چکیده: هدف اصلی این پژوهش تعیین تأثیر آموزش گروهی به شیوه شناختیـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و هدف فرعی آن تعیین نقش تعدیلکنندگی ویژگیهای جمعیتشناختی بر میزان استرس آزمودنیها بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن چکیده کامل
چکیده: هدف اصلی این پژوهش تعیین تأثیر آموزش گروهی به شیوه شناختیـ رفتاری بر استرس بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس و هدف فرعی آن تعیین نقش تعدیلکنندگی ویژگیهای جمعیتشناختی بر میزان استرس آزمودنیها بود. از بین جامعه آماری که کلیه بیماران مولتیپل اسکلروزیس عضو انجمن ام.اس اصفهان بودند، 60 نفر بهطور تصادفی انتخاب شدند و از بین آنان 30 نفر که بالاترین نمره استرس را داشتند به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند .گروه آزمایش، تحت آموزش گروهی به شیوه شناختیـ رفتاری در 9 جلسه هفتگی قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکردند .ابزار پژوهش دو پرسشنامه نشانههای فشار روانی کوپر(1983) و پرسشنامه محققساخته عوامل تنشزای شایع در بیماران ام.اس بود که هر دو پرسشنامه در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون برای جمعآوری دادهها در مورد هر دو گروه آزمودنی اجرا گردید. نتایج تحلیل کوواریانس در پرسشنامه کوپر نشان داد که آموزش گروهی شناختیـ رفتاری موجب کاهش معنادار در میزان استرس گروه آزمایش نسبت به گروه گواه شده است (05/0P < ) .اما نتایج تحلیل کوواریانس پرسشنامه عوامل استرسزای شایع بیماران ام. اس در کاهش شدت عوامل تنشزای دو گروه تفاوت معناداری را نشان نداد. همچنین نتایج نشان داد که ویژگیهای جمعیتشناختی در هر دو آزمون بر تعدیل نمرات استرس آزمودنیها تأثیر معناداری نداشته است.
پرونده مقاله
چکیده: هدف این پژوهش، ساخت مقیاسی برای سنجش تیپ شخصیتی (دی) و رابطه آن با بیماری کرونری قلب است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان و کارمندان دانشگاههای آزاد اسلامی و کارمندان شاغل در صنایع استان اصفهان و بیماران کرونری قلب مراجعه کننده به مطبهای تخصصی قلب بودند. نمونه چکیده کامل
چکیده: هدف این پژوهش، ساخت مقیاسی برای سنجش تیپ شخصیتی (دی) و رابطه آن با بیماری کرونری قلب است. جامعه آماری پژوهش کلیه دانشجویان و کارمندان دانشگاههای آزاد اسلامی و کارمندان شاغل در صنایع استان اصفهان و بیماران کرونری قلب مراجعه کننده به مطبهای تخصصی قلب بودند. نمونه پژوهش 870 فرد بهنجار و 174 بیمار قلبی بودند که به شیوه تصادفی چند مرحلهای انتخاب شدند. برای بررسی روایی سازه پرسشنامه مقدماتی از روش آماری تحلیل عوامل و برای آزمون فرضیه پژوهش از آزمون یو ـ من ـ ویتنی استفاده شد. همچنین برای بررسی روایی، همزمان فرم مقدماتی مقیاس D ، از پرسشنامههای تیپ شخصیتی D دنولت، سلامت روانی کلی (GHQ)، و زیرمقیاس افکار منفی تعامل اجتماعی گلاس استفاده شد. ضرایب همبستگی، از اجرای همزمان با پرسشنامههای گفته شده به ترتیب برابر با 95/0، 55/0 و 52/0، (001/0 < P) بهدست آمد. برای بررسی پایایی مقیاس ساخته شده از روشهای آلفای کرونباخ، بازآزمایی و دو نیمهسازی استفاده شد. ضرایب بهدست آمده با این روشها به ترتیب برابر با 85/0، 92/0 و 74/0، (001/0P < ) بود. نتایج تحلیل عاملی با روش مؤلفههای اصلی و چرخش از نوع واریماکس 5 عامل بهدست آمد که به ترتیب به نامهای: افسردگی، اضطراب، خشم و زودرنجی بهعنوان زیرمقیاس هیجانهای منفی و عاملهای محدودیت اجتماعی و بازداری کلامی بهعنوان زیرمقیاس بازداری اجتماعی نامگذاری شدند. مقادیر کل ارزش ویژه مقیاس 22 سؤالی برابر با 06/14، KMO (نشاندهنده کفایت نمونهگیری) برابر با 85/0 و آزمون کرویت بارتلت برابر با 59/1381، (001/0< P) بهدست آمد. نتایج مربوط به بررسی رابطه تیپ شخصیتی D و بیماری کرونری قلب نشان داد که یوـ من ـ ویتنی برابر با 85/5=z ، (001/0< P) بهدست آمد. بنابراین تفاوت بین نمرات افراد بهنجار و بیماران قلبی معنادار بود.
پرونده مقاله
چکیده: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت بود. پس از ارزیابیهای متعدد بر اساس چکیده کامل
چکیده: هدف این پژوهش بررسی و مقایسه عملکرد کودکان دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و کودکان دارای اختلالات یادگیری کلامی در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت بود. پس از ارزیابیهای متعدد بر اساس تفاوت معنادار بین هوشبهر کلامی و عملی و نمرات مقیاس درجهبندی دانشآموزان: تشخیص اولیه کودکان دارای اختلالات یادگیری (مایکل باست، 1971) دو گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی از میان مراجعهکنندگان به مراکز اختلالات یادگیری سازمان کودکان استثنایی شهر شیراز شناسایی شدند. اطلاعات لازم بهمنظور انجام این پژوهش با استفاده از مقیاس تجدید نظر شده هوشی وکسلر کودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کیمت از 52 آزمودنی دختر و پسر 6 تا 11 ساله دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی (23 نفر) و دارای اختلالات یادگیری کلامی (29 نفر) جمعآوری گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی و آزمون T مستقل با روش تصحیح بونفرنی استفاده شد. نتایج نشان داد که: 1ـ میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در خردهآزمونهای اطلاعات، شباهتها، حساب و واژهها از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معنادار بالاتر است. و در خردهآزمون حساب برخلاف سایر زیرآزمونها میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه اختلالات یادگیری کلامی پایینتر است. 2ـ تفاوت معناداری در تمام خردهآزمونهای عملی مقیاس تجدیدنظرشده هوشی وکسلر بجز تطبیق علایم در دو گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی و دارای اختلالات یادگیری کلامی وجود دارد. میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی از میانگین نمرات گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی بهطور معناداری کمتر است. 3ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در آزمون دیداری ـ حرکتی بندرگشتالت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است. 4ـ میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری غیرکلامی در تمام بخشهای مقیاس ریاضیات ایران کیمت بهطور معنادار پایینتر از میانگین گروه دارای اختلالات یادگیری کلامی است. با استفاده از نتایج فوق تشخیص اختلالات یادگیری کلامی و غیرکلامی با استفاده از نیمرخ نمرات در زیرآزمونهای مقیاس تجدید نظرشده هوشی وکسلرکودکان، آزمون دیداری ـ حرکتی بندر گشتالت و مقیاس ریاضیات ایران کی مت امکانپذیر بوده و استفاده از هر سه مقیاس توصیه میشود.
پرونده مقاله
چکیده: هدف از انجام این پژوهش تعیین و مقایسه عوامل مؤثر در اثربخشی تبلیغات تجاری از دید مردم و متخصصان تبلیغات بوده است. در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه بررسی عوامل مؤثر در اثربخشی تبلیغات استفاده گردید. پرسشنامههای پژوهش چکیده کامل
چکیده: هدف از انجام این پژوهش تعیین و مقایسه عوامل مؤثر در اثربخشی تبلیغات تجاری از دید مردم و متخصصان تبلیغات بوده است. در این پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بهمنظور دستیابی به اهداف پژوهش از پرسشنامه بررسی عوامل مؤثر در اثربخشی تبلیغات استفاده گردید. پرسشنامههای پژوهش را که اعتبار آن به روش آلفای کرونباخ ( 868/0α=) محاسبه گردید، 534 نفر از (حدود 018/0 درصد) مردم شهراصفهان) و تعداد 64 نفرمتخصص تبلیغات در سال 1385 تکمیل کرده بودند. دادههای حاصل با استفاده ازآمار توصیفی و استنباطی (t مستقل دوگروهی) تحلیل گردید و این نتایج حاصل شد: شبکههای تلویزیونی و ساختار انیمیشن کارتونی، بستهبندی جذاب، رنگهای مرتبط با محصول و نوآوری، توجه به احساس امنیت و نشانههای تداعیکننده، اطلاعرسانی از کیفیت، پیشینه و قیمت، گویشها و اصطلاحات متداول، تنوع در محتوای پیامها، در رسانه تلویزیون؛ پخش در ساعت 18 الی23 و قبل از شروع برنامهها (در رسانه تصویری) عوامل مؤثر در اثربخشی تبلیغات تجاری از دید مردم بودند. در مقایسه عوامل مؤثر از دیدگاه مردم و متخصصان تبلیغات، متخصصان استفاده از بیل بورد و رنگهای مرتبط (05/0p < )، انیمیشن کارتونی، اطلاعرسانی از جوایز و گواهینامه و پخش بهصورت زیرنویس (01/0p < ) را در تبلیغات مؤثرتر از دیدگاه مردم در این زمینهها دانسته و در مقابل مردم؛ استفاده از تصاویر زنان و کودکان، توجه به امنیت، اطلاعرسانی از قیمت، مزایا و پیشینه، گویشها و اصطلاحات متداول، ضربالمثلها و شعار تبلیغاتی مطلوب (01/0p < ) را مؤثرتر از دیدگاه متخصصان در این موارد میدانند.
