هدف اصلی این تحقیق بررسی جامعهشناختی گونهشناسی خانواده و فرزندمداری در خانوادههای ایرانی بر حسب حوزهی قدرت، مشارکت، سرمایهی اجتماعی، سرمایهی فرهنگی، جنسیت، تحصیلات والدین، میزان دموکراتیک بودن، مستبد بودن و تعداد فرزندان است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار چکیده کامل
هدف اصلی این تحقیق بررسی جامعهشناختی گونهشناسی خانواده و فرزندمداری در خانوادههای ایرانی بر حسب حوزهی قدرت، مشارکت، سرمایهی اجتماعی، سرمایهی فرهنگی، جنسیت، تحصیلات والدین، میزان دموکراتیک بودن، مستبد بودن و تعداد فرزندان است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهی دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعهی آماری تمام خانوادهها در مناطق 22گانه مناطق شهری تهران است و حجم نمونه 386 خانواده است که با روش خوشهای به دست آمده است. روش اصلی در تحلیل دادهها پیرسون، رگرسیون، و مدلسازی معادلهی ساختاری با نرم افزار Amos است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که وجود فرزندمداری در خانوادههای مورد بررسی تأیید گردید، اما این به معنی حذف مردمحوری در فضای خانواده نیست بلکه میتوان گفت، هرم قدرت تا حدی تغییر شکل پیدا کرده است، به نحوی که هنوز هم پدر به معنی اصلیترین تصمیمگیرنده و مشارکتکننده در امور کلان خانه ایفای نقش میکند، اما عامل هستهای شدن و مشارکت در خانه بیشترین تأثیر را در پیشبینی فرزندمداری دارد.
پرونده مقاله
یکی از جلوههای عینی و ملموس هویت تاریخی هر شهری در بافتهای سنتی و کهن آن نمود مییابد. بالطبع در اثر گذشت زمان، چنین بافتهایی که حکم شناسنامهی شهر را دارند، دچار فرسایش فیزیکی میشوند. این در حالی است که با رشد شهرنشینی، بافتهای جدید شهر با شاخصهای مدرن شکل یافته چکیده کامل
یکی از جلوههای عینی و ملموس هویت تاریخی هر شهری در بافتهای سنتی و کهن آن نمود مییابد. بالطبع در اثر گذشت زمان، چنین بافتهایی که حکم شناسنامهی شهر را دارند، دچار فرسایش فیزیکی میشوند. این در حالی است که با رشد شهرنشینی، بافتهای جدید شهر با شاخصهای مدرن شکل یافته و روز به روز به حجم و اهمیت آن افزوده میشود. بخصوص امروزه با تغییر شیوهی زیستن افراد، حضور عناصر زندگی مدرن و سبک زندگی شهرنشینی، این مسأله اهمیت خود را بیشتر نشان میدهد.سبک زندگی مفهومی اساسی در زندگی افراد است که بیانگر عقاید، گرایشات و شیوههای تفکر آنان است و در واقعیت نمود پیدا میکند. اهمیت یافتن انتخاب در جامعهی ایران بیش از هر چیز در عرصهی کالاهای مادی و مصرفی درحال وقوع است و تغییر چهرهی شهرهای بزرگ ایران و روند فزایندهی توجه به سطحیترین بخش مصرف این مسأله را به خوبی بیان میدارد. بنابراین این مقاله به بررسی سبک زندگی در دو بافت قدیم و جدید در شهر کاشان با جامعهی آماری مورد مطالعه، میپردازد. روش تحقیق پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. حجم نمونه500 نفر تعیین و پرسشنامه به طور مساوی از بین دو بافت قدیم و جدید شهر کاشان تکمیل شده است. همچنین از آمارهای استباطی (تی و من ویتنی) استفاده گردید. نتایج بررسی نشان میدهد که بین سبک زندگی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، پایبندی دینی، مصرفگرایی و سنتگرایی با بافت قدیم و جدید شهری رابطه وجود دارد.
