Identifying and prioritizing the atmospheric components of living space in architecture using Grounded theory
Subject Areas : Life Space Journalasma jami 1 , reza Mirzaei 2 , SEYED MOSLEM SEYEDOLHOSSINY 3 , AHMAD HEIDARI 4
1 - azad university of birjand
2 - Member of the faculty of Islamic Azad University and International Committee
3 - AZAD UNIVERSITY OF MASHHAD
4 - AZFaculty of Architecture, Azad Birjand University
Keywords: Grounded Theory, Christopher Alexander, AArchitectural atmosphere, multisensory architecture, atmospheric components,
Abstract :
Architecture, as both an art and applied science, plays a significant role in shaping human life today. Unfortunately, the architecture of today often falls short, serving merely as a shelter, leaving few users feeling at peace or at ease. The atmosphere of a building, which is the spirit and life of the architecture, is what makes it unique and memorable. Yet, experiencing the atmosphere of architecture and understanding the complex processes that create it can be challenging. it can be difficult to even explain or identify the components that contribute to it.While many studies have investigated the semantic and hermeneutic dimensions of the audience to atmospheric architecture from a phenomenological perspective, this research seeks to develop criteria and tools using a structural method to achieve atmospheric architecture in the process of architectural design. This approach is both practical and developmental, aimed at strengthening the structure of the building.To achieve this goal, Alexander's structure strengthening method is proposed as a guide in creating an atmospheric model. The research method used in this study is grounded theory or database analysis.Through the method of library document studies, relevant sources were examined, and ideas were categorized and clarified with the help of experts. Categories with the highest repetition and quality were identified through in-depth study and consultation with experts. Open coding was performed, resulting in 93 characteristics and 9 codes in the axial coding and 7 categories in the selective coding, based on the opinions of thinkers in the field of the structuralism approach of atmosphere in architectural spaces.The data were coded and selected in MAXQDA 10 software based on the frequency and repetition of the codes. The findings revealed that the atmospheres in architectural buildings result from a combination of structural and physical factors, as well as a set of invisible yet highly impactful concepts or quasi-things that affect the audience's perception based on their senses and abilities. Physical measures were more frequently studied than functional ones in existing atmospheric research, but the most important and frequent indicator was an integrated whole.Atmospheric architecture is characterized by its integration and synergy, which can have optimal effects on well-being, health, and vitality and can ultimately lead to an increase in the quality of life. The grand theory generated concepts and quasi-things such as light, temperature, and sound, and identified creative indicators of the architectural atmosphere in categories such as immediate perception, multi-sensory architecture, participation of subject and object, materials that make up the body, temporality, and corporeality, inducing movement, and an integrated overall structure that is in the relationship between subject and object.One of the most effective ways to actively engage people with their environment is through architecture and multi-sensory design. By creating a specific atmosphere for an architectural space, it is possible to induce a unique character or feeling that makes it memorable and serves a specific purpose. The quality of the atmosphere in a space can create a stronger emotional connection to our environment. A nombness and indifferent environment can have negative effects on both our mental and physical health. Therefore, improving the quality of the built environment, which covers a significant portion of people's lives, is crucial for enhancing their quality of life and social well-being.In summary, architects can use both material-physical tools and immaterial concepts or quasi-things in the design of atmospheric architecture, organizing them into a comprehensive whole called atmosphere. Physical measures have been studied more frequently than functional ones in existing atmospheric research, but the most important and frequent indicator is an integrated whole.From a structural perspective, the architectural atmosphere can be defined as the induction of tone, mood, personality, or a special feeling to an architectural space, making it unique and memorable with a specific purpose. The atmosphere in an architectural space provides special and potential qualities, and a numb environment can negatively impact general mental and physical health. Improving the quality of the built environment, which covers a long period of people's lives, deeply affects the quality of people's lives.However, the atmospheric design method cannot be explained by an algorithm or specific abstract ideas. Rather, it is a synergistic approach of imagination and thinking formed through interaction with the world and physical awareness
_||_
شناسایی و اولویتبندی مولفههای اتمسفر فضای زیست در معماری
با رویکرد داده بنیاد
اسما جامی1 ، رضا میرزایی2*1، سیدمسلم سیدالحسینی3، احمد حیدری4
پژوهشگر، گروه معماری، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران
استادیار، گروه معماری، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران. نویسنده مسئول
دانشیار، گروه شهرسازی، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد، ایران.
استادیار، گروه معماری، واحد بیرجند، دانشگاه آزاد اسلامی، بیرجند، ایران.
تاریخ دریافت: 24/10/1401 تاریخ پذیرش نهایی: 05/02/1402
n چکیده
فضای زیست انسان را مجموعهای از عوامل فیزیکی و غیرفیزیکی دربرمیگیرد. علیرغم پیچیدگیهای زندگی امروزه، تجربه حسی مطلوب بناها و برقراری ارتباط عاطفی و معنایی با آن که همان اتمسفر بناست، در بسیاری از فضاهای انسانساخت معاصر مورد بیتوجهی قرارگرفتهاست. معماری دررابطه بنا و کاربرانش شکلمیگیرد و اتمسفر با ایجاد زبانی مشترک و فهمی دو طرفه میان آندو، تقویتکننده این ارتباط است. اغلب مطالعات موجود در این خصوص با دیدگاهی پدیدارشناسانه، بیشتر بعد معنایی و ذهنی کاربران پرداختهاند. اما این تحقیق با نگاهی ساختارشناسانه در جستجوی معیارها و ابزارهایی برای معماران است تا با استفاده در روند طراحی معماری، بتوانند بناهایی دارای حیات و روح بیافرینند. در این مسیر با توجه به اینکه اتمسفر معماری ناشی از کلیتی یکپارچه است، روش تقویت ساختار الکساندر میتواند در روند تامین الگوی اتمسفری راهبر باشد. جهت تبیین مساله پژوهش، از روش نظریه پردازی دادهبنیاد متنی استفادهشدهاست. از نظر هدف کاربردی و توسعهای میباشد. بهروش مطالعات اسنادی, پس از بررسی منابع مرتبط، دستهبندی و تدقیق نظریات با شورای خبرگان, نظریات 25 اندیشمند با رویکرد ساختاری انتخابشدند. دادهها بهصورت کدگذاری باز شامل 93 مشخصه و در کدگذاری محوری 9 کد و در کدگذاری انتخابی 7 مقوله دستهبندیشدند. در نرم افزار10 MAXQDAدادهها کدگذاری شده و باتوجه به اشتراک و میزان تکرار کدها انتخابشدند. نتیجۀ مطالعات نشانداد اتمسفرها در بنای معماری با مجموعه عوامل ساختاری، کالبدی و مجموعه مفاهیم نامرئی بسیار موثر یا همان شبهچیزها ایجادمیشوند که در تاثیر و تاثراتی که باهم و بر هم در فضای معماری میگذارند، مخاطب را بسته به دریچهها و توانایی های حسی و ادراکیاش تحتتاثیر قرارمیدهند. معیارهای کالبدی بیشتر از عملکردیها در تحقیقات اتمسفری موجود پرتکرار بوده اما در بین شاخصهها، مهمترین و پرتکرارترین، کلیت یکپارچه عنوانشدهاست. معماری اتمسفری کلیتی هم افزاست که اثرات بهینهای بر رفاه، سلامت و سرزندگی داشته ومیتواند منجر به افزایش کیفیت زندگی شود.
n واژگان کلیدی: اتمسفر معماری، داده بنیاد، معماری چند حسی ،کریستوفر الکساندر.
n مقدمه
در معماری معاصر، مکانها دچار تغییرات عمیقی شدهاند. کیفیاتی که به صورت سنتی، قرارگاههای انسانی را از هم متمایز میساخت، ویران و مخدوش شده است. اتمسفر موقعیتی است که انسان به صورت ذاتی و بلافصل آنرا میفهمد و قابلیتی است که بطور ناخودآگاه دریافت و ادراک میشود. تعریف این کیفیت نامشهود نسبتاً دشوار است. با این حال، میتوان گفت هر محیط طبیعی یا ساخته شده، نوعی اتمسفر ارایه میدهد. در نتیجه، ابزارسازی و تولید و کنترل اتمسفرها به عنوان بخشی از تجربه فضایی در معماری بسیاری مهم است. معماری اتمسفریک و با کیفیت، تجارب استثنایی منحصر بفردی را فراهم میکند که حس را تحریک، پاسخ-های احساسی و فکری را برانگیخته و در ایجاد محیطهای خاص سهیم است. این نوع معماری به کاربران کمک میکند در حالی که در حال حرکت هستند و افکارشان را به سمت دیگری سوق میدهند، مکانی را به صورت قبل از تجربه کامل ارزیابی کنند Bader,2015,6) .(Peri معضل کرختی در معماری که فقر شاخصههای شناختی و ادراکی در بناست بدلیل تأمین بناهای حداقل و کمهزینه در بسیاری ساختمانهای معاصر دیدهمیشود. به نظر میرسد دوران پساکرونا با مطالبه نیازهای جدید شناختی-روانی درانسانها و توجه به سلامت روانی اجتماعی، به سمت فضاهایی غنی و اتمسفری هدایت میشود که رویکرد جدیدی در معماری ایجاد میکند خواهد بود. ایجاد و کنترل اتمسفرفضا از همان گامهای اولیه معماری شکلمیگیرد. معماران، عمداً یا سهوا، اتمسفر را در داخل بناها به جریان میاندازند، پارامترهایی را تنظیم میكنند و رفتارهای نامرئی را آغاز میكنند كه به عنوان یك حس و حال مشخص در یك فضا تجربه میشود. دستیابی به الگویی برای ایجاد اتمسفر بعنوان ارزشی افزوده در معماری امروز، میتواند آن روح و جانی که از معماری انتظارمیرود را به آن بخشیده و در نتیجه با کاهش کرختی فضا، مدت زمان جذابیت یک ساختمان و حفظ کاربران را در آن افزایش دهد. با اینکه مدت زمان کمی از عمر این علم گذشتهاست، تعریف و تبیین آن با توجه به اینکه مفهومی انتزاعی است، نسبتاً پراکنده است. ابعاد مختلف اتمسفر را میتوان از دریچههای متفاوتی بررسی نمود، یعنی بعد مادی و غیرمادی کالبد معماری و کاربرانش و همچنین تأثیر و تاثر آنها برهم که بر میزان اتمسفر فضا تأثیر میگذارند. اغلب مطالعات موجود از منظر هرمنوتیکی مخاطب آنرا مورد بررسی قرار داده که برای خلق و ایجاد اتمسفر در روند طراحی برای معماران کافی نیست. این تحقیق به دنبال روشی برای طراحی با رویکرد اتمسفردر معماری، بدنبال ابزارها، معیارها و همچنین روشهایی است که با اضافهشدن در روند طراحی، به بناهایی سرزنده و حس دار و دارای روح و شخصیتی منحصر بفرد، منجرگردد. یافتههای حاصل از پژوهش منجر به تدوین نظریه اتمسفر محیطی در قالب یک الگوی کدگذاری و نگارش روابط آنها با یکدیگر شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد، اتمسفرها در بنای معماری با مجموعهای از اجزای کالبدی و مفاهیم نامرئی(شبه چیزها ) و همچنین عوامل ساختاری قابل دستیابی است.
