Sassanian Settlements in the Qara Chai River Basin, Tafresh County, Markazi Province
Subject Areas : Historical Archaeology
1 - Archaeologist
Keywords: Tafresh, Markazi Province, Sassanian Settlements, Qara Chai River Basin,
Abstract :
The central part of Tafresh is a mountainous area surrounded by mountains. Since this area is next to the north-south highway that passes through the edge of the central desert of Iran, it has been of interest in different historical periods and has had a special position. In the Sassanid period, this area was a part of the Jebal state, and the roads connecting the south, southwest, and west of Iran to the north and northeast passed through this area. This area has been relatively safe due to its mountainous nature. During this period, many forts were built to protect the roads that passed through this area. In the survey of this area, 35 settlements belonging to the Sassanid period on the side of the routes and the banks of the Qara Chai River were identified. The study of the surface pottery and the architectural evidence of these sites indicate that in the Sassanid period, this area had cultural connections with the south, southwest, north, northwest, and northeast regions. In this article, firstly, the importance of archaeological surveys as an efficient tool for reconstructing the historical background of Tafresh County has been discussed. In the following, the sites identified and the pottery and architectural finds obtained from them have been analyzed.
آیتی، عبدالحسین (1321). هوگوی ایرانی (نخستین پرواز بشر). یزد: بی نا.
اعتماد السلطنه، محمدحسن خان (1367). مرات البلدان. با تصحیحات و حواشی و فهارس به كوشش عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث. تهران: موسسه انتشارات و چاپ نشر دانشگاه تهران.
ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله (1371). المسالک و الممالک.ترجمه سعید خاکرند. تهران: موسسه فرهنگی حنفاء.
استرابو (1381). جغرافیای استرابو: سرزمین های زیر فرمان هخامنشیان. ترجمه همایون صنعتیزاده. تهران: بنیاد موقوفات ایرج افشار.
رهبر، مهدی (1382). کاوشهای باستانشناسی خورهه. تهران: انتشارات پازینه.
دارابی، حجت، اکبر عابدی، نصیر اسکندری و محمد علیزاده (1388). گزارش مقدماتی بررسی باستانشناسی شهرستان دلیجان، پژوهشهای باستان شناسی مدرس، ۱(۲)، 111-129.
دفتری، فرهاد (1375). تاریخ و عقاید اسماعیلیه. ترجمه فریدون بدرهای. تهران: انتشارات فروزان نور.
دهگان، ابراهیم (بیتا). تاریخ اراک. جلد1. اراک: انتشارات فرهنگ.
پوربخشنده، خسرو (1376). بررسی و شناسایی باستانشناسی آشتیان و تفرش علیا. بایگانی پژوهشکده باستانشناسی کشور (منتشر نشده)
كلايس، ولفرام (1354). گزارشهاي باستانشناسي در ايران. ترجمه مهندس سروش حبيبي. تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
کریستین سن، آرتور امانوئل (1385). ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی، ویراستار رضا باغ بیدی. تهران: صدای معاصر.
عظيمزاده، هوشنگ (1352-1354). گزارشهاي بررسي و شناسايي شهرستان ساوه و زرنديه. سازمان ميراث فرهنگي استان مركزی (منتشر نشده).
علایی مقدم، جواد (1396). بررسی باستانشناسی شهرستان اراک و حوضه آبریز دریاچه میقان. تهران: پژوهشکده باستانشناسی.
علیزاده، عباس (1379). تئوری و عمل در باستانشناسی، تهران: انتشارات ارشاد اسلامی.
شیرزاده، غلام (1388). بررسی و شناسایی باستانشناسی شهرستان خمین. ادارۀ میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی.
شیرزاده، غلام (1386). بررسی و شناسایی باستانشناسی شهرستان کمیجان. بایگانی پژوهشکده باستانشناسی کشور (منتشر نشده).
سیفیفمیتفرشی، مرتضی (1361). سیری کوتاه در جغرافیای تاریخی تفرش و آشتیان. تهران: انتشارات امیرکبیر.
قمی، حسن بن محمد (1361). تاریخ قم. مترجم حسن بن علی قمی، مصحح جلالالدین تهرانی. تهران: انتشارات توس.
حاج سیاح (۱۳۴۶). سفرنامه حاج سیاح. به کوشش حمید سیّاح. به تصحیح سیفالله گلکار. تهران: بی نا.
حسنی، حمیدرضا (1382). مردمنگاری شهرستان تفرش. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور (پژوهشگاه).
مارکوارت، یوزف (1373). جغرافیای ایرانشهر مبنی بر جغرافیای موسی خورنی. ترجمه مریم میراحمدی. تهران: انتشارات اطلاعات.
مستوفی قزوینی، ابی بکر حمدالله (1362). نزههالقلوب. به کوشش گای لسترنج، جلد ۱. تهران: دنیای کتاب.
موسوینیا، مهدی (1395). گزارش مقدماتی اولین فصل کاوش باستانشناسی تپه قلعه خلچان تفرش، گزارشهای شانزدهمین گردهمایی سالانه باستانشناسی ایران. تهران: پژوهشکده باستانشناسی ایران، 399-402.
موسوینیا، مهدی و شراهی، اسماعیل، مرتضایی، محمد (1401). سنت تدفین زردشتیان در سدههای میانۀ اسلامی بر اساس کاوش باستانشناسی در تپه قلعه خلچان تفرش. پژوهش های باستان شناسی ایران ، 33، 297 -320 .
نوراللهی، علی (1401). بررسی باستانشناسی استقرارهای دوره اشکانی حوضه آبریز قره چای شهرستان تفرش استان مرکزی. پژوهشهای ایران باستان، 4، 3-39.
نوراللهی، علی (1386). گزارش بررسي و شناسايي باستان¬شناختي بخش مركزي شهرستان تفرش استان مرکزی، جلد اول و دوم، آرشیو میراث فرهنگی و گردشگری استان مرکزی (منتشر نشده).
نوراللهی، علی، سارا علی¬لو (۲۰۱۶/ ۱۳۹۵). پژوهشی در بناهای آرامگاهی شهرستان تفرش. فصلنامه دیار، ۲، 30-70.
نوراللهی، علی (1397). بررسی باستان¬شناسی مساجد و تکایای شهر تفرش. فصلنامه رازان، 7، 93-112.
نوراللهی، علی (1399الف). بررسی باستانشناسی کاروانسرای خانک در مسیر کوهستانی تفرش به ساوه. ایران ورجاوند، ۳(۵)،47-74.
نوراللهی،علی (1399ب). جایگاه و کارکردِ آتشکدۀ ـ نویسِ تفرش از دیدگاه تاریخی و باستان¬شناختی. فصلنامه رازان، 13، 105-130.
نوراللهی، علی(1395). سنگ نگارههای یازلی چای، گندم کوه و زاغرم. فصلنامه دیار، ١، 85-113.
نوراللهی، علی (1391). مقايسه بناي ملاحسن كاشي با بناهاي آرامگاهي شهرستان تفرش در استان مركزي. فصلنامه فرهنگ زنجان.
نویسنده ندارد (1362). حدودالعالم منالمشرق الیالمغرب. به کوشش منوچهر ستوده، تهران: انتشارات کتابخانه طهوری.
یعقوبی، ابن واضح (1382). تاریخ یعقوبی. جلد1، ترجمه محمد ابراهیم آیتی. تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
یعقوبی، ابن واضح (2536). البلدان، ترجمه محمد ابراهیم آیتی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
Banning, E. B. (2002). Archaeological Survey (Manuals in Archaeological Method, Theory and Technique). New York: Kluwer Academic/Plenum Publishers.
Keall, E. J., & M. J. Keall. (1981). The Qal’eh-i Yazdigird Pottery: A Statistical Approach. Iran, XIX, 33–80
Kennt, D. (2004). Sasanian and Islamic Pottery from Ras al-khaimah. Classifcation chronology and analyasis of trade in the western Indian ocean. Durham University.
Kiani, M. Y. (1982). Parthian sites in Hyrcania: The Gurgan plain. AMI, Erganz. bd. 9· Berlin: D. Reimer.
Kleiss, W. (1999). Der Chahartaq von Navis im Bergland von Tafresh, in: The Iranian World. Presented to Ezat O. Negahban. Eds. by: A.Alizadeh, S. Malek Shahmirzadi, Y. Majidzadeh, Teheran, Nashr I Daneshgahi, 200-209.
Lecomte, O. (1987). La ceramique Sassanide, in Fouilles de Tureng Tepe I, (sous la direction de Jean Deshayes) 1. Les périodes sassanides et islamiques par Rémy Boucharlat et Olivier Lecomte, avec les contributions de Jean-Claude Gardin et Rika Gyselen, 93-121.
Priestman, S. M. N. (2013). Sasanian Ceramics from the Gorgan Wall and Other Sites on the Gorgan Plain, In: Sauer, E. W., Rekavandi, H.O., Wilkinson, T.J. et al. 2013: Persia’s Imperial Power in Late Antiquity: The Great Wall of Gorgan and the Frontier Landscapes of Sasanian Iran (British Institute of Persian Studies, Archaeological Monograph Series). Oxbow: Oxford, 447-534.
Ricciardi, R. V. ( 1970). Sasanian Pottery from Tell Mahuz (North Mesopotamia). Mesopotamia (Turin, Italy), Vol. 5-6, 428-482.
Schnyder, R. (1975). keramik and glasfund vom takhte Suleiman. In Archäologischer Anzeiger, 1, 180-196.
Trinkaus, K. M. (1981). the Partho-Sassanian Northeast Frontier: Settlement in the Damghan Plan, Iran. a Dissertation in Anthropology of the University of Pennsylvania.
Trinkaus, K. M. (1986). Pottery from the Damghan Plain, Iran: Chronology and Variability from the Parthian to the Early Islamic Periods. Studia Iranica, 15(1), 23-88.
Wenke, R. (1975-76). Imperial investments and agricultural developments in Parthian and Sasanian, Khuzestan: 150 B.C. to A.D. 640. Mesopotamia, 10-11, 31-221.
Whitcomb, D. S. (1985). Before the Roses and Nightingales: Excavations at Qasr-i Abu Nasr, Old Shiraz. New York: Metropolitan Museum of Art
استقرارهای ساسانی حوضه رودخانه قره چای شهرستان تفرش ، استان مرکزی
چکیده: بخش مرکزی تفرش بهصورت ناحیهای کوهستانی محصور در میان کوهها قرار گرفته است. این منطقه ازآنجاکه در کنار شاهراه شمال به جنوب که از حاشیه کویر میگذرد در دوران مختلف تاریخی مورد توجه بوده و به این ناحیه جایگاه ویژهای بخشیده است. در دوره ساسانی این ناحیه جزئی از ایالت جبال بوده و راههایی که جنوب و جنوب غرب و غرب ایران را به نواحی شمالی و شمال شرق متصل میکرده، از این منطقه میگذشتهاند. زیرا به دلیل کوهستانی بودن این ناحیه از امنیت نسبی برخوردار بوده و به عنوان میانبر مسیر کوتاهتر است. در این دوره قلعهها متعددی برای حفاظت از راههایی که از این ناحیه عبور میکردند، ایجاد شده است. در بررسی این منطقه 37 محوطه استقراری از دوره ساسانی بررسی و شناسایی شد که در کناره راهها و حاشیه رودخانه قره چای شکل گرفته بودند. مطالعه سفالهای سطحی این محوطه ها در کنار معماری نشان میدهد که این منطقه در دوره ساسانی علاوه بر نواحی همجوار، با نواحی جنوب، جنوب غرب و شمال و شمال غرب و شمال شرق ارتباطات فرهنگی و غیره داشته است. در این نوشتار ابتدا به اهمیت بررسی باستانشناسی به عنوان ابزاری کارآمد، به پیشینه تاریخی تفرش پرداخته شده و در ادامه به محوطهها و داده های سفالی و معماری بدست آمده از این محوطهها پرداخته شده و مورد تحلیل قرار گرفتهاند و در پایان نیز جمعبندی از کلیه مطالب ارائه شده است.
واژه های کلیدی: استقرارهای ساسانی، تفرش، حوه رودخانه قره چای، استان مرکزی.
مقدمه
بررسی باستانشناسی اغلب اولین مرحله از یک پروژه بلند مدت باستانشناسی است. در مواقع دیگر این روش اصلی برای مطالعه برخی از جنبههای گذشته است. بررسی به باستان شناسان این امکان را میدهد تا مکانهایی را که ممکن است بخواهند حفاری کنند را شناسایی کنند و میزان آسیب احتمالی به محوطههای باستانشناسی ناشی از ساخت و ساز، جاده سازی و غیره را ارزیابی کنند و جنبههای سیستمهای سکونتگاهی گذشته و اقتصادهای منطقهای را ارزیابی کنند. بررسی میتواند طیفی از اکتشافات بسیار بی قاعده گرفته تا راهبردهای کشف یا نمونه برداری دقیق و روشن که برای به حداکثر رساندن احتمال شناسایی محوطهها یا دست ساختهها در یک منطقه یا طرح الگوی بازشناسی مواد فرهنگی در یک منطقه را در بر بگیرد. بررسی صرفاً یک جایگزین ضعیف برای کاوشهای باستانشناسی نیست، یا فقط برای شناسایی محوطههایی برای حفاری نیست. در واقع، به طور منحصر به فردی قادر به پاسخگویی به برخی سؤالات پژوهشی است که حفاری به تنهایی هرگز نمیتواند به آنها پاسخ دهد. بنابراین بررسی منطقهای میتواند اطلاعات دقیقی از استفاده پهندشت در پیش از تاریخ و سلسله مراتب سکونتگاهی و رفتارهای انسانی که در محوطههای مختلف و پهنه وسیعی قابل شناسایی هستند، نه در یک محوطه متمرکز را در اختیار ما قرار دهد. نتایج هر بررسی به تطبیق طرح با اهداف و سوالات ارتباط مستقیمی دارد. بدیهی است استفاده از یک روش بررسی که در یک منطقه به نتایج مناسبی منجر شده، نمیتواند در منطقه دیگر جوابگو باشد. ممکن است به نتایج ضعیف یا حتی غیر واقعی منجر شود. بنابراین ضروری است که استراتژیها و روشهای اجرای بررسی با اهداف بررسی سازگاری و همخوانی داشته باشد(Banning ,2002:1-2). در باستانشناسي بررسيها طيفهاي مختلفي دارند: بعضي از بررسيها عمومي و غير تخصصي هستند. تعدادي از بررسيها با هدف آزمايش موضوع خاصي انجام ميشوند. بررسيها ممكن است با هدف شناسايي آثار باستاني صورت گيرند. در اين شيوه به معرفي مكانهاي باستاني، ارائه آنها بر روي نقشه باستانشناسي، تعيين گاهنگاري پيشنهادي براي آنها و مشخص كردن توزيع پراكندگي و الگوهاي استقراري آنها در منطقه تحت مطالعه، ميپردازند(عليزاده، 1382: 15).
شهرستان تفرش واقع در استان مرکزی در داخل حوزه آبریز آبکمر به ارتفاع 1900 متر از سطح دریایی آزاد واقع است و از طریق رشته کوه مرکزی ایران از سمت شرق، جنوب و غرب محصور بوده و با شیب تندی به دره پر آب قرهچای ختم میشود. از سمت شمال: کوههای خرازان، سیاه کوه کبوران و از مشرق دامنه کوه سینه استن و سرخان از جنوب به کوههای نقرهکمر و کلاهه از مغرب به دامنه کوه رفسا و کوه دو برادران محدود میشود، در این قسمت رودخانه دائمی جریان ندارد و تنها مسیلهایی جاری است که منشاء رودخانههای قرهچای، قمرود هستند. یکی از این مسیلها به نام آبکمر از میان شهر بین دو قسمت فم و ترخوران(تلخوران) میگذرد. از نقطه نظر توپوگرافی شیب زمین از طرف جنوب به مرکز و از مرکز به طرف شمالغربی است. از نظر تقسیمات سیاسی دهستان کوهپناه جزو تفرش محسوب میشود ولی از نظر جغرافیایی بخشی از منطقه و دشت فراهان است. از آنجا که بخش کوهپناه و استقرارهای آن از نظر دادههای سطحی و غیره رابطه تنگاتنگی با دیگر مناطق تفرش دارند. بنابر این کوهپناه را نیز در این نوشتار جزو تفرش بررسی کردهام(شکل1و 16-17).
روش بررسی
در بررسی شهرستان تفرش با توجه به ارتفاع زیاد منطقه و کوهستانی بودن آن از روشهای مختلف به صورت تلفیقی استفاده شده است. این روشها عبارتند از روش بررسی پیمایشی تصادفی و پیمایشی ارگانیگ و روش استفاده از راهنمای محلی در مناطق صعبالعبور و کوهستانی و روش پیمایشی در بخشهای هموارتر مانند دهستان کوهپناه و حاشیه رودخانه قرهچای و استفاده از راهنمای محلی در مسیر راههای قدیمی. شیوه جمعآوری دادهها از سطح محوطهها به صورت تصادفی ساده صورت گرفت. تقریباً از کلیه قسمتهای سطحی نمونههای سفال جمعآوری گردید. در این نوشتار و بررسی از دو روش پژوهش کتابخانهای و رجوع به منابع تاریخی و جغرافیایی موجود در مورد تفرش و بررسی میدانی بهره برده شده است. در پایان نیز یک جمعبندی ارائه شده است.
پیشینه پژوهش
برای اولین بار در 1327هـ.ق/1288ه.ش. عبدالحسین آیتی(1249-1332ش.) به خاکبرداری در قلعه توس نوذر پرداخت در کتاب هگوی ایران(نخستین پرواز بشر) شرح آن را آورده است(آیتی1321: 80-81). این شهرستان مانند سایر قسمت استان مرکزی دیر مورد بررسی قرار گرفت. ولفرام کلایس آتشکده نویس و محوطه نزدیک آن(قلعه نویس) در دره برزه و مسیر راه قدیمی قاهان به توس نوذر و تفرش را در سال 1994م. مورد بررسی قرار داد(Kleiss,1999). برای اولین بار بخش علیای تفرش(شامل بخش فراهان) در سال1376 و بخشهای از شهرستان آشتیان در سال1379 توسط خسرو پوربخشنده مورد بررسی قرار گرفت(پوربخشنده1376؛1379). نگارنده نیز در سال 1386این شهرستان را جهت شناسایی محوطهها و آثار باستانی و همچنین پر کردن خلاء پژوهشهای باستانشناسی و در راستای تهیه نقشه باستانشناسی کشور مورد بررسی قرار داد، که حدود 100اثر شناسایی و تاکنون برخی از نتایج آن منتشر شده است(نوراللهی1387-1386؛1391؛ 1395؛1397؛1399الف،ب؛ 1401؛ نوراللهی و علیلو 1395).
تفرش در متون تاریخی
استرابو این منطقه را جزو ماد بزرگ دانسته و نوشته است: ماد بزرگ در مشرق با پارتیا و کوهستان کاسیها محدود میشود(استرابو1381:50). در دوره اشکانی و ساسانی سرزمین ایران بهچندین ناحیه تقسیم شدهبود که هرکدام از این نواحی چندین استان را در برمیگرفت و هربخش به وسیله سپهدی خاص اداره میشدهاند. کور خوربران یا جبال که مشتمل بر بخش غربی ایران بود. در این دوران اولین بخش این ناحیه به شمار میرفت. البته در این مورد مورخین و جغرافیدانان اشتراک نظر چندانی ندارند زیرا برخی از این نویسندگان اسامی برخی از شهرها جزو یک بخش و دیگری جزو بخش دیگر محسوب نمودهاست(بنگرید به. حدود العالم1362: 141-142؛ یعقوبی،ج1، 1382: 218-219؛ ابن خردادبه 1371:24؛ کریستین سن1385:122؛ مارکوارت 1372: 37-39) به هررو این ناحیه در دوره اشکانی جزو ایالت کوهستان به شمار میرفته است. تفرش در دوره ساسانی جزو خوره قباد و در اواخر ساسانی جزو اصفهان و در قرون اولیه اسلامی از طسوجهای قم بوده و پس از آن جزو ولایت عراق(بنگرید به مارکوارت1373 :65 و صفحه بعد و حسن قمی 1361:91). تفرش در ادوار تاریخی جزوی از ولایت قم از ولایات جبال بوده و ارتباطات گسترده ای با این ناحیه در کنار شهرهای تاریخی آوه و ساوه داشته است، این ارتباطات در متون تاریخی باقی مانده منعکس شده است. در البلدان از تفرش به نام طبرس یاد کرده و مینویسد ساکنان آن را قومی هستند از مذحج(عربهای از یمن)، اشعریان(شیعیان اهل حدیث) و عجمهای کهن(زرتشتیان)(یعقوبی49:2536)، دیگر کتابی که در آن از تفرش نام برده است تاریخ قم میباشد(378 ه . ق): ناحیت تفرش چراگاه دواب کیخسرو بوده و بامر پادشاه بزرك دیهی بنام ترخوران متناسب با چرا خور بهار اسبان بنا کردهاند و بعدها باین دیه طرخوران گفتهاند و همچنین نسبت بنای ده میلادگرد را بميلاد بن کرکین داده میگوید این سرزمین فرودگاه وی بوده اینجا رودخانه و جای سیل بوده است. کیخسرو از میلاد پرسید تو کجا فرود آمدهای: میلاد بپهلوی گفت. به لایی فرود آمدم - یعنی رودخانه و مسیل - کیخسرو او را گفت که اینجا دیهی بنا نه میلاد اطاعت نمود و آن دیه را بنا کرد و نام خود بر آن نهاده از تمام این قصهها و نظایر شان که در افواه و کتب زیاد بده و شنیده میشود بخوبی توان تفرس کرد که سرزمین عراق محل عنایت و توجه کیخسرو بوده و پادشاهان قدیم باین سرزمین با دیده اهمیت مینگریستهاند(حسن قمی1361:84).... دیگر رستاق1 طبرش است سی و دو دیه از آنجمله طرخوران، فیم[فم امروزی]، جاویذه که مندرس گشته و ناپدید شده است ...(همان86)" و در همان کتاب آمده که: طسوج طبرش عبارتند از :"... همروده، رجاب، رستاق انار، شیذازیند، خانجرد، هنبرد، فروس، سلکان، کارجه، اندریقان، سهرانرود، طرزه، جرجبشت، مهر جشنسفآباد، الررقاین، افشیدجرد، النحریوان، مردور، کهندیر، وردهد من نسخه عتیقه، فونج منها، الرّین، آبادمنها، خاخاه منها، ولیکان و مزرعتها منها، میقان منها، سندکان منها، ور منها، اسحاقآباد منها، عمرانآباد منها، محمدآباد منها، کباروآباد منها، علیآباد، فونج منها، صلحآباد منها، مزرعه ابیالقاسم منها، مبارکآباد منها، ارض بین کارجه و صلحآباد و مزرعه ابی القاسم ..." (همان 117). تعدادی از این روستاها امروز شناخته شده نیستند.
حمدالله مستوفی درباره تفرش نوشته:"... تفرش ولایت است که از هر طرف که بدو روند، بگریوه (کوه) فرو باید رفت سیزده باره دیه است فم و طرخوران از معظمات اوست، هوایش معتدل است و آبش از چشمهها و کاریزهاست که از آن کوهها بر میخیزد و ارتفاعاتش پنبه و غله و میوه و اکثر اوقات آنجا ارزانی بود و مردم آنجا شیعی اثنیعشریاند حقوق دیوانیش، ششهزار دینار است ..."(مستوفی، ج1، 1362 :129).
در کتاب مراتالبلدان درباره تفرش آمده است که: "... اراضی تفرش در غیر زمستان به سبزی و خرمی موصوف و کثرت اشجار و فواکه لطیفه و باغات متنزعه آن معروف است. جز انجیر و انار، گل و ریاحین و لاله و ضمیران بسیار دارد، آبش از چشمهساراست و در فصل بهار تقریباً سه ماه آب برف از کوهستان جاری ورودی تشکیل میدهد که از میان فم و طرخوران میگذرد و فاصل میان این دو آبادی است و مزارع زیاد هست که آبادی آنها به این دو- قریه بزرگ میپیوندد و عمارات عالیه در این دو آبادی بنا کردهاند، املاک تفرش زیاد قیمتی و کم زراعت است..."(اعتماد السلطنه،ج1، 1367: 755-756). این ناحیه از هر طرف به وسیله کوههای بلند محصور شده و هیچ راه دسترسی مستقیمی ندارد. بنابر این در طی دورانهای پرآشوب قرون اولیه هجری و بعد کمتر دستخوش حوادث شده است(بنگرید به دهگان، ج1، بیتا: 145). تفرش در بسیاری از زمانها جزوی از ناحیه و ولایت قم به شمار میرفته است. در تاریخ قم بسیاری از روستاهای تفرش آورده شده، که امروزه بسیاری از این روستاها وجود دارند، که این روستاها عبارتند از: کمج، کی بن میلاد این دیه را بنام خود بنا کرده است، جونجران، جانابنه بن میلاد آنرا بنا کرده است و گونغران نام نهاده است و سبب آن بوده که از مردم این ناحیت و مذهب ایشان میپرسیدند و امتحان میکردند و بزبان عجم میگفتند چون ایران اهل این موضع چه دین و چه مذهب دارند پس از این جهت این دیه را بدین لفظ نام نهادند، طرخران این دیه کیخسرو بنا کرده است و بدین دیه دواب او میچریدند(قمی1361: 84). دزج، باذان صاحب یمن آنرا بنا کرده است و در آن موضع بر تخته سرایی بنا کرده است برابر کوشکی که آنجاست و باذان نام نهاده و تا الیوم قایم است و بدو معروف و مشهور، هتفادقین، فادقین بن جرجین بن میلاذ آن را بنا کرده است، فیدجین، فید بن جین بن میلاذ آن را بنا کرده است، وروکان، این دیه بیب بن جودرز بنا کرده است(همان 85). رستاق طبرش همدانی و اصبهانی: طراران، دورحین، باغ بیدادی، اشه، قورجه، الهفتحان، الجفتحان، الدّارقان، سوزان، بازرجان، جریان طرزه، نغوسان، فرک، درید، کریدوع، بئین، سبذان، کوکان، فرکین، طبا، کهک، الدّهین، زیراسف، الیحان، دنجرد، سینجان، وردورجه، کبوران، رشیخان، هرازوا، طرخران، حسداب، جنداب(همان 121).
شکل 1: موقعیت جغرافیایی شهرستان تفرش(از نگارنده).
توصیف محوطهها و دادهها
قلعه گندم كوه
در شمال شرق و دست چپ جاده آسفالته شهر تفرش به بخش خرازان گندم كوه واقع گرديده كه در اثر فعاليتهاي آتشفشاني به صورت مخروطي شكل مسلط بر شهر تفرش شكل گرفته است كه از صخرههاي خاكستري و تيره پوشيده شده است و ارتفاع آن از سطح زمينهاي اطراف 170 متر ميباشد. شيب آن در همه جوانب زياد است(شکل2)2. عمده مصالح این قلعه شامل لاشه سنگ و ملات گچ نیمکوب بوده و در بازسازیهای دورههای بعد از آجر نیز استفاده شده است. در ساخت این این قلعه از شکل زمین پیروی شده و سازندگان آن پی بناها را برای استحکام و غیر نفوذ ساختن آن بر بستر صخرهای کوه بنا کردهاند. این قلعه دارای طول حدود ۷۰ متر و عرض ۳۵ متر از جنوب قلعه به سمت شمال از عرض آن کاسته میشود و در بالاترین قسمت، عرض دیوار شمالی حدود سه متر است که در این قسمت برج نگهبانی با قطر 40/1 متر ساخته شده است. سازندگان در ساخت قلعه از توپوگرافی کوه پیروی کردهاند. دیوارهای این قلعه دارای ضخامت حدود 2 متر و دارای چندین برج نگهبانی دایرهای میباشد که پیهای اندکی از آنها باقی مانده است. بیشتر فضاهای مسکونی در سمت شرق و جنوب قلعه بوده و به دلیل قرار گرفتن در شیب، به صورت پلکانی ساخته شدهاند. از بناهای قسمت جنوبی آثار دیوار و اطاقهایی با اندود گچ نیمکوب و قسمت کمی از طاقی که با مصالح لاشه سنگ و ملاط گچ نیمکوب ساخته شده دیده میشود. سازههای این قسمت در محوطهای با وسعت۱۰ × ۳۵متر بنا گردیده و توسط راه پلهای با قسمتهای بالاتر قلعه در ارتباط بوده است. آثار اندکی از دیوارها و سازهای بخش شرقی قلعه باقی مانده که شامل پی دیوارهای با لاشهسنگ و ملاط گچ نیمکوب و یک مخزن ذخیره آب مربع شکل با ابعاد ۵متر که در بستر صخره ایجاد شده و نمای داخل آن را با لاشه سنگ و ساروج پوشاندهاند. آثاری از کانالی که در بستر صخرهای تراشیده شده و تنبوشههای سفالی که برای انتقال آب در این قسمت و بصورت پراکنده در سایر بخشها وجود دارد که در میان بستری از لاشهسنگ و ملات گچ نیمکوب و دیوارها کارگذاشته شدهاند. همچنین در اطراف و سطح قلعه آجرهای شکسته به قطر 5 سانتیمتر دیده میشود. ورودی اصلی قلعه در جنوب شرق بود که با پلههای سنگی به بخشهای دیگر آن متصل میشود. در شمالغرب آثار راهی که دارای دیواره سنگی است در جهت جنوب غربی- به شمال شرقی کشیده شده، این راه دسترسی را به بالای قلعه با گرفتن شیب تند این بخش ممکن کرده بود. در قسمت غرب قلعه و کمی پایینتر نوک قله آن چندین مجموعه سنگ نگاره وجود دارد. مطالعات نشان میدهد که این نگارهها ارتباطی با سازندگان قلعه نداشته است(نوراللهی1395:112).
سفالها شامل لبه، بدنه و کفه با خمیره نخودی و قهوهای و آمیزه شن که حرارت برای پخت آنها کافی بوده و در برخی موارد بر اثر حرارت زیاد سفال به حالت سبز در آمده است. همه این سفال چرخسازند و دارای تزئین نواری افزوده و برجسته، نقش برجسته طنابی و نقش کنده افقی و کنده قاشقی-ناخنی و یک نمونه کفه پایه دار با لعاب سبز میباشند.
شکل 2: نمای هوایی قلعه گندم كوه(از نگارنده).
قلعه کهنه دربر
قلعه کهنه دربر به فاصله حدود400 متری جنوب روستای دربر و در 2/1کیلومتری شمال محوطه دربر در میان دشتی نسبتا هموار روی بستر صخره کنگلومرایی به ارتفاع۳۰ متر از سطح زمینهای اطراف خود قرار دارد صخرهای که قلعه بر روی آن قرار دارد، صخرهای که قلعه بر روی آن ایجاد شده در جهت شمالی جنوبی و دارای طولی حدود9۵ و عرض۱۳متر و در بخش میانی حدود20 متر میباشد. دو مسیل آب یکی17 متری شرق آن و دیگری از 50متری غرب آن میگذرد. با احتساب دامنه محوطه دارای 130 متر طول شمالی- جنوبی و عرض60 متر میباشد. مصالح به کار رفته در این قلعه سنگ و ملات گچ نیمکوب است. بر روی صخره آثار پیهای به ضخامت حدود1متر تا5/1 متر و دو برج قابل شناسایی است راه ورودی این قلعه در سمت مشرق قلعه قرار داشته است3. پایین قلعه و در سمت شمال و شرق قلعه آثاری از محلهای مسکونی مشاهده میشود. این قلعه دارای یک تونل مخفی و زیرگذر شرقی به غربی بوده که امروزه آثاری از آن دیده میشود.
گاور قلعه زرجین
گاور قلعه در 2 کیلومتری در جنوب شرق روستای زرجین قرار گرفته است. گاور قلعه بر بلندی با بستر صخرهای که دارای طول400 متر و عرض120 متر میباشد. با توجه به شیب کم بخش شمالی راه ورودی این قلعه در شمال قرار داشته و در سایر بخشها با شیب بسیار تند به درههای اطراف منتهی میشود. در بالای این محوطه آثار بنایی بزرگ تقریباً مستطیل شکل دیده میشود که مصالح آن لاشه سنگ و ملاط گچ و گچ نیمکوب میباشد. از معماری قلعه امروزه فقط آثار پی دیوارهای خارجی آن باقی مانده و در بررسی آثاری از تاسیسات داخلی مشاهده نشد و همچنین آثار اندکی از برجهای آن وجود دارد. ابعاد این بنا10 × 50 متر می باشد و ضخامت دیوارههای آن بین1-5/1 متر متغیر میباشد که به ارتفاع حدود نیم متر از آن پا بر جا مانده است. این محوطه دید کاملی به روستای زرجین و اطراف دارد و نزدیکترین منبع آن چشمهای میباشد که200 متری غرب آن عبور مینماید. آثار سفالی در روی محوطه و دامنه و زمینهای کشاورزی به صورت پراکنده دیده میشود. با توجه به نوع بنا و مصالح آن که شبیه به قلعه گندم کوه میباشد. مردمان روستای زرجین آنرا گاور قلعه به لهجه ترکی که همان گبری قلعه میباشد مینامند و میگویند که همه چاههای آب و قناتهای این روستا توسط ساکنان و کسانی که توی این قلعه میزیستهاند، ایجاد شدهاند. مدارک سفالی و شواهد معماری نیز این نظریه عامیانه را تایید میکند.
یافتههای سطحی شامل بدنه، کفه ظروف سفالی میباشد که بدنهها دارای خمیره های طیف نخودی،کرم و کرم مایل به سبز با تمپر شن که حرارت برای پخت آنها کافی در مواردی زیاد بوده و چرخساز میباشند. تزئینات شامل نقش افزوده و نقش کنده شانهای مواج و متقاطع میباشد که بر روی گردن و شانه ظرف ایجاد شدهاند و همچنین کفهها تخت میباشد. در میان سفالها قطعات خشن مربوط به خمرههای ذخیره و سفالها نخودی ساده غیر شاخص نیز دیده میشود. با توجه به نوع معماری و مصالح به کار رفته و فرم و تزئینات سفالها این محوطه مربوط به دوره ساسانی میباشد.
گاور قلعه جورقین
گاور قلعه در غرب روستای جورقین قرار واقع است و بخشهای شرقی گاور قلعه بر اثر حفاریهای قاچاق به شدت تخریب شده است. این محوطه دارای140 متر طول و 120 متر عرض و ارتفاع آن از زمینهای شرقی15 متر و ضلع شمالی کمتر و ضلع جنوبی شیب تند و صعبالعبور و ارتفاع آن حدود20 متر میباشد(شکل3). این محوطه دید کاملی نسبت به این بخش از دهستان رودبار برخوردار هست و بر آن تقریبا ً اشراف دارد. در دامنهها و داخل زمینهای کشاورزی سفالهای شکسته متعلق به خمرهها به صورت پراکنده دیده میشود.
یافتههای سطحی شامل سفالهای ساده لبه و بدنه میباشد که دارای خمیره آجری، نخودی،کرم، با تمپر ماسه و شن که حرارت برای پخت آنها کافی و دارای تزئینات نقش کنده نواری و نقش برجسته نواری زیر لبه میباشند.
آثار معماری به صورت لاشهسنگی و قلوه سنگی در سطح محوطه و اطراف آن به صورت پراکنده دیده میشود که مقداری از این سنگها توسط کشاورزان به عنوان حد مرز زمینها و باغها مورد استفاده قرار گرفته است. دادههای سطحی نشان میدهد که این قلعه متعلق به دوره ساسانی است.
شکل 3: گاور قلعه جورقین(از نگارنده).
قیز قلعه(قلعه سلطان محمود)
بر روی دندانههای صخرهای قسمتی از گوجه کوه در250متری ضلع شمالی روستای کهلوی پائین آثار و بقایای دو بنا که یکی قلعه و دیگری برج دیدبانی(قدمگاه) میباشد بر دو طرف بریدگی و معبر کوهستانی که راه قدیمی به نوبران از آن میگذرد، وجود دارد. بر بریدگی غربی آن آثار قلعهای به ابعاد حدود130 متر طول و عرض30متر که فقط قسمتهایی از پی و اتاقهایی از آن باقی مانده که براین راه و معبر کوهستانی و همچنین بر دهستان رودبار اشراف و تسلط کاملی دارد(شکل4). مصالح این قلعه از لاشه سنگ و ملات گچ و گچ نیمکوب میباشد. در ساخت قلعه از الگوی خاصی پیروی نشده و بیشتر از توپوگرافی و محیط بالای کوه تاثیر پذیرفته است. معماران قلعه برای هر چه مستحکم کردن این قلعه، حتی قسمتها روی دیواره صخرهای را که احتمالا ً نفوذپذیر بوده را با لاشهسنگ و ملات گچ نیمکوب غیر قابل نفوذ ساختهاند. قلعه تقریبا ً مستطیل شکل در جهت در جهت شمال غربی به جنوب شرقی میباشد. ورودی آن در قسمت شرقی از راه بریدگی کوهستانی قرار دارد و قسمت شمالی قلعه با شیب بسیار تند به داخل دره میرسد. این قلعه دارای برجهای دیده بانی، انبار آذوقه، مخزن آب و اتاقهای متعدد بوده است. از نظر مصالح و شیوه ساخت با قلعه گندم کوه، گاور قلعه زرجین و گاور قلعه جورقین قابل مقایسه است. در بررسی سفالهای ساده و لعابدار با لعاب سبز و آبی فیروزهای و سفالهای زرین فام بدست آمد.
شکل 4: قیز قلعه (قلعه سلطان محمود)(از نگارنده).
تپه قلا کهلوی بالا
تپه قلا در ضلع غربی روستای کهلوی بالا دهستان رودبار قرار دارد. این قلعه بر روی بلندی صخرهای که به صورت دماغهای در آمده است و قسمت شرقی آن پرتگاهی میباشد ساخته شده است. در بالای این صخره بزرگ سنگی قسمتهایی از پی قلعه در قسمتهای مختلف این پرتگاه صخرهای دیده میشود که مصالح آن از لاشهسنگ و ملاط گچ و ساروج ساخته شده است در دامنههای غربی سفالهای لعابدار، سفالهای با نقش کنده و افزوده طنابی دیده میشود. قسمت غربی به دره درختی و جاده خاکی منتهی میشود که بر همه اطراف مشرف میباشد. این قلعه با توجه به وضعیت خاص آن احتمالا به عنوان قلعه حفاظتی از منطقه و راههای آن- احتمالا ً از اینجا راه عبور به شهرستان ساوه و استان همدان امروزی میگذشته- بوده است. طول آن150 متر و عرض آن حدود180 متر میباشد و ارتفاع آن از سطح دره کناره غربی آن حدود40 میباشد و از جنوب بسیار بلند و صعبالعبور مینماید(شکل5).
یافتههای سطحی شامل لبه، بدنه و کفه میباشد که لبه برگشته به خارج با بدنه عمودی لعابدار با لعاب بر لبه کاسه و کفه پایهدار داخل تزئین شده زرین فام و بیرون ظرف نخودی ساده و بدنه با نقش شانهای کنده که خمیره آنها در طیفی از نخودی تا کرم مایل به سبز به علت حرارت زیاد و تمپر ماسه چرخسازند و حرارت برای پخت آنها کافی میباشد. علاوه بر این دو قطعه سفال آلویی با آمیزه کاه بدست آمد. آثار معماری لاشه سنگی با ملاط گچ نیمکوب در قسمتهای مختلف صخره باقی مانده است. وجود سفالهای آلویی در کنار سفالهای تاریخی و اسلامی نشان میدهد که این محل یک معبر برای ورود اقوام و تبادلات فرهنگی در زمانهای گذشته بوده است. این محوطه دارای استقرارها از دورههای مسسنگی و دوره ساسانی و اوایل اسلامی تا قرن5و6 هجری میباشد.
شکل 5: محوطه قلا کهلوی بالا(از نگارنده).
قلعه توس نوذر
این قلعه بر بالای کوه صخرهای معروف به توس نوذر دهستان خرازان واقع گردیده است. این کوه از صخره سیاه رنگ آتشفشانی شکل گرفته بسیار بلند و اشراف کاملی بر دره و راه ارتباطی دهستان خرازان به شهرستان تفرش دارد. نمونههای از این قلعهها که بر بلندی کوهها اطراف شهرستان تفرش از جمله قاور قلعه زرجین، قلعه سلطان محمود کهلوی سفلی و قلعههای دیگر میتوان نام برد که همگی این قلعهها نشان دهنده اهمیت استراتژیک و نظامی فوقالعاده این منطقه در زمان خود دارد. با توجه به مصالح این قلاع نمیتوان آنها را به دوره اسلامی متعلق دانست بیشتر میتوان اینها را در رابطه با پیش از اسلام و دوره ساسانیان مورد مطالعه قرار داد و در دورههای اسلامی(به ویژه در قرون میانی اسلام توسط اسماعلیان و تا در دوره صفویه) نیز مجدد مورد استفاده واقع شدهاند. قلعه توس که با هدفی نظامی و غیر قابل نفوذ ساخته شده است که دستیابی به آن تقریبا ً غیر ممکن است. از این قلعه امروزه تقریبا ً چیزی جز پی بناها و تاسیسات آن باقی نمانده(در ساخت آنها از مصالح لاشه سنگ، آجر و گچ استفاده شده) و کاملا ً تخریب شده است. در زمانی که هنوز سالم و قابل استفاده بوده دارای مکانهای دیدهبانی، انبار آذوقه، کارگاه با کورههای ذوب فلز، کارگاه با کورههای سفالگری، تونلهای مخفی، مخزن آب(همراه سیستم آبرسانی با تنبوشههای سفالی)، ساختمانهای حکومتی و اتاقهای متعدد با تزئینات کاشیهای زرین فام و فیروزهای و آبی بوده است(شکل6).
سفالها: در پائین دست و بالای قلعه تعدادی سفال جمعآوری شد که شامل لبه و بدنه ظرف هستند. این سفالها شامل سفالهای ساده دوران تاریخی، سفالهای دوره اسلامی میباشند. سفالهای دوره تاریخی دارای خمیره آجری، آجری- قرمز تیره با تزئینات فشاری، کنده مواج و گیاهی و افزوده طنابی است. فرم این ظروف شامل کوزه، خمرههای ذخیره و ظروف آشپزخانهای است. علاوه بر این در بررسی سطحی سفالهای زرین فام، نقاشی زیر لعاب، مینایی، نقش سیاه، دیگر انواع سفال دوره اسلامی نیز بدست آمد.
شکل 6: نمای از قلعه توس نوذر(از نگارنده).
قلعه خرازان
این قلعه بر ارتفاعی که از شرق و جنوب و غرب به درهای با شیب زیاد، در حدود5/1 کیلومتری غرب روستای خرازان و در 5/2کیلومتری شمال غربی قلعه توس نوذر ساخته شده است. این قلعه در بلندی غربی مشرف بر راه قدیم تفرش به ساوه مکانیابی شده، با توجه به وسعت این قلعه که در محوطهای به ابعاد حدود70 متر طول و30 متر عرض ایجاد شده، احتمالاً به عنوان قلعهای برای حفاظت از این مسیر ساخته شده است. هرچند آثار و بقایای زیادی از معماری آن باقی نمانده، ولی در ساخت آن از آجرهای به ابعاد 21×22-21×4-5؛ 22×22×5-4؛ 23×23×5؛ 19-20×20×4 و لاشه سنگ و گچ استفاده کردهاند.
سفالهای این قلعه شامل گونه ساده و لعابدار مربوط به دوره ساسانی تا قرن5-6هـ. و دوره صفوی میباشند. سفالهای ساده دارای خمیره نخودی با آمیز شن هستند که حرارت برای پخت آنها کافی و چرخساز هستند. این گونه سفالها بیشتر شامل خمره و ظروف روزمره هستند. سفالهای لعابدار شامل سفالهای با لعاب آبی لاجوردی، فیروزهای و سبز و سفید هستند. این سفالها مشابه با سفالهای قلعه توس نوذر، محوطه سر آبادان و دیگر محوطههای ساسانی و اسلامی تفرش میباشند.
قلعه جلایر
قلعه جلایر در دشت کوچک حاصلخیز رسوبی در محل پیوستن رودخانه خرازان به قره چای و بر ارتفاعی صخرهای به بلندی 40 متر و مشرف بر اطراف ساخته شده است. امروزه فقط بخشهای اندکی از دیوارههای پی قلعه که بر روی صخره بستر باقی مانده که خانههای روستائیان بر روی پان ایجاد شدهاند. برونزد صخرهای که این قلعه و روستا بر روی آن ایجاد شده دارای حدود220 متر شرقی-غربی و140 متر شمالی- جنوبی است و ارتفاع آن از سطح رودخانه قره چای 40 متر و از سطح زمینهای اطراف 10 متر میباشد. بقایای معماری شامل پی دیوارهای بیرونی قلعه است که از لاشه سنگ و ملات گچ نیمکوب بر روی برونزد صخرهای ایجاد شدهاند. همچنین چاههای در سنگ برای تامین آب در بستر صخرهای کنده شده است. به علت ویرانی و ساخت و سازهای بعدی اطلاعی از وضعیت برجها و دروازهها و دیگر تاسیسیات این قلعه در دست نیست.
این قلعه در محل تلاقی راهی که از تجره به قیز قلعه ساوه میرود، با راه تفرش– توس نوذر به قیزقلعه ساوه واقع است. در واقع این قلعه تامین امنیت و حاظت از این راه را بر عهده داشته و در 4 کیلومتری غرب جلایر و در کنار این راه بر بلندی صخرهای کرانه جنوبی رودخانه قره چای و مشرف بر آن پیها و بقایای چند بنای بین راهی(بناهای جنوب فریسمانه) وجود دارد که نشانههای استفاده از این راه در ادوار گذشته است.
تپه قلعه عمر کندج
قلعه عمر کندج، 2 کیلومتری غرب روستای کندج دهستان خرازان و ضلع جنوبی جاده خاکی که از میان باغها و نرسیده به روستای داران میباشد. این محوطه بر روی دامنهای تپه ماهوری شکل گرفته است و در سطح و اطراف آن قطعات سفالی لعابدار و منقوش زیر لعاب یافت میشود ولی تراکم سفالی آن خیلی کم است، دارای150 متر طول و 90 متر عرض میباشد که ارتفاع آن از سطح زمینهای اطراف 8 متر می باشد، از نظر توپوگرافی دامنه جنوبی آن به کوه گوجه گل و ضلع شمالی و غربی آن به باغهای گردو و راه خاکی به داران و در شرق نیز به تپه ماهورها منتهی میشود. نزدیکترین منبع آب به این محوطه یکی از شاخههای فرعی قره چای میباشد که در 200 متری شمالی آن میگذرد. روستائیان جویهای متعددی از آن جهت آبیاری باغها از آن جدا کردهاند که یکی از این جویها از شمال این محوطه میگذرد و این تپه دارای شیب ملایم به اطراف میباشد و دارای مقطعی تقریبا ً دایرهای است(شکل7).
یافتههای سطحی شامل سفالهای با خمیره نخودی و خشن لعاب سبز فیروزهای و کفههای پایه دار که داخل آن دارای لعاب سبز فیروزهای و بیرون آن ساده و بدون لعاب میباشد و قطعاتی از بدنه ظروف لعابدار با نقوش سیاه بر زمینه آبی فیروزهای که ضخامت آن 2 میلیمتر میباشد. همه این سفالها چرخساز، با تمپر ماسه نرم و ماسه میباشند که حرارت برای پخت آنها کافی بوده است.
در قسمت فوقانی این محوطه آثار لاشه سنگی دیده میشود که احتمالا ً متعلق به سازههای معماری یا قلعهای میباشد که تخریب شده است و از بین رفته است، قسمتی از دامنه شرقی تپه توسط سوداگران فرهنگ تخریب شده که در آن سفالهای خشن نخودی و سفالهای لعابدار در میان خاکهای حفر شده دیده میشود. با توجه به یافتههای سطحی که در بالا توضیح داده شد این محوطه مربوط به دوره اواخر ساسانی تا اسلامی میانه میباشد.
شکل 7: نمایی از تپه قلعه عمر کندج (از نگارنده).
تپه ابره در
تپه ابرهدر غرب روستای ابرهدر دهستان خرازان بخش مرکزی شهرستان تفرش و ضلع جنوبی جاده خاکی روستای دیزج به ابرهدر به سرآبادان واقع گردیده است. شرق آن به خانههای مسکونی روستایی ابرهدر و از غرب به کوه صخرهای مرتفعی و از شمال به مسیل آب و باغهای گردو و از جنوب به جاده خاکی منتهی میشود. سفالینهها در بالا، دامنه و اطراف منازل روستایی با تراکم حدود 10 قطعه در هر متر مربع پراکنده شدهاند. این محوطه دارای180 متر طول و120 متر عرض میباشد که ارتفاع آن از سطح زمینهای اطراف 5 متر میباشد و پلان آن بیضی شکل میباشد. شیب این محوطه به همه قسمتهای ملایم میباشد و قسمت جنوبی تپه خاک آن توسط کشاورزان جهت اندود کردن خانههای روستایی برداشته شده بود.
یافتههای سطحی شامل لبه، بدنه و کفه میباشد. لبههای دسته دار با لعاب بیرون و داخل و دسته دار زیر لبه و نقاشی زیر لعاب آبی لاجوردی و سیاه قلم با نقوش خطوط متقاطع(هندسی)، کفه ساده با لعاب کرم داخل و لعاب آبی فیروزهای در بیرون و همچنین سفالهای نخودی ساده و خشن که متعلق به خمرههای ذخیره ظروف آشپزخانهای میباشد که حرارت برای پخت آنها کافی با تمپرکاه و چرخساز میباشند که به دوره ساسانی-اسلامی تعلق دارد.
تپه سرآبادان
تپه سرآبادان در قسمت جنوبی روستای سرآبادان واقع میباشد و در کناره راه باستانی قاهان به توس نوذر و تفرش قرار دارد. راه دسترسی به این روستا از طریق تفرش– کهک و عبور از گردنهای که در شمال شهر تفرش قرار دارد. این محوطه دارای120 متر طول و80 متر عرض بر روی سراشیبی به طرف شمال واقع گردیده است که در قسمت جنوب و جنوب غرب آن خانههای روستایی و شمال آن باغ گردو و در غرب آن مسیل آب محدود میشود(شکل8). در سطح و اطراف این محوطه سفالهای شکسته ساده و لعابدار به صورت پراکنده دیده میشود.
یافتههای سطحی شامل لبه، بدنه و کفه سفال با خمیره نخودی و نخودی روشن با تمپر ماسه و شن دانه درشت است. این سفالها متعلق به خمرهها و ظروفی با کاربرد روزمره(آشپزخانهای) میباشند. تزئینات شامل نقش افزوده طنابی و نقش برجسته نواری، بدنه با لعاب سبز که بر اثر حرارت زیاد خمیره آن حالت شیشهای پیدا کرده و همچنین سفالهای با نقش کنده شانهای که دارای لعاب گلی میباشند.
در سطح این محوطه لاشه سنگهای زیادی دیده میشود که احتمالا ًمتعلق به بقایای معماری یا گورستانی بوده که هنگام تسطیح محوطه توسط کشاورزان از بین رفته و با توجه به یافتههای سطحی این محوطه متعلق به دوره ساسانی- اوایل اسلامی میباشد.
شکل 8: نمایی از محوطه سرآبادان(از نگارنده).
تپه قبرستان سربند
تپه قبرستان سربند در ضلع جنوبی روستای سربند قرار دارد. این محوطه300 متر طول و 120 متر عرض دارد و مساحت آن تقریبا ً3 هکتار است که از ارتفاع آن از سطح جاده آسفالتهای که به داخل روستا میرود و از شمال آن میگذرد 2متر است. پلان این محوطه بیضی شکل و در جهت شرقی- غربی است و سطح آن قبور با سنگ قبرهای که در نوع خود جالب توجه میباشند دیده میشوند. سنگ قبرها دارای نقشهای برجستهای که شامل نقش برجسته زن که دستها را بکمر زده به صورتی که دستها با بدن تشکیل یک لوزی دادهاند و پایین تنه بزرگتر نشان داده شده است که نشان میدهد که قبر مورد نظر متعلق به یک زن میباشد. سنگ قبرها از دو قطعه سنگ ساخته شدهاند، قطعهای از سنگ که یک مثلث فرو رفته روی آن کنده شده در قسمت سر قبر به سنگ روی قبر متصل شده است و قبرهای دیگر که نقش برجسته مردی با شمشیر بر کمر روی آن کنده شده است که نشان میدهد که صاحب آن یک مرد یا یک جنگجوی مرد میباشد و در بعضی از قبور دیگر علاوه بر نقشهای مورد نظر در سنگ اصلی چفت شده است و سه نیم دایره تودر تو که در قسمت وسط بریده شده اند(منوره حنوکیا) دیده میشود که احتمالا ً نشان میدهد که این قبرستان متعلق به یهودیان منطقه است یا اشخاصی یهودی در آن دفن شدهاند و در روی بعضی از قبور دیگر جمله "یا علی" و جملات دیگری دیده می شود. بیشترین قبرها دارای نقش برجسته مرد با شمشیر و زن دست به کمر میباشند و در بین و اطراف قبور سفالهای زیادی قابل مشاهده است که نخودی یا کرم میباشند از این نظر وضعیتی شبیه تپه قبرستان کشه دارد که در 5/2 کیلومتر جنوب آن میباشد و سنگ قبرهای از مشابه این قبرستان دارد. آثار معماری در سطح تپه مشاهده نمیشود. قسمت غربی تپه بر اثر ایجاد جاده تخریب شده و در قسمتهای شرقی و شمالی نیز خانههای روستایی ساخته شدهاند.
بافتههای سطحی شامل کفه، بدنه و دسته و یک شیء مدور سفالی میباشد که دارای خمیره نخودی و کرم که در بعضی موارد حرارت برای پخت سفال زیاد بوده است بطوریکه سفال به رنگ سبز درآمده است. نقوش آنها شامل نقوش کنده میباشد که بهنظر میرسد بیشتر از طبیعت منطقه و اطراف الهام گرفته که شامل نقش درخت و نقوش کنده مواج و غنچههای گل که فقط نقش کنده درختی و مواج در تپه قبرستان کشه دیده میشود و شی مدور سفالی که با ظرافت خاصی صیقل داده شده است و آثار سوراخی که کامل نیست در مرکز آن دیده میشود. با توجه به فرم و تزئینات سفالها احتمالا ً مربوط به اواخر دوره ساسانی میباشد.
تپه سفیدآب
این محوطه در ضلع شرقی روستای سفید آب دهستان کوهپناه به عرض140 متر و طول 100 که ارتفاع آن از سطح زمینهای اطراف5/1 متر و بر بستری تپه ماهوری شکل گرفته است. راس تپه به صورت زمینی نسبتا ً هموار و سطح میباشد که در واقع مرتفعترین بخش تپه نیز میباشد. در این قسمت تکه سفالهای لعابدار، نخودی و ساده و لاشه سنگهای دیده میشود .
یافتههای سطحی این محوطه شامل سفالهای نخودی با تمپر شن و سفالهای لعابدار سبز و آبی میباشد که در بعضی از آنها نقش کنده و همچنین قطعاتی از ظروف دسته دار دیده میشود. سفالها دارای تمپر ماسه و حرارت برای پخت آنها کافی بوده و گل سفال تقریبا ً خوب ورز داده شده است.
تپه قبرستان سفیدآب
این محوطه بر پشتهای طبیعی به طول250 متر و عرض100 متر با ارتفاع 4متر در200 متری جنوب روستای سفیداب دهستان کوهپناه بخش مرکزی شهرستان تفرش واقع شده است. امروزه سطح این محوطه به عنوان قبرستان توسط روستائیان مورداستفاده قرار میگیرد و سنگ قبرهای آن از سنگهای گرانیتی که از نظر کنده کاری روی قبرها شبیه به قبرهای قبرستان سر بند میباشد(شکل9).
سفالها شامل بدنه، دسته و کفه ساده و لعابدار(بدنه هایی با لعاب آبی فیروزهای) میباشند. سفالهای بدون لعاب با نقوش شانهای و خطوط کنده متقاطع تزئین شدهاند. فرم سفالها شامل کوزه، سبو و تنگ و ظروف دسته دارند.
شکل 9: نمایی از تپه قبرستان سفیدآب(از نگارنده).
تپه قبرستان کشه
این محوطه در 200 متری جنوب – غرب کشه دهستان کوهپناه بخش مرکزی شهرستان تفرش واقع شده و دارای350 متر طول و 200 متر عرض دارد و ارتفاع آن از سطح زمینهای اطراف 3 متر میباشد. در سطح محوطه به طرف جنوب غرب محوطه و در کنار قبور روستائیان سفال شکسته فراوان (بالای20 قطعه در هر متر مربع ) دیده میشود که احتمالا ً قسمت مرکزی تپه میباشد.
یافتههای سطحی شامل، بدنه، کفه و بدنه با دسته است که دارای آمیزه ماسه نرم و چرخساز که حرارت برای پخت آنها کافی میباشد. تزئینات با شیء شانه مانند بر روی بدنه و گردن تا نزدیک کفه انجام گردیده که شامل نوارهای شانهای و نقش درخت(از طبیعت خود منطقه و باغها الهام گرفته) و همچنین بدنه ظروف لعابدار آبی و لوله ظرف که با لعاب آبی و کفههای تخت و پایه دار است. آثار معماری در سطح محوطه مشاهده نمیشود و فقط آثار معماری قبور روستائیان قابل مشاهده است.
تپه کنگران
تپه کنگران در 500 متری شرق روستای کنگران دهستان کوهپناه قرار گرفته است این محوطه در دامنه جنوبی رشته کوه کوهپناه واقع گردیده شده است. این محوطه بر بستر طبیعی و در روی تپه ماهورها شکل گرفته است و تقریبا ً پلان دایرهای دارد و قسمتهای اطراف و روی آن زیر کشت غلات قرار دارد و دارای طول180 متر و عرض120 متر میباشد و حدود5/1 هکتار وسعت دارد و ارتفاع آن از سطح زمینهای اطراف 5/1 متر و از کف مسیل که در شرق آن قرار دارد 2 متر است و قسمتی از سطح محوطه هنگام بررسی شخم خورده بود و قسمت دیگر از خار پوشیده شده بود. شیب این محوطه به طرف شرق و مسیل میباشد(شکل10).
یافتههای سطحی این محوطه شامل لبههای کاسه لعابدار و بدنه و کفههای پایه دار میباشد. در برخی از نمونهها لعاب به صورت سبزه قهوهای، بنفش تیره و کرم به صورت مخلوط در کنار هم قسمت داخل و بیرون ظرف را پوشانده است و سفالهای با نقاشی زیر لعاب تکههای کوچک غیر شاخص سفالهای با لعاب سفید و آبی(منقوش)، لعاب زرد و لعاب سفید داخل ظرف، بدنه با لعاب آبی و داخل کرم قسمتی از گردن و دسته ظرف(آبخوری) و نخودی و کفههای پایه دار میباشد. این محوطه دارای سفالهای از دوره ساسانی تا دوره قاجار است.
شکل 10: نمایی از محوطه کنگران(از نگارنده).
شهراب A
تپه شهرابAدر 2 کیلومتری غرب روستای شهراب دهستان کوهپناه واقع گردیده که امروزه جاده آسفالته تفرش شهراب به بخش فراهان از 10 متری شمال این محوطه میگذرد. طول آن150 متر و عرض آن100 متر است که 2 متر ارتفاع دارد. در جنوب این محوطه مسیل آب فصلی دیده میشود که از گودی تقریبا ً دره مانندی با ضلع شمالی محوطه ایجاد کرده است. پراکندگی آثار سفالی و سنگی در سطح محوطه متراکم تر از بقیه نقاط است، بطوریکه در میان زمینهای کشاورزان از این تراکم کاسته شده و گاهی به ندرت مشاهده میشود.
یافتههای سطحی شامل سفال شکسته ها و دو قطعه لبه ظرف سنگی میباشد. سفالها شامل لبه، بدنه و کفه میباشد. که لبهها شامل لبههای کمی برگشته به بیرون با نقش افزوده زیر لبه و بدنه های ساده نخودی که در بعضی از نمونهها آثار تزئینات شانهای کنده کفهای تخت و پایه دار که یک نمونه آن از داخل لعاب داده شده بود.
دو نمونه ظرف سنگی، یک نمونه از آنها از سنگ سبز رنگ ساخته شده بود که لبه آن به طرف داخل برگشته بوده و قطر دهانه آن 14 سانتیمتر و ضخامت بدنه آن 3 سانتیمتر میباشد. نمونه دیگر از سنگ زرد– کرمی– که بلندی آن 13 سانتیمتر میباشد که ضخامت آن 4 سانتیمتر است. این ظرف بسیار سنگین بوده است و تشت مانند میباشد و در سطح این محوطه آثار قلوه سنگ و لاشه سنگ وجود دارد که احتمالا ً متعلق به بقایای معماری بوده است. یافتههای سطحی نشان دهنده استقراری مربوط به دوره ساسانی و اسلامی میباشد.
قیز کورپه سی(پل دختر) و میل راهنمای کوره
در حدود1300 متری جنوب روستای کوره و جنوب شرقی روستای کوره وسمق و در 50 متری جنوب راه شوسه به این دو روستا واقع است. این دو سازه بر روی رخنمون و پشته صخرهای در این بخش رودخانه قره چای که عرض آن به کمترین میزان میرسد، مکانیابی شدهاند.
قیزکورپه سی(پل دختر): این پل در جهت شرقی- غربی بر بستر صخرهای بر روی رودخانه ایجاد شده است. در کرانه شرقی این قسمت رودخانه قره چای پایهها و دو چشمه از پل قیز کورپه سی باقی مانده است. این پل دارای حدود90 متر طول و عرض 4متر است. در بخش شرقی آن آثار پایهها و دهنههای پل بر روی بستر صخره که 30 متر است ایجاد شده باقی مانده و شامل دو دهنه یا چشمه پل و پایههای پل در این بخش است. پایه های پل به ابعاد 4متر در 4متر میباشد و عرض چشمههای پل در بخشهای باقی مانده 5متر و ارتفاع آن4متر تا5/4متر میشود. مصالح پل از آجرهای مربعی برای طاق چشمهها و بلوکهای سنگی تراش خورده در نمای پایهها و لاشه سنگ و قلوه سنگهای رودخانهای با ملات گچ نیمکوب ساخته شده است و قوس و طاق چشمههای آن بصورت نیم دایرهای با آجر است(شکل11).
در50 متری جنوب پل میل راهنمایی وجود دارد که بر روی سکو یا پشتای دست ساز که از سطح رودخانه 25 متر بالاتر است، به ابعاد 52متر ضلع شرقی–غربی (دربخش فوقانی آن کوچکتر شده30 متر) و ضلع شمالی- جنوبی40 متر (در بخش فوقانی27 متر) و بصورت یک مصطبه در آوردهاند و بخش فوقانی مسطح و مشرف بر رودخانه و پل ایجاد شده، میل راهنما با پلانی مربع به ابعاد 5×5متر در مرکز آن ساخته شده است. امروزه تنها حدود 5/4 متر ارتفاع است که قسمتهای از آن توسط گنج یابان تخریب شده است. این بنا با توجه به بقایای موجود توپر است و احتمالاً دارای راه پلهای برای روشن کردن آتش در بالای آن یا چیز دیگر بوده که آثاری از آن باقی نمانده است. این میل راهنما از لاشه و قلوه سنگ با ملات گچ نیمکوب ساخته شده است.
شکل 11: نمای نزدیک از پایه ها و چشمه طاق قیز کورپه سی(از نگارنده).
نارنج قلعه جفتان
بر روی ارتفاع و برونزدی صخرهای در ضلع جنوبی روستای جفتان به ابعاد 130متر طول (شمالی- جنوبی) و عرض 110متر(شرقی- غربی) بقایای اندکی از قلعهای که در محل بنام نارنج قلا شناخته میشود، وجود دارد. راه قدیمی به روستای محمدآباد و هفتیان از کنار آن میگذرد. بر اساس آثار اندکی که از پیها و داغ دیوارهای این قلعه باقی مانده در ساخت این قلعه از لاشه سنگ و ملات گچ نیمکوب استفاده شده، در دامنه شرقی آن آثار پیهای لاشه سنگی خشکه چین دیده میشود. در بررسی سطحی تعدادی سفال ساده و لعابدار(لعاب سبز) مربوط به دوره ساسانی و سفالهای سفالهای سبز و فیروزهای با نقش سیاه زیر لعاب مربوط به دوره اسلامی بدست آمد. در یک کیلومتری شرق این قلعه بنای برجی خشتی متعلق به دوره قاجار وجود دارد. همچنین در میان باغهای اطراف این قلعه و سطح روستا سفالهای متعلق به دوره تاریخی تا دوره قاجار به صورت پراکنده قابل مشاهده است.
محوطه قلعه گبری هفتیان بالا
قلعه گبری هفتیان بالا به ابعاد حدود100 متر در 100 متر در شمال روستای هفتان و در میان زمین های کشاورزی و در کرانه شرقی یکی از سرشاخه های قره چای قرار دارد، امروزه این محوطه به وسیله کشاورزان تقریباً تسطیح شده است. در بررسی این محوطه قطعات مربوط به خمرههای ذخیره و سفال های ساده و سفالهای با لعاب سبز متعلق به دوره ساسانی و بعد بدست آمد.
قلعه بابالر
قلعه بابالر بر درهای که راه قدیمی و کاروانروی قدیمی که به موازات مسیل آب که به قره چای میریزد، ایجاد شده است.
بطور کلی این قلعه در 5/2 کیلومتری روستای متروک بابالر و مشرف بر راه قدیمی و مالروی بابالر به قزل قاش و 250متری شرق جاده آسفالته قرار دارد. این قلعه دارای پلانی تقریباَ چهار گوش است و در چهار گوش آن 4 برج دایرهای وجود دارد. طول دیواره ضلع غربی آن 32متر و طول دیواره ضلع شرقی آن38متر و اندازه عرض دیواره شمالی آن21متر و عرض دیواره جنوبی آن27متراست. قطر برجهای دایرهای که در چهار گوشه آن ساخته شده 5متر میباشد. در دامنه شرقی ارتفاعی که قلعه بابالر بر آن بنا شده و کرانه غربی مسیل آب آثار پی و دیوارههای قلعه یا سازهای مدفون در خاک وجود دارد که دارای ابعاد متفاوتی هستند. سازه شمار1: دارای ابعاد 67 طول شمالی – جنوبی و عرض28 متر؛ سازه شماره2: قلعهای مستطیل متر طول و عرض18 متر در جهت شمالی جنوبی به فاصله 20 متر از مسیل آب ساخته شده و سطح آن شخم زده شده است و دارای چهار برج دایرهای شکل در گوشهها، مصالح این بناها از لاشه سنگ و ملات گچ نیمکوب و گل است. سازه شماره 3: بقایای اندکی احتمالاً مربوط به پلی است که ارتباط این قلعه و سازهها را به سمت دیگر مسیل آب ممکن میکرده، این سازهها با بنای قلعه در ارتباطند(شکل12).
شکل 12: عکس هوایی از قلعه بابالر و تاسیسات اطراف آن(Google Earth.2021).
قلعه خلچان
این قلعه در محله فم شهر تفرش بر فراز تپهای صخرهای به ارتفاع ۱9 متر از زمینهای اطراف ساخته شده و دارای 46متر طول و 30 متر عرض و دارای دو برج دایرهای در ضلع شمالی است. برج شمال شرقی دارای قطر 4متر و شمال غربی 4متر قطر و ضخامت دیوارها 80تا 100سانتی متر میباشد. ورودی این قلعه در میانه این ضلع بوده که بعدها کیپ شده و ورودی جدید در ضلع شرقی ایجاد شده است. مصالح آن در پی از لاشه سنگ و گچ نیمکوب و در قسمتهای فوقانی از لاشه سنگ و گل استفاده شده که مربوط به دورههای جدیدتر است. در میانه فضای داخلی بقایای برجی دایرهای به قطر 5متر با دیوارها حدود6متر وجود دارد که از لاشه سنگ و گچ نیمکوب ساخته است(شکل12).
شکل 12: عکس هوایی قلعه خلچان تفرش(Google Earth.2021).
دیگر آثار
آثار دیگری مربوط به این دوران بررسی و شناسایی شدکه شامل:آتشکده و قلعه نویس، قلعه بیابان، قلعه کبوران، قلعه سه گوش بازرجان(شکل13)، تپه تجره، آثار بناهای حاشیه جنوبی قره چای(محوطه فریسمانه)، محوطه دربر، قلعه آهه(ابرهدر)، محوطه دیزج، قلعه دختر طراران، محوطه حشه و محوطه قزل قاش. ساخت اولیه این قلعه ها با توجه به شواهد اندک معماری(لاشه سنگ غوطه ور در ملات گچ نیمکوب) احتمالاً مربوط به دوره ساسانی یا اواخر آن می باشد. با توجه به مکان یابی آنها، برخی از آنها در ادوار بعد تا اواسط دوره قاجار بارها مرمت و دوباره از آنها استفاده شده است.
استقرار و محوطههای تپه شهراب A، تپه کنگران، تپه قبرستان سربند، تپه قبرستان کشه، تپه سفیداب، تپه قبرستان سفیداب در دهستان کوهپناه(در بخش شرقی دشت فراهان) واقع هستند. هرچند امروزه این بخش از نظر اداری و سیاسی جزو تفرش است. ولی از نظر جغرافیایی بخشهای از آن جزو دشت فراهان محسوب میشود و این محوطهها را در رابطه با دیگر استقرارهای همزمان این منطقه بایستی تحلیل شوند(شماره53؛ جدول1).
شکل 13: عکس هوایی قلعه سه گوش بازرجان(Google Earth.2021).
تحلیل دادهها(سفال و معماری)
سفال: سفالهای ساسانی تفرش به آسانی از سفالهای دوره پیش و پس قابل شناسایی نیستند، این موضوع نشان دهنده تداوم سنت و شیوههای سفالگری است. سفالها از نظر فرم شامل کوزه و سبو، پارچ و ظروف لوله دار، تنگ، خمرهها، بشقاب، کاسه و لیوان میباشند. در مجموع به سه گونه منقوش(با نقوش کنده شانهای، شانهای زیگزاگ، مواج و متقاطع و غیره، مهرزده، طنابی و در مواردی نقوشی از درخت، گل و خوشه گندم بر روی سفالها با الهام از طبیعت(شکل15: طرح شماره7، 15، 8، 39) پیش از پخت تراشیده شده است. بیشتر این سفالها دارای لعاب گلی رقیقاند)، لعابدار و ساده(دارای لعاب گلی رقیق) تقسیم میشوند. سفالهای لعابدار دارای لعاب سبز و لعاب فیروزهای هستند که به علت کیفیت پائین لعاب، جوش زده و اکثر لعاب آنها ریخته است. خمیره سفالها از طیفی از نخودی تا آجری و کرم را در بر میگیرد که دارای تمپر(آمیزه) ماسه نرم و شن و کاه خرد شده که حرارت برای پخت آنها کافی بوده است(جدول1).
در مجموع سفالهای شماره 1، 11، 14، 17، 21-23، 30، 38-39، 43، 45، 50، 56 مشابه و قابل مقایسه با سفالهای قصر ابونصر(Whitcomb,1985:fig.18,20-21,40,44-45) و تل ماهوز کردستان عراق(Ricardi,1970,fig.88-89,91)؛ دشت دامغان(Trinkaus,1981:330)؛ سفالهای ساسانی قلعه قبرستان، قلعه قارنیارق، قلعه پل گنبد، قلعه آلتین توخماق، قلعه بیبی شیروان، قلعه خرابه گرگان، سفالهای ساسانی دیوار دفاعی گرگان(Kiani,1982:fig.43-44,46,56-59)؛ خورهه محلات(رهبر1382: 153-154)؛ راسالخیمه در جنوب خلیج فارس(Kennet,102,fig.5,39) و سفالهای شماره10، 28، 31، 35، 40-42، 48مشابه و قابل مقایسه سفالهای ساسانی فازVD تورنگ تپه( Locomate,1987: pl.41-43,45,73)، سفالهای شماره 14، 17، 23، 50 مشابه فازVII A,B تورنگ تپه(Ibid,pl.64-65,70)، سفال شماره1 و 38 مشابه دوره VII Cتورنگ تپه(Ibid,pl.76,83)، سفال شماره54 مشابه دورهIX تورنگ تپه(Ibid,pl.92)؛ سفالهای شماره 1، 5، 11، 14، 17، 21-23، 30، 34-35، 50، 56 و سفالهای شماره 45، 51-52 با نقوش شانهای و استامپی قابل مقایسه و مشابه سفالهای قلعه یزدگرد(Keall& keall,1981:fig.14-16,20-28,31)، سفالهای شماره 59-63 مشابه با سفال های قلعه یزدگرد(Ibid)؛ سفال های شماره31، 37، 40-43، 47، 49، 53-54 از نظر فرم و تزئین نقش کنده شانهای مشابه و قابل مقایسه با سفالهای ساسانی دشت خوزستان(شوشان)(Veneke,pl.21,25,34,38,42)؛ همچنین پایهها مشابه پایههای سفالی ساسانی بدست آمده از کاوش خورهه محلات(رهبر1382) میباشند. سفال با نقوش سنبله گندم مشابه نمونههای بدست آمده از قلعه یزدگرد و قصر ابونصر(Keall& keall,1981:fig.28؛ Whitcomb,1985:fig44). سفال با نقش گل(سفال شماره8) و نقش کنده شده درخت صنوبر یا چنار(سفال شماره7و 15) نقوش این سفالها از طبیعت منطقه و اطراف سفالگر الهام گرفته شده و نقش کنده صنوبر یا چنار که در مینیاتورهای ایرانی جایگاهی ویژه دارد. سفالگر در اینجا برای نشان دادن تنه و شاخه از خطوط ریز کنده و برای نشان دادن برگها از روش تراشیدن استفاده کرده و طبیعت گرایی در کندن این نقوش به خوبی رعایت شده گویی حکاک درخت خاصی را مد نظر داشته است. این نقوش به گمان مختص این منطقه است(شکل14-15).
بطورکلی سفالهای ساسانی محوطههای تفرش از نظر فرم و تزئینات شباهتهای نزدیکی با سفالهای شمال ایران و جنوب دریای مازندران دارند(ر.ک. بهTrinkaus,1986;Kiani,1982;Priestman,2013). این موضوع شاید ناشی از این باشد که این منطقه بارها توسط تپورها(دیلمیان) تسخیر و مورد هجوم قرار گرفته است(حسن قمی1361: 33-34). تا آنجا که برخی از پژوهشگران نام تفرش را بر گرفته از نام این قوم میدانند(حسنی1382:48)4. به هر رو سفالهای ساسانی بدست آمده از این منطقه قابل مقایسه و مشابهتهایی از نظر تزئینات با سفالهای منطقه خورهه(رهبر1382)، خمین(شیرزاد1389)، محلات، کمیجان، دلیجان و حوزه دریاچه میقان(شیرزاد1386؛ دارابی و دیگران1388؛ علایی1396) و جنوب ایران(قصر ابونصر)(Whitcomb,1985) و شمالغرب (تخت سلیمان) (Schnyder, 1975) و غرب ایران(قلعه یزدگرد) (Keall,1981) و جنوب غرب ایران(Wenke, 1975-76; Kennt, 2004) را نشان میدهند که این مشابهتها را در ارتباطات فرهنگی و اینکه منطقه تفرش در کنار شاهراه شمال به مرکز و جنوب که از حاشیه دشت کویر و منطقه قم میگذرد، قابل توجیه است و دیگر اینکه نواحی مرکزی ایران(استان مرکزی امروزی) در دوره ساسانی دارای اهمیت زیادی بوده و تقریباً کلیه راهها از این ناحیه میگذشته است(شکل16).
شکل 14: تعدادی از سفالهای ساسانی از محوطه شاخص تفرش(از نگارنده).
شکل 15: طرح سفالهای ساسانی محوطههای شاخص تفرش(طراحی از نگارنده).
جدول 1: توصیف سفالهای سطحی محوطههای شاخص ساسانی(از نگارنده).
گاهنگاری | توضیحات(خمیره، تمپر، شیوه ساخت، حرارت،ضخامت،.......) | نام | شماره |
ساسانی | بدنه/نخودی با لعاب گلی غلیظ/شن با کاه خرد شده /چرخساز/پخت کافی/نقش کنده شانه ای/ خشن | قاور قلعه زرجین | 1 |
ساسانی | بدنه/کرم مایل به سبز/ شن با کاه خرد شده /نقش افزوده بیرون/چرخساز/پخت کافی/متوسط | قاور قلعه زرجین | 2 |
ساسانی | کفه تخت/نخودی/شن/چرخساز/پخت کافی/متوسط | قاور قلعه زرجین | 3 |
اشکانی-ساسانی | لبه/کرم /ماسه نرم/ چرخساز/پخت زیاد/خشن | گاور قلعه جورقین | 4 |
اشکانی-ساسانی | بدنه/نخودی/شن /چرخساز/پخت کافی/خشن | گاور قلعه جورقین | 5 |
ساسانی | بدنه/کرم مایل به سبز/ماسه نرم/نقش کنده بیرون/چرخساز/پخت زیاد/ظریف | تپه قبرستان سربند | 6 |
ساسانی | بدنه/نخودی/ماسه نرم/نقش کنده درخت/چرخساز/پخت کافی/ظریف | تپه قبرستان سربند | 7 |
ساسانی | بدنه/نخودی/ماسه نرم/نقش کنده/چرخساز/پخت کافی/ظریف | تپه قبرستان سربند | 8 |
ساسانی | شئ مدور سفالی | تپه قبرستان سربند | 9 |
ساسانی | لبه/کرم /ماسه نرم/ چرخساز/پخت زیاد/ظریف | قلا کهلوی علیا | 10 |
ساسانی | بدنه/کرم مایل به سبز/ماسه /نقش کنده بیرون/چرخساز/پخت زیاد/متوسط | قلا کهلوی علیا | 11 |
ساسانی-اسلامی | لبه/نخودی/ماسه نرم/لعاب پاشیده داخل و بیرون/چرخساز/پخت کافی/ظریف | کنگران | 12 |
ساسانی | کفه پایه دار/نخودی/ماسه/چرخساز/پخت کافی/ظریف | کنگران | 13 |
ساسانی | بدنه/نخودی/ماسه نرم/نقش کنده شانه ای بیرون/چرخساز/پخت کافی/ظریف | تپه قبرستان کشه | 14 |
ساسانی | بدنه/نخودی/ماسه نرم/نقش کنده درخت بیرون/چرخساز/پخت کافی/ظریف | تپه قبرستان کشه | 15 |
ساسانی | کفه/نخودی/ماسه نرم/چرخساز/پخت کافی/ظریف | تپه قبرستان کشه | 16 |
ساسانی | بدنه/نخودی با لعاب گلی غلیظ/ماسه/چرخساز/حرارت کافی/بیرون نقش کنده مواج/ظریف | سرآبادان | 17 |
ساسانی | بدنه/نخودی/ماسه و شن/چرخساز/حرارت کافی/نقش افزوده طنابی/متوسط | سرآبادان | 18 |
ساسانی | کفه پایه دار/نخودی/تمپر ماسه نرم/چرخساز/حرارت کافی/داخل لعاب آبی فیروزه ای/بیرون ظرف ساده | قلعه عمر کندج | 19 |
اسلامی | بدنه/کرم/تمپر ماسه نرم/چرخساز/حرارت کافی/بیرون منقوش لعابدار سیاه و آبی فیروزه ای و داخل منقوش لعابدار سیاه و فیروزه ای/ظریف | قلعه عمر کندج | 20 |
ساسانی | بدنه/نخودی/ماسه نرم/نقش کنده شانه ای بیرون/چرخساز/پخت کافی/ظریف | تپه قبرستان سفیداب | 21 |
ساسانی | بدنه/نخودی/ماسه/نقش کنده بیرون/چرخساز/پخت کافی/ظریف | تپه قبرستان سفیداب | 22 |
ساسانی | بدنه/نخودی/ماسه/نقش کنده شانه ای/چرخساز/پخت کافی/ظریف | تپه قبرستان سفیداب | 23 |
ساسانی-اسلامی | لبه/قهوه ای شتری/شن / چرخساز/پخت کافی/خشن(خمره ذخیره) | قلعه خرازان | 24 |
ساسانی-اسلامی | لبه /کرم/ماسه و کاه خرد شده/چرخساز/حرارت کافی/متوسط | قلعه خرازان | 25 |
ساسانی-اسلامی | لبه /کرم/ماسه نرم/چرخساز/حرارت کافی/بیرون و داخل لعاب سبز/ظریف | قلعه خرازان | 26 |
ساسانی اسلامی | لبه دسته دار/نخودی/ماسه نرم/چرخساز/حرارت کافی/بیرون و داخل لعاب سبز/ظریف | تپه ابره در | 27 |
قرن4-6ه. | کفه/نخودی/ماسه/چرخساز/حرارت کافی/بیرون و داخل لعاب آبی فیروزه ای/ظریف | تپه ابره در | 28 |
قرن4-6ه. | بدنه یا کفه/نخودی/ماسه/چرخساز/حرارت کافی/داخل نقش سیاه زیر لعاب آبی فیروزه ای/خشن | تپه ابره در | 29 |
ساسانی | بدنه/نخودی/ماسه نرم/نقش کنده شانه ای بیرون/چرخساز/پخت کافی/ متوسط | تپه ابره در | 30 |
ساسانی- اسلامی. | لبه/کرم با لعاب سبز/ماسه نرم/ چرخساز/پخت زیاد/ظریف | قلا کهلوی علیا | 31 |
قرن3-5ه. | کفه/نخودی/ماسه نرم/زرین فام (داخل) بیرون ساده/چرخساز/پخت زیاد/ظریف | قلا کهلوی علیا | 32 |
ساسانی | لبه/ نخودی/ شن/چرخساز/ حرارت کافی/ متوسط(آشپزخانه ای) | قلعه توس نوذر | 33 |
ساسانی | لبه/ نخودی /شن /حرارت کافی/ منقوش نقش کنده/ چرخساز//متوسط | قلعه توس نوذر | 34 |
ساسانی | لبه/قرمز آجری/ شن / حرارت کافی/ منقوش نقش کنده مواج/ برجسته طنابی/ چرخساز/ خشن | قلعه توس نوذر | 35 |
ساسانی | لبه/ خاکستری تیره/ شن/ حرارت کافی/ متوسط(آشپزخانه ای) | قلعه توس نوذر | 36 |
ساسانی | لبه/قرمز آجری/ شن/حرارت کافی/ چرخساز/خشن | قلعه توس نوذر | 37 |
ساسانی | لبه/ نخودی/ ماسه با دانه های آهکی/ حرارت کافی/ چرخساز/ خشن. | قلعه توس نوذر | 38 |
ساسانی | بدنه/ نخودی/ ماسه /چرخساز/حرارت کافی/ منقوش نقش خوشه گندم/ چرخساز/ متوسط. | قلعه توس نوذر | 39 |
ساسانی | لبه/ نخودی/ماسه/چرخساز/خشن/متوسط | قلعه توس نوذر | 40 |
ساسانی | لبه/دسته/ نخودی/ شن/چرخساز/حرارت کافی/ خشن | قلعه توس نوذر | 41 |
ساسانی | لبه/ نخودی/ ماسه/چرخساز/حرارت کافی/ متوسط | قلعه توس نوذر | 42 |
ساسانی | لبه/بدنه/ نخودی/ شن/چرخساز/حرارت کافی/ خشن | قلعه توس نوذر | 43 |
ساسانی | لبه/بدنه/نخودی/ماسه/چرخساز/نقش کنده/حرارت کافی/ متوسط | قلعه توس نوذر | 44 |
ساسانی- اسلامی | بدنه/کرم/ ماسه/ قالبی/ حرارت کافی/ منقوش نقش برجسته قالبی/ ظریف. | قلعه توس نوذر | 45 |
ساسانی | بدنه/ نخودی/ ماسه/ شن/چرخساز/ حرارت کافی/ منقوش نقش فشار انگشت/ خشن | قلعه توس نوذر | 46 |
ساسانی | لبه/ نخودی/ ماسه/ چرخساز/ حرارت کافی/متوسط | قلعه توس نوذر | 47 |
ساسانی | لبه/بدنه/ نخودی/ ماسه/ چرخساز/ حرارت کافی/ منقوش نقش کنده مواج/ متوسط | قلعه توس نوذر | 48 |
ساسانی | لبه/بدنه/ نخودی/ ماسه/ چرخساز/ حرارت کافی/ خشن(خمره ذخیره) | قلعه توس نوذر | 49 |
ساسانی | لبه/بدنه/ نخودی/ شن /چرخساز/ حرارت کافی/ منقوش نقش کنده شانه ای/ خشن | قلعه توس نوذر | 50 |
ساسانی | بدنه/ کرم/ ماسه نرم/ قالبی/ حرارت کافی/ منقوش نقش برجسته قالبی/ ظریف. | قلعه توس نوذر | 51 |
ساسانی | بدنه/ نخودی/ ماسه/چرخساز/حرارت کافی/ منقوش نقش کنده شانه ای/ استامپی/متوسط | قلعه توس نوذر | 52 |
ساسانی | لبه/بدنه/نخودی/ شن/چرخساز/حرارت کافی/منقوش نقش برجسته طنابی/خشن(خمره ذخیره) | قلعه توس نوذر | 53 |
ساسانی | لبه /کرم/ماسه /چرخساز/پخت کافی/ظریف | شهرابA | 54 |
ساسانی | ظرف سنگی ساده زرد رنگ مایل به سبز | شهرابA | 55 |
ساسانی | بدنه/کرم مایل به سبز/ماسه نرم/نقش کنده شانه ای بیرون/چرخساز/پخت کافی/متوسط | شهرابA | 56 |
ساسانی | بدنه/ سبز مایل به خاکستری/ ماسه/چرخساز/حرارت زیاد/ منقوش نقش کنده نواری- قاشقی- ناخنی/ ظریف | گندم کوه | 57 |
ساسانی | کفه/نخودی/ماسه نرم/چرخساز/حرارت کافی/بیرون و داخل لعاب آبی /ظریف | گندم کوه | 58 |
ساسانی | لبه/قهوه ای شتری/ماسه با کاه خرد شده/چرخساز/پخت کافی/خشن/خمره | گندم کوه | 59 |
ساسانی | بدنه/ قهوه ای شتری / شن-کاه خردشده/چرخساز/حرارت کافی/منقوش نقش برجسته طنابی-کنده/خشن(خمره ذخیره) | گندم کوه | 60 |
ساسانی | بدنه/ قهوه ای شتری /شن-کاه خردشده/چرخساز/حرارت کافی/منقوش نقش برجسته طنابی /خشن(خمره ذخیره) | گندم کوه | 61 |
ساسانی | بدنه/ قهوه ای شتری/شن-کاه خردشده/چرخساز/حرارت کافی/منقوش نقش افزوده نواری/خشن(خمره ذخیره) | گندم کوه | 62 |
ساسانی | بدنه/ قهوه ای شتری / شن-کاه خردشده/چرخساز/حرارت کافی/منقوش نقش برجسته نواری/خشن(خمره ذخیره) | گندم کوه | 63 |
معماری: قلعه توس نوذر، گندم کوه، قلعه سه گوش بازرجان، جلایر، بقایای بناهای فریسمانه(5/2کیلومتری جنوب روستا و جاشیه جنوبی قره چای)،ا قلعه آهه(ابرهدر)، محوطه سرآبادان، قیز قلعه(قلعه سلطان محمود )، کهلوی سفلی، تپه کهنه دربر، قلعه خرازان، گاور قلعه جورقین، گاور قلعه زرجین، قلا کهلوی علیا، نارنج قلعه جفتان، قلعه بابالر، میل و قیز کورپه سی کوره، قلعه سس فرن قیه، آتشکده و قلعه نویس، قلعه کبوران، قلعه بیابان دارای آثار و داده های معماری از دوره های مختلف تاریخیاند. در ساخت این قلعه از مصالح بوم آورد یعنی لاشه سنگ، گچ نیمکوب، آجر و خشت استفاده شده است. در قلعههای گندم کوه، قیز قلعه، گاور قلعه زرجین، قاور قلعه جورقین و قلای کهلوی علیا از لاشه سنگ و گچ نیمکوب برای ساخت قلعه استفاده شده، این قلعهها دارای بخش های متعددی هستند، تا نیاز قلعه نشینان را در شرایط عادی و در مواقع دیگر تامین نمایند. از آنجا که در بلندیهای صخرهای و بر ناهمواریها ساخته شدهاند، معماران برای استحکام و دفاع موثر از شکل زمین پیروی کردهاند.
