ادامه به بررسی آزمون رگرسیون برای این فرضیه تحقیق پرداخته می شود که نتایج آن در جدول زیر آورده شده است.
جدول 2)نتایج آزمون رگرسیون برای فرضیه فرعی اول
متغیرها | ضریب | آماره t | سطح معناداری | نتیجه |
ثابت | 738/1 | 124/30 | 000/0 | معنادار است |
مشارکت شهروندی | 656/0 | 990/16 | 000/0 | معنادار است |
آماره F فیشر | 674/288 | |||
معناداری آماره | 000/0 | |||
ضریب تعیین | 430/0 | |||
ضریب تعیین تعدیل شده | 429/0 |
همانطور که در جدول 2 مشاهده میشود، مدل ارائه شده به ازای مولفه مشارکت شهروندی ومقدار ثابت معنادار است. همانطور که در این جدول مشاهده می شود، مشارکت شهروندی با میزان ضریب (656/0) دارای تاثیر مثبت معناداری بر متغیر وابسته حس تعلق مکانی هستند.
همچنین برای ارزیابی برازش مدل، از آماره F و ضریب تعیین استفاده شده است که نتایج ارائه شده در جدول 2 نشان میدهد که آماره F فیشر دارای سطح معنادار (0000/0) است و این نشان می دهد که مدل رگرسیون معنادار و معتبراست.همچنین با توجه به ضریب تعیین ارائه شده می توان گفت که حدود 43 درصد از متغیر وابسته حس تعلق مکانی توسط مدل پیشنهادی تعیین می شود. بنابراین فرضیه فرعی اول مورد تایید قرار میگیرد.
بین کیفیت محیط زندگی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
به منظور آزمون این فرضیه ابتدا به بررسی ضرایب همبستگی پیرسون بین متغیرهای مستقل و وابسته پرداخته می شود که نتایج در جدول زیر آورده شده است.
جدول 3 همبستگي بين مولفهکیفیت محیط زندگیو حس تعلق مکانی
متغير | ضريب همبستگي پيرسون | سطح معناداري |
کیفیت محیط زندگی | 054/0- | 290/0 |
نتایج ضریب همبستگی ارائه شده در جدول بالا نشان می دهد که آزمون همبستگی بین کیفیت محیط زندگی و حس تعلق مکانی دارای سطح معناداری (290/0) است که از میزان 05/0 بیشتر بوده و معنی دار نیست. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین کیفیت محیط زندگی و حس تعلق مکانی همسبتگی معناداری وجود ندارد.
در ادامه به بررسی آزمون رگرسیون برای این فرضیه تحقیق پرداخته می شود که نتایج آن در جدول زیر آورده شده است.
جدول 4 -نتایج آزمون رگرسیون برای فرضیه فرعی دوم
متغیرها | ضریب | آماره t | سطح معناداری | نتیجه |
ثابت | 590/2 | 384/30 | 000/0 | معنادار است |
کیفیت محیط زندگی | 059/0 | 162/1 | 264/0 | معنادار نیست |
آماره F فیشر | 351/1 | |||
معناداری آماره | 246/0 | |||
ضریب تعیین | 004/0 | |||
ضریب تعیین تعدیل شده | 001/0 |
همانطور که در جدول 4- مشاهده میشود، نتایج آماره F برای برازش مدل نشان میدهد که آماره F فیشر دارای سطح معنادار (246/0) است و این نشان می دهد که مدل رگرسیون معنادار نیست و هیچ گونه رابطه معناداری بین کیفیت محیط زندگی و حس تعلق مکانی وجود ندارد و فرضیه مورد تایید قرار نمیگیرد.
بین دسترسی به منابع و امکانات و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
به منظور آزمون این فرضیه ابتدا به بررسی ضرایب همبستگی پیرسون بین متغیرهای مستقل و وابسته پرداخته می شود که نتایج در جدول زیر آورده شده است.
جدول5 همبستگي بين مولفهدسترسی به منابع و امکانات و حس تعلق مکانی
متغير | ضريب همبستگي پيرسون | سطح معناداري |
دسترسی به منابع و امکانات | 137/0 | 007/0 |
نتایج ضریب همبستگی ارائه شده در جدول بالا نشان می دهد که آزمون همبستگی بین دسترسی به منابع و امکانات و حس تعلق مکانی دارای سطح معناداری (007/0) است که از میزان 05/0 کمتر بوده و معنی دار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین دسترسی به منابع و امکانات و حس تعلق مکانی همسبتگی مثبت و معناداری به میزان 137/0 وجود دارد.
در ادامه به بررسی آزمون رگرسیون برای این فرضیه تحقیق پرداخته می شود که نتایج آن در جدول زیر آورده شده است.
جدول6)نتایج آزمون رگرسیون برای فرضیه فرعی سوم
متغیرها | ضریب | آماره t | سطح معناداری | نتیجه |
ثابت | 815/1 | 761/34 | 000/0 | معنادار است |
دسترسی به منابع و امکانات | 664/0 | 360/17 | 000/0 | معنادار است |
آماره F فیشر | 382/301 | |||
معناداری آماره | 000/0 | |||
ضریب تعیین | 441/0 | |||
ضریب تعیین تعدیل شده | 440/0 |
همانطور که در جدول مشاهده میشود، مدل ارائه شده به ازای مولفه دسترسی به منابع و امکانات و مقدار ثابت معنادار است. همانطور که در این جدول مشاهده می شود، مشارکت شهروندی با میزان ضریب (664/0) دارای تاثیر مثبت معناداری بر متغیر وابسته حس تعلق مکانی هستند.
همچنین برای ارزیابی برازش مدل، از آماره F و ضریب تعیین استفاده شده است که نتایج ارائه شده در جدول نشان میدهد که آماره F فیشر دارای سطح معنادار (0000/0) است و این نشان می دهد که مدل رگرسیون معنادار و معتبر است. همچنین با توجه به ضریب تعیین ارائه شده می توان گفت که حدود 44 درصد از متغیر وابسته حس تعلق مکانی توسط مدل پیشنهادی تعیین می شود. بنابراین فرضیه مورد تایید قرار نیگیرد.
بین توسعه ی پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
به منظور آزمون فرضیه اصلی ابتدا به بررسی ضرایب همبستگی پیرسون بین متغیرهای مستقل و وابسته پرداخته می شود که نتایج در جدول زیر آورده شده است.
جدول7) همبستگي بين توسعه پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی
متغير | ضريب همبستگي پيرسون | سطح معناداري |
توسعه پایدار اجتماعی | 432/0 | 000/0 |
نتایج ضریب همبستگی ارائه شده در جدول نشان می دهد که آزمون همبستگی بین توسعه پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی دارای سطح معناداری (000/0) است که از میزان 05/0 کمتر بوده و معنی دار است. بنابراین می توان نتیجه گرفت بین توسعه پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی همسبتگی مثبت و معناداری به میزان 432/0 وجود دارد که مقدار نسبتا بالایی است.
در ادامه به تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره پرداخته میشود. خلاصه مدل رگرسیونی برای پیش بینیحس تعلق مکانی بر اساس مولفه های توسعه پایدار اجتماعی در جدول آورده شده است.
جدول8) خلاصه مدل رگرسیون خطی برای پیش بینیحس تعلق مکانی
ﻣﺪل | R | مجذور R | تعدیل شده مجذور R | ﺑﺮآوردﺧﻄﺎياﺳﺘﺎﻧﺪارد |
اینتر | 0.207 | 0.043 | 0.035 | 0.42711265 |
بر اساس جدول بالا،؛مقدار Rبرابر با 207/0است که نشان دهنده همبستگی بین متغیرهای مستقلوحس تعلق مکانیو به عبارتی شدت همبستگی بین دو متغیر را نشان می دهد.
مقدارتعدیل شده مجذورRنشان میدهد که چه مقدار از متغیر وابسته یعنی حس تعلق مکانی، می تواند توسط متغیرهای مستقل، تبیین شود. در این فرضیه متغیرهای مستقل می تواند حدود 21درصد از تغییرات متغیر حس تعلق مکانی را تبیین کند.
جدول9) تحلیل آنوا برای پیش بینی حس تعلق مکانی بر اساس توسعه پایدار اجتماعی
مدل |
| مجموع مجذورات | درجه آزادی | میانگین مجذورت | آماره F | سطح معناداری |
اینتر | رگرسیون | 3.105 | 3 | 1.035 | 5.674 | 0.001 |
باقیمانده | 69.322 | 380 | 0.182 |
|
| |
کل | 72.427 | 383 |
|
|
|
جدول (9) نشان می دهد که آیا مدل رگرسیون می تواند به طور معنا داری (و مناسبی)تغییرات متغیر وابسته (حس تعلق مکانی) را پیش بینی کند. برای بررسی معناداری به ستون آخر جدول (سطح معناداری)نگاه می کنیم. این ستون معنا داری آماری مدل رگرسیون را نشان می دهد که چنان چه میزان به دست آمده کمتر از 05/0 باشد نتیجه می گیریم که متغیرهای مستقل، پیش بینی کننده خوبی برای متغیر حس تعلق مکانی هستند. همانطور که مشاهده میشود میزان معناداری کمتر از میزان 05/0 است که بیانگر این است که مدل رگرسیونی معنادار است.
جدول 10) ضرایب بدست آمده از پیش بینی حس تعلق مکانی
مولفه های رگرسیون | ﺿﺮاﻳﺐاﺳﺘﺎﻧﺪاردﻧﺸﺪه | ﺿﺮاﻳﺐاﺳﺘﺎﻧﺪاردﺷﺪه | آماره t | سطح معناداری | |
B | خطای استاندارد | Beta | |||
ثابت | 2.434 | 0.148 |
| 16.436 | 0.000 |
مشارکت شهروندی | 0.099 | 0.034 | 0.144 | 2.869 | 0.004 |
کیفیت محیط زندگی | 0.032- | 0.029 | 0.055- | 1.088- | 0.277 |
دسترسی به منابع و امکانات | 0.087 | 0.032 | 0.136 | 2.700 | 0.007 |
درﻗﺴﻤﺖﭘﺎﻳﺎﻧﻲاﻳﻦﺗﺤﻠﻴﻞ،ﺿﺮاﻳﺐرﮔﺮﺳﻴﻮنﺑﺮاي پیش بینی متغیر حس تعلق مکانی بر اساس سه مولفه توسعه پایدار اجتماعی در جدول بالا نشان داده شده است. آزﻣﻮن tاﻧﺠﺎمﺷﺪهﻧﺸﺎنﻣﻲدﻫﺪﻛﻪ تمامی متغیرهای مستقل غیر از مولفه کیفیت محیط زندگی دارای تاثیر معناداری هستند (P <0/001) و فقطﺿﺮاﻳﺐﻣﺤﺎﺳﺒﻪﺷﺪهﺑﺮاي متغیر کیفیت محیط زندگیﻣﻌﻨﻲدارﻧﻴﺴﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦﺑﺮايﭘﻴﺶﺑﻴﻨﻲﻣﺘﻐﻴﺮحس تعلق مکانیازروي مولفه های توسعه پایدار اجتماعیﻣﻲﺗﻮانﻣﻌﺎدﻟﻪزﻳﺮراﻧﻮشت:
نتیجه گیری و پیشنهادات
فرضیه اول: بین میزان مشارکت شهروندی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از آزمون همبستگی و رگرسیون ارائه شده در فصل چهارم نشان داده که بین میزان مشارکت شهروندی و حس تعلق مکانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و این فرضیه مورد تایید قرار گرفت.
در تبیین نتایج به دست آمده می توان اینگونه بیان نمود که در واقع اگر شهروندان جامعه احساس کنند که در نهایت با مشارکت شهروندی در توسعه اجتماعی بدون متحمل شدن هزینه گزاف، سود کسب می کنند، احتمال موافقت و تبادل با جامعه افزایش پیدا میکند؛ از طرف دیگر اگر ساکنان جامعه احساس کنند که هزینه های مشارکت اجتماعی بیشتر از منافع آن است، با این نوع از مشارکت مخالف هستند. بنابراین براین اساس میتوان گفت که منافع و هزینه های درک شده به عنوان متغیر میانجی، حلقه ارتباط بین حس تعلق به مکان و مشارکت شهروندی هستند.
نتایج به دست آمده از این فرضیه با نتایج کبیر (1398) و عباس بیابانی (1395) همخوانی داشت.
فرضیه دوم: بین کیفیت محیط زندگی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از آزمون همبستگی و رگرسیون ارائه شده در فصل چهارم نشان داده که بین کیفیت محیط زندگیو حس تعلق مکانی رابطه معناداری وجود ندارد و این فرضیه مورد تایید قرار نگرفت.
دلیل رد این فرضیه میتواند این باشد که پاسخ دهندگان درک صحیحی از کیفیت محیط خود نداشته اند. کیفیت مفهوم پیچیدهای است که با توجه به موقعیتها و شرایط گوناگون معانی متفاوتی دارد. بشر امروزه همیشه به خدمات با کیفیت بالا نیاز داشته است؛ ولی فهم مفهوم کیفیتو فرایند آن، تغییرات زیادی در ذهن ایجاد میکند (زرن گولرسوی، اوز سوی، تزر، گنلی ایگیتزر و وان پول7، 2009).دراینراستا، کیفیت محیط که بخشی از قابلیتهای محیطمیباشد(لنگ، 1383)، براساس ادراک محیطی افراد بررسی میشود. در این راستا میتوان بیان داشت ادراک محیطی فرایندی است که ازطریق آن انسان دادههای لازم را براساس نیازش از محیط پیرامون خود برمیگزیند و می تواند عوامل مختلفی منحرف شود؛ بنابراین، میتوان آن را هدفمند دانست که بهفرهنگ، نگرش و ارزش حاکم بر تفکر ادراککننده بستگیدارد. درحقیقت، ادراک محیطی از تعامل ادراک حسی و شناخت که در ذهن انسان تجربه شدهاند، حادث میشوند. در این فرایند نقش محیط بهعنوان عامل اساسی در رشد، توسعه و درنهایت، در یادگیری موردتوجه قرار میگیرد(مطلبی،1380).
زالای8(1980) بر این باور است که کیفیت محیطزندگیمفهومی ثابت نیست و بهصورت مداوم درحال تغییر و تحول میباشد. هنگامیکه ما با مفهومی درحال تغییر مواجه هستیم. تفرق آرا و نبود یکسانی، موضوعی طبیعی است. برخی از مفاهیم که در ابتدای پیدایش بهصورت یک مفهوم مبهم مطرح میشوند، درپی تحقیقات بیشتر و تخصصیتر میتوانند روشنتر شوند. عدهای نیز بر این باور هستند که یکسانی در مفاهیمضرورتاً واجب نیست. کیفیت محیط بهمثابة یک مفهوم دربرگیرندة نظریات مختلف مربوط به جنبههای گوناگون کیفیت محیطی است که چندبعدی است ممکن نیست (برقی و همکاران، 1393).
نتایج به دست آمده از این فرضیه با نتایج کبیر (1398) هخوانی نداشت.
فرضیه سوم: بین دسترسی به منابع و امکانات و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از آزمون همبستگی و رگرسیون ارائه شده در فصل چهارم نشان داده که بین دسترسی به منابع و امکانات و حس تعلق مکانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و این فرضیه مورد تایید قرار گرفت.
