هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر آموزش شیوه های مطالعه بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه میباشد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر ناحیه 3 شهر تبریز در سال تحصیلی 95-1394به چکیده کامل
هدف پژوهش حاضر، تعیین تاثیر آموزش شیوه های مطالعه بر اضطراب امتحان دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه میباشد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر ناحیه 3 شهر تبریز در سال تحصیلی 95-1394به تعداد 1156 دانش آموز بودکه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای 60 دانش آموز به عنوان نمونه انتخاب و به تصادف در دو گروه 30 نفره گواه و آزمایش قرار گرفتند. بطوریکه ابتدا یک پیش آزمون اضطراب از هر دو گروه بعمل آمد. پس دانش آموزان گروه آزمایش طی 6 جلسه 120 دقیقه ای در طول 2 هفته هر هفته 3 روز در معرض آموزش روش های صحیح مطالعه قرار گرفتند، گروه های کنترل هیچ آموزشی در این مورد دریافت نکردند. بعد از مداخله های آموزشی روش های صحیح مطالعه دوباره یک پس آزمون از گروهای آزمایش و کنترل بعمل آمد، نتایج نشان داد که آموزش شیوه های صحیح مطالعه بر کاهش اضطراب امتحان (هیجانی و نگرانی) دانش آموزان دختر تاثیر داشته و اضطراب را بطور چشمگیری کاهش داده است.
پرونده مقاله
تحقیق حاضر با هدف بررسی همبستگی سبک های هویت و کمال گرایی با نشانه های وسواسی- جبری در زنان انجام یافت. بدین منظور 75 زن به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از میان دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنا چکیده کامل
تحقیق حاضر با هدف بررسی همبستگی سبک های هویت و کمال گرایی با نشانه های وسواسی- جبری در زنان انجام یافت. بدین منظور 75 زن به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای از میان دانشجویان زن مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه های وسواس فکری- عملی مادزلی، سبک های هویت برزونسکی، و پرسشنامه چندبعدی کمال گرایی هویت و فلت بود. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که نشانه های وسواسی- جبری با سبک هویت سردرگم- اجتنابی، کمال گرایی خودمدار، کمال گرایی دیگرمدار، و کمال گرایی جامعه مدار، همبستگی مستقیم دارد. نتایج رگرسیون چندگانه همزمان نیز نشان داد که سبک هویتی سردرگم- اجتنابی، سهم بالایی در پیش بینی تغییرات نشانه های وسواسی- جبری در زنان دارد. به نظر میرسد گنجاندن مداخلاتی در خصوص متغیرهای یاد شده، می تواند سطح آسیبپذیری زنان را نسبت به اختلال وسواسی- جبری کاهش دهد و میزان سلامتی
پرونده مقاله
مقاله حاضر به دنبال شناسایی شاخص های تعارض هویتی زنان از دیدگاه جامعه شناسان و طراحی الگو می باشد. روش تحقیق به صورت کیفی به صورت مصاحبه از زنان و کمی به صورت تحلیلی از دیدگاه جامعه شناسان می باشد. جامعه آماری اول شامل زنان ساکن در شهر نقده می باشد که به صورت مصاحبه شاخ چکیده کامل