قلعه سه گوش، نارنج قلعه بصورت محدود در پی بناها از گچ نیمکوب و لاشه سنگ، استفاده شده، علاوه بر این دارای دیوارهای خشکه چین هستند به نظر میرسد در این قلعهها از گل به عنوان ملات نیز استفاده شده است. در قیز قلعه و توس نوذر و گندم کوه از تنبوشههای سفالی برای انتقال آب استفاده شده هرچند به نظر میرسد از این شیوه در برخی دیگر از قلعهها استفاده شده باشد، ولی در بررسی شواهدی از این موضوع بدست نیامد. تنها در قلعه توس نوذر کاشیهای زرین فام و کاشیهای آبی فیروزهای هشت پر که در تزئین و پوشش دیوارها بکار رفته بدست آمد.
تنها شواهد از استفاده از آجر از قلعه توس نوذر، قلعه خرازان و گندم کوه و پل قیز کورپه سی بدست آمد. این آجرها به گمان مربوط به بناهای متعلق به قرن 5-7 یا دوره صفوی هستند، که این قلعهها با توجه به موقعیت آنها دوباره مرمت و مورد استفاده قرار میگیرند. قلعه توس نوذر با قیز قلعه ساوه همزمان بوده و که در فاصله میان آنها قلعه خرازان و جلایر ایجاد شده است. بنا بر شواهد و دادههای باستانشناسی این قلعهها در دوره اشکانی و ساسانی ایجاد شدهاند و در دورههای بعد(تا اواسط دوره صفوی) با توجه به اهمیت استراتژی که داشتند دوباره مورد مرمت و استفاده قرار میگیرند. چنانچه ولفرام کلایس در سال 1972م. قیز قلعه را بررسی کرد و آن را قلعهای اسماعیلی معرفی کرد(کلایس 1354:311) و در سال 1352 نیز هوشنگ عظیمزاده در طی بررسی منطقه ساوه این قلعه را دوباره مورد بررسی قرار داد و آن را متعلق به دوره ساسانیان دانسته است(عظیم زاده 1352: 64). در ساخت این قلعهها(توس نوذر و قیز قلعه ساوه) از شیوه معماری(دیوارها، تاقها و قوسها) و مصالح(آجر و تنبوشههای سفالی و غیره) مشابه استفاده شده است.
قلعه توس نوذر و قیز قلعه کهلوی یا سلطان محمود کهلوی سفلی با قلاع متعدد اسماعیلی در رشته کوه های البرز و مناطق همجوار در دوره اسماعیلی در ارتباط بودهاند(بنگرید به کلایس1354؛ دفتری 1375: 522). میل و پل قیز کورپه سی(پل دختر) که بر روی رودخانه قرهچای و راه فردقان ایجاد شدهاند با آجر، بلوکهای سنگی تراش خورده، لاشه سنگ و قلوه سنگهای رودخانهای غوطه ور در ملات گچ نیمکوب ساخته شدهاند و پل دارای قوسهای نیم دایرهای است که به گمان بر بنیاد پلی از دوره اشکانی ساخته شده و در دوره ساسانی و دورههای بعد بازسازی شده است. همچنین بناهای در میانه راه قدیمی تجره به جلایر و 5/2 کیلومتری فریسمانه بر دماغه ارتفاعی مشرف بر قره چای وجود دارند که متعلق به یک یا چند ساختمان بین راهی میباشند و از لاشه سنگ خشکه چین و همچنین گچ نیمکوب در ساخت آنها استفاده شده، و از نظر شیوه معماری مشابه کاروانسرای خانک میباشند. معماری و شیوه ساخت قلعه خلچان همچنین مصالحی که در پیها استفاده شده مشابه مصالح قلعه گندم کوه و قلعه کبوران است. این موضوع نشاندهنده مرمت و بازسازی این سازه در زمانهای مختلف است. در کاوشهای که بعد در این قلعه صورت گرفت برج خاموشی دانسته شد(بنگرید به موسوینیا1395؛ موسوینیا و دیگران1401) که این کاربری جای تردید دارد. زیرا قلعههای مشابهی تقریباً که در میانه آنها برج مسکونی وجود دارد، در خود شهر تفرش(برج وثوق، و بنا بر گفته افراد محلی برجهای دیگر نیز در شهر تفرش وجود داشته که از بین رفتهاند)، روستای بازرجان(مدحسین)، روستای مشهد بازرجان، برج حیدر قلی خانک و روستای جفتان همچنین در مناطق مجاور چون کمیجان و ... وجود دارد که دارای 2 تا سه طبقه با کاربری مسکونی بودهاند. برای پی سازی این برجها از مصالح لاشه سنگ و گچ نیمکوب استفاده شده است. به گمان این شیوه ساخت بنای مسکونی ریشه در سنتهای دیرین و تاریخ پر آشوب این منطقه و مناطق همجوار دارد.
راههای مالرو و باستانی
یعقوبی در البلدان از راه همدان به قم از مسیر تفرش(یعقوبی2536: 49) و حسن قمی نیز از راههایِ مهمِ قم در قرنِ چهارم یاد کرده و سیزده راه(شش راه به نقلِ قول از برقی و هفت راهِ دیگر نیز برشمرده) نام برده است: راهِ ششم راهِ قم به قاسان [قاهانِ امروزی] است معروف و مشهور به ولدِ احوصبن سعد اشعری(حسن قمی1361: 26-27)(جدول2).
این راهها نقش موثری در شکلگیری استقرارها، محوطهها و قلعههای تفرش و بطور کلی در ارتباطات و تبادلات درون و برون منطقهای و همچنین نواحی همجوار که راههای ارتباطی آنها از این ناحیه میگذشته ایفا میکردهاند. تا آنجا که راههای امروزی تفرش به علت کوهستانی بودن بر پایه همان راههای باستانی و مالرو ایجاد شدهاند(شکل16).
شکل16: شبکه راههای تفرش و همجوار( از نگارنده)
جدول 2: راههای مالرو و باستانی شهرستان تفرش بر اساس بررسی میدانی(از نگارنده).
شماره | توصیف |
1 | آوه- قاهان- نویس- انجیله-سرآبادان-خرازان(توس نوذر-قلعه خرازان)- کهک -تفرش (فم و طرخوران) |
2 | ساوه- حسن آباد-جلایر- ابره در- سرآبادان – کهک- تفرش (فم و طرخوران) یا جلایر – خانک -خرازان- تفرش |
3 | قم- فوجرد- تفرش |
4 | سلطان آباد(عراق)- فرمهین(زلف آباد) – شهراب-سفید شعبان-گردنه نقره کمر- کوهین-تفرش (فم و طرخوران) یا سفید شعبان- کنگران- چال-طراران-بازرجان- شولک –کهلو- نوبران |
5 | فرمهین(زالف آباد)- واشقان- قرمز چشمه-کردآباد-(تولک تپه سی)- فرک-تفرش (فم و طرخوران) یا بازرجان |
6 | فرمهین(زلف آباد)- خسروان-فشک-ارتگل- فرک(تولک تپه سی)- نوبهار-کریان- تجره(تپه تجره)- جلایر(قلعه جلایر)- (قیز قلعه)حسن آباد- ساوه و قزوین |
7 | تفرش (فم و طرخوران)- کبوران- بازرجان- تجره-زرجین- شولک- جورقین- کهلو- نوبران و استان همدان |
8 | تفرش- دینگرد- طراران- نقوسان- فسنگان- جفتان- کوره- قره جقیه- به سمت کمیجان و نوبران همدان |
9 | تفرش- کهک-سرآبادان- انجیله- نویس(قلعه و آتشکده نویس)- قاهان- آوه |
10 | تفرش- گندم کوه- توس نوذر- خرازان- خانک- جلایر –قیز قلعه- حسن آباد - ساوه |
11 | کمیجان- خنجین-فردقان(آتشکده فردقان)-کوره(پل دختر کوره)- حشه-تیزرآباد-تجره- دربر- جلایر- قیز قلعه-حسن آباد- ساوه |
12 | کمیجان-میدانک- کوره(پل دختر)- قرجقیه-حشه- فلوجرد- بازرجان یا قرجقیه- گزاوند- کهلو – نوبران و مناطق همجوار |
13 | آشتیان- گرکان- شهراب- سفید شعبان – نقره کمر- کوهین – تفرش |
عوامل موثر در شکلگیری استقرارها
عوامل مؤثر در شکلگیری استقرارهای ساسانی شهرستان تفرش را میتوان را به عوامل محیطی–جغرافیایی و عوامل انسانی گروه بندی کرد. عوامل عبارت اند از:
الف: دسترسی به منابع آب: استقرارهای دوره اشکانی و ساسانی در کنار رودخانه قره چای و شاخههای آن که دارای آب دائمی هستند، شکل گرفتهاند. همچنین قلعههای متعلق به این دوره در کنار چشمههای طبیعی آب ایجاد شدهاند. برای تأمین آب قلعه نشینان از تنبوشههای سفالی استفاده کردهاند. آثار و بقایای این سیستم آب رسانی امروزه در قلعه گندم کوه و توس نوذر قابل مشاهده است.
ب: ارتفاع زمین از عوامل دیگر مؤثر بر شکلگیری استقرارهای این دوره است. با توجه به ارتفاع زیاد و کوهستانی بودن شهرستان تفرش و محدودیت زمینهای هموار، محوطههای استقراری ساسانی در بخش غربی و زمینهای پست اطراف رودخانه قره چای مکان یابی شدهاند.
ج: دسترسی به زمینهای قابل کشت نیز از دیگر عوامل است. شهرستان تفرش با توجه به اینکه ناحیهای کوهستانی است و در متنهای تاریخی هم بارها اشاره شده این ناحیه باغ بوم بوده و کشت غلات محدود است. بنابراین محوطههای استقراری این دوره در کرانههای قره چای و در میان زمینهای رسوبی حاصلخیز برای قابل کشت غلات مکان یابی و شکل گرفتهاند.
د: از دیگر عوامل راههای بودهاند که از این ناحیه گذشته و ارتباط این ناحیه را با مناطق تجاری و اقتصادی و فرهنگی همجوار را ممکن میساختهاند. بررسی نشان میداد که در کنار عوامل جغرافیایی و محیطی این عامل انسانی یعنی راهها نیز تأثیرگذار بوده است. بیشتر این قلعه ها و محوطه ها در ارتباط و در کنار راههای باستانی مکان یابی شده اند(جدول2 و شکل16).
هـ: دیگر عامل دفاعی و حفاظت از راه هاست. برای نگهداری و حفاظت از راهها به ویژه در درهها و ارتفاعات کوهستانی قلعههای متعددی ساخته شده و بر آنها اشراف داشتهاند. این قلعهها علاوه بر جلوگیری از نفوذ دشمن به این ناحیه در سایر زمانها تأمین امنیت کاروانهای مالالتجاره یا زائران را بر عهده میگرفتهاند. نکته قابل توجه در ساخت این قلعهها این بوده به گونهایی مکان یابی شدهاند که تقریباً به هم دید داشته و در زمان بحران همدیگر را آگاه کرده و در واقع به صورت یکپارچه و هماهنگ کار میکردهاند. این قلعهها از جمله قلعه دختر طراران( قیز قالا)، سه گوش بازرجان، دربر، گاور قلعه جورقین، گاور قلعه زرجین، قیز قلعه و قلعه سلطان محمود کهلوی پایین، تپه قلای کهلوی بالا، قلعه توس نوذر، قلعه خرازان، ابره در، جلایر، محوطه حشه، نارنج قلعه جفتان، محوطه هفتان، قلعه بابالر و پل دختر(قیز کورپه سی) و میل راهنمای کوره هستند که مسیر و کرانه راههای اصلی ارتباطی ساخته شدهاند(شکل16-17).
شکل 17: پراکنش استقرارهای ساسانی شهرستان تفرش(از نگارنده).
نتیجه گیری
در دو محوطه یکی در تپه قلای کهلوی بالا که در دهانه یک معتبر کوهستانی ساخته شده که احتمالا ً یکی از دروازههای کوهستانی ورود به این منطقه بوده است و دیگری در مسیر تفرش به شهراب و در دامنه جنوبی کوه نقره کمر قرار دارد. سفالهای آلویی به دست آمده که مربوط به دوره مس سنگی میانی میباشد که نشان میدهد که در دورههای پیش از تاریخ و حتی دورههای بسیار پیشتر5 گروههای مهاجر برای دستیابی به نواحی جنوبی از این منطقه عبور میکردهاند و در این دره ماندگار نگشتهاند که یکی ازدلایل آن را شاید بتوان ارتفاع زیاد و سرمای سخت منطقه دانست. به این دلیل در این ناحیه با عدم وجود استقرارهای بلند مدت دوران پیش از تاریخی مواجه میباشیم. در حالی که در شهرستانهای همجوار مانند ساوه و کمیجان که ارتفاع کمتری دارند و شرایط مناسبتری برای جذب جمعیتهای کوچرو در پیش از تاریخ دارا میباشند. استقرارهای فراوانی شناسایی شده است. شاید اوج اهمیت تفرش را بتوان در زمان اشکانیان و به ویژه ساسانیان دانست که در این دوره تفرش به عنوان حلقه ارتباطی ایالتهای شمال به نواحی مرکزی و جنوب و شمال شرق و جنوب غرب نقش ایفا کرده است. همچنین این منطقه به علت صعبالعبور و غیر قابل دسترس بودن از هر نوع تعرض همیشه مامن و پناهگاه مطمئنی برای شورشیان و ناراضیان از دست دولتهای مرکزی و اعراب مسلمان که به داخل فلات ایران هجوم آورده بودند دانست و همچنین اینکه گروههای مذهبی از جمله زرتشتیان یا پیروان دیگر مذاهب از جمله تشیع و اسماعیلیان برای در امان ماندن از یورش، ظلم و جور خلفای عباسی و دیگر حکومتهای دست نشانده آنها به این منطقه مهاجرت میکردند که وجود امامزادههای متعدد در این شهرستان که مورد احترام مذهبی میباشند خود دلیل قاطعی در اثبات این مطلب است. قلعههای نظامی متعدد که بر روی کوههای گوجه کوه و کوه توس نوذر، دو برادران ساخته شده نشان دهنده اهمیت سوقالجیشی و استراتژیک و نظامی این منطقه در دورههای اشکانی و ساسانی است که تا اواسط سلسله صفوی و تا حدودی قاجار ادامه میباید. احتمالا ً این قلعهها در دورههای بعد از ساسانی توسط شورشیان و ناراضیان دوباره مورد استفاده واقع گردیدهاند که قلعه کهلوی سفلی(قیز قلعه یا قلعه سطان محمود) و تپه قلا کهلوی علیا از این قلاع هستند که هنوز اتاقهایی از آن پا بر جا میباشد. همچنین این قلعهها نشان بحران های متعددی بوده که در ادوار مختلف وجود داشته است.
