Analysis of the influential cultural policies of the Islamic Republic System of Iran on maintaining social capital in Khuzestan province
Subject Areas : Journal of Iranian Social Development StudiesAbdol Amir Ezariani 1 , hassan khairi 2 , Hossein Azhdarizadeh 3
1 - Ph.D. student of Political Sociology, Islamic Azad University, Naragh Branch.
2 - Assistant Professor, Faculty of Literature and Humanities, Islamic Azad University, Naragh Branch Naragh,Markazi, Iran
3 - Assistant Professor, Faculty of Literature and Humanities, Islamic Azad University, Naragh Branch Naragh,Markazi, Iran.
Keywords: cultural policies, Social Capital, citizens,
Abstract :
Analysis of the influential cultural policies of the Islamic Republic System of Iran on maintaining social capital in Khuzestan provinceThis research is aimed at analyzing influential cultural policies Islamic Republic of Iran on Protection of Social capital In Khuzestan. The research method was descriptive survey. The Statistical population Intended including all citizens of Khuzestan province. Using Multi-stage random sampling method, 384 people were selected as the statistical sample. Tool for collecting research data questionnaire was which developed through the Delphi technique. Research data after collection based on the research questions; they were analyzed using exploratory factor analysis. The findings of the study showed that cultural policies such as eliminating ethnic discrimination, eliminating religious discrimination, cultivating justice, waking up, indigenizing, expanding national laws on maintaining social capital in the dimensions of political participation, social cohesion and social trust have a positive and significant effect. Keywords: Social Capital, Cultural Policies , Citizens.
_||_
تحلیل سیاستهای فرهنگی تأثیرگذار نظام جمهوری اسلامی ایران بر حفظ سرمایه اجتماعی در استان خوزستان
چکیده
این پژوهش با هدف تحلیل سیاستهای فرهنگی تأثیرگذار نظام جمهوری اسلامی ایران بر حفظ سرمایه اجتماعی در استان خوزستان انجام شد. روش تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بود، جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه شهروندان استان خوزستان بود، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه تصادفی چند مرحله ای 384 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده های پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که از طریق تکنیک دلفی طراحی و تدوین شد. داده های تحقیق پس از جمع آوری بر اساس سوال های پژوهش و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که سیاست های فرهنگی از جمله رفع تبعیض قومیتی، رفع تبعیض مذهبی، عدالت پرورشی، بیدادستیزی، بومی گزینی، تسری قوانین کشوری بر حفظ سرمایه اجتماعی در ابعاد مشارکت سیاسی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری دارند. در نتیجه میتوان با توجه بیش از پیش به سیاست های شناسایی شده در این پژوهش در راستای حفظ سرمایه اجتماعی در سطح جامعه گام های موثری را برداشت.
کلیدواژگان: سرمایه اجتماعی، سیاست های فرهنگی، شهروندان.
مقدمه
امروزه دولتها میتوانند در تشکیل یا افزایش اشکال سودمند سرمایه اجتماعی نقش موثری را ایفا کنند. در مقابل عدم توجه کافی دولتها بر آثار ناشی از وضع و اجرای سیاستهای خاص بر ارتباطات اجتماعی و چگونگی انتقال منابع و قدرت میان اقشار و گروههای مختلف جامعه میتواند به سهولت موجود سرمایه اجتماعی موجود را تحت تأثیر قرار داده و آن را از بین ببرد(Kim, et al., 2016; Liang, et al., 2017 ). در نتیجه در ایجاد و گسترش سرمایه اجتماعی کارآمد عوامل زیادی از قبیل عوامل فرهنگی و تاریخی دخالت دارند(Carmeli, et al.,2009).
امروزه گرایش فزاینده ای برای مفهوم «سرمایه اجتماعی» و پیامدهای آن برای رفاه جامعه و سیاستگذاری عمومی وجود دارد. ورود این مفهوم به عرصه عمومی از انتشار مطالعهای در سال 1993 آغاز شد که نشان داد، سرمایه اجتماعی میتواند نهادهای دموکراتیک را کارآمدتر کند (پوتنام1، 1992). یک مطالعه پیشتر نیز نشان داده بود که سرمایه اجتماعی ممکن است برای توسعه سرمایه انسانی فردی مهم باشد(کلمن2، 1988). مطالعات اخیر به دنبال ایجاد پیوندهایی بین سرمایه اجتماعی و دیگر موضوعات اجتماعی و اقتصادی بوده است. بانک جهانی «شواهد فراوانی» را گزارش کرده است که سرمایه اجتماعی نقش بسیار مهمی در کاهش فقر و توسعه پایدار انسانی و اقتصادی دارد(مصطفوی، 1391).
ویژگی بین رشتهای مفهوم سرمایه اجتماعی، ائتلاف گستردهای از دانشمندان رشتههای مختلف دانشگاهی را موجب شده است که تمامی آنها بر موضوعات مرتبط با سیاستگذاری چون بهداشت، جرم، تجدید نسل، اشتغال و پیشرفت آموزشی تمرکز دارند(Stromgren, et al., 2016). در کنار آن از نظر لحاظ کردن شبکهها و هنجارهای مشترک به عنوان شکلی از سرمایه، توجه عدهای از اقتصاد دانان را جلب کرده است(). در نتیجه سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیم پر کاربرد در طیف وسیعی از حوزه های علوم اجتماعی است، با وجود اینکه طی دو دهه گذشته این مفهوم از اقبال خوبی در بین محققان برخوردار شده است و حتی وارد گفتگوهای روزمزه و ادبیات سیاست مردان شده است، تامل در راهبردهای ارتقای این نوع سرمایه برای بهره مندی از منافع آن، چندان توسعه یافته نیست(پاک شرست، 1393).
