حرفه حسابداری حوادث متعددی را در سالهای اخیر تجربه کرده که پایه های حرفه را به لرزش در آورده است. بطور مثال رسوایی های ورلدکام و انرون که هر دو در تقلب هایی گرفتار شدند که حسابرسان را باعث آن دانستند. بعد از وقوع این رسواییها، اعتبار حرفه حسابرسی خدشه دار شده و این سوأل أکثر
حرفه حسابداری حوادث متعددی را در سالهای اخیر تجربه کرده که پایه های حرفه را به لرزش در آورده است. بطور مثال رسوایی های ورلدکام و انرون که هر دو در تقلب هایی گرفتار شدند که حسابرسان را باعث آن دانستند. بعد از وقوع این رسواییها، اعتبار حرفه حسابرسی خدشه دار شده و این سوأل در اذهان عمومی مطرح شد که حسابرسان کجا بودند؟. بسیاری از رفتارها و تصمیم های کارکنان و مدیران در سازمان های امروزی، تحت تأثیر ارزش های اخلاقی آنهاست. فلسفه اخلاق فردی نظام ارزشها و عقایدی است که فرد برای خود حفظ کرده و بر اساس آن در مورد مسائل اخلاقی تصمیمگیری میکند. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین فلسفه اخلاق فردی حسابرسان و رفتارهای کاهنده کیفیت حسابرسی میباشد. روش تحقیق پیمایشی جهت اجرای این پژوهش بکار گرفته شده و ابزار مورد استفاده پرسشنامه می باشد. چارچوب نظری این مطالعه بر مبنای مدل فورسیث(1980) از ایدئولوژی های اخلاقی قرار دارد. جهت سنجش فلسفه اخلاق فردی حسابرسان از پرسشنامه موقعیت اخلاقی فورسیث استفاده شده و جهت تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمونt، آنالیز واریانس و تجزیه تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که فلسفه اخلاق فردی حسابرسان بر رفتارهای غیرحرفه ایِ کاهنده کیفیت حسابرسی تاثیر گذار است، بطوری که بین آرمانگرایی و رفتارهای کاهنده کیفیت حسابرسی رابطه منفی معنی دار و بین نسبی گرایی و رفتارهای کاهنده کیفیت حسابرسی رابطه مثبت معنی دار وجود دارد. با توجه به یافته های این پژوهش، امید می رود سازمان حسابرسی، جامعه حسابداران رسمی و موسسات حسابرسی، جهت افزایش کیفیت حسابرسی، با تدوین راهبرد اخلاقی مناسب و انجام برنامه ریزی های لازم، در جهت افزایش سطح آرمانگرایی حسابرسان، اقدام کنند.
تفاصيل المقالة
مقدمه و هدف پژوهش: حسابداران رسمی در پارهای از مواقع در سازمانی به کار اشتغال دارند که ارزشهای آن سازمان با ارزشها و استانداردهای حرفه حسابداری در تضاد است.این حسابداران از یک طرف باید به سازمانی که در آن شاغل اند تعهد داشته باشند و از سوی دیگر به ارزش هاو ضوابط حرف أکثر
مقدمه و هدف پژوهش: حسابداران رسمی در پارهای از مواقع در سازمانی به کار اشتغال دارند که ارزشهای آن سازمان با ارزشها و استانداردهای حرفه حسابداری در تضاد است.این حسابداران از یک طرف باید به سازمانی که در آن شاغل اند تعهد داشته باشند و از سوی دیگر به ارزش هاو ضوابط حرفهای متعهد باشند.ازاهداف مهم این مقاله،نخست بررسی جهت گیری اخلاقی و بررسی تعهد حرفهای پزشکان و حسابرسان،دوم مقایسه جهت گیریهای اخلاقی و تعهد حرفهای در دو جامعه پزشکان و حسابرسان و سوم اینکه جامعه حسابداران و حسابرسان و سازمان نظام پزشکی را از این رابطه آگاه نماید.
روش پژوهش:جمع آوری اطلاعات با پرسش نامه تعهد حرفهای که توسط Suddaby و همکاران درسال 2009استفاده شده،و پرسش نامه موقعیت اخلاقی (EPQ) برای سنجش ایده ال گرایی و نسبی گرایی استفاده شده است.آزمون فرضیهها باآزمون مقایسه میانگین دو جامعه (آزمون T) انجام میشود.
یافتهها: این مقاله جهت گیریهای اخلاقی در جامعه پزشکان و حسابرسان را بررسی نموده است.شواهد نشان میدهد جهت گیریهای ایده آل گرایی، نسبی گرایی و تعهد حرفهای یکسان است و تفاوت معنی داری ندارند.هم چنین شغل (حسابرسی و پزشکی) بر رفتار و اخلاق اخلاق افراد تأثیر گذار نیست. یعنی موضوع اخلاق و رفتار حرفهای تحت تأثیر ماهیت شغل نیست.پس میتوان استدلال نمود که بخشی از رعایت اخلاق ناشی از هنجارهای اجتماعی است.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق آگاهی سودمندی درباره وضعیت ارزشهای اخلاقی حاکم بر حرفه حسابداری و پزشکی در اختیار استفاده کنندگان قرار میدهد.وضعیت جهت گیری اخلاقی و تعهد حرفهای حرفه حسابرسی در بازار حسابرسی را نمایان میسازد و نشان میدهد که جامعه حسابداران رسمی با چه مسائلی در حوزه اخلاق روبرو است.
تفاصيل المقالة
مک اینتایر، فیلسوف معاصر اسکاتلندی، در فصل پانزدهم کتاب عدالت چه کسی؟ کدام عقلانیت؟(1988 ) نظریه ای درباره عقلانیت ارائه می دهد که مطابق آن سنت ها نه تنها تهدیدی برای عقلانیتنیستند بلکه عقلانیت اساساً وابسته به سنت است. وی در آن جا از یک سو استدلال هایی بر علیهنسبی گرای أکثر
مک اینتایر، فیلسوف معاصر اسکاتلندی، در فصل پانزدهم کتاب عدالت چه کسی؟ کدام عقلانیت؟(1988 ) نظریه ای درباره عقلانیت ارائه می دهد که مطابق آن سنت ها نه تنها تهدیدی برای عقلانیتنیستند بلکه عقلانیت اساساً وابسته به سنت است. وی در آن جا از یک سو استدلال هایی بر علیهنسبی گرایی و منظرگرایی مطرح می کند و از سوی دیگر روی خوشی به عق لگرایی مرسوم نشاننمی دهد. چنین موضعی او را در حالتی برزخی قرار م یدهد. حیوانات عقلانی وابسته ( 1999 ) کتابیاست از او که در آن مواضع م کاینتایر در باب عقلانیت به اردوگاه عقل گرایان نزدیک تر م یشود، هرچند که کماکان فاصله خود را با عقل گرایان سنتی حفظ می کند. مقاله حاضر نگاهی دارد به اینتغییر موضع وی در مورد عقلانیت
تفاصيل المقالة