Il Kalhor's approach to the Constitutional Revolution and the Uprising of Salar al-Dawlah
Subject Areas : Journal of History (Tarikh)
1 - Department of Islamic Education, Faculty of Humanities, Islamic Azad University Ilam, Ilam, Iran
Keywords: Kalhor, Uprising, Keywords: the Constitutional, Salar-o-doleh, Davoodkhan,
Abstract :
AylKlhr's approach to the Constitutional Revolution and the Uprising of Salar al-DawlahKalhor tribe was one of the tribes of the Great West and played a key role in Iran's history coincided with the era. Constitutional Revolution and tyranny Minor issues that affect Kalhor build the political process. Doleh in order to achieve power, and some tribes revolted against the constitution along with Tehran and went on to capture the outcome of one of the tribes that had accompanied Kalhor tribe. Therefore, this study sought to analyze the policies of the constitution and rebellion Kalhor is Doleh. The results showed Kalhor rebellion was initially a supporter of the constitutional revolution, but to revolt Doleh has a dual policy, so that the first and the tribe rebelled against the Skinheads Doleh failure, but later allies rebelled and in seeking to suppress the constitutional raised. This study historical research and descriptive-analytic. Since such research to analyze the various dimensions of the components of ethnicity, identity, ... concerning each of them with MyPrdazd rule, finally can be objective framework in the field of people, communities and sectors by tribal and community ShyrhAy with the rule nodes. Kalhor with dual policy toward al-dominated insurgency had caused the collapse of the tribe in the West country, and with the establishment of Reza Shah's role in the politics of the tribe disappeared.Keywords: the Constitutional, Salar-o-doleh, uprising, Kalhor, Davoodkhan
_||_
رویکرد ایل کلهر به مشروطه و قیام سالارالدوله
چکیده
ایل کلهر يكي از ايلات بزرگ غرب ايران است که همزمان با عصر مشروطه در تاريخ ايران نقش مؤثري ایفا نمود. در دوره مشروطیت نوعی خلأ قدرت بوجود آمد که باعث ورود عناصر جدیدتری به ساحت قدرت شد. یکی از این عناصر که در غرب کشور در معادلات شورش سالار الدوله ورود پیدا کرد؛ داوود خان رهبر ایل کلهر بود. فرایند شورش سالارالدوله در غرب کشور نشان می دهد که وی به منظور دست يافتن به قدرت، عليه مشروطه شورش نموده و برخي از ايلات غرب کشور که مهمترین آن ایل کلهر بوده را با خود همراه كرد و در صدد تصرف تهران برآمد. نتايج شورش نشان ميدهد که داوود خان رهبر ايل كلهر نسبت به شورش سالارالدوله سياست دوگانهاي داشته است، به نحوي كه در ابتدا از حاميان انقلاب مشروطه و مخالف شورش بود و در نهاوند موجب شكست سالارالدوله شد، امّا چندي بعد از متحدان شورش شد و در صدد سركوب مشروطه برآمد. به نظر می رسد علت اصلی سیاست دوگانه داوودخان عدم آگاهی و شناخت وی با مفاهیم مشروطیت بوده است.این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. پرسش اصلی مقاله این است که علت سیاست دوگانه داوود خان کلهر در برابر شورش سالارالدوله چه بوده است؟ فرضیه مقاله این است که بیتوجهی دولتمردان و سران مشروطیت به نقش مهم ایل کلهر در تأمین امنیت غرب کشور و عدم آگاهی و بینش صحیح سران ایلات در شناخت ماهیت مشروطیت موجب در پیش گرفتن سیاست دوگانه از سوی داوود خان کلهر در جریان شورش سالار الدوله بوده است.
واژگان کلیدی: مشروطه، سالارالدوله، شورش، ایل كلهر، داوودخان
مقدمـه
جامعهی عشایری کشور سابقهای طولانی در تاریخ و فرهنگ ایران زمین دارد. گونه زیست ایلی ایران به عنوان یکی از کهنترین اشکال زیست، دارای تاریخ پر فراز و نشیبی است. یکی از مهمترین ویژگیهای این شکل زندگی در ایران، برخورداری از ساختار سیاسی – اجتماعی مستقل میباشد که رویدادهای مهم سیاسی – اجتماعی را رقم زده است (آبراهامیان، 34 :1376). اهمیت چنین جایگاهی را میتوان در تشکیل دولتهای سیاسی در ایران ملاحظه کرد. یکی از مهمترین ایلات کرد نشین غرب کشور که نقش اساسی در حوادث سیاسی دوره معاصر بخصوص وقایع مشروطیت داشته است ایل کلهر است. از جمله این حوادث، شورش سالار الدوله برادر محمد علی شاه در غرب کشور بود که ایل کلهر به رهبری داوود خان کلهر در فرازو فرود آن نقشی بی بدیل داشته است.، توضیح آنکه سالارالدوله پسر مظفرالدین شاه از هر فرصتی استفاده میکرد و گاه به هوا خواهی مشروطه و گاهي استبداد درصدد رسیدن به تاج و تخت پادشاهی بود و در این راه به دلیل نفوذی که در مناطق غربی کشور داشت، ایلاتی را با خود همراه ساخت.
