• فهرس المقالات Welcome to Hades

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی و تحلیل فرآیند فردیّت در رمان «به هادس خوش آمدید» از بلقیس سلیمانی
        مهدی خادمی کولایی
        یونگ برخلاف فروید، که صرفاً علیّت گرا بود، بر غایت گرایی نیز به عنوان اصلی مهم در روند تکامل روان آدمی تأکید می ورزید؛ یعنی، او ضمن توجّه به گذشته، حال و آینده را نیز در رشد روان و گسترش شخصیّت انسان بسیار مؤثّر می دانست. وی همچنین با پیشِ چشم داشتنِ اهمّیّت خودآگاه و ن أکثر
        یونگ برخلاف فروید، که صرفاً علیّت گرا بود، بر غایت گرایی نیز به عنوان اصلی مهم در روند تکامل روان آدمی تأکید می ورزید؛ یعنی، او ضمن توجّه به گذشته، حال و آینده را نیز در رشد روان و گسترش شخصیّت انسان بسیار مؤثّر می دانست. وی همچنین با پیشِ چشم داشتنِ اهمّیّت خودآگاه و ناخودآگاه فردی، التفات ویژه ای به ناخودآگاه جمعی و کهن الگوها داشت. در پرتو چنین نگرشِ روشن بینانه ای بود که کهن الگوی تفرّد را به عنوان یکی از مباحث محوری روان شناسی تحلیلی مطرح کرد و شرط رسیدن به یگانگیِ بنیادین را ایجاد هماهنگی میان ساحت های خودآگاه و ناخودآگاه، و معطوف شدن توجّهِ منِ آگاه برای تعامل سازنده با عناصر ناخودآگاهِ قلمرو روان؛ یعنی آنیما، آنیموس، سایه، پرسونا، پیر خردمند و خویشتن می دانست. تحلیل روان شناختیِ رمان، برآیند درهم آمیزی روان شناسی و ادبیّات است و واکاوی داستان ازاین منظر، مشاهدۀ وجوه ناپیدای آن را در افقی وسیع تر میسّر می سازد. ازآن جایی که رمان به هادس خوش آمدید، متنی با قابلیّت هایِ ذاتیِ لازم برای پذیرش چنین تحلیلی است، نگارنده با روش توصیفی - تحلیلی بر مبنای دیدگاه یونگ روند فردیّت یابیِ شخصیّت های محوری آن را مورد ارزیابی و نقد قرار داده است. نتیجۀ تحقیق ناظر برآن است که در موقعیّت تب آلود جنگ با پیامدهای ویرانگر آن و تعدّی توأمانِ خودی و بیگانه به حریم حرمت زنان و در کنار آن حاکمیّت ناروای برخی از انگاره ها و خُرده فرهنگ های طایفه ای همچون تابوپنداریِ بُروز ابتدایی ترین نیاز انسانی (عشق)، ترجیح فرزند پسر بر دختر و ... شرایطی رقم می خورد که شخصیّتی مانند یوسف به جای رسیدن به تعادل روانی به قهقرا می گراید و چرخۀ فرآیند فردانیّت برای برخی از افراد (رودابه، شخصیّت اصلی داستان) به دلایل مختلف سترون می ماند و اشخاصی چون احسان (نامزد از پیش تعیین شدۀ رودابه) با پای نهادن به عرصه های نبرد برای بلاگردانی از کشور، مرگ و به تعبیری یونگی نوزایی راستین را به –گونهای دیگر تجربه می کنند و به فراخور شرایط بحرانی جامعه، در ریختاری متفاوت به تمامیّت و کمال می رسند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی مقایسه‏ ای رمان به هادس خوش آمدید و اسطوره پرسفونه براساس نظریه بینامتنیت
        افسانه حسن زاده دستجردی
        نویسندگان متون ادبی گاه متون دیگر، شخصیت‌های داستانی دیگر و حتی کل یک پیکره داستانی را دستمایه کار خود قرار می‌دهند. یکی از این آبشخورهای داستانی اسطوره‌ها هستند که همواره به اشکال مختلف در آیین‌ها، باورها، قصه‌ها و حتی داستان‌ها بازتاب یافته‌اند. ازجمله این اسطوره‌ها ا أکثر
        نویسندگان متون ادبی گاه متون دیگر، شخصیت‌های داستانی دیگر و حتی کل یک پیکره داستانی را دستمایه کار خود قرار می‌دهند. یکی از این آبشخورهای داستانی اسطوره‌ها هستند که همواره به اشکال مختلف در آیین‌ها، باورها، قصه‌ها و حتی داستان‌ها بازتاب یافته‌اند. ازجمله این اسطوره‌ها اسطوره یونانی پرسفونه و رفتن او به قلمرو هادس، خدای جهان زیرین، است که یکی از اسطوره‌های مرگ و رستاخیز است و حالتی سفرگونه دارد. شخصیت اصلی رمان به هادس خوش آمدید اثر بلقیس سلیمانی نیز مانند پرسفونه سفری را در پیش می‌گیرد و حوادثی را از سر می‌گذراند که سرانجام، او را به دنیای زیرین می‌رساند. هدف ما در این جستار این بوده است که با روش تحلیلی مبتنی بر نظریه بینامتنیت که ژولیا کریستوا براساس آرای باختین مبنی بر منطق گفت‌وگوی متن‌ها و پیوندهای بینامتنی میان متون ادبی آن را مطرح کرد، جایگاه و نحوه حضور و بازآفرینی این اسطوره در رمان به هادس خوش آمدید رابررسی کنیم. حاصل پژوهش ما این است که اسطوره پرسفونه و هادس در حکم پیش متنی برای رمان به هادس خوش آمدید است و بر آفرینش این رمان تأثیر گذاشته است؛ هم در ساختار رمان و هم در شخصیت های آن؛ از این رو، زوایایی پنهان از این رمان در پیوند با اسطوره مذکور بهتر فهمیده می شود. تفاصيل المقالة