• فهرس المقالات Groundwater vulnerability

      • حرية الوصول المقاله

        1 - ارزیابی آسیب‌پذیری آبخوان رامهرمز با تلفیق مدل دراستیک و تحلیل سلسله مراتبی
        پوریا مرادی حسن روحی کاظم رنگزن نصرالله کلانتری نازنین قنبری
        در مسائل مدیریت منابع آب زیرزمینی ارزیابی آسیب‌پذیری آبخوان‌ها به منظور حافظت از این منابع در برابر آلودگی، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راه‌کارهای مهم و اولیه برای جلوگیری از آلودگی آب‌های زیرزمینی، شناسایی مناطق آسیب‌پذیر آبخوان و استفاده از نتایج آن برای مدیر أکثر
        در مسائل مدیریت منابع آب زیرزمینی ارزیابی آسیب‌پذیری آبخوان‌ها به منظور حافظت از این منابع در برابر آلودگی، از اهمیت بالایی برخوردار است. یکی از راه‌کارهای مهم و اولیه برای جلوگیری از آلودگی آب‌های زیرزمینی، شناسایی مناطق آسیب‌پذیر آبخوان و استفاده از نتایج آن برای مدیریت کاربری اراضی است. در این تحقیق، آسیب پذیری آبخوان آبرفتی دشت رامهرمز در برابر آلودگی، به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل دراستیک ارزیابی شده است. در مدل دراستیک نقشه هفت خصوصیات هیدروژئولوژیکی مؤثر بر آلودگی آب‌های زیرزمینی (عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص آبخوان، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، منطقۀ غیراشباع و هدایت هیدرولیکی) با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی با یکدیگر ترکیب، و نقشه آسیب‌پذیری آبخوان تهیه گردید. تلفیق لایه ها با سه روش دراستیک- دراستیک، دراستیک- فرآیند سلسله مراتبی و فرآیند سلسله مراتبی- فرآیند سلسله مراتبی انجام شد. از داده‌های نیترات برای صحت سنجی مدل به‌دست‌آمده، استفاده گردید. نتایج نشان می دهد که قسمت وسیعی از دشت دارای آسیب پذیری کم تا متوسط بوده و تنها قسمت های جنوب شرق دارای آسیب پذیری زیاد می باشد. همچنین نتایج دو روش دراستیک- دراستیک، دراستیک- فرآیند سلسله مراتبی نسبت به روش فرآیند سلسله مراتبی- فرآیند سلسله مراتبی جواب‌های بهتری را در منطقه موردمطالعه داشته اند. مقادیر همبستگی میان شاخص کیو (Q) و غلظت نیترات در روش های دراستیک- دراستیک، دراستیک- فرآیند سلسله مراتبی و فرآیند سلسله مراتبی- فرآیند سلسله به ترتیب 97/0، 96/0 و 81/0 به دست آمد که تأییدی بر نتایج حاصل‌شده است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی حوزه طرقبه شاندیز استان خراسان با استفاده از تکنیک های دراستیک و سیستم اطلاعات جغرافیایی
        مهری انتظاری فاضل امیری طیبه طباطبایی
        آلودگی آب‌های زیرزمینی در حوزه طرقبه شاندیز در استان خراسان رضوی به دلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی و همچنین فعالیت های کشاورزی یک مسئله مهم است. هدف از این تحقیق تهیة نقشه آسیب پذیری آب‌های زیرزمینی در این حوزه با استفاده از مدل دراستیک و سیستم اطلاعات جغرافیایی می ب أکثر
        آلودگی آب‌های زیرزمینی در حوزه طرقبه شاندیز در استان خراسان رضوی به دلیل افزایش جمعیت، توسعه صنعتی و همچنین فعالیت های کشاورزی یک مسئله مهم است. هدف از این تحقیق تهیة نقشه آسیب پذیری آب‌های زیرزمینی در این حوزه با استفاده از مدل دراستیک و سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. داده های هفت پارامتر (سطح آب زیرزمینی، شبکه تغذیه، محیط آبخوان، جنس خاک، توپوگرافی، ناحیه غیراشباع، هدایت هیدرولیکی) مدل دراستیک جمع آوری و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به نقشه تبدیل شد. نتایج نشان داد که تغییرات شاخص دراستیک در محدودة 225-68 است. که خطر آلودگی آب‌های زیرزمینی منطقه در پنج ناحیه با آسیب‌پذیری خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد طبقه‌بندی گردید. نقشه دراستیک نشان می دهد که 15.9% در آسیب‌پذیری خیلی کم، 20.29% در آسیب‌پذیری کم، 26.33% در آسیب‌پذیری متوسط، 24.34% در آسیب‌پذیری زیاد و 13.14% در آسیب‌ پذیری خیلی زیاد قرار دارد. جریان آب رودخانه از شمال شرق منطقه سبب می شود که آب هنگام جریان به پایین‌ دست کودهای زمین‌های کشاورزی را به آب‌های زیرزمینی تخلیه و ازاین‌رو منجر به آسیب‌پذیری آب‌های زیرزمینی این منطقه شود. صحت نقشه آسیب‌ پذیری با انطباق نقشه تغییرات نیترات با نقشه شاخص دراستیک تعیین گردید. نتایج نشان داد که کلیه نقاطی که دارای یون نیترات بالا هستند در محدودة آلودگی خیلی زیاد قرارگرفته‌اند که این می تواند دقت و صحت مدل را تائید نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - Improvement in GIS-based DRASTIC model using statistical methods and analytical hierarchy process, case study: Hamedan-Bahar plain, west of Iran
        علی اکبر متکان Hamidreza Naseri Zohreh Ostadhashemi
        The assessment of groundwater vulnerability to nitrate pollution in Hamedan-Bahar plain, west of Iran, has been conducted through modifying weights of DRASTIC parameters via the use of simple statistical methods. Also the weights of parameters were assigned based on Ana أکثر
        The assessment of groundwater vulnerability to nitrate pollution in Hamedan-Bahar plain, west of Iran, has been conducted through modifying weights of DRASTIC parameters via the use of simple statistical methods. Also the weights of parameters were assigned based on Analytical Hierarchy Process (AHP) under a Geographical Information System (GIS) environment. In addition to usual ratings of DRASTIC method, the present research has also used a fuzzy method for scaling criterion maps as well as their preparations for integration. Further, Spearman's rho coefficient and Kendall's tau coefficient have been employed in order to determine suitable weight in the DRASTIC model from the correlation between nitrate concentrations and DRASTIC parameters. As a matter of fact, it was distinguished that soil media, aquifer media and depth to groundwater with the weights of 5, 4, and 3.5, respectively indicate the highest correlation with the nitrate concentrations. Thus the new equation named as DAS (D: Depth to groundwater, A: Aquifer media, S: Soil media) was substituted with DRASTIC for assessment of groundwater vulnerability in Hamedan-Bahar plain. On the basis of the weights resulted from AHP method, both the deterministic and fuzzy layers of DRASTIC are integrated with each other, separately. After determining the correlation coefficients in different models, it is found that the DAS model with deterministic rating layers has the highest correlation about 70 percent with nitrate concentrations. For preparing pollution risk map, land use was considered as an additional parameter. The correlation coefficient between nitrate concentrations and pollution risk reached to 78 percent, using this paremeter. The risk map shows that 5% of study area is completely risky while 10%, 29.95%, 26%, 21.3%, 9%, 7% of it has very high, high, high to moderate, moderate to low, low, and the least pollution risk, respectively. Only 0.75% of study area is without any pollution risk. تفاصيل المقالة