حال با عنایت به ویژگیهای اجتماعی و تاریخی جامعه ایران که گویای پیشینهای دیرین و تاریخی پرحادثه است، نمیتوان و نباید از دست آوردها و تجارب تاریخی در تبیین و ترسیم الگوی نظری و عملی مدیریت جامعه و حکومت غفلت کرد.
پیشینۀ تحقیق
محققان و نویسندگان چندی به بررسی نقش ایلات و عشایر به صورت تک نگاری یا در قالب روندهای کلی پرداختهاند. در خصوص ایل کلهر نیز مطالبی به صورت پراکنده و کلی در كتابها به رشتۀ تحریر در آمده است. به طور کلی منابع و مآخذی که در آن به ایل کلهر اشاره شده است به دو دسته تقسیم می شوند ؛ منابع تاریخی و منابع مطالعاتی. مهمترین منابع مطالعاتی که عمده ترین اطلاعات مقاله حاضر برگرفته از آن است عبارت اند از؛ «جغرافیای تاریخی مفصل کرمانشاهان» تألیف محمد علی سلطانی که در چند جلد به چاپ رسیده است که بخشی از آن در بارۀ ایل کلهر است،این منبع اطلاعات دقیق ومفیدی درخصوص پیشینه ایل کلهر از دوران صفویه به بعد بخصوص دوره قاجاریه می دهد. «ایل کلهر در دورۀ مشروطیت» تألیف علیرضا گودرزی، این کتاب اطلاعاتش بیشتر درخصوص حوادث مشروطه ونقش ایل کلهر در این حوادث می باشد.«سیری در تاریخ سیاسی کُرد» تألیف آیت محمدی، این کتاب بیشتر پیشینه ایل کلهردرشهرستان ایوان که دوره ای به عنوان مرکز ایل کلهر بوده راتشریح می نماید.«گُرد کُرد» ، «امیر مخصوص کلهر» تأليف اردشیر کشاورز.این منبع به عنوان یکی از منابع مهم ایل کلهر می باشد که نویسنده اشراف کاملی بر تاریخ ایل کلهر بخصوص در دوره قاجاریه دارد واسناد مهمی این دوره را جمع آوری نموده است. مقاله « ورش سالار الدوله و نقش ایل کلهر» تألیف نادر پروین که آثار بسیار مفیدی در خصوص نقش ایل کلهر در تحولات سیاسی اجتماعی ایران دارد. ایراد اصلی این دسته از منابع به غیر از کتاب آقای گودرزی نیز این است که بیشتر به نقش ایل کلهر در حوادث غرب کشور تمرکز کرده اند و کمتر به شورش سالار الدوله و دوگانگی سیاست داوودخان پرداخته اند.
پيشينۀ تاريخي ایل کلهر(از ابتدا تا دوره مشروطیت)
تا قبل از صفویه درمنابع تاریخی به ایل کلهر چندان اشاره ای نشده است واین منابع ببشتر در مورد کردها به صورت کلی صحبت کرده اند. اما اشاره مستند و مکتوب به ایل کلهر در دوره صفویه به زمان شاه طهماسب برمی گردد.منابع این دوره به شورش ذوالفقارخان موصلو حاکم کلهرها که در بغداد ساکن بود اشاره می کنند. 1 ایرج افشار نیز در تحقیقات خود راجع به حاکمان کردهای کلهر دردوره شاه طهماسب سخن رانده است.( افشار ،1366: 286) به گفته مینورسکی در تذکره الملوک، ایل کلهر در دوره صفویه بیشتر در نواحی ماهیدشت تا مندلی در عراق ساکن بودند.(مینورسکی، 1368: 203 ) در دورۀ شاه عباس، ایل کلهر یکی از دوره های اقتدار خود را پشت سر گذاشته بود.( بدلیسی،412:1364) به طور کلی کردها به دلیل داشتن حس ایرانیگری ، در دوره صفویه کمتر با این حکومت سر سازگاری داشتند. در سفر نامه آنجللو آمده «تمام کردان نسبت به دیگر ایرانیان مسلمانانی کامل عیارترند زیرا ایرانیان به کیش صفویان گرویدهاند، اما کردها این آیین را نپذیرفته اند و اگرچه قبای سرخ میپوشند، ولی در دل نفرتی شدید ازایشان دارند» (آنجللو،1377:371). با شکست طهماسب دوم از عثمانی ها پنج محال(منطقه) از کرمانشاه به عثمانی ها واگذار شد که قلمرو ایل کلهر یکی از آن پنج محال بود که البته با تلاش نادر قلی افشار این پنج محال همچنان جزء ایران باقی ماند.(شعبانی ،1369 :30)
نادر شاه برای جلو گیری از قدرت یافتن این ایل گروه زیادی از اعراب و ترکمانان رابه میان این ایل فرستاد و ایلخان کلهر رانیز کور کرد که به محض فوت نادرشاه افراد ایل کلهر گروه اعراب و ترکمانان را از منطقه حاکمیت خود بیرون کردند.(گلستانه ،1344 :171 ) با به قدرت رسیدن کریم خان ایل کلهر وارد عرصه جدیدی از قدرت سیاسی شد.هنگامی که کریم خان از تسخیر تهران، قزوین و عراق فارغ شد به طرف کرمانشاه آمد. در اسلام آباد غرب بزرگان ایل کلهر از او استقبال شایانی به عمل آوردند.به همین جهت کریم خان در این دیدار یک وصلت سیاسی با ایل کلهر انجام داد و «قدم خیر» دختر علی خان کلهر که در این زمان ریاست ایل را بر عهده داشت به عقد خویش درآورد.