Reviewing and evaluating the translation of words with conflicting meanings in the Persian translation of the Holy Quran
Subject Areas :
1 - University of Qom
Keywords: translation, Conflict, Meaning, translation of opposites,
Abstract :
The topic of this research is the opposites in the Holy Quran and the importance of the research is that it deals with an issue related to the examination and evaluation of some special words of the Holy Quran and their meanings. The words that have been chosen because of their great importance in the field of translation, these words have a direct impact on the correctness and inaccuracy of the translation, and the result of their incorrect translation is damage that causes the transmission of Quranic concepts.This article is based on the research and evaluation of the translation of words which, as a result of wrong understanding and choosing the real meanings instead of them, can create differences and ambiguities in the translation and interpretation of the verses of the Quran.Choosing a correct and accurate meaning makes translation difficult for the translator and sometimes leads to problems in their translation.The present research has used the descriptive-analytical method along with the use of dictionaries and various interpretations and opinions of expert linguists and four selected Persian translations of the Holy Quran as examples of sources to investigate and evaluate these differences in this research.This research has reached the following results in examining and evaluating these words:Translators mostly translate the literal translation, some of which are contrary to the expected real meaning, and this means that the desired word in the text in which it is found cannot have another meaning.Sometimes translators translate with the meaning that according to interpretation Their existence is more likely, it has contradictions, and for this reason, it is observed that they do not mention the other meaning of this word. In the translation of some opposite words, translators refer to interpretations that have an interpretive aspect for more information on the meaning of the word.
القران الکریم 1- ابن الأنباري، أبو بكر قاسم بن محمد، الأضداد. بیروت، المكتبة العصرية، 1987م.
2- ابن فارس أبو الحسن أحمد بن زكريا، معجم مقاییس اللغه(متخير الألفاظ)، بيروت، دار الفكر، 1979م.
3- ابن منظور، أبو الفضل جمال الدين بن مكرم، لسان العرب. بيروت، دار صادر، 1414 هـ
4- أبو الطيب اللغوي الحلبي، عبدالواحد بن علي، الوافي بالوفيات والإبدال والأضداد. دمشق، مجمع اللغة العربية (بی تا).
5- أصمعي، أبو سعيد عبد الملك بن قريب بن علي بن أصمع، الأضداد، بيروت، دار الكتب العلمية- المطبعة الکاثوليکيه، 1912 م.
6- پاکستانی، صدرالأفاضل، مناهج التفسیر فی شبه القاره، 1404ق
7- جوهری، ابو نصر إسماعيل بن حماد، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، بیروت، دار العلم للملايين، 1987م. #3 8- حاجي خليفة، مصطفى بن عبدالله، كشف الظنون عن أسامي الكتب والفنون، بغداد، مكتبة المثنى، 1413 ه، 1992م.
9- رضایی اصفهانی، محمد علی، روشها و سبکهای ترجمه قرآن، قم، مركز بين المللي ترجمه ونشر المصطفي(ص)، 1391 ش.
10- رمضان، عبد التواب، فصول في فقه العربية، قاهرة، ، مكتبة الخانجي، 1980 م.
11- سجستاني، أبو حاتم بن سهل، الأضداد، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، 1430هـ.
12- سید الشریف المرتضی، تفسیر نفائس التأويل، بیروت، شركة الاعلمي للمطبوعات، 1431هـ.
13- سيبويه، أبوبشر عمر بن عثمان بن قنبر، الكتــاب، قاهره، نشر مكتبة الخانجي، 1408 هـ.
14- صیفور، امین، المشترك اللفظي في ترجمة القرآن الكريم إلى اللغة الفرنسية، قستنطنیه، جامه منتوری-کیه الاداب و اللغات، 2009م
15- طباطبایی، سيد محمد حسين، تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378 هـ.
16- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، بیروت، دار المعرفة، 1408هـ.
17- طبری، محمدبن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، 1412هـ.
18- فخر رازی، محمدبن عمر، التفسیر الکبیر(مفاتیح الغیب)، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، 1420هـ.
19- فراهيدي، الخليل بن أحمد. العين، ایران، مؤسسة دار الهجرة، 1409 هـ.
20- فیروز آبادی، مجدالدین یعقوب الشیرازی، قاموس المحیط. بیروت، دار الکتب العلمية، 1415هـ.
21- قرطبي، محمد بن أحمد أبو بكر فرج، الجامع لأحكام القرآن، قاهره، مكتبةالسلام العالمية، 1981م.
22- قطرب، أبو علي محمد بن المستنير، الأضداد، أردن، دارالعلوم، 1405 ه- 1984 م.
23- لبيد بن ربيعة(1962 م ). ديوانه. بیروت. نشر دار الکتاب العربي
24- لطرش، محمدلمین، لأضداد وترجمتها في القرآن الكريم إلى اللغة الفرنسية عند أبي بكرحمزة، الجزائر، رساله مجستیر، 2008م
25- مختار عمر، أحمد، علم الدلالة، قاهرة، دار عالم الكتب، 1992م.
26- مرقش الاکبر، عمرو بن سعد بن مالك بن ضبيعة بن قيس بن ثعلبة، دیوان المرقش، بیروت، نشر دار صادر، (بی تا)
27- منجد، محمد نورالدین، الترادف فی القران الکریم، قم، دار الفکر، ١٩٩٩ م.
28- وافي، علي عبدالواحد، فقه اللغة، قاهره، نهضة مصر للطباعة والنشر، 2004م.
سايتهاي اينترنتي 1- پایگاه اینترنتی ویکی نور fa. wikinoor. ir
2- پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهیsid. ir
3- جویشگر علمی فارسی علم نت elmnet. ir
4- سایت مبتعث للدراسات والاستشارات الاكاديمیة mobtath. com
5- persianpdf. com
بررسی و ارزیابی ترجمه واژگان داراي معناي متضاد در ترجمههای فارسی قرآن کریم
ساجد سبحانی 1
1. دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عرب، دانشگاه قم، ایران
چکیده:
وضوع این پژوهش، متضادها در قرآن کریم است و اهمیت تحقیق در این است که به موضوعی مرتبط بابررسی و ارزیابی برخی از کلمات خاص قرآن کریم و معانی آنها می پردازد. کلماتی که به دلیل اهمیت فوق العاده ای که در زمینه ترجمه دارند انتخاب شده اند این کلمات برصحت و نادرستی ترجمه تاثیرمستقیم داشته و نتیجه ترجمه نادرست آنها آسیب هایی است که به انتقال مفاهیم قرآنی می رساند.این نوشتار درپی تحقیق و بررسی و ارزیابی ترجمه واژگانی که در نتیجه فهم و انتخاب نادرست معانی حقیقی و بجای آنها می تواند اختلاف و ابهاماتی را در ترجمه و تفسیر آیات قرآن ایجاد کند.و این ابهام و احتلاف هم به دلیل گستردگی معنای این کلمات در انتخاب یک معنای صحیح و دقیق است که کارترجمه را برای مترجم دشوار می سازد وگاهی هم منجربه بوجود آمدن اشکالاتی در ترجمه آنها می شود.پژوهش حـاضر از روش توصیفی- تحلیلی همراه با استفاده از فرهنگ لغت و تفسیرهای مختلف ونظرات و آراء زبانشناسان صاحب نظر و چهار ترجمه منتخب فارسی قرآن کریم به عنوان نمونه منابع جهت بررسی و ارزیابی این اختلافات در این پژوهش بهره گرفته است. این پژوهش در بررسی و ارزیابی این واژگان به این نتایج رسیده است: مترجمان اکثرا ترجمه تحت اللفظی را ترجمه می کنند که برخی از آنها بر خلاف معنی واقعی مورد انتظار است و این بدان معناست که واژه مورد نظردر متنی که در آن واقع شده معنی دیگری برای آن قابل تصور نیست.گاهی ترجمه مترجمان با معنایی که طبق تفاسیر موجود احتمال آنها زیادتراست ، منافات دارد و به همین دلیل مشاهده می گردد که معنای دیگری را که این کلمه دارد ذکر نمی کنند.مترجمان در ترجمه برخی از واژگان متضاد،برای اطلاع بیشتر در معنای کلمه به تعابیری اشاره می کنند که جنبه تفسیری دارند
واژگان کلیدی کلیدی: قرآن کریم؛ ترجمه، تضاد معنایی؛ معنی؛ ترجمه اضداد.
