Identifying the basic dimensions and components of supporting martyrs in Imami jurisprudence, Iranian law and transnational law
Subject Areas : Jurisprudence of war and jihad
kiamars mansoori
1
,
esmat savadi
2
,
هرمز اسدی کوه باد
3
1 - PhD student, Department of Fiqh and Fundamentals of Islamic Law, Ramhormoz Branch, Islamic Azad University, Ramhormoz, Iran.
2 - Assistant Professor, Department of Jurisprudence and Fundamentals of Islamic Law, West Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
3 - Associate Professor, Department of Jurisprudence and Fundamentals of Islamic Law, Ramhormoz Branch, Islamic Azad University, Ramhormoz, Iran.
Keywords: Dimensions and components, laws of martyrs, Imami jurisprudence,
Abstract :
The laws of martyrs were actually approved parallel to the era of holy defense, and the purpose of establishing these laws is to provide legal and judicial protection to martyrs and warriors who, due to conflict with war issues, such as being on the front lines or being injured in war, have violated the rights of this effective section of the society. It would seem that this was against the position of the sacrificers and the dignity of the Mujahideen in the cause of Allah. The purpose of establishing and approving these laws is to honor the sacrificers and honor the sacrifice and jihad in the fight against infidelity as a human dignity. In this research, considering the importance of Jihad, which is considered one of the sacred words in Islamic culture and Imami jurisprudence and has a special and high position in Islamic societies, we examine the laws of martyrs with an approach and emphasis on Jihad in Imami jurisprudence. Because in Imami jurisprudence, jihad against an aggressor is an obvious, rational and natural thing, and many verses and traditions indicate its obligation. The jurists of Islam, especially the Imamiyyah, believe that if Muslims and the Islamic country are attacked and invaded by enemies, it is obligatory on all of them to defend it with all possible means and with their lives and property, and this defense is not subject to any special conditions or conditions.
قرآن کریم
1. احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ۱۴۱۱ق.
2. انصاري، مرتضي ۱۳۷9، المكاسب، چ2، قم، ایران، احسن الحديث.
3. بحراني، يوسف بن احمد 1359، الحدائق الناضره في احكام العتره الطاهره، چ4، قم، ایران، بی نا.
4. جبعی العاملی، زین¬الدین بن علی«شهید ثانی» 1393، حاشیه الارشاد، چ1، قم، ایران، دفتر تبلیغات اسلامی.
5. جعفري لنگرودي، محمد جعفر 1378، مبسوط در ترمينولوژي حقوق، ج1، چ1، تهران، ایران، گنج دانش.
6. جعفري، محمد تقي، حكمت اصول سياسي اسلام، بنياد نهج البلاغه، چاپ اول، 1369.
7. جمعی از نویسندگان، بررسی چگونگی تکریم از رزمندگان و ایثارگران در سایر ملل ، کمیته علمی ستاد همایش ایثارگران و شوراهای اسلامی شهر ، تهران: 853 نشر شاهد، 1380.
8. جوهری، اسماعیل بن حماد 1404، الصحاح (للجوهري)، ج2، بیروت–لبنان، دارالعلم للملايين.
9. جاوید، محمدجواد؛ نیک نژاد، سامان(1397)، «حق خوشبختی در جبران حقوق طبیعی جانبازان و ایثارگران»، فصلنامه مطالعات حقوق عمومی، دوره ، 48شماره، 1بهار: 1397.
10. رشاد، علي اكبر، دانشنامه امام علي ـ عليه السلام ـ ، اصلاحات اقتصادي، سيد حسين ميرمعزّي، تهران، مركز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ انديشه اسلامي، چاپ اول، 1380، ج 7.
11. رفیقدوست، محسن، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
12. طباطبائی، محمدحسین(1374)، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
13. طوسی، شیخ ابوجعفر(1407)، تهذیب الاحکام، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
14. طوسی، شیخ ابوجعفر(1387) المبسوط فی فقه الامامیه، تهران: المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه.
15. طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، تهذيب الأحكام، ج6، ص: 121، دار الكتب الإسلامية، تهران- ايران، چهارم، 1407.
16. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۱۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰.
17. عاملى، حرّ، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج15، ص: 12، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، اول، 1409 ه ق.
18. فکوهی، ناصر، 1384، «سازوکارتبعیض مثبت به مثابه ابزار محرومیت زدایی با نگاهی به موقعیت زنان در ایران»، پژوهش زنان، شماره3، صص48-32.
19. قاسمپور، داوود، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، چاپشده در فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
20. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، 1407؛ الكافي (ط - دار الحديث)، ج9، دار الحديث للطباعة و النشر، قم - ايران، اول.
Biannual journal of jurisprudential principles of Islamic law Vol.16 no.1 spring and summer 2023 Issue 31
|
Research Article
Investigating the basics of supporting fighters in Shia jurisprudence, Iranian law and transnational law
Kiamarth mansouri1, esmat savadi2, hormoz asadi koohbad3
Received: 2023/02/05 Accepted: 2024/08/16
Abstract
Regarding the combatants, which include martyrs, war wounded, prisoners and war missing persons; each of them, depending on the situation that happens to them, needs some kind of support to compensate for the physical and mental emptiness that happened to them and their families. In the meantime, it is analyzed by searching for the basics of supporting the warriors in relation to the laws, trying to adapt and rule in relation to the type of battle in which the warriors are injured. On the other hand, no adequate and comprehensive answer has been given to the basics of supporting the fighters. Therefore, the purpose of this article is to discuss the laws of warriors based on the rulings of Jihad chapter in Imami jurisprudence, as well as the method of imams and prophets regarding the level of support for them with a descriptive-analytical method. Islamic jurists, especially Shiites, believe that if Muslims and Islamic lands are attacked and invaded by enemies, it is obligatory for all of them to defend it with all possible means and with their lives and property, and this defense is not subject to any special conditions or conditions. Therefore, in the foundations of Islamic jurisprudence, there are two types of primary struggle and struggle for defense; each of which stipulates limits and conditions. From the point of view of Iranian laws and relying on some fundamentals of human rights, such as the right to happiness, the specific rights of combatants can be analyzed. From the point of view of the laws of other countries, the exclusive rights of combatants can be analyzed and examined based on the principles of "lawful discrimination" and "right to happiness". The summary of the results of this research is that in order to compensate the material and spiritual losses of martyrs, it is up to the Islamic government to make sufficient efforts in this field in accordance with the standards of justice by setting protective laws and regulations.
Keywords: Laws of warriors, chapter of Jihad, Shia jurisprudence, initial war, defensive war.
[1] - PhD student, Fiqh and Fundamentals of Islamic Law Department, Ramhormoz Branch, Islamic Azad University, Ramhormoz, Iran.
[2] - Assistant Professor, Fiqh and Fundamentals of Islamic Law Department, West Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.(corresponding author) esmat.savadi@gmail.com
[3] - Associate Professor, Department of Jurisprudence and Fundamentals of Islamic Law, Ramhormoz Branch, Islamic Azad University, Ramhormoz, Iran.
مقاله پژوهشی
شناسایی ابعاد و مولفه های مبانی حمایت از ایثارگران در فقه امامیه، حقوق ایران و حقوق فراملی
کیامرث منصوری1، عصمت سوادی2، هرمز اسدی کوه باد3
چکیده
در خصوص ایثارگران که انواع شهدا، مجروحین جنگی، اسیران و مفقودین جنگی را پوشش می دهند هر کدام به فراخور وضعیتی که برایشان پیش می آید، نیازمند نوعی از حمایت برای جبران خلاء جسمی و روحی پیش آمده برای خود و خانواده هایشان می باشد. در این طریق از رهگذر مبانی حمایت از ایثارگران در ارتباط با قوانین مووعه سعی در انطباق و ضابطه انگاری در ارتباط با نوع جهادی که ایثارگران در آن مجروح می شود مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از طرفی تا کنون پاسخی در خور و جامع به مبانی حمایت از ایثارگران داده نشده است. لذا هدف از این مقاله آن است که قوانین ایثارگران را با تکیه بر احکام باب جهاد در فقه امامیه و همچنین سیره ائمه و پیامبر در خصوص میزان حمایت از ایثارگران با روش توصیفی- تحلیلی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. فقهای اسلام به ویژه امامیّه معتقدند اگر مسلمانان و بلاد اسلامی مورد تهاجم و تجاوز دشمنان قرار گرفت، بر همهی آنان واجب است با هر وسیله ممکن و با جان و مال خویش از آن دفاع کنند و این دفاع، مشروط به شرط یا شرایط خاصی نیست. بنابراین در مبانی فقه اسلام دو نوع جهاد ابتدایی و جهاد تدافعی وجود دارد که هرکدام حدود و ضوابطی دارد. از دیدگاه قوانین ایران و با تکیه بر برخی مبانی حقوق انسانی، مانند حق بر خوشبختی حقوق اختصاصی ایثارگران قابل تحلیل است. از دیدگاه قوانین دیگر کشورها عموما با تکیه بر مبانی «تبعیض روا» و «حق بر شادکامی» حقوق اختصاصی ایثارگران قابل تحلیل و بررسی است. خلاصه نتایج این پژوهش از این قرار است که برای جبران خسارت های مادی و معنوی ایثارگران، با حکومت اسلامی است که با تنظیم قوانین و مقررات حمایتی تلاشهای کافی را در این زمینه منطبق با موازین عدالت به سرانجام برسانند.
واژگان کلیدی: قوانین ایثارگران، باب جهاد، فقه امامیه، جهاد ابتدائی، جهاد تدافعی.
[1] - دانشجوی دکتری، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد رامهرمز، دانشگاه آزاد اسلامی، رامهرمز، ایران.
[2] - استادیار، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد تهران غرب، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. (نویسنده مسئول) esmat.savadi@gmail.com
[3] - دانشیار، گروه فقه و مبانی حقوق اسلامی، واحد رامهرمز، دانشگاه آزاد اسلامی، رامهرمز، ایران.
مقدمه
قوانین ایثارگران در راستای اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران مصوب جلسه مورخ ۳/۴/۱۳۸۶ کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی مطابق اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی که با عنوان لایحه به مجلس شورای اسلامی تقدیم گردیده بود و پس از موافقت مجلس با اجرای آزمایشی آن به مدت چهار سال در جلسه علنی در سال 1385، مطابق اصل یکصد و دوازدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به مجمع محترم تشخیص مصلحت نظام ارسال گردیده بود با تأیید آن مجمع در سال 1391 و قید ابقاء فوت قوانینی که از سال ۱۳۸۶ تا 1391به نفع ایثارگران به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است، برای اجرای آزمایشی به مدت چهار سال لازم الاجرا گردید.
قوانین ایثارگران در واقع مقارن با دوران دفاع مقدس تصویب گردید و هدف از وضع این قوانین، حمایت حقوقی و قضایی ایثارگران و رزمندگانی که به دلیل درگیری با مسائل جنگ مانند حضور در جهبه های نبرد و یا مجروحیت جنگی زمینه تضییع حقوق این قشر موثر جامعه فراهم میآمد که این امر با جایگاه ایثارگران و شأن مجاهدان فی سبیل الله منافات داشت. هدف از وضع و تصویب این قوانین تکریم ایثارگران و گرامیداشت ایثار و جهاد در مبارزه با کفر به عنوان یک کرامت انسانی است. در این پژوهش با توجه به اهمیت جهاد که يكی از واژه هاي مقدس درفرهنگ اسلامی و فقه امامیه محسوب می شود و در جوامع اسلامی ازجايگاه ويژه و والایی برخوردار است، قوانین ایثارگران را با رویکرد و تاکید بر جهاد در فقه امامیه بررسی می نماییم. چراکه در فقه امامیه جهاد در مقابل متجاوز، امری بدیهی، عقلی و فطری بوده و آیات و روایات زیادی بر وجوب آن دلالت دارد. فقهای اسلام به ویژه امامیّه معتقدند اگر مسلمانان و بلاد اسلامی مورد تهاجم و تجاوز دشمنان قرار گرفت، بر همهی آنان واجب است با هر وسیلهی ممکن و با جان و مال خویش از آن دفاع کنند و این دفاع، مشروط به شرط یا شرایط خاصی نیست. (محلاتی، 1396: 89)
1- مفهوم شناسی
1-1- جهاد
کلمه جهاد در معنای لغوی، کلمه اي عربی از ريشه «ج ه د» به معناي مشقت، تلاش، مبالغه، زیاده روی در کار، به نهایت چیزی رسیدن و توانایی است.(ابن اثیر، 1963: 126). در مفهوم اصطلاحی و مطابق متون فقهی، اصطلاح جهاد، يك معناي عام دارد و يك معناي خاص؛ كه در معناي عام خود عبارت است از «بذل النفس و المال و الوسع في اعلاء كلمه الاسلام و اقامـه شـعائر الايمان ».(حماد جوهري، 1404: 3) یعنی تقديم كردن جان و مال در راه سرافرازي اسلام و برپایی شعائر دینی. دامنهی جهاد در اين تعريف، آنقدر وسيع است كه جنگ در راه خدا، جهاد با نفس، امر به معروف و نهي از منكر، و مانند آن را شامل ميشود و در قرآن، آياتي همچون «والذين جاهدوا فينا لنهدينهم سبلنا». (عنكبوت: 69) فلسفه جهاد در فقه امامیه بدین صورت است که جهاد براى حفظ اسلام، دفاع از مسلمین، دفاع از مستضعفان می باشد. خداوند دستورها و برنامه هائى براى سعادت، آزادى، تکامل، خوشبختى و آسایش انسانها طرح کرده است، و پیامبرانِ خود را موظف ساخته این دستورها را به مردم ابلاغ کنند، حال اگر فرد یا جمعیتى ابلاغ این فرمان ها را مزاحم منافع پست خود ببینند، و بر سر راه دعوت انبیاء موانعى ایجاد نمایند آنها حق دارند، نخست از طریق مسالمت آمیز و اگر ممکن نشد، با توسل به زور این موانع را از سر راه دعوت خود بردارند و آزادى تبلیغ را براى خود کسب کنند. به عبارت دیگر: مردم در همه اجتماعات این حق را دارند که نداى منادیان راه حق را بشنوند، و در قبول دعوت آنها آزاد باشند، حال اگر کسانى بخواهند آنها را از حق مشروعشان محروم سازند، و اجازه ندهند صداى منادیان راه خدا به گوش جان آنها برسد، و از قید اسارت و بردگى فکرى و اجتماعى آزاد گردند، طرفداران این برنامه حق دارند براى فراهم ساختن این آزادى، از هر وسیلهاى استفاده کنند. در واقع فلسفه جهاد براى حمایت از مظلومان شاخه دیگرى از جهاد که در آیات دیگر قرآن به آن اشاره شده، جهاد براى حمایت از مظلومان است، در آیه 75 سوره «نساء» نیز بدان اشاره گردیده است. به این ترتیب، قرآن از مسلمانان مى خواهد: هم در راه خدا و هم در راه آزادى مستضعفان مظلوم، جهاد کنند، و اصولاً این دو، از هم جدا نیستند و با توجه به این که در آیه فوق، قید و شرطى نیست، این مظلومان و مستضعفان در هر نقطه جهان باشند باید از آنها دفاع کرده جهاد براى محو شرک و بت پرستى اسلام در عین این که آزادى عقیده را محترم مى شمرد، و هیچ کس را با اجبار دعوت به سوى این آئین نمى کند اما در عین حال نسبت به شرک و بت پرستى، سختگیر میباشد (مکارم شیرازی،1387، ج 2 : 37).
بنابراین در مبانی فقه اسلام دو نوع جهاد ابتدایی و تدافعی وجود دارد که هرکدام حدود و ضوابطی دارد. مبانی فقهی جهاد ابتدایی روشن میکند که جهاد ابتدایی فقط برای پایان دادن به فتنهگری دشمنان اسلام علیه مسلمانان، جلوگیری از آزار و اذیت مسلمانان توسط مشرکان، دفع شر آنان از سر مسلمانان، نجات مظلومان و ستمدیدگان که تحت سیطره ظالمان و ستم گران قرار دارند و بسط و گسترش حاکمیت اسلام به منظور هدایت توده های مستضعف و تحقق احکام اسلام است و هرگز به معنای تحمیل عقیده و ایمان نیست.(قاسمی، 1393: 22). کشمکش اصلی درباره هدف جهاد ابتدایی، میان سه نظریه است که به نتایجی بسیار متفاوت رسیده اند. این سه نظریه عبارتند از: نظریه جهاد دعوت، نظریه جهاد برای گسترش جغرافیای سلطه اسلامی و نظریه جهاد برای حفظ و برقراری امنیت مسلمانان.
آنچه بیان آن دراین پژوهش حائزاهمیت است بررسی قوانین ایثارگران با تاکید بر باب جهاد ابتدایی در فقه امامیه می باشد به طوریکه جهاد یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار در پیشبرد روند بیداری و آگاهی مسلمانان و افزایش فعالیتهای مؤثر اسلامی در جوامع مسلمانان بوده است. چرا که عمدتا در باب تدافع نظریات تعدیل گرایانه و مناقشه در جبران زیان های مادی و معنوی ایثارگران توسط بیت امال و حکومت اسلامی وجود ندارد و این سیره عقلا مهر قطعی بر بهره بری از آنها می باشد.
بنابراین مبارزات و جهاد مردم ایران برای آزادی استقلال و دفاع از دین باعث شد که مردم بسیاری در صحنههای مبارزه دچار مشکلات و کاستی های گردیدند که رفع این مشکلات و نواقص تنها با تدوین قوانین و مقرراتی جامع و مانع در این زمینه برطرف می گردد. دولت جمهوری اسلامی جهت حفظ کرامت انسانی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و پاسداشت رشادتهای ایثارگران رسیدگی مادی و معنوی به ایثارگران را در سرلوحه کارهای خود قرار داده و قوانین و مقرراتی را تصویب و به اجرا درآورد است بر همین اساس در راستای تکریم و تجلیل از ایثارگران امتیازاتی به آنها داده میشود که میتواند نوعی حمایت از اقشار آسیب پذیر و یا جبران خسارت و یا رفع تبعیضات در جامعه گردد. در این راستا سياست هاي كلي ترويج و تحكيم فرهنگ ايثار و جهاد و ساماندهي امور ايثارگران پس ازا نقلاب اسلامی شکل گرفت که به منظور ترويج و تحكيم فرهنگ پايداري و ايثار و جهاد در كشور و تكريم و پاسداري از حق ايثارگران اعم از شهيدان ، جانبازان ،آزادگان و رزمندگان و خانواده هاي آنان و سهمي كه در عزت، امنيت و اقتدار ملي و نظام اسلامي دارند در جهت ترويج وتحكيم فرهنگ ايثار،جهاد، شهادت وتفكر بسيجي در جامعه و نهادينه ساختن آن در انديشه، باور، منش و رفتار مردم و مسؤولان و مقابله با عوامل بازدارنده و تضعيف كننده آن، همچنین تعظيم وتكريم ايثارگران و پاسداري از منزلت و حق عظيم آنان برمردم وكشور و تبيين نقش برجسته آنان در انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن و دفاع مقدس و امنيت ملي وحمايت از توليد آثار ارزنده فرهنگي و هنري در جهت اشاعه فرهنگ ايثار، جهاد و شهادت در جامعه می باشد.
1-2- فضیلت جهاد
روایات وارده در باب فضیلیت جهاد آنقدر بسیار است که آوردن آنها در یک پژوهش نمی گنجد ولیکن از جهت اشاره به ذکر بیاناتی که جامعیت بیشتری داشته و از حیث دایره شمول گستره بیشتری را در برگیرند، به ذکر بعضی از آنها خواهیم پرداخت.
1) عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنِ النَّوْفَلِيِّ، عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام، قَالَ: «قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله: لِلْجَنَّةِ بَابٌ يُقَالُ لَهُ: بَابُ الْمُجَاهِدِينَ يَمْضُونَ إِلَيْهِ، فَإِذَا هُوَ مَفْتُوحٌ وَ هُمْ مُتَقَلِّدُونَ بِسُيُوفِهِمْ، وَالْجَمْعُ فِي الْمَوْقِفِ وَالْمَلَائِكَةُ تُرَحِّبُ بِهِمْ».ثُمَّ قَالَ: «فَمَنْ تَرَكَ الْجِهَادَ، أَلْبَسَهُ اللّهُ- عَزَّ وَجَلَّ- ذُلًّا وَفَقْراً فِي مَعِيشَتِهِ، وَمَحْقاً فِي دِينِهِ، إِنَّ اللّهَ- عَزَّ وَجَلَّ- أَغْنى أُمَّتِي بِسَنَابِكِ خَيْلِهَا، وَمَرَاكِزِ رِمَاحِهَا». (كلينى، 1429ج9، ص 355).
بنابر روایت فوق باب مجاهدین در بهشت موجود و مورد خوش آمدگویی ملائک هستند در حالی که با شمشیرهایشان نشان شده اند و از طرفی هم پیغمبر رحمت تارکان جهاد را سبب پوشیدن لباس خواری و ذلّت وفقر بر تن دانسته است. آنچه که از این روایت دانسته می شود فضیلت جهاد فیزیکی که در باب تفاسیر مفصلا آن را مورد بررسی قرار دادیم و همچنین نهی از ترک جهاد با عقوبت می باشد.