( ورهرام،1368 :43 ) در بین مردم محلی معروف است که کریم عده ای از سواران ایل کلهر را با خود به شیراز برد که جد بزرگ داوود خان سهام الممالک،دربین این عده بود. درواقع میتوان گفت سنگ بنای قدرت گیری داوود خان از شیراز شروع شد.ماجرا از آنجا شروع شد که جد بزرگ داوود خان به نام «صفر لک» پسری داشت به نام «عبدالمحمد» که از مشاورین کریم خان زند بود.(گودرزی ، 32:1381) پس از گذشت چند سال بنا بر دلایلی نا معلوم شخص اخیر توسط علی خان کلهر رئیس ایل کلهر کور گردید. عبد المحمد که ماندن در بین ایل کلهررا به سود خود ندید راهی شهرستان گیلانغرب گردید و با کمک سه برادرش توانست جاه و مقامی در منطقه کسب کند. پس از یک سری فعل و انفعالات ریاست ایل کلهر به عباس خان پدر داوود خان رسید و او نیز در سایه کمک و یاری سایر تیره های کرد منطقه توانست قلمرو خود را گسترش دهد.چون عباس خان در سال 1296قمری از جانب حکومت وقت(قاجاریه) دستگیر شد امورات ایل را بر عهده داوود خان گذاشت.(کشاورز ،136:1377)به گفته «دیوید مک داول» داوودخان فردی زبون و در ابتدا نوکر یک خان بود و قدرت را از طریق حیله گری به دست آورد . به عنوان نمونه وی در سال 1910 میلادی قلاع شیرخان سنجابی را منهدم کرد در حالی که قرآن را مهر کرده بود که چنین نکند.( مک داول، 151: 157) به همین جهت چون درابتدا از قدرت و صداقت سیاسی اکبر خان رئیس ایل «سیاه سیاه» می ترسید به عراق فرار کرد. سرانجام وی با خواهش و تمنا کردن از اکبرخان و با این جمله که من « در عراق رنگ و بوی عرب به خود گرفتم و دیگر مزاحمتی ایجاد نخواهم کرد »به گیلانغرب برگشت. در حالی که این سخن فقط تزویر و حقه بود، چون وی بعد از بازگشت از عراق درحالی که اکبر خان را به میهمانی دعوت کرده و سوگند یاد کرده بود که به وی آسیبی نرساند در اقدامی ناجوانمردانه اکبر خان را به قتل رساند. داوود خان از طریق این حیله گری چنان قدرتی به هم زد که حتی باعث ترس و وحشت حاکم کرمانشاه یعنی اقبال الدوله کاشانی گردید. (بشیری ،ج2، 1363: 384 -385 ) می توان گفت سنگ بنای قدرتگیری داوود خان از قتل ناجوانمردانه اکبرخان رئیس ایل سیاه سیاه شروع شد. قدرت وی چنان زیاد شد که در سال 1320 قمری از جانب حکمران جدید کرمانشاه با لقب«سردارمظفر»به ایل بیگی ایل کلهرانتخاب شد. در گزیده اسنادعبدالحسین میرزا فرمانفرما آمده است :«طایفه کلهراز بزرگترین طوایف کرمانشاهان و متجاوز ازدوازده هزارخانوار است ...از ده سال به این طرف که داوود خان کدخدای طایفه کلهر، قدرت و استیلای فوق العاده به هم رساند مرحوم علاء الدوله حکومت کلهر رابه داوودخان شخصا"واگذار کرد».(فرمانفرما،1366 :794)سر جرج بارکلی سفیر انگلیس در ایران در گزارش خود به سر ادوارد گری وزیر خارجه انگلیس در مورخه7 ذی القعده 1326 قمری می نویسد:« داوود خان خود را به طور کلی از حاکمیت محلی خارج دانسته و از هیچ کس بیم ندارد نتیجه آن ، این است که طرق در ید طایفه داوود خان است...اگر داوود خان تنبیه نشود آن ولایات متدرجا" برای اروپاییان ناامن خواهد شد و به تجارت انگلیس که مقدار متنابهی است سکته خواهد آمد». (بشیری،ج2، 1363: 384 -385 ) از این به بعد داوود خان توانست در اتحادیه های فرا منطقه ای شرکت جوید به طوری که در جریان شورشهای سالارالدوله نقش اساسی و کلیدی داشت .
زندگينامه سالار الدوله
سالارالدوله پسر سوم مظفرالدین شاه در سال 1298 ه.ق در شهر تبریز به دنیا آمد (بامداد، ج 1، 48:1371). کسروی از او به عنوان شاهزادهاي سبک سر و سبک مغز یاد میکند (کسروی،346:1370). وي در سال 1315 ه.ق به حکمرانی كرمانشاهان منصوب شد (عاقلی، ج 1، 13:1372). او در مدت شش ماه حاكميتش به مردم ظلم و تعدی زيادي کرد و مردم کرمانشاه از او به مظفرالدین شاه شکایت كردند، مظفرالدین شاه او را عزل كرد. سپس در سال 1318 ه.ق فرمانروایی خوزستان، لرستان، بروجرد، بختیاری و ریاست ایلات آن حدود به سالارالدوله واگذار شد. در سال 1323 ه.ق حکومت همدان و کردستان را به او دادند و به کردستان رفت (مردوخ، 232:1351). به دلیل ظلم و ستم و جنایت او به مردم کردستان از حكمراني كردستان عزل شد. او بعد از بر کناری از حكمراني، مدتی در اعتراض و نارضایتی به سر برد تا این که در سال 1325 ه.ق دست به شورش زد.
