Cultural modernization and family values among high school students in Mazandaran
Subject Areas : Journal of Iranian Social Development Studiesaboalghasem heidarabadi 1 , manochehr pahlavan 2 , amin varzi 3
1 - عضو هیات علمی دانشگاه
2 - s/babol
3 - s/babol
Keywords: material values, cultural modernization, family, immaterial values,
Abstract :
Renovation and modernization can lead to changes in various fields, including material and immaterial values of the family. Therefore, the present study was aimed at the effect of cultural modernization on family values among high school students in Mazandaran. The research method was survey and the required information was collected using a questionnaire. The statistical population includes high school students, which is 72500 people. The cluster sampling method is multi-stage and the sample size is 384 according to the Cochran formula.The findings show that the average of cultural modernization as well as the index of changes in the value of the family conductor is more than average and represents a near-modern attitude toward family values among students. There is a positive and direct correlation between the level of cultural modernization and family values. That is, the greater the cultural renewal, the increase in the value of the family increases and, conversely, the less the cultural modernization, the change in the value of the family decreases. It can also be seen that there is a positive and direct relationship between the five components of cultural modernization with the material values and the immaterial values of the family. The result is that development and modernization can change the values of Mazandaran's students and should seek to change the values of society in line with the culture of Iranian society in the direction of industrialization, development and social and cultural modernization.
_||_
نوسازی فرهنگی و ارزشهای خانواده در بین دانشآموزان دبیرستانی استان مازندران
چکیده
نوسازی و مدرنیزاسیون میتواند باعث تغییراتی در زمینه ارزشهای مادی و غیرمادی خانواده گردد. فرآیند نوسازی فرهنگی نیز تغییراتی را در زمینههای اجتماعی و فرهنگی جوامع به وجود آورده که منجر به تغییر و دگرگونی در ارزشهای خانوادگی شده است. لذا پژوهش با هدف تأثیر نوسازی فرهنگی بر ارزشهای خانواده انجام شد. روشتحقيق، پيمايشي بوده و با ابزار پرسشنامه، اطلاعات جمعآوري شد. جامعه آماری شامل دانشآموزان دبیرستانی شهرهای استان مازندران بوده که 72500 نفر هستند. روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران384 نفر است.
یافتهها نشان میدهد میانگین نوسازی فرهنگی و تغییرات ارزشهای خانواده بیش از حد متوسط است و بیانگر نگرشهای تقریباً مدرن در حوزه ارزشهای خانوادگی در بین دانشآموزان است. بین نوسازی فرهنگی و ارزشهای خانواده رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. هرچه نوسازی فرهنگی بیشتر شود، میزان تغییر ارزشهای خانواده افزایش مییابد. همچنین میتوان شاهد وجود رابطه مثبت بین مولفههای نوسازی فرهنگی با ارزشهای مادی و ارزشهای غیرمادی خانواده بود.
نتیجه این که توسعه و مدرنیزاسیون میتواند ارزشهای دانشآموزان استان مازندران را تغییر دهد و بایستی در راستای صنعتی شدن، توسعه و نوسازی اجتماعی و فرهنگی، به دنبال تغییر در ارزشهای جامعه متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی اسلامی بود.
واژگان کلیدی: نوسازی فرهنگی، ارزش های مادی، ارزش های غیرمادی، خانواده.
مقدمه و طرح مسأله
موضوع اصلی مقاله حاضر، نوسازی فرهنگی و ارزشهای خانواده است. متغیر نوسازی فرهنگی به عنوان متغیر مستقل و ارزشهای خانواده به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. محقق به دنبال بررسی رابطه بین نوسازی فرهنگی و ارزشهای خانواده و به عبارتی میزان اثرگذاری نوسازی فرهنگی بر ارزشهای خانواده در بین دانشآموزان دبیرستانی استان مازندران است. نظام خانوادگی و ارزشهای آن در زمرة مفاهیمی است که از دل تجدد و فرهنگ انسان اجتماعی برخاسته است. تعامل میان فردی به بعد مهمی از فعالیتهای اجتماعی تبدیل شده است، و تأثیرات آنها بر زندگی اجتماعی اشخاص رو به فزونی است(تانگ و والتر، 2011). اکثر جامعهشناسان حوزه تغییرات اجتماعی بر این باورند که با قاطعیت میتوان گفت که در هیچ مقطع تاریخی، ارزشها و نگرشهای افراد و گروههای اجتماعی در درون جوامع به سرعتی که امروزه در حال تغییر است، دچار دگرگونی نبوده است. به موازات دگرگونیهای وسیع محیطی و ساختاری، نظام ارزشی جوامع نیز به آن واکنش نشان میدهد و دچار دگرگونی میشود. این مسأله به خصوص برای جوامعی که فرایندهای مدرنیزاسیون و از جمله نوسازی فرهنگی را به طور وارداتی و از بالا به پایین تجربه کردهاند، مشهودتر است چرا که با سرعتی که تغییرات محیطی و ساختاری دارند، نظامهای ارزشی سنتی و جدید فرصت پیدا میکنند در تقابل و تعارض با یکدیگر قرار گیرند(روستایی،1385: 8). توجه به ارزشها به ویژه ارزشهای اجتماعی در خانواده دارای اهمیت است. ارزشهای اجتماعی از اساسیترین عناصر یک نظام اجتماعی هستند که از طریق کنترل و هدایت آنها میتوان جامعه را به زوال یا به تعالی کشاند(کفاشی ،1384 :2). بنابراین آینده خانواده، دوام و یا فروپاشی ارزشهای آن، همواره از مهمترین دل مشغولیهای جامعهشناسان بوده است.
در محیط خانواده فرزندان ارزشها را میآموزند و با کسب تجربه با دنیای بیرون از خانواده رابطه برقرار میکنند. با ورود تکنولوژی و وسایل ارتباط جمعی به خانهها، ارزشهای اجتماعی خانوادهها تحت تأثیر قرار گرفته و تغییراتی در رفتار نسل جوان به وجود آمده است (اسلوین، 1380: 80). در خلال چند دهه اخیر نهاد خانواده و نظام خویشاوندي در ایران تغییر و تحولات ژرفی را تجربه کرده است؛ این تغییرات عمدتا متأثر از ورود، فرایند و پیامدهاي عناصر نوسازي بودهاند(محمدپور و همکاران، 1388).
