An Examination of Sayyied Ahmad Khomeini's Views and Ranjnameh based on critical discourse Analysis
Subject Areas : History of Political Thought in Iranmansour Anbarmoo 1 , Fatemeh tabatabaie 2
1 - phd in politics at SRBIAU
2 - Associate Professor, Department of Islamic Mysticism, Imam Khomeini and Islamic Revolution Research Institute
Keywords: ", Critical Discourse Analysis", ", Sayyid Ahmad Khomeini", Third Line", Ranjanameh", Norman Fairclough", ,
Abstract :
Seyyed Ahmad Mostafavi Khomeini (1946-1995) is the son of Imam Khomeini, as one of the important political activists before and after the Islamic Revolution. Although he is well known as one of the first-hand sources of contemporary political historiography due his presence and activity during the struggle and exile and Imam's leadership, in research,, his opinions and political life are rarely mentioned. Administration Imam's Beit (house) during the exile, struggles, and establishment of the Islamic revolution, developments related to the imposed war, issues related to the dismissal of the deputy leadership and the writing of the Ranjnameh are among the turning points of his life. The issue of this research is why Ahmad Khomeini wrote the Ranjnameh. In the present study, an attempt is made to explain the text of Ranjnameh as one of the most important political letters in the history of contemporary Iran, using the approach of analyzing the critical discourse of Norman Fairclough and the role of Ahmad in the developments of the first decade of the Islamic Revolution. Using this approach, the base is processed and checked in the index. The findings of the research show Ahmad Khomeini, considering the political and social situation of Iran in the 1980s and variables such as Imam Khomeini's illness and the changes in power relations in the 1960s, tried to create a new political and religious meaning in the field by compiling the manifesto. In line with political identification, the reproduction of the ideological beliefs of the Islamic Revolution, the consolidation and organization of the public consent for the selection of the new successor of the leadership and the persuasion of the public opinion.
_||_
بررسی آراء سید احمد خمینی و متن رنجنامه براساس تحلیل انتقادی گفتمان
چکیده
سید احمد مصطفوی خمینی (1373- 1324) فرزند آیت الله خمینی از کنش گران مهم سیاسی در زمان پیش و پس از انقلاب اسلامی است. اگرچه ایشان بواسطه حضور و فعالیت در دوران مبارزه، تبعید و رهبری امام ، از منابع دست اول تاریخ نگاری سیاسی معاصر محسوب می شود، اما در پژوهش های صورت پذیرفته، کمتر به آرا و کیفیت حیات سیاسی وی اشاره شده است.مقاطع سیاسی برجسته شامل اداره بیت امام در زمانه تبعید، مبارزات و استقرار انقلاب اسلامی ، تحولات مربوط به جنگ تحمیلی، مباحث مربوط به عزل قائم مقام رهبری، نگارش رنجنامه و ابراز نقدهای سیاسی و اقتصادی در اواخر دهه 1360 از جمله نقاط عطف حیات سیداحمد محسوب می شوند.مساله اصلی این پژوهش فهم چرایی نگارش متن رنجنامه از سوی سیداحمد خمینی است.در پژوهش حاضر سعی بر این است که متن رنجنامه به عنوان یکی از نامه های سیاسی مهم در تاریخ ایران معاصر، با استفاده از رهیافت تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف مورد تحلیل و ناز این مجرا نقش سید احمد در تحولات دهه نخست انقلاب اسلامی تبیین گردد.بر این اساس با بهره گیری از این رهیافت،درونمایه رنجنامه پردازش و بررسی می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد سید احمد خمینی با توجه به وضعیت بیماری امام ، مناسبات قدرت در دهه شصت، مسائل جنگ و سایر تحولات سیاسی و اجتماعی، با تدوین رنجنامه سعی در ایجاد یک معنای نوین سیاسی و اعتقادی در ساحت سیاسی جامعه ایران در راستای هویت سازی ، بازتولید باورهای ایدئولوژیک انقلاب اسلامی و اقناع افکار عمومی در جهت تثبیت و سازماندهی رضایت عمومی برای انتخاب جانشین رهبری را داشت.
کلیدواژگان: سید احمد خمینی، خط سوم،رنجنامه، نورمن فرکلاف، تحلیل گفتمان انتقادی
مقدمه
نامههای سیاسی در تاریخ معاصر ایران جایگاه مهمی داشته و برای بیان مطالب عقیدتی، سیاسی و اجتماعی در ارتباط با وقایع عینی استفاده شده است.در دوره پس از انقلاباسلامی نیز، استفاده از نامه برای بیان مواضع سیاسی ادامه یافت و گاهی با انتشار و ردوبدل شدن پاسخ نامه در فضای عمومی ، موجب رسوخ مباحثی از درون هسته قدرت به بیرون گردیده است. متن رنجنامه توسط سید احمد خمینی فرزند و مشاور امامخمینی در قالب نامه سیاسی خطاب به آیتالله منتظری کمی پس از اعلام رسمی برکناری وی از پست قائم مقامی رهبری در تاریخ 7/2/1368 نگاشته شد. تا پیش از انتشار عمومی، اگرچه در سطح کلی وجود برخی اختلاف نظرها در هسته قدرت قابل فهم بود، ولی درونمایه مباحث تا زمان انتشار این متن در عرصه عمومی علنی نگردید. از این رو، بررسی این متن در کنار حیات و آرای سیاسی سیداحمد، می تواند در تبیین برخی تحولات سیاسی دورانساز کمک شایانی نماید.چارچوب نظری برای بررسی جایگاه سید احمد خمینی در ایران پس از انقلاب ، مفاهیم، اصول و ابزارها در تحلیل گفتمان انتقادی به ویژه رویکرد نورمن فرکلاف1 است که یکی از منسجمترین رهیافتهای تحلیل گفتمان انتقادی است.در این پژوهش تلاش می شود رنج نامه در پرتو رویکرد تحلیل گفتمان بررسی و چگونگی کاربرد زبان برای اهداف سیاسی و اعتقادی و بازتاب ایدئولوژی و روابط قدرت تحلیل شود.
1-پیشینه پژوهش
در سطح آکادمیک، پژوهش های زیادی به موضوع آرا و فعالیت های سیاسی سید احمد خمینی و تحلیل رنجنامه اختصاص داده نشده است.مروری بر سابقه پژوهش نشان داد که یک پایان نامه در مقطع کارشناسی ارشد با عنوان «زندگی نامه سیاسی حاج سیداحمد خمینی»نوشته محمد رشیدی(1389) در پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی صرفاً با رویکردی توصیفی به موضوع پژوهش حاضر پرداخته است. وی در این پژوهش با مرور تحولات سیاسی ایران در انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی، زندگی نامه سیاسی،اقدامات و فعالیت های سیاسی سید احمد خمینی را مرور کرده است. همچنین پاره ای تک نگاشت ها و تقریرات در سطح ژورنالیک مانند «مصائب احمد» نوشته سرگه بارسقیان(1387)، «گشودن قفل تاریخ» اثر اکبر منتجبی(1386) و در میان کتب نیز باید به کتاب هایی نظیر «اقلیم خاطرات» تالیف فاطمه طباطبایی همسر سیداحمد خمینی، خاطرات سیاسی اکبر هاشمی رفسنجانی، علی اکبر ناطق نوری، محمدی ری شهری و گفت و گوهای برخی چهره های سیاسی اشاره نمود که به شکافت برخی زوایای شخصیتی و سوابق فعالیت های سید احمد خمینی در دوران مبارزات و استقرار جمهوری اسلامی پرداخته اند. فقدان پرداختن به موضوع نگارش رنجنامه به شکل تخصصی وهمچنین تفاوت در رویکرد روشی، از جمله نقاط تمایز این آثار با پژوهش حاضر است.
