Total factor productivity index of crop sub-sector in Iran and its determinants
Subject Areas : Agricultural Economics Researchmohammad reza yousefi 1 , yaaghob zeraatkish 2 , Reza Moghaddasi 3
1 - Islamic Azad University
2 - azad u.
3 - Islamic Azad University
Keywords: Total factor Prpductivity, Crop sub-sector, Seemingly unreleated regression equations,
Abstract :
This study was conducted with the aim of measuring the productivity index of all factors of production in agriculture and identifying the structures affecting it in 20 provinces of the country. In the first step, the productivity index of all factors of production under the agricultural sector in each of the studied provinces was measured and analyzed using the non-parametric approach of Malmquist productivity index hidden in data envelopment analysis (DEA-MQI) and data of crop years 1387 to 1397. In the second step, using the system of apparently unrelated regression equations (SURE), the factors affecting the increase in productivity index of all of production of the agricultural sub-sector of the studied provinces were estimated.Based on the research findings, the total factor productivity index of agricultural production sub-sector of Qazvin and Ilam provinces has the highest and lowest average factor productivity index, respectively. development of agricultural conversion and processing industries, extension training of farmers, crop insurance and intensity of mechanization have a positive and increasing effect on total productivity of agricultural sub-sectors. The provinces under study
هایلایت قرمز :داور اول –هایلایت زرد :داور دوم
بررسی شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت در ايران و عوامل موثر بر آن
Total factor productivity index of crop sub-sector in Iran and its determinants
چکیده
این پژوهش با هدف سنجش شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت و شناخت سازههای موثر بر آن در 20 استان کشور انجام شده است. برای این منظور در گام نخست شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیر بخش زراعت در هر یک از استانهای مورد بررسی با کاربست رویکرد ناپارامتری شاخص بهرهوری مالمکوئیست مستتر در تحلیل پوششی دادهها (DEA-MQI) و دادههای سالهای زراعی 1388 تا 1397 اندازهگیری و تحلیل گردید. در گام دوم با بهرهمندی از سیستم معادلات رگرسیونی ظاهرا نامرتبط (SURE)، عوامل موثر بر افزایش شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استانهای مورد بررسی برآورد شد. بر اساس یافتههای تحقیق شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استانهای قزوین و ایلام به ترتیب دارای بیشترین و کمترین میانگین شاخص بهرهوری کل عوامل میباشد که 09/1 و 703/0 است. این شاخص در همه استانها دارای فراز و نشیبهای سالانه بوده اما با این حال میانگین آن در استانهای قزوین، بوشهر، گلستان، خراسان رضوی، همدان، کردستان، فارس، اصفهان، زنجان، مازندران، آذربایجان غربی، خراسان شمالی و خوزستان بزرگتر از یک و بیانگر رشد بهرهوری کل عوامل در زیربخش زراعت بخش کشاورزی استانهای مذکور میباشد. اما زیربخش زراعت استانهای کرمانشاه، خراسان جنوبی، لرستان، آذربایجان شرقی و ایلام تنزل بهرهوری کل عوامل را تجربه نمودهاند به طوریکه میانگین شاخص بهرهوری کل عوامل آنها کمتر از یک (981/0 ، 963/0 ، 953/0 ، 943/0 ، 925/0 ، 923/0 و 703/0 ) بوده است. همچنین بر پایه نتایج تخمین سیستم معادلات رگرسیونی ظاهرا نامرتبط، در اغلب استانهای مورد بررسی سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه کشاورزی، توسعه صنایع تبدیل و فرآوری تولیدات کشاورزی، آموزشهای ترویجی کشاورزان، بیمه محصولات زراعی و شدت مکانیزاسیون دارای تاثیر مثبت و فزاینده بر بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استانهای مورد بررسی بودهاند. با اینحال در برخی استانها شدت مکانیزاسیون و سیاست حمایتی بیمه اراضی زراعی فاقد تاثیر مثبت و فزاینده بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت بوده و یا تاثیر مغایر با انتظارات داشتهاند.
واژههای کلیدی : بهرهوری کل عوامل، زیربخش زراعت، معادلات ظاهرا نامرتبط، شاخص بهرهوری مالمکویست.
طبقهبندی JEL : O320, Q120, Q160
مقدمه
امروزه در شرایط محدودیت منابع و ضرورت تامین نیازهای تغذیهای جمعیت فزاینده جهان، رشد بهرهوری محور به عنوان هسته اصلی توسعه کشاورزی مورد توجه برنامهریزان و سیاستگذاران بخش کشاورزی کشورهای مختلف قرار گرفته است. رشد بهرهوري محور بر افزایش تولید در سطح معین منابع با ابداع فناوریهای نوین و ارتقاء کارایی بهرهبرداران استوار است (خاکسار آستانه و همکاران، 1398). همانند دیگر کشورها، ایران نیز در سالهای گذشته به دلایل گوناگون از جمله رشد جمعیت، تغییر الگوهای مصرف، تحولات اقلیمی، فرسایش اراضی و تخریب عرصههای زیست محیطی و محدودیت منابع به ویژه نهادهی آب با ضرورت گریزناپذیر تحول در شاخصهای بهرهوری بخش کشاورزی در پهنههای جغرافیایی کشور مواجه شده است.
بهرهوری بیانگر رابطه بین ستانده و نهادهها در فرآیند تولید است. افزایش بهرهوری در سطح نهادههای موجود در اقتصاد، ارزش افزوده بیشتری ایجاد و در نتیجه درآمد افزونتری فراهم شده و بین عوامل اقتصادی توزیع میگردد. بهبود بهرهوری به عنوان یکی از مهمترین منابع رشد اقتصادی به معنی استفادهی بهینه، موثر و کارآمد از تمامی منابع و عوامل تولید اعم از نیروی کار، سرمایه، انرژی، آب و ...میباشد که ارتقاء آن دارای اهمیت ویژهای است. در میان بخشهای اقتصادی یک کشور در حال توسعه، بخش کشاورزی به عنوان تامینکنندهی غذای جامعه از اهمیت قابل ملاحظهای برخوردار است. اگرچه تا چند دهه پیش راههای گوناگونی برای افزایش تولید محصولات کشاورزی به ویژه افزایش مصرف منابع و نهادهها در نظر بوده است، ولی کمبود نهادههایی مانند زمین، آب و انرژی سبب شده است تا به استفاه از روشهای ارتقای بهرهوری عوامل تولید کشاورزی توجه ویژهای شود. بنابراین امروزه در شرایط محدودیت منابع و ضرورت تامین نیازهای تغذیهای جمعیت فزاینده جهان، رشد بهرهوری محور به عنوان هسته اصلی توسعه کشاورزی مورد توجه برنامهریزان و سیاستگذاران بخش کشاورزی کشورهای مختلف قرار گرفته است. رشد بهرهوري محور بر افزایش تولید در سطح معین منابع با ابداع فناوریهای نوین و ارتقاء کارایی بهرهبرداران استوار است (خاکسار آستانه و همکاران، 1398).
بدیهی است برای افزايش بهرهوري در اقتصاد کشور، بخش كشاورزي باید به عنوان يكي از بخشهاي مهم و عمده فعاليت اقتصادي مورد توجه خاص قرار گیرد. زیرا این بخش در تامین نیازهای تغذیهای جامعه و مواد خام برخی صنایع نقش حیاتی ایفا نموده و از اهميت انکارناپذیری برخوردار است. بخش کشاورزی در حال حاضر حدود 15 درصد توليد ناخالص داخلي، 21 درصد اشتغال، 22 درصد صادرات غيرنفتي كشور را به خود اختصاص داده و افزون بر این، 80 درصد عرضه مواد اولیه و خام صنايع تبديلي کشور را در دهه اخير تأمين كرده است. با اینحال میانگین نرخ رشد بهرهوری کل عوامل در این بخش در بازه زمانی1384 تا 1398برابر با 8/0 درصد و در بسیاری از سالها نیز منفی بوده ( خاکسار آستانه و همکاران، 1398 ) که در مقایسه با اغلب بخشهای اقتصادی و دیگر کشورها قابل توجه نبوده و فاصله زیادی تا هدفگذاری دو درصدی تعيين شده در برنامههای پنجساله توسعه کشور دارد (تهامیپور و شاهمرادی، 1386). در ابعاد منطقهای نیز شاخصهای بهرهوری کشور و به تبع بخش کشاورزی در شرایط مناسبی به سر نمیبرد، بهطوریکه کشور به لحاظ شاخص بهرهوری کل عوامل در میان 13 کشور عضو سازمان بهرهوری آسیایی رتبه دهم را دارا میباشد ( خاکسار آستانه و همکاران، 1398 ). بنابراین با توجه به مطالب پیشگفته، افزایش بهرهوری در ایران نیازمند رشد بهرهوریکل عوامل در بخش های مختلف اقتصادی از جمله بخش کشاورزی است (عابدی، 1394).
بررسیها نشان میدهد که مقولهی بهرهوری کشاورزی و ضرورت رشد متوازن آن در نواحی مختلف کشور، چندان مورد توجه قرار نگرفته است. مطالعات انجام شده اغلب بر موضوع سنجش شاخصهای مختلف بهرهوری متمرکز شدهاند. در این شرایط نبود مطالعات و تحقیقات جامع حول شناسایی عوامل موثر بر رشد بهرهوری کشاورزی به وضوح احساس میگردد. دلایل مختلفی بر ضروت انجام این تحقیق صحه گذشته و بر اهمیت آن تاکید میکنند. پایین بودن شاخصهای بهرهوری جزیی و نیز کل عوامل بخش کشاورزی در مقایسه با دیگر کشورها و نیز میانگین جهانی از این دلایل میباشد. افزون بر این ضرورت اشراف بر شاخصهای بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت بخش کشاورزی و منابع آن در استانهای مختلف کشور ضرورت انجام تحقیق و پاسخ به چرایی آن را یادآور میشوند. بنابراین مدیران و برنامهریزان بخش کشاورزی کشور همواره مباحث بهرهوری عوامل تولید را سرلوحه رسالت مدیریتی خویش قرار داده و بهبود شاخصهای بهرهوری را به عنوان یک هدف سیاستی مدنظر قرار دادهاند. تحقیق حاضر تلاشی در این راستا بوده و با هدف سنجش شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت به مثابه مهمترین زیربخش کشاورزی کشور و شناسایی برخی عوامل مدیریتی، فنی، ترویجی و آموزشی و پژوهشی موثر بر آن در مناطق جغرافیایی (استانهای) کشور انجام شده است. بررسیها نشان میدهد که مطالعات بهرهوری اغلب در سطح محصولی و یا بخشی انجام شدهاند و در این میان کمتر به مقوله ارتقاء بهرهوری زیربخشهای کشاورزی و عوامل تعیینکننده آن پرداخته شده است. این تحقیق تلاشی در این راستا بوده و سنجش شاخصهای بهرهوری زیربخش زراعت 20 استان کشور و نیز عوامل موثر بر رشد و تغییرات آن را مورد توجه قرار داده است.
نتایج این مطالعه میتواند بینشی را برای سیاستگذاران فراهم کند که هدف آنها بهبود بهرهوری در بهرهبرداریهای زراعی است و از این طریق به رشد پایدار کشور کمک میکنند. اهمیت انجام این مطالعه و تحقیق از ابعاد مختلف قابل بحث و تفسیر میباشد. بررسی مطالعات بهرهوری کشاورزی کشور بیانگر آن است که در کاربست رهیافتها و الگوهای تحلیلی پویایی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین بررسی شاخص بهرهوری کل عوامل در گستره جغرافیایی کشور، شناسایی رویکردهای سیاستی دولت و کارکرد و آثار آنها، تلفیق رهیافتهای نوین و پیشین تحلیل بهرهوری کشاورزی (شاخص بهرهوری مالم کوئیست، تحلیل پوششی و سیستم معادلات رگرسیونی ظاهرا نامرتبط) از شاخصههای روششناختی این تحقیق میباشد.
ادبیات موضوع و پیشنه تحقیق
تحقیق و سنجش بهرهوری عوامل تولید در بخشهای مختلف اقتصادی به ویژه کشاورزی در سطوح مزرعه، ناحیه، استان و کشور از پیشینهای نسبتا بلند برخوردار میباشد. این مطالعات گسترده بوده و با توجه به اهداف و توانمندی علمی محققان در قلمروهای گوناگونی انجام شده است. هسو و همکاران (2003) با بهرهمندی از دادههای پانل(تلفیقی) 27 استان چین، رشد بهرهوری بخش کشاورزی را در بازه زمانی 1984-1999 تحلیل نمودهاند. برای این منظور ابتدا شاخصهای بهرهوری مالمکوئیست ستاده محور و تجزیههای آن را با روش ناپارامتری تحلیل پوششیدادهها محاسبه نموده آنگاه با کاربست مدل رگرسیون توبیت، عوامل تعیینکننده رشد بهرهوری کل عوامل و اجزای آن را برازش نمودهاند. بر پایه نتایج رشد بهرهوری کل عوامل در بخش کشاورزی چین همچنان کند و سیاستهای مالیاتی دولت و سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه در ارتقا بهرهوری چندان موثر نبودهاند.
نتایج مطالعه کنان (2011) در ایالت کارناتاکای هند در باره عوامل تعیینکننده بهرهوری کل عوامل تولید کشاورزی نشان میدهد که مخارج دولت برای تحقیق، آموزش و پرورش، کانالهای آبیاری، بارندگی و استفاده متعادل از کودها مهمترین عوامل موثر بر بهرهوری محصولات در کارناتاکا هستند. علی و همکاران (2012) تأثیر متغیرهای کلان بر بهرهوری کل عوامل تولید کشاورزی پاکستان را در بازه زمانی 1971 تا 2006 بررسی نموده و دریافتند که سرمایه انسانی، توسعه زیرساختها و منابع اعتباری با بهرهوری کل عوامل کشاورزی ارتباط مثبت دارند. گشایش اقتصاد کشاورزی تأثیر مثبت و بیثباتی اقتصاد کلان تأثیر منفی بر رشد بهرهوری کل عوامل داشته و درآمد سرانه واقعی با رشد بهرهوری رابطه مثبت اما ناچیزی دارد. رابطه علیت گرانجری دو طرفه قوی بین بهرهوری و توسعه سرمایه انسانی و زیرساختی مشاهده شد. به طور کلی نتایج نشان میدهد سیاستهایی که موجب ارتقا سرمایه انسانی، افزایش منابع اعتباری کشاورزی، بهبود توسعه زیرساختها و تسهیل گشایش اقتصاد کشاورزی میشوند، موجبات رشد بهرهوری و رقابتپذیری کشاورزی پاکستان را فراهم ساختهاند. اوباسی و همکاران(2013) عوامل موثر بر بهرهوری کشاورزی در ایالت ایموی نیجریه را با انتخاب نمونهای تصادفی از 99 کشاورز بررسی نمودند. بر پایه نتایج، سن، سطح تحصیلات، سالهای تجربه کشاورزی، اندازه مزرعه، تماس با مروجان، استفاده از کود، بذر و نیروی کار از عوامل تعیینکننده بهرهوری کشاورزی در این کشور هستند.
چاکوومکا و همکاران(2019) بهرهوری کل عوامل و سازههای موثر بر آن را در میان کشاورزان خرده مالک محصول یام در مناطق کشاورزی نیجریه مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که اندازه مزرعه، نیروی کار اجارهای، اندازه خانوار و مواد کاشت بهرهوری چند عاملی را در مزارع یام کاهش میدهند، حال آن که افزایش سن، درآمد، دسترسی به تسهیلات اعتباری و تجربه بهرهوری کل عوامل را بهبود میبخشند. انگالیا(2019) بهرهوری کل عوامل تولید ذرت، عوامل اقتصادی اجتماعی موثر بر آن و نیز اثر یارانه نهاده بر بهرهوری کل عوامل تولید ذرت را در مزارع کوچک منطقهی روومای تانزانیا بررسی نموده است. نتایج تأثیر یارانه نهاده بر بهرهوری کل عوامل ذرت تولید شده توسط کشاورزان خرده مالک را نشان داد صمن اینکه سن خانوار، اندازه مزرعه، مقدار ذرت برداشت شده، مقدار کود در بهرهوری کل عوامل تولید ذرت در 2008 و 2012 موثر بودند. صدیق و همکاران (2020) عوامل موثر بر بهرهوری کل عوامل تولید نیشکر را در ایالت کوارای نیجریه بررسی نمودند. بر اساس نتایج و یافتههای تجربی، ناکارآمدی در تخصیص و مصرف سرمایه و چالشهای بهداشت و سلامتی، بهرهوری عوامل کل نیشکرکاران را در منطقه مورد مطالعه کاهش میدهد. لیو و همکاران (2020) بهرهوری کل عوامل تولید کشاورزی را با استفاده از دادههای پانل30 استان چین از 2002 تا 2017 برآورد نمودند. بر اساس نتایج نیروی کار، ماشینآلات، کودهای شیمیایی و سموم دفع آفات عوامل اصلی موثر بر بهرهوری کشاورزی هستند، و سطح زیر کشت نقش قابل توجهی نداشته است.