پیشینه پژوهش n
اتمسفر به قدمت تاریخ بوده و با انسانها، مکانها و فضاها درهمتنیدهاست. با اینکه اتمسفر در معماری تنها حدود نیم قرن اخیر، مورد توجهقرارگرفتهاست، اما بدلیل انتزاعی بودن آن پراکندگی آراء در آن زیاد میباشد. میتوان گفت تا سال ۲۰۰۵ به وجود این شاخصه پی بردند. تا آن زمان اتمسفر را ذاتی وقدسی، همچنین غیر قابل دستیابی عنوان نمودند، بطوریکه مارك ویلی2 ۱۹۹۸با بیان اینكه "كسانی كه مدهوش جلوه هستند، نمیتوانند مستقیماً به اتمسفر در معماری نزدیک شوند "ایده ساخت اتمسفر را زیر سؤال برد و البته همچنین اتمسفر را وابسته و موجود در ذات فضا دانسته و آنرا "فاقد تعریف" و "تجزیه و تحلیل گریز" معرفی میکند(Wigley.1998,18-27). مطالعات تا سال ۲۰۱۵ متمرکز به تعریف و شناخت اتمسفر فضا میشوند و بیشتر آنها همچنان بر غیرقابل طراحی و پیشبینیبودن آن تأکید داشتند، لذا بیشتر از منظر ادراک مخاطب به آن پرداخته میشد. اما پس از آن محققان با هدف ایجاد فضاهای واجد حیات، شرایط شکلدهنده اتمسفر در فضای معماری و کنترل برهمکنش تأثیرات محیطی را بررسی نمودند. تا جاییکه گارسیا آنرا مطالبه جدید در معماری میداند و عنوانمیکند با توجه بهاینکه جنبش مدرن بیشتر بر بهداشت و سلامت روانی عمومی و میل به محیطی سالم دارد، این رویکرد عمیقاً بر روش معماری اثرمیگذارد. همچنین بیان میکند طراحان قادرخواهندبود با درک کامل از اثراتی که محرکهای خاص روی بدن انسان میگذارند، محیطهای معماری واجد حس و حیات ایجادکنند. (García-Germán2021,41)
نمودار1: پیشینه اتمسفر معماری (نگارندگان)
پس از بررسی بیش از ۲۱۸ کتاب و مقاله اغلب ترجمه نشده در شناخت اتمسفر معماری، در یک جمعبندی کلی میتوان گفت بیشترین مطالعات اخیر در چیستی اتمسفر به بررسی معماری و فضاهای حسی و معماری وابسته به ادراک حسی و تنی پرداختهاند. در گروه بعدی محققان در نگاههای معنایی و پیشینههای پدیدارشناسانه بدنبال خلق و یافتن اتمسفر بودهاند. تعداد اندکی از محققین ادراک اتمسفر فضا را به سیستمهای ذهنی درون مغز(NLP) ارتباط دادهاند. در دیدگاه ساختارگرایانه که رویکرد این تحقیق است حسگراها هستند و بدنمندی و معماری چندحسی در ارتباط با کالبد و ساختار را بیشتر مورد تأکید قراردادهاند. بیشتر مطالعات موجود به بررسی نسبت اتمسفر به ساختمانها و مکانهای عینی مربوطند و اغلب تأثیراتی را که بر مخاطبان میگذارند را مطالعهمیکنند.
n روش تحقیق
این پژوهش از جنبه هدف تحقیق، کاربردی- توسعهای و از جنبه ماهیت کیفی است. در ابتدا در شناخت مبانی نظری پژوهش، چیستی و چگونگی اتمسفر در فضای معماری و فقدان آن، نتایجی که میتواند داشته باشد، بررسیگردید. سپس در چگونگی دریافت و تأثیر این شاخصه معماری بر کاربران فضا ادراک و شناخت اتمسفر بطور خلاصه عنوان شدند. با توجه به اینکه اتمسفر معماری ساختاری کلی و یکپارچه داشته و بمنظور دستیابی به حیات و سرزندگی در بناها الحاق میگردد و غنیترین ساختارها در ایجاد حیات را کریستوفر الکساندر دستهبندی نموده است از ردهبندی او در این تحقیق بهره گرفتهشدهاست.
برای استخراج مفاهیم و مؤلفههای معماری اتمسفری از رویکرد «نظریه زمینهای» یا داده بنیاد، که از رویکردهای راهبرد کیفی میباشد(گروت، وانگ ۱۳۹۱: ۱۸۰) استفاده شده است. بمنظور دستیابی به معیارها و شاخصههای اتمسفر در در روند معماری چند مرحله اصلی در این تحقیق طی شد تا نتیجه جامعتر حاصل آید. حدود صدوسی عنوان مرتبط وتاحدودی نزدیک به مفهوم اتمسفر با استفاده از منابع دیجیتالی و کتابخانهای موجود انتخاب گردید. بعد از دستهبندی و مطالعه عمیق و با مشورت خبرگان مطالعات بیستوپنج نظریهپرداز مطرح با بیشترین دامنه تحلیل اتمسفری و رویکرد ساختاری انتخاب شدند. مقولههایی که بیشترین تکرار و نتایج عمیقتر و وسیعتری ارایه داده بودند مشخص شدند. در تطابق و مقایسه آرااندیشمندان رویکردها و تعاریفشان با هم مقایسه و تحلیل شدند. به روش تحلیل داده بنیاد مطالب و مصاحبههای خبرگان کدگذاری شده و در سه مرحله کدگذاری باز و محوری و انتخابی ردهبندی شدند. با استفاده از نرمافزار maxqda۱۰ برونداد و گرافهای مربوطه بدست آمدند.
n چیستی اتمسفر معماری
اگرچه مدتها اعتقاد بر این بود، اتمسفر، فاقد تعریف است، اخیراً تحقیقات زیادی در خصوص شناسایی و تبیین اتمسفر معماری در اولویت قرار گرفتهاست. اتمسفر که تاریخش به اوایل قرن هفدهم باز میگردد، به گفته ویجنویک از ترکیب کلمات یونانی atmos (مه، بخار( و sphaira (حوزه،کره، محدوده) آمدهاست. این کلمه اغلب به معنی جو احاطهکننده زمین به کار برده میشود. البته به مضامین ظریف حسی چون مود و احساس خاص در قرن اخیر دلالت میکند و در واقع شرایط محیطیای است که میتواند بر احساس و ذهن تاثیر بگذارد ( ویجنویک، 14:2017).
اصطلاح اتمسفر در ابتدا به لایه گازهای اطراف اجرام آسمانی گفته میشد اما بعداً در فلسفه تکامل یافت تا به مفهومی زیباشناختی تبدیل گردید (Hauskeller, 2014 :365). با گذشت زمان، این اصطلاح به زبان های دیگر تطبیق داده شد. در ادبیات معماری واژگانی چونStimmung در زبان آلمانی Ambiance در زبان فرانسه و راساRasa در حکمت و هنر هند . و درلاتین به عنوان atmoshaera وجود دارد که از نظر مفهومی همراستای اتمسفر محسوب میشوند .
جدول 1- تعبیر واژه اتمسفر در زبانهای مختلف(نگارندگان)
| زبان | تعبیر | مفهوم | |
1 | یونانی | sphaira + Atmos | (مه- بخار-هاله) + (حوزه-کره- محدوده) | |
2 | لاتین | Atmoshaera | جو- پناه- کره ی هوا- واحد فشار هوا-فضای اطراف هر جسمی | |
3 | آلمانی | Stimmung | جو-مود-حالت- روش لحظه ای بودن با هم بودن [چند] نفر که توسط احساسات، عواطف خاص شکل گرفته است- جو خاص در یک گروه یا ... | |
4 | فرانسه | Ambiance | محیط-هوا-جو- مود-حس درونی- فضای مادی یا اخلاقی که یک فرد، گروهی از مردم را احاطه کرده است- شخصیت یا حالت متمایز یک محیط | |
5 | هندی (مالایی) | Rasa | احساس- دستیافتن- جذابیت-حملکردن |
با اینکه میتوان تعابیری چون مود، حس و حال، حال و هوا یا شخصیت فضا و... را به زبان فارسی برای این مفهوم تعبیر کرد، اما بدلیل اینکه هیچکدام نمیتوانند بهتنهایی مفهوم کاملی از اتمسفر معماری را برسانند، تا کنون معادل فارسی مناسبی برای آن یافت و انتخاب نشده است. تونینو گریفرو آنرا یک ارتباط متقابل و دو طرفه بین سوژه و ابژه میداند، او این علم را اتمسفرولوژی نامگذاری کرد(Griffero,2017,21). لذا در این تحقیق نیز از عنوان لاتینی که بر این علم نهاده شده استفاده میگردد.
تحقیقات نسبتاً زیاد و پراکنده در تبیین چیستی اتمسفر در معماری وجود دارد. بیشتر این آثار به شناخت نسبت اتمسفر به ساختمانها و مکانهای فیزیکی مربوطند. معماری اتمسفری و پیامدهای فراوان آن در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است، اما مطالعه علمی مدون برای بررسی اتمسفر درمحتوای ایجادی آن درمعماری بسیار کم است. اتمسفر معماری که از طریق عوامل شناخت حسی و اغلب بصورت ادراک چندحسی دریافتمیشود، شاخصه منحصر بفرد یک فضاست که در معماری امکان ارتقا و غنای قابل توجهی در فضاها و نیز کیفیت زندگی بشر میسرمیکند. غیرفعالکردن تأثیرات محیطی غیرممکن است(Bressani & Sprecher, 2019,2). در معماری و طراحی فضا، به ویژگیهای حسی که محیط از خود ساطع میکند وتأثیراتی که از آن ناشی میشود اتمسفر فضا میگویند .(Krishnan, Babu. 2022)روال طراحی معماری پروسهای است که برانگیختن احساسات، آفرینش اتمسفر و ارایهی تعریف و خصلت را برای یک فضا تامین میکند(Suriano, 2016,7).