2-روش تحقیق
در این پژوهش تلاش شده است متن رنجنامه از رهگذر آرا و جایگاه سید احمد و سیر تحولات تاریخی، سیاسی و اجتماعی ایران پس از انقلاب اسلامی مبتنی بر نظریه تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف تحلیل شود. به نظر می رسد در مقام دستاورد، کاربست نظریه فرکلاف بر پژوهش حاضر در فراهم آوردن بستر فهم روابط میان قدرت و ایدئولوژی با تمرکز بر رسانه(اعم از نوشتاری،گفتاری وترکیبی) است.در این رویکرد، کردارهای گفتمانی به مثابه پیوند میان متن(رنجنامه) و جامعه(ایران) مورد درک قرار می گیرند؛ به این صورت که در یک رابطه دیالکتیکی ، متن و جامعه همدیگر را مورد تاثیر قرار می دهند و از هم تاثیر می پذیرند. نظریه فرکلاف متاثر از مکاتب زبان شناسی، هرمنوتیک و تحلیل گفتمان است و متفکرانی چون مایکل هالیدی2، آنتونیو گرامشی3،میشل فوکو4 و یورگن هابرماس5 نیز بر آرای او موثر بودند. (آقاگلزاده،1385، 26) نظریهی تحلیل گفتمان به صورت موثرتری بعد از دههی 1970 با رویکرد انتقادی وارد حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی گردید. (تاجیک،1379 ،24)
فرکلاف معتقد است فعالان حوزه زبان شناسی متون را از منظر تحلیل لغوی تحلیل می کنند و به تحلیل بینامتنی توجه بسیار کمی نموده اند.رویکرد سه مرحله ای(توصیف، تفسیر و تبیین) که توسط فرکلاف معرفی گردید،تجزیه و تحلیل گفتمان انتقادی را با ترکیب نظریهی زبان شناختی با نظریهی انتقادی- اجتماعی در دستور کار قرار داد. فرکلاف بر آن بود که مسائل زبانی از مسائل ایدئولوژیک مجزا و منفک نبوده و آنها باید در پرتو تجزیه و تحلیل روابط قدرت جامعه مورد مطالعه قرار گیرند.(فرکلاف،1379، 63) از این رو در سطح توصیف ویژگی های زبانی و دستوری استفاده شده در متن ، بررسی و ویژگی های زبانی مانند نوع جملات، تاکیدات، تشبیهات و استعاره در فرایند نام گذاری 6 و دیگر مولفه های زبان شناختی توصیف می شود.(آقاگل زاده،1385 ،35)در سطح تفسیر نیز فرایندهای موثر در تولید متن و استفاده از آن به عنوان یک عمل گفتمانی و ارتباط آن با گفتمان های دیگر بررسی و در سطح تبیین نیز، ارتباط میان متن و بافت اجتماعی ، سیاسی و فرهنگی بررسی خواهد شد تا تاثیر عوامل قدرت و دیگر عوامل سیاسی در ساختار و محتوای روشن شود. الگوی تحلیلی فرکلاف و روابط میان سطوح تحلیل متن (توصیف)، عمل گفتمانی (تفسیر) و عمل اجتماعی (تبیین) در نمودار زیر نمایش داده شده است:
عمل اجتماعی |
عمل گفتمانی |
|
عمل گفتمانی |
نمودار 1: الگوی سه بعدی تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف (فرکلاف،1379 ،86)
3-مبانی نظری
بخش نخست: زمینه و زمانه سید احمد
فهم فضای فکر و عمل سیاسی سید احمد خمینی، نیازمند چارچوبی نظری است که پوشش مناسبی به افکار،رویکردها و فضای اجتماعی و سیاسی زمانه ایشان دهد. تبیین نقش سید احمد در بیت امام یکی از مهم ترین مسائل مطرح در رابطه با وی بوده؛ به گونه ای که از نظر گروهی،ایشان توانایی تاثیرگذاری بر پیام ها و دستورات امام را داشتند( منتظری ،1386) در حالی که از نظر برخی دیگر، امام شخصیتی تلقین پذیر و قابل کانالیزه نبودند.(انصاری، 1383 و خامنه ای ، 1374) تحلیل فعالیت های سیداحمد در رابطه با اداره بیت امام نشان می دهد با توجه به شرایط سیاسی دهه نخست انقلاب و همچنین ضرورت تفکیک وظایف و قانونمند شدن آنها ، رویکرد ایشان عدم دخالت کلی در مسائل کشور و ضرروری ندانستن توسعه تشکیلات رهبری و حفظ حیطه اختیارات بیت بوده است.(انصاری،1392)
در زمینه جایگاه سید احمد در بیت امام خمینی می توان به رویکردی « میانه» استقلال تام و انفعال رسید؛ به این معنا که سید احمد نه دارای انفعال کامل و نه دارای اختیار و استقلال کامل در نگارش نامه ها و مواضع امام بوده است. برخی از اظهارنظرها در استناد به این ادعا وجود دارد.از جمله نظر آیت الله خامنه ای که برآن هستند:
«می خواهم این را عرض کنم که حرف های امام، مشورت های حاج احمدآقا نبود.اما از حاج احمد نیز استفاده می کردند. امام هم آدمی نبودند که تحت تأثیر عواطف قرار گیرند ... از مشورت حاج احمد آقا استفادهی بهینه را می کردند. یعنی چنین نبود که هر چه حاج احمد آقا می گویند، گوش کنند؛ بلکه مواردی اتّفاق افتاد که امام نظری داشتند و شاید خود ما هم خیال میکردیم این نظر را حاج احمد آقا به ایشان منعکس کردهاند. بعد خدای متعال مسائل را طوری پیش میآورد که می فهمیدیم نظر امام در این مورد چیزی دیگر است و نظر حاج احمد آقا به جز این بوده است. »(خامنه ای، 1374)
به منظور فهم دقیق تر از فعالیت های سیاسی سید احمد، دوره های تاریخی زندگی ایشان به دو دوره 1-همراهی با امام در تبعید و اداره بیت در زمان انقلاب و جنگ و 2-دوره پس از سال 1368 تقسیم شده است. اگرچه سابقه سیاسی سید احمد خمینی در دوره پس از انقلاب اسلامی برجسته تر شده ، اما نقش پذیری سیاسی وی به تدریج پس از حوادث 15 خرداد سال 1342 و مشخصاً در سال 1356 و به دنبال درگذشت سید مصطفی خمینی شروع می گردد و وجوه روشنی از خط مشی سیاسی و تحولات منتهی به تبعید و انقلاب اسلامی نمایان می شود.(طباطبایی،1390، 255 -240) در این دوره به شکل خاص، تمرکز سید احمد خمینی علاوه بر ایجاد شبکه روحانیت فعال انقلابی، ساماندهی مبارزات در داخل ایران از طریق ارتباط جریان های سیاسی، جمع آوری و ارسال وجوهات مردم برای امام و برقراری تماس مستقیم با مبارزان کشورهای اسلامی شامل پاکستان، عربستان سعودی ، عراق و نهضت مقاومت اسلامی فلسطین بود.( دعایی،1397) در واقع وی علاوه بر توجه به «حفظ جریان انقلاب اسلامی در مسیر صحیح » بر «ایجاد موازنه" میان گروه ها و احزاب در ارتباط گیری با امام» تاکید داشت.( موسوی لاری،1398) سید احمد به نوعی متولی کلان ارتباط نخبگان و جریان های سیاسی با امام و در جانب دیگر؛ مجرای انتقال پیام ها و توصیه های امام به بدنه قانونگذاری و اجرایی نظام و جامعه بود.یکی از مظاهر این رویکرد را می توان در خصلت بوروکراتیک نیافتن تشکیلات بیت رهبری و اداره سنتی آن بر مبنای نظر امام دانست.
الف) اداره بیت امام در دوران تبعید، انقلاب و جنگ
از منظر زمانی این دوره 12 ساله از سال 1356 تا سال 1368 را در بر می گیرد.فعالیت های نخست سید احمد برخلاف رویکرد پدر و برادر، صبغه ای غیر مذهبی و در فعالیت های اجتماعی و ورزش هایی چون کشتی، فوتبال و ورزش های باستانی بود. کنشگری سیاسی و مذهبی سید احمد با آنچه که وی «اشاره پدر» خوانده ، از سال 1342 آغاز و با درگذشت سیدمصطفی در آبان سال 1356 وارد فاز اجراییتر می گردد. این دوره از آن جهت تاریخ ساز است که سیداحمد در کانون رخدادهای مهمی چون مدیریت بیت امام در نجف و پاریس، بازگشت به ایران در بهمن 1357 و پیروزی انقلاب اسلامی؛ رقابت های سیاسی داخلی، وقوع جنگ هشت ساله و پذیرش آتشبس ، مساله جانشینی رهبر و نگارش رنجنامه را در بر می گیرد. جایگاه سید احمد در اتصال به امام و حضور فیزیکی در مبارزات ، زمینه مناسبی برای ارتباط با گروه ها و نیروهای مختلف سیاسی که از نظر وی « دارای بینش های مختلف ولی متحد در اصول و ارزش ها» بودند، فراهم آورد.( خمینی،1358، 1) وی همزمان با حضور در تبعید امام در شکل دهی به برخی اقدامات داخلی از قبیل تشکیل هسته های عملکردی و ارتباط با جریان های سیاسی و نخبگان مذهبی نظیر جلال آل احمد و علی شریعتی نیز نقش داشت.( دعایی، 1397) اگرچه باید اشاره کرد که سید احمد با افراد مبارزی که اقداماتی در زمینه مبارزات مسلحانه داشتند نیز ارتباط داشته و حمایت های مالی نیز از آنها صورت می داده است (امام جمارانی، 1392)
ب) دوران فراغ از سیاست عملی
این دوره پس از سال 1368 به تدریج آغاز و تا زمان مرگ ایشان در سال 1373 ادامه یافت. واگذاری تدریجی مسئولیت های سیاسی مانند عضویت در شورای عالی امنیت ملی،شورای عالی انقلاب فرهنگی، نقد عملکرد برخی جریان ها و نخبگان سیاسی ، دفاع از اقتصاد دولتی و تعاونی، تاکید بر بسط نقد و آزادی های سیاسی واجتماعی و اتخاذ رویکرد بازانگارانه در برخی مسائل مانند ادامه جنگ پس از آزادسازی خرمشهر در سال 1361 از مهم ترین فرازهای این دوره است. به طور مثال سید احمد برآن بود در سال 1361 پس از قضیه فتح خرمشهر، بهترین زمان برای پایان جنگ بود و نظر امام نیز جز این نبود.( خمینی،1374)
بخش دوم: تفکرات و آرای سید احمد خمینی
در این بخش تلاش می شود مهم ترین خطوط فکری و نظرگاه های سید احمد خمینی در ابعاد سیاسی و اقتصادی مرور و تحلیل گردد.یکی از مهم ترین موضوعات قابل طرح در ارتباط با آرای سیاسی سید احمد، تاثیرپذیری از افکار و ایده های عرفانی و فقهی امام خمینی و علی شریعتی به صورت مشخص در ایده «خط سوم» است.(امام جمارانی،1392 و علی حکمت،1390) به نظر می رسد در صورت بندی این مفهوم از سوی سیداحمد نباید از تاثیر مضامین عرفانی غفلت نمود. خط سوم، مفهومی است که شمس تبریزی در کتاب مقالات شمس معرفی کرده است.7 به ویژه آنکه علاقه سید احمد به عرفان و شمس تبریزی بر کسی پوشیده نبوده است؛ به طور مثال تاسیس رشته عرفان اسلامی در دانشگاه آزاد اسلامی که وی مدتی از اعضای هیات امنای آن بود، در نتیجه تلاش ها و توصیه های وی حاصل شد.
1-آرای سیاسی سیداحمد خمینی
با توجه به اتصال سید احمد به هسته اصلی قدرت، درک کنشگری وی در حوزه سیاسی و فکری اهمیت دوچندانی می یابد. به همین منظور در این بخش تلاش شده است با مروری بر مکتوبات و منشورات صادر شده از او، سرفصل هایی از آرای سید احمد طرح و مورد بررسی قرار گیرد.
صورت بندی جریان خط سوم
«خط سوم» ، مفهومی سیاسی-مذهبی ناظر بر حوزه تفکر و عمل سید احمد خمینی است. ایده «خط سوم» با درون مایه سیاسی از سوی سیداحمد خمینی برای نخستین بار در مجلس بزرگداشت علی شریعتی در سال 1360 طرح شد. سید احمد خمیر مایههای خطگذاری نوین را در افکار علی شریعتی می جست.( حکمت، 1390) شریعتی به لحاظ نظری مبدع رویکردی است که در آن علاوه بر نقد جریان حاکم (نظام سیاسی)، نقد روحانیت و سرفصل های مذهبی تشیع را به دلیل نگاه سنتی آن در دستور کار قرار داد؛ تا جایی که بر ایجاد یک جریان فکری فارغ از آنها نظر داشت.سید احمد نیز به تاسی از همین نگرش، برآن بود که «نگاه سنتی و متحجرانه به دین و انقلاب خطرآفرین است» و باید به خطی رسید که از افکار تندرو و افراطی و رادیکال جلوگیری شود. تا جایی که معتقد بود: «من بوی فرصت طلبی احساس می کنم.عده ای در انقلاب نبودند و حال که به نان و نوایی رسیدند، هر کسی را که با حرف شان واندیشه هایشان همخوانی نداشته باشد طرد می کنند. ما نیاز داریم یک خط سوم بوجود آوریم.»( همان)
در واقع این بحث با نقد عملکرد جریان های سیاسی آغاز و در ادامه به حوزه مذهبی نیز بسط داده می شود.سیداحمد با نقد دو جریان موسوم به «مکتبی و روشنفکر»، بر ضرورت ایجاد یک خط نوین با محوریت امام تاکید دارد. وی با بیان اینکه برخی جریان ها برای « برای عقاید مردم احترام نمی گذارند ، همه را غیر مسلمان می دانند و نهضت و خط خودشان را در خط امام جا می زنند»، بر ضرورت ایجاد یک عاملیت سیاسی و مذهبی نوین در جامعه سیاسی و مدنی ایران دهه 1360 تاکید داشت:
«عده ای هستند مکتبی که روی چشممان. عده ای هم هستند که مکتب را عنوان کرده اند و از آن می خورند.عده ای هم هستند اهل قلم و بیان و به اصطلاح روشنفکر که هیچگونه شناختی از جامعه ندارد و فقط مواظب هستند عقب نیفتد که خطرشان کمتر از دسته دوم نیست. من گفته ام و می گویم که باید به اسلام راستین توجه کرد و این دو خط که باطل است کنار گذاشت. خط سوم راستین و تنها راه نجات است را دنبال کنیم.خط سومی که امام راهبر آن است.»( خمینی، 1360)
-ترسیم نظام شورایی متخصص
سید احمد در سال 1358 در زمانه ای که مباحث مربوط به ارکان نظام جمهوری اسلامی و مجلس خبرگان قانون اساسی مطرح بود، بر اهمیت نقش متخصصین در اداره شورایی نظام سیاسی ذیل رهبری ولی فقیه تاکید داشت:
"ما شورای متخصص میخواهیم،باید مملکت را شورای متخصص اداره کند.تنها راه اسلامی حکومت ما هم همین است...ما میخواهیم مملکت شورایی باشد و یک فقیه که شرایطش را خدا معین کرده است."(خمینی، 1358، 1)
ترکیب این شورای متخصص شامل«یک نفر از بهترین اقتصاددانها، یک نفر از بهترین عالمان اجتماع، یک نفر از بهترین افرادی که مسایل فرهنگی مملکت را میداند،یک نفر از بهترین افرادی که مسایل نظامی را میداند با مدیتری ولی فقیه در نظر گرفته شده بود.از نظر وی نقش فقیه در انتخاب اعضای این شورا و عزل و نصب آنها حیاتی است:
«بنا به قانون خدا باید خبرهترین و متعهدترین و متدینترین افراد را انتخاب کند برای اینکه اینها به درد مسلمین میخورند.حال در راس این شورا که اداره مملکت بدست شوراست یک نفر باشد که اگر شخصی از این شورا خواست خیانت کند و آمریکایی بشود بتواند کنارش بگذارد.»(همان)
- نقد روحانی نماها
یکی از موضوعاتی که کمتر در آرای سیداحمد مورد اشاره قرار گرفته و متاثر از علی شریعتی و امام است، نوع رویکرد سید احمد در موضوع روحانیت بود .علی شریعتی در آثار و سخنرانی های خود به نقد ساختار سازمانی و فکری مذهب تشیع و روحانیت می پرداخت،از این رو نقد دین به صورت اجتناب ناپذیری همراه با نقد متولیان دین نیز بود. سید احمد نیز تلاش داشت با ارائه تفسیری مشابه شریعتی، بازتعریفی از اسلام ارائه دهد و روحانیت سنتی را از این منظر نقد نماید؛ به طور مثال با تاریخ نگاری مخالفت بخشی از روحانیت با امام در نجف از آنان به عنوان «آخوندهای بدجنس و متحجر» یاد می کند و اسلام حقیقی را اسلامی آزادیخواه، استقلال طلب و خوانشی می داند که «در ستیز با سرمایه دار زالوصفت» است. ( خمینی، 1368، 2)از این مجرا زمینه ای تاریخی برای نقد بخشی از روحانیون دوره معاصر به دست می دهد.
وی نقد فضای مذهبی و سیاسی کشور را نیز در دستور کار قرار می دهد و بر آن بود که «چون جو عمومی کشور مذهبی است، (عده ای)با یک ته ریش و تسبیح خود را مسلمان دوآتشه جا می زنند و به کار خودشان مشغول هستند.» (خمینی،1360)با همین رویکرد است که وی تلاش می کند مرزبندی اعتقادی با برخی روحانیون نزدیک نیز داشته باشد :
« من با موضع گیری های عموی عزیزم حضرت آیت الله پسندیده مخالفم... در حالی که شدیدا به ایشان احترام می گذارم ،باید مواظب بود تا کسی مطلبی گفت که مطابق میل ما نبود؛ او را منحرف و وابسته قلمداد نکنیم که این خطرناک است.«(همان)
- عنوان نمودن آیت الله منتظری برای پست قائم مقامی رهبری
به نظر می رسد یکی از جدی ترین اولویت های سید احمد خمینی، مساله تعیین جانشین برای رهبری در زمان حیات و معلول وضعیت سلامتی و بیماری امام بود. وضعیت ناپایدار جسمانی امام خمینی، سبب شد تعیین جانشین و قائم مقام در اولویت سید احمد قرار بگیرد؛ از این رو در سال 1358 پیشنهاد قائم مقامی آیت الله منتظری را به امام مطرح می نماید.(خمینی،1368 ، 8) ) با حفظ این رویکرد است که بلافاصله پس از منتفی شدن قائم مقامی آیت الله منتظری در فروردین 1368، سید احمد بر دو گزینه آیت الله خامنه ای و آیت الله موسوی اردبیلی به عنوان گزینه های رهبری تاکید نمود.( جبرائیلی، 1398 ،76)
-دفع استبداد مذهبی - سیاسی با تاکید بر جمهوریت نظام