در فرایند مدرنیزاسیون که موجب تجدید ساختار جوامع از طریق صنعتی شدن، شهرنشینی، افزایش آموزش، گسترش رسانههای گروهی و غیره میگردد، افراد به سمت مادیگرایی و در نهایت تغییر ارزشهای اجتماعی، فرهنگی و خانوادگی پیش میروند. طبیعتاً خانواده نیز به عنوان ساختاری در جامعه، تحت تأثیر این تغییرات قرار داشته است و در جریان این تحولات، ساختار، کارکرد و ارزشهای حاکم بر آن دچار تحولات چشمگیری گشته است(حقیقتیان و دیگران، 1395: 56). با توجه به تحولات سریع اطلاعات و تکنولوزی که تحولات سریع فرهنگی را نیز به همراه داشت، مسأله ارزشها، هنجارها و الگوهای تفکر و عمل هم از حیث منشأ و منبع و هم از حیث انتقال و تداوم دچار تحولاتی شد که در حوزه کلی تعارض ارزشها قرار میگیرد(بیات، 1382). نتایج بسیاری از تحقیقات در جامعه ایران حاکی از تغییر ارزشها، هنجارها و نگرشهای ایرانیان است(عبداللهیان ،1383؛ احمدنیا و مهریار ،1383 ؛حاضری ،1380 و آزادارمکی و دیگران ،1379). در خلال چند دهه گذشته ساختار و کارکردهای نهاد خانواده با تغییر و تحولاتی وسیع همراه بوده است(صادقی، 1386). در این میان یکی از حوزههایی که به شدت تحت تأثیر تغییرات نگرشی و ارزشی قرار گرفته است، ارزشهای پیرامون نهاد خانواده و در ابعاد ارزشهای مادی و غیرمادی است. شواهد موجود حاكي از آن است كه برخي روندها و پديدههايي كه در دهههاي گذشته منجر به تحول و دگرگوني خانواده در جوامع غربي شدهاند، امروزه، به درجات مختلف، در خانوادة ايراني بروز و ظهور يافتهاند(جمشیدیها و همکاران ،1391: 184). طي سالهاي گذشته به موازات تغييرات اقتصادي و سياسي كه در جامعه ما روي داده، بسياري از ارزشها و هنجارهاي اجتماعي نيز دستخوش تغيير و دگرگوني شده است. اين هنجارها كه به آرامي جاي خود را در ميان باورها و اعتقادات مردم باز ميكنند، ممكن است با باورهاي گذشته همخواني چنداني نداشته باشند و حتي در تعارض با آنها قرار گيرند. در شهرهای استان مازندران و در بین دانشآموزان نیز عواملی چون مدرنیزاسیون و نوسازی فرهنگی زمینه را برای تغییر در ارزشهای اجتماعی و ارزشهای خانوادگی ایجاد کردهاند. با پدید آمدن این بسترهای جدید در جامعه در اثر فرایند نوسازی، گونههای جدید از ارزشهای خانوادگی به تبع این فرایندها شکل گرفته است و یا در حال شکلگیری در لایه های زیرین جامعه میباشد. بنابراین محقق بر آن است تا نقش نوسازی فرهنگی بر ارزشهای خانواده در بین دانشآموزان دبیرستانی استان مازندران را به صورت علمی و سیستماتیک بررسی نماید.
پیشینه تجربی تحقیق
تحقیقات مختلفی در زمینه نقش نوسازی و مدرنیزاسیون بر ارزشها و خانواده در ایران و خارج از ایران صورت گرفته است. در ایران نیز مطالعات متعددی در حوزه مدرنیزاسیون و خانواده صورت گرفته است. زاهدی و نازکتبار(1393)، محمدپور(1380)، مدیری(1397)، آزاد ارمکی و ملکی(1385)، محمدپور و دیگران(1388)، آزاد ارمکی و همکاران(1394)، جمشیدیها و همکاران(1393)، پهلوان (1389)، منفرد(1383)، کوهی و جمالی(1391)، کفاشی (1387)، نجفی ایوکی(1392)، امینی(1395)، آقاجانیان(2001)، هیرشمن و هومین(2002)، بارخوس و تاشیرو(2010)، نینا تورن(2004)، مالهوترا و تسوی(1996)، والک و همکاران (2010)، سیوندرام(2005)، لایی و تورنتون(2015)، هیماون و دیگران(2017)، زاهدی و همکاران(1392) و جوادی و زنجانیزاده(1383) به بررسی نقش نوسازی بر خانواده و ارزشهای آن پرداخته و نشان میدهند که روند نوسازی اجتماعی و فرهنگی میتوانند بر تغییر ارزش های خانوادگی اثرگذار باشد.
محمدپور و دیگران(1388) سنت، نوسازی و خانواده (مطالعه تداوم و تغییرات خانواده در اجتماعهای ایلّی با استفاده از رهیافت روش تحقیق ترکیبی)را مورد بررسی قرار دادند. این تحقیق به واکاوی فرایند نوسازی و مکانیسم تأثیرگذاری آن بر نهاد خانواده در بستر اجتماع ایلی و درک و تفسیر مردمان آن از اشکال سنتی و مدرن خانواده، ابعاد و عوامل زمینه ساز تغییرات خانواده میپردازد. نتایج نشان میدهند که خانواده هم از نظر ساختاری-کارکردی و هم از نظر معنایی- تفسیری در معرض تغییر بوده و سه مؤلفه نوسازی یعنی شهرنشینی، آموزش مدرن و رسانههای ارتباطی بر افول ابعاد سنتی خانواده و پیدایش شکل مدرن آن مؤثر بودهاند. حقیقتیان و دیگران(1395) در مقالهای به بررسی تاثیر نوسازی فرهنگی و مکانیسم تاثیرگذاری آن بر ارزشهای خانواده در بین جوانان نهاوند پرداختهاند. طی چند دهه اخیر، نهاد خانواده متاثر از ورود، فرایند و پیامدهای نوسازی تغییر و تحولات ژرفی را در دو سطح عینی- ساختاری و ذهنی معنایی تجربه کرده است. نتایج نشان میدهد که سه مولفه نوسازی فرهنگی یعنی، ریسک پذیری، بازاندیشی، کمرنگ شدن باورهای مذهبی بر افول اشکال خانواده و پیدایش شکل مدرن آن موثر بوده است. بعد ریسکپذیری بیشترین میانگین را (3.38) داراست و کمرنگ شدن باورهای مذهبی با مقدار 3.02 دارای کمترین مقدار میانگین میباشد. و در کل میانگین فرایند نوسازی فرهنگی در جامعه مورد مطالعه 3.25 بوده است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که نوسازی و مولفههای آن در مجموع 25. واریانس تحولات ارزشی خانواده را تبیین میکند.
آزاد ارمکی و همکاران(1394)در مقاله ای تحت عنوان" توسعه و تغییرات خانواده: تأکیدی بر تحولات ارزشی با استفاده از دادههای جهانی" معتقدند که سرعت تغییرات و تحولات جهانی در دهههای اخیر نگرانیهایی را برای مردم و اندیشمندان حوزه خانواده به وجود آورده است. برخی این تغییرات را ضرورت زندگی امروزه بشر و برخی آن را در تضاد با ارزشهای حاکم و اصیل انسانی میدانند. نظریهپردازان مدرنیزاسیون و همگرایی خانواده، ایدآلیسم توسعه، نظریه گذار دوم جمعیتی و توسعه انسانی معتقدند که توسعه مهمترین عامل تغییرات و تحولات خانواده محسوب میشود. نتایج نشان میدهد که الگوهای رقیب و عوامل تهدید مانند سن ازدواج، طلاق، هم بالینی، همجنسگرایی، سقط جنین و روسپیگری رو به افزایش بوده و از سوی دیگر باورها و نهادهای حامی خانواده مانند خداباوری و دین اهمیت گذشته خود را از دست داده و تضعیف شده است. زاهدی و همکاران(1392) در پژوهشی با عنوان «نوسازی و فرایند تحول ارزشها در حوزه خانواده» معتقدند که از میان متغیرهای مستقل تحقیق، سرمایه درونی بیشترین تاثیر را بر ارزشهای حوزه خانواده به ویژه ارزشهای مدرن در سطح معنادارای داشته است، به این معنی که با افزایش سرمایه درونی خانواده ارزشهای مدرن خانواده بیشتر شده و ارزشهای سنتی نیز کاهش یافته است. از میان متغیرهای اثرگذار دیگر بر ارزشهای مدرن خانواده، جهتگیری عامگرایی اثرات مثبت و معناداری بر ارزشهای خانوادگی داشت. و اثرگذاری سرمایه بیرونی هم بر ارزشهای مدرن خانواده مثبت و معنادار است. نتایج نشان میدهد ارزشهای سنتی حوزه خانواده هنوز تا اندازه زیادی به قوت خود باقی هستند و ارزشهای مدرن نیز آرام آرام و به تدریج در حال شکلگیری هستند.