2) «وَقَالَ النَّبِيُّ صلى الله عليه و آله: أَخْبَرَنِي جَبْرَئِيلُ عليه السلام بِأَمْرٍ قَرَّتْ بِهِ عَيْنِي، وَفَرِحَ بِهِ قَلْبِي، قَالَ: يَا مُحَمَّدُ، مَنْ غَزَا مِنْ أُمَّتِكَ فِي سَبِيلِ اللّهِ، فَأَصَابَهُ قَطْرَةٌ مِنَ السَّمَاءِ أَوْ صُدَاعٌ، كَتَبَ اللّهُ- عَزَّ وَجَلَّ- لَهُ شَهَادَةً».(طوسى، 1407، ج6، ص: 121)
مطابق روایت فوق که در فضیلت جهاد می باشد، هرکس از امت اسلامی به جهاد در راه خدا برخیزد کمترین وجه آن قرار گرفتن در قسم شهود در راه حق می باشد.
3) عَنْهُ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي زِيَادٍ السَّكُونِيِّ عَنْ ضِرَارِ بْنِ عَمْرٍو الشِّمْشَاطِيِّ عَنْ سَعْدِ بْنِ مَسْعُودٍ الْكِنَانِيِّ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ مَظْعُونٍ قَالَ: «قُلْتُ لِرَسُولِ اللَّهِ ص إِنَّ نَفْسِي تُحَدِّثُنِي بِالسِّيَاحَةِ وَ أَنْ أَلْحَقَ بِالْجِبَالِ قَالَ يَا عُثْمَانُ لَا تَفْعَلْ فَإِنَّ سِيَاحَةَ أُمَّتِي الْغَزْوُ وَ الْجِهَادُ».(طوسى، 1407، ج6، ص: 122)
مطابق روایت فوق پیغمبر اکرم (ص) در جواب عثمان إبن مظعون در معنای سیاحت، اتم آن را جهاد و جنگ با دشمنان خداوند معرفی می نماید و به جای گوشهگیری و پناه بردن به کوه ها جهاد و جنگ با مشرکان را توصیه می نمایند.
4) عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ سُوَيْدٍ الْقَلَانِسِيِّ عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ: «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَيُّ الْجِهَادِ أَفْضَلُ- فَقَالَ مَنْ عُقِرَ جَوَادُهُ وَ أُهَرِيقَ دَمُهُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ».(عاملى، حرّ، 1409، ج15، ص12)
مطابق روایت فوق از أبی بصیر منقول است که حضرت صادق علیه السلام جهاد أفضل را در دو مورد همطراز معرفی کرده است و آن دو مورد آنکه جود و بخشش او فریاد زده شود (کنایه از شهرت به جود و بخشندگی است) و دیگر آنکه خون او در راه خدا ریخته شود. مطابق این روایت فضیلت جهاد فیزیکی به صراحت روشن و به قید مجازات، مستنکف از آن چنانکه در روایت شماره1 نیز آمده، مورد سرزنش میباشد.
1-3- ایثار و ایثارگر
مطابق ماده 1 قانون جامع خدمت رسانی به ایثارگران مصوب 1391، ایثارگر در این قانون به کسی اطلاق میگردد که برای استقرار و حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و دفاع از کیان نظام جمهوری اسلامی ایران و استقلال و تمامیت ارضی کشور، مقابله با تهدیدات و تجاوزات دشمنان داخلی و خارجی انجام وظیفه نموده و شهید، مفقودالاثر، جانباز، اسیر، آزاده و رزمنده شناخته شود. این معنی از مفاهیم جامع اسلامی نیز دور نیست و ایثار عبارت است از مقدّم داشتن دیگری بر خود در رساندن منفعت و دفع زیان، نسبت به چیزی که خود بدان نیازمند است. ایثار و مقاومت از اصول اولیه ای است که انبیای الهی بدون بهره مندی از آن هرگز موفق به انجام رسالت خویش نمیشدند. پیامبران با ایستادگی و مقاومت در برابر سنت های غلط و مناسبات نادرست اجتماعی و بذل ایثار و از خودگذشتگی در این راه به اصلاح جامعه پرداخته و بدون به دل راه دادن هرگونه ترس و واهمه ای از سختی ها و مشکلات فراروی، رسالتهای سنگین الهی خود را به انجام رسانیدند(خمینی، روحالله، ۱۳۸۸، ص16) تا آنجا که خداوند درباره ایشان میفرماید: «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احدا الا الله و کفی بالله حسیبا؛1 (پیامبران) کسانی بودند که تبلیغ رسالت های الهی می کردند و (تنها) از او می ترسیدند و از هیچ کس جز خدا واهمه نداشتند و همین بس که خداوند حسابگر (و پاداش دهنده اعمال آنها) است.»
2- مبانی ودیدگاه های عمومی حقوق ایثارگران از منظر فقه اسلامی
2-1- حقوق معنوی
2-1-1- حقوق معنوی ایثارگران از منظر آیات و روایات
1- «لا یَسْتَوِی الْقاعِدُونَ مِنَ الْمُؤْمِنینَ غَیْرُ أُولِی الضَّرَرِ وَ الْمُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدینَ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقاعِدینَ دَرَجَةً وَ کُلاًّ وَعَدَ اللّهُ الْحُسْنى وَ فَضَّلَ اللّهُ الْمُجاهِدینَ عَلَى الْقاعِدینَ أَجْراً عَظیماً»(نساء: 95) «آن گروه از مؤمنانی که بدون بیماری جسمی و نقص مالی و عذر دیگر، از رفتن به جهاد خودداری کردند و در خانه نشستند، با مجاهدانی که در راه خدا با اموال و جان هایشان به جهاد برخاستند، یکسان نیستند. خدا کسانی را که با اموال و جان هایشان جهاد میکنند به مقام و مرتبهای بزرگ بر خانهنشینان برتری بخشیده است و هر یک [از این دو گروه] را [به خاطر ایمان و عمل صالحشان] وعده پاداش نیک داده و جهادکنندگان را بر خانه نشینانِ [بی عُذر] به پاداشی بزرگ برتری داده است».
علامه طباطبائی در تفسیر این آیه مینویسد: «این تفصیل و برترى دادن مجاهدین بر قاعدین به منزله بیان و شرح است براى تفصیلى که قبل از این جمله بطور اجمال ذکر شده بود و علاوه بر شرح و تفصیل فائده دیگرى را نیز دارد و آن این است که اشاره کند به اینکه مومن سزاوار نیست به آن وعده حسنى که خداى تعالى به عموم مؤ منین (چه مجاهدین و چه قاعدین) داده بود قناعت کند و وعده: (و کلا وعد الله الحسنى) را دست آویز قرار داده، از رفتن به جنگ و شرکت در جهاد فى سبیل الله و تلاش در اعلاى کلمه حق و کوبیدن باطل کسالت بورزد، زیرا درست است که خداى تعالى به قاعدین نیز حسنى مىدهد ولى مجاهدین را به درجاتى از مغفرت و رحمت اختصاص داده که نمىتوان آن را نادیده گرفت و در امر آن مغفرت و رحمت سهل انگارى نمود.»(طباطبائی، 5، 1374/72)
2- إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (توبه: 111) «بدرستی که خداوند از مؤمنان جانها و مالهایشان را خریده، در مقابل این که بهشت از آن آنها باشد، در راه خدا کارزار میکنند و میکشند و کشته میشوند، این وعده حقی است که در تورات و انجیل و قرآن ذکر شده است و کیست که در عهدش از خدا وفادارتر باشد؟ پس به معاملهای که انجام دادهاید، شادمان باشید و این همان رستگاری بزرگ است».
خداى سبحان در این آیه به کسانى که در راه خدا با جان و مال خود جهاد مىکنند وعده قطعى بهشت مىدهد و مى-فرماید که این وعده را در تورات و انجیل هم داده، همانطور که در قرآن مىدهد. خداوند این وعده را در قالب تمثیل بیان نموده و آن را به خرید و فروش تشبیه کرده است، یعنى خود را خریدار و مؤمنین را فروشنده و جان و مال ایشان را کالاى مورد معامله و بهشت را قیمت و بهاء و تورات و انجیل و قرآن را سند آن خوانده است و چه تمثیل لطیفى بکار برده است و در آخر مؤمنین را به این معامله بشارت داده و به رستگارى عظیمى تهنیت گفته است.(طباطبائی،539/9 ،1374).
3- «... لا يُصيبُهُم ظَمَأٌ وَلا نَصَبٌ وَلا مَخمَصَةٌ في سَبيلِ اللَّهِ وَلا يَطَئونَ مَوطِئًا يَغيظُ الكُفّارَ وَلا يَنالونَ مِن عَدُوٍّ نَيلًا إِلّا كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللَّهَ لا يُضيعُ أَجرَ المُحسِنينَ» (توبه 120) هیچ تشنگی و رنج و گرسنگی در راه خدا به آنان نمیرسد و در هیچ مکانی که کافران را به خشم میآورد، قدم نمیگذارند و از هیچ دشمنی انتقام نمیگیرند [و با نبرد با او به کام دل نمیرسند] مگر آنکه به پاداش هر یک از آنان عمل شایستهای در پرونده آنان ثبت میشود؛ چرا که خدا پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند».
در این آیه شریفه سخن از اجر معنوی ایثارگران است. خداوند متعال ایثارگری را عمل صالح معرفی کرده است و اجر و مزد این اعمال صالح را بر خود فرض دانسته است. از این آیه میتوان چنین استفاده کرد که همان طور که ایثارگران نزد خداوند اجر و منزلت دارند و مورد تکریم الهی قرار میگیرند باید مورد تکریم عموم شهروندان قرار گیرند. حکومت اسلامی نیز که داعیه دار ترویج ارزشهای قرآنی و الهی است نیز نمیتواند نسبت به تجلیل و گرامیداشت ایثارگران بیتفاوت باشد بلکه باید در این راستا با انجام اقدامات گوناگون و وضع قوانین به تکریم این قشر نیکوکار بپردازد.
علامه طباطبائی در تفسیر این آیه مینویسد: این آیات(121-111سوره توبه) درباره مطالب گوناگونى است که یک غرض واحدى، همه را به هم مرتبط و به آن غرضى که آیات قبلى در مقام بیان آن بود مربوط مىسازد، زیرا این آیات در پیرامون جنگ و جهاد است. بعضى از آنها مؤمنین مجاهد را مدح نموده و وعده جمیل داده است». (همان، 547).