در تبیین نتایج به دست آمده از این فرضیه می توان اینگونه استدلال نمود که دﺳﺘﺮﺳﯽﺑﻪمنابع و امکاناتﯾﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ اﺻﻠﯽﺷﮑﻞﮔﯿﺮيﮔﺮوهﻫﺎي اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در ﺷﻬﺮﻫﺎاست. ﻋﺪمﺗﻌﺎدلﻓﻀﺎﯾﯽ و اﻓﺰاﯾﺶﻓﺎﺻﻠﻪﻧﻮاﺣﯽﻣﺨﺘﻠﻒ در ﺗﺠﺮﺑﻪﻫﺎيﺷﻬﺮﻧﺸﯿﻨﯽ،ﻣﺤﻘﻖﻧﺸﺪنﻓﺮﺻﺖﻫﺎيﺑﺮاﺑﺮاﺟﺘﻤﺎﻋﯽﺑﺮاي آﻣﻮزش،ﺑﺮﺧﻮرداريﺳﻼﻣﺖ و دﺳﺘﺮﺳﯽﺑﻪﺳﺮﻣﺎﯾﻪﻫﺎيﻣﺎﻟﯽ و ﻓﯿﺰﯾﮑﯽ،ﺷﺮاﯾﻄﯽ اﺳﺖﮐﻪﻋﻤﺪﺗًﺎﺑﻪ دﻧﺒﺎل اﯾﻦﻣﺴﺎﯾﻞﺑﻪ وﻗﻮعﭘﯿﻮﺳﺖ (احدنژاد روشتی و همکاران، 1395) و تمامی این عوامل می تواند بر حس تعلق مکانی افراد تاثیرگذار باشد.نتایج به دست آمده از این فرضیه با نتایج کبیر (1398) هخوانی داشت.
فرضیه چهارم: بین توسعه ی پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد رابطه معناداری وجود دارد.
نتایج حاصل از آزمون همبستگی و رگرسیون ارائه شده در فصل چهارم نشان داده که بین توسعه ی پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی رابطه مثبت معناداری وجود دارد و این فرضیه مورد تایید قرار گرفت.
برای ایجاد سکونتگاههای پایدار اجتماعی، پایداری نه تنها باید مباحث انرژی، محیط زیست، اکولوژی و سایر مقولات ازاین دست را در برگیرد؛ بلکه باید در معنایی وسیعتر، بستر تعالی روح انسان باشد. این دیدگاه یکی ازابعاد مهم توسعه پایدار است که به آن پایداری اجتماعی میگویند. با توسعهی شهرها و تمرکز فعالیتهای صنعتی و اقتصادی در مراکز شهری، توجه به اصل پایداری اجتماعی هر چه بیشتر ضرورتپیدا میکند. فضاهای مسکونی امروز از درک روح انسانی و تعلق اجتماعی به دور شدهاند و به همین دلیل توجه به عوامل مؤثر در تعلق به مکان در محلههای سنتی و تعمیم آن به واحدهای همسایگی امروز یکی از ضرورتهای مهم در محیطهای مسکونی میباشد. انسان محوری و حس تعلق شهروندان به شهر جزء اصلیترین عوامل پایداری شهری-اجتماعی محسوب میشود، زیرا عدم چنین حس تعلقی به محیط زیست، موجباز خود بیگانگی افراد و اغتشاش هویتی میگردد(عرفاتی و دشتی تهرانی، ۱۳۹۵).
بهطورکلی این پژوهش با دیدگاه اجتماعی مباحث مربوط به حس مکان، پرداخت به این موضوع را روشن نمود که برای تحکیم حس مکانی ساکنان محلات مختلف باید به سطح توسعهی اجتماعیمحلات توجهیتام داشت زیرا بر اساس این پژوهش، توسعه پایدار اجتماعی با حس تعلق مکانیرابطهای مستقیم داشته است. بنابراین توسعه پایدار اجتماعی به عنوان یک زیربخش توسعه میتواند باعث ارتقای حس سکونت در محلات شهری شود.
نتایج به دست آمده از این فرضیه با نتایج کبیر (1398)، معظمی گودرزی (1397)، ضرغامی و همکاران (1396) و عرفاتی و دشتی تهرانی (1395) همخوانی داشت.
با توجه به تایید رابطه بین توسعه ی پایدار اجتماعی و حس تعلق مکانی در شهر بروجرد پیشنهاد میشود زمینه هرچه بیشتر و پایدار، توسعه اجتماعی در تمای سطوح جامعه و تمامی قشرهای جامعه را فراهم آورند. لازمه این کار است که خصوصیات اجتماعی شهر بروجرد به طور خاص شناسایی شده و برنامه های مدون توسعه پایدار اجتماعی بر اساس آنها سازماندهی و تدوین شود. شهر بروجرد به دلیل قدمت و سابقه شهرنشینی زیاد و همچنین همجواری با شهرهای بزرگی همچون اراک و همدان، از پتانسیل توسعهای بالایی برخوردار است که امید است با همت و توجه مسئولان و دست در اندرکان این حطیه، شاهد رشد و توسعه اجتماعی هرچه بیشتر توسعه این شهر باشیم.
