فقر مسئلهای که طی سالیان طولانی وجود داشته و مبارزه با آن همچنان یکی از اهداف بسیار مهم سیاستگذاران اقتصادی کشورهای جهان است. مقوله شناسایی ارتباط بین توسعه بازارهای مالی و کاهش فقر یکی از مباحثی است که در دهههای اخیر مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است این مسئله ز أکثر
فقر مسئلهای که طی سالیان طولانی وجود داشته و مبارزه با آن همچنان یکی از اهداف بسیار مهم سیاستگذاران اقتصادی کشورهای جهان است. مقوله شناسایی ارتباط بین توسعه بازارهای مالی و کاهش فقر یکی از مباحثی است که در دهههای اخیر مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفته است این مسئله زمانی بیشتر مطرح شد که تجربه برخی از کشورهای صنعتی نشان داد بازارهای مالی از جمله بازار سهام که به عنوان یک رکن مهم و حیاتی در اقتصاد هر کشور میتواند بر نرخ فقردر کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته موثر باشد به طوری که نقدشوندگی بازار سهام دارای نقش کلیدی در تجهیز و هدایت وجوه موجود در اقتصاد به سمت بخشهای تولیدی و صنعتی و به تبع آن بهبود رشد اقتصادی و تغییر نرخ فقردارد. نقدشوندگی بازارهای سهام میتواند با کاهش ریسک نقدشوندگی سهام، تسهیل مبادلات، کاهش هزینه مبادلات، شفافسازی اطلاعات و کاهش هزینه جمعآوری اطلاعات و از همه مهمتر کاهش ریسک نقدشوندگی سهام بر میزان انباشت پساندازهای کوچک و بزرگ، جمعآوری نقدینگیهای سرگردان، تبدیل این پساندازهای به سرمایهگذاری در پروژههای سود آور و افزایش رشد اقتصادی بر نرخ فقر در جوامع در حال توسعه و توسعه یافته تاثیرگذار باشد. حال آنکه در کشورهای توسعه یافته نقدشوندگی سهام که خود عامل بسیار مهمی برای توسعه بازار سهام این کشورها و دستیابی به رشد اقتصادی بالا بوده فقر در این جوامع نه تنها از بین نرفته بلکه حتی گاهی تشدید یافته است. لذا با با علم به این مساله مهم این تحقیق به بررسی تاثیر نقدشوندگی بازار سهام (با استفاده از دو شاخص نسبت سرعت گردش سهام و حجم معاملات به تولید ناخالص داخلی) بر نرخ فقر (با استفاده از دو شاخص فقر نسبی و فقر مطلق) برای منتخبی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با استفاده از دادههای پانلی طی سالهای 2018-2000. نتایج حاصل از هر دو روش FMOLS و DOLS میپردازد. نشان میدهد ضمن آنکه نقدینگی بازار سهام ارتباط معناداری با نرخ فقر چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعه یافته دارد اما با افزایش نقدشوندگی بازار سهام نرخ فقر در سطح جوامع پیشرفته صنعتی افزایش مییابد حال آنکه با افزایش نقدشوندگی بازار سهام نرخ فقر در سطح جوامع در حال توسعه کاهش مییابد.