پالاسما کیفیت در معماری را درباره اتمسفر میداند یعنی آن هنگامیکه محیط فضایی با استفاده از منابع فلسفی و عصب شناختی، تجربیات حسی را درگیر و برانگیخته کند. اودو نکته مهم در مورد اتمسفرها ارایه میکند: اول اینکه اتمسفرها ابتدا به شکل احساسی، قابل تجربه کردن هستند و دوم مواجهه پیشاذهنی با معماری یک تجربه چند حسی است. اتمسفرها در حقیقت، تجلی و بیان شخص از حضور همزمان سوژه و ابژه است (بورچ et al., 21:1396). اتمسفرها قدرتمند هستند. آنها قدرت این را دارند كه احساس ما را درگیر کنند. بومه تأکید میکند که سازندگان جو قدرت قابل توجهی برای دستکاری در خلق و خوی و برانگیختن احساسات دارند. بنابراین، جوها مستقیماً قدرتمند بوده و به طور غیرمستقیم واسطه هستند(Bohm,2006,19). ما با محیط های خاصی ارتباط برقرار کرده و نسبت به بقیه احساس غریبگی میکنیم و تحلیل و تغییر دادن این دو انتخاب حسی و شهودی به مثابه واقعیتهای تجربی، سخت و دشوار است. اتمسفر قدسی نیست و توسط ما تولید میشود. نمیتواند حالتی مستقل داشته باشد، متوقف شود یا منجمد گردد. اتمسفرها عواملی فعال و تولید کننده هستند (Suriano, 2016,23).
پیتر زومتور برجسته ترین معماری است که از روش ایجاد اتمسفر در طراحیهای خود استفادهکردهاست. آثار زومتور و همچنین سایر معماران گواهیمیدهند که اتمسفر معماری میتواند موضوع و رویکرد در طراحی باشد. او درکتاب خود عنوانکردهاست: "ما اتمسفر را از طریق حساسیت عاطفی خود درکمیکنیم. ما قادر به درک سریع، یک واکنش احساسی ناخودآگاه، و ردکردن چیزها در یک لحظه هستیم که بسیار متفاوت از تفکر خطی است. با گذشت زمان، معنای اتمسفر به "محیط ذهنی و روانی"، "لحن و روحیه فراگیر" و حتی "جلوه های جذاب یا گمراهکننده" گسترش یافت(زومتور ،25،1394-31). اتمسفر یک عنصر اساسی و رو به رشد در معماری است((Di Mascio,2019,357. عوامل زیادی در ایجاد اتمسفر نقش دارند که تحت تأثیر محیط طبیعی مثل نور، زمان روز یا سال هستند، و همچنین زمینههای تاریخی و فرهنگی و حتی احساسات و خاطرات در مورد موضوع میتواند در میزان تاثیر اتمسفر محیط موثر باشد (leatherbarrow,2015,121). بنابراین، کیفیت های اتمسفری فضا کاملاً بصری نیستند، بلکه همه حواس را درگیر میکنند و در نتیجه اندازهگیری و برآورد اتمسفر در صورت امکان توسط هر ابزار مخصوصا کمی یا حتی کیفی بسیار دشوار است. یک رفتار فیزیکی می تواند به صورت عینی تجزیه و تحلیل شود و حتی عمداً به عملکردی خاص منجر شود. در عین حال نشانگر تجربه ذهنی، خلق و خوی و احساسات فردی است که به سادگی نمی توان اندازهگیری کرد. همچنین مسایل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در مورد شخصیت بالقوه مطرح میشود (Vannini, 2015:3). در صورتیکه فضایی فاقد اتمسفر خاص خود باشد به پدیده کرختی محیطی دچار میگردد که عامل مهمی در پایینآمدن کیفیت و کارایی آن است.
n کرختی محیطی یا فقدان اتمسفر در معماری
درمیان انواع واکنش های مخاطب، واکنش غیرفعال اوکه نتیجه ناآگاهی، حساسیت نداشتن وبی تفاوتی نسبت به برخی وجوه محیط است ، کرختی محیطی خوانده می شود. Gifford,1976:451)) به دلیل مسکوت وپنهان ماندن کمتر نمایان است اما بی توجهی کرختی وانفعال مخاطب، می تواند در دراز مدت طوری توانایی محیط را کاهش دهد که موجب درخطرافتادن سلامت فرد و تمایل او به ترک محیط گردد. فاکتورهای فردی درترکیب باویژگی های طرح محیط مصنوع کرختی راتولید وتقویتمیکنند. بنا به جمعبندی رحمانی »ﻋﺪﻡ ﺗﺄﻣﻴﻦ ﺍﻟﺰﺍﻣﺎﺕ ﺍﻭﻟﻴﻪ ﻭ ﺿﺮﻭﺭﻳﺎﺕ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻴﺎﺯ ﻣﺨﺎﻃﺐ«، »ﺗﻜﺮﺍﺭ ﻭ ﺗﻌﺪﺩ ﻣﺼﺎﺩﻳﻖ ﻣﻌﻤﺎﺭﻯ ﺑﺎ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﻧﺎﺯﻝ«، »ﺍﺿﺎﻓﻪﺑﺎﺭ ﻣﺤﻴﻄﻰ ﻭ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ«، »ﻓﻘﺪﺍﻥ ﺑﺮﺍﻧﮕﻴﺨﺘﮕﻰ ﻋﺎﻃﻔﻰ ﺩﺭ ﻣﺤﻴﻂ«، »ﻗﺎﺑﻠﻴﺖ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﻣﺤﻴﻂ ﺩﺭ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﭘﺬﻳﺮﻯ ﻭ ﻧﻮ ﺷﺪﻥ«، ﻭ »ﻋﺪﻡ ﻣﺸﺎﺭﻛﺖ ﻣﺤﻴﻂ ﺩﺭ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺣﺲ ﺗﻌﻠﻖ« ﻋﻮﺍﻣﻠﻰ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻃﺮﺡ ﻣﻌﻤﺎﺭﻯ ﻣﺤﻴﻂ ﻧﺸات ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ و سلامت و کیفیت معماری و مخاطبانش را تهدید میکنند. (رحمانی, 1398 :335). مقابله با کرختی می تواند از طریق انگیزش رفتاری و فعال سازی مخاطب صورت گیرد , یعنی تلاش طراح بر این است با افزایش امکان مداخله مخاطب در محیط و فعال سازی او پیوندهای عاطفی را نیز تقویت کند تا با ارتقای حس تعلق فرد نسبت به محیط , بیگانگی و کرختی او کاهش یابد. توسعه شناخت مخاطب و برانگیختن واکنشهای عاطفی و رفتاری فرد در جلوگیری از منفعل شدن محیط بسیار موثر است.(رحمانی،31،1398). بمنظور کنترل این امر که درواقع تاثیر اتمسفر محیط بر فرد میباشد، شناخت چگونگی دریافت و ادراک اتمسفر معماری لازم است.
n دریافت اتمسفردر معماری
اتمسفر غالباً قویترین حافظه ما از فضاهایی است که ما بطور حسی تجربهکردهایم و به اولین برداشتهای ما از آن فضاها برمیگردد. غیرفعال کردن تأثیرات محیطی غیرممکن است ، حتی اگر نخواهیم بطور ناآگاهانه تحت تاثیرقرارمیگیریم. (Bressani & Sprecher,2019,2).ادراک اتمسفر مقدم بر دیگر ادراکها و فراتر از حواس پنجگانه ارسطویی صورت میگیرد. (Sigura& ets,2022,122)
ما اتمسفر را از طریق قابلیتها و تواناییهای احساسی درکمیکنیم. کیفیت مواجه با ساختمانها بسیار بدنمند و جسمانی هستند . ما ذاتا ساختمانها را حس میکنیم ، مصالح آنها و کیفیات لمسی ، صداهایی را که میشنویم ، نور ساختمانها را میبینیم و دما و مزه ساختمانها و ... را درک میکنیم. اتمسفرهای معماری صرفا از طریق پیوند بدنی با خود ساختمان تحقق نمییابند، چگونگی ارتباط ساختمان با محیطش را نیز شاملمیشود(Zumthor & Galbraith, 2006,16(. برانگیختن حواس از طریق مشارکت فرد در یک تجربه حسی متفاوت بر اساس تضاد و تفاوت با معمول از یک سو و نمادگراییهایی شناختهشده برای بازدیدکننده که در پشت عناصر طراحی منتخب شکل میگیرد ، اصول اولیه معماری اتمسفری میباشند. چنین حیرت و شوکی قبل از تفاوت آن چیزی است که عواطف و احساسات فرد را هنگام بازدید از ساختمان برمی انگیزد و اتمسفر فضا را پایهریزی میکند. (Abdallah,2022,166). تجربه بیادماندنی و زیبای اتمسفر یک فضا به چند روش ادراک، تلقین و انتقال فکرو احساس، سرایت، همدلی یا حساسیتهای عاطفی قابلبازخوانیاست (Krebs, 2017,5). تجربه اتمسفر چگونگی درک و تجربه فضایی توسط مخاطب (نحوه ادراک) و همچنین قابلیتها و توانایی های احساسی مخاطب مربوط میشود که هردو نشان دهنده جسمانی و بدنمند بودن اتمسفر هستند. (نیک فطرت و همکاران،767،1400). پدیده های فیزیکی، «ادراک بیرونی» ما را درگیر میکنند در حالیکه پدیده های ذهنی «ادراک درونی». چالش برای معماری، برانگیختن هر دو گونهی ادراک درونی و بیرونی ما؛ افزایش تجربهی پدیداری و بیان هم زمان معنا؛ و بسط این دوگانگی در واکنش به ویژگیهای سایت و شرایط محیط است (هال، پاالسما،پرگومز، :1395 21(. ادراک مرحله مابین احساس (مکانیزم بیرونی) و شناخت (مکانیزم درونی) محیط است. بنابراین بخشی از ادراک مبتنی بر واقعیات بیرون از ذهن و در محیط است و بین افراد فرایندی مشابه دارد اما بخش دیگری از ادراک بر پایه فرایندهای ذهنی و مغزی فرد است که کاملا شخصی و منحصر به فرد اتفاق می افتد (شاهچراغی،177:1395). در معماری بیشتر فرایندهای بیرون از ذهن که ادراک حسی و چند حسی محیط میباشند قابل کنترل و هدف طراحی اتمسفری است.
