پژوهش های قبلی در خصوص نوع اثر گذاری دوره تصدی حسابرس بر کیفیت سود نتایج ضد و نقیضی به همراه داشته اند. بر اساس فرضیه استقلال، برخی محققان معتقد هستند افزایش تصدی حسابرس، کیفیت سود را کاهش می دهد. بر اساس فرضیه تخصص برخی دیگر از محققان افزایش دوره تصدی حسابرس را منجر به أکثر
پژوهش های قبلی در خصوص نوع اثر گذاری دوره تصدی حسابرس بر کیفیت سود نتایج ضد و نقیضی به همراه داشته اند. بر اساس فرضیه استقلال، برخی محققان معتقد هستند افزایش تصدی حسابرس، کیفیت سود را کاهش می دهد. بر اساس فرضیه تخصص برخی دیگر از محققان افزایش دوره تصدی حسابرس را منجر به افزایش کیفیت سود می دانند. در این پژوهش برای بررسی این دو دیدگاه رقیب، از معیار عدم تقارن اطلاعاتی حسابرس و مدیر به عنوان یک متغیر تعدیل گر استفاده شده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر تصدی حسابرس بر کیفیت سود در شرایط عدم تقاران اطلاعاتی بین حسابرس و مدیر است. در این راستا از اطلاعات مالی 103 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله سال های 1388 تا 1397 استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از الگوی رگرسیون به روش داده های پانل استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر این است که تصدی حسابرس بر کیفیت سود تاثیر مثبت دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان داد که تصدی حسابرس در واحدهای تجاری که سطح بالاتری از عدم تقارن اطلاعاتی حسابرس- مدیر دارند منجر به افزایش بیشتر کیفیت سود می-شود.
تفاصيل المقالة
همزمانیقیمت، معیاری نسبی از اطلاعات خاصشرکت در مقایسه با اطلاعات بازار/صنعت است که در قیمت سهام منعکس میشود و بهدلیل ارتباط نزدیک با توسعه و رشد اقتصادی و ثبات بازار سرمایه، حوزه به نسبت جدیدی در پژوهشهای اقتصادیومالی محسوب شده و مورد توجه قرار گرفته است. در این أکثر
همزمانیقیمت، معیاری نسبی از اطلاعات خاصشرکت در مقایسه با اطلاعات بازار/صنعت است که در قیمت سهام منعکس میشود و بهدلیل ارتباط نزدیک با توسعه و رشد اقتصادی و ثبات بازار سرمایه، حوزه به نسبت جدیدی در پژوهشهای اقتصادیومالی محسوب شده و مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، تأثیر دورهتصدیحسابرس بر ارتباط بین سهامداراننهادی و همزمانیقیمتسهام بررسی شده است. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و از لحاظ هدف، کاربردی میباشد. جامعهآماری این پژوهش را تعداد شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراقبهادار تهران تشکیل میدهند که در بازهزمانی طی سالهای 1395تا1399 در بورس فعالیت داشتهاند. جهت تعیین حجمنمونه مناسب و همگنسازی جامعهآماری از روش حذفسیستماتیک استفاده شده که پس از اعمال معیارهای مربوطه، تعداد 105شرکت در بورس اوراقبهادار تهران بهعنوان نمونهآماری انتخاب شدهاند. کلیه مراحل تجزیهوتحلیل در نرمافزارهای اقتصادسنجی Eviews10 و Stata14.5 با آزمون رگرسیون انجام گرفته است. یافتههای حاصل از فرضیه اول پژوهش نشان میدهد که سهامداراننهادی بر همزمانیقیمتسهام تأثیر معناداری ندارد. یافتههای حاصل از فرضیه دوم پژوهش نشان میدهد که دورهتصدیحسابرس رابطه بین سهامداراننهادی و همزمانیقیمتسهام را تعدیل نمیکند. نتایج نشان میدهد افزایش درصد مالکیت سرمایهگذاراننهادی موجب افزایش کنترل نهادی از سوی این دسته از سرمایهگذاران در بورس اوراقبهادار میگردد و هر چقدر درصد مالکیت سرمایهگذاران نهادی در یک شرکت افزایش یابد امکان دخلوتصرف جریانات نقدی شرکت را برای مدیران محدود میکند که باعث کاهش ریسک خاص شرکت توسط مدیران شده و در نتیجه منجر به کاهش R2 و در نهایت منجر به کاهش همزمانیقیمتسهام میشود.
