• فهرس المقالات Mulānā Jalāl-al Din Rumī

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تطبیق جهانبینی مولانا و فلوطین
        حمیدرضا خوارزمی
        جهان بینى نگر شکلّى انسان به هستى وخویش است که پاسخگوى سؤال‌های اساسى وی نیز هست؛این پرسش‌ها شامل جهان و چگونگی پدیدآمدن آن تا جایگاه موجودات و چگونگی هست شدن آنها و به‌ویژه نگاه به انسان و جایگاه او در هستی، تا تشریح جهان بعد از مرگ و در نهایت نگاه به پایان هستی است. ف أکثر
        جهان بینى نگر شکلّى انسان به هستى وخویش است که پاسخگوى سؤال‌های اساسى وی نیز هست؛این پرسش‌ها شامل جهان و چگونگی پدیدآمدن آن تا جایگاه موجودات و چگونگی هست شدن آنها و به‌ویژه نگاه به انسان و جایگاه او در هستی، تا تشریح جهان بعد از مرگ و در نهایت نگاه به پایان هستی است. فلوطین از اندیشمندان قرن دوم میلادی و از شاگردان افلاطون، با اندیشۀ خاص خود راه جدیدی در فلسفه گشود. مولانا جلال الدین بلخی، شاعر و عارف بزرگ فارسی‌زبان قرن هفتم هجری قمری نیز با عرفان عاشقانۀ خود نگاه خاصی به هستی داشته است. پرسش اصلی که این پژوهش در پی پاسخ به آن است، چگونگی نگاه این دو اندیشمند به هستی است. برای یافتن پاسخ با توجّه به روش تطبیقی، به تحلیل تطبیقی شاخصه‌های جهان‌نگری در آثار فلوطین و مولانا پرداخته‌ایم و با بررسیوتجزیهوتحلیل،ارتباطهاوشباهت‌هایو تفاوت‌ها بین جهان‌شناسی آنان مشخص گردیده است. نتیجۀ کلام آنکه هستی‌شناسی مولانا و فلوطین به هم نزدیک است؛ با این حال تفاوت هایی هم در این مورد دیده می‌شود. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - جایگاه گرمابه در اندیشه، آثار و زندگی مولانا
        پروانه سیدالماسی پرستو سیدالماسی
        گرمابه‌های آناتولی(1) از نظر تقسیم فضا و عناصر موجود، شباهت بسیاری به حمام‌های ایرانی داشتند. مولانا با این حمام‌ها مأنوس و حمام یکی از سه عنصر موردپسند وی در زندگی بود. بنا به روایات موجود، او بیشتر اوقات در این مکان به خلوت می‌پرداخت.در آثار وی به ردپای گرمابه و فضاها أکثر
        گرمابه‌های آناتولی(1) از نظر تقسیم فضا و عناصر موجود، شباهت بسیاری به حمام‌های ایرانی داشتند. مولانا با این حمام‌ها مأنوس و حمام یکی از سه عنصر موردپسند وی در زندگی بود. بنا به روایات موجود، او بیشتر اوقات در این مکان به خلوت می‌پرداخت.در آثار وی به ردپای گرمابه و فضاهای آن (جامه‌کن، خزینه، گلخن و ...)، عناصر (نقش گرمابه، قبه، روزن حمام و...)، مشاغل مرتبط (حمامی، دلاک، تون تاب و ...) و لوازم استحمام (طاس، گل سرشوی، شانه و ...) برمی‌خوریم که همه نمایانگر توجه و علاقة خاص مولانه به حمام است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - حافظه مولانا
        مجید منصوری
        به گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، می‌توان دریافت که شمار قابل ملاحظه‌ای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. می‌توان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را أکثر
        به گواه آثار سایر بزرگان ادبیات فارسی، می‌توان دریافت که شمار قابل ملاحظه‌ای از اشعارِ کلیات شمس، متعلق به مولانا نیست. اشعاری از سلطان ولد، سنایی، عطار، خاقانی و برخی دیگر با تغییراتی، در غزلیات شمس به نام مولانا ضبط شده است. می‌توان آمیختگی شعر شاعران پس از مولانا را با غزلیات شمس، ناشی از اختلاط دستنویس‌ها دانست؛ اما درباره اشعار شاعران پیش از مولانا، نظیر سنایی و عطار و...، می‌توان گفت که بیشتر این اشعار به دست خود مولانا به غزل‌های او راه یافته است. به عبارت دیگر، مولوی با تتبع در اشعار شاعران پیش از خود، اشعاری را از حافظه در حلقه‌های صوفیان می‌خوانده و همین امر باعث گردیده که این دست اشعار از وی دانسته شود و در دیوان او هم وارد شود. در این جستار به بررسی اجمالی چند غزل از سنایی و عطار که در غزلیات شمس و به نام مولانا آمده‌اند، پرداخته‌ایم و بر اساس مقابله این اشعار مشترک، ابیاتی را تصحیح و به برخی تصحیف‌ها در اشعار مولانا اشاره کرده‌ایم. همچنین بعضی تتبعات مولانا در اشعار انوری، مجیر بیلقانی و خمسه نظامی را نیز نشان داده‌ایم. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        4 - شیوه های گوناگون دلالت پردازی آفتاب در زبان مولانا
        زهره نجفی
        زبان عرفانی مولانا، زبانی ویژه و متمایز است که بخش عمدة این تمایز ناشی از نشانه‌های زبانی وی است. دال‌هایی که با شیوه دلالت خاص خود، آنها را به مدلول مورد نظر ارتباط می‌دهد، بیانگر اندیشه و تجربة عرفانی او است. یکی از مهمترین و پرکاربردترین نشانه‌ها در زبان مولانا واژة أکثر
        زبان عرفانی مولانا، زبانی ویژه و متمایز است که بخش عمدة این تمایز ناشی از نشانه‌های زبانی وی است. دال‌هایی که با شیوه دلالت خاص خود، آنها را به مدلول مورد نظر ارتباط می‌دهد، بیانگر اندیشه و تجربة عرفانی او است. یکی از مهمترین و پرکاربردترین نشانه‌ها در زبان مولانا واژة آفتاب است که آن را به عنوان دالی برای مدلول‌های متفاوت و نیز برای ویژگی‌های مختلف یک مدلول به کار برده است. اگرچه آفتاب از نشانه‌های زبانی رایج در متون عرفانی است، شیوة کاربرد مولانا نشان می‌دهد که وی این نشانه را تحت تأثیر تجربیات عرفانی خویش به کار می‌برد و به تقلید از شاعران پیش از خود نپرداخته است. به همین سبب این واژه حوزة دلالتی وسیعی را در بر می‌گیرد و مقاصد گوناگونی را به مخاطب القا می‌کند. در این پژوهش کوشش شده است شیوه کاربرد واژه آفتاب و چگونگی معنادهی این کلیدواژه در زبان مولوی و نیز ایجاد دلالت‌های گوناگون از طریق این واژه تبیین و با این روش تفسیر دقیق پاره‌ای از ابیات وی میسر گردد. تفاصيل المقالة