(شکل2):ادراکات حسی پنجگانه (Seamon,2019) |
n ادراک حسی اتمسفر معماری
معماری اتمسفری بیش از دیگر اشکال هنری بدون واسطه ادراک حسی ما را در بر میگیرد. گذر زمان، نور و سایه و شفافیت، پدیده رنگ بافت، مواد و جزئیات همگی در تجربه کامل معماری نقش دارند(هال،1، 33). بنا به تحقیق کریشنا بدن انسان از طریق تحریک حواس فضاها را تعریف یا تشخیص می دهد. تجربه اتمسفری یک فضا اغلب فقط با کیفیت بصری آن قضاوت می شود. درحالیکه شاخصه محیطی ترکیبی چندحسی است که در تعامل با کاربران مشمول قانون کلیت می شود. حواس ارسطویی دیدن، بوییدن، شنیدن، لمسکردن و چشیدن در یک محدوده حسی معماری می تواند فضایی برای خلق و خوی، احساسات، رفاه، بهره وری و حتی خلاقیت برای کاربران ایجادکند (Krishnan, Babu. 2022). .
n ادراک تنانه اتمسفر (ادراک بدنمند)
توجه به مساله اتمسفر به حضور فیزیکی آگاهانه و دقیق و تعامل میان بدن و بدنآگاه مربوط است که مبتنی بر حساسیت است. (نیک فطرت و همکاران،762،1400). موریس مرلوپونتی بر همزمانی تجربی حواس و کنشهای حسی تاکید می کند؛ ادراک من (بنابراین) ماحصل داده هایی مبتنی بر دیدن، لامسه و شنیدن نیست. من با روشی کلی تر با تمام وجود ساختار واحدی از یک شی را درک میکنم که همزمان با همه حواس در حال تبادل است ( Merleau-ponty ،1964 :48). معماری هفت حوزه تجربه حسی را در بر میگیرد که یکدیگر را برانگیخته و بر هم تاثیر میگذارند. زمانیکه اثر با بدن ناظر تعامل برقرار میکند، تجربه به دست آمده، این احساس تنانهی خالق اثر را منعکس می کند (هال و همکاران،46،1395). همانطور که پالاسما معمار و نظریه پرداز فنلاندی (Pallasmaa,2011:595) خاطرنشان میکند: "فضاها، مکانها و ساختمانها بدون شک به عنوان تجربه های زندگی چند حسی رو به رو می شوند. (Pallasmaa,1996:50).فرایند ادراک اتمسفر که به شناخت و دریافت و برقراری ارتباط با اثر معمای منجر میشود تحت تاثیر الگوهای شناخت مختلف شکل میگیرد. پرداختن به معماری و طراحی چندحسی ، یکی از راههای پیوند دوباره انسان و محیط و بر این امر تاکید دارد که مادامی که بناها انعطاف و ارتباطشان را با زبان بدن از دست میدهند ، در یک حوزه سرد و بی روح منزوی می شوند.(نیکفطرت و همکاران،764،1400). ادراک معماری علاوه بر عوامل مادی و غیرمادی موثر بر حواس فیزیکی, تحت تاثیر مود فضاها نیز قرارمیگیرد. گریفرو شکلگیری این مفهوم را با عنوان شبهچیزها بیان میکند.
n ادراک احساسی اتمسفر (شبه چیزها)
اتمسفرها انتزاعهایی غیر مادی هستند. گریفرو اتمسفر فضا را با عنوان انتزاعی غیرفیزیکی "شبه چیزها " (Things –Quasi)، تعبیر و آن را تجزیه و تحلیل میکند. به دلیل ماهیت اتمسفرها، آنها گاهی ویژگیهای چیزهای ملموس دارند و گاهی اوقات ندارند. به عنوان مثال، فضای یک جلسه ، اجرا یا تجربه یک مود، خلق و خو ، لحن، وضعیت روانی یا کیفیت احساسی اشاره دارد. با این حال، اگرچه به خودی خود یک چیز تقریبا غیرقابل اندازه گیری است، اما تأثیرات آن واقعی و فعال است. "شکی نیست که زندگی روزمره بسیار تحت تأثیرمفاهیمی قرار می گیرد که دقیقاً ماده نیستند."(گریفرو,2017 ،(46 . اشیاء از نظر مادی منسجم و ملموس هستند، شکل منظمی دارند و با ویژگی هایی که تمایل به همگنی دارند ، در زمان باقی می مانند. می توان آنها را به راحتی اندازه گیریکرد، در طول زمان دچار تغییرات فیزیکی مانند فرسایش شده و بنابراین میتوانند گذشته و آینده ای روشن داشته باشد (گریفرو، :2017 2-10) . در مقابل، اگرچه شبه اشیا دارای گستردگی فضایی هستند، اما هیچ حاشیه و کناره ای ندارند، مانند ابری از بخار یا سایه یا منطقه گرما در اطراف آتش که در واقع نمی توان آن ها را تقسیم و خرد کرد. اما آنها به وضوح دارای سطوح مختلف شدت (کیفیت) هستند. به دلیل ماهیت تجربی، آنها در اینجا و اکنون، بدون گذشته یا آینده ای روشن، وجود دارند. گاهی اوقات حضور آنها می تواند بسیار لحظهای و پررنگترو حتی شاخصتر از حضور مادی باشد، مانند صدای قطره قطره مداوم یا بوی بد.)گریفرو، :2017 10-11( شبه چیزها هم پدیده های طبیعی خاصی هستند (گرگ و میش، درخشندگی، تاریکی، باد، آب و هوا، ساعات روز، مه و غیره) و هم پدیده های نسبتاً مصنوعی (منظر شهری، موسیقی، منظره صوتی، کاریزما، نگاه، شرم و غیره). برای ایجاد و نمود اتمسفر، شبه چیزها پتانسیلی برای طراح به عنوان ابزاری برای طراحی ارائه می دهند. آنها حسوحال فضاهای داخلی را برای خلق تجربیات فضایی شکل می دهند. به عنوان پدیده های محیطی، فضای داخلی را به سیستم های بزرگتر در خارج متصل میکنند. از آنجا که شبه چیزها همه جانبه هستند، نمی توان آنها را جعل یا کپیبرداری کرد و باید خالص تجربه شوند. با این حال، اگرچه نمی توان آنها را به راحتی منتقل کرد، می توان به راحتی ایجادشان نمود . مانند شدت درخشندگی نور از پنجره جنوبی ، هجوم باد ناشی از قطار مترو، یا اثر توهم آمیز یک مجموعه اپرا. (گریفرو ، 2017 : 41-38(.
nشناخت در معماری
شکل 3: مدل پیشنهادی برای جریانهای شناخت عقلی و احساسی (شفیعی, 2018 :21) |
شناخت معماری به طور کلی بر اساس نظریات مختلف درباره ماهیت جهان هستی، ماهیت رابطه انسان با جهان اطراف خود و همچنین نظریات مختلف فلسفی و روان شناسی درباره فرایند آگاه شدن انسان ها از محیط اطراف خویش( روان شناسی ادراک)، الگوهای مختلفی برای شناخت آثار معماری ارائه شده است. با توجه به ماهیت ادراک انسان ها، ماهیت آثار معماری دو ویژگی اصلی دارد: یکی ویژگی مربوط به اجزای کالبدی و مادی این آثار و دیگری خصوصیات غیر کالبدی و معنایی آنها.
اجزای مادی ابنیه درواقع همان مصالح، سطوح، فضاها و كل بنای موردنظر است و خصوصیات معنایی بناها شامل معانی ذاتی، استعاری، ابزاری و احساسی است. (شفیعی, 2018 :21). در این بین ارتباط بین ویژگیهای مادی و غیر مادی بنا در جریان شناخت معماری را می توان طبق مدل شکل 3 بیان کرد. با کمک این مدل پیشنهادی، کدهای اصلی در کدبندی مقوله های اتمسفر معماری انجام شده است. با توجه به اینکه اتمسفر معماری کلیتی یکپارچه ودارای حیات است، روش تقویت ساختار الکساندر میتواند در روش طراحی اتمسفری معماری و روش کدبندی انتخابی راهبر باشد.
nالگوی حیات کریستوفر الکساندر
کریستوفر الکساندر از اوایل دهه 1960 پیشگام و پیشکسوت تحقیقات دانشگاهی در زمینه طراحی معماری و شهری بوده است. او بعنوان معمار و ریاضیدان معاصر، با نقد دنیای مدرن و جهان بینی علمی و عقل گرا آغاز به کار کرد. او به دنبال فرایندهای موجود در طبیعت بوده و تلاش میکند آن را به معماری تعمیم دهد (سیروس صبری و اکبری، 42:1392). الکساندر دهههای زیادی را صرف استخراج مبانی هندسی برای زیبایی کرد. ابزار طراحی که وی معرفی کرده است، با سازگاری بدن و حساسیت های انسان، معماری انسانی و زنده ای را ایجاد می کند،که زیبایی را بی معنی و ذهنی و تنها در چشم بیننده میداند. او این ماده تحریک کننده معماری را باز تعریف می کند. در تعریف زیبایی، نه تنها به دلیل زیبایی اجزا، بلکه به زیبایی ساختار نیز میپردازد و کلیت رابه عنوان یک ساختار ریاضی از فضای فیزیکی که به طور فراگیر در محیط اطراف ما وجود دارد، میداند(:122019, Jian). یکی از روشهای دستیابی به اتمسفر محیطی، تحلیل الگوهای زیستی و ساختاری موجودات است. در این راستا کریستوفر الکساندر در مطالعاتش به وضوح به آن پرداخته است. او یک فضای واجد حس و حال را موجودیتی حیات دار و زنده معرفی می کندکه میتواند اتمسفر منحصر به خودش را داشته و انتقال دهد. او طبیعت و نظام های سنتی را منبع الهام در ساختن جاودانه می داند و بدنبال فرایندهای موجود در آنها و تعمیم آنها در معماری است. (هاتفی، 40،2015)
n اقدامات تقویت کننده ساختار کلیت
بخش جدایی ناپذیر از روند طراحی الکساندر مجموعه ای است که 10 اقدام تقویت کننده ساختار که وسیلهای عملی برای ساختن کل از طریق سینرژی در کلیه سطوح محیطی و فیزیکی، از شهر و محله شهری از طریق چیدمان ساختمان و معابر گرفته تا ساختار معماری، تزیینات و مبلمان ایجاد می کند. این اقدامات هم مربوط به خصوصیات طراحی کالبدی خوب هم به طراحی کیفیتهایی است که باعث تقویت جهان های انسانی میشود. در هر مرحله از هر فرایند ایجاد حیات، ساختار جدیدی که برای تغییر و تمایز بیشتر کل موجود در گذشته افزوده شده است، همواره با ایجاد بیشترها، ساختار تمامیت قبلی را گسترش می دهد، تقویت و تشدید می کند. و مراکز و حیات قوی تر میشوند. مرحله تقویت ساختار، که دوباره و دوباره یک مرکز را تشدید می کند، "پایگاههایی" را برای سایر مراکز جدید ایجاد می کند، ,Seamon)2019 : ( 6 حتی ممکن است فرایند اساسی نامیده شود.