به موازات تلاشهای جهانی، بررسی مقوله بهرهوری عوامل تولید کشاورزی در ایران نیز مورد توجه محققان مختلف قرار گرفته است. مجاوريان (1382) با کاربست شاخص مالمكوئيست، بهرهوری کل عوامل تولید پنح محصول راهبردی گندم، جو، پنبه، برنج و چغندر قند را در بازه زمانی 1369 تا 1378 بررسی کرده است. در این پژوهش بهرهوري كل عوامل توليد، كارآيي فني و تغييرات فناوري در محصولات پنچگانه اندازهگيري شده است. بر پایه یافتههای تحقيق، بهرهوري در توليدات آبي به جز جو افزايش يافته و در مورد تمام محصولاتي كه رشد بهرهوري در آنها تحقق يافته، فناوري پيشرفت داشته است. تهاميپور و كرباسي (1385) رشد بهرهوري كل عوامل توليد بخش كشاورزي ايران را براي دوره 1345 تا 1379 اندازهگيري نموده و دریافتند که ميانگين رشد بهرهوري عوامل تولید چهار درصد ميباشد بر پایه نتایج تحقیق خاكسار وكرباسي(1384) سرمايهگذاري در تحقيقات كشاورزي کشور بعد از پنج سال بر بهرهوري اثر ميگذارد و اين اثر تا سه سال بعد باقي ميماند. علیزاده و شهبازی( 1397) با استفاده از روش آزمون کرانهها و آزمون علیت گرنجر، تأثیر مخارج جاری و عمرانی دولت بر بهرهوری عوامل تولید بخش کشاورزی را با استفاده از دادههای سالانه دوره 1389-1346 بررسی نمودند. نتایج تخمینهای بلندمدت حاکی از تأثیر منفی و معنادار مخارج جاری دولت و عدم تأثیر مخارج جاری و مخارج عمرانی دولت بر بهرهوری کل عوامل تولید بخش کشاورزی کشور در کوتاهمدت است.
بر مبنای بررسی ادبیات موضوع و پیشینه تحقیق، مطالعات بهرهوری عوامل تولید کشاورزی با رهیافتهای گوناگون و اغلب در سطوح محصولی و نیز به ندرت سطح ملی انجام پذیرفتهاند با اینحال وجه تمایز این تحقیق افزون بر کاربرد رویکرد ناپارامتری شاخص بهرهوری مالمکوئیست مستتر در تحلیل پوششی دادهها (DEA-MQI) و سیستم معادلات ظاهرا نامرتبط (SURE) در تعیین تاثیر عوامل مختلف مدیریتی، سیاستی، فنی، زراعی و ترویجی بر رشد بهرهوری کل عوامل، تعدد استانهای مورد بررسی یا گستره ملی این تحقیق میباشد. افزون بر این در تحقیق حاضر بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت 20 استان کشور در قالب یک سیستم معادلات مورد توجه قرار گرفته است.
روش تحقیق
بهرهوری را میتوان اغلب با استفاده از معیارهای بهرهوری جزیی (Partial Productivity) یا بهرهوری کل عوامل (Total Factor Productivity) اندازهگیری و تحلیل کرد. بهرهوری جزیی برای اندازهگیری میزان ستانده تولید شده در واحد هر نهاده استفاده میشود. این نماگر برای هر نهاده به صورت جداگانه، مانند تولید هر واحد نیروی کار، یا ستانده در هکتار زمین محاسبه میشود. سنجههای بهرهوری جزیی کاربرد محدودی دارند و به طور بالقوه میتوانند عملکرد یک بنگاه را گمراه و نادرست معرفی کنند (کئلی و همکاران ، 2003). یک معیار مناسب که معمولا برای غلبه بر این مشکلات مورد استفاده قرار میگیرد، بهرهوری کل عوامل است (لین، ترتیل و پیرس، 2003). بهرهوری کل عوامل سنجه اصلی اندازهگیری تغییرات بهرهوری است و به عنوان نسبت ستانده کل تولید شده نسبت به کل نهاده استفاده شده تعریف میشود. رشد بهرهوری کل عوامل در یک بازه زمانی معین، نشاندهنده افزایش در مقدار ستانده(خروجی) است که ناشی از افزایش مصرف نهادهها (ورودی) نمیباشد، بلکه اثرات مشترک فناوریهای جدید، منافع کارایی، اقتصاد مقیاس، مهارت مدیریتی و تغییر در سازمان تولید را آشکار میکند. در ادامه این بخش روش سنجش بهرهوری کل عوامل تولید و نیز تخمین عوامل موثر بر تغییرات آن ارائه میشود.
الف- اندازهگیری شاخص بهرهوری کل عوامل
در این تحقیق در گام نخست شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیر بخش زراعت 20 استان کشور با کاربست رهیافت ناپارامتری شاخص بهرهوری مالمکوئیست مستتر در تحلیل پوششی دادهها (DEA-MQI) و دادههای سالهای زراعی 1387 تا 1397 اندازهگیری و تحلیل گردید که یک روش معمول برای محاسبه تغییرات شاخص بهرهوری کل عوامل بین دو بازه زمانی میباشد(کسگین و همکاران، 2013) و برای سنجش تغییر بهرهوری دربخشها و بنگاههای اقتصادی مختلف پذیرفته شده است(جیانگو و کامروزمان، 2017).
ماهیت تحلیل پوششی دادهها یک تجزیه و تحلیل آماری ناپارامتری برای ارزیابی کارایی نسبی هر واحدتصمیمگیری ( در این تحقیق زیربخش زراعت هر یک از استانهای مورد بررسی)، با مقایسه درجه انحراف آن از سطح مرزی تولید موثر است. شاخص بهروری کل عوامل مالمکوئیست انحراف بهرهوری را در دو دوره نشان میدهد. تغییرات بهرهوری میتواند مثبت و به معنای بهبود سطح تولید ازگذشته یا منفی به معنای کاهش تولید باشد. شاخص بهرهوری مالمکوئیست براساس متغیرهای شاخص ستانده عبارتست از :
(1) |
|
(2) |
|
که در آن زیرنویسc نشاندهنده فناوری تحت بازده ثابت نسبت به مقیاس(CRS) است، (Yt , Yt+1) و (Xt , Xt+1) به ترتیب بردار نهاده و ستانده را در دورههای t وt+1 نشان میدهد، (Dt و (Dt+1) به ترتیب تابع فاصله با مقایسه نقطه تولید با فناوری سطح مرزی در همان دوره را نشان میدهد. و تغییر بهرهوری از دورهt به t+1 با استفاده فناوری در t و t+1 را نشان میدهد. شاخص مالمکوئیست با میانگین هندسی . و محاسبه میشود که عبارتست از :
(3) |
|
اگر بزرگتر از یک باشد، نشان میدهد که بهرهوری کل عوامل از دوره t به دورهt+1 رشد داشته، و به طور معکوس، اگرکوچکتر از یک باشد، کاهش یافته است.
در کاربست رهیافت تحلیل پوششی دادهها به منظور ایجاد شاخص بهرهوری مالمکوئیست، باید طیفی از مسئله برنامهریزی خطی (LPP) الگوسازی شود. باتوجه به فرض بازده نزولی نسبت به مقیاس و رویکرد نهاده محور، الگوی برنامهریزی خطی که در ساخت شاخص بهرهوری عامل کل مالمکوئیست استفاده میشود به شرح زیراست.
|
|
(5) |
|
|
|
(6) |
|
|
|
(7) |
|
|
|
(8) |
|
دو الگوی برنامهریزی خطی اول با استفاده از حد کارآمد دوره داده شده به عنوان پایه ارزیابی میشوند. الگوی (6) دادههای دوره (t) را با حد کارآیی دوره (t +1) مقایسه میکند، درحالیکه مدل (8) دادههای دوره (t +1) را با حد کارآمد دوره (t) مقایسه میکند. هر یک از چهارالگوی برنامهریزی خطی باید برای هر دوره و مشاهده حل شود تا بهرهوری کل عوامل مالمکوئیست را کمی نماید. بنابراین با توجه به تعداد دوره ها (T) و N مشاهده، تعداد (N * (3T-2 مسئله باید حل شود.
در این تحقیق شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استانهای مورد بررسی به عنوان واحدهای تصمیمگیری(DMU) و به طورجداگانه با بهرهمندی از دادههای سری زمانی 1388 تا 1397 و کاربست شاخص بهرهوری مالمکوئیست مستتر در رهیافت ناپارامتری تحلیل پوششی دادهها اندازهگیری گردید. برای این منظور یک ستاده( میانگین عملکرد محصولات زراعی استان) و پنج نهاده مشتمل بر میانگین نیروی کار در هکتار ( به روز نفر)، میانگین مصرف کودهای شیمیایی NPK در هکتار، میانگین مصرف سموم شیمیایی در هکتار، میانگین مصرف بذر در هکتار و میانگین ارزش زمین( متغیر جانشین کیفیت و حاصلخیزی اراضی زراعی استان) مدنظر قرار گرفتند. محصولات مورد مطالعه، کلیه محصولات زراعی استانهای منتخب، مندرج در آمارنامه هزینه تولید محصولات کشاورزی وزارت جهاد کشاورزی میباشد. این دادهها از آمارنامه هزینه تولید محصولات زراعی وزارت جهاد کشاورزی در سالهای 1387 تا 1397 استخراج و جمعآوری شدهاند. برای سنجش شاخصهای بهرهوری کل عوامل با رویکرد ناپارامتری مبتنی بر نهاده (نهاده محور) از نرمافزار MDEAP تحت سیستم عامل ویندوز استفاده گردید. هر چند نتایج رویکرد ستانده محور نیز تاییدی بر نتایج رویکرد نهاده محور بود.
ب-روش برآورد عوامل موثر بر رشد بهرهوری کل عوامل در زیر بخش زراعت
همان طور که بیان گردید از اهداف این پژوهش شناخت عوامل موثر بر رشد بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت در استانهای منتخب است که میتواند به شناسایی سازههای موثر در رشد بهرهوری و نیز استانهایی کمک کندکه توانایی بیشتری در مدیریت بهرهوری داشتهاند. با اشراف به نتایج این تحلیل، استانهای ضعیفتر به لحاظ رشد بهرهوری میتوانند ازتجربیات استانهای بهرهور آموخته و تواناییهای آنها را بهتر درک کنند. با توجه به این هدف مورد نظر، درگام دوم این پژوهش عوامل موثر بر رشد بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت استانهای مختلف با کاربست سیستم معادلات رگرسیون ظاهرا نامرتبط (SURE) مدل مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
به کارگیری سیستم معادلات رگرسیون ظاهرا نامرتبط وقتی که اجزا خطای معادلات (توابع رگرسیونی) به طور همزمان با یکدیگر همبستگی داشته باشند، برآوردهای کاراتری را نسبت به تخمین مستقل آنها به دست میدهد. هر عاملی تصادفی مانند یک سیاست (برای مثال حذف یارانه نهادهها) به طور همزمان همه کشاورزان مناطق مختلف را تحت تاثیر قرار خواهد داد. لذا پذیرفتن استقلال جملات خطای معادلات مختلف سیستم منطقی نبوده و تخمین توابع را در چارچوب سیستم معادلات ظاهرا نامرتبط گریزناپذیرمیکند. به طور کلی یک سیستم معادلات ظاهرا نامرتبط برای توابع رگرسیونی عوامل تعیینکننده بهرهوری کل عوامل استانهای کشور که دارایr معادله (به تعداد استانهای مورد بررسی) بوده و بازه زمانی مشاهدات (متغیرهای توضیحی) نیز یک تا t است، میتواند به شکل ماتریس زیر بیان شود.
(8)
که در آن Y1t بیانگر مقادیر شاخص بهرهوری کل عوامل در استان اول در سال t میباشد( t معرف زمان و r معرف استان) به همین ترتیب Yrt بیانگر مقادیر شاخص بهرهوری کل عوامل در استان r و در سالt میباشند. X1t تا Xrt نیز بردار متغیرهای توضیحی یا عواملی است که محتملا بر تغییرات شاخص بهرهوری کل عوامل درr استان(معادله) موثر میباشند. β1 تا βr نیز پارامترهای مجهول توابع r استان یا معادله مورد بررسی میباشند U1t تا Urt اجزاء اخلال توابع تخمینیr استان مختلف هستند. با تخمین این سیستم معادلات میتوان میزان تاثیرگذاری متغیرها یا عوامل مختلف را بر رشد بهرهوری کل عوامل برآورد نمود. همانطور که گفته شد تخمینهای این سیستم نسبت به تخمینهای مستقل کاراتر بوده و دارای حداقل واریانس خواهند بود. سیستم معادلات مورد نظر شامل روابط رگرسیونی 20 استان مورد بررسی میباشد.
با توجه به موارد مذکور، در این پژوهش تاثیر متغیر یا عوامل زیر بر تغییرات شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت استانهای منتخب (20 استان) با کاربست سیستم معادلات رگرسیونی ظاهرا نامرتبط برآورد گردید. استانهای مورد بررسی شامل قزوین، بوشهر، گلستان، خراسان رضوی، همدان، کردستان، فارس، اصفهان، زنجان، مازندران، آذربایجان غربی، خراسان شمالی، خوزستان، ایلام، کرمانشاه، خراسان جنوبی، لرستان، آذربایجان شرقی، کهگیلویه بویراحمد و کرمان میباشند که از مهمترین مناطق کشت محصولات زراعی کشور محسوب میشوند. متغیرهای توضیحی یا عوامل محتملا موثر بر تغییرات شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت شامل کل سطح اراضی زراعی، تحقیق و توسعه (تعداد پروژههای تحقیقاتی مراکز تحقیقات کشاورزی استان)، نسبت اراضی آبی، مکانیزاسیون (موجودی تراکتور و ادوات کشاورزی )، آموزشهای ترویجی بهره برداران، تعداد تعاونیهای تولید، تعداد تشکلهای کشاورزی، سطح اراضی زراعی بیمه شده، تعداد صنایع تبدیل و فرآوری، نسبت اراضی زراعی بیمه شده و نسبت اراضی آبی استانهای مورد بررسی در بازه زمانی 1389 تا 1397میباشند. متغیر وابسته شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت در سالهای یاد شده (1389 تا 1397) میباشد.
متغیر سطح کل اراضی زراعی بیانگر مجموع اراضی زراعی کشت شده سالانه در استان، متغیر تحقیق و توسعه بیانگر تعداد پروژههای تحقیقاتی انجام شده در مرکز تحقیقات کشاورزی استان، متغیر نسبت اراضی آبی بیانگر درصد اراضی آبی استان از کل اراضی زراعی آن در هر سال، متغیر شدت مکانیزاسیون بیانگر تعداد تراکتور و ادوات کشاورزی موجود در زیربخش زراعت استان در هر سال، متغیر آموزشهای ترویجی بهرهبرداران بیانگر تعداد روز-نفر آموزشهای زارعین استان در هر سال، متغیر تعاونیهای تولید بیانگر تعداد تعاونی های تولید کشاورزی فعال استان در هر سال، متغیر تشکلهای کشاورزی بیانگر تعداد نهادها و تشکلهای کشاورزان، متغیر صنایع تبدیل و فرآوری بیانگر تعداد صنایع مرتبط با کشاورزی در استان، متغیر نسبت اراضی زراعی بیمه شده بیانگر درصد اراضی زراعی بیمه شده از کل اراضی زراعی استان مورد بررسی میباشد. از آنجایی که در سنجش شاخص بهرهوری عوامل تولید، تغییرات مقدار بهرهوری هر سال نسبت به سال پیش سنجیده میشود، مقادیر شاخص بهرهوری از سال دوم (1388) اندازهگیری شده است.
نتایج و بحث
شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت و میانگین آنها در استانهای مورد بررسی در جداول 1 آورده شده است که در همه استانها دارای فراز و نشیبهای سالانه بوده اما میانگین آن در استانهای قزوین، بوشهر، گلستان، خراسان رضوی، همدان، کردستان، فارس، اصفهان، زنجان، مازندران، آذربایجان غربی، خراسان شمالی و خوزستان بزرگتر از یک و بیانگر رشد بهرهوری کل عوامل در زیربخش زراعت بخش کشاورزی استان های مذکور میباشد. زیربخش زراعت استان قزوین دارای بیشترین میانگین شاخص بهرهوری کل عوامل میباشد که 09/1 است. حال آن که زیربخش زراعت استان ایلام دارای کمترین شاخص بهرهوری کل عوامل بوده که به طور میانگین703/0است که بیانگر تنزل بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت این استان میباشد. بر اساس یافتههای مندرج در جدول سه در بازه زمانی مورد مطالعه، زیربخش زراعت استانهای کرمانشاه، خراسان جنوبی، لرستان، آذربایجان شرقی و ایلام تنزل بهرهوری کل عوامل را تجربه نمودهاند به طوریکه میانگین شاخص بهرهوری کل عوامل آنها کمتر از یک (981/0 ، 963/0 ، 953/0 ، 943/0 ، 925/0 ، 923/0 و 703/0 ) و به تبع رشد بهرهوری کل عوامل آنها نیز منفی بوده است.
جدول 1 ، شاخص بهرهوری کل عوامل در زیربخش زراعت استانهای مورد بررسی
سال | استان | |||||||
قزوین | بوشهر | گلستان | خ-رضوی | همدان | کردستان | فارس | ||
1388 | 991/0 | 215/1 | 111/1 | 647/0 | 093/1 | 7/0 | 686/0 | |
1389 | 603/1 | 288/1 | 227/1 | 155/1 | 512/1 | 37/1 | 131/1 | |
1390 | 916/0 | 681/0 | 124/1 | 714/0 | 981/0 | 166/1 | 63/1 | |
1391 | 347/1 | 389/1 | 287/1 | 192/1 | 055/1 | 141/1 | 827/0 | |
1392 | 384/1 | 137/1 | 71/0 | 869/0 | 194/1 | 753/0 | 304/1 | |
1393 | 894/0 | 026/1 | 065/2 | 718/0 | 952/0 | 145/1 | 097/2 | |
1394 | 886/0 | 133/1 | 622/0 | 475/1 | 68/0 | 7/0 | 683/0 | |
1395 | 204/1 | 841/0 | 589/0 | 846/0 | 188/1 | 83/0 | 895/0 | |
1396 | 855/0 | 062/1 | 551/1 | 032/1 | 008/1 | 87/0 | 078/1 | |
1397 | 991/0 | 215/1 | 111/1 | 647/0 | 093/1 | 7/0 | 686/0 | |
میانگین | 09/1 | 064/1 | 057/1 | 056/1 | 052/1 | 051/1 | 048/1 |
ادامه جدول 1 ، شاخص بهرهوری کل عوامل در زیربخش زراعت استانهای مورد بررسی
سال | استان | ||||||||||||
ک و ب | اصفهان | زنجان | مازندران | آ-غربی | خ-ش | ||||||||
1388 | 679/0 | 835/0 | 244/1 | 617/0 | 919/0 | 794/0 | |||||||
1389 | 284/1 | 599/1 | 921/0 | 223/2 | 433/1 | 182/1 | |||||||
1390 | 371/1 | 989/0 | 929/1 | 21/2 | 937/0 | 88/0 | |||||||
1391 | 104/1 | 956/0 | 863/0 | 927/0 | 107/1 | 684/1 | |||||||
1392 | 399/0 | 236/1 | 788/0 | 635/0 | 115/1 | 029/1 | |||||||
1393 | 168/1 | 099/1 | 454/1 | 216/1 | 85/0 | 924/0 | |||||||
1394 | 359/1 | 002/1 | 552/0 | 912/0 | 889/0 | 859/0 | |||||||
1395 | 015/1 | 875/0 | 154/1 | 499/0 | 056/1 | 852/0 | |||||||
1396 | 743/1 | 955/0 | 993/0 | 137/1 | 889/0 | 086/1 | |||||||
1397 | 679/0 | 835/0 | 244/1 | 617/0 | 919/0 | 794/0 | |||||||
میانگین | 044/1 | 041/1 | 037/1 |
| 024/1 |
| 008/1 |
| 006/1 |
ادامه جدول 1 ، شاخص بهرهوری کل عوامل در زیربخش زراعت استانهای مورد بررسی
سال | استان | ||||||||
خوزستان | کرمانشاه | خ-جنوبی | لرستان | آ-شرقی | کرمان | ایلام | |||
1388 | 803/0 | 898/0 | 817/0 | 039/1 | 82/0 | 82/0 | 933/0 | ||
1389 | 359/1 | 772/0 | 235/1 | 215/1 | 162/1 | 613/0 | 264/1 | ||
1390 | 816/0 | 985/0 | 246/1 | 26/1 | 258/1 | 291/1 | 122/1 | ||
1391 | 577/1 | 265/1 | 754/0 | 969/0 | 142/1 | 409/0 | 778/0 | ||
1392 | 839/0 | 136/1 | 144/1 | 691/0 | 717/0 | 689/1 | 014/1 | ||
1393 | 716/0 | 88/0 | 733/2 | 222/1 | 318/1 | 101/2 | 009/1 | ||
1394 | 506/1 | 991/0 | 26/0 | 785/0 | 545/0 | 154/1 | 382/0 | ||
1395 | 9/0 | 710/0 | 386/1 | 789/0 | 107/1 | 372/0 | 961/0 | ||
1396 | 881/0 | 376/1 | 668/0 | 8/0 | 759/0 | 699/0 | 109/0 | ||
1397 | 803/0 | 898/0 | 817/0 | 039/1 | 82/0 | 415/1 | 933/0 | ||
میانگین | 001/1 | 981/0 | 963/0 | 953/0 | 943 /0 | 923 /0 | 703/0 |
در ادامه نتایج تخمین سیستم معادلات رگرسیونی ظاهرا نامرتبط به شرح جدول 2 ارائه میگردد. لازم به ذکر است که همهی معادلات در ساختار یک سیستم معادلات رگرسیونی ظاهرا نامرتبط برآورد شدهاند.
بر اساس نتایج مندرج در جدول 2 هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه( تعداد پروژههای تحقیقاتی کشاورزی)، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران، تعداد صنایع مرتبط با کشاورزی و یک واحد افزایش در نسبت اراضی بیمه شده به ترتیب 48/0 ، 00012/0 ، 04/0 و 7/31 واحد بر شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت استان آذربایجان غربی افزودهاند. با اینحال تاثیر عامل شدت مکانیزاسیون مغایر با انتظارات و منفی و کاهنده میباشد. با توجه به اینکه انتظار بر آن است که مکانیزه و ماشینی نمودن فعالیت های زراعی بر بهره وری عوامل تولید بیافزایدف این یافته مغایر با انتظارات می باشد. از اینرو به نظر میرسد برخی اطلاعات و دادههای سری زمانی شدت مکانیزاسیون (تعداد تراکتور و ادوات کشاورزی مورد استفاده در زیربخش زراعت استانها) از صحت و سقم برخوردار نباشند. همچنین عدم تناسب ماشینآلات با اندازه مزرعه و کاربرد غیربهینه آنها در همه امور زراعت میتواند از دلایل این یافته مغایر با انتظارات باشد. در استان آذربایجان شرقی هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران و نسبت اراضی بیمه شده به ترتیب 002/0 ، 000002/0 و 88/0 واحد بر شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت استان افزودهاند.
جدول 2 همچنین بیانگر آنست که در استان اصفهان تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران، شدت مکانیزاسیون و تعداد صنایع تبدیل و فرآوری کشاورزی دارای تاثیر معنیدار و فزاینده بر رشد شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت بودهاند، اما نسبت اراضی بیمه شده تاثیر منفی و کاهنده بر رشد شاخص بهرهوری عوامل تولید زیربخش زراعت داشتهاند. بر اساس نتایج مندرج در این جدول هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران، تعداد صنایع مرتبط با کشاورزی و شدت مکانیزاسیون به ترتیب 4/0 ، 00006/0 ، 0008/0 ، 03/0 واحد بر شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت استان اصفهان افزودهاند.
در استان بوشهر تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهره برداران، تعداد صنایع تبدیل و فرآوری کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده استان تاثیر مثبت و معنیدار بر رشد شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت داشتهاند. اما تاثیر شدت مکانیزاسیون در این استان نیز منفی برآورد شده است. بر اساس نتایج مندرج در جدول چهار هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، آموزشهای تروویجی بهرهبرداران، تعداد صنایع مرتبط با کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده استان به ترتیب 69/0 ، 004/0 ، 19/0 و 4/5 واحد بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت این استان افزودهاند. اما با افزایش یک واحدی شدت مکانیزاسیون (یک واحد تراکتور و ماشینآلات جانبی) 02/0 واحد از شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت استان کاسته شده است. با توجه به این یافته میتوان استنباط نمود که افزایش کمی ماشینهای کشاورزی به ویژه تراکتور و دنباله بندهابی آن نمیتواند به منزله افزایش شدت مکانیزاسیون باشد.
در استان خراسان جنوبی تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران و تعدا صنایع فرآوری و تبدیل کشاورزی و در استان خراسان رضوی تحقیق و توسعه کشاورزی، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران، تعداد صنایع فرآوری تولیدات کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده تاثیر مثبت و فزاینده بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت داشتهاند. تاثیر شدت مکانیزاسیون و تعداد صنایع فرآوری و تبدیل کشاورزی در این استان معنیدار و قابل توجه نبوده است. اما در استان خراسان رضوی نتایج حاکی از تاثیر مغایر با انتظارات شدت مکانیزاسیون بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت میباشد.
همچنین بر اساس نتایج مندرج در این جدول هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران و تعداد صنایع فرآوری و تبدیل کشاورزی در استان خراسان جنوبی به ترتیب 3/0 ، 0016/0 و 8/2 واحد بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت افزودهاند. به همین ترتیب در استان خراسان رضوی هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، شدت مکانیزاسیون، تعداد صنایع تبدیل و فرآوری و نسبت اراضی بیمه شده به ترتیب 42/0 ، 0002/0 ، 04/0 و 6/213 واحد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید را افزایش دادهاند. در استانهای خراسان شمالی و خوزستان نیز تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران و شدت مکانیزاسیون تاثیر مثبت و فزاینده بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت داشتهاند. تاثیر دو عامل تعداد صنایع فرآوری کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده در استان خوزستان و تاثیر نسبت اراضی آبی در استان خراسان شمالی معنیدار و قابل توجه نبوده است. بر اساس نتایج مندرج در این جدول هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران و شدت مکانیزاسیون در استان خراسان شمالی به ترتیب موجب افزایش 48/0 ، 00009/0 و 002/0 واحدی شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت این استان شده است. به همین ترتیب در استان خوزستان نیز هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران و شدت مکانیزاسیون به ترتیب 36/0 ، 0003/0 و 0001/0 واحد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید را افزایش دادهاند. اما شدت مکانیزاسون و تعداد صنایع فرآوری کشاورزی تاثیر معنیداری بر شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت نداشتهاند.
مطابق یافتههای مندرج در جدول یاد شده در استان زنجان نیز عواملی مانند تحقیق و توسعه و نسبت اراضی بیمه شده دارای تاثیر معنیدار و فزاینده و آموزشهای ترویجی بهرهبرداران فاقد تاثیر معنیدار و شدت مکانیزاسیون تاثیر منفی و کاهنده بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت بوده اند. بر اساس نتایج مندرج در این جدول در استان زنجان هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه ، تعداد صنایع فرآوری کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده به ترتیب موجب افزایش 09/0 ، 2/0 و 5/14 واحدی شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت این استان میشوند.
داده های جدول 2 نشان میدهد که در استان قزوین متغیرهای تحقیق و توسعه، شدت مکانیزاسیون ، تعداد صنایع فرآوری کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده تاثیر مثبت و فزاینده بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت داشتهاند. در این استان آموزش های ترویجی بهره برداران تاثیر معنیداری بر شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت نداشته است. در این استان هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه(تعداد پروژه تحقیقاتی)،آموزشهای ترویجی بهره برداران( نفر-ساعت)، تعداد صنایع فرآوری کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده به ترتیب 16/0 ، 004/0 ، 42/0 و 46 واحد بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت افزودهاند. همچنین بر اساس نتایج مندرج در این جدول در استان کردستان هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، شدت مکانیزاسیون، آموزشهای ترویجی بهره برداران و نسبت اراضی بیمه شده به ترتیب 81/0 ، 001/0 و 216 واحد بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت افزودهاند. در استان کرمان تحقیق و توسعه کشاورزی، تعداد صنایع فرآوری کشاورزی و نسبت اراضی آبی دارای تاثیر مثبت و فزاینده بر تغییرات شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت، اما شدت مکانیزاسون و آموزشهای ترویجی بهرهبرداران تاثیر معنیدار اما کاهنده بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استان بودهاند. در استان کرمانشاه تحقیق و توسعه کشاورزی، آموزشهای ترویجی بهره برداران، شدت مکانیزاسیون و نسبت اراضی بیمه شده تاثیر مثبت و فزاینده و تعداد صنایع فرآوری کشاورزی تاثیر کاهنده بر تغییرات شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت داشتهاند. در این استان هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران، شدت مکانیزاسیون و نسبت اراضی بیمه شده شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت را به ترتیب 1/2 ، 0007/0 ، 004/0 و 367 واحد افزایش میدهند.
همچنین بر پایه نتایج بیان شده درجدول 6 ، در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز تاثیر تحقیق و توسعه کشاورزی، آموزشهای ترویجی بهره برداران، صنایع فراوری تولیدات کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده معنیدار و فزاینده بوده، اما تاثیر شدت مکانیزاسیون منفی،کاهنده و مغایر با انتظارات میباشد. در این استان هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه کشاورزی، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران، صنایع فرآوری تولیدات کشاورزی و نسبت اراضی آبی، شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استان را به ترتیب 06/0 ، 00006/0 ، 04/0 و 02/1 واحد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت را افزایش دادهاند.
بر اساس نتایج مندرج در جدول 2 در استان گلستان تحقیق و توسعه کشاورزی، تعداد صنایع فرآوری کشاورزی، شدت مکانیزاسیون و نسبت اراضی آبی تاثیر مثبت و فزاینده بر تغییرات شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت داشتهاند. در این استان هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه کشاورزی، تعداد صنایع فرآوری کشاورزی، شدت مکانیزاسیون و نسبت اراضی آبی باعث افزایش 02/0 ، 00002/0 ، 00007/0 و 6/1 واحدی شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت شده است. همچنین در استان لرستان هر یک واحد افزایش در شدت مکانیزاسیون، تعداد صنایع فرآوری تولیدات کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده به ترتیب 00004/0 ، 006/0 و 7/6 واحد بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استان افزودهاند. اما تاثیر تحقیق و توسعه مغایر با انتظارات بوده و تاثیر آموزشهای ترویجی بهرهبرداران نیز معنی دار و قابل توجه نمیباشد. در استان فارس تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران، تعداد صنایع فرآوری کشاورزی و نسبت اراضی بیمه شده تاثیر مثبت و فزاینده بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت داشتهاند. در این استان شدت مکانیزاسون فاقد تاثیر معنیدار بر شاخص بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت بوده است. در این استان هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه،آموزشهای ترویجی بهرهبرداران(نفر-ساعت)، تعداد صنایع فرآوری کشاورزی و نسبت اراضی آبی به ترتیب 13/0 ، 0003/0 ، 04/0 و 9/6 واحد بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت افزودهاند، اما ضریب تخمینی شدت مکانیزاسیون مغایر با انتظارات میباشد. در استان مازندران تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران و شدت مکانیزاسیون دارای تاثیر مثبت و فزاینده، اما تعداد صنایع فرآوری تولیدات کشاورزی تاثیر معنیدار منفی و کاهنده و نسبت اراضی بیمه شده نیز فاقد تاثیر معنیدار بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت بوده اند. در استان همدان نیز تحقیق و توسعه کشاورزی، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران، شدت مکانیزاسیون تاثیر مثبت و فزاینده و تعداد صنایع فرآوری کشاورزی و نسبت اراضی آبی تاثیر منفی و کاهنده بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت داشتهاند، بهطوری که هر یک واحد افزایش در تحقیق و توسعه، آموزشهای ترویجی بهرهبرداران و شدت مکانیزاسیون به ترتیب 3/2 ، 2/8 و 7/9 واحد بر شاخص بهره وری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استان افزودهاند. تاثیر دو متغیر دیگر بر شاخص بهره وری کل عوامل تولید اگرچه معنیدار هستند اما مغایر با انتظارات می باشند.
جدول 2 ، عوامل موثر بر شاخص بهرهوری زیربخش زراعت استانهای مورد بررسی
متغیر | استان | ||||
| آ-شرقی | آ-غربی | اصفهان | ایلام | بوشهر |
تحقیق و توسعه | 0002/0 (02/2) | 48/0 (2/163) | 4/0 (59) | 53/0 (3/141) | 69/0 (39) |
آموزشهای ترویجی بهرهبرداران | 000002/0 (3/5) | 0001/ (5/6) | 00006/0 (9/3) | 0002/0 (5/3) | 004/0 (4/8) |
شدت مکانیزاسیون | 0/0- (0005/0) | 0011/0- (7/3-) | 008/0 (6/1) | 015/0 (7/8) | 02/0- (7-) |
تعداد صنایع فرآوری کشاورزی | 0024/0- (054/0-) | 04/0 (2/7) | 03/0 (9/1) | 33/0- (3/4-) | 19/0 (12) |
نسبت اراضی بیمه شده | 88/0 (9/1) | 7/31 (8/8) | 7/31- (4/5-) | 7/5 (3/1) | 4/5 (3/7) |
ثابت | 04/1 | 1/9- | 7/38- | 55- | 4/1 |
R2 | 76/0 | 81/0 | 71/0 | 66/0 | 83/0 |
*مقادیر درون پرانتز انره t میباشند.
ادامه جدول 2 ، عوامل موثر بر شاخص بهرهوری زیربخش زراعت در استانهای مورد بررسی
متغیر | استان | ||||
خراسان جنوبی | خراسان رضوی | خراسان شمالی | خوزستان | زنجان | |
تحقیق و توسعه | 3/0 (6/7) | 42/0 (2/9) | 48/0 (3/38) | 36/0 (6/61) | 09/0 (3/2) |
آموزشهای ترویجی بهره برداران | 0016/0 (8/3) | 0002/0 (6/5) | 0009/0 (9/4) | 0003/0 (9/4) | 0002/0- (7/0-) |
شدت مکانیزاسیون | 0008/0- (5-) | 0002/0- (6/2-) | 002/0 (8/5) | 0001/0 (8/5) | 002/0- (6/5-) |
تعداد صنایع فرآوری کشاورزی | 04/0 (5/2) | 04/0 (6/5) | 38/0- (2/1) | 03/0 (2/1) | 2/0 (4) |
نسبت اراضی بیمه شده | 1/5 (58/0) | 6/213 (9/12) | 1/2 (15/0) | 4/0 (15/0) | 5/14 (2/24) |
ثابت | 63/0- | 58/0- | 3/2 | 4/0- | 1/0- |
R2 | 74/0 | 83/0 | 86/0 | 8/0 | 77/0 |
*مقادیر درون پرانتز انره t میباشند.
ادامه جدول 2 ، عوامل موثر بر شاخص بهرهوری زیربخش زراعت در استانهای مورد بررسی
متغیر | استان | ||||
قزوین | کردستان | کرمان | کرمانشاه | کهگیلویه و بویراحمد | |
تحقیق و توسعه | 16/0 (8/4) | 81/0 (8/11) | 24/0 (1/16) | 1/2 (540) | 06/0 (8/7) |
آموزشهای ترویجی بهرهبرداران | 0007/0- (82/0) | 001/0 (3/58)0 | 0002/0- (2/8-) | 0007/0 (25) | 00006/0 (6/3) |
شدت مکانیزاسیون | 004/0 (5/2) | 001/0- (4/7-) | 006/0 (17-) | 04/0 (7/7) | 001/0- (2/4-) |
تعداد صنایع فرآوری کشاورزی | 42/0 (7/2) | 5/2- (7/41-) | 12/0 (6/10) | 04/2- (17-) | 04/0 (5/7) |
نسبت اراضی بیمه شده | 46 (3/2) | 216 (42) | 118 (6/15) | 367 (30) | 02/1 (3/6) |
ثابت | 007/0 | 8/8- | 3/8- | 3/8- | 005/0 |
R2 | 81/0 | 88/0 | 76/0 | 65/0 | 78/0 |
*مقادیر درون پرانتز انره t میباشند.
ادامه جدول 2 ، عوامل موثر بر شاخص بهرهوری زیربخش زراعت در استانهای مورد بررسی
متغیر | استان | |||||
گلستان | لرستان | فارس | مازندران | همدان | ||
تحقیق و توسعه | 02/0 (3/3) | 04/0- (8/2-) | 13/0 (2/7) | 03/0 (2/4) | 56/0 (3/2) | |
آموزشهای ترویجی بهرهبرداران | 00002/0 (2) | 000008/0- (18/0-) | 00003/0 (6/2) | 00002/0 (2/1) | 00002/0 (2/8) | |
شدت مکانیزاسیون | 00007/0 (8/1) | 00004/0 (2/6) | 001/0- (7/0-) | 003/0 (1/2) | 0001/0 (7/9) | |
تعداد صنایع فرآوری کشاورزی | 01/0- (2/1-) | 006/0 (2/2) | 04/0 (7/1) | 005/0- (2/2-) | 015/0 (5/7-) | |
نسبت اراضی بیمه شده | 6/1 (3/5) | 7/6 (6/3) | 9/6 (8/1) | 36/0 (7/1) | 97/0- (7/4-) | |
ثابت | 01/0 | 008/0- | 004/0 | 001/0- | 003/0 | |
R2 | 74/0 | 69/0 | 67/0 | 7/0 | 84/0 |
*مقادیر درون پرانتز انره t میباشند.
نتیجهگیری و و پیشنهادات
در این پژوهش عملکرد شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت بخش کشاورزی 20 استان کشور شفافسازی و همچنین عوامل مختلف سیاستی، مدیریتی، فنی موثر بر آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در اغلب استانها میانگین رشد سالانه بهرهوری کل عوامل زیربخش زراعت در بازه زمانی 10 ساله 1387 تا 1397 مثبت بوده و افزایش یافته است. با اینحال زیربخش زراعت استانهای لرستان، خراسان جنوبی، کرمانشاه، کرمان و ایلام شاهد تنزل شاخص بهرهوری کل عوامل بودهاند. بر اساس نتایج، کمینه و بیشینه شاخص بهرهوری کل عوامل در زیربخش زراعت استانهای ایلام و قزوین رقم خورده است که به ترتیب 703/0 و 09/1 بوده است. با توجه به مجموعه نتایج حاصله در استانهای مورد بررسی برخی تفاوتهای بهرهوری بین استانها ممکن است به دلیل تفاوت ساختاری مزارع ( به عنوان مثال اندازه مزرعه، سن کشاورزان یا شرایط آب وهوایی) یا از سوی دیگر به دلیل تفاوت سطح مهارتهای مدیریتی کشاورزان در استانها باشد. در حالت پیشین، تعدیل(اصلاح) محدودیتهای ساختاری میتواند کارایی مقیاس و در نتیجه بهرهوری را بهبود بخشد، درحالیکه در حالت دوم، بهبود نظامهای مدیریتی در مزارع باید مورد توجه قرار گیرد.
از یافتههای دارای اهمیت تخمین سیستم معادلات رگرسیونی ظاهرا نامرتبط، تاثیر مثبت توسعه صنایع تبدیل و فرآوری تولیدات کشاورزی و آموزشهای ترویجی کشاورزان بر رشد و ارتقاء شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استانهای مورد بررسی است. بدیهی است که توسعه صنایع تبدیل و فرآوری در استانها ظرفیت خرید و کاهش ضایعات محصولات کشاورزان را افزایش داده و به تبع انگیزههای زارعین در مدیریت فعالیتهای تولیدی خویش را بیشتر خواهد کرد. همچنین آموزش توانمندی مدیریتی و تخصصی کشاورزان را برای بهرهبرداری بهینه و مطلوب از عوامل تولید افزایش میدهد. نکته دارای اهمیت آنست که در اغلب استانها عامل تحقیق و توسعه کشاورزی تاثیر مثبت و فزایندهای بر شاخص بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت داشته است و به عنوان یک عامل تعیینکننده نقش مهمی در افزایش بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت ایفا نموده است.
بررسی تطبیقی نتایج این تحقیق بیانگر آنست که در اغلب مطالعات انجام شده تاثیر متغیرهای کلان و یا تاثیر کاربرد نهادهها بر تغییرات بهرهوری کل عوامل مورد بررسی قرار گرفتهاند، حال آنکه در این تحقیق با کاربست سیستم معادلات ظاهرا نامرتبط تاثیر عوامل مختلف مدیریتی، فنی، زراعی و ترویجی بر تغییرات بهرهوری کل عوامل مورد بررسی قرار گرفته است. با اینحال نتایج این تحقیق با نتایج برخی از مطالعات مانند مطالعه کنان(2011) و علی و همکاران(2012) مطابقت دارد.
با توجه به جمیع یافتههای تحقیق پیشنهاد میشود ضمن تخصیص بیشتر منابع، سرمایهگذاری در تحقیقات و فناوری کشاورزی و زیرساختهای روستایی برای تداوم رشد بهرهوری در بلند مدت تقویت شود و فناوری تولید محصولات باید با تحقیق و عمومیتدهی یافتههای تحقیقاتی بهبودیابد. پیشنهاد میشود نهاد ترویج کشاورزی بر آموزش بهرهبرداران به ویژه بهرهبرداران زیربخش زراعت و گسترش سایر خدمات آموزشی و ترویجی کشاورزان بیافزایند. ضمن اینکه بسترهای مناسب سرمایهگذاری افزونتر در صنایع فرآوری و تبدیل محصولات کشاورزی فراهم و تسهیل شود. افزون بر این موارد، بازنگری در مکانیزاسیون فعالیتهای کشاورزی صورت گیرد و راههای انتقال فناوریهای نوین به بخش کشاورزی مناطق مختلف فراهم شود. به تبع این امر نیازمند مشارکت با نهادهای بینالمللی و تعامل و زیست با جوامع جهانی خواهد بود. گسترش بیمه محصولات کشاورزی و افزایش دامنه مخاطرات تحت شمول آن نیز میتواند در اطمینان بخشی به بهرهبرداران و گرایش به ریسک آنها تعیینکننده باشد.
