• فهرس المقالات Aesthetic value

      • حرية الوصول المقاله

        1 - شناسایی معیارهای اقتصادی و فرهنگی موثر بر ارزش‌های زیبایی‌شناختی با استفاده از روش دلفی و پرسشنامه مردمی در شهرستان گرگان
        سمیه امیریان مرجان محمدزاده سید حامد میرکریمی سپیده سعیدی
        ارزش های زیبایی شناختی سیمای سرزمین یکی از خدمات اکوسیستم است که مزایای اجتماعی و اقتصادی بسیاری برای جامعه و افراد ساکن در آن دارد. از این رو شناسایی عوامل اقتصادی و فرهنگی موثر بر ارزش‌های زیبایی‌شناختی از دیدگاه متخصصان و ذی نفعان به منظور ارزیابی و ارزش گذاری کی أکثر
        ارزش های زیبایی شناختی سیمای سرزمین یکی از خدمات اکوسیستم است که مزایای اجتماعی و اقتصادی بسیاری برای جامعه و افراد ساکن در آن دارد. از این رو شناسایی عوامل اقتصادی و فرهنگی موثر بر ارزش‌های زیبایی‌شناختی از دیدگاه متخصصان و ذی نفعان به منظور ارزیابی و ارزش گذاری کیفیت زیبایی شناختی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هدف مقاله حاضر شناسایی معیارهای اقتصادی و فرهنگی موثر بر ارزش‌های زیبایی‌شناختی از نظر متخصصان و بررسی نقش آنها از نظر مردم ساکن در پنج دهستان شهرستان گرگان است. به منظور شناسایی این معیارها از روش دلفی استفاده شد و با استفاده از پرسشنامه مردمی نقش این عوامل بر افزایش کیفیت زیبایی‌شناختی منطقه مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به نتایج حاصل از روش دلفی، 9 عامل میراث فرهنگی و تاریخی، تعداد بازدیدکننده از مناطق طبیعی، وجود مناطق گردشگری انسان‌ساخت، سطح نگرش و دانش مردم نسبت به حفاظت از محیط زیست، زیرساخت‌ها و خدمات رفاهی، کیفیت محیطی، طراحی شهری، ایمنی و امنیت به عنوان مهم‌ترین عوامل اقتصادی و فرهنگی تاثیرگذار بر ارزش‌های زیبایی‌شناختی شهرستان گرگان شناخته شدند. نتایج بررسی عوامل اقتصادی و فرهنگی منتخب در پرسشنامه مردمی نشان داد از نظر مردم با توجه به معیارهای مورد نظر، مطلوبیت دهستان های مورد بررسی به ترتیب از دهستان استرآباد جنوبی، روشن آباد، قرق، استرآباد شمالی تا انجیرآب رو به کاهش است. نتایج پژهش نشان داد در نظر گرفتن دیدگاه ذی نفعان در کنار نظر متخصصان برای تعیین معیارهای اقتصادی و فرهنگی می تواند ساکنین و مدیران را برای حفاظت بهتر از ارزش‌های زیبایی‌شناختی منطقه ترغیب ‌نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - مقایسه روش‌های مختلف تجربی، ریاضی و هوشمند در ارزیابی کیفیت زیبایی شناختی منظر شهری (مطالعه موردی: شهر گرگان)
        سپیده سعیدی سید حامد میرکریمی مرجان محمد زاده عبدالرسول سلمان ماهینی
        در عصر حاضر، افزایش مداخلات انسانی موجب ایجاد آشفتگی در الگوهای منظر و تنزل کیفیت منظر شده است. از این رو شناسایی مناطق باارزش و برنامه ریزی صحیح و طراحی مناسب به منظور حفاظت و ارتقا ارزش های زیبایی شناختی و سرمایه های منظر امری ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد أکثر