جدول2: اقدامات تقویت کننده ساختار کلیت( (Galle, 2020به نقل از (Alexsander,2005)
1. ایجاد سازگاری مرحله به مرحله | 6. تلاش برای درک نیازهای مشتری و کاربران. |
2. استفاده از هر مرحله برای تقویت کل. | 7. بیرون کشیدن و هدایت یک احساس عمیق از کل |
3. همیشه مراکز درست کنید. | 8. یافتن نظم هندسی منسجم |
4. اجازه می دهد هر مرحله به مناسب ترین شکل ممکن ایجاد شود | 9. ایجاد یک زبان فرم که اشکال و چیزها از آن برخیزد |
5. ایجاد منحصر به فرد در همه جا. | 10. همیشه به دنبال سادگی باشید تا بدین طریق به انسجام و خلوص بیشتر برسد. |
n استخراج شاخصههای معماری اتمسفری با رویکرد داده بنیاد
با توجه به این که روش داده بنیاد، یک رویکرد استقرائی برای کشف مفاهیم است. لذا، در این بخش از تحقیق سعی بر آن است تا مفاهیم مهم موضوع معماری اتمسفری به عنوان داده ها در تعاریف و نظریات صاحب نظران، شناسایی شده و با استفاده از آنها ساز و کاری برای تدوین اصول و معیارهای اتمسفری بدست آید. سپس با کنترل میزان بررسی میزان توافق ده اقدام تقویت ساختار الکساندر ارائه گردد. با استفاده از این استراتژی، نظریات و تعاریف معماری اتمسفری به مجموعه ای از کدها، سپس کدهای مشترک به شاخصه و آن گاه به معیار تبدیل شده اند.
n شاخصهاي معماري اتمسفری؛ بررسی داده ها و طبقه بندي آن ها به صورت کدها و مفاهیم
در تعاریف مربوط به معماري اتمسفری از منظر صاحبنظران، ویژگیهایی که براي اتمسفر معماری مطرح و برجسته شده را در تعاریف و آرای جمعی از نظریهپرداران جهت استخراج معیارها مشخص میشود. ازبین 83 تحقیق مرتبط با اتمسفر تمامی نظریات و تحقیقات 25 اندیشمند که مقالاتی جدیدتر، شاخصتری و کاملتری ارایه داده اند، انتخاب و با کدگذاری باز و محوری مفاهیم از بین آنها بیرون آورده شدند. لذا با توجه به رویکرد انتخابی برای این تحقیق (ساختارگرا)، در این بخش پس از کدگذاری باز نظرات اندیشمندان با دسته بندی آنها کدها و مفاهیم اصلی تکرار شونده بیرون آمده تا تعریف و تبیین جامعتری از اتمسفر معماری دست یابیم. سپس درپی شاخصه های تقویت و شکل دهنده اتمسفر معماری با کمک رده بندی اقدامات دهگانه تقویت ساختار الکساندرروش دستیابی به آنها ارایه می شود. چراکه از کاملترین الگوهای حیات عنوان شده است. تنها ویژگی هایی را عنوان خواهیم نمود که مرتبط با ده اقدام تقویت ساختار الکساندر هستند. بر این اساس، کد گذاری باز، محوری و انتخابی طبق روند زیر صورت گرفته که این مراحل رفت و برگشتی هستند.
n کد گذاری باز
در این مرحله، پس از دستیابی به نکات کلیدی تعاریف صاحب نظران در زمینه معماری اتمسفری ، ابتدا به هر یک کدي (A1-T3) اختصاص داده شده ، سپس با توجه به موارد و مضامین متشابه میان آنها، مفاهیم را دسته بندی کرده و نهایت منجر به شکلگیری مفاهیم (کدها) خواهند شد. در این دسته بندی مفهومهای اتمسفر از معیارهای ادراک و شناخت اتمسفر معماری برآمده است. در جدول شماره 3 کدگذاراری باز تعاریف مرتبط با ساختار معماری اتمسفری از بین نظریات اندیشمندان اتمسفری با این رویکرد جمع آوری و مفاهیم عنوان شده توسط آنها کد گذاری شده اند:
جدول3 : تولید مفاهیم اولیه از دادههای مرتبط با اتمسفر معماري در کدگذاری باز (نگارندگان)
|
مفاهیم | تعریف (داده) | شناسه | صاحبنظر | سال |
مواد و متریالها | . A1 خلق اتمسفر از طریق یک فرم کالبدی | A | مارکویلی
Wigley
| 1998 |
بدنمند | .A2تجارب فضایی بدن انسان در جهان است | |||
سوژه-ابژه | A3 با تأثیر بر درک فرد برآمده از چگونگی ارتباط معماری | |||
زمان | A4تجربه و احساس اتمسفر را با زمان گره می زند | |||
تعریف اتمسفر | .A5حس سرزندگی وحیات ایجاد میکند | |||
شبه چیز | .B1فضای احساس و موقعیت های معنیدار احساساتی که به صورت مکانی گسترش می یابند. | B | هرمان اسچیمز Hermann Schmitz
| 1969 2005 |
حرکت | .B2پیشنهادات حرکتی که پویایی بدن را احساس می کند. | |||
ارتباط سوژه و ابژه | .B3موقعیتهای (هماهنگ)تعبیه شده و نفوذ کرده در فضا | |||
تعریف اتمسفر | .B4آفریننده خاطرات بنا و تحت تاثیر پیشداشتهاست | |||
ساختار یکپارچه | C1 . به عنوان وحدت ذاتی | C |
گرنوت بوهم Böhme
| 1993 2018 |
سوژه-ابژه | .C2منتج از حضور مشترک سوژه و ابژه. | |||
بدنمند | .C3تجربه ادراکی و بدنمند | |||
زمانمند | .C4در رابطه با ماهیت زمانی و ذاتی ای است | |||
سوژه-ابژه | .C5مردم فضا را درک می کنند اتمسفر آنرا می فهمند | |||
سوژه-ابژه | .C6واقعیت مشترک درک کننده و درک شده | |||
شبه چیز(مفهوم) | .C7دستکاری در خلق و خوی و برانگیختن احساسات دارند | |||
شبه چیز(مفهوم) | .C8 با ابزارهای غیر عینی و ناملموس(نور و صدا و فاصله و ...) | |||
حرکت | .C9هدایتگر و ایجاد حرکت | |||
سوژه-ابژه | C10کیفیتهای یک فضاست به عنوان واسطه ادراک میباشند. | |||
شبه چیز | . D1چیزهای استثنایی غیرمادی | D | Jürgen Hasse | 2002 |
بدنمند | .E1 بدنمند | E | یوهانی پالاسما Pallasmaa
| 2006 |
مکان | .E2 مکان | |||
زمان | .E3زمان | |||
تجربه چندحسی | .E4تجربه چندحسی | |||
ادراک حسی | .E5ادراک حسی | |||
کلیت یکپارچه | .E6فراگیر و وسیع | |||
تعریف | .E7کیفیت خاص فضا وجهان، مکان یا زمان، واقعیت وجود تعریف میکند توسط منابع فلسفی، عصب شناسی و تجربیات حسی دریافت میشود | |||
کلیت یکپارچه | .F1"اتمسفر" در ارتباط داخل و خارج ساختمان شکلگرفته | F | گریما و وانگ Grima, J., & Wong, K | 2008 |
کلیت یکپارچه | .F2به زمینهای که ساختمان در آن بوجودآمده مربوط میشود. | |||
کلیت | .F3اتسفر کلیتی واحد است | |||
کلیت یکپارچه | .G1ارتباط اجزای ساختمان با خودش و محیط بیرونی | G | زومپتور Zumthor, | 2006
2018 |
کلیت یکپارچه | .G2ساختار یکپارچه و اتصال دهنده | |||
کلیت یکپارچه | .G3 کلییت جامع و فراگیر | |||
ادراک بلافصل | .G4اتمسفر با احساس حضور در لحظه معنی مییابد | |||
ادراک حسی | .G5ادراک چند حسی است | |||
حرکت | .G6منجر به حرکت وفراخوانی ما | |||
سوژه-ابژه | .G7توسط مردم درک میشود. | |||
زمان | .G8اتمسفر با احساس حضور در لحظه معنی مییابد | |||
شبه چیز | .G9لحن یک محیط یا مکان یا شی یا فضاست که توسط مردم وابسته به شرایط ادراک کننده درک میشود. | |||
سوژه-ابژه | .H1نسبت میان سوژه و فضا را مورد بررسی قرار مید هد | H
| اوا مهد لیکو | 2012 1۳94 |
زمان | .H2 شکاف و مکث و وقفه های زمان را د ر جایی که هرلحظه سرعت بیشتری می گیرد سازمان دهی کنیم | |||
ادراک بلافصل | .I1 اولین برداشت ما از محیط | I | تونینو گریفرو Griffero
| 2010-2017 |
سوژه-ابژه | .I2اتمسفر یک ارتباط متقابل و دوطرفه بین سوژه و ابژه است | |||
مواد و متریالها | I3. رابطه مواد با یکدیگر | |||
کلیت یکپارچه | .I4 نحوه اشغال و تعریف فضا | |||
زمانمند | .I5وابسته و تحت تاثیر زمان | |||
کلیت یکپارچه | .I6مجموع کلیت ویژگیهای فضایی | |||
شبه چیز | .I7مفاهیم غیر فیزیکی | |||
مواد و متریالها | .I8مصالح میتوانند بستر مناسبی برای ظهور اتمسفر ایجاد کنند | |||
کلیت یکپارچه | .I9کلیتی همگن و منسجم خالص و یکپارچه | |||
حرکت | .I10با حرکت اثر میگذارد | |||
معماری حسی | .J1کیفیات حسی | J | مالگریو
(به اقتباس از آیلر راسموسن | 2015 1962 |
معماری حسی | .J2نور و صدا | |||
مواد و متریالها | .J3بافت و مقیاس جداره ها | |||
کلیت یکپارچه | .J4ترکیبات آنها | |||
بدنمند | .J5تجربه بدنمند کامل از آنها | |||
شبه چیز | .K1شخصیت یا حالت | K | لیتر باراو leatherbarrow | 2016 |
شبه چیز | .K2حس محیط | |||
معماری حسی | .L1اتمسفر یک احساس نفوذ یافته در یک فضاست |
L
| متِئو سوریانو Suriano | 2016 |
معماری حسی | .L2 شناخت حسی | |||
بدنمند | .L3حضور همزمان حواس | |||
ادراک بلافصل | .L4بصورت ناخوداگاه و بلافصل دریافت میشود. | |||
شبه چیز | L5 اتمسفر یک احساس نفوذ یافته در یک فضاست که یک لحن یاخواسته و هدف را در یک مکان یا فضا تامین میکند. | |||
معماری حسی | .M1برانگیختن حواس و اثرات محیطی نور، صدا، گرما و بو و ... |
M
| کاراباشویک Karabašević | 2016 |
شبه چیز | .M2 برانگیختن حالات | |||
ادراک بلافصل | .M3بطور آنی | |||
تعریف | .M4اتمسفرها ثابت نیستندو به عنوان یک نیروی متافیزیکی خاص که معماران در پروژههای خود میآفرینند تحت تاثیر و تغییر عوامل ایجادیشان تغییر میکنند | |||