تفاصيل المقالة
هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ دورۀ تصدی حسابرس با کیفیت افشا است . نمونۀ این پژوهش، شامل 94 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، در طی سالهای 1384 تا 1392 است. ازلحاظ نظری، دورۀ تصدی ازطریق تأثیر بر کیفیت و استقلال حسابرسی میتواند بر کیفیت افشای اطلاعات تأثیر بگذارد أکثر
هدف از این پژوهش، بررسی رابطۀ دورۀ تصدی حسابرس با کیفیت افشا است . نمونۀ این پژوهش، شامل 94 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار، در طی سالهای 1384 تا 1392 است. ازلحاظ نظری، دورۀ تصدی ازطریق تأثیر بر کیفیت و استقلال حسابرسی میتواند بر کیفیت افشای اطلاعات تأثیر بگذارد. برای سنجش متغیر کیفیت افشا از امتیازهای متعلق به هر شرکت استفاده میشود. این امتیازها ازسوی سازمان بورس اوراق بهادار تهران و ازطریق اطلاعیۀ کیفیت افشا و اطلاعرسانی مناسب استخراج شده است. از این رو، هدف ما در این پژوهش، بررسی رابطۀ بین دورۀ تصدی حسابرس و کیفیت افشا با بهرهگیری از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه و تفکیک دورۀ تصدی حسابرس به دو دورۀ کوتاهمدت و بلندمدت است. نتایج پژوهش، بر وجود یک رابطۀ مثبت و معنادار بین دورۀ تصدی حسابرسی و کیفیت افشا دلالت دارد. به عبارت دیگر، با افزایش دورۀ تصدی حسابرس، کیفیت افشای اطلاعات افزایش مییابد.
تفاصيل المقالة
در ایران طبق دستورالعمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار مصوب سال 1386، موسسات حسابرسی مجاز نیستند پس از گذشت چهار سال متوالی، مجددا سمت حسابرس مستقل و بازرس قانونی اشخاص حقوقی مشمول دستورالعمل را بپذیرند. هدف از تدوین این دستورالعمل ارتقای استقلال حسابرس أکثر
در ایران طبق دستورالعمل موسسات حسابرسی معتمد سازمان بورس و اوراق بهادار مصوب سال 1386، موسسات حسابرسی مجاز نیستند پس از گذشت چهار سال متوالی، مجددا سمت حسابرس مستقل و بازرس قانونی اشخاص حقوقی مشمول دستورالعمل را بپذیرند. هدف از تدوین این دستورالعمل ارتقای استقلال حسابرسان بیان شده، زیرا تدوینگران آن بر این عقیدهاند که در مدت تصدی طولانی مدت حسابرس، از استقلال وی کاسته میشود. این امر توجه پژوهشگر را به موضوع مدت تصدی حسابرس و اثر آن بر شاخص محافظهکاری جلب نمود که آیا مدت تصدی طولانی مدت باعث افزایش محافظهکاری میگردد و یا از آن میکاهد. همچنین اثر نوع حسابرس( سازمان حسابرسی در مقابل سایر موسسات) نیز بر شاخص محافظهکاری مورد آزمون قرار گرفت. در این پژوهش برای محاسبه شاخص محافظهکاری از مدل گیولی و هاین(2000) استفاده شده است. قلمرو زمانی پژوهش شامل یک بازه هشت ساله از سال 1382 تا سال 1389 میباشد و قلمرو مکانی پژوهش شامل شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. نتایج پژوهش حاکی از ارتباطی مثبت و معنیدار بین مدت تصدی حسابرس و شاخص محافظهکاری است، به همین جهت از نظر پژوهشگر، تعویض اجباری حسابرسان کمکی به افزایش شاخص محافظهکاری نمینماید و شاید ضرورت بازنگری در دستورالعمل احساس میشود. بهعنوان نتیجه دیگر پژوهش، ارتباط معنیداری بین نوع حسابرس و شاخص محافظهکاری مشاهده نگردید. به این معنی که تفاوت معنیداری در شاخص محافظهکاری در شرکتهایی که توسط سازمان حسابرسی، حسابرسی شدهاند و شرکتهایی که توسط سایر موسسات، حسابرسی شدهاند وجود ندارد
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications