Explaining the evolution of the use of moqrans in the architecture of Khorasan with the approach of investigation in the religious buildings of Mashhad
majid Azizi
1
(
Department of Architecture, Mashhad Branch, Islamic Azad University, Mashhad, Iran.
)
Keywords: Islamic architecture, , , , , Moqrans, , , , , religious buildings, , , , , Mashhad city,
Abstract :
The use of moqrans as a decorative symbol has long been intertwined with the architecture of this land in Iran, and the architect has decorated the roof of the building using various methods of using moqrans and decorated the sky with the use of moqrans. The use of regular geometry, which is the essence of Iranian architecture, is an important principle in the use of moqrans and its execution, and the proportions used in the implementation of moqrans express nothing but the use of the special principles of traditional architecture of this land. Throughout the history, like other decorative arts, moqransazi has evolved in terms of the number of uses and the addition of materials. With the beginning of the building of mosques and schools of religious sciences in new and unique forms, this decoration opened a precious place for itself, and gained great importance. The architecture of Khorasan, due to its ancient history, is a testimony to the architect's skill in using types of moqrans in the traditional buildings of this country. Muqrans in different periods and also the diversity of its use in this city have been discussed From the point of view of the amount of usage, the Safavid and Timurid periods have the most use of moqrans, and from the perspective of the variety of use, the hanging moqrans has the highest amount of use in different historical periods, and the front moqrans has been used to a considerable extent in the Qajar era
تبیین سیرتطور استفاده از مقرنس در معماری خراسان با رویکرد بررسی در ابنیه مذهبی شهر مشهد
چکیده
استفاده از مقرنس به عنوان نمادی تزئینی از دیرباز در سرزمین ایران با معماری این دیار عجین شده ومعمار هنرمند گویی سقف بنا را با استفاده از روشهای مختلف اجرای مقرنس مزین نموده وآسمانه با لای سر خود را با بهره گیری از مقرنس تزئین نموده است. بهره گیری از هندسه منظم که ذات معماری ایرانی می باشد در بکارگیری مقرنس واجرای آن اصل مهمی است وتناسبات بکارگرفته شده در اجرای مقرنس چیزی جز بهره گیری از اصول خاص معماری سنتی این سرزمین بیان نمی کند. در طول تاریخ مقرنس سازی مانند هنرهای تزئینی دیگر سیر تکاملی را از نظر کثرت کار برد و از نظر افزونی مواد پیمود. این تـزئین با آغـاز سـاختمان مـسجدها و مـدرسههای عـلوم دیـنی در قـالبهای جدید و بی بدیل، جای ارزنده ای را برای خود باز کرد، و اهمیتی زیادی پیدا نمود. معماری خراسان با توجه به قدمت خود از دیرباز شاهد گویائی بر مهارت معمار در استفاده از انواع مقرنس در ابنیه سنتی این دیار می باشد که در این مقاله با بررسی ابنیه مذهبی موجود درشهر مشهد به عنوان بزرگترین شهر مذهبی ایران، به بررسی میزان استفاده از انواع مقرنس در دوره های مختلف وهمچنین تنوع استفاده از آن در این شهر پرداخته شده است که از منظر میزان استفاده دوره های صفوی وسپس تیموری دارای بیشترین میزان استفاده از مقرنس می باشند واز منظر تنوع استفاده، مقرنس معلق دارای بیشترین میزان استفاده در دوره های مختلف تاریخی می باشد، ومقرنس جلو آمده در دوران قاجار بمیزان قابل تاملی بکار گرفته شده است.
کلیدواژهها: معماری اسلامی، مقرنس، ابنیه مذهبی، شهر مشهد
مقدمه
مقرنس کاری یکی از عناصر مهم تزیینی معماری است، که در زیبا ساختن بناهای ایرانی بخصوص مساجد و مقبرهها استفاده میشود. مقرنسها شباهت زیادی به لانه زنبور دارند، در بناها به شکل طبقاتی که روی هم ساخته شده برای آرایش دادن ساختمانها، و یا برای آنکه به تدریج از یک شکل هندسی به شکل هندسی دیگری تبدیل شود به کار میروند. این مقرنسها را میتوان از جمله وسایل موثر ساختن گنبدها دانست، که بعدها محتوای نظری اولیه را از دست داده، و بیشتر برای تزیین به کار رفته است. برخی معماران ایرانی در ساختن و پرداختن مقرنس مهارت زیادی دارند، و نمیگذارند موجب سنگینی ساختمان شود، و بر اصل و پایه فشار آورد. با مشاهده شکلهای طبیعی قندیلهای یخی و آهکی درون غارهای ایران در مییابیم که به احتمال زیاد هنرمندان نخستین این فن از همان قندیلها برداشتی هنرمندانه کرده اند، و عینا آن را در سطوح داخلی و خارجی بناها با استفاده از آجر گچ و یا سیمان به کار گرفته اند. مقرنسها معمولا در سطوح فرو رفته گوشههای زیر سقـف ایجاد میشود. اما محل قرار گیری این عنصر تزیینی می تواند در بالای دیوارها، سقفها گوشهها سردرها و ... باشد.
