• فهرس المقالات واژه‌سازی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - ترکیب و واژه سازی در زبان ترکی آذربایجان بر اساس انگارۀ نظری سامعی
        مروارید جزائی محمدرضا اروجی بهزاد رهبر سکینه جعفری
        این پژوهش در تلاش برای بررسی روش های طبیعی واژه سازی در زبان ترکی آذربایجان است و با رویکردی علمی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته است و در این راستا از رویکردهای آوایی، نحوی و معناشناختی حاکم بر این فرایند نیز غافل نبوده است. سامعی (2016) پژوهشی در مورد فرایند ترکیب أکثر
        این پژوهش در تلاش برای بررسی روش های طبیعی واژه سازی در زبان ترکی آذربایجان است و با رویکردی علمی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته است و در این راستا از رویکردهای آوایی، نحوی و معناشناختی حاکم بر این فرایند نیز غافل نبوده است. سامعی (2016) پژوهشی در مورد فرایند ترکیب و واژه سازی در زبان فارسی انجام داده است، که این انگاره، منبع الهام این پژوهش بر روی زبان ترکی آذربایجان بوده است. البته پژوهشگران، آثار علمی فراوانی در مورد ساختِ واژه و فرایند واژه سازی در زبان های فارسی و انگلیسی ارائه داده اند؛ اما به نظر می رسد که نظر سامعی (2016) و کاربرد متغیرهای'x'و'y'از طرف ایشان قابل پیاده‌ سازی بر روی زبان های دیگر از جمله زبان ترکی است. فقدان چنین پژوهشی را در زبان ترکی به وضوح می توان احساس کرد. پژوهش حاضر با بهره گیری از نظریۀ سامعی (2016) بر آن است که بتواند تحقیق مشابهی را در مورد زبان ترکی آذربایجان انجام داده و چگونگی فرایند ترکیب و واژه سازی زبان ترکی را بر اساس انگارۀ نظری سامعی تبیین نماید. الگوهای مختلفی معرفی شده اند که نکتۀ اصلی مورد توجه در طراحی این الگوها، قابلیت پیاده سازی آن‌ها در ترکیب ها و مدخل های واژگانی زبان ترکی آذربایجان بوده است؛ در برخی از آن‌ها متغیر'x'پیش تر قرار گرفته و در برخی دیگر متغیر 'y'، و این تقدّم و تأخّر در قرارگیری متغیرها با درنظر گرفتن ساختارهای واژگانی زبان ترکی بوده است. این پژوهش، واژه ها و ترکیب های مختلف را مورد واکاوی قرار داده و درست همانند اثر سامعی، آن‌ها را با زنجیرۀ نحوی متناظرشان مقایسه کرده است. نتیجۀ تحقیق توانسته فرایند واژه سازی زبان ترکی را با نشان‌دادن متغیرهای واژه ساز در زبان ترکی معرفی نماید. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - نقش بازتحلیل در تغییرات صرفی زبان فارسی
        مهرداد نغزگوی کهن
        زبان‌شناسان بازتحلیل را در مقام یکی از ساز و کارهای مهم تغییر زبانی طبقه‌بندی کرده‌اند. بازتحلیل می‌تواند موجب تغییرات صرفی و نحوی شود. در بعضی از تغییرات صرفی، سخنگویان ساختار تاریخی و اولیة کلمه یا کلماتی را نادیده می‌گیرند و برای آنها ساختار ثانویه و کاملاً متفاوتی ق أکثر
        زبان‌شناسان بازتحلیل را در مقام یکی از ساز و کارهای مهم تغییر زبانی طبقه‌بندی کرده‌اند. بازتحلیل می‌تواند موجب تغییرات صرفی و نحوی شود. در بعضی از تغییرات صرفی، سخنگویان ساختار تاریخی و اولیة کلمه یا کلماتی را نادیده می‌گیرند و برای آنها ساختار ثانویه و کاملاً متفاوتی قائل می‌شوند و از این راه ، کلمات یا تک واژهای جدیدی پا به عرصة وجود می‌گذارد. این بازتحلیل و تلقّیِ ثانویه، بیشتر حاصل ناآگاهی، کم‌سوادی و یا بی‌دقتی است. به طور معمول، در دستور سنتی، ساخت‌های حاصل از بازتحلیل را غلط مشهور، اشتقاق عامیانه و صورت جعلی می‌نامند. ولی شواهد مربوط به زبان فارسی و زبان‌های دیگر بیانگر آن است که بسیاری از ساخت‌های بازتحلیل شده، استعمال عام می‌یابند و به‌اصطلاح در زبان جا می‌‌افتند. ما در این تحقیق به بررسی نقش بازتحلیل در تغییرات صرفی زبان فارسی نو خواهیم پرداخت و با شواهد عینی که بیشتر از کتاب‌ها و مقالات دارای ماهیت تجویزی و ریشه‌شناختی استخراج کرده‌ایم، نشان خواهیم داد که در این زبان، بسیاری از تغییرات صرفی در نتیجة عملکرد بازتحلیل به وجود آمده است. منظور ما از فارسی نو، فارسی دورة اسلامی تاکنون است. تفاصيل المقالة