Improved Physical and spatial pattern in informal settlements in Chabahar and distribution of the pattern by Grasshopper Software
alireza nazarnia
1
(
Department of architecture, College of art and architecture, West Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
)
Leila Zare
2
(
Department of architecture, College of art and architecture, West Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
)
fariborz dolatabadi
3
(
Department of architecture, College of art and architecture, West Tehran Branch, Islamic Azad University, Tehran, Iran.
)
Keywords: ", , , ", , , , Physical-spatial pattern", informal settlement", Chabahar", Grasshopper",
Abstract :
Marginalization in cities as the rapid growth of immigration from villages into cities has caused a serious problem in urban and architecture urban. However, the immigrants do not remain uninvolved so initiate their own architecture based on their local knowledge and experience. Solutions like slums and informal or illegal settlements are some examples. The main question is through what physical and spatial method must solve the problem. Does it make sense to Collapse the shelters which resulted in unvolunteered resettlements? In what depth and width, the architectural interventions should be developed in order to result in an optimum result for residents? This paper in the first step tries to consider a deeper study of the existing architecture of informal settlements in Chabahar; then, submit a physical pattern based on the occupancy culture among the target residents. The research method is through infield studies and architectural surveys in Chabahar informal settlements. Finally, the design is organized and distributed by use of a grasshopper plugin on land.
ارائه الگوی کالبدی- فضایی مطلوب در سکونتگاههای غیررسمی شهر چابهار و پراکنش الگو به کمک نرم افزار گرسهاپر
چکیده
حاشیهنشینی در شهرها به علت رشد بیسابقه مهاجرت از روستا به شهر معضلی مهم و اجتناب ناپذیر در برابر نظام معماری شهرهای امروزی ایران قرار داده است. در این بین مهاجران در پی عدم دریافت پاسخ برای حل موضوع سکونت از سوی مسئولین شهری، منفعل نمیمانند و پاسخی از جنس دانش و تجربه بومی خود همچون زاغه، کپر، چادر، آلونک، حلبی آباد و امثال آن را شکل میدهند. سوال مهم در نحوه مداخله کالبدی- فضایی برای حل معضل پیشگفته است. آیا برخورد صرفا سلبی با سکونت خودروی پیشآمده و متعاقبا تخریب هر نوع مدل از معماری ارگانیک شکل گرفته مطلوب است؟ سطح و عمق مداخله در ساختار معماری شکلگرفته که منطبق بر فرهنگ سکونت گروه مخاطب طرح است باید به چه نحوی باشد تا الگوی جدید به لحاظ کالبدی- فضایی میان گروه مخاطب طرح جا بیفتد؟ مقاله پیش رو با محوریت شهر چابهار و سکونتگاههای غیررسمی آن ابتدا سعی در بررسی عمیقتر مساله و سپس یافتن پاسخی پایدار برای حل مساله کالبدی- فضایی پیشآمده دارد. این فرآیند با مطالعات میدانی محقق، برداشتها و پیمایشهای متعدد سکونتگاههای غیررسمی شهر چابهار همراه بوده است. در آخر الگوی کالبدی- فضایی مطلوب بر روی زمین پیاده سازی و با استفاده از نرمافزار گراسهاپر منتشر و ساماندهی شده است.
کلمات کلیدی
الگوی کالبدی- فضایی، سکونتگاه غیررسمی، چابهار، گرسهاپر
Improved Physical and spatial pattern in informal settlements in Chabahar and distribution of the pattern by Grasshopper Software
Abstract
Marginalization in cities as the rapid growth of immigration from villages into cities has caused a serious problem in urban and architecture urban. However, the immigrants do not remain uninvolved so initiate their own architecture based on their local knowledge and experience. Solutions like slums and informal or illegal settlements are some examples. The main question is through what physical and spatial method must solve the problem. Does it make sense to Collapse the shelters which resulted in unvolunteered resettlements? In what depth and width, the architectural interventions should be developed in order to result in an optimum result for residents? This paper in the first step tries to consider a deeper study of the existing architecture of informal settlements in Chabahar; then, submit a physical pattern based on the occupancy culture among the target residents. The research method is through infield studies and architectural surveys in Chabahar informal settlements. Finally, the design is organized and distributed by use of a grasshopper plugin on land.
Key words
Physical-spatial pattern, informal settlement, Chabahar, Grasshopper
مقدمه
تمرکز خدمات و توزیع نابرابر امکانات به نفع شهرها، مهاجرت افسار گسیخته شهری را منجر شده است. در این بین نظام ناکارآمد مسکن و عدم پیشبینی کالبدی- فضایی اسکان مهاجران وارد شده نوعی از سکونت خودرو و نابهسامان را از سوی ساکنین پدید میآورد. این پدیده خارج از نظام برنامهریزی و طرحهای فرادست شهری به وقوع میپیوندد. ساکنین به مرور زمان و به علت سابقه سکونت، خود را مدعی زمین و صاحب حق میدانند. در این بین برخورد قهری با این شکل از سکونت و ساکنین آن به تجربههای ناموفق منتج شده و جابجاییهای ناخواسته یا غیر داوطلبانه به راهکارهای ناپایدار میانجامد؛ چرا که بازتولید فقر در محل جدید و بازگشت به نقطه شروع مساله را در پی دارد. بنابراین بنا به فرض این پژوهش باتوجه به شرایط، شناسایی و تحلیل موضعی و موضوعی هر سکونتگاه غیررسمی میتوان به راهکاری بهتر همچون درجاسازی و ساماندهی کالبدی- فضایی معماری موجود بدون نیاز به جابجایی غیرداوطلبانه اقدام کرد. این مهم در سکونتگاههای غیررسمی شهر چابهار مورد بررسی و ارائه قرار گرفته است. چابهار به عنوان یکی از شهرهای در حال توسعه کشور با رشدی شتابزده در حال گسترش و بزرگ شدن است. این موضوع کشش بیسابقهای را در میان ساکنین مناطق خشک و محروم بلوچستان نسبت به این بندر ترانزیتی به وجود آورده است. مهاجرین به شکل گزینشی زمینهای خالی درون و اطراف شهر را به تصرف غیرقانونی خود درآورده و نوعی معماری خودانگیخته مبتنی بر آموزههای روستایی خود به وجود آوردهاند. نتیجه قابل مشاهده نوعی معماری ناپایدار به لحاظ فیزیکی و بیکیفیت به لحاظ مصالح مصرفی است. اما به علت منطبق بودن ساختار فضاها بر نوع فرهنگ قومی- خویشاوندی گروه مخاطب طرح، روابط فضایی و همسایگی شکل گرفته که حیاتی، قابل توجه و بازتولید در هر نوع الگوی جایگزین به نظر میرسد.
چیستی سکونتگاههای غیررسمی شهری
سکونتگاههای غیررسمی یکی از تبعات شهرنشینی سریع است (مشهديزاده دهاقاني، 1390: 118) که عمدتا مهاجرين روستايي و تهيدستان شهري را در خود جاي داده و بدون مجوز و خارج از برنامهريزي رسمي و قانونی توسعه شهري در درون يا خارج از محدوده شهرها شکل میگیرند. شکلگیری اسکان غیررسمی و نمود آن به شکل سکونتگاههایی که براساس روابط نژادی، مذهبی یا عوامل دیگر شکل گرفتهاند (پیران، 1366، شکویی، 1384، حاتمینژاد، 1381، ایراندوست، 1389، احمدیان، 1382) (جدول 1).
حاشیهنشینی1، سکونتگاههای غیررسمی2، سکونتگاههای فقیرنشین، سکونتگاههای غیرقانونی3، سکونتگاههای خودرو4 و نابهسامان، سکونتگاههای عدوانی، غصبی و زورآبادی5، زاغهنشینی، آلونکنشینی و کپرنشینی6، اسکان نابههنجار و خودانگیخته7 از پرکاربردترین این واژههاست. این بافتها در پاکستان به خداکیبستی8، در ترکیه به گجهکندو9، در هند به مالیمباستی10، در آسیای میانه بوستی11 و کامپونگ12، در آمریکای لاتین به رانچو13 یا فاولا14 و در آفریقا به شانتیتون15 یا بیدونویل16 شهرت دارند (ویژهنامه دومین دوره رویداد جستار در تجربههای بازآفرینی شهری در چارچوب اندیشه ایرانشهری، 14: 1395).