تصویرشماره1: مسجد گوهرشاد (نگارندگان، 1402)
مقرنس نوعی سقف تزئینی متشکل از چند ضلعی ها واجزا ظاهرا آویخته که هریک به عنوان پایه ای برای بخش بالایی عمل می کنند. یکی از زیباترین عناصر تزئینی که برای پوشاندن گوشه های خالی یعنی بین گنبد ومربع ویا زیر پوشش اصلی طاق ها وایوان ها به عنوان تزئین سقف کاذب ویا روی سر ستون ها با مصالح مختلف ساخته می شوند. تزئینات آویزه ای شکل که با آجر، گچ، سنگ، کاشی وچوب ساخته شده و معمولا زیر ایوان ها به کار می روند.(فلاح فر،1379)
اثری که مقرنس به وسیله از هم پاشیدگی سطوح ایجاد می کند، یا آگاهانه به کار گرفته می شود تا کیفیت وجوهره غیر واقعی این جهان فراماده وعالم آخرت نشان دهد یا می خواهد ناحیه انتقالی عدم پیوستگی وانفصال بین آسمان وزمین را مانند ابری در زیر آسمان ها وملکوت نشان دهد(موسوی گیلانی،1390) مقرنس توانست بر سایر هنرهای تزئینی و صنایع دستی اثر گذارده و موجب تکوین و گسترش انواع هنرها مانند، فرش بافی، کاشی کاری، گچبری و غیره شود. چه بسا وجود طرحهای بسیار چشمگیر مقرنس در سر درها، درون گنبدها، داخل شبستانها و محرابها بود، که موجب گسترش روز افزون هنر کاشی سازی گردید، و به هنگام ساختن منبرها و ستونهای چوبی داخل مساجد، منبتهای زیبا با الهام از شکلهای مختلف مقرنس بر روی آنها نقش بست. نمونههای بی مانند این نو کارهای روی چوب را میتوان در مساجد دوران حکومت صفویه در مراغه، بناب، تبریز و خوی دید. بعد از شاهنشاهی ساسانیان و انقلاب انسانی ایرانی با آزاد سازی عمومی، اندیشه هنر در ایران بزرگ جلوه دیگری یافت، و هنرهای ایرانی در قالب مکتب اسلام تحولات چشمگیری را ایجاد کردند. از این زمان به بعد هنرهای زیبا و بدیع با اسلام در آمیخت و نام هنرهای دوران اسلامی را بخود گرفت. از دید هنری دورانهای اسلامی را میتوان به سه دوره تقسیم کرد، دوران اولیه اسلام، دوران سلسلههای اسلامی، دوران نزدیک اسلامی.
پیشینه مقرنس
به دلیل عدم دسترسی به اسناد و مدارک کافی متأسفانه همچون بسیاری از هنرهای شرق؛ اطلاع و تاریخ دقیقی برای مقرنس به عنوان عنصری تزئینی در معماری مشخص نیست. ولی مسلم این است که این هنر نوعی مانند بسیاری از هنرهای شناخته شده و مطرح دیگر در جهان ریشه در خاک کهن ایران زمین داد. مقرنس در دیرباز حتی قبل از زمان هخامنشیان در معماری نقشی گاه فعال و گاه نیمه فعال را بر عهده داشته است اما نباید از نظر دور داشت که مقرنس پیش از اسلام به مقرنس پس از اسلام تفاوت های قابل توجه و آشکار دارد کاربرد مقرنس در پیش اسلام شامل ۲ دوره عمده یعنی ۲۵۰ ق. م تا ۲۲۴ ب. م و از ۲۲۴ ب. م تا زمان ظهور اسلام دانستهاند. البته ذکر این نکته لازم است که نمونههایی نیز مربوط به ۵۵۰ ق. م در این زمینه یافت شدهاست.
در دوران هخامنشی هنر مقرنس تحولی چشم گیر و بارز یافت و ادامه آن با طرحهای ارزنده تری در دوران اشکانی ظاهر گشت تا جائی که میتوان شاهد نقش آفرینی بیشتر مقرنس در این زمان بود.
مقرنس پس از اسلام در ایران
پس از ورود اسلام به ایران هنرهای ایرانی با حفظ پیشینه تاریخی خود جنبهای الهی یافتند. در این میان مقرنس همچون سایر آثار هنری شکل اصلی و آشنای خود را در دوران اسلام یافت.گفتنی است که مقرنس را در چهار قرن صدر اسلام یعنی دوره آغازین به طور پراکنده میتوان یافت به عنوان مثال مقبره شاه اسماعیل سامانی از قرن سوم هجری قمری در بخارا که دارای قرنیز ساده در انتهای دیوارها در بالا و پائین آن یک ردیف طاقنما و مقرنس در گوشوارههای زیرین گنبد مقبرهاست.
در قرون پنجم و ششم مقارن با حکومت غزنویان هنر علی العموم حالت تحول و تغییری شدید داشت. حتی گاه بازگشت به بعضی از خصوصیات ساسانیان (هنر ساسانی) نیز دیده میشد. در این هنگام به دلیل استفاده زیاد و رواج استفاده از گوشواره، زمینه مناسبی برای ایجاد و کاربرد مقرنس پدید آمده بود. ازجمله آثار معروف این دوره میتوان به برج آجری امام زاده عبدا...ه اشاره کرد. مقرنس در این اثر تاریخی در قسمت پایه گنبد مخروطی به صورت کمربندی وجود دارد.سطح مقرنس نیز گچی است، گنبد علی نیز که در ابرقو است تماماً از سنگ است. همچنین برج طغرل نیز که مربوط به قرن ۵ و ۶ (۵۳۴) است در ۴ ردیف دارای مقرنس میباشد. گنبد معروف کبود در مراغه، اوایل قرن شش در قسمت منشوری پایه گنبد دارای دو دسته مقرنس و همچنین قسمت گنبد نظام الملک و تاج الملک مسجد جامع اصفهان و مسجد جامع اشترجان نیز از آثار مقرنس داره این دوره هستند.
بعد از حمله قوم مغول و تمرکز آنها در تبریزو سرازیر شدن ثروت خراسان بزرگ آن زمان به این شهر قوم مغول دست از چادر نشینی برداشته وتحت تأثیر محیط اطراف خود و متأثر از فرهنگ و تمدن ایرانی دست به تجدید حیات معنوی زد و به تعقیب و تقلید سبک و سیاق هنری سلجوقیان پرداخت و طبعاً مقرنس هم به همین شیوه با تغییراتی که جهت گیری آن به سوی ظرافت بیشتر بود مورد استفاده قرار گرفت.
در این دوره تاریخی – هنری، انواع مقرنس به کار میرفت، از جمله مقرنس مسجد علیشاه تبریز و منارههای مسجد اشترجان. در همین ایام مقرنس لانه زنبوری به صورت نادری وجود دارد از جمله مقبره شیخ عبد الصمد در نطنز مربوط به سال ۷۰۷ که تقریباً تمام سطح داخلی گنبد را پر کردهاست و موارد دیگر چون مسجد جامع اردبیل و یا مقبره شیخ یوسف سربستانی که در دوره تیموری سبک مغول همچنان دنبال شد و در بعضی موارد سطح زیر مقرنس وسیع و برای زینت سطوح مقرنس نصب شده بیشتر از کاشی و موزائیک استفاده شد. از بناهای معروف مقرنس دار این دوره مقبره امیر تیمور در سمرقند است که نور پردازی آن بر روی مقرنسهای بنا متمرکز شدهاست. مسجد گوهر شاد و سجد کبود تبریز که گوشوار سردر داخلی بنای مقرنس دار است و اصل مقرنسها آجری هستند و قطعات موزائیک و کاشی را به آن چسباندهاند.
در دوره صفویه مقرنس کاملا نقشی تزئینی داشت و همچون دوره قبل توسط کاشی و موزائیک مزین میگردید. آنچه در این دوران رواج پیدا کرد مقرنس استلاکتیتی (آویزان) بود. مقرنس در عهد صفوی در سر ستونها بکار برده میشد عمق مقرنسها نیز در این زمان بیشتر گردید. بیشتر بناهای این دوره از مقرنس بهره بردهاند، از جمله میتوان به امام زاده اسماعیل بالای در ورودی مسجد شاه (امام) اصفهان، مقرنسهای باغ چهل ستون که به دوران هخامنشی شباهت دارند و مقرنسهای کاخ عالی قاپو که مجموعهای از نماهای قلبی شکل، لوزیهای نا منظم و ستارههای چهار پر و مثلثهای باریک است.
مقرنس عهد سلجوقی هماهنگ با بالا آمدن ساختمان جرزها ودیوار جانبی بنا به هنگام کرنش با قوس دادن آن ها، مقرنس را با پس وپیش دادن آجرها می ساخته اند، تا جایی که در نوک از تعداد قرنیزها کم وپوشش مقرنس دار زیر گنبد یا طاق ایوان کامل شود. اما در زمان صفویه مقرنس ها را بر روی زمین قالب می ریختند وپس از تکمیل بنا و عمارت به وسیله بست هایی که زیر طاق تعبیه می شده است مقرنس های آماده را به زیر سقف متصل می کرده اند، این کار از پائین به بالا صورت می گرفته است.(انصاری،1380)
تصویرشماره2: مدرسه عباسقلی خان (نگارندگان، 1402)
در دوره زندیه نوآوری کاملاً از صحنه هنر نا پدید شد و در سیر تکامل هنر وقفهای ایجاد گردید این امر شاید به آن علت است که اکثر هنرها در آن زمان به رشد و تکامل خود دست یافته بودند. به همین دلیل آنچه ما در این زمان شاهد آن هستیم تقلیدی از بناهای دوره صفوی و سبک صفوی است و مقرنس نیز به عنوان عضوی از اعضاء سازنده معماری و هنر به همان سبک به زندگی خود ادامه داد. از بناهای معروف این دوره کاخ خورشید مربوط به دوره افشاریه و قسمت ستون دار تالاره مسجد وکیل شیراز و بنای هفت تن شیراز است. در دوره قاجاریه، همچنان که از آثار این دوره بر میآید تمامی مظاهر زندگی ایرانی با نوعی خاص از فرهنگ غرب آشنا میشود. در آن هنگام اگرچه که این آشنایی بدل به ذوب شدن در ان فرهنگ و از یاد بردن و یا از دست دادن ریشههای بومی، ملی و دینی به طور کامل نشد، ولی این آشنایی منجر به آمیختگی این دو فرهنگ، یعنی فرهنگ ریشه دار و درخشان ایرانی با غرب گردید. در معماری این دوره به وضوح میتوان ردپای آمیختگی هنر و فرهنگ ایران شرقی و غرب را یافت و تزئینات معماری همچون ادوار گذشته اما با رنگ و بویی جدید ادامه پیدا کرد. از جمله بناهای معروف این دوره که دارای تزئین مقرنس هستند میتوان به مسجد سپه سالار تهران واقع در خیابان بهارستان، همچنین تیمچه امیرالدوله کاشان که مقرنسهای متعددی در آن بکار رفته ایت، اشاره کرد.