شورش سالارالدوله و مجلس اول
پس از آن که محمدعلی شاه به سلطنت رسيد، سالارالدوله از سر غرور و لجاجت در مقابل تصمیم شاه مبنی بر برکناری او از حکومت بروجرد و لرستان مخالفت کرده و از آمدن به تهران سر باز زد (کرمانی، ج 4، 68:1377). سالارالدوله به دلیل فشار زیاد از طرف مرکز، عاقبت تسلیم خواست آن ها شده به تهران رفت. سالارالدوله پس از مدتي بدون اجازه تهران را ترك كرد. «بی خبر و بي اجازه دولت مسافرت بروجرد و لرستان اختیار کرد، یکسره رفت در میان ایل نظرعلی خان وارد شد» (محیط مافی، ج 1، 1367:300). او پس از ورود به لرستان و بروجرد رؤسای ایلات و عشایر آن حدود از جمله نظرعلی خان پدر زن خود را دعوت کرد و آن ها را از نیات خود مبنی بر شورش علیه محمدعلی شاه آگاه ساخت. گروههایي به خاطر این که او خود را طرفدار مشروطه اعلام نموده بود به او پیوستند (کسروی، 367:1370). سالارالدوله پس از شورش اوایل سال 1325 ه.ق موقعیت را برای حمله به تهران آماده دید.
سالارالدوله پس از شورش براي تأمين آذوقۀ اردوی خود به غارت روستاها پرداخت، به طوری که مردم نهاوند و اهالی اطراف آن بارها از وي به دولت و مجلس شکایت كردند. دولت برای مقابله با قوای شورشی اقدام مؤثري برای سركوب سالارالدوله انجام نداد. مجلس که داعیه دار مشروطه بود از این شورش احساس خطر ميكرد. مردم دائماً از وزارت داخله دفع شورش سالارالدوله در نهاوند را خواستار شدند. مجلس برای مقابله با سالارالدوله اعلامیهای منتشر کرد و در صدد تهیۀ قوا برآمد. از طرفی شاه و دولت دست به هیچ اقدامی نمیزند. آن ها فکر میکردند با شورش سالارالدوله، مشروطه خواهان از صحنه خارج خواهند شد، به همین خاطر در برابر شورش او مسامحه به خرج میدادند تا این که عاقبت شورش سالارالدوله تاج و تخت محمدعلی شاه را نیز تهدید کرد که با این وضع دولتیان به خود آمده با نمايندگان مجلس متحد شدند (گودرزی،1381: 56-55). سالارالدوله به دلیل عدم همراهي نهاوند با وي، شهر را به توپ بست و عملاً جنگ را شروع کرد. بعد از این حرکت، محمدعلی شاه احساس خطر کرد؛ و مجبور شد با مشروطه خواهان راه مسالمت در پيش گيرد (ملک زاه، ج 3،480:1371).
داوود خان و مخالفت با سالار الدوله
داوودخان به منطور سركوب شورش سالارالدوله در ابتدا 200 نفر سواران زبدۀ ایل کلهر را به فرماندهي جوانمیرخان پسرش به سمت نهاوند اعزام و خود نیز به همراه 2000 نفر به دنبال آن ها حرکت كرد (گودرزی،1381: 61-60). در اين شرايط سالارالدوله با اشخاص صاحب نفوذی مانند حاجی محمد مهدی در كرمانشاه که سردستگی مشروطه طلبان را بر عهده داشت مکاتبه کرده و از او خواست که با او همراهی نماید (ملک زاده، ج 3، 480:1371). امّا سالارالدوله از این مکاتبات نتیجهای نگرفت؛ زیرا مشروطه طلبان با او همکاری نکرده و میدانستند که سالارالدوله هم برای به دست آوردن تاج و تخت چنین اقداماتی انجام داده است. سالارالدوله میخواست قبل از رسیدن ایل کلهر به نهاوند، قوای دولتی و کمکی آن ها را شکست داده به طرف تهران حمله كند. عبدالله خان همدانی و جهانشاه خان زنجانی که در 26 ربیع الثانی 1325 ه.ق، زودتر به نهاوند وارد شده بودند، با نیروهای سالارالدوله درگیر و شکست خوردند. ايل کلهر با ورودشان به نهاوند با آن كه خستۀ راه بودند حمله را آغاز كرده و به جنگ پرداختند (محیط مافی، ج 1، 1363:318) و شکست قوای سالارالدوله را حتمی كردند و با تاریک شدن هوا دو طرف دست از جنگ کشیدند (گودرزی، 1381:61). بيشترين تلفات در اين جنگ مربوط به سپاه عبدالله خان همداني بود و از ایل کلهر هم چند نفر زخمی شد (محیط مافی، ج 1، 1363:319). به دليل فشار نيروهاي كلهر بر سپاه شورشي، روز بعد آن ها فرار كرده (همان:320) و سالارالدوله به کرمانشاه متواري شد و در قنسولخانۀ انگلیس پناهنده و سپس تحویل نمایندۀ دولت داده شد و او را به تهران اعزام كردند (فریدالملک همدانی،1354:275). نورالدوله (نورالسلطنه) مادر و محمدرضا میرزا پسرش با وساطت برخي، محمدعلی شاه او را عفو كرد، ولي او را در یکی از قصرهای عشرت آباد توقیف کردند (ملک زاده، ج 2، 1363:259).در این مرحله از مبارزه مشروطه خواهان با سالارالدوله شورشی ،داوودخان رییس ایل کلهر با واقع بینی ودرک اوضاع واینکه ادامه حمایتش از سالارالدوله باعث ناکامی وی خواهد شد سیاستی واقع بینانه درمقابل شورش سالارالدوله درپیش گرفت وبا رشادت سواران ایل کلهر باعث شکست سالارالدوله گردید.
