نظریههای بینامتنیت با نام یولیاکریستوا در قرن بیستم شکل گرفت. رویکرد این نظریه در تقابل با نقد منابع مطرح شد. قبل از کریستوا شخصیتهای دیگری در پیشابینامتنیت چون میخائیل باختین با آرای گفتگومندی و چند صدایی (polyphony) با رویکردی نوین در نظریه و نقد ادبی و هنری مطالبی چکیده کامل
نظریههای بینامتنیت با نام یولیاکریستوا در قرن بیستم شکل گرفت. رویکرد این نظریه در تقابل با نقد منابع مطرح شد. قبل از کریستوا شخصیتهای دیگری در پیشابینامتنیت چون میخائیل باختین با آرای گفتگومندی و چند صدایی (polyphony) با رویکردی نوین در نظریه و نقد ادبی و هنری مطالبی را طرح کرده بودند. در حوزۀ بینامتنیت هم نظریههای فردینان دوسوسور و چالز سندرس پیرس کم و بیش مورد توجه قرار گرفت ولی تمام نظریهپردازان بعد از سوسور وامدار او هستند و بینامتنیت هم نمیتواند در مسیر این تاثیر قرار نگرفته باشد. بنابراین بینامتنیت یک پیامد فردی نیست و آن را باید یک جریان تلقی کرد. بینامتنیت بر این استوار شده که هر متنی دارای یک پیش متن است و انواعی دارد که مهمترین آنها بینامتنیت ریفاتری، ژنی و ژنتی است. در این میان نظریه ژنت بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. او رابطه یک متن بامتن دیگر یا غیر خود را با واژۀ جدید ترامتنیت نام گذاری و آن را مقید به پنج عنوان کرده است. سرمتنیت، پیرامتنیت، فرامتنیت، بیش متنیت و ترامتنیت. هر کدام از موارد یاد شده اشاره به شیوه های تاثیر یک متن بر متن دیگر دارد که موضوع این تحقیق قرار گرفته است.
پرونده مقاله
تاریخ داستان نویسی معاصر پیوند محکمی با زندگی و آثار هدایت دارد. هدایت یکی از خاصّ ترین نویسندگان معاصر ایران است که نگاه متفاوت تری نسبت به زندگی و دنیای اطراف خود دارد. در این مقاله با بررسی زندگی وی و نیم نگاهی به بوف کور به بررسی تیپ شخصیتی وی می پردازیم. جین شینودا چکیده کامل
تاریخ داستان نویسی معاصر پیوند محکمی با زندگی و آثار هدایت دارد. هدایت یکی از خاصّ ترین نویسندگان معاصر ایران است که نگاه متفاوت تری نسبت به زندگی و دنیای اطراف خود دارد. در این مقاله با بررسی زندگی وی و نیم نگاهی به بوف کور به بررسی تیپ شخصیتی وی می پردازیم. جین شینودا بولنبا تکیه بر دیدگاهِ یونگ و خداهای یونان باستان ، به مطالعه بر تیپهای شخصیتی مردانه و زنانه پرداخته کرده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، تیپ شخصیتی هادس، دیونوسوس و هفائستوسرب النوع های غالب بر شخصیّت هدایت هستند و او با این ترکیب سه گانه در پی جذب تیپ پرسفون وارزنانۀ روح خود است.