2-1-2- تحلیل حقوق معنوی ایثارگران
از مجموع آیات مورد اشاره چنین استفاده میشود که در نظر خداوند متعال جهاد و ایثارگری دارای «فضیلت» و مجاهد و ایثارگر دارای «اجر معنوی» نزد پروردگار میباشد. بنابراین از نظر شارع مقدس باید چنین افرادی در جامعه گرامی داشته شوند و مورد احترام و تکریم قرار گیرند. شاید بتوان بخشی از تکریم و گرامیداشت مقام شامخ مجاهدین و ایثارگران را با جبران خسارتهای جسمی و مادی که به آنها وارد شده است ترمیم کرد و اعطای «اجر مادی» منافاتی با اجر معنوی ندارد چرا که اساسا هیچ چیز جایگزین «اجر معنوی» ایثارگران نزد خداوند متعال نمیگردد لکن این بدان معنا نیست که جامعه، کارگزاران و حکومت اسلامی نسبت از تکریم معنوی و مادی ایثارگران غفلت بورزد چرا که مجاهد و ایثارگر در راه خدمت به جامعه متحمل آسیبهای جسمی و مادی شده است و اکنون این جامعه و حکومت است که باید پاسخگوی غرامت این از خودگذشتگی و جانفشانی باشد. بنابراین از مذاق شریعت چنین استنباط میگردد که تکریم و بزرگداشت ایثارگران امری مطلوب نزد پروردگار است لکن شیوههای اجرای این تکریم به عقلا و حکومت اسلامی سپرده شده است تا با انتخاب بهترین شیوه ها مجاهدان فی سبیل الله را تکریم نمایند.
2-2- حقوق مادی ایثارگران از منظر آیات و روایات
گذشته از اجر معنوی که قرآن کریم برای ایثارگران بیان کرده است میتوان با استناد به برخی آیات کریمه قرآن، لزوم اجر مادی ایثارگران را نیز است.
2-2-1- آیات قرآن کریم
1- «وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْء فَأَنَّ لِلّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى عَبْدِنا یَوْمَ الْفُرْقانِ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللّهُ عَلى کُلِّ شَیْء قَدیرٌ» (انفال41) و بدانید هر چیزی را که [از راه جهاد یا کسب یا هر طریق مشروعی] به عنوان غنیمت و فایده به دست آوردید [کم باشد یا زیاد] یک پنجم آن برای خدا و رسول خدا (صلی الل علیه وآله) و خویشان پیامبر و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر به خدا و آنچه بر بندهاش روز جداکننده حق از باطل، روز رویارویی دو گروه [مؤمن وکافر در جنگ بدر] نازل کردیم، ایمان آوردهاید [پس آن را به عنوان حقَّی واجب به خدا و رسول و دیگر نامبردگان بپردازید]؛ و خدا بر هرکاری تواناست».
علامه طباطبایی آیه فوقالذکر در کنار دو آیه دیگر از سوره انفال میگذارد و در تفسیر این آیات می نویسد:« از مجموع این سه آیه این معنا استفاده مىشود که اصل ملکیت در غنیمت از آن خدا و رسول است و خدا و رسول چهار پنجم آن را در اختیار جهادکنندگان گذاردهاند تا با آن ارتزاق نموده و آن را تملک نمایند و یک پنجم آن را به خدا و رسول و خویشاوندان رسول و غیر ایشان اختصاص داده تا در آن تصرف نمایند.»(طباطبائی، همان، 9/8). بنابراین مستفاد از این آیه آن است که مجاهدان و ایثارگران در راه خدا از غنائم جنگی بهره دارند و مالک آن میشود و باید یک پنجم آن را در ا ختیار رسول مکرم «ص» قرار دهند. در نتیجه این آیه بر «حق مادی» ایثارگران بر غنائم دلالت مینماید.
2-2-2- روایات مربوط به حقوق مادی ایثارگران
در صدر اسلام بعد از آنکه خمس غنائم جنگی جدا میشد ما بقی را بین مبارزان و مجاهدانی که در جنگ حضور داشتهاند تقسیم میکردند(کلینی، 1407، 5/43، طوسی، 1423، 4/128). با توجه به اینکه امروزه امکان تقسیم غنائم جنگی نیست سزاوار است امتیاز و پاداش دیگری برای رزمندگان جنگ در نظر گرفته شود که جایگزین غنائم جنگی باشد و تقریبا با آن برابری کند. همچنین اگر احیانا در مسیر انجام وظیفه دچار ضررها و خساراتی شدند، باید بیتالمال و نظام اسلامی خسارات آنان را جبران نماید. مثل جایی که فرزندان و همسران رزمندگان بیسرپرست ماندهاند، بیتالمال باید متکفل هزینههای آنان شود زیرا در غیر این صورت خلاف عدالت و ظلم خواهد بود.
شیخ طوسی که از پیشگامان در فقاهت و استاد همه فقهاء بزرگ است اصل چنین وظیفهای را برای بیتالمال مسلم دانسته و فرموده است: اگر رزمندهای بمیرد یا کشته شود و فرزندان یا همسری باقی گذاشته باشد مخارجشان از بیتالمال داده میشود نه از غنیمت( طوسی، 1387ق، 2/73). از این کلام استفاده میشود جبران خسارتهایی که رزمندگان و مجاهدین در مسیر جهاد و دفاع از اسلام متحمل شدهاند بر عهده بیتالمال و نظام اسلامی است. در نظام جمهوری اسلامی، برای کسانی که در سال های مبارزه با رژیم شاهنشاهی و بعد آن در مبارزه با عوامل استکبار جهانی (صدام ،منافقین و..). متحمل خسارت هایی شدهاند، امتیازاتی در نظر گرفته شده است که تنها اداء بخشی از حق آنان است. علاوه براین میتوان گفت تشویق افراد جهادگر و مبارز فقط به نفع خود آنها نیست بلکه کل جامعه در این ماجرا ذی نفع اند چون تشویق چنین افرادی موجب گسترش روحیه ایثارگری و خدمت و در نتیجه سلامت و امنیت جامعه خواهد بود که اگر نظام اسلامی به این تکلیف عمل نکند در حق جامعه ظلم کرده است.
3- مبانی نظری اختصاصی حقوق ایثارگران از منظر فقه اسلامی
3-1- حقوق اختصاصی ایثارگران در ارتباط با اسیر
در متون دینی برای اسیر حقوقی چون تأمین نیازهای اولیه، حفظ امنیت، احترام به سران و بزرگان اسرا، احسان به اسیر ذکر شده است.
بر اساس روایتی از امام صادق(ع) تامین نیاز اولیه اسیر ازجمله غذا و نوشیدنی، بر اسیرکننده لازم است چه اسیر کافر باشد چه غیرکافر و اگرچه حکم قتل او هم صادر شده باشد(کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۳۵).
احسان و نیکی کردن به اسرا و همچنین تامین نیازهای او در دین اسلام لازم شمرده شده،(علامه حلی، ۱۴۱۲ق، ج۱۴، ص۲۴۱) تا جایی که طبق آیه پنجم تا هشتم سوره انسان، احسان به اسیر از صفات ابرار معرفی شده است(طبرسی، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۱۷؛ طباطبایی، ۱۳۹۰ق، ج۲۰، ص۱۲۶-۱۲۷).
و در روایات نیز به نیکی با اسرا سفارش شده است(طوسی، التهذیب، ۱۴۱۲ق، ج۵، ص۱۲۰-۱۲۱). این در حالی است که طبق گزارشات تاریخی در دوران جاهلیت اسیران جنگی در معرض انواع شکنجهها، قطع عضو و حتی قربانی شدن به درگاه خدایان قرار داشتند(احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ۱۴۱۱ق، ص۱۱۶).
بر اساس گزارشات تاریخی امام علی(ع) در وصیت به فرزندش امام حسن(ع) به مدارا با ابن ملجم که اسیر شده بود، سفارش زیادی کرد و حتی فرمود از همان غذایی که خود میخورید به او بخورانید(مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲، ص۲۸۷).
3-2- حقوق اختصاصی ایثارگران در ارتباط با جانبازان
در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، امور مجروحان انقلاب، برعهده کمیته امداد امامخمینی بود که در ۱۹ اسفند ۱۳۵۷ تشکیل شد ببینید: کمیته امداد امامخمینی در ۲۵ اسفند ۱۳۵۸، امامخمینی در حکمی به مهدی کروبی، ضرورت تأسیس سازمانی برای رسیدگی به امور آسیبدیدگان انقلاب و خانوادههای آنان را یادآور شد و با تعیین وی به عنوان سرپرست سازمان یادشده، اولویتهای اقدامات سازمان را در رسیدگی به امور فرهنگی، اقتصادی و درمانی بیان کرد این سازمان که با تصویب شورای انقلاب، از خرداد ۱۳۵۹ به سازمان بهزیستی ملحق شده بود(هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۳۲)، پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و در ۱۰ دی ۱۳۵۹، با تصویب مجلس شورای اسلامی به عنوان نهادی مستقل و زیرمجموعه نخستوزیری در نظر گرفته شد که سرپرست آن نیز با پیشنهاد نخستوزیر و تأیید رهبر انقلاب تعیین میشد ببینید: بنیاد شهید انقلاب اسلامی پس از پایان جنگ، امامخمینی به درخواست کروبی، رئیس بنیاد شهید و برای رسیدگی بهتر به امور جانبازان و خانوادههای شهدا، در حکمی به میرحسین موسوی، نخستوزیر که مسئول بنیاد مستضعفان نیز بود، امور جانبازان انقلاب و جنگ تحمیلی را به این سازمان محول کرد و سفارش کرد با استفاده از تجربیات بنیاد شهید و اختصاص بهترین امکانات بنیاد مستضعفان، در رسیدگی به تمامی امور شهیدان زنده انقلاب، همت گمارند؛ و از این پس نام این بنیاد، به بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی تغییر یافت(قاسمپور، ۳۶). از سال ۱۳۸۳ به بعد، بخش جانبازان، از بنیاد مستضعفان جدا شد و همراه با بنیاد شهید و ستاد امور آزادگان، بنیاد شهید و امور ایثارگران را شکل داد.
افزون بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی که از آغاز انقلاب تاکنون برای تسهیل و رسیدگی بهتر به امور فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جانبازان، تصویب شدهاست، اغلب وزارتخانهها، ادارات و سازمانهای دولتی نیز هر کدام بهشکلی و در ارتباط با وظایف خود، امتیازات رفاهی، اجتماعی، فرهنگی و خدماتی را برای جانبازان در نظر گرفتهاند که در بخشنامهها و مقررات داخلی این سازمانها ذکر شدهاست. قانون جامع خدمت رسانی به ایثارگران نیز در سال ۱۳۸۶، در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و پس از پنج سال توقف، در سال ۱۳۹۱ در مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی و به مدت چهار سال، بهطور آزمایشی، لازم الاجرا اعلام شد. در این قانون خانواده جانبازان که شامل همسر، فرزند و والدین آنان میشود نیز از خدمات و امتیازات مربوط به جانبازان، بهرهمند میشوند و در صورت فوت جانباز مشمول این قانون، خدمات به خانواده تحت تکفل آنان تعلق میگیرد.