مبانی نظری و مفهومی پژوهش
آیزنشتات معتقد است فرآیند نوسازی از درون گروههای قبیله ای، جوامع کاستی، جوامع روستایی متفاوت و جوامعی با میزان های مختلف شهرنشینی آغاز میشود(کرمی و فنایی، 1373: 47). سه فرضیه اساسی در مفهوم نوسازی شامل منابع بی جان قدرت، تلاش فردی و تلاش جمعی برای دستیابی به نوسازی و همچنین تغییر در ساختارها و ارزشها(دیوب، 1377: 38).
یکی از تئوریهای مهمی که در زمینه دگرگونی ارزشها مطرح گردید، تئوری «دگرگونی ارزشی رونالد اینگلهارت» میباشد. اینگلهارت برای سنجش ارزشهای شهروندان اروپایی ارزشها را به دو دسته مادی و فرامادی تقسیم میکند. ارزشهای مادی مبتنی بر نیازهای زیستی و امنیتی فرد هستند و مستقیماً با حیات طبیعی فرد در ارتباط هستند و در مقابل ارزش های فرامادی در جهت ارضای نیازهای فرازیستی انسان می باشند. نظریه اینگلهارت در خصوص دگرگونی ارزشی پیش بینی میکند که جایگزینی جمعیت نسل جدید به تدریج به جابجایی بلندمدت از ارزشهای مادی به ارزشهای فرامادی منجر خواهد شد. این دگرگونی میگوید؛ جایگزینی نسلی تنها عامل تغییر ارزشی نیست، بلکه مؤلفههای مهم دیگری نیز مطرح می باشد(آبرامسون و اینگلهارت، 1378: 65). به اعتقاد اینگلهارت اشخاصی که از سطح نسبتا بالای امنیت برخوردارند، مانند فرامادیون، انحراف از الگوهای خانوادگی را آسانتر از اشخاصی که درباره نیازهای طبیعی پایه، احساس اضطراب دارند می پذیرند در نتیجه انتظار داریم که فرامادیون دگرگونی فرهنگی را بیشتر از دیگران بپذیرند(اینگلهارت، 1373: 202).
اینگلهارت معتقد است که در اثر توسعه اقتصادی در کشورهای پیشرفته صنعتی، تحول در ارزشهای مادی انسانهای این جوامع رخ داده، به گونهای که روند این تحول، حرکت از ارزشهای مادی به ارزشهای فرامادی را نشان می دهد. او طی مطالعات گسترده خود نشان می دهد که دگرگونی ارزشها در میان نسل جدید حاکی از تحول فرهنگی است که نسبت به نسل قدیم رخ داده به اعتقاد اینگلهارت دگرگونی فرهنگی زمانی روی می دهد که دگرگونی هایی درمحیط اقتصادی ،تکنولوژیکی، سیاسی ویا اجتماعی روی دهد.البته این دگرگونی ها به آرامی واز طریق جامعه پذیری نسل های چدید تحقق می یابد(اینگلهارت ،1373 :12).
و در این تحول کیفیت زندگی و ابراز نظر فردی برجستگی بیشتر در مقابل هنجارهای اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و مذهبی گذشته دارد. او تغییر ارزشی، را روندی می داند که از نسلی به نسل دیگر رخ می دهد نه به طور مداوم از سالی به سال دیگر(یوسفی، 1383 :42). وی معتقد است که اشاعه ی رسانه های جمعی منجر به تغییرات ارزش ها شده است به طوری که در عصر کنونی، جهانی شدن ارتباطات و رسانه ها بر شکاف ارزش های نسلی تأثیر نداشته است. در مجموع نظریه تغییر نگرشی و ارزشی اینگلهارت دارای دو فرضیه پیش بینی کننده است که دگرگونی ارزش ها را تبیین می کند. 1. فرضیه کمیابی: که براساس آن اولویت های فرد بازتاب محیط اجتماعی و اقتصادی اوست و فرد بیشترین ارزش را برای چیزهایی قائل است که عرضه ی آنها کم است.. با توجه به این نظریه می توان گفت که فرد بر حسب محدودیت ها و اقتضای بافت اجتماعی و فرهنگی که در آن زندگی می کند نوع استفاده اش از شبکه های اجتماعی اینترنت نیز شکل می گیرد. 2. فرضیه جامعه پذیری: این اصل مبتنی بر این قضیه است که ارزش های اساسی فرد، به شکل گسترده، منعکس کننده شرایط و فرایند جامعه پذیری وی است که در سال های قبل از بلوغ تجربه کرده است (اینگلهارت، 1373 :37).
از نظر كاركردگرايان ساختاري وقتي تأكيد بر كاركرد باشد، شكل خانواده با تغيير جامعه و تغيير نيازهايش تغيير شكل خواهد يافت. از نظر پارسونز، خانواده هستهاي تنها نوع خانوادهاي است كه در تضاد با جامعه صنعتي قرار نميگيرد. خانوادهاي به حد كافي كوچك كه بتواند به راحتي تحرك داشته باشد، از نظر وي همانطور كه نظام اجتماع در مجموع براساس تخصص و تفكيك است، خانواده نيز كه پاره نظامي از نظام كل است، برپايه تفكيك وظايف بنا شده است(ميشل، 1354: 72). پارسونز تحول اجتماعي و صنعتي شدن جامعه و پيدايش نهادهاي جديد را به عنوان عامل عمده در تغيير وظايف خانواده و كم شدن ابعاد خانواده معرفي ميكند(مهدي، 1354: 45). از ديدگاه كاركردي، اين قبيل تغييرات ساختار فعاليتهاي خانواده نشاندهنده تطبيقپذيري خانواده با تغيير در ساير ابعاد خانواده است. از ديد پارسونز اگر توسعه صنعتي و جامعه صنعتي، توان ظهوريافته همه و همه به علت شكل جديد خانواده است. به دنبال تكامل جوامع، نهادهاي مختلف اقتصادي، فرهنگي، مذهبي و غیره به عنوان نهادهايي مستقل از خانواده پديد آمده است و باعث گشتهاند كه بسياري از وظايف از دوش خانواده سنتي برداشته شود. در واقع جدايي محل كار از خانه، بسياري از كاركردهاي خانواده را به عنوان يك واحد توليدي به نهادهاي خارجي سپرد. بنابراين خانواده به محل ارتباطات صميمانه و خصوصي بدل گشت و در پي جدايي محل كار از خانه، خانواده ارزش اقتصادياش را از دست داد(هارون1، 1979: 198 و 201).
نیل اسملسر از جامعه شناسانی است که در بحث نوسازی به تمایزات اجتماعی توجه داشته و محور اندیشه ی خود را بر تمایزات ساختی استوار می کند. به نظر وی در یک جامعه پیشرفته، تفکیک کارکردی عناصر ساختی به صورت کامل صورت گرفته، ولی جامعه توسعه نیافته فاقد چنین تفکیکی است .پس تغییر روی تفکیک متمرکز شده و فرایندی است که در آن واحدهای اجتماعی مستقل و تخصصی شده به جای واحدهای قبلی استمرار می یابد(پاپلی یزدی،1386 :90). به نظر وی نوسازی ناظر بر این نکته است که تغییرات فنی، اقتصادی و بوم شناختی همه رشتههایی هستند که از درون کلیت جامعه و فرهنگ سر بر می کشند. از دیدگاه وی در یک جامعه که در معرض فرآیند نوسازی است میتوان شاهد تغییراتی در قلمروهای سیاست، صنعت، تکنولوژی و خانواده بود. در قلمرو خانواده، واحدهای وسیع خویشاوندی گستردگی خود را از دست میدهند. از نظر طبقاتی تحرک اجتماعی و جغرافیایی، نظامهای ثابت سلسله مراتب را سست میکند(ازکیا، 1387:192).
از نظر اسملسر در ساختار خانواده تغییرات چندی رخ می دهد به عنوان مثال صنعت خانگی به صنعت کارخانه ای تبدیل می شود. کارکردهای آموزشی که سابقاً از طریق خانواده و نهادهای مذهبی صورت می گرفت در واحد تخصصی تر به نام مدرسه مستقر می شود. به نظر وی در فعالیتهای خانواده فرآیند تمایز ساختی باید ناظر بر رهایی خانواده از برخی کارکردهای سابق و تبدیل به یک کارگزاری تخصصی شده تر باشد و این گرایش معطوف به جدایی کارکردهای خانوادگی از کارکردهای اقتصادی است. فواید این جداییها از این قرارند: تضعیف نظارت مستقیم بزرگترها و همجواری خویشاوندی بر خانواده هسته ای، افزایش گزینش شخصی در ارتباط با ازدواج، ارتقای پایگاه و منزلت زنان در جامعه و افزایش فشار علیه دخالت خانواده در استخدام نیروی کار(زاهدی، 1386: 98).
روکیج معتقد است که باورها، گرایش ها و ارزشها (ابزاری یا غایی) همگی در چارچوب نظامی کلی که همان نظام باورهای فراگیر است، نظم می یابد و نوعی آمیختگی و ارتباط کارکردی بین عناصر یا اجزای آن وجود دارد که روشنگر اهمیت نسبی هر یک از عناصر نظام کلی باورهاست. بنابراین، ارزش های غایی مهمتر و مرکزیتر از ارزشهای ابزاری هستند. همان گونه که اهمیت ارزشهای ابزاری از گرایشها بیشتر است (یوسفی، 1389 :18).
در واقع روکیج بر این باور است، که ارزشها به انسانها آموزش داده می شوند و پس از یادگیری آنها در درون یک نظام ارزشی سازمان می یابند، که هر ارزش در آن نظام براساس رابطه اش با ارزش های دیگر مرتب می شود. ارزش ها می توانند برای هر فرد کارکردهای مختلفی داشته باشند. آنها استانداردهای رفتاری ما را شکل می دهند و در تصمیمگیری به ما کمک می کنند. برای مثال ارزش ها در بازنمایی و معرفی ما به دیگران، در مقایسه ای که نسبت به اعمال و اهداف مختلف داریم، تلاشی که در جهت اثرگذاری بر روی دیگران انجام می دهیم، در فرموله کردن نگرشهایمان، در ارزیابی و نکوهش دیگران و غیره به ما کمک میکنند. وی بروز تغییرات در نظام ارزشی افراد را ناشی از تأثیرات دو دسته عوامل شخصیتی یا فردی و عوامل فرهنگی یا نهادهای اجتماعی میداند. وی اذعان می دارد که ارزش ها، محصولات نیروهای نهادی و فرهنگی هستند که بر افراد تأثیر میگذارند. نهادهای اجتماعی گوناگون که فرد در سرتاسر زندگی خود در یک فرهنگ مشخص در معرض آن قرار میگیرد، نمایندگان و عاملان انتقال به شمار میروند. این نهادهای اجتماعی ممکن است یکدیگر را در ارزشهایی که مروج آنها هستند، تقویت کنند، ولی آنها ممکن است همچنین در اولویت هایی که به ارزش های خاص نسبت می دهند، با هم به رقابت برخیزند(یوسفی، 1389 :19). وی بر این باور بود، که هر فرد بطور نسبی ارزش هایی دارد، که اهمیت ویژه ای برایش دارد. روکیج معتقد است، که نظام باورهای کلی هر فرد به صورت کارکردی و سلسله مراتبی ساختاربندی شده است. بنابراین، اگر بخشی از یک سیستم تغییر کند، بخش های دیگر آن نیز تحت تأثیر قرار می گیرد و تغییر می کند، و به تبع آن رفتار فرد را نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
آلكس اينكلس2 از مدرن شدن شخصي به عنوان مجموعهاي از طرز تلقيها دفاع كرده است. تئوري او نمونه موفقي از فردگرايي را در خانواده ارائه ميدهد؛ مرد مدرن تنها ميماند، آگاه، مستقل از اجبارات و الزامات فاميلي و قيد و بندهاي سنتي است (هارون، 1979: 192). اين فردگرايي كه ميتواند به عنوان كنترل بيشتر افراد بر سرنوشت به خود تلقي شود، فرايند تصميمگيري و عملي شدن آنرا در مقايسه با زماني كه توسط خانواده انجام ميشد، متحول ميكند. از اين رو شروع نوسازي با تأخير در تحقق تصميمات فردي هماهنگ است. ازدواجهاي با انتخاب آزاد معمولاً با سنين ازدواج بالاتر همبستهاند (لوكاس و مير، 1381).
جامعه غربي بطور عام و خانواده غربي بطور خاص به عنوان معياري براي سنجش توسعهيافتگي در نظر گرفته شده و دستيابي به الگوي خانواده غربي به عنوان شرط لازم براي دستيابي به جامعهاي توسعه يافته مطرح ميگرديد. جامعهاي فردگرا با حضور كمرنگ سازمانهاي خانوادگي و برخوردار از ويژگيهايي همچون رواج بيشتر خانوادههاي هستهاي، سن ازدواج بالاتر، عموميت پايينتر ازدواج، استقلال بيشتر جوانان در اموري همچون همسرگزيني و ارتقاء پايگاه زنان. به اين ترتيب جامعه غربي در يك سوي طيف قرار گرفته و ساير جوامع به ميزان تفاوتي كه با ويژگيهاي اين جامعه «مدرن» يا «توسعه يافته» پيدا ميكردند به عنوان «سنتي» يا «كمتر توسعهيافته» در نظر گرفته ميشدند (عباسي شوازي و ترابي، 1385: 123-122). تئوريهاي نوسازي راههاي ممكن را براي مردم فراهم ساخت تا جهان اجتماعي اطراف خودشان را تغيير دهند (تورنتون، 2005). اهميت اين تئوريها براي دانشمندان در اين بوده است كه اين تئوريها وجود ارتباطات علي بين زندگي خانوادگي مدرن و جوامع مدرن را نشان ميدهند. (مالتوس3، 1986؛ تورنتون، 2005). در جريان اخير نوسازي (تورنتون، 2001 و 2005) در مورد بستهاي از ايدهها بحث ميكند وآن را بسته ايدهآليسم توسعه4 نامگذاري ميكند كه در جهان شيوعيافته و به عنوان نيروي اصلي تغييرات جمعيتي خانواده شده است. اين تئوري به اين كه چرا جهان غيرغربي ميتواند تحت ايدههاي غربي و مدرن قرار بگيرد توجه ميكند. بنابراين، اين تئوري دليلي را براي اين كه چرا مردم شرايطشان را دوباره تعريف ميكنند و بنابراين بر طبق ارزشها و پيشبينيهاي جديد عمل ميكنند، ارائه ميدهند.
در نظريه تئوري گذار دوم جمعيتي ، توجه به ارزشهاي خود تحقق بخشي اساس تغييرات در خانواده به شمار ميرود و سكولاريسم، ارزشهاي خود شكوفايي، شك نمودن نسبت به نهادها و عدم اجازه افراد بيروني به دخالت در امور شخصي از جنبههاي تغييرات ارزشي محسوب ميشود كه سبب آزادي يافتن افراد در تصميمگيريهاي شخصيشان در زندگيشان شده است(رزينا5 و فرابوني6، 2004: 5). از نظر الریش بك در فرايند فردي شدن، عوامل انساني، هر دوره از تعينات و فشارهاي ساختاري رها ميشوند و درنتيجه فرصت مييابند هويت شخصي خود را بازتوليد كنند. در عصر ما قبل مدرن افراد و سرنوشت آنها تحت عوامل خارج از آنها، مانند محيط زندگي، خانواده، طبقه و جنسيت تعيين ميشد، اما با گسترش فرايند مدرنيزاسيون و رشد نهادهاي اجتماعي شدن جديد مانندآموزش و پرورش، نهادهاي تربيتي درماني فرد تا حد زيادي از تسلط عوامل پيشين خارج شده است و خود را در كانون عوامل پيشرفت ميداند. فضاهاي جديد، مروج آزادي، رقابت، عقلانيت، پيشرفت، خوداتكايي، كارآفريني براي افراد است. همين عوامل بر دامنه فرايند فردي شدن ميافزايد و بيش از پيش زندگي را انتخابي و توأم با برنامهريزيهاي شخصي ميكند(عنبري، 1390: 246). درواقع با ظهور زندگي شخصي، ديگر هويت فرد را نميتوان به سادگي به جايگاه او در تقسيم اجتماعي كار مرتبط دانست. (زارتسكي، 1390: 129).
مدل نظری پژوهش
فرضیه های تحقیق
1. بین نوسازی فرهنگی و ارزش های خانواده در بین دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
2. بین نوسازی فرهنگی و ارزش های مادی خانواده در بین دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
3. بین نوسازی فرهنگی و ارزش های غیرمادی خانواده در بین دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
روش تحقیق
روش تحقیق، مبتنی بر پارادایم اثباتگرایی و رهیافت کمی است که با روش پیمایشی انجام شده است. با توجه به برخورداری تحقیق از دو سطح نظری، روش گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روشهای میدانی و کتابخانه ای است. که در آن برای گردآوری اطلاعات در سطح تجربی از تکنیک "پرسشنامه نیمه ساخت یافته "(که بر اساس اهداف تحقیق، زمینههای نظری، ادبیات تحقیق و زمینه مورد مطالعه تهیه شده است) استفاده شده است. روش تجزیه و تحلیل دادهها توصیفی و همبستگی می باشد و هدف آن شناخت و توصیف وضعیت موجود ارزشهای خانواده(متغیر وابسته) و تعیین رابطه آن با مولفههای نوسازی فرهنگی(متغیر مستقل) میباشد. بنابراین از لحاظ روش گردآوری داده ها از دو روش اسنادی(کتابخانه ای) و روش میدانی(پیمایش و مصاحبه) استفاده شده است.
جامعه پژوهش شامل کلیه دانشآموزان دبیرستانی شهرهای استان مازندران بوده که تعداد آنها برابر با 72500 نفر است. تعداد 384 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. بعد از مشخص شدن نمونه آماری، برای انتخاب نمونه از جامعه آماری از روش نمونهگیری خوشهای چندمرحله ای استفاده شده است. برای روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است و برای ارتباط بین متغیر مستقل و وابسته میزان ارزشهای خانوادگی از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون بهره گرفته شد.
رواﻳﻲ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﺷﻴﻮه اﻋﺘﺒﺎر محتوی و ﺑﺎ ﻣﺮاﺟﻌﻪ و ﺗﺒﺎدل ﻧﻈﺮ ﺑﺎ اﻓﺮاد ﻣﺘﺨﺼﺺ و ﺻﺎﺣﺒﻨﻈﺮ ﺗﻀﻤﻴﻦ گردیده است. مقدار CVR بدست آمده 90/. می باشد. ﺑﺮاي ﺳﻨﺠﺶ ﭘﺎﻳﺎﻳﻲ اﺑﺰار اﻧﺪازهﮔﻴﺮي، از آﻟﻔﺎي ﻛﺮوﻧﺒﺎخ اﺳﺘﻔﺎده شد. مقدار آلفای کرونباخ متغیر مستقل 72/0 و متغیر وابسته 92/0 میباشد و نشانگر آن است که همبستگی و همسازی درونی بین گویههای مربوط به متغیرها مناسب و قابل قبول میباشد. بنابراین مقدار ضریب آلفای کرونباخ متغیرها در حد بالایی است و گویههای آن توانستهاند از همسازی درونی لازم برخوردار باشند.
تعریف نظری و عملی مفاهیم
ارزشهای خانوادگی
ارزش های خانوادگی مفهومی است که رسالت تداوم خانواده و به تبع آن تداوم نسلها را در خود دارد و هم اوست که کیفیت و کمیت نسل فردا را رقم میزند. کولین در مقاله خود در سال 1994 ارزش های خانوادگی را چنین تعریف میکند: کیفیتهایی که هسته خانواده را تعریف میکنند و پیوند مادام العمر بین زن و مرد و سایر اعضای خانواده را تضمین میکند، به عبارت دیگر ارزشهای خانوادگی، اموری بسیار مهماند که موجب استحکام بنیان خانواده میشوند(کولین به نقل از حسین بگی،19:1383). برای سنجش ارزشهای خانوادگی و تغییرات این ارزشها از مفاهیمی چون ارزشهای مادی(مانند مصرف محوری و مدیریت بدن) و ارزشهای غیرمادی(مانند سیالیت روابط، نگرش به ازدواج، تساهل در طلاق، فردگرایی) استفاده شده است و سوالات هر مولفه بر اساس طیف پنج گزینهای لیکرت اندازهگیری شده است.
نوسازی فرهنگی
نوسازی فرهنگی به فرایند گسترش یافتن دامنه دانش انسان درباره محیطش و پراکندگی این دانش در سراسر جامعه از رهگذر افزایش روزافزون سواد، ارتباطات توده گیر و آموزش دلالت دارد(زاهدی ،21:1385). نوسازی فرهنگی بر اساس پنج مولفه 1) باورهای مذهبی 2) بازاندیشی 3) ریسک پذیری یا فرهنگ خطر 4) تقدیرگرایی 5) مصرف رسانه ای، مورد سنجش و بررسی قرار گرفته است.
یافتههای توصیفی متغیرها
برای سنجش ارزشهای خانوادگی و تغییرات این ارزشها از مفاهیمی چون ارزشهای مادی(مانند مصرف محوری و مدیریت بدن) و ارزشهای غیرمادی(مانند سیالیت روابط، نگرش به ازدواج، تساهل در طلاق، فردگرایی) استفاده شد.