بخشی از مهم ترین آرای سیاسی سیداحمد، معطوف به محوریت مردم در حکومت و انتخابی بودن ارکان سیاسی در نظام جمهوری اسلامی بود.( خمینی؛1375 ، 18) به نظر وی نظام جمهوری اسلامی یک « نظام مردمی» است و اگر مردمی بودن نظام به هر دلیلی مخدوش شود، تضمینی برای تداوم راه انقلاب نیست.(خمینی،1371 ،1) سید احمد خمینی همچنین طرح آزادانه دیدگاه ها و آرای مختلف را برای حفظ و بقای اصول اسیاسی ارکان نظام و انقلاب را ضروری می دانست. از منظر ایشان نظام جمهوری اسلامی با انتقاد رشد خواهد کرد و اگر از انتقاد چشم پوشی شود، «دریچه آزادی که یکی از اصول انقلاب و یکی از شعارهای خدشه ناپذیر انقلاب است» بسته می شود.( خمینی، 1375، 335)
سیداحمد فقدان نقادی در کشور را موجب بروز استبداد سیاسی و استبداد مذهبی در جامعه می دانست و برآن بود که تعطیل شدن انتقاد به بهانه تضعیف نظام جمهوری اسلامی در نهایت «کار را به جایی می رساند که مسئولی در منطقه ای از کشور عمل خود را عین اسلام و حرف خود را حکم اسلام دانسته و باورش شده که اسلام و انقلاب همان است که من مسئول فکر می کنم.»( خمینی،1375، 440 )سیداحمد تفاوت در دیدگاه های سیاسی و مذهبی را مجوزی برای اتهام زنی بر دیگران نمی دانست و معتقد بود که این مساله نباید منجر به طرح اتهام به افراد شود:
«من موضع گیری های اخیر برادرزاده ام (سید حسین خمینی) را قبول ندارم و مخالفم... این نباید موجب شود تا بدون هیچ دلیلی بگوییم ایشان به فلان گروه و دسته وابسته است.»(خمینی،1360)
دامنه نقد سید احمد خمینی البته منحصر به فضای سیاسی نبود و طیف گسترده ای از جریان ها و افراد را در بر می گرفت. به طور مثال وی از آنچه «حکومت لیبرال های مسلمان» که اشاره به مهدی بازرگان و جریان ملی -مذهبی ها بود انتقاد و از آنها با عبارت «خون دل امام» و «نوکران آمریکا» یاد می نمود.(همان) سید احمدخمینی همچنین با نقد و نفی «جریان چماق کشی» در کشور ، آن را در نزد برخی گروه ها نوعی« بینش سیاسی» ارزیابی می نمود که اگر نسبت به حل آن تلاشی صورت نگیرد، بر تمام کنش های جریان های سیاسی غلبه می کند. (سیداحمد خمینی،1359)
همچنین باید به صورت اجمالی به آرای اقتصادی سید احمد به عنوان یکی از مهم ترین نظرگاه های اندیشه او اشاره نمود که طبعاً تابعی از آرای سیاسی و تجربه زیسته وی بود. از جمله انتقاد از رشد سرمایه داری در کشور، ضرورت حل مسائل اقتصادی جامعه، رفع فاصله طبقاتی و تامین معیشت عمومی با استفاده از تعاونی ها بود.( خمینی، 1375، 521) وی به روشنی در مقابل الگوی سرمایه داری، از اقتصاد دولتی، گسترش تعاونی ها و توسعه اقتصادی مبتنی بر اقتصاد کشاورزی به جای اقتصاد صنعتی دفاع می نمود.(خمینی،1375 ، 510)
بخش سوم: تحلیل گفتمان انتقادی رنجنامه
در این بخش تلاش می شود با استفاده از چارچوب نظری پژوهش که رهیافت تحلیل گفتمان انتقادی نورمن فرکلاف است، گذر از چیستی توصیف متن به چگونگی و چرایی یعنی همان تفسیر و تبیین رنجنامه صورت پذیرد.
در این سطح به تجزیه و تحلیل متن مبادرت خواهد شد و خصوصیات رسمی و ظاهری در سطوح واژگانی و گرامری متن مورد توجه قرار میگیرد. برخی از مهم ترین موارد مطرح شده در این سطح عبارتاند از دسته بندی کلیات متن و کلمات، نوع واژگان و مفاهیم ( کلمات دارای بار ایدئولوژیک،متناقض ومتضاد.)، درخواست های موجود در متن (اصلاح، تغییر و ...) ، تشبیههای زبان شناختی و استعاره های پیدا و پنهان در متن، سوابق ادعاها و منابع متون ، کنشگری نگارنده از منظر(فاعل یا انعکاس) و فهم فضای متن از حیث سازنده بودن.
-عنوان متن
اولین نکته در این مرحله، بررسی عنوان رنجنامه برای متن است. انتخاب عنوان، آشکار کننده محتوای اعتراضی و موضع سلبی نویسنده در قبال رویداد مدنظر را نشان می دهد.موضع نگارنده در متن، صریح، بدون بیان تعارفات، غیر اصلاحی و تحکمی است. سید احمد ملاك نوشتن رنجنامه را امری متافیزیکی شامل «رضايت ح« معرفی و هدف از نگارش آن را «روشن شدن حقایقی» می داند که اگر بازگو نکند به اسلام و انقلاب و امام و مردم خيانت كرده است.( خمینی،1368، 6)
-تکرار واژگان
در محتوای رنجنامه، از منظر کمی، پرتکرار ترین واژگان در متن را می توان مخاطبان عام و خاص نامه نامید. در جدول زیر واژه و دفعات تکرار در متن آورده شده است:
واژه | دفعات تکرار |
امام/ امام مظلوم (اشاره به امام خمینی) | 270 |
حضرت آیت الله، شما،جنابعالی (اشاره به آیت الله منتظری) | 350 |
من، بنده، حقیر(اشاره به سیداحمد) | 452 |
منافق/منافقین/دشمنان/ضد انقلاب | 111 |
سید مهدی هاشمی | 136 |
سید هادی هاشمی | 70 |
مجموع واژگان متن رنجنامه | 17000 |
جدول1. کمیت تکرار واژگان در متن
گونه شناسی شخصیت های متن
حضور سید احمد و روایت وی از رخدادها، نه تنها به عنوان یک نگارنده و راوی ، حاشیه ای و کمرنگ نیست، اتفاقاً با حدود 8درصد حضور درمتن، محمل قدرتمند و موثری است برای هویت سازی و تعیین تکلیف نخبگان سیاسی از جمله آیت الله منتظری. این مساله را می توان در جدول زیر ، از منظر درصد حضور در متن رنجنامه فهم نمود.همچنین ترتیب سخن گویی و ورود شخصیت ها به رنجنامه و درصد حضور در متن توسط آنها به قرار زیر است:
شخصیت ها در رنجنامه | ترتیب ورود به متن | درصد حضور در متن |
آیت الله منتظری | 1 | 5.9/. |
حضرت امام خمینی | 2 | 4.5/. |
سید احمد خمینی | 3 | 7.6/. |
منافقین و لیبرال ها | 4 | 1.8/. |
سید مهدی هاشمی | 5 | 1.9/. |
سید هادی هاشمی | 6 | 1.1/. |
جدول2. ورود و درصد حضور شخصیت ها در متن رنجنامه
نام گذاری در متن
نام گذاری، فرایند تبدیل ساخت های زبانی مانند جملات به نام است.این فرایند سبب تقلیل در کلمات و پیچیدگی معنا می گردد. در متن رنجنامه ترکیباتی از جمله امام خمینی با صفاتی همچون «امام مظلوم و امام محرومان»، آیت الله منتظری با عناوینی مانند «حضرت آیت الله و ساده اندیش» و ساختارهایی مانند نهضت آزادی و لیبرال ها با نام «دشمنان مردم و انقلاب اسلامی» تحت این فرایند آورده شده است.