مقرنس در نقاط دیگر جهان
مقرنس، زینتی که در ایران پدید آمد و یکی از نمونه وار ترین عناصر معماری اسلامی شد بنظر می رسد این زینت از عنصر ساختاری سه کنج در زاویه گنبد ها ناشی شده باشد. سه کنج در حقیقت نوعی فرورفتگی است که هنر بیزانسی وپیش از آن هنر یونانی-رومی استفاده بزرگی از آن کرده اند. سرانجام فرورفتگی های مقرنس ها خود بصورت پوشش در آمده جایگزین گنبد می شود. همانگونه که در مسجد قرویین در فارس(1142م)، تلسمان(1135م) ودو سده ی بعد در گنبد الحمرای قرناطه بچشم می خورد.(پاپادو پولو،1368)
اعراب باديهنشين كه در قرن هفتم ميلادى، پس از تسخير سرزمينهاى ايران، بينالنهرين، سوريه، مصر، آفريقاى شمالى و اسپانيا، امپراطورى پهناور اسلامى را به وجود آوردند در كار معمارى سبك مشخصى نداشتند. هنر آنها صرفا جنبه تزيينى داشت، و اثرى از واقعيت و طبيعت در آن ديده نمىشد. چون اسلام ساختن صورت جانداران را منع كرده بود، طراحان مسلمان به ايجاد نقشهايى پرداختند كه عنصر اصلى آنها خطوط هندسى بود. ديرى نگذشت كه در هر سرزمينى معماران و بنايان را بكار گماشتند، و سبكهاى معمارى محلى ـ از قبيل ايرانى، شامى، بيزانسى، و قبطى ـ را اساس شيوههايى قرار دادند كه حاصل آنها شاهكارهايى چون مسجدهاى بزرگ جهان اسلام گرديد. در معمارى اسلامى، استخوانبندى بنا مهمترين قسمت و تزيين و پرداخت رويههاى بناگيراترين عنصر آن است، و همين عنصر است كه به جلوههاى گوناگون معمارى اسلامى در نقاط مختلف جهان وحدت مىبخشد. بناهاى مهمى كه در قرن هفتم ميلادى ساخته شد عبارتند از مسجد عمروعاص در قاهره، مسجد قيروان در تونس، و قبةالصخره در اورشليم. پوشاندن رويههاى بنا با گچبريهاى وسيع و كاشيهاى رنگارنگ در قرن هشتم ميلادى (اواخر قرن اول ه.ق. ـ اواخر قرن دوم ه.ق) در سراسر جهان اسلام معمول شد. (مسجد اموى دمشق متعلق به اين قرن است) . ساختمان بزرگترين مسجد جهان، يعنى مسجد قرطبه در اسپانيا، در آغاز كار امويان اندلس در سنوات آخر عمر عبدالرحمان (فت 172 ه.ق) آغاز شد، و به تدريج حدود آن وسعت يافت و بر ساختمانهاى آن افزوده شد. در عهد خلفاى فاطمى كار معمارى در مصر رونق گرفت، و در قرن پنجم ه.ق گنبدسازى به سبك ايرانى در آنجا معمول شد. همراه با ساختمان مساجد، هنرهاى تزيينى، خاصه كاشىسازى و مقرنس كارى پيشرفت مىكرد. در هنرهاى اسلامى جنبههاى تزيينى محور اصلى به شمار مىرود ومقرنس كارى نيز يكى ديگر از مشخصات آنست.در سوریه و ترکیه کاربرد سنگ برای مقرنس بیش از سایر مصالح بود «این زینت معمارانه که ریشه در یک ضرورت شدید ریاضی داشت، بنظر میرسد وسیله و ابزاری برای اضای روحیه خیالپردازی سنگتراشان گردید. در این کشورها ب دکوراسیون سنگی، ساختی داده شد که با آنچه در ایران با سفال و گچ انجام میگرفت تفاوت داشت». به هر حال در سوریه دوران رواج مقرنس را میتوان از قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی دانست. در مصر و در آغاز مقرنس استلاکتیدی فقط در فاسادها گرفته میشد. در سال ۱۱۲۵ م سه کنجها همراه با سایر عناصر تزئینی به کار گرفته شدند.
