Examining the Empowerment of Justice in Saadi's Garden Based on Martin Seligman's Theory
Subject Areas : Psychology of Art and Literaturenaime omde ghiyasi 1 , kamran pashaei fakhri 2 , Parvaneh AdelZadeh 3
1 - Ph.D. Candidate Department of Persian Language and Literature, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran.
2 - Proffesor Department of Persian Language and Literature, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran.
3 - Proffesor Department of Persian Language and Literature, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran
Keywords: Keywords: Saadi's Garden, Martin Seligman, positive psychology, virtue of justice.,
Abstract :
Positive psychology is one of the newest trends in psychology that focuses on unique human capabilities and values to improve the quality of life. One of these capabilities, which is also the subject of the research, is the ability of justice, which has the virtues of fairness, equality, citizenship, loyalty, and leadership. One of the poets who has addressed these issues in his works is Saadi Shirazi. Saadi's Garden has virtues and capabilities, the recognition of which can have a significant impact on showing the capabilities of the virtue of justice. Accordingly, the purpose of this research is to investigate the ability of justice in Saadi's Garden from the perspective of Martin Seligman's six-fold theory. The present research was conducted using a descriptive-analytical method and was conducted in line with the research goal of investigating justice in Saadi's Garden, corrected by Gholamhossein Yousefi. The results show that many modern sciences, whose roots are sought in the nascent Western civilization, existed centuries ago in the treasury of Iranian-Islamic culture. According to Seligman's perspective, the capabilities of the virtue of justice in Saadi's Garden include: fairness, equality, citizenship, loyalty, and leadership. According to Seligman's perspective, the capabilities of the virtue of justice in Saadi's Garden include: fairness, equality, citizenship, loyalty, and leadership. According to Seligman's perspective, the capabilities of the virtue of justice in Saadi's Garden include: fairness, equality, citizenship, loyalty, and leadership. According to Seligman's perspective, the capabilities of the virtue of justice in Saadi's Garden.
- اسداللهی. خدابخش و برزگر ماهر. زینب (1403). بررسی تفکر مثبت در منطقالطیر عطار با تأکید بر الگوی مارتین سلیگمن. نشریه علمی سبک¬شناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب سابق). سال هفدهم. شماره چهارم. پی در پی 98. صص 47 ـ 66.
-پترسون، کریستوفر، سلیگمن، مارتین، (1395)، فضایل و توانمندی¬های شخصیت، ترجمه کوروش نامداری، تهران، یارمانا
-سعدی. مشرف¬الدین مصلح بن عبدالله (1384). بوستان سعدی (سعدی¬نامه). تصحیح: غلامحسین یوسفی. تهران: خوارزمی.
- سلیگمن، مارتین. (1388). فضایل و توانمندی¬های شخصیت. اصفهان. انتشارات یارمانا
-عمده غیاثی، پاشایی فخری، کامران، (1403)، مقالهای با عنوان «بررسی جلوهها و مضامین تمثیلی زندگی خوب بر اساس دیدگاه مارتین سلیگمن در بوستان و گلستان»، فصلنامه تحقیقات تمثیلی بوشهر، شماره 64.
-کار، آلان. (1391). روان¬شناسی مثبت. مترجمان حسن¬پاشا شریفی و جعفر نجفی زند. تهران. نشر سخن
-کیهان¬نیا، اصغر، (1382)، راز موفقیت در زندگی، تهران، نشر مادر
| |||
Examining the Empowerment of Justice in Saadi's Garden Based on Martin Seligman's Theory
| |||
Naime Omde ghiyasi1, Kamran Pashaei Fakhre2=, Parvaneh Adelzade3
| |||
1. Ph.D. Candidate Department of Persian Language and Literature, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran. 2=. *Proffesor Department of Persian Language and Literature, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran. 3. Proffesor Department of Persian Language and Literature, Tabriz Branch, Islamic Azad University, Tabriz, Iran | |||
|
|
Home Page: https://sanad.iau.ir/journal/cp
URL: https://sanad.iau.ir/Journal/cp/Article/1209089
DOI: |
|
|
| ||
Article Information ABSTRACT | |||
Positive psychology is one of the newest trends in psychology that focuses on unique human capabilities and values to improve the quality of life. One of these capabilities, which is also the subject of the research, is the ability of justice, which has the virtues of fairness, equality, citizenship, loyalty, and leadership. One of the poets who has addressed these issues in his works is Saadi Shirazi. Saadi's Garden has virtues and capabilities, the recognition of which can have a significant impact on showing the capabilities of the virtue of justice. Accordingly, the purpose of this research is to investigate the ability of justice in Saadi's Garden from the perspective of Martin Seligman's six-fold theory. The present research was conducted using a descriptive-analytical method and was conducted in line with the research goal of investigating justice in Saadi's Garden, corrected by Gholamhossein Yousefi. The results show that many modern sciences, whose roots are sought in the nascent Western civilization, existed centuries ago in the treasury of Iranian-Islamic culture. According to Seligman's perspective, the capabilities of the virtue of justice in Saadi's Garden include: fairness, equality, citizenship, loyalty, and leadership. Keywords: Saadi's Garden, Martin Seligman, positive psychology, virtue of justice. | Article History: Received; 2025/06/07 Accepted; 2025/07/02 Published; 2025/07/03 | ||
