A study on educational developments and the establishment of new schools in the city of Sari during the Qajar era
Subject Areas : Epistemological and methodological researcher of historical research
1 - department of educational sciences, bojnourd branch,,ISLAMIC AZAD UNIVERSITY,bojnourd,iran
Keywords: Sari, Qajar period, New schools, Salariya School, Haghighat School,
Abstract :
The purpose of this study is to study the educational developments and the history of the establishment of the first modern schools in the city of Sari during the Qajar era. To achieve this goal, the historical-analytical method has been used and relying on historical sources. The study of the history of today's educational system in Iran confirms that the modern educational system of Iran originates from a historical process that begins with the developments of the Qajar period in the political, social and cultural spheres. Majors such as Mirza Abulqasem, Qa'im Farahani and Mirza Taghi Khan Amir Kabir, tried to compensate for the backwardness of the country, the most important effort in this field being the establishment of the Dar Al-Fonoun School. Although the establishment of new schools in the Qajar era has faced many problems that can be categorized as political, financial, social and cultural barriers, the establishment and formation of these schools in Iran has contributed to the development of the educational system and culture in periods was next. In the years after the Constitutional Revolution, the establishment of new-style schools grew faster, and new schools were established in Tehran and major cities of Iran. In Mazandaran province, the first time in 1324 AH / 1285 AD, it was founded in conjunction with the Constitutional Revolution in the cities of Sari, Babil and Amol. The present study studies the new schools in Sari.
_||_
مطالعه ای در باره تحولات آموزشی و تأسیس مدارس جدید در شهر ساری در عصر قاجار
چکیده
هدف از این پژوهش، مطالعه تحولات آموزشی و تاریخ تأسیس اولین مدارس به سبک جدید در شهر ساری در عصر قاجار می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش تاریخی-تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی بهره گرفته شده است. ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﺮﮔﺬﺷﺖ ﻧﻈﺎم آﻣﻮزﺷﯽ اﻣﺮوز اﯾﺮان ﻣﺆﯾﺪ آن اﺳت که ﻧﻈﺎم آﻣﻮزﺷﯽ مدرن اﯾﺮان نشأت گرفته از یک ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﺗﺎرﯾﺨﯽ اﺳﺖ که شروع آن همزمان با تحولات دوره قاجار در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی می باشد. بزرگانی چون میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی و میرزا تقی خان امیر کبیر با پی بردن به عقب ماندگی کشور، سعی در جبران این عقب ماندگی نمودند که مهم ترین تلاش در این عرصه، تأسیس مدرسه دارالفنون می باشد. اگرچه تاسیس مدارس جدید در عصر قاجار با مشکلات زیادی روبرو بوده است که می توان آنها را به موانع سیاسی، مالی، اجتماعی و فرهنگی تقسیم بندی کرد اما تأسیس و شکل گیری این مدارس در ایران مسبب کمک به توسعه نظام آموزشی و فرهنگ در دوره های بعدی بود. در سال های پس از انقلاب مشروطه، تأسیس مدارس به سبک جدید، روند سریع تری پیدا کرد و در تهران و شهرهای مهم ايران، مدارس جدیدی تأسیس شد. در استان مازندران نخستین بار در سال ۱۳۲۴ ه.ق / ۱۲۸۵ ه.ش مقارن با انقلاب مشروطه در شهرهای ساری، بابل و آمل مدارس جدیدی تأسیس شد. پژوهش حاضر به مطالعه درباره مدارس جدید شهر ساری می پردازد.
کلیدواژه: مدارس جدید، دوره قاجار، ساری، مدرسه سالاریه، مدرسه حقیقت
مقدمه
تغییر و تحول در ابعاد وجودی هر نظام اجتماعی برای تطبیق و سازگاری اجزا و زیر نظام های آن با شرایط حاکم بر هر دوره ی اجتماعی همواره در طول زمان مطرح و به عنوان بخشی از تاریخ هر کشور وجود داشته است. نظام های آموزشی به عنوان یکی از ساختارها و زیر نظام های مهم موجود در هر جامعه برای بقا، رشد و توسعه و رسیدن به اهداف مورد انتظار، در طول زمان نیاز به پاره ای تغییر و تحول و اصلاحات را در خود احساس کرده و بر این اساس در گذر تاریخ، دستخوش تغییر و تحول بوده اند که نشأت گرفته از نیروها و عواملی بوده اند که به نظام آموزشی و دیگر زیرنظام ها و حوزه های مرتبط با علم و دانش در آن جامعه شکل داده است. این نیروها و عوامل را می توان در چهار قالب اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی عنوان نمود که در یک سیر تعاملی و دیالکتیکی متقابلا خود نیز از ساختارهای بوجود آمده و تغییر و تحولات ایجاد شده، متأثر شده اند (طریفی حسینی، 1389: 2).