پرونده مقاله
توسعهی شهروند الکترونیک، راهکار مناسبی برای مشکلات اجتماعی شهرهای بزرگ ایران همچون ترافیک، آلودگیهای زیستمحیطی و مصرف زیاد انرژی است اما شهروند الکترونیک در ایران توسعهی مطلوبی نداشته است. با استناد به مباحث نظریهپردازان اعتماد اجتماعی، استفاده از خدمات الکترونیک ت چکیده کامل
توسعهی شهروند الکترونیک، راهکار مناسبی برای مشکلات اجتماعی شهرهای بزرگ ایران همچون ترافیک، آلودگیهای زیستمحیطی و مصرف زیاد انرژی است اما شهروند الکترونیک در ایران توسعهی مطلوبی نداشته است. با استناد به مباحث نظریهپردازان اعتماد اجتماعی، استفاده از خدمات الکترونیک توسط شهروندان، پیوند نزدیکی با اعتماد اجتماعی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر این است که رابطهی اعتماد اجتماعی را با شهروند الکترونیک واکاوی کند. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعهی آماری پژوهش، شهروندان 18 سال به بالای شهر یاسوج هستند که 346 نفر از آنان به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدهاند. ابزار تحقیق برای سنجش شهروند الکترونیک، پرسشنامهی پژوهشگر ساخته است که با استفاده از اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از روش کودر-ریچاردسون تعیین پایایی گردیده است. ابزار تحقیق برای سنجش اعتماد اجتماعی، پرسشنامهی استاندارد شده اعتماد اجتماعی صفارینیا و شریف (1392) است. براساس یافتههای تحقیق، رابطهی معناداری بین اعتماد اجتماعی و تحقق شهروندالکترونیک وجود دارد و طی آن، اعتماد اجتماعی قادر است 106/0 تغییرات شهروند الکترونیک را تبیین کند. با ورود متغیرهای کنترل جنسیت، وضع تأهل و تحصیلات دانشگاهی به مدل، ضریب تبیین به 259/0 افزایش مییابد. نتیجهگیری پژوهش حاضر این است که با ارتقای اعتماد اجتماعی میتوان، شهروند الکترونیک را گسترش داد و از این طریق به تسکین برخی از مسائل اجتماعی حادّ شهرها کمک نمود.
پرونده مقاله
یکی از شیوههای جلب مشارکت محلهای، ایجاد شوراهای اجتماعی محلات شهر مشهد بوده است که به دلیل شکل ساختاری، برنامهها و مصوبات از الگوی نوینی تبعیت میکند. هدف از انجام این پژوهش، ارائهی رویکرد نوین در مشارکت شهروندی با توجه به وضعیت شورای اجتماعی محلات مشهد در سه محور م چکیده کامل
یکی از شیوههای جلب مشارکت محلهای، ایجاد شوراهای اجتماعی محلات شهر مشهد بوده است که به دلیل شکل ساختاری، برنامهها و مصوبات از الگوی نوینی تبعیت میکند. هدف از انجام این پژوهش، ارائهی رویکرد نوین در مشارکت شهروندی با توجه به وضعیت شورای اجتماعی محلات مشهد در سه محور مشارکت شهروندی، شهرداری و سازمانی است. روش اجرای پژوهش تحلیل ثانویه و پیمایش بوده که در آن با مطالعهی اسناد، مصوبات و آییننامههای شورا و همچنین گردآوری اطلاعات از 166 نفر از اعضای شورای اجتماعی محلات مشهد، صورت گرفته است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در ابعاد وضعیت سازمانی شورا، وضعیت اعضای شورا، وضعیت درونی شورا، وضعیت مردمی شورا و وضعیت محلی شورا وضعیت مناسب است. بهترین وضعیت شورا در شناسایی بهتر مشکلات محله، انگیزهی داوطلبانه بودن عضویت در شورا، اعتماد مردم به شهرداری، هویت اجتماعی و احساس تعلق و برنامههای مرتبط با وضعیت محله و بدترین وضعیت شورا نیز ضعف در جلب مشارکتهای مردمی محله، دسترسی اعضا به مسئولان شهر، انگیزهی مالی مشارکت در شورا، اقتدار و قدرت شورا در محله و حمایت مالی از شورای محله است.
