• فهرس المقالات Baroque style

      • حرية الوصول المقاله

        1 - چندلایگیِ معنا در تکاملِ تاریخیِ سبک باروک با نگاهی به پرسوناژ "پری" در غزلیات مولوی
        نرگس محمدی بدر یحیی نورالدینی اقدم
        "باروک" یکی از ژانرهای مهمّ ادبی در قرن هفدهم میلادی است که بر چندین محور و موضوع و سبکِ گوناگون اطلاق می‌شود؛ عناصر دراماتیک در سبـکِ بـاروک، نویسندگان را بر آن می‌دارند که نگاه و کارکردِ ویژه‌ای را در قبالِ رویکردِ هنریِ خویش برگزینند و آن، تأکید و توجّهِ بیش‌تر بر کش أکثر
        "باروک" یکی از ژانرهای مهمّ ادبی در قرن هفدهم میلادی است که بر چندین محور و موضوع و سبکِ گوناگون اطلاق می‌شود؛ عناصر دراماتیک در سبـکِ بـاروک، نویسندگان را بر آن می‌دارند که نگاه و کارکردِ ویژه‌ای را در قبالِ رویکردِ هنریِ خویش برگزینند و آن، تأکید و توجّهِ بیش‌تر بر کشاکشِ انسان برای یافتنِ معنای عمیق‌تر در هستی و وجود است. قواعد اصلیِ "باروک" از یکسو آمیخته با رازآلودگی و ابهام‌های گوناگون، و از سوی دیگر با نمادپردازی‌های متکثّر و چندبُعدی، نقش مهمّی در تحوّلات اشعار متافیزیکی در عصر خود برجای گذاشت و حتّی در نوعی تکاملِ محتوایی ـ تاریخی، مسیر را برای تحوّلات سایر مکاتب ادبی و فلسفی هموار کرد. مقالة حاضر با درکِ این اهمّیت، کوششی است برای بررسی خاستگاه‌های ادبی و فلسفیِ سبکِ باروک و می‌کوشد مؤلّفه‌های اصلیِ این سبک را بر "شخصیتِ پَری" در غزلیات مولانا انطباق دهد و از منظر تطبیقی، این موضوع را بررسی کند. نگارندگان در این مقاله با احصای مستنداتِ گوناگونِ شخصیتِ پری در غزلیات مولانا، وجهِ تشابهِ شش مورد از مهم‌ترین مفاهیم سبک باروک (یعنی: "بی ثباتی و ناپایداری جهان"، "ابهام و رمزآلودگی"، "عدم تقلید از گذشتگان"، "درهم‌تنیدگی مرزهای واقعیت و توهّم"، "عدم پذیرشِ قطعی و مُسلّمِ چیزها" و "تناسخ و جسمیت بخشیدن به همه اشیاء، حتی مرگ و روح") را با شخصیت "پری" مورد بررسی قرار داده‌اند. تفاصيل المقالة