جدول شماره 1: آمارههای توصیفی متغیر تغییرات ارزشی خانواده
تغییرات ارزشی خانواده | مولفه ها | میانگین | حداکثر | حداقل | حجم نمونه |
ارزش های مادی | مصرف محوری | 45/3 | 5 | 1 | 384 |
مدیریت بدن | 64/3 | 5 | 1 | 384 | |
شاخص ارزش های مادی | 55/3 | 5 | 1 |
| |
ارزش های غیرمادی | تساهل در طلاق | 46/3 | 5 | 1 | 384 |
سیالیت روابط | 74/3 | 5 | 2 | 384 | |
نگرش به ازدواج | 34/3 | 5 | 1 | 384 | |
فردگرایی | 95/3 | 5 | 1 | 384 | |
شاخص ارزش های غیرمادی | 65/3 | 5 | 1 | 384 | |
| شاخص تغییرات ارزشی | 59/3 | 5 | 1 |
|
نتایج حاصل از جدول فوق نشان میدهد که میانگین بدست آمده برای تمامی مولفه ها بالاتر از 3 بوده و به عبارت دیگر یعنی در حد متوسط رو به بالا میباشند. شاخص تغییرات ارزش مادی خانواده برابر با 55/3، شاخص ارزشهای غیرمادی خانواده برابر با 65/3 و شاخص کل تغییرات ارزشی برابر با 59/3 می باشد. این شاخص در مجموع بیانگر نگرشهای تقریباً مدرن به حوزه ارزشهای خانوادگی در بین دانش آموزان استان مازندران است. شاخص فردگرایی بیشترین میانگین را (95/3) و شاخص نگرش به ازدواج با میانگین(34/3) کمترین میانگین را دارا است.
نوسازی فرهنگی
متغیر مستقل نوسازی فرهنگی بر اساس پنج مولفه 1) باورهای مذهبی 2) بازاندیشی 3) ریسک پذیری یا فرهنگ خطر 4) تقدیرگرایی 5) مصرف رسانه ای، مورد سنجش و بررسی قرار گرفته است.
جدول شماره 2: آمارههای توصیفی متغیر مستقل نوسازی فرهنگی
مولفه های نوسازی فرهنگی | میانگین | حداکثر | حداقل | حجم نمونه |
باورهای مذهبی | 13/3 | 5 | 1 | 384 |
بازاندیشی | 44/3 | 5 | 1 | 384 |
تقدیرگرایی | 35/3 | 5 | 1 | 384 |
مصرف رسانه ای | 65/3 | 5 | 1 | 384 |
ریسک پذیری | 27/3 | 5 | 1 | 384 |
شاخص نوسازی فرهنگی | 36/3 | 5 | 1 | 384 |
در متغیر مستقل نوسازی فرهنگی، میانگین به دست آمده در پنج مولفه مدنظر بیش از عدد سه بوده که نشانگر بالا بودن مقادیر هر یک از مولفههای نوسازی فرهنگی در بین دانشآموزان شهر استان مازندران است. بعد مصرف رسانهای بیشترین میانگین را (65/3) دارد و بعد باورهای مذهبی با مقدار 13/3 دارای کمترین مقدار میانگین میباشد.
یافته های تحلیلی
برای بررسی و آزمون رابطه بین متغیر مستقل نوسازی فرهنگی با متغیر وابسته ارزش های خانوادگی از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
فرضیه اول: بین نوسازی فرهنگی و ارزش های خانواده در بین دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
با توجه به نرمال بودن داده ها و سطح سنجش کمی متغیرها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. مقدار ضریب برابر با 523/0 با سطح معناداری صفر است. ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین نوسازی فرهنگی و تغییر ارزشهای خانواده رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. یعنی هر چه نوسازی فرهنگی بیشتر شود، میزان تغییر ارزشهای خانواده افزایش مییابد و برعکس هر چه نوسازی فرهنگی کمتر شود، میزان تغییر ارزشهای خانواده کاهش مییابد. این رابطه از لحاظ آماری معنادار میباشد و شدت رابطه، همبستگی نسبتاً قوی را نشان میدهد. بنابراین فرض (مبنی بر وجود رابطه) تایید و فرض (عدم وجود رابطه) با حداکثر اطمینان 99/0 ابطال میشود.
جدول شماره 3: ضرایب همبستگی پیرسون بین نوسازی فرهنگی و ارزش های خانواده
متغیر نوسازی فرهنگی | ضریب همبستگی | سطح معناداری | نتیجه همبستگی |
باورهای مذهبی | 276/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
بازاندیشی | 589/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
تقدیرگرایی | 167/0 | 001/0 | رابطه مثبت و معناداروجود دارد |
مصرف رسانه ای | 419/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
ریسک پذیری | 257/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
شاخص نوسازی فرهنگی | 523/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
فرضیه دوم: بین نوسازی فرهنگی و ارزش های مادی خانواده در بین دانش آموزان رابطه معناداری وجود دارد.
مقدار ضریب همبستگی پیرسون نوسازی فرهنگی و ارزش های مادی خانواده در بین دانش آموزان استان مازندران برابر با 257/0 و سطح معناداری آن صفر است. ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین نوسازی فرهنگی و ارزشهای مادی خانواده رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. یعنی هر چه نوسازی فرهنگی بیشتر شود، میزان ارزشهای مادی خانواده بیشتر خواهد شد و بر عکس هر چه نوسازی فرهنگی کمتر شود، میزان ارزش های مادی خانواده کمتر خواهد شد.
جدول شماره 4: ضرایب همبستگی پیرسون بین نوسازی فرهنگی و ارزش های مادی خانواده
متغیر ارزش های مادی | ضریب همبستگی | سطح معناداری | نتیجه همبستگی |
مصرف محوری | 285/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
مدیریت بدن | 233/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
شاخص ارزش های مادی | 257/0 | 001/0 | رابطه مثبت و معناداروجود دارد |
فرضیه سوم: بین نوسازی فرهنگی و ارزشهای غیرمادی خانواده در بین دانشآموزان رابطه معناداری وجود دارد.
ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین نوسازی فرهنگی و ارزش های غیرمادی خانواده رابطه مثبت و مستقیم وجود دارد. مقدار ضریب همبستگی پیرسون برابر با 455/0 و سطح معناداری آن صفر است. یعنی هر چه نوسازی فرهنگی بیشتر شود، میزان ارزش های غیرمادی خانواده بیشتر خواهد شد و بر عکس هر چه نوسازی فرهنگی در بین پاسخگویان کمتر شود، میزان ارزش های غیرمادی خانواده کمتر خواهد شد. این رابطه از لحاظ آماری معنادار میباشد و شدت رابطه همبستگی تقرباً متوسط را نشان میدهد.
جدول شماره 5: ضرایب همبستگی پیرسون بین نوسازی فرهنگی و ارزش های غیرمادی خانواده
متغیر ارزش های غیرمادی خانواده | ضریب همبستگی | سطح معناداری | نتیجه همبستگی |
تساهل در طلاق | 478/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
سیالیت روابط | 545/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
نگرش به ازدواج | 259/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معناداروجود دارد |
فردگرایی | 334/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
شاخص ارزش های غیرمادی | 455/0 | 000/0 | رابطه مثبت و معنادار وجود دارد |
آزمون رگرسیون
تحلیل رگرسیونی از بهترین روشهای تحلیلی است که تأثیرهای مشترک و مجزای متغیرهای مستقل را بر متغیر وابسته مورد سنجش قرار میدهد. نتایج رگرسیون به شیوه همزمان نشان می دهد که مقدار ضریب همبستگی چندگانه برابر با 523/0 می باشد که این ضریب شدت رابطه بین متغیر وابسته و متغیر مستقل را نشان می دهد. مقدار ضریب تعیین برابر با 274/0 میباشد. مقدار این ضریب نشان میدهد که 4/27 درصد از تغییرات میزان ارزش های خانواده به متغیر نوسازی فرهنگی مربوط می شود. مقدار آزمون دوربین واتسون نشان دهنده استقلال دادهها از یکدیگر بوده و برای انجام رگرسیون چندمتغیره مناسب هستند.