Abstract:
The topic of this research is the opposites in the Holy Quran and the importance of the research is that it deals with an issue related to the examination and evaluation of some special words of the Holy Quran and their meanings. The words that have been chosen because of their great importance in the field of translation, these words have a direct impact on the correctness and inaccuracy of the translation, and the result of their incorrect translation is damage that causes the transmission of Quranic concepts.This article is based on the research and evaluation of the translation of words which, as a result of wrong understanding and choosing the real meanings instead of them, can create differences and ambiguities in the translation and interpretation of the verses of the Quran.Choosing a correct and accurate meaning makes translation difficult for the translator and sometimes leads to problems in their translation.The present research has used the descriptive-analytical method along with the use of dictionaries and various interpretations and opinions of expert linguists and four selected Persian translations of the Holy Quran as examples of sources to investigate and evaluate these differences in this research.This research has reached the following results in examining and evaluating these words:Translators mostly translate the literal translation, some of which are contrary to the expected real meaning, and this means that the desired word in the text in which it is found cannot have another meaning.Sometimes translators translate with the meaning that according to interpretation Their existence is more likely, it has contradictions, and for this reason, it is observed that they do not mention the other meaning of this word. In the translation of some opposite words, translators refer to interpretations that have an interpretive aspect for more information on the meaning of the word.
Keywords: translation; Conflict, Meaning: translation of opposites
1-مقـدمـه
1-1 بیان مسئله
قرآن کریم از گذشته تا به حال در ادوار مختلف از اهمیت ویژهای در بین مسلمانان برخوردار بوده است که این امر سبب آن شده که مکاتب و رشتههای علمی مختلفی در زمینهی تفاسیر و پژوهشهای قرآنی با سبکهای مختلف شکل گیرد که در این زمینه نیز درباره واژه شناسی عربی-قرآنی هم تالیفات زیادی به وجود آمده که به تفسیر و بررسی واژگان قرآنی میپردازند. از نگاهی دیگر چون قرآن یک کتاب آسمانی و حاوی برنامه سعادت بشر بوده، باید رسالت حقیقی آن به همه جهان رسانده شود. به همین دلیل مفسرین بر آن شدند که این کتاب را با ترجمه به زبانهای مختلف به تمام مسلمانان غیر عربی جهان نشر دهند تا مفهوم و مقصود کلام خدا را که در این کتاب آسمانی نهفته شده، به خوبی دریابند. از جمله این ترجمههای قرآنی، ترجمه به زبان فارسی بوده است که امروزه این ترجمهها در بین مسلمانان فارسی زبان بسیار با ارزش و مهم به شمار آمده به طوری که بسیاری از علوم واحکام دینی را از این ترجمهها، دریافت میکنند.
حال با توجه به گسترش ترجمههای قرآنی، این ترجمهها، گاهی با آسیبهایی روبر هستند، که بررسی و تحلیل آنها را ضروری مینماید. برخی از این اشکالات مربوط به قواعد عربی بوده و برخی از اشکالات دیگر در نتیجه بیتوجهی به ساختار کلمات رخ داده است که این امر نشانگر دشواری و سنگینی مقوله ترجمه قرآن کریم است که در این زمینه پژوهشگران و نظریه پردازان متعددی، بر اهمیت و جدی بودن این موضوع تاکید فراوانی کردهاند. در همین راستا، این پژوهش بر آن است تا به بررسی برخی از واژگان قرآنی بپردازد که بسیاری از مترجمان و مفسران، در تبیین و ترجمه آنها با با یکدیگر اختلاف داشتهاند. این نوشتار در پی تحقیق و بررسی و ارزیابی ترجمه کلمات دارای دو معنای متضاد است. واژگانی که نتیجه فهم و انتخاب نادرست معانی حقیقی آنها میتواند اختلاف و ابهاماتی را در ترجمه و تفسیر آیات قرآن ایجاد کند. و این ابهام و اختلاف هم به دلیل گستردگی معنای این کلمات بوده که انتخاب یک معنای صحیح و دقیق را برای مترجم دشوار میسازد. با توجه به اهمیتی که ترجمه در فهم قرآن دارد، بررسی وپرداختن به این موضوعات در ترجمه قرآن امری ضروری خواهد بود، چرا که خواننده ترجمه در هنگام قرائت ترجمه باید به نقاط قوت و ضعف ترجمه و اختلافهای موجود در آن پی ببرد و با مقایسه ترجمههای مختلف از نظر صحت و دقت در ترجمه کلمات و آیات قرآنی، به ترجمهای قابل اعتماد که معانی صحیح قرآن را نقل میکند، دست یابد.
پژوهش حاضر، به بررسی و ارزیابی ترجمه فارسی دو کلمه «بلاء و وراء» به عنوان نمونهای از واژگان متضاد در قرآن کریم پرداخته و سه محور را در برمیگیرد. محور اول به بررسی واژگان متضاد از لحاظ معنایی با استناد به کتابها و نظرات زبانشناسان صاحب نظر انجام میشود. محور دوم به بررسی این واژگان از جنبه تفسیری در آیات قرآن با استفاده ازکتابهای تفسیری میپردازد. محور سوم نیز به بررسی واژگان از لحاظ درستی و نادرستی ترجمه اشاره دارد.
2-1. سوالات پژوهش
1-آیا ترجمه صحیح واژگان متضاد در فهم قرآن امری ضروری است؟
2- آیا مترجمان مذکور، مراد و مفهوم اصلی واژگان متضاد را در ترجمه خود درست منتقل کردهاند؟
3- آیا احکام تفسیری واژگان متضاد در ترجمه آیات به صورت صحیح رعایت شده است؟
3-1. پیشینه پژوهش
از مهمترین تحقیقاتی که تاکنون درخصوص واژگان متضاد در قرآن انجام شده است میتوان به موارد زیر اشاره کرد
صیفور امین، المشترک اللفظی فی ترجمه القرآن الکریم الی اللغه الفرنسیه.
حماده محمدالحسینی، محمدحسن بخیت، اشکالیه ترجمه الاضداد فی القرآن الکریم الی اللغه الانجلیزیه.
محمد حسن ربانی، واژگان اضداد در قرآن. پژوهشهای قرآنی 1381 شماره 31 ویژه نامه قرآن و ادیان و فرهنگها.
محمد علي اسدتاش، بررسي كلمات اضداد در قرآن كريم. صحیفه مبین/ شماره اول/ 1388
ایوب امرائي، بررسی رویکرد لغت شناسان به کاربرد واژگان اضداد در قرآن کریم، فصلنامه علمی پژوهشهای ادبی- قرآنی، دانشگاه اراک، دوره 7، شماره 1، 1398.
بااین وجود، براساس جست و جوهای انجام شده کتاب و مقاله دیگری که در زمینه نقد و بررسی واژگان متضاد در ترجمههای فارسی قرآن کریم وجود داشته باشد، یافت نشد.
4-1. اهمیت موضوع
بررسی معانی واژگان متضاد در متون دینی و بویژه در قرآن کریم از اهمیت دوچندان برخوردار است به طوری که هر گونه اشتباه در این خصوص، صحت و درستی ترجمه را زیر سوال میبرد و نه تنها منجر به انحراف از معنا میشود، بلکه گاهی نیز معنای کاملا مخالف و متفاوت را منتقل میکند. در همین راستا میتوان گذرا به برخی از عواملی که باعث ترغیب انجام این موضوع شده است، اشاره کرد:
· بررسی و ارزیابی این واژگان چون مربوط به تفسیر و ترجمه کتاب قرآن است پس تدبر و تعقل در مسیر رفع ابهام این واژگان در این کتاب مایه شرف و افتخار است.
· واژگان دارای دو معنای متضاد از دلایل اختلاف مفسران و مترجمان است لذا بررسی آنها ضروری به نظر میرسد.
· ارتباط این موضوع با سایر علوم مانند زبان و بلاغت و احکام.
· به منظور شناسایی معانی صحیح واژگان دارای دو معنای متضاد در قرآن کریم.
5-1. اهداف پژوهش
هدف این پژوهش تحلیل و بررسی و ارزیابی این پدیده زبانی و قرآنی است که به تعدد معنا در زبان عربی و به ویژه قرآن منجر میشود. سپس مواضع موافق و یا مخالف زبان شناسان و آرای علمای تفسیر مورد توجه این پژوهش خواهد بود و در ادامه به بررسی و ارزیابی ترجمه کلمات متضاد معنایی در برخی از ترجمههای قرآن کریم به زبان فارسی اشاره خواهد شد.