شکوفایی این هنر زیبا را در زیر بالکن انبارهای مدرسه ابن طولون میتوان دید. از نمونههای دیگری از شکوفائی این هنر در مصر میتوان به خانقاه سلطان بارس (۱۳۱۰ م) مقبره سنجر سالار (۱۳۰۴ م) اشاره کرد. ورودی با طاقهای استلاکتیت نیز در مسجد قاهره پایه گذاری شد.از جمله مدرسه سلطان حسن در بسیاری از بناهای مقرنس در نماها و در قسمتهایی با اهمیتی ویژه به کار گرفته میشد. «در مساجد دوره سلجوقی، ترکیه و عثمانی، وقلعههای تابع آن که از قرن ۱۳ آغاز میگردد این استلاکتیتها در رواقها و طاقها به کار گرفته میشدند» این نوع اثر در مسجد علاءالدین در نجد و منارههای مزدوج مدرسه ارزة الروم دیده میشود. همچنین در آق مدرسه ۱۴۰۹ م و مسجد سبز ۱۴۲۱ م. در بورسا رواقهای مقرنس با چند استثناء جزو ویژگیهای مساجد بزگ عثمانی به حساب نمیآید. بر عکس استلاکتیتها بصورت نواری در زیر بالکن منارها دیده میشود.در معماری اندلسی و مغربی گنبدها مبدل به صورتی از مجموعههایی نظیر کندوهای عسل، تابع هندسه مربع و مستطیل گشتند که بر گرداگرد یک دایره میچرخیدند.
روش تحقیق
براساس هدف پژوهش و از آنجا که در این تحقیق به روابط بین داده ها به روش استدلال عقلانی وقیاسی پرداخته شده است روش تحقیق از نوع بنیادی می باشد واز منظر روش گردآوری داده ها با توجه به توصیف شرایط وساختمان های مورد بررسی روش تحقیق بر مبنای روش توصیفی-تحلیلی می باشد.
در این تحقیق ابتدا با بررسی کتابخانه ای آثار تاریخی موجود در استان خراسان وسپس انتخاب آثار مذهبی موجود در شهر مشهد، به تعداد 41 اثر دارای قابلیت بررسی در این شهر رسیدیم وسپس با برداشت حضوری از این آثار به تحلیل و بررسی نتایج بدست آمده با نرم افزار SPSS پرداخته شد وماحصل نتایج در بخش های جداگانه ارائه شده است.
انواع مقرنس
تقسیم بندی مقرنس ها از منظر فنی و کاربردی
کلمه مقرنس با قر وقرناس وقرنیس وهمچنین قرنیز خویشاوند است ومی توانیم بگوییم قرنیس دار، واین معنی با شکل عنصر تزئینی مورد نظر ما که از تعدادی کم وبیش سطوح برآمده وفرو رفته ساخته می شود موافق است. یا کوه هایی که طبقه طبقه ساخته وزیر آنها خالی شده وطبقات آن افقی باشد را مقرنس می نامند.(یاوری،1390)به طور مختصر مقرنس عبارت است از ردیف قابهای (قطار) بیرون امده و میان تهی که عموما به شکل ربع گنبد هایی فو ق العاده کوچک که راس آنها به طرف فضا ی خالی و نقطه اتصال هر یک خط فاصل ردیف بالایی است و اضلاع انها طاقچه هایی را برای نگهداری ردیف بالایی تشکیل می دهد و این حفره ها می تواند کاملا متنوع باشد.
مقرنس ها علاوه بر جنبه تزیینی به عنوان یکی از عناصر ساختمانی و حفاظتی نیز به شمار می رود که عمدتا در پوشش شکنج ها ( پا طاق یا گوشه سازی گنبد) ، زیر پوشش اصلی طا قها و ایوان ها ، برای نیم یا ربع گنبد بالای طاقچه ها ، سر ستو ن ها ، سر مناره ها ، محراب ها ، پایه رف ها ، روی دیوارها و غیره ....و دربعضی مناطق نیز گاها قسمت بالای بنا ها به صورت کتیبه و آرایش دیوارها در داخل و خارج بنا به کار می روند .
تقسیم بندی مقرنس ها از منظر مصالح
1-مقرنس گچی: هم بصورت دستپوش وهم بصورت قالبی اجرا می شود.
تصویرشماره3: ورودی حرم امام رضا(ع) (نگارندگان، 1402)
2- مقرنس معرق: این نوع مقرنس تنها بصورت قالبی قابل اجرا است.
تصویرشماره4: حرم امام رضا(ع) (نگارندگان، 1402)
3- مقرنس آجری:شبیه مقرنس معرق با این تفاوت که به جای کاشی(معرق) از آجر استفاده می شود.
تصویرشماره5: مدرسه دودر (نگارندگان، 1402)
4- مقرنس سنگی: شبیه مقرنس آجری است.
تصویرشماره6: مدرسه نواب (نگارندگان، 1402)
5- مقرنس ترکیبی:شبیه به مقرنس معرق است با این تفاوت که در ساخت آلات آن از ترکیب دو یا سه جنس مختلف استفاده می شود.
تصویرشماره7: حرم امام رضا(ع) (نگارندگان، 1402) ترکیب آئینه وگچ
6-مقرنس آئینه ای: در ساخت آن از قطعات برش خورده آئینه استفاده می شود.
تصویرشماره8: حرم امام رضا(ع) (نگارندگان، 1402)
7- مقرنس چوبی: در ساخت آن از قطعات برش خورده چوب ویا از کنده کاری روی قطعات بزرگ چوب و ساخت قطعات مقرنس استفاده می شود.
تصویرشماره9: منبر مسجد شاهچراغ (نگارندگان، 1402)
8- مقرنس با استفاده از ورق طلائی: این نوع مقرنس بیشتر در گلدسته ها وایوان های طلا قبور ائمه معصومین(ع) استفاده می شود.