یکی از راهبردها و برنامههای کلان نظام جمهوری اسلامی ایران همواره حفظ و ارتقای سرمایه اجتماعی به منظور بهرهمندی از آن برای توسعه بوده است، این مهم در برخی از نواحی کشور همچون استان خوزستان با اهمیت بیشتری جلوه پیدا می کند، استان خوزستان به دليل موقعيت خاص جغرافيايي و اقتصادي همواره از اهميت و جايگاه مهمي برخوردار بوده است. وجود چاههاي متعدد نفتي و جلگهي حاصلخيز خوزستان و همچنين عبور رودخانههاي مهم كارون و اروند كه در نهايت به خليج فارس منتهي ميشوند، موجب شده است كه اين منطقه موقعيت ژئوپليتيك خاصي پيدا كند و همواره مورد توجه حكومت هاي داخلي، منطقه اي و فرا منطقهاي قرار گيرد. همچنین این استان به دلیل مرزی بودن از اهمیت استراتژیکی بالای برخوردار است. اهمیت این استان برای کل کشور بر هیچ فردی پوشیده نیست، حضور اقوام مختلف در این استان یک فرصت محسوب می شود و این مسئله نوعی تمرین برای درس وحدت و انسجام ملی به شمار میرود، وجود اقوام یک فرصت است و در صورتی که به آنها توجه نشود و غفلتی در این زمینه صورت بگیرد به یک تهدید تبدیل میشود. یکی از رسالت های مهم فرهنگی، پر کردن خلاء های موجود در این زمینه است، استان خوزستان با دارا بودن منابع عظيم انرژي و زمينهاي زراعي حاصلخيز، نقش ويژهاي در اقتصاد کشاورزي و انرژي كشور ايفا مي كند، این در حالی است كه ساكنين اين منطقه در محروميت و فقر نسبي به سر ميبرند. بنابراين ضرورت دارد جهت جلوگيري از دروني شدن احساس محروميت، دولت با كاهش نابرابريهاي اجتماعي اقوام از طريق توجه بيشتر به اين مناطق، افزايش ميزان بهرهمندي از رفاه اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و انساني، تأمين مسكن مناسب، افزايش درصد باسوادان، گسترش تأمين اجتماعي و بهداشت و درمان، بالا بردن سن اميد به زندگي، تأمين اشتغال و امرار معاش، افزايش مهارتهاي رندگی، ارتقاي سطح ارتباطات، جهت كاهش فاصله اجتماعي، تقويت پيوندهاي اجتماعي بين بخشها و نواحي مختلف، بسط گسترش نگرش گرایش فرا منطقه اي و فرا قومي زمينه هاي رضايتمندي و آسايش بيش از پيش ساكنين اين منطقه (اعم از عرب، فارس و لر) فراهم آورده شود، اهمیت این مسئله و بخش فرهنگ به گونه ای است که رهبر معظم انقلاب این بخش را همانند هوا برای نفس کشیدن انسان ها عنوان می کنند.
بین سیاستهای فرهنگی هر نظام وحفظ سرمایه اجتماعی، امنیت ملی و ساختار سیاسی آن رابطه متقابل، درونی و تنگاتنگ وجود دارد، که بی توجهی به آنها و عدم شناخت بستر مناسب آنها نه تنها امر حفظ و توسعه سرمایه اجتماعی را دشوار میسازد، بلکه امنیت ملی کشور را با مخاطرات زیادی روبرو خواهد ساخت، لذا شناخت ظرفیت های استان خوزستان و استفاده از این ظرفیتها نقش بسزایی در حفظ و توسعه سرمایه اجتماعی استان و ایجاد وحدت و همگرایی فرهنگی خواهد شد.
نظام جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت تأثیرگذار و نوظهور در طول 40 سال گذشته نقش مهم و غیرقابل انکاری در حفظ و توسعه سرمایه اجتماعی استان خوزستان داشته است. بر این اساس، پژوهش حاضر درصدد است تا به بررسی و شناسایی سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران بر حفظ سرمایه اجتماعی در استان خوزستان بپردازد. لذا در این تحقیق، تلاش شده میزان تاثیر سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران برحفظ سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت سیاسی) استان خوزستان مشخص گردد.
مبانی نظری پژوهش
در يک نظام اجتماعي، تقابل ميان کنشگران، پايه و اساس نظام به شمار ميرود. بر مبناي کنشهاي هدفمند، اين تقابل در راستاي تامين اهداف نهايي کنشگران است(, et al.,2018). تقابل در مبادلات دائمي کالا و خدمات بين افراد و گروهها در هر تشکل سادهاي از يک جامعه ديده ميشود و اين جامعه را از يک طرف در توليد هنجارهاي مشترک، هويت مشترک، اعتماد و اطمينان و از طرف ديگر در روابط اقتصادي قوي با يکديگر متحد ميسازد().
سرمايه اجتماعي مفهومي جديد، مهم، قابل توجه و پوياست كه با تأكيد بر متغيرهاي اجتماعي در تحليل هاي اقتصادي بر غناي علوم اجتماعي مي افزايد. به تدريج كاربرد سرمايه اجتماعي و مفيد بودن آن در حيطه هايي چون توسعه اجتماعي، توسعه اقتصادي، منطقهاي و محلي، مطالعات اجتماع محلي، خانواده، جوانان، مردم سالاري، جرم و خشونت، بهداشت عمومي و پايداري زيست محيطي به اثبات رسيده است. در عين حال، روز به روز محدوديتهاي سرمايه اجتماعي نيز روش تر شده و توجه به آن واقع گرايانه شده است(پیران و همکاران، 1385). سرمایه اجتماعی مفهومی چند بعدی در علوم اجتماعی و تاثیرگذار در بسیاری از حوزه های جامعه است، و در ادبیات مرتبط با توسعه نیز جایگاه ویژه یافته است به گونه ای که برخی آن را حلقه مفقود شده توسعه می داند، با این استدلال که افرادی که از سرمایه اجتماعی بالا برخودار هستند تمایل بیشتری به زندگی سالم و شادتر و شرکت در فعالیت های اجتماعی در جوامع دارند(قنبری و همکاران، 1394؛ Weil et al.,2018 ؛ ,2018). سرمایه اجتماعی با در خدمت مردم بودن برای چگونگی برقراری ارتباط با دیگران، به نوبه خود برای افراد و جوامع نتایج مثبتی از جمله سازگاری با محیط را به همراه داشته است(Brunie, 2009).
منظور از سرمايه اجتماعي انسجام دروني فرهنگي و اجتماعي جامعه، هنجارها و ارزش هاي حاکم بر تعاملات فيمابين مردم و نهادهايي است که اين هنجارها و ارزشها در آن تعبيه ميشوند(, 2017). سرمايه اجتماعي به منزله چسبي است که انسجام جوامع را تضمين ميکند و بدون آن هيچ رشد اقتصادي يا بهزيستي انساني ميسر نميشود(قادری، 1392). کلمن (1996) معتقد است سرمايه اجتماعي، به نوبه خود، هنگامي به وجود ميآيد که روابط ميان افراد به شيوههايي دگرگون شود که کنش را تسهيل کند(Magdol and Bessel, 2003). مفهوم سرمايه اجتماعي نشاندهنده آن است که چگونه ساختار اجتماعي يک گروه ميتواند به عنوان منبعي براي افراد آن گروه عمل نمايد( & ). به ديگر سخن سرمايه اجتماعي عبارت است از ارزش آن جنبه از ساختار اجتماعي که به عنوان منبعي در اختيار اعضا قرار ميگيرد تا بتوانند به اهداف خود دست يابند(شب افروزان، 1397).