6-1. روش و محدوده پژوهش
در این پژوهش به بررسی و ارزیابی نظری-توصیفی واژگانی پرداخته میشود که قبلا توسط زبانشناسان، از جمله واژگان متضاد محسوب شده و در کتب اضداد به آنها پرداخته شده است، در این تحقیق همچنین دلایل وجود و چگونگی پیدایش این واژگان بیان میشود. و مهمتراز همه این موضوعات که به آن پرداخته خواهد شد و موضوع اصلی این پژوهش به شمار میرود، بررسی و ارزیابی ترجمه واژگان متضاد در ترجمههای فارسی قرآن کریم است که در این زمینه از میان ترجمههای متعدد فارسی قرآن ترجمه محمد کاظم معزی، به نمایندگی از ترجمههای تحت اللفظی، ترجمه محمد علی رضایی اصفهانی به عنوان یک ترجمه وفادار، ترجمه ناصر مکارم شیرازی به نمایندگی از ترجمههای محتوایی و ترجمه سید محمد رضا صفوی به عنوان یک ترجمه تفسیری مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است.
2-ترجمه قرآن
ترجمه، وسیله مهمی برای برقراری ارتباط هر جامعه با جوامع دیگر است. و این موضوع با نگاه به آیات قرآن کریم و فرمودههای خدا که به ارتباط و تعامل با یکدیگر چه بصورت فردی و چه بصورت قومیتی و چه بصورت جامعهای سفارش فراوانی نمودهاند، واضح و مبرهن میگردد. همچنین از طریق آیات شریفه قرآن کریم روشن میشود که شناخت و دیدار و گفتگو با دیگری از نظر فکری و فرهنگی از جمله مواردی است که شرع اسلام به آن سفارش فراوانی نموده است. حال با نگاه به جوانب دیگر این موضوع دریافته میشود که هیچ پیام و یا نظری که مورد علاقه نسل بشر باشد، نیست مگر اینکه در آیه یا حدیثی از پیامبر وارد شده باشد. که به یقین این پیامها و نظریات به جهت ارتقای مقام انسان وکمک به او برای جانشینی خداوند در زمین بوده و راهنمای رسیدن به سعادت و کمال بشری است، و حال برای دریافت آنها برای اقوام و جوامع دیگر که زبان آنها چیزی غیر از زبان عربی بوده، این را لازم و ضروری میسازد که این پیامها به زبان آنها ترجمه گردد ودر اختیارشان قرارگیرد تا بهره لازم را از آن ببرند. و این اهمیت ترجمه در اسلام را جهت انتقال مبانی ودستورات آن به جوامع دیگررا نمایان میسازد. (رک، سایت مبتعث للدراسات والاستشارات الاكاديمية mobtath. com )
1-2 اهميت ترجمة قرآن
سیره مسلمانان در طول تاریخ اسلام بر ترجمه قرآن بوده است. و به همین منوال صدها ترجمه به زبانهای مختلف بوجود آمد. و این به آن دلیل است که بسیاری از مسلمانان صدراسلام در ایران و روم و حبشه و. . . زبان عربی را نمیدانستند و از این رو لازم بود که آیات قرآن برای آنان ترجمه شود، تا پیامها واحکام اسلام را بفهمند. حال با وجوداینکه زبان قرآن کریم، زبانی با معانی چندلایه وچندبطنی است که ازجنبههای اعجاز آن به شمار آید. اهمیت ترجمه قرآن کریم برای همه کسانی که طالب آشنایی وبهره وری ازاین کلام الهی هستند کاملاً معلوم میشود و اهمیت این امر هنگامی مشاهده خواهدشد که سختی ترجمه برخی واژگان و اصطلاحات کلیدی و فنی ازلحاظ ساختاری و مفهومی درقرآن کار ترجمه آنان را با مشکل مواجه کند. همچنین به دلیل اینکه فراگیری زبان عربی برای همه مسلمانان قابل دسترس نبوده و امری سخت و مستلزم زمان زیادی است. و دلیل دیگر اینکه فراگیری زبان عربی را در اصل آن کسی میتواند به صورت واقعی و کامل دست یابد که خود مسحور ادب و شعر و فصاحت آن باشد و این درحالیست که برای پی بردن به معانی و مفاهیم قرآن باید به زبان آن تسلط کامل داشته باشد تا بتوان پیامها و مفاهیم مقصود در آن را درک بکند و دلیل آن این است که اگرخود مسلمان باشند راه را برای آنها روشن و راه سعادت را برای آنان تبیین کند. و همچنین به آنها کمک میکند تا احکام و اخبار نهفته و مکنون در آن را دریابند و از حکمت و اسرار نهفته درآن بهره لازم ببرند. واگر غیرمسلمان باشند، شاید به وسیله آن هدایت شوند و تاریکی را که در آن زندگی میکنند برای آنان روشن و آشکارکند تاراه سعادت دنیوی و اخروی خود را که منتهای آن رسیدن به سرمقصود اصلی که همان تقرب به درگاه الهی است را دریابند. و همین امر موجب شده است که ترجمه قرآن کریم به زبانهای مختلف جهان همواره با گسترش علوم و ادیان مختلف شکوفایی چشمگیری داشته باشد و از اهمیت زیادی برخوردار باشد. به طوری که ترجمه این کتاب آسمانی را امری ضروری سازد.
2-2 مفهوم ترجمه قرآن
مطالعه و بررسی تعدادی از ترجمههای قرآنی این نتیجه را نمایان کرده است که بیشتر ترجمههای معانی قرآن کریم موجود در حال حاضر که به زبا نهای مختلف ترجمه شده است از روش ترجمه معنایی استفاده کردند. بنابراین، ترجمههای معانی قرآن کریم اصولا به الگوی ترجمه معنایی متوسل شدند و نمیتوانند از الگوی ترجمه ارتباطی و مفهومی پیروی کنند، و این موضوع بیش از یک دلیل مهم و اصلی نمیتواند داشته باشد و آن هم این است که هیچ ترجمهای نمیتواند مانند متن اصلی قرآن بر گیرنده تأثیر واقعی را بگذارد.
3-اضداد
هرعلمی اصطلاحاتی دارد که به عنوان مقدمه برای شناسایی جزئیات آن بکاربرده میشود. و بدون شک این اصطلاح درتسلط برفهم لغات و کاربردآنها نقش کلیدی دارد. ازجمله اصطلاحاتی که زبانشناسان در معنای زبانی خود به کاربرده اند، «الاضداد» یا همان واژگان دارای دومعنای متضاد است. همانطورکه مشاهده میشودتعاریف لغوی واصطلاحی بسیاری زیادی از زبانشناسان در مورد «الاضداد»بیان شده است که جامع ترین تعاریف لغوی درکتاب"لسان العرب"ابن منظورآمده است که وی در تعریف اضدا اینگونه بیان کرده است که«الضد كل شيء ضاد شيئا ليغلبه، والرجاء ضد اليأس، والموت ضد الحياة، والليل ضد النهار، إذا جاء هذا ذهب ذاك»که منظور وی این است «ضدیااضداد هرچیزی درمقابل ومخالف چیزی دیگربرای غلبه برآن»(ابن منظور، 1412هـ/1992م، ماده ضد، ج3، ص263)
ودر کتاب"قاموس المحيط"به این صورت تعریف شده است«الضد، بالكسر، والضديد، المثل والمخالف ضد»(فیروزآبادی، 1397هـ، ج1، ص307)
اما تعاریف اصطلاحی زیادی از اضداد وجود دارد که در نزد برخی از زبانشناسان متفاوت بوده است. ابوالطیب حلبی اضداد را اینگونه تعریف میکند«و اضداد جمع ضد است و در برابر هر چیزی که منافات دارد، مانند سفیدی و سیاهی، سخاوت و بخل، شجاعت و بزدلی، نه هر چیزی که با چیزی مخالفت کند. وتفاوت، کلی تر از تضاد است، زیرا همه متضادها متفاوت هستند، اما همه متفاوت تضاد نیستند»(حلبي، 1963م، ص120)
همچنین درکتاب"کشف الظنون"آمده است«تضاد در زبان بر دو معنای متفاوت و مخالف یکدیگر اشاره می نمایدو مراد دراینجا الفاظی است که اعراب برمعانی متضاد اطلاق میکردند، پس لفظ آنها به دو معنی متفاوت و مخالف هم منتهی میشود. »(حاجي خليفة، ، 1413 ه، 1992 م، ج 1، ص 115)
با نگاهی دقیق به این تعاریف میتوان دریافت که خلاصه ترین تعریف از «اضداد» را میتوان به این شیوه بیان کرد که اضداد در اصطلاح " آنچه با لفظ آن موافق است وبا معنای آن منافات دارد" تعریف میشود.
3-1 اضداد وانواع بیانی آن
«اضدد» را میتوان یکی از فروع مشترک لفظی دانست، و این بدان علت است که الفاظ عربی در گونهها وجنسهای مختلفی وجود و کاربرد دارند و این تعدد گونه و جنس در این الفاظ باعث شده است که بصورت شکلهای مختلف بیان شوند که این موضوع مهم را تعدادی از زبان شناسان مشهور زبان عرب بیان کرده اند که از جمله آنها سیبویه است که وی را جزو بارزترین نژادهای سخنور در میان عرب میدانند. وی اضداد را از لحاظ بیانی به چند شکل از گونههای کلامی تقسیم وتعریف میکند.
