• فهرس المقالات Kohgiloyeh

      • حرية الوصول المقاله

        1 - پارازیتوییدهای شفیره مگس گلرنگ Acanthiophilus helianthi (Diptera: Tephritidae) در مزارع گلرنگ کهگیلویه
        کریم سعیدی*
        گلرنگ، Carthamus tinctorius L. یک محصول دانه روغنی مهم با اهمیت رو به رشد در بسیاری از کشورها در سراسر جهان است. مگس گلرنگ Acanthiophilus helianthi Rossi (Diptera:Tephritidae) یکی از مخرب ترین آفات گیاه گلرنگ در سراسر مناطق گلرنگ کاری می باشد. مبارزه با این آفت عمدتاً ب أکثر
        گلرنگ، Carthamus tinctorius L. یک محصول دانه روغنی مهم با اهمیت رو به رشد در بسیاری از کشورها در سراسر جهان است. مگس گلرنگ Acanthiophilus helianthi Rossi (Diptera:Tephritidae) یکی از مخرب ترین آفات گیاه گلرنگ در سراسر مناطق گلرنگ کاری می باشد. مبارزه با این آفت عمدتاً با استفاده از حشره کشهای طیف وسیع انجام می شود که می تواند باعث عوارض سوئی بر سلامت انسان و اکوسیستم مزارع گلرنگ گردد. از آنجا که لازمه تکوین برنامه مدیریت تلفیقی هر آفتی داشتن آگاهی کامل از بیولوژی، اکولوژی، دینامیسم جمعیت، آستانه زیان اقتصادی، شناسایی و ارزیابی عوامل مبارزه بیولوژیک در هر اکوسیستمی است لذا در این پژوهش پارازیتوییدهای مرحله شفیرگی مگس گلرنگ طی سالهای 1388 تا 1390 شناسایی گردید و پتانسیل طبیعی آنها در کنترل آفت در نسل ها و مناطق مختلف کهگیلویه در دو سال آخر مقایسه گردید. حشرات کامل پارازیتوییدهای شفیره از پرورش آزمایشگاهی شفیره های خارج شده از درون غوزه های آلوده گلرنگ استحصال شد. درصد پارازیتیسم از نسبت تعداد پارازیتوییدها به مجموع پارازیتوییدها و مگس ها محاسبه شد. 10 گونه پارازیتویید شفیره به شرح زیر به دست آمد: Adontomerus crassipes (Boucek,1982), Microdontomenus annulatus (Masi, 1899), (Torymidae); Bracon hebetor (Say, 1836), Bracon luteator (Spinola 1808), (Braconidae); Eurytoma acroptilae (Zerova, 1986),(Eurytomidae); Pronotalia carlinarum (Szelenyi and Erdos 1951),(Eulophidae); Ormyrus orientalis (Walker, 1871), (Ormyridae); Isocolus tinctorius (Melika and Gharaei, 2006), (Cynipidae) and Colotrechnus viridis (Masi, 1921) and Pteromalus sp. (Pteromalidae). بر اساس این بررسی میزان پارازیتیسم از 13 تا 33 درصد با میانگین 1 ± 23 درصد متغیر بود. مقایسه میانگین های درصد پارازیتیسم شفیره نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد در بین مناطق و نسلهای مختلف آفت وجود ندارد. بیشترین میزان پارازیتیسم در نسل اول تمام مناطق در سال 1389 و نسل سوم در سال 1390 مشاهده شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی برخی از ویژگی های زیستی پروانه ساقه خوار کنگر (Euxoa agricola Boisduval, 1829 (Lep.: Noctuidae در استان کهگیلویه و بویراحمد
        کریم سعیدی
        پروانه ساقه خوار کنگر (Euxoa agricola (Lep.:Noctuidae مهم ترین آفت کنگر Gundelia tournefortii در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. لاروهای این حشره از برگ و سرشاخه های جوان و همچنین از درون ساقه های کنگر تغذیه نموده و ضمن ایجاد خسارت باعث ضعف عمومی و کاهش رشد گیاه أکثر