منابع و مآخذ
بذرافشان، جواد، طولابی نژاد، مهرشاد، اسکتی، هانیه. (1397). بررسی آثار حس تعلق مکانی بر بازساخت فضایی-کالبدی سکونتگاههای روستایی (مطالعۀ موردی: دهستان نِه، شهرستان نهبندان). پژوهشهای جغرافیای انسانی, 50(4), 791-807.
جاودان، مجتبی و عبدالرضا رکن الدین افتخاری (1389): «اندازه گیری شاخص های توسعه پایدار اجتماعی در حوزه های روستایی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، مورد: بخش سربند (شهرستان سازند –استانمرکزی)»، فصلنامه کاربرد RS و GIS در برنامه ریزی، شماره 7، تهران، صص 45-1.
حسینی بایگی, سیده شیما و اکبری عریانی، محمد. (۱۳۹۳). بررسی عوامل ایجاد کننده ی حس مکان و حس تعلق به عنوان شاخصی برای پایداری اجتماعی در خیابان طبرسی مشهد، دومین همایش ملی معماری پایدار و توسعه شهری با رویکرد پدافند غیر عامل در معماری و شهرسازی، قم، انجمن علمی پدافند غیرعامل ایران، شرکت پنام خط نوین
رضوانی, مطیعی لنگرودی, پورطاهری, & عزیزی. (1394). مهاجرپذیری و توسعه پایدار اجتماعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای مهاجرپذیر منطقه کلانشهری تهران. فصلنامه علمی-پژوهشی برنامه ریزی منطقه ای, 5(19), 71-84.
رضوانی، محمدرضا؛ اکبریان رونیزی، سعیدرضا؛ رکن الدین افتخاری، عبدالرضا و سیدعلی بدری (1391): «تبیین شاخص های محک پایداری در ارزیابی آثار الگوهای گردشگری در نواحی روستایی پیرامون کلان شهرها (مطالعه موردی: نواحی روستایی پیرامون کلان شهر تهران»، مجله پژوهش های جغرافیای انسانی، شماره81، تهران، صص 94-69.
زاهدي ، شمس السادات و غلامعلی نجفی ( 1385 ) بسط مفهومی توسعه پایدار، فصلنامه مدرس علوم انسانی: دوره 10، شماره 6، ص 63-64
شيخي محمد، اميني سعيده، نظامي آناهيتا. (1394) مطالعه تطبيقي حس تعلق مکاني در سکونتگاه هاي رسمي و غيررسمي (مورد مطالعه: شهر جديد پرند و نسيم شهر). فصلنامه علوم اجتماعی، شماره 69
ضرغامی، اسماعیل؛ امیدی، میلاد و اکبری فر، سجاد. (۱۳۹۶)، راهکارهای افزایش حس تعلق و پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی، پنجمین کنگره بین المللی عمران ، معماری و توسعه شهری، تهران، دبیرخانه دایمی کنفرانس
عرفاتی، دل آرام، دشتی تهرانی، مهران. (۱۳۹۵) نقش حس تعلق مکانی در دستیابی به اهداف پایداری اجتماعی، کنفرانس بین المللی نخبگان عمران، معماری و شهرسازی، تهران، موسسه سرآمد همایش کارین
علوي تبار، علیرضا ( 1378 ) الگوي مشارکت در جامعه مردم سالار، ماهنامه شهرداری ها،. ش 8.
فلاحت، م. ص (1385)، مفهوم حس مکان و عوامل شکل دهنده آن، نشریه هنرهای زیبا، شماره 26 ، ص 57 - 66 .
قاسمي، وحید و نگيني، سمیه (1389). بررسي تأثير بافت محلات بر هويت اجتماعي، با تأكید بر هويت محلهای در شهر اصفهان، مطالعات پژوهشهای شهري و منطق های، سال دوم، شماره هفتم، ص 113 -136.