- تفاوت در لفظ و معنا که بیشترین رواج را دارد
- اختلاف در تلفظ و توافق معنا، مانند لیث و اسد
- توافق تلفظ و اختلاف معنا: مثل چشمه آب، چشمه پول و چشمه پول.
- توافق دو اصطلاح و تضاد معانی: مانند: الناهل للعطشان والذي شرب حتى روى
- همگرایی دو اصطلاح و معانی آنها: مثل الحزم والحزن، فالحزم من الأرض أرفع من الحزن،
- تفاوت دو اصطلاح و تقارب آن دو معنا مثل: مدحه إذا كان حيًا، وأبنه إذا كان ميتًا
- تقارب دو اصطلاح و اختلاف معانی مثل حرج إذا وقع في الحرج، وتحّرج إذا تباعد من الحرج.
(سيبويه، 1408هـ، ج 1، ص 2 )
3-2ویژگیهای متضاد بودن لفظ
زبانشناسان برای تبیین و روشن شدن ماهیت این الفاظ در نزد مخاطب شرایط و ویژگیهایی را برای این الفاظ درنظرگرفته اند و این موضوع را به این دلیل بیان نموده اند که به اعتقاد آنها هر لفظی با داشتن معنای مخالف نمیتواند در مجموعه الفاظ متضاد قرار گیرد و برای متضاد بودن شروطی را بیان نموده اند
-اولین شرط آن است که دو معنای متضاد کلمه اضداد در گفتار عرب ثابت شود و متغیرنباشد. برای مثال لفظ"زوج"است. که قطرب درباره این کلمه میگوید این لفظ جزو اضداد قرار داد زیرا این لفظ را میتوان به دو صورت گفت«زوج للاثنين، وزوج للواحد» یعنی دونفر زوج هستند و یک نفر هم میتواند زوح باشد یعنی برای کس دیگری( قطرب، 1984م، ص112)
-دومین شرط آن است که لفظ تضاد به خودی خود در دو معنای متضاد بکار رود بدون اینکه تغییری درساختار آن بوجود بیاید یا اینکه شکل دیگری به خود بگیرد که در این باب قطرب میگوید « بَدُن الرجل اذا عَظُمَ و سَمِنَ، بَدَّن تبدیناً إذا أسنَّ و ضَعُفَ »( قطرب، 1984 م، ص 138)
-شرط سوم آن است که یکی از دو معنی لفظ متضاد نباید تصحیف(تحریف یا تغییر غیر عمد) شده باشد.
(رمضان، 1980م، ص 341 )
3-3دلایل پیدایش تضاد معنا در زبان
دلایل پیدایش تضاد معنایی در زبان عربی به اموری بر میگردد که در دورانهای قدیم مردم آن زمان با آن در تکاپو بودند که با گذشت زمان این امور منجر به پبدایش ظواهری از جمله ظواهر تضاد معنایی در واژگان گشت که ازجمله این دلایل را اینگونه بیان میکنند.
-اختلاف گویشهای (لهجه) در زبان عربی
زبان شناسان میگویند یک کلمه در زبان عربی در بکار گیری آن دربین قبائل مختلف با لهجههای مختلف عربی گاهی دو معنا و یا حتی بیشتر به به حود گرفته است و در این بین ممکن است معانی بصورت متضاد بکار برده شوند مثلا کلمه"وثب"در نزد قبیله "مضر"بمعنی دست یافتن وبرخاستن بوده و در مقابل آن همین کلمه در نزد قبیله"حمیر" به معنی نشستن و کناره گیری بوده است. (وافي، 1962م، ص 192)
-معنای عمومی واژگان
زبانشانسان یکی دیگر از دلایل پیدایش تضاد در واژگان را موضوع عام بودن معنای اصلی این واژگان میدانند یعنی اینکه معنی اصلی واژه عام و کلی بوده و این عمومیت و کلیت که قابل تعدد در اقتباس معنایی بوده است سبب شده است که قبایل مختلف با گویشهای متفاوت نسبت به یکدیگر معانی دیگر برا ی آن واژه برگیرند که با همدیگر متضاد هستند. که بعنوان مثال کلمه" السدفه"درنزد قبیله بنی تمیم به معنای ظلمت وتاریکی استفاده میشود و در نزد قبیله"قیس"به معنای روشنایی و آشکاربکار برده میشود. ( ابن أنباري، 1998م، ص 116)
-برگرفته شدن واژه از دو ریشه
در زبان عربی گاهی برخی از واژگان از دو ریشه متفاوت و مخالف و متضاد هم برگرفته شده اند که این امرموجب شده است معنای این واژگان دو وجه مخالف را به خود بگیرند بعنوان مثال کلمه«هـجــد»در دو معنای مخالف و متضاد هم بکار میرود اول به معنای شب زنده داری و دوم به معنای خــواب که هرکدام از این دو معنای متضاد از یکی از ریشههای اصلی آن برگرفته میشود. در تشریح این کلمه گفته شده است معنای خواب آن از ریشه "هــدأ " بوده است که به معنای آرامش و سکون بوده و در مقابل آن معنای شب زنده داری از ریشه "جــدّ "بوجود آمده است که به دنبال آن اجتهاد بوده است. (عبدالتواب، 1980م، ص 343 )
-کـنـایه
زبانشناسان در پژوهشهای خود یافتند کنایه ازعوامل پیدایش واژگان متضاد بوده است چرا که در زبان کنایه هدف اصلی به سمت و سوی تغییر معنای واژگان گام بر میدارد که گاهی این امر منجر به تغییر و تبدیل دلالی معنا به مخالف آن و یا بهتر است بگوییم متضاد آن میشود. بعنوان مثال کلمه در جایی به معنای ادب دادن یا توبیخ کردن است ودر جایی دیگر به معنای تکریم و تعظیم بوده است. همانطور که خدای متعال درقرآن میفرماید{لِتومنوا باللهِ و رَسـولـهُ و تـُعَـزِرُوهُ و تـُّوَقِـرُوهُ و تُـسَبِّحوهُ بـُکـرَةً و أصیلاً}(فتح/9) که در این آیه مقصود از این کلمه تکریم و تعظیم بوده است. ( ابن أنباري، 1998م، ص 147)
-تغییر آوایی واژگان
برخی از واژگان درطول گذرزمان دچار تغییرات درشکل ظاهری و آوایی آنهاصورت گرفته است یعنی ممکن است که شکل آنها تغییر یا به حروف آنها اضافه یا از آن حذف شود و این تغییرات براساس قوانین آوایی بوده که همین امر منجر به تشابه برخی از این الفاظ با یکدیگر شوندو معانی جدیدی رابه خودبگیرند و در معنا متضاد یکدیگر شوند و زبانشانسان این موضوع را یکی از دلایل پیدایش واژگان متضاد شمرده اند. بعنوان مثال کلمه" لمقت" در نزد قبیله "قیس"به معنی نوشتن بوده است"لمقت الکتاب"و همین واژه در نزد بنی عقیل به معنی حذف و از بین بردن بکاربرده میشود که مشاهده میشود گاهی حرف"ل"را به حرف"ن"تغییر میدهند. ( وافي، 1962م، ص 192؛ عبدالتواب، 1980م، ص 315)
-مجاز و استعارة
زبان شناسان قدیم میگویند این واژگان ممکن است از انتقال کلمه ازمعنای آن به معنای مجازی دیگر برای اشاره به یک نکته بلاغی یا دلایل دیگری که با این موضوع مرتبط باشد بوجود آمده است. بعنوان مثال خداوند در قرآن میفرماید{نَسوا اللهَ فَنَسیَهُم}(توبة /67) که در این آیه فعل«فَنَسیَهُم»درمعنای اصلی خود بکارنرفته است ودلیل آن این است که اهمال ونسیان و فراموشی برای خداوند جایزنیست و در این آیه فراموشی و نسیان درباب استعاره بوده است که این عمل پاداشی مساوی در برابرعمل آنها بوده است بطوری که با آن برابری کند. ( وافی، 1962م، ص 189)
-بکار بردن یک صیغه صرفی در دو معنا
دربرخی از صیغههای صرفی درزبان عربی گاهی اوقات در دو وزن معنی میشوند یا اگر بخواهیم به طور واضح این موضوع را شرح دهیم میتوان گفت که برخی از کلماتی که مصدر هستند. قابلیت این را دارند که به دو گونه متفاوت ترجمه شوند. بعنوان مثال صیغه (فعول ) میتواند به دوگونه بکاربرده شود اول به صورت فاعل و دوم بصورت مفعول که همین عامل سبب پیدایش تضاد درمعنای این مصدر میشود مثلاکلمه"فجوع"از مصدر فعول را میشود بعنوان فاعل" فاجع"ومفعول"مفجوع" بکار برد و ترجمه کرد. (عبدالتواب، 1980م، ص 353)
هر آنچه که تا بدین جا ذکرشد بخش کوچکی از دلایلی که باعث پیدایش و رواج واژگان دارای دو معنای متضاد در زبان عربی شده، میباشد. اما باید یادآوری کنیم که با وجود رواج این واژگان و گسترش آن در زمینههای مختلف زبانی، هنوز بین زبانشناسان اختلاف بر وجود و عدم وجود آنها در زبان عربی وجود دارد. ولی با همه این بحث و جدلهایی که در این مورد بین زبانشناسان وجود داشته، امامشاهده میشود که در زمینه ی اثبات و انکار آنها، در کتب پیشینیان بابهایی درباره آن واژگان درصدر مولفاتشان وجود داشته و درباره آنها و چگونگی پیدایش و کاریرد آنها نظرات خود رابیان نموده اند.