        پروانه ساقه خوار کنگر (Euxoa agricola (Lep.:Noctuidae مهم ترین آفت کنگر Gundelia tournefortii در استان کهگیلویه و بویراحمد می باشد. لاروهای این حشره از برگ و سرشاخه های جوان و همچنین از درون ساقه های کنگر تغذیه نموده و ضمن ایجاد خسارت باعث ضعف عمومی و کاهش رشد گیاه می شوند. این تحقیق طی سال های 1388 تا 1390 با هدف مطالعه مدت زمان مراحل مختلف زندگی آفت در منطقه آبخوان استان کهگیلویه و بویراحمد انجام شد. نمونه برداری در طبیعت به طور هفتگی و به صورت تصادفی در طول سال انجام شد. جهت بررسی چرخه زندگی، مراحل نابالغ این حشره از طبیعت جمع آوری و در آزمایشگاه و در شرایط (دمای 1±27 و 1±24 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10 ± 65 درصد و 16 ساعت نور در شبانه روز) در انکوباتور پرورش داده شدند. نتایج نشان داد که حشرات کامل در اواخر اردیبهشت ماه سال 1388 به تدریج در طبیعت ظاهر شده و تخم گذاری نمودند. این پروانه در استان کهگیلویه و بویر احمد دارای یک نسل در سال می باشد. در آزمایشگاه، در دماهای 27 و 24 درجه سلسیوس، دوره جنینی تخم 1/0 ± 9/2 و 1/0 ± 8/3 ، دوران لاروی 4/0 ± 1/17 و 5/0 ± 1/20 و دوران شفیرگی 5/0 ± 7/14 و2/0 ± 8/9 روز به ترتیب تعیین شد. کل مراحل زندگی این پروانه از تخم تا ظهور حشره کامل 7/0 ± 6/28 و 5/0 ± 7/32 روز به ترتیب در دماهای 27 و 24 درجه سلسیوس تعیین شد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - گردشگری و تعیین محدوده آسایش اقلیمی آن در استان کهگیلویه و بویر احمد با استفاده از شاخص دمای موثر
        حسن لشکری منوچهر فرج زاده سید احمد عبدل پور
        امروزه آب و هوا و اقلیم هر منطقهای نقش به سزایی در توسعه گردشگری آن ایفا مینماید بهطوری که احساس رضایت از هر نوع فعالیت گردشگری منوط به فراهم بودن شرایط مناسباقلیمی به هنگام بازدید خواهد بود. آسایش توریسم چه از لحاظ انتخاب زمان و مکان سفر وچه از جنبه فیزیولوژیک بدن انسا أکثر
        امروزه آب و هوا و اقلیم هر منطقهای نقش به سزایی در توسعه گردشگری آن ایفا مینماید بهطوری که احساس رضایت از هر نوع فعالیت گردشگری منوط به فراهم بودن شرایط مناسباقلیمی به هنگام بازدید خواهد بود. آسایش توریسم چه از لحاظ انتخاب زمان و مکان سفر وچه از جنبه فیزیولوژیک بدن انسان اهمیّت فراوانی دارد لذا به منظور توسعه گردشگری دراستان کهگیلویه و بویراحمد لازم است زمانها و مکانهای مناسب جهت آسایش اقلیمیگردشگری مشخص شود. که برای اینکار و تعیین محدوده آسایش اقلیمی استان از شاخصدمای مؤثر استفاده شده است و برای استفاده از این شاخص از دادههای ساعتی دما و رطوبتنسبی ایستگاههای یاسوج و گچساران برای یک دوره آماری 91 ساله) 5002 9191 (بهره -گرفته شده است. بر اساس نتایج حاصل از محاسبهها و نمودارهای شاخصهای دمای مؤثر،مشخص شد که در ایستگاه یاسوج در هیچ یک از ساعات شبانه روز ماههای ژانویه، فوریه،مارس، نوامبر و دسامبر شرایط مناسب آسایش اقلیمی وجود ندارد و در طول 1 ماه از سالساعتهای از ماههای آوریل، می، ژوئن، جولای، اوت، سپتامبر و اکتبر در مناطق آسایش وتقریباً آسایش قراردارد دارند که از این 1 ماه، 4 ماه آن را به ترتیب ماههای می، اکتبر، سپتامبرو ژوئن از لحاظ زمانی بیشترین زمان آسایش اقلیمی گردشگری را دارا میباشد. اما درایستگاه گچساران، آسایش اقلیمی برای ماههای مختلف سال به این ترتیب میباشد کهشرایط در طول 1 ماه از ماههای سال یعنی ماه ژانویه و فوریه، می، ژوئن، جولای، اوت، سپتامبرمناسب گردشگری نمیباشد و در بقیه ماهها از جمله مارس، آوریل، اکتبر، نوامبر و دسامبر درمناطق آسایش و تقریباً آسایش قرار دارند که بهترین شرایط زمانی مطلوب برای گردشگری رادارا میباشند. تفاصيل المقالة