پژوهشهای اخیر درباره رفتار هزینه، بر خلاف مفروضات سیستم هزینهیابی سنتی که بر رفتار متقارن هزینهها نسبت به تغییر سطوح فعالیت تاکید دارد، حاکی از رفتار نامتقارن انواع هزینهها میباشد. رفتار نامتقارن هزینهها میتواند از لحاظ چسبندگی یا ضدچسبندگی و میزان و شدت آن در اد أکثر
پژوهشهای اخیر درباره رفتار هزینه، بر خلاف مفروضات سیستم هزینهیابی سنتی که بر رفتار متقارن هزینهها نسبت به تغییر سطوح فعالیت تاکید دارد، حاکی از رفتار نامتقارن انواع هزینهها میباشد. رفتار نامتقارن هزینهها میتواند از لحاظ چسبندگی یا ضدچسبندگی و میزان و شدت آن در ادوار مختلف تجاری شامل دورههای رونق، رکود یا بحران اقتصادی متفاوت باشد. هدف این پژوهش بررسی رفتار نامتقارن هزینههای اداری، عمومی و فروش و بهای تمام شده کالای فروش رفته طی سالهای 1380 الی 1393 و همچنین بررسی رفتار این هزینهها از لحاظ چسبندگی یا ضدچسبندگی به طور جداگانه در هر یک از دورههای رونق و رکود این بازه زمانی میباشد. بدین منظور دادههای 189 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به صورت مشاهدات ترکیبی سال-شرکت در کل دوره زمانی مورد مطالعه و همچنین دورههای رونق و رکود اقتصادی، با استفاده از رگرسیون چند متغیره مورد آزمون قرار گرفت. یافتهها نشان میدهد که رفتار هزینههای یادشده در کل دوره مورد مطالعه نامتقارن است. همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که دورههای رونق و رکود اقتصادی کشور تأثیر چندانی در نگرش مدیران شرکتها نداشته و از این رو رفتار هزینههای اداری، عمومی و فروش در تمامی دورهها شامل دورههای رونق و رکود اقتصادی چسبنده و رفتار بهای تمام شده کالای فروش رفته در تمامی ادوار تقریبأ ضدچسبنده میباشد.
تفاصيل المقالة
چکیده
بررسی ارتباط میان مصرف انرژی و رشد اقتصادی کشور به صورت بخشی و بر حسب دادههای استانی به وسیلهی رویکرد راهگزینی مارکف طی دوره 89-1379 موضوع مطالعه حاضر میباشد. نتایج تحقیق حکایت از تأثیر مثبت رشد مصرف انرژی بر رشد ارزش افزوده بخش صنعت و حمل و نقل، هم در استان أکثر
چکیده
بررسی ارتباط میان مصرف انرژی و رشد اقتصادی کشور به صورت بخشی و بر حسب دادههای استانی به وسیلهی رویکرد راهگزینی مارکف طی دوره 89-1379 موضوع مطالعه حاضر میباشد. نتایج تحقیق حکایت از تأثیر مثبت رشد مصرف انرژی بر رشد ارزش افزوده بخش صنعت و حمل و نقل، هم در استانهای توسعه یافته و هم در استانهای در حال توسعه دارد. اما میزان اثرگذاری مثبت مصرف انرژی با حرکت از فاز رکود اقتصادی به فاز رونق اقتصادی افزایش مییابد. این موضوع در بخش صنعت در دوره رونق شدیدتر و معنادارتر میباشد. این نتایج حکایت از وجود نوعی عدم تقارن در ارتباط میان مصرف انرژی و رشد اقتصادی در ایران (بسته به نوع: رژیم اقتصادی، بخش اقتصادی و میزان توسعه یافتگی استانی) دارد.
تفاصيل المقالة
هدف اصلی این پژوهش بررسی وابستگی رژیمی و سرایتپذیری چرخهای تلاطم نرخ ارز و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران با تاکید بر دورههای رونق و رکود اقتصادی است. به این منظور ابتدا با بهرهگیری از روش ترکیبی مارکوف سوئیچینگ-گارچ نمایی، سری زمانی تلاطم شرطی بازده نرخ ارز و أکثر
هدف اصلی این پژوهش بررسی وابستگی رژیمی و سرایتپذیری چرخهای تلاطم نرخ ارز و قیمت سهام در بورس اوراق بهادار تهران با تاکید بر دورههای رونق و رکود اقتصادی است. به این منظور ابتدا با بهرهگیری از روش ترکیبی مارکوف سوئیچینگ-گارچ نمایی، سری زمانی تلاطم شرطی بازده نرخ ارز و شاخص قیمت بازار سهام برآورد و استخراج شده، سپس سرایتپذیری، سرریز بین بازارها و وابستگی رژیمی آنها در دورههای رونق و رکود اقتصادی در سالهای 1389 تا 1399 تحلیل و مطالعه شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن هستند که: 1. برآورد تلاطم شرطی به روش مارکوف سوئیچینگ-گارچ نمایی کاراتر از روشهای گارچ سنتی است، 2. وابستگی تلاطمی بین بازارهای سهام و ارز در دورههای رکود اقتصادی شدیدتر از دورههای رونق اقتصادی است. 3. میزان سرایت تلاطم از بازار ارز به بازار سهام نسبت به میزان سرایت تلاطم از سهام به ارز بیشتر است. 4. سرایت تلاطم از بازار ارز به بازار سهام در رژیم رونق و رکود اقتصادی تفاوت معناداری ندارد. 5. در رژیم رونق اقتصادی میزان سرایت تلاطم از بازار سهام به بازار ارز بیشتر از میزان سرایتی است که در رژیم رکود اقتصادی اتفاق می افتد. بنابراین تلاطم نرخ ارز و قیمت سهام در ایران وابستگی مبتنی بر رژیم رونق و رکود اقتصادی داشته و همچنین سرایت پذیری بین آنها نیز در این دو رژیم متفاوت است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications