Investigating the Relationship of Women with Mahdism and Feminist Thought Movements
Subject Areas : Quarterly Journal of Research for the Studies of the Ahl al-Bayt
Mina Habib Nia
1
*
,
Mehdi Makani
2
1 - Nursing Department, Khalkhal Branch, Islamic Azad University, Khalkhal, Iran (Corresponding author).
2 - Master's Graduate in Human Resource Management, Khalkhal Branch, Islamic Azad University, Khalkhal, Iran.
Keywords: Mahdism, Waiting, Women, Feminist Thoughts.,
Abstract :
Expressing devotion to Imam Mahdi (as) on the one hand requires recognizing that sacred being and on the other hand requires recognizing oneself and the responsibilities and duties that humans have. In this way, recognition and awareness are not enough, but practical action is also necessary. Undoubtedly, the personality characteristics of women are not unrelated to the responsibility of bearing children and raising a generation entrusted to them by God Almighty. If it is mentioned in the narrations that individuals in society are preparing to accept the global rule of Imam Mahdi (as), then undoubtedly, a faithful and prepared generation is a far cry from reality without women playing the role of educators of this generation. Feminism has made women's identity slaves to the sensual desires of men with deceptive tactics such as employment and social activities, with solutions such as abortion and unlimited sexual freedoms. The result of the women's movement in the West has been nothing but a family crisis and a motherhood crisis. The purpose of this study is to examine the relationship between women during the Mahdism era and the currents of feminist thought.
1- قرآن
2- نهج البلاغه
3- ابن ابی الحدید. (1386). شرح نهج البلاغه، محقق محمدابوالفضل ابراهیم، قم: مکتبه آیتالله مرعشی نجفی.
4- اچ. بورک رابرت، (199-م)، لیبرالیسم مدرن، ترجمه الهی هاشمی حائری، ص۴۶۸، چاپ اول: انتشارات حکمت، تهران.
5- الهی، نژاد، حسین (۱۳۹۳). معرفتشناسی مهدویت پژوهی، فصلنامه مشرق موعود، سال هشتم، شماره ۲۹
6- بحارالانوار، (1315-ق)، ج52، ص 223
7- بحار الانوار، ج۵۲، ص۲۳۰، باب ۲۵
8- بحار الانوار، ج۵۲، ص۳۴۳، باب۲۷.
9- بحارالانوار، ج۱۰،ص۱۰۴، باب ۷.
10- بحار الانوار، ج۲، ص۲۹۴، باب ۳۴.
11- برتراندراسل، (1386)، زناشویی واخلاق، ص۹۳.
12- بنوات گری،(1377)، زنان از دید مردان، ترجمه محمدجعفر پوینده، ص۵۷، چاپ اول: تهران.
13- بيان الائمه، ج3، ص 338، به نقل از نجم الدين طبسي، همان، ص 69
14- بورسوا، آدام. (1383). «افول اخلاقی آمریکا». در فصلنامة مکاتبه و اندیشه، شمارة 20، زمستان 1383، صص95-107.
15- توحیدی احمد رضا ،(1389)، بررسی جنبش فمینیسم در غرب وایران، ص،۱۷۹
16- حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله. (1417ق). مستدرک علی الصحیحین. قاهره: دارالحرمین.
17- حر العاملی، محمد بن حسن. (بیتا). وسائل الشیعه إلی تحصیل المسائل الشریعه. قم: مؤسسه آل بیت لإحیاء التراث.
18- خامنهای، سید علی. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهی شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۱۳۸۱.
19- خامنهای، سید علی، بیانات در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸.
20- خصائص فاطميه، ص 343، به نقل از نجم الدين طبسي، همان، ص 70
21- خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، (1400)، ج۹، ص۶۴۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.
22- خمینی، سید روح الله (۱۳۶۹). صحیفه نور. ۲۲ جلد. تهران: موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره).
23- رحیمی سعید، (1377)، بانوان شیعه، سال اول،ش2، ص35.
24- ذوعلم علی ، (1385)، تجربه کارآمدی حکومت ولایی، ص۲۶۸، چاپ اول: پژوهش گاه فرهنگ واندیشه اسلامی، تهران.
25- خنیفر، حسین، زروندی، جواد و زروندی، نفیسه(۱۳۸۹). جهانی شدن و فرهنگ مهدویت از دیدگاه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی. فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، سال چهارم، شماره ۱۶، صص ۱۱۵-۹۰.
26- شاملی، عباسعلی. (1380). «منزلت زن در اندیشة والای امیرالمومنین(ع)»، در فصلنامة کتاب زنان، شمارة 11.
27- رژه گارودی، (2019-م)،زنان چگونه به قدرت می رسند، ترجمه امان الله ترجمیان، ص۸۱، چاپ دوم: انتشارات پرشکوه، تهران.
28- صانعی سید مهدی ،(1387)، پژوهشی در تعلیم وتربیت اسلامی، ص۱۱۴، چاپ اول: انتشارات سناباد، مشهد.
29- صدر سیدرضا ،(1386)، زن وآزادی، به کوشش سیدباقر خسروشاهی، ص۱۳۸، چاپ اول: انتشارات بوستان کتاب، قم.
30- صدر سید صدرالدین ،(1362)، المهدی، ترجمه محمدجواد نجفی، ص۲۷۱، انتشارات کتاب فروشی الامامیه، قم.
31- طبسی محمدجواد، (1370)،زنان در حکومت امام زمان، ص۱۴، چاپ اول: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، تهران ۱۳۷۰
32- علائی رحمانی، فاطمه. (1369). زن از دیدگاه نهج البلاغه. قم: سازمان تبلیغات اسلامی.
33- عظیمی، کاظم. (۱۳۸۹). درآمدی بر فرهنگ و عناصر آنف مجله دین و ارتباطات. شماره ۳۷.
34- غرر الحکم، ص۱۳۷، ح۲۳۹۹
35- ماری آلیس واترز واویلین رید،(1383)، فمینیسم وجنبش مارکسیستی، ترجمه مسعود صابری، ص۱۰۵، چاپ اول: انتشارات طلایه پرسو، تهران.
36- محمودی سید علی،(1385) ، نظریه آزادی در فلسفه سیاسی هابز ولاک، ص۱۷، چاپ اول: پژوهش گاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی، تهران.
37- مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۸۰، باب۷۰
38- موسوی اصفهانی، محمدتقی(1373)، مکیال المکارم، ترجمه مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵
39- موسوی اصفهانی،محمدتقی،(1380)، مکیال المکارم، ج۱، ص۱۶۷، چاپ اول: انتشارات برگ شقایق، قم.
40- نجم الدين طبسي، چشم اندازي به حكومت مهدي(عج)، ص 68 – 76
41- واتسون، هلن. (1382). «زنان و حجاب»، ترجمة مرتضی بحرانی. در فصلنامة کتاب زنان، شمارة 20، تابستان 1382، صص309-330.
42- وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۷۵، باب۲
43- نهج الفصاحه
44- ایولین رید، (1380)،آزادی زنان، مسائل، تحلیل ها ودیدگاه ها، ترجمه افشنگ مقصودی، ص۴۷، چاپ اول: نشر گل آذین، تهران .
1.
Glenn Kessler (March 3, 1015). "The zombie statistic about women's share of income and property". The Washington Post . Retrieved May 3, 2020. 2.
America, 1967–1975. Minneapolis: University of Minnesota Press. ISBN 978-0-8166-1787-6. 3.
Roberts, Jacob (2017). "Women's work". Distillations. Vol. 3, no. 1. pp. 6–11. Retrieved 22 March 2018. 4. Messer-Davidow, Ellen (2002). Disciplining Feminism: From Social Activism to Academic Discourse. Durham, NC: Duke University Press. ISBN 978-0-8223-2843-8
. 5.
hooks, bell (2000). Feminism Is for Everybody: Passionate Politics. Cambridge, Massachusetts: South End Press. ISBN 978-0-89608-629-6. 6.
Chodorow, Nancy (1989). Feminism and Psychoanalytic Theory. New Haven, Conn.: Yale University Press. ISBN 978-0-300-05116-2. 7.
Gilligan, Carol (1977). "In a Different Voice: Women's Conceptions of Self and of Morality". Harvard Educational Review. 47 (4): 481–517
<110> پژوهشنامه معارف اهل بیت (ع)، سال سوم، شمارۀ دهم، زمستان ۱۴۰۳ ش
Research for the Studies of the Ahl al-Bayt (as), Year 3, Issue 10, Winter 2025
بررسی رابطه زنان با مهدویت و جریانات فکری فمنیسم
مینا حبیبنیا1
مهدی مکانی2
تاریخ دریافت: 04/12/140۳ تاریخ پذیرش: 29/12/140۳، صفحۀ 109 تا 130 (مقالۀ پژوهشی)
چکیده
اظهار ارادت به حضرت مهدی(عج) از یک سو نیازمند شناخت آن وجود مقدس و از سوی دیگر مستلزم شناخت خویشتن و مسئولیتها و وظایفی است که برعهدهی انسانهاست در این راه، شناخت و آگاهی کافی نیست بلکه اقدام عملی نیز لازم است. بی شک ویژگیهای شخصیتی زنان با سپردن مسئولیت فرزندآوری و تربیت نسل از سوی خداوند متعال به آنها بی ارتباط نیست و اگر در روایات آماده شدن افراد جامعه برای پذیرش حکومت جهانی حضرت مهدی آمده است بی تردید نسل مؤمن و آماده، بدون ایفای نقش زنان به عنوان تربیت کنندگان این نسل سخنی دور از واقع است فمینیسم هویت زنان را با حربه های فریبنده ای چون اشتغال و فعالیت های اجتماعی با راهکارهایی مثل سقط جنین و آزادی های نامحدود جنسی، زنان را برده هواهای نفسانی مردان قرار دادند نتیجه نهضت زنان در غرب چیزی جز بحران خانواده و بحران مادری نبوده است این پژوهش ترویجی با هدف بررسی ارتباط زنان در دوران مهدویت و جریانات تفکرات فمنیسم مورد مطالعه قرار گرفته است.