Article Type: Research Article | |||
Subject Area: Psychology of Literature | |||
=Corresponding Author: | |||
E-mail:
| |||
ORCID: 0000-0003-4140-6333
| |||
Citation This Paper: Omde ghiyasi, Naime., Pashaei Fakhre, Kamran., & Adelzade, Parvaneh. (2025). Examining the Empowerment of Justice in Saadi's Garden Based on Martin Seligman's Theory. Quareterly of Communicatons Psychology, 2(3), pp. 89-106. [In Persian] |
Publisher: Islamic Azad University Press, Iran ISSN: 3092-6432 ISSN (Online): 3092-6440
|
Quarterly of Communications Psychology(CPQ) Summer 2025, Volume 2, Number 3, (pp. 89-106) |
| |||
بررسی توانمندی عدالت در بوستان سعدی براساس نظریه مارتین سلیگمن
| |||
نعیمه عمده غیاثی1، كامران پاشايي فخري2*، پروانه عادلزاده3 | |||
1. دانشجوي دكتري گروه زبان و ادبيات فارسی، واحد تبریز ، دانشگاه آزاد اسلامي، تبریز، ایران. 2. =استاد تمام گروه زبان و ادبيات فارسي، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامي، تبریز، ايران. 3. استاد تمام گروه زبان و ادبيات فارسي، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامي، تبریز، ايران. | |||
|
Home Page: https://sanad.iau.ir/journal/cp
URL: https://sanad.iau.ir/Journal/cp/Article/1209089
DOI: |
|
|
|
| ||
اطلاعات مقاله چکیده | |||
تاریخ های مقاله: تاریخ دریافت؛ 17/03/1404 تاریخ پذیرش؛ 11/04/1404 تاریخ انتشار: 12/04/1404 | روانشناسی مثبتگرا یکی از جدیدترین گرایشهای علم روانشناسی که با تمرکز بر توانمندیها و ارزشهای منحصر به فرد انسانی به دنبال بهبود کیفیت زندگی است. یکی از این توانمندیها که موضوع پژوهش نیز میباشد توانمندی عدالت است که دارای فضیلتهای انصاف، برابری، شهروندی، وفاداری و رهبری است. یکی از شاعرانی که در آثار خود به این موضوعات پرداخته، سعدی شیرازی است. بوستان سعدی دارای فضایل و قابلیتهایی است که شناخت آنها میتواند در نشان دادن توانمندیهای فضیلت عدالت تأثیر بسزایی داشته باشد. براین اساس هدف از این پژوهش بررسی توانمندی عدالت در بوستان سعدی از دیدگاه نظریه ششگانه مارتین سلیگمن است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته و در راستای هدف پژوهش به بررسی عدالت در بوستان سعدی به تصحیح غلامحسین یوسفی انجام گرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد، بسیاری از دانشهای مدرن که ریشه آن در تمدن نوپای غرب جستجو میشود، قرنها پیش در گنجینه فرهنگ ایرانی-اسلامی موجود بوده است. با توجه به دیدگاه سلیگمن، توانمندیهای فضیلت عدالت در بوستان سعدی شامل: انصاف، برابری، شهروندی، وفاداری و رهبری است. واژگان کلیدی: بوستان سعدی، مارتین سلیگمن، روانشناسی مثبتنگر، فضیلت عدالت.
| ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | |||
حوزه موضوعی: روانشناسی ادبیات | |||
=نویسنده مسئول: کامران پاشایی فخری | |||
رایانامه:
| |||
ارکید: 0000-0003-4140-6333 | |||
ناشر: انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی شاپا: 6432-3092 شاپا الکترونیکی: 6440-3092 | |||
استناد به این مقاله: عمده غیاثی، نعیمه،. پاشایی فخری، کامران.، و عادل زاده، پروانه. (1404). بررسی توانمندی عدالت در بوستان سعدی براساس نظریه مارتین سلیگمن. فصلنامه روانشناسی ارتباطات، 2(3)، صص. 89-106. |
مقدمه
پیوند ادبیات و روانشناسی افقهای جدیدی پیشروی محققان ادبیات گشوده است. پژوهشگر تمایل دارد تا آثار ادبی را که در وهله اول محصول تفکر و ذهنیت یک شاعر یا نویسنده است مورد مطالعه و بررسی قرار دهد و دریابد یک اثر ادبی به عنوان یک فرایند هنری، علاوه بر لذت روحی که به انسان میبخشد، چه برآیندهای دیگری دارد و چه آگاهیهایی میتواند به مخاطبانش عرضه کند؟
همچنین نقد و تحلیل روانشناسانه آثار ادبی کمک میکند، راهکارها و شیوههای اندیشهمندان و ادیبان درباره رشد اخلاقی و اجتماعی انسان بهتر شناخته شود. زیرا آثار ادبی سهم بسزایی در توزیع و ترویج هنجارها و ارزشها و رفع ناهنجارها و ضد ارزشها ایفا میکند.
در سالهای گذشته، متون ادبی از منظر نظریه فروید1 و یونگ2، بسیار مورد واکاوی قرار گرفته است و تقریباً کمتر از دو دهه است که آثار ادبی از نگاه روانشناسی مثبتنگر مورد بررسی قرار میگیرد. از آنجایی که روانشناسی مثبتنگر، شاخهای جدید از علم روانشناسی است، ضروری به نظر میرسد با نگاهی نو و دقیق، بین آثار گذشتگان و علم جدید روانشناسی مثبتنگر، پلی زده شود تا از زاویهای تازه، بتوان به آثار ادبی نگاه کرد. در پهنه ادبیّات تعلیمی، سعدی شیرازی یکی از قلّههای رفیع این حوزه ادبی است. بوستان سعدی از دیدگاه روانشناسی مثبتنگر قابل بررسی است. بنابراین با بررسی اجمالی بوستان سعدی به سهولت میتوان به درستی این امر پی برد. سعدی در آفرینش بوستان، شاعری بیهمتا میباشد که بارها از کلمات عشق، مهربانی، هوش اجتماعی استفاده نموده است و شاد زیستن و انسانیت در تمام لحظات زندگی خوب را فلسفه آفرینش میداند. مسأله اصلی پژوهش پیش رو آن است که سعدی در بوستان به منظور ترسیم زندگی خوب چگونه از توانمندی عدالت بهره برده است؟
پیشینه پژوهش
تاکنون پژوهشها و تحقیقات بسیاری با موضوع بررسی افکار و آراء و اندیشههای سعدی در بوستان و موضوع روانشناسی مثبتنگر سلیگمن3 انجام شده است؛ اما در خصوص ظرفیتهای سازنده و مثبت در بوستان سعدی در خصوص مؤلفهها و گزارههای زندگی خوب تاکنون پژوهشی انجام نشده است.
اسداللهی و برزگر ماهر (1403) در مقالهای با عنوان «بررسی تفکر مثبت در منطقالطیر عطار با تاکید بر الگوی مارتین سلیگمن شش مؤلفه خرد، شجاعت، اعتدال، فعالیتهای اجتماعی و تعالی در نظریه سلیگمن را در منطقالطیر عطار تحلیل نموده و نتیجه گرفتهاند که منطقالطیر در لایههای درونی و روانی متن در برگیرنده مؤلفههای برجستهای از تفکر مثبت منطبق با آراء و نظریات مارتین سلیگمن است.