بر این اساس مفهوم سرمايه اجتماعي داراي دو جز مهم است: 1- سرمايه اجتماعي منابع جا گرفته در روابط اجتماعي را نسبت به روابط فردي نمايان ميکند. 2- دسترسي و استفاده از منابع موجود در اجتماع تنها با عضويت در شبکههاي اجتماعي مذکور قابل کسب است. بنابراين سرمايه اجتماعي يک جايگاه مشترک براي اعضا و شبکهها خلق ميکند تا با استفاده از اين سرمايه به سود و رفاه بالاتر رسند(جاوید و ایزدی، 1390). ادواردز3(2004)، عقيده دارد که سرمايه اجتماعي به ارزشها و هنجارهايي مربوط است که از پيوندها و روابط متقابل گروهي اجتماعي تفاهم شده مردم نشات گرفته و به نوبه خود پديدآورنده آن پيوندها و روابط نيز محسوب ميشود. سرمایه اجتماعی را به سادهگی میتوان به عنوان وجود مجموعه معینی از هنجارها یا ارزش های غیررسمی تعریف کرد که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان آنها مجاز است، در آن سهیم هستند. مشارکت در ارزش ها و هنجارها به خودی خود باعث تولید سرمایه اجتماعی نمی گردد، چرا که این ارزش ها ممکن است ارزش های منفی باشد»(فوکویاما، 1386).
بانك جهاني نيز سرمايه اجتماعي را پديدهاي مي داند كه حاصل تاثير نهادهاي اجتماعي، روابط انساني و هنجارها بر روي كميت و كيفيت تعاملات اجتماعي است، تجارب اين سازمان نشان داده است كه اين پديده تاثير قابل توجهي بر اقتصاد و توسعه كشورهاي مختلف دارد(منظور و یادی پور، 1387). امروزه سرمايه اجتماعي، نقشي بسيار مهم تر از سرمايه فيزيكي و انساني در سازمانها و جوامع ايفا مي كند و شبكه هاي روابط جمعي و گروهي حاصل از آن، انسجام بخش ميان انسان ها، سازمان ها ميباشد().
در ادبیات مدیریت سرمایه اجتماعی به دو شکل سرمایه اجتماعی افقی و عمودی دیده می شود، سرمایه اجتماعی افقی ناشی از روابط میان افراد و گروهها است، که در شکل مشارکت در شبکه های اجتماعی رسمی و سطح اعتماد بین فردی تجلی مییابد، که ممکن است موجب بهبود وضعیت سلامت، فراهم کردن منابع اجتماعی از طریق ایجاد شبکههای افراد و ترویج رفاه شود و سرمایه اجتماعی عمودی ناشی از ارتباط افراد و گروهها با قدرت های مختلف، منابع و موقعیت های اجتماعی است که درجه اول سلامت مردم را تحت تاثیر قرار میدهد، شامل شاخصهای رفتاری برای توصیف سلامت افراد می باشد(Engstrom, et al., 2008; Borgonovi, 2010 ). بررسی های سرمایه اجتماعی به سه طریق در تجزیه و تحلیل سیاستگذاری وارد شد:
نخست، بسیاری از سیاستگذاریها و برنامههای فعلی به عنوان یکی از اهداف اصلی توسعه اشکال سرمایه اجتماعی مد نظر قرار میدهد. حتی اگر در اهداف عینی چنین بیانی نیامده باشد. چنین سیاستگذاریهایی در حوزههایی مانند آموزش، تأمین رفاه، خدمات خانواده و ناحیه، ورزش و هنر، ارتباطات و تأمین خدمات اساسی ایجاد میشود.
دوم، برخی سیاستگذاریها و برنامه های دولت، اگرچه به طور خاص بر سرمایه اجتماعی متمرکز نیست، میتواند بر آن اثر بگذارد. مثلاً قوانین مسئولیت عمومی برای ایجاد انگیزه برای شرکتها و سازمانها در عملکرد ایمن و تأمین ساز و کار برای جبران افرادی که از حوادث رنج میبرند وضع می شوند.
سوم، حضور سرمایه اجتماعی عظیم ممکن است دامنه گزینههای خط مشی فرا روی دولت را گسترش دهد. تقویت و مهار سرمایه اجتماعی در برخی موارد ممکن است از وابسته شدن به خدمات اجتماعی با پشتیبانی مالی دولت اثر بخش تر باشد (افتخاری، 1392).
در نهایت باید عنوان کرد که سرمایه اجتماعی با تعدیل یا از کار انداختن نارسایی هایی چون کارایی، کسادی سازمانی، مشکل کارگزاری و فساد در بخش عمومی و نیز تنش و تعارضهای احتمالی بین سیاستمداران و بوروکرات ها و تقویت نظارت درونی، امکان ارائه همکاری عمومی بهتری را فراهم میکند(مصطفوی، 1391). جوامع بهره مند از سطوح بالای سرمایه اجتماعی از دستاوردهای توسعهای بهتر و حکومت کاراتری برخوردارند(). دولت هایی که از طریق بسترسازی و اعتمادسازی می توانند به تولید سرمایه اجتماعی بپردازند. یعنی بسترهای تحریک و تشویق افراد و ایجاد محیطی که افراد با اعتماد به تولی بپردازند، را توسعه داده است().
یکی از مسائلی که در راستای ایجاد و حفظ سرمایه اجتماعی در سطح اجتماع نقش کلیدی ایفا می کند سیاستهای کلان حکمران ها در خصوص حکمرانی خوب می باشد، این سیاست ها میتواند در بخش های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و... گسترده شود(Wallis & Dollery, 2001;Liang, et al,2017)، در این راستا کواگلاین و همکاران(2019) نشان دادند که سیاست های فرهنگی حاکم بر توسعه اجتماع پیوند تنگاتنگی با توسعه سرمایه اجتماعی دارد. سیاست های کلان دولت برای توسعه و حفظ سرمایه اجتماعی از یک سو حس اعتماد عمومی و همکاری دو سویه- به ویژه در امور پسندیده از نظر اجتماع - در میان اعضای آن و نیز پایبندی به قراردادها و تمایل به حفظ قول و قرارها بالا است و از سوی دیگر روحیه فرصتطلبی و سواری مجانی گرفتن در میان اعضای آن جامعه اندک است، به گونهای که کنشهای جمعی با کمترین هزینه ممکن میشوند(Wu & Liu, 2019).
روش پژوهش
روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری مورد نظر شامل کلیه شهروندان خوزستان به تعداد 4710488 بود، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه تصادفی تک مرحله ای 384 نفر به عنوان نمونه آماری جهت مطالعه انتخاب شده است. در این راستا شهرستان های استان خوزستان(اهواز، دزفول، ایذه، شوش، شادگان، اندیمشک، بهبان، هویزه،حمیدیه، آبادان، شوشتر، اندیکا، امیدیه، خرمشهر، باغ ملک، مسجد سلیمان، دشت آزادگان، ماه شهر، رامهرمز، رامشیر، هفتگل، لالی، شادگان، باوی و کتوند) هر کدام به عنوان یک خوشه قلمداد شد که به صورت تصادفی 15 شهرستان(اهواز، آبادان، دشت آزادگان، باوی، حمیدیه، خرمشهر، دزفول، شادگان، رامشیر، شوش، هویزه، مسجد سلیمان، ماهشهر، بهبان، ایذه و اندیشمک) جهت بررسی انتخاب شدند و پژوهشگر به شهرستان های مذکور مراجعه و اقدام به توزیع و جمع آوری پرسشنامه کرد. برای تعیین حجم نمونه مورد نظر با توجه به حجم جامعه آماری از فرمول کوکران استفاده شد.