کلیدواژهها: مهدویت، انتظار، زنان، تفکرات فمنیسم.
درآمد
مهدویت از مفاهیمی است که در طول تاریخ همواره راه نجات از ظلم و ستم بوده است، چرا که عدالت مهدوی اقتضا میکند که مسلمانان در برابر ظلم و ستم ایستادگی کنند. برای پی بردن به این اندیشه نیازمندیم تا به واکاوی مفهوم مهدویت و معانی گوناگون آن پرداخته شود.مهدویت اندیشه و باوری است که مورد پذیرش و اعتقاد همه مسلمانان بوده و به عنوان یک حقیقت دینی- اسلامی قلمداد میشود. مهدویت در اسلام از مفاهیمی است که میتوان در ابعاد گوناگون به آن نگریست. اما قبل از پرداختن به ابعاد گوناگون اندیشه مهدوی باید به مفهومشناسی مهدویت پرداخته شود. مهدویت یعنی معتقد بودن به وجود مهدی (عج). گاهی نسبت بیش از این حیث لحاظ میشود؛ یعنی رفتار هم رفتار مهدیپسند باشد یا رفتاری باشد که از او اخذ و الهام گرفته شده باشد. مهدویت در اصطلاح یعنی روش، رفتار، فکر و عقیدهای که به حضرت مهدی (عج) انتساب داشته باشد. پس مهدویت یعنی معتقد بودن به وجود حضرت مهدی (عج) و طریقه و یا رفتاری که منتسب به اعتقاد و باور به حضرت مهدی (عج) باشد، مهدویت گفته میشود. (عمید، 1381، ج ۱، ص ۲۳۳) زمینه سازی و آمادگی برای ظهور حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در روایات، بیان گر اهمیت نقش مردان و زنان مؤمن است(ابراهیم شفیعی سروستانی، 1387،ص 176ـ 180، با تلخیص)
زمینه سازان انقلاب جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، منتظران راستینی هستند که در انتظار حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف روز شماری می کنند و در این زمینه، جنسیت معنایی ندارد؛ تنها تفاوت، به چگونگی کارآیی هر یک از مردان و زنان برمی گردد.در نظام اسلامی، زن و مرد از نظر حقیقت وجودی یکسان هستند و ملاک برتری انسان ها در تقواست (محمدی ری شهری، 1392، ج1، ص 284). چنان که خداوند می فرماید: «گرامی ترین شما نزد خدا با تقواترین شماست»)«ان اکرمکم عندالله اتقیکم و معیار پاداش انسان ها بر اساس عمل صالح است و تفاوتی بین زن و مرد نمی باشد. هم چنین در جای دیگری می فرماید: «و هر کس کار شایسته کند ـ چه مرد باشد یا زن ـ در حالی که ایمان داشته باشد، در نتیجة آن داخل بهشت می شود (َنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلَا یُجْزَی إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُوْلَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ)
صرف نظر از حقیقت وجودی انسان ها، نمی توان تفاوت های ظاهری و جسمی و روانی مرد و زن را نادیده گرفت. هر یک طبق نظام خلقت، دارای جایگاه ویژه ای می باشند؛ بنابراین قراردادن هر یک در جایگاه صحیح خود موجب رشد و شکوفایی آنها می گردد. آشنایی با وظایف منتظران واقعی و عمل به آنها در سطح افراد و جامعه، موجب اصلاح جامعه می گردد و مقدمات ظهور را مهیا می سازد و آگاهی لازم را در پیروان و یاران راستین او فراهم می آورد. بنابراین وظیفة هر مسلمان مدعی، حمایت ولایت است که با وظایف خود آشنا گردد و درصدد عمل به آنها برآید.در بعضي روايات آمده است كه برخي زنان مانند مردان اولين كساني هستند كه گرد امام جمع شده و باحضرت بيعت ميكنند. امام باقر(ع) فرمود: سوگند به خدا! سيصد و اندي نفر بدون وعده پيشين گرد ميآيند و ميان آنها پنجاه زن است (بحارالانوار، 1315ق، ج52، ص 223).
برپايه بعضي روايات نقش زنان در زمان حضور به نقش زنان در زمان پيامبر(ص) تشبيه شده است.( بيان الائمه، 1944-م، ج3، ص 338، به نقل از نجم الدين طبسي، همان، ص 69.) در بعضي روايات ديگر تصريح شده است كه زنان در بخش درمان و بهداشت مشغول فعاليت هستند. امام صادق(ع) فرمود: همراه حضرت سيزده زن هستند... زخميها را مداوا ميكنند و از بيماران پرستاري مينمايند؛ هم چنان كه همراه رسول خدا بودند.( دلائل الامامة، 1413 ق، ص 259.) در بعضي روايات ديگر حتي اسامي تعدادي از زنان بيان شده است كه در حكومت و قيام امام زمان(ع) نقش ميآفرينند (خصائص فاطميه، 1380، ص 343، بهنقل از نجم الدين طبسي، همان، ص 70.) نقش زنان در عصر ظهور به علت جایگاه ویژه آنها در خانواده نقشی بی بدیل است. بنابراین، آگاهی آنها از نقشهای خاصشان در عرصه خانواده و جامعه میتواند زمینه ساز پرورش نسلی بامسئولیت و پرانگیزه شود.
سعی جنبشهای فمینیستی به ظاهر در مبارزه برای حقوق زنان است؛ از جمله این حقوق حق رای، حق کار، حق کار دولتی، درآمد یکسان، پرداختی برابر میان زنان و مردان و از بین بردن فاصله موجود در این مسئله، حق مالکیت، حق تحصیل، حق امضای قرارداد، حقوق برابر در ازدواج و حق مرخصی زایمان است. فمینیستها همچنین برای یکپارچهسازی اجتماعی و تضمین حق سقط جنین قانونی برای زنان تلاش کردهاند. از دیگر اهداف آنان محافظت از زنان و دختران در برابر تجاوز جنسی، آزار جنسی و خشونت خانگی است(اچولس، آلیس، 1989 -م) و تغییر در نوع پوشش و نوع نگاه جامعه به فعالیتهای فیزیکی نیز معمولاً بخشی از جنبشهای فمینیستی بوده است (روبرتس جاکوب،2017-م).
برخی از محققان، فمینیسم را محرک اصلی تغییرات اجتماعی برای حقوق زنان در طول تاریخ میدانند؛ این موضوع به خصوص در غرب پررنگتر است؛ جایی که این جنبش را تا حد زیادی زمینهساز دستیابی به حق رای زنان، زبان فراگیر، حقوق باروری (شامل دسترسی به راههای پیشگیری از بارداری و سقط جنین قانونی، حق امضای قرارداد و مالکیت میشناسند (مسیر-دویدو، الین 2002-م) با وجود اینکه تمرکز اصلی فمینیسم بر روی حقوق زنان است، برخی فمینیستها مانند بل هوکس محدودیت در آزادیهای مردان را بخشی از اهداف خود میدانند؛ زیرا باور دارند مردان نیز از نقشهای سنتی جنسیتی آسیب میبینند (هوکس بل، 2000) نظریه فمینیست، که از دل جنبشهای فمینیستی برخاسته، به دنبال درک ماهیت نابرابری جنسیتی با استفاده از تجزیه و تحلیل نقش اجتماعی زنان و تجربه زندگی آنان است. (چودورو، نانسی، 1989-م).
فمنیسم یک گرایش و مکتب واحد نیست. فمنیستها به این سوال که اساساً چرا وضع زنان چنین است و راه حل آن چگونه است، پاسخ واحدی ارائه ندادهاند. از نظر اخلاقی فمنیستها دارای یک ایده و سبک واحد نبودند، صور فمنیسم هم با اعتلا و ارتقای عفت و پاکدامنی و هم با ایجاد روابط جنسی آزاد پیوند داشته است. فمنیسم همانند بیشتر ایدئولوژیها تداخلها و ناهماهنگیهایی در ارزشهای بنیادین خویش دارد، که این مسائل باعث ظهور گرایشها و مکاتب متعدد در درون فمنیستها میگردد.