این خدمات عبارتاند از:
1. تأمین مسکن یا تسهیل امور مربوط به آن.
2. خدمات بهداشت و درمان.
3. تسهیلات اداری و استخدامی.
4. اشتغال و کارآفرینی.
همچنین در سال ۱۳۸۹، آئیننامه اجرایی درصد جانبازی، مصوب دولت، به تأیید مجلس شورای اسلامی رسید. طبق این آئیننامه، تعیین میزان آسیبدیدگی یا ناتوانی جسمی و روانی برعهده کمیسیون پزشکی تخصصی بنیاد شهید و امور ایثارگران یا شوراهای پزشکی نیروهای مسلح و براساس مفاد تصویبشده، گذاشته شد(پایگاه مرکز پژوهشهای مجلس، آئیننامه اجرایی)؛ همچنین جانبازان برای تعیین درصد جانبازی، در سه گروه کلی دستهبندی میشوند:
1. گروههای آسیبهای عمومی، اعم از ترکش، ضایعه مغزی و نخاعی، اعمال جراحی، بیماریهای اعصاب و روان، تروماها، بیماریهای ریه و چشم و؛
2. جانبازان گروه شیمیایی.
3. جانبازان گروه اعصاب و روان (موج انفجار.
امامخمینی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و جامعه اسلامی ایران را مدیون ایثارگریهای شهدا و جانبازان و معلولان انقلاب اسلامی میدانست و همه دستگاههای اجرایی را مکلف کرد با تسریع در امور مربوط به آنان، تسهیلات لازم را برای جانبازان فراهم کنند و اگر افرادی در ادارات و وزارتخانهها، در این امر اشکالتراشی میکنند، به عنوان «ضد انقلاب» مورد پیگرد قرار گیرند ایشان در عین اینکه پاداش مجروحیتها و مصیبتهای واردشده به جانبازان را نزد خداوند محفوظ میدانست در آستانه نخستین فریضه حج پس از پیروزی انقلاب، از همه کسانی که قصد حج استحبابی داشتند خواست هزینه حج خودشان را صرف نیازهای معلولان و مصدومان انقلاب کنند؛ زیرا ثواب آن نزد خداوند تعالی بسیار از حج استحبابی بالاتر است. از نظر ایشان هر گونه خدمتِ بیمنت به معلولان و جانبازان و خانواده آنان، خدمت به خدا ارزیابی میشد. ایشان همچنین با تعیین نمایندگانی، همه وجوه و اموال مجهولالمالک یا بیصاحب و ارث بدون وارث و اموالی را که بابت محاسبه خمس و خروج از ذمه و اجرای اصل۴۹ قانون اساسی و دیگر قوانین در اختیار ولی فقیه بود، برای رفع نیاز مالی نهادهایی که به امور مستضعفان و ایثارگران میپرداخت، مانند بنیاد جانبازان، اختصاص داد. ازجمله سفارشهای امامخمینی به مسئولان و دستاندرکاران نظام، دقت در امور مربوط به فرزندان شهیدان، معلولان و جانبازان و رسیدگی بیشتر به تحصیل آنان ـ از ابتداییترین تا بالاترین مقطع ـ بود. ایشان برای این منظور از وزیران آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی خواست برای تسهیل در کار فرزندان ایثارگران (شهدا، اسرا، مفقودان و جانبازان)، طرحی تنظیم و به شورای عالی انقلاب فرهنگی تقدیم کنند و بنیاد مستضعفان را موظف کرد تمامی بودجه این طرح را بر عهده بگیرد و از نهادهای مختلف کشور نیز خواست به این طرح کمک کنند؛ همچنین تمام تلاش خود را برای رفاه و امنیت مادی و معنوی خانوادههای شهدا و جانبازان به کار گیرند و به ستایش و حرف بسنده نکنند. طبق آخرین آمار بنیاد شهید، در میان جانبازان که بیش از نیممیلیون نفر از جمعیت ایران را تشکیل میدهند، گروه بسیاری متحمل آسیبها و صدمات غیرقابل جبران شدند و با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. از بیش از ۵۷۴ هزار جانباز در کشور، در حدود سال ۱۳۹۰ بالغ بر هشت هزار جانباز ۷۰درصد و از این میان بالغ بر دو هزار جانباز قطع نخاعی وجود داشتهاست. این افراد در طول زندگی خود، با مشکلات اقتصادی، رفاهی و روانی متعددی مواجهاند(عنبری، موسی و قاسم اویسی فردویی، ۱۳۹۱ش، ص115) ، که بیشک همه مردم بهویژه مسئولان جامعه، در برابر آن مسئولیت دارند(مهوری، محمدحسین، ۱۳۸۲ش، ص64). پس از خدمات درمانی که نخستین نیاز مجروحین و جانبازان است شاید مهمترین مسائل جانبازان به عنوان حاملان فرهنگ جبهه و جهاد را باید در حوزه فرهنگی جستجو کرد؛ زیرا پدیده ایثار و جانبازی که هویت جانبازان را شکل میدهد، مربوط به حوزه فرهنگی است و تغییر این ارزشها در جامعه پس از جنگ، میتواند به ایجاد دغدغه هویتی برای جانبازان منجر شود(عنبری و اویسی فردویی، ۱۳۵). از همینرو است که خدمات فرهنگی برای شخص جانبازان از یکسو و حاکم کردن فرهنگ جانبازی در جامعه اسلامی از سوی دیگر، ضروری به نظر میرسد(مهوری،1382، ۷۵–۷۸.).
3-3- اولویت دهی مخارج ایثارگران مجروح از بیت المال
منظور از امتیازات معنوی، اجر و پاداش اخروی و درجات قرب الهی است که خداوند میفرماید :"... خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد."2.
اما امتیازات مادی به دو صورت قابل تصور است: 1- حقوقی که هر فردی از جامعه نسبت به بیت المال دارد. 2- حقوقی که قشر خاصی از جامعه که به کار مخصوصی اشتغال دارند و سزاوار دریافت مزد و مزایایی هستند نسبت به بیت المال دارند.
اسلام در امتیازات مادی به پیشگامان در اسلام و جهاد و شهدا و خانواده های آنان، نیز با همین دید نگریسته است. پس در حقوق نوع اول همه اقشار جامعه را یکسان و برابر دانسته و بی هیچ تبعیضی بیت المال را متعلق به همه آحاد جامعه می داند و چنانکه از روایات بر می آید سیره رسول اکرم(ص) و امام علی(ع) بر این منوال بوده است که بیت المال را به طور مساوی بین تمام اقشار جامعه تقسیم می نمودند. همانطور که در روایات آمده است که عده ای از خیر خواهان نزد امام علی (ع) رفتند و از آن حضرت تقاضا کردند برای مدتی سهم رؤسا واشراف از بیت المال را بیشتر کند تا مطیع باشند و زمانی که حکومت و قدرت تثبیت شد آن طور که خدا دستور داده با عدالت با آنان رفتار شود. حضرت در پاسخ فرمودند:...به خدا قسم اگر بیت المال مال خود من هم بود آن را مساوی بین مردم تقسیم می کردم چه رسد به این که آن مال خود آنهاست(شیخ حرعاملی، ج15، ص105).
همچنین از امام صادق(ع)در مورد تقسیم بیت المال سؤال شد، فرمودند: اهل اسلام فرزندان اسلامند من در عطاء مساوات برقرار می کنم و فضائل آنها میان خودشان و خدایشان است. همچون مردی که فرزندانی دارد ولی در میراث هیچ یک از آنها را به دلیل فضل و شایستگی که در اوست بر دیگری که از او ضعیفتر و پایینتر است برتری نمیدهد. حضرت در ادامه فرمود: سیره رسول اکرم (ص) نیز در بدو امر در مورد تقسیم بیت المال چنین بوده است، ولی دیگران میگویند: ما مقدم میکنیم در عطاء آن کسی را که خداوند او را در سابقه اسلامش فضیلت داده است چنانکه در میراث هم چنین است که برخی بیشتر از میت ارث میبرند. و عمر چنین میکرد(شیخ طوسی، ج6 ص146). احادیث دیگری نیز در این باب در تایید این مطلب وجود دارد که از ذکر آنها صرف نظر میکنیم.
پس از مجموع روایات به دست می آید که در سیره رسول اکرم (ص) و علی (ع) و دیگر ائمه (ع) همه آحاد جامعه چه افراد با تقوا و سابقه دار و فعال در امور جامعه اسلامی چه غیر آنها حقوق یکسانی نسبت به بیت المال دارند. البته در جامعه اسلامی همواره عدهای به عنوان کارگزار حکومت اسلامی در خدمت نظام هستند که باید از بیت المال حقوق آنان تأمین و زندگی شان اداره گردد همانطوری که در صدر اسلام بعد از آنکه خمس غنائم جنگی جدا می شد ما بقی را بین مبارزان و مجاهدانی که در جنگ حضور داشته اند تقسیم میکردند(شیخ کلینی، کافی، ج5، ص43، طوسی 1407، ج4، ص128)3. باتوجه به اینکه امروزه امکان تقسیم غنائم جنگی نیست سزاوار است امتیاز و پاداش دیگری برای رزمندگان جنگ در نظر گرفته شود که جایگزین غنائم جنگی باشد و تقریبا با آن برابری کند. همچنین اگر احیانا در مسیر انجام وظیفه دچار ضررها و خساراتی شدند باید بیت المال و نظام اسلامی خسارات آنان را جبران نماید. مثل جایی که فرزندان و همسران رزمندگان بیسرپرست ماندهاند، بیت المال باید متکفل هزینه های آنان شود زیرا در غیر این صورت خلاف عدالت و ظلم خواهد بود. شیخ طوسی (ره) که از پیش گامان در فقاهت و استاد همه فقهاء بزرگ است اصل چنین وظیفهای را برای بیت المال مسلم دانسته و فرموده است: اگر رزمنده ای بمیرد یا کشته شود و فرزندان یا همسری باقی گذاشته باشد مخارجشان از بیت المال داده می شود نه از غنیمت4. از این کلام استفاده می شود جبران خسارت هایی که رزمندگان و مجاهدین در مسیر جهاد و دفاع از اسلام متحمل شده اند بر عهده بیت المال و نظام اسلامی است.
در نظام جمهوری اسلامی، برای کسانی که در سال های مبارزه با رژیم شاهنشاهی و بعد آن در مبارزه با عوامل استکبار جهانی (صدام ،منافقین و...) متحمل خسارت هایی شده اند امتیازاتی در نظر گرفته شده است که تنها اداء بخشی از حق آنان است. علاوه بر این میتوان گفت تشویق افراد جهادگر و مبارز فقط به نفع خود آنها نیست بلکه کل جامعه در این ماجرا ذی نفع اند چون تشویق چنین افرادی موجب گسترش روحیه ایثارگری و خدمت و در نتیجه سلامت و امنیت جامعه خواهد بود که اگر نظام اسلامی به این تکلیف عمل نکند در حق جامعه ظلم کرده است.
3-4- مبنای عدالت در عمل به سیره معصومین
اگرچه، در ريشه لغوي عدالت، نوعي تساوي و برابري لحاظ شده است، اما در مفهوم اجتماعي آن اين تساوي لحاظ نميشود. بلكه در اين مفهوم، به معناي «دادن حق هر صاحب حقي» ميباشد. به عبارت ديگر مقتضاي عدالت اين است كه به هر فردي آنچه را كه استحقاق آن را دارد بدهند، خواه سهم تمام افراد جامعه مساوي و برابر شود يا نشود؛ بنابراين در آن مواردي كه مقتضاي عدالت، عدم برابري است، تساوي، عين بيعدالتي خواهد بود5. و در اين موارد بايد از برابري در حقوق، اجتناب كرد، تا بتوان عدالت را اجرا كرد. با اين مقدمه در پاسخ به سؤال، بايد گفت: در جامعه اسلامي، عدّهاي از افراد به علت تلاشها و زحماتي كه براي حكومت اسلامي داشتهاند و «در سختترين شرايط به كمك اسلام آمده و با شمشير يا خون خود از آن حمايت نمودهاند» بايد حقوقي را براي آنها در نظر بگيريم. و اينگونه تفكر نه تنها در حكومت ما اجرا ميشود، بلكه در زمان حكومت امام علي عليه السلام و حتي پيامبراكرم صلي اللّه عليه و آله وجود داشته است. هرچند عمل به اين روش به صورت فعلي، مثل تعيين درصد جانبازي، مدت اسارت و... در آن زمان وجود نداشته است، اما اصل اين تفكر و عقيده در زمان صدر اسلام نيز وجود داشته است؛ لذا در مورد سيره پيامبر اكرم صلي اللّه عليه و آله، در تاريخ ميخوانيم كه حضرت، به حقوق مجاهدان توجه دقيق ميكرده است و بالاتر از آن به عواطف شخصي آنها توجه داشته است تا جايي كه در جنگ بدر، شماري از جنگافزارهاي دشمن كه به افرادي مانند، عقبه، شيبه، ابوجهل و... تعلق داشت به خانوادههاي مجاهدان و رزمندگان بدر دادند6. در حاليكه حضرت ميتوانستند اين كار را در مورد افراد ديگر عمل كنند و به ديگران بدهند، ولي اين كار را نكردند. البته، اين عملكرد حضرت منافاتي با تعلق انفال به خدا و پيامبر كه خداوند تبارك و تعالي در قرآن كريم ذكر كرده است7، ندارد. بنابراين، در عصر حضرت امير عليه السلام نيز به حقوق مجاهدان و رزمندگان اسلام توجه ميشده است؛ لذا حضرت علي عليه السلام در خطبه 261 نهج البلاغه، در برابر تقاضاي «عبدالله بن زمعه» كه تقاضاي مال بيشتري از بيت المال كرده بود، فرمود:
«اين مال، نه از من است و نه از تو، اين مال، غنائمي است از، فِيء،8براي مسلماناني كه شمشير كشيدهاند و در راه خدا جهاد كردهاند. اگر در جنگ با آنها شركت داشتهاي در آن حقي داري و اگر در جنگ با آنها شركت نداشتهاي بايد بداني كه حق جنگجويان است.9» بعضي معتقد هستند كه تساوي حق مردم از بيت المال اختصاص به فِيء و غنيمت دارد و شامل وجوهي مانند خمس، زكات و در زمان ما درآمد حاصل از فروش نفت كه جزء انفال است نميشود10، در حاليكه مطابق اين خطبه صراحتاً به امتياز رزمندگان در غنائم اشاره شده است. اينطور نيست كه اين امتياز فقط در غنائم باشد بلكه در موارد ديگر نيز به امتياز و پاداش دائمي اشاره دارد.
بنابراين جنگ تحميلي عليه ايران، همانند جنگهاي صدر اسلام يك امتحان و آزمايش الهي بود؛و مبارزان و مجاهداني از اين امتحان الهي سربلند و پيروز، بيرون آمدند، كه برخي از آنان علاوه بر سوابق مبارزه و جهاد مجروح هم شده اند و حتي برخي از خانواده ها در اين راه شهيد داده اند؛ حال اين سهميه رزمندگان و درصد جانبازي يا امكانات خاص براي خانوادههاي شهيدان، تقدير و حمايتي ناچيز از فداكاري ها و ايثارگري هاي مخلصانه آنان مي باشد كه بدون هيچ چشم داشتي انجام داده اند، زيرا بايد بين كساني كه در زمان سختي براي جامعه اسلامي تلاش كردند و كساني كه تلاش نكردند فرق گذاشته شود. علاوه بر اين، احتمال اينكه جنگ مجددي پيش آيد، وجود دارد. پس رزمندگان، به خاطر اينكه نگاهبان و حاميان جامعه ميباشند و بايد به آنها بها داده شود و حتي پاداش آنها دائمي گردد تا روحيه دفاع و فداكاري براي اسلام و سرزمين اسلامي تقويت شود، لذا امام علي عليه السلام ميفرمايد: «و سپاسگذاري نيكو را در حق آنها دائمي بساز. آزمايش صحيح و تكاپوئي كه صورت داده است ارزيابي كرده و قدرداني نما، و كوشش و تحمل سختيها و آزمايشي كه از يك ارتشي بروز كرده است، براي شخص ديگر، منسوب مساز، و هيچگونه درباره حد نهايي شناخت و پاداش و تقدير، در مورد تلاش شخص رزمنده تلاش كننده، كوتاهي مكن.»11
پس اگر در جامعه كنوني ما به حقوق رزمندگان، جانبازان و... توجه ميشود و براي آنها امتيازاتي در نظر گرفته ميشود، به خاطر الگو قرار گرفتن سيره پيامبر اكرم صلي اللّه عليه و آله و امام علي عليه السلام بوده است. و فقط، شكل و قالب آن متفاوت است كه امروزه به صورت درصد جانبازي و... ميباشد و اين تغيير شكل باعث نميشود كه ادعا كرد، سياست زمان ما از زمان علي عليه السلام بهتر است و عدالت بهتر اجرا ميشود. بلكه همين سياست در زمان آن حضرت نيز وجود داشته است و اگر در مواردي حضرت به اجر معنوي رزمندگان اشاره ميكند، منافاتي با تعيين حقوق مادي براي آنها ندارد. همچنين، اگر حضرت در مواردي حاضر نشدند به خاطر سوابق جهاد، افرادي را مقدم بدارند به اين علت بوده است كه اولاً آنها بيشتر از حق خود مطالبه ميكردند و ثانياً لياقت پست و مقام درخواستي را نداشتند.
3-5- مبنای تقسیم غنایم جنگی در نبردهای صدر اسلام
پیش از تقسیم غنایم میان مجاهدان، چیزهایی باید از آن خارج شود که به ترتیب عبارتاند از: آنچه امام علیهالسّلام شرط و تعهد کرده که از غنیمت به اشخاص بپردازد، از قبیل دستمزدهایی که روی مصالحی برای برخی رزمندگان قرار داده است، مانند آنان که راه ورود به دژ دشمن را نشان دادهاند و یا منطقه جنگی و گذرگاههای مخفی را شناسایی کردهاند، و نیز سَلَب که برای کشنده دشمن تعیین کرده است.12 هزینههای نگهداری، جابه جایی و تقسیم غنایم و مانند آنها.13 رَضخ که به زنان، بردگان و کافران، در صورت شرکت آنان در جنگ به اذن امام علیهالسّلام داده میشود. اینان جز «رضخ» سهمی از غنیمت ندارند.14
غنایم ممتاز، همچون لباس فاخر، شمشیر گران بها و مرکب راهوار، که امام علیهالسّلام آنها را بر میگزیند.15 خمس: بنابر آنچه از برخی نقل شده، خمس قبل از اخراج دستمزدها، سلب ، رضخ و هزینه ها واجب است و پرداخت میشود؛16 لیکن دیدگاه مشهور، پرداخت خمس بعد از اخراج آنها از غنیمت است.17 بعضی گفتهاند: خمس قبل از رضخ و بعد از دستمزدها، سلب و هزینهها خارج میشود.18 پس از اخراج خمس، باقی مانده غنایم میان رزمندگان و کسانی که در جبهه جنگ حضور یافتهاند هرچند نجنگیده باشند، حتی کودکانی که بعد از غنیمت گرفتن و قبل از تقسیم آن متولد شدهاند و نیز کسانی که پیش از تقسیم غنایم به عنوان نیروی کمکی به رزمندگان پیوستهاند تقسیم میشود.19
4- مبانی حقوقی حمایت از ایثارگران
4-1- تبعیض مثبت (تبعیض روا)20
اعمال این تبعیض موقعیت گروه یا افراد فرودست اجتماعی را در قبال گروه یا افراد دیگر ارتقا میدهد و در واقع آنها را به سوی برابری رهنمون میکند. مهمترین روشهایی که در سازوکارهای تبعضی مثبت به کار رفته اند عبارتند از:
4-1-1- روش ذخیره (Reservation)
روش ذخیره یعنی به انحصار درآوردن تعداد خاصی از موقعیت ها برای نمونه از کرسیهای مجلسهای نمایندگی یا سمتهای اجرایی برای برخی از اقلیت ها. این روش در کشورهایی همچون زلاندنو، مجارستان، کلمبیا و حتی در کشور خود ما برای اقلیتهای دینی به کار گرفته شده است.
4-1-2- روش سهمیهبندی (Quota)
روش سهمیهبندی به روش ذخیره شباهت دارد اما تعداد جایگاهها بر اساس یک نسبت به کل [درصد] تعیین میکند. این روش در کشورهایی همچون هند و پاکستان تقریبا در تمامی ردههای سیاسی پایین و متوسط به کار گرفته میشود و تاثیرات مثبتی در افزایش میزان مشارکت در سطوح محلی داشته است.
4-1-3- روش رقابت خاص(Limited or special Competition)
به معنی ایجاد حوزه های متفاوت رقابتی برای اعضای یک گروه خاص به صورتی که کمبود و ضعف اولیه آنها را جبران کند. امروزه تقسیم بندی جنسیتی در رقابت های ورزشی در سراسر جهان اعمال میشود و همین تقسیمبندی در مسابقات ورزشی برای افراد سالم و معلول نمونههای جاافتاده و موثر در این زمینه هستند.
