• فهرس المقالات Sheikh Sanān

      • حرية الوصول المقاله

        1 - بررسی چندمؤلفه‌ عرفانی درمنظومۀ شیخ صنعان ادب عامیانۀ کردی با روایت مام احمدلطفی
        نسرین روکش فرهاد کاکه رش مهری پاکزاد
        مبانی عرفان وتصوف از مهم ترین درون مایه های فرهنگ اسلامی وادبیات فارسی وکردی بوده و درآثار بزرگان ادب وعرفان به ویژه ادب عامیانه کردی بازتاب فراوانی داشته است. مام احمدلطفی، یکی از راویان این داستان به صورت فولکلوریک (ادبیات شفاهی)بیت کردیاست که به تأثیر از داستان شیخ ص أکثر
        مبانی عرفان وتصوف از مهم ترین درون مایه های فرهنگ اسلامی وادبیات فارسی وکردی بوده و درآثار بزرگان ادب وعرفان به ویژه ادب عامیانه کردی بازتاب فراوانی داشته است. مام احمدلطفی، یکی از راویان این داستان به صورت فولکلوریک (ادبیات شفاهی)بیت کردیاست که به تأثیر از داستان شیخ صنعان عطار روایت کرده است اما به لحاظ مردم شناسی وجامعه شناختی، تلفیقی بین عرفان عطار و اعتقادات عرفانی دوره و جغرافیای راوی درآن نمایان است و دیدگاه های متفاوت عرفانی را ارائه داده است. این مقاله با هدف مؤلفه های عرفانی در منظومۀ شیخ صنعان ادب عامیانۀ کردی با روایت مام احمدلطفی باروش پژوهشی ، توصیفی ـ تحلیلی نگارش شده است.یافته های مقاله نشان می دهد که داستان کردی شیخ صنعان هرچند در کلیّات و مضمون و مفهوم آن مطابق با شیخ صنعان عطار است اما هم در قالب و فرم وهم در محتوا تفاوت هایی دارد که نشان از تأثیرات فرهنگی قوی و تحولات فرهنگ عرفانی در دوره های گوناگون است. تغییرات در شخصیت های مهم تأثیرگذار و حتی بعضی آداب عرفانی آشکار است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - علل و مصادیق‌ تابوشکنی در داستان شیخ صنعان براساس نظریۀ یونگ
        محمد آهی الیاس قادری
        تابو در لغت به معنی حرام و ممنوع است و در اصطلاح به اموری گفته می شود که آن امور دارای حد و مرز و قوانین خاصی هستند که نباید تحت هیچ شرایط شکسته شوند و در صورت شکسته شدن، فرد و اطرافیان دچار پی‌آمدهای منفی و زیانبار می‌شوند. پژوهش حاضر به روش کتابخانه‌ای و با رویکرد توص أکثر
        تابو در لغت به معنی حرام و ممنوع است و در اصطلاح به اموری گفته می شود که آن امور دارای حد و مرز و قوانین خاصی هستند که نباید تحت هیچ شرایط شکسته شوند و در صورت شکسته شدن، فرد و اطرافیان دچار پی‌آمدهای منفی و زیانبار می‌شوند. پژوهش حاضر به روش کتابخانه‌ای و با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی به بررسی مصادیق تابوشکنی در داستان شیخ صنعان از منظومۀ عرفانی منطق‌الطیر عطار می‌پردازد. برای تحلیل ، تابوها به دو دستة تابوهای اسلامی و تابوهای مسیحی تقسیم شده و هر یک از این تابوها از منظر خود آن دین، تحلیل گردیده است. این پژوهش در صدد پاسخ به این سؤال اساسی است که با توجه به شخصیت شیخ صنعان، چرا این تابوها شکسته ‌می‌شود؟ پاسخ به این سؤال از دیدگاه روان‌شناسی یونگ با توجه به دین اسلام و مسیحیّت بیان می‌شود. کارل گوستاو یونگ معتقد است ویژگی‌ها و عوامل ناسازگار و منفی حاصل عملکرد کهن‌الگوی سایه است. بر این اساس در این پژوهش سبب تابوشکنی قهرمانان داستان ـ شیخ صنعان و دختر ترسا ـ کنش کهن‌الگوی سایه دانسته شده ‌است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - تحلیل استعاره‌های مفهومی «عشق» در حکایت شیخ صنعان
        امید وحدانی فر صفورا انتظاری
        در این پژوهش رویکرد زبان‌شناختی استعارۀ مفهومی عشق در حکایت شیخ صنعان منطق‌الطیر عطار را با توجّه به نظریّۀ لیکاف و جانسون بررسی کرده‌ایم. به این منظور حکایت ذکر شده را به سه دورۀ شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم کرده‌ایم و برای درک مفاهیم انتزاعی عشق به تبیین نگاشت‌های مورد أکثر