طرح مسأله
انتظار در اصطلاح «مهدویّت»، به معنای چشمبهراه بودن ظهور واپسین ذخیرۀ الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است. برخی بزرگان، با بهرهمندی از سخنان پیشوایان معصوم (علیهم السّلام) انتظار را این گونه معنا کردهاند: کیفیتی روحی است که باعث به وجود آمدن حالت آمادگی (انسانها) برای آنچه انتظار دارند، میشود و ضد آن یأس و ناامیدی است. هرچه انتظار بیشتر و هرچه شعلۀ آن، فروزانتر و پر فروغتر باشد، تحرک و پویایی او و در نتیجه آمادگی نیز بیشتر خواهد بود (موسوی اصفهانی، 1392، ج ۲، ص۲۳۵
امام خمینی انتظار فرج را انتظار قدرت اسلام و کوشش برای تحقق این قدرت در عالم میداند( خمینی، روح الله، صحیفه امام،1378، ج۸، ص۳۷۴) ایشان دو تفسیر از انتظار فرج بیان میکند که یکی صحیح و سازنده و دیگری غیر صحیح و باطل است. حضرت امام درباره انتظار حقیقی و منتظران واقعی و فرق آنان با مدعیان دروغین این مکتب، به افرادی اشاره میکند که هر کدام به نوعی دچار کجفهمی و انحراف از معارف و اهداف شیعی و اسلامی شدهاند. در اندیشه امام خمینی تفسیر انتظار به گونهای است که با روح و حقیقت اسلام سازگار است؛ زیرا انتظار فرج که آموزهای دینی و مذهبی است باید به نحوی مطرح شود که روحیه تحرک و پویایی در جهت تکامل معنوی، احیای معارف اسلامی و نشر حقایق دینی در میان افراد بشر ایجاد کند و مردم را به سوی زندگی همراه با معنویت پیش ببرد. امام هر گونه برداشت از مفهوم انتظار را که موجب فریب مردم شود به شدت نقد و نکوهش کرده است. از جمله برداشتهای نادرست از انتظار فرج در نگاه امام خمینی این است که برخی از مؤمنان، صرف عمل به تکلیف خود و امر به معروف و نهی از منکر و نشستن و دعا برای انتظار فرج و بی توجه بودن به مسائل مهم امت اسلامی را انتظار فرج میدانند، امام ریشه این تفکر و اعتقادات را برداشت غلط از برخی روایات میداند که تشکیل هر حکومتی را پیش از ظهور امام عصر، طاغوت و در تضاد با انتظار فرج است ( خمینی، روح الله، صحیفه امام، 1378، ج۲۱، ص۱۶-۱۳)به اعتقاد امام خمینی کسانی که افزایش گناه و معصیت را زمینه ظهور امام زمان (علیهالسّلام) میدانند یا حتی مردم را دعوت به گناه میکنند تا دنیا پر از جور و ظلم شود و آن حضرت ظهور کند، عدهای منحرف و سادهلوح هستند (خمینی، روح الله، صحیفه امام،1378، ج۲۱، ص۱۴.) امام خمینی یکی از وظایف منتظران را تشکیل حکومت در زمان غیبت میداند؛ ( خمینی، روح الله، ولایت فقیه، 1372، ص۵۰،)از این رو به اعتقاد ایشان وظیفه مسلمانان فراهمسازی مقدمات ظهور آن حضرت با استقرار حکومت دینی میباشد ( خمینی، روح الله، دانشنامه امام خمینی، 1399، ج۹، ص۶۴۷)
بر همین اساس،باید چارچوبی برای ایجاد یک فرهنگ انسان ساز شکل گیرد، فرهنگ مهدوی عبارت است از: «بیان اندیشهها، باورها، اصول و اعتقادات مربوط به آموزه مهدویت، تبیین ارزشها و بایدها و نبایدهای آن، تعیین هنجارها و الگوهای رفتاری و کرداری مرتبط با آن، تولید نمادها، نشانهها و علائم نمادین برای توسعه و تحکیم آن، تولید آیینها و آداب و رسوم تازه و تقویت آیینهای پیشین، ابداع و نوآوریهای ارتباطی رسانهها در حوزه شبکههای انسانی حقیقی و مجازی، توسعه و بسط مهارتهای مورد نیاز مانند زمینهسازی ظهور، انتظارسازنده، روشهای یاری مهدی موعود (عج) و…» (عظیمی، ۱۳۸۹، ص ۱۵۵). مصباحی مقدم (۱۳۹۷) هم در این راستا فرهنگ مهدویت را فرهنگ انتظار بشریت برای حاکمیت صلح و حاکمیت حق میداند. بدین صورت که حق حاکم شود و صلح را در میان بشریت برقرار کند که بشریت به صورت یکپارچه شود و مدیریت یکپارچه داشته باشد. خداوند در قرآن کریم پیرامون وارثان حقیقی زمین میفرماید: «وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّهً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ» (قصص / ۵) و ما بر آن هستیم که بر مستضعفان روی زمین نعمت دهیم و آنان را پیشوایان سازیم و وارثان گردانیم.
بنابراین، فرهنگ مهدوی را میتوان در قالب دو برداشت اصلی بیان کرد: نوع اوّل فرهنگ مهدوی، فرهنگ آرمانی است که در عصر ظهور، توسط امام زمان (عج) بر مبنای باورها و ارزشهای حقیقی اسلام، در جامعه جهانی تحقق خواهد یافت؛ بنابراین یک فرهنگ دینی جهانشمول و آرمانی را شکل میدهد. نوع دوم آن، ذیل عنوان «فرهنگ انتظار» قابل ترسیم است. فرهنگ انتظار، فرهنگی است که در عصر غیبت امام زمان (عج) شکل میگیرد. چنین فرهنگی بر محور همان باورهای زیربنایی و با الگوگیری از چشماندازآرمانی «فرهنگ مهدوی» تحقق مییابد. با این وصف، منظور ما از» فرهنگ مهدوی»، نوع دوم بوده که در راستای رسیدن به فرهنگ آرمانی و اندیشه دفاعی مهدویت ترسیم شده است (الهینژاد، ۱۳۹۳).
از سوی دیگر، هدفی که در کلام و رفتار دستاندرکاران فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه در این چند سال بر آن تاکید شده، اندیشه دفاعی مهدوی است. امام خمینی (ره) در همین راستا میفرمایند: «همه ما انتظار فرج داریم و باید در این انتظار خدمت کنیم. انتظار فرج، انتظار فرج قدرت اسلام است و ما باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور انشاالله تهیه شود» (صحیفه نور، ۱۳۶۹، ص ۱۹۶-۱۹۷). مقام معظم رهبری (مدّظله العالی) نیز پیرامون فرهنگ جهانی مهدوی میفرمایند: «ما که منتظر امام زمان هستیم، باید در جهتی که حکومت امام زمان (عج) تشکیل خواهد شد، زندگی امروز را در همان جهت بسازیم و بنا کنیم. رابطهی قلبی و معنوی بین آحاد مردم و امام زمان (عج) یک امر مستحسن، بلکه لازم و دارای آثاری است؛ زیرا امید و انتظار را به طور دایم در دل انسان زنده نگه میدارد (بیانات در دیدار مسئولان و اقشار مختلف مردم، ۲۲/۱۲/۱۳۶۸). ایشان همچنین میفرمایند: «انتظار به معنای این است که ما باید خود را برای سربازی امام زمان (عج) آماده کنیم سربازی منجی بزرگی که میخواهد با تمام مراکز قدرت و فساد بینالمللی مبارزه کند، احتیاج به خودسازی و آگاهی و روشنبینی دارد ما نباید فکر کنیم که چون امام زمان (عج) خواهد آمد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، امروز وظیفهای نداریم؛ نه، بعکس، ما امروز وظیفه داریم در آن جهت حرکت کنیم تا برای ظهور آن بزرگوار آماده شویم. اعتقاد به امام زمان به معنای گوشهگیری نیست، امروز اگر ما میبینیم در هر نقطهی دنیا ظلم و بیعدالتی و تبعیض و زورگویی وجود دارد، اینها همان چیزهایی است که امام زمان برای مبارزه با آنها میآید. اگر ما سرباز امام زمانیم، باید خود را برای مبارزه با اینها آماده کنیم (بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهی شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۱۳۸۱).
این اندیشه به عنوان راهنمای عمل برگزیده شده است تا اهداف متعالی نظام مقدس جمهوری اسلامی جامعه واقعیت به تن پوشد و در واقع جامعهای همتراز و همشأن با جامعهای که موردنظر رسول الله (ص) و ائمه اطهار (ع) بوده است، برپا شود؛ جامعهای که زمینهساز ظهور حضرت ولی عصر (عج) باشد. در واقع نگاه فرهنگی به دفاع یکی از رویکردهای غالب در کنشهای سنت و سیره اهل بیت (ع) است که همواره تاکید بر آماده کردن جامعه برای دفاع در برابر دشمنان و حفظ دین دارند. در دفاع فرهنگی تلاش میشود با تاثیرگذاری بر باورها و ارزشهای یک ملت، اندیشه و الگوی اداره کشور به مثابه هویتدهنده نظام فرهنگی، به چالش کشیده شود. بُعد فرهنگی- دفاعی مهدویت در ترویج فرهنگ ظهور مهدی (عج) نقش بسزایی دارد و همچنین در قلمرو جهانیشدن فرهنگها و استحاله فرهنگها در فرهنگ غربی، پتانسیل بالایی در زمینه دفاع فرهنگی و صادر کردن مهدوی به دیگر نقاط جهان دارد. از جمله پیامدهای منفی تهاجم فرهنگی بر کشور ایران از بین رفتن هویت دینی و اسلامی جوانان، فراموش شدن فرهنگ انتظار، کمرنگ شدن روحیه جهاد و شهادت در راه خدا و… میتوان اشاره کرد (خنیفر و همکاران، ۱۳۸۹).