4-3 آراء و عقیده زبان شناسان درباره اضداد
در پس این توضیحات ملاحظه میگردد که زبان شناسان در نظرات و آراء و عقاید خود در زمینه اضداد از دو جهت با یکدیگر اختلاف دارند اول در اثبات یا عدم اثبات آنها در کلام عرب و دیگری درکثرت یاعدم آن.
· منکرین اضداد
از زبان شناسان، گروهی وجود اضداد را به شدت انکار میکنند و آنها را به کلی باطل میکنند، که باتوجه به مطالب ارائه شده مشخص است که دلایل بیان شده این افراد در اثبات عدم وجود اضداد در آراء و عقایدشان متفاوت بوده است. زبانشناسان این گروه تمام سعی و تلاش خود را بر این امر نهاده اند تا همه واژگان اضداد را به گونه ای تفسیر کنند که آنها را از محدوده تضاد گفتاری و نوشتاری خارج کنند. که در رأس آنها میتوان به زبانشناسان پرآوازه عرب همچون ابن درستویه وثعلب وجوالیقی که از مشهورترین منکران وجود این واژگان هستند اشاره نمود
ابن درستویه دلیلی را بر نفی اضداد ارائه میدهد که در آن این چنین گفته است«زبان از جانب خداوند متعال وسیله امرو نهی و اجرا و ارتباط بوده است. و به دلیل اینکه وجود مشترک لفظی و اضداد موجب ابهام و غموض در کلام میشود پس میتوان نتیجه گرفت که این امر برخلاف حکمت خداوند استو موضوع دیگر این است که وظیفه اصلی زبان تفهیم و افشا کردن و بیان مقصود و مفهوم بوده است که وجود این واژگان در زبان این ویژگی را تباه و ازبین میبرد. » وی به دلیل این سخنان و دلائلی که به میان آورده است او را در گروه مشهورترین منکرین به وجود اضداد قرار داده اند. برخی از زبانشناسان این گروه استدلال ذهنی ساده ای را بیان کرده اند و گفته اند که دو معنای متناقض و متضاد نمیتوانند یک منشاء لفظی داشته باشند واین عقیده منسوب به ثعلبی بوده است. (عبدالتواب، 1980م، ص337)
· اثبات کنندگان اضداد
اکثر زبان شناسان عرب به اضداد آن در زبان عربی اقرار کرده اند. و در مقابل منکران آن بسیار بیشتر هستند و این واقعیت در کتابهای اشخاص زیادی که در این زمینه تالیفاتی داشته اند ذکر شده است همانند کتاب" علم الدلاله" دکتر احمد مختار عمر که وی در کتاب خود در این باره میگوید: «امّا کسانی که اضداد را ثابت میکنند، زیادتر از آن هستند که این پدیده را انکار میکنند». از جمله تایید کنندگان این پدیده میتوان به زبانشناسان پرآوازه ای هچون قطرب، اصمعی، سجستانی، ابن الانباری، ابوالطیب اللغوی وصاغانی و ابن الدهان و ابن فارس اشاره کرد. آنها در سخنان خود نظر منکران اضداد را نفی کرده و در مقابل آن در اثبات و تایید وجود اضداد در زبان عربی این گونه استناد میکنند که: " شنیدن اقوال گذشتگان و کلام آنها و نقل قول کلامی توسط افراد امانت دار و استناد به قول آنها قوی ترین استدلال است و آنها در ادامه سخن خود اینگونه بیان میکند که: اضداد از اعراب پشت سر هم نسل به نسل نقل شده است همان گونه که ترادف نقل شد. (مختار، 1992م، ص195)
4-بررسی و ارزیابی
با توجه به اهمیتی که ترجمه صحیح این واژگان در فهم قرآن دارد، بررسی و پرداختن به این واژگان در ترجمههای قرآنی را امری ضروری میسازد چون خواننده ترجمه در هنگام قرائت ترجمه باید به نقاط قوت و ضعف ترجمه موجود در آن پی ببرد و با مقایسه ترجمههای مختلف از نظر صحت و دقت در ترجمه کلمات و جملات قرآنی به بهترین و صحصیح ترین و دقیق ترین ترجمه ای که معانی صحیح قرآن را نقل میکند دست یابد.
این تحقیق و پژوهش بر آن است که کیفیت ترجمه این واژگان و آسیبهایی که گاهی ممکن است در پی انتخاب اشتباه معنای آنها در ترجمه فارسی صورت گیرد را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد که بیشتر مترجمین و مفسرین، در ترجمه این واژگان با اختلافات زیادی مواجه بوده اند. و نیز سبب آن شده است که اختلافاتی را در انتقال محتوا و مضمون اصلی آن واژگان به بار بیاورد. و این اختلاف پیش آمده به دلیل گستردگی معنای این کلمات بوده است که انتخاب یک معنای صحیح و دقیق را برای مترجم دشوار میسازد وهمین امرسبب شده است که اختلافاتی و همواره هم اشکالاتی در ترجمه آنها بوجود بیاورد.
روش عملی این تحقیق فقط در محدوده واژگان عربی_قرآنی بوده و سعی شده است که جهت روشن شدن معنای این واژگان نظریههای زبانشناسان و مفسرین مختلف زمان قدیم و جدید از آنچه که در آن اختلاف و اتفاق نظر دارند مورد بررسی قرار گیرند. ساختار تحلیلی را بر پایه و سبک توصیف و تحلیل واژگان از لحاظ معنایی بنا نهاده شده است که در این پژوهش تلاش شده است از ترجمهها و تفاسیر قرآنی مختلف استفاده گردد که در زمینه ترجمه واژگان متضاد سبکها و روشهای مختلفی را در ترجمه و تفسیر آنها بیان مینماید. در ادامه مطلب کار بررسی و ارزیابی این کلمات را در این ترجمهها به تفصیل انجام خواهد شد.
1-4 بـــلاء
قال الله تعالی{وَإِذْ نَجَّيْنَاكُمْ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ} (بقره/49)
§ محور اول معني كلمه"بــلاء"در كتب فرهنگ لغت و نظر زبانشناسان
- فراهیدی درکتاب"العین"خود مینویسد که"بلاء"در خیر و شر است و خدا انسان را در دو حالت مورد آزمایش قرار میدهد یکبار آزمایش درخیر و یکبار در شر (فراهیدی، 1409هـ، ج8/ص340)
- جوهری در کتاب"تاج الصحاح"مینویسد و"بلاء" آزمایشی در خیر و شر است(جوهری، 1978م، ج6/ص2285)
- واحدی ذکرکرده اس"بــلاء"اسم برگرفته از"البلو"است وبه معنای آزمایش وتجربه است(واحدی، 1994م، ج1، ص135)
· نظرات و آراء زبانشناسان
- اصمعی میگوید واژه"بــلاء"را میتوان از اضداد برشمرد. و در تصدیق گفته خود آیه{و نَبلُوَنَکُم بِالشَرِوالخَیرِفِتنَةً}(انبیاء/35) را بیان کرده است.وی همچنین گفته است"بــلاء"هم نعمت وبرکت است، و هم گرفتاری و مصیبت است. (اصمعی، 1912م، ص59)
- محمد نورالدین المنجد درباب تعریف وتوضیح معنای واژه"بــلاء"این چنین گفته که مشاهده میشود که خیر و شر تنها وسیله آزمایش است ودلیل بر گفته خود ر ابا ذکر این آیه تایید مینماید. {قالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُأَمْ أَكْفُرُ}(النمل/40). (منجد، ١٩٩٩ م، ص111)
§ محور دوم تفسیر کلمه"بــلاء"در تفاسیر قرآنی
- جامع البیان فی تفسیر القرآن
. طبری درتفسیر خود در باره این کلمه دراین آیه میگوید. مراد از این کلمه آنچه را که انجام دادیم در حق شما، از عذابی که فرعون شمارا در آن گرفتار کرده بود شما را نجات دادیم و این کا آزمایش و امتحانی بزگ بود از جانب پروردگار شما که این آزمایش وامتحان برای شما برکت و نعمت بود. ودرعبارت:{ بَلاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ} گفته شده است که مقصود برکت و نعمت است زیرا ریشه اصلی کلمه در زبان و اقوال اعراب امتحان و آزمایش است، که آن هم درحسن وقبح به کار میرود، زیرا امتحان و آزمایش ممکن است باخیروشر باشد. همانطور که خداوند تبارک و تعالی در قرآن میفرماید. {بَلَوْنهُمْ بِالْحَسَناتِ وَ اَلسَّيِّئاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ}(اعراف/168) (طبری، 1412هـ، ج1، ص212)
- تفسیر نفائس التأویل
امّا فرموده حضرت حق تعالی{وَ فِي ذلِكُمْ یلاء}اشاره به آنچه قبلاً ذکر شد دارد که در مورد نجات آنان ازبلا وعذاب است وبرخی ازعلمای تفسیر هم گفته اند که این آیه معطوف به آیه ماقبل خودش است{يا بَنِي إِسْرائِيلَ اُذْكُرُوا نِعْمَتِيَ اَلَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى اَلْعالَمِينَ}(بقره/47). وکلمه"بــلاء"دراینجا به معنی احسان ولطف است. و درآن شکی نیست که رهایی ایشان از انواع سختیهایی که خداوند برشمرده، برکت وخیرخواهی است بر ایشان. و بلاء دراقوال اعراب ممکن است خوب یا بد باشد. (شریف المرتضی، 1431هـ، ج1، ص414)
§ محور سوم ترجمه کلمه "بــلاء"در ترجمههای فارسی قرآن
- ترجمه محمد کاظم معزی(ترجمه تحت اللفظی)
و زمانی که شما را نجات دادیم از آل فرعون که روا میداستند بر شما شکنجه زشت. میکشتند به سختی پسران شمارا و زنده میگذاشتند زنان شمارا و در آن بود آزمایشی از پروردگار شما بزرگ(معزی، ص8)
- ترجمه محمد علی رضایی اصفهانی (ترجمه وفادار)
- [ياد كنيد]هنگامى را كه شما را از(چنگ)فرعونيان نجات داديم، در حالى كه شما را(با شكنجه و)عذاب بدى مى آزردند؛ پسران شما را سر مى بريدند؛ و زنان شما را زنده نگاه مى داشتند و در اين[ها]آزمايش بزرگى از[جانب]پروردگارتان بود(رضایی، ص8)
- ترجمه ناصر مکارم شیرازی ( ترجمه محتوایی)
(نيز به ياد آوريد) آن زمان كه شما را از چنگال فرعونيان رهايى بخشيديم؛ كه همواره شما را به بدترين صورت آزار مى دادند: پسران شما را سر مى بريدند؛ و زنان شما را (براى كنيزى) زنده نگه مى داشتند و در اينها، آزمايش بزرگى از طرف پروردگارتان برایتان نبود(مکارم شیرازی، ض8)
- ترجمه سیدمحمدرضا صفوی (ترجمه تفسیری)
- و به ياد آوريد هنگامى كه شما را از فرعونيان رهايى بخشيديم آنان پيوسته عذاب ناگوار به شما مى چشاندند پسرانتان را سر مى بريدند تا نسل شما را از بين ببرند، و زنانتان را براى كنيزى و خدمتگزارى زنده مى گذاشتند، و در اين ماجرا از جانب پروردگارتان آزمونى بزرگ بود(صفوی، ص8)
§ بررسی و ارزیابی
با توجه به معنی کلمه"بــلاء"در فرهنگ لغت و تفاسیری که قبلا ذکر شد این کلمه به معنی امتحان و آزمایش بصورت عام معنی میشود ولی این کلمه با توجه به اینکه در زبان عربی میتواند شامل دو معنای متضاد همدیگر باشد که اول، به معنی خیر که منظور همان نعمت خداوندی است و دوم به معنی شر که همان مصیبت و محنت خواهد بود پس آن را جزو واژگان متضاد یا همان اضداد قرار میدهند
با نگاهی به ترجمه آیه{ وَفِي ذَلِكُمْ بَلَاءٌ مِنْ رَبِّكُمْ عَظِيمٌ} که در ترجمهها ی مذکورآمده است روشن میشود که کلمه بلاء را به معنای آزمایش یا امتحان بزرگ ترجمه نموده اند و این معنا برای این کلمه معنای عام و بدون مفهوم اصلی بوده است و این در حالیست که ناگوارى و آزادى، هر دو وسيلهى آزمايش و تربيت هستند(ر. ک تفسیر نور، همان آیه). حال اما در بررسی و ارزیابی این ترجمهها اشکالی را که میتوان وارد ساخت این است که نوع آزمایش و امتحان را در ترجمه این آیه مشخص ننموده اند و فقط به ذکر معنی این کلمه به صورت آزمایش یا امتحان بزرگ بسنده کرده اند و این در حالیست که با توجه به اینکه این واژه جزو اضداد بوده است و حتما باید مفهوم مورد انتظار آن را در این آیه بیان نمود.و همچنین مشخص شود که خداوند از این کلمه منظور به گرفتاری بنی اسرائیل دارد که در زیر سلطه فرعون مصیبت میکشیدند یا مقصود نجات آنها از زیر سلطه فرعونیان است که توسط خدا انجام گرفت
حال با توجه به مفهوم و محتوای آیه میتوان دریافت که این امتحان بزرگ نعمتی از طرف خداوند بوده که خدا بنی اسرائیل را از زیر سلطه فرعون نجات میدهد و از آن با کلمه بلاء یاد میکند که مترجمان در ترجمههای خود این موضوع را اشاره ننموده اند و این را میتوان به عنوان نقص معنایی در ترجمه این کلمه که دارای دو معنای متضاد است به حساب آورد. چرا که این خطا سبب میشود که خواننده ترجمه را از مقصود و مفهوم اصلی این آیه و این کلمه دور میسـازد. زیرا کلمه بلاء در ذهن بیشتر مردم به آزمایش و امتحان در مصیبتها دلالت دارد و این موضوع سبب میشود که این کلمه در معنای دوم خود که خیر باشد ترجمه و معنا نشودو مفهوم مورد انتظار آن نادیده گرفته شود.
4-2 وراء
قال الله تعالی{ وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا }(کهف – 79)
§ محور اول: معني کلمه"وراء"در كتب فرهنگ لغت و نظر زبانشناسان
- جوهری درکتاب"صحاح تاج اللغه وصحاح العربیه"خوددرباب شرح کلمه"وراء"اینگونه نوشته است. و« وَرَاءَ بمعنى خَلْف، و قد يكون بمعنى قُدَّامٍ، و هى من الأضداد». یعنی کلمه "وراء" به معنی پشت سر است و به معنی در مقابل"جـلـو"هم میتواند باشد وجزو اضداد است و برای تصدیق کلام خود به دو مثال استناد میکند که اینگونه نوشته شده است«وَرَاءَكَ أَوْسَعُ لك. و هو تَأَخَّرْ». که دراینجا به معنی عقب و تاخر بوده
«و قوله تعالى: وَ كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ، أى أمامهم». یعنی در پیش روی آنها(جوهری، 1987م، ج6، ص2523)
- ابن فارس در کتاب"معجم مقاییس اللغه"خود در شرح و تبیین کلمه"وراء"اینگونه ذکر کرده است. معنای ظاهری این کلمه که به پشت سر معنا میشود ولی در این آیه مراد از "ورائهم"یعنی جـلـوی آنها بوده است پس به دلیل اینکه این کلمه این دومعنا را در خود دارد پس جزو اضداد است(ابن فارس، 1979م، ج6، ص104)
- ابن منظور در کتاب"لسان العرب"خود در شرح کلمه"وراء"اینگونه سخن به میان آورده است«والوراء جميعا، يكون خلف وُقدام»یعنی کلمه وراء به طور کل به معنی پشت سر و پیش رو است و در تایید کلام خود، بیت شعری در این معنا را ذکر میکند«ليسَ عَلَى طُولِ الحَياةِ نَدَم ومِنْ وراءِ المَرْءِ مَا يَعْلَم»(مرقش الاکبر، عصر جاهلی)«أَي قُدَّامُه الشّيْبُ والهَرَمُ»یعنی در پیش روی او پیری و سستی و کهولت است(ابن منظور، 1414هـ، ج15، ص 390)
· نظرات و آراء زبانشناسان
- أصمعيدر باب شرح کلمه"وراء"میگوید، که وارء هم به معنی پشت سر است و هم به معنی پیش رو و وی میگوید که کلمه وراء در آیه {وكان وراءهم}به معنی اینکه در پیش روی آنها حاکمی وجود دارد و در ادامه بیت شعری ازشاعر"سواربن مضرب سعدي"نقل میکند«أترجو بنو مروان سمعي وطاعتي وقوميتمیم والقلاص ورائِيا» که در آن کلمه"ورائیا"به معنی پیش رو بوده است. (اصمعی، 1912م، ص20)
- ابوحاتم سجستاني در باره معنی کلمه"وراء"اینگونه گفته است. کلمه وراء به معنی پشت سر میتواند باشد و هم به معنی پیش رو میتواند معنا شود. و وی آیه{وَكَانَ وَرَاءَهُمْ مَلِكٌ يَأْخُذُ كُلَّ سَفِينَةٍ غَصْبًا}را اینگونه معنا میکند" وكان أمامهم ملک یأخذ کل سفینه صالحه غصباً "همچنین در ادامه این شرح بیت شعری را از شاعر لبید بن ربیعه ذکر میکند که تاییدی بر سخن او است”أليس ورائي إن تراخت منّيتي لزوم العصا تحنى عليها الأصابع". ورائي يعني أمامي(لبیدبن ربیعه، دیوانه، ص57)(سجستانی، 1430ق، ص82)
- قرطبی در شرح کلمه"وراء"این چنین نوشته است کلمه وراء در اصل به معنای پشت سر است و در این جا بیشتر به معنای پیش رو است و معنی این آیه به این صورت است و در پیش روی آنها حاکمی وجود دارد که هر کشتی سالم را به زور میگیرد و از آنها میبرد (قرطبي، 1964 م، ج11، ص34)
§ محور دوم: تفسیر کلمه "وراء"در تفاسیر قرآنی
- تفسیر مجمع البیان
كلمۀ «وراء» به معناى پيش رو گرفته شده است. از ابن عباس نقل شده است كه اگر شاه غاصب، پشتسر ايشان بود، كشتى از خطر گذشته بود. پس معلوم مىشود درپیش روی ايشان بوده و خطر آنها را تهديد مىكرده است. (طبرسی، 1408هـ، ج15، ص112)
- تفسیر کبیر(مفاتیح الغیب)
مراد از آن این است" و كان أمامهم ملك يأخذ"و تفسیر آن این است که در پیش روی آنها حاکمی قرار دارد، و درک او این است که هر چه از تو غایب است از تو پنهان میشود و تو از آن پنهان میشوی هر چیزی که از شما غایب است، پشت سر شمااست، و یادر مقابل آن چیز و در پیش روی آن است. (فخر رازی، 1420هـ، ج21، ص489)
- جامع البیان فی تفسیر القرآن
"كانَ وَراءَهُمْ مَلِكٌ" یعنی در پیش رو و جلوی آنها فرمانروایی بود. قتاده میگویدمنظور جلوی آنها یا در پیش روی آنها بوده است همان طور که مشاهده میشود که خدای سبحان و تعالی میفرماید{ مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ} که منظور دربین دو دستان آنها یا در جلوی آنها است. (طبری، 1412هـ، ج16، ص2)
§ محور سوم: ترجمه کلمه"وارء"در ترجمههای فارسی قرآن
- ترجمه محمد کاظم معزی(ترجمه تحت اللفظی)
اما كشتى پس از آنِ بينوايانى بود كه كار مى كردند در دريا خواستم آسيبى بدان رسانم و بود پشت سر ايشان پادشاهى كه مى گرفت هر كشتى را به ستم (بيگارى) (معزی، ص302)
- ترجمه محمد علی رضایی اصفهانی (ترجمه وفادار)
امّا[آن]كِشتى، پس از آنِ بينوايانى بود، كه(با آن)در دريا كار مى كردند؛ و خواستم آن را معيوب كنم، در حالى كه آن طرفِ آنان سلطانى بود كه هر كشتى(سالمى)را به ستم مى گرفت (رضایی، ص302)
- ترجمه ناصر مکارم شیرازی ( ترجمه محتوایی)
اما آن كشتى مال گروهى از مستمندان بود كه با آن در دريا كار مى كردند؛ و من خواستم آن را معيوب كنم؛ (چرا كه) پشت سرشان پادشاهى (ستمگر) بود كه هر كشتى (سالمى) را بزور ميگرفت! (مکارم شیرازی، ص302)
- ترجمه سیدمحمدرضا صفوی (ترجمه تفسیری)
امّا آن كشتى، از آن بينوايانى بود كه در دريا كار مى كردند و معاش خود را از اين طريق تأمين مى نمودند من خواستم آن را معيوب كنم، زيرا در كمين آنان پادشاهى بود كه هر كشتى سالمى را به زور مى گرفت (صفوی، ص302)
§ بررسی و ارزیابی
بررسیها نشان داده است که اکثر زبانشناسان بر این اعتقاد هستند که واژه"وارء"جزو واژگان دارای دو معنای متضاد است. که معنای اول آن به پشت سر"خَـلـف"و معنای دوم آن به جـلـو"أمــام"اشاره دارد. مفسرین قرآن هم در ترجمه و تفسیر این کلمه به این اتفاق نظر رسیده اند که این کلمه در معنا دارای دو معنای متضاد با هم دیگر است که در اصل معنی پشت را میدهد ودر این جا به معنای روبرو است که مقصود و مفهوم در این آیه به «معنای خطری که انسان با آن روبرو است». (طباطبایی، تفسیر المیزان، 13/182)
حال با توجه به تفسیر و تعریفی که زبانشناسان و مفسرین از این کلمه داشته اند ترجمه آن در این آیه معنای ثانوی و متضاد آن منظور است که مفهوم و مقصود معنای جلو، روبرو یا پیشگاه آن بوده است. با این توضیحات صورت گرفته مشاهده میشودکه در برخی از ترجمهها ی فارسی متخب کلمه"وارء"در این آیه در معنای صحیح خود بکار نرفته است و به معنی پشت و گاهی به معنی آن طرف که معنای غریبی برای این واژه بوده است ترجمه شده است و در برخی از ترجمههای دیگر به صورت مفهومی و تفسیری معنا شده است و روشن است در ترجمههای صورت گرفته در تعریف این کلمه ی دارای دو معنای متضاد فقط بر معنای ظاهری"پشت"آن اشاره کرده اند و این در حالیست که این ترجمه، معنای عام این کلمه بوده است و مترجمان به معنای متضاد و ثانوی آن که در اصل در این آیه مراد و مقصود همان معنا بوده است به آن اشاره ایی ننموده اند. حال میتوان این گونه نتیجه گرفت که ترجمههایی که به معنای ظاهری لفظ "وراء" اشاره کرده اند دارای اشکال در ترجمه هستند و این به آن دلیل است که آنها با انتخاب این معنا غرض و اصل واقعی و مفهومی این آیه را بیان ننموده اند. و این یک نوع نقص و خطا و حتی میتوان گفت که یک انحراف معنایی و مفهومی درترجمه میباشد.
در پایان بررسی ترجمه این لفظ در ترجمههای منتخب که معنای پشت سر را برای کلمه"وراء" انتخاب کرده اند، باید دانست که اشکال موجود در این ترجمهها به دو دلیل است. اول این که به معنای متضاد لفظ اشاره نکرده اند و تنها به بیان یکی از معانی تضاد بسنده کرده اند و آن هم معنی ظاهری آن که پشت سر است و اشاره به معنای دیگر آن نداشته اند. دوم اینکه ترجمههای قرآنی با نظر زبانشنان و مفسرین معنای کلمه "وراء" منافات دارد چنان که اکثر زبان شناسان و مفسران معتقدند که منظور از کلمه"وراء"در این آیه جلو است.