        در این پژوهش رویکرد زبان‌شناختی استعارۀ مفهومی عشق در حکایت شیخ صنعان منطق‌الطیر عطار را با توجّه به نظریّۀ لیکاف و جانسون بررسی کرده‌ایم. به این منظور حکایت ذکر شده را به سه دورۀ شریعت، طریقت و حقیقت تقسیم کرده‌ایم و برای درک مفاهیم انتزاعی عشق به تبیین نگاشت‌های مورد نظر در هر دوره به روش تحلیلی ـ تطبیقی پرداخته‌ایم و نمونه‌هایی از ابیات حکایت مورد بحث را بر اساس استعارۀ مفهومی عشق مورد بررسی قرار داده‌ایم. یافته‌های پژوهش نشان می‌دهد که عطّار برای بازنمایی عشق در حکایت شیخ صنعان از انواع استعاره‌های مفهومی بهره برده است. استعاره‌های خرد به کار رفته در روساخت این حکایت دارای زیرساختی پایه‌ای به نام عشق عرفانی هستند که آن‌ها را انسجام می‌بخشند. کلان‌استعاره‌های موجود در این حکایت نیز از نظر بسامدی در سه دسته استعارۀ هستی‌شناختی، استعارۀ جهتی، استعارۀ ساختاری قرار می‌گیرند. توجّه به استعاره‌های موجود در حکایت ذکر شده، نشان می‌دهد که استعارۀ کلان خداوند عشق است به عنوان مرکزی‌ترین استعاره است و تمام استعاره‌های خرد در تکامل این کلان‌استعاره به کار رفته‌اند. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - تحلیل داستان شیخ صنعان بر پایه نظریه ‌تک ‏‏اسطوره جوزف کمپبل
        محمد ریحانی راحله عبداله زاده برزو
        برپایه نظریه تک اسطورة ‌جوزف کمپبل، قهرمان به دنبال دعوتی آیینی، از جامعة خویش جدا می‌شود و با بهره‌گیری از آموزه‌ها، پای در راه سفر می‌نهد. در سرزمینی ناآشنا تحت تعلیم نیروهایی آیینی قرار می‌گیرد، آیین تشرف را می‌آموزد، و ‌برای اصلاح به سوی جامعة خویش بازمی‌گردد. این س أکثر
        برپایه نظریه تک اسطورة ‌جوزف کمپبل، قهرمان به دنبال دعوتی آیینی، از جامعة خویش جدا می‌شود و با بهره‌گیری از آموزه‌ها، پای در راه سفر می‌نهد. در سرزمینی ناآشنا تحت تعلیم نیروهایی آیینی قرار می‌گیرد، آیین تشرف را می‌آموزد، و ‌برای اصلاح به سوی جامعة خویش بازمی‌گردد. این سفر با نمادها و نشانه‌هایی در قالب کهن الگوها نمودار می‌شود و مصداقی از برخورد خودآگاه و ناخودآگاه در نظریة یونگ است. هدف این پژوهش تحلیل داستان شیخ صنعان با به کارگیری این نظریه و نمادهای مورد نظر یونگ و نظریه تک اسطوره کمپبل به روش توصیفی است. شیخ صنعان که نماد خودآگاه است، به ندای شبانة پیک ناخودآگاه، از سرزمین و مردم خویش ‌جدا می شود و در غرب که نمادی از سرزمین ناشناختة ناخودآگاه است، تحت تعلیم آنیمای وجود قرار می‌گیرد تا شایستة آشتی با ناخودآگاه روان گردد. دختر که نمادی از آنیمای شیخ است، عشق و ظرایف آن را به او می آموزد و شیخ علم و ایمان را که ره توشه عالم خودآگاه به حساب می‌آید، به دختر وامی‌گذارد. در این سفر، چهارصد مرید نیز که از عناصر خودآگاه هستند، تسلیم ارادة ناخودآگاه می‌شوند. بازگشت شیخ از سفر روم به مکه منطبق است با مرحله فردیت، کمال، و بازگشت قهرمان در نظریه کمپبل. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        5 - بررسی تطبیقی مفهوم سلوک در رمان سیذارتا و حکایت شیخ صنعان
        اسحاق طغیانی زهره مشاوری
        در میان آثار ادبی جهان ویژگی های مشترکی می توان یافت که گاه به سبب اقتباس و گاه به دلیل دنبال نمودن الگوهای مشترک بشری پدید آمده اند. جست وجوی کمال و سلوک برای رسیدن به آن نیز از جمله مفاهیم مشترک در آثار ادبی ملت‌ها و فرهنگ‌های مختلف است. میان داستان سیذارتا اثر هرمان أکثر
        در میان آثار ادبی جهان ویژگی های مشترکی می توان یافت که گاه به سبب اقتباس و گاه به دلیل دنبال نمودن الگوهای مشترک بشری پدید آمده اند. جست وجوی کمال و سلوک برای رسیدن به آن نیز از جمله مفاهیم مشترک در آثار ادبی ملت‌ها و فرهنگ‌های مختلف است. میان داستان سیذارتا اثر هرمان هسه، نویسندة معاصر آلمانی، و حکایت شیخ صنعان در منطق الطیر عطار، شاعر و عارف قرن ششم هجری، نیز شباهت های قابل توجهی در این زمینه وجود دارد. در این مقاله ضمن اشاره به شباهت ها و تفاوت های دو اثر در حوزه مفاهیم، کنش های شخصیت ها تحلیل می کنیم و نشان می دهیم که در هر دو اثر، شخصیت اصلی در جست وجوی کمال به سیروسلوک می‌پردازد و با طی مراحلی که عشق زمینی مهمترین آنها است، از خویشتن خویش رها و به کمال نزدیک می شود. تفاصيل المقالة