با توجه به تهاجم فرهنگی غرب و شرق و به فرموده رهبر معظم انقلاب اسلامی (مدظله العالی) شبیخون فرهنگی؛ و همچنین تلاش رسانههای غرب بر سلطه فرهنگی بر تمام فرهنگهای جهان و نهادینهکردن فرهنگ مصرفگرایی و تجملگرایی در میان تمام ملتها و بالاخص کشورهای اسلامی، لذا باید به دفاع فرهنگی در برابر تهاجم فرهنگی پرداخت. از سوی دیگر در اندیشه دفاعی مهدوی در بُعد فرهنگی، قابلیتها و پتانسیل بالایی وجود دارد که به مقابله با تهاجم (شبیخون) فرهنگی بپردازد. اگر انتقال فرهنگ انتظار ظهور، از مجرای صحیح آن صورت نگیرد انتقالی ناقص است و دوام و پایایی ندارد بنابراین جایگاه و نقش زنان در جامعه مهدوی از نظر جایگاه فردی، نقش خانوادگی و تأثیر آنها بر اجتماع در پیش و پس از ظهور قابل بررسی است، برخی از زنان چنان شایستگی و منزلتی مییابند که جزء اصحاب و کارگزاران ویژه حضرت مهدی میشوند
در فرهنگ مهدویت به روح لطیف زن ونقش های متناسب با لطافت روحی وی بسیار توجه دارد »همه اینها توجه دقیق وظریف دین به مسئولیت های متناسب با طبیعت وجودی زنان را نشان می دهد که خود به معنای ارزش مند دانستن این گوهر وجودی وبازشناسی شأن وجایگاه والای آن است. استاد مطهری نیز در کتاب پر ارزش نظام حقوق زن در اسلام با بیانی روشن بر این نکته تأکید کرده است: عدم توجه به وضع طبیعی وفطری زن بیشتر موجب پای مال شدن حقوق او می گردد. اگر مرد در برابر زن جبهه ببندد وبگوید تو یکی ومن یکی، کارها، مسئولیت ها، بهره ها، پاداش ها، کیفرها همه باید متشابه وهم شکل باشد، در کارهای سخت وسنگین باید با من شریک باشی، به فراخور نیروی کارت مزد بگیری، توقع احترام وحمایت از من نداشته باشی، تمام هزینه زندگی ات را خودت بر عهده بگیری، در هزینه فرزندان با من شرکت کنی، در مقابل خطرها خودت از خودت دفاع کنی، به همان اندازه که من برای تو خرج می کنم، تو باید برای من خرج کنی و... در این وقت است که کلاه زن پس معرکه است؛ زیرا زن بالطبع نیروی کار وتولیدش از مرد کمتر است واستهلاک ثروتش بیشتر. به علاوه، بیماری ماهانه، ناراحتی ایام بارداری، سختی های وضع حمل وحضانت کودک شیرخوار، زن را در وضعیتی قرار می دهد که به حمایت مرد وتعهداتی کمتر وحقوقی بیشتر نیازمند است در نظر گرفتن وضع طبیعی وفطری زن ومرد با توجه به تساوی آنها در انسان بودن وحقوق مشترک انسان ها، زن را در وضع بسیار مناسبی قرار می دهد که نه شخصیتش کوبیده شود (محمدرضا زیبایی نژاد و همکاران، 1381، چاپ دوم، ص۱۲۶)
به طور کلی، نظریه های الهیات فمینیستی درباره جایگاه زن در سه گروه می گنجند: گروه نخست، دیدگاه کسانی است که با نظر علمای دینی درباره زنان ومردمَدار بودن سنتی در چالشند، گروه دوم، نگرشی است که با احکام دینی بازدارنده زنان از انتصاب به مقامات روحانی در ستیز است وگروه سوم نیز کلیسا را نهاد می داند وهدفش ارتقای موقعیت حرفه ای زنان در کلیساست. علمای فمینیسم با به کارگیری دایمی از واژه های مذکر برای خدا وروح القدس اعتراض دارند. این گروه فمینیسم ها، با تحقیق درباره تصویرپردازی از زنان در کلیسا وتاریخ مسیحیت آشکار می سازند که فقط دو تصویر از زن وجود دارد: گناه کار (حوا) یا باکره (مریم) که مادر بودن وفرمان برداری را در بر می گیرد(زن در آیینه جلال و جمال، 1385 ، چاپ سیزدهم). خلاصه آن که تفکرات فمینیستی همانند دیدگاه آزادی بخش که به لحاظ تاریخی ونظری ارتباط تنگاتنگی با آن دارد، به گونه ای تعبیر می شود که گویا نقش نخست آن آزادی بخشی است؛ آزادسازی فقرا در دیدگاه آزادی بخش وآزادسازی زنان از دیدگاه فمنیسم وجود دارد. ( حکیم پور،۱۳۸۲، محمد، چاپ اول).
توجه به فطرت وروح لطیف زن
زن موجودی ظریف، با احساس و عاطفة قوی است که خداوند متعال او را آفرید تا بخشی از بار رسالت تعلیم و تربیت جامعه را بر دوش گیرد و در مسیر کمال گام بردارد. خداوند زن را که مظهر جمال الهی است، آفرید و او را مایة آرامش و سکون همسر قرار داد تا خانه و خانواده را در سایة عطوفت و رحمت خود بیاراید. چراکه رحمت و مودت، مایة بقای زندگی است. امام متقیان توجه به فطرت زنان، لطافت و زیبایی زن را عامل مهمی در حفظ و حراست از زن میداند و میفرماید: «ان المرأة ریحانة لیست بقهرمانة»: همانا زن گل است، قهرمان نیست (نهج البلاغه، 1387، نامة 31). بر اساس این سخن، زن همانند گلی است که باید از آن مراقبت شود تا با طراوات و تازه بماند و بتواند در پرتو عطر و لطافت خویش، کانون خانواده را زیبا و با صفا سازد .
به دلیل ارزش و جایگاهی که اسلام برای زن قائل است، سفارشهای بسیاری در زمینة تکریم، محبت و احترام به زن بیان شده است. دین اسلام زن را از جایگاه زن بودنش مورد تقدیر قرار میدهد . علی(علیه السلام) در این باره به نقل از پیامبر میفرماید: «احترام بانوان را پاس نمیدارد مگر کسی که بزرگوار و کریم است و به ایشان اهانت نمینماید مگر کسی که پست و فرومایه است» (نهج الفصاحه، 1336). اهمیت به استعداد و توانایی زن و قابلیتهای اجرایی متعدد او همانند تعلیمپذیری، هدفداری و مسئولیتپذیری در برنامهریزی زن در خانواده قابل توجه است؛ چرا که دوری از فطرت، بزرگترین ضربات را به توازن، تعادل و تکامل زن وارد میسازد. روشن است که در برابر هر استعدادی وجود حقی برای انسان ثابت است، یعنی هر استعدادی سند یک حق برای انسان است وبراساس همین حقوق طبیعی، وظایفی متناسب با غرایز فطری وتوان فردی برای انسان ها معین می گردد، چنان که آیه قرآن می فرماید﴿لاَ یکلِّفُ اللّهُ نَفْساً إِلَّا وُسْعَهَا﴾ (بقره: ۲۸۶
۱. امنیت فردی واجتماعی زنان
امروز در جامعه شاهد هستیم که زنان سعی دارند در برخی شغلهایی وارد شوند که هیچگونه سنخیتی با روحیات آنها ندارد، در حالی که امام اول شیعیان در خصوص واگذاری وظایف به زنان میفرمایند: «لاتملک المرأة من الأمر ما یجاوز نفسها، فان ذلک انعم لحالها و ارخی لبالها و ادوم جمالها»؛ به زنان بیش از توان آنها امور را تحمیل نکنید، زیرا این رعایتها برای حال آنها مناسبتر، برای آرامش خاطرشان سودمندتر و برای دوام زیبایی آنها مؤثرتر است (نهج البلاغه، 1387، نامة 31). بانوان گاهی فراموش میکنند که وظیفة اصلی زن مسلمان در مرحلة اول شوهرداری و تربیت فرزندان است و انجام درست این وظایف شالودة اصلی نظام اسلامی را تضمین میکند تا راه سعادت و کمال الهی را سریعتر و بیخطر طی کند. وصی رسول خدا با درک این موضوع چنین به جامعة زنان خطاب میکند: «جهاد المراة حسن التبعل»؛ جهاد زن، خوب شوهردارای کردن است. بنابراین شیوة صحیح همسرداری که ریشة استحکام خانواده در آن نهاده شده است. یکی از اصول مهم استراتژیک مسائل زنان است که ضروری است نظام اجتماعی، برای استحکام آن برنامهریزی کند. انسان امروزی از اوضاع حاکم بر جهان به اندازه ای افسرده ومضطرب ورنجور است که به جست وجو درباره نظریه ها و یا اندیشه های نو وجدید روی آورده که برای او چگونگی دگرگونی این اوضاع فاسد را بیان می کند. با وجود این، مسئله ای که افسردگی وخشم انسان ها را افزون کرده، این است که هرگاه به ایده ویا اندیشه ای دست می یابد، پی میبرد که به جای حل دشواری وبلاها برعکس، مشکلات را می افزاید (سید عباس مدرسی، 1387، ص۱۹)
رابرت اچ. بورک نویسنده کتاب لیبرالیسم مدرن وافول امریکا، فمینیسم وبه خصوص فمینیسم افراطی را از جمله تفکراتی می داند که نه تنها برای زن منزلت به ارمغان نیاورده، بلکه مخرب امنیت روحی وجسمی خود زنان وبه تبع آن مخرب امنیت جامعه گشته است. وی می نویسد: فمینیست ها حتی زنان را به درون ارتش وجبهه های جنگ راند وبرای این سیاست فاجعه آمیز دو دلیل ارائه نمود: اول این که فرستادن زنان به جبهه های جنگ، قدرت اعتماد به نفس زنان را تقویت می کند وموجب احترام مردان به آنان می شود، در حالی که می دانیم این موضوع حقیقت نداشته وندارد. استدلال دوم آن که باعث تساوی زن ومرد است. حال آن که ماحصل این حضور، فجایعی بوده است که تأثیر نامساعدی بر تضعیف روحیه سربازان داشته وموجبات آزار واذیت خود زنان را فراهم نمود (رابرت اچ. بورک، لیبرالیسم مدرن،1933-م، ص۴۹۳)
اهمیت این نکته هنگامی روشن می شود که یادآور سازیم شالوده امنیت روانی جامعه بر امنیت روانی مهم ترین واحد اجتماعی یعنی خانواده استوار است که زن در آن نقش بارزی ایفا می کند. همین آرامش به جامعه منتقل می شود واز التهابات وانحرافات وبحران ها جلوگیری می کند. تفکر مهدوی علاوه بر این که وجود امام را آرامش بخش قلوب منتظر شیعیان اعم از زنان ومردانی می داند که امید به آمدن آن منجی دارند، بالاتر از آن، واسطه وجود امام را امان اهل زمین از عذاب وناگواری های آن یاد می کند، افزون بر این، ما معتقدیم در زمان حضور حضرت نیز چنان امنیتی بر جان انسان ها و بر جامعه آنان ایجاد خواهد شد که عالم نظیر آن را ندیده است.