ابزار گردآوری پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود که با استفاده از تکنیک دلفی طراحی و تدوین شده است. پس از طراحی گویه های پرسشنامه بر اساس متون نظری و تجربی، گویه هایی پرسشنامه برای متخصصان علوم اجتماعی و علوم سیاسی ارسال و از آنها خواسته شد که درجه اهمیت آن ها را مشخص کنند، پس از گردآوری داده ها در مرحله اول، رتبه بندی های به دست آمده درباره مولفه های مشخص شده و در مرحله بعد پرسشنامه تنظیم شده که حاوی رتبه بندی حاصل از نظرخواهی در مرحله اول بود، برای متخصصان ارسال شد و از آنها خواسته شد که توافق نظر خود را با رتبه بندی به دست آمده اعلام کنند. پرسشنامه اولیه دارای 64 گویه بود که پس از توجه کامل، با نظر متخصصان به 30 گویه کاهش یافت. مجدد برای متخصصان ارسال شد و مورد تایید نهایی قرار گرفت. در نتیجه روایی محتوایی و صوری آن مورد تایید متخصصان قرار گرفت. در ادامه یک مطالعه مقدماتی بر روی 40 نفر از نمونه آماری به شیوه نمونه گیری در دسترس برای بررسی روایی پرسشنامه از طریق روش تحلیل عاملی تأییدی صورت گرفت، که مقدار شاخص پایایی های ترکیبی(CR) برابر با 76/0 و شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) 58/0 بهدست آمد که نشاندهندة قابلیت اعتماد کافی و مناسب پرسشنامه است. بر پایایی پرسشنامه نیز بر اساس ضریب آلفای کرونباخ89 /0=α و برای ابعاد آن تبعیض قومیتی(73 /0=α)، رفع تبعیض مذهبی (87 /0=α)، عدالت پرورشی(78 /0=α)، بیداد ستیزی(71 /0=α)، تسری قوانین کشوری(90 /0=α)، بومی گزینی (83 /0=α) به دست آمد. پرسشنامه در بخش اول، شامل مشخصات فردی و در بخش دوم شامل 30 گویه که بر اساس طیف پنج درجه ای لیکرت (شامل: خيلي كم، نمره 1، كم، نمره 2، تا اندازهاي، نمره 3، زياد، نمره 4 و خيلي زياد، نمره 5) طراحی شده است. این پرسشنامه دارای شش بعد رفع تبعیض قومیتی(5 سوال)، رفع تبعیض مذهبی (5 سوال)، عدالت پرورشی(5 سوال)، بیداد ستیزی(5 سوال)، تسری قوانین کشوری(5 سوال)، بومی گزینی(5 سوال) می باشد.
تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SSPS19 در دو سطح توصيفي و استنباطي انجام شد. در سطح توصیفی از آماره های نظیر میانگین، انحراف استاندارد، کجی و کشیدگی و در سطح استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی بهره گرفته شد.
یافته های پژوهش
در جدول 1 ابعاد و گویه های پرسشنامه پژوهش ارائه شده است، تا مبنایی جهت فهم بهتر نتایج پژوهش حاضر فراهم گردد.
جدول1: گویه ها و ابعاد پرسشنامه پژوهش
ابعاد | شماره | گویه ها |
رفع تبعیض قومیتی | 1 | مدیریت شکاف بین قومت های مختلف از سوی مسئولان |
2 | توجه و رسیدگی به قومیت های مختلف به طور یکسان | |
3 | توسعه برابر بخش های مختلف کشور با توجه به تفاوت های قومی از تمامی جنبه ها | |
4 | اتخاذ تصمیمات قومی و مدیریت سیاسی خردمندانه از سوی مسئولان | |
5 | کاهش محرومیت های قومی در برخی از اقوام | |
رفع تبعض مذهبی | 6 | وجود حقوق برابر تمامی ادیان و مذاهب در کشور |
7 | وجود سیاست های حمایت کننده مدیریت تنوع مذهبی | |
8 | حذف نابرابری های ساختاری برای تمامی ادیان | |
9 | تحقق حکمرانی خوب به منظور مدیریت تنوع مذهبی | |
10 | برابری در کیفیت زندگی ادیان مختلف در کشور. | |
عدالت پرورشی | 11 | تحقق برابری، آزادی و عدالت در تمامی سطوح |
12 | تامین حقوق اجتماعی در پرتوی دولت فراگیر | |
13 | توسعه روندها و فرایندهای عدالت محور در مراجعه به سازمان های مختلف | |
14 | ترویج اصول عدالت محور در برنامه و فعالیت های مختلف از سوی مسئولان | |
15 | توسعه عدالت سیاسی و اقتصادی در تمامی شئونات نظام. | |
بیداد ستزی | 16 | ایجاد نظم و استواری اجتماعی |
17 | صدای مردم ظلم دیده بودن | |
18 | دفاع از حقوق مردم در مقابل سوء استفاده برخی از افراد و سازمان ها | |
19 | تلاش برای گرفتن حقوق مردم ظلم دیده در تمامی جنبه ها. | |
20 | پیگیری مطالبات به حق مردم در نظام مبتنی بر عدالت | |
بومی گزینی | 21 | توجه به ظرفیت ها و پتانسیل های بومی هر منطقه |
22 | انتصاب و به کارگیری افراد شایسته بومی در پست مختلف بویژه پست های کلیدی | |
23 | توسعه بومی هر منطقه متناسب با شرایط و فرصت های موجود | |
24 | برنامه ریزی برای نخبه پروری و توسعه استعداد های بومی هر منطقه | |
25 | عدم به کارگیری افراد از مناطق غیر بومی در پست های کلیدی | |
تسری قوانین کشوری | 26 | برنامه ریزی مدون برای آشنایی اقشار مختلف جامعه با حقوق شهروندی |
27 | معرفی قوانین مختلف از طریق رسانه های جمعی و فراگیر | |
28 | هموار سازی و تسری قوانین برای پیشبرد اهداف | |
29 | نهادینه سازی قانون در تمامی شئونات رفتاری دستگاه ها و مسئولان متولی امور | |
30 | حاکم سازی شرایطی که قانون اتمام حجت تمامی فعالیت ها و برنامه و... باشد |
قبل از انجام تحلیل استنباطی لازم بود که از پیش فرض های تحلیل عاملی اکتشافی از جمله نرمال بودن توزیع داده ها، کفایت نمونه برداری و تناسب داده ها برای انجام تحلیل عاملی اطمینان حاصل شود. کلاین4(2011) پیشنهاد می کنند که در تحلیل عاملی، قدر مطلق چولگی و کشیدگی متغیرها نباید از 96/1± بیشتر باشد. با توجه به جدول شماره 2 قدر مطلق چولگی و کشیدگی تمامی متغیرها کمتر از مقادیر مطرح شده می باشد.