پرونده مقاله
فضاهای بازشهری و محلهای، با ایفای نقشی حیاتی در رشد اجتماعی نوجوانان، باید بخش عمدهای از زمان و محیط زندگی روزمرهی آنان را بویژه برای رفع نیاز به تعامل با همسالانشان، به خود اختصاص دهند. در سالهای اخیر، با تأثیر توسعهی تکنولوژی بر الگوی فراغتی نوجوانان، این پتانسیل چکیده کامل
فضاهای بازشهری و محلهای، با ایفای نقشی حیاتی در رشد اجتماعی نوجوانان، باید بخش عمدهای از زمان و محیط زندگی روزمرهی آنان را بویژه برای رفع نیاز به تعامل با همسالانشان، به خود اختصاص دهند. در سالهای اخیر، با تأثیر توسعهی تکنولوژی بر الگوی فراغتی نوجوانان، این پتانسیل وجود دارد که آنها بدون جابجایی فیزیکی یا حضور در فضاهای شهری، بتوانند فضایی مجازی برای رفع این نیاز حیاتی خود داشته باشند. بنابراین در پژوهش حاضر با روش پیمایشی، به بررسی جایگاه فضای مجازی اینترنت و فضاهای شهری و مقایسهی دوام و کیفیت حضور نوجوانان محلهی رجاییشهر در هر یک از این فضاها پرداخته میشود که طی آن، 250 نوجوان به روش طبقهبندی متناسب انتخاب شدهاند. یافتهها نشان میدهد که روزانه 88% از نوجوانان در اینترنت، و 47% از آنان در فضاهای شهری حضور مییابند که بین متغیرهای زمینهای، پایگاه اجتماعی-اقتصادی، امنیت اجتماعی و هویت اجتماعی آنان با میزان حضورشان در این فضاها رابطهی معناداری وجود دارد. اما بین میزان حضورشان در فضای مجازی با متغیرهای جنسیت، امنیت جانی و امنیت مالی رابطهی معناداری به دست نیامد. در مجموع 59% از نوجوانان، در ساعات عصر که بهترین بخش از اوقات فراغتشان برای حضور در فضاهایشهری تلقی میگردد، مشغول فعالیت در اینترنت هستند و طبق یافتههای استنباطی، هرچه میزان حضور نوجوانان در فضایمجازی بیشتر باشد، از میزان گرایششان به حضور در فضاهای شهری کاسته میشود.
پرونده مقاله
محلات از جمله عناصر سازندهی شهری هستند که از دیرباز نقش بسزایی در پیوند دادن مردم با محیط زندگیشان و دلبستگی مکانی ایشان عهدهدار بودهاند. با این وجود تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی عصر مدرن سبب گردیده تا پیوندهای مکانی ساکنان با محیط زندگیشان کمتر مورد توجه قرار چکیده کامل
محلات از جمله عناصر سازندهی شهری هستند که از دیرباز نقش بسزایی در پیوند دادن مردم با محیط زندگیشان و دلبستگی مکانی ایشان عهدهدار بودهاند. با این وجود تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی عصر مدرن سبب گردیده تا پیوندهای مکانی ساکنان با محیط زندگیشان کمتر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این تنوع رویکردها، تعاریف و اصطلاحات مورد استفاده در این حوزه از دانش بشری سبب گردیده تا هیچ توافقی پیرامون نام، تعریف یا رویکرد روششناسانهای که به بهترین وجه بتواند به این حوزه بپردازد وجود نداشته باشد. این سردرگمی مفهومی همچنان که بسیاری از محققان نیز اشاره داشتهاند به طور جدی مانع پیشرفت در حوزهی دلبستگی مکانی گردیده است.