5-نتیجـه گیـری
پژوهش حاضر با بررسی و ارزیابی ترجمه فارسی واژگان دارای دو معنای متضاد در قرآن کریم به این نتیجه رسید که در ترجمه های فارسی منتخب گاهی اشکالاتي در ترجمه این واژگان وجود داشته است .همچنین این پژوهش در کنار کار بررسی و ارزیابی ترجمه واژگان با جست و جوی مشکلات ترجمه اضداد در قرآن کریم به این نتیجه رسید که مترجمان قرآن با مشکلات زیادی درانتخاب معنای مناسب و صحیح برای این دسته از واژگان که مفهوم و مقصود مورد انتظار آنها را در آیه برساند ،مواجه بوده اند. این پژوهش همچنین با هدف روشن کردن مشکل ترجمه واژگان دارای دو معنای متضاد انجام شده است که در ابتدا جا دارد روش های ترجمه این واژگان را به دو روش خلاصه کرد .اول انتخاب یکی از معانی متضاد و اهمال معنی دیگر که این روش غالب در ترجمه ها بوده است و دوم انتخاب دومعنای تضاد باهم در کنار یکدیگر که این روش کمتر استفاده می شود . حال با این توصیف این نتیجه حاصل می شود که ترجمه واژگان دارای دو معنای متضاد در چهار ترجمه منتخب گاهی اشکلاتی دارد که مهمترین دلایل بوجود آمدن این اشکالات را در ادامه بیان خواهیم کرد .
- عدم وجود کلمه ای در زبان مقصد که به همان معنی در زبان مبدأ دلالت کند
- وجود چندین کلمه هم معنا در زبان مقصد در مقابل یک لفظ در زبان مبداء
- توجه به نقل معانی و مفاهیم اصل و اساسی و غفلت از معانی فرعی
- توجه و انتخاب رایج ترین نظر و آراء در تعریف معنای کلمات متضاد و غفلت از بقیه نظرات و آراء گفته شده در این زمینه
- عدم توجه و استفاده از نظرات و آراء زبانشناسان و مفسرین در باب معنا و مفهوم واژگان دارای دو معنای متضاد
- تاکید بر ترجمه کلمه به کلمه و تحت اللفظی این واژگان
- اختلاف دستور زبانی و لغوی بین دو زبان مبداء (عربی ) و زبان مقصد(فارسی)
- روش کار مترجم
در پایان مهمترین نتایجی که این پژوهش در طی کار بررسی و ارزیابی این واژگان و ترجمه فارسی آنها در قرآن کریم به دست آورد ، به شرح زیر است
· مترجمان اکثرا ترجمه تحت اللفظی را ترجمه می کنند که برخی از آنها بر خلاف معنی واقعی مورد انتظار است و این بدان معناست که واژه مورد نظردر متنی که در آن واقع شده معنی دیگری برای آن قابل تصور نیست.
· گاهی ترجمه مترجمان با معنایی که طبق تفاسیر موجود احتمال آنها زیادتراست ، منافات دارد و به همین دلیل مشاهده می گردد که معنای دیگری را که این کلمه دارد ذکر نمی کنند.
· مترجمان در ترجمه برخی از واژگان متضاد ، برای اطلاع بیشتر در معنای کلمه به تعابیری اشاره می کنند که جنبه تفسیری دارند
· با وجود کاستی هایی که در ترجمه بعضی از مترجمان در رساندن معنای تعدادی از کلمات متضاد وجود داشت، در بیشتر آنها به حقیقت اصلی و معنای صحیح آن که همان معنای تحت اللفظی آنهاست اشاره کرده اند و این همان چیزی است که هر آنچه را که در مورد محاسن ترجمه آنها ذکر شد تأیید می کند
· واژگان دارای دو معنای متضاد از دشوارترین مسائل معنایی برای یک مترجم است و شاید آنچه گاهی یک مترجم را وادار می کند که در کنار معنای تحت اللفظی ، معنای دوم کلمه را ذکر کند همین موضوع دشواری انتخاب یکی از دومعنای آن باشد.
· در ترجمه این وازگان ،ترجمه تفسیری توانسته است که معنای این واژگان را به شکل کامل تری بیان نماید زیرا همانطور که مشاهده می شود گاهی اوقات مترجم پس از انتخاب و اشاره مستقیم به یکی از دومعنا در ترجمه خود آن معنا را به عنوان معنای اصلی ، استفاده می کند. و ترجمه آیه را بصورت کامل همراه با ذکرتوضیحات تفسیری اضافی همراه می کند
منـابـع و مصـادر
القران الکریم
1- ابن الأنباري، أبو بكر قاسم بن محمد، الأضداد. بیروت، المكتبة العصرية، 1987م.
2- ابن فارس أبو الحسن أحمد بن زكريا، معجم مقاییس اللغه(متخير الألفاظ)، بيروت، دار الفكر، 1979م.
3- ابن منظور، أبو الفضل جمال الدين بن مكرم، لسان العرب. بيروت، دار صادر، 1414 هـ
4- أبو الطيب اللغوي الحلبي، عبدالواحد بن علي، الوافي بالوفيات والإبدال والأضداد. دمشق، مجمع اللغة العربية (بی تا).
5- أصمعي، أبو سعيد عبد الملك بن قريب بن علي بن أصمع، الأضداد، بيروت، دار الكتب العلمية- المطبعة الکاثوليکيه، 1912 م.
6- پاکستانی، صدرالأفاضل، مناهج التفسیر فی شبه القاره، 1404ق
7- جوهری، ابو نصر إسماعيل بن حماد، الصحاح تاج اللغه وصحاح العربیه، بیروت، دار العلم للملايين، 1987م.
8- حاجي خليفة، مصطفى بن عبدالله، كشف الظنون عن أسامي الكتب والفنون، بغداد، مكتبة المثنى، 1413 ه، 1992م.
9- رضایی اصفهانی، محمد علی، روشها و سبکهای ترجمه قرآن، قم، مركز بين المللي ترجمه ونشر المصطفي(ص)، 1391 ش.
10- رمضان، عبد التواب، فصول في فقه العربية، قاهرة، ، مكتبة الخانجي، 1980 م.
11- سجستاني، أبو حاتم بن سهل، الأضداد، قاهره، مکتبة الثقافة الدينية، 1430هـ.
12- سید الشریف المرتضی، تفسیر نفائس التأويل، بیروت، شركة الاعلمي للمطبوعات، 1431هـ.
13- سيبويه، أبوبشر عمر بن عثمان بن قنبر، الكتــاب، قاهره، نشر مكتبة الخانجي، 1408 هـ.
14- صیفور، امین، المشترك اللفظي في ترجمة القرآن الكريم إلى اللغة الفرنسية، قستنطنیه، جامه منتوری-کیه الاداب و اللغات، 2009م
15- طباطبایی، سيد محمد حسين، تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1378 هـ.
16- طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، بیروت، دار المعرفة، 1408هـ.
17- طبری، محمدبن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دارالمعرفه، 1412هـ.
18- فخر رازی، محمدبن عمر، التفسیر الکبیر(مفاتیح الغیب)، بیروت، داراحیاءالتراث العربی، 1420هـ.
19- فراهيدي، الخليل بن أحمد. العين، ایران، مؤسسة دار الهجرة، 1409 هـ.
20- فیروز آبادی، مجدالدین یعقوب الشیرازی، قاموس المحیط. بیروت، دار الکتب العلمية، 1415هـ.
21- قرطبي، محمد بن أحمد أبو بكر فرج، الجامع لأحكام القرآن، قاهره، مكتبةالسلام العالمية، 1981م.
22- قطرب، أبو علي محمد بن المستنير، الأضداد، أردن، دارالعلوم، 1405 ه- 1984 م.
23- لبيد بن ربيعة(1962 م ). ديوانه. بیروت. نشر دار الکتاب العربي
24- لطرش، محمدلمین، لأضداد وترجمتها في القرآن الكريم إلى اللغة الفرنسية عند أبي بكرحمزة، الجزائر، رساله مجستیر، 2008م
25- مختار عمر، أحمد، علم الدلالة، قاهرة، دار عالم الكتب، 1992م.
26- مرقش الاکبر، عمرو بن سعد بن مالك بن ضبيعة بن قيس بن ثعلبة، دیوان المرقش، بیروت، نشر دار صادر، (بی تا)
27- منجد، محمد نورالدین، الترادف فی القران الکریم، قم، دار الفکر، ١٩٩٩ م.
28- وافي، علي عبدالواحد، فقه اللغة، قاهره، نهضة مصر للطباعة والنشر، 2004م.
سايتهاي اينترنتي
1- پایگاه اینترنتی ویکی نور fa. wikinoor. ir
2- پایگاه مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهیsid. ir
3- جویشگر علمی فارسی علم نت elmnet. ir
4- سایت مبتعث للدراسات والاستشارات الاكاديمیة mobtath. com
5- persianpdf. com
6- سایت کتابخانه مدرسه فقاهتeshia. ir
7- سایت کتابخانه دیجیتال نور noorlib. ir
8- سایت کتابخانه المکتبه الشاملهshamela. ws
[1] sajedsobhani1366@gmail.com نویسنده مسئول