تغيير سياست ايل كلهر و حمايت از سالارالدوله و علل آن
پس از خلع محمدعلی شاه از سلطنت در سال 1329 ه.ق، توسط مشروطه خواهان، وی براي دست يابي به تاج و تخت با برادران خود سالارالدوله و شعاع السلطنه ارتباط برقرار ساخت. شاه مخلوع، سالارالدوله را در وین ملاقات کرد و او را به خاطر آشنایی با عشایر و ایلات غرب كشور به کمک خویش خواند. آن ها پس از تبادل نظر در زمینۀ چگونگی حرکت و تعیین سمت و سوی حملات خود به تهران، تصمیم بر این شد که شاه مخلوع با حمایت شاهسونها و دیگر هواداران خود از جانب شمال کشور حمله کند و سالارالدوله پس از تدارک كردهاي غرب ایران از جانب غرب حرکت کرده و دولت مشروطه را از چند جهت در تنگنا قرار دهند. پس از توافق لازم بین محمدعلی شاه و سالارالدوله، سالارالدوله به غرب ايران رفت و پس از تدارک قوای عشایری آن جا منتظر ماند تا محمدعلی شاه مخلوع از شمال کشور، دولت مشروطه را مورد حمله قرار دهند (دولت آبادی، ج 3، 1376:1760). سالارالدوله، عباس خان ظفر السلطان را به سوی داوودخان کلهر ایلخان بزرگ ایل کلهر و غلامرضا خان ابوقداره والی پشتکوه فرستاد تا آن ها را به همراهی خویش دعوت نماید. داوودخان و غلامرضا خان دعوت او را پذیرفته، قرآنی را به مُهرخویش مهمور کرده برای سالارالدوله ارسال کردند (بشیری، ج 5، 1363:1197). سالارالدوله که از توانایی داوود خان مطلع بود، طی حکمی او را به عنوان مسئول جمع آوری قشون از میان کلهرها و دیگر ایلات اطراف منسوب كرد.
اما نکته مهم واکاوی علل تغییر سیاست داوود خان در قبال شورش سالار الدوله است ؛ به نظر می رسد اوّلین نکته برخورد نامناسبی است که از طرف مجلس و مأمورین دولت در کرمانشاه پس از پیروزی داوودخان بر سالارالدوله در نهاوند با او داشتند. در این هنگام نه تنها از او تقدیر و تشکر رسمی به عمل نیامد. بلکه حکمران کرمانشاه این پیروزی را به خود منسوب ساخته و بنای مخالفت با ایل کلهر را پی ریخت، زیرا میترسید که این پیروزی باعث افزایش قدرت سیاسی، نظامی و روحی داوود خان در منطقه گردد و در دراز مدت برای او و ایلات دیگر غرب مشکل آفرین گردد. داوود خان این مسئله را به دل گرفته و به گفتۀ معتمدین آن چنان با بی مهری با او رفتار شد که همیشه میگفت: «کاش به نهاوند نرفته بودم»، به این ترتیب به فکر انتقام افتاد و در صدد فرصتی بود تا جواب اعمال آن ها را پس داده و انتقام این بی توجهیها را بگیرد. مسئلۀ ديگر این بود که حاکمان کرمانشاه چون ظهیرالدوله و بعد از وی نظام السلطنه اقتدار داوودخان را تحمل نکردند و حتی نظام السلطنه قشونی مرکب از 2000 نفر از سواران ایلات اطراف کرمانشاه را جمع آوری کرده و به داوودخان حمله كرده که در ماهیدشت از سواران کلهر شکست خورند. این شکست سبب شد که نظام السلطنه از دولت مرکزی خواستار عزل داوودخان از ایلخانی ایل کلهر شود، با آن كه دولت مرکزی موافقت كرد، امّا قدرت داوودخان در منطقه باعث شد که این تصمیم هرگز عملی نگردد. پس از نظام السلطنه، رکن الدوله به حکمرانی کرمانشاه منصوب شد که اقدامات او در راستای ادامۀ کارهای حکمران سابق بود. همراهی ايلات متعدد با محمدعلی میرزا و برادرانش برای تصاحب تاج و تخت از دست رفته از ديگر عوامل گرايش ايل كلهر به سالارالدوله شد. همچنين داوود خان فکر میکرد که محمدعلی شاه و متحدینش پیروز خواهند شد و به همین دلیل به وعدههای سالارالدوله اعتماد کرده و اعتقاد داشت در صورت پیروزی لااقل به عنوان حاکم غرب کشور منصوب خواهد شد (بشیری،ج4، 1363 : 834 )
