هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر بهزیستی ذهنی، سازگاری بهداشتی و عملکرد اجتماعی دانشآموزان بود. این مطالعه نیمه-تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه منطقه پنج تهران در سال تحصی چکیده کامل
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش مهارتهای اجتماعی بر بهزیستی ذهنی، سازگاری بهداشتی و عملکرد اجتماعی دانشآموزان بود. این مطالعه نیمه-تجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش دانشآموزان پسر دوره دوم متوسطه منطقه پنج تهران در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آنان 60 نفر با روش نمونهگیری داوطلبانه انتخاب و بهصورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقهای بهصورت گروهی مهارتهای اجتماعی را آموزش دید. گروهها پرسشنامههای بهزیستی ذهنی (کییز و ماگیار-مو، 2003)، سازگاری بهداشتی (بل، 1961) و عملکرد اجتماعی (فورسیس و همکاران، 1999) را در مراحل پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافتهها نشان داد آموزش مهارتهای اجتماعی باعث افزایش معنادار بهزیستی ذهنی، سازگاری بهداشتی و عملکرد اجتماعی دانشآموزان شد (01/0P<). بنابراین نتایج حاکی از اهمیت آموزش مهارتهای اجتماعی در افزایش بهزیستی ذهنی، سازگاری بهداشتی و عملکرد اجتماعی دانشآموزان میباشد. در نتیجه پیشنهاد میشود مشاوران و درمانگران بهبود ویژگیهای روانشناختی دانشآموزان از روش آموزش مهارتهای اجتماعی استفاده کنند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مثبتاندیشی بر صمیمیت زناشویی، امیدواری و عملکرد اجتماعی خانواده انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان خانهدار شهر تهران در سال 1395 بودند که از میان آنان 30 نفر با ر چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای مثبتاندیشی بر صمیمیت زناشویی، امیدواری و عملکرد اجتماعی خانواده انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان خانهدار شهر تهران در سال 1395 بودند که از میان آنان 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 90 دقیقهای با روش مهارتهای مثبتاندیشی را آموزش دید. گروهها پرسشنامههای صمیمیت زناشویی (باگاروزی، 2001)، امیدواری (اسنایدر و همکاران، 1991) و عملکرد ارتباطی و تعاملی خانواده (فورسیس و همکاران، 1999) را در مراحل پیشآزمون و پس آزمون تکمیل کردند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرمافزار SPSS-21 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروههای آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر آموزش مهارتهای مثبتاندیشی بهطورمعناداری باعث افزایش صمیمیت زناشویی، امیدواری و عملکرد اجتماعی خانواده شد (01/0P<). بنابراین مشاوران و درمانگران برای بهبود صمیمیت زناشویی، امیدواری و عملکرد اجتماعی خانواده میتوانند از روش آموزش مهارتهای مثبتاندیشی استفاده کنند.
پرونده مقاله
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد اجتماعی و روانی کیفیت زندگی زوجین آشفته بود. مطالعه حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش همه زوجهای آشفته مراجعهکننده چکیده کامل
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد اجتماعی و روانی کیفیت زندگی زوجین آشفته بود. مطالعه حاضر نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروههای آزمایش و کنترل بود. جامعه پژوهش همه زوجهای آشفته مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1394 بودند. برای انتخاب نمونه 45 زوج با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه (هر گروه 15 زوج) جایگزین شدند. گروههای آزمایش 12 جلسه 90 دقیقهای با روشهای زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد آموزش دیدند. گروهها به پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 2004) در مراحل پیشآزمون و پس آزمون پاسخ دادند. دادهها به کمک نرمافزار SPSS-19 و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد روشهای زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل بهطورمعناداری باعث افزایش ابعاد اجتماعی و روانی کیفیت زندگی زوجین آشفته شدند. همچنین میان روشهای زوج درمانی در بهبود ابعاد اجتماعی و روانی کیفیت زندگی تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0P<). بنابراین نتایج حاکی از اثربخشی دو روش زوج درمانی شناختی رفتاری و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر ابعاد اجتماعی و روانی کیفیت زندگی زوجین آشفته بودند. در نتیجه مشاوران و درمانگران میتوانند از روشهای مذکور برای بهبود کیفیت زندگی زوجین آشفته استفاده کنند.
