چکیده
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سرزندگی تحصیلی بر اساس هوش معنوی و شفقت بر خود در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه مورد مطالعه 250 نفر از دانشجویان چکیده کامل
چکیده
هدف پژوهش حاضر پیش بینی سرزندگی تحصیلی بر اساس هوش معنوی و شفقت بر خود در دانشجویان بود. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری، کلیه دانشجویان دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه مورد مطالعه 250 نفر از دانشجویان بودند که به روش تصادفی خوشهای انتخاب شدند و به سه پرسشنامه سرزندگی تحصیلی، هوش معنوی و شفقت به خود پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد بین هوش معنوی و سرزندگی تحصیلی در دانشجویان رابطه وجود دارد. بین شفقت به خود و سرزندگی تحصیلی در دانشجویان رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد، شفقت به خود 44 درصد و هوش معنوی 20 درصد قادرند تغیرات سرزندگی تحصیلی را تبیین کنند. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که برای افزایش سرزندگی تحصیلی دانشجویان میتوان به شفقت به خود و هوش معنوی آنان توجه کرد.
کلیدواژهها: سرزندگی تحصیلی، شفقت به خود، هوش معنوی
پرونده مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی بسته ارتقای مهارتهای زبانی مبتنی بر توانبخشی شناختی بر عملکرد شناختی کودکان با آسیب ویژه زبانی بود. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 5 تا 7 ساله دارای آسیب ویژه زبانی بودند که در سال تحص چکیده کامل
چکیده
هدف پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی بسته ارتقای مهارتهای زبانی مبتنی بر توانبخشی شناختی بر عملکرد شناختی کودکان با آسیب ویژه زبانی بود. روش پژوهش حاضر از نوع آمیخته اکتشافی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کودکان 5 تا 7 ساله دارای آسیب ویژه زبانی بودند که در سال تحصیلی 1402-1401 به مراکز گفتاردرمانی شهر بروجرد مراجعه کرده بودند که از این میان 30 کودک به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل مقیاس هوشی وکسلر کودکان(نسخه چهارم)، مصاحبه بالینی نیمه ساختاریافته و پرسشنامه سنجش مهارتهای عصب روان شناختی در کودکان پیش دبستانی بود. در ادامه، مداخلات ارتقای مهارتهای زبانی مبتنی بر توانبخشی شناختی پس از طراحی و ارزیابی روایی محتوایی، طی 12 جلسه 45 دقیقهای به نمونههای گروه آزمایش ارائه و سپس دادهها با روش تحلیل واریانس مکرر تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تاثیر بسته ارتقای مهارتهای زبانی مبتنی بر توانبخشی شناختی بر عملکرد شناختی آزمودنیهای گروه آزمایش در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری معنی دار است(01/0P <). در مجموع میتوان گفت بسته ارتقای مهارتهای زبانی مبتنی بر توانبخشی شناختی منجر به بهبود عملکرد شناختی در کودکان با آسیب ویژه زبانی شده و لذا میتوان از این بسته به عنوان یک روش مداخلهای جهت ارتقای عملکرد شناختی کودکان استفاده نمود.
کلیدواژهها: مهارتهای زبانی، عملکرد شناختی، توانبخشی شناختی، کودکان با آسیب ویژه زبانی.
پرونده مقاله
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فرزندپروری پیشتاز بر مشکلات درونی و بیرونی دانش آموزان دبستانی دارای مشکلات رفتاری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماري اين تحقيق شامل تمامی دانش آموزان دبستانی شهر شیراز به همراه والدین آنها بود که چکیده کامل
چکیده
هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان فرزندپروری پیشتاز بر مشکلات درونی و بیرونی دانش آموزان دبستانی دارای مشکلات رفتاری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماري اين تحقيق شامل تمامی دانش آموزان دبستانی شهر شیراز به همراه والدین آنها بود که برای مشکلات روانشناختی به کلنیکهای مشاوره شهر شیراز در سه ماه پاییز 1399 مراجعه کرده بودند. 30 نفر از مادران به همراه فرزندانشان بهصورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل بهطور تصادفی جایگزین شدند. مداخله آموزش فرزندپروری پیشتاز در 8 جلسه بهصورت هفتگی و به مدت 90 دقیقه انجام شد. جهت جمعآوری دادهها از فهرست نشانه مرضی کودک اسپرلفکین و گادو و پرسشنامه مشکلات رفتاری کانرز فرم کوتاه ویژه والدین کیت کانرز استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل کوواریانس تک متغیره با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد. نتایج نشان داد که درمان فرزندپروری پیشتاز بر مشکلات درونی و بیرونی دانش آموزان دبستانی دارای مشکلات رفتاری تاثیر معناداری داشت (001/0P<). مجذور اتا نشان داد درمان فرزندپروری پیشتاز 61 درصد از تغییرات مشکلات درونی و 65 درصد مشکلات بیرونی دانش آموزان دبستانی دارای مشکلات رفتاری را تبیین میکند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، میتوان استفاده از درمان فرزندپروری پیشتاز در کاهش مشکلات درونی و بیرونی دانشآموزان دبستانی دارای مشکلات رفتاری را پیشنهاد نمود.
کلیدواژهها: فرزندپروری پیشتاز، دانش آموزان، مشکلات درونی، مشکلات بیرونی.