پرونده مقاله
در میان شخصیت های مطرح در عرصۀ شعر فارسی می توان به "ناصرِخسرو" اشاره کرد که دست کم در نیمۀ دوم زندگی خود همواره مسأله محور بوده و به واسطۀ آن سختی های بسیاری را تحمل کرده است. به این اعتبار، آنچه در پژوهش پیش رو بررسی می شود، تطبیق ویژگی های انسان خودشکوفا و مسأله محو چکیده کامل
در میان شخصیت های مطرح در عرصۀ شعر فارسی می توان به "ناصرِخسرو" اشاره کرد که دست کم در نیمۀ دوم زندگی خود همواره مسأله محور بوده و به واسطۀ آن سختی های بسیاری را تحمل کرده است. به این اعتبار، آنچه در پژوهش پیش رو بررسی می شود، تطبیق ویژگی های انسان خودشکوفا و مسأله محورِ مورد نظر مزلو با اندیشه و شخصیت ناصرِخسرو قبادیانی خواهد بود. روش تحقیق نیز، تطبیقی- تحلیلی است. به نظر می رسد که مهم ترین دغدغه های شاعر، هواداری از اسماعیلیان و دشمنی با عباسیان، خردورزی و دانش اندوزی، دوری گزینی از دنیا و مظاهر آن و نکوهش مداحی و ستایش آزادگی است.
پرونده مقاله
تغییر اصول نظریۀ ادبی در شعر سبک هندی و توجه به دو مقولۀ اندیشه و لذت آفرینی نشان می دهد که شاعران سبک هندی مختصات ادبی نظریه خود را با فهم و درک مخاطب سامان دادند. درست است که جامعۀ ایران در عصر تیموری و صفوی به آرامش اقتصادی و رفاه نسبی دست یافت اما به دلیل هجوم مغول چکیده کامل
تغییر اصول نظریۀ ادبی در شعر سبک هندی و توجه به دو مقولۀ اندیشه و لذت آفرینی نشان می دهد که شاعران سبک هندی مختصات ادبی نظریه خود را با فهم و درک مخاطب سامان دادند. درست است که جامعۀ ایران در عصر تیموری و صفوی به آرامش اقتصادی و رفاه نسبی دست یافت اما به دلیل هجوم مغول در دو قرن قبل از آن و ضعف شدید بنیان های علمی-آموزشی و فرهنگی ایران، شاعران سبک هندی یا به هند رفتند یا در ایران ماندند و با مخاطب معاصر خود و درک نسبی او از شرایط ادبی و اجتماعی کنار آمدند. در این پژوهش ضمن نگاه به مقولۀ نظریۀ سبک هندی و توجه به نسبت آن نظریه با مخاطب فارسی زبان سعی شده تا جایگاه و ارزش مخاطب سنجیده شود و از اسلوب معادله به عنوان یکی از زمینه های ادبی برای ایجاد ارتباط با مخاطب عام سخن به میان بیاید. نتیجه حاصل از این پژوهش این شد که متون ادبی سبک هندی عمدتاً متونی بسته اند، حاصل اندیشه اند، از اشراق کمتر بهره گرفته اند و مخاطب آن ها مخاطبی معمولی با سطحی نازل از دانش های مکتبی است.
پرونده مقاله
از جمله شعرهای نیمایوشیج شعر ری را است که به خاطر ویژگی های منحصر به فرد زبانی و ساختاری مورد توجه منتقدان ادبی بسیاری قرار گرفته است. این شعر که از جمله شعرهای واپسین سال های زندگی نیماست، یکی از درخشان ترین شعرهای او و نشان دهندۀ صناعت شعری پیشرفتۀ اوست. صناعتی که این چکیده کامل
از جمله شعرهای نیمایوشیج شعر ری را است که به خاطر ویژگی های منحصر به فرد زبانی و ساختاری مورد توجه منتقدان ادبی بسیاری قرار گرفته است. این شعر که از جمله شعرهای واپسین سال های زندگی نیماست، یکی از درخشان ترین شعرهای او و نشان دهندۀ صناعت شعری پیشرفتۀ اوست. صناعتی که این شعر را مثل هر اثر طراز اول دیگری قابل تدقیق و توجّه بسیارنموده است. با این وجود، بحث های نقّادانه ای که تاکنون منتقدانی همچون هوشنگ گلشیری، تقی پورنامداریان، سیاوش کسرایی و محمود فلکی در مورد این شعر به دست داده اند، بیشتر خوانش هایی بوده است که به کمک مؤلفه های بیرون از متن، به رمزگشایی معنایی آن پرداخته اند. در این مقاله روش دیگری برای نقد این شعر به کار رفته است که هیچگونه استنادی به مفاهیم خارج از متن ندارد و تنها به کمک اجزا و آحاد اثر و با به کارگیری آراء فرمالیستی به ویژه با توجه به مفهوم ابهام، تنش، تناقض وآیرونی در ساختار شعر، به نقد آن می پردازد. به این منظور پس از نگاهی کوتاه به نقدهای موجود بر این شعر و معرفی اجمالی نظرات شکل گرایان در نقد ادبی، استدلال می شود که می توان شعر ری را را متنی قائم به ذات در نظر گرفت که در آن شاعر توانسته است با صناعت و رفتار ویژۀ خود با زبان و همچنین با استفاده از دلالت های گوناگون واژه ها، پیکرۀ زبانی منسجمی را بیافریند و نگاه و فضای ذهنی خود را به نمایش بگذارد.
