• فهرس المقالات مفروضات

      • حرية الوصول المقاله

        1 - ارزیابی نقش رسانه ملی درتحقق مهندسیِ فرهنگ سازمانی
        اسماعیل کاوسی سید محمود هاشمی
        در این مقاله در راستای تبیین نقش رسانه ملی درتحقق مهندسیِ فرهنگ سازمانی ، نخستمفهوم مهندسی فرهنگ مطرح و فرایند آن تشریح و سپس به نقش رسانه ملی در توسعه ی فرهنگیاشاره شده ودر ادامه با توجه به نظرسنجی به عمل آمده ازدانشجویان رشته ی ارتباطات دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران ش أکثر
        در این مقاله در راستای تبیین نقش رسانه ملی درتحقق مهندسیِ فرهنگ سازمانی ، نخستمفهوم مهندسی فرهنگ مطرح و فرایند آن تشریح و سپس به نقش رسانه ملی در توسعه ی فرهنگیاشاره شده ودر ادامه با توجه به نظرسنجی به عمل آمده ازدانشجویان رشته ی ارتباطات دانشگاه آزاداسلامی واحد تهران شرق در خصوص موضوع، نتایج حاصله ارائه شده است. با توجه به دادههایحاصله از جامعه آماری دربارهی تعیین اهمیت سطوح فرهنگ و مروری بر نتایج آزمون فرضیههامشخص شده است که سطح مصنوعات و نمادها از دیدگاه نخبگان، بیشترین تأثیر و اهمیت را درتحقق مهندسی فرهنگ سازمانی بر عهده داشته و مؤلفهی ارزشها در جایگاه دوم و مؤلفهی مفروضاتاساسی در جایگاه سوم قرار دارد. تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - حکمت متعالیه: بنیادهای علوم اجتماعی
        محمد پزشگی
        هدف این مقاله آن است که تداوم آموزه‌های حکمت متعالیه را در شاخه‌ فلسفه علوم اجتماعی نشان دهد. این امر بدان معنی است که این دستگاه فلسفی را از اتهام ابتر بودن در حکمت عملی و انحصار آن در حکمت نظری مبرا کند. از این رو مقاله حاضر برای رسیدن به این هدف مدعی زیرا را مطرح کرد أکثر
        هدف این مقاله آن است که تداوم آموزه‌های حکمت متعالیه را در شاخه‌ فلسفه علوم اجتماعی نشان دهد. این امر بدان معنی است که این دستگاه فلسفی را از اتهام ابتر بودن در حکمت عملی و انحصار آن در حکمت نظری مبرا کند. از این رو مقاله حاضر برای رسیدن به این هدف مدعی زیرا را مطرح کرده است که آموزه‌های حکمت متعالیه می‌توانند به عنوان مفروضات پارادایمیک به هدایت علوم اجتماعی بپردازند. معنی مدعی مطرح شده آن است که فلسفه مزبور در شاخه فلسفه علوم اجتماعی نیز تداوم داشته و بنابر این حکمت متعالیه در بخشی از حکمت عملی یعنی فلسفه علوم اجتماعی تداوم یافته است. در مقاله حاضر برای بررسی مدعی فوق از استدلال فلسفی مبتنی بر برهان جدلی استفاده شده است که در این نوع از بحث‌ها رایج است. از دستاوردهای مقاله حاضر می‌توان به ارایه عناصر پاردایمیک برای علوم اجتماعی بر اساس آموزه‌های حکمت متعالیه ,و تبیین روش‌شناسی مطالعات انقلاب اسلامی ایران اشاره کرد. نتایج این مقاله می‌تواند برای نظریه‌پردازی در علوم اجتماعی اسلامی- ایرانی بهره برد. تفاصيل المقالة