4-2- معافیت(Exemption)
یعنی معاف کردن افراد گروه مورد نظر از برخی شرایط برای گزینش (تحصیلات، سن و...) این روش در بسیاری از کشورها از جمله در کشور خود ما برای جانبازان و ایثارگران جنگ تحمیلی به اجرا در میآید.
4-3- تشویق و کمک در گزینش (Civil war)
کمک به شرکت بیشتر اعضای یک گروه محروم برای رقابت در یک گزینش، بدون ارائه ضمانتی در انتخاب شدن آنها، این روش، یا هدف افزایش انگیزش را دنبال میکند یا کمک به انتخاب شدن اعضای یک گروه محروم در فرایند گزینش از طریق توصیهها و ایجاد انگیزش در انتخاب کنندگان(.فکوهی، 35 :1384).
4-4- حق بر خوشبختی
مهمترین توسعهای که به تازگی در تحقیقات علوم اجتماعی رخ داده است ظهور گروهی محققان بین رشتهای متشکل از روانشناسان واقتصاددانان و تحلیلگران سیاستهای عمومی با علاقه بسیار به مطالعات شادکامی است( Kahneman, Diener& Schwarz,1999). امروزه این تحول به حقوق نیز رسیده است. از سال 2007م. شمار زیادی مقاله و کتاب به طبع رسیده است که یافته های علوم اجتماعی درباره شادی را در متن مباحث حقوقی به کار گرفته است. روی نهادن به سوی شادی در میان حقوقدانان آن قدر بوده است که بتوان در کنار عدالت خواهی و آزادیخواهی از غایتمداری حقوقی ممکن دیگری به نام شادیخواهی سخن گفت. رویکرد اولیه این دسته از حقوقدانان توجیه ضرورت اعمال برخی تغییرات در حوزههایی چون حقوق ضمان قهری(شبه جرم)( Bagenstos& Schlanger,2007) عدالت کیفری، حقوق نظام راهبری بنگاهها (شرکتها) و نظام مالیاتی (Bagaric & McConvill,2005) بوده است.
ما میتوانیم از اصطلاحاتی همچون «ضرر یا خسارت غیرمالی21»، «خسارت غیر اقتصادی22»،«خسارات کلی23» نیز بدون وجود تفاوت قابل ملاحظه-ای استفاده کنیم. « ما این نکته را درک میکنیم که آنچه از آن تحت عنوان «خسارت ناهویدا24» یاد می شود یعنی خساراتی که به دارایی ثروت یا درآمد فرد وارد نشده است و لذا این قابلیت را دارا نیست که به صور کمی با روشهای مالی و با ارجاع به بازار و چرخه دادوستد ارزیابی شود. بنابراین ما در اینجا با حوزهای وسیع و بسیار پیچیده از معیارها روبه رو هستیم. حوزهای که میخواهد عیوب و نقصان وارده بر جسم و روان فرد صدمه دیده و حتی فشار عاطفی و اضطراب ناروای وارده را صرف نظر از اینکه آیا لطمهای به دارایی و درآمد فرد صدمه دیده وارد شده است یا خیر؟ به عنوان خسارتی که میبایست مستقلا جبران شود در نظر بگیرد»(Rogers ,Bagińska;2001:246).
رنج؛ متردافی برای تقویت منفی25 یا عذاب است که موجب میشود تمایلی به متوقف کردن رفتاری مشخص در انسان پدید آید، اگرچه تقلا برای محروم کردن یا کاهش دادن توانایی مدعی برای وصول غرامت شادی از کف رفتهاش هم، کم نبوده است(Rubin,1992 :371& Calfee). در قضیه بوان علیه بلک ول غرامت شادی اینطور تعریف شده است: «تاوانی برای محدودیتهای ناشی از قصور یا تقصیر متهم که بر قابلیتهای فرد قربانی برای بهرهمندشدن از خوشی و لذت فعالیتهای معمول در زندگی روزمره وارد شده و به همین ترتیب تاوانی برای ناتوان شدن قربانی در تعقیب استعدادها، علاقهها، تفریحات و سرگرمیهای مربوط به فراغت است(Bagenstos & Schlanger,2007). گواهی این غرامت به معنای برآورد ارزش ریالی میزان ضرر ناشی از «ازدست رفتن لذت زندگی26» یا «ازدست دادن روابط اجتماعی27»است(Tinari,1999). این غرامت همه جانبه است؛ یعنی اینکه دربرگیرنده جبران همه چیزهایی است که فرد قربانی قابلیت التذاذ نسبت به آنها را از دست داده است.
نظریههای ترمیمی و حمایتی به کمک جبران در حق شادکامی شتافتهاند. نظریه تبعیض مثبت و ترمیم هنوز هم در توجیه برقراری سهمیه در دانشگاهها برای جانبازان و نیاز به تعریف حقوقی نوین دارد. امروزه اغلب قریب به اتفاق کشورهای جهان مقرراتی درخصوص حمایت مضاعف از سربازان ازکارافتاده یا کهنه سربازان وضع کردهاند، اما در این بین تنها تعداد انگشت شماری از کشورها همچون ایالات متحده امریکا و جمهوری اسلامی ایران به ایجاد امتیازات و سهمیههای آموزشی برای فراهم کردن امکان تحصیل این گروه از سربازان در مراکز آموزش عالی همت گماردهاند.
5- قوانین حمایتی ایران
در قوانین ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی قوانینی در راستای حمایت از ایثارگران به تصویب رسید. اولین قانون حمایتی دراین باره در مورخ 16/06/1361تحت عنوان «قانون راجع به معافیت آن عده از معلولین انقلاب اسلامی که قادر به کار میباشند همچنینن افراد خانواده شهدا و معلولین از شرط بند ج ماده 14 قانون استخدام کشوری»، به تصویب رسید طبق این قانون آن عده از معلولین انقلاب اسلامی ایران که قادر به انجام کار (در مواردی) میباشند، همچنین افراد خانواده شهداء و معلولین انقلاب اسلامی ایران که دارای حداقل شرط تحصیلی مندرج در بند "ج" ماده 14 قانون استخدام کشوری نمیباشند، برای ورود به خدمت رسمی در وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و شهرداریهای مشمول قانون مزبور با موافقت وزیر یا رئیس دستگاه مربوط از شرط مذکور معاف خواهند بود و از وجود آنان در مشاغل رسته خدمات و فنی و حرفهای استفاده خواهد شد. سپس در سال 1363 تحت عنوان«ماده واحده قانون الحاق سه تبصره به قانون راجع به معافیت آن عده از معلولین انقلاب اسلامی که قادر به به کار میباشند، همچنین افراد خانواده شهدا و معلولین از شرط بند ج ماده 14 قانون استخدام کشوری»، به تصویب رسید. با این قوانین فقط به حمایت از معلولان و زندانیان و مفقودان دوران انقلاب یا جنگ از طریق معافیت از حداقل مدرک تحصیلی و سازوکارهای تامین اجتماعی و بیمه می پرداختند. همچنین مجلس شورای اسلامی در مورخ 3/11/1364 «قانون الزام دولت جهت استخدام ده درصد از پرسنل مورد نیاز خود از بین جانبازان انقلاب اسلامی و بستگان شهداء» را به تصویب رساند. براساس این قانون کلیه وزارتخانهها، نهادهای انقلاب اسلامی، مؤسسات و شرکتها و کارخانههای دولتی و بانکها و شهرداریها و کلیه دستگاههایی که به نحوی از بودجه عمومی دولت استفاده میکنند، موظفند از تاریخ تصویب این قانون حداقل ده درصد از پرسنل مورد نیاز خود را از بین جانبازان انقلاب اسلامی و فرزندان شهداء، اسرا، مفقودین و جانبازان ازکارافتاده، در صورتی که افراد واجد شرایط در میان آنان وجود داشته باشد، با رعایت سایر مقررات مربوطه ضمن هماهنگی با بنیاد شهید انقلاب اسلامی تأمین نمایند. بعدها در سال 1367 نیز مجلس شورای اسلامی «قانون استخدام جانبازان» را به تصویب رساند. بر اساس این قانون جانبازان از امتحانات کتبی معاف و برای خدمت در دستگاههای دولتی فقط گزینش صورت خواهد گرفت. البته قوانین متعدد دیگری نیز در حمایت از جانبازان و ایثارگران به تصویب مجاس شورای اسلامی رسید که مهمترین این حمایتهایی قانونی عبارتند از: 1- اولویت برای استخدام در مشاغلی که تجربیات دوران خدمت نظام در آنها موثر است(قانون استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/7/1367)2- حفظ شغل حتی با از دست دادن بخشی از توانایی لازم برای انجام شغل(بندالف و ب ماده 108 قانون استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب 7/7/1366) 3- اعطای ارشدیت(109ماده قانون قانون استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران مصوب، 7/7/1367 مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مصوب، 21/7/1370) قانون استخدام وزارت اطلاعات مصوب، 1374/4/25 قانون استخدام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران مصوب 17/11/1382) 4- حفظ حقوق و مزایای اشتغال(ماده 145 و ماده 157 و تبصره آن قانون ارتش جمهوری اسلامی ایران -7/7/1367) 5- محاسبه دوران خدمت نظام در محاسبه میزان تجربه و بازنشستگی(ماده 6 قانون تسهیلات استخدامی و جانبازان انقلاب اسلامی مصوب 31/2/1374). 6- منظور نمودن حق تقدم برای ادامه خدمت در موقع کاهش نیروی کار سازمان(ماده 6 قانون نحوه تعدیل نیروی انسانی دستگاه های دولتی مصوب 27/10/1366) 7- قراردادن ایثارگران درصد در فهرست افراد واجد شرایط بدون آنکه امتیازاتی که به دست میآوردند در نظر گرفته شود(قانون گزینش معلمان وکارمندان اموزش و پرورش مصوب 14/6/1374) 8- داشتن اولویت برای استخدام در دستگاه قضا در فرض دارابودن شرایط مساوی(ماده 11آیین نامه اجرایی قانون گزینش و استخدام قضات مصوب 31/1/1379) 9- انتخاب محل خدمت به اختیار کارمند در دستگاه قضاء(همان) اولویت در تبدیل وضعیت از قراردادی، پیمانی و غیره به رسمی(تبصره ماده 26 قانون حمایت از آزادگان پس از ورود به کشور مصوب 12/9/1369) 11- احتساب مدت اسارت به میزان دو برابر(همان). 12- احتساب مدرک تحصیلی بالاتر در پرداخت حقوق و مزایا. مجلس شورای اسلامی با هدف تجمیع قوانین متعدد در راستای حمایت از جانبازان و ایثارگران در مورخ 14/12/1391 « قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران» را به تصویب رساند. طبق این قانون حمایت از ایثارگران، جانبازان و خانوادههای معظم شهدا در چند فصل پیش بینی شد: حمایت از مسکن با تسهیلات خرید یا ساخت مسکن، رسیدگی به وضع بهداشت و درمان، تسهیلات اداری و استخدامی، اشتغال و کارآفرینی، معیشت و رفاه و امور فرهنگی، آموزشی، ورزشی و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت.