مقاله حاضر به دنبال شناسایی شاخص های تعارض هویتی زنان از دیدگاه جامعه شناسان و طراحی الگو می باشد. روش تحقیق به صورت کیفی به صورت مصاحبه از زنان و کمی به صورت تحلیلی از دیدگاه جامعه شناسان می باشد. جامعه آماری اول شامل زنان ساکن در شهر نقده می باشد که به صورت مصاحبه شاخص های هویت فردی و اجتماعی زنان از صحبت های آنها استخراج شد. جامعه آماری دوم؛ شامل جامعه شناسان خبره در شهر تهران در سال 1395 که به صورت تصادفی ساده 90 نفر از ایشان برای پاسخ به پرسش نامه محقق ساخته مبتنی بر شاخص های فردی و جمعی هویت زنان؛ انتخاب و دیدگاه خود را در پرسش نامه اعمال نمودندکه در نتیجه؛ عامل بندی شاخص های تعارض هویتی زنان و طراحی الگو انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه محقق ساخته بود که جهت سنجش اعتبار پرسش نامه ابتدا از اعتبار محتوایی و در ادامه از اعتبار سازه ای و جهت سنجش پایایی پرسش نامه نیز ار آلفای کرونباخ استفاده شد که مورد تایید قرار گرفتند. جهت عامل بندی شاخص ها؛ نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد عامل های شناسایی شده در تعارض فردی هویتی زنان 1- تعارض در ویژگی های جسمانی زنان2- تعارض در نقش زنانگی زنان 3- تعارض در ویژگی های روانی زنان 4- تعارض در اعتماد به نفس زنان 5- تعارض در استقلال زنان و نتایج تحلیل عاملی اکتشافی انجام شده برای عامل های شناسایی شده در تعارض جمعی هویتی زنان 1- تعارض در ایفای نقش زنانگی زن 2- تعارض در نقش مدیریت زن در خانواده 3- تعارض در نقش ارزش های خانوادگی 4- تعارض در آگاهی های جنسی می باشند. در نتیجه الگوی مورد نظر طراحی شد. الگوی طراحی شده با نظر گیدنز و تاجفل مبنی بر وجود هویت در ابعاد فردی و جمعی مورد تایید قرار گرفت که با تغییر سبک زندگی در دو دهه اخیر در خانواده ها تعارضاتی فردی و جمعی رخ داده است.
پرونده مقاله
این پژوهش حجاب را در چهار چوب ادیان سامی با روش توصیفی – تحلیلی و با رویکرد نظری و اسنادی، بررسی کرده و درباره مستندات دینی حجاب را در سه دین اسلام، یهود و مسیحیت تبیین و تشریح کرده است. حجاب در ادیان آسمانی زمینه ساز رشد و کمال آدمی تا مراتب عالی انسانیت است. قرآ چکیده کامل
این پژوهش حجاب را در چهار چوب ادیان سامی با روش توصیفی – تحلیلی و با رویکرد نظری و اسنادی، بررسی کرده و درباره مستندات دینی حجاب را در سه دین اسلام، یهود و مسیحیت تبیین و تشریح کرده است. حجاب در ادیان آسمانی زمینه ساز رشد و کمال آدمی تا مراتب عالی انسانیت است. قرآن کریم این حکم الهی را به نحو مطلوب، تبیین و سیره ی قرآنی معصومین(ع)، آن را به بهترین شکل به منصه ظهور و اجراء رسانده اند در این پایان نامه سعی شده حجاب به عنوان یک خواسته فکری و عقلانی انسانی با رویکرد به جایگاه نهاد خانواده بررسی شود. درباره حجاب در اسلام، اطلاعات کافی داریم. مسیحیت در احکام فقهی خود تابع تورات بوده اما با تغییر آرا، به نسخ اکثر احکام شرعی در آن حکم شده است . بر اساس اصول یهود حداقل حجاب برای دختران و زنان، پوشش موی سر هنگام نماز و دعا، در مقابل افراد نامحرم و پوشاندن دست ها حداقل تا زیر آرنج و پاها تا مچ پا می باشد.این مقاله ضمن بررسی واژگان مرتبط با حجاب در ادیان ابراهیمی ، و بیان تاریخچه ای از حجاب، تفاوت ها و شباهت های احکام حجاب را در سه آیین بزرگ ابراهیمی (یهود و مسیحیت و اسلام ) بررسی کرده، ضمن بیان آیات قرآن در بیان حکم حجاب، تلاش می کند تا به شبهات موجود در این بحث پاسخ داده ، دیدگاه های دو کتاب مقدس (قرآن و تورات) را بیان و مقایسه نماید.