ایران دوره قاجار شاهد تحولات بسیاری در عرصه های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بود. در دوران قاجار جنگهای ایران و روس رخ داد که با شکست ایرانیان و از دست رفتن بخشهای زیادی از ایران همراه بود. البته آن شکست دردناک باعث شد که دولتمردان دلسوز و فرهیختگان جامعه آن روز به علت شکست ایرانیان آگاه شوند که همانا بیخبری از دانش و فن آن روزگار بود. از این رو، در سال ۱۲۳۱ ق، ۵ نفر دانشجو به انگلیس فرستاده شد؛ نخستین چاپخانه سربی در ۱۲۲۷ هجری قمری در تبریز به کار افتاد؛ نخستین روزنامه را میرزا صالح، از دانشجویان فرستاده شده به انگلیس، به نام کاغذ اخبار در ۱۲۵۳ هجری قمری منتشر کرد؛ و نخستین مدرسه به شیوه امروزی با همت میرزا حسن خان رشدیه در ۱۲۵۴ هجری قمری در ارومیه و در سال بعد در تبریز کار خود را آغاز کرد (آموزش و پرورش در ایران، 1390). پی بردن به عقب ماندگي کشور از سوی رجالی چون عباس میرزا، میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، میرزا تقی خان امیر کبیر و تلاش آنان برای جبران عقب ماندگی، نخستین گام برای تحول در عصر قاجار بود. تحولات این دوره در زمینه های گوناگون سیاسی، اقتصادی، نظامی، فرهنگی و اجتماعی شکل یافته بود، از جمله مهم ترین تحولات فرهنگی این عصر می توان به اعزام دانشجویان به فرنگ، انتشار روزنامه، چاپ کتاب های علمی و تأسیس مدارس جدید در ايران اشاره کرد. تأسیس مدارس نوین در ایران یکی از مهم ترین حرکت های فرهنگی عصر قاجار بود. تأسیس این گونه مدارس، به ویژه مدرسه دارالفنون، به بیداری مردم منجر شد؛ از این رو می توان آن را یکی از زمینه های شکل گیری انقلاب مشروطه در سال ۱۳۲۴ ه.ق / ۱۲۸۵ ش دانست (عنایتی، 1394: 11). انتقاد به شیوه ی مدارس قدیم یا ”ملتی” از دوره ی امیرکبیر به طور جدی آغاز شده بود. احساس نیاز به مدارس جدید یا ”دولتی” ، امیر کبیر را به تاسیس دارالفنون برانگیخت (آجودانی، 1383). ﺷﮑﻞﮔﯿﺮي ﻧﻬﺎد آﻣﻮزش ﻣﺪرن در اﯾﺮان ﺑﺎ ﺗﻼش ﻫﺎي اﺻﻼحﮔﺮاﯾﺎﻧﻪ ﻋﺒﺎس ﻣﯿﺮزا ﺑﺎ آﻣﻮزش ﻧﻈﺎﻣﯽ ﺑﻪ ﻧﯿﺮوﻫﺎي ارﺗﺶ و اﻋﺰام ﻣﺤﺼﻞ ﺑﻪ ﺧﺎرج (حدود سال 1226 قمری)، امیر کبیر با تأسیس دارالفنون (1230 خورشیدی/ 1268 قمری) و میرزا حسن رشدیه با تأسیس اولین مدرسه ابتدایی به سبک جدید (1267 خورشیدی/ 1316 قمری) پیوند دارد (ایروانی، 1393: 86).
تا پیش از 1300 ش دبستانهای معدودی در مازندران ایجاد شده بود (رحیمی و همکاران، 1395: 33). در مازندران نخستین بار در سال ۱۳۲۴ ه.ق / ۱۲۸۵ ه.ش مقترن با انقلاب مشروطه در شهرهای ساری، بار فروش (بابل) و آمل مدارس جدیدی به صورت ملی (خصوصی یا غیردولتی) تأسیس شد. سید حسین مقدس، میرزا ابوالقاسم گروسی، حشمت داوری، میرزا احسان الله خان ارطی، ميرزاحسن خان علی آبادی، شیخ حسین سبطی، علی بهروزی، میرزا غلامحسین خان ایرانپور، امیرمؤید سوادکوهی، حبیب الله خان سورتیجی اشجع الملک، لطفعلی خان کلبادی سردار جلیل، فاطمه وکیلی، مهدی شهیدی، میرزا حسن بادکوبه ای، ملامحمدجان علامه، میرزامحمدعلی معین التجار، حاج محمدتقی شاهرودی، میرزاعبدالغنی، حسینقلی میرزا اعظام السلطنه، سیدنورالدین عراقی، سيدحسين نیاکی، سیدمسلم عقیلی نیاکی و محمدعلی نیاکی از پيشگامان تأسیس مدارس جدید در شهرهای ساری، بابل و آمل به شمار می روند. با کوشش ایشان مدارسی چون سالاریه، حقیقت، مصطفوی، تأیید، نصرت احمدیه، تربیت بنات در ساری، اعظامیه، نوریه، سعادت عموميه، شکوهیه در بابل و مدرسه ابتدایی در آمل به عنوان نخستین مدارس مازندران در عصر قاجار به تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان مازندرانی با سبک و سیاقی نوین پرداختند (عنایتی، 1394: 13-12).
روش شناسی
هدف از این پژوهش، مطالعه تحولات آموزشی و تاریخ تأسیس اولین مدارس به سبک جدید در شهر ساری در عصر قاجار می باشد. برای دستیابی به این هدف، از روش تاریخی و با تکیه بر منابع تاریخی بهره گرفته شده است. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای انجام شد.