با توجه به این زمینه ها و علل بود که داوودخان پس از آن که سالارالدوله رؤسای محلی و سرکردگان ایلات و طوایف کردستان را با خویش همراه ساخت و در اوایل شعبان 1329 ه.ق وارد کرمانشاه شد ، به او پیوست. سالارالدوله نیز پس از اطمینان از پشتیبانی ایل کلهر، به داوودخان و پسرش علیاکبر خان دستور داد تا به ماهیدشت رفته و به جمع آوري عشایر پرداخته و آمادۀ برای حرکت به سمت تهران باشند (بشیری،ج5، 1363 : 1159 ). سالارالدوله سعی کرد قبل از محمدعلی میرزا به تهران لشکر کشی کند چون میترسید اگر اردوی محمدعلی میرزا بر دولت مشروطه پیروز شود، احتمالاً تمام اقدامات او نقش بر آب شده و حتی ممکن بود محمدعلی میرزا با ایشان به عنوان یک شورشی برخورد کند به همین دلیل پس از توافقاتی که با روسای ایلات غرب ایران به عمل آورد، به سمت همدان و تهران حركت كرد. لشكر سالارالدوله حدود بيست هزار نفر بودند (بشیری، ج 6، 1363:1287). در ملاير عبداللهخان همداني به جنگ با سالار پرداخت و شكست خورد (کسروی،1370:190). سالارالدوله با آگاهي از شکست قوای محمدعلی میرزا در شمال کشور اقدامات خود را متوقف نکرد، بلکه خود را شاه خواند و حتی لباس شاهی پوشیده و سکه به نام خود ضرب کرد (عاقلی، ج 1، 1372:85) و تاجي را بر سر خود گذاشت (ملک زاده، ج 7، 1371:1435).
شکست سالارالدوله و مواضع ايل كلهر
سالارالدوله که خود را بیرقیب میدید در 24 رمضان 1329 ه.ق اردوی سي هزار نفری خود را به سوی ساوه حرکت داد. سالارالدوله پس از یک هفته به حوالی نوبران ساوه رسيد. او دستور داد تا در آن جا سنگر بندی نموده و خود را برای جنگ با اردوی دولتی آماده نمایند. یفرم خان فرمانده مجاهدین به سمت ساوه حرکت کرد و با شصت تیرهایی که همراه داشتند کار را بر همراهان سالارالدوله سخت کردند. نيروهاي دولتی با دو هزار سوار بختیاری و دو عراده توپ در نوبران ساوه (دانشور،1350:88) علیرغم رشادت ايلات كلهر و پشتكوه شورشيان را دچار گسیختگی و شكست كردند. پس از شکست قوای سالارالدوله ايلات مذكور در بازگشت و فرار به سوي غرب ايران، به غارت اموال مردم پرداختند (شميم، 1384: 545، اكبري، 1386: 507).
از مجموع اقدامات صورت گرفته توسط سالار الدوله ميتوان گفت دلايل شكست شورش سالار الدوله عبارتند از:
1- وحشت دولت و مجلس و مشروطه خواهان از كثرت سپاه سي هزار نفري ايلات و عشاير در معيت سالار الدوله
2- ترس از تحريك و تشويق ديگر ايلات و عشاير غرب
3- برخورد قواي دولتي به فرماندهي يفرم خان با قشون محلي سالار الدوله
4- همكاري سرداران بختياري با قواي دولتي در سركوب سالار الدوله
5- تضعيف و تخريب سازماندهي در ايل كلهر و متلاشي شدن اركان اصلي آن
6- كشته شدن داوودخان در درگيري با قواي دولتي
سپاه سالارالدوله بعد از شكست به كرمانشاه عقب نشيني كرد و آن جا را تصرف كرد (فرید الملک همدانی، 1354:393). وي نزدیک به یک ماه در کرمانشاه بود و به تدارک قوا پرداخت و هر روز بر تعداد قوای او افزوده میشد. در سال 1330 ه.ق ايلات غرب كشور بار ديگر به حمايت از سالار الدوله پرداختند. نيروهاي دولتي براي سركوبي نهايي شورش به سمت كرمانشاه حركت كرده و در اين شرايط ایل کلهر که از قبل در منطقۀ چمچمال «صحنه» سنگر گرفته بودند با آمدن قوای دولتی آن ها را با مشکل مواجه ساختند، زیرا قوای دولتی پس از جنگ شورجه خستگی بر آن ها متوالی شده بود، امّا این پیروزی دیری نپایید یک سری عوامل دست به دست هم داده توان جنگجویان ایل کلهر را كاهش داد، به طوری که در اندک زمانی شکست در اردوی داوودخان افتاد و همگی پراکنده شدند. یکی از این مسائل فرار سالارالدوله به طرف لُرستان بود. فرار وي روحیۀ کلهرها را کاهش داد، مسئلۀ دیگر تیر خوردن داوودخان بود كه شیرازۀ ایل کلهر و دیگر ایلات را از هم پاشاند. پس از شکست صحنه و کشته شدن داوودخان و فرزندش علیاکبر خان ایل کلهر تا دیر زمانی در آشوب و هرج و مرج به سر میبرد تا این که فرمانفرما که از توان نظامی ایل کلهر و نقش آن ها در منطقه با خبر بود برای جلب اعتماد آن ها سلیمان خان پسر داوودخان با لقب امیر اعظمی را به ریاست العشایر کلهر انتخاب کرد. این موضوع سبب شد که تا حدودی آرامش بر ایل کلهر حکم فرما شود (دانشور، 1335:112)