پرونده مقاله
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک های تفکر و سبکهای یادگیری با جهت گیری هدف دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان های تبریز می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان های تبریز بود که تعد چکیده کامل
هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین سبک های تفکر و سبکهای یادگیری با جهت گیری هدف دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان های تبریز می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق همبستگی استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دختر دوره دوم دبیرستان های تبریز بود که تعداد 333 دانش آموز نمونه به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامه سبک تفکر استرنبرگ واگنر (1997م) و سبک های یادگیری کلب و جهت گیری هدف الیوت و مک گریگور (2001م) بود. نتایج نشان داد از بین سبک های تفکر، سبک تفکر جزئی، آزاد اندیش، محافظه کار، سلطنتی، اولیگارشی، آنارشیست، درونی و بیرونی با جهت گیری هدف دانشآموزان دختر رابطه مثبت معنیدار و بین سبک تفکر کلی و سلسله مراتبی با جهت گیری هدف، رابطه معکوس معنیداری وجود دارد. ولی بین سبک تفکر قانونی، اجرائی و قضائی با جهت گیری هدف رابطه معنیداری وجود ندارد. همچنین بین سبک یادگیری تجربه عینی و مشاهده تأملی با جهت گیری هدف دانشآموزان دختر رابطه مثبت معنیداری وجود دارد؛ ولی بین سبک یادگیری مفهوم سازی انتزاعی و آزمایشگری فعال با جهت گیری هدف دانشآموزان دختر رابطه معنیداری وجود ندارد؛ بنابراین به طور کلی می توان گفت بین سبک های تفکر و سبک های یادگیری با جهت گیری هدف دانش آموزان رابطه وجود دارد.
پرونده مقاله
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان سازگاری زناشویی، همدلی و عاطفه مثبت و منفی در زنان بارور و نابارور شهر کرمان انجام شد. طرح این پژوهش علی– مقایسه ای می باشد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﺷـﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﻪ زنان نابارور و بارور ﺷﻬﺮ کرمان است که سه سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. جهت انتخ چکیده کامل
پژوهش حاضر با هدف مقایسه میزان سازگاری زناشویی، همدلی و عاطفه مثبت و منفی در زنان بارور و نابارور شهر کرمان انجام شد. طرح این پژوهش علی– مقایسه ای می باشد. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری ﺷـﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﻪ زنان نابارور و بارور ﺷﻬﺮ کرمان است که سه سال از زندگی مشترک آنها گذشته باشد. جهت انتخاب نمونه با مراجعه به کلینیک ناباروری با روش نمونه گیری در دسترس 105 زن نابارور و سپس تعداد 105 زن بارور که از لحاظ مدت ازدواج و سن تقریبا همتا با گروه زنان نابارور بودند، انتخاب گردید. بر این اساس نمونه پژوهش عبارت بود از 210 زن که هر دو گروه به ابزارهای پژوهش که پرسش نامه های سازگاری زناشویی اسپانیر (1996)، همدلی تیسی و همکاران (2001) و عاطفه مثبت و منفی واتسون و همکاران (1989) بودند، پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری نظیر میانگین و انحراف معیار، تحلیل واریانس و آزمون t مستقل استفاده شد. نتایج نشان داد بین سازگاری زناشویی دو گروه زنان بارور و نابارور در سطح P<0/01 تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بارور نسبت به زنان نابارور از سازگاری زناشویی بیشتری برخوردارند. بین همدلی دو گروه زنان بارور و نابارور هم در سطح P<0/01 تفاوت معناداری دیده می شود. زنان بارور نسبت به زنان نا بارور از همدلی بیشتری برخوردارند. همچنین بین عاطفه مثبت و منفی دو گروه زنان بارور و نابارور در سطح P<0/01 تفاوت معناداری وجود دارد. زنان بارور نسبت به زنان نابارور از عاطفه مثبت بیشتر و از عاطفه منفی کمتری برخوردارند.
پرونده مقاله
هدف از مطالعه حاضر بررسی مقایسهای سبکهای سه گانه دلبستگی در نوجوانان دارای نشانههای درونیسازی افسردگی و اضطراب میباشد. از میان دانشآموزان دختر پایه هفتم و هشتم شهر تبریز تعداد 150 نفر با دامنه سنی 13-12 سال بعنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب آزمودنیها از چکیده کامل
هدف از مطالعه حاضر بررسی مقایسهای سبکهای سه گانه دلبستگی در نوجوانان دارای نشانههای درونیسازی افسردگی و اضطراب میباشد. از میان دانشآموزان دختر پایه هفتم و هشتم شهر تبریز تعداد 150 نفر با دامنه سنی 13-12 سال بعنوان گروه نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب آزمودنیها از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای استفاده شد. والدین آزمودنی ها پرسشنامه اضطراب اسپنس (1998) و دانشآموزان پرسشنامه اضطراب اسپنس (1998) را تکمیل نمودند سپس دانشآموزان پرسشنامه افسردگی نوجوانان کوتچر (2003) را تکمیل نمودند و در مرحله بعد پس از غربالگری آزمودنیها 50 نفر دانشآموز دارای نشانههای اضطرابی، 50 نفر دانشآموز دارای نشانههای افسردگی، 50 نفر دانشآموز عادی انتخاب و در مرحله آخر پرسشنامه روابط میانی دلبستگی هالپرن و کاپنبرگ (2006) را والدین 150 دانشآموز تکمیل کردند. نتایج نشان داد از بین سه سبک دلبستگی سبک دوسوگرا توان کافی برای پیشبینی افسردگی و اختلال اضطرابی را ندارد، اما سبک اجتنابی و ایمن سهم مهمی در پیشبینی این دو اختلال دارند. یافتههای به دست آمده از این مطالعه تا حدودی با این ایده که عاملهای محیطی مانند سبکهای دلبستگی نقش مهمی در بروز اختلالات اضطرابی و افسردگی نوجوانان دارند، هماهنگ است.
پرونده مقاله
مطالعه حاضر با هدف تعیین موانع کنترل درد در بیماران مبتلا به سرطان انجام گردید. جامعه مورد مطالعه شامل سه گروه بود. گروه اول تمام بیمارانی بودند که در زمان انجام مطالعه جهت دریافت خدمات درمانی و تسکینی به بیمارستان شهید قاضی طباطبائی تبریز مراجعه مینمودند. گروه دوم، از چکیده کامل
مطالعه حاضر با هدف تعیین موانع کنترل درد در بیماران مبتلا به سرطان انجام گردید. جامعه مورد مطالعه شامل سه گروه بود. گروه اول تمام بیمارانی بودند که در زمان انجام مطالعه جهت دریافت خدمات درمانی و تسکینی به بیمارستان شهید قاضی طباطبائی تبریز مراجعه مینمودند. گروه دوم، از افراد خانواده بیماران مورد بررسی و گروه سوم تمام پرسنل درمانی بودند که در بیمارستانهای آموزشی – درمانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز در مراقبت و درمان بیماران مبتلا به سرطان فعالیت داشتند. حجم نمونه تحقیق شامل 122 بیمار و 44 عضو خانواده و 54 پرسنل درمانی بود. ابزارگردآوری دادهها پرسشنامه استاندارد (Barriers to pain management) بود. برای مقایسه موانع کنترل درد بین بیماران، اعضای خانواده آنان و پرسنل درمانی از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده: بیماران نگرش مثبتی در بارة کنترل درد در مبتلایان به سرطان داشتند. در مورد اعضای خانواده نیز یافته ها نشان داد بسیاری از آنها نسبت به قابل کنترل بودن درد سرطان تردید دارند. همچنین، همانند بیماران، اعضای خانواده آنان نیز تا حد زیادی نگران تاثیرات منفی استفاده از داروهای مخدر بر روی بیماران خود هستند. یکی از اهداف دیگر این مطالعه بررسی موانع درد از نظر پرسنل درمانی بود. در این راستا نتایج مطالعه نشان داد ترس اصلی پرسنل درمانی شرکت کننده در مطالعه از عوارض جانبی داروها و عدم تاثیر در آینده در صورت استفاده زیاد از داروهای مخدر است.
پرونده مقاله