• فهرس المقالات نقد ایزدبانو

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تحلیل ساختاری دروج در آیین مزدیسنا و اسطوره‌های پیشاآریایی
        حجت اله اسماعیل‌نیا گنجی حسن شامیان محمدعلی نوری
        دروج (دروغ) در نظر ایرانیان قبل از اسلام، بسیار ناپسند و زشت بوده است تا جایی‌که آن را یکی از دستیاران اهریمن می‌پنداشته و گاهی نیز دروج را خود اهریمن و دیو تصوّر می‌کرده‌اند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به ریشه‌یابی واژة دروج در زبان اوستایی می‌پردازد و با ژرف‌کاو أکثر
        دروج (دروغ) در نظر ایرانیان قبل از اسلام، بسیار ناپسند و زشت بوده است تا جایی‌که آن را یکی از دستیاران اهریمن می‌پنداشته و گاهی نیز دروج را خود اهریمن و دیو تصوّر می‌کرده‌اند. این مقاله با روش توصیفی ـ تحلیلی به ریشه‌یابی واژة دروج در زبان اوستایی می‌پردازد و با ژرف‌کاوی در ساختار واژگانی از یک‌سو، و کنکاش در مفاهیم تطبیقی، از سوی دیگر می‌کوشد تا صورتی دیگرگونه را از طرح مسئله به دست دهد. از این منظر، دروج در جایگاه یک مفهوم اهریمنی در گسترة گسست‌های گفتمانی، با ایزدبانوان دوران پیشاآرایی مورد قیاس و سنجش قرار می‌گیرد و با تأمّل در خویشکاری‌های الهه‌های باستانی؛ نظیر میترا، آناهیتا و... سعی می‌شود تا دیگرگونی‌های معنایی و زبانی این مفهوم اهریمنی (دروج) توصیف شود. تکیه اصلی در این پژوهش بر تثبیت و تأیید چیستیِ مادینة دروج است. با توجّه به ویژگی زن‌سالاری بدوی و ایزدبانوان باستانی، جنبة مادینگی دروج استنتاج می‌شود. بررسی‌های به عمل آمده نیز نشان می‌دهد که صورت‌های کهن‌الگوهای مادینه در آیین مزدیسنا، از سویی دچار محدودیت و تغییر ماهیّتی شده و از سوی دیگر، کهن‌الگوهای مادینه‌ای که با مبانی آیین مزداپرستی در تقابل بوده، به صورت موجودات اهریمنی، تجلّی یافته‌اند. دروج یکی از این موجودات است. تفاصيل المقالة