با توجه به معنیدار نشدن متغیر سرمایهگذاری در سیستمهای آبیاری نوین بر بهرهوری کل عوامل تولید و حذف آن از الگوی تخمینی توصیه میشود در گام نخست بررسی آسیبشناسی حول این سیاست حمایتی به عمل آید و آنگاه در کم و کیف و نیز راهکارهای اجرایی آن بازنگری و تجدیدنظر شود. پیشنهاد میشود راهکار بیمه محصولات زراعی از یک فرایند کاملا داوطلبانه تبعیت نماید. به طوری که زارعین با آگاهی و تمایل خویش داوطلبانه نسبت به بیمه محصولات زراعی خویش اقدام نمایند.
پیشنهاد میشود در هر یک از استانها بسترهای مناسب برای سرمایهگذاری و توسعه صنایع مرتبط با کشاورزی فراهم شود تا بخشی از تولیدات کشاورزان توسط این صنایع خریداری و فرآوری شود تا ضمن ایجاد ارزش افزوده از نگرانی کشاورزان در فروش تولیداتشان کاسته شود. بر اساس نتایج، توسعه صنایع مرتبط با کشاورزی نقش قابل توجه و معنیداری در رشد بهرهوری کل عوامل تولید زیربخش زراعت استانها ایفا نمودهاند. بدیهی است که این تاثیر با پیوندهای پیشین و پسین بخش کشاورزی و صنعت ایجاد میگردد.
در پایان لازم به ذکر است که عواملی دیگر نیز بر تغییرات بهرهوری کل عوامل تولید در زیربخش زراعت استانها تاثیرگذار بودهاند که به دلایل مختلف در مدل لحاظ نشدهاند. از آنجایی که کشاورزی یک فعالیت اقتصادی است که در فضای باز انجام میشود، یکی از این عوامل مهم تاثیرگذار شرایط آب و هوایی یا اقلیمی استانها در فصول زراعی میباشد که بر میزان عملکرد محصولات زراعی و نیز مصرف نهادهها در واحد سطح تاثیر زیادی دارند. از آنجایی که این عامل توسط زارعین قابل مدیریت و کنترل نمیباشند، در مدل به عنوان یک متغیر لحاظ نشده است. متغیرهای دیگری مانند درآمد سرانه بهرهبرداران کشاورزی و سرمایهگذاری در امور زیربنایی و زیرساختهای کشاورزی در استانها نیز محتمل است که بر تغییرات بهرهوری عوامل تولید زیربخش زراعت تاثیر داشته باشد. از آنجاییکه این دادهها در سالهای مورد بررسی( 1388 تا 1397) به طور کامل در دسترس نبوده، در مدل لحاظ نگردیده و مورد بررسی قرار نگرفتند.
منابع
1. تهامیپور، م و شاهمرادی، 1386، . اندازهگيري رشد بهرهوري كل عوامل توليد بخش كشاورزي و بررسي سهم آن از رشد ارزش افزوده بخش، مجله علمي پژوهشي اقتصاد و كشاورزي، انجمن اقتصاد كشاورزي ايران،
2. خاکسار، ح و کرباسی، علیرضا. ط1384، محاسبه نرخ نهایی سرمایه گذاری در تحقیقات کشاورزی ایران، اقتصاد کشاورزی و توسعه، دوره 13 شماره 50 ص : 146-125
3. شهبازی، ک و علیزاده، س. 1397. تاثیر مخارج دولت بر بهره وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی ایران، تحقیقات اقتصاد کشاورزی، دوره 10 ف شماره 2، ص : 48-33
4. عابدی، ا. 1394. وضعیت بهرهوری در ایران از نگاه صندوق بینالمللی پول، اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران.
5. مجاوریان، م. 1382، برآورد شاخص بهره وری مالم کوئیست برای نحصولات راهبردی طی دوره زمانی 1369-1378، اقتصاد کشاورزی و توسعه، سال یازدهم، شماره 43 و 44 .
6.Ali, A., Mushtaq, K., Ashfaq, M., and Wson, P.J. 2012. Macro Determinants of Total Factor Productivity Growth of Agriculture in Pakistan. Pakistan Journal of Applied Economics, Vol. 22 Nos. 1 & 2, (1-18).
7.Coelli, T.J and Prasada Rao, D.S. 2003. Total Factor Productivity Growth in Agriculture A Malmquist Index Analysis of 93 Countries, 1980-2000. This paper has been written for presentation as a Plenary Paper at the 2003 International Association of Agricultural Economics (IAAE) Conference in Durban August 16-22, 2003.
8.Cuhukwuemeka, k., Anayo, N.I and Ogechi, A. 2019, Multifactor Productivity of Smallholder Yam Farmers in Ebonyi State, Nigeria.
9.Hsu, S.H., Yu, M.M and Cheng, C. 2003. An Analysis of Total Factor Productivity Growth in China’s Agricultural Sector. Paper prepared for presentation at the American Agricultural Economics Association Annual Meeting, Montreal, Canada, July 27-30, 2003.
10.Kannan, E. 2011. Total Factor Productivity Growth and its Determinants in Karnataka Agriculture. The Institute for Social and Economic Change. Bangalore, Working Paper, No: 265.
11. Jianguo1, W and Qamruzzaman, M. 2017. An Assessment of Total Factor Productivity (TFP) of SME Business in Bangladesh using DEA based Malmquist Productivity Index (MPI), ABC Journal of Advanced Research, Volume 6, No 1.
12.Liu, J., Dong, C., Liu, S., Rahman, S and Songsak, S. 2020. Sources of Total-Factor Productivity and Effciency Changes in China’s Agriculture. Agriculture. 10, 279. doi:10.3390/agriculture10070279.
13.Ngalya, N.C. 2019. Determining of total factor productivity of maize in Ruvuma region, Tanzania: the effects of input subsidies. A dissertation submitted in partial fulfillment of the requirements for degree of master of agriculture of science in agricultural and applied economics of sokoine university of agricul, Morogora, Tanzania.
14.Obasi, P.C., Henri-Ukoha, A., Ukewuihe, I.S and Chidiebere-Mark, N.N. 2013. Factors Affecting Agricultural Productivity among Arable Crop Farmers in Imo State, Nigeria. American Journal of Experimental Agriculture. 3(2): 443-454, 2013
15. Sadiq, S.M., Singh, I.P., Ahmad, M.M and Muhammad Lawal, M. 2020. Determinants of Total Factor Productivity (TFP) Among Sugarcane Farmers in Kwara State of Nigeria. Malawi Journal Science and Technology. Vol(12). 1
16.Yang, S., Malaga, J and Guo, X. 2020, Assessing Total Factor Productivity for Soybean Production in China Based on DEA-Malmquist Index: 2005-2017, American Journal of Plant Sciences. 11, 24-39.
17.Yasemin Keskin, Y and Benli Suleyman Degirmen, B.S. 2013. The Application of Data Envelopment Analysis Based Malmquist Total Factor Productivity Index: Empirical Evidence in Turkish Banking Sector, Pano Panoeconomicus, Special Issue, pp. 139-159.
Total factor productivity index of crop sub-sector in Iran and its determinants
Abstract
This study was conducted with the aim of measuring the total factor productivity index in agriculture and its determinants in 20 provinces of the country. For this purpose, in the first step, the total factor productivity index of crop sub-sector in each of the studied provinces was measured and analyzed using the non-parametric approach of Malmquist productivity index hidden in data envelopment analysis (DEA-MQI) and data for 2008-2009 crop years. In the second step, using the system of seemingly unrelated regression equations (SURE), the factors affecting the increase in total factor productivity index of the crop sub-sector of the studied provinces were estimated. Based on the research findings, the total factor productivity index of crop sub-sector of Qazvin and Ilam provinces has the highest and lowest average total factor productivity index, which is 1.09 and 0.703, respectively. This index has annual ups and downs in all provinces, but nevertheless its average in Qazvin, Bushehr, Golestan, Khorasan Razavi, Hamedan, Kurdistan, Fars, Isfahan, Zanjan, Mazandaran, West Azerbaijan, North Khorasan and Khuzestan provinces is greater than one. It indicates the growth of productivity of all factors in the crop sub-sector of the mentioned provinces. However, the crop sub-sectors of Kermanshah, South Khorasan, Lorestan, East Azerbaijan and Ilam provinces have experienced a decline in total factor productivity so that the average total factor productivity index is less than one (0.981, 0.963, 0.953, 0.943, 0.925, 0.923 and 0.703). Also based on the results of estimating the system of seemingly unrelated regression equations, in most of the studied provinces, research and development, development of agricultural products processing industries, extension training of farmers, crop insurance and intensity of mechanization have a positive and increasing effect on total factor productivity of crop sub-sectors. However, in some provinces, the mechanization and supportive policy of agricultural insurance have not had a positive and increasing effect on the total factor productivity index in crop sub-sector or have had a fundamentally contrary effect on expectations.
Keywords: Total factor Prpductivity, Crop sub-sector, Seemingly unreleated regression equations, Malmquist productivity Index.
JEL : O320, Q120, Q160