۲. شکوفایی اخلاق
تکریم زنان یکی از شاخصهها و نتایج مهم حکومت دینی است. امام علی (ع) در خطبة 105 فراز 9 تا 11، به بیان نعمتهای وسیع حکومت دینی میپردازد و تکریم زنان را یکی از شاخصهها و نتایج مهم حکومت دینی میخواند: «وقد بلغتم من کرامه الله تعالی لکم منزله تکریم بها أماوکم و توصل بها جیرانکم…»؛ بر اثر کرامت الهی مقام و منزلتی یافتید که (حتی) کنیزان، شما را گرامی داشتند. در اینجا مولای متقیان، احترام به کنیزان (زنان تحقیر شده) را شاهد مثالی برای رشد جامعه دانستهاند، چراکه پیش از اسلام کنیزان هیچ منزلتی نداشتند. همچنین حضرت علی(علیه السلام)، زنان و مردان را دارای سرمایههای یکسانی از خلقت میدانند که هر یک به شکل متفاوتی در زن و مرد نمود پیدا کرده است. هرچند زن و مرد در برخی صفات مشترک هستند، اما در دیگر صفات با هم فرق دارند. «خیار خصال النساء شرار خصال الرجال: الزهود الجبن و البخل، فاذا کانت المراة مزهوه لم تمکن من نفسها و اذا کانت بخیله حفظت مالها و مال بعلها و اذا کانت جبانه فرقت من کل شیء یعرض علیها»؛ بهتری خوی زنان، بدترین خوی مردان است که همانا تکبر، ترس و بخل است؛ پس هرگاه زن متکبر باشد، به کسی جز همسر سر فرود نمیآورد و هرگاه بخیل باشد، مال خود و همسرش را حفظ میکند و هرگاه ترسو باشد، از آنچه به او روی میآورد، میترسد (نهج البلاغه، حکمت 226)
ارتباط آزادی زن برای جامعه خطرناک است! امروز به طوری که از تاریخ معلوم می شود، خرابی کشور روم بر اثر آزادی زنان در ارتباط با مردان بوده است. از نتایج همین آزادی است که شهر پاریس دویست هزار روسپی پیدا کرده واز نتایج آن است که تنها در چهار سال یعنی از سال ۱۸۸۹ تا ۱۸۹۳ پنج هزار وهشت صد وشصت ونه نفر در فرانسه به علت معاشقه وشرب مسکرات خود را هلاک کرده اند ( سیدرضا صدر، 1386، ص۱۳۸، چاپ اول،). برخی اندیشه وران غربی همچون پرفسور رابرت اچ. بورک عنوان میکند که بخش عمده ای از تئوری فمینیست ها وبه خصوص فمینیسم افراطی، کذب محض است. فمینیست ها بسیاری از مسائل وموضوع های دروغین را در قالب واقعیات وحقایق چنان جلوه می دهند که طبعاً طرف داران بیشتری یابند (اچ بورک رابرت و همکاران،1380، ص۴۶۸) وبخشی از آن، خواسته های بی اساس وموهوم وفریبنده ای است که آن را پارانوئیا می نامند . حال آن که رکن وپایه تفکر مهدوی که انتظار وجود مقدس آن منجی است، با اخلاق متعالی پایه ریزی می گردد. بنابراین انتظار آن امام محبوب، خودبه خود ریاضت مهمی برای نفس است که لازمه آن، متوجه ساختن قوه عاقله وخیال به جانب امری است که در انتظار آن به سر می بریم. لازمه انتظار آن است که انسان دوست داشته باشد از هم صحبتان شیعیان مهدی (علیه السلام) باشد وبلکه از اعوان وانصار آن بزرگوار گردد ولازمه این امور آن است که شیعه مهدی (ع) (زن ومرد) در اصلاح نفس خود بکوشد واخلاق خویش را نیکو کند تا قابلیت هم صحبت شدن مهدی (ع) را پیدا کند ودر رکاب آن حضرت جهاد نماید. انتظار، وقوع مصیبت ها وحوادث را سهل وآسان خواهد کرد؛ زیرا انسان می داند که آن مصیبت ها در معرض جبران وتدارک هستند وچقدر فرق است بین آن مصیبتی که انسان بداند جبران خواهد شد یا نه(سید صدرالدین صدر، المهدی، ترجمه محمدجواد نجفی،1373، ص۲۷۱).
۳. جایگاه زن در خانواده و اجتماع
امام عارفان با بیان ساختار تشکیلاتی حضور زنان در نهادهای اجتماعی، بهترین الگوی ممکن در این حیطه را چنین ایراد میکنند: «ان استعطت ان لایعرفن غیرک فافعل»؛ اگر میتوانی کاری کنی که زنان، غیر از تو را (در تشکیلات) نشناسند، چنین کن (نامة 31/ 61). بر اساس مدل ارائه شده توسط امام علی(علیه السلام)، در چارچوب تشکیلات، ارتباط زنان فقط با مدیریت کل است و خواستههای آنان از طریق رأس مدیریت به زیر مجموعهها منعکس میشود. توجه به این نکته که امروزه برنامهریزی مباحث زنان در جهان دچار مشکل اساسی است و دنیای معاصر هنوز در شناخت زن و ویژگیهای او تصور روشنی ندارد و از آنجا که با اصل قرار دادن تشابه زن و مرد به برنامهریزی اقدام میکنند، هنوز هم نتوانستهاند به بهترین راهکار دست یابند. از این روست که ضرورت پرداختن به مباحث اساسی اسلام از قبیل قرآن و نهجالبلاغه برای معرفی ارزش و جایگاه والای زنان در جهان هستی بیش از بیش احساس میشود.
علی(ع) برای حفظ شخصیت زن و جلوگیری از آسیبهای جسمی و روحی وی، به مواردی اشاره میکند. از نگاه آن حضرت، زن میتواند با حفظ حریم خود در جامعه حضور یابد و در فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شرکت کند و مانع تعدی بیگانگان شود. علی(ع) به زنان توصیه میکند هنگامی که برای تحقق مسئولیتهای اجتماعی در اجتماع و محافل عمومی حضور مییابند، حریم و پوشش مناسب داشته باشند، در این صورت است که در برخوردهای اجتماعی از مصونیت لازم برخوردار میشوند. حیا و پاکدامنی اگرچه برای هر فردی نیکو و زیبنده است، اما برای بانوان نیکوتر و لازمتر است. از این رو امام علی(ع) در نهج البلاغه میفرماید: «پاداش مجاهد شهید در راه خدا، بزرگتر از پاداش فرد پاکدامن نیست که قدرت بر گناه دارد و آلوده نمیشود. همانا انسان پاکدامن فرشتهای از فرشتههای خداوند است» (حکمت 474). امروزه زنان بسیاری در اقصی نقاط جهان، منزلت و حریم انسانی خود را به خوبی پاس میدارند. حضرت علی سه خصلت متانت، احتیاط و حسابگری را از ویژگیهای مهم زن مسلمان میداند. از سخن آن حضرت چنین استنباط میشود که زنان باید در مراودات اجتماعی، متانت و در عین حال قاطعیت داشته باشند. این کار برای جلوگیری از تعدی مردان بیماردل به آنها مفید است. آن حضرت همچنین یادآور میشود که زنان باید در مراودات اجتماعی، محتاط، دانا و زیرک باشند تا مورد طمع و سوء استفاده قرار نگیرند و جامعه به چشم کالایی مصرفی به آنها نگاه نکند. علی (ع)، ویژگی دیگر زن مسلمان را حسابگری میداند. آن حضرت به زنان حسابگر ارج مینهد و متذکر میشود که زنان حسابگر و دقیق، از مال و آبروی همسر خویش مراقبت میکنند. بنابراین اگر یک زن به سه صفت متانت، حسابگری و احتیاط مزین باشد، به راحتی و آزادی میتواند در خانه و اجتماع گامهای سازنده و مؤثری بردارد.
جان استوارت میل در کتاب خود می نویسد ازدواج عملاً تنها بردگی ای است که قانون ما آن را به رسمیت می شناسد. این تلقی از خانواده رفته رفته به تضعیف این نهاد مهم اجتماعی وسست شدن روابط خانوادگی در جوامع غربی انجامید، تا آن جا که متفکران وجامعه شناسان غربی درباره روند رو به افزایش از هم پاشیدن خانواده اعلام خطر کردند وآن را از چالش های نظام های لیبرال - دموکراسی یاد نمودند. فمینیسم تفاوت های طبیعی میان انسان ها را که زمینه تفاوت عمل کرد در محیط اجتماعی است، نادیده گرفته وبا ادعای تساوی طلبی، بیشترین لطمه را به جامعه، به ویژه خود زنان وارد آورد. شعار تساوی، زنان را از محیط خانه به صحنه اجتماع می کشاند وآنان را در موقعیت به ظاهر برابر در محیط کار ودانش قرار می دهد. اما حقیقت آن است که فمینیسم بانادیده گرفتن نقش مادری وهمسری وروانه ساختن زنان به عرصه های دیگر در پرتو تلاش های تبلیغاتی، موجب شد که زن، احترام مادری ومحیط خانه را که بهترین محیط هنرنمایی ومهم ترین ابزار او برای مشارکت اجتماعی وتأثیرگذاری بر اعضای خانواده بود، از دست بدهد وبه میدانی وارد شود که احتمالاً قدرت رقابت با جنس مخالف را ندارد .(احمدرضا توحیدی، 1389، ص167)
برخلاف دیدگاه فردگرای غربی، اندیشه وران اسلامی خانواده را هسته اصلی وواحد بنیادین اجتماع یاد کرده اند ورشد وتعالی انسان ها را در گرو حراست از کانون خانواده دانسته اند. در دیدگاه اسلامی اهداف تشکیل خانواده بسیار فراتر ار ارضای تمایلات جنسی زن ومرد بوده وامور مختلفی را شامل می شود که مهم ترین آنها عبارتند از: بقای نسل انسانی، سکونت وآرمش زوجین، ارضای غریزه جنسی، مشارکت در حیات معنوی، مشارکت در حیات مادی وتربیت نسل. در تفکر اسلام وبه تبع آن در فرهنگ مهدویت، استحکام وخوشبختی هر جامعه ای مرهون تربیت خانوادگی افراد آن است ونقش اساسی در خانواده نیز به عهده «مادر» است. مطالعه تاریخ زنان مسلمان نشان می دهد که آنان محیط خانه را بسیار حساس وبا اهمیت می شمرده اند وآن را کارخانه آدم سازی ودانشگاه انسانیت می دانسته اند. لذا تربیت شدگان آنان نیز کمال انسانی را در میدان بزرگ اجتماع به مرحله بروز می رسانده اند؛ چرا که اگر مردانی باید باشند که اساس وبنیان جامعه را بسازند، تنها مادر است که آنها را پرورش می دهد: «الولد مطبوعٌ علی حب اُمّه؛ فرزند *-/از نظر اخلاق، طبیعت ودیانت*/- ساخته شده مادر است ( غرر الحکم،1410-ق، ص۱۳۷، ح۲۳۹۹).
