-
حرية الوصول المقاله
1 - آیا کارایی شعب بانکها تحت تاثیر ویژگیهای مدیران شعب قرار دارد؟
حمید کردبچه نادر مهرگان بتول تقویاین مقاله قصد دارد اثر ویژگیهای مدیران را بر کارایی بانکهای تجاری در نظام بانکی کشور مورد آزمون قرار دهد. برای این هدف از یک مدل مرزی تصادفی پانلیکمرحلهای استفاده نمودهایم واثر خصوصیات مدیران شعب مانند سن، جنسیت،آموزش آکادمیک، تجربه، طول مدت تصدی پست مدیریت در بان أکثراین مقاله قصد دارد اثر ویژگیهای مدیران را بر کارایی بانکهای تجاری در نظام بانکی کشور مورد آزمون قرار دهد. برای این هدف از یک مدل مرزی تصادفی پانلیکمرحلهای استفاده نمودهایم واثر خصوصیات مدیران شعب مانند سن، جنسیت،آموزش آکادمیک، تجربه، طول مدت تصدی پست مدیریت در بانکو همچنین جابهجایی مدیران بر کارایی را برایمجموعهی منحصر بهفردی از دادهها از شعب بانک اقتصاد نوین در شهر تهران طی سالهای 1387-1385 که برای این مطالعه جمعآوری شده است، مورد ارزیابی قرار دادهایم.نتایج این مطالعه نشان میدهد کهافزایش سن مدیران(البته تا مقطعی خاص) و سابقه فعالیت آنها در بانک میتواند به افزایش کارایی شعب منجر گردد. علاوه بر آن، سطح آموزش بالاتر مدیران و همچنین جابهجایی آنها در سطح شعبتاثیری غیرمستقیم بر کارایی شعب دارد طبقه بندی JEL: C13, C01, D42, L96 تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - مفهوم « برتر از هستی »و فقدان« ارتباط » در اندیشۀ فلوطین
طاهره مسگر هرویمفهوم برتر از هستی عنوانی است که فلوطین برای احد در نظر می گیرد، تا آن را از هر گونه تعیّن، انقیاد وکثرت متعالی سازد و این تعالی سازی چنان فاصله ای میان منشأ و مبدأ هستی (احد) و سایر باشندگان ایجادمی کند که محوری ترین عناصر عرفانی یعنی ارتباط و عشق را به چالش می گیرد. ن أکثرمفهوم برتر از هستی عنوانی است که فلوطین برای احد در نظر می گیرد، تا آن را از هر گونه تعیّن، انقیاد وکثرت متعالی سازد و این تعالی سازی چنان فاصله ای میان منشأ و مبدأ هستی (احد) و سایر باشندگان ایجادمی کند که محوری ترین عناصر عرفانی یعنی ارتباط و عشق را به چالش می گیرد. نگرش عارفانۀ فلوطین از بنیاد، فلسفی است و در رویکرد عارفانۀ او به فلسفه شو ر، شوق و ذوق عارفانه که از ویژگ یهای عرفانشاعرانۀ شرقی است، اثری به چشم نمی خورد. هر چند اندیشۀ فلوطین در این باره زمین هساز عرفان نظری ومؤثر در آراء فیلسوفان و عارفان مشرق زمین بوده است، اما عرفان او اساساً بر بنیاد اندیشۀ فلسفی یوناناستوار است. مفهوم "برتر از هستی برداشتی از ایدۀ نیک در اندیشۀ افلاطون است و فلوطین این مفهوم راوامدار اوست، به کارگیری این مفهوم و نیز پیراستن احد از هر گونه ویژگی آشنای انسانی همانند، اندیشه،عشق، آگاهی، اراده، عنایت و بخشش، او را به مفهومی ناشناس، بیگانه و بی نهایت دور و نیز خدایی خاموشو سرد بدل می سازد. از سوی دیگر تعالی احد در کاربرد مفهومبرتر از هستی مفهوم آفرینش را نیز به "فیض بدل می سازد تا تبیینی برای عدم نیاز به اراده و آگاهی خداوند باشد. در فلسفۀ عرفانی فلوطین به تبعفقدان مفهوم "ارتباط"اثری از "ایمان"نیز به چشم نمی خورد، در واقع این هستی شناسی مبتنی بر خرد اوستکه می خواهد خدا و انسان را به شیوه ای استدلالی تفسیر و تبیین کند. در به کارگیری مفهوم "برتر از هستی می توان به دو نتیجه کلی رسید: 1- فقدان"ارتباط"دو سویه میان انسان و منشأ هستی و به تبع آن فقدان شور و شوق، 2- طرد و نفی جهان جسمانی، و به تبع آن ب یاعتباری و بی ارزشی انسان و تمام دغدغه ها و تعلقاتاین جهانی تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - چشم انداز احسن ازدیدگااه شیخ محمود شبستری
مجید نوریدر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - مفهوم برتر از هستی و فقدان ارتباط در اندیشه فلوطین
طاهره مسگر هرویدر فایل اصل مقاله موجود است.در فایل اصل مقاله موجود است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
5 - نقش خدا در اندیشه افلاطون
محمد اکوان بهاره سادات سیاقیبی شک مقوله خدا مهمترین و سوال برانگیزترین مقوله ای است که در طول تاریخ، ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. در این میان فلسفه نیز از این امر مستثنی نیست. در فلسفه الهی افلاطون که هدف از آن وصول به اصلی است الهی و غیرمحسوس که ذاتش حقیقی و مطلق است، مسئله خدا با تعابیری گ أکثربی شک مقوله خدا مهمترین و سوال برانگیزترین مقوله ای است که در طول تاریخ، ذهن بشر را به خود مشغول داشته است. در این میان فلسفه نیز از این امر مستثنی نیست. در فلسفه الهی افلاطون که هدف از آن وصول به اصلی است الهی و غیرمحسوس که ذاتش حقیقی و مطلق است، مسئله خدا با تعابیری گوناگون در رسالات مختلف مطرح گردیده است. در این فلسفه خدا با عناوینی چون ایده خیر یا مثال نیک که موجودی در راس عالم مثل و علت تمام موجودات و سرمنشا حقیقت و معرفت است، ایده واحد که کاملترین و برترین صورت است و ایده زیبایی که امری مطلق، جاوید و قائم به ذات است، نام برده می شود که تمامی این ایده ها یکی اند و دارای حقیقتی یکسان هستند. افلاطون به دمیورژ نیز اشاره می کند که او را صانع می داند و نه خالق. این صانع، جهان را از حالت بی نظمی (خائوس) به نظم(کاسموس) در می آورد. هدف از این تحقیق، بررسی مفهوم خدا در تفکر افلاطون است. تفاصيل المقالة