پرونده مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نقش ابعاد ترومای کودکی در پیشبینی ابعاد هوش هیجانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن با رده سنی 20 سال به بالا و با عدم سابقه هرگونه اختلال عصبی یا روانپزشکی و آسیب چکیده کامل
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه نقش ابعاد ترومای کودکی در پیشبینی ابعاد هوش هیجانی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان دانشگاه آزاد واحد رودهن با رده سنی 20 سال به بالا و با عدم سابقه هرگونه اختلال عصبی یا روانپزشکی و آسیب مغزی اکتسابی که باعث از دست دادن هوشیاری بیش از 1 دقیقه بشود و سوء مصرف مواد در 6 ماه گذشته (براساس گزارش خود) و سابقه اختلالات عصبی (مانند صرع)، بود که در سال (1400-1401) مشغول به تحصیل بودند. 336 دانشجو از طریق نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه هوش هیجانی شات (1990) (SSEIT) و پرسشنامه ترومای کودکی برنشتاین (2003) (CTQ)، استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از روش رگرسیون چندگانه با نرمافزار SPSS-27 انجام شد. یافتهها نشان داد که سواستفاده عاطفی قویترین پیشبینیکننده مشکلات در هوشهیجانی دانشجویان بود. در ابعاد هوشهیجانی، در تنظیم هیجان، سواستفاده جنسی (24/0- β =) (001/0>P) و در ارزیابی هیجان و بهرهبرداری از هیجان نیز سواستفاده عاطفی (36/0- β =) (001/0>P) و
(26/0- β =) (001/0>P) قویترین مولفه قابل پیشبینی بودند. درنتیجه میتوان گفت ترومای دوران کودکی بر قابلیتهای هوش هیجانی اثر میگذارند. بنابراین به درمانگران پیشنهاد میشود که با تقویت مهارتهای هوش هیجانی میتوانند نقش مهمی را در کاهش تأثیرات منفی تروماهای کودکی ایفا کنند.
کلیدواژهها: ترومای دوران کودکی، سواستفاده عاطفی، هوش هیجانی
پرونده مقاله
چکیده
امروزه رفتار خودجرحی شیوع قابل ملاحظهای در بین دانشآموزان دارد و برای پیشگیری از این رفتار مخرب مهارتها و مداخلات مناسب لازم است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر شناخت اجتماعی و رفتارهای انطباقی در دانشآموزان دارای خودجرحی بود. رو چکیده کامل
چکیده
امروزه رفتار خودجرحی شیوع قابل ملاحظهای در بین دانشآموزان دارد و برای پیشگیری از این رفتار مخرب مهارتها و مداخلات مناسب لازم است. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر شناخت اجتماعی و رفتارهای انطباقی در دانشآموزان دارای خودجرحی بود. روش این تحقیق نیمه آزمایشی و به روش پیشآزمون – پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشآموزان پسر دارای رفتار خودجرحی که به مرکز مشاوره آموزش و پرورش شهر بابل در سال تحصیلی 1400-1401 مراجعه کرده بودند. نمونه پژوهش شامل 30 نفر که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بهطور تصادفی و با روش قرعهکشی در دو گروه آزمایشی (15 نفر) و کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. آزمودنیها به پرسشنامههای آسیب به خود عمدی گراتز (2001)، شناخت اجتماعی نجاتی و همکاران (1397)، عملكرد اجتماعي/ انطباقي كودك و نوجوان پرايس و همکاران (2003) قبل و بعد از مداخله پاسخ دادند. رفتار درمانی دیالکتیکی در 12 جلسه 90 دقیقهای و هفتهای دو بار در گروه آزمایش اجرا شد و در این مدت گروه کنترل هیچ نوع درمانی را دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از میانگین، انحرافمعیار و تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار SPSS نسخه 24 انجام شد. نتایج نشان داد اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی بر شناخت اجتماعی و رفتارهای انطباقی در دانشآموزان دارای خودجرحی تاثیر داشت (01/0P<). لذا میتوان رفتار درمانی دیالکتیکی را بهعنوان مداخلهای مناسب برای کاهش مشکلات در دانشآموزان دارای خودجرحی پیشنهاد نمود.
کلیدواژهها: رفتار درمانی دیالکتیکی، شناخت اجتماعی، رفتارهای انطباقی، خودجرحی.
پرونده مقاله
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر بازسازی عاطفی بر طلاق عاطفی و تنظیم هیجان بینفردی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش، دانشجویان متأهل دانشگاه فرهنگیان کرمان در نیمسال تحصیلی 1402-1401 چکیده کامل
چکیده
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر بازسازی عاطفی بر طلاق عاطفی و تنظیم هیجان بینفردی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_ پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعهی آماری پژوهش، دانشجویان متأهل دانشگاه فرهنگیان کرمان در نیمسال تحصیلی 1402-1401 بودند. تعداد 55 نفر از این جامعه براساس نمرهی بالا در طلاق عاطفی و نمرهی پایین در تنظیم هیجان بینفردی با نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه کنترل (28 نفر) و آزمایش (27 نفر) جايگماری شدند. افراد گروه آزمایش در 9 جلسه هفتگی تحت زوجدرمانی بازسازی عاطفی قرار گرفتند. تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیری انجام شد. یافتهها نشان داد زوجدرمانی بازسازی عاطفی، موجب کاهش طلاق عاطفی و افزایش ميزان استفاده از راهبردهای تنظیم هیجان بینفردی در زوجین گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و آزمون پیگیری شده است (p<0.05). براساس نتایج به نظر میرسد از این رویکرد درمانی میتوان در ردیف سایر مداخلات برای کاهش طلاق عاطفی و نیز تنظیم هیجان در روابط زوجی بهره گرفت.
کلیدواژهها: بازسازی عاطفی، تنظیم هیجان بینفردی، زوجدرمانی، طلاق عاطفی
پرونده مقاله