عشق و محبّت مهمترین مضمونی است که از شعر گذشته به شعر صوفیانه در آمد و در مفهومی غیر از مفهوم معمول، از جملۀ مهمترین اصطلاحات صوفیه شد. همراه با این لفظ، بسیاری الفاظ مرتبط با آن-که در وصف معشوق به کار میرفت- و نیز واژگانی چون شراب و باده و خرابات و ... به شعر صوفیان أکثر
عشق و محبّت مهمترین مضمونی است که از شعر گذشته به شعر صوفیانه در آمد و در مفهومی غیر از مفهوم معمول، از جملۀ مهمترین اصطلاحات صوفیه شد. همراه با این لفظ، بسیاری الفاظ مرتبط با آن-که در وصف معشوق به کار میرفت- و نیز واژگانی چون شراب و باده و خرابات و ... به شعر صوفیانه راه یافت و معنای استعاری و مجازی پیدا کرد. تشبیه محبّت به شراب اوّلین مرحلۀ شکلگیری معنی عرفانی شراب است و این تشبیه سبب شد تا شاعران و از جمله عبدالرّحمن جامی، از باده در بیان مضامینی چون عشق ازلی و کیهانی استفاده کنند. دربارۀ مضمون عشق و مراتب آن و دیدگاه شعرای دورههای مختلف رسالات و مقالات بسیار نگاشته شده و از آنجا که دربارهآثار جامی بدین موضوع، چندان پرداخته نشده، مقالۀ حاضر بر آن است تا با تکیه بر غزلهای دیوان او و اشعه اللّمعات و لوامع و لوایح، مضمون مذکور را بررسی و دیدگاههای جامی را در آن خصوص بیان کند. الفاظ مربوط به محبّت و باده در مفهوم عرفانی در غزلهای جامی و دیگر آثارش به شکلی متعالی و بدیع به کار رفته که حاکی از تلقّی او از عرفان و عشق الهی است.
تفاصيل المقالة
حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به کمال رسید و با سعدی و حافظ قوام یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه ه أکثر
حرکتی که در حوزه شعر عارفانه در قرن پنجم با سنایی آغازشد با عطار و مولوی به کمال رسید و با سعدی و حافظ قوام یافت. عطار نیشابوری در قالب غزل مفاهیم عالی عرفانی را مطرح کرد. غزل عرفانی از طریق دیوان عطار به شاعران بزرگی چون مولوی، سعدی و حافظ رسید. اما بایدگفت که اندیشه های عطار و مولوی از عرفان آن ها سرچشمه می گیرد که با اندیشه های عرفان گرایانه سعدی و حافظ دارای تفاوتی محتوایی است. لذا هدف این مقاله تفاوت محتوایی غزل عارفانه عطار و مولانا با غزل عرفان گرایانه سعدی و حافظ می باشد که با روشی توصیفی- تحلیلی بررسی می گردد. در این مقاله شعری را که زبان عاشقانه را کاملاً در خدمت محتوای آسمانی و محض و نظری قرارداده است همچون عطار و مولانا، عارفانه نامیده و شعری را که زبان عاشقانه را به گونه ای به کارگرفته که جنبه ای از اندیشه ها در آن صبغه عرفانی و جنبه های دیگر آن در خدمت تفکرات مجازی ، کلامی ، اجتماعی ، این جهانی و یا مخلوط بشری و فرابشری است را عرفان گرایانه می نامیم. در غزلیات سعدی و حافظ عشق و لوازم آن هم به معنی مجازی و معمول و بشری با زبان عاشقانه و هم عشق مقید و مخصوص و عرفانی محض باز هم با همان زبان عاشقانه بیان شده و حتی زبان تصوف و عرفان و اصطلاحات عرفانی را چه بسا در خدمت عشق مجازی و معمول قرارداده اند و از آن استفاده ابزاری کرده اند و یا دو گونه معشوق آسمانی و زمینی را با هم و هم زمان و در کنار هم آورده اند.