عمده غیاثی و همکاران (1403) در «مقالهای با عنوان «بررسی جلوهها و مضامین تمثیلی زندگی خوب بر اساس دیدگاه مارتین سلیگمن در بوستان و گلستان» بر اساس تمثیلهای موجود در دو اثر برجسته سعدی یعنی بوستان و گلستان نتیجه گرفتهاند که شخصیتهای داستانی در این دو اثر و تمثیلهای آن روحیات مثبتنگر، امیدوار به آینده شاد و مستقلی دارند که همسو و هم جهت با نظریه مارتین سلیگمن است. وجه تفاوت این پژوهش با جستار پیش رو آن است که در مقاله یاد شده به بررسی و تحلیل مضامین تمثیلی در برخی از داستانهای گلستان و بوستان پرداخته شده و به ذکر نمونههای اکتفا شده است.
کیانپور و همکاران (1398) در مقاله «بررسی و تحلیل مفهوم رضایت از زندگی در گلستان سعدی با تکیه بر روانشناسی مثبتنگر سلیگمن» اثبات کردهاند که تعالیم اخلاقی از جمله رضا به مقدرات، صبر، قناعت، شکر و قدردانی از نظرگاه سعدی مهمترین مؤلفههایی هستند که زندگی مطلوب را شکل میدهند.
با توجه به تحقیقات انجام شده، موضوع پژوهش که بررسی زندگی خوب در آثار سعدی براساس دیدگاه مارتین سلیگمن میباشد، تاکنون تحقیقی دانشگاهی انجام نگرفته است، لذا از این حیث موضوع پژوهش بدیع و بکر میباشد.
[1] Freud
[2] Jung
[3] Seligman
روش پژوهش
این مقاله به شیوه توصیفی ـ تحلیلی بر مبنای مطالعات کتابخانهای و روش سندکاوی بر اساس نقد روانشناسی مثبتنگر از مارتین سلیگمن در بوستان سعدی انجام شده است. در این جستار سعی نمودهایم تا با تکیه بر اصل عدالت، مؤلفههای زندگی خوب از نظرگاه سلیگمن و سایر اندیشهمندانی که در تکمیل و توزیع آراء سلیگمن به تبیین و شرح این نظریه پرداختهاند بهره بگیریم و مصادیق و مؤلفههای مورد نظر را در بوستان سعدی مورد ارزیابی قرار دهیم و شواهد مثال را در حد گنجایش و حجم مقاله، ارائه نمودهایم.
چهارچوب نظری
فضیلت عدالت
«شامل نیروهایی است که به تعامل مطلوب بین فرد و گروه یا اجتماع کمک میکند. مشابه انسانیت است با این تفاوت که انسانیت به روابط فردی (فرد-فرد) ولی عدالت به روابط بین فرد با افراد اشاره دارد در واقع وقتی گروه کوچکتر و شخصیتر میشود، انسانیت مطرح میشود.» (پترسون و سلیگمن،1395، ص 272)
انصاف
انصاف شامل رفتار با همه، مطابق آرمانهای جهانی است. «در صورتی که انصاف یکی از توانمندیهای برتر شماست، به طور کلی اجازه نمیدهید احساسات شخصیتان تصمیمهای اخلاقی یا نیک شما درباره دیگران را با سوگیری همراه سازد و در عوض به مجموعه گستردهای از معیارهای اخلاقی متکی میمانید.» (سلیگمن، 1388، ص 205)
رهبری
رهبری فرایند ایجاد انگیزه، هدایت و هماهنگی اعضای گروه برای دستیابی به هدفی مشترک است. اگر رهبری یکی از توانمندیهای برتر شماست در تعامل اجتماعی نقش مهم بر عهده دارید، با این حال، رهبری موثر همچنین نیازمند گوش دادن به نظریات و احساسات دیگر اعضای گروه، به همان اندازه هدایت فعالیتهاست. به عنوان یک رهبر میتوانید به گروه خود در دستیابی به اهداف، به شکلی منسجم، کارآمد و دوستانه کمک کنید.» (سلیگمن، 1400، ص 58)
شهروندی و کارگروهی
توانمندی منش شهروندی که بدان کارگروهی نیز گفته میشود، شامل کار کردن به عنوان یکی از اعضای گروه برای منافع مشترک است. «اگر این یکی از توانمندیهای برتر شماست، به احتمال زیاد مایلید برای منافع مشترک گروههایی که در آنها مشارکت دارید، همچون محله، گروه مذهبی، همسالان در مدرسه، شبکههای حرفهای و محافل فرهنگی فداکاری کنید. این گروهها و واحدها منابع هویت شما را تشکیل میدهد در صورتی که شهروندی و کارگروهی در میان توانمندیهای برتر شما باشند، با انجام دادن مسئولیتهای مدنی خود به آنها یا به فراتر از آنها دست مییابید.» (کار،1391، ص 103)
فضیلت عدالت | توانمندیهایی که زیربنای زندگی اجتماعی سالم هستند |
رهبری | ترغیب گروهی که فرد عضو آن است برای انجام دادن کارها وهمزمان حفظ روابط خوب در گروه، سازماندهی فعالیتهای گروه تا رسیدن به هدفی مشترک |
عدل و انصاف | با همه مردم براساس مفاهیم انصاف و عدالت رفتار کردن، جلوگیری از تأثیرگذاری احساسات شخصی بر تصمیمگیری در مورد دیگران، دادن فرصت عادلانه به همه |
الف-کار گروهی | وفادار بودن به گروه، انجام دادن سهم خود، خوب کار کردن به عنوان عضوی از یک گروه یا تیم |
بحث
توانمندیهای عدالت شامل: عدل، انصاف و رهبری، کارگروهی میباشد.
1-انصاف، رهبری
انصاف شامل رفتار با همه مطابق آرمانهای جهانی درباره برابری و عدالت است. برای استفاده متعادل از انصاف، به شماری از توانمندیها همچون رهبری، شهروندی، مهربانی و غیره نیاز است که فرد را قادر میسازد انصاف را به راحتی اجرا کند. رهبری، توانایی تأثیرگذاری و نفوذ در دیگران برای انجام وظایف است. رهبری برقراری سمت و سو و تأثیر گذاشتن بر دیگرانی است که آن جهت را تعقیب نمایند. رهبران افرادی هستند که با اعمالشان، حرکت گروههای مردمی به سمت هدف مشترک را آسان مینمایند، یعنی رهبری یک فرایند تأثیرگذار است.