        در عصر حاضر، افزایش مداخلات انسانی موجب ایجاد آشفتگی در الگوهای منظر و تنزل کیفیت منظر شده است. از این رو شناسایی مناطق باارزش و برنامه ریزی صحیح و طراحی مناسب به منظور حفاظت و ارتقا ارزش های زیبایی شناختی و سرمایه های منظر امری ضروری و اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. هدف از این پژوهش، بررسی عملکرد روش های مختلف تجربی (ارزیابی چندمعیاره به روش ترکیب خطی وزن دار)، ریاضی (رگرسیون لجستیک) و هوشمند (شبکه عصبی) در برآورد تناسب ارزش زیبایی شناختی شهر گرگان می باشد. پس از مطالعه های نظری و تعیین معیارهای تاثیرگذار، نقشه سازی و استانداردسازی معیارها صورت گرفت و در نهایت نقشه تناسب ارزش زیبایی شناختی بر اساس روش های ترکیب خطی وزن دار، شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک تهیه شد. به منظور ارزیابی عملکرد روش های مختلف و انتخاب روش بهینه از نقاط کنترل زمینی و روش اعتبارسنجی ROC استفاده شد. نتایج نشان داد در نقشه حاصل از روش ترکیب خطی وزن دار بخش زیادی از داده ها در نتیجه ترکیب خطی لایه ها و وزن دهی از بین رفته است، اما روش شبکه عصبی با عملکرد هوشمندانه و قابلیت ترکیب و تحلیل غیرخطی نسبت به روش ترکیب خطی وزن دار و همچنین انجام تحلیل های رفت و برگشتی در مقایسه با روش رگرسیون لجستیک، ارزش منطقه مورد مطالعه را بهتر تفکیک می کند. با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت، زمانی که نسبت به منطقه مورد مطالعه شناخت کمی وجود دارد و امکان انجام بررسی های میدانی برای ثبت نقاط دید باارزش وجود ندارد، انجام روش ترکیب خطی وزن دار می تواند راهگشا باشد. اما در صورتی که امکان بررسی های میدانی برای تهیه نقشه نمونه های تعلیمی واقعی به عنوان متغیر وابسته فراهم باشد، به کمک روش شبکه عصبی و رگرسیون لجستیک می توان به نتایج دقیق تری دست یافت و در این بین روش هوشمند شبکه عصبی قابلیت بالاتری در تفکیک ارزش های سیمای محیط دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        3 - جایگاه ابژه‌ی زیباشناختی در نقد هنر از نظر مونرو بیردزلی
        مهدیه السادات سجادیان مریم بختیاریان
        در هنر معاصر، تشخیص ابژه‌ی زیباشناختی از ابژه‌ی غیرزیباشناختی، سخت و گاهی غیرممکن می‌شود. مونرو سی بیردزلی تلاش دارد با تعریف ابژه­ی زیباشناختی بر این مشکل فائق آید. او تمام آثار هنری و ادبی را ابژه‌ی زیباشناختی محسوب می‌کند که برای تمییز آن‌ها کافی است منتقد از وقوع تج أکثر
        در هنر معاصر، تشخیص ابژه‌ی زیباشناختی از ابژه‌ی غیرزیباشناختی، سخت و گاهی غیرممکن می‌شود. مونرو سی بیردزلی تلاش دارد با تعریف ابژه­ی زیباشناختی بر این مشکل فائق آید. او تمام آثار هنری و ادبی را ابژه‌ی زیباشناختی محسوب می‌کند که برای تمییز آن‌ها کافی است منتقد از وقوع تجربه زیباشناختی مطمئن شود. ایجاد تجربه‌ی زیباشناختی، کارکرد هنر است که با وجود وحدت، ترکیب و شدت در اثر هنری ایجاد می­شود. بیردزلی، منتقد هنری می­تواند دیدگاه عین­باورانه و یا امپرسیونیستی داشته باشد، اما در هر حال، ارزش هنری، موضوع شناخت ابژه‌ی هنری است و آگاهی از آن برای منتقد شرط لازم است. هدف این نوشتار، بررسی معیارهای تشخیص ابژه‌ی زیباشناختی در نظریه زیباشناسی و نقد هنر بیردزلی است که می­تواند ما را به اتخاذ رویکردی خاص در نقد هنر رهنمون کند. در این تحقیق، داده­ها از طریق مطالعه کتابخانه­ای و جست‌وجوی اینترنتی جمع­آوری شده مطالعه و بررسی می­شوند تا پس از تجزیه و تحلیل برای پی­بردن به نقاط ضعف و قوت تعریف بیردزلی از ابژه­ی زیباشناختی و کارآیی آن در نقد هنر استفاده شوند. تفاصيل المقالة