پرونده مقاله
چکیده: این پژوهش با هدف بررسی رابطه اضافه وزن در زنان خود معرف به مراکز کاهش وزن با اعتماد به نفس، افسردگی، سبک زندگی و خود بدنی (خود پنداره بدنی) در شهر اصفهان به مرحله اجرا در آمده است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش از سه مرکز (مطبهای خصوصی پزشکان تغذیه و کنترل اضاف چکیده کامل
چکیده: این پژوهش با هدف بررسی رابطه اضافه وزن در زنان خود معرف به مراکز کاهش وزن با اعتماد به نفس، افسردگی، سبک زندگی و خود بدنی (خود پنداره بدنی) در شهر اصفهان به مرحله اجرا در آمده است. در راستای دستیابی به هدف پژوهش از سه مرکز (مطبهای خصوصی پزشکان تغذیه و کنترل اضافه وزن ) در بهار 1385 تعداد100 نفر از زنان خود معرف برای کاهش و یا کنترل وزن به صورت تصادفی ساده برای پاسخگویی به مقیاسهای پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامههای مورد استفاده در پژوهش پرسشنامه اعتماد به نفس کوپراسمیت، پرسشنامه خود بدنی تامکش، پرسشنامه افسردگی بک و پرسشنامه سبک زندگی بوده است. میزان اضافه وزن بر حسب تفاوت وزن فعلی از وزن ایدهآل اندازهگیری شده است. پایایی پرسشنامههای پژوهش بر حسب آلفای کرونباخ برای پرسشنامه اعتماد به نفس 69/0، برای پرسشنامه افسردگی 83/0، برای پرسشنامه سبک زندگی 78/0و برای پرسشنامه خود بدنی 75/0 بهدست آمد. دادهها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان و گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدست آمده نشان داد که اضافه وزن صرفاً با افسردگی (01/0P < و 294/0=r)، وزن ذهنی (01/0P < و 645/0=r) و ارزشیابی قیافه (01/0P < و 335/0=r) دارای رابطه معناداری است. در تحلیل رگرسیون همزمان، وزن ذهنی و جهتگیری تناسب اندام (دو زیر مقیاس خود بدنی) دارای توان پیشبینی معنادار (05/0P < ) برای اضافه وزن بودند. اما در تحلیل رگرسیون گام به گام به ترتیب وزن ذهنی، جهتگیری تناسب اندام و ارزشیابی قیافه دارای توان پیشبینی معنادار (05/0P < ) برای اضافه وزن بودند.
پرونده مقاله
چکیده: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین استرس چالش، استرس مانع پیشرفت، فرسودگی و انگیزش یادگیری با عملکرد تحصیلی بود. جامعۀ آماری کلیۀ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز در سال تحصیلی 86 ـ 85 بود. نمونۀ پژوهش 300 دانشجو بود که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. در چکیده کامل
چکیده: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین استرس چالش، استرس مانع پیشرفت، فرسودگی و انگیزش یادگیری با عملکرد تحصیلی بود. جامعۀ آماری کلیۀ دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز در سال تحصیلی 86 ـ 85 بود. نمونۀ پژوهش 300 دانشجو بود که به طور تصادفی ساده انتخاب شدند. در تحقیق حاضر از پرسشنامه استرس لیپین، لیپین و جکسون، فرسودگی مزلچ، پرسشنامۀ جهتگیری انگیزشی و معدل کل نمرات دانشجویان استفاده شد. پس از جمعآوری دادهها، از روشهای آماری میانگین، انحراف معیار و تحلیل مسیر بهمنظور تحلیل دادهها استفاده شد. تحقیق حاضر شامل یک فرضیۀ اصلی و 8 فرضیۀ فرعی است. فرضیۀ اصلی رابطه علّی میان استرس چالش، استرس مانع پیشرفت، فرسودگی و انگیزش یادگیری با عملکرد تحصیلی است که تأیید شد. همچنین مسیرهای مستقیم از استرس چالش به فرسودگی و انگیزش یادگیری، از استرس مانع پیشرفت به فرسودگی و انگیزش یادگیری، معنادار بودند. همچنین مسیرهای غیرمستقیم از استرس چالش به عملکرد تحصیلی از طریق فرسودگی و انگیزش یادگیری و از استرس مانع پیشرفت به عملکرد تحصیلی از طریق فرسودگی و انگیزش یادگیری معنادار بود.
پرونده مقاله