جدول 1. ارائه تعاریفی از چیستی حاشیهنشینی و اسکان غیررسمی | |
تعریف | منبع |
حاشيهنشین افرادی هستند كه در مناطق حاشيهای زندگی میكنند، از ساخت قدرت و سياست عمومی جامعه جدا افتادهاند و به عنوان گروه پست اجتماعی تلقی میشوند. | (زاهدانی، 9:1369) |
(عابدیندرکوش، 1388: 121) | |
(دراکاکیساسمیت، 121:1377) | |
اسکان غیررسمی فضاهای زندگی غيررسمی و نامتعارف شهری، بازتاب فضايی بيمارگونه از اقتصاد و مديريت ضعيف برنامهريزی فضايی- منطقهای و معلول بی عدالتیهای اجتماعی- اقتصادی در سطوح ملی، استانی و محلی است. | (حاتمینژاد،1381: 149) |
سکونتگاههای غیررسمی متمرکزترین محل زندگی فقرا و محل تمرکز بدترین وضعیت فقر به شمار میروند. | (UN-HABITAT, 2003: 65) |
به مثابه یکی از چهرههای بارز فقر شهری تعریف شده که درون یا مجاور شهرها (به ویژه شهرهای بزرگ) به شکلی خودرو با تجمعی از اقشار کمدرآمد و سطح نازلی از کمیت و کیفیت زندگی شکل میگیرند و همان پدیدهای است که با عناوینی همچون حاشیهنشینی، اسکان غیررسمی، سکونتگاههای خودرو و نابسامان و اجتماعات آلونکی خوانده میشود. | (صرافی، 1381) |
در دهههاي اخير رشد جمعيت شهري با مهاجرت زياد مردم به شهرها افزايش يافته است؛ به طوريكه با ادامه روند فعلي جمعيت شهري از9/2 ميليارد نفر درسال2000 به 5 ميليارد نفر در سال2030 خواهد رسيد (Han and others,2009:133). این سرعت خیرهکننده در50 سال گذشته به ويژه كشورهاي درحال توسعه، روستاها، شهركها و شهرهاي مختلف را در برگرفته و باعث شده حجم تقاضای عظیمی برای زیر ساختهای اساسی و پایه به وجود آید (2010: 815 Schouten and others,). مسالهای كه عامل مهمي در تغييرات زيست محيطي و جغرافيايي به شمار ميرود (Catalan and others, 2008: 174) و چشماندازهاي توسعه شهري را نیز تحت تاثير خود قرار ميدهد (Hedblom and others, 2008: 62) (شکل 1).
|
شکل 1. روند تغییر جمعیت از سال 1800 میلادی تا کنون و پیش بینی آن تا سال 2100 میلادی )www.census.gov/population/international ( |
بدون شک سطح و میزان مداخله، جزییات و نوع آن در هریک از سکونتگاههای غیررسمی بنا به پیچیدگی و مقیاس هریک متفاوت از دیگری خواهد بود. بنابراین نمیتوان با قاطعیت در مورد موفقیت یک بسته پیشنهادی مشترک در مکان و زمانهای مختلف سخن گفت. اما به طور کلی سیاستها در ساماندهی سکونتگاههای خودرو به هر میزان که ساکنین را کمتر تحت فشار بر جابجایی غیرداوطلبانه17 کند، از احتمال موفقیت بیشتری برخوردار خواهد بود (شکل 2).