مواد و متریالها | .N1در نتیجه باید نسبت به متریالها |
N | Sadar | 2018 |
شبه چیز | .N2مفاهیم غیر فیزیکی | |||
زمانمند | .N3شدتهای زودگذر و نامحسوس هستند که فقط در زمان حال وجود دارد | |||
سوژه-ابژه. بدنمند | .N4 بلکه نیاز به ادراک و تجربه همه جانبه دارد | |||
سوژه-ابژه | .O1به عنوان مواردی که بین دو اصطلاح میانجیگری می شود | O | Friedlind Riedel فریدلین ریدل | 2019 |
حرکت | .O2فراخوانی می شود | |||
کلیت | .O3 هر دو را ادغام می کند | |||
سوژه-ابژه | .P1آنها رفتارها را تحت تأثیر قرار می دهند |
P
| مارتین برسسانی آرون اسپرچر Martin Bressani Aaron Sprecher | 2019 |
شبه چیز | .P2و روحیه را تنظیم می کنند | |||
ادراک بلافصل | .P3 نوعی پیش آگاهی، عاطفی و همه جانبه هستند. | |||
ادراک بلافصل | .P4اتمسفر غالباً قوی ترین حافظه ما از فضاهایی است. | |||
معماری حسی | .P5که ما از لحاظ حسی تجربه کرده ایم | |||
ادراک بلافصل | .P6زیرا به طور جدا نشدنی به اولین برداشت های ما از آن فضاها بر میگردند. | |||
ادراک بلافصل | .P7ادراک اتمسفری بلافاصله فوری | |||
کلیت یکپارچه | .P8جامع و عاطفی از درک جهان است . | |||
کلیت یکپارچه | .Q1اتمسفر را بسطیافته در فضا میداند | Q | Canepa, et al,2019: 10 | 2019 |
ادراک بلافصل | .Q2 احساسات و ادراک اوليه در اولین ارتباط با محیط | |||
سوژه-ابژه | .Q3 ادراک و حس انسان از فضا در آن تقش بسزايي دارد | |||
معماری حسی | .R1 بوی فضا صدا رنگ و نور فضا |
R | شهره باقرزادهکثیری و همکاران | 2020 |
مواد و متریالها | .R2 ضخامت و جنس جداره ها | |||
زمانمند | .R3 درک زمان با تابش نور از پنجره ها | |||
کلیت یکپارچه | .R4تجربه فضایی و الگوها و قرارگاههای رفتاری کیفیتهای حضور پذیری وخاطرهانگیز | |||
بدنمند | S1 در تطبیق «کیفیتهای محیط وشرایط انسانی» | S
| Ulber | 2020 |
کلیت یکپارچه | S2در تطبیق با کلیت به طور فزایندهای قابل تغییر هستند | |||
سوژه-ابژه | .S3آنها موظفند ساکنین را با بنا درگیرکنند | |||
ادراک بلافصل | .T1سادگی و شفافیت معماری | T | Jung جلینا و جین JELENA&JIN | 2021 |
کلیت یکپارچه | .T2تنظیم مجدد سلسله مراتب | |||
حرکت | .T3کشف والقای حرکت و فراخوانی |
جدول3 : تولید مفاهیم اولیه از دادههای مرتبط با اتمسفر معماري در کدگذاری باز (نگارندگان)
|
در این بخش مفاهیمِ (کدها) مرتبط با هم که ماحصل بخش قبلی می باشند، در یک دسته بندي و چارچوب نظري مشترک با یکدیگر مرتبط می گردند. میخواهیم مقولات برآمده و روابط بین آنها را کشف کنیم، و آنها را به شکلی جدید و نه به شکل معمول شناخته شده، به هم ربط دهیم Khanifar, Mehrabi, 2011:11) (MZarei, A پس از یافتن مفاهیم مرتبط با اتمسفر در معماری، به مقوله بندی آنها میپردازیم. « مقوله، طبقه بندی مفاهیم است. وقتی که مفاهیم با یکدیگر مقایسه شوند، و به نظر برسند که به پدیده های مشابه مربوط اند، این مقولات کشف میشوند. بدین ترتیب مفاهیم در نظمی بالاتر دستهبندی میشوند. مقوله مفهومی است، که از سایر مفاهیم انتزاعیتر است».(Emami & Danaeifar, 2007:13) روش مقولهبندی در این پژوهش از نوع روش انباشتی میباشد، که در آن ضمن کار بر روی محتوا و در برخورد با هر مفهوم جدید در جدول 3 ،یک طبقه جدید تشکیل میشود. مفاهیم مشابه ، تحت آن عنوان سازماندهی شده است. در جدول 4، مفاهیم هریک از دادههای استخراج شده از متن و در نهایت طبقهبندی آنها مشاهده میشود.
جدول 4 : کدگذاری محوری(سطح دوم)(نگارندگان) |
ابعاد | مقوله | تکرار | مفاهیم | مشخصه ها | شناسه (کدها) |
اجزا 57.7% | مفاهیم |
9.4% | شبهچیز | فضای احساس و موقعیت های معنیدار احساساتی +دستکاری در خلق و خوی و برانگیختن احساسات دارند +با ابزارهای غیر عینی و ناملموس(نور و صدا و فاصله و ...) +. چیزهای استثنایی غیرمادی+.لحن یک محیط یا مکان یا شی یا فضاست . مفاهیم غیر فیزیکی+شخصیت یا حالت+ حس محیط +اتمسفر یک احساس نفوذ یافته در یک فضاست که یک لحن یاخواسته و هدف را در یک مکان+ برانگیختن حالات+ مفاهیم غیر فیزیکی+ روحیه را تنظیم می کنند | C8+D1B1+C6+.C7+I7+G9+M2+N2 + K1+ K2 L5+ P2 |
کالبد
|
14.5% | معماری حسی
| تجربه چندحسی+ ادراک حسی +ادراک چند حسی است+ کیفیات حسی+ نور و صدا + که از نظر عاطفی + احساس نفوذ یافته در یک فضاست+شناخت حسی و حضور همزمان حواس +برانگیختن حواس و حالات + از لحاظ حسی تجربه کرده ایم+ R1 بوی فضا صدا رنگ و نور فضا | E4.E5+G5+J1+ J2+L1+.L2+M1+P5+R1+ | |
15.2%
|
(مشارکت) سوژه و ابژه
| با تأثیر بر درک فرد برآمده از چگونگی ارتباط معماری+موقعیتهای (هماهنگ)تعبیه شده و نفوذ کرده در فضا++ منتج از حضور مشترک سوژه و ابژه+. مردم فضا را درک می کنند اتمسفر آنرا می فهمند+. واقعیت مشترک درک کننده و درک شده+توسط مردم درک میشود+ در تطبیق «کیفیتهای محیط وشرایط انسانی»+نسبت میان سوژه و فضا را مورد بررسی قرار مید هد +یک ارتباط متقابل و دوطرفه بین سوژه و ابژه است + ادراک و تجربه همه جانبه دارد +بین دو اصطلاح میانجیگری می شود +ادراک و حس انسان از فضا +کیفیتهای یک فضا به عنوان واسطه ادراک اتمسفر | A3+B3+C2+C5+C6+C10+G7+H1+I2+N4+P2+O1+Q3+S1 | ||
10.86%
| ادراک بلافصل | اتمسفر با احساس حضور در لحظه معنی مییابد+ اولین برداشت ما از محیط+ بصورت ناخوداگاه و بلافصل دریافت میشود.+بطور آنی+ نوعی پیش آگاهی، عاطفی و همهجانبه هستند+.اتمسفر غالباً قوی ترین حافظه ما از فضاهایی است+. طور جدا نشدنی به اولین برداشت های ما از آن فضاها بر میگردند+ ادراک اتمسفری بلافاصله فوری+. احساسات و ادراک اوليه در اولین ارتباط با محیط | G4+I1+M3+L3+P3+P4 P6+P7 +T1+ Q2 | ||
7.6% | مواد و متریالها | فرم کالبدی+ اجزای ساختمان و محیط بیرونی+ رابطه مواد با یکدیگر+ مصالح + بافت و مقیاس جداره ها+ متریالها+ضخامت و جنس جداره ها | A1+G1+I3+I8+J3+N1+R2+ | ||
عملکرد 42.3% | ساختار
|
20.65%
|
کلیت یکپارچه | موقعیتهای (هماهنگ)تعبیه شده و نفوذ کرده در فضا+به عنوان وحدت ذاتی+فراگیر و وسیع+"اتمسفر" در ارتباط داخل و خارج ساختمان شکلگرفته +.به زمینهای که ساختمان در آن بوجودآمده مربوط میشود+ اتسفر کلیتی واحد+ساختار یکپارچه و اتصال دهنده+کلییت جامع و فراگیر + نحوه اشغال و تعریف فضا+ مجموع کلیت ویژگیهای فضایی+کلیتی همگن و منسجم خالص و یکپارچه+ ترکیباتی که نیاز به ادراک و تجربه همه جانبه دارد+ هر دو را ادغام می کند + روحیه را تنظیم می کنند+ جامع و عاطفی از درک جهان است + اتمسفر را بسطیافته در فضا میداند+در تطبیق با کلیت به طور فزایندهای قابل تغییر هستند+ تنظیم مجدد سلسله مراتب | B3+C1+E6+F1+F2+F3+ G2+G3+.I4+I6+I9+J4+ N4+O3+ P2+P8+Q1+S2+T2 |
9.8%
| زمانمند | تجربه و احساس اتمسفر را با زمان گره می زند+ در رابطه با ماهیت زمانی و ذاتی است+ زمان+ اتمسفر با احساس حضور در لحظه معنی مییابد+ شکاف و مکث و وقفه های زماندار+شدتهای زودگذر و نامحسوس هستند که فقط در زمان حال وجود دارد+درک زمان با تابش نور از بازشو | A4+C4E3+G8+H2+I5+N3+R3+R4 | ||
6.5%
|
بدنمند
| تجارب فضایی بدن انسان در جهان است+تجربه ادراکی و بدنمند+ بدنمند+تجربه بدنمند کامل از آنها+ حضور همزمان حواس +بلکه نیاز به ادراک و تجربه همه جانبه دارد+تطبیق «کیفیتهای محیط وشرایط انسانی» | A2+C3+E1+J5+ L3 N4+S1+ | ||
|
|
5.4%
|
حرکت | پیشنهادات حرکتی که پویایی بدن را احساس می کند+ هدایتگر و ایجاد حرکت+ منجر به حرکت وفراخوانی ما + با حرکت اثر میگذارد+کشف والقای حرکت و فراخوانی | B2+C9 G6+I10+ T3+ |
با توجه به اینکه در این بخش؛ هدف دستهبندي معیارهای معماري اتمسفری است. رویکرد ساختاری این مقاله، در تشخیص معیارها و شاخصه های ساخت اثر به سمت اجزا و سازماندهی یا بعبارتی متریالها و مواد سازنده معماری از یکسو و رابطه بین اجزا یا قانونی که این مواد را در کنار هم شکلمیدهد میباشدکه میتوان آنرا عملکرد نامید. اجزای معماری که شامل همه آنچه دیده میشوند که کالبد معماری و مادی هستند و همه آنچه غیر مادی است، دیده نمیشوند ولی مفاهیم موثر و شکل دهنده میباشند، است که گریفرو نام شبهچیزها را بر آن نهادهاست. سازماندهی یا روشی که این اجزا را کنار هم چیده و شکلمیدهد را میتوان ساختار معماری آن نامید. که با ترکیباتی که از اجزا تولید میکند منجر به شرایط و کیفیتهای متفاوتی در بنا میشود.
