• فهرس المقالات هم‌معنایی

      • حرية الوصول المقاله

        1 - نقش هم‌معنایی در شکل‌گیری ناهمسانی‌های واژگان برابرنهاده در ترجمه‌های فارسی قرآن ‏ ‏(موردکاوی: سوره‌های شمس و بلد در دوازده ترجمۀ معاصر
        مصطفی کمالجو مهدی شاهرخ
        قرآن کریم کتابی برای هدایت بشر به زبان عربی است که فهم آن برای کسانی که عرب‌زبان نیستند تنها از طریق ترجمه میسّر است. با این‌که هیچ‌کدام از ترجمه‌های قرآن با اصل عربی آن برابری نمی‌کند و تنها ابزاری برای درک بهتر قرآن است، امّا از آن‌جا که زبان عربی از جمله کامل‌ترین زب أکثر
        قرآن کریم کتابی برای هدایت بشر به زبان عربی است که فهم آن برای کسانی که عرب‌زبان نیستند تنها از طریق ترجمه میسّر است. با این‌که هیچ‌کدام از ترجمه‌های قرآن با اصل عربی آن برابری نمی‌کند و تنها ابزاری برای درک بهتر قرآن است، امّا از آن‌جا که زبان عربی از جمله کامل‌ترین زبان‌ها و شامل دقایق فراوانی است، لذا ترجمۀ قرآن امری خطیر و پیچیده است که اگر مترجم در ظرایف‌های قرآن دقت لازم را نداشته باشد، ترجمۀ او ترجمه‌ای نارسا خواهد بود. این پژوهش درصدد آن است با تکیه بر شیوۀ وصفی تحلیلی، به بررسی نقش و تأثیر ترادف/هم‌معنایی در بروز ناهمسانی‌ها و نسبت آن‌ها در دوازده ترجمه قرآنی بپردازد، که به‌این‌منظور، ترجمۀ دو سورۀ کوتاه شمس و بلد را میان ترجمه‌های معاصر: انصاریان، آیتی، بهرام‌پور، خرم‌دل، خرمشاهی، صادقی‌تهرانی، فولادوند، قرائتی، مجتبوی، معزی، مکارم‌شیرازی، و الهی‌قمشه‌ای بررسی و مقایسه می‌کند. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که نسبت شباهت‌ها با تفاوت‌ها در معادل‌یابی واژگان فارسی این ترجمه‌ها تفاوت معناداری دارد، به‌طوری‌که درصد تفاوت‌ها بسیار بالاتر از شباهت‌هاست. بالاترین نسبت تفاوت‌ها میان خرم‌دل و معزی و کمترین تفاوت‌ها بین فولادوند و صادقی‌تهرانی است که شاید به‌ترتیب نشان‌ از کمترین و بالاترین تأثیر و تأثر میان این مترجمان قرآنی داشته باشد و البته تنها ابزار آن‌ها در این ناهمسانی‌سازی‌ها، پدیدۀ ترادف/هم‌معنایی در زبان فارسی است. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - بررسی عوامل تطبیقی انسجام نحوی و واژگانی انشاهای دانش‌آموزان سال سوم و پنجم ابتدایی شهرستان شهریار به منظور ارائه راهکارهای آموزشی مناسب
        فرزانه فرضی فاطمه متقی پور مریم طاهر زاده
        پژوهش حاضر، با اتخاذ رویکرد هلیدی (1976) به" بررسی تطبیقی عوامل انسجام نحوی و واژگانی انشاهای دانش آموزان سال سوم و پنجم ابتدایی" می پردازد. این پژوهش، مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. سؤال های پژوهش: " الف- رشد کدام یک از ابزارهای نحوی باعث می شود که انشاهای دانش آموزا أکثر
        پژوهش حاضر، با اتخاذ رویکرد هلیدی (1976) به" بررسی تطبیقی عوامل انسجام نحوی و واژگانی انشاهای دانش آموزان سال سوم و پنجم ابتدایی" می پردازد. این پژوهش، مبتنی بر روش توصیفی- تحلیلی است. سؤال های پژوهش: " الف- رشد کدام یک از ابزارهای نحوی باعث می شود که انشاهای دانش آموزان پایۀ پنجم نسبت به دانش آموزان پایۀ سوم از انسجام بیشتری برخوردار باشد؟ ب- چرا به لحاظ واژگانی، دانش آموزان پایۀ پنجم در قیاس با دانش آموزان پایۀ سوم انشاهای منسجم تری می نویسند؟" می باشند و فرضیات این پژوهش عبارتند از: "الف-داشتن ابزارهای نحوی بیشتر مانند ارجاع، حذف و ربط باعث انسجام بیشتر انشاهای دانش آموزان پایۀ پنجم نسبت به دانش آموزان پایۀ سوم می باشد. ب- به نظر می رسد افزایش ذخیره واژگانی و رشد فرایند صرفی مانند: تکرار، باهم آیی و هم معنایی باعث منسجم تر شدن انشاهای دانش آموزان پایۀ پنجم نسبت به دانش آموزان پایۀ سوم است". هدف از این پژوهش تعیین پیشرفت نگارش دانش آموزان پایۀ پنجم نسبت به دانش آموزان پایۀ سوم است. جامعه آماری این پژوهش: شامل دو دسته از انشاهای دانش آموزان پایه های سوم و پنجم ابتدایی است. در این پژوهش داده های به دست آمده از انشاهای دانش آموزان دو پایه، مورد بررسی کیفی قرار خواهند گرفت، به این ترتیب که تک تک جملات این انشاها از نظر نحوی و واژگانی بررسی می شوند. با توجه به داده های به دست آمده معلوم شد که دانش آموزان پایۀ پنجم نسبت به دانش آموزان پایۀ سوم از عوامل نحوی و واژگانی بیشتری استفاده کرده اند و این نتیجه به دست آمد که افزایش ذخیره واژگانی و قواعد نحوی دانش آموزان پایۀ پنجم نسبت به دانش آموزان پایۀ سوم باعث شده است که دانش آموزان پایۀ پنجم انشاهای منسجم تری نسبت به دانش آموزان پایۀ سوم بنویسند. تفاصيل المقالة