مدارس جدید ساری در عصر قاجار
با آغاز و شکل گیری مدارس به سبک جدید در تهران و شهرهای بزرگ، در استان مازندران و در شهر ساری نیز مدارسی با هدف تحول در آموزش کشور ایجاد شد که عبارتند از:
1-مدرسه سالاریه
نخستین مدرسه به سبک و سیاق جدید و اروپایی در ساری از سوی عده ای از مشروطه خواهان در سال ۱۳۲۴ ه.ق / ۱۲۸۵ ش تأسیس شد. لطفعلی خان کلبادی سالار مکرم، که بعدها به سردار جلیل ملقب شد، سرپرستی مدرسه را بر عهده گرفت. وی مدرسه را بدون کمک مالی دیگران بازسازی کرد و ماهیانه مبلغ پنجاه تومن کسری بودجه مدرسه را متقبل گردید بدین دلیل مدرسه به نام او، سالاریه نامیده شد (قاسمی پویا، 1377: 432). مدرسه سالاریه با هفتاد دانش آموز نصف صغیر و فقیر و معاف از شهریه، افتتاح شد. این مدرسه سه کلاس ابتدایی، سطحی یا فارسی و علمی داشت. دانش آموزان در کلاس ابتدایی، خواندن و نوشتن؛ در کلاس سطحی، فارسی، سیاق، تاریخ، جغرافیا، حساب و خط و در کلاس علمی، زبانهای خارجه، صرف و نحو عربی و تفسیر قرآن کریم می آموختند. عده شاگردان در حدود 200 الی 300 نفر بود (اعتصامی،1383: 15-14).
مدیریت مدرسه و آموزش درس عربی بر عهده میرزا ابوالقاسم گروسی اهل تهران و استاد خط نسخ بود. دیگر کارکنان مدرسه عبارت بودند از: میرزا سلیمان خان (حشمت ناظم) معلم حساب، تاریخ و نام مدرسه؛ میرزا احسان الله خان، معلم زبان فرانسه؛ میرزا فروغ الله رشتی معلم زبان روسی و سیاق؛ آقاسیدمحمد، معلمان ابتدایی؛ علی بهروزی و سه نفر فراش (اسلامی، 1372: 353). حقوق هر یک از کارکنان مدرسه بدین قرار بود: مدیر مدرسه ماهانه ۴۰ تومان، معلمان زبان هر یک ۲۰ تومان، سایر معلمان هر کدام ۱۵ تومان و فراش ها هر کدام ماهانه ۷/۵ تومان (درگاهی، 1378: 5).
این دبستان مادامی پایدار بود که نظام السلطان به حکومت مازندران اشتغال داشت. همین که مشارالیه معزول و وضع ساری آشفته گردید، قریب به دو سه هزار نفر با چوب و چماق به سوی مدرسه روانه شدند و کلاسهای درس را سنگباران کردند. این رفتار تا 7 روز ادامه داشت و سرانجام مدرسه بسته شد. مدرسه سالاریه چند ماه بعد به نام «تأییده» دایر شد که باز هم با هجوم سالار الدوله تعطیل و اثاثیه و لوازم آن تاراج شد (اعتصامی، 1383: 15). سرانجام به دلیل فشارهای مخالفان مدرسه سالاریه تعطیل شد.
2-مدرسه حقیقت
پس از تعطیلی مدرسه سالاریه، دانش آموزان مدرسه و طرفدارانش به انجمن مشروطه خواه حقیقت متوسل شدند. سید حسین مقدس، رئیس انجمن، جبران کمبود بودجه مدرسه را بر عهده گرفت و مکتب خانه ای در محل انجمن واقع در باغ شاه (خیابان خیام فعلی) دایر کرد (اعتصامی،1383: 14). اولیای آموزشگاه به اتکا انجمن حقیقت نام مدرسه را به حقیقت برگردانیدند. سید حسن خان علی آبادی- از رجال علی آباد (قائم شهر کنونی)- به سمت ریاست مدرسه شروع به کار کرد (اعتصامی، 1383: 16). معلمان آن عبارت بودند از: سلیمان حشمت داوری، علی بهروزی، آقا شیخ حسین سبطی، میرزا اسدالله خان تارچی و صدرالعلما تهرانی (مهجوری، 1337: 32). محل مدرسه ابتدا به مدت شش ماه در منزل علی بهروزی دایر بود، سپس به عمارت ناصریه باغ شاه (پادگان سابق) منتقل شد و هزینه آموزشگاه از محل درآمد شهریه و اعانات ملی تأمین می شد (اعتصامی، 1383: 16).