انصاف در اینجا به معنی مساوات و برقراری عدالت و برابری در میان آحاد جامعه و تربیت یکسان دیگران بر اساس اعتقاد به انصاف و عدالت است. سعدی در بوستان این صفت را به پادشاه عادل نسبت میدهد.
«از آن بهرهورتر در آفاق کیست؟ | که در ملکرانی به انصاف زیست» |
| (همان:156) |
رهبری عبارت است از سازماندهی فعالیتهای گروهی و نظارت بر انجام کار آنها، این امر محقق نمیشود مگر با خردورزی و فرزانگی. سعدی فرزانگی را از ویژگیهای بارز رهبران موفق میداند و حتی آن را عامل تاجداری پادشاهان میداند.
«بزرگان روشندل نیکبخت | به فرزانگی تاج بردند و تخت» |
| (همان:173) |
نرمخویی و شکیبایی، نرمش و بردباری از دیگر صفات رهبر مملکت بر شمرده شده است.
«خداوند فرمان و رأی و شکوه | ز غوغای مردم نگردد ستوه |
سر پر غرور از تحمل تهی | حرامش بود تاج شاهنشهی |
نگویم چو جنگ آوری پای دار | چو خشم آوری عقل بر پای دار |
چو لشکر برون تاخت خشم از کمین | نه انصاف ماند نه تقوی نه دین» |
| (همان:163) |
باید دانست که تفرقه در سپاه دشمن، نوید پیروزی است. بنابراین، در ایجاد و تشدید آن باید کوشید.
«چو در لشکر دشمن افتد خلاف | تو بگذار شمشیر خود در غلاف |
چو دشمن به دشمن بود مشتغل | تو با دوست بنشین به آرام دل |
پشه چو پر شد بزند پیل را | با همه تندی و صلابت که اوست |
مورچگان را چو بود اتفاق | شیر ژیان را بدرانند پوست» |
| (همان:188) |
در مقابل، تفرقه سپاه دشمن، باید به اتحاد سپاه خود اندیشید. سعدی در مورد شخصیت منفی پادشاهان، حکایت درویش مستجابالدّعوه و حجاج یوسف را آورده است.
درویشی مستجابالدعوه در بغداد پدید آمد. حجاج یوسف را خبر کردند، بخواندش و گفت: دعای خیری بر من بکن! گفت: خدایا! جانش بستان! گفت: از بهر خدای این چه دعاست! گفت: این دعای خیر است تو را و جمله مسلمانان را!
«ای زبردست زیردست آزار | گرم تا کی بماند این بازار؟ |
به چه کار آیدت جهانداری؟ | مردنت به که مردمآزاری» |
| (همان:31) |
حجاج یوسف نمونه بارز شخصیت منفی است که عشق به قدرت دارد و درویش مستجابالدعوه نمونه افراد ناتوانی است که از دست اهل قدرت به ستوه آمده است. سعدی در این حکایت این نوع از افراد اهل قدرت را به معارضه میگیرد و با نوشداروی پندآمیزِ سخنان شهدآمیز خود، نه تنها آنها را شایسته فرمانروایی نمیداند، بلکه مرگ آنها را شایستهتر از زنده بودن و آزار مردم میداند.
سعدی در حکایت «ملک بیدادپیشه و وزیر ناصح»، نیز به این مورد اشاره کرده است. «یکی از پادشاهان عجم دست ستم به مال مردم دراز کرده بود، تا اینکه مردم از جور او به ستوه میآیند و ترک بلاد میکنند. با کم شدن مردم عایدات مملکت نیز رو به کاستی رفت و خزانه خالی ماند. روزی در مجلس او از فروپاشی پادشاهی ضحاک و قدرت یافتن فریدون، شاهنامه میخواندند. از وزیر خود سبب دستیابی فریدون به فرمانروایی را بدون خدم و حشم باز میجوید. وزیر پاسخ داد: علت گرد گشتن مردم بر او بوده است که به پادشاهی رسیده است. در ادامه وزیر با خیرخواهی از پادشاه میپرسد: اگر اندیشه پادشاهی کردن داری چرا مردم را آزرده و از خود دور میکنی؟ پس باید راه بخشش را در پیش بگیری تا مردم در پناه حکومت تو آرام بگیرند. این سخن وزیر، پادشاه را عصبانی کرد و وزیر را به زندان افکند. تا اینکه پس از چندی، عموزادههای او همراه با مردم به دشمنی با پادشاه قیام کردند و او را از تخت پایین کشیدند.» (همان:64)
سعدی در حکایتهای «درویش صادق و پادشاه بیدادگر»، «ملک بیدادپیشه و وزیر ناصح» و «پرسش از اسکندر رومی» به این موضوع پرداخته است.
«شنیدم که خسرو بشیرویه گفت | در آن دم که چشمش ز دیدن بخفت |
بر آن باش تا هر چه نیت کنی | نظر در صلاح رعیت کنی |
الا تا نپیچی سر از عدل و رای | که مردم ز دستت نپیچند پای |
گریزد رعیت ز بیدادگر | کند نام زشتش به گیتی سمر |
بسی برنیاید که بنیاد خود | بکند آنکه بنهاد بنیاد بد |
خرابی کند مرد شمشیرزن | نه چندان که دود دل طفل و زن |
چراغی که بیوهزنی برفروخت | بسی دیده باشی که شهری بسوخت |
از آن بهرهورتر در آفاق کیست | که در ملکرانی به انصاف زیست» |
| (همان:156) |
این جمله به تصویر کشیدن یک وضعیت و تغییرات زمانی اشاره دارد. سعدی درباره تأثیرات و تغییرات ناشی از نسلها و دورههای مختلف صحبت میکند. پس از گذشت زمان و بهویژه پس از یکسری پیمانها و عهدها، دگرگونیهایی در اوضاع و احوال به وجود آمده است. این تغییرات بهوضوح در تاریخ نمایان است و نشاندهنده تحولات و وقایع متفاوتی است که تا اکنون ادامه دارد. پادشاهان در تمام لحظات از خوشی و لذت بهرهمند بودند، اما در نهایت همه چیز به پایان رسید و آن را ترک کردند. اشاره به عدالت و انصاف دارد.
«چو خواهی که نامت بود جاودان | مکن نام نیک بزرگان نهان |
همین نقش بر خوان پس از عهد خویش | که دیدی پس از عهد شاهان پیش |
همین کام و ناز و طرب داشتند | به آخر برفتند و بگذاشتند |
یکی نام نیکو ببرد از جهان | یکی رسم بد ماند ازو جاودان» |
| (همان:158) |
ای مظهر قدرت، بر کهنترها جفا نکن، زیرا جهان همیشه در حال تغییر و نوآوری است و همچنان در یک مسیر ثابت نمیماند.
«مها زورمندی مکن با کهان | که بر یک نمط مینماند جهان |
سر پنجه ناتوان بر مپیچ | که گر دست یابد برآیی به هیچ |
عدو را به کوچک نباید شمرد | که کوه کلان دیدم از سنگ خرد» |
| (همان:169) |
از نظر سعدی، رهبری در دستان افرادی ناپسند است که در عمل و کردار خود وابسته به قدرت الهی نیستند و فقط به دستهای انسانها تکیه دارند.
«ریاست به دست کسانی خطاست | که از دستشان دستها بر خداست» |
| (همان:156) |
سعدی میگوید وقتی لشکری به حمله در میآید، دیگر نه انصاف برقرار میماند، نه تقوا و نه دیانت.
«چو لشکر برون تاخت خشم از کمین | نه انصاف ماند نه تقوی نه دین» |
| (همان:163) |
2- شهروندی (خویشتنداری، روابط با دیگران، سادهزیستی، کار گروهی، مسئولیتپذیری اجتماعی، نظمبخشی به زندگی، وفاداری، وفاق با دیگران)
مقصود از شهروندی داشتن صفات مسئولیتپذیری اجتماعی، وفاداری و کار گروهی است. این قابلیت فرد را قادر میکند تا در فعالیتهای اجتماعی شهر مشارکت کند و در فعالیتهایی که نیاز به همکاری گروهی است آماده و مهیای خدمت باشد. او میتواند با وفاداری و تعهد مسئولیت محوله را به نیکی به پایان برساند و از این طریق به رضایت و خشنودی درونی برسد.
یکی از مباحث در زمینه شهروندی که مورد توجه سعدی قرار گرفته است، بحث حرفهآموزی به فرزند است تا او را برای زیستن در اجتماع و زندگی مدنی آماده کند.
«بیاموز فرزند را دسترنج | وگر دست داری چو قارون به گنج |
مکن تکیه بر دستگاهی که هست | که باشد که نعمت نباشد به دست |
به پایان رسد کیسه سیم و زر | نگردد تهی کیسه پیشهور» |
| (همان:314) |
یکی از فواید مسئولیتپذیری اجتماعی خویشتنداری و وفاق با دیگران است.
«کسی خوشتر از خویشتندار نیست | که با خوب و زشت کسش کار نیست» |
| (همان:265) |
سعدی در حکایت «ملکزاده و همنشین بیتدبیر» بیان میکند که ملکزادهای بعد از مرگ پدر میراث فراوانی به او رسیده است، حس مسئولیتپذیری و شرافت این ملکزاده نیکنژاد او را بر این میدارد تا از این نعمت برای بهره رعایا زر و سیمی نیز بستاند، اما رفتار با اصالت و بزرگمنشانة ملکزاده موجب میشود تا از سخنان مصاحب خود روی در هم کشد و او را توبیخ کند و در عمل به او یادآور میشود که مقام پادشاهی او از خداوند متعال بوده است که او را برای بهرهمندی توأم از این بخشش بدین مقام رسانده است؛ سرانجام زراندوزی را اینگونه بیان میکند.
«قارون هلاک شد که چهل خانه گنج داشت | نوشیروان نمرد که نام نکو گذاشت» |
| (همان:37) |
در این حکایت سیاست و عدالت مکمل هم هستند. در باب اول بوستان، در حکایتی پندآمیز، از زبان انوشیروان به هرمز چنین گوید که برای پاسداشت عدالت باید حال درویش را رعایت کند و پس از آن به نیازمندان و دورافتادگان و مردم و سایر قشرهای اجتماعی میپردازد. سلطان و رعیت را به منزله درخت و ریشه آن میداند که آزردن رعیت سبب ریشهکنی پادشاهی است و دوام و پایداری درخت تنها با ریشه (رعیت) است. او سفارش میکند کسی که دل مردم را ویران میکند، هیچگاه کشور خود را آباد نخواهد دید.
«شنیدم که در وقت نزع روان | به هرمز چنین گفت نوشیروان |
که خاطر نگه دار درویش باش | نه در بند آسایش خویش باش |
نیاساید اندر دیار تو کس | چو آسایش خویش جویی و بس |
رعیت چو بیخاند و سلطان درخت | درخت ای پسر، باشد از بیخ سخت |
مکن تا توانی دل خلق ریش | وگر میکنی میکنی بیخ خویش |
ز مستکبران دلاور بترس | از آن کو نترسد ز داور، بترس |
دگر کشور آباد بیند به خواب | که دارد دل اهل کشور خراب» |
| (همان:155) |
خویشتنداری، روابط با دیگران، ساده زیستی، توانایی سازماندهی، مسئولیتپذیری، در این شعر سعدی به روشنی نمایان است.
در باب اول «در معنی شفقت بر حال رعیت» آمده است، سعدی از زبان پادشاه به عنوان یکی از شخصیتهای اصلی و برجسته حکایتهای بوستان، بر سادهزیستی و ضرورت پرهیز از تجملگرایی تأکید میکند.
«شنیدم که فرماندهی دادگر | قبا داشتی هر دو روی آستر |
یکی گفتش ای خسرو نیکروز | ز دیبای چین قبایی بدوز |
بگفت این قدر ستر و آسایش است | وز این بگذری زیب و آرایش است |
نه از بهر آن میستانم خراج | که زینت کنم بر خود و تخت و تاج» |
| (همان:164) |
«گر از نیستی دیگری شد هلاک | تو را هست، بط را ز طوفان چه باک؟» |
| (همان:170) |
پیام تعلیمی سعدی در این حکایت آن است که مشکلات انسانها به یکدیگر مربوط است و شایسته نیست اگر فردی در ناز و نعمت زندگی میکند، نسبت به مشکلات همنوعان خود بیتفاوت باشد.