پرونده مقاله
شاخص های فرهنگی هر سرزمین و نمونه های آن یکی از عناصر مهم ادبیات و به ویژه شعر به شمار می رود. به تعبیر دیگر مطالعة چنین عناصری در حوزة ادبیات تحقیقی در بن مایه ها و درون مایه های ملت و تاریخ آن ها در زمینه های گوناگون می باشد که در جای خود از اهمیت ویژه ای برخوردار است چکیده کامل
شاخص های فرهنگی هر سرزمین و نمونه های آن یکی از عناصر مهم ادبیات و به ویژه شعر به شمار می رود. به تعبیر دیگر مطالعة چنین عناصری در حوزة ادبیات تحقیقی در بن مایه ها و درون مایه های ملت و تاریخ آن ها در زمینه های گوناگون می باشد که در جای خود از اهمیت ویژه ای برخوردار است به طوری که پرده از از اندیشه، باور و فرهنگ حاکم بر دوران برمی دارد. حال اگر این موارد با بیان و تعبیر زیبای شاعرانه همراه شود می تواند به ما در تقویت و نگه داری چنین پشتوانه های با ارزشی کمک شایانی کند. عارف قزوینی از جمله شاعران ردیف اول شعر مشروطیت است که در زمینه ی شعر و ترانه های ملی و میهنی به عنوان شاعر ممتاز دوران خود شناخته می شود. در این مقاله نگارنده برآن است که ریشه های فرهنگ و تمدن ایرانی را در سروده های عارف در زمینه های ایران دوستی، زبان، تاریخ، اساطیر و دیگر شاخص های فرهنگی مورد کندوکاو قرار دهد و این برداشت حاصل می شود که او به دنبال یافتن ایرانی بر اساس الگوهای وطنی بود.. هر یک از این بخش ها اجزای مهم و سازندة ملیت و هویت هر کشوری را تشکیل می دهند؛ به گونه ای که باحذف هر یک، یکی از پایه های ملی نیز از بین خواهد رفت.