|
شکل 2. خط زمانی تغییرات در سیاست و چگونگی برخورد با پدیده سکونتگاههای غیررسمی در سراسر جهان (Khalifa, 2015) |
شهر چابهار که در گذشته به علل مختلف اعتقادی، دینی، سیاسی و اجتماعی منطقهای بسته، کم ارتباط و محصور تلقی میشد، اکنون به واسطه موقعیت ویژه پیوند با آبهای بینالمللی و تبدیل شدن به منطقه آزاد تجاری با سرعت چشمگیری در حال توسعه است (شکل 3). این دیالکتیک به وجود آمده بین چشمانداز گذشته و آینده شهر، وجوه معناداری را بر لایههای شهری، اجتماعی و کالبدی آن قرار داده است. یکی از نتایج این شکل از توسعه شتابزده شهر، رشد روز افزون سکونتگاههای غیررسمی است (شکل 4). خاستگاه ساکنین این سکونتگاهها بر اساس بررسیهای میدانی عمدتا مهاجرینی با پیشینه فعالیتهای کارگری، صیادی و کشاورزی از مناطق دشتیاری، ایرانشهر، نیکشهر، سراوان هستند که عموما به واسطه خشکسالیهای پیدرپی در مبدا و به دنبال رؤیای یافتن کار و زندگی بهتر به چابهار مهاجرت کردهاند. عوامل مؤثر بر مهاجرت در موضع پژوهش حاضر به قرار زیر جمعبندی شده است (همان، 128):
• رشد شتابان جمعیت و ابعاد گسترده خانوار؛
• فقر منابع خاک، آب و خشکسالیهای پیدرپی؛
• محدودیتهای اجتماعی و اقتصادی؛
• کسب درآمد بالاتر و پایدارتر؛
• ارتقای جایگاه اجتماعی و رهایی از فشارهای اجتماعی و اقتصادی.
|
شکل 3. موقعیت منطقه مورد مطالعه |
|
شکل 4. چهارده موضع تحت تصرف سکونتگاههای غیررسمی در شهر چابهار با توجه به محدوده قانونی شهر طبق طرح تفصیلی مصوب (مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران، 1398) |
از جمله از ویژگیها در رشد سکونتگاههای غیررسمی گسترش پراکنده و غیرقابل پیشبینی آنهاست. این شکل از پراکنش چه از نگاه کلان قرارگیری در شهر و چه از نگاه خردتر جاگیری واحدهای سکونتی در درون هر قطعه قابل مشاهده است (شکل 5). هر قطعه زمین با مرزبندیهای سبک و قابل نفوذ در قطعه مجاور خود و از جنس پارچه، لاستیک اسقاطی، بَنرهای پلاستیکی، تکههای چوب و نظایر آن تفکیک شده است.
|
شکل 5. تصویر هوایی از سکونتگاه غیررسمی جنگلوک و کمپانهای درون آن (یافتههای تحقیق، 1399) |
رشد شتابزده و با عجله سکونتگاهها فضای کافی برای شکلگیری معابر مطلوب جهت ایجاد دسترسی باقی نگذاشته است. این معابر در مسیر خود عرض یکنواختی ندارند و از زمین باقی مانده پس از ساخت زاغهها شکل گرفتهاند. مواد به کار رفته در ساخت واحدهای سکونتی از مصالح ناپایدار و بیکیفیت چون ضایعات چوب، لاستیک ماشین، گونی و حصیرهای مندرس و کهنه تا مصالح مقاومتری چون بلوکهای سیمانی است؛ به طور کلی هر نوع مصالح دورریزی است که بتوان با سرعت بالا در ساخت یک سرپناه استفاده کرد. بلوکهای سیمانی به صورت خشک، بدون ملات و شتابزده بر روی هم چیده شدهاند (شکل 6).
|
|
| |
شکل 6. سکونتگاههای غیررسمی میرآباد و جنگلوک در چابهار (یافته های تحقیق، 1399) |
الگوشناسی ساختار کالبدی- فضایی سکونتگاههای غیررسمی در شهر چابهار
در صورتی که بر روی یکی از واحدهای برداشت شده در سکونتگاه غیرسمی جنگلوک بزرگنمایی شود، مجموعهای از خانهها را میتوان مشاهده کرد که همگی در درون یک حصار مشترک واقع شدهاند. این حصار در زبان بلوچی «کَمپان» نامیده میشود. کمپان شکلی از هر واحد همسایگی است که از نظر اجتماعی، اقتصادی و کالبدی- فضایی واجد ویژگیهای زیر است (شکلهای 7 و8):
اجتماعی: مکان تعاملات چند خانواده ساکن در آن است. این خانوادهها دارای ارتباطات قومی- خویشاوندی و نَسَبی با یکدیگر هستند.