این مدرسه نیز سرانجامی جز تعطیلی نداشت و با حمله محمد علی شاه به ساری، مدرسه غارت و تخریب شد. مهجوری (1337) چنین نقل می کند: «در روز سه شنبه ۲۳ جمادی الاول ۱۳۲۶ ه.ق، دوم تيرماه ۱۲۸۷ ش نیروهای نظامی تحت فرمان محمدعلی شاه در سه ستون به سوی مجلس شورای ملی حرکت کردند؛ بدین ترتیب جنگ میان مستبدين و مشروطه خواهان آغاز شد که منجر به توپ بستن مجلس و انحلال آن شد که آن را استبداد صغیر یا محمدعلی شاهی گفته اند. در ساری نیز طرفداران استبداد به مشروطه خواهان هجوم بردند. تعداد زیادی از مردم که حدود هزار نفر بودند به تحریک مستبدين به مدرسه حقیقت حمله کردند و معلمان و دانش آموزان مدرسه را با سنگ و کلوخ و چوب مورد ضرب و شتم قراردادند. میرزا حسن خان علی آبادی، مدیر مدرسه و دانش آموزان بیش از سه ساعت در برابر مهاجمان مقاومت کردند؛ ما برای جلوگیری از خونریزی، مدرسه را ترک کرده و گریختند. مهاجمین نیز فاتحانه وارد مدرسه شده و اثاثیه مدرسه را به غارت بردند. مهاجمان به مدت هفت روز به مدرسه حمله آوردند و هر روز بیشتر معلمان و شاگردان را سنگ باران می کردند؛ بدین ترتیب تا آخر سال ۱۳۲۶ ه.ق / ۱۲۸۷ ش. هیچ مدرسه ای در ساری دایر نبود».
3-معلم خانه مصطفوی
در سال ۱۳۲۷ ه.ق /۱۲۸۸ ش. چند ماه پس از تعطیلی مدرسه ی حقیقت، به کوشش «سیدمیرزا علی مجتهد» و «میرزا غلامحسین ایرانپور» با نظر موافق «حبیبالله خان سورتیجی اشجع الملک»، مدرسه با همان معلمان قبلی در محل مدرسه حاج مصطفیخان تشکیل شد و به همین دلیل معلمخانه مصطفوی نام گرفت (فدایی پور، 1394). مدیریت مدرسه بر عهده ی غلامحسین خان ایرانپور بود. این مدرسه نیز پس از شش ماه فعالیت با حمله محمدعلی شاه به ساری در سال 1329ق/1290ش تعطیل شد (عنایتی،1390).
4-مدرسه تأیید
چندماه پس از خلع محمدعلی شاه، علاقه مندان به آموزش و تربیت کودکان در ساری مدرسه ای دیگر بر پا کردند. این مدرسه در کوچه جنوبی محله چراغ برق در خانه حاج حسین مقدس دائر شد و از آن جا که امیر مؤید سوادکوهی به حمایت و پشتیبانی مدرسه برخاسته بود، دبستان را به نام او «تأیید» نامیدند. این مدرسه دارای سه کلاس ابتدایی، سطحی و علمی بود. در کلاس ابتدایی خواندن و نوشتن؛ در کلاس سطحی، فارسی، تاریخ، جغرافیا، سیاق، حساب و خط، و در کلاس های علمی نیز زبان های خارجه، صرف و نحو زبان عربی و تفسیر قرآن به دانش آموزان می آموختند. تعداد شاگردان مدرسه در حدود دویست تا سیصد نفر بوده، هزینه مدرسه نیز از محل درآمد شهریه و کمک های مردمی تأمین می شد. احسان الله خان ارطی مدیریت مدرسه و محمد مجد، ناظم مدرسه بودند. معلمان مدرسه نیز حشمت داوری، علي بهروزی، شیخ حسین سبطی، میرزا اسدالله تارچی، احمد دبیر خاقان کاسمی و کاتب السلطان بودند (مهجوری،1337: 25؛ به نقل از عنایتی،1394: 26).
طبق احصائیه وزارت معارف در سال 1297خورشیدی این مدرسه دارای 4کلاس و 5 معلم و 90 شاگرد بود (فدایی پور، 1394).
مدرسه تأیید 6 ماه پس از گشایش با حمله ی ابوالفتح میرزای سالارالدوله، برادر محمد علی شاه مخلوع، و فتح ساری، غارت و تخريب شد اما مجددا شش ماه پس از حمله سالارالدوله، در پانزدهم جمادی الثانی سال ۱۳۳۲ بازگشایی شد. لطفعلی خان سالار مکرم، سید حسین مقدس، مجدالاطبا، حافظ الصحه، میرزا عبدالباقی، میرزا محمد حمزه، دکتر نصرالله خان، میرزا زبیح الله و فخیم الحکما موسسان مدرسه بودند. آقا حسین مقدس مدیریت مدرسه و تدریس عربی و فارسی را عهده دار بود. دکتر نصرالله خان، پزشک جوانی از فارغ التحصيلان مدرسه دارالفنون و ناظم مدرسه بود، او فارسی، ترکی، فرانسه و ریاضیات می دانست. میرزا حسن خان رییس پست خانه از فارغ التحصيلان جوان دارالفنون، همه روزه بعدازظهرها در مدرسه تأیید به تدریس زبان فرانسه، ریاضی و جغرافی می پرداخت. آقا شیخ علی خان ادیب، معلم عربی و آقای دبیر خاقان، معلم خط مدرسه تأیید بودند. کتاب هايي که در مدرسه تأیید تدریس می شد عبارت بود از: خلاصه الصرف و ادبیات، جغرافیای مقدماتی، تاریخ ایران. تاریخ انبیاء، شرعیات. قرآن، گلستان سعدی. اخلاق مصور، تاریخ مختصر، علم الاشیاء، و مشق خط (عنایتی، 1394: 27).