نتیجه
درمجموع میتوان گفت که اوراق تاریخ ایران، مشحون از تحرکات ایلی و عشایری است. جامعهی ایلی در ایران در کنار گونههای زیست شهری – روستایی یکی از ژرفترین و گسترده ترین ساختارهای اجتماعی ایران بوده و نقش مهمی در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران ایفا کرده است. یافتهها و دریافتههای تاریخ دوره مورد پژوهش در زمینه موضوع فوق نشان دهنده اجازه بروز فعالیتهای سران ایلی در عرصههای سیاسی – اجتماعی داخلی میباشد که ریشه آن را باید در فضای بوجود آمده در دوره زمانی مورد پژوهش جستجو نمود. نتايج شورش سالار الدوله نشان ميدهد که داوود خان رهبر ايل كلهر نسبت به شورش سالارالدوله سياست دوگانهاي داشته است، به نحوي كه در ابتدا از حاميان انقلاب مشروطه و مخالف شورش بود و در نهاوند موجب شكست سالارالدوله شد، امّا چندي بعد از متحدان شورش شد و در صدد سركوب مشروطه برآمد. از این رو داوودخان در جریان شورش اوّليۀ سالارالدوله در سال 1325 ه.ق در نهاوند نيروهاي سالارالدوله را با کمک قوای دولتی از پای درآورد. در اين مقطع تاريخي ايل كلهر از هواداران و حاميان مشروطه بوده است، امّا به دليل بي مهري دولت و مجلس مشروطه نسبت به ايل كلهر ، انتساب پيروزي ايل كلهر بر شورش سالارالدوله در سال 1325 ه.ق از سوي حكمران كرمانشاه به خود، پيوستن قبايل زيادي به محمدعلی شاه مخلوع در 1329 ه.ق و حمايت برادرانش از او برای تصاحب تاج و تخت از دست رفته سبب شد که ایل کلهر به حمایت از سالارالدوله پرداخته تا در صورت پیروزی نقش عمدهاي در ادارۀ کشور ایفا کند. همان طور که در فرضیه مقاله هم آمد، نادیده گرفتن موقعیت مهم امنیت این ایل در غرب کشور سبب همراهی آن با شورش سالارالدوله شد؛ اگرچه این شورش به دلیل جاهطلبیهای سالارالدوله نمیتوانست موجه باشد. با این حال، شكست سالارالدوله از نيروهاي دولتي در نوبران ساوه و كشته شدن داوودخان در جنگ «صحنه» موجب از بين رفتن اقتدار ايل كلهر در غرب كشور گرديد. بررسی تاریخ ایل کلهر نشان دهنده آن بود که بحرانهای داخلی تضعیف موجودیت جوامع ایلی را تسریع نموده و سر انجام ضعیف و معدوم ساخته است، البته نقش سیاسی ایل کلهر که فراز و نشیبها و شتاب زیادی در دوره مورد پژوهش داشته در پایان کند و در بعضی موارد متوقف گردید، اما به کلی از میان نرفت.
منابع و مأخذ
1- آبراهامیان، یرواند،1376، مقالاتی در جامعه شناسی سیاسی ایران، ترجمه سهیلا ترابی فارسانی، تهران، نشر شیرازه.
2- آنجللو، 1377، سفرنامه ونیزیها در ایران ، ترجمه منوچهر امیری ، تهران: خوارزمی.
3- احمدی ، حمید،1388، بنیادهای هویت ملی ایران ، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم
4-افشار، ایرج، 1366، مقدمه ای بر شناخت ایل ها، چادر نشینان و طوایف عشایری ایران، ج2 ، تهران: هما.
5- اکبری، مرتضی،1386، تاریخ استان ایلام از آغاز تا سقوط قاجاریه، قم ؛ فقه.
6- بامداد، مهدی،1371، شرح رجال ایران، ج1، تهران: زوار.
7- بدلیسی، امیرشرف خان، 1364، شرفنامه بدلیسی، تهران: علی اکبر علمی.
8- رهربرن،کلاوس میشائل ،1375، نظام ایالات در دوره صفویه، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
9- بشیری، احمد، 1363، کتاب آبی(گزارشهای محرمانه وزارت امورخارجه انگلیس درباره انقلاب مشروطه ایران)، ج 8، تهران: نشر نو.
10- پروین، نادر1385 ، «شورش سالار الدوله و نقش ایل کلهر»، فصلنامه مطالعات تاریخی،ش 15، صص42 -79.
11- دانشور، نورالله، 1325، تاریخ مشروطه (جنبش وطن پرستان اصفهان و بختیاری)، حواشی و توضیحات حسین سعادت نوری، تهران: کتابخانه دانش.