جدول 2: شاخص های توصیفی متغیرهای پژوهش
متغیر | میانگین | انحراف استاندارد | چولگی | کشیدگی |
سیاست های فرهنگی | 38/3 | 40/0 | 57/0- | 44/0 |
رفع تبعیض قومیتی | 03/4 | 83/0 | 09/1- | 74/0 |
رفع تبعض مذهبی | 14/4 | 99/0 | 35/1- | 10/1 |
عدالت پرورشی | 07/3 | 74/0 | 23/0- | 76/0 |
بیداد ستزی | 04/3 | 65/0 | 63/0- | 20/1 |
بومی گزینی | 02/3 | 70/0 | 02/0- | 22/0 |
تسری قوانین کشوری | 97/2 | 73/0 | 90/0- | 24/0 |
شاخص کفایت نمونه گیری برابر 81/0 بود. هر چه اندازه شاخص KMO به 1 نزدیک تر باشد، «کفایت نمونه گیری» بهتری در انتخاب معرف ها (متغیرهای آشکار) وجود داشته است. نقطه برش اندازه شاخص KMO برای «کفایت نمونه گیری» 6/0 بیان شده است یعنی اگر شاخص KMO بالاتر از 6/0 باشد، ملاک «کفایت نمونه گیری» برآورد شده است و اگر پایین تر از 6/0 باشد به این معنی است که ملاک «کفایت نمونه گیری» برآورد نشده است. بنابراین حجم نمونه برای انجام تحلیل عاملی کافی می باشد. همچنین مقدار آزمون بارتلت 52/11367 در سطح 01/0 معنی دار است که نشان می دهد ماتریس همبستگی در جامعه برابر صفر نمی باشد. بنابراین شرایط تحلیل عاملی حاصل شده است. در جدول 3 نتایج مربوط به این دو آزمون آمده است.
جدول 3: شاخص کفایت نمونه برداری و آزمون کرویت بارتلت
شاخص کفایت نمونه برداری | 81/0 |
آزمون مجذور کای آزمون بارتلت | 52/11367 |
درجه آزادی | 435 |
سطح معنی داری | 000/0 |
در جدول 4، بارهای عاملی هر یک از عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی ارائه شده است، مطالعات مقادیر مختلفی برای پذیرش گویه های در تحلیل عاملی عنوان کرده اند، اما یک اتفاق نظر برای مقدار 30/0 وجود دارد، بر این اساس گزاره هایی که عامل نتواسته اند بالاتر از 30/0 از تغییرات آن ها را تبیین کنند، بایستی تعدیل یا حذف گردد. لذا حداقل میزان قابل قبول جهت پذیرش گویه ها در عوامل زیر بنایی، 30/0 در نظر گرفته شد. بر مبنای نتایج جدول 4، بار عاملی همه گویه ها بالاتر از مقدار 30/0 و قابل قبول بودند.
جدول 4: بارعاملی گویه های تاثیر گذار بر سرمایه اجتماعی
گویه | بارعاملی | گویه | بارعاملی | گویه | بارعاملی | گویه | بارعاملی |
1 | 56/0 | 9 | 87/0 | 17 | 83/0 | 25 | 76/0 |
2 | 78/0 | 10 | 83/0 | 18 | 75/0 | 26 | 46/0 |
3 | 77/0 | 11 | 58/0 | 19 | 69/0 | 27 | 76/0 |
4 | 81/0 | 12 | 76/0 | 20 | 63/0 | 28 | 67/0 |
5 | 70/0 | 13 | 89/0 | 21 | 65/0 | 29 | 54/0 |
6 | 33/0 | 14 | 83/0 | 22 | 54/0 | 30 | 62/0 |
7 | 88/0 | 15 | 90/0 | 23 | 47/0 |
| |
8 | 87/0 | 16 | 66/0 | 24 | 75/0 |
در مرحله بعد از تحلیل عاملی، ارزش های ویژه عامل ها با روش تحلیل مؤلفه های اصلی و قدرت تبیین واریانس و درصد تجمعی واریانس آزمون مشخص شد، همانگونه که در جدول 5 مشخص است 91/70 درصد از واریانس کل را تبیین می کند که قدرت تبیین نسبتاً مناسبی است.
جدول 5: مجموع مجذورات بارهای عاملی استخراج شده
عامل | ارزش ویژه | درصد تبیین واریانس | درصد تجمعی واریانس | ارزش ویژه بعد از چرخش |
رفع تبعیض قومیتی | 68/7 | 63/25 | 63/25 | 58/6 |
رفع تبعض مذهبی | 25/5 | 51/17 | 14/43 | 11/5 |
عدالت پرورشی | 23/4 | 12/14 | 27/57 | 76/3 |
بیداد ستزی | 53/1 | 11/5 | 38/62 | 61/2 |
بومی گزینی | 34/1 | 49/4 | 87/66 | 81/1 |
تسری قوانین کشوری | 21/1 | 04/4 | 91/70 | 38/1 |
ماتریس دوران یافته گویه های عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی بعد از چرخش واریماکس در جدول 6 ارائه شده است.
جدول6: ماتریس دوران یافته گویه ها و عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی
گویه ها | سیاست های فرهنگی بر | |||
مشارکت سیاسی | انسجام اجتماعی | اعتماد اجتماعی | ||
3 | 55/0 |
|
| |
5 | 85/0 |
|
| |
7 | 85/0 |
|
| |
11 | 87/0 |
|
| |
15 | 54/0 |
|
| |
17 | 52/0 |
|
| |
21 | 92/0 |
|
| |
25 | 91/0 |
|
| |
27 | 90/0 |
|
| |
28 | 88/0 |
|
| |
1 |
| 64/0 |
| |
4 |
| 73/0 |
| |
8 |
| 89/0 |
| |
10 |
| 81/0 |
| |
12 |
| 91/0 |
| |
18 |
| 51/0 |
| |
20 |
| 88/0 |
| |
23 |
| 75/0 |
| |
24 |
| 76/0 |
| |
26 |
| 65/0 |
| |
29 |
| 78/0 |
| |
2 |
|
| 70/0 | |
6 |
|
| 48/0 | |
9 |
|
| 84/0 | |
13 |
|
| 81/0 | |
14 |
|
| 54/0 | |
16 |
|
| 82/0 | |
19 |
|
| 79/0 | |
22 |
|
| 67/0 | |
30 |
|
| 50/0 |
بحث و نتیجه گیری
سرمایه اجتماعی که موضوعی فرهنگ مدار و کلید واژههای ادبیات آن بر اعتماد، انسجام و مشارکت سیاسی استوار است، از جایگاهی قابل توجه در اداره نظام های امروزی برخوردار میباشد. این بدین معنی میباشد که توانایی تعیین اولویتها به گونه ای با داراییهای نامرئی مانند جذابیت های فرهنگی، شخصیتی و ارزشها همسو بوده و اعتبار معنوی را پدید می آورد. شناخت سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران در بخشهای مختلف کشور و نحوه تاثیر گذاری آنها وظیفهای است، که باید مسئولان، مدیران و نخبگان جامعه با تلاشی بیشتر به آن بپردازند و دلایل عدم اجرای سیاستهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران که درسند چشم انداز توسعه مطرح شده است را بیابند، چرا که سیاستهای فرهنگی هر نظام، اولا زیربنای رشد و توسعه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و اقتصادی کشور می باشند. ثانیا حفظ سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت سیاسی) کشور به این سیاستها وابسته است. تجزیه و تحلیل سوال های پژوهش نشان داد که سیاستهای فرهنگی از جمله رفع تبعیض قومیتی، رفع تبعیض مذهبی، عدالت پرورشی، بیدادستیزی، بومی گزینی، تسری قوانین کشوری بر حفظ سرمایه اجتماعی در ابعاد مشارکت سیاسی، انسجام اجتماعی و اعتماد اجتماعی تاثیر مثبت و معنی داری دارند.