تفاصيل المقالة
تحقیقات پژوهشگران پیشین نشان میدهد که وجود مکانیزمهای نظام راهبری شرکتی مناسب، کمیت و کیفیت اطلاعات افشا شده توسط شرکت را افزایش داده و در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش می دهد. در نتیجه زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی کاهش پیدا می کند، نقدشوندگی بازار افزایش می یابد. ب أکثر
تحقیقات پژوهشگران پیشین نشان میدهد که وجود مکانیزمهای نظام راهبری شرکتی مناسب، کمیت و کیفیت اطلاعات افشا شده توسط شرکت را افزایش داده و در نتیجه عدم تقارن اطلاعاتی را کاهش می دهد. در نتیجه زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی کاهش پیدا می کند، نقدشوندگی بازار افزایش می یابد. براین اساس، هدف این پژوهش، بررسی تاثیر قدرت حاکمیت شرکتی بر نقدشوندگی بازار سهام در شرکتهای پذیرفته شده در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. بدین منظور، نمونهای مشتمل بر 120 شرکت طی سالهای 1390 الی 1396 به روش نمونهگیرى حذف سیستماتیک انتخاب گردید. روش تحقیق کتابخانهای و همبستگی میباشد. به پیروی از الجیفی و همکاران(2017) برای اندازه گیری قدرت حاکمیت شرکتی از 8 ویژگی حاکمیت شرکتی و برای اندازه گیری نقدشوندگی سهام از سه شاخص متفاوت(شامل معیارهای آمیهود، حجم معامله و شکاف قیمتی) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیهها به کمک رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته (EGLS) و با رویکرد دادههای تابلویی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان میدهد که بین قدرت حاکمیت شرکتی و نقدشوندگی بازار سهام بر اساس معیارهای سه گانه آمیهود، حجم معامله و شکاف قیمتی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
تفاصيل المقالة
تئوری مالی رفتاری نشان میدهد که تغییرات قیمت اوراق بهادار، هیچ دلیل بنیادی نداشته و تمایلات رفتاری سرمایهگذاران، نقش مهمی در تعیین قیمتها ایفا میکند. در مطالعات اخیر، منطقی بودن سرمایهگذاران به طور جدی به چالش کشیده شده و نتایج مطالعات حاکی از آن است که قیمتها بی أکثر
تئوری مالی رفتاری نشان میدهد که تغییرات قیمت اوراق بهادار، هیچ دلیل بنیادی نداشته و تمایلات رفتاری سرمایهگذاران، نقش مهمی در تعیین قیمتها ایفا میکند. در مطالعات اخیر، منطقی بودن سرمایهگذاران به طور جدی به چالش کشیده شده و نتایج مطالعات حاکی از آن است که قیمتها بیشتر توسط نگرشها و فاکتورهای روانی تعیین میشوند تا متغیرهای بنیادی، به همین دلیل مطالعه روانشناسی بازار سهام اهمیت بیشتری پیدا کرده است. از این رو هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تمایلات رفتاری سرمایه گذاران بر نقدشوندگی بازار سهام در بازار سرمایه کشورهای منتخب اسلامی است. نمونه آماری متشکل از بازار سرمایه 14 کشور منتخب اسلامی طی دوره زمانی 2008 تا 2020 است. جهت برآورد مدل پژوهش از روش رگرسیون کوانتایل با استفاده از نرم افزار Eviews 9.0 استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که تمایلات رفتاری سرمایه گذاران بر نقدشوندگی بازار سهام تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین از بین متغیرهای کلان اقتصادی، نرخ رشد حجم پول و نرخ رشد تولیدات صنعتی تأثیر مثبت و معناداری بر نقدشوندگی بازار سهام دارند و نرخ تورم تأثیر منفی بر نقدشوندگی بازار سهام دارد. بر اساس نتایج تمایلات رفتاری سرمایه گذاران حجم معاملات و نقدشوندگی بازار سهام را افزایش می دهد. در واقع نتایج پژوهش این استدلال را تقویت می کند که تمایلات رفتاری سرمایه گذاران می تواند منشأ تغییرات نقدشوندگی باشد.
تفاصيل المقالة
پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان معیاری برای عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. در این پژوهش، تأثیر متغیرهای ریسک نقدشوندگی سهام، ریسک نقدشوندگی بازار، نقدشوندگی بازار، تعداد دفعات معاملات سهام و حجم ری أکثر
پژوهش حاضر به بررسی عوامل موثر بر شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام به عنوان معیاری برای عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد. در این پژوهش، تأثیر متغیرهای ریسک نقدشوندگی سهام، ریسک نقدشوندگی بازار، نقدشوندگی بازار، تعداد دفعات معاملات سهام و حجم ریالی معاملات سهام بر روی شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، پنج فرضیه تدوینشده و جهت آزمون این فرضیه ها، نمونه ای متشکل از 107 شرکت ( 642 سال- شرکت) از بین شرکت های پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386 الی 1391 انتخاب گردید و برای آزمون آنها از روش داده های ترکیبی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می‎دهد فرضیههای اول و دوم پژوهش پذیرفته میشوند؛ بدین صورت که حجم معاملات سهام و تعداد دفعات معاملات سهام ارتباط معنیداری با شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام دارند ولی ارتباطی بین متغیرهای ریسک نقدشوندگی سهام، نقدشوندگی بازار و ریسک نقدشوندگی بازار با شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام یافت نشد.
تفاصيل المقالة
یکی از معیارهای اساسی برای تصمیم گیری در بورس، بازده سهام می باشد. بازده سهام خود به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی است و بیشتر سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه در تجزیه و تحلیل مالی و پیش بینی ها از آن استفاده می نمایند. مطالعات زیادی در مورد رابطه بین ریسک و بازده انجام شد أکثر
یکی از معیارهای اساسی برای تصمیم گیری در بورس، بازده سهام می باشد. بازده سهام خود به تنهایی دارای محتوای اطلاعاتی است و بیشتر سرمایه گذاران بالفعل و بالقوه در تجزیه و تحلیل مالی و پیش بینی ها از آن استفاده می نمایند. مطالعات زیادی در مورد رابطه بین ریسک و بازده انجام شده است. در این میان مدل سه عاملی فاما و فرنچ در زمره مهم ترین مدل های ارائه شده قرار دارد. در پژوهش حاضر به بررسی مدل سه عاملی فاما و فرنچ بعلاوه معیار ریسک نقدشوندگی بازار پاستور و استامبا (2003) و مقایسه آن با مدل سه عاملی فاما و فرنچ می پردازیم. بر خلاف عمده مطالعات گذشته، در مدل چهار عاملی بتای بازار متغیر و عاملی از اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار است. داده های سری زمانی به صورت ماهانه برای سالهای 1380 تا 1389 از شرکتهای نمونه بازار بورس و اوراق بهادار تهران جمع آوری شده و توسط نرم افزار Eviews به روش داده های ترکیبی (تابلویی) مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از معنی داری اثرات مازاد بازده بازار، اندازه شرکت و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار و عدم معنی داری عامل نقدشوندگی بازار است. بتای بازار نیز تنها تابعی از متغیر اندازه می باشد. همچنین نتایج نشان می دهد عامل نقدشوندگی بازار پاستور و استامبا و بکارگیری بتای بازار متغیر سبب افزایش قدرت تبیین مدل سه عاملی فاما و فرنچ می شود.
تفاصيل المقالة
عدم قطعیت میتواند پیامدهای عمیقی هم بر شرکتها و هم برای افرادی که امیدوارند تصمیمگیری بهینه به نفع خود بگیرند، داشته باشد. عوامل اقتصادی در بازارهای مالی عموماً از عدم اطمینان در حوزه سیاسی، اقتصادی و محیطی نگران هستند. هنگامی که انتظارات قبلی در پی افزایش احتمال نتا أکثر
عدم قطعیت میتواند پیامدهای عمیقی هم بر شرکتها و هم برای افرادی که امیدوارند تصمیمگیری بهینه به نفع خود بگیرند، داشته باشد. عوامل اقتصادی در بازارهای مالی عموماً از عدم اطمینان در حوزه سیاسی، اقتصادی و محیطی نگران هستند. هنگامی که انتظارات قبلی در پی افزایش احتمال نتایج نامطمئن به خطر میافتد، نمایندگان باید منتظر بمانند تا امواج عدم اطمینان از بین بروند تا تصمیمات مالی درستی اتخاذ کنند. در این پژوهش به تحلیل ارتباط شوک نااطمینانی اقتصادی و عدم نقدشوندگی بازار سهام با استفاده از مدل خودرگرسیون برداری ساختاری متغیر با زمان TVSVAR طی سالهای 1399:4-1387:3 پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اثر گذاری شوک نااطمینانی اقتصادی بر عدم نقدشوندگی در بیشتر دورهها و سالهای مورد بررسی مثبت و افزایشی بود اثرگذاری شوک رشد حجم نقدینگی بر عدم نقدشوندگی در اکثر دورهها و سالها اثری کاهشی داشته است. اثرگذاری شوک تورم بر عدم نقدشوندگی در تمام دوره و سالهای مورد بررسی افزایش بوده ولی در سالهای 1395 و 1399 در دوره پایانی اثری کاهشی داشته است.
تفاصيل المقالة
سند
Sanad is a platform for managing Azad University publications