نمودار3. مدل اولیه استخراج مفاهیم و مؤلفه هاي معماري اتمسفری (نویسندگان)
نمودار4. مدل اولیه استخراج مفاهیم و مؤلفه هاي معماري اتمسفری از دیدگاه نظریه پردازان منتخب نویسندگان
|
شکل3. میزان توافق کدهاي مختلف در میان اسناد مورد بررسی در نرم افزار Maxqda10 |
n کدگذاري انتخابی (نظریه پردازي)
با پایان یافتن کدگذاري محوري، قدم بعدي کدگذاري انتخابی است که از تلفیق و توأم کردن طبقات اصلی ساخته میشود که براي شکل گیري اولیه چارچوبِ مدل، مورد استفاده قرار می گیرد. این کار نیز با توجه به ذهنیت کلی مدل و رهیافتی که مبتنی بر استخراج مفاهیم است، شکل می گیرد. بهمنظور دسته بندی مناسبتر مفاهیم معماري اتمسفری، برای شکل گیری کلیت ساختار به سراغ نظریه کلیت هم افزای الکساندر که راهکارهای تقویت کننده ساختار ده گانه او روش مناسبی در چگونگی ایجاد اتمسفر پیشنهاد می دهد ، برای هر معیار راهکارهایی از الکساندر در رسیدن به کلیت هم افزا پیشنهاد داده میشود. قابل ذکر است در این بخش ازمطالعه، مفاهیم مستخرج از ویژگی هاي ذاتی اتمسفر معماري از منظر نظریه پردازان و دلفی شورای خبرگان (12 نفر از اساتید و متخصصین این رشته) میباشد.
جدول 5: کدگذاری انتخابی(نگارندگان)
ابعاد | مقوله | شاخصه | معیار | رویکرد | مشخصه | روش ( تقویت ساختاری الکساندر) |
ماده | مفاهیم
| شبه چیز(مفهوم) | کیفی | مفهوم | متغیر و پویا | با سادگی به انسجام برسید |
کالبد
| معماری چند حسی | ترکیبی | ادراکی انسانی | متغیر و پویا |
| |
سوژه و ابژه (مشارکت) | ترکیبی | عملکردگرا | متغیر و پویا |
| ||
ادراک بلافصل | کیفی | ادراکی انسانی | متغیر و پویا | احساس عمیق از کل | ||
|
|
|
|
| ||
مواد و متریالها | کمی | شیءگرا (فیزیکی) | ثابت | زبان مشترک برای همه اجزا | ||
عملکرد | ساختار
| کلیت یکپارچه | ترکیبی | عملکردگرا | ثابت | نظام هندسی منسجم-استفاده از هر مرحله برا تقویت کل-هر مرحله در مناسبترین شکل- زبان مشترک برای همه اجزا-مراکز |
زمانمند | کیفی | عملکردگرا | ثابت |
| ||
بدنمند
| ترکیبی | انسانی | متغیر و پویا | درک نیازهای کاربران | ||
|
| حرکت | ترکیبی | ساختاری | ثابت | سازگاری مرحله به مرحله |
در جمع بندی لزوم ایجاد و هدف اتمسفر معماری بخشی از مهمترین کدها بصورت زیر ارایه شده است:
. A5حس سرزندگی وحیات ایجاد میکند
. B4آفریننده خاطرات بنا و تحت تاثیر پیشداشتهاست
. C10کیفیتهای یک فضا به عنوان واسطه ادراک اتمسفر میباشند.
. L4اتمسفرها عواملی فعال و تولید کننده هستند خواسته و هدف را در یک مکان یا فضا تامین میکند.
L5 اتمسفر یک احساس نفوذ یافته در یک فضاست که یک لحن یا خواسته و هدف را در یک مکان یا فضا تامین میکند
.M4اتمسفرها ثابت نیستند و به عنوان یک نیروی متافیزیکی خاص که معماران در پروژههای خود میآفرینند تحت تاثیر و تغییر عوامل ایجادیشان تغییر میکنند
.N5کیفیتهایی هستند بدرستی قابل تبیین نیستند. استفاده از آنها به حساسیتی نیاز دارد که نمی توان آن را به آسانی به صورت شفاهی یا گرافیکی بیان کرد.
.R4تجربه فضایی و الگوها و قرارگاههای رفتاری کیفیتهای حضور پذیری وخاطرهانگیز
n تحلیل یافتهها
تا زمانیکه درک درست و دقیقی از نظم نداشته باشیم همچنان به ساختن آثاری مرده و نازیبا و جهانی که روح ما را از بین میبرد ادامه خواهیم داد. الحاق اتمسفر در فضای معماری چه از بعد ظاهری(سازه، مواد و مصالح،بافت و..) یا وجه نهان (، نور، ریتم ، تناسبات و....) و بعد معنایی مساله ای است که گمشده طراحان و در نتیجه آثار معماری معاصر شده است.بر اساس نتایج گرند تیوری ابزارها و معیارهای اتمسفر معماری در روند طراحی نتایج زیر را بدست آمدند :
شاخص های ایجادی اتمسفر معماری را در دسته های زیر میتوان تبیین نمود: 1ادراک بلا فصل، 2معماری چند حسی، 3مشارکت سوژه و ابژه و4 مواد و متریالهای سازنده کالبد، 5زمانمندی و 6بدنمندی، 7القای حرکت و 8ساختار کلیت یکپارچه که در ارتباط بین سوژه و ابژه قابل شکل گیری و دریافت میباشد. از سویی همانطور که در نظریات گریفرو در فصل پیش اشاره شد، در نتایج گراند نئوری هم به 9مفاهیم و شبه چیزهایی چون نور و دما و صدا رسیدیم. پس در یک جمع بندی مناسبتر از موضوعات و مفاهیم معماری اتمسفری می توانیم بگوییم: در طراحی معماری اتمسفریک، معماران میتوانند از ابزارها و شاخصههای مادی- کالبدی و مفاهیم غیرمادی یا شبهچیزها استفادهکنند تا با سازماندهی یکپارچه آنها به کلیتی جامع بنام اتمسفر معماری دست یابند. معیارهای کالبدی بیشتر از عملکردها در تحقیقات موجود اتمسفری پر تکرار بوده اما در بین شاخصه ها مهمترین و پرتکرارترین کلیت یکپارچه عنوان شده است.
نمودار 5: شاخصه های اتمسفری معماری (نگارندگان) |
n نتیجهگیری
کیفیت اتمسفری فضاها تاثیر بر حافظه و برداشت پیرامونی ما دارد وباعث ایجاد یک درگیری عاطفی قوی تر می شود. محیط سرد و بی تفاوت میتواند به افت سلامت روانی وحتی فیزیکی عمومی منجرگردد. برای بهبود کیفیت زندگی و رفاه اجتماعی ، کیفیت محیط ساختهشده که مدت زمان زیادی از عمر افراد را دربرمیگیرد عمیقاً برکیفیت زندگی مردم تأثیر میگذارد . از مهمترین راههای پیوند فعال انسان با محیط پرداختن به معماری و طراحی چندحسی است. تامین اتمسفر برای یک فضای معماری میتواند شخصیت یا احساس خاصی از محیط را القاکرده که با هدفی خاص آنرا منحصر بفرد و خاطره انگیز میکند. اتمسفر در فضای معماری کیفیتهای خاص و بالقوهای تامینمیکند. روش طراحی اتمسفری قابل تبیین به الگوریتم یا بازیهای فرمال یا حتی ایده های انتزاعی خاص نیست. بلکه رویکردی کل نگر و سینرژیک از تخیل و اندیشیدن است که در تعامل با جهان و آگاهی جسمانی شکل میگیرد. اما در روش کلی طراحی معماری میتوان با بکار بردن ابزار ها و شاخصه ها به روشها عنوان شده در نمودار5 به معماری اتمسفری و زنده نزدیک شد.