روایات متعدد، هنگام معرفی حضرت مهدی (علیه السلام)، ایشان را فرزند حضرت زهرا (س) برترین زنان جهان یاد می کنند که الگو ونمونه والای تربیتی است. از سوی دیگر، بنابر روایات متواتر آمده که «الجنة تحت اقدام الامهات(مستدرک الوسائل،1408-ق، ج15، ص 180، باب 70)؛ بهشت زیر پای مادران است.» هم چنین روایات تأکید دارند: «الجنة تحت ظلال السیوف (بحارالانوار،1315-ق، ج33، ص 14، بابا 13)؛ بهشت زیر سایه شمشیر مجاهدان است.» با دقت در نتیجه انتهایی این دو روایت نیز که دست یابی به بهشت است، به این اصل می رسیم که سایه شمشیر مجاهدان، امنیتی هم چون فضای تلاش تربیتی مادران را ایجاد می کند ویا نتیجه تلاش مجاهدان مشابه تلاش مادران است. لذا در فرهنگ انتظار، ظهور یاران از جان گذشته ای که یار ومرید حقیقی آن حضرت در آبادانی فردا باشند، بسته به فضای تربیتی است که مادران در خانواده بنا می کنند.
۴. آزادی زن
ازدواج و تشکیل خانواده، نیاز و ضرورتی است که در سایة آن انسانها میتوانند به رشد و تعالی برسند. بدون شک ارتباط بین اعضای خانواده مهم و در سطح اجتماع تاثیرگذار است. امروزه شاهدیم که صاحبنظران غربی از فروپاشی نهاد خانواده و روند رو به رشد خانوادههای تک والدی احساس خطر میکنند و درصدد یافتن راهحلهایی مناسب برای کاستن از پیامدهای این مسأله هستند. آدام بورسوا نویسنده و محقق مسائل اجتماعی در ایالت ایلی نویز آمریکا میگوید: بر اساس تحقیقات انجام شده، خانوادههای امروزی که بدون ازدواج به وجود میآیند منبع قوی برای شکلدهی به فرزندان ندارند و نمیتوانند وجدان اخلاقی کودک را بهخوبی شکل دهند. این خانوادهها رو به متلاشی شدن و اضمحلال هستند. امروز 32 درصد از بچهها نامشروع به دنیا میآیند، درحالی که در سال 1970، این تعداد 11 درصد بود. لذا وضعیت بسیار نگرانکننده است (بورسوا، 1383: 11).
دین اسلام برای خانواده اهمیت محوری قائل است. زنان و مردان هر یک در سیستم اجتماعی، دینی و تربیتی خانواده، وظیفه و نقشی کلیدی بر عهده دارند. نقش مهم زن مسلمان در خانواده، تدبیر امور داخلی خانواده و نظارت مسئولانه بر این کانون پرمهر است. علی(ع) به این نقش اشاره میکند و میفرماید: «والمراة راعیته علی بیت زوجها و هی مسئوله»؛ زن ناظر و مسئول امور خانه و همسرش است (شاملی، 1380). او با نظارت صحیح خود در خانواده میتواند فضای صمیمانه و تفاهمآمیزی را ایجاد کند و زمینة یک زندگی سالم، بانشاط و همراه با موفقیت را فراهم سازد. از دیدگاه علی(ع)، زن در خانواده مسئولیت حساس و خطیری بر عهده دارد. خانهداری و رسیدگی به امور فرزندان و تربیت آنها، به همت و کوشش فراوان نیاز دارد. اصولاً رسالت مادری زیباترین و مقدسترین وظیفة زنان است و جز مادران فداکار کسی نمیتواند این نقش را به خوبی انجام دهد. در همین راستا، وقتی رسول گرامی اسلام(ص)، مسئولیتهای خانه را بین علی(ع) و همسرش فاطمه (س) تقسیم میکند، به هر یک کاری متناسب با ویژگیهای زن و مرد محول میکند. علی را به کارهای بیرون از منزل و فاطمه را به رسیدگی به امور خانه و پرورش فرزندان ترغیب میکند. حضرت فاطمه(س) از این نوع تقسیم کار که هماهنگ با شخصیت و ویژگیهای زن است، خشنود میشود و خدا را سپاس میگوید.
از نقشهای مهم زن در کانون خانواده، رازداری و صداقت نسبت به همسر است. صداقت و راستی، مهمترین عامل تحکیم خانواده است که موجب جلب اعتماد متقابل میشود و رفتار محبتآمیز را بین زن و شوهر پدید میآورد . بدیهی است زن و شوهر از دو خانوادة متفاوت هستند که معمولاً فرهنگ و برخی عادتهای آنها نیز متفاوت است. ایجاد تفاهم بین این دو فرد، به تلاش و فداکاری نیاز دارد. البته در این خصوص زن نقش بارزتری در زمینة همگرایی خانواده ایفا میکند. شاید از همین رو است که بزرگان دین، رفتار خوب زن با شوهر و به عبارتی خوب شوهرداری کردن را به منزلة جهاد دانستهاند. یعنی ارزش مدارا و برخورد کریمانة زن با همسرش، همچون جهاد مجاهدی است که در راه خدا به مبارزه برخاسته است . علی(ع)تمام سعی خویش را به کار میبست تا مردان جامعه، جایگاه ارزشمند زنان را درک کنند و بدانند که همسر و اعضای خانواده، بیش از هرچیز به مهر و محبت نیاز دارند و هیچگونه خشونت و بیحرمتی شایستة آنان نیست. آن حضرت میفرمود: «مردی که همسرش را بیازارد، نماز و هیچ کار خیری از او نزد خداوند پذیرفته نیست و نخستین کسی است که وارد آتش میشود» (وسائل، ابواب احکام الاولاد،1416-ق، باب 7، خ 1).
علی(ع) همچنین میفرماید: «هرکه به اهل (خانواده) خود بدی کند، از او امید احسانی نسبت به دیگران نمیرود» (ابن ابی الحدید، 1386: 12/ 163). به عبارت دیگر، چنین فردی در مسئولیتهای مهم اجتماعی و حتی در ادارة زندگی فردی از شایستگیهای لازم برخوردار نیست. به دلیل عاطفی بودن زن، مرد باید در شکستها و ناکامیها، تکیهگاه محکم او باشد و در عین حال، لازم است در پرتو مهر و عطوفت زن، مرد نیز به آرامش و تعالی برسد .بسیاری از گرفتاریهای خانوادگی به مسائلی مربوط میشود که از سوی یکی از زوجین به دیگری تحمیل میشود. گاه نیز برخی اختلافات خانوادگی به مسائل جزئی و کماهمیت و یا درخواستهای غیرمنطقی زن یا شوهر برمیگردد. حضرت علی(ع)، خواستههای غیر منطقی زن و شوهر از هم را برای زندگی مشترک، آسیبزا میداند و از زنان و مردان میخواهد که در زندگی نسبت به هم مودت داشته باشند، چیزی را به یکدیگر تحمیل نکنند و زمینة رنجش هم را فراهم ننمایند. آن حضرت، 9 سال با همسرش فاطمه(س) با صفا و صمیمیت تمام زندگی کرد و وقتی از او دربارة زندگی مشترکشان سوال شد، فرمود: «خدا را گواه میگیرم که در هیچ موردی فاطمه(س) را به خشم نیاوردم و به او هیچ کاری را تحمیل نکردم. فاطمه(س) نیز چنین بود که در هیچ موردی خشم مرا برنینگیخت و در هیچ امری از من سرکشی نکرد» (شاملی، 1383).
لوس ایریگری از فمینیست های مشهور فرانسوی که آثاری نیز در رشته الهیات دارد، برخلاف برخی فمینیست های دیگر به نقد فمینیسم برابری می پردازد وآرمان فمینیسم را در جامعه ای می داند که در آن زنانگی جدیدی به وجود آید که زنان آزادی مطلق کسب کرده وبه کلی از سلطه مردان نیز رها شده باشند. او این آزادسازی را با استلزامات یا لوازم الهیاتی خاصی می داند وهم چون دیلی به مفهوم مذکر خدا به مخالفت می پردازد ( سعید رحیمی، 1377). راسل نیز در دفاع از آزادی وحقوق انسانی زنان، تفکر انتقادی وآرای ابتکاری خویش را به طور مبسوطی ارائه می دهد. وی ضمن حمایت صریح از اندیشه های مری دیلی وولستون کرافت وجان استوارت میل واعلام وابستگی خود به حلقه فکری آنها، بر آموزه های کتاب مقدس وکلیسا در دو حوزه حقوق واخلاق انتقادات مهمی کرده است. به اعتقاد وی، نظام حقوقی واخلاقی مسیحیت درباره زن، ناقص وناکارآمد وجانب دارانه وتحقیرآمیز است وبه گونه ای طرح وتدوین شده که سلامت روانی واخلاق اجتماعی خانوادگی وفردی را تهدید می کند وآن را به مخاطره می اندازد (برتراندراسل، 1386).