پرونده مقاله
مکتب رئالیسم یکی از بنیادیترین مکاتب هنری است که در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه ظهور کرد و به سرعت گسترش یافت. پرهیز از تخیل و الهامهای درونی رمانتیکها و پرداختن به واقعیتهای عالم بیرون از اساسی ترین اصول این مکتب بود که شاعران، نویسندگان و هنرمندان را به سوی خویش ک چکیده کامل
مکتب رئالیسم یکی از بنیادیترین مکاتب هنری است که در اواسط قرن نوزدهم در فرانسه ظهور کرد و به سرعت گسترش یافت. پرهیز از تخیل و الهامهای درونی رمانتیکها و پرداختن به واقعیتهای عالم بیرون از اساسی ترین اصول این مکتب بود که شاعران، نویسندگان و هنرمندان را به سوی خویش کشاند. در ایران نیز همگام با حرکتهای مشروطه خواهان، شاعران و نویسندگان به مسائل اجتماعی و انحطاط و عقب ماندگی کشور، توجه نشان دادند. عصر مشروطه را باید نقطه عطفی در ورود شعر به حوزة زندگی مردم و مسائل جامعه و متمایل شدن آن به واقعگرایی دانست. از میان شاعران این دوره، فرخی یزدی با گرایش شدید به آزادی خواهی وحمایت از کارگران وکشاورزان، به اوضاع کشور توجه نشان داد. هدف این پژوهش نخست؛ معرفی عناصر اصلی رئالیسم در اشعار فرخی یزدی وسرانجام؛ تحلیل اشعار فرخی برمبنای اصول وقواعد آن مکتب است
پرونده مقاله
با ظهورِ اشعارِ منثور و سپید ، سخت می توان تفاوتی محسوس میان جمله ای از یک رمان و قسمتی از یک شعر منثور احساس کرد؛ با آنکه امروزه بسیاری از نظریه پردازان، با بیان برخی خطِ تمایزها مانند عنصرِ استعاری و عنصرِ مَجازی خواسته اند تا بین شعر و دیگر متون ادبی، تمایز قائل شوند چکیده کامل
با ظهورِ اشعارِ منثور و سپید ، سخت می توان تفاوتی محسوس میان جمله ای از یک رمان و قسمتی از یک شعر منثور احساس کرد؛ با آنکه امروزه بسیاری از نظریه پردازان، با بیان برخی خطِ تمایزها مانند عنصرِ استعاری و عنصرِ مَجازی خواسته اند تا بین شعر و دیگر متون ادبی، تمایز قائل شوند، به نظر می رسد باز در این مسئله، به بُن بست هایی برخورده اند. از مهم ترین خصایصِ شعر کلاسیک فارسی، عناصرِ موسیقایی، وزنی و عروضی آن است، که با توجه به از میان رفتن این ویژگی ها در شعر های منثور، بسیاری از اشعار، از منظرِ ذات و صورت، با بسیاری از داستان ها و رمان ها قابل تمییز نیستند؛ در پژوهش حاضر، با بررسی برخی مؤلفه های شعر کلاسیک، نشان داده می شود، که اصرار بلاغیون و شاعران کلاسیک، بر عناصری چون وزنِ عروضی، آگاهانه و از روی تعمد بوده است و به همین دلیل نیز به دنبال انقلاب در شعر نبوده اند و نمی خواسته از محدودیت ِ بحورِ عروضی رهایی یابند؛ از این روی به بررسی انتقادی شعر سپید و منثور خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که اینگونه از شعر، به دلیل رهایی از عناصر موسیقایی و عروضی، هرگز نمی تواند شعری کامل باشد و از منظر صورت و ذات با دیگر متون ادبی از جمله رمان و داستان، قابل تمییز و تشخیص نیست.
پرونده مقاله
این مقاله با بررسی نمونه های نوع ادبی خودزندگی نامه نوشت در ادبیات کلاسیک، به توصیف پیشینه و بررسی چگونگی و چرایی وضعیت آن در این دوره خواهدپرداخت. برای دستیابی به این هدف از روش کیفی استفاده شده است و داده ها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده اند. ابزار گردآور چکیده کامل
این مقاله با بررسی نمونه های نوع ادبی خودزندگی نامه نوشت در ادبیات کلاسیک، به توصیف پیشینه و بررسی چگونگی و چرایی وضعیت آن در این دوره خواهدپرداخت. برای دستیابی به این هدف از روش کیفی استفاده شده است و داده ها با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده اند. ابزار گردآوری داده ها فیش برداری و نوع مطالعه، کتابخانه ای است. روش کار بدین ترتیب است که نخست دو نمونۀ شناخته شدۀ اتوبیوگرافی بهعنوان معیار گزینش شده سپس بر اساس معیارهای موجود در آن ها، به بررسی سایر آثار ادبیات کلاسیک پرداختهشده ونمونه های دیگری هم در قالب این نوع ادبی معرفی شده است؛ نتیجۀ پژوهش نشان میدهد که غیرازاین دو نوع شناخته شده در ادبیات کلاسیک، نمونههای دیگری هم بهطور مستقل یا در لابهلای سایر انواع وجود دارد؛ اما تعداد آن ها در این دوره نسبت به دوره های قبل (ایران باستان) و بعد (معاصر) کمتر است و دلایل آن بیشتر سیطرۀ فرهنگ اسلامی- عرفانی است که سخن از خود و من در آن ها مطرود است؛ علاوه بر این، وجود جنگ های متعدد در ایران از قرن هفتم به بعد سبب ایجاد و نیاز به انواع قویتری چون تذکره و تاریخ شده و باعث شده، این نوع را درخود پوشش دهند.