5-مدرسه نصرت احمدیه
در سال 1333ق / 1294ش. به کوشش میرزا علی خوشنویس، مأمور اعزامی وزارت معارف، و علی بهروزی معلم مدرسه تأیید، در محل مدرسه قدیم «مادر شاهزاده» دبستان پسرانهای به نام احمدشاه قاجار تأسیس شد که مدرسه «نصرت احمدیه» نامگذاری شد. مخارج مدرسه با حمایتهای شیخ «باقر فاضل ایدنی» و شیخ «علیاکبر مجتهد» از طریق جلب حمایتهای مالی خیران شهر تأمین شد (فدایی پور، 1394).
مدیر مدرسه نصرت احمدیه در سالهای نخست، محمد امین خان ادیب بود و سپس لسان الادب به مدیریت مدرسه رسید. بعد از او نیز به ترتیب محسن زمانی و علی خان یارائی به مدیریت مدرسه رسیدند. اسامی معلمان مدرسه عبارت بود از: حاج سید محمد سعادت، حشمت داوری، ابوالحسن آموزگار، علی پرهیزگار، میرزا محمد گرگانی، محتاج رضوان تهرانی، عبدالکریم نیلی و مهندس احمد بریمانی (عنایتی، 1394: 30).
6-مدرسه دخترانه تربیت بنات
ﻋﻼوه ﺑﺮ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖﻫﺎي ﻛﻠﻲ ﺑﺎ ﻣﺪارس ﺟﺪﻳﺪ، ﺗﺄﺳﻴسﻣﺪارس دﺧﺘﺮان با دشواریهای بیشتری همراه ﺑﻮد. اوﻟﻴﻦ ﺗﻼش ﺑﺮاي اﻳﺠﺎد ﻣﺪرﺳﻪ ﻣﻠﻲ دﺧﺘﺮاﻧﻪ ﺑﺎ ﻣﺨﺎﻟﻔﺖﻫﺎي ﺷﺪﻳﺪ ﻣﻮاﺟﻪ ﺷﺪ. برپایی نهادهای رسمی آموزشی چون وزارت معارف، تاسیس سازمانها و جمعیتهای فرهنگی و مدارس نوبنیاد را بهدنبال داشت که در نوع خود پیشرفتی عظیم در امر آموزش و پرورش و فرهنگ جامعه محسوب میشد. در این میان در آموزش و پرورش زنان نیز تحولاتی رخ داد و برای نخستینبار دختران و زنان توانستند بهصورت رسمی در مدارس به تحصیل بپردازند (قاسمی، 1393). اولین بار با وساطت بنجامین-وزیر مختار امریکا- و موافقت ناصرالدین شاه، دختران در مدارس حضور یافتند و اولین گروه دختران مسلمان وارد مدرسه فرانکو پرسان تهران شدند (زنجانی زاده و باغدار دلگشا، 1392: 102).
پس از پیروزی انقلاب مشروطه، در خصوص تأسیس مدارس جدید یا عدم تأسیس آن در مجلس اختلاف نظر وجود داشت. مشروطه خواهان و نمایندگان مجلس اول در خصوص مدارس جدید به سه دسته تقسیم شدند:
دسته اول بر این عقیده بودند که دختران علاوه بر یادگیری، خواندن و نوشتن، بایستی مطالبی همچون تربیت اطفال و خانه داری و حفظ مراتب ناموس و شرف و بعضی از علوم مقدماتی که به اخلاق معاش و معاشرت با خانواده مربوط می باشند، یاد بگیرند. در امور خاصه ی رجال از قبیل علوم پلیتیکی و امور سیاسی فعلاً مداخله شان اقتضا ندارد.
دسته دوم از مشروطه خواهان که بیشتر آنها از منورالفکران «فرقه اجتماعیون عامیون» بودند، معتقد بودند که نه تنها نباید برای آموزش دختران محدودیتی قائل شد بلکه باید تمهیدی اندیشید تا تعلیم آنها اجباری باشد و در شهرها و دهکده ها باید مدارس جدید تأسیس شود و مکتب خانه های قدیم بسته شود.
دسته سوم از مشروطه خواهان با تأسیس مدارس دخترانه به سبک جدید مخالف بودند و همان مکتب خانه ها را برای آموزش دختران کافی می دانستند.
برخی از زنان برای متقاعد کردن دسته اول و سوم مشروطه خواهان با نوشتن مقالات متعدد و نگاشتن نامه های مکرر به مجلس، آنان را متقاعد کردند تا در تأسیس مدارس جدید با آنان همکاری کنند و در این مسیر به آیات قرآن در تمجید علم و حدیث رسول اکرم (ص) «طلب العلم فریضه کل مسلم و مسلمه» تمسک می کردند. با پیرزی مشروطیت با وجود تمامی جریانات مخالف، زنان برای تعلیم و تربیت دختران با زحمت زیاد و صرف وقت و مال و کمک از دیگران چندین مدرسه دخترانه را افتتاح کردند. چنان که در سال 1286 ش (1326 ه. ق) علیرغم شرایط بسیار سخت اجتماعی دبستان «ناموس» توسط طوبی آزموده تأسیس شد (رشیدی، 1391).