«اگر بد کنی چشم نیکی مدار | که هرگز نیارد گز انگور بار» |
| (همان:174) |
یکی از بزرگان اهل تمیز داستانی از ابن عبدالعزیز را روایت میکند. ابن عبدالعزیز انگشتری گرانبها با نگین ارزشمندی داشت که در شب، به دلیل خشکسالی و مشکلات مردم، تصمیم میگیرد که انگشتر را بفروشد و حاصل آن را به فقرا و یتیمان بدهد. او پس از یک هفته تمامی پول را به نیازمندان میبخشد و مورد ملامت دیگران قرار میگیرد که چنین چیزی را فروخته است. ابن عبدالعزیز در پاسخ میگوید که آسایش مردم برای او از ثروت شخصی مهمتر است و نمیخواهد که آسایش خود را بر غم دیگران بنا کند.
داستان همچنین تصریح میکند که اگرچه ممکن است بعضی از بزرگان در آرامش زندگی کنند، اما نباید فراموش کرد که خوشحالی و آسایش همگان در اولویت قرار دارد و این اصل در زندگی باید مورد توجه قرار گیرد.
سعدی تأکید بر سادهزیستی، روابط خوب با دیگران، خویشتنداری، مسئولیتپذیری، وفاق با دیگران دارد.
«یکی از بزرگان اهل تمیز | حکایت کند ز ابن عبدالعزیز |
که بودش نگینی در انگشتری | فرو مانده در قیمتش جوهری |
به شب گفتی از جرم گیتیفروز | دری بود از روشنایی چو روز |
قضا را درآمد یکی خشکسال | که شد به در سیمای مردم هلال |
چو در مردم آرام و قوت ندید | خود آسوده بودن مروّت ندید |
چو بیند کسی زهر در کام خلق | کیاش بگذرد آب نوشین به حلق؟ |
بفرمود و بفروختندش به سیم | که رحم آمدش بر غریب و یتیم |
به یک هفته نقدش به تاراج داد | به درویش و مسکین و محتاج داد |
فتادند در وی ملامتکنان | که دیگر به دستت نیاید چنان |
شنیدم که میگفت و باران دمع | فرو میدویدش به عارض چو شمع |
که زشت است پیرایه بر شهریار | دل شهری از ناتوانی فکار |
مرا شاید انگشتری بینگین | نشاید دل خلقی اندوهگین |
خنک آنکه آسایش مرد و زن | گزیند بر آرایش خویشتن |
نکردند رغبت هنرپروران | به شادی خویش از غم دیگران» |
| (همان:166) |
سعدی بر این باور است که اخلاق باعث قوام اجتماع میشود.
«به اخلاق با هر که بینی بساز | اگر زیردست است و گر سرفراز» |
| (همان:233) |
همچنین وی در تبیین این مسأله، در جای دیگر بوستان چنین میگوید.
«چنان زی که ذکرت به تحسین کنند | چو مردی نه بر گور نفرین کنند» |
| (همان:183) |
سعدی داستانی درباره یک راز که میان دو نفر گفته شده را بیان میکند، رازی که به سرعت در سراسر جهان منتشر میشود. به دنبال این انتشار، فرمانی برای کشتن غلامان صادر میشود که در واقع به خاطر افشای آن راز، بلا بر سر آنها میآید. سعدی به عبرتهایی که از این داستان میتوان گرفت، اشاره میکند: اولین فراخوانی او به این است که انسانها نباید رازهای خود را به راحتی فاش کنند، زیرا عواقب بدی در پی خواهد داشت و باید خویشتندار بود. سعدی از اهمیت روابط با دیگران، وفاق با دیگران، خویشتنداری سخن گفته است. سعدی بر اهمیت روابط خوب با دیگران، خویشتنداری، مسئولیتپذیری، وفاق با دیگران دارد.
«تکش با غلامان یکی راز گفت | که این را نباید به کس باز گفت |
به یک سالش آمد ز دل بر دهان | به یک روز شد منتشر در جهان |
بفرمود جلاد را بیدریغ | که بردار سرهای اینان به تیغ |
یکی ز آن میان گفت و زنهار خواست | مکش بندگان کاین گناه از تو خاست |
تو اول نبستی که سرچشمه بود | چو سیلاب شد پیش بستن چه سود |
تو پیدا مکن راز دل بر کسی | که او خود بگوید بر هر کسی |
جواهر به گنجینهداران سپار | ولی راز را خویشتن پاس دار |
سخن تا نگویی برو دست هست | چو گفته شود یابد او بر تو دست |
سخن دیو بندست در چاه دل | به بالای کام و زبانش مهل |
توان باز دادن زه نره دیو | ولی باز نتوان گرفتن به ریو |
تو دانی که چون دیو رفت از قفس | نیاید بلاحول کس باز پس |
یکی طفل بردارد از رخش بند | نیاید به صد رستم اندر کمند» |
| (همان:262) |
سعدی اشاره به خویشتنداری و سنجیده سخن گفتن با دیگران دارد. حسن رفتار و احترام به دیگران باید از خودمان آغاز شود؛ هر فرد باید به اندازهای که برای خود ارزش قائل است، برای دیگران هم ارزش و احترام قائل باشد. سعدی اشاره بر روابط خوب با دیگران، خویشتنداری، مسئولیتپذیری، وفاق با دیگران دارد.
«مگو آن که گر بر ملا اوفتد | وجودی از آن در بلا اوفتد |
به دهقان نادان چه خوش گفت زن | به دانش سخنگوی یا دم مزن |
مگوی آنچه طاقت نداری شنود | که جو کشته، گندم نخواهی درود |
چه نیکو ز دست این مثل برهمن | بود حرمت هرکس از خویشتن |
نباید که بسیار بازی کنی | که مر قیمت خویش را بشکنی |
چو دشنام گویی دعا نشنوی | به جز کشته خویشتن ندروی |
مگوی و منه تا توانی قدم | از اندازه بیرون وز اندازه کم |
اگر تند باشی به یک بار و تیز | جهان از تو گیرند راه گریز |
نه کوتاه دستی و بیچارگی | نه زجر و تطاول به یکبارگی» |
| (همان:263) |
از نظر سعدی کسی خوشتر و خوشحالتر از آدم خویشتندار نیست؛ آنکه با خوب و زشت دیگران کاری ندارد.