کبیر، طاهر مسعود. (1398) سنجش حس تعلق مکان در محلات با هسته روستایی (نمونه موردی: محله ایرانآباد شهر اردبیل). پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اردبیل، دانشکده علوم انسانی
ﮐﻼﻧﺘﺮ ، ﮐﯿﺎﻧﻮش و ﮐﻮرشﺑﺮارﭘﻮر (1385) اﻟﮕﻮﻫﺎيﻧﻮﻇﻬﻮر در ﺳﻨﺠﺶﭘﺎﯾﺪاريﺗﻮﺳﻌﻪ،ﺗﺪﺑﯿﺮ،ﺷﻤﺎره 18،ص2.
معظمی گودرزی، بهاره. (1397) تاثیر حس تعلق و سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار محله ای. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه علامه طباطبائی، دانشکده مدیریت و حسابداری
نقدی، اسدالله.، وحدت، سلمان و سجادزاده، حسن. (1395) نقش سرمایه های اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی (نمونه ی موردی: محلات شهر همدان). مطالعات جامعه شناختی شهری. 6(18)
نوابخش، مهرداد و اسحاق سیاه پوش ارجمند ( 1388 ) مبانی توسعه پایدار شهري. تهران، انتشارات جامعه شناسان
نوروزی زاده، زهرا. (1394) بازشناسی مولفههای پایداری اجتماعی در مجموعههای مسکونی منطقه 5 تهران. دانشگاه پیام نور استان تهران، مرکز پیام نور تهران شرق
City Council of the City of Boulder , (2007) City of Boulder social sustainability strategic plan, Department of Housing and Human services, p:10
Colantonio, Andrea, (2008) social sustainability: linkage Research to policy and practice, Oxford Institute for sustainable Development (OISD), Oxford Brookes University, p: 3-4
Drakakis-Smith D., (1995): Third World Cities: Sustainable Urban Development, Urban Studies, Vol. 32, 4- 15.
JunxiQiana,b, Hong Zhu a,c,*, Yi Liu d (2011). Investigating urban migrants’ sense of place through a multi-scalar perspective, Journal of Environmental psychology 31, 170-183.
Lample, (2005) Lise-Aurore, the social dimension of sustainable development and mining industry, Minerals and metals sector, natural resources Canada.p:11
Mckenzie Stephen , (2004) social Sustainability: toward some definition, Hawake Research In statute,University of south Australia,Magill,South Austrralia,p:1
Saches, I, (1999) social sustainability and whole development: exploring the dimensions of sustainable development, Zed Books, Londo, p: 27
Tanguay, Georges A., 2009 measuring the sustainability of Cities: A survey-based analysis of the use of local indicators, scientific series, Montreal, p: 1
Abstract
The purpose of this study is to investigate the relationship between sustainable social development and a sense of place belonging in Boroujerd. In order to measure sustainable social development, three indicators of citizenship participation, quality of living environment and access to resources and facilities were used. The research method is descriptive-survey according to the research subject and the population of the city is Boroujerd, which in the last census of 2016 has been estimated at 322/452 people. The sample size was determined using Cochran sampling formula of 384 people. Sampling in this study is done by cluster method. Since the city of Boroujerd has two regions, several alleys from each region and several houses from each alley are randomly selected for research. Data collection tools in this study include a researcher-made questionnaire that was distributed among the sample size and after collection; their data were analyzed using statistical analysis such as Kolmogorov-Smirnov tests, correlation and software regression. SPSS were analyzed. The results showed that there is a positive and significant relationship between all three components of sustainable social development and the sense of place belonging of citizens. Therefore, according to the results, it can be said that to improve the sense of place belonging of citizens, special attention should be paid to improving social development indicators.
Keywords: sustainable social development, sense of place, citizenship participation, quality of living environment, access to resources and facilities,
[1] -Drakakis-Smith
[2] -JunxiQiana
[3] -Tanguay
[4] -Saches
[5] -Mckenzie
[6] -Lample
[7] -Zeren Gulersoy, Ozsoy, Tezer, GenliYigiter, Gunay, & Van poll
[8] -Zallay