نتیجه گیری
از نظر علم حقوق «تبعیض مثبت و روا» و «حق بر خوشبختی» دو مبنای مهم وضع و جعل قوانین برای حقوق اختصاصی ایثارگران می باشد. در ایران، قوانین گوناگونی بر حقوق اختصاصی ایثارگران دلالت دارد از جمله مهترین آنها قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران است. در قوانین آمریکا برنامه-های حمایتی از کهنه سربازان و خانوادههای آنها مقرر شده است. از جمله برنامههای حمایتی از کهنه سربازان آمریکایی عبارتند از: اولویت استخدامی، دریافت مزایای پرداختی، دریافت مستمری، برنامه اشتغال و توانبخشی حرفه ای برای فرزندان کهنه سربازان، جبران خسارت معلولیت، کمک های مالی تکمیلی، کمک هزینه خرید یا مناسب سازی اتومبیل، کمک هزینه پوشاک، کمک هزینه های ویژه فرزندان با نواقص خاص جسمی. دولت جمهوری خلق چین نیز جهت حمایت از نظامیان خود «سازمان امور کهنه سربازان» را تاسیس کرده است و مهمترین برنامههای حمایتی این سازمان عبارتند از: «حمایت ازکسب و کارهای کوچک»، «حمایت از اشتغال معلولان»، «خدمات برای کهنه سربازان نابینا»، «کمک هزینه نگهداری از معلولان به خانواده های ایشان»، «کمک هزینه خرید مسکن»، «معالجات دندانپزشکی»، «خدمات دارویی رایگان»، «بیمه زندگی.» از مهمترین حمایتهای دولتی از کهنه سربازان ژاپنی را میتوان «نظام پرداخت مستمری» دانست. همچنین دولت ژاپن با اعطای بلیط رایگان اتوبوس و مترو»، «وام خرید خودرو»، «هزینه تجهیز خودرو به وسایل کمک حرکتی»، «خدمات رایگان بهداشتی، دارویی و دندانپزشکی» از کهنه سربازان خود حمایت میکند. کشور الجزائر نیز با تصویب قانون حمایت از رزمندگان الجزائر به طور گسترده از مجاهدان و ایثارگران خود حمایت مینماید. در نتیجه حمایت مادی و معنوی از ایثارگران و کهنه سربازان در کشورهای دنیا مورد توجه قرار گرفته است و با وضع قوانین دولت ها به این امر مهم اهتمام دارند.
منابع و مآخذ
قرآن کریم
1. احمدی میانجی، الاسیر فی الاسلام، ۱۴۱۱ق.
2. انصاري، مرتضي ۱۳۷9، المكاسب، چ2، قم، ایران، احسن الحديث.
3. بحراني، يوسف بن احمد 1359، الحدائق الناضره في احكام العتره الطاهره، چ4، قم، ایران، بی نا.
4. جبعی العاملی، زین¬الدین بن علی«شهید ثانی» 1393، حاشیه الارشاد، چ1، قم، ایران، دفتر تبلیغات اسلامی.
5. جعفري لنگرودي، محمد جعفر 1378، مبسوط در ترمينولوژي حقوق، ج1، چ1، تهران، ایران، گنج دانش.
6. جعفري، محمد تقي، حكمت اصول سياسي اسلام، بنياد نهج البلاغه، چاپ اول، 1369.
7. جمعی از نویسندگان، بررسی چگونگی تکریم از رزمندگان و ایثارگران در سایر ملل ، کمیته علمی ستاد همایش ایثارگران و شوراهای اسلامی شهر ، تهران: 853 نشر شاهد، 1380.
8. جوهری، اسماعیل بن حماد 1404، الصحاح (للجوهري)، ج2، بیروت–لبنان، دارالعلم للملايين.
9. جاوید، محمدجواد؛ نیک نژاد، سامان(1397)، «حق خوشبختی در جبران حقوق طبیعی جانبازان و ایثارگران»، فصلنامه مطالعات حقوق عمومی، دوره ، 48شماره، 1بهار: 1397.
10. رشاد، علي اكبر، دانشنامه امام علي ـ عليه السلام ـ ، اصلاحات اقتصادي، سيد حسين ميرمعزّي، تهران، مركز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ انديشه اسلامي، چاپ اول، 1380، ج 7.
11. رفیقدوست، محسن، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
12. طباطبائی، محمدحسین(1374)، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
13. طوسی، شیخ ابوجعفر(1407)، تهذیب الاحکام، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات.
14. طوسی، شیخ ابوجعفر(1387) المبسوط فی فقه الامامیه، تهران: المکتبه المرتضویه لإحیاء الآثار الجعفریه.
15. طوسى، ابو جعفر، محمد بن حسن، تهذيب الأحكام، ج6، ص: 121، دار الكتب الإسلامية، تهران- ايران، چهارم، 1407.
16. طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۱۰، ص۶۱۷؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۲۰.
17. عاملى، حرّ، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج15، ص: 12، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، قم - ايران، اول، 1409 ه ق.
18. فکوهی، ناصر، 1384، «سازوکارتبعیض مثبت به مثابه ابزار محرومیت زدایی با نگاهی به موقعیت زنان در ایران»، پژوهش زنان، شماره3، صص48-32.
19. قاسمپور، داوود، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، چاپشده در فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
20. كلينى، ابو جعفر، محمد بن يعقوب، 1407؛ الكافي (ط - دار الحديث)، ج9، دار الحديث للطباعة و النشر، قم - ايران، اول.
21. عنبری، موسی و قاسم اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، مجله مطالعات جامعهشناختی، شماره ۴۱، تهران، ۱۳۹۱ش.
22. عبدالمجيد معاديخواه، تاريخ اسلام، عرصه دگرانديشي و گفتگو، تهران، انتشارات ذره، 1377.
23. مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۲.
24. قاسمپور، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی.
25. عنبری، موسی و قاسم اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، مجله مطالعات جامعهشناختی، شماره ۴۱، تهران، ۱۳۹۱ش.
26. مهوری، محمدحسین، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
27. محمد كريم اشراق، تاريخ و مقررات جنگ در اسلام (دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ چهارم، 1368) .
28. نهج البلاغه، ترجمه حسين عمادزاده، انتشارات شرق، چاپ دوم، 1362.
29. نجفي، محمد حسن 1430ق، جواهر الكلام في شرح شرائع الاسلام، چ2، بیروت، لبنان، دار احیاءالتراث العربی.
30. ویژه، محمدرضا(1383)، «مفهوم اصل برابری در حقوق عمومی نوین»، نشریه حقوق اساسی،1383ش.
31. هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
32. یزدی طباطبایی، سید محمد کاظم 1429ق، حاشیه المکاسب، ج2،چ2، قم، ایران، مؤسسة طیبة لإحیاء التراث.
قوانین
33. «قانون راجع به معافیت آن عده از معلولین انقلاب اسلامی که قادر به کار می¬باشند همچنینن افراد خانواده
34. «شهدا و معلولین از شرط بند ج ماده 14 قانون استخدام کشوری»، مصوب 16/06/1361
35. «قانون الزام دولت جهت استخدام ده درصد از پرسنل مورد نیاز خود از بین جانبازان انقلاب اسلامی و
36. بستگان شهداء»، مصوب .1364/11/3
37. «قانون استخدام جانبازان» مصوب 1367
38. «قانون استخدام ارتش جمهوری اسلامی ایران»، مصوب .7/7/1367
39. «مقررات استخدامی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی»، مصوب .1370/7/21
40. «قانون استخدام وزارت اطلاعات»؛ مصوب ،1374/4/25
41. «قانون استخدام نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران»، مصوب .1382/11/17
42. «قانون تسهیلات استخدامی و جانبازان انقلاب اسلامی» مصوب .31/2/1374
43. «قانون نحوه تعدیل نیروی انسانی دستگاه های دولتی» مصوب 1366/10/27
44. «قانون گزینش معلمان وکارمندان اموزش و پرورش» مصوب 14/6/1374
45. «آیین نامه اجرایی قانون گزینش و استخدام قضات» مصوب 1379/1/31
46. «قانون حمایت از آزادگان پس ازورود به کشور» مصوب .1368/9/12
[1] - سوره مبارکه احزاب، آیه 39.
[2] - هود، 115؛ فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنین.
[3] - شیخ کلینی، کافی، ج5، ص43، تهذیب الاحکام، ج4، ص128.
[4] - شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الامامیه، ج2، ص73.
[5] - محمد كريم اشراق، تاريخ و مقررات جنگ در اسلام (دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ چهارم، 1368) ، ص 365 به بعد.
[6] - عبدالمجيد معاديخواه، تاريخ اسلام، عرصه دگرانديشي و گفتگو، تهران، انتشارات ذره، 1377، ص 306.
[7] - انفال/1.
[8] - فِيء، به اموال و زمينهايي گفته ميشود كه بدون جنگ از كفار رسيده باشد.
[9] - نهج البلاغه، ترجمه حسين عمادزاده، انتشارات شرق، چاپ دوم، 1362، ص 784.
[10] - رشاد، علي اكبر، دانشنامه امام علي ـ عليه السلام ـ ، اصلاحات اقتصادي، سيد حسين ميرمعزّي، تهران، مركز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ انديشه اسلامي، چاپ اول، 1380، ج 7، ص 485.
[11] - جعفري، محمد تقي، حكمت اصول سياسي اسلام، بنياد نهج البلاغه، چاپ اول، 1369، ص 448.
[12] - جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۸۶.
[13] - جواهر الکلام، ج۲۱، ص191.
[14] - جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۹۱.
[15] - جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۹۵
[16] - جواهر الکلام، ج۲۱، ص197
[17] - غایة المرام، ج۱، ص۵۲۲.
[18] - حاشیة شرائع الاسلام، ص۳۱۳.
[19] - جواهر الکلام، ج۲۱، ص۱۹۸-۱۹۹.
[20] Legitimate discrimination.
[21] non-pecuniary loss or damages
[22] non-economic damages
[23] general damages
[24] non-patrimonial loss
[25] negative reinforcement
[26] lost enjoyment of life
[27] loss of social relationship