-
حرية الوصول المقاله
1 - واکاوی جایگاه سعادت در مکتب اخلاقی و سیاسی افلاطون
حمیدرضا معمری خدایار مرتضویهدف پژوهش حاضر تبیین نوع نگاه افلاطون به جهان زندگی و حیات است، آنجا که این فیلسوف با اتکاء به اصولی ثابت، صحبت از غایت حیات میکند و به زبان استادش سقراط، سخن میگوید و سعادت را به عنوان غایتالغایات مطرح میکند. سوال اصلی پژوهش این است که آیا میان اندیشه سیاسی و ا أکثرهدف پژوهش حاضر تبیین نوع نگاه افلاطون به جهان زندگی و حیات است، آنجا که این فیلسوف با اتکاء به اصولی ثابت، صحبت از غایت حیات میکند و به زبان استادش سقراط، سخن میگوید و سعادت را به عنوان غایتالغایات مطرح میکند. سوال اصلی پژوهش این است که آیا میان اندیشه سیاسی و اندیشه اخلاقی افلاطون ارتباطی وجود دارد؟ نقطهی اشتراک این ارتباط چیست؟ روش پژوهش تفسیری ـ انتقادی بوده و نتایج نشان داد همانطور که اخلاق و سیاست در فلسفه سیاسی کلاسیک، پیوندی عمیق دارند، مفهوم سعادت به خصوص در اخلاق غایتمحور کلاسیک، نیز حلقه وصل اخلاق و سیاست است. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
2 - بررسی تطبیقی پایگاه تکوینی عبودیت در غزلیات حافظ واندیشۀ افلاطون
دکتر اعظم اعتمادی فرددر میان آثار ماندگار ملل مختلف، مباحث و موضوعاتی بیان شده که اگر درون مایههای آن بررسی شود در تعامل و گفتگوی میان آنها به امکانهایی دست خواهیم یافت که تطبیق آنها را معقول مینماید. موضوع عبودیت و پایگاه تکوینی آن نیز از موضوعاتی است که در دیوان غزلیات حافظ أکثردر میان آثار ماندگار ملل مختلف، مباحث و موضوعاتی بیان شده که اگر درون مایههای آن بررسی شود در تعامل و گفتگوی میان آنها به امکانهایی دست خواهیم یافت که تطبیق آنها را معقول مینماید. موضوع عبودیت و پایگاه تکوینی آن نیز از موضوعاتی است که در دیوان غزلیات حافظ و آثار افلاطون از نظر دور نمانده است. موضوعی که با توجه به سنخیت آن با فطرت و عهد الست به تعبیر حافظ ( البته بر مبنای اعتقاد به قرآن) و با مشاهدۀ ایدهها قبل از هبوط روح در جسم انسان به تعبیر سقراط آثار افلاطون (البته بر مبنای تفکر فلسفی)، ریشه در نوع خلقت و سرشت آدمی دارد و با عشق نسبتی دیرینه دارد. بنابر اهمیت این دو اثر در ادبیات ایران و فلسفه و ادبیات غرب و نیز ضرورت تبیین موضوع مورد بحث که جایگاه اساسی در رساندن انسان به سعادت ابدی دارد پژوهش حاضر سعی کرده تا با رویکرد تحلیلی- تطبیقی به واکاوی این دو اثر بپردازد. از نتایج تحقیق بر میآید که شباهتها و همداستانی و همزبانی حافظ و سقراط آثار افلاطون با وجود فاصلۀ طولانی بین زمان بودن آنها، به این بر میگردد که به زبان فطرت پاسخ سعادت طلبی فطری انسان را دادند و عشق را با سرشت انسان عجین و برای سیر مراتب انسان تا قرب الهی جاودان ترسیم کردند. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
3 - Socratic Hubris; A Way to Understanding Socrates Trial and Execution
Narges Tajik NeshatiehThere are several debates around why Socrates executed but none of them has explained why he executed at seventy. I think Socratic hubris can explain it. In fact, if we refer to “earlier Socrates” dialogues that cover life of Socrates from youth to seventy y أکثرThere are several debates around why Socrates executed but none of them has explained why he executed at seventy. I think Socratic hubris can explain it. In fact, if we refer to “earlier Socrates” dialogues that cover life of Socrates from youth to seventy years, it is obvious that Socrates on effort to find and present a good life appealed to speech and used it to cross-examine Athenians. However, through it, he acted hubris for many years. Socratic hubris, whether it was apparent and through explicit speech or hidden and through irony, ridicule, and exaggeration, was against Athenian shame culture and against every interlocutors who was examined. In other words, it was against aidos and put Socrates as “I” against Athenians as “Others”. Therefore, it could be considered a guilt and be punished, but since Socratic hubris was personal, and then gradual, he could be alive for about three decades and was executed at seventy. تفاصيل المقالة -
حرية الوصول المقاله
4 - سقراط سوفسطایی
حسن فتحیسقراط را امروز فیلسوفی میشناسیم که مخالف بنیادی جریان سوفسطاییگری نیمهی دوّم قرن پنجم پیش از میلاد و سرسلسلهی سنت فلسفیای است که افلاطون و ارسطو رواج دادهاند و در سرتاسر تاریخ فلسفه با تغییرات و تعدیلهایی به حیات خود ادامه داده است. امّا آتنیان معاصر سقراط او را أکثرسقراط را امروز فیلسوفی میشناسیم که مخالف بنیادی جریان سوفسطاییگری نیمهی دوّم قرن پنجم پیش از میلاد و سرسلسلهی سنت فلسفیای است که افلاطون و ارسطو رواج دادهاند و در سرتاسر تاریخ فلسفه با تغییرات و تعدیلهایی به حیات خود ادامه داده است. امّا آتنیان معاصر سقراط او را به عنوان یکی از اعضای حلقههای سوفسطایی و به جرم بدعت در الهیات و اغوای جوانان به اعدام محکوم کردند و با خوراندن سم شوکران به جهان دیگرش فرستادند. آیا چیزهایی در منش و روش و رفتار و گفتار سقراط نبود که آتنیان را به سوی چنین کار سوق دهد؟ مقالهی حاضر عهدهدار پاسخ به این سؤال است. خلاصهی پاسخ این است که سقراط از حیث موضوع مورد پژوهش، روش بحث، منش شخصی و محتوای آنچه تعلیم میداده شباهتهایی با سوفسطاییان داشته است و این شباهتها را در آثار افلاطون نیز میتوان دید. تفاصيل المقالة