استعاره و تشبیهات متن
استفاده از تشبیه و استعارات، از جمله اجزای تحلیل گفتمان برای انسجام بخشی به متن است. در متن رنجنامه، به منظور تعیین مواضع تشابیه زیر به کار رفته است:
«آیت الله منتظري مانند ظرف شيشهای و امام، ظرف فلزي هستند که اگر به هم بخورند ايشان خرد میشود.» ( خمینی،1368 ،3)
روشن است ظرف فلزی بیانی از ماندگاری، استحکام و مقابله با دیگران بدون تحمل آسیب است، در حالی که ظرف شیشهای کنایه از شکنندگی، حساسیت و عدم مانایی در صورت مقابله و برخورد است.همچنین روایت تشبیه کنایه آمیز «افراد اطلاعات و بچههاي دادستاني» به مقدس اردبيلي8 از سوی آیت الله منتظری و رخدادهای حول عزل آیت الله منتظری از مقام قائم مقامی رهبری که سید احمد آنها را «واقعياتی تلخ تر از زهر« می خواند؛ برای تاثیرگذاری بر مخاطب و تعیین موضع نگارنده نامه و تعیین وزن شخصیت های موجود در نامه قابل اهمیت است.
نظام نوبت گیری9 در متن
یکی از عوامل انسجام بخشی در متون، نوبت سخن گویی است که رعایت ترتیب در این فرایند، موجب ایجاد نوعی نظم در شگل گیری گفت و گوها می شود.رنجنامه از نوع نامه های «بدون توقع پاسخ» است.چون نه تنها حاوی سوال مشخصی برای طلب پاسخ از مخاطب (آیت الله منتظری) نیست، بلکه نامه به گونه ای تدوین شده است که برای مسائل و پاسخ ها، سوالاتی از پیش فکر شده طرح و پاسخ های تفصیلی از زبان خود نگارنده تدوین شده است.
-طبیعی سازی و بنای عقلا
سه مفهوم ایدئولوژی، عقل سلیم و طبیعی سازی10 با یکدیگر ارتباط وثیقی دارند.طبیعی سازی راه ایجاد عقل سلیم است.ایدئولوژی ها تا آن حد تبدیل به حس ایدئولوژیک می شود که گفتمان هایی که شامل آنها هستند، طبیعی سازی شده اند. این امر به میزان قدرت گروه های صاحب قدرت در جامعه بستگی دارد.تکرار گزاره «ساده اندیشی» آیت الله منتظری به گونه ای است که می توان گفت از منظر سید احمد خمینی، این گزاره به صورت یک پیش فرض در نظر گرفته شده است.همچنین همان پنداری «ارتباط آیت الله منتظری با منافقین» و «ساده اندیش بودن آیت الله منتظری» با هدف طبیعی سازی این ارتباط و واقعی نشان دادن آن در متن نامه طرح شده است.
-کنشگری در رنجنامه
در تحلیل گفتمان انتقادی، فهم کنشگر11 از مهم ترین اجزای تحلیل متن است. چگونگی نمایش کنشگر در متن مهم است.کنشگر نقش فاعل متن را ایفا می نماید و هنگام بیان نقش کنشگر، چگونگی اشاره به آن(اشاره صریح یا غیر مستقیم) دارای بار ایدئولوژیک است. از این رو اگرچه در متن نامه ، آیت الله منتظری، به شکل روشن و مستقیم مخاطب قرار داده شده است، اما در برخی از گزاره ها با کنشگرانی مختلف همچون سید مهدی هاشمی، برخی روحانیون اصفهان، منافقین و لیبرال ها و حتی افکار عمومی روبرو هستیم. به طور مثال ارتباط با منافقین و مخالفت با خط امام ، به شکلی در متن رنجنامه آمده است که گویی عاملیت را نه به آیت الله منتظری بلکه به اطرافیان او شامل مهدی هاشمی، منافقین و لیبرال ها و تاثر از آنها لحاظ می نماید. (خمینی،1368، 12) از همین رو است که سیداحمد در ابتدای نامه ، منظور از نوشتن رنجنامه را نه «پذیرفتن تفكر و خط منافقين و ليبرالها» از سوی آیت الله منتظری، بلکه کنشگری را به «جريان توطئه گر طيف مهدي هاشمي» می دهد که با القائات خود، آیت الله را وادار به مواضعي غلط كرده و او را «آلت دست» قرار داده اند.)خمینی،1368 ،14)
به نظر می رسد هنگامی که انتقادات سید احمد از آیت الله منتظری به درجه بالایی و تندوتیزی می رسد، سیداحمد سطح کنشگری را در متن از خود اخذ و دیگرانی را وارد میدان عاملیت می نماید که در اینجا برخی روحانیون اصفهان (استان محل تولد آیت الله منتظری) بدون اشاره به اسامی آنها نقل شده است.همچنین یکی از برجسته ترین کنشگری های موجود در بین خطوط رنجنامه وارد کردن عنصر «افکار عمومی» و تلاش برای جهت دهی به آن است. تا جایی که سید احمد از نطق آنها اینطور استفاده می نماید:
«دوستدران شما كه روحانيون خوب و مردم و طلبههاي مخلص انقلابندهرگز حاضر نيستند امام و اهداف امام را رها كنند وشما را بگيرند، يعني شما را بخاطر امام دوست دارند.» (خمینی،1368، 12)
-تناقض های متن
منظور از متناقض بودن متن در اینجا، این است که واژگان متضاد از سوی افراد متفاوت در متن دیده می شود.نمونه هایی از برجسته ترین تناقضات ترسیم شده در متن توسط نگارنده به منظور تاثیرگذاری بر خوانندگان و شفافیت در مواضع در جدول زیر آورده شده است:
تناقضات در متن | |
امام خمینی | آیت الله منتظری |
مخالف لیبرال ها | موافق لیبرال ها |
ظرف فلزی | ظرف شیشه ای |
مخالف منافقین | موافق منافقین |
2-تحلیل سطح تفسیر( سطح گفتمانی)
در این مرحله تفسیر و تحلیل متمرکز بر ارتباط مابین متن و تعامل دادههای غیر متنی است. در این مرحله به اجتماعی شدن و برساخته شدن متن توجه میگردد و ارتباط شیوههای اجتماعی با متن مشخص میگردد و نقش عوامل اجتماعی در شکل گیری و تداوم متن و یا نقش متن در تداوم و شکل گیری عوامل اجتماعی مورد توجه قرار میگیرد. همچنین عوامل برون متنی موثر بر تفکر نگارنده و تولید کنندهی محتوا نیز مورد نظر است و نگارندهی متن به عنوان یک عنصر فعال، شناسایی می شود. از مهم ترین موضوعاتی که در سطح تفسیر بررسی می شود، موضوعاتی نظیر انسجام، جان مایه متن، بافت موقعیتی و بینامتنیت است.