اقتصادی: محل فعالیت اقتصادی ساکنان نیز میتواند باشد. برای مثال خوداشتغالی زنان همکمپان با حرفههایی همچون سوزندوزی، حصیربافی و نظایر آن.
کالبدی- فضایی: فضایی محصور متشکل از خانههایی در مراحل مختلف ساخت، آغل، حوض انبار، مطبخ و انبار است. بعضی فضاها به صورت مشترک میان ساکنین درون هر کمپان به اشتراک گذاشته میشوند. کمپانها بعضا با جدارههای سبک و قابل نفوذ در یکدیگر مستقل میشوند.
| ||
شکل 7. پلان یک کمپان برداشت شده در سکونتگاه غیررسمی جنگلوک چابهار (یافته های تحقیق، 1399) | ||
|
| |
|
| |
شکل 8. حیاط و سرپناههایی که در مراحل مختلف تکمیل شدن از سوی ساکنین یک کمپان قرار دارند؛ سکونتگاه غیررسمی جنگلوک، چابهار (یافته های تحقیق، 1399) |
بر اساس یافتههای میدانی و مطالعه مسائل سکونتگاههای پیمایش شده بر اساس سه زمینه اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- فضایی میتوان پیشنهادات اصلاحی هریک از این سه حوزه را طبق جدول زیر جمعبندی کرد (جدول 2).
جدول 2. رویکردهای مورد نظر جهت دستیابی به الگوی مطلوب با نگاه به فرهنگ سکونت جامعه مخاطب طرح (یافتههای تحقیق، 1401)
|
شناسایی منطق توسعه الگو به شکل مدولار
در راستای تحقق بهینهترین شکل الگوی همسایگی کمپانها در داخل یک محدوده مشخص از سکونتگاههای غیررسمی چابهار از رایانه به عنوان یک ابزار دقیق محاسبه و بازتولید استفاده شده است. نحوه استفاده به این شکل است که طراح، قوانین و الگوهای همسایگی کمپانها را در قالب پارامترهای مشخصی تعریف میکند و در مرحله بعد هوش رایانهای با استفاده از الگوریتمهای زاینده18 اقدام به رشد دادن مدولها و چینش بهینه هریک میکنند. در این میان برای طراح دو نقش مهم میتوان تصور کرد: پیشبرد گام به گام مراحل مختلف طراحی و سپس سنجش میزان پاسخگویی الگو به مخاطبین در یک جریان رفت و برگشت. طراح در این مرحله پس از آزمون گزینه نهایی سعی در اصلاح طرح و تدقیق قواعد حاکم بر آن را دارد (شکل 9).
|
شکل 9. نمودار فرایند دستیابی به الگوی پیشنهادی (یافتههای تحقیق، 1401) |
استفاده از هوش مصنوعی و الگوریتمهای تکاملی به سنجش دقیقتری از طرحها و در صورت لزوم به بازطراحی هریک کمک میکند. «گرس هاپر19» به عنوان یک نرمافزار قدرتمند با بهرهگیری از قابلیت کدنویسی، به مدلسازی و پراکنش عناصر و الگوهای پیچیده میپرازد (شکل 10).
|
شکل 10. منطق روایی در دستیابی به الگوی زاینده (یافتههای تحقیق، 1401) |
در این محیط متغیرها عبارت است از ابعاد زمین، هندسه کمپانها، فواصل و معابر بین هرکدام. هندسه کمپانها با سه اولویت دستهبندی شدهاند. پس از چینش اولیه، حداکثر تعداد قرارگیری الگوی مناسب بر روی یک زمین فرضی نتیجهگیری میشود (شکل 11).
|
شکل 11. تعریف منطق چینش مرحله به مرحله برای رسیدن به خروجی مطلوب در الگوریتم مورد نظر (یافتههای تحقیق، 1401) |
ورودیهای A، B و C کمپانهایی هستند که به عنوان اجزای20 ورودی با طول و عرضهای مشخص تعریف میشوند. یک چند ضلعی21 به عنوان زمین مبنا22 تعریف میشود. سپس مدول A به عنوان کاملترین شکل یک کمپان، مدول Bبه عنوان نیمی از یک کمپان کامل، مدول C یک واحد از یک کمپان بر روی زمینه طرح جانمایی میشوند. در این جانمایی اولویت جانمایی حداکثر به ترتیب با مدول A، مدول B و نهایتا مدول C است (شکل 12 تا 14).
|
|
شکل 12. تعریف ورودیهای A، B و C و چینش آنها بر روی زمینی با ابعاد فرضی (یافتههای تحقیق، 1401) |
به طور میانگین مساحتی که واحدهای همکمپان اشغال میکنند در حدود 134 مترمربع است. از این عدد 54 مترمربع به فضای ساخته شده اختصاص یافته و 80 مترمربع برای حیاط باقی میماند. به عبارت دیگر حدودا 60 درصد از زمین هر کمپان به حیاط و 40 درصد به واحد سکونت تخصیص داده شده است. این نسبت توده و فضا در تطبیق با فرهنگ سکونت مخاطب بلوچ به عنوان گروه مخاطب طرح است.
وجوه هندسی مختلف زمین با هر ابعادی میتواند تعداد مشخصی از کمپانهای A، B یا C را در خود جای دهد. با این ویژگی که قرارگیری کمپان A به عنوان کاملترین شکل از الگوی پیشنهادی با اولویت بیشتری نسبت به کمپانهای B یا C در زمین جانمایی داشته باشد (جدول 3). معیار دیگر در چینش هریک از مدولهای A، B و C رعایت فاصله منطقی برای دادن دسترسی سواره و پیاده به کمپانهاست.
جدول 3. نمونههایی از جانمایی کامل هریک از کمپانها بر روی زمینهای فرضی | ||||||
شکل هندسی زمین | کمپان A | کمپان B | کمپان C | تعداد کل | ||
| 7 | 1 | 18 | 26 | ||
| 9 | 3 | 19 | 31 | ||
| 10 | 2 | 10 | 22 | ||
| 4 | 3 | 15 | 22 |
جمعبندی و نتیجهگیری
بافتهای مسالهدار شهری به عنوان یکی از نقطه محلهای سکونت دهکهای اول و دوم درآمدی مطرح است. در این شکل از اسکان، مهاجرین به سوی هر محلی از شهر که در دسترس باشد هجوم میآورند و بافت خاص اجتماعی خود را در آن شکل میدهند. نوع و جنس مطالعه، تحلیل و مواجهه با شرایط حاکم بر سکونت در این نوع بافتها و روابط میان شاخصههای کالبدی- فضایی آن لازم است برخاسته از مطالعه، برداشت و تحلیلی جامع و مانع از وضع موجود باشد. چرا که به نظر میرسد خود ساکنین در طی مدت سکونت خود به نظام پاسخگویی دست یافتهاند که برای ارائه هر نوع راه حل جایگزین میتواند مورد توجه قرار گیرد. در مورد شهر چابهار واحدهای کالبدی- فضایی با عنوان کمپان، به شکل ارگانیک و برآمده از فرهنگ سکونت مخاطب طرح وجود دارد که در پژوهش حاضر به عنوان مدولهایی قابل گسترش در الگوی پیشنهادی بازتعریف شدهاند. در ادامه با تعریف سه سطح از یک الگوی مطلوب کالبدی- فضایی و با استفاده از نرمافزارهای مرتبط سعی بر گسترش بهترین چیدمان بر روی زمینهای فرضی شده است. در منطق ساماندهی و پراکنش الگوی جدید بر روی زمین، مدول A به علت کامل بودن شکل کالبدی- فضایی خود از یک کمپان، در اولویت جانمایی بالاتری نسبت به مدولهای B و C قرار دارد. با اتمام فرآیند جاگذاری مدولها، جمعیت بهینه قابل سکونت مجدد و تعداد واحدهای سکونتی ساماندهی شده قابل ارائه است.
منابع
احمدیان، محمد علی (1382)، «حاشیه نشینی؛ ریشه ها و راه حل ها»، پژوهشهای اجتماعی اسلامی، 43 و 44، 296- 276.
