واژه تنظیم هیجان به اعمالی اطلاق می گردد که به منظور تغییر یا تعدیل یک حالت هیجانی به کار گرفته می شود. در متون روانشناسی، این مفهوم اغلب برای توصیف فرآیند تعدیل عاطفه منفی به کار گرفته شده است و مستلزم مجموعه ای از مهارت های ضروری و مهم است که همه افراد برای گذراندن چکیده کامل
واژه تنظیم هیجان به اعمالی اطلاق می گردد که به منظور تغییر یا تعدیل یک حالت هیجانی به کار گرفته می شود. در متون روانشناسی، این مفهوم اغلب برای توصیف فرآیند تعدیل عاطفه منفی به کار گرفته شده است و مستلزم مجموعه ای از مهارت های ضروری و مهم است که همه افراد برای گذراندن زندگی روزمره خود باید تا حدی آن ها را یاد بگیرند. هدف این پژوهش، بررسی نقش دلبستگی به پدر، مادر، همسال و کارکرد خانواده و خرده مقیاس های آن در پیش بینی مهارت های تنظیم هیجان در نوجوانان بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، 350 دختر دانش آموزان 14 تا 17 ساله به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و از نظر کارکرد کلی خانواده، دلبستگی به مادر، پدر، همسال و تنظیم هیجانی مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج تحلیل نشان داد که کارکرد کلی خانواده در پیش بینی ثبات هیجانی، خودآگاهی در ابراز هیجانات، تناسب موقعیتی ابراز هیجان، انعطاف پذیری هیجانی،کنترل و مدیریت هیجانات سهم معناداری دارد. کنترل رفتار و ارتباطات نیز علاوه بر کارکرد خانواده در پیش بینی خرده مقیاس سهم معناداری داشتند. به نظر میرسد که کارکرد سالم خانواده در شکل گیری مهارت تنظیم هیجان در دوران نوجوانی نقش بزرگی دارد و توجه به سلامت آن می تواند از بروز بسیاری از مشکلات دوران نوجوانی پیشگیری کند.
پرونده مقاله
زنان قربانی خشونت خانگی به لحاظ مولفههای روان شناختی، هیجانی، زناشویی و به طور کلی کیفیت زندگی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در اضطراب اجتماعی، تاب آوری و تنظیم هیجان زنان قربانی خشونت خانگی انجام گرفت. چکیده کامل
زنان قربانی خشونت خانگی به لحاظ مولفههای روان شناختی، هیجانی، زناشویی و به طور کلی کیفیت زندگی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت در اضطراب اجتماعی، تاب آوری و تنظیم هیجان زنان قربانی خشونت خانگی انجام گرفت. برای این منظور طی یک پژوهش آزمایشی با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 32 زن قربانی خشونت خانگی دارای اضطراب اجتماعی انتخاب گردیده و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش (16 نفر) و گروه کنترل (16 نفر) قرار گرفتند. مداخله درمانی به مدت 8 جلسه 90 دقیقهای بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و به گروه کنترل هیچ آموزشی ارایه نشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامههای اضطراب اجتماعی، تنظیم هیجان و مقیاس تاب آوری استفاده شد. تحلیل کوواریانس نشان داد که بین میانگین نمرههای پسآزمون گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد و ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت منجر به کاهش اضطراب اجتماعی، افزایش تابآوری و تنظیم هیجان در زنان قربانی خشونت خانگی شده است. به نظر میرسد کـه ذهن آگاهی مبتنی بر شناخت تاثیر مطلوبی در کاهش مشکلات روانی و هیجانی زنان خشونت دیده دارد و توجه به این روش درمانی برای زنان درگیر خشونت خانگی از اهمیت خاصی برخوردار است.
پرونده مقاله
مدل طرحواره ای هیجان بیانگر این است که همزمان با فعال شدن هیجان ها، ما نیز تفاسیر خاصی از آنها داریم، و این تفاسیر با راهبردهایی که برای کنارآمدن با هیجان ها (سبک های مقابله ای) استفاده میکنیم مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی طرحواره درمانی هیجانی گروهی بر کاه چکیده کامل
مدل طرحواره ای هیجان بیانگر این است که همزمان با فعال شدن هیجان ها، ما نیز تفاسیر خاصی از آنها داریم، و این تفاسیر با راهبردهایی که برای کنارآمدن با هیجان ها (سبک های مقابله ای) استفاده میکنیم مرتبط است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر بخشی طرحواره درمانی هیجانی گروهی بر کاهش پریشانی روان شناختی و دشواری تنظیم هیجان زنان مطلقه بود. برای این منظور، طی یک پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل، 24 نفر از زنان مطلقه شهر مشهد به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروهها قبل و بعد از مداخله، از نظر میزان پریشانی روان شناختی و دشواری تنظیم هیجان مورد سنجش واقع شدند. اعضای گروه آزمایش طی 8 جلسه در معرض طرحواره درمانی هیجانی گروهی قرار گرفتند و اعضای گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. تحلیل کوواریانس داده ها نتایج نشان داد که طرحواره درمانی هیجانی گروهی باعث کاهش معنادار پریشانی روان شناختی و دشواری تنظیم هیجان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که طرحواره درمانی هیجانی می تواند روش مناسب و موثری در بهبود پریشانی روان شناختی و دشواری تنظیم هیجان زنان مطلقه باشد.