رنجنامه متنی است در قالب نامه خطاب به آیت الله منتظری که در روزنامه های رسمی در تاریخ 26/2/1368 منتشر شد؛اگرچه تاریخ نگارش نامه به تاریخ 7/2/1368 بر می گردد. این متن در واقع دفاعیه ای است از تصمیم امام خمینی مبنی بر برکناری آیت الله منتظری از پست قائم مقامی رهبری که در بطن آن مسائل دیگری از قبیل ارتباط با گروه های و جریان های سیاسی مخالف، عملکرد برخی نخبگان سیاسی و ... نهفته است.نگارش رنجنامه ناظر بر بیان دلائل عزل آیت الله منتظری از سمت قائم مقامی رهبری به عنوان یکی از رویدادهای مهم سال های آخر حیات امام در کنار وقایعی چون پایان جنگ،رقابت های سیاسی قابل تحلیل است.شرکت کنندگان در رویداد ارتباطی رنجنامه، که در گستره روزنامه های عمومی کشور نشر یافت، مردم، نظام سیاسی و نخبگان سیاسی هستند.اگرچه محتوای رنجنامه به شکل همگنی نقل شده ، بخش هایی وجود دارد که به سبب داشتن بار ایدئولوژیک ، به شکل متنوعی آمده است.تحلیل محتوای رنجنامه در این سطح نشان می دهد که رنجنامه ، نامه ای از جنس سیاسی و اعتقادی است.به نوعی تعیین کننده معیارهای انتخاب رهبری (عدم ارتباط با برخی گروه های سیاسی) و تشریح آینده سیاسی آیت الله منتظری در صورت ادامه وضعیت موجود از منظر نگارنده است. همچنین تعیین شاخص های رهبری آینده و تعیین خطوط کلی کیفیت تعامل با برخی گروه های سیاسی (مجاهدین خلق، نهضت آزادی و ...) در این نامه مشهود است.
-انسجام
رنجنامه شامل یک مقدمه کوتاه برای ادای احترام و برشمردن دلایل نوشتن نامه ، بدنه متن همراه با انضمام اسناد مربوطه (نامه امام،اعترافات مهدی هاشمی،اظهارات هادی هاشمی و...) و خاتمه نامه که جنبه تعیین تکلیف برای آیت الله منتظری و ارائه راهکار برای خروج از این وضعیت دارد.یکی از روش های ایجاد انسجام در متون و گفتمان ها استفاده از تکرار است.تکرار دارای نقش مهمی است که در تاکید معنایی برخی واژگان متن و در کانون توجه قرار دادن آن نمود می یابد.یکی از عبارات پرتکرار جمله »آيا شما سادهانديش نيستيد؟» خطاب به آیت الله منتظری است.این تکرار علاوه بر جنبه آگاهی رسانی به مخاطب، اهتمام سید احمد خمینی را در ابلاغ پیام اصلی و دال محوری متن که «ساده اندیش بودن» مخاطب نامه است، القا می نماید.
یکی از مهم ترین مفاهیم تحلیل گفتمان انتقادی در سطح توصیف ، استفاده از احساسات است. در متن رنجنامه در چندین مورد، حس علاقه به آیت الله منتظری از جانب نگارنده و امام خمینی آورده شده است. جملات تکمیلی مانند «حضرت امام پس از كنار گذاشتن شما ظرف چند ساعت، چندين بار گريستند» و یا «بارها فرمودند كه لحظهای از آقاي منتظري غافل نيستم» و «عمری عشق ورزیدن بنده به شما» در همین راستا قابل تحلیل است. ( خمینی،1368، 1)رنجنامه با جملاتی نظیر «بدون مقدمه و تعارفات معموله به سراغ اصل مطلب مي روم» و «معذرت ميخواهم كه قلمم گاهي تند ميشود چرا كه ما صراحت را از شما آموختهایم»، به دور از تکلف و دارای پیامی روشن است. کلمات و واژگان کاملا در خدمت معانی است و هدف از نگارش نامه «اداي دين به امام مظلوم» و «خدمت به مردم مشتاق و طالب حقيقت» عنوان می شود. به صورت کلی، جان مایه رنجنامه را می توان مجموع موارد زیر دانست:
1. ساده اندیشی آیت الله منتظری در اجازه به ورود افراد و جریان های غیر صلاحیت دار به حریم خصوصی قائم مقام رهبری؛
2. تبدیل شدن بیت آقای منتظری به پایگاه منافقین و برخی مواضعی دیگر؛
3. تلاش بی نتیجه امام خمینی برای اصلاح مسیر آیت الله منتظری؛
4. فقدان صلاحیت آیت الله منتظری برای رهبری جمهوری اسلامی ؛
5. برکناری
منابع و ارجاعات رنجنامه
مهم ترین منبع برای ادعاهای مطرح شده در رنجنامه نامه امام، اعترافات سید مهدی هاشمی و نامه های او به آیت الله منتظری و سید هادی هاشمی ،اسناد اطلاعاتی و خاطرات شخصی نگارنده است که سیداحمد از آنها برای آنچه «درك شيرين حقيقت» می نامد، كمك گرفته است.همچنین در زمینه دیگر گفتمان های طرح شده در متن رنجنامه می توان به به مسائل دیگری از جمله مباحث پبرامون کتاب شهيد جاويد12 ، مسئله فدك13 و قتل دكتر سامي14 اشاره می شود.وجود این مسائل در متن ، نشان از دامنه عمیق اختلافات نظری میان آیت الله منتظری و آیت الله خمینی عنوان شده است.
3-تحلیل در سطح تبیین (عمل اجتماعی)
هدف از مرحله تبیین در الگوی تحلیلی فرکلاف، بازگفت گفتمان به عنوان بخشی از یک فرایند اجتماعی است و اینکه گفتمان در روابط قدرت چه جایگاهی دارد.در این سطح ، سوالات شامل فهم روابط قدرت در سطح نهادی و اجتماعی وشناخت رویکرد گفتمان به حفظ روابط موجود قدرت یا تغییر است.
ایدئولوژی رنجنامه
بررسی محتوای رنجنامه نشان می دهد ایدئولوژی نفی، رویکرد غیرسازنده و معرفی ابعاد سلبی شخصیتی آیت الله منتظری از منظر نویسنده در اولویت نگارش قرار داشته است.
پیشنهادات و توصیه های رنجنامه
سید احمد در رنجنامه مجموعه توصیه های اصلاحی به آیت الله منتظری دارد.ایشان در جملاتی نظیر اینکه «معتقدم خداوند شما را هدايت و حفظ ميكند و از امام انشاء الله فاصله نمي گيريد» ، پیشنهادتی نظیر « دست نزدن به هيچ كار غير معقول» و «فاصله گرفتن از لیبرالها، منافقين و آخوندهای مرتجع» دارد.سید احمد در جای دیکری از متن، تناقض وضعیت فعلی را برای آیت الله منتظری به این صورت تشریح می نماید که به نوعی تعیین تکلیف آینده آیت الله منتظری از زبان افکار عمومی است:
«اگر از امام فاصله بگيريد و حتي اگر امام روزي به شما اخم كنند،آنها (مردم و روحانیون) نيز بي درنگ به شما اخم ميكنند و حاضر نيستند شماي بدون حب امام را تحمل كنند.» (خمینی،1368 ،17)
نتیجه گیری
تحلیل گفتمان انتقادی، لایه های زیرین معنای متن را با استفاده از عوامل بافت تاریخی، روابط قدرت، نهادها و فرایندهای اجتماعی و ایدئولوژیک آشکار می کند. نورمن فرکلاف تحلیل گفتمان را در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین بررسی و متن را در درجه اول حاوی کلیتی می داند که به آن وابسته است.سید احمد خمینی از شخصیت های مهم تاریخ معاصر ایران است و با طرح ایده هایی نظیر جریان خط سوم، نقد روحانی نماها جمهوریت نظام، نفی جریان چماق کش،بسط آزادی های سیاسی و اجتماعی برای مقابله با استبداد سیاسی و مذهبی و همچنین آرای اقتصادی در دفاع از گسترش تعاونی ها و مالکیت دولتی، نقش مهمی در تحولات سیاسی پس از انقلاب اسلامی داشته است. این نقش با تدوین رنجنامه، فضای کنشگری سیاسی سید احمد را به صورت فزاینده ای تحت تاثیر قرار داد؛ از این رو از اهمیت مطالعاتی بسیاری برخوردار است. از نظرگاه تحلیل گفتمان انتقادی ، بافت موقعیت تاریخی رنجنامه بیانگر این است که سید احمد با طرح جریان خط سوم و نگارش رنجنامه به دنبال ایجاد یک معنای نوین سیاسی و مذهبی در جامعه ایران بوده است. سید احمد خمینی با توجه به وضعیت بیماری امام، مناسبات قدرت در دهه شصت شمسی و سایر تحولات سیاسی و اجتماعی پس از جنگ تحمیلی، با تدوین رنجنامه سعی در بازتولید یک معنای ایدئولوژیک در بدنه سیاسی و ساحت عمومی جامعه ایران داشت. استفاده از عناصر الهی و اسطوره ای در رنجنامه نیز در راستای تبیین نقش سید احمد در هویت سازی سیاسی،اراده شکل دهی به رخدادهای سیاسی و تعمیم آنها به دوره معاصر بوده است.از این منظر نگارش رنجنامه به نوعی بازتولید باور در جهت تثبیت و سازماندهی رضایت عمومی و اقناع افکار عمومی در موضوع برکناری قائم مقام رهبری قابل تحلیل است.
منابع و مآخذ
1. آقاگل زاده، فردوس(1385) تحلیل گفتمان انتقادی،تهران،انتشارات علمی وفرهنگی
2. انصاری، حمید (1383) مهاجر قبیله ایمان؛ نگاهی به زندگی نامه یادگار امام حضرت حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی، تهران،موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)
3. انصاری،مجید(1392) ویژه نامه امین امام و امت، تهران،موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،30/6/1392
4. امام جمارانی،مهدی (1392) ویژه نامه امین امام و مردم، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،30/6/1392
5. بارسقیان، سرگه (1387) مصائب احمد، هفتهنامه شهروند،شماره 49
6. تاجیک،محمدرضا( 1379) گفتمان، مقالهها و خطابهها،تهران، نشر فرهنگ گفتمان،
7. جبرائیلی،سیدیاسر(1398 )روایت رهبری: مناسبات جمهوریت و اسلامیت در انتخاب ولی فقیه،تهران، نشر نسیم انقلاب
8. خامنه ای، سید علی(1374) گفتوگوی حجتالاسلام مسیح بروجردی با آیتالله خامنهای درباره حاج احمد آقای خمینی، 11/3/1374،قابل دسترس در https://farsi.khamenei.ir
9. خمینی ،سید احمد(1374) گنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی ، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
10. ---------(1358)مصاحبه با روزنامه کیهان، 24 مهر 1358
11. --------(1359)نامه به نمایندگان مجلس شورای اسلامی،منتشرشده در روزنامه اطلاعات، 28/11/1359)
12. ---------(1360)مصاحبه با روزنامه اطلاعات، 24/1/1360
13. ---------(1374) آیینه آفتاب، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
14. ---------(1374) مصاحبه با روزنامه جمهوری اسلامی،منتشر شده در 14/1/1374)
15. ---------(1375)مصاحبه منتشرشده ؛ سایت جمارانwww.jamaran.ir)
16. -------(1375) مجموعه آثار یادگار امام،2 جلدی، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی
17. -------(1368) رنجنامه به حضرت آیت الله منتظری از حضرت حجت الاسلام و المسلمین آقای حاج سید احمد خمینی ،تهران، نشر نینوا
18. دعایی،محمود(1397) مصاحبه با سایت خبری-تحلیلی خبرآنلاینwww.khabaronline.ir)
19. رشیدی،محمد(1389) زندگی نامه سیاسی حاج سیداحمد خمینی،پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد، پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
20. عارفی، حسن (1385)، طبیب دل ها؛خلاصه گزارش های طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و خاطرات تیم پزشکی،تهران،موسسه چاپ و نشر عروج
21. فرکلاف، نورمن (1379) تحلیل انتقادی گفتمان، ترجمه فاطمه شایسته پیران و دیگران، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات رسانه ها
22. طباطبایی،فاطمه(1390) اقلیم خاطرات، تهران،پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی وابسته به موسسه تنظیم ونشر آثار امام خمینی(ره)
23. کرباسچی،غلامحسین(1390)ویژه نامه امین امام و امت، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی،30/6/1392
24. منتجبی، اکبر(1386) خط سوم ایرانی از احمد خمینی تا کارگزاران سازندگی،هفتهنامه شهروند،تیر1386،ش6
25. منتظری، حسینعلی(1386) خاطرات، قابل دسترس در https://amontazeri.com
26. محمدبن علی شمس تبریزی(1369) مقالات شمس تبریزی ،تصحیح محمدعلی موحد، انتشارات خوارزمی
27. موسوی لاری، سیدعبدالواحد:مصاحبه با سایت خبری خبرآنلاین، 25/11/1398، www.khabaronline.ir)
[1] Norman Fairclough
[2] Michael A.K Halliday
[3] Antonio Gramsci
[4] Paul M. Foucault
[5] Jürgen Habermas
[6] Nominalization
[7] آن خطاط سه گونه خط نوشتی/یکی را او خواندی ولاغیر/یکی را هم او خواندی هم غیر/یکی را نه او خواندی نه غیر اوآن [خط سوم] منم! که سخن گویم/نه من دانم نه غیر من. برای اطلاعات بیشتر ر.ک به مقالات شمس تبریزی،محمدبن علی شمس تبریزی،تصحیح محمدعلی موحد(1369)، انتشارات خوارزمی
[8] عالم و فقیه مشهور شیعه ایرانی در قرن دهم هجری
[9] Turn-taking system
[10] Normalisation
[11] Agency
[12] تالیف نعمت الله صالحی نجف آبادي(1303-1385ش) که تفسیر نوینی از حرکت امام سوم شیعیان و واقعه کربلا ارائه کرد. آیت الله منتظری از جمله مدافعان مباحث این کتاب در زمان انتشار بود.
[13] در آن زمان از آیت الله منتظری نقل شده بود که مالکیت دختر پیامبر اسلام بر این مکان را قبول ندارد.برای اطلاعات بیشتر ر.ک به کتاب دراسات فی ولایت الفقیه، مجلد سوم،ص 329
[14] کاظم سامی (1313-1367) رهبر جنبش انقلابی مردم ایران(جاما) و نخستین وزیر بهداشت پس از انقلاب اسلامی در دولت موقت بود.