جهان بخش و حق پناه(1394) در مطالعه خود بیان داشتند، که سیاستگذاری در عرصههای اجتماعی جلوهگر عقلانیت و تلاش برای هدایت جامعه و ساماندهی مناسبات اجتماعی با مرجعیت کلان قدرت مستقر است. از نظر آنها یکی از مهم ترین عرصه های سیاستگذاری را میبایست، مدیریت تنوعات اجتماعی از جمله تنوعات قومی دانست. یافته های پژوهش نشان می دهد به رغم دستاوردهای قابل توجه سیاستگذاری در این عرصه، عموما تابع ادراک مبتنی از محیط داخلی و خارجی و فقدان راهبردی به سیاستگذاری در باب اقوام ایرانی در دو دهه نخست و ناهماهنگی در اجرای راهبردهای سیاستهای کلان نظام است.
زندحسامی و حقیقتطلب(1392) بیان داشتند که برای توسعه همه جانبه یک کشور مشارکت همه گروه ها مخصوصا جوانان مورد نیاز است. جوانان از آنجای که عمر باقی مانده طولانی و همچنین انرژی فراوانی دارند، میتواند در این راستا مفید فایده فراوان باشند. ولی برخی از ویژگیها و شرایط جامعه معاصر میتواند باعث کاهش مشارکت اجتماعی و در نتیجه انزوا طلبی آنها شود. عدم مشارکت اجتماعی و انزوای اجتماعی به معنای ضعف روابط و پیوندهای اجتماعی افراد با جامعه و نظام حاکم و همچنین با نهادها و سازمان های اجتماعی میباشد. طباطبایی و مرجلیلی(1392) در مطالعهای گزارش کردند که عواملی چون تعلقات تاریخی، تعهدات فرهنگی و میزان اعتماد، اعتقاد به دین از جمله عواملی هستند که در میزان انسجام، اعتماد و مشارکت اجتماعی دانشجویان تاثیر میگذارد، بطور کلی یافته های حاصل از پژوهش آنان نشان می دهد که هرچه تعلقات تاریخی، تعهدات فرهنگی و اعتقادات دینی افزایش یابد، به نسبت میزان اعتماد، انسجام و مشارکت اجتماعی و در کل، سرمایه اجتماعی افزایش می بابد. این نتایج حاصل همسو با یافته های پژوهش حاضر می باشد.
در راستای نتایج به دست آمده میتوان بیان کرد که سیاستهای فرهنگی نظام در راستای رفع تبعیض قومیتی، مذهبی، توسعه عدالت پرورشی، ظلم ستیزی و بیدادستیزی، توجه به بومی گزینی و تسری قوانین در تمامی بخش های کشور میتواند حفظ سرمایه اجتماعی را منجر شود، به طور کلی میزان سرمایه اجتماعی در هر گروه یا جامعهای نشان دهنده میزان اعتماد افراد به یکدیگر است. همچنین وجود میزان قابل قبولی از سرمایه اجتماعی موجب تسهیل کنشهای اجتماعی میشود، به طوری که در مواقع بحرانی میتوان برای حل مشکلات از سرمایه اجتماعی به عنوان اصلیترین منبع حل مشکلات و اصلاح فرآیندهای موجود سود برد. از اینرو شناسایی عوامل موثر در تقویت سرمایه اجتماعی اهمیت بسزایی دارد. از عناصر اصلی سرمایه اجتماعی میتوان به آگاهی به امور عمومی، سیاسی، اجتماعی، وجود انگیزه در افراد جامعه که در پی کسب این دسته از آگاهیها برآیند، اعتماد عمومی به یکدیگر، اعتماد به نهادهای مردمی و دولتی، مشارکت غیر رسمی همیارانه در فعالیتهای داوطلبانه در تشکلهای غیردولتی، خیریهای، مذهبی، اتحادیهها، انجمنهای صنفی و علمی و... اشاره کرد. بر این اساس در مجموع سه عنصر انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت سیاسی مفهوم سازی خواهند شد، اگر سرمایه اجتماعی را ارتباط و شبکههای اجتماعی که میتوانند اطمینان و حس همکاری را در میان افراد جامعه افزایش دهند قلمداد کنیم، آنچه بیش از پیش اهمیت پیدا میکند، نقش سیاست های فرهنگی نهادهای متولی امر در تشکل این سرمایه است. چرا که آنها می توانند زمینه ساز و تسهیل گر حفظ و توسعه ابعاد سرمایه اجتماعی باشند.
در راستای تاثیرگذاری سیاست های فرهنگی بر حفظ اعتماد اجتماعی میتوان بیان داد هنگامی که مسئولین نظام در تمامی سطوح توجه و رسیدگی یکسانی به قومیت های مختلف داشته باشند، قائل به وجود حقوق برابر برای تمامی ادیان و مذاهب باشند، در تلاش برای حکمرانی خوب به منظور مدیریت تنوع مذهبی و فرهنگی باشند، اعتماد اجتماعی در نهاد اجتماع حفظ خواهد شد، این مهم همچنین به واسطه توسعه روندها و فرایندهای عدالت محور در مراجعه به سازمانهای مختلف، ترویج اصول عدالت محور در برنامهها و فعالیتهای مختلف از سوی مسئولین نظام، ایجاد نظم و استواری اجتماعی، تلاش برای گرفتن حقوق مردم ستم دیده، انتصاب و به کار گیری افراد شایسته بومی، نهادینه سازی قانون در تمامی شئونات رفتاری دستگاههای و مسئولان متولی امر و حاکم سازی شرایطی که قانون اتمام حجت تمامی فعالیتها و برنامه ها باشد، میتواند حفظ و توسعه اعتماد اجتماعی را به ارمغان آورد. اعتماد اجتماعي يكي از كاركردهاي مهم و عمده سرمايه اجتماعي است. به عبارت ديگر اگر سرمايه اجتماعي افزايش پيدا كند، اعتماد اجتماعي هم افزايش پيدا ميكند. چون بين سرمايه اجتماعي و اعتماد اجتماعي رابطه مستقمي و مثبتي وجود دارد.