12- دولت آبادی، یحیی، 1371، حیات یحیی، تهران: انتشارات عطار و انتشارات فردوس.
13- شعبانی رضا،1369، تاریخ اجتماعی ایران در عصر افشاریه، تهران: نوین.
14- شمیم، علی اصغر، 1374، ایران در دوره سلطنت قاجار، تهران: مدبر.
15- عاقلی، باقر، 1372، روز شمار تاریخ ایران، ج1، تهران: نشر گفتار.
16- فرمانفرما ، عبدالحسین میرزا ، 1366،گزیده اسناد، تهران: نشر تاریخ ایران.
17- فریدالملک همدانی، میرزا محمدعلی خان، 1354، خاطرات فرید ( از 1291تا 1334 ه.ق) گردآورنده مسعود فرید (قراگزلو)، تهران: زوار.
18- کرمانی، ناظم الاسلام، 1377، تاریخ بیداری ایرانیان به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانی، ج4: تهران: نشر پیکان.
19- کسروی، احمد، 1370، تاریخ مشروطه ایران، تهران: امیرکبیر.
20- کشاورز، اردشیر، 1377، گرد کرد، کرمانشاه: طاقبستان.
21- گلستانه، ابوالحسن، 1344، مجمل التواریخ، تهران: ابن سینا.
22- گودرزی، علیرضا، 1381، ایل کلهر در دوره مشروطیت، کرمانشاه: انتشارات کرمانشاه.
23- محیط مافی، هاشم، 1363، مقدمات مشروطیت، ج1. تهران: انتشارات فردوسی و علمی.
24- مردوخ، شیخ محمد، 1351، کرد و کردستان. تهران: غریقی.
25- مک داول ، دیوید،1380،تاریخ معاصر کرد، ترجمه ابراهیم یونسی ، تهران:پانیذ.
26- ملک زاده، مهدی، 1371، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران. ج3. تهران: انتشارات علمی.
27- مینورسکی، 1368، سازمان اداری حکومت صفوی. ترجمه مسعود، رجب نیا، تهران: امیرکبیر.
28- ورهرام، غلامرضا، 1368، تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران در عصر زند. تهران: معین.
29 - وزارت خارجه 371 /953 نامه بارکلی به گری ، تهران ، 23 ژانویه 1910 ، پیوست شماره 9 نامه اسمارت به بارکلی ، تبریز ، 3 ژانویه 1910.
Ayl Kalhor, Salar al-Dawlah rebellion and constitutional movement
Abstract
Kalhor is one of the biggest tribes in western Iran that played a significant role in Iran's history at the time of. Mashruteh Era. At this time, there was a sort of reign lack that paved the ground for newer elements to gain the power. Davood Khan, he leader for Kalhor tribe, was one of such elements who entered the interactions of Salar Aldoleh's uprising. This uprising processes imply that Davood Khan rose up against Mashruteh, because he wanted to gain power .Therefore, he brought along some western states of which Kalhor was the most important with him and planned to take over Tehran. The rebellion consequences shows that Davood Khan had taken a double policy towards Salar Aldoleh rebellion , as he primarily was a supporter of Mashruteh revolution, and an opponent to the uprising so that he caused Salar Aldoleh's defeat. However, he, later on, became a supporter of the rebellion and decided to suppress Mashruteh. Lack of knowledge and recognition of Mashruteh concepts seem to be the main causes of Davood Khan's double policy towards it.
Keywords: Mashruteh, Salar Aldoleh, rebellion, Kalhor tribe, Davood Khan
Ayl¬Klhr's approach to the Constitutional Revolution and the Uprising of Salar al-Dawlah
Kalhor tribe was one of the tribes of the Great West and played a key role in Iran's history coincided with the era. Constitutional Revolution and tyranny Minor issues that affect Kalhor build the political process. Doleh in order to achieve power, and some tribes revolted against the constitution along with Tehran and went on to capture the outcome of one of the tribes that had accompanied Kalhor tribe. Therefore, this study sought to analyze the policies of the constitution and rebellion Kalhor is Doleh. The results showed Kalhor rebellion was initially a supporter of the constitutional revolution, but to revolt Doleh has a dual policy, so that the first and the tribe rebelled against the Skinheads Doleh failure, but later allies rebelled and in seeking to suppress the constitutional raised. This study historical research and descriptive-analytic. Since such research to analyze the various dimensions of the components of ethnicity, identity, ... concerning each of them with My¬Prdazd rule, finally can be objective framework in the field of people, communities and sectors by tribal and community Shyrh¬Ay with the rule nodes. Kalhor with dual policy toward al-dominated insurgency had caused the collapse of the tribe in the West country, and with the establishment of Reza Shah's role in the politics of the tribe disappeared.
Keywords: the Constitutional, Salar-o-doleh, uprising, Kalhor, Davoodkhan
[1] 1- رک : احسن التواریخ ،حسن بیگ روملو، ج 12 ،صص272 ،273 و 293 ؛ تکملة الاخبار، عبدی بیگ شیرازی، صص64-66؛ جواهرالاخبار، بوداق قزوینی صص156 ،157و159؛ تاریخ ایلچی نظامشاه، خورشاه بن قباد حسینی، ، صص97-105.