از ديگر مدارس دخترانه اي كه پس از مشروطيت در سایر شهرهای ایران تاسيس شدند مي توان به مدارس زیر اشاره کرد: دانش دوشيزگان كاشان (درخشنده گوهر رزاقي)، حسات (سكينه خانم «فخر التاج» رضوي 1336ق)، خورشيد بانو يزد (فرزانه هرمز ديار 1288ش)، خرمشاه يزد (فرزانه استاد كيومرث 1282ش)، دختران نسوان رشت (عيسي صديق 1299ش)، ارض اقدس مشهد (ملكه ابوالملوكي قاجار – ملكه خانم – 1295ش)، دوشيزگان رضاييه (بدرالملوك انصاري 1331ق، اروميه)، شش كلاسه رضائيه دبيرستان شاهدخت (دكتر احمد)، زرتشتيان تهران (اردشير خسرو زارع و شيرين خداداد 1287ش)، شاهدخت بوشهر (شوكت اسلامي و همسرش عباس اسلامي 1305 ش)، شمس المدارس تهران (خواهران مستغني 1288، واقع در خيابان عينالدوله)، موهبت همدان (1299 ش)، فرهنگ تبريز (باز فرهنگ خواهر ميرمصور 1292ش)، گلبهار اصفهان (بي بي خانم جناب 1334ق)، ژاله تهران (1336 ق)، رضا شاه تهران –نوربخش (خانم دكتر زهرا كيا – همسر پرويز ناتل خانلري)، سن ژوزف تهران (1265ق)، سعادت نسوان رشت (روشنك نوعدوست) (صادقی، 1394).
شهر ساری نیز تحت تاثیر تحولات ناشی از مشروطه به تاسیس مدارس دختران اهتمام ورزید. تا سال 1300 ه.ش به جز مکتب خانه زینب خانم در محله چال مسجد که مختص دختران بود، سایر مراکز آموزش به پسران اختصاص داشت. نخستین مدرسه ابتدایی دخترانه شهر ساری به همت فاطمه وکیلی و همسرش رضاقلی خان مهندس، رییس وقت ممیزی مالیه مازندران در سال ۱۳۰۰ ه.ش تأسیس گردید. فاطمه وکیلی، دختر حاج میرزا رضاخان وکیلی، رییس تعليمات نسوان ولايات وزارت معارف و دیپلمه مدرسه آمریکایی تهران بود که به عنوان موسس و مدیر مدرسه در روز چهار برج دلو سال ۱۳۰۰ ه.ش مدرسه ابتدایی دخترانه ای در ساری به نام " تربیت بنات " در محل اجاره ای خانه شیخ جعفری افتتاح کرد. کمیسیون مدرسه با جمع آوری اعانه، لوازم اولیه مدرسه، از قبیل میز، نیمکت، تهیه کرده، مدرسه رونق یافت، به طوری که تعداد دانش آموزان مدرسه در روز ششم افتتاح آن به ۲۰ نفر و تعداد دانش آموزان تا آخر سال ۱۳۰۰ ش به ۵۸ نفر رسيد. کار آموزش مدرسه بر عهده فاطمه وکیلی و دو نفر معلم دیگر بود.
تعداد دانش آموزان مدرسه تربیت بنات ساری در سال ۱۳۰۱ ش به ۱۰۰ نفر رسيد که بنا به نوشته مدیر مدرسه ۶ نفر از آنها تهرانی بودند و به خاطر ماموریت پدرانشان در این مدرسه درس می خواندند. از کل شاگردان مدرسه تنها ۱۲ نفر شهریه می پرداختند ( شش نفر ماهی پنج قران و شش نفر دیگر ماهی ۳ و ۲ قران) سایر دانش آموزان نیز به صورت رایگان درس می خواندند.
بنا بر صورت احصائیه (آمار) کارکنان مدرسه بنات ساری در ۲۰ بهمن ماه ۱۳۰۴ ه.ش به شرح زیر است :
۱ فاطمه خانم، مدیر و معلم کلاس های پنجم و ششم و خیاطی و هنر یدی (دستی) و ورزش؛ ۲ صديقه خانم، معلم کلاس چهارم؛ ۳ فروغ زمان، معلم کلاس سوم؛ ۴ زینب السادات، معلم کلاس دوم؛ ۵ فاطمه خانم، معلم کلاس تهیه قسمت اول ؛ ۶ زینب خانم. معلم کلاس تهیه قسمت دوم؛ ۷ خانم نجفی، معلم کلاس اکابره ؛ ۸ خانم شریفه، معلم قرآن مجید و نماز ؛ ۹ آقا میرزا اسماعیل، معلم خط؛ ۱۰ بی بی جان، خادم مدرسه ؛ ۱۱ مشهدی باقری، سرایدار؛ ۱۲ حسین، خادم مدرسه.
جمعیت دانش آموز دختر و پسر شهر ساری در سال ۱۳۰۳ ش ۴۸۱ نفر بود که ۳۳/۹ درصد آن را دانش آموزان دختر تشکیل داده بودند. در سال ۱۳۰۶ ه.ش تعداد دانش آموزان دختر و پسر شهر ساری به ۶۶۱ نفر افزایش یافت که ۳۱/۹ درصد آن دانش آموزان دختر بودند.