«کسی خوشتر از خویشتندار نیست | که با خوب و زشت کسش کار نیست |
تو را دیده در نهادند و گوش | دهان جای گفتار و دل جای هوش |
مگر باز دانی نشیب از فراز | نگویی که این کوته است آن دراز» |
| (همان:265) |
3-عدل، عدالتطلبی
سلیگمن معتقد است که انسان برای رسیدن به کمال روحی و فکری باید روحیه عدالتجویی داشته باشد. عدالتطلبی از مولفههای اجتماعی است و ثمره آن برقراری قانون و تمکین در برابر آن است.
سعدي عدالت را آن قدر مهم ميداند که اولين باب بوستان خود را که طولانيترين باب دهم است، به آن اختصاص داده است. او در باب عدل آرزو ميکند که در آينده در جهان، عدل بر پا شود و ديگر نشاني از ستم نباشد. او در همه داستانهاي اين باب توصيه به رعايت عدالت ميکند؛ همان عدالتي که آينده روشن بشريت در عمل کردن به آن شکل مي گيرد. اين ابيات نمونهاي از عدالتجويي سعدي است.
«الا تا نپیچی سر از عدل و رای | که مردم ز دستت نپیچند پای |
گریزد رعیت ز بیدادگر | کند نام زشتش به گیتی سمر |
از آن بهرهورتر در آفاق کیست؟ | که در ملکرانی به انصاف زیست» |
| (همان:156) |
ابیات فوق نشان میدهد که سعدی در تبیین مفهوم عدالت بیشتر به جنبههای عملی عدالت توجه دارد و معتقد است عدالت باید شامل حال همه آحاد مردم شود و گرنه عدالت مطلق وجود نخواهد داشت.
سعدی در کتاب بوستان در باب عدل آرزو میکند که در جهان عدل برقرار شود و ظلم و ستم در جهان نباشد. سعدی در بیشتر داستانها به رعایت عدالت توصیه میکند، همان عدالتی که آینده روشن بشریت در عمل کردن به آن است. او آینده روشن بشریت و جهان را در گرو عمل کردن به اخلاقیات و فضایل میداند و مصداق آینده روشن و مدینه فاضله سعدی در کتاب بوستان او به چشم میخورد، زیرا بوستان، کتابی است که همه خوبیها از قبیل عدل، احسان، عشق، تربیت و توبه در آن بحث شده و عمل کردن به توصیههایی که در بوستان آمده، باعث در امان ماندن مردم از ظلم و روشن شدن آیندهشان میشود و در آن به مسئله عدالت اشاره شده است.
اساس عالم مطلوب سعدی عدالت و دادگستری است، به تعبیر او «نگهبانی خلق و ترس خدای». به همین سبب نخستین و مهمترین باب بوستان خود را بدین موضوع اختصاص داده است. وی فرمانروایی را میپسندد که روی اخلاص بر درگاه خداوند نهد؛ روز، مردمان را حکمگذار باشد و شب، خداوند را بنده حقگزار، زیرا معتقد است کسی که از اطاعت خداوند سر نپیچد هیچ کس از حکم او گردن نخواهد پیچید. پندهایی از زبان پدر به هرمز و نصیحت پدر به شیرویه نیز به منزله زمینه و طرحی است برای پدید آوردن چنین دادپیشگی و دنیایی.
«شنیدم که در وقت نزع روان | به هرمز چنین گفت نوشیروان |
که خاطر نگه دار درویش باش | نه در بند آسایش خویش باش |
خرابی و بدنامی آید ز جور | رسد پیش بین این سخن را به غور |
بر آن باش تا هرچه نیت کنی | نظر در صلاح رعیت کنی» |
| (همان:155) |
سعدی پیشرفت حکومت را متکی بر پیوند با مردم میداند. برای استقرار عدالت به عقیده او راه آن است که در هر کار صلاح رعیت در نظر گرفته شود. اشخاص خداترس را بر مردم بگمارند و به کسی که مردم از آنان در رنجاند کاری نسپارند. پیروزی در آن است که مردم راضی باشند و خوش دل. در جهان مطلوب سعدی، ستم و بیداد مذموم است. از این رو، کیفر دادن به عامل ظلم دوست بر فرمانروا واجب مینماید. در ولایتی که راهزنان قدرت یابند لشگریان را مقصر میداند و مسئول. در مدینه فاضله سعدی رعایت خاطر غریبان نیز به همان نسبت واجب است که ادای حق مردم بومی. بیسبب نیست که از زبان مردی در بر و بحر سفر کرده و ملل مختلف آزموده و دانش آموخته، بهترین صفت شهری را آسوده دلی مردم آنجا میشمرد. جهانداری موافق شریعت، مطلوب سعدی است و کشتن بدکاران را به فتوای شرع روا میداند.
هر قدر دادگری در جهان اندیشه سعدی مطلوب است و سودمند، بیداد زشت است و زیان خیز. جامعه عدالت پیشهای که سعدی آرزومند است وقتی انسانیتر جلوه میکند که عاقبت بیدادگری در نظر گرفته شود. از این رو، گاه از سرنوشت دو برادر سخن میرود: یکی عادل و دیگری ظالم که اولی پس از مرگ پدر به واسطه عدل و شفقت در جهان نامور شد و دیگری ستم ورزید و دشمن بر او دست یافت.
«شنیدم که در مرزی از باختر | برادر دو بودند از یک پدر |
مقرر شد آن مملکت بر دو شاه | که بیحد و مر بود گنج و سپاه |
به حکم نظر در به افتاد خویش | گرفتند هر یک یکی راه پیش |
یکی عدل تا نام نیکو برد | یکی ظلم تا مال گرد آورد |
یکی عاطفت سیرت خویش کرد | درم داد و تیمار درویش کرد |
سر آمد به تأیید ملک از سران | نهادند سر بر خطش سروران |
دگر خواست کافزون کند تخت و تاج | بیفزود بر مرد دهقان خراج |
چو اقبالش از دوستی سر بتافت | به ناگاه دشمن بر او دست یافت» |
| (همان:171) |
از نظر سعدی سالها حکومت با عدالت و بخشندگی ادامه پیدا میکند و از او نام نیک و یاد خوب برجا میماند. پادشاهانی که به پرورش دین اهمیت میدهند، با قدرت ایمان و اعتقاداتشان میتوانند به موفقیت و حکومت خود ادامه دهند.