در راستای تاثیرگذاری سیاستهای فرهنگی بر حفظ انسجام اجتماعی میتوان بیان کرد، هنگامی که سطوح مختلف نظام در تلاش برای کاهش شکاف بین قومیت های مختلف و مدیریت آن باشند، اتخاذ تصمیمات مبتنی بر مصحلتهای ملی و قومی باشد، مدیریت سیاسی خردمندانه در روند تصمیمات مد نظر آنها قرار گیرد انسجام اجتماعی در جامعه حفظ و افزایش می یابد، این مهم به واسطه حذف نابرابریهای ساختاری برای تمامی ادیان و مذاهب، برابری در کیفیت زندگی آنها، تامین حقوق اجتماعی فراگیر برای همه اقشار جامعه، دفاع از حقوق مردم در مقابل سوء استفاده برخی از افراد و سازمان ها، پیگیری مطالبات به حق مردم در نظام مبتنی بر عدالت، توسعه بومی هر منطقه متناسب با شرایط و فرصت های موجود، برنامه ریزی برای نخبه پروری و توسعه استعدادهای بومی هرمنطقه، برنامهریزی مدون برای آشنایی اقشار مختلف جامعه با حقوق شهروندی افزایش می یابد و میتوان شاهد پیوند لایه های مختلف جامعه به یکدیگر بود. انسجام اجتماعی از شروط لازم براي فعاليت های اجتماعي است. انسجام اجتماعي به معناي آن است كه گروه وحدت خود را حفظ كرده و با عناصر وحدت بخش خود تطابق و همنوايي داشته باشد. همبستگي و انسجام احساس مسئوليت متقابل بين چند نفر يا چند گروه است كه از آگاهي و اراده برخوردار باشند و حائز يك معناي اخلاقي است كه متضمن وجود انديشه يك وظيفه يا الزام متقابل است و نيز يك معناي مثبت از آن بر ميآيد كه وابستگي متقابل كاركردها، اجزا يا موجودات را در قابل یک كل سازمان يافته به هم پیوند میزند.
در راستای تاثیرگذاری سیاستهای فرهنگی بر حفظ مشارکت سیاسی میتوان بیان کرد که هنگامی ساختار نظام به توسعه برابر بخشهای مختلف کشور با توجه به تفاوتهای قومی از تمامی جنبهها توجه ویژه داشته باشد، محرومیت زدایی در دستور کار باشد، سیاستهای حمایت کننده از تمامی مذاهب و ادیان مورد توجه باشد، تلاش برای تحقق برابری، آزادی و عدالت در تمامی سطوح نظام مورد پیگیری جدی قرار گیرد، مشارکت سیاسی در تمامی سطوح مختلف جامعه افزاش می یابد، این مهم به واسطه توسعه عدالت سیاسی و اقتصادی، بیدادستیزی، توجه به ظرفیت ها و پتانسیل های بومی هر منطقه، عدم به کارگیری افراد از مناطق غیر بومی در پست های کلیدی، معرفی قوانین مختلف از طریق رسانه های جمعی و فراگیر، هموار سازی و تسری قوانین برای پیشبرد اهداف و برنامه میتواند افزایش یابد. مشارکت مردم در امور سیاسی و اجتماعی، یکی از عناصر مهم سرمایه اجتماعی است. این مشارکت در درجه ی اول از طبع اجتماعی انسان ریشه می گیرد. مشارکت در امور اجتماعی، نوعی تعهد و قبول مسئولیت فردی و اجتماعی است که همهی افراد انسانی ناگزیر به پذیرش آن هستند. این تعهد و مسئولیت ممکن است یا در قالب فعالیتهای معین صورت گیرد، مانند بسیاری از رفتارهای اخلاقی و اجتماعی، و یا ساختار حقوقی و اقتصادی به خود بگیرد. در راستای نتایج به دست آمده پیشنهاد های زیر ارائه می شود:
1. پیشنهاد می شود که مسئولان امر در راستای رفع بیشتر تبعیض قومیتی با به کار گیری مدیریت سیاسی خردمندانه از جمله بالا بردن کیفیت زندگی و توجه و رسیدگی به مشکلات و نیازمندهای همه اقشار جامعه شکاف های قومیتی را کاهش دهند و در تصمیمات خود تلاش کنند منافع ملی و قومی را بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد.
2. پیشنهاد می شود که وجود حقوق برابر برای تمامی ادیان و مذاهب بیش از پیش مورد توجه مسئولان قرار گیرد این مهم میتواند از طریق توسعه اصول عام حقوق بشری و اصل عدم تبعیض، افراد متعلق به اقلیتهای دینی را از تمام حقوق انسانی که در قوانین مصوب نظام جمهوری اسلامی ایران به آنها اشاره شده است، مورد توجه قرار گیرد و با تحقیق حکمرانی خوب مدیریت تنوع مذهبی را به عنوان یک راهبرد کلیدی سر لوحه برنامه های خود قرار دهند.
3. پیشنهاد می شود که اصول برابری، آزادی و عدالت در تمامی سطوح نظام همچنان مورد توجه مسئولان قرار گیرد در این راستا میتوان با توزیع عادلانه منابع و امکان فرصت های برابر برای پیشرفت گام های موثری برداشت همچنین تلاش شود بیش از پیش به تامین حقوق اجتماعی و ترویج اصول عدالت محور در برنامه های خرد و کلان کشوری و استانی پرداخته شود.
4. پیشنهاد می شود همچون گذشته پیگیری مطالبات به حق مردم ستم دیده در دستور کار مدیران قرار داشته باشد و دفاع از حقوق مردم در مقابل سوء استفاده برخی از افراد و سازمان (همچون موسسه های پولی و مالی غیر معتبر ) به عنوان یک وظیفه مورد پیگیری جدی مسئولان باشد.
5. پیشنهاد می شود که در برنامه ریزی های خرد و کلان ظرفیت های و پتانسیل هر منطقه مورد استفاده قرار گیرد و مسئولان در تلاش باشند به توسعه هر منطقه متناسب با فرصت ها و تهدید های موجود در آن منطقه به صورت یکسان بپردازنند و سیستمی نهادینه شود که به شناسایی استعدادها و نخبه های هر منطقه به منظور بهره گیری از آنها برای توسعه آن منطقه بپردازد.
6. پیشنهاد می شود که تسری قانون در تمامی سطوح جامعه بیشتر از گذشته مد نظر مسئولان قرار گیرد این مهم میتواند از طریق غنی سازی برنامه های آموزشی و تبلیغاتی در بستر رسانه های جمعی دیداری و نوشتاری و همچنین التزام دولتمران به رعایت قانون محقق شود.
منابع
افتخاری، رضوان(1392). رابطه بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار گردشگری در روستای ابیانه، پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت جهانگردی، دانشگاه علامه طباطبایی.
پیران، پرویز؛ موسوی، میرطاهر و شیانی، ملیحه(1385). کار پایه مفهومی و مفهوم سازی سرمایه اجتماعی (با تاکید بر شرایط ایران)، رفاه اجتماعی، 6(23): 9-45.
پاک سرشت، سلیمان(1393). ملاحظات و راهبردهای ارتقای سرمایه اجتماعی، نشریه راهبرد فرهنگ، 25(1): 71-104.