مدرسه تربیت بنات ساری، سال ۱۳۰۰ ش دارای ۵۸ نفر؛ سال ۱۳۰۱ ش ۱۰۰ نفر؛ سال ۱۳۰۳ ش ۱۶۳ نفر؛ سال ۱۳۰۴ ش ۲۸۷ نفر ؛ سال ۱۳۰۶ ش ۲۱۱ نفر و سال ۱۳۰۸ ش ۱۳۲ نفر دانش آموز دختر داشت (عنایتی، 1394: 36-35).
نتیجه گیری
بررسی تحولات تاریخی آموزش و پرورش ایران بدان معنی نیست که روش تربیتی، هدفها و رویدادهای آموزشی متفاوت را که متأثر از موقعیتهای تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خاص خود بوده اند با ویژگی های نظام آموزشی عصر حاضر مقایسه کنیم بلکه هدف آن است که دریابیم در فراز و نشیب تاریخی کشور ایران، چه تدابیر و اقدامات تربیتی و آموزشی به عمل آمده است. از طریق بررسی پیشینه فرایند تعلیم و تربیت کشور می توان به شناسایی عواملی که در کسب پیروزی های علمی و یا رکود فعالیتهای فرهنگی و علمی موثر بوده اند، پرداخت (صامعی یزدی، 1390).
تعلیم و تربیت در دوره قاجار بخصوص بعد از فتحعلی شاه قاجار، بدلیل تجاوزهای روسیه به خاک ایران و شکستهای وارده، از اهمیت ویژه ای برخوردار گردید (رحیمی و همکاران، 1395: 33). علیرغم پیدایش مدرسه های جدید و دگرگونی در امر آموزش و پرورش به خاطر کم توجهی دولت قاجار و نبود بودجه کافی و مخالفت برخی افراد و بی اطلاعی عوام، تغییر اساسی و فراگیری تا دوران مشروطه در آموزش و پرورش به وجود نیامد و هیچ گونه قانون زیر بنایی در این زمینه تا این زمان تصویب نشد (حجازی، 1395). در آستانه ی مشروطیت تلاش برای ایجاد آگاهی و بیداری ملی فزونی گرفت. روزنامه ها از تحولات فرهنگی و پیشرفتهای علمی و فنی اروپاییان، گزارشهای حیرت انگیزی ارایه می دادند. میرزا آقاخان کرمانی و فرصت شیرازی از اینکه حکومتها و دستگاه اداره کننده مملکت طی دوران حکومت خود نتوانسته اند به گسترش موسسات تربیتی در سراسر کشور اقدامی فراگیر به عمل آورند و تدابیری اتخاذ نمایند که شیوه ها و محتوای جدید تعلیم و تربیت را با مقتضیات زمان هماهنگ کنند، به نشر حقایقی پرداختند. زین العابدین مراغه ای نظام کهن و نا کار آمد تعلیم و تربیت را سخت مورد انتقاد قرار داد و انتشار سیاحت نامه ابراهیم بیک در سال ۱۳۱۲ هجری و مطابق با ۱۲۷۴ شمسی در زمان سلطنت ناصرالدین شاه به وضع بسیار ناگوار اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی که موجبات رکود بازار علم و دانش و مانع ترقیات و اصلاحات امور را فراهم کرده بود به تفصیل به مردم اشاراتی بیدار کننده و آگاهی دهنده ارایه داد (آقازاده، 1382). مجموعه این عوامل سبب گرایش مشروطه خواهان و اهتمام آنها به تاسیس مدارس به سبک جدید گردید. البته همانطور که ذکر گردید تاسیس مدارس جدید در عصر قاجار به دلایل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و مالی با مشکلات زیادی روبرو بوده است. مدارس جدید ساری نیز همچون سایر مدارس جدید ایران در آن زمان، از توان مالی خوبی برخوردار نبودند. همین امر موجب اختلال در امور مدرسه و در نتیجه تعطیلی مدارس می شده است. بررسى وضعیت آموزش و پرورش پس از انقلاب مشروطیت نشان مى دهد گرچه با نهادینه شدن نظام آموزشى به سبک جدید، تحولاتى از نظر کمى و کیفى در ساختار و همچنین محتوای آموزش و پرورش به وجود آمد و آموزش و پرورش سنتى با علوم روز ترکیب یافت اما این نظام جدید نتوانست به ضرورت هاى جامعه آن روزگار پاسخ گوید چرا که علیرغم تغییر در روش هاى تربیت تغییراتى به وجود آمد اما آموزش همچنان به صورت معلم محور و با تأکید بر دروس نظری انجام می گرفت. بعلاوه واپسگرایان داخلى مانع و سد بزرگى در مقابل پیشرفت و توسعه ایجاد کردند و مشروطه خواهان نتوانستند این مانع را از سر راه خود بردارند؛ استعمار خارجى و ایادی داخلی آنها نیز یاری گر واپسگرایان شد و جریان مشروطه خواهی علیرغم دستاوردهای سیاسی و اجتماعی نتوانست در فضای تعلیم و تربیت بویژه آموزش دختران تحولات بنیادین ایجاد کند.