تفاصيل المقالة
محمد قهرمان، شاعر و پژوهشگر معاصر است که ضمن سرودن انواع شعر به زبانِ فارسی و گویش محلّی تربت حیدریه، به تصحیح وانتشار دیوان چند تن از شاعران سبک هندی، همچون صائب تبریزی، همّت گماشت. او از زمره شاعران تاثیرگذار پنج دهه اخیر خراسان است. وی بیشتر اشعارش را در قالب غزل سنت أکثر
محمد قهرمان، شاعر و پژوهشگر معاصر است که ضمن سرودن انواع شعر به زبانِ فارسی و گویش محلّی تربت حیدریه، به تصحیح وانتشار دیوان چند تن از شاعران سبک هندی، همچون صائب تبریزی، همّت گماشت. او از زمره شاعران تاثیرگذار پنج دهه اخیر خراسان است. وی بیشتر اشعارش را در قالب غزل سنتی سروده است. قهرمان از متابعان سبک هندی است و به لحاظ ساختارو محتوا از این سبک مشهور بهره برده، این شاعر معاصر در غزلهایش توجه ویژهای به مفاهیم و اصطلاحات عرفانی داشته است. در پژوهش حاضر که به شیوۀ اسنادی انجام شده، نگاه شاعر در غزلهای عرفانی بر اساس متون سنتی عرفانی است. توجه به مقامات و اصطلاحات عرفانی، ذکر تحمیدیه و نیایشهای زیبای عارفانه، سرایش هشت ساقینامه در قالب غزل و استخدام ملزومات میخانه و شراب در خدمت عرفان کتاب شعر حاصل عمر او را خواندنی کرده است. نویسندگان این مقاله پژوهشی، ضمن تحلیل محتوای غزلهای عرفانی محمد قهرمان به بررسی روابط محتوایی شعر او با متون عرفانی پرداختهاند.
تفاصيل المقالة
در معارف اسلام و ادبیات مسلمانان، قرآن و حدیث دو منبع غنی و سرشار اولیه اند که در طول تاریخ همواره شاعران و نویسندگان از آن ها الهام گرفته اند. مولوی از جمله شاعران زبان فارسی است که به شیوه ای هنرمندانه از آن ها بهره برده است. گزینش و انتخاب هنری بعضی آیات و احادیث، مو أکثر
در معارف اسلام و ادبیات مسلمانان، قرآن و حدیث دو منبع غنی و سرشار اولیه اند که در طول تاریخ همواره شاعران و نویسندگان از آن ها الهام گرفته اند. مولوی از جمله شاعران زبان فارسی است که به شیوه ای هنرمندانه از آن ها بهره برده است. گزینش و انتخاب هنری بعضی آیات و احادیث، مولوی را بیش تر از شاعران دیگر در پیوند با مخاطب موفّق ساخته است؛ این مسئله به غزلیات مولوی صورت ویژه و متفاوتی در مقایسه با غزلیات شاعران دیگر بخشیده است. هر چند این شیوه ی کاربرد، در شعر سنایی و عطار هم دیده می شود، امّا در کلیّات شمس بسامد چشم گیری دارد و از تنوّعی خاص برخوردار است، یعنی گاهی مولوی در الفاظ آیات و احادیث و یا در مفهوم آن ها تصرّف کرده است و گاهی آیه یا حدیث را در معنایی غیر از معنای حقیقی خود به کار برده است. هنر ویژه ی مولوی در نوع تلفیق این عبارات با دیگر کلمات شعر، و ساخت ترکیبات وصفی و اضافی است. نگارنده در این مقاله به عنوان نمونه، اشعاری از کلیّات شمس را مورد بررسی قرار داده و نوع استفاده ی شاعر از آیات و احادیث و بازتاب هنری آن ها را نشان داده است تا بعضی از جلوه های هنری غزل مولوی را از دیدگاه زیباشناسی برای مخاطبان آشکار کند.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications