• فهرس المقالات نازیسم

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تبیین ابعاد وجودی و هستی‎شناختی فهم از منظر مارتین هایدگر
        محمدحسین ایراندوست
        مارتین هایدگر (Martin Heidegger) متولد 26 سپتامبر 1889، نخستین کسی بود که پرچم هرمنوتیک فلسفی را در اوایل قرن بیستم در قلمرو هرمنوتیک به اهتزاز درآورد. وی تغییری مهم در مسیر دانش هرمنوتیک به وجود آورده و هرمنوتیک را از حوزه معرفت شناسی به قلمرو هستی شناسی ارتقاء داد. هر أکثر
        مارتین هایدگر (Martin Heidegger) متولد 26 سپتامبر 1889، نخستین کسی بود که پرچم هرمنوتیک فلسفی را در اوایل قرن بیستم در قلمرو هرمنوتیک به اهتزاز درآورد. وی تغییری مهم در مسیر دانش هرمنوتیک به وجود آورده و هرمنوتیک را از حوزه معرفت شناسی به قلمرو هستی شناسی ارتقاء داد. هرمنوتیک، دانشی است که به فرایند فهم می‌پردازد و چگونگی فهم پدیده‌های گوناگون هستی اعم از گفتار، رفتار، متون نوشتاری را بررسی می‌کند. اما هایدگر، به جای تلاش برای روش‌مندسازی شیوه ی فهم، به بحث از ماهیت فهم روی آورد. وی با تکیه بر محوریت مخاطب، در صدد اثبات این نکته بود که چیزی به نام فهم نهایی و مؤلفه‌ای تحت عنوان نیت مؤلف مطرح نیست. بلکه فهم، چیزی است که در اندیشه ی مفسر نقش می‌بندد. فهم مخاطبان متن، ریشه در زمانه، جامعه، فرهنگ و تربیت او دارد بطوریکه آنان نمی‌توانند بیرون از این دایره بیندیشند و بفهمند. به باور هایدگر با تحلیل ماهیت فهم، به تبیین شرایط وجودی و هستی‎شناختی حصول فهم می توان دست یافت در واقع، فهم به نظر هایدگر از ویژگی های اصیل دازاین (وجود در آنجا) و آن را ساختار اساسی جدایی ناپذیر هستی در جهان می داند و فهم را مقوم و نحوه ی وجود هستی انسان می داند. هرمنیوتیک هایدگر بر جنبه عملی فهم تاکید می کند و برای آن ابعاد وجودی و هستی شناختی قائل است. این مقاله درصدد است تا به این سئوال پاسخ دهد که ابعاد وجودی و هستی‎شناختی فهم از منظر مارتین هایدگر چیست؟ تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - تبیین مبانی فکری نازیسم و علل و عوامل موثر در هژمونی آن بعد از جنگ جهانی اول در آلمان
        کرامت عبدلی طاهره بیژنی
        چکیده: نازیسم که بواسطه هیتلر و حزب ناسیونال سوسیالیسم بعد از جنگ جهانی اول در آلمان سربرآورد. یکی از دهشتناکترین حکومتهای تاریخ می باشد، که نه تنها در آلمان و اروپا بلکه سایه هراس انگیز و رعب آور آن در سراسر جهان قرن بیستم، ملت ها و دولتهای مختلف را متاثر ساخت. و أکثر
        چکیده: نازیسم که بواسطه هیتلر و حزب ناسیونال سوسیالیسم بعد از جنگ جهانی اول در آلمان سربرآورد. یکی از دهشتناکترین حکومتهای تاریخ می باشد، که نه تنها در آلمان و اروپا بلکه سایه هراس انگیز و رعب آور آن در سراسر جهان قرن بیستم، ملت ها و دولتهای مختلف را متاثر ساخت. و با شعله ور ساختن جنگ جهانی دوم صحنه های تاریکی را در تاریخرقم زد. چرایی سر بر آوردن چنین حکومتی مطلقه و تمامیت خواه و تبیین علل و عوامل موثر بر ظهور آن در کشوری پیشرفته و مدرن همانند آلمان، همراه با بررسی زمینه های فکری و اوضاع سیاسی و اقتصادی موثر در شکل گیری نازیسم مهمترین مسئله ی مطرح شده در این مقاله می باشد که نگارندگان آن معتقدند؛ وجود و پرورش اندیشه سیاسی اقتدارگرا و تمامیت خواه در فلسفه سیاسی آلمان که خواهان دولتی مطلقه و یکپارچه می باشد، همراه با ضعف و انحطاطی که بر دولت و اوضاع سیاسی و اقتصادی آلمان بعد از جنگ جهانی اول مستولی شده بود، راه را برای هژمونی نازیسم هموار می ساخت. واژگان کلیدی: نازیسم، هیتلر، آلمان، توتالیتاریانیسم، جنگ جهانی اول، جنگ جهانی دوم تفاصيل المقالة