بر این اساس پژوهش حاضر با هدف دستیابی به چارچوبی مفهومی از دلبستگی مکانی و عوامل مؤثر بر آن، ضمن مروری بر ادبیات دلبستگی مکانی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکهای به ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری پرداخته است. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که از میان 28 زیرمعیار مورد بررسی، تنها تأثیر 21 زیرمعیار دارای تاثیر تایید گردیده بر دلبستگی مکانی میباشند که از میان آنها نیز طول مدت سکونت، پیوندهای اجتماعی و خاطرهانگیزی به ترتیب با وزن نهایی 0.08، 0.061 و 0.051 در مقایسه با سایر زیرمعیارها از بیشترین اهمیت برخوردار میباشند. علاوه بر این بررسی مؤلفههای 6 گانهی دموگرافیک، کالبدی- فضایی، عملکردی- رفتاری، تجربی زیباییشناختی، تجربی ادراکی و زیستمحیطی، بیانگر تأثیرگذاری تمام مؤلفهها بر دلبستگی مکانی بوده که مؤید ساخت سهبعدی (شناختی، احساسی و رفتاری) دلبستگی مکانی است.
پرونده مقاله
تناقضات اجتماعی، تضادها و محرومیتها منجر به بروز انحرافاتی در جامعه شدهاند، مقالهی حاضر با شناسایی این مؤلفهها و عوامل مؤثر بر ویژگیهای اجتماعی و تأثیر آن در پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر)، به بررسی آن در منطقهی سه شهرساری در استان مازندران میپردازد. با توجه ب چکیده کامل
تناقضات اجتماعی، تضادها و محرومیتها منجر به بروز انحرافاتی در جامعه شدهاند، مقالهی حاضر با شناسایی این مؤلفهها و عوامل مؤثر بر ویژگیهای اجتماعی و تأثیر آن در پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر)، به بررسی آن در منطقهی سه شهرساری در استان مازندران میپردازد. با توجه به واکاوی ادبیات نظری ارتباط مؤلفههای کالبدی (روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی) با پیشگیری از جرم (سرقت و مواد مخدر) به دستیابی به نتایج دقیقتری منتهی گردید. روش تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و از نظر شیوهی اجرا، کمّی و کیفی است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش به صورت کتابخانهای، میدانی و توصیفی و تحلیلی بوده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss و روش آماری (آزمون T و ضریب پیرسون) استفاده شده است. واحد تحلیل این تحقیق مناطق 3 شهر ساری و حجم نمونهی آن نیز 381 خانوار در سطح مناطق 3 شهر ساری هستند و مشخص شده است که در منطقهی سه شهر ساری مؤلفههای اجتماعی چون روابط اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و تعلق مکانی، در پیشگیری از جرم در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما مؤلفهی آگاهی اجتماعی در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. همچنین بین مؤلفههای اجتماعی روابط اجتماعی، آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، و انسجام اجتماعی، درکاهش نرخ بزهکاری و پیشگیری از وقوع جرم (مواد مخدر)، رابطهی معناداری وجود دارد. نتیجهی آماری در مورد مؤلفهی آگاهی اجتماعی 87/2 است که در منطقهی سه وضعیت نامطلوبی وجود دارد. در مورد پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، از بین مؤلفههای اجتماعی، مؤلفههای تعلق مکانی، آگاهی اجتماعی و انسجام اجتماعی، با پیشگیری از وقوع جرم (سرقت)، رابطهی معناداری وجود دارد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در منطقهی سه شهر ساری به علت وجود افراد مهاجر و تراکم جمعیت بویژه جمعیت بیسواد و عدم آگاهی اجتماعی، ارتکاب جرم برای افراد مجرم در این منطقه افزایش یافته است.
پرونده مقاله