نمودار 5: شاخصه های اتمسفری در معماری و چگونگی دستیابی به آنها (نگارندگان) |
§ بورچ, کریستین., پالاسما, یوهانی, بومه، گرنوت(1396). اتمسفر معمارانه. ترجمه: مرتضی نیک فطرت, تهران: فکرنو.
§ رحمانی، سارا.(1395). معمارى و كرختى محيطى، صفه 68، 34-19.
§ زومتور، پیتر. (1394). اتمسفر، ترجمه: علی اکبری، چاپ چهارم، تهران: پرهام نقش
§ گروت، لیندا.وانگ، دیوید(1391)، روشهای تحقیق در معماری، ترجمه :علیرضا عینی فر ، تهران:دانشگاه تهران
§ طبیبیان, سیدحسامالدین و حبیب, فرح و گرکانی, سیدامیرحسین. (2020). رویکردی تحلیلی بر کیفیت نور طبیعی در فضای گنبدخانه مسجد سپهسالار (مدرسه شهید مطهری). نقش جهان-مطالعات نظری و فناوری های نوین معماری و شهرسازی9.
§ نیک فطرت کردمحله,مرتضی و ذبیحی،حسین وشاهچراغی, آزاده. (2021). تحلیل کیفی ادراک اتمسفری در تجربه معماری (نمونه موردی: آثار منتخب معماری معاصر ایران). فصلنامه جغرافیا (برنامه ریزی منطقه ای (4) ,11, 774-752
§ هاتفی. (2015). میزان تعمیمپذیری نظریه ساختار زنده «کریستوفر الکساندر» مطالعه موردی: چهارباغ و باغهای اصفهان. باغ نظر. 39-50, 12(36)
§ هال, استیون و پالاسما, یوهانی و گومز, آلبرتو پرز. (1394). پرسشهای ادراك ،پدیدارشناسی معماری . ترجمه:مرتضی نیک فطرت, سیده صدیقه میرگذارو احسان بیطرف.تهران: انتشارات کتاب فکر نو. چاپ دوم.
§ Abdallah, Karam. (2022). The Impact of the Local Environment on Achieving an Atmosphere in Interior Architecture. International Design Journal, 12(6), 157-168.
§ Alexander, Christopher. (1964). Notes on the Synthesis of Form. Cambridge Harvard University Press.
§ Alexander, Christopher. (1965). A city is not a tree. Architectural Forum, 122(1+2), 58–62.
§ Alexander,christopher. (1979). The Timeless Way of Building. New York: Oxford University Press.
§ Alexander, Christopher. (2020). The nature of order: An essay on the art of building and the nature of the universe. Berkeley: Center for Environmental Structure.
§ Alexander, Christopher. The Nature of Order, 4 vols. Berkeley, CA: Center for Environmental Structure, 2002-05
§ Bader, AyaPeri. (2015) "A model for everyday experience of the built environment: the embodied perception of architecture". In Journal of Architecture, no.20, pp. 244-267.
§ Bushman, Brad J, Craig A Anderson, (2009). Comfortably Numb "Desensitizing Effects of Violent Media on Helping Others ". Journal of Psychological Science, 3(2), 2
§ Bohm, D. (1980). Wholeness and the Implicate Order. London: Routledge.
§ Böhme, Gernot. (1993). Am Ende des Baconschen Zeitalters Studien Zur Wissenschaftsentwicklung.
§ Bohme, Gernot. 2005. “Atmosphere as the subject matter of Architecture” in natural histories. herzog and de meuron, switzerland.
§ Bohme, Gernot. 2013. The atmosphere is a mindful physical presence in space. OASE 91, 21-32.
§ Bohme, Gernot. 2014. The theory of atmospheres and its applications. Interstices: Journal of Architecture and Related Arts, 93-100. https://doi.org/10.24135/ijara. v0i0.480
§ Bohme, Gernot. (2017). Atmospheric architectures: The aesthetics of felt Spaces.Edited/translated by AC. Engels-Schwarzpaul. Interstices: Journal of Architecture and Related Arts.
§ Bressani, Martin, Sprecher,Aaron. (2019). Atmospheres. Journal of Architectural Education. 73(1), 2-4.
§ Bille, Mikkel, Peter Bjerregaard, and Tim Flohr Sørensen. (2015)"Staging atmospheres: Materiality, culture, and the texture of the in-between." Emotion, space and society 15: 31-38.
§ Borden, Gail Peter, and Michael Meredith, eds. (2012). Matter: material processes in architectural production: Routledge.
§ Condia ,Bob essays by Elisabetta Canepa, Kutay Güler, Tiziana Proietti and Sergei Gepshtein Canepa., (2019). Atmospheres: FeelingArchitecture by Emotions, Ambiances,
§ Dictionary, Cambridge. (2008). advanced learner’s Dictionary. PONS-Worterbucher, Klett Ernst Verlag GmbH.
§ Deutsch, Johannes (2012). Synaesthesia and synergy in art. Gustav Mahler’s “Symphony No. 2 in C minor” is an example of interactive music visualization. In Sensory Perception (pp. 215-235). Springer, Vienna.
§ García-Germán, Javier (2020). Body, Atmosphere, and Climatic Typology: toward an Architecture for Everyday Life. Cuadernos de Proyectos Arquitectónicos(10), 98-100.
§ Gifford, Robert. (1976). Environmental numbness in the classroom. The Journal of experimental education, 44(3), 4-7.
§ Gifford, Robert. (2007). Environmental psychology: Principles and practice.
§ Griffero, Tonino 2010.Atmosferologia. Esteticadeglispaziemozionali. Laterza, Rome-Bari,
§ Griffero, Tonino 2013 . Quasi-cose. La realtàdeisentimenti. Bruno Mondadori, Milano.
§ Griffero, Tonino. 2014. Atmospheres: Aesthetics of Emotional Spaces. Ashgate, Oxford.
§ Griffero, Tonino. (2016). Atmospheres: aesthetics of emotional spaces: Routledge.
§ Griffero, Tonino 2017. Quasi-Things. The Paradigm of Atmospheres, Suny, New York,
§ Jang, Su-Min, Kai-Chun Kim (2018). A Spatial Study about Olafur Eliasson's Emotional Atmospheric Experience of Gernot Böhme's Aesthetics. Korean Institute of Interior Design Journal, 27(3), 108-115.
§ Jung, Chuloh, Mohammed Sherzad, and Mohammad Arar (2021). The Implementation of the Concept of Atmosphere in Kazuyo Sejima’s Architecture. International Journal of Advanced Research in Engineering Innovation, 3(4), 50-62.
§ Jelena, Mandic. (2020). A Study on the relationship of architectural atmosphere and “The Body of Architecture”-Focused on Eight Case Studies. 한국문화공간건축학회논문집(72), 279-290.
§ Jiang, Bin. (2015). Wholeness is a hierarchical graph to capture the nature of space. International Journal of Geographical Information Science, 29(9), 1632–1648
§ Jiang, Bin. (2019). Alexander’s Wholeness as the Scientific Foundation of Sustainable Urban Design and Planning.
§ Jiang, Bin. (2022). A new kind of city science built on living structures and on the third view of space, Coordinates, February issue, 16–25.
§ Krebs, Angelika. (2017). Stimmung: From mood to atmosphere. Philosophia, 45(4), 1419-1436.
§ Krishnan, Radha, and Mohesh Babu (2022). Out of sight—evoking senses for tertiary students’ wellbeing (Doctoral dissertation, Open Access the Te Herenga Waka-Victoria University of Wellington).
§ LAKOFF, George; JOHNSON, Mark; SOWA, John F.. (1999). Review of Philosophy in the Flesh: The embodied mind and its Challenge to Western Thought. Computational Linguistics, 25(4).
§ Leatherbarrow, David (2016). Atmospheric conditions. In Phenomenologies of the City (pp. 105-120). Routledge.
§ Pallasmaa, Juhani. 2011. The embodied image: imagination and imagery in architecture. John Wiley & Sons Inc, Chichester.
§ Pallasmaa, Juhani. (2014). Space, place, and atmosphere. Emotion and peripherical perception in architectural experience. Lebenswelt. Aesthetics and philosophy of experience. (4).
§ Pallasmaa, Juhani. (2016). The Sixth Sense: The Meaning of Atmosphere and Mood. Architectural Design, 86(6), 126-133.
§ Pérez-Gómez. Alberto .2016. Attunement: architectural meaning after the crisis of modern science. The MIT Press, Cambridge, Massachusetts
§ Sadar, John Stanislav. (2018). Quasi-materials and the making of interior atmospheres. Interiority, 1(1), 49-63.
§ Seamon, David. (2017). Architecture, place, and phenomenology: Lifeworlds, atmospheres, and environmental wholes. Place and phenomenology, 247-264.
§ SIGURA, Verda; HANSEN, Ellen Kathrine; CLAUSEN, Henrik. (2022, November). Designing Natural Atmosphere in Office Environment Through Daylight Responsive Dynamic Lighting. In IOP Conference Series: Earth and Environmental Science (Vol. 1099, No. 1, p. 012029). IOP Publishing.
§ Suriano, Matheo. A. (2016). ON an architecture of atmosphere. (Master of Architecture), Ryerson University, Toronto, Ontario, Canada.
§ Ulber, Marie, Mona Mahall, Asli Serbes, 110-128. (2020)Stable Boundaries–towards Adaptive Architecture: Interrelated Changes in Architecture, Atmosphere and Human Experience. In Environment, Space, Place,
§ Von Eckardt, Barbara. (1995). What is cognitive science? : MIT Press.
§ Wigley. Mark 1998. The Architecture of Atmosphere: Constructing Atmospheres. Daidalos 68, 18-27
§ Zumthor, Peter, Galbraith, Iain. (2006). Atmospheres: architectural environments, surrounding objects (Vol. 10): Birkhäuser Basel.
§ Zumthor, Peter. 2003. Atmospheres. Architectural Environments - Surrounding Objects. Birkhäuser, Basel.
[1] * نویسنده مسئول:
[2] wigly