غرب وبه خصوص تفکر فمینیستی آزادی را از جنبه مادی وجسمی در نظر دارد واز آن به نبودن مانع وچیزی یاد می کنند که از جنبش وتحرک باز دارد(سیدعلی محمودی، 1385). بنابراین چنین آزادی ای را می توان در وصف حالت جانداران غیرعاقل ویا موجودات بی جان نیز به کار برد، در حالی که در تفکر اسلامی ودر فرهنگ مهدویت آزادی تنها آن نیست که از خارج به انسان اعطا شود، بلکه آزادی واقعی آن است که از درون سرچشمه گیرد ورشد نماید واین بدان جهت است که قیود وتضاد های درونی به مراتب از قیود وگرفتاری های بیرونی زیان بارتر وناراحت کننده تر است وآزادی کامل وواقعی تحقق نمی یابد، مگر آن که انسان از آن قیود وگرفتاری ها نیز برهد(سیدمهدی صانعی، 1387). علاوه بر این، بسیاری اوقات دستورالعمل هایی کاملاً مغایر با آزادی زن در تفکر فمینیسم مشاهده می شود. برای مثال، سیمون دوبووار در مصاحبه ای با بتی فریدن می گوید: به هیچ زنی نباید اجازه داد تا در خانه بماند وبه امر پرورش کودکانش بپردازد. جامعه باید به کلی تغییر کند وبه زنان اجازه ندهد که فقط وظیفه پرورش فرزندان را به عهده گیرند، یعنی اگر به هر زنی حق انتخاب در خانه ماندن وپرورش کودکان خود ویا شاغل بودن در بیرون را بدهند، اغلب زنان ترجیح می دهند تا در خانه بمانند (لیبرالیسم مدرن ، 1999-م).
این بیان حاکی از آن است که هیچ نشانی از آزادی اصیل در این منزلت اجباری دیده نمی شود. درحالی که اسلام با وجود آن که دین آزادی وآزادگی است وتفکر اسلامی، هم زاد وهم راه با آزاداندیشی است(سوره بقره، آیه 256، سوره زمر آیه 17)، شعارزدگی در باب آزادی را نمی پذیرد؛ شعارها وآموزه هایی که موجب انحراف در باب قلمرو وحدود آزادی گشته وبه تدریج غباری از ابهام واتهام بر روی این حقیقت ضروری ومورد نیاز جامعه می نشاند وبه تلقی های نادرست ناشی از تجربه غرب درباره آزادی دامن می زند(علی ذوعلم1385). آزادی زن ومرد در تفکر مهدوی تا آن جا محترم است که با استعدادهای عالی ومقدسی که در نهاد آنهاست، هم آهنگ باشد وآنها را به مسیر ترقی وتعالی بکشاند، ولی هرگاه آنها را به پستی وفنا سوق دهد واستعدادهای نهانی خدادادی را از مسیر خود منحرف سازد، نمی تواند احترامی داشته باشد.
۵. مشارکت در سازندگی
فمینیسم نیز مدعی است که زن را باید به میدان سازندگی اجتماعی کشاند، اما در کنار این ادعا معتقد به ویرانی خانواده وخرابی نخستین پایه های اجتماعی است که تناقض این دو با یک دیگر کاملاً روشن است. انگلس می نویسد: برای این که رهایی زن تحقق یابد، ابتدا باید زن بتواند در تولید تمام سطوح اجتماع شرکت داشته باشد وکارهای منزل فقط قسمت کمی از وقت او را بگیرد (رژه گارودی، 2019-م). برخی نیز برای کشاندن زن به محیط اجتماعی ودور نمودن او از خانواده به دلایلی واهی روی می آورند، چنان که برخی گفته اند: مشارکت در تولید اجتماعی باعث رشد ذهن وجسم می شود وانزوا وسرگرم شدن به کارهای ملال آور خانگی ذهن وجسم را تضعیف وافق دید انسان را محدود می کند(ماری آلیس واترز و اویلین رید، 2018-م). در حالی که در فرهنگ مهدویت زنان همان گونه که در دوران انتظار آن حضرت، زمینه ساز تربیت وپرورش مردان جامعه صالح ومحور خانواده بودند برانگیزاننده مردان در یاری رسانی آن حضرت وسازندگی جامعه نیز خواهند بود، چنان که امام محمد باقر (ع) درباره چگونگی عمل زنان در عصر ظهور امام زمان (ع) می فرماید: إنّه ینادی باسم القائم واسم أبیه حتی تسمعه العذراء فی حذرها فتحرض أباها وأخاها علی الخروج (بحارالانوار، 1315-ق، ج 52، ص 230، باب 25)؛ جبرئیل به اسم قائم ونام پدرش ندا می دهد تا این که زنان محجبه این ندا را در می یابند وپدران وبرادران خود را برای قیام تشویق می نمایند.
نتیجه
تربیت نسل مهدی باور از جمله دغدغههای والدین ولایتمدار در جایگاه متولیان اصلی تربیت است. در سده حاضر، والدین برای تربیت معنوی فرزندان خود با چالشهای جدی روبهرو هستند؛ چرا که مدعیان جهانی سازی، حکومت جهانی حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف را تنها معارض تحقق همسان سازی فرهنگی جهان با فرهنگ غرب میدانند و با بهرهگیری از هنر و تبلیغات، سعی در تخریب این فرهنگ دارند، از این رو صهیونیستها با سیطره کامل بر صنعت سینما و رسانهها و با بهره گیری از هنر و تبلیغات، یکی از محورهای اساسی فعالیت خود را مبارزه با اعتقاد به ظهور منجی الهی قرار دادهاند.آنها در محاسبات خود به این نتیجه رسیدهاند که اعتقاد به ظهور منجی الهی، همواره موجب امید برای مقابله با ستمگران است.از سوی دیگر، آنان به خوبی دریافتهاند تا زمانی که فرهنگ انتظار زنده است، شیعه که قوام دین به او است، پابرجا است و گره خوردن نسل جدید با فرهنگ مهدویت، خط بطلان بر تمام دسیسههای مهاجمان ناتوی فرهنگی است؛از این رو است که برای تخریب فرهنگ انتظار در منظر نسل جدید، از هیچ تلاشی فروگذار نکردهاند. آنان در تلاشاند مهدویت را به گونهای به تصویر بکشند که جز تخریب، دلهره و نابودی برای دنیا به ارمغان نخواهد آورد. مسئولیت انسان سازی، بهترین رسالت زن در نظام تربیتی اسلام است. همان نقشی که معمار انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله علیه هم به زیبایی به آن اشاره نموده اند که همان طور که قرآن انسان ساز است. زن هم انسان ساز است؛ اصیل ترین نقشی را که زن در جامعة کنونی می تواند به عنوان یک زن داشته باشد همان نقش انسان سازی است اگر زن، اصالت را به شغل مادری و همسری ندهد از صراط مستقیم خارج است؛ یعنی برخلاف دیدگاه فمینیستی که مادری را و همسری را یک نوع بردگی می بینند و یک شغل منفعل می دانند، در نظام مهدوی، مادری و همسری یک شغل کاملاً اصیل است. عمده ترین نقشی که زن می تواند ایفا کند این نقش است؛ نقش انسان سازی و تأمین نیروی انسانی جامعة مهدوی که این می تواند بزرگ ترین خدمت فرهنگی به یک جامعة مهدوی در عصر حاضر باشد. مسئله بعد نقشی است که زن به عنوان نیمی از پیکرة جامعه منتظر و تأثیرگذار در نیمی دیگر از جامعه می تواند داشته باشد. پس در واقع، زن می تواند با هنرنمایی، تمامی جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و می تواند در احیای فرهنگ مهدوی در جامعه یا تخریب آن به عنوان یک عنصر فعال و مؤثر نقش آفرینی نماید. حضرت امام می گویند: زن، نقش رهبری را دارد، نقش پیشتازی را دارد. نهایتاً زن می تواند در عرصه فرهنگ جامعه ما بیشترین تأثیر را داشته باشد؛ لذا این نقش فرهنگ سازی زنان در عرصه های فرهنگی در جامعة کنونی را نباید فراموش کنیم؛ چرا که زنان با توجه به ویژگی های خاص خودشان، وقتی به عنوان یک معلم، یک مربی و یک عنصر فرهنگی در جامعه نقش آفرینی می کنند، تحول آفرین می شوند و می توانند یک جامعه را به سوی تعالی و رشد و یا یک جامعه را به سوی انحطاط ببرند. زنان، آمیزه ای از عقل و احساس اند که اگر از این دو ابزار به خوبی بهره جویند، می توانند حرکت های خوبی در جامعه ایجاد نمایند. یکی از مسائل آسیب زا در حوزه خانواده و استحاله فرهنگی زنان در جامعه ما رشد افکار فمینیستی در بین زنان، بالاخص دختران جوان است. باید آن مدینه فاضله ای که دختران در ذهن خودشان در جایگاه زن در مکتب فمینیستی ساخته اند را با تبلیغات اصولی و صحیح خنثی نماییم. جا دارد که یک نقد جدی پیرامون مسئله فمینیست از منظر زنان آمریکا صورت پذیرد. در حال حاضر منابع بسیار خوبی در دسترس است که نمایان گر اعلام عدم رضایت و اعتراض شدید زنان فرهیخته غرب نسبت به آثار سوء تفکرات فمینیستی در جامعه است. خانم دایان پاسنو نویسنده کتاب فمینیسم راز زنانگی یا اشتباه مدیر مؤسسه مطالعات خانواده در آمریکا می نویسد: من به آن چه فمینیست ها ارائه می دهند اعتراض دارم. سعادت و شادمانی حقیقی انسان جز از طریق ارتباط با خداوند میسر نیست. امروز روز نبرد زنان مؤمن است. اگر خدا را بخوانید، به شما پاسخ خواهد داد… مادر، باید فرصت طلایی شکل گیری شخصیت فرزند را غنیمت شمرده و پایهها و بنیانهای اعتقادی فرزندش را با ارائه رفتارهای برگرفته از مبانی دینی و اخلاقی، تقویت نماید. او، اگر بنا دارد فرزندی مهدی باور تربیت کند، باید بداند هر چه محبت و دلباختگی و ارتباط قلبی خود او با آن حضرت بیشتر باشد و این علقه، در رفتار وی که فرزند، شاهد آن است، نمود عینی داشته باشد، به همان میزان میتواند این محبت را بدون آموزش رسمی به فرزند خود انتقال دهد. وقتی فرزند، عشق سرشار مادر به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را مشاهده میکند وقتی مادر، فضای خانه را به یاد و ذکر حضرت عطرآگین میکند، این فضای آکنده از عشق و محبت، در ساختن شخصیتی محب و عاشق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف مؤثر خواهد بود.مادر میتواند با رفتار سرشار از عشق و محبت به امام زمان، ایجاد این محبت را از مراحل بسیط و عاطفی در کودک خود شروع کند و زمینه روحی و آمادگی قلبی ارتباط با امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف را در دوره کودکی برای فرزند خود فراهم نماید. پیچیدگی تربیت در عصر حاضر و همچنین تلاش بیوقفه مهاجمان فرهنگی برای تخریب فرهنگ مهدوی و جلوگیری از اشاعه این فرهنگ، بیش از گذشته اهتمام جدی مادران و آشنایی با ساز و کار مهدوی را میطلبد. بدون بهرهگیری از آداب و دستورات دین نمیتوان در تربیت نسل ولایی که یکی از بهترین رسالتهای یک مادر منتظر است، موفق بود.