پرونده مقاله
میرزا عظیما معروف به اکسیر اصفهانی (متوفّی 1169ه.ق) از شاعران توانا، ناشناخته و نازکخیال شبه قارة هند است که متأسّفانه نه تنها دیوان و دیگر آثار وی تصحیح نشده، حتّی در تذکرهها و تاریخها نیز مطلب چندانی از او نیامده است. مهمترین اثر وی، دیوان به طور دقیق 9326 بیت در چکیده کامل
میرزا عظیما معروف به اکسیر اصفهانی (متوفّی 1169ه.ق) از شاعران توانا، ناشناخته و نازکخیال شبه قارة هند است که متأسّفانه نه تنها دیوان و دیگر آثار وی تصحیح نشده، حتّی در تذکرهها و تاریخها نیز مطلب چندانی از او نیامده است. مهمترین اثر وی، دیوان به طور دقیق 9326 بیت در بر دارد که بخش اعظم آن را غزلیات تشکیل داده است. غزلیات اکسیر اصفهانی گنجینهای سرشار از مضامین و بنمایههای غنایی است. فضای کلّی و حال و هوای غزل وی را عشق و عاشقی و عرفان تشکیل میدهد و گاهی رنگ عشق مذکّر در آن آشکار است. نیز مضامین دیگری چون: اخلاق، پند و اندرز و حکمتهای عملی، طنز و طعنه، شکوه، مفاخره و... که از گونههای شعر غنایی هستند، در شعر او دیده میشود. اکسیر اصفهانی در شاعری، بهویژه غزلسرایی، توانایی بالایی داشته است. غزلهای پخته و سنجیدة اکسیر اصفهانی با مضامین رنگارنگ و گوناگون و تصویرسازیهای زیبا و شوقانگیز در هم آمیخته شده است. این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی، بر آن است تا شعر غنایی اکسیر اصفهانی را معرّفی کند و نشان دهد غزلیات وی از نمونههای برجسته در حوزة ادبیات غنایی است.
پرونده مقاله
یکی از هنرنمایی های شعرا در گذشته بیان علوم و دانشی بوده که در مدارس آموخته بودند و به گونه ای با تصویر آفرینی و بیان آن علوم علاوه بر مفاخره، موجب پویایی شعر می شدند و شعر عالمانه را در زمان خود به معرض نمایش می گذاشتند. نظامی از جمله اندیشمندانی است که علم نجوم را به چکیده کامل
یکی از هنرنمایی های شعرا در گذشته بیان علوم و دانشی بوده که در مدارس آموخته بودند و به گونه ای با تصویر آفرینی و بیان آن علوم علاوه بر مفاخره، موجب پویایی شعر می شدند و شعر عالمانه را در زمان خود به معرض نمایش می گذاشتند. نظامی از جمله اندیشمندانی است که علم نجوم را به گونه ای در شعر خود منعکس کرده است، که بی اغراق می توان وی را یک منجم دانست. از جمله مطالبی که در مطالعۀ آثار نظامی به دست آمده است بحث صور فلکی است که مطابق علم نجوم قدیم به سه دستۀ شمالی، جنوبی و استوایی تقسیم می شدند. در این مقاله ضمن معرفی این صور، بر آنیم تا بازتاب صور فلکی شمالی در شعر نظامی را با ذکر ابیات بیان کنیم.
پرونده مقاله