جدول شماره6: خلاصه مدل رگرسیون میزان ارزش های خانواده
ضریب همبستگی چندگانه | ضریب تعیین | خطای معیار برآورد | آزمون دوربین واتسون | آزمون F | سطح معناداری |
523/0 | 274/0 | 24/6 | 32/2 | 76/7 | 000/0 |
آزمون آنالیز واریانس نشان میدهد که تاثیر متغیرهای مستقل بر وابسته معنادار بوده و متغیر مستقل نوسازی فرهنگی و مولفه های آن از قابلیت پیشبینی برخوردار است. یعنی با احتمال بیش از 99 درصد این متغیر در پیشبینی متغیر وابسته میزان ارزش های خانواده سهیم هستند. مقدار بتای این متغیر برابر با 523/0 بوده و تقریباً سهم زیادی در پیش بینی و پیشگویی متغیر ميزان ارزش های خانواده دارند.
جدول شماره 7: ضرایب رگرسیونی متغیرهای مستقل با ميزان ارزش های خانواده
متغيرها | ضریب رگرسیون | خطای استاندارد | مقدار بتا | آزمون t | سطح معناداری |
مقدار ثابت | 176/8 | 927/5 | - | 297/4 | 000/0 |
نوسازی فرهنگی | 242/0 | 138/0 | 523/0 | 027/7 | 000/0 |
بحث و نتیجه
طي سالهاي گذشته به موازات تغييرات اقتصادي و سياسي كه در جامعه ما روي داده، بسياري از ارزشها و هنجارهاي اجتماعي نيز دستخوش تغيير و دگرگوني شده است. اين هنجارها كه به آرامي جاي خود را در ميان باورها و اعتقادات مردم باز ميكنند، ممكن است با باورهاي گذشته همخواني چنداني نداشته باشند و حتي در تعارض با آنها قرار گيرند. تغييرات به وجود آمده در زمينه ارزشهای مادی و غیرمادی یا ارزشهای سنتی و مدرن جوانان، از جمله مواردي است كه بسياري از خانوادهها را با مسائل متعددي روبهرو كرده است(کرمی، 1389). در نتیجه شناخت الگوهای نوسازی و تغییر ارزشهای اجتماعی میتواند حائز اهمیت باشد. تغییرات صورت گرفته در حوزه خانواده همانند بسیاری دیگر از جنبه های زندگی اجتماعی انسان، یکی از واقعیت های انکارناپذیر زندگی در دنیای مدرن است. نوسازی و توسعه اقتصادی – اجتماعی از نیروهای اصلی نهفته در پس این تغییرات است. از نظر اينگلهارت و ولزل در هر جامعهاي با افزايش سطح تحصيلات، جهانبينيهاي ديني سنتي بطور اجتنابناپذيري در مقابل جهانبينيهاي عقلاني سكولار تضعيف شده و رو به افول ميگذارند(اينگلهارت و ولزل، 1389: 67). با توجه به ماهیت متفاوت اجتماعات انسانی نمی توان انتظار داشت که تغییرات در همه جوامع به طرز یکسانی ظاهر شده باشد. بی تردید، در اجتماعات چند قومی و چند فرهنگی، مانند ایران، تاثیر نیروهای نوسازی و عوامل تغییر به طور ناهمزمان و در طول زمان خواهد بود. بنابراین، انتظار نمی رود که افراد در بسترهای مختلف قومی- فرهنگی به میزان یکسانی تحت تاثیر نیروهای نوسازی و عوامل اقتصادی- اجتماعی تغییر در ارزش ها و هنجارهای مرتبط با ازدواج و تشکیل خانواده قرار بگیرند.
میانگین های محاسبه شده برای ابعاد پنجگانه نوسازی فرهنگی نشان می دهد که سطح نوسازی فرهنگی در نمونه مورد مطالعه در مجموع بالاتر از سطح متوسط است. بعبارتی میانگین همه مولفه های نوسازی فرهنگی بالاتر از عدد سه می باشد. در متغیر ارزش های خانواده چه در بعد ارزش های مادی و چه در بعد ارزش های غیرمادی می توان شاهد میانگین بالاتر از عدد متوسط بود. نتایج به دست آمده با نظرات آنتونی گیدنز و اینگلهارت از بعد نظری هماهنگ و همسو است. نظریهپردازان مدرنیزاسیون و همگرایی خانواده، ایدآلیسم توسعه، نظریه گذار دوم جمعیتی و توسعه انسانی معتقدند که توسعه مهمترین عامل تغییرات و تحولات خانواده محسوب میشود. تورنتون و همکارانش(2004) نیز بر این عقیده هستند که تغییرات خانواده بعد جهانی داشته و علاوه بر جوامع غربی در سایر جوامع نیز از گستره و شتابی چشمگیر برخوردار بوده است. گرچه گاهی به علت تفاوتهای میان فرهنگی، این تغییرات دارای ماهیت نسبتاً متفاوتی هستند.
از نظر آنتونی گیدنز نوسازی و تجدد احتمال خطر را در بعضی از حوزه ها و شیوه های زندگی کاهش می دهد ولی در عین حال پارامترهای خطر آفرین و کاملا ناشناخته ای را نیز به همان حوزه ها وارد می سازد. شاید به نظر آید که مردم در جامعه ایران هنوز در اندیشه سنتی هستند، ولی سبک و نوع زندگی شان نشان می دهد که مردم در تجملات زندگی مدرن می باشند و به واقع مردم سنتی می اندیشند و مدرن زندگی می کنند. همچنین نتایج این پژوهش نشانگر آن است که نوسازی اجتماعی و فرهنگی زمینه را برای تغییر ارزشهای اجتماعی در ابعاد مادی و غیرمادی فراهم میکند. این نتایج با یافتههای زاهدی و نازکتبار(1393)، محمدپور(1380)، مدیری(1397)، آزاد ارمکی و ملکی(1385)، محمدپور و دیگران(1388)، آزاد ارمکی و همکاران(1394)، نجفی ایوکی(1392)، امینی(1395)، آقاجانیان(2001)، هیرشمن و هومین(2002)، نینا تورن(2004)، مالهوترا و تسوی(1996)، والک و همکاران (2010)، لایی و تورنتون(2015)، هیماون و دیگران(2017)، زاهدی و همکاران(1392) و جوادی و زنجانیزاده(1383) هماهنگ و همسو بوده است. بنابراین توسعه و مدرنیزاسیون می تواند ارزش های دانش آموزان استان مازندران را تغییر دهد و بایستی در راستای صنعتی شدن، توسعه و نوسازی اجتماعی و فرهنگی، به دنبال تغییر در ارزش های جامعه متناسب با فرهنگ جامعه ایرانی اسلامی بود.
منابع
- ازکیا، مصطفی(1387) جامعه شناسی توسعه، نشر کلمه، تهران.
- امینی، بهروز(1395) بررسی تاثیر شبکه اجتماعی تلگرام و مکانیسم تاثیرگذاری آن بر ارزشهای خانواده (مورد مطالعه:شهر تهران)، پایاننامه کارشناسی ارشد جامعهشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین.
- اسلوین ، جیمز (1380)اینترنت وجامعه ، ترجمه عباس گلیگوری .تهران : کتابدار .
- اينگلهارت، رونالد (1373): تحول فرهنگي در جامعه پيشرفته صنعتي، ترجمه مريم وتر، تهران: انتشارات كوير.
- اينگلهارت، رونالد؛ ولزل، كريستين (1389): نوسازي، تغيير فرهنگي و دموكراسي، ترجمه يعقوب احمدي، تهران: نشر كوير.