ایراندوست، کیومرث (1389)، «سکونتگاههای غیررسمی و اسطوره حاشیهنشینی»، سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرداری تهران.
پیران، پرویز (1366)، «شهرنشینی شتابان و ناهمگون (بخش اول تا نهم)»، آلونک نشینی در تهران. مجله اطلاعات سیاسی- اقتصادی، شمارههای پیاپی سوم تا بیست و چهارم، تهران.
حاتمی نژاد، حسین و زمردیان، محمد جعفر (1381)، «اسکان غیررسمی در مشهد»، مجله شهرداریها، سال چهارم، شماره 45.
دراکاکیساسمیت، دیوید (1377)، «بشر جهان سومی»، ترجمه فیروز جمالی، نشر توسعه.
زاهدانی، زاهد (1369)، «حاشیه نشینی»، انتشارات دانشگاه شیراز، چاپ اول.
شکویی، حسین (1384)، «حاشیه نشینان شهری: خانههای ارزان قیمت و سیاست مسکن»، انتشارات دانشگاه تبریز.
صرافی، مظفر (1381)، «به سوی نظریهای برای ساماندهی اسکان غیررسمی از حاشیهنشینی تا متن شهرنشینی»، فصلنامه هفت شهر، سال سوم، شماره هشتم.
عابدیندرکوش، سعید (1388)، «درآمدی به اقتصاد شهری»، مرکز نشر دانشگاهی، چاپ دوم، تهران.
مرکز مطالعات و تحقیقات شهرسازی و معماری ایران (1398)، «برنامه تدوین اقدام مشترک امکانسنجی اجتماعی- اقتصادی جابجایی ساکنان سکونتگاه غیررسمی- چابهار»، وزارت راه و شهرسازی، شرکت بازآفرینی شهری ایران.
مشهدیزاده دهاقانی، ناصر (1390)، «تحلیلی از ویژگیهای برنامهریزی شهری در ایران»، نشر دانشگاه علم و صنعت.
ویژه نامه دومین دوره رویداد جستار کیفیت در تجربههای بازآفرینی شهری در چارچوب اندیشههای ایران شهری- دفتر چهارم: سکونتگاه غیررسمی، وزارت راه و شهرسازی (شرکت عمران و بهسازی شهری ایران)، پاییز 1395.
B Catalán, D Saurí, P Serra (2008). Urban sprawl in the Mediterranean?: Patterns of growth and change in the Barcelona Metropolitan Region 1993–2000, Landscape and urban planning, 2008 – Elsevier.
Han, Shihui and Fan, Yan and Xu, Xiaojing and Qin, Jungang and Wu, Bing and Wang, Xiaoying and M.Aglioti Salvatore and Mao, Lihua (2009), “Empathetic neural responsed to others’ pain are modulated by emotional contexts”, Human Brain Mapping 30(10): 3227-37.
Khalifa, M. A. (2015). “Evolution of informal settlements upgrading strategies in Egypt: From negligence to participatory development”, Ain Shams Engineering Journal, 6(4), 1151-1159.
M Hedblom, B Söderström (2008). Woodlands across Swedish urban gradients: Status, structure and management implications, Landscape and Urban Planning, 2008 – Elsevier.
Schouten, M.A.C. and Mathenge, R.W. (2010), “Communal sanitation alternatives for slums: A case study of Kibera, Kenya”, Physics and Chemistry of the Earth, Parts A/B/C, Volume 35, Issues 13–14, 2010, 815-822.
UN-HABITAT (2003), “The Challenge Of Slums”, Global Report On Human Settlement.
[1] - Marginalization
[2] - Informal Settlement
[3] - Illegal Settlement
[4] - Unplanned Settlement
[5] - Squatter Settlement
[6] - Slum
[7] - Spontaneous Settlement
[8] - Khuda ki Basti
[9] - Gecekondu
[10] - Malin Basti
[11] - Bustee
[12] - Kampong
[13] - Rancho
[14] - Favela
[15] - Shanty Town
[16] - Bidonville
[17] - Involuntary Resettlement
[18] - Generative Algorithms
[19] - Grasshopper
[20] - Components
[21] - Polygon
[22] - Base