• فهرس المقالات ماندالا

      • حرية الوصول المقاله

        1 - تحلیل داستان دقوقی بر پایة آرای روان شناختی یونگ
        زیبا اسماعیلی خدیجه بهرامی رهنما
        Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt: أکثر
        Normal0falsefalsefalseEN-USX-NONEAR-SA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:"Table Normal"; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:""; mso-padding-alt:0in 5.4pt 0in 5.4pt; mso-para-margin:0in; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:"Times New Roman","serif";} >نظریه­ های یونگ،ﺗﺄثیر بسزایی در علوم روان­شناسی و متون ادبی داشته و او را در زمرة یکی از اندیشمندان بزرگ قرن20م، قرار داده است، این پژوهش، از میان نظریه­ های متفاوت یونگ، به بررسی نظریه کهن الگوها و تطبیق آن با عناصر داستان دقوقی در مثنوی پرداخته است، کهن الگوها، در عمیق ترین لایه­ های ناخودآگاه جمعی انسان قرار گرفته است که بیان­گر تصاویر ذهنی جهان شمولی است که در تعادل روانی شخص اهمیّت بسیاری دارد، این مقاله، با روش توصیفی- تحلیلی، ﻣﺴﺄلة انواع کهن الگوها را در این داستان مورد بررسی قرار داده است، نتایج تحقیق بیان­گر آن است که دقوقی، کهن الگوی قهرمان و سمبل «خودآگاهیِ من» است و تلاش او در سراسر داستان، نشان‌گر تکامل و رشد روانی او است، کهن الگوی سفر، شامل 3 مرحله؛ جست­وجو، پاگشایی و بلاگردانی است که دقوقی توانست با موفقیّت مراحل صعب و دشوار گذار را طی سازد،شکوفایی نفس او، در گرو شناخت سایه یا منبع عظیم نیروی غرایز است؛ مردم داخل کشتی، وجه منفی ضمیر دقوقی هستند که او توانست، بر سایة خویش تسلّط بیابد، قرار گرفتن کشتی بر روی آب، تجدید حیات یا نوزایی را برای او به همراه دارد، دیدار با مادینه منفی، در قالب شب که با اصل زنانه مرتبط است، بر او فرافکنی شده،دیدار با پیران خردمند، در سیر صعودی او موثّر واقع گشته وسیر آفاقی و انفسی او، در 3 ماندالا قابل ترسیم است، بدین ترتیب او توانست، از مرحله جهل و کودکی گسسته شود و به بلوغ و انکشاف خویشتن نایل گردد تفاصيل المقالة
      • حرية الوصول المقاله

        2 - نگارة ماندالا، ریختار ساخت اسطوره، حماسة اسطوره‌ای و عرفان
        بهروز اَتونی
        ماندالا، دایره‌های تو در تو و درهم تنیده‌ای است که از دایره‌ای مهین آغاز، و به دایره‌ای کهین به فرجام می‌آید و این دایره‌های تو در تو دست کم برای فراهم آمدن حواس (تمرکز حواس) و دست بالا برای نشان دادن مرکز روان، یعنی خود به‌کار برده می‌شود. این نگارة آن سری و جادویی، در أکثر
        ماندالا، دایره‌های تو در تو و درهم تنیده‌ای است که از دایره‌ای مهین آغاز، و به دایره‌ای کهین به فرجام می‌آید و این دایره‌های تو در تو دست کم برای فراهم آمدن حواس (تمرکز حواس) و دست بالا برای نشان دادن مرکز روان، یعنی خود به‌کار برده می‌شود. این نگارة آن سری و جادویی، در باور ما، ریختار (= فرمول) ساخت اسطوره، حماسة اسطوره‌ای و عرفان است، و حتی با نگاهی فراگیر، ریختارِ ساخت همه هستی است که ما در این جُستار با پیش کشیدن کهن‌نمونه‌ای نامزد به خود و پیوند دادن آن با نگارة ماندالا، بحث‌هایی دربارة رویا، مرکز در اسطوره، کارکرد آیین‌ها، سفر هفت‌خوانی قهرمان و زینه‌های (=مراحل) هفت‌گانة رازوری را با نگاهی نو فراروی می‌گسترانیم تفاصيل المقالة