- اينگلهارت، رونالد؛ پلآر، آبرامسون (1378): امنيت اقتصادي و دگرگوني ارزشي، ترجمه شهناز سميعخاني، نامه پژوهش، ش 14 و 15.
اينگلهارت، رونالد؛ ولزل، كريستين (1389) نوسازي، تغيير فرهنگي و دموكراسي، ترجمه يعقوب احمدي، تهران: نشر كوير.
پهلوان ،منوچهر (1389) بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر تغییر ارزشها در بین جوانان بابل .فصلنامه تخصصی جامعه شناسی ،دانشگاه آزاد بابل ،سال اول ،پیش شماره 2 ،پاییز 1389.
- حقیقتیان، منصور و دیگران(1395) بررسی تاثیر نوسازی فرهنگی و مکانیسم تاثیرگذاری آن بر ارزش های خانواده در بین جوانان نهاوند، فصلنامه جامعه شناسی مطالعات جوانان.
- زاهدی، محمد جواد، و همکاران(1392) "نوسازی و فرایند تحول ارزش ها در حوزه خانواده"، مجله جامعه شناسی ایران، دوره چهاردهم، شماره1، بهارص68-97.
- زنجانی زاده ،هماوجوادی ،محمدعلی (1383) بررسی تاثیر اینترنت بر ارزش های خانواده .مجله جامعه شناسی ایران ،شماره 22 ،صص 146-122.
- زارتسكي، ايلاي (1390): سرمايهداري، خانواده و زندگي شخصي، ترجمه منيژه نجم عراقي، تهران: چ1، نشر ني.
- عنبري، موسي (1390): جامعهشناسي توسعه، از اقتصاد تا فرهنگ، تهران: چ1، انتشارات سمت.
- کفاشی ،مجید (1387 ) بررسی تاثیر اینترنت بر ارزش های خانواده .فصلنامه پژوهش اجتماعی ،سال دوم ، شماره سوم ،تابستان 1388 ،صص 78-56.
- کوهی ،جمال وجمالی ،یاور(1391) جوانان و فیس بوک .پژوهش نامه جامعه شناسی جوانان ،دانشگاه مازندران ،مقاله 7 ،دوره 2 ، شماره 3 ،زمستان 92 .
- گيدنز، آنتوني (1377): پيامدهاي مدرنيت، ترجمه محسن ثلاثي، تهران: چاپ 2، نشر مركز.
- گيدنز، آنتوني (1382): چشمانداز خانواده، ترجمه محمدرضا جلاييپور، آفتاب، سال سوم، شماره29، صص 57-54.
- گيدنز، آنتوني (1387)؛ گفتارهايي دربارة يكپارچگي جهاني، جهان رها شده، ترجمه علياصغر سعيدي و يوسف حاجي عبدالوهاب، تهران: چ2، انتشارات علم و ادب.
- گيدنز، آنتوني (1388): تجدد و تشخص، ترجمه ناصر موفقيان، تهران: چ6، نشر ني.
- لوكاس، ديويد؛ و پاول، مير (1381): درآمدي بر مطالعات جمعيتي، ترجمه حسين محموديان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.
- محمدپور،احمد، و همکاران(1388)، "بازسازی معنایی تغییرات خانواده به شیوه نظریه زمینه ای" مطالعه موردی: ایلات منگور و گورک"، فصلنامه خانواده پژوهی، سال پنجم، شماره19، پاییز ص310-331.
- محمدپور، احمد؛ صادقي،رسول؛ رضايي، مهدي؛ پرتوي، لطيف (1388): سنت، نوسازي وخانواده، مطالعه تداوم و تغييرات خانواده در اجتماعهاي ايلي با استفاده از رهيافت روش تحقيق تركيبي، فصلنامه پژوهش زنان، دوره 7، ش4، صص 93-71.
- نجفی ایوکی، پیمان(1392) بررسی تاثیر شبکه های ماهواره ای فارسی زبان بر ارزش های خانوادگی دانش آموزان .پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی ،دانشگاه آزاد بابل.
- یوسفی، نریمان(1389) بررسی نقش تلویزیون در روابط نسلی با تاکید بر ارزش های فرهنگی، مرکز تحقیقات صدا و سیما.
- Aghajanian A 2001, family and family change In Iran, In Charles B. Hennon, Timithy H. Brubker Diversity in family: Global perspective, New York, wad worth publishing company.
- Thornton, A (2001): The developmental paradigm, reading history sideways, and family Change, Demography, 38 (4) 449-465
- Colter, M , Michell (2009): "Three Essays on world views, Autonomy and the family in Nepal, A dissertation submitted in partial Fulfillment of the requirements for the degree of Doctor of philosophy (sociology), in the university of Michigan, Doctoral Committee: professor Arlamd D Thornton, Chair Professor William G. Axinn, Professor Miles S. Kimball, Professor Yu xie, copying by proudest LLC
- Colter, Michell (2010): The Influence of modernization paradigm of people's Beliefs about family and social change, WWW.Princeton,edu/ ~ Cmitche/index-files/casual
- Good, William (1963): World Revolution and family Patterns’ press Publition, New York
- Harven, Tamara k (1979): Modernization and family History: perspectives on social Change, Chicago Journals, vol2, No1 pp:190-206
- Malthus, T.R (1986): "An essay on the principle of population", In Thomas Malthus: an Essay on the principle of population, edited by A. Flew New York: penguin
- Rosina, Alessandro; fraboni, Romina (2004): "Is marriage losing its Centrality in Italy?" Demographic Research, volume 11, Article 6, Pages 149-172, 14 September, http://www.demograpic_research.org/volumes/vol11/6/.
- Thornton, A & Yang- De macro (2001): four decades of trends in attitudes toward family issues in the united states: the 1960 S through the 1990 S, Journal of marriage and the family, 63 (4), 1009-1037
- Thornton, Arland (2005): Reading History Sideways: The Fallacy and Enduring Impact of the Developmental paradigm on family life, Chicago: the University of Chicago press
- Qing Lai, Arland Thornton(2015) The making of family values: Developmental idealism in Gansu, China, Social Science Research, Volume 51, May 2015, Pages 174-188.
- Karel Karsten Himawan, Matthew Bambling, Sisira Edirippulige(2017) Modernization and singlehood in Indonesia: Psychological and social impacts, Kasetsart Journal of Social Sciences, In press, corrected proof, Available online 23 October 2017.
Cultural modernization and family values among high school students in Mazandaran
Abstract
Renovation and modernization can lead to changes in various fields, including material and immaterial values of the family. Therefore, the present study was aimed at the effect of cultural modernization on family values. The research method was survey and the required information was collected using a questionnaire. The statistical population includes high school students, which is 72500 people. The cluster sampling method is multi-stage and the sample size is 384 according to the Cochran formula.
The findings show that the average of cultural modernization and the value of family conductor are more than average and represent a near-modern attitude toward family values among students. There is a positive and direct correlation between the level of cultural modernization and family values. That is, the greater the cultural renewal, the increase in the value of the family increases. There is a positive and direct relationship between components of cultural modernization with the material values and the immaterial values. The result is that development and modernization can change the values of Mazandaran's students and should seek to change the values of society in line with the culture of Iranian society in the direction of industrialization, development and social and cultural modernization.
Key words: cultural modernization, material values, immaterial values, family.
[1] . Harven
[2] . Alex Inkeles
[3] . Malthus
[4] . Developmental idealism
[5] . Rosina
[6] . Fraboni