منابع
1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه.
3. ابن ابی الحدید (1386)، شرح نهج البلاغه، محقق محمدابوالفضل ابراهیم، انتشارات مکتبه آیتالله مرعشی نجفی، قم.
4. اچ. بورک رابرت (199-م)، لیبرالیسم مدرن، ترجمه الهی هاشمی حائری، ص۴۶۸، چاپ اول: انتشارات حکمت، تهران.
5. الهی، نژاد، حسین (۱۳۹۳)، معرفتشناسی مهدویت پژوهی، فصلنامه مشرق موعود، سال هشتم، شماره ۲۹.
6. برتراندراسل (1386)، زناشویی واخلاق، مترجم ابراهیم یونسی، چاپ هفتم،نشر اندیشه، تهران.
7. بنوات گری (1377)، زنان از دید مردان، ترجمه محمدجعفر پوینده، چاپ اول، تهران.
8. بورسوا، آدام (1383)، «افول اخلاقی آمریکا». فصلنامة مکاتبه و اندیشه، شمارة 20، صص95-107.
9. پاینده ابوالقاسم (1363)، نهج الفصاحه، ترجمه علی اکبر مظاهری، چاپ اول، انتشارات جاویدان، تهران.
10. تميمى آمدى، عبد الواحدبن محمد (1410 ق)، غرر الحکم، ترجمه سید مهدی رجائی، چاپ دوم، دارالكتاب الإسلامی، قم،ص۱۳۷، ح۲۳۹۹.
11. جویباری محمود (1391)، خصائص فاطميه، چاپ 12، نشر ام ابیها، قم.
12. حر العاملی، محمد بن حسن (بیتا)، وسائل الشیعه إلی تحصیل المسائل الشریعه، قم: مؤسسه آل بیت لإحیاء التراث.
13. خامنهای، سید علی، بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت نیمهی شعبان در مصلای تهران، ۳۰/۷/۱۳۸۱. https://farsi.khamenei.ir › speech-co.
14. خمینی، سید روح الله (1400)، دانشنامه امام خمینی، ج۹، ص۶۴۷ ، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، تهران.
15. خمینی، سید روح الله (۱۳۶۹)، صحیفه نور، ۲۲ جلد. موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، تهران.
16. خنیفرحسین زروندی (۱۳۸۹)، «جهانی شدن و فرهنگ مهدویت از دیدگاه آیات قرآن کریم و روایات اسلامی»، فصلنامه علمی پژوهشی مشرق موعود، سال چهارم، شماره ۱۶، صص ۱۱۵-۹۰.
17. ذوعلم علی (1385)، تجربه کارآمدی حکومت ولایی، ص۲۶۸، چاپ اول: پژوهشگاه فرهنگ واندیشه اسلامی، تهران.
18. رحیمی سعید (1377)، بانوان شیعه، سال اول،ش2، ص35، قم.
19. رژه گارودی (2019-م)، زنان چگونه به قدرت می رسند، ترجمه امان الله ترجمیان، چاپ دوم، انتشارات پرشکوه، تهران.
20. شاملی، عباسعلی (1380)، «منزلت زن در اندیشة والای امیرالمومنین(ع)»، فصلنامة کتاب زنان، شمارة 11.
21. صانعی سید مهدی (1387)، پژوهشی در تعلیم وتربیت اسلامی، چاپ اول، انتشارات سناباد، مشهد.
22. صدر سیدرضا (1386)، زن وآزادی، به کوشش سیدباقر خسروشاهی ، چاپ اول، انتشارات بوستان کتاب، قم.
23. صدر سید صدرالدین (1362)، المهدی، ترجمه محمدجواد نجفی ، انتشارات کتاب فروشی الامامیه، قم.
24. طبسی محمدجواد (1370)، زنان در حکومت امام زمان، ص۱۴، چاپ اول: بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، تهران.
25. طبسی نجم الدين(1334)، چشم اندازي به حكومت مهدي(عج)، ويرايش ۲،چاپ چهارم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم.
26. عاملی سیدجعفر مرتضی (1424ه.ق)، بيان الائمه، ج3، ص 338، لبنان.
27. عاملی شیخ حر(1414ه.ق)، وسائل الشیعه، انتشارات اسلامیه، ج۱۹، باب۲، مشهد.
28. علائی رحمانی، فاطمه (1369)، زن از دیدگاه نهج البلاغه، قم: سازمان تبلیغات اسلامی، قم.
29. عظیمی، کاظم (۱۳۸۹)، «درآمدی بر فرهنگ و عناصر آن»، مجله دین و ارتباطات، شماره ۳۷.
30. ماری آلیس واترز واویلین رید (1383)، فمینیسم وجنبش مارکسیستی، ترجمه مسعود صابری، ص۱۰۵، چاپ اول: انتشارات طلایه پرسو، تهران.
31. مجلسی محمد باقر (1103ه.ق)، بحارالانوار، جلد چهاردهم،انتشارات دارالکتب اسلامیه، باب 25،27، 34، قم.
32. محمودی سید علی(1385)، نظریه آزادی در فلسفه سیاسی هابز ولاک، ص۱۷، چاپ اول: پژوهش گاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی، تهران.
33. موسوی اصفهانی محمدتقی(1380)، مکیال المکارم، ج۱، ص۱۶۷، چاپ اول: انتشارات برگ شقایق، قم.
34. نیشابوری حاکم (1417ق)، مستدرک علی الصحیحین، جلد 2، انتشارات دارالحرمین. قاهره.
35. نوري، حسينبن محمدتقي (ق1320 – 1254)، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، قم: موسسه آلالبيت(ع)، الاحياآ التراث، 14ق. = - 136.
36. واتسون، هلن.(1382)، «زنان و حجاب»، ترجمة مرتضی بحرانی. فصلنامة کتاب زنان، شمارة 20، ص309-330.
37. ایولین رید (1380)، آزادی زنان، مسائل، تحلیل ها ودیدگاه ها، ترجمه افشنگ مقصودی، چاپ اول: نشر گل آذین، تهران.
38. Glenn Kessler (March 3, 1015). The zombie statistic about women's share of income and property. The Washington Post . Retrieved May 3, 2020.
39. America, 1967–1975. Minneapolis: University of Minnesota Press. ISBN 978-0-8166-1787-6.
40. Roberts, Jacob (2017). Women's work. Distillations. Vol. 3, no. 1. pp. 6–11. Retrieved 22 March 2018.
41. Messer-Davidow, Ellen (2002). Disciplining Feminism: From Social Activism to Academic Discourse. Durham, NC: Duke University Press. ISBN 978-0-8223-2843-8.
42. hooks, bell (2000). Feminism is for Everybody: Passionate Politics. Cambridge, Massachusetts: South End Press. ISBN 978-0-89608-629-6.
43. Chodorow, Nancy (1989). Feminism and Psychoanalytic Theory. New Haven, Conn.: Yale University Press. ISBN 978-0-300-05116-2.
44. Gilligan, Carol (1977). In a Different Voice: Women's Conceptions of Self and of Morality. Harvard Educational Review. 47 (4): 481–517
[1] . گروه پرستاری، واحد خلخال، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران (نویسنده مسئول): mina.habibnia2014@gmail.com
[2] . کارشناسی ارشد مدیریت منابع انسانی، واحد خلخال، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران. mehdimakani9799@gmail.com