پرونده مقاله
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی معنا درمانی بر مولفههای سلامت عمومی یعنی اضطراب، افسردگی، نشانههای جسمانی و اختلال عملکرد اجتماعی زنان دچار افسردگی پس از زایمان انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان دچار افسردگی پ چکیده کامل
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی معنا درمانی بر مولفههای سلامت عمومی یعنی اضطراب، افسردگی، نشانههای جسمانی و اختلال عملکرد اجتماعی زنان دچار افسردگی پس از زایمان انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش همه زنان دچار افسردگی پس از زایمان مراجعهکننده به بخش زنان و زایمان شهر تهران در سال 1393 بودند که از میان آنان 30 نفر با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 7 جلسه 90 دقیقهای با روش معنا درمانی آموزش دید. گروهها پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلیر، 1979) را در مراحل پیشآزمون و پس آزمون تکمیل کردند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری و با استفاده از نرمافزار SPSS-21 تحلیل شدند. نتایج نشان داد بین گروههای آزمایش و کنترل در هر چهار مولفه سلامت عمومی تفاوت معناداری وجود داشت. به عبارت دیگر معنا درمانی بهطورمعناداری باعث کاهش اضطراب، افسردگی، نشانههای جسمانی و اختلال عملکرد اجتماعی زنان دچار افسردگی پس از زایمان شد (01/0P<). بنابراین مشاوران و درمانگران برای بهبود سلامت عمومی زنان دچار افسردگی پس از زایمان میتوانند از روش معنا درمانی استفاده کنند.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خانواده درمانی به روش واقعیت درمانی بر ابعاد اجتماعی تعارضات و دلزدگی زناشویی زوجین انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش همه خانوادههای دچار ناسازگاری مراجعه کننده به مرکز مشاوره پیشرو شهر چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی خانواده درمانی به روش واقعیت درمانی بر ابعاد اجتماعی تعارضات و دلزدگی زناشویی زوجین انجام شد. این مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون بود. جامعه آماری پژوهش همه خانوادههای دچار ناسازگاری مراجعه کننده به مرکز مشاوره پیشرو شهر تهران در سال 1395 بودند. برای انتخاب نمونه از میان اعضای جامعه 30 خانواده با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه مساوی جایگزین شدند. گروه آزمایش 9 جلسه 90 دقیقهای تحت آموزش خانواده درمانی به روش واقعیت درمانی قرار گرفت. گروهها پرسشنامههای تعارضات زناشویی (براتی، 1375) و دلزدگی زناشویی (پاینز، 1996) را در مراحل پیشآزمون و پس آزمون تکمیل کردند. دادهها با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد خانواده درمانی به روش واقعیت درمانی بهطورمعناداری باعث کاهش ابعاد اجتماعی تعارضات و دلزدگی زناشویی شد. به عبارت دیگر این روش درمانی باعث افزایش همکاری و رابطه خانوادگی با خویشاوندان و دوستان همسر و کاهش رابطه فردی با خویشاوندان خود، دلزدگی روانی و دلزدگی عاطفی زوجین شد (01/0P<). بنابراین خانواده درمانی به روش واقعیت درمانی یک روش موثر در بهبود ویژگیهای روانشناختی زوجین میباشد.