پرونده مقاله
در آغاز کودکان هیجانهای دیگران را از طریق فرایند نسبتا خودکار سرایتحالات هیجانیتشخیص می دهند. شادی، غم، ترس و خشم ازجمله (اصلی ترین) حالات هیجانی هستند که با توجه به درونی بودنشان میتوان آنها را مستقیما از جلوه های صورت استنباط کرد. پاسخ دادن به حالات هیجانی دیگران نشا چکیده کامل
در آغاز کودکان هیجانهای دیگران را از طریق فرایند نسبتا خودکار سرایتحالات هیجانیتشخیص می دهند. شادی، غم، ترس و خشم ازجمله (اصلی ترین) حالات هیجانی هستند که با توجه به درونی بودنشان میتوان آنها را مستقیما از جلوه های صورت استنباط کرد. پاسخ دادن به حالات هیجانی دیگران نشان دهندهی این است که این حالات توسط کودک درک و معنادار شده اند. نتایج متناقضی در خصوص نقص در بازشناسی هیجان در کودکان طیف اوتیسم گزارش شده است. هدف این پژوهش، مقایسه ی کودکان مبتلا به اوتیسم و کودکان بهنجار در بازشناسی هیجان های شش گانه از چهره و زمان واکنش به آن بود. برای این منظور، طی یک پژوهش مقایسه ای، 20 کودک مبتلا به اوتیسم به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب و با 20 نمونهی بهنجار از نظر سنی با این کودکان همتا شدند. گروهها از نظر بازشناسی هیجان چهره و زمان واکنش به این هیجان ها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد که دو گروه در بازشناسی هیجان و زمان واکنش تفاوت دارند و عملکرد گروه اوتیستیک در مقایسه با کودکان عادی، در بازشناسی هیجان و زمان واکنش به آن ضعیف تر بود. این پژوهش از وجود نقص در بازشناسی اظهارات هیجانی چهره در کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم حمایت میکند.
پرونده مقاله
ماهیت بیماری اسکلرودرمی سیستماتیک بسیار تهدیدکننده و ناتوان کننده است و بهداشت روانی را تحت تاثیر قرار می دهد، از جمله منجر به تخریب عزت نفس در بیمار می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر روان درمانی یکپارچه نگر با جهت گیری چهار عامل مشترک بر افزایش عزت نفس و چهار مولفه چکیده کامل
ماهیت بیماری اسکلرودرمی سیستماتیک بسیار تهدیدکننده و ناتوان کننده است و بهداشت روانی را تحت تاثیر قرار می دهد، از جمله منجر به تخریب عزت نفس در بیمار می شود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر روان درمانی یکپارچه نگر با جهت گیری چهار عامل مشترک بر افزایش عزت نفس و چهار مولفه آن (عمومی، اجتماعی، خانوادگی و شغلی یا تحصیلی) در زنان مبتلا به اسکلرودمی بود. بدین منظور، پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری بعد گذشت 3 ماه از مداخله بود. جامعه آماری، شامل زنان مبتلا به اسکلرودرمی است که در سال 2016 به بیمارستان شریعتی و مرکز رماوتیسم ایران مراجعه داشتند. از این میان، 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه 15 نفری آزمایش و کنترل گمارده شدند. ابزار این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت (1967) بود. نتایج تحلیل واریانس با اندازگیری مکرر نشان داد کهروان درمانی یکپارچه نگر با جهت گیری چهار عامل مشترک، عزت نفس و کلیه مولفه ی آن را در زنان مبتلا به اسکلرودمی را افزایش داده و این اثر بخشی بعد از سه ماه نیز ماندگار بوده است. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، درﻣﺎن یکپارچه نگر با جهت گیری چهار عامل مشترک (رابطه درمانی، امید و انتظار درمان، آگاهی افزایی و نظم بخشی رفتار) ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﯾﮏ ﻣﺪاﺧﻠﻪ ﻣﻮﺛﺮ در ﺑﯿﻤﺎران ﻣﺒﺘﻼ ﺑﻪ اسکلرودرمی ﺗﻠﻘﯽ ﻣﯽﮔﺮدد.
پرونده مقاله
جدیدا مفهوم فراحافظه و ارتباط آن با ویژگی های شخصیتی و روان شناختی افراد مورد توجه قرار گرفته است. یکی از علاقمندی های این حوزه این است که آیا ویژگی های شخصیتی افراد با توانایی های فراحافظه آنان ارتباط دارد و یا اینکه آیا می توان بین میزان وجود اختلالات روان شناختی با و چکیده کامل
جدیدا مفهوم فراحافظه و ارتباط آن با ویژگی های شخصیتی و روان شناختی افراد مورد توجه قرار گرفته است. یکی از علاقمندی های این حوزه این است که آیا ویژگی های شخصیتی افراد با توانایی های فراحافظه آنان ارتباط دارد و یا اینکه آیا می توان بین میزان وجود اختلالات روان شناختی با وضعیت فراحافظه در افراد ارتباطی پیدا کرد. هدف پژوهش حاضر مقایسه فراحافظه در افراد دارای علایم اختلال های اضطرابی، افسردگی و وسواسی تصریح شده در DSM-5بود.برای این منظور طی یک پژوهش علی مقایسه ای 180 نفر (60 نفر اضطرابی، 60 نفر افسرده، 60 نفر وسواسی) از بیماران کلینیک روانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و با 60 نفر غیر بیمار از نظر حافظه مورد مقایسه قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس نشان داد، افراد دارای علایم اضطرابی، افسرده، وسواسی و افراد عادی در میزان رضایت از حافظه فردی، توانایی ادراک شده، کاربرد استراتژی حافظه و فراحافظه تقاوت معنادار دارند. یافته ها نشان داد که میانگین کاربرد استراتژی حافظه افراد عادی بالاتر از افراد دارای علایم وسواسی، اضطرابی و افسرده است.توجه به نقش و اهمیّت فراحافظه در افراد دارای اختلال های روان شناختی می تواند در شناسایی بسیاری از مشکلات آن ها تاثیر بگذارد.
پرونده مقاله
شخصیت به سازمان پیچیدهای از تمایلات و ویژگیهایی اشاره دارد که با برآیندهای مهم زندگی از جمله تندرستی و بیماریها مرتبطاند و می توانند با میانجیهای مختلف در رفتارهای پرخطر افراد موثر باشد. هدف این پژوهش، تعیین نقش میانجی معنویت در رابطه ویژگی های شخصیتی با گرایش به چکیده کامل
شخصیت به سازمان پیچیدهای از تمایلات و ویژگیهایی اشاره دارد که با برآیندهای مهم زندگی از جمله تندرستی و بیماریها مرتبطاند و می توانند با میانجیهای مختلف در رفتارهای پرخطر افراد موثر باشد. هدف این پژوهش، تعیین نقش میانجی معنویت در رابطه ویژگی های شخصیتی با گرایش به خودکشی و سومصرف مواد بود. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی472 دانش آموزان پسر دوره ی دوم متوسطه پایه های دوم و سوم دبیرستان های شهرستان کرج به صورت نمونه در دسترس انتخاب و از نظر ویژگی های مهم شخصیت، معنویت، گرایش به خودکشی و گرایش به اعتیاد مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین ویژگی شخصیتی روان رنجوری با میانجی معنویت و گرایش به افکار خودکشی و سومصرف مواد رابطه مثبت و معنادار وجود دارد، در حالی که بین ویژگی های شخصیتی برون گرایی، تجربه پذیری، توافق پذیری و باوجدان بودن با میانجی معنویت و گرایش به افکار خودکشی و سومصرف مواد رابطه منفی و معنادار وجود دارد. میتوان گفت بین ویژگی های شخصیتی و گرایش به افکار خودکشی و سومصرف مواد در دانش آموزان رابطه وجود دارد و این رابطه می تواند با نقش میانجی معنویت تعدیل شود.
پرونده مقاله
اختلال شخصیت وسواسی که برای اولین بار تقریبا بیش از ۱۰۰ سال پیش توسط فروید توصیف شد، به عنوان رایجترین اختلال شخصیت در بین جمعیت عمومی شناخته شدهاست. این اختلال، با تخریب حداقل عملکرد روانی اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی رابطه دارد و بار اقتصادی قابل توجهی را تحمیل میکند. چکیده کامل
اختلال شخصیت وسواسی که برای اولین بار تقریبا بیش از ۱۰۰ سال پیش توسط فروید توصیف شد، به عنوان رایجترین اختلال شخصیت در بین جمعیت عمومی شناخته شدهاست. این اختلال، با تخریب حداقل عملکرد روانی اجتماعی و کاهش کیفیت زندگی رابطه دارد و بار اقتصادی قابل توجهی را تحمیل میکند. اختلال شخصیت وسواسی در ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی به عنوان الگوی نافذی از اشتغال ذهنی با نظم و ترتیب، کمالگرایی و کنترل ذهنی، دست دادن انعطافپذیری، سعه صدر و کارایی تعریف شده است که از اوایل بزرگسالی شروع و در حوزههای گوناگون دیده میشود. کمالگرایی به عنوان تمایلی برای تنظیم و پیگیری معیارهای بالای غیرواقعبینانه و خودارزیابیهای کاملا انتقادی، یکی از ویژگیهای مهم اختلال شخصیت وسواسی است. در مطالعهی حاضر، اختلال شخصیت وسواسی با تاکید بر کمالگرایی به عنوان یکی از ویژگیهای مهم آن مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی از این نقطه نظر حمایت می کند که در مشکلاتی که شک داشتن در مورد کارها و نگرانی در مورد اشتباه کردن وجود داشته باشد، تمرکز بر درمان برای کمالگرایی، میتواند به پاسخهای درمانی بهتر منجر شود. درک سایر متغیرهای مداخله کننده به نتایج پژوهشها و کارهای بالینی کمک خواهد کرد.
پرونده مقاله