کتابنامه
آجودانی ، ماشاالله (1383). مشروطه ی ایرانی، تهران: نشر اختران
آقازاده، احمد (1382). تاریخ آموزش و پرورش ایران ، تهران: نشر ارسباران
آموزش و پرورش در ایران (1390). دسترسی بصورت آنلاین 17/12/1390 https://www.yjc.ir
اسلامی، حسین (1372). تاریخ دوهزار ساله ساری؛ قائمشهر: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی
اعتصامی، محمد باقر (1383). مدیران آموزش و پرورش مازندران در 100 سال اخیر (انتشار نیافته)
ایروانی، شهین (1393). ﻣﻘﺪﻣﻪ اي ﺑﺮ ﺗﺒﯿﯿﻦ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻧﻈﺎم آﻣﻮزش و ﭘﺮورش اﯾﺮان از آﻏﺎز دوره ﻣﺪرن ﺳﺎزي ﺗﺎ اﻣﺮوز؛ پژوهش نامه مبانی تعلیم و تربیت، 4 (1): 110-83
حجازی، مهدی (1395). مشروطه و آموزش و پرورش، (قابل دسترس بصورت انلاین http://www.fanoosedu.ir)
درگاهی، زین العابدین (1378). آموزش و پرورش استان مازندران در سالهای نخستین؛ انتشار نیافته
رحیمی، امیر علی؛ بوشاسب گوشه، فیض الله؛ ابطحی، سید علیرضا (1395). ﺑﺮرﺳﯽ ﺗﺤﻮﻻت آﻣﻮزﺷﯽ وﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻣﺎزﻧﺪران در دوره ﭘﻬﻠﻮي اول؛ فصلنامه پژوهشنامه تاریخ، سال11،ش42: صص56-31
رشیدی، طاهره (1391). نظام آموزش دختران در عصر قاجار:6/10/1391 (قابل دسترس بصورت انلاین https://article.tebyan.net)
زنجانی زاده، هما؛ باغدار دلگشا، علی (1392). ﺳﻴﺮ ﺷﻜﻞگیری مدارس زنان در دوره ﻣﺸﺮوطه (با تأکید بر مطالبات اجتماعی زنان)؛ دو فصلنامه جامعه شناسی آموزش و پرورش؛ ش5: صص110-91
صادقی، سمانه (1394). تاسيس مدارس دخترانه به شيوه فرنگي:24/8/1394 (دسترسی به صورت انلاین http://www.javanonline.ir)
صامعی یزدی، نسرین سادات (1390). سیر تحولات آموزش و پرورش ایران در دوره پهلوی دوم؛ پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته آموزش و پرورش تطبیقی، دانشگاه علامه طباطبایی
طریفی حسینی، حمید (1389). بررسی تطبیقی و تحلیلی سیر تاریخی آموزش عالی ایران با تأکید بر تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی مؤثر بر آن در سه دوره قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی؛ پایان نامه کارشناسی ارشد در رشته تاریخ عمومی جهان، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
عنایتی، علی اکبر (1394). مدارس جدید ساری در عصر قاجار؛ تهران: رسانش نوین
عنایتی، علی اکبر (1390). نخستین مدارس جدید شهر ساری (دسترسی بصورت انلاینhttp://tabarestannamag.ir)
فدایی پور، معصومه (1394). از نخستین مدرسه ساری تا آموزش نوین در مازندران (دسترسی بصورت آنلاین http://ostani.hamshahrilinks.org)
قاسمی، سید اصغر (1393). تغییراتی که پس از مشروطه، در آموزش و پرورش و سبک زندگی ایرانیان به وجود آمد (دسترسی بصورت انلاینhttp://iusnews.ir)
قاسمی پویا، اقبال (1377). مدارس جدید در دوره قاجاریه (بانیان و پیشروان)؛ تهران: مرکز نشر دانشگاهی
مهجوری، اسماعیل (1337). تاریخچه فرهنگ ساری: سالنامه فرهنگ استان دوم (مازندران)؛ تهران: بی جا (چاپخانه شرکت سهامی طبع کتاب)
A study on educational developments and the establishment of new schools in the city of Sari during the Qajar era
Abstract
The purpose of this study is to study the educational developments and the history of the establishment of the first modern schools in the city of Sari during the Qajar era. To achieve this goal, the historical-analytical method has been used and relying on historical sources. The study of the history of today's educational system in Iran confirms that the modern educational system of Iran originates from a historical process that begins with the developments of the Qajar period in the political, social and cultural spheres. Majors such as Mirza Abulqasem, Qa'im Farahani and Mirza Taghi Khan Amir Kabir, tried to compensate for the backwardness of the country, the most important effort in this field being the establishment of the Dar Al-Fonoun School. Although the establishment of new schools in the Qajar era has faced many problems that can be categorized as political, financial, social and cultural barriers, the establishment and formation of these schools in Iran has contributed to the development of the educational system and culture in periods was next. In the years after the Constitutional Revolution, the establishment of new-style schools grew faster, and new schools were established in Tehran and major cities of Iran. In Mazandaran province, the first time in 1324 AH / 1285 AD, it was founded in conjunction with the Constitutional Revolution in the cities of Sari, Babil and Amol. The present study studies the new schools in Sari.
Keywords: New schools, Qajar period, Sari, Salariya School, Haghighat School