«به عدل و کرم سالها ملک راند | برفت و نکونامی از وی بماند |
چنین پادشاهان که دینپرورند | به بازوی دین گوی دولت برند» |
| (همان:163) |
فرماندهای عادل و نیکوکار بود که در هر دو سمت لباسش نشانههای خوبی را داشت. او به عدالت و رحمت نسبت به زیر دستان تأکید میکند و میگوید که تکیه بر زور و قدرت بیرحمانه نادرست است.
«شنیدم که فرماندهی دادگر | قبا داشتی هر دو روی آستر |
یکی گفتش ای خسرو نیکروز | ز دیبای چینی قبایی بدوز |
بگفت اینقدر ستر و آسایشاست | وزین بگذری زیب و آرایشاست |
نه از بهر آن میستانم خراج | که زینت کنم بر خود و تخت و تاج |
چو همچون زنان حله در تن کنم | به مردی کجا دفع دشمن کنم |
مرا هم ز صدگونه آز و هواست | ولیکن خزینه نه تنها مراست |
خزائن پر از بهر لشکر بود | نه از بهر آذین و زیور بود» |
| (همان:164) |
برای مردمی که نیکی و خوبی را دوست دارند، خداوند فرمانروایی عادل و خوشفکر عطا میکند. اگر بخواهد که جهانی نابود شود، سلطنت را به دست ظالمی میسپارد.
«به قومی که نیکی پسندد خدای | دهد خسروی عادل و نیک رای |
چو خواهد که ویران شود عالمی | کند ملک در پنجه ظالمی» |
| (همان:171) |
سعدی میگوید نگران صدای ناله و فریاد مردم نباش، ای خدا، تو از او طلب کن آن حق و حقوقی که مردم از او میخواهند. بیعدالتی و غیبت از دیگران فقط برای انسانهای بد و بیرحم میتواند عواقب بد به همراه داشته باشد.
«کسی گفت حجاج خونخوارهایاست | دلش همچو سنگ سیه پارهایاست |
نترسد همی ز آه و فریاد خلق | خدایا تو بستان ازو داد خلق» |
| (همان:267) |
نتیجهگیری
با توجه به آنچه که مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت میتوان چنین نتیجهگیری کرد که در بوستان سعدی توانمندی عدالت و فضیلتهای: عدل و عدالتطلبی، انصاف و رهبری، کار گروهی در جهت توصیف یک زندگی مطلوب و برخوردار از هیجانات مثبت مطابق با نظریه مثبتنگر مارتین سلیگمن مطرح شده است. نتایج حاصل از این پژوهش ثابت میکند که آنچه که امروزه روانشناسان و اندیشهمندان غربی تحت عنوان مؤلفههای روانشناسی مثبتنگر ارائه نمودهاند در آثار برجسته و سترگ ادبی ایران زمین از جمله بوستان سعدی با شواهد بسیار دلکش، نغز و پرمعنا مطرح شده است. از نتایج دیگر پژوهش میتوان به این نکته اشاره نمود که تمامی فضایل اخلاقی که در بوستان سعدی حول محور داشتن زندگی مطلوب فردی و اجتماعی مطرح شده است، در سایه خرد عدالت و انسانیت استوار است.
منابع
اسداللهی. خدابخش و برزگر ماهر. زینب (1403). بررسی تفکر مثبت در منطقالطیر عطار با تأکید بر الگوی مارتین سلیگمن. نشریه علمی سبکشناسی نظم و نثر فارسی (بهار ادب سابق). سال هفدهم. شماره چهارم. پی در پی 98. صص 47 ـ 66.
پترسون، کریستوفر، سلیگمن، مارتین، (1395)، فضایل و توانمندیهای شخصیت، ترجمه کوروش نامداری، تهران، یارمانا
سعدی. مشرفالدین مصلح بن عبدالله (1384). بوستان سعدی (سعدینامه). تصحیح: غلامحسین یوسفی. تهران: خوارزمی.
سلیگمن، مارتین. (1388). فضایل و توانمندیهای شخصیت. اصفهان. انتشارات یارمانا
عمده غیاثی، پاشایی فخری، کامران، (1403)، مقالهای با عنوان «بررسی جلوهها و مضامین تمثیلی زندگی خوب بر اساس دیدگاه مارتین سلیگمن در بوستان و گلستان»، فصلنامه تحقیقات تمثیلی بوشهر، شماره 64.
کار، آلان. (1391). روانشناسی مثبت. مترجمان حسنپاشا شریفی و جعفر نجفی زند. تهران. نشر سخن
کیهاننیا، اصغر، (1382)، راز موفقیت در زندگی، تهران، نشر مادر.
References
Asadollahi. Khodabakhsh and Barzegar Maher. Zeinab (1403). A study of positive thinking in Mantiq al-Tayr Attar with emphasis on Martin Seligman's model. Scientific Journal of Persian Poetry and Prose Stylistics (Former Bahar Adab). Year 17. Issue 4. Serial 98. pp. 47-66.(in Persian)
Peterson, Christopher, Seligman, Martin, (1395), Virtues and Abilities of Personality, translated by Kourosh Namdari, Tehran, Yarmana(in Persian)
Saadi. Mushraf al-Din Mosleh bin Abdullah (1384). Bustan Saadi (Saadi-nameh). Edited by Gholamhossein Yousefi. Tehran: Kharazmi. (in Persian)
Seligman, Martin. (1388). Virtues and Abilities of Personality. Isfahan. Yarmana Publications(in Persian)
Emedeh Ghiyashi, Pashaei Fakhri, Kamran, (1403), "An article entitled "Investigating the allegorical manifestations and themes of the good life based on Martin Seligman's perspective in Bustan and Golestan", Bushehr Allegorical Research Quarterly, No. 64. (in Persian)
Kar, Alan. (2012). Positive Psychology. Translators Hassan Pasha Sharifi and Jafar Najafi Zand. Tehran. Sokhan Publishing(in Persian)
Kayhannia, Asghar, (2003), The Secret of Success in Life, Tehran, Madar Publishing