تصویرشماره10: حرم حضرت معصومه(س) (نگارندگان، 1402)
9-مقرنس فلزی:این نوع مقرنس بیشتر در ضریح قبور ائمه معصومین(ع) استفاده می شود.
تصویرشماره11: حرم امام رضا(ع) (نگارندگان، 1402)
10-مقرنس هفت رنگی:در این نوع مقرنس ابتدا قالب کار ساخته شده وسپس با اندازه گیری آلات به ساخت آنها با کاشی هفت رنگ اقدام می شود ودر انتها قطعات ساخته شده در محل بر روی یکدیگر نصب می شوند.(زهره وندی،1395)
11-مقرنس نقاشی: در این نوع مقرنس از نقاشی بر روی مقرنس گچی استفاده می شود.
تصویرشماره12: مدرسه پریزاد (نگارندگان، 1402)
تقسیم بندی مقرنس ها از منظر شکل
در یک تقسیم بندی کلی می توان مقرنس را از منظر شکل به چهار دسته تقسیم بندی کرد:
1-مقرنس های جلو آمده:مصالح آن غالبا از خود بناست. در نهایت سادگی، بدون هیچ پیرایه ای، بصورت آجر یا گچ، انتهای سطوح خارجی نمای بیرون ساختمان را آرایش می دهند. برج طغرل(قرن 6 ه)وگنبد علی در ابرقو(قرن 5ه)دارای مقرنس هایی از این دسته هستند وکاملا از آجر ساخته شده اند.
تصویرشماره13: برج طغرل(سایت سپنجا، 1402)
مقرنس کاری پیش آمده شامل، مصالحی شبیه مصالح کالبد ساختمان است، که به خود ساختمان متصل شده است. این نوع مقرنس کاری زیاد مشاهده نمی شود، زیرا اغلب آنها قسمتی از عملیات پوشش تزئینی ساختمان را تشکیل می دهند.
2- مقر نس های روی هم قرار گرفته:در مقابل و درسطوح مختلف ساختمان ساخته می شد. معمولا از مصالح بکار رفته اصلی بنا، مانند گچ، آجر وسنگ استفاده می شود. غالبا در چند ردیف دو تا پنج یا بیشترروی هم قرار می گیرند. مانند: سقفی در بازار کاشان.
تصویرشماره14: بازار کاشان(سایت الی گشت، 1402)
3-مقرنس های معلق(آویزان):این نوع از مقرنس ها با توجه به شباهتی که به منشور های آهکی آویزان در غارها دارند استالاکتیت نیزنامیده می شوند و غالبا از چسباندن موادمختلف مانند گچ، سفال ، کاشی و غیره به سطوح مقعر داخل بنا ها صورت می گیرد آویزان به نظر می رسند(کیانی،1376) و دارای ثبات کمی است مانند مقرنس کاری مسجد بابا عبداله نایین و بعضی از ایوان های حضرت معصومه(س)و مسجد امام اصفهان.
تصویرشماره15: مسجد اعظم قم (نگارندگان، 1402)
4- مقرنس های لانه زنبوری :شبیه لانه زنبور ودر مجموع، کندوهای کوچک بر روی هم می باشند. از نظر شکل ظاهری شبیه مقرنس های معلق هستند. به ندرت در ایران استعمال شده اند. تنها نمونه یافت شده از این نوع در ایران، مقبره شیخ عبدالصمداصفهانی واقع در نطنز کاشان می باشد که در سال 707 هجری ساخته شده است.(اسماعیلی، 1394)
تصویرشماره16: مقبره شیخ عبدالصمداصفهانی (سایت ایران هتل، 1402)
تقسیم بندی مقرنس ها از منظرمحل ساخت:
مقرنس را می توان در جاهای مختلف بنا قرارداده در زیر سرستون، زیر نعلبکی گلدسته مناره، یا طاق سردر، طاقچه ،یا سقف تالار.(نجیب اوغلو، 1379)
نحوه ورود وپردازش داده ها
حال با شناخت انواع تزئینات مقرنس در معماری به بررسی ساختمانهای مذهبی در شهر مشهد در ادوار مختلف از تاریخ می پردازیم.
برای این منظور ابتدا با توجه به بررسی میدانی از آثار مورد نظر به برداشت موارد مورد نیاز پرداخته وسپس با مستند کردن اطلاعات بدست آمده به ثبت اطلاعات می پردازیم.
جهت ثبت اطلاعات ،اطلاعات جمع آوری شده برای هر ساختمان را مطابق جداول تهیه شده مستندسازی نموده وسپس جهت تحلیل موارد خواسته شده اطلاعات جمع آوری شده را جهت بدست آوردن تحلیل های مورد نیاز در نرم افزار SPSS وارد می نمائیم.
ورود داده های چند پاسخی به spss
در برخی از موارد، ممکن است هر مشاهده(آزمودنی)در یک متغیر بیش از یک پاسخ داشته باشد ،به عنوان مثال یک بنای تاریخی ممکن است در ادوار تاریخی مختلفی در طول عمر خود حضور داشته باشد ،بنابراین لازم است دوره های تاریخی به صورت چند پاسخه برای چنین بناهایی ثبت شود.
در کار پیش رو نیز داده ها از نوع چند پاسخه بودند که در ادامه نحوه ورود آنها و خروجی گرفتن از آنها توضیح داده می شود، به عنوان مثال، حضور 14 بنای مورد بررسی در 9 دوره تاریخی به صورت اعداد 0 و 1 ثبت شده است که 1 به مفهوم حضور بنا در آن دوره و صفر به معنای عدم حضور بنا در آن دوره است.