جاوید، محمدجاوید و ایزدی، اصغر(1390). سرمایه اجتماعی و وضعیت آن در ایران، تهران: پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
زندحسامی، حسام و حقیقت طلب، مریم(1393). شناسايي و رتبه بندي موانع جريان دانش بر اساس چرخه مديريت دانش سازمان، مدیریت صنعتی، 9(1): 1-12.
شب افروزان، صغری(1397). نظریه های سرمایه اجتماعی در توسعه، تهران: نشر وانیا.
طباطبایی ندوشن، سید روح الله و میرجلیلی، علی محمد(1395). تاثیر پذیری امام خمینی از الگوی نظارتی امام علی بر کارگزاران، اسلام و پژوهش های مدیریتی، 5(2): 61-79.
فوکویاما، فرانسیس(1386). پایان نظم: سرمایه اجتماعی و حفظ آن، ترجمه غلامعباس توسلی، تهران: نشر حکایت قلم نوین.
قادری، رضا(1392). بررسی نقش مسائل وموانع اجتماعی واقتصادی توسعه سرمایه گذاری درشهرستان خلخال، پایان نامه کارشناسی ارشد پژوهش علوم اجتماعی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال.
قنبری، سیروس؛ بهشتی راد، رقیه ؛ سلطانزاده، وحید(1394). بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر رفتارهای فرانقشی و تعهد سازمانی: آزمون نقش میانجی مسؤلیت پذیری اجتماعی، نشریه جامعه شناسی نهادهای اجتماعی، 2(6): 9-38.
محمدتقی، جهانبخش و حق پناه، جعفر(1393). روابط سياسي اقتصادي جمهوري اسلامي ايران و فدراسيون روسيه در سايه تحريم هاي غربي درباره مناقشه اوکراين، فصلنامه تحقيقات سياسي و بين المللي، 7(22): 181-210.
مصطفوی، زینب السادات(1391). بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر راهاندازی کسب و کار خانگی، پایا نامه کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی، دانشگاه سیراز.
منظور، داوود و یادی پور، مهدی(1387). سرمایه اجتماعی عامل توسعه اجتماعی و اقتصادی، نشریه راهبرد یاس، 15(3): 140-163.
, M.,(2017). Social capital and family control, Explorations in Economic History;65: 106-114.
Borgonovi,F. (2010). A life-cycle approach to the analysis of the relationship between social capital and health in Britain, Social Science & Medicine; 71 : 1927-1934.
Brunie, A. (2009). Meaningful distinctions within a concept: Relational, collective, and generalized social capital, Social Science Research,38,251–265.
Carmeli, A., Ben-Hador, B., Waldman, D. A., & Rupp, D. E. (2009). How leaders cultivate social capital and nurture employee vigor: Implications for job performance. The Journal of Applied Psychology; 94(6): 1553–1561.
Coleman, J. S, (1996). Social Capital in the Creation of Human Capital, American Journal of Sociology supplement ; 94: 244-251.
, J.B.(2018). Managerial learning from social capital during internationalization, International Business Review, 27(4): 877-892.
Edwards, R. (2004). Present and absent in troubling ways: families and social capital debates. The Sociological Review; (52): 1–21.
, A., , J., & , V.(2018). Political leanings and social capital, Journal of Behavioral and Experimental Economics; 72(2): 95-105.
, M., , C., , M.(2016). Seniors' loyalty to social network sites: Effects of social capital and attachment, International Journal of Information Management;36(6): 1020-1032.
Kline, R.B. (2011). Principles and practice of structural equation modeling. Second Edition, New York: The Guilford Press.
, T., & , G.(2017). Building new social capital with scenario planning, Technological Forecasting and Social Change;124: 51-65.
Liang, Y., Jiang, C., Ma, L., Liu, L., Liu, L.(2017). Government support, social capital and adaptation to urban flooding by residents in the Pearl River Delta area, China, Habitat International,59: 21-31.
Liang, Y., Jiang, C., Ma, L., Liuab, L., Chen, W., & Liua, L.(2017). Government support, social capital and adaptation to urban flooding by residents in the Pearl River Delta area, China, Habitat International; 59:21-31.
Magdol, L.. & Bessel, D. R (2003), Social Capital, Social Currency, and Potable Assets: The Impact or Residential Mobility on Exchanges of Social Support, Personal Relationships; 10:149-169.
, H.(2018). How does time spent on WeChat bolster subjective well-being through social integration and social capital?, Telematics and Informatics; 35(8): 2147-2156.
Putnam,R.D.(1992). Making Democracy Work. New Jercy: Prinseton University Press.
Quaglione, D., Cassetta, E., Crociata, A., Marra, A., & Sarra, A., An assessment of the role of cultural capital on sustainable mobility behaviours: Conceptual framework and empirical evidence, Socio-Economic Planning Sciences, 66: 24-34.
, T.(2018). The influence of parents’ social capital on their children’s transition to vocational training in Germany, Social Networks, 55: 74-85.
, F.(2018). The interaction between social capital, creativity and efficiency in organizations, Thinking Skills and Creativity; 27(1): 92-100.
Stromgren, M., Eriksson, A., Bergman, D., & Dellve, L. (2016). Social capital among healthcare professionals: A prospective study of its importance for job satisfaction, work engagement and engagement in clinical improvements. International Journal of Nursing Studies;53: 116–125.
(2018). Social capital, innovation and economic growth, Journal of Behavioral and Experimental Economics; 73: 46-52.
Research in Transportation Economics, 59:434-440.
Wallis, J., & Dollery, B.(2001). Government Failure, Social Capital and the Appropriateness of the New Zealand Model for Public Sector Reform in Developing Countries, World Development, 29(2): 245-263.
Weil,F., Lee, M.R., & Shihadeh,E.S. (2011). The burdens of social capital: How socially-involved people dealt with stress after Hurricane Katrina, Social Science Research,41(2):1-10.
Wu, B., & Liu, L.(2019). Social capital for rural revitalization in China: A critical evaluation on the government’s new countryside programme in Chengdu, Land Use Policy, 26:103-119.
Analysis of the influential cultural policies of the Islamic Republic System of Iran on maintaining social capital in Khuzestan province
Abstract
This research is aimed at analyzing influential cultural policies Islamic Republic of Iran on Protection of Social capital In Khuzestan. The research method was descriptive survey. The Statistical population Intended including all citizens of Khuzestan province. Using Multi-stage random sampling method, 384 people were selected as the statistical sample. Tool for collecting research data questionnaire was which developed through the Delphi technique. Research data after collection based on the research questions; they were analyzed using exploratory factor analysis. The findings of the study showed that cultural policies such as eliminating ethnic discrimination, eliminating religious discrimination, cultivating justice, waking up, indigenizing, expanding national laws on maintaining social capital in the dimensions of political participation, social cohesion and social trust have a positive and significant effect.
Keywords: Social Capital, Cultural Policies , Citizens.
[1] . Putnam
[2] . Coleman
[3] . Edwards
[4] . Kline