بر اساس متون تاریخی بنای شهر تفرش به دوره ساسانی میرسد. در تاریخ قم از تعداد زیادی از روستاهای تفرش نام برده شده، که امروزه بسیاری از آنها برای ما ناشناختهاند. اگر بپذیریم که بسیاری از این روستاها بر بنیاد روستاهای دوره ساسانی و پیشتر بنا شدهاند. میتوان گفت که تفرش در دوره ساسانی مهم بوده است. چنانچه حسن قمی ضمن نام بردن از روستاهای این منطقه از راههای آن نیز یاد کرده است. بیشتر استقرارهای مربوط به دوره ساسانی در حاشیه رودخانه قره چای و در کنار راههای اصلی تفرش شناسایی شد که آنهم در بخش غربی شهرستان تفرش واقعاند. از دلایل شکلگیری این استقرارها علاوه بر دسترسی به رودخانه قره چای و اینکه کرانههای نزدیک قره چای نسبت به سایر نواحی تفرش دارای ارتفاع کمتری بوده و دسترسی به زمینهای حاصلخیز و قابل کشت نیز بیشتر از سایر نواحی آن است.
شهرستان تفرش از نظر جغرافیایی سرزمینی کوهستانی و صعبالعبور است. تردد و گذر از این شهرستان جز در معدودی بریدگیهایی طبیعی کوهستانی تقریباً سخت و بسیار دشوار است. بنابراین از گذشته این بریدگی محل عبور و مرور کاروانها و حرکت گروههای مختلف به نواحی همجوار بوده است چنانچه بیشتر راههای قدیمی نواحی کمیجان، فراهان و اراک و اشتیان امروزی به ساوه، ری و نوبران همدان و قزوین دیگر مناطق– به دلیل مسافت کمتر- از این منطقه میگذشته است. برای حفاظت و همچنین امنیت این راهها در دوره تاریخی و اوایل اسلامی(و دوره های بعدتر) در کناره این مسیرها قلعهها و سازههای نظامی متعددی بر بالای بلندیهای مشرف بر این راهها ایجاد شدهاند. این قلعههای متعدد علاوه بر اینکه نشان اهمیت سوقالجیشی و نظامی منطقه، شاید بازتابی از بحرانهای متعددی بوده که در دوره تاریخی(اشکانیان و به ویژه ساسانیان) و دوره بعد ساکنان این منطقه با آن روبرو بودهاند. چنانچه در دوره ساسانی این منطقه با شهر ری و قم و دیگر شهرهای ایالت جبال ارتباطات وسیعی داشته و در معادلات جغرافیایی و استراتژی نقش مهمی داشته و دیگر اینکه با یورش اعراب به ایران این منطقه جزو مناطقی بوده که میتوانسته از یورش و ویرانیها تا حدودی دور بماند. چنانچه ما در سفالهای این منطقه و معماری آن شاهد تداوم هستیم. در قرن5-7هـ.(میانی اسلام و دوره سلجوقی) با شکلگیری و گسترش اسماعلیان در منطقه، تفرش با توجه به وضعیت جغرافیایی آن بار دیگر مورد توجه قرار میگیرد. در این دوره در شهر تفرش بناهای متعددی از جمله مسجد ششناو ساخته میشود.
دیگر اینکه در مناطق همجوار وجود آتشکده فردقان(فردگان) برخی از راهها به این آتشکده که در متون تاریخی بارها از آن یاد شده و یکی از آتشهای مقدس زرتشتیان در آن نگهداری میشده، میل کوره و قیز کورپه سی در ارتباط و برای رفاه زوار این آتشکده، مکانیابی و ساخته شده است(بنگرید به جدول2).
1. آیتی، عبدالحسین(1321). هوگوی ایرانی (نخستین پرواز بشر). یزد: بی نا.
2. اعتماد السلطنه، محمدحسن خان(1367). مرات البلدان. با تصحیحات و حواشی و فهارس به كوشش عبدالحسین نوائی و میرهاشم محدث. تهران: موسسه انتشارات و چاپ نشر دانشگاه تهران.
3. ابن خردادبه، عبیدالله بن عبدالله(1371). المسالک و الممالک.ترجمه سعید خاکرند، تهران: موسسه فرهنگی حنفاء.
4. استرابو(1381). جغرافیای استرابو: سرزمین های زیر فرمان هخامنشیان. ترجمه همایون صنعتی زاده. تهران: بنیاد موقوفات ایرج افشار.
5. رهبر، مهدی(1382). کاوشهای باستانشناسی خورهه. تهران: انتشارات پازینه.
6. دارابی، حجت، اکبر عابدی، نصیر اسکندری و محمد علیزاده(1388). گزارش مقدماتی بررسی باستانشناسی شهرستان دلیجان، پژوهشهای باستان شناسی مدرس. سال اول، 2، 111-129.
7. دفتری، فرهاد(1375). تاریخ و عقاید اسماعیلیه. ترجمه فریدون بدرهای. تهران: انتشارات فروزان نور.
8. دهگان، ابراهیم(بیتا). تاریخ اراک. جلد1، اراک: انتشارات فرهنگ.
9. پوربخشنده، خسرو(1376). بررسی و شناسایی باستانشناسی آشتیان و تفرش علیا. بایگانی پژوهشکده باستانشناسی کشور (منتشر نشده)
10. كلايس، ولفرام(1354). گزارشهاي باستانشناسي در ايران. ترجمه مهندس سروش حبيبي، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
11. کریستین سن، آرتور امانوئل(1385). ایران در زمان ساسانیان. ترجمه رشید یاسمی، ویراستار رضا باغ بیدی، تهران: صدای معاصر.
12. عظيمزاده، هوشنگ(1352-1354). گزارشهاي بررسي و شناسايي شهرستان ساوه و زرنديه. سازمان ميراث فرهنگي استان مركزي(منتشر نشده).
13. علایی مقدم، جواد(1396). بررسی باستانشناسی شهرستان اراک و حوضه آبریز دریاچه میقان. تهران: پژوهشکده باستانشناسی.
14. علیزاده، عباس(1379). تئوری و عمل در باستانشناسی، تهران: انتشارات ارشاد اسلامی.
15. شیرزاده، غلام(1388). بررسی و شناسایی باستانشناسی شهرستان خمین. ادارۀ میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی.
16. شیرزاده، غلام(1386). بررسی و شناسایی باستانشناسی شهرستان کمیجان. بایگانی پژوهشکده باستانشناسی کشور (منتشر نشده).
17. سیفیفمیتفرشی، مرتضی(1361). سیری کوتاه در جغرافیای تاریخی تفرش و آشتیان. تهران: انتشارات امیرکبیر.
18. قمی، حسن بن محمد(1361). تاریخ قم. مترجم حسن بن علی قمی، مصحح جلالالدین تهرانی، تهران: انتشارات توس.
19. حاج سیاح(۱۳۴۶). سفرنامه حاج سیاح. به کوشش حمید سیّاح. به تصحیح سیفالله گلکار، تهران: بی نا.
20. حسنی، حمیدرضا(1382). مردمنگاری شهرستان تفرش. تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور(پژوهشگاه).
21. مارکوارت، یوزف(1373). جغرافیای ایرانشهر مبنی بر جغرافیای موسی خورنی. ترجمه مریم میراحمدی، تهران: انتشارات اطلاعات.
22. مستوفی قزوینی، ابی بکر حمدالله(1362). نزههالقلوب. به کوشش گای لسترنج، جلد ۱، تهران: دنیای کتاب.
23. موسوینیا، مهدی(1395). گزارش مقدماتی اولین فصل کاوش باستانشناسی تپه قلعه خلچان تفرش، گزارشهای شانزدهمین گردهمایی سالانه باستانشناسی ایران. تهران: پژوهشکده باستانشناسی ایران، 399-402.
24. موسوینیا، مهدی و شراهی، اسماعیل، مرتضایی، محمد(1401). سنت تدفین زردشتیان در سدههای میانۀ اسلامی بر اساس کاوش باستانشناسی در تپه قلعه خلچان تفرش. پژوهش های باستان شناسی ایران ، 33، 297 -320 .
25. نوراللهی، علی(1401). بررسی باستانشناسی استقرارهای دوره اشکانی حوضه آبریز قره چای شهرستان تفرش استان مرکزی. پژوهشهای ایران باستان، 4، 3-39.
26. نوراللهی، علی(1386). گزارش بررسي و شناسايي باستانشناختي بخش مركزي شهرستان تفرش استان مرکزی، جلد اول و دوم، آرشیو میراث فرهنگی و گردشگری استان مرکزی، منتشر نشده.
27. نوراللهی، علی، سارا علیلو(۲۰۱۶/ ۱۳۹۵). پژوهشی در بناهای آرامگاهی شهرستان تفرش. فصلنامه دیار. ۲، 30-70.
28. نوراللهی، علی(1397). بررسی باستانشناسی مساجد و تکایای شهر تفرش. فصلنامه رازان. 7، 93-112.
29. نوراللهی، علی(1399الف). بررسی باستانشناسی کاروانسرای خانک در مسیر کوهستانی تفرش به ساوه. فصلنامه ایران ورجاوند. سال3، شماره5، صص47-74.
30. نوراللهی،علی(1399ب). جایگاه و کارکردِ آتشکدۀ نویسِ تفرش از دیدگاه تاریخی و باستانشناختی. فصلنامه رازان، .13، 105-130.
31. نوراللهی، علی(1395). سنگ نگارههای یازلی چای، گندم کوه و زاغرم. فصلنامه دیار. ١، 85-113.
32. نوراللهی، علی(1391). مقايسه بناي ملاحسن كاشي با بناهاي آرامگاهي شهرستان تفرش در استان مركزي. فصلنامه فرهنگ زنجان، 34-35، 47-79.
33. نویسنده ندارد(1362). حدودالعالم منالمشرق الیالمغرب. به کوشش منوچهر ستوده، تهران: انتشارات کتابخانه طهوری. 141-141.
34. یعقوبی، ابن واضح(1382). تاریخ یعقوبی. جلد1، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
35. یعقوبی، ابن واضح(2536). البلدان، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب.
36. Banning, Edward B. (2002). Archaeological Survey (Manuals in Archaeological Method, Theory and Technique). New York: Kluwer Academic/Plenum Publishers.
37. Keall, E. J., and M. J. Keall. (1981). “The Qal’eh-i Yazdigird Pottery: A Statistical Approach.”, Iran, Vol. XIX, 33–80
38. Kennt, D. (2004). Sasanian and Islamic Pottery from Ras al-khaimah. Classifcation chronology and analyasis of trade in the western Indian ocean. Durham University.
39. Kiani, M. Y. (1982). Parthian sites in Hyrcania: The Gurgan plain. AMI, Erganz. bd. 9· Berlin: D. Reimer.
40. Kleiss, Wolfram (1999). “Der Chahartaq von Navis im Bergland von Tafresh”, in: The Iranian World. Presented to Ezat O. Negahban. Eds. by: A.Alizadeh, S. Malek Shahmirzadi, Y. Majidzadeh, Teheran, Nashr I Daneshgahi, 200-209.
41. Lecomte, Olivier (1987). La ceramique Sassanide, in Fouilles de Tureng Tepe I, (sous la direction de Jean Deshayes) 1. Les périodes sassanides et islamiques par Rémy Boucharlat et Olivier Lecomte, avec les contributions de Jean-Claude Gardin et Rika Gyselen, 93-121.
42. Priestman, Seth M.N. (2013). “Sasanian Ceramics from the Gorgan Wall and Other Sites on the Gorgan Plain,” In Sauer, E. W., Rekavandi, H.O., Wilkinson, T.J. et al. 2013: Persia’s Imperial Power in Late Antiquity: The Great Wall of Gorgan and the Frontier Landscapes of Sasanian Iran (British Institute of Persian Studies, Archaeological Monograph Series). Oxbow: Oxford, 447-534.
43. Ricciardi, Roberta Venco ( 1970). Sasanian Pottery from Tell Mahuz (North Mesopotamia). Mesopotamia (Turin, Italy),Vol.5-6, 428-482.
44. Schnyder, Rudolf (1975). keramik and glasfund vom takhte Suleiman. In Archäologischer Anzeiger, v. 1,180-196.
45. Trinkaus, Kathryn Maurer (1981). the Partho-Sassanian Northeast Frontier: Settlement in the Damghan Plan, Iran. a Dissertation in Anthropology of the University of Pennsylvania.
46. Trinkaus, Kathryn Maurer (1986). “Pottery from the Damghan Plain, Iran: Chronology and Variability from the Parthian to the Early Islamic Periods”. Studia Iranica. Vol. 15, No .1, 23-88.
47. Wenke, Robert (1975-76). “Imperial investments and agricultural developments in Parthian and Sasanian, Khuzestan: 150 B.C. to A.D. 640”. Mesopotamia. No. 10-11, .31-221.
48. Whitcomb, D.S. (1985). Before the Roses and Nightingales: Excavations at Qasr-i Abu Nasr, Old Shiraz. New York: Metropolitan Museum of Art.
[1] - معرب واژۀ روستاگ در پارسی میانه است. روستاگ در تقسیمات کشوری زمان ساسانیان به معنای دهستان بود.
[2] اهالي تفرش معتقدند كه در گذشته دور از اين كوه به عنوان انبار گندم براي سالهاي جنگ و خشكسالي و قحطي استفاده شده است و معتقدند كه انبار غلات در نوك مخروطي گندم كوه قرار داشته و گندم را با لولههاي سفالي(تنبوشه) به پائين منتقل ميكردند. علت دیگر نامگذاری این کوه نیز احتمالاً وجود قلعه با تأسیسات جانبی باقیماندۀ آن است(نوراللهی1395:102).
[3] به گفته اهالی بومی محل، این راه دارای پله کانی مارپیچ و یک دروازه ورودی با عرض حدود 2متر بوده است.
[4] -به هر روی تبرس- تپرش- تبرش، همه از ماده واحد روی ریشۀ تپور و با تبرک و تبرستان خویشاوندی دارد. تفرش ولایتی است از نواحیِ اراک که در بدوِ امر یعنی زمانِ پارسها جزوِ اصفهان و بعداً ضمیمۀ قم و در حینِ بنایِ اراک جزوِ این شهرستان و در دو سه سالِ قبل، خود مرکزِ شهرستانی شد. هرچه هست تفرش از مادۀ تپور نژاداً با شمالیها وابسته و از جهتِ مذهب، از قرونِ اولیه، شیعی مذهب بوده و بهطورِ یقین عدهای از بزرگانِ عالمِ تشیّع همچون ابوالحسن صاحبِ تفسیر و صاحبِ احتجاج هم منتسب به این شارستان بودهاند(حسنی1382: 48). در تاریخ قم نیز بارها از دستاندازی و یورشِ دیلمیان به این منطقه سخن میان آمده است(حسن قمی1361: 33-34).
[5] - در بررسی محوطه کوره در حاشیه قرهچای چندین ابزار سنگی متعلق به دوره پارینه سنگی میباشند(نوراللهی1401: 16،تصویر17).