در نمودار زیر که برگرفته از مطالعات صورت گرفته بر روی ابنیه مذهبی شهر مشهد می باشد، وضعیت بناهای مورد مطالعه، از لحاظ مقرنس بررسی شده است.
· چنانکه مشاهده می گردد تعداد 1 بنامقرنس جلو آمده را در کارنامه خود دارند، به بیان دیگر 10 درصدبناهای مورد مطالعه در این مقرنس ثبت شده اند.
· مطابق مطالعه انجام شده مشاهده می شود تعداد 8 بنامقرنس معلق را در کارنامه خود دارند، به بیان دیگر 80 درصدبناهای مورد مطالعه در این مقرنس ثبت شده اند.
· همان طور که مشاهده می گردد تعداد 1 بنامقرنس لانه زنبوری را در کارنامه خود دارند، به بیان دیگر 10 درصدبناهای مورد مطالعه در این مقرنس شناسایی شده اند.
نمودار 1: درصد مقرنس در بناهای مورد مطالعه
بررسی همزمان دوره تاریخی و سایر متغیرها در بناهای مورد مطالعه
بررسی دوره تاریخی و مقرنس بناها
به منظور بررسی همزمان دوره تاریخی و مقرنس بناهای مورد مطالعه، نمودار زیر تهیه گردید
در 41 بنای مورد مطالعه، 31 مورد مقرنس نداشته اند و از 10 مورد مقرنس انجام شده در بناها، موارد زیر به دست آمد:
· یک بنا در دوره سامانیان بوده که مقرنس آن، از نوع معلق می باشد.
· همچنین یک بنا در دوره غزنویان مطالعه شد که که مقرنس آن، از نوع معلق می باشد.
· یک بنا در دوره سامانیان دارای مقرنس می باشد که مقرنس آن، از نوع معلق می باشد.
· در دوره تیموریان از 5 بنای دارای مقرنس، 100 درصد دارای مقرنس معلق می باشند.
· در دوره صفویان از 5 بنای دارای مقرنس،80 درصد آنها دارای مقرنس معلق، 20درصد دارای مقرنس لانه زنبوری هستند.
· در دوره افشاریان یک بنا دارای مقرنس است که مقرنس آن، از نوع معلق می باشد.
· در دوره قاجاریه از 2 بنای دارای مقرنس، 50 درصد آنها دارای مقرنس جلو آمده، 50درصد دارای مقرنس معلق می باشند.
· در دوره پهلوی از 1 بنای دارای مقرنس، نوع مقرنس به کار رفته معلق است.
نمودار 2 : بررسی مقرنس به تفکیک دوره های تاریخی
بررسی نوع مقرنس بنا در دوره های تاریخی مختلف
به منظور بررسی همزمان دوره تاریخی و مقرنس بناهای مورد مطالعه، نمودار زیر تهیه گردید.
از کل بناهای جلو آمده مورد مطالعه، بیشتر بناها(معادل 100 درصد )در دوره قاجاریه قرار دارد.از کل بناهای معلق مورد مطالعه، بیشتر بناها(معادل 5/62 درصد )در دوره تیموریان قرار دارد.از کل بناهای لانه زنبوری مورد مطالعه، بیشتر بناها(معادل 100 درصد )در دوره صفویان قرار دارد.
نمودار 3 : بررسی درصد حضور مقرنس بناهای مختلف در دوره های تاریخی مختلف
در ادامه درصد گیری از کل مورد توجه بوده است، به نحوی که 10 بنایی که مقرنس بنا داشته و نوع دوره تاریخی آنها مشخص بود، 100 درصد در نظر گرفته شده و درصدها اینچنین محاسبه شده است.
از کل بناهای مورد مطالعه بیشتر بناها دارای مقرنس بنا از نوع معلق و در دوره سلجوقیان قرار داشتند.
نمودار 4: بررسی بناها از نظر مقرنس بناهای مختلف در دوره های تاریخی(درصد از کل)
نتیجه :
با توجه به بررس41 بنای تاریخی نتایج زیر به دست آمد ، نتایجی که عمدتا ذکر می شود، مربوط به ویژگی هایی است که حداقل 50 درصد بناها، دارای آن ویژگی بوده اند و ممکن است نوع آن متفاوت باشد
· با بررسی دوره های تاریخی بناها مشخص گردید که 15 بنا دوره تاریخی صفویان را در کارنامه خود دارند، به بیان دیگر 6/36درصدبناهای مورد مطالعه در این دوره تاریخی تعیین شده اند. همچنین 3/29درصدبناها در دوره تیموریان و 4/24درصدبناهای مورد مطالعه در دوره قاجاریه بوده اند.
· بررسی مقرنس نشان دهنده وجود مقرنس از نوع معلق در 80 درصد بناهای دارای مقرنس است.
نتایج بررسی همزمان دوره تاریخی و متغیرها نشان دهنده موارد زیر است:
· مقرنس مورد مطالعه نشان داد که در تمام دوره های تاریخی(به جز قاجاریه) حداقل 70 درصد بناهای دارای مقرنس، مقرنسی از نوع معلق دارند. در دوره قاجاریه نیمی از بناها دارای مقرنس جلو آمده و نیمی دیگر مقرنس معلق داشته اند.