پرونده مقاله
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی هویت سردرگم، خودکارآمدی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی بود. نمونه پژوهش شامل 300 دانشجوی پسر است که در دانشگاه شهید چمران اهواز مشغول به تحصیل بودند و به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، انتخاب شدند. ا چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه علّی هویت سردرگم، خودکارآمدی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق میانجی گری هیجان خواهی بود. نمونه پژوهش شامل 300 دانشجوی پسر است که در دانشگاه شهید چمران اهواز مشغول به تحصیل بودند و به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری متغیرهای پژوهش شامل پرسشنامه سبک های هویت بروزنسکی، مقیاس خودکارآمدی عمومی شوارتز و جروسلم، پرسشنامه هوش اخلاقی لنیک و کیل، پرسشنامه هیجان خواهی آرنت و مقیاس آمادگی به اعتیاد زرگر بود. آزمون مسیر های مستقیم و غیرمستقیم الگوی پیشنهادی پژوهش، به ترتیب با استفاده از روش های تحلیل مسیر و بوت استراپ انجام شد. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم هویت سردرگم، خودکارآمدی، هوش اخلاقی و هیجان خواهی به آمادگی به اعتیاد به لحاظ آماری معنیدار بودند. هم چنین مسیرهای مستقیم هویت سردرگم، خودکارآمدی و هوش اخلاقی به هیجان خواهی نیز معنیدار بودند. از سوی دیگر، نتایج نشان داد رابطه غیرمستقیم هویت سردرگم، خودکارآمدی و هوش اخلاقی با آمادگی به اعتیاد از طریق هیجان خواهی معنیدار بودند.
پرونده مقاله
در مقاله حاضر اثر علیّ مقایسه اجتماعی و عزت نفس بر تصور بدن مورد مطالعه قرار گرفت. جمعی از دانشجویان دختر و پسر رشته های روان شناسی و علوم تربیتی و مشاوره دانشگاه پیام نور اهواز، جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده بودند که از بین آنها 124 نفر (47 پسر و 77 دختر) به صور چکیده کامل
در مقاله حاضر اثر علیّ مقایسه اجتماعی و عزت نفس بر تصور بدن مورد مطالعه قرار گرفت. جمعی از دانشجویان دختر و پسر رشته های روان شناسی و علوم تربیتی و مشاوره دانشگاه پیام نور اهواز، جامعه آماری تحقیق حاضر را تشکیل داده بودند که از بین آنها 124 نفر (47 پسر و 77 دختر) به صورت داوطلبانه انتخاب شده بودند. به منظور جمع آوری داده های تحقیق، از پرسش نامه های مقایسه اجتماعی سواری(1393) و تصور از بدن ساخته سواری(1393) و عزت نفس روزنبرگ (1965) استفاده گردید. روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر حاکی از برازش بسیار خوب مدل پیشنهادی تحقیق حاضر حکایت می کند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر همچنبن نشان داد که مقایسه اجتماعی بر تصور بدن اثر منفی مستقیم ( 17/0- ) و عزت نفس بر تصور بدن اثر مثبت مستقیم (2/0) دارد. از آنجایی که مقایسه اجتماعی و عزت نفس به ترتیب روی تصور بدن اثر منفی و مثبت دارند لذا تحقیق حاضر پیشنهاد می کند برای جلوگیری تصور منفی از بدن بایستی از مقایسه اجتماعی پرهیز و در عوض به نکات مثبت عزت نفس توجه نمود.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط درک تعامل اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و پذیرش اجتماعی با قلدری در بین دانشآموزان پسر صورت پذیرفت. روش اجرای پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه دانش-آموزان پسر مقطع متوسطه شهر اردبیل در سال 95-1394 بودند که به چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط درک تعامل اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و پذیرش اجتماعی با قلدری در بین دانشآموزان پسر صورت پذیرفت. روش اجرای پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه کلیه دانش-آموزان پسر مقطع متوسطه شهر اردبیل در سال 95-1394 بودند که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای 128 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از ابزارهای درک تعامل اجتماعی گلاس (1994)، حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت (1988)، پذیرش اجتماعی کراون و مارلو (1996) و مقیاس قلدری (2001) استفاده شد. دادههای پژوهش با روشهای ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد بین درک تعامل اجتماعی، حمایت اجتماعی ادراک شده و پذیرش اجتماعی با قلدری در بین دانشآموزان رابطه معناداری وجود داشت. همچنین نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که درک تعامل، حمایت و پذیرش اجتماعی در مجموع 47/0 از واریانس قلدری را در دانشآموزان پیشبینی میکنند (05/0p<). بنابراین میتوان نتیجه گرفت که درک تعامل، حمایت و پذیرش اجتماعی در زمره متغیرهای مرتبط با قلدری دانشآموزان بوده و توانایی پیشبینی آن را دارند.
پرونده مقاله