با توجه به بررسی صورت گرفته ونتایج بدست آمده مشخص گردید که معمار ایرانی در تمام طول تاریخ از مقرنس به عنوان یک عنصر تزئینی در آثار خود بهره گرفته وبا توجه به تمایل به زیبائی شناسی خود از انواع مقرنس در آثار مذهبی خود به عنوان نمادی از معماری اسلامی استفاده نموده است که مقرنس از نوع جلو آمده به عنوان مهمترین نوع از انواع مقرنس در تزئینات ابنیه مذهبی بیشترین کاربرد را داشته ودر دوران صفویه وبعد از آن در عهد تیموری بیشترین میزان بکارگیری از مقرنس در ابنیه مذهبی شهر مشهد بدست آمده است.
فهرست منابع
1) انصاری، جمال،1380، هنرمقرنس سازی در آثار تاریخی معماری ایران، مجله موزه ها، وزارت فرهنگ وآموزش عالی، سال نخست، شماره1، میراث فرهنگی از انتشارات اداره کل موزه ها.
2) پاپادو پولو، الکساندر،1368، معماری اسلامی، مترجم دکتر حکمت جزنی، مرکز نشر فرهنگی رجا، چاپ گلشن.
3) فلاح فر، سعید، 1379، فرهنگ واژه های معماری سنتی ایران، چاپ کامیاب.
4) کیانی، محمد یوسف، 1376، تزئینات وابسته به معماری اسلامی، نشر سازمان میراث فرهنگی کشور.
5) اسماعیلی، فاطمه واسماعیلی، احسان، 1394،مقرنس، عنصر زیبایی شناسی در معماری اسلامی، همایش ملی معماری وشهرسازی بومی ایران، یزد.
6) نجیب اوغلو، گل رو،1379، هندسه وتزیین در معماری اسلامی(طومار توپقاپی)،مهرداد قیومی بیهندی، انتشارات روزنه، تهران.
7) موسوی گیلانی، سیدرضی، 1390، درآمدی بر روش هنر اسلامی، انتشارات مدرسه اسلامی هنر، قم
8) زهره وندی، احسان، 1395، مرمت مقرنس های مصلی مشهد، کنفرانس بین المللی نوآوری در علوم وتکنولوژی، بارسلون
Explaining the evolution of the use of moqrans in the architecture of Khorasan with the approach of investigation in the religious buildings of Mashhad
Abstract
The use of moqrans as a decorative symbol has long been intertwined with the architecture of this land in Iran, and the architect has decorated the roof of the building using various methods of using moqrans and decorated the sky with the use of moqrans. The use of regular geometry, which is the essence of Iranian architecture, is an important principle in the use of moqrans and its execution, and the proportions used in the implementation of moqrans express nothing but the use of the special principles of traditional architecture of this land. Throughout the history, like other decorative arts, moqransazi has evolved in terms of the number of uses and the addition of materials. With the beginning of the building of mosques and schools of religious sciences in new and unique forms, this decoration opened a precious place for itself, and gained great importance. The architecture of Khorasan, due to its ancient history, is a testimony to the architect's skill in using types of moqrans in the traditional buildings of this country. Muqrans in different periods and also the diversity of its use in this city have been discussed From the point of view of the amount of usage, the Safavid and Timurid periods have the most use of moqrans, and from the perspective of the variety of use, the hanging moqrans has the highest amount of use in different historical periods, and the front moqrans has been used to a considerable extent in the Qajar era.
Keywords: Islamic architecture, Moqrans, religious buildings, Mashhad city
References:
1) Ansari, Jamal, 1380, Art-making in historical works of Iranian architecture, Museums Magazine, Ministry of Culture and Higher Education, first year, number 1, cultural heritage from the publications of the General Directorate of Museums.
2) Papado Polo, Alexander, 1368, Islamic Architecture, translated by Dr. Hekmat Jazni, Raja Cultural Publishing Center, Golshan Printing.
3) Fallahfar, Saeed, 1379, dictionary of traditional Iranian architectural terms, successful edition.
4) Kayani, Mohammad Yusuf, 1376, Decorations related to Islamic architecture, published by the country's cultural heritage organization.
5) Ismaili, Fatemeh and Ismaili, Ehsan, 2014, Moqrans, Aesthetic Element in Islamic Architecture, National Conference of Native Architecture and Urban Planning of Iran, Yazd.
6) Najiboglu, Gol-Ro, 1379, Geometry and Decoration in Islamic Architecture (Tomar Topqapi), Mehrdad Qayyomi Bihandi, Roseneh Publications, Tehran.
7) Mousavi Gilani, Seyyed Rezi, 2013, Introduction to Islamic Art Method, Islamic School of Art Publications, Qom
8) Zohra Vandi, Ehsan, 2015, restoration of Mashhad mosque mosques, International Conference on Innovation in Science and Technology, Barcelona
[1] گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد،ایرانeng_mazizi@yahoo.com
[2] گروه معماری، واحد مشهد، دانشگاه آزاد اسلامی، مشهد،ایران/استاد
استاد افتخاری دانشکده معماری وشهرسازی دانشگاه فردوسی مشهد Dr.Vafamehr@Gmail.com